🗨️ سلفی میگیرم، پس هستم!
📰 گفتوگوی خبرگزاری دانشجویان با احمد بخارایی
🗓 دوشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
#احمد_بخارایی #جامعه #سلبریتی #هویت
👈 نمایش گزارش در ISNA
گفتههای احمد بخارایی:
ـ توجه مردم به سلبریتیها و اصولاً هرکس که از جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به آنها برخوردار باشد، طبیعی است اما آنچه در این مورد و موارد مشابه اتفاق افتاده نوعی افراط محسوب میشود.
ـ در یک جامعه تمام رخدادها مانند حلقههای یک زنجیره به یکدیگر وصل هستند؛ باید دید زیر پوست جامعه چه رخ میدهد که شاهد چنین رفتارهای افراطیای هستیم. در یک جامعهی سالم هرکس به اندازهی تلاش خود پاداش نسبی میگیرد؛ از سویی در جامعهای که شایستهسالاری وجود ندارد افراد دچار بحران هویت میشوند و ممکن است به هر راهی بروند.
ـ آدمها باید در جامعه احساس هویت و بودن داشته باشند، وقتی بستر صحیح برای چنین چیزی وجود نداشته باشد افراد برای دیدهشدن به دیگران متوسل میشوند. وقتی فردی در چنین شرایطی با سلبریتی عکس میگیرد میخواهد بگوید من هم هستم.
ـ ما در زندگی اجتماعی نیازمند گروه مرجع هستیم که از آنها الگو بگیریم؛ وقتی چنین گروه مرجعی به درستی وجود نداشته باشد دچار بحران هویت میشویم و نتیجهی آن سلبریتیمحوری است.
❓آیا فراهمکردن ساختار و شرایطی برای ملاقات مردم و سلبریتیها به این موضوع کمک میکند که دیگر شاهد چنین رفتارهایی در مراسم ترحیم نباشیم؟
ـ در این مورد نیازی به ساماندهی دولتی نیست؛ چرا که ممکن است پنج درصد به بهبود این شرایط کمک کند و ما به دنبال چنین درصدی نیستیم. در این زمینه مشکلات ساختاری وجود دارد؛ بنابراین ممکن است در سلبریتیها هم شاهد رفتارهایی از این دست باشیم. سلبریتیهایی که مدام دوربین موبایلشان روشن است و از همهچیز فیلم و عکس میگیرند.
👇 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |ـ
📰 گفتوگوی خبرگزاری دانشجویان با احمد بخارایی
🗓 دوشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
#احمد_بخارایی #جامعه #سلبریتی #هویت
👈 نمایش گزارش در ISNA
گفتههای احمد بخارایی:
ـ توجه مردم به سلبریتیها و اصولاً هرکس که از جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به آنها برخوردار باشد، طبیعی است اما آنچه در این مورد و موارد مشابه اتفاق افتاده نوعی افراط محسوب میشود.
ـ در یک جامعه تمام رخدادها مانند حلقههای یک زنجیره به یکدیگر وصل هستند؛ باید دید زیر پوست جامعه چه رخ میدهد که شاهد چنین رفتارهای افراطیای هستیم. در یک جامعهی سالم هرکس به اندازهی تلاش خود پاداش نسبی میگیرد؛ از سویی در جامعهای که شایستهسالاری وجود ندارد افراد دچار بحران هویت میشوند و ممکن است به هر راهی بروند.
ـ آدمها باید در جامعه احساس هویت و بودن داشته باشند، وقتی بستر صحیح برای چنین چیزی وجود نداشته باشد افراد برای دیدهشدن به دیگران متوسل میشوند. وقتی فردی در چنین شرایطی با سلبریتی عکس میگیرد میخواهد بگوید من هم هستم.
ـ ما در زندگی اجتماعی نیازمند گروه مرجع هستیم که از آنها الگو بگیریم؛ وقتی چنین گروه مرجعی به درستی وجود نداشته باشد دچار بحران هویت میشویم و نتیجهی آن سلبریتیمحوری است.
❓آیا فراهمکردن ساختار و شرایطی برای ملاقات مردم و سلبریتیها به این موضوع کمک میکند که دیگر شاهد چنین رفتارهایی در مراسم ترحیم نباشیم؟
ـ در این مورد نیازی به ساماندهی دولتی نیست؛ چرا که ممکن است پنج درصد به بهبود این شرایط کمک کند و ما به دنبال چنین درصدی نیستیم. در این زمینه مشکلات ساختاری وجود دارد؛ بنابراین ممکن است در سلبریتیها هم شاهد رفتارهایی از این دست باشیم. سلبریتیهایی که مدام دوربین موبایلشان روشن است و از همهچیز فیلم و عکس میگیرند.
👇 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |ـ
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارائهشده هستم. با سپاس: 👇 . | https://t.me/drbokharaei | www.dr-bokharaei.com | . ⭕ سلفی میگیرم، پس هستم! #جامعه #سلبریتی #هویت .…
❇️ بحران هویت جوانان باعث کاهش ازدواج شده است
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) پیرامون کاهش ازدواج در گفتوگو با #احمد_بخارایی
🗓 شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۸
#جامعه #جوانان #الگوهای_اجتماعی #ازدواج #خانواده #آسیبهای_اجتماعی #هویت
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این گفتوگو:
… آمارهای مربوط به کاهش ازدواج و طلاق طی سالهای قبل تقریبا روند یکسانی داشته، بنابراین کاهش یک درصدی طلاق که در ۱۳۹۷ خورشیدی اتفاق افتاده را نمیتوان امر ویژهای تلقی کرد چرا که تقریباً سبت ازدواج و طلاق ثابت بوده است. در ایران با توجه به فرهنگ خاص خود و جایگاه ویژهی خانواده، این آمارهای طلاق رسمی قابل دفاع و طبیعی به نظر نمیرسد و علاوه بر آن طلاقهای عاطفی هم وجود دارد که آمارهای رسمی در مورد آنها وجود ندارد و به مراتب بسیار بیشتر از آن چیزی است که در مورد طلاقهای رسمی ثبت میشود. از اینرو بحران طلاقهای عاطفی را شاید بتوان عمیقتر و ریشهایتر دانست که خانواده را با تهدیدهای بیشتری مواجه میکند …
… عوامل مختلفی در کاهش ازدواج اثرگذار است و نمیتوانیم آنها را به عوامل اقتصادی تقلیل دهیم و باید تأثیر هر کدام را مجزا تحلیل کرد. افرادی که مسائل را ساده میبینند مسائل اقتصادی در کاهش ازدواج را برجسته میکنند و برای حل آن به پرداخت تسهیلات ازدواج روی میآورند تا با افزایش توان اقتصادی آمار ازدواج هم بالا برود که ممکن است در شهرهای کوچکتر و نواحی که فرهنگهای همگون دارند عملی شود اما در شهرهای بزرگ با پیچیدگیهایی که وجود دارد و تنوع فرهنگی و نوع نگاههای جدید به زندگی و جامعه، عامل اقتصادی در وهلهی نخست قرار ندارد و عوامل دیگری بر هویتیابی جوانان در سطح خُرد، میانه و کلان اثرگذار هستند. آن چیزی که جوانان را کمتر به هم مرتبط میکند این است که از خودشان تعریف ویژهای ندارند؛ چون هنوز نتوانسته اند با خودشان گفتوگو کنند و طبیعتاً نمیتوانند با جنس مخالف نیز وارد گفتوگو و تعامل شوند …
… بحران هویتی که جوانان با آن روبرو هستند جلوههای متفاوتی دارد از جمله ارتباط با جنس مخالف. در غرب وقتی افراد با هم ارتباط برقرار میکنند بر اساس یک الگوی رایج است و در این ارتباط، نابهنجاری وجود ندارد اما در جامعهی ما همین ازدواجهای سفید هم از یک آشفتگی برخوردار است و چارچوب هنجارمندی ندارد؛ یعنی این اتفاق در کشور ما به شکل آسیبی ظاهر شده است زیرا زودگذر، بسیار سطحی و مخفی شکل میگیرد و کمتر از عشق و عاطفه برخودار است و در نهایت زن بیشترین آسیب در این رابطه را می بیند چرا که در جامعهی ما که فرهنگ مردسالار حاکم است مرد در چنین نوعی از زندگی با هیچگونه برچسب یا اَنگ مواجه نمیشود اما زن به لحاظ اجتماعی، روحی و شخصیتی آسیب می بیند …
... جامعهای که بدون طلاق باشد یعنی اینکه هنجارها خودشان را بر افراد تحمیل کردهاند و افراد خواسته و ناخواسته تحت فشارهای هنجاری هستند. برای مثال اگر در یک روستا طلاق وجود نداشته باشد حتماً به معنای این نیست که آن روستا سالم یا پیشرفته است ...
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) پیرامون کاهش ازدواج در گفتوگو با #احمد_بخارایی
🗓 شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۸
#جامعه #جوانان #الگوهای_اجتماعی #ازدواج #خانواده #آسیبهای_اجتماعی #هویت
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این گفتوگو:
… آمارهای مربوط به کاهش ازدواج و طلاق طی سالهای قبل تقریبا روند یکسانی داشته، بنابراین کاهش یک درصدی طلاق که در ۱۳۹۷ خورشیدی اتفاق افتاده را نمیتوان امر ویژهای تلقی کرد چرا که تقریباً سبت ازدواج و طلاق ثابت بوده است. در ایران با توجه به فرهنگ خاص خود و جایگاه ویژهی خانواده، این آمارهای طلاق رسمی قابل دفاع و طبیعی به نظر نمیرسد و علاوه بر آن طلاقهای عاطفی هم وجود دارد که آمارهای رسمی در مورد آنها وجود ندارد و به مراتب بسیار بیشتر از آن چیزی است که در مورد طلاقهای رسمی ثبت میشود. از اینرو بحران طلاقهای عاطفی را شاید بتوان عمیقتر و ریشهایتر دانست که خانواده را با تهدیدهای بیشتری مواجه میکند …
… عوامل مختلفی در کاهش ازدواج اثرگذار است و نمیتوانیم آنها را به عوامل اقتصادی تقلیل دهیم و باید تأثیر هر کدام را مجزا تحلیل کرد. افرادی که مسائل را ساده میبینند مسائل اقتصادی در کاهش ازدواج را برجسته میکنند و برای حل آن به پرداخت تسهیلات ازدواج روی میآورند تا با افزایش توان اقتصادی آمار ازدواج هم بالا برود که ممکن است در شهرهای کوچکتر و نواحی که فرهنگهای همگون دارند عملی شود اما در شهرهای بزرگ با پیچیدگیهایی که وجود دارد و تنوع فرهنگی و نوع نگاههای جدید به زندگی و جامعه، عامل اقتصادی در وهلهی نخست قرار ندارد و عوامل دیگری بر هویتیابی جوانان در سطح خُرد، میانه و کلان اثرگذار هستند. آن چیزی که جوانان را کمتر به هم مرتبط میکند این است که از خودشان تعریف ویژهای ندارند؛ چون هنوز نتوانسته اند با خودشان گفتوگو کنند و طبیعتاً نمیتوانند با جنس مخالف نیز وارد گفتوگو و تعامل شوند …
… بحران هویتی که جوانان با آن روبرو هستند جلوههای متفاوتی دارد از جمله ارتباط با جنس مخالف. در غرب وقتی افراد با هم ارتباط برقرار میکنند بر اساس یک الگوی رایج است و در این ارتباط، نابهنجاری وجود ندارد اما در جامعهی ما همین ازدواجهای سفید هم از یک آشفتگی برخوردار است و چارچوب هنجارمندی ندارد؛ یعنی این اتفاق در کشور ما به شکل آسیبی ظاهر شده است زیرا زودگذر، بسیار سطحی و مخفی شکل میگیرد و کمتر از عشق و عاطفه برخودار است و در نهایت زن بیشترین آسیب در این رابطه را می بیند چرا که در جامعهی ما که فرهنگ مردسالار حاکم است مرد در چنین نوعی از زندگی با هیچگونه برچسب یا اَنگ مواجه نمیشود اما زن به لحاظ اجتماعی، روحی و شخصیتی آسیب می بیند …
... جامعهای که بدون طلاق باشد یعنی اینکه هنجارها خودشان را بر افراد تحمیل کردهاند و افراد خواسته و ناخواسته تحت فشارهای هنجاری هستند. برای مثال اگر در یک روستا طلاق وجود نداشته باشد حتماً به معنای این نیست که آن روستا سالم یا پیشرفته است ...
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
🗓 سهشنبه ۲ مهر ۱۳۹۸
❇️ مریدان مجازی و مرادان فرمانده
📰 گزارش روزنامهی شهروند از پدیدهی لشکرکشیهای مجازی به بهانهی ماجرای درگیری لفظی «#مستر_تیستر» با منتقدانش در گفتوگو با #احمد_بخارایی، سپهر سلیمی و امیرحسین جلالی ندوشن
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از سخن من در این گفتوگو:
⟩⟩ … در #شبکههای_اجتماعی دو اتفاق رخ میدهد؛ یکی اینکه فرد به آن هویتی که در گذشته نتوانسته بود دست یابد، دست پیدا میکند یعنی همان #هویت گمشدهاش و بدین ترتیب در فضای مجازی خودش را هویتدار میبیند. دوم اینکه فرد در جامعه، دافعهای و در فضای مجازی، جاذبهای را احساس میکند. زمانی که ما در جامعه یک دافعهای داشته باشیم، ناخودآگاه به سمت جاذبهی فضای مجازی و گروهبندی #فضای_مجازی کشیده میشویم … این دافعه و جاذبه به شرایط اجتماعی ما برمیگردد …
⟩⟩ … در شبکههای مجازی یکی دنبال هویت اجتماعی است، یکی #هویت_قومی، آن یکی #هویت_سنی، دیگری هویت دانشجویی و …وقتی هر هویتی امکان این را نداشتهباشد که در جامعه شکل بگیرد، طبیعی است که به سمت سنگر کوچکی به نام فضای مجازی برود …
⟩⟩ … درفضای مجازی هیچ وقت تعاملی شکل نمیگیرد. تعامل یعنی یک ارتباط دوسویه، اما آن چیزی که در این فضا شاهدش هستیم عمدتاً ارتباطهای یکسویه است …
⟩⟩ … فضای مجازی یک فضای تنگ و محدود است و دیالوگ خاصی در آن شکل نمیگیرد، افراد یکهتازی میکنند، چون تصور میکنند که هویتشان را به دست آوردهاند …
⟩⟩ … افراد در این فضا میتوانند عرض اندام کنند؛ چون احساس میکنند که گروهشان را پیدا کردهاند هر چند در فضای مجازی گروه به معنای واقعی شکل نمیگیرد بلکه آنجا افراد به صورت یک جماعت دور هم هستند. «#گروه» معنای مشخصی دارد، یک هدف دارد، چارچوبهای مخصوص به خودش را دارد، الگوها، کنشها و واکنشها، مقصد و مسیر مشخصی دارد اما در فضای مجازی مثل #اینستاگرام چنین اتفاقی نمیافتد. آنها در همین فضا بزرگ میشوند اما فکر و اندیشه و رفتارشان اصلاح نمیشود …
⟩⟩ … در فضای مجازی ایرانی، افراد به شکل افراطی فعالیت میکنند؛ دلیل آن هم دافعهای است که در #جامعه نسبت به روند هویتیابیشان ایجاد شده است. در این شرایط هم طبیعی است که افرادی، مریدانی برای خودشان پیدا کنند و از آنجا که رابطه، یکسویه است در آن خبر زیادی از عقلانیت نیست و هیجانش هم بسیار بالا است …
⟩⟩ … شبکههای مجازی کارکردهای مثبت و منفی خودشان را دارند. اگر جنبههای مثبت را در نظر بگیریم میتوان گفت که یک نوع #سرمایهی_اجتماعی در فضای مجازی شکل گرفته است؛ سرمایهای که تعریف سابق را ندارد و شاید بتوان گفت جدید و متناسب با شرایط فعلی است. خیلی وقتها اتفاقات مثبت در شبکه های مجازی رخ داده و جریانی را در جامعه ایجاد کرده و تأثیرات خودش را داشته است، اینها هم سرمایه هستند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ مریدان مجازی و مرادان فرمانده
📰 گزارش روزنامهی شهروند از پدیدهی لشکرکشیهای مجازی به بهانهی ماجرای درگیری لفظی «#مستر_تیستر» با منتقدانش در گفتوگو با #احمد_بخارایی، سپهر سلیمی و امیرحسین جلالی ندوشن
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از سخن من در این گفتوگو:
⟩⟩ … در #شبکههای_اجتماعی دو اتفاق رخ میدهد؛ یکی اینکه فرد به آن هویتی که در گذشته نتوانسته بود دست یابد، دست پیدا میکند یعنی همان #هویت گمشدهاش و بدین ترتیب در فضای مجازی خودش را هویتدار میبیند. دوم اینکه فرد در جامعه، دافعهای و در فضای مجازی، جاذبهای را احساس میکند. زمانی که ما در جامعه یک دافعهای داشته باشیم، ناخودآگاه به سمت جاذبهی فضای مجازی و گروهبندی #فضای_مجازی کشیده میشویم … این دافعه و جاذبه به شرایط اجتماعی ما برمیگردد …
⟩⟩ … در شبکههای مجازی یکی دنبال هویت اجتماعی است، یکی #هویت_قومی، آن یکی #هویت_سنی، دیگری هویت دانشجویی و …وقتی هر هویتی امکان این را نداشتهباشد که در جامعه شکل بگیرد، طبیعی است که به سمت سنگر کوچکی به نام فضای مجازی برود …
⟩⟩ … درفضای مجازی هیچ وقت تعاملی شکل نمیگیرد. تعامل یعنی یک ارتباط دوسویه، اما آن چیزی که در این فضا شاهدش هستیم عمدتاً ارتباطهای یکسویه است …
⟩⟩ … فضای مجازی یک فضای تنگ و محدود است و دیالوگ خاصی در آن شکل نمیگیرد، افراد یکهتازی میکنند، چون تصور میکنند که هویتشان را به دست آوردهاند …
⟩⟩ … افراد در این فضا میتوانند عرض اندام کنند؛ چون احساس میکنند که گروهشان را پیدا کردهاند هر چند در فضای مجازی گروه به معنای واقعی شکل نمیگیرد بلکه آنجا افراد به صورت یک جماعت دور هم هستند. «#گروه» معنای مشخصی دارد، یک هدف دارد، چارچوبهای مخصوص به خودش را دارد، الگوها، کنشها و واکنشها، مقصد و مسیر مشخصی دارد اما در فضای مجازی مثل #اینستاگرام چنین اتفاقی نمیافتد. آنها در همین فضا بزرگ میشوند اما فکر و اندیشه و رفتارشان اصلاح نمیشود …
⟩⟩ … در فضای مجازی ایرانی، افراد به شکل افراطی فعالیت میکنند؛ دلیل آن هم دافعهای است که در #جامعه نسبت به روند هویتیابیشان ایجاد شده است. در این شرایط هم طبیعی است که افرادی، مریدانی برای خودشان پیدا کنند و از آنجا که رابطه، یکسویه است در آن خبر زیادی از عقلانیت نیست و هیجانش هم بسیار بالا است …
⟩⟩ … شبکههای مجازی کارکردهای مثبت و منفی خودشان را دارند. اگر جنبههای مثبت را در نظر بگیریم میتوان گفت که یک نوع #سرمایهی_اجتماعی در فضای مجازی شکل گرفته است؛ سرمایهای که تعریف سابق را ندارد و شاید بتوان گفت جدید و متناسب با شرایط فعلی است. خیلی وقتها اتفاقات مثبت در شبکه های مجازی رخ داده و جریانی را در جامعه ایجاد کرده و تأثیرات خودش را داشته است، اینها هم سرمایه هستند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei | www.dr-bokharaei.com . ❇️ مریدان مجازی و مرادان فرمانده . 📰 گزارش روزنامهی…
🗓 چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸
❇️ حضور #زنان در ورزشگاهها؛ مطالبهای در سه سطح
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از چالشها بر سر حضور زنان در استادیومهای ورزشی در گفتوگو با #احمد_بخارایی
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از سخن من در این گفتوگو:
| حضور زنان در #ورزشگاه؛ مطالبهی اجتماعی انکارناپذیر
⟩⟩ … موضوع حضور زنان در ورزشگاهها در سه سطح خرد، میانه و کلان قابل توجه است .
در سطح خرد میتوان گفت انتخاب خود زنان است که میخواهند در جامعه به عنوان یک عضو اجتماعی از این حق برخوردار باشند تا بتوانند راه، روش و مسیر خود را انتخاب کنند. بحث حضور در ورزشگاهها تا حدودی با بحث اوقات فراغت مرتبط است. در واقع زنان برای گذراندن اوقات فراغت خود میخواهند از حقوقی برخوردار باشند و خود انتخاب کنند که چهگونه از زمان بیکاری و فراغت استفاده کنند. بنابراین زنان هم باید حق داشته باشند تا مانند مردان در موارد مختلف انتخاب کنند …
⟩⟩ … در سطح میانی، بحث سازمانها است. سازمانهای ورزشی ما باید بهصورت برابر با زنان و مردان رفتار کنند. همانطور که در ورزش در بیش از ۳۰ رشته، زنان میتوانند حضور داشته باشند و وارد ورزشهای حرفهای شوند، بنابراین حضور آنان در ورزشگاه یک امر عادی خواهد بود و این امر به سازمان #ورزش برمیگردد که بتواند مقدمات حضور زنان در ورزشگاه را سامان دهد و زیرساختهای لازمش را فراهم کند. در سطح میانی چیزی که مهم است این است که سازمانهای دیگر مثل #صداوسیما هم نقش مهمی دارند. آنها هم باید #فرهنگسازی کنند. درست است که عدم حضور زنان در ورزشگاه به تجهیزات و امکانات و زیرساختهای لازم برمیگردد اما بخشی از موانع هم امور اجتماعی و فرهنگی است. برای مثال ممکن است خانوادهی زنان موافق حضور آنان در ورزشگاهها نباشند و سازمانهای رسانهای و آموزشی هم تاکنون کاری برای فرهنگسازی نکرده اند و گاه تخریب هم کردهاند …
⟩⟩ … در سطح کلان باید بگویم که ما در قرن ۲۱ زندگی میکنیم و برابری #حقوق_شهروندی میان زنان و مردان یک امر پذیرفتهشدهی جهانی است. ما نمیتوانیم در ایران زندگی کنیم و خواهان ایجاد ارتباط با دنیای بیرون باشیم اما در سایر عرصهها بر اساس اندیشههای سنتی و کلیشههای ذهنی خود زندگی کنیم. یکی از مصادیق بحث #تساوی_حقوق #زن و مرد، حضور زنان مانند مردان در ورزشگاه است. این امر هم نیاز به یک حکومت قرن بیستویکمی دارد که موضوع را پذیرفته و در برابرش مقاومت نکند تا جامعه مجبور شود هزینهی خودکشیها و خودسوزیها را بدهد …
⟩⟩ … با عدم حضور زنان در ورزشگاهها به واسطهی اینکه تعاملات اجتماعی زنان در آن سطحی که میخواهند و دوست دارند گسترش پیدا نمیکند، همان ساختارهای فکری و فرهنگی که #تبعیض را تاکنون تقویت کرده، بازتولید میشود. زن در جامعهی ما نیازمند گسترش تعاملاتش است. یکی از مصادیق این تعامل هم حضور آنان در ورزشگاه است …
⟩⟩ … قطعاً وقتی برای زن امکاناتی فراهم میشود که در صحنهی وسیعتری حضور پیدا کند، به دنبال این امر افزایشی در سطح درک و آگاهی فرد نیز ایجاد میشود و احساس #هویت شخصیتی متناسب با هویت اجتماعی شکل میگیرد. وقتی فرد احساس هویت بیشتر میکند قطعاً بیشتر میتواند در #جامعه موفق باشد و نقشهای گوناگون را ایفا کند و در نهایت بهتر #احقاق_حق کند؛ احقاق حق نه تنها در سطح خانه و #خانواده بلکه در سطح #اجتماع. برای مثال در شغل، تحصیل و موارد دیگر …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ حضور #زنان در ورزشگاهها؛ مطالبهای در سه سطح
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از چالشها بر سر حضور زنان در استادیومهای ورزشی در گفتوگو با #احمد_بخارایی
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از سخن من در این گفتوگو:
| حضور زنان در #ورزشگاه؛ مطالبهی اجتماعی انکارناپذیر
⟩⟩ … موضوع حضور زنان در ورزشگاهها در سه سطح خرد، میانه و کلان قابل توجه است .
در سطح خرد میتوان گفت انتخاب خود زنان است که میخواهند در جامعه به عنوان یک عضو اجتماعی از این حق برخوردار باشند تا بتوانند راه، روش و مسیر خود را انتخاب کنند. بحث حضور در ورزشگاهها تا حدودی با بحث اوقات فراغت مرتبط است. در واقع زنان برای گذراندن اوقات فراغت خود میخواهند از حقوقی برخوردار باشند و خود انتخاب کنند که چهگونه از زمان بیکاری و فراغت استفاده کنند. بنابراین زنان هم باید حق داشته باشند تا مانند مردان در موارد مختلف انتخاب کنند …
⟩⟩ … در سطح میانی، بحث سازمانها است. سازمانهای ورزشی ما باید بهصورت برابر با زنان و مردان رفتار کنند. همانطور که در ورزش در بیش از ۳۰ رشته، زنان میتوانند حضور داشته باشند و وارد ورزشهای حرفهای شوند، بنابراین حضور آنان در ورزشگاه یک امر عادی خواهد بود و این امر به سازمان #ورزش برمیگردد که بتواند مقدمات حضور زنان در ورزشگاه را سامان دهد و زیرساختهای لازمش را فراهم کند. در سطح میانی چیزی که مهم است این است که سازمانهای دیگر مثل #صداوسیما هم نقش مهمی دارند. آنها هم باید #فرهنگسازی کنند. درست است که عدم حضور زنان در ورزشگاه به تجهیزات و امکانات و زیرساختهای لازم برمیگردد اما بخشی از موانع هم امور اجتماعی و فرهنگی است. برای مثال ممکن است خانوادهی زنان موافق حضور آنان در ورزشگاهها نباشند و سازمانهای رسانهای و آموزشی هم تاکنون کاری برای فرهنگسازی نکرده اند و گاه تخریب هم کردهاند …
⟩⟩ … در سطح کلان باید بگویم که ما در قرن ۲۱ زندگی میکنیم و برابری #حقوق_شهروندی میان زنان و مردان یک امر پذیرفتهشدهی جهانی است. ما نمیتوانیم در ایران زندگی کنیم و خواهان ایجاد ارتباط با دنیای بیرون باشیم اما در سایر عرصهها بر اساس اندیشههای سنتی و کلیشههای ذهنی خود زندگی کنیم. یکی از مصادیق بحث #تساوی_حقوق #زن و مرد، حضور زنان مانند مردان در ورزشگاه است. این امر هم نیاز به یک حکومت قرن بیستویکمی دارد که موضوع را پذیرفته و در برابرش مقاومت نکند تا جامعه مجبور شود هزینهی خودکشیها و خودسوزیها را بدهد …
⟩⟩ … با عدم حضور زنان در ورزشگاهها به واسطهی اینکه تعاملات اجتماعی زنان در آن سطحی که میخواهند و دوست دارند گسترش پیدا نمیکند، همان ساختارهای فکری و فرهنگی که #تبعیض را تاکنون تقویت کرده، بازتولید میشود. زن در جامعهی ما نیازمند گسترش تعاملاتش است. یکی از مصادیق این تعامل هم حضور آنان در ورزشگاه است …
⟩⟩ … قطعاً وقتی برای زن امکاناتی فراهم میشود که در صحنهی وسیعتری حضور پیدا کند، به دنبال این امر افزایشی در سطح درک و آگاهی فرد نیز ایجاد میشود و احساس #هویت شخصیتی متناسب با هویت اجتماعی شکل میگیرد. وقتی فرد احساس هویت بیشتر میکند قطعاً بیشتر میتواند در #جامعه موفق باشد و نقشهای گوناگون را ایفا کند و در نهایت بهتر #احقاق_حق کند؛ احقاق حق نه تنها در سطح خانه و #خانواده بلکه در سطح #اجتماع. برای مثال در شغل، تحصیل و موارد دیگر …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس: 👈 . https://t.me/drbokharaei | . www.dr-bokharaei.com | . 🗓 چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸ ❇️ حضور #زنان در ورزشگاهها؛…
🗓 شنبه ۶ مهر ۱۳۹۸
❇️ در جستوجوی هویت گمشده
📰 یادداشتی از #احمد_بخارایی در روزنامهی ایران دربارهی کارکرد شبکههای اجتماعی در جامعهی #ایران
👈 نمایش یادداشت در روزنامه:
⟩⟩ شبکههای مجازی از پیچیدگی خاصی برخوردارند و نمیتوان به راحتی در مورد اعضای آنها سخن گفت. اینکه کاربران این شبکهها واقعاً چه هدفی را دنبال میکنند و دارای چه ویژگیهاییاند نیازمند دقت جامعهشناختی است. تنوع شبکههای اینترنتی منجر به شکلگیری اهداف خاصی در میان اعضایش شده است.
⟩⟩ در حال حاضر تقریباً سه گونه شبکه وجود دارد. دستهی اول شبکههایی مانند «#واتساپ» هستند که عمدتاً برای تسهیل ارتباط کلامی و تصویری و جایگزین پیامکرسانی قبلی از طریق گوشیهای همراه شکل گرفتهاند. پس در این دسته از شبکهها، ارتباط جنبهی «قالبی» دارد یعنی صرفاً قالب این گونه شبکهها تعیینکننده است و افراد، خود محتوا را تعریف میکنند و اثرپذیری خاصی از این شبکه ندارند بلکه صرفاً از امکاناتش بهره میجویند.
⟩⟩ دستهی دوم مانند «#تلگرام» هستند که در ابتدای ورود بهعرصه #شبکههای_مجازی، گفتوشنود در آن شکل میگرفت. اما اینک عمدتاً اعضای آن به ارسال مطلبی که در جای دیگر پسندیدهاند اکتفا میکنند. پس در این دسته از شبکهها یک نگاه «صوری» شکل میگیرد و کم اتفاق میافتد افراد در همدیگر اثرگذار باشند. گویی استفاده از اینها بهتدریج دارد به عادت تبدیل میشود. در این شبکهها «#اطلاعرسانی» حائز اهمیت است. زیرا در غیاب شبکههای رسمی که مخاطبان به آنها اعتماد داشته باشند این شبکهها توانستهاند تا حدودی مخاطب را جذب کنند.
⟩⟩ دستهی سوم مانند «#اینستاگرام»، متفاوت از دو گونهی قبلی هستند. در اینجا سه هدف دنبال میشود. ابتدا، در میان برخی اعضا گاه اهمیت مییابد که خود را به «نمایش» بگذارند و به نحوی از دیگران تأیید بگیرند و احساس خوبی به ایشان دست دهد. اینها برای ارتقای سطح اندیشه و آگاهی خود به سراغ اینستاگرام نیامدهاند، بلکه آمدهاند تا ضمن گذران اوقات فراغت، خود را هم به نمایش بگذارند یا اینکه نمایش دیگران را مشاهده کنند.
⟩⟩ وقتی سخن از «نمایش» در شبکهی مجازی به میان میآید شاید سطحیترین شکل آن اتفاق بیافتد. زیرا یکطرفه است. هدف دوم این است که علاوه بر نمایش خود، نوعی همدلی و همراهی جمعی شکل گیرد مانند آنچه اخیراً یک خوانندهی رپ اعلام کرده که تا ۱۳ میلیون کامنت نگذارند آلبوم جدیدش را عرضه نخواهدکرد! ۱۳ میلیون یعنی اوج سطحینگری و اوج پیروی کورکورانه. در هدف سوم یک نوع فعالیت مد نظر است که عمدتاً جنبهی اقتصادی دارد و مبتنی بر کالاهای مصرفی و بیشتر زنانه است. در اینجا مدلینگ هم مشاهده میشود.
⟩⟩ اما گذشته از این تقسیمبندی در همهی این انواع شبکهها و انواع اهداف باید دنبال پاسخ این سؤال گشت که چرا در ایران به نحو بسیار افراطی از شبکههای مجازی استفاده میشود؟ به نظر میرسد علت این امر وجود یک نوع #انسداد_رسانهای است که گریبان #صداوسیما و جراید تحت نظارت و نیز #خبرگزاریها را گرفته است. بدیهی است در چنین شرایطی که اعتماد لازم بهرسانههای ملموس و واقعی وجود ندارد، راهی جز این باقی نمیماند که اعضای جامعه بیش از حد معمول بهشبکههای مجازی پناه ببرند و بالطبع این هجوم غیرمنطقی پیآمدهایی دارد که جامعه را درنهایت از عقلانیت لازم برای تحول فرهنگی و توسعهی اجتماعی تهی میکند. همهی اعضای جوامع انسانی ماهیتاً علاقهمندند کسب هویت کنند و این کسب هویت در خلأ اتفاق نمیافتد بلکه نیازمند وجود رسانههای پویا و امکان مشارکت افراد در گروههای مختلف است. متأسفانه در جامعهی ما این هر دو عامل، با ضعف و بستر ناهموار مواجه است و این باعث میشود که استقبالی عجیب از شبکههای مجازی شکل بگیرد؛ به این امید که افراد سرگردان، هویتی پیدا کنند حال آنکه در هیاهوی شبکههای مجازی، هویتیابی امری دشوار و نزدیک به محال است.
#جامعه #اینترنت #شبکههای_اجتماعی #فضای_مجازی #هویت #رسانه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ در جستوجوی هویت گمشده
📰 یادداشتی از #احمد_بخارایی در روزنامهی ایران دربارهی کارکرد شبکههای اجتماعی در جامعهی #ایران
👈 نمایش یادداشت در روزنامه:
⟩⟩ شبکههای مجازی از پیچیدگی خاصی برخوردارند و نمیتوان به راحتی در مورد اعضای آنها سخن گفت. اینکه کاربران این شبکهها واقعاً چه هدفی را دنبال میکنند و دارای چه ویژگیهاییاند نیازمند دقت جامعهشناختی است. تنوع شبکههای اینترنتی منجر به شکلگیری اهداف خاصی در میان اعضایش شده است.
⟩⟩ در حال حاضر تقریباً سه گونه شبکه وجود دارد. دستهی اول شبکههایی مانند «#واتساپ» هستند که عمدتاً برای تسهیل ارتباط کلامی و تصویری و جایگزین پیامکرسانی قبلی از طریق گوشیهای همراه شکل گرفتهاند. پس در این دسته از شبکهها، ارتباط جنبهی «قالبی» دارد یعنی صرفاً قالب این گونه شبکهها تعیینکننده است و افراد، خود محتوا را تعریف میکنند و اثرپذیری خاصی از این شبکه ندارند بلکه صرفاً از امکاناتش بهره میجویند.
⟩⟩ دستهی دوم مانند «#تلگرام» هستند که در ابتدای ورود بهعرصه #شبکههای_مجازی، گفتوشنود در آن شکل میگرفت. اما اینک عمدتاً اعضای آن به ارسال مطلبی که در جای دیگر پسندیدهاند اکتفا میکنند. پس در این دسته از شبکهها یک نگاه «صوری» شکل میگیرد و کم اتفاق میافتد افراد در همدیگر اثرگذار باشند. گویی استفاده از اینها بهتدریج دارد به عادت تبدیل میشود. در این شبکهها «#اطلاعرسانی» حائز اهمیت است. زیرا در غیاب شبکههای رسمی که مخاطبان به آنها اعتماد داشته باشند این شبکهها توانستهاند تا حدودی مخاطب را جذب کنند.
⟩⟩ دستهی سوم مانند «#اینستاگرام»، متفاوت از دو گونهی قبلی هستند. در اینجا سه هدف دنبال میشود. ابتدا، در میان برخی اعضا گاه اهمیت مییابد که خود را به «نمایش» بگذارند و به نحوی از دیگران تأیید بگیرند و احساس خوبی به ایشان دست دهد. اینها برای ارتقای سطح اندیشه و آگاهی خود به سراغ اینستاگرام نیامدهاند، بلکه آمدهاند تا ضمن گذران اوقات فراغت، خود را هم به نمایش بگذارند یا اینکه نمایش دیگران را مشاهده کنند.
⟩⟩ وقتی سخن از «نمایش» در شبکهی مجازی به میان میآید شاید سطحیترین شکل آن اتفاق بیافتد. زیرا یکطرفه است. هدف دوم این است که علاوه بر نمایش خود، نوعی همدلی و همراهی جمعی شکل گیرد مانند آنچه اخیراً یک خوانندهی رپ اعلام کرده که تا ۱۳ میلیون کامنت نگذارند آلبوم جدیدش را عرضه نخواهدکرد! ۱۳ میلیون یعنی اوج سطحینگری و اوج پیروی کورکورانه. در هدف سوم یک نوع فعالیت مد نظر است که عمدتاً جنبهی اقتصادی دارد و مبتنی بر کالاهای مصرفی و بیشتر زنانه است. در اینجا مدلینگ هم مشاهده میشود.
⟩⟩ اما گذشته از این تقسیمبندی در همهی این انواع شبکهها و انواع اهداف باید دنبال پاسخ این سؤال گشت که چرا در ایران به نحو بسیار افراطی از شبکههای مجازی استفاده میشود؟ به نظر میرسد علت این امر وجود یک نوع #انسداد_رسانهای است که گریبان #صداوسیما و جراید تحت نظارت و نیز #خبرگزاریها را گرفته است. بدیهی است در چنین شرایطی که اعتماد لازم بهرسانههای ملموس و واقعی وجود ندارد، راهی جز این باقی نمیماند که اعضای جامعه بیش از حد معمول بهشبکههای مجازی پناه ببرند و بالطبع این هجوم غیرمنطقی پیآمدهایی دارد که جامعه را درنهایت از عقلانیت لازم برای تحول فرهنگی و توسعهی اجتماعی تهی میکند. همهی اعضای جوامع انسانی ماهیتاً علاقهمندند کسب هویت کنند و این کسب هویت در خلأ اتفاق نمیافتد بلکه نیازمند وجود رسانههای پویا و امکان مشارکت افراد در گروههای مختلف است. متأسفانه در جامعهی ما این هر دو عامل، با ضعف و بستر ناهموار مواجه است و این باعث میشود که استقبالی عجیب از شبکههای مجازی شکل بگیرد؛ به این امید که افراد سرگردان، هویتی پیدا کنند حال آنکه در هیاهوی شبکههای مجازی، هویتیابی امری دشوار و نزدیک به محال است.
#جامعه #اینترنت #شبکههای_اجتماعی #فضای_مجازی #هویت #رسانه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس: 👈 . https://t.me/drbokharaei | . www.dr-bokharaei.com | . #جامعه #اینترنت #شبکه_های_اجتماعی #فضای_مجازی…
❇️ بحران #طبقه_متوسط: خروش پنهان
🗓 چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی «اصفهان زیبا» دربارهی وضعیت «طبقهی متوسط» در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۸۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… در گذشته، شاخصهای اقتصادی و درآمد در تعریف طبقهی متوسط اعتبار داشت؛ ولی اکنون طبقهی متوسط رنگ و بوی اجتماعی هم پیدا کرده است …
… اکنون با توجه به خط فقر شهری، یک استاد دانشگاه که ۱۰ میلیون تومان حقوق ماهانه میگیرد، تقریباً در مرز #خط_فقر است؛ ولی همین استاد دانشگاه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای پایگاهی است که او را در طبقهی متوسط میتوان تعریف کرد …
… طبقهی متوسط بالقوه و بالفعل و طبقهی متوسط ذهنی و عینی باید از هم تفکیک شوند. یک استاد دانشگاه یا یک هنرمند به لحاظ ذهنی متعلق به طبقهی متوسط است و به لحاظ عینی و چهارچوب اقتصادی در طبقهی پایین قرار میگیرد …
… اگر طبقهی متوسط ضعیف شود، جوامع درجا میزنند و افراد #جامعه هم از حرکت بازمیایستند. جامعهای که درجا میزند و رشد اقتصادی و فرهنگی سالم ندارد، فرد هم درجا میزند. زمانی که پویایی اجتماعی نباشد، پویایی فردی هم از بین میرود …
… افسردگی، احساس بیتفاوتی، روآوردن به جرائم و انحرافات، اعتیاد، خودکشی، گسیختگی خانواده ها و طلاق عاطفی، سرقت و رشوه هم از پیآمدهای اجتماعی فروپاشی طبقهی متوسط است زیرا چنین جامعه ای فاقد گروه های منتقد و ناظر بر جریانات مانند اهالی مطبوعات و احزاب است …
… اگر اهالی رسانه، دانشگاهیان، صاحبان فکر و نظر که از طبقهی متوسط هستند نتوانند ایفای نقش کنند، جامعه دچار خسران میشود. طبقهی متوسط طبقهی نقاد است. اگر #اقتصاد، افسارگسیخته شود، این طبقه با نقد میتواند قطار جامعه را به ریل اصلی خودش هدایت کند …
… اگر یک استاد دانشگاه به طبقهی پایین سقوط کند، یادش نمیرود چه نقشی باید ایفا میکرده؛ چون هویت او است. افراد در جامعه به دنبال کسب #هویت هستند. وقتی این امکان برایشان فراهم نشود، بهاجبار در حاشیه قرار میگیرند و دچار #بحران_هویت میشوند که زیر پوست روانی این افراد، وقتی بحران هویت انباشته میشود بهصورت خشم و خروش اجتماعی خودش را نشان میدهد …
… بخشی از طبقهی متوسط که پس از #انقلاب با #قدرت ارتباط نزدیک ایجاد کردند، طبقهی نوکیسهای را شکل دادند و صعود طبقاتی داشتند. از آنجا که فرصت عادلانه برای همه مهیا نشد و گزینشها در سازمانها فرصتها را بین خودیها تقسیم کردند و این افراد که متخصص و قابلاطمینان نبودند و درک علمی بالایی نداشتند جامعه را به بیراهه بردهاند و هنوز تداوم دارد …
… اکنون طبقهی متوسط خالی از محتوا است و اگر نتواند بهدرستی ایفای نقش کند، خروجی آن آتشفشانی میشود که فوران خواهد کرد. بسیاری از تحلیلگران درخصوص آیندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه هشدار دادهاند. اگرچه این خطرات ازلحاظ اقتصادی ملموس شده؛ اما ازلحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز کاملا آشکار نشده است …
… طی سه یا چهارماه آینده، #بحران_اقتصادی گریبانگیر #جامعه میشود و با انرژی نهفتهای که به واسطهی #سرکوب طبقهی متوسط شکل گرفته پیوند میخورد و به شکل #اعتراض بروز میکند. شرایط متزلزل است و این تزلزل جنبهی عینی و ملموس پیدا میکند. قضیه جدی است …
… همانطور که در #انتخابات #مجلس_یازدهم در دوم اسفند ۹۸ هم دیدیم، تأثیر این سرکوبی در فرآیند #انتخابات_ریاست_جمهوری هم ادامه خواهد داشت و با بحران #مشارکت مواجه خواهیم شد. بر اساس آمارهای رسمی حدود ۴۰ درصد واجدین راأی در این انتخابات شرکت کردند که #آمار واقعی بسی کمتر از این باشد …
… اینطور نیست که به گفتهی برخی اقتصاددانان همچون آقای #محسن_رنانی، تجربهی انتخابات سال ۸۸ در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار شود. در سال ۸۸، درصد مشارکت مردم بالا بود. در #انتخابات_ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ درصد مشارکت افت میکند و شکل برجستهتر انتخابات دوم اسفند سال ۹۸ خواهد بود، این یعنی بحران #مشروعیت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی «اصفهان زیبا» دربارهی وضعیت «طبقهی متوسط» در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۸۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… در گذشته، شاخصهای اقتصادی و درآمد در تعریف طبقهی متوسط اعتبار داشت؛ ولی اکنون طبقهی متوسط رنگ و بوی اجتماعی هم پیدا کرده است …
… اکنون با توجه به خط فقر شهری، یک استاد دانشگاه که ۱۰ میلیون تومان حقوق ماهانه میگیرد، تقریباً در مرز #خط_فقر است؛ ولی همین استاد دانشگاه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای پایگاهی است که او را در طبقهی متوسط میتوان تعریف کرد …
… طبقهی متوسط بالقوه و بالفعل و طبقهی متوسط ذهنی و عینی باید از هم تفکیک شوند. یک استاد دانشگاه یا یک هنرمند به لحاظ ذهنی متعلق به طبقهی متوسط است و به لحاظ عینی و چهارچوب اقتصادی در طبقهی پایین قرار میگیرد …
… اگر طبقهی متوسط ضعیف شود، جوامع درجا میزنند و افراد #جامعه هم از حرکت بازمیایستند. جامعهای که درجا میزند و رشد اقتصادی و فرهنگی سالم ندارد، فرد هم درجا میزند. زمانی که پویایی اجتماعی نباشد، پویایی فردی هم از بین میرود …
… افسردگی، احساس بیتفاوتی، روآوردن به جرائم و انحرافات، اعتیاد، خودکشی، گسیختگی خانواده ها و طلاق عاطفی، سرقت و رشوه هم از پیآمدهای اجتماعی فروپاشی طبقهی متوسط است زیرا چنین جامعه ای فاقد گروه های منتقد و ناظر بر جریانات مانند اهالی مطبوعات و احزاب است …
… اگر اهالی رسانه، دانشگاهیان، صاحبان فکر و نظر که از طبقهی متوسط هستند نتوانند ایفای نقش کنند، جامعه دچار خسران میشود. طبقهی متوسط طبقهی نقاد است. اگر #اقتصاد، افسارگسیخته شود، این طبقه با نقد میتواند قطار جامعه را به ریل اصلی خودش هدایت کند …
… اگر یک استاد دانشگاه به طبقهی پایین سقوط کند، یادش نمیرود چه نقشی باید ایفا میکرده؛ چون هویت او است. افراد در جامعه به دنبال کسب #هویت هستند. وقتی این امکان برایشان فراهم نشود، بهاجبار در حاشیه قرار میگیرند و دچار #بحران_هویت میشوند که زیر پوست روانی این افراد، وقتی بحران هویت انباشته میشود بهصورت خشم و خروش اجتماعی خودش را نشان میدهد …
… بخشی از طبقهی متوسط که پس از #انقلاب با #قدرت ارتباط نزدیک ایجاد کردند، طبقهی نوکیسهای را شکل دادند و صعود طبقاتی داشتند. از آنجا که فرصت عادلانه برای همه مهیا نشد و گزینشها در سازمانها فرصتها را بین خودیها تقسیم کردند و این افراد که متخصص و قابلاطمینان نبودند و درک علمی بالایی نداشتند جامعه را به بیراهه بردهاند و هنوز تداوم دارد …
… اکنون طبقهی متوسط خالی از محتوا است و اگر نتواند بهدرستی ایفای نقش کند، خروجی آن آتشفشانی میشود که فوران خواهد کرد. بسیاری از تحلیلگران درخصوص آیندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه هشدار دادهاند. اگرچه این خطرات ازلحاظ اقتصادی ملموس شده؛ اما ازلحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز کاملا آشکار نشده است …
… طی سه یا چهارماه آینده، #بحران_اقتصادی گریبانگیر #جامعه میشود و با انرژی نهفتهای که به واسطهی #سرکوب طبقهی متوسط شکل گرفته پیوند میخورد و به شکل #اعتراض بروز میکند. شرایط متزلزل است و این تزلزل جنبهی عینی و ملموس پیدا میکند. قضیه جدی است …
… همانطور که در #انتخابات #مجلس_یازدهم در دوم اسفند ۹۸ هم دیدیم، تأثیر این سرکوبی در فرآیند #انتخابات_ریاست_جمهوری هم ادامه خواهد داشت و با بحران #مشارکت مواجه خواهیم شد. بر اساس آمارهای رسمی حدود ۴۰ درصد واجدین راأی در این انتخابات شرکت کردند که #آمار واقعی بسی کمتر از این باشد …
… اینطور نیست که به گفتهی برخی اقتصاددانان همچون آقای #محسن_رنانی، تجربهی انتخابات سال ۸۸ در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار شود. در سال ۸۸، درصد مشارکت مردم بالا بود. در #انتخابات_ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ درصد مشارکت افت میکند و شکل برجستهتر انتخابات دوم اسفند سال ۹۸ خواهد بود، این یعنی بحران #مشروعیت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ رویآوردن مردم به خریدن #سلاح نشان از فروپاشی اجتماعی است!
🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق دربارهی رویآوردن مردم به خریدن سلاح در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی آبروشن | منتشرشده در دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۸۰۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… #احساس_امنیت و تلاش برای کسب #هویت دو عامل بزرگی است که اعضای یک #جامعه را به جهات مختلف اجتماعی سوق میدهد؛ به این معنا که اگر احساس #امنیت بالا باشد و روند هویتیابی، روندی منطقی و سهل باشد، افراد طبیعتاً کمتر به کجرویها و هنجاریشکنیها روی میآورند و زندگی کموبیش معمولیای خواهند داشت. معمولی هم به معنای #مشارکت در جامعه، رضایت نسبی از امروز و امید معمول نسبت به آینده است. اما اگر احساس امنیت در جامعهای کاهش پیدا کند و روند هویتیابی با مانع مواجه شود، افراد بر اساس تئورهای جامعهشناختی به سمت #انحرافات_اجتماعی روی میآورند …
… انحرافات هم انواع و اقسام دارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعهای این احساس ایجاد شود که فرصت برابر وجود ندارد، ممکن است افرادی به ابداع و نوآوری از نوع منفی روی بیاورند. این ابداع و نوآوری به این معناست که افراد از راههای غیررایج و غیرمعمول استفاده میکنند تا به اهداف باارزش در جامعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در داستان #فساد، ماجرا به این صورت است که وقتی کارمندی نمیتواند به اهداف تعریفشده در جامعه که حالت سرمایهدارانه دارد (ماشین خوب، ویلای خوب، محل زندگی خوب و …) برسد، میانبرها را تعریف میکند و انحراف شکل میگیرد و این ریشهی فساد در جامعه است …
… افرادی که نمیتوانند در مسیر ابداعی به اهداف دارای ارزش در جامعه دست پیدا کنند، به "انزوا" میروند یا "طغیان" میکنند که این دو هم از ریشههای انحرافات اجتماعی است. افرادی که نمیتوانند از مسیرهای رایج پیش بروند ممکن است منزوی شوند. این منزویها که افسرده نیز میشوند، روی به #خودکشی یا اعتیاد میآورند. دستهای دیگر هم روی به ابداع و خلق وسایل و اهداف جدید میاورند و به اصطلاح "طغیانگر" میشوند. این طغیانگرها وقتی میبینند نمیتوانند با سلاح سرد به هدف خود برسند بسا سراغ سلاح گرم بروند؛ یعنی احساس ناامنی و تنهایی میکنند و چتر حمایتی جامعه را بالای سر خود نمیبینند و در این میان افراد هرکدام به سمتوسویی از انحرافات اجتماعی میروند. این انحرافات میتواند #دزدی، خودکشی، #طلاق و #خشونت باشد که الآن شاهدیم در همهی این انحرافات آمار در حال افزایش است. تردیدی نیست که اینک #فروپاشی_اجتماعی در جامعه شکل گرفته و در حال شدتگرفتن است و بنابراین این انحرافات هم با بگیروببند حل نمیشود بهویژه آنکه خشونت زیاد با مردم، موجب تشویق مردم به دفاع از خود میشود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق دربارهی رویآوردن مردم به خریدن سلاح در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی آبروشن | منتشرشده در دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۸۰۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… #احساس_امنیت و تلاش برای کسب #هویت دو عامل بزرگی است که اعضای یک #جامعه را به جهات مختلف اجتماعی سوق میدهد؛ به این معنا که اگر احساس #امنیت بالا باشد و روند هویتیابی، روندی منطقی و سهل باشد، افراد طبیعتاً کمتر به کجرویها و هنجاریشکنیها روی میآورند و زندگی کموبیش معمولیای خواهند داشت. معمولی هم به معنای #مشارکت در جامعه، رضایت نسبی از امروز و امید معمول نسبت به آینده است. اما اگر احساس امنیت در جامعهای کاهش پیدا کند و روند هویتیابی با مانع مواجه شود، افراد بر اساس تئورهای جامعهشناختی به سمت #انحرافات_اجتماعی روی میآورند …
… انحرافات هم انواع و اقسام دارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعهای این احساس ایجاد شود که فرصت برابر وجود ندارد، ممکن است افرادی به ابداع و نوآوری از نوع منفی روی بیاورند. این ابداع و نوآوری به این معناست که افراد از راههای غیررایج و غیرمعمول استفاده میکنند تا به اهداف باارزش در جامعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در داستان #فساد، ماجرا به این صورت است که وقتی کارمندی نمیتواند به اهداف تعریفشده در جامعه که حالت سرمایهدارانه دارد (ماشین خوب، ویلای خوب، محل زندگی خوب و …) برسد، میانبرها را تعریف میکند و انحراف شکل میگیرد و این ریشهی فساد در جامعه است …
… افرادی که نمیتوانند در مسیر ابداعی به اهداف دارای ارزش در جامعه دست پیدا کنند، به "انزوا" میروند یا "طغیان" میکنند که این دو هم از ریشههای انحرافات اجتماعی است. افرادی که نمیتوانند از مسیرهای رایج پیش بروند ممکن است منزوی شوند. این منزویها که افسرده نیز میشوند، روی به #خودکشی یا اعتیاد میآورند. دستهای دیگر هم روی به ابداع و خلق وسایل و اهداف جدید میاورند و به اصطلاح "طغیانگر" میشوند. این طغیانگرها وقتی میبینند نمیتوانند با سلاح سرد به هدف خود برسند بسا سراغ سلاح گرم بروند؛ یعنی احساس ناامنی و تنهایی میکنند و چتر حمایتی جامعه را بالای سر خود نمیبینند و در این میان افراد هرکدام به سمتوسویی از انحرافات اجتماعی میروند. این انحرافات میتواند #دزدی، خودکشی، #طلاق و #خشونت باشد که الآن شاهدیم در همهی این انحرافات آمار در حال افزایش است. تردیدی نیست که اینک #فروپاشی_اجتماعی در جامعه شکل گرفته و در حال شدتگرفتن است و بنابراین این انحرافات هم با بگیروببند حل نمیشود بهویژه آنکه خشونت زیاد با مردم، موجب تشویق مردم به دفاع از خود میشود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
روزنامه شرق
فروش سلاح؛ تحویل درِ منزل
❇️ #شادی داریم، اما احساس شادی نه!
🗓 دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی وضعیت شادکامی جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۰۸
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… تفاوت وجود دارد میان «علت» و «دلیل». «دلیل» همان بُعد ذهنی است و «علت» بُعد بیرونی دارد. حالا یک فرد با توجه به علتهای بیرونی در درون خودش شروع به تجزیه و تحلیل میکند و یک دلیلی برای خودش درست میکند، در این دلیل او نتیجه میگیرد و استدلال میکند که چقدر انسان بدبختی است. اینکه آدمها چرا با وجود علتهای مشابه، استدلالهای یکسان ندارند، گویای این موضوع است و میخواهم بگویم که از سطح خرد تا سطح کلان، یعنی از واحدی مانند گروه در سطح خرد، تا سازمانها در سطح میانه و حکومتها در سطح کلان به عنوان «علت» در تشدید #ناشادی مؤثر هستند. بنابراین در اینجا اگر عناصر تاریخی، فرهنگی و سیاسی را با یکدیگر جمع کنیم، در نتیجهگیری نهایی به این مرحله میرسیم که آمار شادکامی ما کاهش پیدا کرده است …
… شاید از نشانههای شاد بودن اینها باشند که آدمها بخندند، غذای خوب بخورند و لذت ببرند. در کشور ما میزان مصرف نسبت به میانگین جهانی بالا است، ما اینجا برعکس خیلی از جاهای دیگر میوه را کیلویی خریداری میکنیم، آجیل میشکنیم، مسافرت میرویم که سبب قفل شدن جادههای شمالی کشور میشود. ما از حوادث جوک میسازیم و آن را تعریف میکنیم و خندههای مستانه میکنیم، در همه اینها که گفتم ایران از خیلی از جاهای دنیا بالاتر است. اما چرا با وجود نشانههای #شادی، #احساس_شادی نیست؟ همانند تفاوت میان #فقر و احساس فقر، شادی هم با احساس شادی فرق میکند. در خیلی از مواقع همین احساس است که آدمها را آزار میدهد …
… گاهی میبینید کسی که خانه و زندگیای به ارزش میلیاردها تومان هم دارد باز هم درگیر احساس فقر است. چرا؟ برای اینکه او خودش را با دیگری میسنجد بعد احساس میکند آدمهایی که در نقطهی بالاتری قرار گرفتهاند شاید لزوماً از تواناییهای بیشتری یا شایستگیهای خاصی آنچنان برخوردار نیستند. آدمها احساس میکنند آنکسی که بالاتر است آنطور نبوده که نان عرق جبین خود را بخورد و بعد در مقام مقایسه، دائم به خود میگوید من هم میتوانستم مانند او شوم، پس «چرا نیستم؟» این «چرا نیستم» ناشی از همان احساس «#تبعیض» است که فرد را اذیت میکند.
چه چیزی «این چرا نیستم» و اینکه چرا من مانند دیگری نیستم را تشدید میکند؟
عمدتاً این پدیده در نومیدی و نگرانی نسبت به پیرامون و آینده ریشه دارد. طبیعتاً بخشی از آن هم در سیاستگذاری برای یک #جامعه و حمایتهای اجتماعی موجود در آن جامعه ریشه دارد. اینکه فرد احساس کند وقتی بیکار شود دولت چقدر او را حمایت میکند؟ یا اگر درس خوانده است چند درصد امکان دارد شغل مورد نظر خود را پیدا کند، بسیار اهمیت دارد. در جامعهای که تبعیض و فرصتهای نابرابر مانند گزینش خودی و غیرخودی وجود داشته باشد، شرایط سخت میشود. البته در کنار «تبعیض» عوامل دیگری هم نقش دارند …
… وقتی ما احساس #هویت نکنیم نمیتوانیم شاد باشیم. همین «ایرانی بودن» را در نظر بگیرید، امروزه واقعاً چقدر این «ایرانی بودن» به آدمها وزن و احساس خوبی در داخل و خارج میدهد؟ اینکه چرا #هویت_ملی تحدید و تهدید شده اهمیت دارد. تحدید این هویت سبب شده هویت ملی لاغر و لاغرتر شود، و تهدید یعنی اینکه گاهی به این هویت هجوم آوردهاند و آن را در برابر برخی ارزشهای مذهبی قرار دادند. امروزه گاهی بر روی هر هویتی دست میگذارید میبینید که اینها لاغر و شکننده شدهاند، آنوقت شما انتظار دارید جامعه ناشاد نباشد؟ …
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی وضعیت شادکامی جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۰۸
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… تفاوت وجود دارد میان «علت» و «دلیل». «دلیل» همان بُعد ذهنی است و «علت» بُعد بیرونی دارد. حالا یک فرد با توجه به علتهای بیرونی در درون خودش شروع به تجزیه و تحلیل میکند و یک دلیلی برای خودش درست میکند، در این دلیل او نتیجه میگیرد و استدلال میکند که چقدر انسان بدبختی است. اینکه آدمها چرا با وجود علتهای مشابه، استدلالهای یکسان ندارند، گویای این موضوع است و میخواهم بگویم که از سطح خرد تا سطح کلان، یعنی از واحدی مانند گروه در سطح خرد، تا سازمانها در سطح میانه و حکومتها در سطح کلان به عنوان «علت» در تشدید #ناشادی مؤثر هستند. بنابراین در اینجا اگر عناصر تاریخی، فرهنگی و سیاسی را با یکدیگر جمع کنیم، در نتیجهگیری نهایی به این مرحله میرسیم که آمار شادکامی ما کاهش پیدا کرده است …
… شاید از نشانههای شاد بودن اینها باشند که آدمها بخندند، غذای خوب بخورند و لذت ببرند. در کشور ما میزان مصرف نسبت به میانگین جهانی بالا است، ما اینجا برعکس خیلی از جاهای دیگر میوه را کیلویی خریداری میکنیم، آجیل میشکنیم، مسافرت میرویم که سبب قفل شدن جادههای شمالی کشور میشود. ما از حوادث جوک میسازیم و آن را تعریف میکنیم و خندههای مستانه میکنیم، در همه اینها که گفتم ایران از خیلی از جاهای دنیا بالاتر است. اما چرا با وجود نشانههای #شادی، #احساس_شادی نیست؟ همانند تفاوت میان #فقر و احساس فقر، شادی هم با احساس شادی فرق میکند. در خیلی از مواقع همین احساس است که آدمها را آزار میدهد …
… گاهی میبینید کسی که خانه و زندگیای به ارزش میلیاردها تومان هم دارد باز هم درگیر احساس فقر است. چرا؟ برای اینکه او خودش را با دیگری میسنجد بعد احساس میکند آدمهایی که در نقطهی بالاتری قرار گرفتهاند شاید لزوماً از تواناییهای بیشتری یا شایستگیهای خاصی آنچنان برخوردار نیستند. آدمها احساس میکنند آنکسی که بالاتر است آنطور نبوده که نان عرق جبین خود را بخورد و بعد در مقام مقایسه، دائم به خود میگوید من هم میتوانستم مانند او شوم، پس «چرا نیستم؟» این «چرا نیستم» ناشی از همان احساس «#تبعیض» است که فرد را اذیت میکند.
چه چیزی «این چرا نیستم» و اینکه چرا من مانند دیگری نیستم را تشدید میکند؟
عمدتاً این پدیده در نومیدی و نگرانی نسبت به پیرامون و آینده ریشه دارد. طبیعتاً بخشی از آن هم در سیاستگذاری برای یک #جامعه و حمایتهای اجتماعی موجود در آن جامعه ریشه دارد. اینکه فرد احساس کند وقتی بیکار شود دولت چقدر او را حمایت میکند؟ یا اگر درس خوانده است چند درصد امکان دارد شغل مورد نظر خود را پیدا کند، بسیار اهمیت دارد. در جامعهای که تبعیض و فرصتهای نابرابر مانند گزینش خودی و غیرخودی وجود داشته باشد، شرایط سخت میشود. البته در کنار «تبعیض» عوامل دیگری هم نقش دارند …
… وقتی ما احساس #هویت نکنیم نمیتوانیم شاد باشیم. همین «ایرانی بودن» را در نظر بگیرید، امروزه واقعاً چقدر این «ایرانی بودن» به آدمها وزن و احساس خوبی در داخل و خارج میدهد؟ اینکه چرا #هویت_ملی تحدید و تهدید شده اهمیت دارد. تحدید این هویت سبب شده هویت ملی لاغر و لاغرتر شود، و تهدید یعنی اینکه گاهی به این هویت هجوم آوردهاند و آن را در برابر برخی ارزشهای مذهبی قرار دادند. امروزه گاهی بر روی هر هویتی دست میگذارید میبینید که اینها لاغر و شکننده شدهاند، آنوقت شما انتظار دارید جامعه ناشاد نباشد؟ …
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کلید حل مسئلهی #اقلیتها در دست #نظام_سیاسی است!
🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی دربارهی #اقلیت | منتشرشده در پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا میکند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه میشود مانند مهاجرتها؛ افراد جابهجا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته میشود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر میبینید که یک اقلیت مذهبی زندگی میکند مانند مجیدیهی تهران که میگفتند ارمنیها در آن جا زندگی میکنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحهی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیقتر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت میشود اینجا است که مقداری بحث حساس میشود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار میگیرد اینجا است که وضعیت معمولاً حساسیتزا میشود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویهی دید سوم است که اهمیت پیدا میکند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا میکند که باید بیشتر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویهی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ میکنید در تعریف اقلیت …
… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برونرفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برونرفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر میکند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر میکند و سیاستگذاریها هم تغییر میکند. در زمان رضاخان بحث دولتـملتسازی بود وقتی حاکمیت میخواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان میگیرد. با پیگیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیتها کاهش پیدا میکند. یعنی مطلوب این است که اقلیتها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعهشناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیلهی اقلیتها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیتها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیتها، #زبان اقلیتها، #فرهنگ اقلیتها #هنجار اقلیتها، #اقتدار اقلیتها و گروهبندی اقلیتها برای اینکه فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که میشود آن بودن و هستی اجتماعیشان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دورهی مشروطه در ایران، در آن دورهی برونرفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دورهی قاجار که برایش پروسهی دولتـملتسازی که مؤلفهی اصلی #مدرنیته است، چه میشود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجستهسازی #دین و به ویژه #مذهب بود، میگویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجستهسازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، میگویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولتـملتسازی و اینجا محور چیست؟ برجستهسازی مذهبی. در این برجستهسازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا میکند؟ این دوگانهی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف میکنم …
… از انواع و اقسام اقلیتها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کردهاند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمیتوانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمنها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمنها در سطح کلان میتوانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاستهای_امنیتی از فعالیتهایشان جلوگیری میکنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکلگیری ندارند چون سیاستهای امنیتی به آن اجازه نمیدهند. در مورد انجمنهای دانشگاهی هم مگر دانشگاهها جدا از سیاستهای امنیتی در سطح کلاناند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت اینها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا میزنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی میخندیم، به لهجهی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق میخندیم …
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی دربارهی #اقلیت | منتشرشده در پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا میکند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه میشود مانند مهاجرتها؛ افراد جابهجا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته میشود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر میبینید که یک اقلیت مذهبی زندگی میکند مانند مجیدیهی تهران که میگفتند ارمنیها در آن جا زندگی میکنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحهی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیقتر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت میشود اینجا است که مقداری بحث حساس میشود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار میگیرد اینجا است که وضعیت معمولاً حساسیتزا میشود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویهی دید سوم است که اهمیت پیدا میکند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا میکند که باید بیشتر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویهی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ میکنید در تعریف اقلیت …
… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برونرفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برونرفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر میکند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر میکند و سیاستگذاریها هم تغییر میکند. در زمان رضاخان بحث دولتـملتسازی بود وقتی حاکمیت میخواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان میگیرد. با پیگیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیتها کاهش پیدا میکند. یعنی مطلوب این است که اقلیتها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعهشناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیلهی اقلیتها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیتها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیتها، #زبان اقلیتها، #فرهنگ اقلیتها #هنجار اقلیتها، #اقتدار اقلیتها و گروهبندی اقلیتها برای اینکه فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که میشود آن بودن و هستی اجتماعیشان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دورهی مشروطه در ایران، در آن دورهی برونرفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دورهی قاجار که برایش پروسهی دولتـملتسازی که مؤلفهی اصلی #مدرنیته است، چه میشود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجستهسازی #دین و به ویژه #مذهب بود، میگویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجستهسازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، میگویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولتـملتسازی و اینجا محور چیست؟ برجستهسازی مذهبی. در این برجستهسازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا میکند؟ این دوگانهی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف میکنم …
… از انواع و اقسام اقلیتها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کردهاند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمیتوانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمنها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمنها در سطح کلان میتوانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاستهای_امنیتی از فعالیتهایشان جلوگیری میکنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکلگیری ندارند چون سیاستهای امنیتی به آن اجازه نمیدهند. در مورد انجمنهای دانشگاهی هم مگر دانشگاهها جدا از سیاستهای امنیتی در سطح کلاناند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت اینها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا میزنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی میخندیم، به لهجهی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق میخندیم …
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
www.peace-mark.org
ماهنامه خط صلح – کلید حل مسئلهی اقلیتها در دست نظام سیاسی است؛ در گفتگو با احمد بخارایی/گفتگو از سیمین روزگرد
❇️ خطر ظهور #پوپولیسم!
🗓 سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی ستارهی صبح با #احمد_بخارایی دربارهی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعهشناسی مفاهیم و شاخصهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بیتفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجملهی این شاخصها هستند که در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند و نمیتوان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخصها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیلکرده هستند و از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی استفاده میکنند، با یک منظومهی پیچیدهی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبهرو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم میشود و در پیوند با دیگر شاخصهای اجتماعی مانند «بیتفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم میزنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده میشود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند، فرآیندی رخ میدهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نامگذاری میکنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمیدهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …
… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه میدهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی میشود …
… فروپاشی اجتماعی همانطور که گفتم روندی تدریجی دارد و اینگونه نیست که وقتی میگوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچگاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که همچنان پایبند به فرهنگهای سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنتهای پیشین خود ادامه میدهند. البته نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اینگونه همبستگیهای اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آنها رو به افول است، جدای از آنکه درصد کمی از جامعه را در بر میگیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان میدهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایینتر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج میزند، اما چرا کسی به آنها کمک نمیکند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان میدهد، همسایهی درمانده و محیطهای فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آنها زندگی خود را سر میکنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی همچنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح میدهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …
… در هر جامعهای افراد میبایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمیشود انسانها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» میآفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس میکشند، غذا میخورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل میکنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمیاند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #همگرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را میزند و زمانی نواخته میشود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفتهبازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور میکند و عدهای بر این موج وادادگی سواری میکنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسشهای اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دلخوش به این بود که جامعه فقیر و درماندهی کنونی علیرغم افزایش روزمرهی گرانیها #اعتراض نمیکند؛ چراکه در صورت سامانندادن به این وضعیت انرژی تجمیعشده در زیر پوست جامعه زمانی بروز میکند که دیگر دیر خواهد بود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی ستارهی صبح با #احمد_بخارایی دربارهی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعهشناسی مفاهیم و شاخصهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بیتفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجملهی این شاخصها هستند که در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند و نمیتوان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخصها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیلکرده هستند و از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی استفاده میکنند، با یک منظومهی پیچیدهی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبهرو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم میشود و در پیوند با دیگر شاخصهای اجتماعی مانند «بیتفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم میزنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده میشود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند، فرآیندی رخ میدهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نامگذاری میکنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمیدهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …
… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه میدهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی میشود …
… فروپاشی اجتماعی همانطور که گفتم روندی تدریجی دارد و اینگونه نیست که وقتی میگوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچگاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که همچنان پایبند به فرهنگهای سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنتهای پیشین خود ادامه میدهند. البته نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اینگونه همبستگیهای اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آنها رو به افول است، جدای از آنکه درصد کمی از جامعه را در بر میگیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان میدهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایینتر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج میزند، اما چرا کسی به آنها کمک نمیکند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان میدهد، همسایهی درمانده و محیطهای فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آنها زندگی خود را سر میکنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی همچنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح میدهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …
… در هر جامعهای افراد میبایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمیشود انسانها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» میآفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس میکشند، غذا میخورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل میکنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمیاند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #همگرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را میزند و زمانی نواخته میشود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفتهبازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور میکند و عدهای بر این موج وادادگی سواری میکنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسشهای اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دلخوش به این بود که جامعه فقیر و درماندهی کنونی علیرغم افزایش روزمرهی گرانیها #اعتراض نمیکند؛ چراکه در صورت سامانندادن به این وضعیت انرژی تجمیعشده در زیر پوست جامعه زمانی بروز میکند که دیگر دیر خواهد بود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |