✅ همایش «تحلیل #جامعهشناختی مسئلهی #خودکشی در #کردستان (#سردشت)»
| سخنرانان:
#احمد_بخارایی
#اردشیر_بهرامی
#محمدرضا_مقدسی
#یارمحمد_قاسمی
#حسن_رشیدی
| برگزارکننده:
دانشگاه آزاد واحد سردشت و انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر سردشت (با همکاری گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
📅 تاریخ: پنجشنبه ۲۵ مهرماه ۱۳۹۸
🕒 زمان: ساعت ۱۵ تا ۱۹
🏢 مکان: سالن اجتماعات مجتمع فرهنگی هنری ادارهی فرهنگ
🛣 نشانی: سردشت، ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی
🖥📱 پخش زنده 👉
| سخنرانان:
#احمد_بخارایی
#اردشیر_بهرامی
#محمدرضا_مقدسی
#یارمحمد_قاسمی
#حسن_رشیدی
| برگزارکننده:
دانشگاه آزاد واحد سردشت و انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر سردشت (با همکاری گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
📅 تاریخ: پنجشنبه ۲۵ مهرماه ۱۳۹۸
🕒 زمان: ساعت ۱۵ تا ۱۹
🏢 مکان: سالن اجتماعات مجتمع فرهنگی هنری ادارهی فرهنگ
🛣 نشانی: سردشت، ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی
🖥📱 پخش زنده 👉
Telegram
انجمن جامعه شناسی ایران
دانشگاه آزاد اسلامی واحد سردشت
و انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر سردشت با همکاری گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران برگزار میکنند:
همایش علمی- تخصصی؛
🔴 "تحلیل جامعهشناختی مساله #خودکشی در #کردستان- #سردشت"
■دبیر علمی همایش:
✅ سیروان…
و انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر سردشت با همکاری گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران برگزار میکنند:
همایش علمی- تخصصی؛
🔴 "تحلیل جامعهشناختی مساله #خودکشی در #کردستان- #سردشت"
■دبیر علمی همایش:
✅ سیروان…
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟
| سهشنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سهشنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| در اسارت «چهره»!
| چهارشنبه: ۱۶ تیر ۱۴۰۰
| گفتوگوی پایگاه خبری «گسترش نیوز» با #احمد_بخارایی دربارهی جراحیها و تزریقات برای #زیبایی #زنان | منتشر شده در ۱۲ تیر ۱۴۰۰
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
| نکته:
با سایت «گسترش نیوز» گفتوگو کردم. موضوع: نگاه #جامعهشناختی به جراحیها و تزریقات برای زیبایی زنان بود. نوار صوتی ضمیمه است تا بخشهایی که به دلیل عبور از خط قرمزها قابل انتشار نبوده قابل شنیدن باشد. به ذکر مطالبی پرداختم که تقریباً سطوح گوناگون تحلیل را در بر میگیرد. نهایتاً به بحران گروه مرجع، بحران هویت، نگاه بردهوار به زن در فرهنگ متعصب دینی و قومی و مواردی از این دست، علاوه بر شکلگیری #نظام_طبقاتی در میان #پزشکان و جراحان زیبایی اشاراتی داشتم.
| متن منتشره:
… بادی شیمینگ به #تنشرمی ترجمه شده است. شرمی که فرد نسبت به خودش دارد و نگاه مشکوک و تردیدآمیز در اصل معلول نگاه دیگری است. ابتدا به نظر میآید فرد به دیگران نگاه تردیدآمیز دارد و این تصور در ذهنش تقویت شده که دیگران نیز نسبت به او نگاه تردید آمیز دارند. بادی شیمینگ تردید و شک نسبت به جسم و بدن است و این معلول نگاهی است که ما نسبت به دیگران داریم …
… تمامی رفتارهای ما در فضای فرهنگی تعریف میشود و #فرهنگ نیز در بستر تاریخ وجود دارد. امروز همهی ما نماد و شاخص فرهنگ گذشته خود هستیم و هیچ فردی در هیچ جامعهای منفک از فرهنگ خود نیست. از نوع غذا خوردن و لباس پوشیدن و شیوه همسرگزینی تا کلیه رفتارها که مبتنی بر آن الگوی رفتاری است که در بستر فرهنگ به افراد تعلیم و منتقل شده است. بنابراین اگر ما نگاه اتهام آمیز و تردید آمیز توام با شک و شبهه و قضاوتگر داریم و نسبت به دیگری این گونه نگاه ها را داریم این فرهنگ است که این را به ما القا کرده است. در نگاه #جامعهشناسی ما زاده فرهنگمان هستیم …
… در بادی شیمینگ چطور می شود که خانم ها و آقایان به سمت عمل های زیبایی میروند و چگونه این افراد نسبت به خودشان تردید دارند و احساس خوبی ندارند و نسبت به بدن خود احساس شرم دارند؟ این عوامل ناشی از این است که این افراد دیگران را قضاوت میکنند که این نیز از فرهنگ ناشی میشود. فرهنگی که متناسب با دنیای جدید و دنیای عقلانیت نیست فرهنگی است که افراد به نحوی بار میآورد که بیش از اینکه به اندیشه خود تردید کنند به دیگری تردید میکنند و میخواهند دیگران را اصلاح کنند. یعنی از خود غافل هستند و این نیز یک امر فرهنگی است. در #جامعه امروز ارزیابی انسانها نسبت به یکدیگر بیشتر شده است و افراد یکدیگر را زیر ذره بین و قضاوت ظاهری قرار می دهند. این امر بیانگر این است که افراد در جامعه دیگری را قضاوت می کند که این فرد محصول فرهنگی است که قرن هاست در جامعه ما ریشه دارد و لایه عمقی آن #ایدئولوژی حاکم است و فردی که در مورد دیگران قضاوت و داوری می کند متعاقب آن به این می اندیشد که دیگری هم در مورد من قضاوت می کند و ایرادگیری از بدن خود شروع می شود و در اینجا فرد به هویتیابی خود میاندیشد …
… بحث ایدهآل گرایی جنبه مثبت و منفی دارد و هر کمال نگری و ایدهآل نگری لزوما بد نیست. جنبه مثبت و سازگارانه آن این است که یکسری معیارها و چارچوبهای ویژه و خاص و برتر را برای کنشها و رفتارهای اجتماعی انتخاب میکنیم تا متفاوت از دیگری باشیم. اما بعد ناسازگرایانه آن عمدتا به بعد حداقلی و حداکثری تقسیم میشود. بعد حداقلی آن این است که یک فرد نسبت به تواناییهای خود که محدود است آگاهی ندارد و فکر میکند توانایی انجام خیلی از کارها را دارد و به آن سمت میرود. در واقع فرد به ضعفهای خود آگاهی ندارد. بعد حداکثری آن این است که ممکن است فرد نسبت به ضعفهای خود آگاهی داشته باشد اما میخواهد نواقص خود را نادیده بگیرد …
… به طور کلی ما نمیتوانیم با راهکارهای روتین روانشناسانه فرد را از ایدهآلگرایی منع کنیم و با توصیههای روانشناسی گرایشهای به سمت عملهای زیبایی کم نمیشود و بیش از ۹۰ درصد تن شرمی ناشی از ساختار فرهنگی و عوامل بیرونی است. فرد در روند #جامعهپذیری در #خانواده و جامعه و آموزش و پرورش این را نیاموخته است که به ضعفهای خود آگاه شود و در صورت آگاهی نیز کتمان نکند. به همین دلیل است که توصیههای روانشناسی در جامعه ما چندان کاربرد ندارد. ما شاهد سیر صعودی عملهای زیبایی و افسردگی و خشم ناشی از انتقاد بدن هستیم. همچنین حلقه مفقودی هویتیابی نیز در اینجا تاثیر بسزایی دارد. به طوری که افراد به دنبال هویت یابی می خواهند خود را برجسته کنند …| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چهارشنبه: ۱۶ تیر ۱۴۰۰
| گفتوگوی پایگاه خبری «گسترش نیوز» با #احمد_بخارایی دربارهی جراحیها و تزریقات برای #زیبایی #زنان | منتشر شده در ۱۲ تیر ۱۴۰۰
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
| نکته:
با سایت «گسترش نیوز» گفتوگو کردم. موضوع: نگاه #جامعهشناختی به جراحیها و تزریقات برای زیبایی زنان بود. نوار صوتی ضمیمه است تا بخشهایی که به دلیل عبور از خط قرمزها قابل انتشار نبوده قابل شنیدن باشد. به ذکر مطالبی پرداختم که تقریباً سطوح گوناگون تحلیل را در بر میگیرد. نهایتاً به بحران گروه مرجع، بحران هویت، نگاه بردهوار به زن در فرهنگ متعصب دینی و قومی و مواردی از این دست، علاوه بر شکلگیری #نظام_طبقاتی در میان #پزشکان و جراحان زیبایی اشاراتی داشتم.
| متن منتشره:
… بادی شیمینگ به #تنشرمی ترجمه شده است. شرمی که فرد نسبت به خودش دارد و نگاه مشکوک و تردیدآمیز در اصل معلول نگاه دیگری است. ابتدا به نظر میآید فرد به دیگران نگاه تردیدآمیز دارد و این تصور در ذهنش تقویت شده که دیگران نیز نسبت به او نگاه تردید آمیز دارند. بادی شیمینگ تردید و شک نسبت به جسم و بدن است و این معلول نگاهی است که ما نسبت به دیگران داریم …
… تمامی رفتارهای ما در فضای فرهنگی تعریف میشود و #فرهنگ نیز در بستر تاریخ وجود دارد. امروز همهی ما نماد و شاخص فرهنگ گذشته خود هستیم و هیچ فردی در هیچ جامعهای منفک از فرهنگ خود نیست. از نوع غذا خوردن و لباس پوشیدن و شیوه همسرگزینی تا کلیه رفتارها که مبتنی بر آن الگوی رفتاری است که در بستر فرهنگ به افراد تعلیم و منتقل شده است. بنابراین اگر ما نگاه اتهام آمیز و تردید آمیز توام با شک و شبهه و قضاوتگر داریم و نسبت به دیگری این گونه نگاه ها را داریم این فرهنگ است که این را به ما القا کرده است. در نگاه #جامعهشناسی ما زاده فرهنگمان هستیم …
… در بادی شیمینگ چطور می شود که خانم ها و آقایان به سمت عمل های زیبایی میروند و چگونه این افراد نسبت به خودشان تردید دارند و احساس خوبی ندارند و نسبت به بدن خود احساس شرم دارند؟ این عوامل ناشی از این است که این افراد دیگران را قضاوت میکنند که این نیز از فرهنگ ناشی میشود. فرهنگی که متناسب با دنیای جدید و دنیای عقلانیت نیست فرهنگی است که افراد به نحوی بار میآورد که بیش از اینکه به اندیشه خود تردید کنند به دیگری تردید میکنند و میخواهند دیگران را اصلاح کنند. یعنی از خود غافل هستند و این نیز یک امر فرهنگی است. در #جامعه امروز ارزیابی انسانها نسبت به یکدیگر بیشتر شده است و افراد یکدیگر را زیر ذره بین و قضاوت ظاهری قرار می دهند. این امر بیانگر این است که افراد در جامعه دیگری را قضاوت می کند که این فرد محصول فرهنگی است که قرن هاست در جامعه ما ریشه دارد و لایه عمقی آن #ایدئولوژی حاکم است و فردی که در مورد دیگران قضاوت و داوری می کند متعاقب آن به این می اندیشد که دیگری هم در مورد من قضاوت می کند و ایرادگیری از بدن خود شروع می شود و در اینجا فرد به هویتیابی خود میاندیشد …
… بحث ایدهآل گرایی جنبه مثبت و منفی دارد و هر کمال نگری و ایدهآل نگری لزوما بد نیست. جنبه مثبت و سازگارانه آن این است که یکسری معیارها و چارچوبهای ویژه و خاص و برتر را برای کنشها و رفتارهای اجتماعی انتخاب میکنیم تا متفاوت از دیگری باشیم. اما بعد ناسازگرایانه آن عمدتا به بعد حداقلی و حداکثری تقسیم میشود. بعد حداقلی آن این است که یک فرد نسبت به تواناییهای خود که محدود است آگاهی ندارد و فکر میکند توانایی انجام خیلی از کارها را دارد و به آن سمت میرود. در واقع فرد به ضعفهای خود آگاهی ندارد. بعد حداکثری آن این است که ممکن است فرد نسبت به ضعفهای خود آگاهی داشته باشد اما میخواهد نواقص خود را نادیده بگیرد …
… به طور کلی ما نمیتوانیم با راهکارهای روتین روانشناسانه فرد را از ایدهآلگرایی منع کنیم و با توصیههای روانشناسی گرایشهای به سمت عملهای زیبایی کم نمیشود و بیش از ۹۰ درصد تن شرمی ناشی از ساختار فرهنگی و عوامل بیرونی است. فرد در روند #جامعهپذیری در #خانواده و جامعه و آموزش و پرورش این را نیاموخته است که به ضعفهای خود آگاه شود و در صورت آگاهی نیز کتمان نکند. به همین دلیل است که توصیههای روانشناسی در جامعه ما چندان کاربرد ندارد. ما شاهد سیر صعودی عملهای زیبایی و افسردگی و خشم ناشی از انتقاد بدن هستیم. همچنین حلقه مفقودی هویتیابی نیز در اینجا تاثیر بسزایی دارد. به طوری که افراد به دنبال هویت یابی می خواهند خود را برجسته کنند …| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist