جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.83K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
651 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
| ناکارآمدی #قصاص و #اعدام در ایران اسلامی!

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با #احمد_بخارایی و #محمدحسین_آقاسی و #رضا_انصاری_راد درباره‌ی اعدام #آرمان_عبدالعالی | پخش‌شده در برنامه‌ی صفحه‌ی ۲، پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲

| پخش فایل شنیداری:
https://t.me/dr_bokharaei/594

| پخش فایل ویدئویی:
https://www.youtube.com/watch?v=21HeBiA8mBw&t=968

| بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… حدود ۹۰ درصد اعدام شده‌ها افراد قاچاق‌چی بوده‌اند اما آیا #قاچاق #مواد_مخدر کاهش یافته‌است؟ خیر! …

… عمده‌ی کسانی که دم به تله‌ی #قانون می‌دهند و اعدام یا قصاص می‌شوند از مجرمین «#یقه_آبی» هستند که جزو قشر ضعیف جامعه‌اند و رفتارهای مجرمانه‌ی‌شان از نوع «عکس‌العمل» به فشارهای ساختاری است حال آن که مجرمین «#یقه_سپید» که خیلی شیک و زیرکانه در مصادر اجتماعی #قانون‌شکنی می‌کنند دم به تله‌ی قانون نمی‌دهند و از این‌ها پنهان‌تر مجرمین «#یقه_طلایی» هستند یعنی آن دسته از «یقه سپید»هایی که به واسطه‌ی رانت به #نظام_سیاسی و مصادر #قدرت هم پیوند خورده‌اند و هیچ‌گاه دست قانون به آن‌ها نمی‌رسد. این‌ها مجرمین فسادآفرین در جامعه هستند که آزادند اما بدبخت‌هایی که تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی به رفتارهای مجرمانه دست می‌زنند قربانیان اعدام و قصاص‌اند …

… تقویت روحیه‌ی انتقام‌گیری و تلافی‌جویی در بحث قصاص در ایران ناشی از وجود خشونت‌های ساختاری است که متأسفانه در خانواده‌های مضروبین یا مقتولین بازتعریف و بازتولید می‌شود. متأسفانه #جامعه در بستر #خشونت‌آفرینی رها شده است …

… خشونت‌های ساختاری در ایران در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جریان است ... … اعدام و قصاصی که «کمی‌گرا» و «نابودی چشم در مقابل نابودی چشم» باشد باعث تقویت حیات اجتماعی نمی‌شود بل‌که حیات اجتماعی در گرو رویکرد «کیفی» به مقوله‌ی #مجازات و #حقوق_جزایی و کیفری است که جنبه‌ی ترمیمی و بازدارنده پیدا می‌کند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «آسمان» غیرت دینی: «زمین» سیاه دی‌ماه در روز آخر

| پنج‌شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰

| #احمد_بخارایی:

۱ـ پرواز بوئینگ ۷۳۷ متعلق به خط هوایی اوکراین (#PS752)، عازم کی‌یف در ۱۸ دی ۱۳۹۸ با دو شلیک پدافند (بخوانید: آفند و حمله) هوایی #سپاه، ابتدا بال‌هایش آتش گرفت و سپس در هوا منفجر شد و ۱۷۶ سرنشین مظلوم آن درجا جان باختند و پودر شدند. امروزه مسئولان سپاه «تکلیف‌محور» عنوان کرده‌اند که اگر این هواپیما را سرنگون نمی‌کردند آمریکا به ایران حمله می‌کرد و ده میلیون نفر کشته می‌شدند. این «توجیه» و پیش‌گویی از کجا آمده و بر چه بنیادی استوار است؟ خوابیم یا بیدار؟

۲ـ در ۱۸ دی ۱۴۰۰ بزرگ‌مردی به نام #بکتاش_آبتین (مهدی کاظمی) عضو برجسته‌ی کانون نویسندگان به جرم اندیشه‌ورزی در ایام اسارت در #زندان، غیر مستقیم به قتل رسید و جاودانه شد. بکتاش آبتین نویسنده، شاعر و کارگردان سینما ، کنش‌گری پرتوان و مبارزی آرمان‌گرا با کم‌تر از پنجاه سال سن بود. کشتن او هم «توجیه» می‌شود زیرا او را تشوش‌گر اذهان عمومی می‌خواندند!

۳ـ چندی قبل در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۰ از خروج قانونی دکتر #سعید_مدنی به خارج از کشور برای استفاده از فرصت مطالعاتی در فرودگاه، بدون اطلاع قبلی جلوگیری شد و مأمورین #اطلاعات_سپاه بدون حکم قضایی او را ممنوع‌الخروج کردند. سعید مدنی #جامعه‌شناس ۶۱ ساله، طی سی سال اخیر با انجام پژوهش‌های کم‌نظیر در موضوعات پیرامونیِ همه‌ی ما مانند #اعتیاد، #روسپی‌گری و #خشونت، همواره صدای پر‌توان خاموشان و درماندگان اجتماعی در ایران بوده است اما از سال ۱۳۷۳ تا کنون به جای تشویق و تقویت، او را طی چند نوبت دست‌گیر و زندانی و #تبعید کردند و اخیراً هم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (بخوانید: ضد فرهنگ و ناارشاد)کتاب‌هایش ممنوع‌الانتشار شده‌است. این را هم «توجیه» می‌کنند زیرا پژوهش‌های اصیل جامعه‌شناختی، پرده از زشتی‌های پنهان و آشکار سیستماتیک بر می‌دارد و #جامعه را هشیار می‌کند حال آن‌که «هشیاری»، کار دست صاحبان #قدرت می‌دهد!

۴ـ در این برهه، نوای زندانی‌های سیاسی و عقیدتی و مدافعان #حقوق_شهروندی در سلول‌های انفرادی توأم با شکنجه و تحقیر و نیز خانواده‌های دادخواه قربانیان دفاع از حقوق خود در کف خیابان‌ها طی سال‌های گذشته و هم‌چنین خانواده‌های داد‌خواه ۱۷۶ پرواز‌کننده‌ی بی‌بازگشت پرواز ۷۵۲ اوکراینی در ماه‌ها و روزهای گذشته با هارمونی فریادها و شعرهای بکتاش آبتین در ذهن و اندیشه‌ی مردم این سرزمین طنین‌انداز شده است. همه‌ی این‌ها پی‌آمد وجود «خشونت»ی است که در این دیار، «صلح» و آرامش را به حاشیه رانده و همواره «توجیه» شده است و کتاب آخر سعید مدنی هم پیرامونِ «علیه خشونت» به رغم چاپ، اجازه‌ی انتشار نیافت حال آن‌که همه‌ی این برخوردها و همه‌ی این رخ‌داد‌های دردناک نمونه‌های بارز وجود خشونت و اعمال غیر انسانی است که زندگی را در ایران برای منتقدان و اهالی فکر و اندیشه دشوار و فرسایشی کرده است.
 
۵ـ آیا آن‌چه با کلیدواژه‌ی «توجیه»، بر سر بسیاری از جمله قربانیان مظلوم حمله به هواپیمای بی‌دفاع یا این همه زندانی فهیم و متعهد یا بکتاش آبتین‌ها‌ و سعید مدنی‌ها‌ رفته‌ رایج و شایع نبوده است؟ وقتی صدای نویسندگان، سینماگران، هنرمندان و جامعه‌شناسان دلسوز و جسور و اندیشمند در هر جامعه‌ای خاموش شود هر روز شکل جدیدی از دشواری زندگی در آن کشور جلوه‌گر خواهد شد چنان‌که در ایران شده است. متأسفانه دهه‌ها است «شلیک» به عقاید انسان‌دوستانه و مدنی افراد اندیشمند در جامعه رواج یافته است. بسیاری از شهروندان (رعایا) در این شرایط نابه‌سامان اجتماعی هر صبح خود را با نومیدی و اضطراب و با قرص‌های ضد افسردگی به روز پیوند می‌زنند و حتی در این دیار با موسیقی هم دشمنی می‌شود و نگاه امنیتی، پستوی خانه‌ها را هم در نوردیده است. چرا چنین است و چرا تلاش #نظام_سیاسی در جهت از کار انداختن قوه‌ی تخیل و تفکر و خردورزی انسان‌هاست؟ مردم ما امروز خود را گم کرده‌اند و نمی‌دانند کجای هستی ایستاده‌اند. به نظر نمی‌رسد این سرازیری را گشایشی باشد. همه‌ی تشکل‌ها و انجمن‌های #علوم_انسانی وظیفه دارند نسبت به این وضعیت با صدای بلندتری پیام اجتماعی‌شان را به گوش نظام حکم‌رانی برسانند. مسیری که زنده‌یاد بکتاش آبتین و سعید مدنی را در آن گرفتار کردند مسیر گذشته‌ی برخی از ما و مسیر آینده‌ی اغلب ماهاست، نوبت به نوبت و برای هر کس به گونه‌ای …!

۶ـ کلیدواژه‌ی «توجیه» که همه جا سر بیرون می‌آورد به معنای تفسیر رفتار و تصمیم‌ها مبتنی بر …| ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/01/blog-post_20.html?#more

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| بیانیه‌ی زنان سینماگر علیه مردان سینماگر در محکومیت «تعدیات و آزار جنسی»، هم «کنش اجتماعی» است و هم کنش اجتماعی «نیست»؛ چه‌گونه؟!

| یک‌شنبه ۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «خبرآنلاین» از نشست بررسی ابعاد بیانیه‌ی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر در clubhouse با حضور: احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، سمیه میرشمسی و محمد مهدی عسگرپور | برگزار شده در پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در پنج‌شنبه ۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.khabaronline.ir/news/1623273

| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play

| بیانیه‌ی اعتراضی زنان: 👇
https://www.karzar.net/36234

| #احمد_بخارایی: اخیراً به نشستی در کلاب‌هاوس با حضور #زنان_سینماگر در خصوص بیانیه‌ی محکومیت تعدیات و #آزار_جنسی زنان سینماگر از سوی «خبرآنلاین» دعوت شدم که حدود ۳ ساعت به طول انجامید و سهم حرف‌های جامعه‌شناختی حدود ۱۶ دقیقه بود که فایل صوتی‌اش در این پست است. طبیعتاً در یک فضای هیجانی به سختی می‌توان سخن گفت اما تلاشم را کردم تا در زمان کوتاه چند موضوع را مطرح کنم از جمله گفتم:

… حکایت ناشایست بودن #تبعیض جنسیتی، اظهر من الشمس است، بنابراین از زشت بودن و محکومیت این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق‌القول هستیم. پس از این می‌خواهم سه پرسش مطرح کنم و سپس در حد فهم ناقص خودم به آن‌ها پاسخ گویم که عبارتند از: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای آزار جنسی زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضاکنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «#کنش_اجتماعی» است. ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت یا رویکرد #فمینیستی است. ۳ـ فهم #هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟ …

… به اعتباری می‌توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می‌توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک کنش اجتماعی بود اما با نگاه عمیق‌تر می‌توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن، «کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی‌هایی است که این‌جا کم‌تر مشاهده می‌شود. این زوایای چهارگانه معطوف به سه زمان گذشته، حال و آینده‌اند از «روندی بودن» تا دارای «پی‌آمد» تشکیل گروه‌های پیش‌رو با محتوای #دیالکتیکی

… در بیانیه آمده بود که این تبعیض‌ها «سیستماتیک» شده است. استفاده از این کلمه یعنی سیستماتیک، اشاره به ریشه‌ای و نهادینه شدن دارد. حال اگر چنین است پس دیگر بحث «#صاحبان_قدرت» مطرح نیست و همه‌ی مردان سینماگر در هر رده‌ای، تجاوزگر خواهند بود. نکته‌ی بعد قضاوتی است که در بیانیه وجود دارد و می‌گوید «آزارگران به واسطه‌ی شهرت و اعتباری که توسط هواداران‌شان به دست آورده‌اند، هیچ ترسی از دست بردن به این جرائم ندارند». استفاده از واژه‌های «هیچ ترسی»، «همه»، «هواداران» و «آزارگران» بار معنایی سنگینی دارد. در واقع این‌جا همه‌ی هواداران هم محکوم شده‌اند و علاوه بر این موضوع، تمام مردان مورد خطاب قرار گرفته‌اند. به انضمام این‌که وقتی بحث خشونت جنسی مطرح می‌شود، زنان که علیه زنان نیستند. این کلی‌گویی‌ها و این هجمه‌ی بی‌قید و شرط به همه‌ی مردان، همان چیزی است که قبلاً از آن به عنوان رویکرد رادیکال در انواع فمینیست از آن یاد کردم که هدفش بیش از تعامل و #کنش‌گری اجتماعی، نبرد علیه مردان است و باب #دیالکتیک پیش‌برنده مسدود و هیجانات، تشدید می‌شود …

توجه: حکایت آزار جنسی در ایران با محوریت «#مردسالاری» و دفاع از #حقوق_زنان در بستر فرهنگی ـ اجتماعی‌مان دارای ابعاد پیچیده و ظریفی است که زنان و مردان هوش‌مند با دقت و تأمل به آن ورود می‌کنند به گونه‌ای که از سلیقه‌محوری و کینه‌توزی مبرا است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| اعتراضیه‌ی زنان سینماگر ـ آزار جنسی ـ مردستیزی ـ رادیکالیسم

| چهارشنبه ۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| | گزارش روزنامه‌ی مردم‌سالاری از صحبت‌های احمد بخارایی در نشست کلاب‌هاوسی بررسی ابعاد بیانیه‌ی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر به میزبانی خبرآنلاین | برگزار شده در پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در یک‌شنبه ۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.mardomsalari.ir/images/magazine/0001/files/atfl00005702-0009.jpg

| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play

| #احمد_بخارایی: قبل از هر چیز در ابتدا باید مشخص شود که واحد اصلی تحلیل و سوال این جلسه چیست؟
بیانیه است؟ بحث #جنسیت_زدگی در #جامعه است یا دفاع از #حقوق #زنان؟ ملاحظه می شود که دوستان از هر دری سخنی می گویند و این شاید مناسب یک نشست علمی نباشد، اما من حسب عنوان اصلی این نشست و موضوعی که بر اساس آن دعوت به حضور شده ام می خواهم خود بیانیه را مورد بررسی قرار دهیم، چرا که بحث جنسیت زندگی و فراگیری آن کاملا روشن است و این ماجرا از سینما گرفته تا دانشگاه همه جا وجود دارد.

«نمی دانم آیا لازم است از دیدگاه #جامعه‌شناسی به ماجرا بپردازم یا خیر و ممکن است صحبت های من خیلی خوشایند برخی افراد نباشد، به ویژه بین سینماگران که ممکن است میانمان زبان تخصصی مشترک کمتری وجود داشته باشد و همین باعث سخت تر شدن ماجرا می شود.»

داستان #تبعیض_جنسیتی أظهر من الشمس است، پس از زشت بودن و محکوم بودن این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق القول هستیم، پس از این می خواهم سه پرسش مطرح کنم و در حد فهم خودم به آنها پاسخ گویم که عبارتند: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای تعرض جنسی به زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضا کنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «کنش اجتماعی است؟ ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت با رویکرد فمینیستی است. ۳- فهم هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟»

«این که این بیانیه #کنش بود یا خیر؟ یک سوال است. به اعتباری می توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک #کنش_اجتماعی بود اما با نگاه عمیق تر می توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی هایی است که اینجا کمتر مشاهده می شود، در منظر نخست، یک کنش اجتماعی در یک بستر مشخص از گذشته تا حال می ماند به زمان اکنون رسیده و زمینه بروز واضحی دارد، در منظر دوم، یک کنش اجتماعی دارای صورت» و قالب هنجارمند و تا حدودی مبتنی بر ادبیات علمی است، در منظر سوم یا نگاه محتوایی، یک کنش اجتماعی دربردارنده #دیالکتیک و نیز علاوه برآن، زمینه ساز کنش متقابل است در مناظر چهارم، پیامد یک کنش اجتماعی، شکل گیری گروه های کنش گر بعدی و در یک برایند قرار می گیرد. از این رواید صدور بیانیه با محتوای خاصش، شاید یک کنش اجتماعی تلقی شود. چون این کارزار قرار است ادامه پیدا کند و این اتفاق خیلی خوبی است، بین عنصر آگاهی در بین زنان سینماگر و دنبال کنندگان آنها باید افزایش پیدا کند. تلاش من در طرح پرسش نخست و پاسخ گویی در جهت نقد بیانیه، به قصد تکمیل این مسیر و قرار گرفتن این گونه حرکت ها در ریل کنش گری اجتماعی است.»

معمولا افرادی که در سینما حاضر می شوند از قشر متوسط هستند که به دنبال کسب پایگاه اجتماعی اند. زنان سینماگر هم با پول و شهرت پیوند خورده اند پس این بیانیه دارای رویکرد مارکسیستی در دفاع از حقوق زنان #کارگر و ستمدیده اقتصادی نیست. از سوی دیگر، رویکرد سوسیالیستی هم ندارد زیرا هدفش معطوف به سینما و محدود است مشخصا #فمینیست #لیبرال که دنبال اصلاح قوانين است هم نیست زیرا لحن بیانیه فراتر از بحث قانون و یک حرکت نرم و محافظه کارانه است.

من فکر می کنم این حرکت بیشتر مربوط به یک فمینیست رادیکال از نوع خاص می شود. این برداشت من از رویکرد رادیکال بودن نگاه #فمینیستی در این بیانیه به پاسخ پرسش سوم من مبنی بر فهم #هرمنوتیکی از محتوای بیانی هم مربوط می شود، در پاسخ به پرسش سوم باید بگویم من بیانیه را مطالعه کردم، از کلماتی چون قدری، توهین، تحقیر و تهدید استفاده شده بود که در جامعه ما هر صاحب قدرتی از آن استفاده می‌کند. حتی ما که در دانشگاه هستیم آن را حس می‌کنیم. | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/04/blog-post_27.html?#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| فاصله، اختلاف و شکاف؛ گسست نسلی و دامنه‌هایش

| سه‌شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی «دیدارنیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی شکاف نسلی | منتشر شده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/161441

| پخش گفت‌وگو (شنیداری):
👇و پایین پست
https://drive.google.com/file/d/1GMA3CP3DGI6QMxdJY6pjCv0roehff1h5/view?usp=drive_link

|
#احمد_بخارایی: "از چهارزاویه ما با مشکل مواجه‌ایم. یعنی اختلاف بین نسل‌ها و فاصله بین نسلی و فراتر از آن، #شکاف_نسلی. وجود اختلاف طبیعی است. حتی در میان یک نسل، دو عضو با هم اختلاف دارند. حتی دو جنس مخالف، نگاه زنانه، نگاه مردانه، نگاه شهری و نگاه روستایی در یک ظرف زمانی واحد. اما در دو ظرف زمانی که دو نسل هستند، فاصله شان هم تا حدودی طبیعی است. به خاطر اینکه نسل قدیم، متعلق به یک جهان‌بینی و منظومه فکری قدیمی‌تر است و نسل جدید، جدید. اما شکاف یعنی آنجا که این دو فاصله شان کمی عمیق است و انگار صدای همدیگر را نمی شنوند. بده و بستان منطقی و درست و کارکردی ندارند. آن شکاف است که بحران زاست. بنابراین آن چیزی که باعث این شکاف شده، شکاف بین نسلی، از چهار زاویه، عواملش قابل تحلیل است. آن وقت، این چهار دسته عامل اگر مورد توجه قراربگیرند و ترمیم و بالاخره از صحنه حذف شوند، طبیعی است که آن شکاف می تواند نهایتا تبدیل به یک فاصله شود و بعدا تبدیل به یک اختلاف شود که آن هم طبیعی است.

خب، ما در تاریخ خود، فراز و فرودهای ویژه‌ای داشتیم. چه در عالم سیاست، چه در عالم اقتصاد، چه در عالم فرهنگ و چه جامعه.

در عالم سیاست می بینید دیگر. فراز و فرودهای بی ربط. قاجار می رود. پهلوی می‌آید. پهلوی می‌رود، جمهوری اسلامی می‌آید. به لحاظ اجتماعی، شما ناگهان می بینید مثلا بحث #آزادی #زنان، یک‌هو یک روز #حجاب است، یک روز روسری از سر کشیدن است، یک روز سازمان های دفاع از #حقوق_زنان است در زمان پهلوی، یک روز دیگر، جمهوری اسلامی است.

ببینید به تبع آن رفت و آمدهای بی قواره و نامربوط سیاسی به هم، مسائل اجتماعی و به لحاظ فرهنگی هم شما می بینید دیگر، آشتی ناپذیر است.

اقوام، همچنان هر کس ساز خودش را می زند بعد از این همه دوره روشنگری و #روشنفکری در این صد و خرده ای سال در ایران. هنوز بیگانه‌اند با هم و هنوز فواصل وجود دارد. #شیعه و #سنی هنوز در قید و بند آن باورهای اعتقادی خودشان‌اند. پس، از گذشته تا الان در سطح کلان، اتفاقاتی افتاده نامربوط، در صورتی که اگر جامعه ای سالم باشد، اتفاقاتش یکی پس از دیگری به هم مربوط اند دیگر.

دیالکتیکی پیش می رود. تز و آنتی تزی اگر هست، سنتزی دارد. باز این سنتز در مقام تز یا آنتی تزی خواهد داشت. سنتزی جدید. یک مسیر رو به جلو. ولی ما یک زمان سریع حرکت می کنیم به سمت جلو. ناگهان مدرن می شویم. یک زمان هم برمی گردیم به عقب (حالا انقلاب ۵۷ برگشت به عقب منظورم است) و اینها همیشه در اختلاف دو نسل متبلور می شود. یعنی آن چیزی که در سطح کلان اتفاق می افتد، می آید در خانواده. در همانجا هم بازتولید می شود.

بعد از گذر از زمان گذشته و بستر تاریخی و فرهنگی که عرض کردم، عطف به زمان حال، عامل دوم، آن شکل و صورت است و دیگری محتوا و کانتنت.

به لحاظ شکلی و صوری، شما این تضاد رفتاری و الگوی رفتاری را در شهر و روستا می بینید. در بین زن و مرد هنوز می بینید. در بین زنها می بینید. یعنی چه؟ یک زن ناگهان از آن طرف پشت بام مدرنیسم می افتد و یک زن دیگر هم همچنان با آن چادر و چاقچور.

در بین والدین و بچه های شان هم می بینید. هنوز بچه اگر پایش را دراز کند، می گویند بی ادبی است.

باز آن الگوی رفتاری والدین، الگوهای رفتاری گذشته است. یعنی عطف به ظاهر را عرض می کنم که می شود با چشم غیرمسلح هم ببینیم جامعه را. تفاوت ها، تفاوت های مشهود است. حتی لباس پوشیدن و حتی نوع غذاخوردن شان. آن غذا را شکل سنتی، مامان پز و غیره؛ و اینجا هم فست فود می شود غذای اصلی.

حالا این زاویه دید دوم که در زمان حال، عطف به صورت و شکل و فرم بود خودش متاثر از زاویه دید سوم است که عطف به محتوی است در زمان حال. یعنی آن محتوی است که بازتابش به آن شکل صوری مشاهده می شود. پس، این مهم است حالا به جهت محتوایی، بکاوی که اختلاف دو نسل و چند نسل، از کجا پدیدار می شود؟ | ادامه:👇
https://telegra.ph/فاصله-اختلاف-و-شکاف-02-17#:~:text=از%20کجا%20پدیدار%20می%20شود؟

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| گریزناپذیری "تحول‌جویی" در ایران (۱)

| یک‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲

| #احمد_بخارایی: تیر خلاص بر تداوم روند کنونی، نتایج #انتخابات_مجلس بود که نمایندگان آرای اندکی اخذ کردند. قطعاً تداوم #اصول‌گرایی و تکرار #اصلاح‌طلبی حکومتی، محکوم به فناست. می‌ماند دو گزینه‌ی: #براندازی و #تحول‌جویی! "براندازی" در کوتاه‌مدت نه "ممکن" است و نه "مطلوب". "ممکن" نیست زیرا #نظام_سیاسی دارای #مشروعیت اندک در داخل و برخوردار از حمایت کشورهایی نظیر چین و روسیه است. "مطلوب" نیست زیرا جنبش‌های انقلابی و خشونت‌بار عمدتاً جنبه‌ی انتقام‌جویی و خونین به خود می‌گیرند و دارای عواقب ناخوشایندی هستند آن‌گونه که #انقلاب_اسلامی ۵۷ بوده است!

بنا به "برهان خلف" می‌ماند "تحول‌جویی" که دارای ویژگی‌هایی‌ست و در این سلسله یادداشت‌ها به آن‌ها خواهم پرداخت.

اولین شرط لازم برای "تحول‌جویی" سست شدن پایه‌ی باندهای #اصول‌گرا و #اصلاح‌طلب در رسانه‌های داخلی است. به نظر می‌رسد این جریان‌ها در صدد مصادره‌ی آینده‌ی ایران به نفع خود و باز هم تقویت محفل‌های خود هستند که اینک در قالب "احزاب" یا "منتقدین" در روزنامه‌ها و سایت‌های خبری ـ تحلیلی‌شان آشیانه دارند. این باندها به شدت "خودی"پسندند و محفلی عمل می‌کنند به گونه‌ای که در بیانیه‌های #اصول‌گرایان و #اصلاح‌طلبان_حکومتی در دعوت به مشارکت در #انتخابات اخیر #مجلس، امضاهای "خودی"های‌شان را ملاحظه کردیم و حتی در دفاع از #حقوق_زنان در #۸_مارس هم محفلی به گوشه‌ی صحنه آمدند.

حواس‌مان و دقت‌مان را افزون کنیم. مسیر پُرپیچ و خم و حساسی را پیش رو داریم. همه‌ی آن‌ها که از گفت‌و‌گوی شفاف و دیالکتیکی حذر می‌کنند جزو دو دسته‌ی اصول‌گرا و #اصلاح‌طلب_حکومتی هستند اما با ژست‌های گوناگون جامعه‌پسند!

"تحول‌جویی" دارای شروط لازم و شروط کافی است که به مرور به آن‌ها خواهیم پرداخت.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| گزارش نشست «سیاست‌ورزی فمینیستی با رویکرد تفسیری»
با گفت‌وشنود: احمد بخارایی، بی‌تا مدنی

| چهارشنبه ۲۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| برگزار کننده: انجمن جامعه‌شناسی ایران، گروه‌های تخصصی «جامعه‌شناسی تفسیری» و «جامعه‌شناسی سیاسی»

| تاریخ برگزاری: دوشنبه ۱۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/18avQciuOgAZWw7d4WDWUOIKwMZ8Ahz8A/view

| فایل دیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/10Mo7ZeXsALmFwgrGB0M7Za8mq7OKJt3R/view

| #احمد_بخارایی: چهار رویکرد در #جامعه‌شناسی_سیاسی به موضوع #جنسیت وجود دارد:

۱ـ دفاع حداقلی از #حقوق_زنان و اصالت کم‌تر رفتار سیاسی زنان نسبت به مردان،
۲ـ انتقاد به تصویر تحریف شده‌ی زنان در رفتارهای سیاسی به ویژه در انتخابات که عمدتاً جنبه‌ی پژوهشی دارد،
۳ـ بررسی‌های فمینیستی درباره‌ی فعالیت سیاسی زنان در چارچوب رویکردهای چهارگانه،
۴ـ #سیاست‌ورزی_جنسیتی که علاوه بر فعالیت سیاسی زنان به مقاومت #مردسالاری و مبارزه‌ی قدرت میان #فمینیسم و مردسالاری پرداخته شده است.

بنا به اعتقاد #گوت و #راید با استناد به میزان #مشارکت_سیاسی زنان نمی‌توان حکم کرد که زنان کم‌تر از مردان از آگاهی سیاسی برخوردارند زیرا معیارهای مشارکت سیاسی مانند عضویت در احزاب و اتحادیه‌های کارگری با علايق و نیازها و فرصت‌های بسیاری از زنان هم‌خوانی ندارد.

#سیاست‌ورزی_فمینیستی تأکید دارد که:
ـ زنان در #انتخابات مشابه مردان رفتار می‌کنند.
ـ #زنان در اتحادیه‌ها و #احزاب عضو هستند.
ـ استیلای مردان بر سازمان‌های سیاسی، زنان را دل‌زده و خارج می‌کند.
ـ سیاست و سیاسی باید از نو تعریف شود.
ـ شعار اصلی این است که: هر چه شخصی است سیاسی است! بر این اساس مناسبات قدرت میان مردان و زنان باید مورد توجه قرار گیرد.
ـ توجه به «اقتدار» که شامل دو جنبه است: ۱ـ روابط شخصی میان مردان و زنان و ۲ـ نقش #ایدئولوژی مردسالاری در کنترل زندگی زنان.
ـ لزوم کم‌رنگ کردن مرز میان قلمرو عمومی و خصوصی مانند کار خانگی و صحنه‌ی عمومی.

جنبش‌های فمینیستی معاصر در صدد آگاه‌سازی زنان نسبت به هر آن چیزی است که زنان را فراتر از قیدهای مردسالارانه تحت کنترل نگه می‌دارند. این جنبش‌ها گاه بدون رهبر هستند و شامل گروه‌های کوچک زنانی است که به انتقال تجارب خود می‌پردازند. مانند جلوگیری اختیاری و نه اجباری از آبستن شدن یا سقط جنین.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سخن‌رانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران (با همکاری گروه‌های #جامعه‌شناسی_صلح، #جامعه‌شناسی_سیاسی و #جامعه‌شناسی_تفسیری) در ۱۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مال‌جو، احمد بخارایی، بی‌تا مدنی و حسن امیدوار

| آدینه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view

| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view

| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقوله‌ی کار و کارگر می‌توان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:

۱ـ «فهم مشاهده‌ای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا این‌که گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بین‌المللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانه‌زنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.

۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاه‌های بیش از ۳۶ کارگر تشکیل می‌شود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا این‌که پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبه‌ی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمی‌کند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس می‌شود که نامش را «فهم اخلاقی» می‌گذاریم.

۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام می‌برد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای این‌که صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتل‌ها.
در ایران زباله‌گردی و بسیاری از دست‌فروشی‌ها می‌توانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمی‌شود؟

حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شده‌است؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آن‌ها برای کارگران است؟

می‌دانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزش‌گذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو می‌گوید: هر آن‌چه درست است، عادلانه است.

بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه می‌شویم. اما نگاه دیگری می‌گوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبه‌رو هستیم. در «فهم اخلاقی» می‌خواهیم تحلیل کنیم که مقوله‌ی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک می‌شود و چقدر فاصله دارد؟ پس خط‌کش ما در اندازه‌گیری در این‌جا مقوله‌ی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خط‌کش #قانون و آیین‌نامه و قرارداد رسمی!

چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیف‌گرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت می‌داند.
۲ـ فایده‌گرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آن‌جا که در جهت حصول و تولید بزرگ‌ترین خوشی و سعادت برای بزرگ‌ترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد می‌کنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را می‌ستایند.
۳ـ فراطبیعت‌گرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمال‌محوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمال‌گرایی را می‌توان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.

آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه می‌کند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمی‌رسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعه‌بیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |