| #درنگ |
🖋 امتیازهای «ترامپ» نسبت به «بایدن» در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا
امروز دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ و ۲ نوامبر ۲۰۲۰ است. فردا روز انتخابات نهایی #ریاستجمهوری در #آمریکا است و اکثر موافقان و مخالفان نظام حاکم بر ایران در داخل و خارج تصور میکنند برندهی این انتخابات، «#جو_بایدن» خواهدبود زیرا در نظرسنجیها اختلافی بیش از ۸ درصد به نفع «بایدن» مشاهده میشود. به نظر میرسد «رفتار انتخاباتی» دارای «قاعده» است و هر چند این قواعد رفتاری، «پیچیده» نیستند اما «ظریف» هستند و درکشان نیازمند اندکی تأمل است. در سه سطح خُرد، میانه و کلان در ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی، اقتصادی و سیاسی به ترتیب و به اختصار، عرض میشود:
۱ـ شخصیت ظاهری #ترامپ و ژستها و حرکات موزون اعضای بدن او در کمپینها در فرهنگ آمریکایی، هنجارمند تلقی میشود و گاه نشان از مردمی بودنش دارد.
۲ـ ترامپ هر چند نامزد حزب جمهوریخواه است اما او یک «فرد بیرونی» نسبت به حزب محسوب میشود زیرا در بستر سیاسی و حزبی رشد نکرده بلکه فردی موفق به لحاظ اقتصادی بوده که اینک حزب جمهوریخواه به او روی آورده است. بنابراین بسیاری از عملکردهای مورد انتقاد این حزب، متوجه او نخواهد شد و بسیاری از منتقدان درونحزبی نسبت به ترامپ نگاهی متفاوت دارند. ترامپ کسی بود که استارت خروج نیروهای آمریکایی از عراق را در حالی زد که اعزام کنندگان این نیروها جمهوریخواهان بودند.
۳ـ معمولاً یک رئیسجمهور دو مرتبه انتخاب خواهد شد مگر اینکه مشکلات ویژهای داشتهباشد و این به دلیل دشوار بودن تصمیمگیری واجدان رأی در جهت تغییر نظرشان است. معمولاً مردم با عنصر «عادت»، خو گرفتهاند.
۴ـ بسیاری از واجدان اعطای رأی در آمریکا از مهاجران هستند که هر چند نسبت به ترامپ، گرایش ویژهای ندارند اما بنا به داستان « نه به واسطهی حبّ علی، بلکه به جهت بغض معاویه» به او متمایل میشوند زیرا یا از سوسیالیسم ونزوئلایی و کوبایی تنفر دارند یا با سیاستهای اسلامگرایی تونسی و سربریدن در فرانسه و شیعیگری ایرانی و … مخالفند.
۵ـ نظرسنجیهای اخیر در آمریکا قبل از روز انتخابات، عمدتاً از کسانی صورت پذیرفته که اهل تحلیل یا نظر جدید در قشرهای طبقهی متوسط هستند و تمایل به تغییر دارند و به نظر نمیرسد که رأیهایی که فردا به صحنه خواهد آمد لزوماً از این گروهها باشد. خبرگزاریها و اهالی مطبوعات آمریکایی هم عمدتاً به گرایشهای منتقد متمایل به حزب دمکرات و «جو بایدن» مربوط است که نمیتواند نمونهای جامع از کل جامعهی آمریکا باشد.
۶ـ انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا با ۱۲۶ میلیون مشارکتجو و حدود ۶۰ درصد واجدان اعطای رأی، پایینترین میزان در ۲۴ سال گذشته را در آمریکا به خود اختصاص داد. به نظر میرسد فردا، پایان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بالاترین میزان مشارکت را در دهههای اخیر رقم خواهد زد. تا کنون حدود ۹۰ میلیون آمریکایی رأی خود را اعلام کردهاند و احتمالاً آمار مشارکت تا ۱۷۰ میلیون نفر حدود ۸۰ درصد واجدان اعطای رأی افزایش خواهد یافت. به احتمال قوی این ۸۰ میلیون رأیدهندهای که طی امروز و فردا رأی خواهند داد عمدتاً از شهروندانی خواهند بود که اصرار زیادی به تغییر نظرشان نداشتهاند و نخواستهاند با مشارکت زود هنگامشان حساسیت خود را نشان دهند. به نظر میرسد عمدتاً کسانی که نسبت به نتیجهی نهایی انتخابات ریاستجمهوری «نگران» بودهاند مشارکت زودهنگام داشتهاند. بنابراین بیش از ۷۰ درصد این ۸۰ میلیون بسا به سوی ترامپ متمایل شوند.
۷ـ در سال ۲۰۱۶ رشد اقتصادی آمریکا ۱/۶ درصد بوده که در سال ۲۰۱۹ تقریبا دو برابر شده و در یک دوره ۳ ماهه در سال ۲۰۲۰ به ۳۳ درصد و تولید ناخالص ۲۲/۳ تریلیون دلاری رسیده. این هم واقعیتی است که آمریکائیها میبینند.
۸ـ بنا به شرایط اقتصادی و سیاسی در دنیا حس ملیگرایی در میان جوامع افزایش یافته و به نظر میرسد ترامپ بیش از دیگران به این حس در جامعهی آمریکا پاسخ مثبت داده و در میان آمریکادوستها سربلندتر است. او در نگاه بسیاری از آمریکاییها میتواند در مقابل اروپاییها به لحاظ اقتصادی عرض اندام کند و ایضاً در مقابل آشوبطلبان خاورمیانهای نیز بهتر میتواند با استفاده از اهرمهای فشار اقتصادی مبارزه کند.
اگر احتمال دهیم که هر بند فوق، حدود ۱۰ درصد اثرگذار باشد مجموع ۸۰ درصدی سنگینی وزن ترامپ نسبت به بایدن قابل تأمل میشود و چه بسا نتیجهی نهایی انتخابات فردا، متفاوت از روند کنونی بنا به نظرسنجیها شود. آنچه گفتهشد فارغ از قضاوت ارزشی یا تأیید در خصوص نامزدها است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🖋 امتیازهای «ترامپ» نسبت به «بایدن» در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا
امروز دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ و ۲ نوامبر ۲۰۲۰ است. فردا روز انتخابات نهایی #ریاستجمهوری در #آمریکا است و اکثر موافقان و مخالفان نظام حاکم بر ایران در داخل و خارج تصور میکنند برندهی این انتخابات، «#جو_بایدن» خواهدبود زیرا در نظرسنجیها اختلافی بیش از ۸ درصد به نفع «بایدن» مشاهده میشود. به نظر میرسد «رفتار انتخاباتی» دارای «قاعده» است و هر چند این قواعد رفتاری، «پیچیده» نیستند اما «ظریف» هستند و درکشان نیازمند اندکی تأمل است. در سه سطح خُرد، میانه و کلان در ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی، اقتصادی و سیاسی به ترتیب و به اختصار، عرض میشود:
۱ـ شخصیت ظاهری #ترامپ و ژستها و حرکات موزون اعضای بدن او در کمپینها در فرهنگ آمریکایی، هنجارمند تلقی میشود و گاه نشان از مردمی بودنش دارد.
۲ـ ترامپ هر چند نامزد حزب جمهوریخواه است اما او یک «فرد بیرونی» نسبت به حزب محسوب میشود زیرا در بستر سیاسی و حزبی رشد نکرده بلکه فردی موفق به لحاظ اقتصادی بوده که اینک حزب جمهوریخواه به او روی آورده است. بنابراین بسیاری از عملکردهای مورد انتقاد این حزب، متوجه او نخواهد شد و بسیاری از منتقدان درونحزبی نسبت به ترامپ نگاهی متفاوت دارند. ترامپ کسی بود که استارت خروج نیروهای آمریکایی از عراق را در حالی زد که اعزام کنندگان این نیروها جمهوریخواهان بودند.
۳ـ معمولاً یک رئیسجمهور دو مرتبه انتخاب خواهد شد مگر اینکه مشکلات ویژهای داشتهباشد و این به دلیل دشوار بودن تصمیمگیری واجدان رأی در جهت تغییر نظرشان است. معمولاً مردم با عنصر «عادت»، خو گرفتهاند.
۴ـ بسیاری از واجدان اعطای رأی در آمریکا از مهاجران هستند که هر چند نسبت به ترامپ، گرایش ویژهای ندارند اما بنا به داستان « نه به واسطهی حبّ علی، بلکه به جهت بغض معاویه» به او متمایل میشوند زیرا یا از سوسیالیسم ونزوئلایی و کوبایی تنفر دارند یا با سیاستهای اسلامگرایی تونسی و سربریدن در فرانسه و شیعیگری ایرانی و … مخالفند.
۵ـ نظرسنجیهای اخیر در آمریکا قبل از روز انتخابات، عمدتاً از کسانی صورت پذیرفته که اهل تحلیل یا نظر جدید در قشرهای طبقهی متوسط هستند و تمایل به تغییر دارند و به نظر نمیرسد که رأیهایی که فردا به صحنه خواهد آمد لزوماً از این گروهها باشد. خبرگزاریها و اهالی مطبوعات آمریکایی هم عمدتاً به گرایشهای منتقد متمایل به حزب دمکرات و «جو بایدن» مربوط است که نمیتواند نمونهای جامع از کل جامعهی آمریکا باشد.
۶ـ انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا با ۱۲۶ میلیون مشارکتجو و حدود ۶۰ درصد واجدان اعطای رأی، پایینترین میزان در ۲۴ سال گذشته را در آمریکا به خود اختصاص داد. به نظر میرسد فردا، پایان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بالاترین میزان مشارکت را در دهههای اخیر رقم خواهد زد. تا کنون حدود ۹۰ میلیون آمریکایی رأی خود را اعلام کردهاند و احتمالاً آمار مشارکت تا ۱۷۰ میلیون نفر حدود ۸۰ درصد واجدان اعطای رأی افزایش خواهد یافت. به احتمال قوی این ۸۰ میلیون رأیدهندهای که طی امروز و فردا رأی خواهند داد عمدتاً از شهروندانی خواهند بود که اصرار زیادی به تغییر نظرشان نداشتهاند و نخواستهاند با مشارکت زود هنگامشان حساسیت خود را نشان دهند. به نظر میرسد عمدتاً کسانی که نسبت به نتیجهی نهایی انتخابات ریاستجمهوری «نگران» بودهاند مشارکت زودهنگام داشتهاند. بنابراین بیش از ۷۰ درصد این ۸۰ میلیون بسا به سوی ترامپ متمایل شوند.
۷ـ در سال ۲۰۱۶ رشد اقتصادی آمریکا ۱/۶ درصد بوده که در سال ۲۰۱۹ تقریبا دو برابر شده و در یک دوره ۳ ماهه در سال ۲۰۲۰ به ۳۳ درصد و تولید ناخالص ۲۲/۳ تریلیون دلاری رسیده. این هم واقعیتی است که آمریکائیها میبینند.
۸ـ بنا به شرایط اقتصادی و سیاسی در دنیا حس ملیگرایی در میان جوامع افزایش یافته و به نظر میرسد ترامپ بیش از دیگران به این حس در جامعهی آمریکا پاسخ مثبت داده و در میان آمریکادوستها سربلندتر است. او در نگاه بسیاری از آمریکاییها میتواند در مقابل اروپاییها به لحاظ اقتصادی عرض اندام کند و ایضاً در مقابل آشوبطلبان خاورمیانهای نیز بهتر میتواند با استفاده از اهرمهای فشار اقتصادی مبارزه کند.
اگر احتمال دهیم که هر بند فوق، حدود ۱۰ درصد اثرگذار باشد مجموع ۸۰ درصدی سنگینی وزن ترامپ نسبت به بایدن قابل تأمل میشود و چه بسا نتیجهی نهایی انتخابات فردا، متفاوت از روند کنونی بنا به نظرسنجیها شود. آنچه گفتهشد فارغ از قضاوت ارزشی یا تأیید در خصوص نامزدها است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #درنگ |
برنده واقعی انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا کیست؟
در یادداشت قبلی در ۸ بند تحلیل کردهبودم که احتمال موفقیت دونالد ترامپ در انتخابات زیاد است. اینک که صبح پنجشنبه ۱۵ آبان ۹۹ و ۵ نوامبر ۲۰۲۰ است رقیب ترامپ یعنی جو بایدن از او پیشی گرفته و شرط موفقیت ترامپ اخذ آرای الکترال چهار ایالت باقیمانده یعنی جورجیا، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و نوادا است که در حال شمارش است. نتیجهی نهایی هر چه باشد این انتخابات دارای بار معنایی مهمی است. تحلیل وضعیت کنونی چیست؟
۱ـ نزدیکی زیاد آرای ترامپ به آرای بایدن در ایالاتی که بایدن پیروز شدهاست نشان میدهد که ترامپ و سیاستهای او وزن سنگینی در آمریکا و جهان داشته و بنابراین در آینده هم میتواند داشتهباشد.
۲ـ مشارکت بیش از ۷۰ درصدی آمریکاییها در این انتخابات در ۱۰۰ سال اخیر بیمانند بودهاست که نشان از سیاسیتر شدن مردم آمریکا و پیامدهایش دارد.
۳ـ درصد قابل توجه و اثرگذار آرائی که به «جو بایدن» تعلق گرفت و موجب پیشی گرفتن او از ترامپ شد به رآی دهنده هایی تعلق داشت که عمدتاً به صورت پستی و زودهنگام مشارکت کردهبودند و تجربهی انتخابات گذشته نشان میدهد که بسیاری از این گونه افراد جزو کسانی هستند که تقریباً فارغ از حزبگرایی و بسا به صورت پراکنده در انتخابات قبلی مشارکت داشتهاند یا اصلاً نداشتهاند و کمتر، سیاسی و بیشتر از مدافعان حقوق بشری و عمدتاً متعلق به رنگینپوستان و مهاجران بودهاند. حضور سیاسی همین افراد که نتیجه را به نفع بایدن متمایل کردهاست برای آیندهی نزدیک در آمریکا می تواند مسئلهساز هم بشود که در جای خود قابل تحلیل است.
۴ـ جایگاه «فراحزبی» ترامپ در حزب جمهوریخواه و نیز موج رأیهای «فراحزبی» به نفع بایدن به عنوان نامزد حزب دمکرات، گویای شکل گیری نوعی «واگرایی اجتماعی» (Social Divergence) است که گاه لازمهی «دمکراسی» است. به نظر میرسد اینک در آمریکا، «همگرایی» (Social Convergence) که لازمه تقویت یک جامعهی لیبرالی با کلیدواژهی «شهروند» است به حاشیه رفته است. «واگرایی اجتماعی» روی دیگر سکه «هویتیابی اجتماعی» است. اگر هویتهای نژادی و قومی و جنسیتی و فرهنگی مهاجران و انواع دیگر هویتها مورد تضعیف واقع شود «واگرایی اجتماعی» افزون میشود. این واگرایی اجتماعی می تواند مثبت یا منفی باشد. اگر حاکمیت سیاسی در مقابل این واگرایی و هویتطلبی، مقاومت کند اعتمادزدایی در جامعه شکل میگیرد و بیاعتمادی افزایش مییابد و جامعه با گسست مواجه میشود اما اگر حاکمیت در مقابل روند «هویتخواهی»، مواجههای منطقی داشتهباشد جامعه از استحکام برخوردار میشود. بنابراین جامعهای مثل آمریکا که در این انتخابات نشان داد «هویتطلبان»، اجازه بروز و ظهور دارند میتواند به آیندهاش امیدوار باشد. اما جامعهای مانند ایران در مقابل چنین روندهایی مقاومت میکند و حاکمیت که اجازهی بروز و ظهور را به جریانهای هویتجو، کمتر میدهد اعتمادزدایی را دامن میزند.
۵ـ جامعهی آمریکا در طول ۴ سال آینده با بحرانهای اجتماعی خاصی مواجه خواهدبود زیرا روند دموکراتیک مبتنی بر هویتخواهیهای نوین در آمریکا تشدید خواهدشد. این تشدید، تابع بحرانها و مسائل اقتصادی در داخل و خارج آمریکا هم خواهدبود. بنابراین آن چه امروز در آمریکا استارتش زدهشد و مشارکتی بینظیر در انتخابات ریاست جمهوریاش شکل گرفت و پای بسیاری از هویتطلبان را به صحنه انتخابات باز کرد به نحوی که بسا نتیجه نهایی را به نفع جو بایدن تغییر دهد در چهار سال دیگر و در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا بازتاب ویژهای خواهد داشت به نحوی که احتمالا اگر تفکر ترامپی کاندیدا شود از استقبال کمنظیری برخودار خواهدشد. چهار سال آتی در آمریکا مصادف خواهدبود با ظهور و تشدید انواع توقعات و انتظارات از سوی انواع جریانهای هویتطلب و در مقابلش، احراز هویت سفیدپوستان آمریکایی! این مسئلهی مهمی است که از فردای استقرار رئیسجمهور جدید در ۲۰۲۱ در آمریکا اتفاق خواهدافتاد.
۶ـ در تحلیل نهایی به نظر میرسد بر اساس پیشبینی مندرج در یادداشت قبلیام در یک روز قبل از انتخابات، همچنان ترامپ از وزن ویژهای برخوردار است که نظرسنجیها در آمریکا نتوانست آن را قبل از انتخابات به درستی نشان دهد و این تفکر در بستر جامعهی آمریکایی تداوم خواهد داشت هر چند ممکن است با ۵ یا ۱۰ هزار رأی در ایالت کوچکی مانند «نوادا» نتیجه نهایی به نفع «جو بایدن» شود. این ارقام اندک، نمیتواند حقیقتی بزرگتر را بپوشاند. تحلیل مندرج در یادداشت قبلی من از روند انتخابات آمریکا در روز قبل از رأیگیری، یک «تحلیل مبتنی بر روند» بود نه یک «تحلیل مبتنی بر نتیجه». همچنان معتقدم تفکر ترامپی در آمریکای آتی از قوت بیشتری برخوردار خواهد شد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
برنده واقعی انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا کیست؟
در یادداشت قبلی در ۸ بند تحلیل کردهبودم که احتمال موفقیت دونالد ترامپ در انتخابات زیاد است. اینک که صبح پنجشنبه ۱۵ آبان ۹۹ و ۵ نوامبر ۲۰۲۰ است رقیب ترامپ یعنی جو بایدن از او پیشی گرفته و شرط موفقیت ترامپ اخذ آرای الکترال چهار ایالت باقیمانده یعنی جورجیا، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و نوادا است که در حال شمارش است. نتیجهی نهایی هر چه باشد این انتخابات دارای بار معنایی مهمی است. تحلیل وضعیت کنونی چیست؟
۱ـ نزدیکی زیاد آرای ترامپ به آرای بایدن در ایالاتی که بایدن پیروز شدهاست نشان میدهد که ترامپ و سیاستهای او وزن سنگینی در آمریکا و جهان داشته و بنابراین در آینده هم میتواند داشتهباشد.
۲ـ مشارکت بیش از ۷۰ درصدی آمریکاییها در این انتخابات در ۱۰۰ سال اخیر بیمانند بودهاست که نشان از سیاسیتر شدن مردم آمریکا و پیامدهایش دارد.
۳ـ درصد قابل توجه و اثرگذار آرائی که به «جو بایدن» تعلق گرفت و موجب پیشی گرفتن او از ترامپ شد به رآی دهنده هایی تعلق داشت که عمدتاً به صورت پستی و زودهنگام مشارکت کردهبودند و تجربهی انتخابات گذشته نشان میدهد که بسیاری از این گونه افراد جزو کسانی هستند که تقریباً فارغ از حزبگرایی و بسا به صورت پراکنده در انتخابات قبلی مشارکت داشتهاند یا اصلاً نداشتهاند و کمتر، سیاسی و بیشتر از مدافعان حقوق بشری و عمدتاً متعلق به رنگینپوستان و مهاجران بودهاند. حضور سیاسی همین افراد که نتیجه را به نفع بایدن متمایل کردهاست برای آیندهی نزدیک در آمریکا می تواند مسئلهساز هم بشود که در جای خود قابل تحلیل است.
۴ـ جایگاه «فراحزبی» ترامپ در حزب جمهوریخواه و نیز موج رأیهای «فراحزبی» به نفع بایدن به عنوان نامزد حزب دمکرات، گویای شکل گیری نوعی «واگرایی اجتماعی» (Social Divergence) است که گاه لازمهی «دمکراسی» است. به نظر میرسد اینک در آمریکا، «همگرایی» (Social Convergence) که لازمه تقویت یک جامعهی لیبرالی با کلیدواژهی «شهروند» است به حاشیه رفته است. «واگرایی اجتماعی» روی دیگر سکه «هویتیابی اجتماعی» است. اگر هویتهای نژادی و قومی و جنسیتی و فرهنگی مهاجران و انواع دیگر هویتها مورد تضعیف واقع شود «واگرایی اجتماعی» افزون میشود. این واگرایی اجتماعی می تواند مثبت یا منفی باشد. اگر حاکمیت سیاسی در مقابل این واگرایی و هویتطلبی، مقاومت کند اعتمادزدایی در جامعه شکل میگیرد و بیاعتمادی افزایش مییابد و جامعه با گسست مواجه میشود اما اگر حاکمیت در مقابل روند «هویتخواهی»، مواجههای منطقی داشتهباشد جامعه از استحکام برخوردار میشود. بنابراین جامعهای مثل آمریکا که در این انتخابات نشان داد «هویتطلبان»، اجازه بروز و ظهور دارند میتواند به آیندهاش امیدوار باشد. اما جامعهای مانند ایران در مقابل چنین روندهایی مقاومت میکند و حاکمیت که اجازهی بروز و ظهور را به جریانهای هویتجو، کمتر میدهد اعتمادزدایی را دامن میزند.
۵ـ جامعهی آمریکا در طول ۴ سال آینده با بحرانهای اجتماعی خاصی مواجه خواهدبود زیرا روند دموکراتیک مبتنی بر هویتخواهیهای نوین در آمریکا تشدید خواهدشد. این تشدید، تابع بحرانها و مسائل اقتصادی در داخل و خارج آمریکا هم خواهدبود. بنابراین آن چه امروز در آمریکا استارتش زدهشد و مشارکتی بینظیر در انتخابات ریاست جمهوریاش شکل گرفت و پای بسیاری از هویتطلبان را به صحنه انتخابات باز کرد به نحوی که بسا نتیجه نهایی را به نفع جو بایدن تغییر دهد در چهار سال دیگر و در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا بازتاب ویژهای خواهد داشت به نحوی که احتمالا اگر تفکر ترامپی کاندیدا شود از استقبال کمنظیری برخودار خواهدشد. چهار سال آتی در آمریکا مصادف خواهدبود با ظهور و تشدید انواع توقعات و انتظارات از سوی انواع جریانهای هویتطلب و در مقابلش، احراز هویت سفیدپوستان آمریکایی! این مسئلهی مهمی است که از فردای استقرار رئیسجمهور جدید در ۲۰۲۱ در آمریکا اتفاق خواهدافتاد.
۶ـ در تحلیل نهایی به نظر میرسد بر اساس پیشبینی مندرج در یادداشت قبلیام در یک روز قبل از انتخابات، همچنان ترامپ از وزن ویژهای برخوردار است که نظرسنجیها در آمریکا نتوانست آن را قبل از انتخابات به درستی نشان دهد و این تفکر در بستر جامعهی آمریکایی تداوم خواهد داشت هر چند ممکن است با ۵ یا ۱۰ هزار رأی در ایالت کوچکی مانند «نوادا» نتیجه نهایی به نفع «جو بایدن» شود. این ارقام اندک، نمیتواند حقیقتی بزرگتر را بپوشاند. تحلیل مندرج در یادداشت قبلی من از روند انتخابات آمریکا در روز قبل از رأیگیری، یک «تحلیل مبتنی بر روند» بود نه یک «تحلیل مبتنی بر نتیجه». همچنان معتقدم تفکر ترامپی در آمریکای آتی از قوت بیشتری برخوردار خواهد شد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 بهمیانآمدن جریانهای #هویتطلب در #انتخابات ۲۰۲۰ #ریاستجمهوری #آمریکا!
🗓 آدینه ۱۶ آبان ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی دربارهی دوقطبیشدن جامعهی آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ | پخششده در ویژهبرنامهی پوشش نتایج انتخابات، آدینه ۱۶ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۲
… به لحاظ جامعهشناختی مهم نیست که با اختلاف یک یا دو میلیون #رأی یکی از دو نامزد در آمریکا برنده شوند. مهم این است که در انتحابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا با مشارکت کمنظیر بیش از ۷۰درصدی شهروندان واجد رأی، شاهد نوعی «#واگرایی_اجتماعی» هستیم که محورش، هویتطلبی #مهاجران و #رنگینپوستان از یک سو و #سفیدپوستان آمریکایی از سوی دیگر است که جنبهی «فراحزبی» هم یافته. البته امکان عرض اندام این واگرایی اجتماعی در آمریکا نشان از وجود #دمکراسی دارد که سالهای آتی آمریکا را با تنش مواجه خواهد ساخت. در این میان، قطب دیگری هم وجود دارد که همان حدود ۳۰درصدی است که رأی خاموش داشتهاند. واگرایی اجتماعی و تشدید روند هویتطلبی، میتواند دارای پیآمدهای مثبت و منفی باشد که باز میگردد به سیاستهای #حاکمیت سیاسی در هر جامعهای …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۱۶ آبان ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی دربارهی دوقطبیشدن جامعهی آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ | پخششده در ویژهبرنامهی پوشش نتایج انتخابات، آدینه ۱۶ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۲
… به لحاظ جامعهشناختی مهم نیست که با اختلاف یک یا دو میلیون #رأی یکی از دو نامزد در آمریکا برنده شوند. مهم این است که در انتحابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا با مشارکت کمنظیر بیش از ۷۰درصدی شهروندان واجد رأی، شاهد نوعی «#واگرایی_اجتماعی» هستیم که محورش، هویتطلبی #مهاجران و #رنگینپوستان از یک سو و #سفیدپوستان آمریکایی از سوی دیگر است که جنبهی «فراحزبی» هم یافته. البته امکان عرض اندام این واگرایی اجتماعی در آمریکا نشان از وجود #دمکراسی دارد که سالهای آتی آمریکا را با تنش مواجه خواهد ساخت. در این میان، قطب دیگری هم وجود دارد که همان حدود ۳۰درصدی است که رأی خاموش داشتهاند. واگرایی اجتماعی و تشدید روند هویتطلبی، میتواند دارای پیآمدهای مثبت و منفی باشد که باز میگردد به سیاستهای #حاکمیت سیاسی در هر جامعهای …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Iran International ایران اینترنشنال
دو قطبی شدن جامعه آمریکا چه تبعاتی دارد؟
گفتوگو با احمد بخارایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه
@iranintltv
گفتوگو با احمد بخارایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه
@iranintltv
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 گفتوشنود چالشی در برنامهی زندهی تلویزیونی با موضوع:
عدم واکنش جامعه در برابر فقر
کوچ دانشآموختهگان
سرچشمههای مردسالاری
👥 با حضور:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ: پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹
🕠 زمان: ساعت ۱۷:۳۰ (به وقت تهران)
📡 برنامهی اندیشهی راه سوم از کانال یک (channel one)
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
عدم واکنش جامعه در برابر فقر
کوچ دانشآموختهگان
سرچشمههای مردسالاری
👥 با حضور:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ: پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹
🕠 زمان: ساعت ۱۷:۳۰ (به وقت تهران)
📡 برنامهی اندیشهی راه سوم از کانال یک (channel one)
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 کار از فرار مغزها به فراریدادن رسیده!
🗓 آدینه ۳۰ آبان ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون کانال یک با #احمد_بخارایی دربارهی عدم واکنش جامعه در برابر فقر، کوچ دانشآموختهگان و سرچشمههای مردسالاری در ایران | پخششده در برنامهی اندیشهی راه سوم، پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۰
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۳۰ آبان ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون کانال یک با #احمد_بخارایی دربارهی عدم واکنش جامعه در برابر فقر، کوچ دانشآموختهگان و سرچشمههای مردسالاری در ایران | پخششده در برنامهی اندیشهی راه سوم، پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۰
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
اندیشه راه سوم با دکتر شکرالله مسیح پور و دکتر احمد بخارایی
Instagram: @channelyektv
www.facebook.com/ChannelYek
#Channelone
www.facebook.com/ChannelYek
#Channelone
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 کار از فرار مغزها به فراریدادن آنها و دیگر قشرها رسیده!
🗓 آدینه ۳۰ آبان ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون کانال یک با #احمد_بخارایی دربارهی عدم واکنش جامعه در برابر فقر، کوچ دانشآموختهگان و سرچشمههای مردسالاری در ایران | پخششده در برنامهی اندیشهی راه سوم، پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۰
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۳۰ آبان ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون کانال یک با #احمد_بخارایی دربارهی عدم واکنش جامعه در برابر فقر، کوچ دانشآموختهگان و سرچشمههای مردسالاری در ایران | پخششده در برنامهی اندیشهی راه سوم، پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۰
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کلید حل مسئلهی #اقلیتها در دست #نظام_سیاسی است!
🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی دربارهی #اقلیت | منتشرشده در پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا میکند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه میشود مانند مهاجرتها؛ افراد جابهجا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته میشود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر میبینید که یک اقلیت مذهبی زندگی میکند مانند مجیدیهی تهران که میگفتند ارمنیها در آن جا زندگی میکنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحهی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیقتر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت میشود اینجا است که مقداری بحث حساس میشود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار میگیرد اینجا است که وضعیت معمولاً حساسیتزا میشود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویهی دید سوم است که اهمیت پیدا میکند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا میکند که باید بیشتر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویهی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ میکنید در تعریف اقلیت …
… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برونرفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برونرفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر میکند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر میکند و سیاستگذاریها هم تغییر میکند. در زمان رضاخان بحث دولتـملتسازی بود وقتی حاکمیت میخواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان میگیرد. با پیگیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیتها کاهش پیدا میکند. یعنی مطلوب این است که اقلیتها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعهشناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیلهی اقلیتها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیتها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیتها، #زبان اقلیتها، #فرهنگ اقلیتها #هنجار اقلیتها، #اقتدار اقلیتها و گروهبندی اقلیتها برای اینکه فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که میشود آن بودن و هستی اجتماعیشان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دورهی مشروطه در ایران، در آن دورهی برونرفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دورهی قاجار که برایش پروسهی دولتـملتسازی که مؤلفهی اصلی #مدرنیته است، چه میشود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجستهسازی #دین و به ویژه #مذهب بود، میگویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجستهسازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، میگویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولتـملتسازی و اینجا محور چیست؟ برجستهسازی مذهبی. در این برجستهسازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا میکند؟ این دوگانهی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف میکنم …
… از انواع و اقسام اقلیتها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کردهاند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمیتوانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمنها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمنها در سطح کلان میتوانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاستهای_امنیتی از فعالیتهایشان جلوگیری میکنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکلگیری ندارند چون سیاستهای امنیتی به آن اجازه نمیدهند. در مورد انجمنهای دانشگاهی هم مگر دانشگاهها جدا از سیاستهای امنیتی در سطح کلاناند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت اینها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا میزنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی میخندیم، به لهجهی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق میخندیم …
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی دربارهی #اقلیت | منتشرشده در پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا میکند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه میشود مانند مهاجرتها؛ افراد جابهجا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته میشود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر میبینید که یک اقلیت مذهبی زندگی میکند مانند مجیدیهی تهران که میگفتند ارمنیها در آن جا زندگی میکنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحهی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیقتر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت میشود اینجا است که مقداری بحث حساس میشود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار میگیرد اینجا است که وضعیت معمولاً حساسیتزا میشود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویهی دید سوم است که اهمیت پیدا میکند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا میکند که باید بیشتر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویهی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ میکنید در تعریف اقلیت …
… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برونرفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برونرفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر میکند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر میکند و سیاستگذاریها هم تغییر میکند. در زمان رضاخان بحث دولتـملتسازی بود وقتی حاکمیت میخواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان میگیرد. با پیگیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیتها کاهش پیدا میکند. یعنی مطلوب این است که اقلیتها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعهشناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیلهی اقلیتها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیتها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیتها، #زبان اقلیتها، #فرهنگ اقلیتها #هنجار اقلیتها، #اقتدار اقلیتها و گروهبندی اقلیتها برای اینکه فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که میشود آن بودن و هستی اجتماعیشان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دورهی مشروطه در ایران، در آن دورهی برونرفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دورهی قاجار که برایش پروسهی دولتـملتسازی که مؤلفهی اصلی #مدرنیته است، چه میشود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجستهسازی #دین و به ویژه #مذهب بود، میگویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجستهسازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، میگویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولتـملتسازی و اینجا محور چیست؟ برجستهسازی مذهبی. در این برجستهسازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا میکند؟ این دوگانهی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف میکنم …
… از انواع و اقسام اقلیتها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کردهاند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمیتوانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمنها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمنها در سطح کلان میتوانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاستهای_امنیتی از فعالیتهایشان جلوگیری میکنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکلگیری ندارند چون سیاستهای امنیتی به آن اجازه نمیدهند. در مورد انجمنهای دانشگاهی هم مگر دانشگاهها جدا از سیاستهای امنیتی در سطح کلاناند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت اینها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا میزنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی میخندیم، به لهجهی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق میخندیم …
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
www.peace-mark.org
ماهنامه خط صلح – کلید حل مسئلهی اقلیتها در دست نظام سیاسی است؛ در گفتگو با احمد بخارایی/گفتگو از سیمین روزگرد
❇️ نشست «#آزار_جنسی و لایههای تودرتوی آن از عرصهی خصوصی تا عرصهی عمومی»
🔷 میهمانان:
🔶 احمد بخارایی، جامعهشناس
🔶 عفتالسادات مرقاتی خویی، سکسولوژیست
🔶 بهناز عربزاده، روانشناس
🔶 عالیه شکربیگی، جامعهشناس
🔷 دبیر گروه: فهمیه نظری
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه خانواده)
🗓 تاریخ: دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۹ تا ۲۱
🖥📱 محل برگزاری در Skype:
https://join.skype.com/nU2AANdRizgr
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🔷 میهمانان:
🔶 احمد بخارایی، جامعهشناس
🔶 عفتالسادات مرقاتی خویی، سکسولوژیست
🔶 بهناز عربزاده، روانشناس
🔶 عالیه شکربیگی، جامعهشناس
🔷 دبیر گروه: فهمیه نظری
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه خانواده)
🗓 تاریخ: دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۹ تا ۲۱
🖥📱 محل برگزاری در Skype:
https://join.skype.com/nU2AANdRizgr
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ خطر ظهور #پوپولیسم!
🗓 سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی ستارهی صبح با #احمد_بخارایی دربارهی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعهشناسی مفاهیم و شاخصهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بیتفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجملهی این شاخصها هستند که در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند و نمیتوان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخصها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیلکرده هستند و از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی استفاده میکنند، با یک منظومهی پیچیدهی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبهرو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم میشود و در پیوند با دیگر شاخصهای اجتماعی مانند «بیتفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم میزنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده میشود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند، فرآیندی رخ میدهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نامگذاری میکنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمیدهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …
… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه میدهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی میشود …
… فروپاشی اجتماعی همانطور که گفتم روندی تدریجی دارد و اینگونه نیست که وقتی میگوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچگاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که همچنان پایبند به فرهنگهای سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنتهای پیشین خود ادامه میدهند. البته نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اینگونه همبستگیهای اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آنها رو به افول است، جدای از آنکه درصد کمی از جامعه را در بر میگیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان میدهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایینتر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج میزند، اما چرا کسی به آنها کمک نمیکند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان میدهد، همسایهی درمانده و محیطهای فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آنها زندگی خود را سر میکنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی همچنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح میدهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …
… در هر جامعهای افراد میبایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمیشود انسانها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» میآفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس میکشند، غذا میخورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل میکنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمیاند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #همگرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را میزند و زمانی نواخته میشود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفتهبازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور میکند و عدهای بر این موج وادادگی سواری میکنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسشهای اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دلخوش به این بود که جامعه فقیر و درماندهی کنونی علیرغم افزایش روزمرهی گرانیها #اعتراض نمیکند؛ چراکه در صورت سامانندادن به این وضعیت انرژی تجمیعشده در زیر پوست جامعه زمانی بروز میکند که دیگر دیر خواهد بود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی ستارهی صبح با #احمد_بخارایی دربارهی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعهشناسی مفاهیم و شاخصهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بیتفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجملهی این شاخصها هستند که در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند و نمیتوان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخصها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیلکرده هستند و از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی استفاده میکنند، با یک منظومهی پیچیدهی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبهرو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم میشود و در پیوند با دیگر شاخصهای اجتماعی مانند «بیتفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم میزنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده میشود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند، فرآیندی رخ میدهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نامگذاری میکنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمیدهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …
… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه میدهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی میشود …
… فروپاشی اجتماعی همانطور که گفتم روندی تدریجی دارد و اینگونه نیست که وقتی میگوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچگاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که همچنان پایبند به فرهنگهای سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنتهای پیشین خود ادامه میدهند. البته نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اینگونه همبستگیهای اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آنها رو به افول است، جدای از آنکه درصد کمی از جامعه را در بر میگیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان میدهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایینتر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج میزند، اما چرا کسی به آنها کمک نمیکند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان میدهد، همسایهی درمانده و محیطهای فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آنها زندگی خود را سر میکنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی همچنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح میدهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …
… در هر جامعهای افراد میبایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمیشود انسانها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» میآفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس میکشند، غذا میخورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل میکنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمیاند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #همگرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را میزند و زمانی نواخته میشود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفتهبازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور میکند و عدهای بر این موج وادادگی سواری میکنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسشهای اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دلخوش به این بود که جامعه فقیر و درماندهی کنونی علیرغم افزایش روزمرهی گرانیها #اعتراض نمیکند؛ چراکه در صورت سامانندادن به این وضعیت انرژی تجمیعشده در زیر پوست جامعه زمانی بروز میکند که دیگر دیر خواهد بود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ ساختارها علتالعلل آزارهای جنسی هستند
🗓 چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از سخنرانی
#احمد_بخارایی در نشست مجازی انجمن جامعهشناسی ایران با موضوع «#آزار_جنسی و لایههای تودرتوی آن از عرصهی خصوصی تا عرصهی عمومی» با حضور عفتالسادات مرقاتی خویی (سکسولوژیست)، بهناز عربزاده (روانشناس) و عالیه شکربیگی (جامعهشناس) | منتشرشده در چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۶۶
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتههای من در این نشست:
… «مفهوم آزار جنسی بهعنوان یک مفهوم مستقل از سالهای ۱۹۷۰ به بعد مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم مانند هر پدیدهی اجتماعی از چهار زاویه قابل بررسی است. زاویهی اول همان شکل ظاهری آن است برای مثال آن چیزی است که ما در خیابانها یا در محیط کار شاهد #آزار_زنان هستیم. زاویهی دوم محتوای آن است چیزی که در حوزهی #روانشناسی به آن توجه میشود مانند اینکه معمولاً #زنان آزار دیده ماجرای خود را پنهان میکنند. زاویهی سوم پیآمدهای آن است. زاویهی چهارم که از نگاه من اهمیت دارد علت و ریشههای آزار جنسی است.» …
… «اینکه گفته میشود تهدید و ارعاب علت اصلی آزار جنسی است، اما باید درنظر گرفت خود این علت و علتهای مشابه از یک علت بزرگتر متأثر هستند. اگر واحد تحلیل ما خود فرد یا روان و جسم او باشد از حوزهی #جامعهشناسی خارج میشود. در جامعهشناسی در سه سطح این مسئله بررسی میشود، #خانواده به عنوان سطح خرد، #سازمانها به عنوان سطح میانه و #ساختارها به عنوان سطح کلان، برای من ساختارها بهعنوان علتالعلل تقویت آزار جنسی اهمیت دارد.» «اگر گریزی کوتاه به دو سطح خرد و میانه زده باشم اینکه نظام خانواده میتواند منجر به این پدیده شود. در سطح میانه و سازمانها قدرت معنا پیدا میکند. چیزی که آنجا رئیس و مرئوس وجود دارد، #قدرت در یک #نظام_مردسالار به #مرد بیشتر تعلق دارد. بنابراین در سازمانها این عامل قدرت ارعاب و تهدید برای زنان را به همراه میآورد و میتواند در نهایت به آزار جنسی ختم شود. این سازمان میتواند دانشگاه یا هرجای دیگر باشد.» …
… «اما آنچه در سطح کلان اهمیت دارد ساختارها در قالب #نظام_فرهنگی است. آنچه در ایران سال ۹۹ مهم است مقولهی #فرهنگ است. یعنی یک مجموعه از #هنجارها مدنظر ما است که این هنجارها یا میتواند #قانون باشد یا #عرف. اینجا توجه من به قانون است. در قانونِ ایران چیزی به عنوان آزار جنسی به عنوان #جرم تعریف نشده است. در قانون شاهد نوعی #مردسالاری هستیم. مواردی هم که در قانون وجود دارد تنبیه متوجه زن است. در مواردی هم که قانون ورود کرده بحث نظر #قاضی و شفافنبودن قانون است که در نهایت چیزی از آن حاصل نمیشود. شما در بحث #تجاوز توجه کنید که اثبات آن با چه موانعی روبهرو است. در مواردی هم که در قانون اشارههایی به آزار و #تجاوز_جنسی شده بیشتر رنگوبوی دینی دارد تا اجتماعی، یا اینکه آنقدر پیچوخم دارد که دست آخر اثبات نمیشود.» …
… «در بحث ارزشها هم یک مردسالاری وجود دارد که بیشتر جنبه اعتقادی دارد و طبیعتاً جنبهی عقلانی آن پایین است. بنابراین ما با یک سری مقولهها با نگاه فرهنگیِ عمیقِ ساختاری روبهرو هستیم که مردسالاری را فریاد میزند. به همین دلیل است که از میان موارد بیشمار آزارهای جنسی حدود ۵درصد در دادگاهها #حقخواهی میکنند که فقط یک درصد آنها ممکن است موفق باشند.» …
🎞 ویدئو: کل برنامه | بخارایی
🎙 صوت: کل برنامه | بخارایی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از سخنرانی
#احمد_بخارایی در نشست مجازی انجمن جامعهشناسی ایران با موضوع «#آزار_جنسی و لایههای تودرتوی آن از عرصهی خصوصی تا عرصهی عمومی» با حضور عفتالسادات مرقاتی خویی (سکسولوژیست)، بهناز عربزاده (روانشناس) و عالیه شکربیگی (جامعهشناس) | منتشرشده در چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹، شمارهی ۱۵۶۶
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتههای من در این نشست:
… «مفهوم آزار جنسی بهعنوان یک مفهوم مستقل از سالهای ۱۹۷۰ به بعد مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم مانند هر پدیدهی اجتماعی از چهار زاویه قابل بررسی است. زاویهی اول همان شکل ظاهری آن است برای مثال آن چیزی است که ما در خیابانها یا در محیط کار شاهد #آزار_زنان هستیم. زاویهی دوم محتوای آن است چیزی که در حوزهی #روانشناسی به آن توجه میشود مانند اینکه معمولاً #زنان آزار دیده ماجرای خود را پنهان میکنند. زاویهی سوم پیآمدهای آن است. زاویهی چهارم که از نگاه من اهمیت دارد علت و ریشههای آزار جنسی است.» …
… «اینکه گفته میشود تهدید و ارعاب علت اصلی آزار جنسی است، اما باید درنظر گرفت خود این علت و علتهای مشابه از یک علت بزرگتر متأثر هستند. اگر واحد تحلیل ما خود فرد یا روان و جسم او باشد از حوزهی #جامعهشناسی خارج میشود. در جامعهشناسی در سه سطح این مسئله بررسی میشود، #خانواده به عنوان سطح خرد، #سازمانها به عنوان سطح میانه و #ساختارها به عنوان سطح کلان، برای من ساختارها بهعنوان علتالعلل تقویت آزار جنسی اهمیت دارد.» «اگر گریزی کوتاه به دو سطح خرد و میانه زده باشم اینکه نظام خانواده میتواند منجر به این پدیده شود. در سطح میانه و سازمانها قدرت معنا پیدا میکند. چیزی که آنجا رئیس و مرئوس وجود دارد، #قدرت در یک #نظام_مردسالار به #مرد بیشتر تعلق دارد. بنابراین در سازمانها این عامل قدرت ارعاب و تهدید برای زنان را به همراه میآورد و میتواند در نهایت به آزار جنسی ختم شود. این سازمان میتواند دانشگاه یا هرجای دیگر باشد.» …
… «اما آنچه در سطح کلان اهمیت دارد ساختارها در قالب #نظام_فرهنگی است. آنچه در ایران سال ۹۹ مهم است مقولهی #فرهنگ است. یعنی یک مجموعه از #هنجارها مدنظر ما است که این هنجارها یا میتواند #قانون باشد یا #عرف. اینجا توجه من به قانون است. در قانونِ ایران چیزی به عنوان آزار جنسی به عنوان #جرم تعریف نشده است. در قانون شاهد نوعی #مردسالاری هستیم. مواردی هم که در قانون وجود دارد تنبیه متوجه زن است. در مواردی هم که قانون ورود کرده بحث نظر #قاضی و شفافنبودن قانون است که در نهایت چیزی از آن حاصل نمیشود. شما در بحث #تجاوز توجه کنید که اثبات آن با چه موانعی روبهرو است. در مواردی هم که در قانون اشارههایی به آزار و #تجاوز_جنسی شده بیشتر رنگوبوی دینی دارد تا اجتماعی، یا اینکه آنقدر پیچوخم دارد که دست آخر اثبات نمیشود.» …
… «در بحث ارزشها هم یک مردسالاری وجود دارد که بیشتر جنبه اعتقادی دارد و طبیعتاً جنبهی عقلانی آن پایین است. بنابراین ما با یک سری مقولهها با نگاه فرهنگیِ عمیقِ ساختاری روبهرو هستیم که مردسالاری را فریاد میزند. به همین دلیل است که از میان موارد بیشمار آزارهای جنسی حدود ۵درصد در دادگاهها #حقخواهی میکنند که فقط یک درصد آنها ممکن است موفق باشند.» …
🎞 ویدئو: کل برنامه | بخارایی
🎙 صوت: کل برنامه | بخارایی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
نشست «آزار جنسی و لایههای تودرتوی آن، از عرصهی خصوصی تا عرصهی عمومی»
| سخنان احمد بخارایی | کل رویداد: https://youtu.be/gRzdkkyzxl8
🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹
| دیگر سخنرانان: عفت مرقاتی خویی (سکسولوژیست)، بهناز عربزاده (روانشناس)، عالیه شکربیگی (جامعهشناس)
| دبیر گروه: فهیمه نظری
| برگزارکننده: #انجمن_جامعهشناسی_ایران…
🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹
| دیگر سخنرانان: عفت مرقاتی خویی (سکسولوژیست)، بهناز عربزاده (روانشناس)، عالیه شکربیگی (جامعهشناس)
| دبیر گروه: فهیمه نظری
| برگزارکننده: #انجمن_جامعهشناسی_ایران…
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ ساختارها علتالعلل آزارهای جنسی هستند 🗓 چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ 📰 گزارش روزنامهی همدلی از سخنرانی #احمد_بخارایی در نشست مجازی انجمن جامعهشناسی ایران با موضوع «#آزار_جنسی و لایههای تودرتوی آن از عرصهی خصوصی تا عرصهی عمومی» با حضور عفتالسادات مرقاتی…»
❇️ #افشاگری #زنان از #خشونت، #آزار و #تجاوز، فرصتی برای آگاهیبخشی به مردان
🗓 پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش خبرآنلاین دربارهی خشونتورزی نسبت به زنان و افشاگریهای انجامشده در گفتوگو با #احمد_بخارایی و آریاناز گلرخ | منتشرشده در پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… «#فرهنگ ما ریشههای هزاران ساله در الگوهای مردسالارانه دارد که هر تعرضی را به طور رسمی یا غیررسمی توجیه میکند. این همه مسئله در طی قرنها اتفاق افتاده است، طبیعی است که افراد منفجر شوند. آدمها هم میخواهند احساس کنند پایشان روی زمین سفت است.» حالا دیگر "زنان حسی مشترک دارند که از جنسی به اسم #مرد در طی هزاران سال مورد آزار و اذیت قرار گرفتند." …
… «در ایران ما با یک تضاد روبرو شدهایم، یک سری نیروهای بسیار سنتی یک سوی طیف هستند و بخشی از روشنفکران و اعضای #جامعه در سوی دیگر. این تضادها اگر به شکل «دیالکیتکی» حل شود، وضعیت خوب میشود و اتفاقاً وجودشان خوب است. اما این که تضاد به دو سر یک طیف تبدیل شود که حاضر نیستند حرف هم را گوش بدهند وضعیت را خراب میکند.» …
… «وجود الگوی غربی هم یکی از دلایل شروع این ماجرا در ایران است، در نظام جهانی عناصر خوب یک فرهنگ، به فرهنگی دیگر منتقل میشوند، وقتی یک سوی دنیا کسی ماجرای #تجاوز خود را بیان میکند، این شجاعت به وجود میآید که این اتفاق در ایران هم رخ بدهد. این که چنین اتفاقی در اروپا یا غرب رخ میدهد، در فرد ایرانی احساس همدلی و همدردی به وجود میآورد. پس طبیعی است که این جنبش در بیان روایتهای #تجاوز و #آزار در ایران تأثیرگذار باشد.» …
… به طور کلی این ماجرا سه ریشه دارد؛ بیمعنابودن مرزبندیهای فیزیکی در نظام جهانی، انتقال همهی مسائل در نظام ارتباطی نوین و احساس #هویت_مشترک #زنان در دنیا …
… در هر کشور با توجه به ریشههای #خشونت راهکارها هم متفاوت است. راهکار این مسئله در سطوح خرد، میانه و کلان تقسیم میشود؛ در سطح خرد که مسائلی مثل #آموزش برمیگردد، در ایران فقط ۲۰درصد ماجرا را حل میکند، ۲۰درصد دیگر هم سهم سطح میانه است جایی که به نحوهی برخورد #قانون با آزاردهنگان، #نظام_حقوقی، آموزش رسانهها، نقش #آموزشوپرورش و دیگر موارد مرتبط است …
… «این موضوع برای هر کشور متفاوت است، مثلاً ممکن است در جامعهای دیگر راهکارهای سطح خرد، ۸۰درصد مسئله را حل کنند. در ایران وزن اصلی مربوط به ساختار است. ما یک #ساختار_ارزشی دارم، که هزاران سال است بر کشور حاکم است، #پدرسالاری چیزی که مشروعیت آن در بخشهایی پذیرفته شده است دیگر به #مردسالاری تبدیل شده است، برخلاف پدرسالاری، در حالت دوم مرد از قدرتش استفاده میکند، #قدرت در مسائل #سیاسی، #اقتصادی و دیگر» …
… «در چنین #ساختار_فرهنگی، حالا در بخش میانه #صداوسیما شروع به آموزش بدهد، این کار چه تأثیری دارد؟ برای همین میگویم ۴۰درصد سهم برای مجموع دو بخش خرد و میانه زیاد هم هست.» …
… بهترین حالت ممکن این است که این افشاگریها به جنبشی برای آگاهیبخشی به مردان تبدیل شود، اما به نظر او به دلیل وجود «انسداد» در جامعه چنین اتفاقی رخ نمیدهد. …
… شرایط اخیر مانند سکهای است که یک روی آن #واقعیتگرایی و روی دیگر آن #هیجانات است، روی واقعیتگرایی کارکرد مثبتی دارد و مردان را نسبت به مسئله آگاه میکند …
… «در فضای مجازی ما آمیزهای از هیجان و واقعیتگرایی هستیم، وقتی یک بستر سالم و مناسب تعاملاتی برای این کار مثل روزنامهها یا رسانههای صوتی و تصویری وجود ندارد، شبکههای مجازی به مغز متفکر جامعه تبدیل میشود. این خیلی بد است، چراکه این شبکهها ابزار هستند نه یک هدف. کافی است ببینید در فضای مجازی افراد به هم میتازند، فردی تأیید میشود و به عرش و دیگری محکوم میشود به فرش میرود.» …
… دربارهی روند #افشاگری باید گفت که «نطفهی این ماجراها باید در فضای مجازی منعقد میشد و به یک #جنبش تبدیل میشد که تعریف، چهارچوب، موضوع و … دارد، اما بخاطر «#انسداد_اجتماعی» در جامعه ما این اتفاق رخ نمیدهد. با گذشت زمان بخشی از هیجانات آرام میشود و یک سال دیگر اگر هم برای کسی اتفاقی رخ بدهد، شجاعت این را پیدا نمیکند که بگوید، «#منهم» این متأسفانه سرنوشت ماجرا است.» …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش خبرآنلاین دربارهی خشونتورزی نسبت به زنان و افشاگریهای انجامشده در گفتوگو با #احمد_بخارایی و آریاناز گلرخ | منتشرشده در پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… «#فرهنگ ما ریشههای هزاران ساله در الگوهای مردسالارانه دارد که هر تعرضی را به طور رسمی یا غیررسمی توجیه میکند. این همه مسئله در طی قرنها اتفاق افتاده است، طبیعی است که افراد منفجر شوند. آدمها هم میخواهند احساس کنند پایشان روی زمین سفت است.» حالا دیگر "زنان حسی مشترک دارند که از جنسی به اسم #مرد در طی هزاران سال مورد آزار و اذیت قرار گرفتند." …
… «در ایران ما با یک تضاد روبرو شدهایم، یک سری نیروهای بسیار سنتی یک سوی طیف هستند و بخشی از روشنفکران و اعضای #جامعه در سوی دیگر. این تضادها اگر به شکل «دیالکیتکی» حل شود، وضعیت خوب میشود و اتفاقاً وجودشان خوب است. اما این که تضاد به دو سر یک طیف تبدیل شود که حاضر نیستند حرف هم را گوش بدهند وضعیت را خراب میکند.» …
… «وجود الگوی غربی هم یکی از دلایل شروع این ماجرا در ایران است، در نظام جهانی عناصر خوب یک فرهنگ، به فرهنگی دیگر منتقل میشوند، وقتی یک سوی دنیا کسی ماجرای #تجاوز خود را بیان میکند، این شجاعت به وجود میآید که این اتفاق در ایران هم رخ بدهد. این که چنین اتفاقی در اروپا یا غرب رخ میدهد، در فرد ایرانی احساس همدلی و همدردی به وجود میآورد. پس طبیعی است که این جنبش در بیان روایتهای #تجاوز و #آزار در ایران تأثیرگذار باشد.» …
… به طور کلی این ماجرا سه ریشه دارد؛ بیمعنابودن مرزبندیهای فیزیکی در نظام جهانی، انتقال همهی مسائل در نظام ارتباطی نوین و احساس #هویت_مشترک #زنان در دنیا …
… در هر کشور با توجه به ریشههای #خشونت راهکارها هم متفاوت است. راهکار این مسئله در سطوح خرد، میانه و کلان تقسیم میشود؛ در سطح خرد که مسائلی مثل #آموزش برمیگردد، در ایران فقط ۲۰درصد ماجرا را حل میکند، ۲۰درصد دیگر هم سهم سطح میانه است جایی که به نحوهی برخورد #قانون با آزاردهنگان، #نظام_حقوقی، آموزش رسانهها، نقش #آموزشوپرورش و دیگر موارد مرتبط است …
… «این موضوع برای هر کشور متفاوت است، مثلاً ممکن است در جامعهای دیگر راهکارهای سطح خرد، ۸۰درصد مسئله را حل کنند. در ایران وزن اصلی مربوط به ساختار است. ما یک #ساختار_ارزشی دارم، که هزاران سال است بر کشور حاکم است، #پدرسالاری چیزی که مشروعیت آن در بخشهایی پذیرفته شده است دیگر به #مردسالاری تبدیل شده است، برخلاف پدرسالاری، در حالت دوم مرد از قدرتش استفاده میکند، #قدرت در مسائل #سیاسی، #اقتصادی و دیگر» …
… «در چنین #ساختار_فرهنگی، حالا در بخش میانه #صداوسیما شروع به آموزش بدهد، این کار چه تأثیری دارد؟ برای همین میگویم ۴۰درصد سهم برای مجموع دو بخش خرد و میانه زیاد هم هست.» …
… بهترین حالت ممکن این است که این افشاگریها به جنبشی برای آگاهیبخشی به مردان تبدیل شود، اما به نظر او به دلیل وجود «انسداد» در جامعه چنین اتفاقی رخ نمیدهد. …
… شرایط اخیر مانند سکهای است که یک روی آن #واقعیتگرایی و روی دیگر آن #هیجانات است، روی واقعیتگرایی کارکرد مثبتی دارد و مردان را نسبت به مسئله آگاه میکند …
… «در فضای مجازی ما آمیزهای از هیجان و واقعیتگرایی هستیم، وقتی یک بستر سالم و مناسب تعاملاتی برای این کار مثل روزنامهها یا رسانههای صوتی و تصویری وجود ندارد، شبکههای مجازی به مغز متفکر جامعه تبدیل میشود. این خیلی بد است، چراکه این شبکهها ابزار هستند نه یک هدف. کافی است ببینید در فضای مجازی افراد به هم میتازند، فردی تأیید میشود و به عرش و دیگری محکوم میشود به فرش میرود.» …
… دربارهی روند #افشاگری باید گفت که «نطفهی این ماجراها باید در فضای مجازی منعقد میشد و به یک #جنبش تبدیل میشد که تعریف، چهارچوب، موضوع و … دارد، اما بخاطر «#انسداد_اجتماعی» در جامعه ما این اتفاق رخ نمیدهد. با گذشت زمان بخشی از هیجانات آرام میشود و یک سال دیگر اگر هم برای کسی اتفاقی رخ بدهد، شجاعت این را پیدا نمیکند که بگوید، «#منهم» این متأسفانه سرنوشت ماجرا است.» …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ تقابل ارزشی و مرگ مشارکت دانشجویان
🗓 شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹
📻 گفتوگوی نیمهتمام(!) رادیو فرهنگ #صداوسیما با #احمد_بخارایی و غلامرضا غفاری دربارهی بیمیلی و کاهش مشارکت #دانشجویان در #دانشگاه به مناسبت روز #دانشجو | پخششده در برنامهی نقد امروز ، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹
🎧 پخش گفتوگو: بخارایی | کل برنامه (و متأسفانه اجازه داده نشد گفتوشنود به پایان رساندهشود!)
🖋 بخشهایی از گفتهی من دربارهی احساس تقابل ارزشی دانشجویان با فضای دانشگاهها و #جامعه در آستانهی #۱۶آذر و #روز_دانشجو:
… وقتی سخن از #دانشگاه و #مشارکت_دانشجویی میرود علاوه بر جنبهی علمی، جنبههای فرهنگی و اجتماعی مشارکت برجسته میشود پس در اینجا با مفاهیمی مانند #توسعهی_فرهنگی هم مواجهیم. توسعهی فرهنگی شاخصهایی دارد که مهمترین آن ها دو مورد: #آزادی_بیان و #تعامل_فرهنگی است. در جامعهی ما این دو عنصر با یک علامت سؤال جدی مواجه است…
… طبیعی است که نگاه من #جامعهشناس #منتقد باید با نگاه رسمی، متفاوت باشد …
… در جامعهی ما به تعامل فرهنگی، برچسب #تهاجم_فرهنگی زده میشود و راه بر تعامل بسته است پس توسعهی فرهنگی هم بیمعنا است …
… اگر آزادی بیان تهدید و تحدید شود نمیتوان سخن از توسعهی فرهنگی در دانشگاه و مشارکت دانشجویان زد …
… دانشجویان ما الآن زندانی هستند. ...
… در تحقیقات به نتایج وحشتناکی رسیده شده. از دانشجویان کاردانی تا دکترا تحقیق شده و حدود ۹۵ درصد از روحیهی مشارکتجویی قابل قبولی برخوردار نبودهاند. ۸۰ درصدشان فایدهای در مشارکت دانشجویی نمیبینند. ۸۰ درصدشان در حد زیاد و متوسط احساس وجود #تقابل_ارزشی در دانشگاه میکنند. ۹۳ درصدشان احساس بیگانگی اجتماعی دارند. من تعجب میکنم از آقای دکتر غلامرضا غفاری (جامعهشناس و معاون اجتماعی ـ فرهنگی وزارت علوم که در گفتوشنود رادیویی حاضر بودند) که گویا با شنیدن این آمار با پدیدهی نوینی مواجه شدهاند! تازه میخواهم بگویم به دلیل وجود فضای #اطلاعاتی - #امنیتی در دانشگاهها باید ضریب ویژهای به این آمار زد و بسا فراتر از این ارقام باشد! اینکه حدود ۸۰ درصد دانشجویان احساس تقابل ارزشی با فضای حاکم بر دانشگاه کنند آفترسان به #مشارکتطلبی دانشجویی است …
… چهگونه میتوان در این شرایط به تعامل عناصر فرهنگها و نگرشهای متنوع امید بست؟ …
… اگر توسعهی فرهنگی را به دو بخش ایستا و پویا تقسیم کنیم، بخش ایستایش به معنای توزیع فرصتها و امکانات فرهنگی برای همهی دانشجویان در دانشگاهها است. آیا واقعاً چنین است؟ بخش پویای توسعهی فرهنگی هم به معنای ایجاد تغییر و تحول در عناصر #فرهنگ به منظور انطباق با نیازهای زمانه است …
… آیا روند حاکم بر دانشگاهها جز به قصد تقویت عناصر سنتی و مقابله با عناصر تحولجو است؟ …
… از دانشجویانی که احساس تقابل ارزشی با فضای دانشگاه میکنند چگونه میتوان انتظار مشارکت داشت و اگر مشارکت نباشد از دانشگاه جز پوسته چه میماند؟ …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹
📻 گفتوگوی نیمهتمام(!) رادیو فرهنگ #صداوسیما با #احمد_بخارایی و غلامرضا غفاری دربارهی بیمیلی و کاهش مشارکت #دانشجویان در #دانشگاه به مناسبت روز #دانشجو | پخششده در برنامهی نقد امروز ، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹
🎧 پخش گفتوگو: بخارایی | کل برنامه (و متأسفانه اجازه داده نشد گفتوشنود به پایان رساندهشود!)
🖋 بخشهایی از گفتهی من دربارهی احساس تقابل ارزشی دانشجویان با فضای دانشگاهها و #جامعه در آستانهی #۱۶آذر و #روز_دانشجو:
… وقتی سخن از #دانشگاه و #مشارکت_دانشجویی میرود علاوه بر جنبهی علمی، جنبههای فرهنگی و اجتماعی مشارکت برجسته میشود پس در اینجا با مفاهیمی مانند #توسعهی_فرهنگی هم مواجهیم. توسعهی فرهنگی شاخصهایی دارد که مهمترین آن ها دو مورد: #آزادی_بیان و #تعامل_فرهنگی است. در جامعهی ما این دو عنصر با یک علامت سؤال جدی مواجه است…
… طبیعی است که نگاه من #جامعهشناس #منتقد باید با نگاه رسمی، متفاوت باشد …
… در جامعهی ما به تعامل فرهنگی، برچسب #تهاجم_فرهنگی زده میشود و راه بر تعامل بسته است پس توسعهی فرهنگی هم بیمعنا است …
… اگر آزادی بیان تهدید و تحدید شود نمیتوان سخن از توسعهی فرهنگی در دانشگاه و مشارکت دانشجویان زد …
… دانشجویان ما الآن زندانی هستند. ...
… در تحقیقات به نتایج وحشتناکی رسیده شده. از دانشجویان کاردانی تا دکترا تحقیق شده و حدود ۹۵ درصد از روحیهی مشارکتجویی قابل قبولی برخوردار نبودهاند. ۸۰ درصدشان فایدهای در مشارکت دانشجویی نمیبینند. ۸۰ درصدشان در حد زیاد و متوسط احساس وجود #تقابل_ارزشی در دانشگاه میکنند. ۹۳ درصدشان احساس بیگانگی اجتماعی دارند. من تعجب میکنم از آقای دکتر غلامرضا غفاری (جامعهشناس و معاون اجتماعی ـ فرهنگی وزارت علوم که در گفتوشنود رادیویی حاضر بودند) که گویا با شنیدن این آمار با پدیدهی نوینی مواجه شدهاند! تازه میخواهم بگویم به دلیل وجود فضای #اطلاعاتی - #امنیتی در دانشگاهها باید ضریب ویژهای به این آمار زد و بسا فراتر از این ارقام باشد! اینکه حدود ۸۰ درصد دانشجویان احساس تقابل ارزشی با فضای حاکم بر دانشگاه کنند آفترسان به #مشارکتطلبی دانشجویی است …
… چهگونه میتوان در این شرایط به تعامل عناصر فرهنگها و نگرشهای متنوع امید بست؟ …
… اگر توسعهی فرهنگی را به دو بخش ایستا و پویا تقسیم کنیم، بخش ایستایش به معنای توزیع فرصتها و امکانات فرهنگی برای همهی دانشجویان در دانشگاهها است. آیا واقعاً چنین است؟ بخش پویای توسعهی فرهنگی هم به معنای ایجاد تغییر و تحول در عناصر #فرهنگ به منظور انطباق با نیازهای زمانه است …
… آیا روند حاکم بر دانشگاهها جز به قصد تقویت عناصر سنتی و مقابله با عناصر تحولجو است؟ …
… از دانشجویانی که احساس تقابل ارزشی با فضای دانشگاه میکنند چگونه میتوان انتظار مشارکت داشت و اگر مشارکت نباشد از دانشگاه جز پوسته چه میماند؟ …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
📺 شکاف طبقاتی و فلاکت اجتماعی در ایران
🗓 سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی امروز، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی من:
… فاصله و #اختلاف_طبقاتی، امری رایج در جوامع است اما شکاف طبقاتی و #شکاف_اجتماعی است که بحرانزا است و در ایران شاهد شکلگیری شکاف طبقاتی هستیم …
… «ضریب جینی» بیش از ۴۰ صدم در ایران، فقط توزیع نابرابر درآمد را نشان میدهد نه وضعیت #بیعدالتی_ساختاری و #فلاکت اجتماعی را …
… #فلاکت_اجتماعی جمع بین دو #نرخ_بیکاری و #تورم است که در ایران بسیار فراتر از ۲۰ درصدی است که اعلام رسمی شده است …
… بیش از نیمی از تحصیلکردههای کارشناسی ارشد و دکترا بیکار هستند …
… در چهار سال اخیر بیش از ۳ میلیون نفر به #جمعیت متقاضی کار افزوده شده که جذب سازمانهای دولتی یا مراکز تولید نشدهاند و عمدتاً #خردهفروش و #دلال و واسطهگرند یا همچنان بیکارند و به خیل عظیم بیکاران قبلی پیوستهاند …
… پیآمدهای فلاکت اجتماعی، افزایش آمار #جرم و #جنایت و نومیدی و انزوا و #اعتیاد و #خودکشی و طغیان است …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و نیز #نابرابری وحشتناک در توزیع ثروت و همچنین توزیع نابرابر #تسهیلات_بانکی موجب نابسامانیهای ساختاری در عرصهی #اقتصاد شده است که این بینظمی در دیگر عرصههای اجتماعی اعم از #فرهنگ و #ارتباطات و پیوندهای اجتماعی قد علم کرده است …
… ۷۰ درصد سپردههای بانکی متعلق به ۲ درصد جمعیت است …
… دهکهای میانی ۴ و ۵ و ۶ و ۷ عمدتاً تبخیر شدهاند و نزول پیدا کردهاند به دهکهای پایین ۱ و ۲ و ۳، و #جامعه دوقطبی شده است. در یک جامعهی دوقطبی، شکاف اجتماعی و فلاکت اجتماعی تشدید میشود …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران «#احساس_محرومیت نسبی»، بیش از «#محرومیت»، تشنجزا و مسئلهآفرین است زیرا هم فشار اقتصادی و هم مشاهدهی بیعدالتیها انسانها را آزار میدهد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی امروز، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی من:
… فاصله و #اختلاف_طبقاتی، امری رایج در جوامع است اما شکاف طبقاتی و #شکاف_اجتماعی است که بحرانزا است و در ایران شاهد شکلگیری شکاف طبقاتی هستیم …
… «ضریب جینی» بیش از ۴۰ صدم در ایران، فقط توزیع نابرابر درآمد را نشان میدهد نه وضعیت #بیعدالتی_ساختاری و #فلاکت اجتماعی را …
… #فلاکت_اجتماعی جمع بین دو #نرخ_بیکاری و #تورم است که در ایران بسیار فراتر از ۲۰ درصدی است که اعلام رسمی شده است …
… بیش از نیمی از تحصیلکردههای کارشناسی ارشد و دکترا بیکار هستند …
… در چهار سال اخیر بیش از ۳ میلیون نفر به #جمعیت متقاضی کار افزوده شده که جذب سازمانهای دولتی یا مراکز تولید نشدهاند و عمدتاً #خردهفروش و #دلال و واسطهگرند یا همچنان بیکارند و به خیل عظیم بیکاران قبلی پیوستهاند …
… پیآمدهای فلاکت اجتماعی، افزایش آمار #جرم و #جنایت و نومیدی و انزوا و #اعتیاد و #خودکشی و طغیان است …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و نیز #نابرابری وحشتناک در توزیع ثروت و همچنین توزیع نابرابر #تسهیلات_بانکی موجب نابسامانیهای ساختاری در عرصهی #اقتصاد شده است که این بینظمی در دیگر عرصههای اجتماعی اعم از #فرهنگ و #ارتباطات و پیوندهای اجتماعی قد علم کرده است …
… ۷۰ درصد سپردههای بانکی متعلق به ۲ درصد جمعیت است …
… دهکهای میانی ۴ و ۵ و ۶ و ۷ عمدتاً تبخیر شدهاند و نزول پیدا کردهاند به دهکهای پایین ۱ و ۲ و ۳، و #جامعه دوقطبی شده است. در یک جامعهی دوقطبی، شکاف اجتماعی و فلاکت اجتماعی تشدید میشود …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران «#احساس_محرومیت نسبی»، بیش از «#محرومیت»، تشنجزا و مسئلهآفرین است زیرا هم فشار اقتصادی و هم مشاهدهی بیعدالتیها انسانها را آزار میدهد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
افزایش شکاف طبقاتی و نابرابری درآمد
تهران بعد از سیستان و بلوچستان بیشترین شکاف طبقاتی و نابرابری در توزیع درآمد و ثروت را دارد
شکاف طبقاتی چه تعریفی دارد؟
گفتوگو با احمد بخارایی، جامعه شناس
شکاف طبقاتی چه تعریفی دارد؟
گفتوگو با احمد بخارایی، جامعه شناس
📺 پیآمدهای شکاف طبقاتی در ایران
🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسننیا دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی چشمانداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… "#ضریب_جینی" نمیتواند #بیعدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برههی زمانی را نشان میدهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بیکاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک میشود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیبرسان است …
… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …
… در یک جامعهی دو قطبی با حذف طبقهی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکسالعملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف میشوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …
… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها هم در مرز خط فقر قرار دارند …
… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمیتواند به شرایط مطلوب بازگردد. عملکرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسننیا دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی چشمانداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… "#ضریب_جینی" نمیتواند #بیعدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برههی زمانی را نشان میدهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بیکاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک میشود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیبرسان است …
… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …
… در یک جامعهی دو قطبی با حذف طبقهی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکسالعملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف میشوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …
… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها هم در مرز خط فقر قرار دارند …
… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمیتواند به شرایط مطلوب بازگردد. عملکرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Iran International ایران اینترنشنال
احمد بخارایی، جامعهشناس در برنامه چشم انداز میگوید: وقتی ثروتاندوزی در جامعه یک هدف خوب شمرده میشود، طبعا شهروندان و نیروهای اجتماعی تلاش میکنند که به این هدف مقدس برسند.
@iranintltv
@iranintltv
❇️ انسانها تحت تأثیر ساختارها دست به رفتار میزنند
🗓 شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران دربارهی اقدامات خیرخواهانه و ترویج فرهنگ احسان و خیر جمعی شهروندان در گفتوگو با #احمد_بخارایی و سعید معدنی | منتشرشده در شمارهی ۷۵۱۴، شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… همهچیز نسبی است، در #جامعه با #بحران_اقتصادی و #شکاف_طبقاتی مواجه هستیم، در این شرایط بسیار نامساعد و آزاردهنده هیچ امر مطلقی نداریم که بگوییم همهی افراد منافع خود را به منافع جمع ترجیح میدهند؛ ممکن است خیلیها فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به فکر دیگران نباشند. افراد تحت تأثیر ساختارها دست به رفتار میزنند، در این میان هستند، انسان هایی که همچنان ایثار میکنند، در یک جامعهی سالم ساختارها آنقدر پویا و خلاق هستند که اگر رگههایی از این نوع نگاه و کنشهای دیگرخواهانه دیده شود باید آنها را تقویت کرد و اگر با تعداد کمی از این رفتارهای خیرخواهانه مواجه هستیم، باید با سیاستهای تشویقی و تنبیهی آن را گسترش دهیم. نگاهها باید جمعی باشد و نه فردی، باید این نوع رفتارهای انساندوستانه ارزشمند، تعداد بالایی داشته باشد. در گذشته در جامعهی ما روحیات با رنگ و بوهای مذهبی و دیگرخواهانه بیشتر بوده، شکی در آن نیست که چنین رفتارهایی دارای ارزش است و میبینیم که افرادی در جامعه کمبرخوردار هستند، ولی اوج بزرگواری و ایثار را از خود نشان میدهند …
… مسألهی مهم این است که چرا تعداد این افراد در جامعه کم است و خودخواهیها پررنگتر هستند و میبینیم که منافع فردی به منافع جمعی در برخی موارد ترجیح دارد. ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باید بهگونهای اثر کند که شاهد افزایش چنین رفتارهایی باشیم، چون کشور ما از پتانسیل تاریخی و فرهنگی در این خصوص برخوردار است، شاهد ابعاد مختلف ایثار در جامعه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران دربارهی اقدامات خیرخواهانه و ترویج فرهنگ احسان و خیر جمعی شهروندان در گفتوگو با #احمد_بخارایی و سعید معدنی | منتشرشده در شمارهی ۷۵۱۴، شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… همهچیز نسبی است، در #جامعه با #بحران_اقتصادی و #شکاف_طبقاتی مواجه هستیم، در این شرایط بسیار نامساعد و آزاردهنده هیچ امر مطلقی نداریم که بگوییم همهی افراد منافع خود را به منافع جمع ترجیح میدهند؛ ممکن است خیلیها فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به فکر دیگران نباشند. افراد تحت تأثیر ساختارها دست به رفتار میزنند، در این میان هستند، انسان هایی که همچنان ایثار میکنند، در یک جامعهی سالم ساختارها آنقدر پویا و خلاق هستند که اگر رگههایی از این نوع نگاه و کنشهای دیگرخواهانه دیده شود باید آنها را تقویت کرد و اگر با تعداد کمی از این رفتارهای خیرخواهانه مواجه هستیم، باید با سیاستهای تشویقی و تنبیهی آن را گسترش دهیم. نگاهها باید جمعی باشد و نه فردی، باید این نوع رفتارهای انساندوستانه ارزشمند، تعداد بالایی داشته باشد. در گذشته در جامعهی ما روحیات با رنگ و بوهای مذهبی و دیگرخواهانه بیشتر بوده، شکی در آن نیست که چنین رفتارهایی دارای ارزش است و میبینیم که افرادی در جامعه کمبرخوردار هستند، ولی اوج بزرگواری و ایثار را از خود نشان میدهند …
… مسألهی مهم این است که چرا تعداد این افراد در جامعه کم است و خودخواهیها پررنگتر هستند و میبینیم که منافع فردی به منافع جمعی در برخی موارد ترجیح دارد. ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باید بهگونهای اثر کند که شاهد افزایش چنین رفتارهایی باشیم، چون کشور ما از پتانسیل تاریخی و فرهنگی در این خصوص برخوردار است، شاهد ابعاد مختلف ایثار در جامعه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ انتشار متن گفتوشنود احمد بخارایی با عمادالدین باقی پس از گذشت ۳ سال
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اعتماد از گفتوشنود #احمد_بخارایی با عمادالدین باقی در پروژهی «اصلیترین مسئلهی جامعهی ایران» به مناسبت روز جهانی #حقوق_بشر | منتشرشده در شمارهی ۴۸۱۴، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹
| پیشدرآمد روزنامهی اعتماد:
ابر مسئلهی ايران و رابطهاش با حقوق بشر
دكتر احمد بخارايی، #جامعهشناس در پروژهای بهدنبال يافتن پاسخ به پرسشی بنيادی دربارهی جامعهی ايرانی است و آن، اينكه «مهمترين مسئلهی جامعهی ايران چيست و مسئلهی اصلی جامعهی ايران كدام است؟» اهميت اين پرسش تا جايی است كه اين جامعهشناس را بر آن داشته تا با برخی ديگر از كارشناسان و #كنشگران_مدنی به گفتوگو بنشيند. آنچه در اين نشست مورد توجه بخارايی قرار گرفته، رابطهی «ابرمسئلهی ايران» است با «حقوق بشر» و در نتيجه برای بررسی اين نسبت، گفتوشنودی را با عمادالدين باقی، #حقوقدان و #كنشگر حقوق بشر انجام داده كه در ادامه میخوانيد:
| متن گفتوشنود:
#احمد_بخارایی: خیلی ممنون جناب آقای باقی كه امروز به ما وقت دادید، توفیقی است كه در خدمتتون باشیم. یك پرسش اصلی وجود دارد كه باعث شده است مزاحمتان شویم. به نظر شما اصلیترین مسئلهای كه در جامعهی امروز #ایران وجود دارد چیست؟ اصلیترین مسئله به نظر شمایی كه دانشآموختهی #جامعهشناسی هستید، در این حوزه تحصیل كردهاید، علوم را از زوایای مختلف مورد مطالعه و مداقه قرار دادهاید و اهل قلم هستید، به هر حال فراز و فرودهایی داشتهاید در دهههای گذشته، چیست؟ طبیعتاً پاسخ شما به این پرسش خیلی میتواند مورد توجه و شاید نقد قرار بگیرد.
#عمادالدین_باقی: ممنون از شما كه زحمت كشیدید و این طرح را كلید زدید. به نظرم این سؤال شما یك طوری به خال زدن است. درست است كه ظاهراً دنبال پاسخ نیست، دنبال یك سؤال است و میپرسد مسألهی اصلی چیست؟
میگویند: «حسن السؤال، نصف الجواب»، یعنی اگر بالاخره شما خود سؤال را بتوانید خوب به عمل بیاورید انگار نیمی از جواب را گرفتهاید. از این جهت به نظرم سؤال دقیقی است. ولی از آن سؤالات سهل و ممتنع است، یعنی ضمن اینكه به نظر میآید خیلی جواب روشنی دارد، از هر كسی در كوچه و خیابان بپرسید برایش یك پاسخ خواهد داشت، ولی پاسخش خیلی صعب و دشوار است و بسته به اینكه از چه كسی سؤال كنید جوابهای مختلفی میگیرید.
من فكر میكنم مشكلی كه الآن در این تحقیق شما وجود دارد، افتادن در دام رهیافتهای نظری است. ضمن اینكه من خودم اصولاً معتقدم تئوریها و نظریهها مثل نورافكن میمانند ولی در بعضی بحثها اگر محدود بشویم به این مباحث نظری، این طور بحثها وقتی رفت در فیلد همین مقولههای نظری و تئوریك، ممكن است نهایتاً بشود بحث مدرسهای یا تئوریك و خیلی جذابیت هم ندارد. حالا دیگر به هنر شما بر میگردد كه چطور نظرات را جمعبندی و كاربردیاش كنید.
برای پاسخ به سؤال، ما دو روش را میتوانیم داشته باشیم:
روش اول: روش تشخیص انتزاعی، قیاسی و كلنگر است كه ما یك مسأله اصلی را فرض میگیریم و بعد در پی شناسایی وجوه مختلف آن روان میشویم.
روش دوم: ما یك نگاه استقرایی داشته باشیم یا زنجیرهای از این معلولها را كه پیرامون آن هست بررسی كنیم و از طریق آنها پلهپله بالا برویم تا به مسألهی اصلی برسیم.
من ترجیح میدهم كه بیشتر این روش را دنبال كنیم. منتها در این روش ابتدا به ساكن مسائل «اصلی ـ فرعی» نمیشوند. مثلاً فرض كنید الان یكی از چیزهایی كه چه بسا در جامعه رویش دست میگذارند، #فقر است. فقر اكنون دامنهاش خیلی گسترده شده و در حال نابودی همه چیز است، ولی خود این فقر معلول عوامل دیگری است. چنانكه مثلاً در همین مقالهای كه چندی پیش در مورد فقر نوشته بودم، صورت مسأله را توضیح دادم ولی آخرش اشاره كردم كه بالاخره منشأ آن چیست؟ همهی حرفهایی كه گفتیم درست، ولی علتش كجاست؟ و خیلی سربسته اشارهای به علت شده بود یا برای مثال یكی دیگر از مسائلی كه امروز به وفور در #مطبوعات حتی در بخشهای حاكمیتی و در #مجلس مطرح است، رهبران كشور میگویند، تودهی #مردم هم میگویند؛ مسألهی فساد است. الآن هر جا بپرسید مهمترین مسأله چیست؟ قاعدتاً یكی از پاسخهایی كه فوری به شما خواهند داد، این است كه مهمترین مسأله «#فساد» است، چون فساد مثل موریانه دارد همه چیز را پوك میكند. نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی از درون دارد پوك و تهی میشود ولی خود همین … |👈 ادامه
| پخش ویدئو |
گفتوشنودهای دیگر این پروژه با:
| سعید مدنی | فرخ نگهدار | عطاءالله مهاجرانی |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اعتماد از گفتوشنود #احمد_بخارایی با عمادالدین باقی در پروژهی «اصلیترین مسئلهی جامعهی ایران» به مناسبت روز جهانی #حقوق_بشر | منتشرشده در شمارهی ۴۸۱۴، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹
| پیشدرآمد روزنامهی اعتماد:
ابر مسئلهی ايران و رابطهاش با حقوق بشر
دكتر احمد بخارايی، #جامعهشناس در پروژهای بهدنبال يافتن پاسخ به پرسشی بنيادی دربارهی جامعهی ايرانی است و آن، اينكه «مهمترين مسئلهی جامعهی ايران چيست و مسئلهی اصلی جامعهی ايران كدام است؟» اهميت اين پرسش تا جايی است كه اين جامعهشناس را بر آن داشته تا با برخی ديگر از كارشناسان و #كنشگران_مدنی به گفتوگو بنشيند. آنچه در اين نشست مورد توجه بخارايی قرار گرفته، رابطهی «ابرمسئلهی ايران» است با «حقوق بشر» و در نتيجه برای بررسی اين نسبت، گفتوشنودی را با عمادالدين باقی، #حقوقدان و #كنشگر حقوق بشر انجام داده كه در ادامه میخوانيد:
| متن گفتوشنود:
#احمد_بخارایی: خیلی ممنون جناب آقای باقی كه امروز به ما وقت دادید، توفیقی است كه در خدمتتون باشیم. یك پرسش اصلی وجود دارد كه باعث شده است مزاحمتان شویم. به نظر شما اصلیترین مسئلهای كه در جامعهی امروز #ایران وجود دارد چیست؟ اصلیترین مسئله به نظر شمایی كه دانشآموختهی #جامعهشناسی هستید، در این حوزه تحصیل كردهاید، علوم را از زوایای مختلف مورد مطالعه و مداقه قرار دادهاید و اهل قلم هستید، به هر حال فراز و فرودهایی داشتهاید در دهههای گذشته، چیست؟ طبیعتاً پاسخ شما به این پرسش خیلی میتواند مورد توجه و شاید نقد قرار بگیرد.
#عمادالدین_باقی: ممنون از شما كه زحمت كشیدید و این طرح را كلید زدید. به نظرم این سؤال شما یك طوری به خال زدن است. درست است كه ظاهراً دنبال پاسخ نیست، دنبال یك سؤال است و میپرسد مسألهی اصلی چیست؟
میگویند: «حسن السؤال، نصف الجواب»، یعنی اگر بالاخره شما خود سؤال را بتوانید خوب به عمل بیاورید انگار نیمی از جواب را گرفتهاید. از این جهت به نظرم سؤال دقیقی است. ولی از آن سؤالات سهل و ممتنع است، یعنی ضمن اینكه به نظر میآید خیلی جواب روشنی دارد، از هر كسی در كوچه و خیابان بپرسید برایش یك پاسخ خواهد داشت، ولی پاسخش خیلی صعب و دشوار است و بسته به اینكه از چه كسی سؤال كنید جوابهای مختلفی میگیرید.
من فكر میكنم مشكلی كه الآن در این تحقیق شما وجود دارد، افتادن در دام رهیافتهای نظری است. ضمن اینكه من خودم اصولاً معتقدم تئوریها و نظریهها مثل نورافكن میمانند ولی در بعضی بحثها اگر محدود بشویم به این مباحث نظری، این طور بحثها وقتی رفت در فیلد همین مقولههای نظری و تئوریك، ممكن است نهایتاً بشود بحث مدرسهای یا تئوریك و خیلی جذابیت هم ندارد. حالا دیگر به هنر شما بر میگردد كه چطور نظرات را جمعبندی و كاربردیاش كنید.
برای پاسخ به سؤال، ما دو روش را میتوانیم داشته باشیم:
روش اول: روش تشخیص انتزاعی، قیاسی و كلنگر است كه ما یك مسأله اصلی را فرض میگیریم و بعد در پی شناسایی وجوه مختلف آن روان میشویم.
روش دوم: ما یك نگاه استقرایی داشته باشیم یا زنجیرهای از این معلولها را كه پیرامون آن هست بررسی كنیم و از طریق آنها پلهپله بالا برویم تا به مسألهی اصلی برسیم.
من ترجیح میدهم كه بیشتر این روش را دنبال كنیم. منتها در این روش ابتدا به ساكن مسائل «اصلی ـ فرعی» نمیشوند. مثلاً فرض كنید الان یكی از چیزهایی كه چه بسا در جامعه رویش دست میگذارند، #فقر است. فقر اكنون دامنهاش خیلی گسترده شده و در حال نابودی همه چیز است، ولی خود این فقر معلول عوامل دیگری است. چنانكه مثلاً در همین مقالهای كه چندی پیش در مورد فقر نوشته بودم، صورت مسأله را توضیح دادم ولی آخرش اشاره كردم كه بالاخره منشأ آن چیست؟ همهی حرفهایی كه گفتیم درست، ولی علتش كجاست؟ و خیلی سربسته اشارهای به علت شده بود یا برای مثال یكی دیگر از مسائلی كه امروز به وفور در #مطبوعات حتی در بخشهای حاكمیتی و در #مجلس مطرح است، رهبران كشور میگویند، تودهی #مردم هم میگویند؛ مسألهی فساد است. الآن هر جا بپرسید مهمترین مسأله چیست؟ قاعدتاً یكی از پاسخهایی كه فوری به شما خواهند داد، این است كه مهمترین مسأله «#فساد» است، چون فساد مثل موریانه دارد همه چیز را پوك میكند. نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی از درون دارد پوك و تهی میشود ولی خود همین … |👈 ادامه
| پخش ویدئو |
گفتوشنودهای دیگر این پروژه با:
| سعید مدنی | فرخ نگهدار | عطاءالله مهاجرانی |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
#اصلیترین_مسئلهی_جامعهی_ایران
👈بخش ۱: گفتوشنود با عمادالدین باقی
🗓 پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
حدود یک و نیم سال قبل در آبان ۱۳۹۶ به ذهنم رسید که یک رشته گفتوشنود چالشی با بزرگان #سیاست و اندیشهورزی در مورد این پرسش داشته باشم: «اصلیترین مسئله در جامعهی…
👈بخش ۱: گفتوشنود با عمادالدین باقی
🗓 پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
حدود یک و نیم سال قبل در آبان ۱۳۹۶ به ذهنم رسید که یک رشته گفتوشنود چالشی با بزرگان #سیاست و اندیشهورزی در مورد این پرسش داشته باشم: «اصلیترین مسئله در جامعهی…
| #درنگ | پاییز #پژوهش
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
🖋 #احمد_بخارایی:
میگویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خواندهاند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنیبخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشستهاست! امروز چه شدهاست که سایهها، «آفتاب» را به بند کشیدهاند؟ چه شدهاست که دلمان از غم و سرمان از درد آکنده شدهاست؟ چرا امروز، «پژوهش»، پنج پاره شده و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رفستیزی، میدان گرفته و سطحینگری گسترده شده و «و»حشت از رأی قاضیهای حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»یچ آذرخشی، نویدمان نمیدهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواختهمیشود؟ میخواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گرانسنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهشگران به چالش کشیدهشوند و پژوهشگری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر میکنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ بردهاند و در پای سنّت کور، قربانی کردهاند تا در سایهاش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علمستیز بپردازند بیهوده است. یک صغیر، چگونه میتواند از معانی عالی درکی داشتهباشد؟ چرا صغیر ماندهایم؟ میخواستم به روش پژوهش #جامعهشناس و #مردمشناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعهشناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روشهای ترکیبی متشکّل از تئوری، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها میتواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانهای بر روی آب» و «خانهای با در باز» به ترتیب از #ازدواج مشوّش «موقت» و ازدواج مسئلهساز «سفید» مبتنی بر پژوهشهایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر میکنم و پیشتر نمیروم و بیشتر نمیگویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضیهایش. اینان اندیشه را به مسلخ بردهاند. میخواستم از لزوم رسوخ به لایههای زیرین سطحها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمولشان در پژوهشهای اصیل به نقل از انسانشناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش میکنم: چه سودی دارد در جامعهای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهشگری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش میرود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و همچنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت میکند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمیاندیشند و ذوب در #ولایت نشدهاند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شدهاست»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلولبندها بزرگ نشدهاند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهشگران و روشنفکران آزاداندیش در این دیار سنّتمحور از نوع تحرّکناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبهها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ میبرد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نامهای خانمها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاههای آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب میکنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیتشناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقهای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقالهاش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دستگیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
🖋 #احمد_بخارایی:
میگویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خواندهاند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنیبخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشستهاست! امروز چه شدهاست که سایهها، «آفتاب» را به بند کشیدهاند؟ چه شدهاست که دلمان از غم و سرمان از درد آکنده شدهاست؟ چرا امروز، «پژوهش»، پنج پاره شده و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رفستیزی، میدان گرفته و سطحینگری گسترده شده و «و»حشت از رأی قاضیهای حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»یچ آذرخشی، نویدمان نمیدهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواختهمیشود؟ میخواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گرانسنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهشگران به چالش کشیدهشوند و پژوهشگری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر میکنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ بردهاند و در پای سنّت کور، قربانی کردهاند تا در سایهاش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علمستیز بپردازند بیهوده است. یک صغیر، چگونه میتواند از معانی عالی درکی داشتهباشد؟ چرا صغیر ماندهایم؟ میخواستم به روش پژوهش #جامعهشناس و #مردمشناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعهشناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روشهای ترکیبی متشکّل از تئوری، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها میتواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانهای بر روی آب» و «خانهای با در باز» به ترتیب از #ازدواج مشوّش «موقت» و ازدواج مسئلهساز «سفید» مبتنی بر پژوهشهایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر میکنم و پیشتر نمیروم و بیشتر نمیگویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضیهایش. اینان اندیشه را به مسلخ بردهاند. میخواستم از لزوم رسوخ به لایههای زیرین سطحها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمولشان در پژوهشهای اصیل به نقل از انسانشناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش میکنم: چه سودی دارد در جامعهای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهشگری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش میرود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و همچنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت میکند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمیاندیشند و ذوب در #ولایت نشدهاند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شدهاست»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلولبندها بزرگ نشدهاند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهشگران و روشنفکران آزاداندیش در این دیار سنّتمحور از نوع تحرّکناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبهها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ میبرد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نامهای خانمها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاههای آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب میکنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیتشناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقهای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقالهاش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دستگیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ نشست «عروسهای مرده در فضای مجازی» (#سحر_تبر و دیگران)
| میهمانان:
دکتر شیرین ولیپوری
دکتر محمود رئوفی
دکتر فردین علیخواه
سارا باقری
محمد زینالی
| مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ: دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| میهمانان:
دکتر شیرین ولیپوری
دکتر محمود رئوفی
دکتر فردین علیخواه
سارا باقری
محمد زینالی
| مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ: دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
نشست عروسهای مرده در فضای مجازی
| موضوع: بررسی ابعاد صدور حکم دادگاه #سحر_تبر
| میهمانان:
شیرین ولیپوری، محمود رئوفی، فردین علیخواه، سارا باقری، محمد زینالی
| مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن #جامعه_شناسی ایران (گروه مسائل و #آسیبهای_اجتماعی)
🗓 تاریخ: دوشنبه ۱ دی…
| میهمانان:
شیرین ولیپوری، محمود رئوفی، فردین علیخواه، سارا باقری، محمد زینالی
| مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن #جامعه_شناسی ایران (گروه مسائل و #آسیبهای_اجتماعی)
🗓 تاریخ: دوشنبه ۱ دی…
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ نشست «عروسهای مرده در فضای مجازی» (#سحر_تبر و دیگران) | میهمانان: دکتر شیرین ولیپوری دکتر محمود رئوفی دکتر فردین علیخواه سارا باقری محمد زینالی | مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی | برگزارکننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی) …»