❇️ سوقدادن افراد به جرم از آثار مخرب بحران اقتصادی کنونی
🗓 شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق از تغییر وضعیت زندگی مردم در پی افزایش اجارهبهای مسکن در دورهی #کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴۱
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… توصیف وضعیت ناگوار کنونی نیازمند مقدمهای کوتاه است. سه نیاز اساسی هر فرد در یک #جامعه #مسکن، #بهداشت و #تغذیه است که این موارد ضروری و غیرقابل چشمپوشی است. در سالهای گذشته و با کاهش کمسابقه ارزش ریال و همچنین #تورم شدید توام با #گرانی، «تغذیه» به صورت غیراستاندارد و با مصرف کالری کم ادامه پیدا کرده بود و #«زندگی»جای خود را به «زندهبودن» داده بود …
… مورد دیگر مسئلهی بهداشت است که افراد زیادی به دلایل عمده از داشتن بهداشت استاندارد محروم بودند و افراد زیادی امکان استفاده از بیمارستان خصوصی و حتی مراکز درمانی دولتی را در این سالها نداشتند یا این امکان را با وضعیت شدید تورم از دست دادند. «مسکن» امر سومی است که برخلاف دو مورد مذکور امکان پنهانشدن ندارد و به همین دلیل مسکن دغدغهی جدیتری میشود چراکه فرد نمیتواند در خیابان بخوابد یا از محل ۱۰ سالهی زندگی بهراحتی جدا شود…
… کاهش استاندارد زندگی در این سه نیاز اساسی، البته قابل پیشبینی بود و همزمان با کاهش ارزش ریال بیشتر هم شد اما هرچه قمیت ملک بالاتر رفت شکاف طبقهی فرودست و فرادست بسیار مشهود، عیان و بحرانآفرین تر شد و الآن به صورتی است که برای همه این شرایط بغرنج آشکار است …
… الان یک خانواده مجبورند دستکم بیش از ۴۰درصد درآمد خود را در شهرهای بزرگ به مسکن اختصاص دهند و #بیکاری هم گریبانگیر بسیاری از افراد شده و طبیعتاً تعداد قابل توجهی از اعضای جامعه از عهدهی تأمین مسکن برنمیآیند. اما خروجی این وضعیت چه خواهد بود؟ یک فرد مجبور است یا از منطقه مسکونی درجه دو به درجه سه برود یا اینکه به حاشیهی شهر برود که این تغییر شرایط بهراحتی ممکن نیست و معضلات خود را دارد. برونداد این شرایط اقتصادی از اختلاف بین زوجین تا #اعتیاد و چندین معضل اجتماعی دیگر را شامل میشود …
… نکتهی مهم دیگر این است که این شرایط اقتصادی ممکن است افراد را به سمت جرائم سوق دهد؛ #سرقت از روی فشار با سرقت از روی اختیار بسیار متفاوت است اما #قانون هر دوی این افراد را با یک دستور #قضاوت خواهد کرد. این روند منجر به افزایش تراکم #زندان و … میشود؛ یعنی این روند و فشار اقتصادی، حلقههای یک زنجیره از شرایط نامساعد اجتماعی را میسازد و به این صورت نیست که تنها بر یک بخش جامعه اثر بگذارد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق از تغییر وضعیت زندگی مردم در پی افزایش اجارهبهای مسکن در دورهی #کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴۱
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… توصیف وضعیت ناگوار کنونی نیازمند مقدمهای کوتاه است. سه نیاز اساسی هر فرد در یک #جامعه #مسکن، #بهداشت و #تغذیه است که این موارد ضروری و غیرقابل چشمپوشی است. در سالهای گذشته و با کاهش کمسابقه ارزش ریال و همچنین #تورم شدید توام با #گرانی، «تغذیه» به صورت غیراستاندارد و با مصرف کالری کم ادامه پیدا کرده بود و #«زندگی»جای خود را به «زندهبودن» داده بود …
… مورد دیگر مسئلهی بهداشت است که افراد زیادی به دلایل عمده از داشتن بهداشت استاندارد محروم بودند و افراد زیادی امکان استفاده از بیمارستان خصوصی و حتی مراکز درمانی دولتی را در این سالها نداشتند یا این امکان را با وضعیت شدید تورم از دست دادند. «مسکن» امر سومی است که برخلاف دو مورد مذکور امکان پنهانشدن ندارد و به همین دلیل مسکن دغدغهی جدیتری میشود چراکه فرد نمیتواند در خیابان بخوابد یا از محل ۱۰ سالهی زندگی بهراحتی جدا شود…
… کاهش استاندارد زندگی در این سه نیاز اساسی، البته قابل پیشبینی بود و همزمان با کاهش ارزش ریال بیشتر هم شد اما هرچه قمیت ملک بالاتر رفت شکاف طبقهی فرودست و فرادست بسیار مشهود، عیان و بحرانآفرین تر شد و الآن به صورتی است که برای همه این شرایط بغرنج آشکار است …
… الان یک خانواده مجبورند دستکم بیش از ۴۰درصد درآمد خود را در شهرهای بزرگ به مسکن اختصاص دهند و #بیکاری هم گریبانگیر بسیاری از افراد شده و طبیعتاً تعداد قابل توجهی از اعضای جامعه از عهدهی تأمین مسکن برنمیآیند. اما خروجی این وضعیت چه خواهد بود؟ یک فرد مجبور است یا از منطقه مسکونی درجه دو به درجه سه برود یا اینکه به حاشیهی شهر برود که این تغییر شرایط بهراحتی ممکن نیست و معضلات خود را دارد. برونداد این شرایط اقتصادی از اختلاف بین زوجین تا #اعتیاد و چندین معضل اجتماعی دیگر را شامل میشود …
… نکتهی مهم دیگر این است که این شرایط اقتصادی ممکن است افراد را به سمت جرائم سوق دهد؛ #سرقت از روی فشار با سرقت از روی اختیار بسیار متفاوت است اما #قانون هر دوی این افراد را با یک دستور #قضاوت خواهد کرد. این روند منجر به افزایش تراکم #زندان و … میشود؛ یعنی این روند و فشار اقتصادی، حلقههای یک زنجیره از شرایط نامساعد اجتماعی را میسازد و به این صورت نیست که تنها بر یک بخش جامعه اثر بگذارد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #فروپاشی_اجتماعی با افزایش #اختلاف_طبقاتی
🗓 یکشنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی فروش کد ملی برای خرید ارز در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۷ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۴۰۱۱
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… فروش کد ملی همانند کدسازیهای ودیعهی #مسکن است که افراد برای ۵۰ میلیون ودیعهی مسکن حاضر هستند کدسازی کنند و تمام این عوامل بازدارنده، حلقهای از زنجیرهی #فقر است …
… نرخ بالای بیکاری و #تورم روزانه باعث میشود تا مردم روی به چنین کارهایی بیاورند، ازطرفی نرخ #دلار در صرافیها با کارت ملی با دلار آزاد فرق آنچنانی ندارد و رقم ناچیزی است که در میان دیگر هزینهها گم میشود و این امر به دلیل فقر و نداری صورت میگیرد …
… وقتی بیکاری و نداری با هم همسو شود آدمها حاضر میشوند که یک سال از دریافت ارز محروم شوند و پول اندکی از دلالان بگیرند، البته در این میان افرادی هم هستند که برای هیجان و کنجکاوی حاضر هستند این کار را انجام دهند که درصد این افراد در میان افراد کمدرآمد ناچیز است …
… دلار امروزه شده مانند قند و شکر دوران جنگ حال آنکه ارز، نیاز هر فردی نیست. به طور مثال واردکنندگان، ارز نیاز دارند تا کالا وارد کشور کنند. افراد مسافر برای سفر نیاز به ارز دارند اما در جامعهی ما به کد ملی ارز داده میشود! …
… کارت ملی برای افراد #مستضعف جزء مایحتاج خانه است فلذا کد را میفروشند تا پولی دریافت کنند اما برای برخی سودجویان، خرید کدهای ملی پولهای هنگفت را به ارمغان آورده است. شاید بتوان گفت این هم از شاخصهای فروپاشی اجتماعی است …
… برخی افراد از روی ناچاری در متروها دستفروشی و خرید و فروش میکنند و شاید کل اجناس آنها ارزش چندانی نداشته باشد اما برای اینکه هزینهی روزانهی خود را درآورند این کار را انجام میدهند. اینها حلقههای بههمپیوستهای از فقر و درماندگی در #جامعه هستند …
… ساختار اقتصادی موجود یک ساختار ناکارآمد است و به همین علت #اقتصاد در حال نزول است و بیکاری روز به روز افزایش پیدا میکند. از سویی حاشینهنشینی نیز بیشتر میشود و ویرانگری اقتصادی وجود دارد. راهکارهای دولت، مسکنهای موقتی است که ارائه میشود مسؤلین باید به فکر راهکارهای دائمی باشند نه موقت، مسکنهای موقت دیگر دردی را دوا نمیکنند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی فروش کد ملی برای خرید ارز در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۷ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۴۰۱۱
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… فروش کد ملی همانند کدسازیهای ودیعهی #مسکن است که افراد برای ۵۰ میلیون ودیعهی مسکن حاضر هستند کدسازی کنند و تمام این عوامل بازدارنده، حلقهای از زنجیرهی #فقر است …
… نرخ بالای بیکاری و #تورم روزانه باعث میشود تا مردم روی به چنین کارهایی بیاورند، ازطرفی نرخ #دلار در صرافیها با کارت ملی با دلار آزاد فرق آنچنانی ندارد و رقم ناچیزی است که در میان دیگر هزینهها گم میشود و این امر به دلیل فقر و نداری صورت میگیرد …
… وقتی بیکاری و نداری با هم همسو شود آدمها حاضر میشوند که یک سال از دریافت ارز محروم شوند و پول اندکی از دلالان بگیرند، البته در این میان افرادی هم هستند که برای هیجان و کنجکاوی حاضر هستند این کار را انجام دهند که درصد این افراد در میان افراد کمدرآمد ناچیز است …
… دلار امروزه شده مانند قند و شکر دوران جنگ حال آنکه ارز، نیاز هر فردی نیست. به طور مثال واردکنندگان، ارز نیاز دارند تا کالا وارد کشور کنند. افراد مسافر برای سفر نیاز به ارز دارند اما در جامعهی ما به کد ملی ارز داده میشود! …
… کارت ملی برای افراد #مستضعف جزء مایحتاج خانه است فلذا کد را میفروشند تا پولی دریافت کنند اما برای برخی سودجویان، خرید کدهای ملی پولهای هنگفت را به ارمغان آورده است. شاید بتوان گفت این هم از شاخصهای فروپاشی اجتماعی است …
… برخی افراد از روی ناچاری در متروها دستفروشی و خرید و فروش میکنند و شاید کل اجناس آنها ارزش چندانی نداشته باشد اما برای اینکه هزینهی روزانهی خود را درآورند این کار را انجام میدهند. اینها حلقههای بههمپیوستهای از فقر و درماندگی در #جامعه هستند …
… ساختار اقتصادی موجود یک ساختار ناکارآمد است و به همین علت #اقتصاد در حال نزول است و بیکاری روز به روز افزایش پیدا میکند. از سویی حاشینهنشینی نیز بیشتر میشود و ویرانگری اقتصادی وجود دارد. راهکارهای دولت، مسکنهای موقتی است که ارائه میشود مسؤلین باید به فکر راهکارهای دائمی باشند نه موقت، مسکنهای موقت دیگر دردی را دوا نمیکنند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 شکاف طبقاتی و فلاکت اجتماعی در ایران
🗓 سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی امروز، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی من:
… فاصله و #اختلاف_طبقاتی، امری رایج در جوامع است اما شکاف طبقاتی و #شکاف_اجتماعی است که بحرانزا است و در ایران شاهد شکلگیری شکاف طبقاتی هستیم …
… «ضریب جینی» بیش از ۴۰ صدم در ایران، فقط توزیع نابرابر درآمد را نشان میدهد نه وضعیت #بیعدالتی_ساختاری و #فلاکت اجتماعی را …
… #فلاکت_اجتماعی جمع بین دو #نرخ_بیکاری و #تورم است که در ایران بسیار فراتر از ۲۰ درصدی است که اعلام رسمی شده است …
… بیش از نیمی از تحصیلکردههای کارشناسی ارشد و دکترا بیکار هستند …
… در چهار سال اخیر بیش از ۳ میلیون نفر به #جمعیت متقاضی کار افزوده شده که جذب سازمانهای دولتی یا مراکز تولید نشدهاند و عمدتاً #خردهفروش و #دلال و واسطهگرند یا همچنان بیکارند و به خیل عظیم بیکاران قبلی پیوستهاند …
… پیآمدهای فلاکت اجتماعی، افزایش آمار #جرم و #جنایت و نومیدی و انزوا و #اعتیاد و #خودکشی و طغیان است …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و نیز #نابرابری وحشتناک در توزیع ثروت و همچنین توزیع نابرابر #تسهیلات_بانکی موجب نابسامانیهای ساختاری در عرصهی #اقتصاد شده است که این بینظمی در دیگر عرصههای اجتماعی اعم از #فرهنگ و #ارتباطات و پیوندهای اجتماعی قد علم کرده است …
… ۷۰ درصد سپردههای بانکی متعلق به ۲ درصد جمعیت است …
… دهکهای میانی ۴ و ۵ و ۶ و ۷ عمدتاً تبخیر شدهاند و نزول پیدا کردهاند به دهکهای پایین ۱ و ۲ و ۳، و #جامعه دوقطبی شده است. در یک جامعهی دوقطبی، شکاف اجتماعی و فلاکت اجتماعی تشدید میشود …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران «#احساس_محرومیت نسبی»، بیش از «#محرومیت»، تشنجزا و مسئلهآفرین است زیرا هم فشار اقتصادی و هم مشاهدهی بیعدالتیها انسانها را آزار میدهد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی امروز، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی من:
… فاصله و #اختلاف_طبقاتی، امری رایج در جوامع است اما شکاف طبقاتی و #شکاف_اجتماعی است که بحرانزا است و در ایران شاهد شکلگیری شکاف طبقاتی هستیم …
… «ضریب جینی» بیش از ۴۰ صدم در ایران، فقط توزیع نابرابر درآمد را نشان میدهد نه وضعیت #بیعدالتی_ساختاری و #فلاکت اجتماعی را …
… #فلاکت_اجتماعی جمع بین دو #نرخ_بیکاری و #تورم است که در ایران بسیار فراتر از ۲۰ درصدی است که اعلام رسمی شده است …
… بیش از نیمی از تحصیلکردههای کارشناسی ارشد و دکترا بیکار هستند …
… در چهار سال اخیر بیش از ۳ میلیون نفر به #جمعیت متقاضی کار افزوده شده که جذب سازمانهای دولتی یا مراکز تولید نشدهاند و عمدتاً #خردهفروش و #دلال و واسطهگرند یا همچنان بیکارند و به خیل عظیم بیکاران قبلی پیوستهاند …
… پیآمدهای فلاکت اجتماعی، افزایش آمار #جرم و #جنایت و نومیدی و انزوا و #اعتیاد و #خودکشی و طغیان است …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و نیز #نابرابری وحشتناک در توزیع ثروت و همچنین توزیع نابرابر #تسهیلات_بانکی موجب نابسامانیهای ساختاری در عرصهی #اقتصاد شده است که این بینظمی در دیگر عرصههای اجتماعی اعم از #فرهنگ و #ارتباطات و پیوندهای اجتماعی قد علم کرده است …
… ۷۰ درصد سپردههای بانکی متعلق به ۲ درصد جمعیت است …
… دهکهای میانی ۴ و ۵ و ۶ و ۷ عمدتاً تبخیر شدهاند و نزول پیدا کردهاند به دهکهای پایین ۱ و ۲ و ۳، و #جامعه دوقطبی شده است. در یک جامعهی دوقطبی، شکاف اجتماعی و فلاکت اجتماعی تشدید میشود …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران «#احساس_محرومیت نسبی»، بیش از «#محرومیت»، تشنجزا و مسئلهآفرین است زیرا هم فشار اقتصادی و هم مشاهدهی بیعدالتیها انسانها را آزار میدهد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
افزایش شکاف طبقاتی و نابرابری درآمد
تهران بعد از سیستان و بلوچستان بیشترین شکاف طبقاتی و نابرابری در توزیع درآمد و ثروت را دارد
شکاف طبقاتی چه تعریفی دارد؟
گفتوگو با احمد بخارایی، جامعه شناس
شکاف طبقاتی چه تعریفی دارد؟
گفتوگو با احمد بخارایی، جامعه شناس
| #فقر_اقتصادی، #فقر_اجتماعی و دیگر انواع #فقر را به همراه آورده است و به دنبالش: #فروپاشی_اجتماعی!
🗓 چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی گسترش زنجیرهی فقر در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی اقلیما | منتشرشده در چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… این موضوع مهمی است که حدود ۵۰ درصد زیر #خط_فقر هستند اما فقر نسبی در کشور بیشتر از این است و وقتی در کلانشهری مانند تهران حقوق ماهانه باید بالای ۱۰ میلیون تومان باشد تا بتوانید یک زندگی نسبی داشته باشید و وقتی حقوق افراد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است این یعنی #فقر_مطلق …
… فقر اقتصادی همواره فقر اجتماعی، #فقر_سیاسی و #فقر_فرهنگی را نیز در بر خواهد داشت چرا که این ها حلقههای یک زنجیره هستند و فقط در ذهن #جامعه، تفکیک میشوند. در بسیاری از سخنرانیها و یادداشتها و مصاحبهها بارها توضیح دادهشده که علتهای فقر چیست اما چه سود!
… وقتی یک #نظام_سیاسی در جامعهای، «قدرتمحور» باشد و برای حفظ #قدرت، استراتژیهای اقتصادی نادیده گرفته شود مثل #سرمایهگذاری_خارجی به معنای عام که در کشور با مشکل روبهرو است و اینکه سرمایهگذار حاضر نیست در ایران #سرمایهگذاری کند و نیز سرمایههای مادی و غیرمادی، فراری از کشور هست بنابراین تولید با مشکل روبهرو خواهد شد و پیامدش، بحران #اشتغال، #بیکاری یعنی فقر است. با تولید نیمبند نمیشود اقتصاد کشور را درست کرد و عملاً ایران یک کشور مصرفگرا است که با #بحران_اشتغال روبهرو است …
… کنترل تورم بر اساس تقاضا و عرضه باید باشد … عناصر مؤثر بر تولید با زد و بندهای سیاسی و #ایدئولوژیک مرتبط است و از سوی دیگر بیشتر کالاهای اساسی وارداتی است … تقاضای طبقات کمدرآمد نسبت به عرضه، کاهش شدید پیدا کردهاست. تولید و توزیع کالاها با عدم توازن در کشور روبهرو است. دمدستیترین راه کنترل #تورم، وجود نقدینگی است که پیآمدش میتواند افزایش حقوق باشد … افزایش #مالیات هم در کشورهای نظاممند، نقش کلیدی در افزایش نقدینگی و کاهش فاصلهی طبقات ایفا می کند اما در جامعهی ما که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم و حتی نفتمان را خامفروشی میکنیم و در ازای آن کالای مورد نیازی را دریافت میکنیم که با همان نفت تولید میشود سخن از مالیات و افزایش نقدینگی و تولید، بیهوده است …
… روی کاغذ، #اقتصاد را میتوان درست کرد مانند زمینی که خاک نامرغوب دارد و آب ندارد و بخواهیم بذری در آن بکاریم. همه میدانند که اول باید خاک را اصلاح کنیم و آب را با راهکار مناسب به آن زمین برسانیم و تمام این راهکارها شدنی است اما روی کاغذ! بهتر کردن وضع اقتصادی در یک اقتصاد ناسالم درستشدنی نیست. اقتصاد توام با زد و بند، سالم نیست …
… وقتی ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و ۱۵ درصد مردم در طبقهی متوسط و ۵ درصد مردم #ثروتمند هستند و در جامعهای که افراد متوسط آن نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند، نمیتوان آن را جامعه نامید. در حال حاضر کشور ما #دوقطبی شده است و این دوقطبی، فروپاشی اجتماعی را به همراه آوردهاست …
… با راهکارهایی مانند یارانه، کمک معیشتی، کمکهایی مانند برنج و مرغ و قیمتگذاری دستوری، نمیتوان جامعه را از خطر فقر نجات داد چرا که این راهکارها موقتی بوده و فایدهمند نیست …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی گسترش زنجیرهی فقر در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی اقلیما | منتشرشده در چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… این موضوع مهمی است که حدود ۵۰ درصد زیر #خط_فقر هستند اما فقر نسبی در کشور بیشتر از این است و وقتی در کلانشهری مانند تهران حقوق ماهانه باید بالای ۱۰ میلیون تومان باشد تا بتوانید یک زندگی نسبی داشته باشید و وقتی حقوق افراد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است این یعنی #فقر_مطلق …
… فقر اقتصادی همواره فقر اجتماعی، #فقر_سیاسی و #فقر_فرهنگی را نیز در بر خواهد داشت چرا که این ها حلقههای یک زنجیره هستند و فقط در ذهن #جامعه، تفکیک میشوند. در بسیاری از سخنرانیها و یادداشتها و مصاحبهها بارها توضیح دادهشده که علتهای فقر چیست اما چه سود!
… وقتی یک #نظام_سیاسی در جامعهای، «قدرتمحور» باشد و برای حفظ #قدرت، استراتژیهای اقتصادی نادیده گرفته شود مثل #سرمایهگذاری_خارجی به معنای عام که در کشور با مشکل روبهرو است و اینکه سرمایهگذار حاضر نیست در ایران #سرمایهگذاری کند و نیز سرمایههای مادی و غیرمادی، فراری از کشور هست بنابراین تولید با مشکل روبهرو خواهد شد و پیامدش، بحران #اشتغال، #بیکاری یعنی فقر است. با تولید نیمبند نمیشود اقتصاد کشور را درست کرد و عملاً ایران یک کشور مصرفگرا است که با #بحران_اشتغال روبهرو است …
… کنترل تورم بر اساس تقاضا و عرضه باید باشد … عناصر مؤثر بر تولید با زد و بندهای سیاسی و #ایدئولوژیک مرتبط است و از سوی دیگر بیشتر کالاهای اساسی وارداتی است … تقاضای طبقات کمدرآمد نسبت به عرضه، کاهش شدید پیدا کردهاست. تولید و توزیع کالاها با عدم توازن در کشور روبهرو است. دمدستیترین راه کنترل #تورم، وجود نقدینگی است که پیآمدش میتواند افزایش حقوق باشد … افزایش #مالیات هم در کشورهای نظاممند، نقش کلیدی در افزایش نقدینگی و کاهش فاصلهی طبقات ایفا می کند اما در جامعهی ما که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم و حتی نفتمان را خامفروشی میکنیم و در ازای آن کالای مورد نیازی را دریافت میکنیم که با همان نفت تولید میشود سخن از مالیات و افزایش نقدینگی و تولید، بیهوده است …
… روی کاغذ، #اقتصاد را میتوان درست کرد مانند زمینی که خاک نامرغوب دارد و آب ندارد و بخواهیم بذری در آن بکاریم. همه میدانند که اول باید خاک را اصلاح کنیم و آب را با راهکار مناسب به آن زمین برسانیم و تمام این راهکارها شدنی است اما روی کاغذ! بهتر کردن وضع اقتصادی در یک اقتصاد ناسالم درستشدنی نیست. اقتصاد توام با زد و بند، سالم نیست …
… وقتی ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و ۱۵ درصد مردم در طبقهی متوسط و ۵ درصد مردم #ثروتمند هستند و در جامعهای که افراد متوسط آن نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند، نمیتوان آن را جامعه نامید. در حال حاضر کشور ما #دوقطبی شده است و این دوقطبی، فروپاشی اجتماعی را به همراه آوردهاست …
… با راهکارهایی مانند یارانه، کمک معیشتی، کمکهایی مانند برنج و مرغ و قیمتگذاری دستوری، نمیتوان جامعه را از خطر فقر نجات داد چرا که این راهکارها موقتی بوده و فایدهمند نیست …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سیاستگذاری در گردونهی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| «زیر پوست جامعه»
| شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱
| گفتوگوی مجلهی «تجارت فردا» با احمد بخارایی، مریم زارعیان و محمد درویش دربارهی چالشهای اجتماعی | منتشرشده در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰
| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-40688
| #احمد_بخارایی: حدود اسفند ۱۴۰۰ یعنی شش ماه قبل در کنار دو متخصص جامعهشناس و محیط زیست، گفتوگویی صورت گرفت که میزبان، هفتهنامهی تجارت فردا بود. متن این میزگرد مجازی را در کانال تلگرامی منتشر نکرده بودم و منتظر بودم تا سال ۱۴۰۱ به نیمه برسد و آنگاه ببینم آنچه پیشبینی شدهبود اتفاق افتاده یا خیر! متأسفم که بگویم:
۱-همانگونه که در این میزگرد متذکر شده و پیشبینی کرده بودم اینک نرخ #تورم به پنجاه درصد نزدیک شده اما هنوز نمیخواهند ببینند و بشنوند آنها که قدرت را در دست دارند!
۲-شش ماه قبل در آن میزگرد به بحران #مهاجرت و فرار از ایران اشاره کردم و متأسفانه این روند تشدید شدهاست و باز هم چشمهای صاحبان #قدرت، کور است!
۳-گفتهبودم با توجه به تلفیق دو نظریه #امیل_دورکیم و #رابرت_آگنیو در سال ۱۴۰۱ بسا شاهد افزایش نرخ #خودکشی باشیم و متأسفانه این گونه شد. آیا #نظام_سیاسی_مذهبی نمیخواهد به تحلیلهای جامعهشناختی توجه کند و میخواهد همچنان سر به زیر برف، فرو نگاه دارد؟!
۳-در آنجا گفتم که #خشونت، #جامعه را فراگرفته و حتی «#زبالهگردی_کودکان» مصداق خشونتورزی جامعه و نظام اقتصادی و سیاسی نسبت به این #کودکان است و متأسفانه این روند تشدید شدهاست اما صاحبان قدرت در ماشینهای چند میلیاردی و در میان محافظان پاسدار قدرت، از کنار این صحنهها عبور میکنند و چشمانشان نمیبیند یا پردهپوشی میکنند!
۴- در آنجا گفتم که بر اساس نتایج یک پژوهش جامعهشناختی از میان هفت مؤلفهی «امید اجتماعی»، مولفهی «میل به تغییر» بیشترین وزن و اثرگذارترین موقعیت را دارد و گفته شد که «میل به تغییر» یعنی میل #جوانان به پویایی جامعه و نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تا امیدشان به عنوان موتور محرکهی جامعه افزون شود. اما متأسفانه همانگونه که در همان میزگرد متذکر شدم: با تهدید و تحدید «میل به تغییر» از سوی #حاکمیت، در سال ۱۴۰۱ شاهد تشدید نومیدی اجتماعی هستیم.
… باز هم نمیخواهید ببینید و بشنوید؟ منتظرید تا «خودکشی» و «#افسردگی» و «طغیان» و «#تنفروشی» و «فرار از کشور و دربهدری» و دیگر مصايب و مسائل اجتماعی درِ خانهی شما را بزند تا متوجه شوید: صاحب قدرت محترم!!!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱
| گفتوگوی مجلهی «تجارت فردا» با احمد بخارایی، مریم زارعیان و محمد درویش دربارهی چالشهای اجتماعی | منتشرشده در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰
| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-40688
| #احمد_بخارایی: حدود اسفند ۱۴۰۰ یعنی شش ماه قبل در کنار دو متخصص جامعهشناس و محیط زیست، گفتوگویی صورت گرفت که میزبان، هفتهنامهی تجارت فردا بود. متن این میزگرد مجازی را در کانال تلگرامی منتشر نکرده بودم و منتظر بودم تا سال ۱۴۰۱ به نیمه برسد و آنگاه ببینم آنچه پیشبینی شدهبود اتفاق افتاده یا خیر! متأسفم که بگویم:
۱-همانگونه که در این میزگرد متذکر شده و پیشبینی کرده بودم اینک نرخ #تورم به پنجاه درصد نزدیک شده اما هنوز نمیخواهند ببینند و بشنوند آنها که قدرت را در دست دارند!
۲-شش ماه قبل در آن میزگرد به بحران #مهاجرت و فرار از ایران اشاره کردم و متأسفانه این روند تشدید شدهاست و باز هم چشمهای صاحبان #قدرت، کور است!
۳-گفتهبودم با توجه به تلفیق دو نظریه #امیل_دورکیم و #رابرت_آگنیو در سال ۱۴۰۱ بسا شاهد افزایش نرخ #خودکشی باشیم و متأسفانه این گونه شد. آیا #نظام_سیاسی_مذهبی نمیخواهد به تحلیلهای جامعهشناختی توجه کند و میخواهد همچنان سر به زیر برف، فرو نگاه دارد؟!
۳-در آنجا گفتم که #خشونت، #جامعه را فراگرفته و حتی «#زبالهگردی_کودکان» مصداق خشونتورزی جامعه و نظام اقتصادی و سیاسی نسبت به این #کودکان است و متأسفانه این روند تشدید شدهاست اما صاحبان قدرت در ماشینهای چند میلیاردی و در میان محافظان پاسدار قدرت، از کنار این صحنهها عبور میکنند و چشمانشان نمیبیند یا پردهپوشی میکنند!
۴- در آنجا گفتم که بر اساس نتایج یک پژوهش جامعهشناختی از میان هفت مؤلفهی «امید اجتماعی»، مولفهی «میل به تغییر» بیشترین وزن و اثرگذارترین موقعیت را دارد و گفته شد که «میل به تغییر» یعنی میل #جوانان به پویایی جامعه و نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تا امیدشان به عنوان موتور محرکهی جامعه افزون شود. اما متأسفانه همانگونه که در همان میزگرد متذکر شدم: با تهدید و تحدید «میل به تغییر» از سوی #حاکمیت، در سال ۱۴۰۱ شاهد تشدید نومیدی اجتماعی هستیم.
… باز هم نمیخواهید ببینید و بشنوید؟ منتظرید تا «خودکشی» و «#افسردگی» و «طغیان» و «#تنفروشی» و «فرار از کشور و دربهدری» و دیگر مصايب و مسائل اجتماعی درِ خانهی شما را بزند تا متوجه شوید: صاحب قدرت محترم!!!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |