جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)

🗓 چهار‌شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران

🖋
#احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ در شطحیات (۲) گفته‌بودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفه‌ی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحران‌‌آفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانون‌مندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفه‌ی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هم‌وزن همه‌ی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیش‌تر توضیح دهم.

۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیده‌ای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و هم‌چنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهر‌ها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را می‌نمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومت‌مداری در ایران با روند #جهانی‌شدن ناساز است.

۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده می‌شود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفته‌اند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده می‌شود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شده‌اند.

۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیم‌سازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسه‌ها را همچنان ارتقاء می‌بخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصص‌محوری» از ترس «تعهد‌محوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کم‌اعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفاده‌ی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخ‌گذشته، شده است.

۲ـ۴ـ به اعتبار پی‌آمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلی‌ها را می‌فشارد در صحنه‌های خالی از محتوا مانند رأی‌دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بی‌کاری بالاست و آزار‌دهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانش‌گاه‌ها، سست و کم‌مایه‌اند،
ـ زندان‌ها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرم‌اند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله می‌شود تا هم‌چنان با کنکاش حوزه‌ی خصوصی، مدار فکری کنش‌گران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آن‌چه هست» (با فرض خوب‌بودن نسبت به برخی کشور‌های کم‌تر توسعه‌یافته) رو به افزایش است.

۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. می‌خواهم بگویم نیمی از این موارد (هشت‌و‌نیم شاخص!) کفایت می‌کند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همه‌ی این موارد هفده‌گانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیش‌کش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز می‌گویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعه‌ای باتلاقی می‌آفریند که حاکمیت هر قدر هم خیر‌خواهانه هر توافق‌نامه‌ای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل می‌شود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۹)

🗓 چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

خوابِ ما: #کیف‌قاپی!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ یکی از عزیزانی که این شطحیات را دنبال می‌کند و از جمله‌ی صاحبان #اعتقاد_دینی هم هست برایم نوشت: «شرایط اجتماعی امروز چنان شده که رمق و انگیزه‌ی هیچ کاری را ندارم و نیمی از انرژی و زمان مفیدم به این می‌گذرد که بتوانم نسبت به وقایع پیرامون، خودم را توجیه و آن‌ها را تفسیر کنم. باورتان می‌شود در یک ماه گذشته در محله‌ای که زندگی می‌کنیم دو کیف‌قاپی خشن برای خانمم و خواهر خانمم اتفاق افتاده؟ یعنی اول کتک می‌زنند و بعد کیف و گوشی را بر می‌دارند. چه کسی پاسخ‌گوی این حس #ناامنی و #ترس و آسیب فیزیکی خواهد بود؟»!

۲ـ ساده بگویم: مادر همه‌ی مشکلات در همه جا «#بی‌کاری» است. پدر مشکلات، «کم‌گرایشی» به «#نظام_حکم‌رانی» است. ما در ایران با هر دو عامل دست به گریبانیم. داستان این نیست که فعلاً «#تحریم» هستیم و اگر آزاد شویم مشکلات، حل خواهد شد چرا که آن زمانی که تحریم نبودیم باز هم نرخ بیکاری، سیر صعودی داشت. از سوی دیگر چون توزیع عادلانه‌ی فرصت‌ها از ابتدای دوره‌ی سازندگی در زمان جناب #هاشمی_رفسنجانی تاکنون نداشته‌ایم (و قبل از آن هم که همه سرشان گرم بود به #دیگر‌کشی در داخل و سپس در #جنگ با عراق) این امید وجود ندارد که در شرایط توزیع ناعادلانه‌ی فرصت‌ها (بخوانید: توزیع فرصت‌ها بین برخی از #مؤمنین علی‌الباطن و بسیاری از متظاهرین) نرخ بیکاری کاهش پیدا کند. از سوی دیگر همین مرزبندی بین خودی و غیر خودی، آشفته‌بازاری درست کرده که آن «گرایش» و اعتقاد به نظام حکم‌رانی را با بحران عمیق مواجه ساخته است.

۳ـ #جامعه، پریشان‌احوال است پس برای پاسخ‌گویی به نیازهای اولیه و ثانویه، بسیاری از مجرمان مجبور به ارتکاب مجدد #جرم هستند و کیف‌قاپی‌ها افزون خواهدشد. از یک سو به نظر می‌رسد اینک بسیاری از «ناهنجاری‌ها»، «#هنجار» شده‌اند و دشوار است جامعه از کاری که عادت کرده است دست بشوید و #ترک_اعتیاد کند! پس جرایم، تکرار خواهند شد (خوشا به حال منادیان #انقلاب که هنوز می‌گویند مرغ یک پا دارد و خود را توجیه می‌کنند!). از دیگر سو، چون کم‌تر قادر به تحلیل جامعه‌شناختی کلان‌نگر نسبت به وقایع و #مسائل_اجتماعی پیرامون‌مان هستیم و حتی #روشن‌فکران دین‌مدار هم کم‌تر راضی می‌شوند که بپذیرند الگوهای کهن رفتاری و فکری مذهبی در قرن نوین و حتی در قرون گذشته پاسخ‌گو نیستند و نبوده‌اند مرتب سعی می‌کنیم توجیه کنیم. فلذا هنوز به #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ دل بسته‌ایم که اگر فلان #اصلاح‌طلب_حکومتی تأیید صلاحیت شود چه‌ها که نخواهد شد! نهایت این‌که ما خود «مسئول» حس ناامنی و ترس‌مان هستیم.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #فقر_اقتصادی، #فقر_اجتماعی و دیگر انواع #فقر را به همراه آورده است و به دنبالش: #فروپاشی_اجتماعی!

🗓 چهارشنبه ۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی گسترش زنجیره‌ی فقر در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و مصطفی اقلیما | منتشرشده در چهارشنبه ۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۴

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… این موضوع مهمی است که حدود ۵۰ درصد زیر #خط_فقر هستند اما فقر نسبی در کشور بیش‌تر از این است و وقتی در کلان‌شهری مانند تهران حقوق ماهانه باید بالای ۱۰ میلیون تومان باشد تا بتوانید یک زندگی نسبی داشته باشید و وقتی حقوق افراد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است این یعنی #فقر_مطلق

… فقر اقتصادی همواره فقر اجتماعی، #فقر_سیاسی و #فقر_فرهنگی را نیز در بر خواهد داشت چرا که این ها حلقه‌های یک زنجیره هستند و فقط در ذهن #جامعه، تفکیک می‌شوند. در بسیاری از سخن‌رانی‌ها و یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها بارها توضیح داده‌شده که علت‌های فقر چیست اما چه سود!

… وقتی یک #نظام_سیاسی در جامعه‌ای، «قدرت‌محور» باشد و برای حفظ #قدرت، استراتژی‌های اقتصادی نادیده گرفته شود مثل #سرمایه‌گذاری_خارجی به معنای عام که در کشور با مشکل روبه‌رو است و این‌که سرمایه‌گذار حاضر نیست در ایران #سرمایه‌گذاری کند و نیز سرمایه‌های مادی و غیرمادی، فراری از کشور هست بنابراین تولید با مشکل رو‌به‌رو خواهد شد و پیامدش، بحران #اشتغال، #بی‌کاری یعنی فقر است. با تولید نیم‌بند نمی‌شود اقتصاد کشور را درست کرد و عملاً ایران یک کشور مصرف‌گرا است که با #بحران_اشتغال روبه‌رو است …

… کنترل تورم بر اساس تقاضا و عرضه باید باشد … عناصر مؤثر بر تولید با زد و بندهای سیاسی و #ایدئولوژیک مرتبط است و از سوی دیگر بیش‌تر کالاهای اساسی وارداتی است … تقاضای طبقات کم‌درآمد نسبت به عرضه، کاهش شدید پیدا کرده‌است. تولید و توزیع کالاها با عدم توازن در کشور روبه‌رو است. دم‌دستی‌ترین راه کنترل #تورم، وجود نقدینگی است که پی‌آمدش می‌تواند افزایش حقوق باشد … افزایش #مالیات هم در کشورهای نظام‌مند، نقش کلیدی در افزایش نقدینگی و کاهش فاصله‌ی طبقات ایفا می کند اما در جامعه‌ی ما که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم و حتی نفت‌مان را خام‌فروشی می‌کنیم و در ازای آن کالای مورد نیازی را دریافت می‌کنیم که با همان نفت تولید می‌شود سخن از مالیات و افزایش نقدینگی و تولید، بیهوده است …

… روی کاغذ، #اقتصاد را می‌توان درست کرد مانند زمینی که خاک نامرغوب دارد و آب ندارد و بخواهیم بذری در آن بکاریم. همه می‌دانند که اول باید خاک را اصلاح کنیم و آب را با راهکار مناسب به آن زمین برسانیم و تمام این راهکارها شدنی است اما روی کاغذ! بهتر کردن وضع اقتصادی در یک اقتصاد ناسالم درست‌شدنی نیست. اقتصاد توام با زد و بند، سالم نیست …

…  وقتی ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و ۱۵ درصد مردم در طبقه‌ی متوسط و ۵ درصد مردم #ثروتمند هستند و در جامعه‌ای که افراد متوسط آن نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند، نمی‌توان آن را جامعه‌ نامید. در حال حاضر کشور ما #دوقطبی شده است و این دوقطبی، فروپاشی اجتماعی را به همراه آورده‌است …

… با راهکارهایی مانند یارانه، کمک معیشتی، کمک‌هایی مانند برنج و مرغ و قیمت‌گذاری دستوری، نمی‌توان جامعه را از خطر فقر نجات داد چرا که این راهکارها موقتی بوده و فایده‌مند نیست …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |

🗓 پنج‌شنبه ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی معیشت مردم و انتخابات در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۸

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمی‌زنند و احساس می‌شود که تذکر نسبت به اوضاع اسف‌بار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقه‌ی زبان آن‌هاست. آن‌ها اعم از راست و چپ و میانه‌رو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. این‌ها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشه‌ای ندارند. این‌ها نمی‌فهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهک‌های ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …

… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناح‌های سیاسی است و همه‌ی این‌ها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آن‌ها نقش داشته‌اند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بی‌کاری، محصول سیاسی‌بازی جریان‌های حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همه‌ی آن‌ها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بوده‌است مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکل‌گیری نظام #سرمایه‌داری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …

… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصله‌ی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین می‌شود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند می‌خورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …

… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …

… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته می‌شود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهک‌های ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمی‌کنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زباله‌گرد و آن #زن #تن‌فروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع می‌سوزد در این دو دهک واقع است …

… همه جا تبعیض است از کارخانه و دست‌مزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه‌ راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناح‌ها هستند و حرفی برای گفتن دارند …

روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفت‌وگو با شبکه‌های خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفت‌و‌گو نکنم. به ایشان گفتم آن‌چه من می‌گویم تحلیل‌ها از جامعه‌ای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیل‌های اجتماعی را بگیرند خودشان و خانواده‌شان هم آسیب خواهند‌دید و نیز گفتم در جامعه‌ای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روز‌نامه‌هایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرف‌مان را بزنیم؟ آیا خفه‌خوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهد‌کرد؟!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت می‌کنم زیرا تحقیر شدم! |

🗓 سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی خشونت در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۲۳

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

🔍 روزنامه‌ی آفتاب یزد گفت‌و‌گویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه می‌کنید. به نظر می‌رسد بخش‌های ویژه‌ای از گفت‌و‌شنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصه‌ای از بخش‌هایی که در روزنامه منتشر «نشد» را این‌جا می‌آورم و سپس دعوت می‌کنم که فایل شنیداری را اگر علاقه‌مند بودید بشنوید:

… ما و جامعه‌ی ما در کلاس اول گیر کرده‌ایم و سال‌هاست گفته می‌شود که ۲ ضرب در ۲ می‌شود چهار! این تکرار‌ها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خسته‌گی و هزینه‌بری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …

… جامعه‌ی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا می‌زند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی می‌شود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز می‌شود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنه‌ی وسیع سلیقه‌ها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیده‌های نوظهور، کُپ می‌کند و مجبور می‌شود برای برون‌رفت از بن‌بست‌ها، یا #خشونت‌ورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمی‌تواند دیالوگ کند و سریعاً خشم‌‌ناک می‌شود یا به گوشه‌ای می‌خزد …

#دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفت‌و‌گو با آن‌ها ندارد همان‌گونه که چند روز قبل سخن‌گوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأی‌دهنده‌ها در #انتخابات_ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمی‌شود»، ببینید به این واضحی، سخن‌گوی #حاکمیت می‌گوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا می‌خواهیم گفت‌و‌گو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشم‌ناک نشویم؟ …

#هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقب‌مانده‌ی #هویت_دینی و #مذهبی نمی‌گنجد …

#خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاق‌های رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بی‌کاری، #فرد‌گرایی، خود‌خواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسان‌های ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانه‌ی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیب‌پذیر در جامعه، #انسداد_رسانه‌ای در رسانه‌ی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیب‌های_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر می‌رسد برگشت‌ناپذیر شده‌ایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعت‌مان افزوده‌می‌شود …

#طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفته‌اند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروت‌های نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبخت‌تر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقه‌ی کم‌درآمد و فقیر شده‌اند. آیا نمی‌بینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …

… ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما «#هنجار» شده و ماهم بی‌تفاوت شده‌ایم و این هم از نشانه‌های بارز فروپاشی اجتماعی است …

… از صدر تا ذیل #دروغ می‌گویند و #دروغ‌گویی جنبه‌ی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیس‌جمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امن‌ترین جا برای #سرمایه‌گذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیش‌تر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …

… ما در کف خیابان‌ها به همراه دانشجویان‌مان #جامعه‌شناسی می کنیم. ما از وقایع خبر می‌دهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکرده‌ایم. حالا می‌آیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که با شبکه‌های بیرونی گفت‌وگو نکنیم. مگر می‌شود آلودگی‌ها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد‌ کرد؟ آیا روزنامه‌ها آزادند که حرف‌های ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور می‌شوند که خیلی حرف‌ها را منتشر نکنند و این هم نمونه‌ای است از آن‌ها که دارید می‌خوانید …

… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازه‌ی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیس‌جمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیس‌جمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیس‌جمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیس‌جمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فشار عوامل عینی و انتخاب درونی از عوامل کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران متلاطم

| سه‌شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی تلویزیون بیبی‌سی فارسی با احمد بخارایی (#جامعه‌شناس) درباره‌ی گزارش رسمی کاهش نرخ رشد جمعیت در #جامعه | پخش شده در برنامه‌ی خبری ساعت ۵ عصر، دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/13XClZP9zfaUKia_7f0thznou_CxfwwKx/view?usp=drivesdk

| فایل ویدئویی:👇
https://youtu.be/uAMoS4C2VAg

| #احمد_بخارایی: گفت‌و‌گوی کوتاهی با تلویزیون بیبی‌سی فارسی در خصوص علل روند کاهشی شدید نرخ رشد جمعیت در ایران داشتم و به برخی از مواردی که الان می‌خوانید اشاره کردم:

ـ #نرخ_رشد_جمعیت ایران در سال ۱۳۹۰ برابر ۱/۲۹ درصد و در سال ۱۳۹۵ برابر ۱/۲۴ درصد با تغییر بسیار اندک اما در سال ۱۳۹۹ برابر ۰/۶ درصد با سیر نزولی شدید نسبت به سال ۹۵ به میزان بیش از پنجاه‌درصد کاهش نسبت به پنج سال قبلش و احتمال منفی شدن نرخ رشد جمعیت و #کاهش_جمعیت طی ۲ یا ۳ سال آینده،

ـ افزایش دو برابری نرخ #طلاق طی ۱۰ سال اخیر تا میزان ۳۳ درصد ازدواج‌ها در سال ۹۹،

ـ حدود ۵۰۰۰۰۰ #سقط_جنین غیر قانونی سالانه در ایران بنا به گفته‌ی رئیس انجمن ژنتیک ایران،

ـ وجود دو دسته عوامل اثر‌گذار بر کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران ۱۴۰۰: ۱ـ عوامل سلبی و بازدارنده و ۲ـ عوامل ایجابی و تحقق‌یافته. دسته‌ی اول شامل «عوامل سلبی» دارای دو جنبه‌ی ذهنی (فردی) و عینی (جمعی) است. «جنبه‌ی ذهنی»، نگرش نسبت به آینده است یعنی بنا به «جنبه‌ی سلبی»، #امید به آینده در حد مطلوب «نیست». حالا یک فرد «مؤمن» ممکن است بنا به توکلاتی که دارد به واقعیات اجتماعی پشت کند و برای خود و برای ذهنش، امیدآفرینی کند که بحث دیگری است! «جنبه‌ی عینی» در میان عوامل سلبی دارای سه بخش است: الف ـ افزایش مشکلات اقتصادی (نبود رفاه)، ب ـ درآمد ناکافی و #بی‌کاری، پ ـ دست نیافتن به استانداردهای زندگی. دسته‌ی دوم شامل «عوامل ایجابی» دارای سه وجه است: الف ـ وجه «جنسیتی» مشمول تشدید حس مالکیت #زن نسبت به تن خود، ب ـ وجه «معرفتی» مشتمل بر تشدید آگاهی و درک نسبت به مسئولیت‌های #فرزندآوری با توجه به پیچیدگی‌های جهان بیرون، پ ـ وجه «جهان‌بینانه» شامل لزوم ایجاد فرصت گفت‌و‌شنود با «خود» و لزوم خلوت با خود در جهت «معنابخشی» به جهان پیرامون به دنبال تشدید شکاف‌های فرهنگی ـ اجتماعی بین نسلی. بر این اساس با رخ‌نمایی #رفاه_اقتصادی (در شقّ ایده‌آل که با جامعه‌ی ما فاصله‌ی زیادی دارد!)، نهایتاً عوامل مندرج در دسته‌ی نخست دچار تغییر شوند و نرخ رشد جمعیت اندکی افزایش یابد اما عوامل دسته‌ی دوم (ایجابی) با انشاء و #قانون و فشار از صحنه بیرون نخواهند رفت.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سیاست‌گذاری در گردونه‌ی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران

| یک‌شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی اقتصادی «آینده‌نگر» با #احمد_بخارایی، درباره‌ی «چالش‌های سیاست‌گذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شماره‌ی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه به‌دوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسان‌ها و سرمایه‌ها)

| خواندن گفت‌وگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view

| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf

| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم‌،

۱ـ «#سیاست‌گذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاست‌گذار» است. شخص سیاست‌گذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعه‌ی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد می‌کند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکل‌گیری ذهن‌های فعّال نبوده‌ایم …

۲ـ وجه دوم «سیاست‌گذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزه‌ی سیاست‌هاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …

۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاست‌گذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …

۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که می‌گویند ۳ عنصر در موضوع «نقش‌آفرینان در سیاست‌گذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خرده‌نظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیم‌گیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقش‌آفرینان از «ساعت شنی» استفاده می‌کند؟ او می‌خواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همه‌ی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیم‌گیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیم‌گیران زیادند، سلیقه‌ها زیادند، خودی‌ها تصمیم‌گیران باندی‌ای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه رانده‌اند …

۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیم‌های بی‌مبنا که در بالا اتخاذ شده‌اند وقتی می‌خواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی می‌افتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان می‌رسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمی‌گرداند و ۱۸۰ درجه می‌چرخاند و این تصمیمات بی‌مبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار می‌گیرند و تکرار ‌می‌شوند. ساعت شنی که می‌چرخد، یعنی تکرار سیاست‌های ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعه‌ی ما را گرفته‌است …

۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکم‌رانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاست‌بازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاست‌گذاران نوع سوم که در ایران به سر می‌برند منفک از واقعیت‌های اجتماعی «تصمیم‌بازی» می‌کنند به جای «تصمیم‌سازی» …

۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پی‌آمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بی‌کاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئله‌ی #خودکشی قابل مشاهده است …

۸ـ جامعه‌ای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرط‌بندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| «اخراج و فرار انسان‌ها از ایران یا جذب نخبگان، کدام‌یک؟!»

| یک‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «شرق» با احمد بخارایی درباره‌ی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431

| #احمد_بخارایی: به نظر می‌رسد عوامل دفع از کشور که در این سال‌ها از سوی دولت‌ها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دو‌برابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهان‌گرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصت‌ها استفاده بیش‌تری داشته باشند و از دیدگاه #ملی‌گرا اگرچه همه افراد وطن‌شان را دوست دارند و می‌خواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیش‌تری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب می‌کنند. وقتی شنیده می‌شود بیش از دو‌سوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شده‌اند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان می‌دهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.

عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بی‌کاری، دست‌مزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادی‌های اجتماعی مطرح می‌شود و افزود: مهاجرت، پدیده‌ای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر می‌شود، اما زندگی‌کردن را به تنها زنده‌بودن ترجیح می‌دهد و فرار می‌کند.

آخرین آماری که از نظر‌سنجی رصدخانه‌ی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانی‌ها علاقه‌مند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر می‌رسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکت‌کننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمده‌ی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل می‌دهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایه‌های انسانی هستند.

زندگی و شرایط روزمره‌ی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجی‌ها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیان‌مان به‌خوبی می‌بینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.

ضرر مالی سالانه‌ی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجه‌ی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه این‌ها خسارت‌های مادی و قابل اندازه‌گیری است؛ وقتی می‌شنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبت‌شده از سوی متولدان بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی می‌بریم. این موضوع محصول فراری‌دادن مغزها است که یکی از شاخص‌های «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بسته‌ی #ایدئولوژیک دارد و نمی‌توان در کوتاه‌مدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.

موجی که برای بازنشسته‌کردن استادان در دهه‌ی ۸۰ رخ داد، یک بار در دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای #احمدی‌نژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاه‌ها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمده‌اند و به بهانه‌ی #غرب‌ستیزی و پاک‌کردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غرب‌زده، دست به اخراج و #بازنشسته‌سازی اجباری می‌زنند و این یعنی عقب‌گرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سال‌ها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمی‌شود و بیش از قبل باعث پراکنده‌شدن سرمایه‌های انسانی خواهد شد.

t.me/dr_bokharaei

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| صعود آمار انحرافات و آسیب‌های اجتماعی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!

| دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی پایگاه خبری «تجارت‌نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی افزایش جرایم در دهه‌ی ۱۳۹۰ | منتشر شده در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/افزایش-جرایم-و-آسیب-های-اجتماعی-اسفند-1401

| #احمد_بخارایی:
ـ در ابتدا باید بدانیم هر پدیده اجتماعی اعم از مثبت و منفی را در چه سطحی می‌خواهیم بررسی کنیم. در سطح خرد، واحد تحلیل فرد، در سطح میانی، سازمان‌ها و نهادها و در سطح کلان نیز ساختارها هستند. این سه واحد تحلیل در رابطه رفت و برگشتی‌اند.

ـ برای مثال اگر بخواهیم سرقت را بررسی کنیم، اگر از ویژگی‌های فردی آغاز کنیم در تحلیل به سطح میانی و کلان می‌رسیم. #سرقت به دو خرده‌نظام اقتصادی و اجتماعی مربوط می‌شود. فردی که نیاز مالی دارد و این نیاز ناشی از #بیکاری و نداشتن درآمد کافی‌ است. از این طریق به سازمان‌ها و نهادها برای #اشتغال‌زایی می‌رسیم. زمانی که #ساختار_اقتصادی بیمار باشد، به جای ت#ولید، سیستم #دلالی و واسطه‌گری اوج می‌گیرد.

ـ بیماری اقتصاد از سطح کلان به سطح میانه و خرد می‌رسد و در سارق و رفتار او خود را نشان می‌دهد. برای سارق، زندان و مجازات تعیین می‌کنیم، در صورتی‌که سارق مجبور است برای گذران زندگی سرقت کند.

ـ سرقت یک عکس‌العمل است. استارت اولیه را سازمان‌ها و ساختارها می‌زنند و سارق در سطح خرد، عمدتا واکنش نشان می‌دهد. وقتی کار او یک واکنش و عکس‌العمل باشد اگر ۱۰ بار هم به زندان برود، همچنان به رفتار خود ادامه می‌دهد، چون ناشی از «جبر بیرونی» است و راهی ندارد. فشار اقتصادی او را مجبور به سرقت می‌کند. به همین دلیل مجازات نمی‌تواند به‌تنهایی موثر باشد.

ـ در موضوع #آسیب‌های_اجتماعی مانند #نزاع و #کودک‌آزاری، عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را می‌توان همزمان مشاهده کرد. این عناصر هم ریشه در #خرده‌نظام_سیاسی دارند، زیرا مدیریت و تصمیم‌های کلان در این نظام صورت می‌گیرد. به عبارتی خرده‌نظام سیاسی نقش محوری را ایفا می‌کند.

ـ سال‌ها قبل جامعه‌شناسان زنگ خطر #فروپاشی_اجتماعی را به صدا درآوردند. اکنون دیگر صحبت از بحران نیست، بلکه کشور گرفتار #ابربحران شده است.

ـ زمانی که در چهار خرده‌نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شاهد بحران باشیم، دیگر با ابربحران مواجه هستیم. این ابربحران در حوزه اجتماعی اینگونه در فروپاشی اجتماعی متجلی می‌شود. مصادیق این مساله هم همین افزایش دو برابری آسیب‌ها و ناهنجاری‌ها مانند سرقت، کودک‌آزاری و نزاع در یک دهه اخیر است.

ـ فروپاشی اجتماعی مانند #فروپاشی_سیاسی نیست که لحظه‌ای صورت بگیرد. فروپاشی سیاسی ممکن است طی یک یا دو ماه هم صورت بپذیرد، اما فروپاشی اجتماعی مانند کهولت سن است، هر چه زمان بگذرد شدت آن بیشتر می‌شود.

ـ در حال حاضر ما در بستر فروپاشی اجتماعی در حال غلتیدن هستیم و هر چه می‌گذرد این فروپاشی عمیق‌تر می‌شود. ضمن این‌که این نوع فروپاشی هر چقدر عمیق‌تر و گسترده‌تر شود بازگشت به عقب دشوارتر می‌شود.

ـ زمانی که علت و ریشه را در ساختارها پیدا می‌کنیم، راهکار هم آنجاست. اما لزوما فروپاشی سیاسی نمی‌تواند این «ابربحران» را حل کند. ما چون در بستر فروپاشی اجتماعی بزرگ شدیم، حتی با تغییر نظام سیاسی هم این مساله عوض نمی‌شود، این مسائل ریشه‌ای به سهولت ترمیم نمی‌شود. بازگشت به عقب بسیار سخت است.

ـ راه‌حل، تحولِ ساختاری است، نه اصلاح ساختاری. اما چه کسانی باید بانیان این تحول ساختاری باشند؟ کم‌هزینه‌ترین راه این است که نیروهای عدالت‌خواه در داخل کشور ـ که به شرایط موجود معترض هستند ـ این کار را انجام دهند. یعنی کسانی که حتی نامی از آنها نشنیده باشیم. شاید بتوان گفت کسانی که تاکنون نامی از آنها شنیده‌ایم، در این فروپاشی اجتماعی دخیل هستند.

ـ منظور «#عدالت» در چهار خرده نظام است. عدالتِ فرهنگی یعنی پذیرش فرهنگ همگانی و خرده فرهنگ‌ها. عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات و نیز اجرای سیاست رفاه اجتماعی برای همه. عدالت سیاسی نیز ایجاد فضای دموکراتیک و عدالت اقتصادی به معنای کاهش فاصله و شکاف طبقاتی است.

ـ البته ممکن است این راهکار صورت نگیرد، چون مطلوب و ایده‌آل است. امر مطلوب هم گاهی اجرایی نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| کارگزاران #نظام_سیاسی، لطفاً بخوانند!

| چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲

| #احمد_بخارایی: عزیزانم، هر چند مسائل و مصائب امروز جامعه‌ی ایران وضوح دارد اما در لزوم بازنمایی و تکرار تحلیل‌شان نباید تردید کرد. حیات اجتماعی تک تک ما مشروط به #کنش‌گری و #مطالبه‌گری بنا به موقعیت‌مان است. یک دانش‌آموخته‌ی #علوم_اجتماعی نباید سکوت و مماشات کند و یک #صنعت‌گر یا #کارگر هم بنا به سهم اجتماعی‌اش باید مرتب بگوید و بخواهد. فقط کسانی سکوت می‌کنند که یا علم کافی ندارند یا منافع شخصی خود را پیوند خورده با نابسامانی‌های موجود می‌بینند و نان در چرک‌آبه خون #جامعه فرو می‌برند تا بیش‌تر بیندوزند و دمی در این دنیا بیش‌تر بیاسایند و چقدر حقیرند!

دکتر #فریبا_نظری دو مطلب اخیرش خواندنی است، حکایت دو امر اقتصادی و اجتماعی: #بیکاری کارگران #داروگر و مرگ مظلومانه یک #معترض به نام #ابوالفضل_امیرعطایی … دو روی یک سکه … لطفاً بخوانید:

زخم‌هایی که فراموش نمی‌شوند ! 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/924

«تعطیلی کارخانه‌جات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانواده‌های‌شان»: 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/926

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| قمار و شانس و تقدیرگرایی: آفت جامعه‌ی ایران اسلامی!

| یک‌شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی استقبال مردم از قمار و لاتاری | منتشرشده در ۱۵ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/training/سایت-لاتاری-لوتوچی-قانونی-است؟

علاقه افراد یک جامعه را به انواع #قمار و #لاتاری می‌توان از چهار زاویه تحلیل کرد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.

این رفتار در وهله نخست جنبه فرهنگی و تاریخی دارد. همان نگاهی که افراد را به سمت فالگیری سوق می‌دهد، می‌تواند ریشه گرایش به سمت قمار و لاتاری باشد. در واقع هر دو، ریشه در تقدیرگرایی دارند.

از زاویه نگاه نخست یعنی هنجاری، فرهنگ ایرانی در دو بخش عرفی و اعتقادی بستر مناسبی برای سوق دادن افراد به سمت اموری چون #فالگیری، قمار و لاتاری است. چرا که افراد آماده سپردن خود به دست شانس و تقدیر هستند.

در مورد زاویه دوم یعنی بعد اجتماعی این گرایش‌ها جامعه، آیینه افراد حاضر در آن است و اهدافی را در خود نهادینه کرده که غالب مردم برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنند. بر همین اساس، جامعه ایرانی-اسلامی امروزه برای کسب #قدرت و #ثروت ارزش زیادی قائل است و به کسانی که توانسته‌اند به این موفقیت‌ها دست پیدا کنند، احترام می‌گذارد. در کنار این موضوع باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت؛ در همین #جامعه #شکاف_طبقاتی نیز نهادینه شده و در طول سالیان گذشته عمیق‌تر شده است.

در این شرایط طبیعی است که افراد به دنبال راه‌هایی باشند که دستیابی آنها را به ارزش‌های ثروت و قدرت، تسهیل کند. به ویژه که ابزار لازم برای پیشرفت، به دلیل همان شکاف طبقانی و توزیع نابرابر فرصت‌ها به راحتی در دسترس همه قشرها نیست و انواع تبعیض‌ها در دستیابی به فرصت‌ها را می‌توان در جامعه دید. در چنین شرایطی نیز بار دیگر شیوه‌های مختلف قمار و لاتاری که همه بر مبنای شانس و اقبال هستند مورد توجه افراد قرار می‌گیرند تا به هر طریقی به همان اهدافی دست یابند که در این جامعه نهادینه شده‌.

در بعد سوم یعنی اقتصادی در جامعه‌ای که از یک سو آمار #بیکاری در آن بالاست و از سوی دیگر، افراد زیادی در مشاغلی غیر از تحصیلات و مهارت‌های خود فعالیت می‌کنند، طبیعی است که گروهی از افراد برای کسب درآمد و رسیدن به ثروت به راه‌های مبتنی بر قمار روی بیاورند تا بتوانند به نحوی سرگرم باشند.

بعد چهارم موضوع از نیاز افراد هر جامعه به امیدوار بودن در مورد آینده نشات می‌گیرد. اگر مردم احساس کنند بدون امید در خلاء رها شده‌اند، به سمت روزمره‌گرایی و #هنجارشکنی می‌روند و باری به هر جهت رفتار می‌کنند. علاقه به قمار و لاتاری نیز از همین مسائل ناشی می‌شود. حتی در قالبی دیگر، در سال‌های گذشته اشخاصی حاضر شدند همه سرمایه و اموال خود را به پول تبدیل و آن را در بورس سرمایه‌گذاری کنند. هر چند بورس قالبی مدرن و به روز دارد اما در اقتصاد بیمار و غیرقابل پیش‌بینی ایران، رفتار این افراد را نیز می‌توان بر مبنای همان ناامیدی نسبت به آینده و گرایش به شانس و قمار ارزیابی کرد.
این موضوع جنبه سیاسی نیز دارد؛ چرا که افراد امید چندانی به توان مدیریتی مسئولان برای رفع مشکلات و چالش‌ها ندارند.

در جامعه‌ای که گرفتار چنین مسائلی شده باشد، انسان مدرنی که ویژگی‌های لازم را برای توسعه داشته باشد شکل نمی‌گیرد. چنین جامعه‌ای یا عقبگرد خواهد داشت یا در بهترین حالت به صورت مداوم درجا می‌زند.

نتیجه این وضعیت #فروپاشی_اجتماعی است چرا که جوهره وجود افراد آماده توسعه و پیشرفت نیست. هر چه تاثیر چهار بعد مورد اشاره افزایش یابد و فروپاشی اجتماعی تعمیق شود، اصلاح وضعیت نیز مشکل‌تر می‌شود.

محدودیتی در این مورد وجود ندارد و هر گروه ممکن است به شیوه‌ای به سمت #تقدیرگرایی بروند. برای مثال افراد تحصیل‌کرده‌تر ممکن است جذب مواردی مانند لاتاری یا بازار بیمار بورس شوند و جوان‌ترها به رمزارزها گرایش پیدا می‌کنند‌. گروه‌های سنتی هم بسته به موقعیت خود همچنان جذب اموری چون فالگیری و انواع قمار می‌شوند.

تحلیل سطحی از این پدیده می‌تواند باعث اتخاذ رویکردهای اشتباه همچون برخوردهای صرف قهری و انتظامی شود؛ گسترش قمار و لاتاری موضوعی فرهنگی و اجتماعی است و باید به صورت ریشه‌ای آن را تحلیل کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| بله، درست است مملکت مال حزب‌الهی‌هاست اما …!

| سه‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با احمد بخارایی درباره‌ی #تمامیت‌خواهی نظام ارزشی حاکم | منتشرشده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=412354

| #احمد_بخارایی: جامعه ما بیش از سه دهه است که شرایط ملتهبی دارد. وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین‌ می‌غلتد و این گلوله لحظه‌به‌لحظه بزرگ‌تر و اثرگذارتر می‌شود. حال در این شرایط هر جرقه و بهانه‌ای می‌تواند بشکه باروت را منفجر کند. منظور از «جرقه» این است که آن رخ‌داد به خودی خود قابل تامل است و علاوه بر آن موجب انفجار خواسته‌ها و مطالبات فروخفته می‌شود مانند مرگ مظلومانه #مهسا_امینی که مانند یک جرقه ایفای نقش کرد. بنابراین پیامدهای جرقه‌ی ایجادشده در جامعه توانایی بازتولید در ماه‌ها و حتی سال‌های آینده را نیز دارد. بروز چنین اتفاقی امواج ناشی از انفجار خشم مردم را در پی دارد.

برخی اوقات حوادثی در ایران رخ می‌دهد که وقوع آنها در برخی کشورهای دیگر عادی است. به عنوان مثال در کشورهای کمتر‌توسعه‌یافته زندان‌ها ناامن‌تر هستند و به موازات آن نیز زندانیان از حقوق اولیه کمتری برخوردارند. اما به طورکلی تا جایی که رسانه‌های رسمی اطلاع داده‌اند، وقوع آتش‌سوزی در #زندان_اوین یک حادثه بوده است. البته ممکن است در روزهای آینده اطلاعات بیشتری منتشر شود. حال اگر زندانی‌هایی که تحت عنوان #مجرم_سیاسی هستند در این قضیه دخالت داشته باشند، قاعدتا تمام تحلیل‌های ما تغییر می‌کند. اما اطلاعات منتشر‌شده حکایت از آن دارد که مجرمان غیرسیاسی بر اثر یک حادثه یا خشونت یا ناراحتی دست به اقداماتی زده‌اند که این حادثه رقم خورده است. در هر صورت اگر اینگونه باشد، طبیعتا این قضیه به یک بهانه برای دیگر افراد جامعه که خارج از زندان‌ هستند، تبدیل می‌شود.

این روزها #نظام_سیاسی ایران با امر واقعی روبه‌رو است، که به نظرم امر واقع مانند یک بشکه باروت است، چرا که کوچک‌ترین اتفاقی منجر به انفجار خشم مردم می‌شود. آتش‌سوزی زندان اوین بسیار اسفبار و نگران‌کننده است آتش‌سوزی در برخی زندان‌های دیگر ممکن است رخ داده باشد اما چنین تبعاتی نداشته است. در هر صورت باید امنیت، بهداشت، تربیت و غذای تمام زندانیان تامین شود که در این‌باره تردیدی نیست. اما باید توجه داشت که وقوع آتش‌سوزی در زندان اوین و همزمانی آن با اعتراضات واکنش مردم را بیش از همیشه برانگیخته است.

تمامی زندانیان اعم از سیاسی و غیرسیاسی از لحاظ آسیب‌شناسی اجتماعی بر این عقیده‌اند که قربانی جامعه هستند، زیرا در جامعه‌ای که آمار #بیکاری فارغ‌التحصیلان آن سر به فلک کشیده‌، نشان از بی‌توجهی مسوولان است. بنابراین تمام افرادی که شاغل نیستند هم قربانی سیاست ناکارآمد می‌شوند. چه بسا از لحاظ #جامعه‌شناسی نیز افراد بیکار برای امرارمعاش به سارق تبدیل می‌شوند که آنها نیز خود را قربانی ناکارآمدی می‌دانند. در هر صورت مجرمان سیاسی و غیرسیاسی احساس می‌کنند، مظلوم و قربانی واقع شده‌اند. طبیعتا انسان قربانی هم خشمگین و ناآرام است. زندانیان بند ۷ و ۸ اوین هم به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی در زندان‌ هستند.

وقتی خشم این‌گونه در میان زندانیان موج می‌زند، مسوولان مربوطه نه‌تنها توانایی حفظ آرامش خود را ندارند، بلکه توانایی القای این آرامش به زندانی‌هایی که به خاطر مشکلات مالی خشمگین و معترض‌اند، را هم ندارند. حتی بحث تنبیه و تغییر دیدگاه زندانیان در زندان نیز اهمیت ندارد. به همین دلیل برخی زندانی‌ها به محض خروج، دوباره مرتکب جرم می‌شوند. اما زمانی که اخبار آتش‌سوزی زندان منتشر می‌شود، در مرحله اول نگرانی خانواده‌های زندانیان به دیگران سرایت می‌کند و در مرحله دوم منجر به بهانه‌ای می‌شود تا بشکه باروت همان خشم مردم منفجر شود. به همین دلیل احساسات جامعه مانند همان گلوله برفی مخرب‌تر به سوی پرتگاه با تمام سرعت حرکت می‌کند.

به نظرم احساساتی که طی یک ماه گذشته به شدت جریحه‌دار شده است‌، همچنان از سوی نظام سیاسی زخمی می‌شود و به همین خاطر #جامعه با بروز هر حادثه‌ای جامعه ملتهب‌‌تر می‌شود. اگر آتش‌سوزی زندان اوین همزمان با اعتراضات اخیر نبود، قطعا عکس‌العمل جامعه اینگونه نبود. طی یک ماه اخیر اعتراضات نسبت به اعتراض‌های قبلی به دو دلیل کمیت و کیفیت متفاوت بوده است؛ کمیت از آن جهت که مردم در بیشتر شهرها دست به اعتراضات مسالمت‌آمیز زدند، کیفیت هم به‌گونه‌ای که #مطالبات معترضان عمیق‌تر شده‌ است. براساس همین موضوع اگر #اعتراضات کنترل شود، خشم مردم به آتش زیر خاکستر تبدیل می‌شود. آن هم در نظام سیاسی که هر لحظه امکان وقوع حادثه‌ای وجود دارد. | ادامه 👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/11/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441

| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بی‌کاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر #فرار_مغز‌ها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بیکاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزه‌ی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاه‌ها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصله‌ی قابل توجهی میان #دانش‌آموز و #دانش‌جو با معلم و استاد دانشگاه به وجود می‌آید و طبیعتاً به کم‌میلی در تحصیل می‌انجامد و کارکرد‌های آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشور‌های #سوسیال_دموکرات و حتی در کشور‌هایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایه‌داری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کم‌رنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح می‌شود.

«شما در این کشور‌ها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت می‌شود، ریشه در تبعیض، پی‌آمدها و خروجی‌های ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از این‌رو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا می‌کند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسأله‌ی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاست‌گذاری کلان در حوزه‌ی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را می‌خواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعه‌ی ما دامن‌زده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعه‌ی ما است. در هر جامعه‌ای جرائم، #آسیب‌های_اجتماعی و ناهنجاری‌ها، خروجی و پی‌آمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر می‌کنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق می‌دهد و بی‌علت نیست در جامعه‌ی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمی‌گردد، بنابراین مسائل و سیاست‌های اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعه‌ای نظام سیاسی، تعیین‌کننده‌ی اصلی است. ما به مسائل عدیده‌ی اجتماعی از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم از منظومه‌ی فکری نظام سیاسی ریشه می‌گیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزه‌ی سیاسی تعریف می‌شود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند که سوابق‌شان نشان می‌دهد که اختلاف معناداری با #اصلاح‌طلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمی‌توانند جلوی ناکارآمدی‌های اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.

شما در شعار‌ها و مناظره‌های انتخاباتی دیده‌اید و باز هم خواهید دید که کاندیدا‌ها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعار‌های کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی می‌دهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاست‌جمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آن‌ها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعه‌ی ما جنبه‌ی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعه‌شناسانه داشت.

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |