جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.92K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
| #درنگ | پاییز #پژوهش

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

🖋 #احمد_بخارایی:

می‌گویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خوانده‌اند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنی‌بخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشسته‌است! امروز چه شده‌است که سایه‌ها، «آفتاب» را به بند کشیده‌اند؟ چه شده‌است که دل‌مان از غم و سرمان از درد آکنده ‌شده‌است؟ چرا امروز، «پ‌ژوه‌ش»، پنج پاره شده‌ و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رف‌ستیزی، میدان گرفته و سطحی‌نگری گسترده شده و «و»حشت‌ از رأی قاضی‌های حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»‌یچ آذرخشی، نویدمان نمی‌دهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواخته‌می‌شود؟ می‌خواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گران‌سنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهش‌گران به چالش کشیده‌شوند و پژوهش‌گری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر می‌کنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ برده‌اند و در پای سنّت کور، قربانی کرده‌اند تا در سایه‌اش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علم‌ستیز بپردازند بی‌هوده است. یک صغیر، چگونه می‌تواند از معانی عالی درکی داشته‌باشد؟ چرا صغیر مانده‌ایم؟ می‌خواستم به روش پژوهش #جامعه‌شناس و #مردم‌شناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعه‌شناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روش‌های ترکیبی متشکّل از تئوری، داده‌های آماری، عکس‌ها و مصاحبه‌ها می‌تواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانه‌ای بر روی آب» و «خانه‌ای با در باز» به ترتیب از #ازدواج‌ مشوّش «موقت» و ازدواج مسئله‌ساز «سفید» مبتنی بر پژوهش‌هایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر می‌کنم و پیشتر نمی‌روم و بیشتر نمی‌گویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضی‌هایش. اینان اندیشه را به مسلخ برده‌اند. می‌خواستم از لزوم رسوخ به لایه‌های زیرین سطح‌ها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمول‌شان در پژوهش‌های اصیل به نقل از انسان‌شناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش می‌کنم: چه سودی دارد در جامعه‌ای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهش‌گری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش می‌رود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و هم‌چنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت می‌کند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمی‌اندیشند و ذوب در #ولایت نشده‌اند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شده‌‌است»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلول‌بندها بزرگ نشده‌اند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهش‌گران و روشن‌فکران آزاداندیش در این دیار سنّت‌محور از نوع تحرّک‌ناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبه‌ها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ می‌برد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نام‌های خانم‌ها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاه‌های آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب می‌کنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقه‌ای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقاله‌اش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دست‌گیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #سلبریتی‌زدگی تابع #روحانیت‌زدگی

🗓 سه‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی پی‌آمدهای سلبریتی‌زدگی جامعه در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و سید جواد میری | منتشرشده در شماره‌ی ۵۹۹۵، سه‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👉 (آن‌چه چاپ و منتشر شده)

| شنیداری 👉

متن کامل این مصاحبه (که تنها بخشی از آن منتشر شد!) 👇

پرسش روزنامه‌نگار آفتاب یزد (خانم شوق‌الشعرا):
در چند وقت اخیر و به ویژه در دوره کرونا با واقعیت‌های جدیدی از زندگی سلبریتی‌ها آشنا شدیم. اینها در مورد خیلی چیزها نظر می‌دهند و از آن‌ها هم استقبال می‌شود. چرا در جامعه ما این اتفاقات میفتد و چرا جامعه ایرانی همواره بستری برای سوء استفاده قشرهای مختلف بوده؟

پاسخ احمد بخارایی:
پرسش مهمی است. هر پدیده‌ای را مثل یک حلقه از یک زنجیر، اگر فقط در حد خودش به آن بپردازیم و به حلقه‌های قبل و قبل‌تر و حلقه‌های بعد و بعدتر توجه نکنیم، نمی‌توانیم تحلیل درست و جامعی ارائه بدهیم. به همین دلیل در جامعه هم می‌بینیم که چقدر راجع به این مسائل گفتگو می‌شود و این موضوعات تکرار می‌شود از جمله همین موضوع سلبریتی‌زدگی که سال‌هاست گفته و تکرار می‌شه اما هم‌چنان این موضوع، بازتولید شده. به اسم #روان‌شناس یا #جامعه‌شناس یا #روشنفکر حرف‌های زیادی در مسيله سلبریتی‌زدگی گفته‌شده ولی عملا آن پدیده همچنان در جامعه بازتولید می‌شود. از سوی دیگر گفته‌ها هم به صورت کلی تکرار می‌شود. تلاش من این است که در یک سطح وسیع‌تر و در متن بزرگ‌تری این موضوع را ببینم.  خمیر مایه و عنصر محتوایی سلبریتی‌زدگی یا شخص‌زدگی- که به غلط برخی می‌گویند: شخصیت‌زدگی، اینجا بحث «مصداق» است- چیزی به اسم «تقلید» است. تقلید در #فرهنگ ما ریشه دینی دارد. از سوی دیگر هرچقدر که سلبریتی‌زدگی در یک #جامعه بیشتر شود، انسان احساس می‌کند که با تفکر ضدیت دارد و این دو در یک جا جمع نمی‌شوند. پیامد سلبریتی‌زدگی انفعال در مقابل فعال بودن و کنشگری است و افراد به جای اینکه عقلانی شوند احساساتی می‌شوند. وقتی که انفعال و احساساتی شدن در یک جامعه گریبان اعضا را بگیرد آن جامعه بیمار خواهد بود. این موضوع سلبریتی‌زدگی یک موضوع بسیار بزرگ و قدیمی است. حالا امروز نظر شما جلب شده به فلان ورزش‌کار، فلان هنرمند در مورد فلان موضوع مثلا #کرونا و #واکسن و غیره. من توجه شما را به سه زاویه دید جلب می‌کنم در سه سطح: خُرد، میانه و کلان. در «سطح خُرد» من اینطور می‌بینم که این پدیده شخص‌زدگی در فرهنگ ما در قالب #اعتقادات_دینی ما ریشه دیرینه دارد. از زمانی که پدیده «#عصمت» و #معصومیت ظهور می‌کند و اشخاص در اوج قرار می‌گیرند این داستان شروع می‌شود و ادامه پیدا می‌کند و در بستر زمان می‌غلطد تا زمان اکنون که در قالب مقام ویژه یک #مرجع_تقلید یا رهبر بازتولید می‌شود. این تا جایی ادامه پیدا می‌کند که مفسران و #مبلغان_دینی به خودشان اجازه می‌دهند که مثلا اگر سیل یا زلزله می‌آید این را ناشی از گناه کردن افراد جامعه قلمداد می‌کنند. عده‌ای هم زیر این چتر قرار می‌گیرند و زیر این پرچم سینه می‌زنند. این بستر تاریخی را که نشان از عمق و گستردگی دارد نباید از نظر پنهان کنیم. همه ما بازتولید و بازتعریف یک فرهنگ کهن هستیم. وقتی #رهبر کشور ما در مورد نخریدن واکسن از کشورهای #انگلیس یا #آمریکا دستوری صادر می‌کند و به حوزه #علم وارد می‌شود پس این اجازه را هم یک #سلبریتی به خودش می‌دهد که او هم به حوزه‌ای که تخصص ندارد وارد شود. حالا سلبریتی ممکن است #هنرمند یا #ورزش‌کار یا چیز دیگری باشد و دیگر فرقی نمی‌کند. وقتی یک #مرجع_دینی به حوزه علم وارد می‌شود در نقطه مقابل هم باید انتظار داشته باشیم کسی که معروف است بدون اینکه تخصصی داشته باشد حرفی بزند که امروز مورد تعجب ما واقع شود و بپرسیم که چرا سلبریتی‌ها در هر حوزه‌ای به خودشان اجازه ورود می‌دهند؟ … |👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |