جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران

🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی انگیزه‌ها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۱۸

👈 نمایش گزارش:

🖌 پانسیون‌ها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آن‌ها برچسبی زده شده است. مانند آن‌هایی که #طلاق گرفته‌اند یا که برچسب «#بیوه» خورده‌اند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسب‌هایی مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خرده‌فرهنگ ادامه‌ی حیات برایش غیرممکن می‌شود. در این موارد همان دافعه‌ی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر می‌کند.

گروه دوم کسانی هستند که جاذبه‌ی تهران و شهرهای بزرگ باعث می‌شود از محل اولیه‌ی زندگی‌شان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیل‌کرده‌ها در این گروه قرار می‌گیرند. آن‌ها به امید دست‌یابی به #شغل مناسب مهاجرت می‌کنند.

گروه سوم هم کسانی‌اند که نه آن‌چنان گرفتار دافعه‌ی شهرستان و نه مجذوب جاذبه‌ی تهران هستند، آن‌ها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم می‌گیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازه‌ای در زندگی‌شان بی‌افتد. به عبارتی خودشان را به باد می‌سپارند و تصوری از آینده‌ی خودشان ندارند.

این سه گروه از زنان دست به مهاجرت می‌زنند، اما همه‌ی آن‌ها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران می‌آیند به دلیل وضعیت آشفته و شکننده‌ای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها می‌شوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را هم‌سو با تخصصی که دارد پیدا نمی‌کند، به‌ویژه که آن‌ها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژه‌ای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کم‌تری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیش‌تری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبه‌رو می‌شوند.

در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد می‌شود و زن‌های #مهاجر به اهداف خود نمی‌رسند، افراد را می‌توان به پنج گروه تقسیم کرد. عده‌ای از آن‌ها که با بی‌کاری یا #حقوق کم روبه‌رو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آن‌ها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبه‌روشدن با مشکلات به‌واسطه‌ی آشنایی که با زن‌های دیگر پیدا می‌کنند به راه‌های ناصواب کشیده می‌شوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تن‌فروشی.

گروه سوم که از جمله گروه‌های خوش‌شانس هستند ممکن است این‌جا #ازدواج کنند یا می‌توانند ارتباط به‌تری را با جنس مخالف برقرار کنند. این‌که سرنوشت این شکل از ازدواج‌ها و رابطه‌ها چه‌قدر می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد باز هم جای بحث دارد.

گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آن‌ها راه بازگشت به شهرستان‌شان را ندارند، چرا که احتمالاً پل‌های پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده می‌بینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آن‌ها خوش‌بینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق می‌گیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجاره‌ی ماهانه در #پانسیون می‌کنند و با یک زندگی فلاکت‌بار و با تقریباً حداقل‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصص‌هایی که ممکن است به شغل مورد علاقه‌ی‌شان دست پیدا کنند که این گروه انگشت‌شمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بی‌سامان و آشفته هستند مهاجرت می‌کنند به‌ویژه آن‌هایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار می‌گیرند و حذف می‌شوند. این زنان گاهی به حاشیه‌ی شهرها کشیده می‌شوند و مشکلات‌شان به واسطه‌ی آشنایی با خرده‌فرهنگ‌های جدید بیش‌تر و بیش‌تر می‌شوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطه‌ی همنشینی‌ها و ارتباطاتی که پیدا کرده‌اند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعه‌یافته گذاشت، بنابراین بیش‌تر از قبل مورد #آزار_روحی قرار می‌گیرند. این تأسف‌بار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگ‌زدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت می‌شوند، آن‌ها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب می‌کنند که گاهی شرایط بدتر برای‌شان اتفاق می‌افتد.

⚠️ بازپخش پست‌ها با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کلید حل مسئله‌ی #اقلیت‌ها در دست #نظام_سیاسی است!

🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی درباره‌ی #اقلیت | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا می‌کند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه می‌شود مانند مهاجرت‌ها؛ افراد جابه‌جا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته می‌شود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر می‌بینید که یک اقلیت مذهبی زندگی می‌کند مانند مجیدیه‌ی تهران که می‌گفتند ارمنی‌ها در آن جا زندگی می‌کنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحه‌ی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیق‌تر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت می‌شود اینجا است که مقداری بحث حساس می‌شود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار می‌گیرد این‌جا است که وضعیت معمولاً حساسیت‌زا می‌شود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویه‌ی دید سوم است که اهمیت پیدا می‌کند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا می‌کند که باید بیش‌تر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویه‌ی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ می‌کنید در تعریف اقلیت …

… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برون‌رفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برون‌رفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر می‌کند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر می‌کند و سیاست‌گذاری‌ها هم تغییر می‌کند. در زمان رضاخان بحث دولت‌ـ‌ملت‌سازی بود وقتی حاکمیت می‌خواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان می‌گیرد. با پی‌گیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. یعنی مطلوب این است که اقلیت‌ها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعه‌شناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیله‌ی اقلیت‌ها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیت‌ها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیت‌ها، #زبان اقلیت‌ها، #فرهنگ اقلیت‌ها #هنجار اقلیت‌ها، #اقتدار اقلیت‌ها و گروه‌بندی اقلیت‌ها برای این‌که فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که می‌شود آن بودن و هستی اجتماعی‌شان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دوره‌ی مشروطه در ایران، در آن دوره‌ی برون‌رفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دوره‌ی قاجار که برایش پروسه‌ی دولت‌ـ‌ملت‌سازی که مؤلفه‌ی اصلی #مدرنیته است، چه می‌شود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجسته‌سازی #دین و به ویژه #مذهب بود، می‌گویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجسته‌سازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، می‌گویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولت‌ـ‌ملت‌سازی و این‌جا محور چیست؟ برجسته‌سازی مذهبی. در این برجسته‌سازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا می‌کند؟ این دوگانه‌ی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف می‌کنم …

… از انواع و اقسام اقلیت‌ها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کرده‌اند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمی‌توانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمن‌ها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمن‌ها در سطح کلان می‌توانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاست‌های_امنیتی از فعالیت‌هایشان جلوگیری می‌کنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکل‌گیری ندارند چون سیاست‌های امنیتی به آن اجازه نمی‌دهند. در مورد انجمن‌های دانشگاهی هم مگر دانشگاه‌ها جدا از سیاست‌های امنیتی در سطح کلان‌اند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت این‌ها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا می‌زنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی می‌خندیم، به لهجه‌ی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق می‌خندیم …

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ جامعه‌ی دوقطبی کینه می‌کارد، انتقام دِرو می‌کند!

🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و بازتولید آن در #عرصه‌ی_خصوصی تا #عرصه‌ی_عمومی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۶۰۴

👈 نمایش گزارش

| نکته |

عزیزان متعهد و دل‌سوز در دانشگاه‌‌ها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همه‌ی #منتقدان در عرصه‌ی #فرهنگ و #هنر

در گفت‌و‌گویی که امروز با روزنامه‌ی «هم‌دلی» با عنوان «جامعه‌ی دوقطبی، کینه می‌کارد، انتقام درو می‌کند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه ‌می‌تواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارش‌گران و مسئولان روز‌نامه‌هایی که روزمره‌گی و مرگ تدریجی را بر‌نمی‌تابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقان‌بار، ایفای نقش می‌کنند تشکر کرد. در این گفت‌و‌گو که موضوع اصلی: «جلوه‌ها و پی‌آمدهای توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کرده‌ام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همه‌ی ما به جدّ به آن‌ها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»‌های توزیع نابرابر فرصت‌ها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:

۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضاد‌های مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با ماده‌ی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاح‌طلب و #اصول‌گرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصت‌ها در رسانه‌ی ملی و جریان اطلاع‌رسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیت‌ها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصت‌ها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایه‌ای،
۷ـ تبعیض در استخدام‌ها.

پس از آن به «پی‌آمدها»ی توزیع نابرابر فرصت‌ها اشاره کردم از جمله:

۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجه‌ی سالانه‌ی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسف‌بار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقه‌ی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمان‌برانداز موارد مذکور به خانواده‌ها و رخ‌نمایی‌شان به صورت تنازعات درون‌خانوادگی. همه‌ی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائه‌ی تحلیل‌های علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبه‌های سیاسی با تحلیل‌های کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمق‌بخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ می‌رود! و دوباره همین حکایت باقی خواهد‌ماند که: «اگر کینه کاشته‌شود، انتقام درو می‌شود!».

احمد بخارایی

| مشاهده‌ی متن مصاحبه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت می‌کنم زیرا تحقیر شدم! |

🗓 سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی خشونت در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۲۳

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

🔍 روزنامه‌ی آفتاب یزد گفت‌و‌گویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه می‌کنید. به نظر می‌رسد بخش‌های ویژه‌ای از گفت‌و‌شنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصه‌ای از بخش‌هایی که در روزنامه منتشر «نشد» را این‌جا می‌آورم و سپس دعوت می‌کنم که فایل شنیداری را اگر علاقه‌مند بودید بشنوید:

… ما و جامعه‌ی ما در کلاس اول گیر کرده‌ایم و سال‌هاست گفته می‌شود که ۲ ضرب در ۲ می‌شود چهار! این تکرار‌ها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خسته‌گی و هزینه‌بری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …

… جامعه‌ی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا می‌زند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی می‌شود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز می‌شود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنه‌ی وسیع سلیقه‌ها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیده‌های نوظهور، کُپ می‌کند و مجبور می‌شود برای برون‌رفت از بن‌بست‌ها، یا #خشونت‌ورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمی‌تواند دیالوگ کند و سریعاً خشم‌‌ناک می‌شود یا به گوشه‌ای می‌خزد …

#دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفت‌و‌گو با آن‌ها ندارد همان‌گونه که چند روز قبل سخن‌گوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأی‌دهنده‌ها در #انتخابات_ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمی‌شود»، ببینید به این واضحی، سخن‌گوی #حاکمیت می‌گوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا می‌خواهیم گفت‌و‌گو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشم‌ناک نشویم؟ …

#هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقب‌مانده‌ی #هویت_دینی و #مذهبی نمی‌گنجد …

#خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاق‌های رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بی‌کاری، #فرد‌گرایی، خود‌خواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسان‌های ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانه‌ی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیب‌پذیر در جامعه، #انسداد_رسانه‌ای در رسانه‌ی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیب‌های_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر می‌رسد برگشت‌ناپذیر شده‌ایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعت‌مان افزوده‌می‌شود …

#طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفته‌اند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروت‌های نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبخت‌تر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقه‌ی کم‌درآمد و فقیر شده‌اند. آیا نمی‌بینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …

… ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما «#هنجار» شده و ماهم بی‌تفاوت شده‌ایم و این هم از نشانه‌های بارز فروپاشی اجتماعی است …

… از صدر تا ذیل #دروغ می‌گویند و #دروغ‌گویی جنبه‌ی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیس‌جمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امن‌ترین جا برای #سرمایه‌گذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیش‌تر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …

… ما در کف خیابان‌ها به همراه دانشجویان‌مان #جامعه‌شناسی می کنیم. ما از وقایع خبر می‌دهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکرده‌ایم. حالا می‌آیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که با شبکه‌های بیرونی گفت‌وگو نکنیم. مگر می‌شود آلودگی‌ها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد‌ کرد؟ آیا روزنامه‌ها آزادند که حرف‌های ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور می‌شوند که خیلی حرف‌ها را منتشر نکنند و این هم نمونه‌ای است از آن‌ها که دارید می‌خوانید …

… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازه‌ی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «بررسی مبانی حقوقی، جامعه‌شناختی و جرم‌شناختی فرزندکشی»

| آدینه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰

| میهمانان:
دکتر #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس
دکتر امیرحسن نیازپور، جرم‌شناس

| برگزارکننده:
انجمن‌های علمی دانش‌جویی حقوق و جامعه‌شناسی دانش‌گاه شهید بهشتی

🗓 تاریخ برگزاری: یک‌شنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰

| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1BUONZ9rfEXiyhUj4UtT8NyV8ut-pbypf/view

| فایل شنیداری احمد بخارایی: 👇
https://drive.google.com/file/d/1Gx1RobTTQdl54MQSLAthEBZo35kSo-Ye/view

چندی پیش بنا به دعوت انجمن‌های علمی دانش‌جویان #جامعه‌شناسی و #حقوق در دانش‌گاه شهید بهشتی به صورت مجازی در خصوص تحلیل جامعه‌شناختی #فرزندکشی به این موارد اشاره کردم:

ـ عدم گزارش دقیق آمار فرزندکشی در ایران

ـ فرزندکشی معادل ۱۵درصد #قتل‌های_خانوادگی در آمار رسمی

ـ علت‌های چهار‌گانه‌ی فرزندکشی از «#ترحم» مادر تا «#انتقام» والدین

ـ انواع دیگر «#رابطه‌کشی» علاوه بر فرزندکشی، شامل: #قهر، #مهاجرت و #پناهندگی، مسدود کردن (block)

ـ انواع دیگر «#خشونت‌ورزی» علاوه بر فرزندکشی شامل: #دیگرکشی، #خودکشی، #فرصت‌کشی و #اعتیاد

ـ فرزندکشی ناشی از وجود حس مالکیت نسبت به دیگران در فرهنگ سنت‌گرای ما

ـ تغییر سه بُعد #خانواده شامل: عملکرد، ساختار و ارزش

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مهاجرت، فرار مغزها و پناهندگی: نابودی سرمایه‌های انسانی!

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی و سعید پیوندی و مهدیه گلرو درباره‌ی فرار مغزها، فشار بر استادان دانش‌گاه و خویشاوندسالاری | پخش‌شده در برنامه‌ی صفحه‌ی ۲، پنج‌شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۲۲

| پخش فایل ویدئویی: 👇
https://youtu.be/ZcQj1nHeyhI

| پخش فایل شنیداری: 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/12usG3Cig6tWSAjiuCUOIsATN-fS_BQef/view

| #احمد_بخارایی: دراین گفت‌وشنود اشاره داشتم به موضوع‌هایی مانند،

۱ـ دو دیدگاه «#جهان‌گرا» و «#ملی‌گرا» در تحلیل پدیده‌ی #مهاجرت و #فرار_مغزها و این‌که در ایران، «عوامل دفع از کشور» دارای ضریب اثرگذاری دو برابری نسبت به «عوامل جذب در کشورهای مقصد» در فرمول مهاجرت است …

۲ـ مدافعان بی چون و چرای نظام حکم‌رانی در ایران تلاش داشته‌اند در یک نگاه «ساده‌انگارانه»، جذابیت‌های اقتصادی کشورهای مقصد را عامل عمده‌ی مهاجرت از ایران قلمداد کنند و نشر دهند اما در واقع، «عامل اقتصادی» (بی‌کاری و دست‌مزد و تبعیض و …) یکی از عوامل در کنار عناصر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که از جمله‌ی «عوامل دفع» از ایران و به بیان دیگر از جمله "موانع جذب به درون" و به ایران بوده است. تفاوت است میان: «موانع جذب به داخل» و «عوامل جذب به خارج» که اولی حکایت از «دفع» دارد …

۳ـ پدیده‌ی مهاجرت، سنتز بین نزاع «دل» و «عقل» است که اولی بر پیوند برخاک و تاریخ مبتنی است و دومی، تلاشی است برای «زندگی» در مقابل «زنده بودن صرف» …

۴ـ ۳۵درصد ایرانی‌ها علاقه‌مند به مهاجرت هستند که عمده‌ی آن‌ها جوان و تحصیل کرده‌اند. حال اگر این رقم، با ضریب کیفی «سن» و «تحصیلات» که در پیشرفت و جهش اقتصادی نقش کلیدی دارند و لوکوموتیو قطار رشد هستند بازخوانی شود اهمیتش دو برابر می‌شود و گویی ۷۰درصد ایرانی‌ها علاقه‌مندند از ایران بروند …!

۵ـ ضرر مالی سالانه‌ی مهاجرت و فرار مغزها از ایران حدود ۵۰ میلیارد دلار محاسبه شده که تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و حواشی آن از ایران است و به بیان دیگر در مقایسه با بودجه‌ی سال ۱۴۰۰ ایران معادل ۱۲۰ میلیارد دلار (با احتساب دلار بیست‌هزار تومانی)، خسارت فرار مغزها بیش از ۴۰درصد بودجه سالانه کشور بوده‌است …

۶ـ به نظر می‌رسد نقش «عوامل دفع» از کشور در ابعاد اجتماعی (آموزش، رفاه، مدنیت، اداری)، اقتصادی (بی‌کاری و درآمد سرانه و رقابت سالم)، فرهنگی (عقلانیت و مظاهر آن) و سیاسی (آزادی‌های مذهبی و قومی و اجتماعی) دارای اثر دو برابر در پدیده‌ی «مهاجرت» نسبت به «عوامل جذب» در کشورهای خارجی است …

۷ـ پس از دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد، اینک در دور دوم در دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای رئیسی بازهم سراغ دانشگاهیان و آزاداندیشان رفته‌اند و به بهانه‌ی غرب‌ستیزی و پاک کردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ لیبرال و سکولار غرب‌زده، دست به اخراج و بازنشسته‌سازی اجباری زده‌اند و امید زیادی به بهبودی جامعه‌ی ایران وجود ندارد …

۸ـ ۹۶درصد اختراعات ثبت شده توسط متولدین ایران بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده و این محصول فراری دادن مغزهاست که یکی از شاخص‌های «فروپاشی اجتماعی» است و ریشه در نگاه بسته‌ی ایدئولوژیک دارد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| "#بی‌عدالتی در ایران!"

| گزیده‌ی گفت‌وشنود با صدای آمریکا
| تاریخ پخش: یک‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

| #احمد_بخارایی: در #دوقطبی‌شدن_طبقاتی و در گسترش دهک‌های فقیر ۱ تا ۳ و در کوچه‌ها و خیابان‌ها و در لباس‌ها و خانه‌ها و در #مهاجرت و فرار انسان‌ها و در تهدید و تحدید #هویت‌جویی و در بی‌پاسخی به نیاز "بودن" در انسان‌های ایرانی، چهره‌ی #تبعیض هویداست …

فایل کامل شنیداری و دیداری این گفت‌وشنود منتشر می‌شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «اخراج و فرار انسان‌ها از ایران یا جذب نخبگان، کدام‌یک؟!»

| یک‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «شرق» با احمد بخارایی درباره‌ی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431

| #احمد_بخارایی: به نظر می‌رسد عوامل دفع از کشور که در این سال‌ها از سوی دولت‌ها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دو‌برابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهان‌گرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصت‌ها استفاده بیش‌تری داشته باشند و از دیدگاه #ملی‌گرا اگرچه همه افراد وطن‌شان را دوست دارند و می‌خواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیش‌تری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب می‌کنند. وقتی شنیده می‌شود بیش از دو‌سوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شده‌اند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان می‌دهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.

عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بی‌کاری، دست‌مزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادی‌های اجتماعی مطرح می‌شود و افزود: مهاجرت، پدیده‌ای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر می‌شود، اما زندگی‌کردن را به تنها زنده‌بودن ترجیح می‌دهد و فرار می‌کند.

آخرین آماری که از نظر‌سنجی رصدخانه‌ی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانی‌ها علاقه‌مند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر می‌رسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکت‌کننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمده‌ی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل می‌دهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایه‌های انسانی هستند.

زندگی و شرایط روزمره‌ی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجی‌ها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیان‌مان به‌خوبی می‌بینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.

ضرر مالی سالانه‌ی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجه‌ی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه این‌ها خسارت‌های مادی و قابل اندازه‌گیری است؛ وقتی می‌شنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبت‌شده از سوی متولدان بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی می‌بریم. این موضوع محصول فراری‌دادن مغزها است که یکی از شاخص‌های «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بسته‌ی #ایدئولوژیک دارد و نمی‌توان در کوتاه‌مدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.

موجی که برای بازنشسته‌کردن استادان در دهه‌ی ۸۰ رخ داد، یک بار در دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای #احمدی‌نژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاه‌ها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمده‌اند و به بهانه‌ی #غرب‌ستیزی و پاک‌کردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غرب‌زده، دست به اخراج و #بازنشسته‌سازی اجباری می‌زنند و این یعنی عقب‌گرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سال‌ها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمی‌شود و بیش از قبل باعث پراکنده‌شدن سرمایه‌های انسانی خواهد شد.

t.me/dr_bokharaei

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست «مشروطه و ایران امروز»

| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱

| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سال‌روز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلاب‌هاوس «گروه جامعه‌شناسی سیاسی» انجمن جامعه‌شناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.

| سخن‌رانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.

| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit

| گزارش در روزنامه‌ی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534

| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386

| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play

| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبی‌های دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق می‌افتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبی‌سازی» ناشی از سیاست‌های غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزه‌‌‌جو است که #جامعه را خسته و خشونت‌طلب می‌کند.

۲ـ ریشه‌های تاریخی دوقطبی‌های موجود، در سه بند: «زمینه‌ها»، «سوژه‌ها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینه‌ها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق می‌کنند عبارتند از: «سیاست‌های منطقه‌ای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غرب‌گرایی نخبگانی با برون‌داد عقلانی‌شدن، انفعال نیروهای فی‌مابین از جمله طبقه‌ی متوسط که نحیف و بی‌پژواک شده‌اند و نیز عناصر اقتصادی».

۳ـ سوژه‌ها»یی که در دوقطبی‌شدن مورد توجه قرار می‌گیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی، تنش‌زدایی یا تنش‌زایی، درون‌گرایی یا برون‌گرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».

۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبی‌سازی جامعه عبارتند از: رخ‌نمایی رابطه‌ی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخش‌های فعال جامعه را به مرور از خود دور می‌کند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنه‌ی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعف‌های سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیت‌های اجتماعی است مانند دامن‌گرفتن مهاجرت‌ها که اینک میلیو‌ن‌ها ایرانی #مهاجرت یا فرار کرده‌اند و میلیون‌ها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.

۵ـ شش دو‌قطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پی‌آمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سال‌های دور و نزدیک را از قاجار ترک‌زبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفوی‌ها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کرده‌بودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکم‌رانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیم‌شان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشته‌باشند. ۵ـ دوقطبی‌های «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبی‌های ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».

۶ـ کم رمقی لوازم شش‌گانه‌ی توسعه‌ی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمان‌ها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزم‌های حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیش‌زدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چار‌چوب‌های نهادی و قانونی».

۷ـ تعارض و ستیز #مشروطه‌خواهان و #مشروعه‌خواهان مانند #شیخ_فضل‌الله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریان‌های تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدین‌شاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| «زیر پوست جامعه»

| شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی مجله‌ی «تجارت فردا» با احمد بخارایی، مریم زارعیان و محمد درویش درباره‌ی چالش‌های اجتماعی | منتشرشده در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-40688

| #احمد_بخارایی: حدود اسفند ۱۴۰۰ یعنی شش ماه قبل در کنار دو متخصص جامعه‌شناس و محیط زیست، گفت‌و‌گویی صورت گرفت که میزبان، هفته‌نامه‌ی تجارت فردا بود. متن این میزگرد مجازی را در کانال تلگرامی منتشر نکرده بودم و منتظر بودم تا سال ۱۴۰۱ به نیمه برسد و آن‌گاه ببینم آن‌چه پیش‌بینی شده‌بود اتفاق افتاده یا خیر! متأسفم که بگویم:
۱-همان‌گونه که در این میزگرد متذکر شده‌ و پیش‌بینی کرده بودم اینک نرخ #تورم به پنجاه درصد نزدیک شده اما هنوز نمی‌خواهند ببینند و بشنوند آن‌ها که قدرت را در دست دارند!

۲-شش ماه قبل در آن میزگرد به بحران #مهاجرت و فرار از ایران اشاره کردم و متأسفانه این روند تشدید شده‌است و باز هم چشم‌های صاحبان #قدرت، کور است!

۳-گفته‌بودم با توجه به تلفیق دو نظریه #امیل_دورکیم و #رابرت_آگنیو در سال ۱۴۰۱ بسا شاهد افزایش نرخ #خودکشی باشیم و متأسفانه این گونه شد. آیا #نظام_سیاسی_مذهبی نمی‌خواهد به تحلیل‌های جامعه‌شناختی توجه کند و می‌خواهد هم‌چنان سر به زیر برف، فرو نگاه دارد؟!

۳-در آنجا گفتم که #خشونت، #جامعه را فراگرفته و حتی «#زباله‌گردی_کودکان» مصداق خشونت‌ورزی جامعه و نظام اقتصادی و سیاسی نسبت به این #کودکان است و متأسفانه این روند تشدید شده‌است اما صاحبان قدرت در ماشین‌های چند میلیاردی و در میان محافظان پاس‌دار قدرت، از کنار این صحنه‌ها عبور می‌کنند و چشمان‌شان نمی‌بیند یا پرده‌پوشی می‌کنند!

۴- در آن‌جا گفتم که بر اساس نتایج یک پژوهش جامعه‌شناختی از میان هفت مؤلفه‌ی «امید اجتماعی»، مولفه‌ی «میل به تغییر» بیشترین وزن و اثرگذارترین موقعیت را دارد و گفته شد که «میل به تغییر» یعنی میل #جوانان به پویایی جامعه و نظام‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تا امید‌شان به عنوان موتور محرکه‌ی جامعه افزون شود. اما متأسفانه همان‌گونه که در همان میزگرد متذکر شدم: با تهدید و تحدید «میل به تغییر» از سوی #حاکمیت، در سال ۱۴۰۱ شاهد تشدید نومیدی اجتماعی هستیم.

… باز هم نمی‌خواهید ببینید و بشنوید؟ منتظرید تا «خودکشی» و «#افسردگی» و «طغیان» و «#تن‌فروشی» و «فرار از کشور و دربه‌دری» و دیگر مصايب و مسائل اجتماعی درِ خانه‌ی شما را بزند تا متوجه شوید: صاحب قدرت محترم!!!

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| گم‌شده‌ای به نام مردم!

| شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با احمد بخارایی درباره‌ی ریشه‌ی مشکلات سیاسی و اقتصادی جامعه | منتشر شده در ۱۳ دی ۱۴۰۱

| پخش گزارش:👇(ویدئوی کوتاه)
https://jsnews.ir/?p=319985
یا
https://www.instagram.com/reel/Cm9RrH6oHht

#احمد_بخارایی: «مردم» مفهومی است که معنای گسترده‌ای دارد و در آن نوع مفهوم‌پردازی دولت- ملت مدنظر است. در ایران در دو مرحله نسبت به مردم گزینشی رفتار شده؛ در مرحله اول مردم ابتدا تقلیل پیدا کرده به امت به این معنا که افراد خاصی مرید هستند و در چارچوب خاصی که تعریف شده می‌گنجند و به نحوی از کل مردم جدا هستند. برای مثال همان گزینش‌هایی که هنگام استخدام افراد صورت می‌گیرد.
اما در مرحله دیگری که این دایره مردم تنگ‌تر می‌شود درست جایی است که توزیع ثروت و قدرت صورت می‌گیرد که شاهد توزیع نابرابر آن هستید. بنابراین مردم در یک دایره بزرگ به بخشی از مردم در یک دایره بسیار کوچک تبدیل شده‌اند. به همین خاطر است که گردش نخبگان اتفاق نمی‌افتد؛ به گونه‌ای که در #انتخابات_مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸ و نیز #انتخابات_ریاست_جمهوری ۱۴۰۰ شاهد کمترین میزان مشارکت بودیم و برای نخستین بار آمار #مشارکت مردم در #انتخابات زیر ۵۰ درصد بود. این پیامد نادیده گرفته شدن مردم و #جامعه است. یعنی شما هر اندازه مردم را نادیده بگیرید آنها نیز به همان میزان حمایت‌های خود را از برنامه‌ها و سیاست‌های تصمیم‌گیران کم می‌کنند. زمانی که مردم حذف شوند و صدای آنها شنیده نشود این انزوا و از‌خود‌بیگانگی به مرور اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد #مهاجرت به هر قیمتی را به ماندن در کشور ترجیح می‌دهند، یعنی با وجود آنکه فضای روحی و روانی خوبی در آن سوی مرزهای کشور ندارند، با این حال ترجیح می‌دهند مهاجرت کنند. در واقع به معنای دفع در مبدا است. شکل دیگر این نادیده گرفته شدن، انزوا است که پیامد آن هم می‌تواند #اعتیاد، #خودکشی و #افسردگی فردی و جمعی باشد. در نتیجه این نادیده گرفته شدن دو پیامد از بین بردن خود و یا طغیان را در جامعه به دنبال خواهد داشت.
طغیان در واقع زمانی رخ می‌دهد که فرد احساس کند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. این امر در واقع نتیجه همان ایزوله شدن و نگاه خاص و گزینشی به مردم است.متاسفانه این نوع نگاه از سوی تصمیم‌گیران بیشتر در نظام حقوقی شروع شده و در نهادها و سازمان‌ها بازتولید می‌شود و نهایتا در حوزه قدرت و ثروت فربه می‌شود که در نهایت پیامد آن به حاشیه رفتن مردم و نادیده گرفته شدن آنهاست. | ادامه: 👇
https://jahanesanat.ir/?p=334143

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| خشونت سیاسی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!

| آدینه ۳۰ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی خشونت سیاسی | منتشرشده در ۲۸ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=7417

| بخشی از صحبت‌های #احمد_بخارایی در این گفت‌و‌گو:
به این موضوع کلیدی توجه کنید که #امنیت_جامعه با «#امنیت_حکومت» تفاوت زیادی دارد. چون مطالبه‌گرها خواسته‌های اقتصادی، سیاسی، صنفی، فرهنگی و … دارند و نباید با خشونت با آن‌ها برخورد شود. چون آن‌ها هدفی برای تهدید حاکمیت ندارند بنابراین نیازی به برخوردهای خشونت‌‌آمیز هم نیست. خشونت سیاسی در واقع اعمال باورهای غلط صاحبان قدرت در برابر #جامعه است که اگر بدون توجه به درخواست به‌حق مردم، اعمال شود به سمت «#خشونت_ایجابی» و تثبیت فضای شبه‌استبدادی سوق پیدا می‌کند. اگر در جامعه‌ای مسائلی مانند «#تبعیض»، «#نابرابری»، «#فقر»، «#انزوا»، «طردشدگی از جامعه»، «#مهاجرت اجباری»، «#خشونت کلامی» و … عوامل مطالبه‌گری‌ها باشند خشونت ایجابی و حداکثری از سوی #نظام_سیاسی، نهایبه نتیجه نخواهد رسید و فقط روند #فروپاشی_اجتماعی را تشدید خواهد کرد یعنی پدیده‌ی مردم علیه مردم و مردم علیه نظام و نظام علیه مردم تعمیق خواهد شد. توجه داشته باشید که هرجایی ردپایی از «تحمیل» مشاهده کردیم یعنی به خشونت ایجابی نزدیک‌تر شده‌ایم حال در هر حوزه‌ای باشد.

در دهه‌های اخیر به دلیل عدم برابری و تبعیضی که در جوامع وجود دارد شکاف بین دولت و مردم افزایش پیدا کرده است و تبعیض به وجود آمده نگران کننده است. حاکمان در همه‌ی کشورهای جهان باید به این موضوع توجه کنند که اعمال خشونت در عرصه‌ی سیاسی کارکرد «کوتاه‌مدت» دارد و متأسفانه همین موضوع نظرشان را جلب کرده است. آن‌ها به این موضوع توجه نمی‌کنند که چنین سیاستی در میان‌مدت و درازمدت باعث انباشت مطالبات، عصبانیت و … در جامعه خواهد شد. این که مسئولان سیاسی و مجموعه‌ی حاکمیت خطای تحلیلی خود را اصلاح نمی‌کنند به فروپاشی اجتماعی کمک بیش‌تری می‌کند. تجربه نشان داده که در هیچ کشوری نمی‌توانند مقابل تفکر و اندیشه را بگیرند. شاید در کوتاه‌مدت بتوان محدودیتی ایجاد کرد ولی در میان‌مدت و درازمدت چالش‌هایی را به وجود می‌آورد. در نتیجه در هر مرحله مجبور است با خشونت بیش‌تری با شهروندان برخورد کنند. همه‌ی افراد جامعه فرهیخته نیستند که بدانند باید چه کنش‌گری داشته باشند. بهترین کلیدواژه برای تغییر روند حاکمیت در اعمال خشونت، «تحول» است. این موضوع نه جنبه‌ی #کودتا دارد و نه معنای #فروپاشی_سیاسی و #براندازی می‌دهد، یک سیستم سیاسی باید بتواند با شنیدن انتقادها خود را ارزیابی کند و تغییرات زیربنایی را در روند #حکم‌رانی ایجاد کند.

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441

| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بی‌کاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر #فرار_مغز‌ها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بی‌کاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزه‌ی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاه‌ها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصله‌ی قابل توجهی میان #دانش‌آموز و #دانش‌جو با معلم و استاد دانشگاه به وجود می‌آید و طبیعتاً به کم‌میلی در تحصیل می‌انجامد و کارکرد‌های آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشور‌های #سوسیال_دموکرات و حتی در کشور‌هایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایه‌داری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کم‌رنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح می‌شود.

«شما در این کشور‌ها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت می‌شود، ریشه در تبعیض، پی‌آمدها و خروجی‌های ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از این‌رو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا می‌کند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسأله‌ی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاست‌گذاری کلان در حوزه‌ی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را می‌خواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعه‌ی ما دامن‌زده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعه‌ی ما است. در هر جامعه‌ای جرائم، #آسیب‌های_اجتماعی و ناهنجاری‌ها، خروجی و پی‌آمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر می‌کنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق می‌دهد و بی‌علت نیست در جامعه‌ی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمی‌گردد، بنابراین مسائل و سیاست‌های اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعه‌ای نظام سیاسی، تعیین‌کننده‌ی اصلی است. ما به مسائل عدیده‌ی اجتماعی از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم از منظومه‌ی فکری نظام سیاسی ریشه می‌گیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزه‌ی سیاسی تعریف می‌شود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند که سوابق‌شان نشان می‌دهد که اختلاف معناداری با #اصلاح‌طلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمی‌توانند جلوی ناکارآمدی‌های اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.

شما در شعار‌ها و مناظره‌های انتخاباتی دیده‌اید و باز هم خواهید دید که کاندیدا‌ها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعار‌های کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی می‌دهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاست‌جمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آن‌ها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعه‌ی ما جنبه‌ی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعه‌شناسانه داشت.

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |