جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ #ناکارآمدی_سیاسی، علت #ناکارآمدی_اقتصادی

🗓 دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی، اردشیر گراوند و حسین ایمانی درباره‌ی آسیب‌های ناشی از گرانی بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۹، شماره‌ی ۸۰۰۳

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

| #اقتصاد سالم |
… شاخصه‌ی اقتصاد سالم وجود #اشتغال است، چون هم بُعد اجتماعی دارد و هم بُعد اقتصادی …

… یکی از عواملی که افراد جامعه به سوی #انحرافات_اجتماعی کشیده می‌شوند نداشتن شغل و بی‌کاربودن است …

… در هر جامعه‌ای نرخ بی‌کاری ، گویای اقتصاد شکننده و بیمار آن جامعه است که به‌عنوان یک آسیب به آن نگاه می‌شود …

… چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد، توسعه‌ی انسانی و اختلافات طبقاتی همه مشروط و منوط به نرخ بیکاری است …

… یکی از جلوه‌های اقتصاد بیمار در یک جامعه، وجود مشاغل کاذب است. ریشه‌ی این‌گونه مشکلات هم در #فقر و تنگ‌دستی و بی‌کاری است که افراد را مجبور به ‌دست‌زدن به کارهایی مثل دست‌فروشی در خیابان و مترو می‌کند …

… ابتلای #جامعه به بیماری‌هایی مانند #کرونا گریزناپذیر است، در صورتی که در مورد اقتصاد، اقتصاددانان از سال‌ها قبل پیش‌بینی کرده بودند که چنین اقتصاد بیمار و شکننده‌ای نتیجه‌ای بهتر از این نخواهد داشت …

… جامعه‌شناسان از سال‌ها قبل متوجه #بی‌تفاوتی_اجتماعی در جامعه شده بودند؛ بی‌تفاوتی‌ای که منجر به ازدست‌دادن اعتماد و تشدید بیماری اقتصادی در کشور شده است …

… هنگامی که ایدئولوژی‌ها بایدها و نبایدها را به افراد جامعه تزریق می‌کنند و افراد هم چشم‌بسته آن را می‌پذیرند، به‌تدریج شاهد حذف بسیاری از افراد متخصص خواهیم بود …

… باید توجه داشته باشیم که تمام وقایع اجتماعی و اقتصادی، زنجیره‌ای را تشکیل می‌دهند که به هم متصل هستند و به بی‌کاری و فقر دامن می‌زنند؛ بنابراین با سلسله‌ای از علت و معلول‌هایی روبه‌رو هستیم که قابل پیش‌بینی بودند …

… فراموش نکنیم وقتی فرصت‌ها بین افراد عادلانه توزیع نشود #رانت و متعاقب آن #فساد به ‌وجود می‌آید …

… هم‌اکنون شرایط اقتصادی با توجه به میزان تورم با سیر نزولی مواجه است به‌طوری که تورم در سال ۹۷ بیش از ۳۰%، سال ۹۸ بیش از ۴۰% بوده و سال ۹۹ در همین ۴ ماه نخست سال از ۴۰% بسیار فراتر رفته است …

… اقتصاد نه یک‌شبه پدید می‌آید و نه یک‌شبه از بین می‌رود، بنابراین بدون مدیریت کلان سیاسی نمی‌توان چشم‌انداز امیدوارانه‌ای برای آن درنظر گرفت …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شادی داریم، اما احساس شادی نه!

🗓 دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی وضعیت شادکامی جامعه در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۰۸

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… تفاوت وجود دارد میان «علت» و «دلیل». «دلیل» همان بُعد ذهنی است و «علت» بُعد بیرونی دارد. حالا یک فرد با توجه به علت‌های بیرونی در درون خودش شروع به تجزیه و تحلیل می‌کند و یک دلیلی برای خودش درست می‌کند، در این دلیل او نتیجه می‌گیرد و استدلال می‌کند که چقدر انسان بدبختی است. ‌این‌که آدم‌ها چرا با وجود علت‌های مشابه، استدلال‌های یکسان ندارند، گویای این موضوع است و می‌خواهم بگویم که از سطح خرد تا سطح کلان، یعنی از واحدی مانند گروه در سطح خرد، تا سازمان‌ها در سطح میانه و حکومت‌ها در سطح کلان به عنوان «علت» در تشدید #ناشادی مؤثر هستند. بنابراین در اینجا اگر عناصر تاریخی، فرهنگی و سیاسی را با یک‌دیگر جمع کنیم، در نتیجه‌گیری نهایی به این مرحله می‌رسیم که آمار شادکامی ما کاهش پیدا کرده است …

… شاید از نشانه‌های شاد بودن این‌ها باشند که آدم‌ها بخندند، غذای خوب بخورند و لذت ببرند. در کشور ما میزان مصرف نسبت به میانگین جهانی بالا است، ما این‌جا برعکس خیلی از جاهای دیگر میوه را کیلویی خریداری می‌کنیم، آجیل می‌شکنیم، مسافرت می‌رویم که سبب قفل شدن جاده‌های شمالی کشور می‌شود. ما از حوادث جوک می‌سازیم و آن را تعریف می‌کنیم و خنده‌های مستانه می‌کنیم، در همه این‌ها که گفتم ایران از خیلی از جاهای دنیا بالاتر است. اما چرا با وجود نشانه‌های #شادی، #احساس_شادی نیست؟ همانند تفاوت میان #فقر و احساس فقر، شادی هم با احساس شادی فرق می‌کند. در خیلی از مواقع همین احساس است که آدم‌ها را آزار می‌دهد …

… گاهی می‌بینید کسی که خانه‌ و زندگی‌ای به ارزش میلیاردها تومان هم دارد باز هم درگیر احساس فقر است. چرا؟ برای ‌این‌که او خودش را با دیگری می‌سنجد بعد احساس می‌کند آدم‌هایی که در نقطه‌ی بالاتری قرار گرفته‌اند شاید لزوماً از توانایی‌های بیشتری یا شایستگی‌های خاصی آن‌چنان برخوردار نیستند. آدم‌ها احساس می‌کنند آن‌کسی که بالاتر است آن‌طور نبوده که نان عرق جبین خود را بخورد و بعد در مقام مقایسه، دائم به خود می‌گوید من هم می‌توانستم مانند او شوم، پس «چرا نیستم؟» این «چرا نیستم» ناشی از همان احساس «#تبعیض» است که فرد را اذیت می‌کند.
چه چیزی «این چرا نیستم» و ‌این‌که چرا من مانند دیگری نیستم را تشدید می‌کند؟
عمدتاً این پدیده در نومیدی و نگرانی نسبت به پیرامون و آینده ریشه دارد. طبیعتاً بخشی از آن هم در سیاست‌گذاری برای یک #جامعه و حمایت‌های اجتماعی موجود در آن جامعه ریشه دارد. ‌این‌که فرد احساس کند وقتی بی‌کار شود دولت چقدر او را حمایت می‌کند؟ یا اگر درس خوانده است چند درصد امکان دارد شغل مورد نظر خود را پیدا کند، بسیار اهمیت دارد. در جامعه‌ای که تبعیض و فرصت‌های نابرابر مانند گزینش خودی و غیرخودی وجود داشته باشد، شرایط سخت می‌شود. البته در کنار «تبعیض» عوامل دیگری هم نقش دارند …

… وقتی ما احساس #هویت نکنیم نمی‌توانیم شاد باشیم. همین «ایرانی بودن» را در نظر بگیرید، امروزه واقعاً چقدر این «ایرانی بودن» به آدم‌ها وزن و احساس خوبی در داخل و خارج می‌دهد؟ ‌این‌که چرا #هویت_ملی تحدید و تهدید شده اهمیت دارد. تحدید این هویت سبب شده هویت ملی لاغر و لاغر‌تر شود، و تهدید یعنی ‌این‌که گاهی به این هویت هجوم آورده‌اند و آن را در برابر برخی ارزش‌های مذهبی قرار دادند. امروزه گاهی بر روی هر هویتی دست می‌گذارید می‌بینید که این‌ها لاغر و شکننده شده‌اند، آن‌وقت شما انتظار دارید جامعه ناشاد نباشد؟ …

⚠️ بازپخش پست‌ها با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ خطر ظهور #پوپولیسم!

🗓 سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی ستاره‌ی صبح با #احمد_بخارایی درباره‌ی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعه‌شناسی مفاهیم و شاخص‌های اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یک‌دیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بی‌تفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجمله‌ی این شاخص‌ها هستند که در کنار یک‌دیگر معنا و مفهوم پیدا می‌کنند و نمی‌توان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخص‌ها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیل‌کرده هستند و از شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی استفاده می‌کنند، با یک منظومه‌ی پیچیده‌ی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبه‌رو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم می‌شود و در پیوند با دیگر شاخص‌های اجتماعی مانند «بی‌تفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم می‌زنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده می‌شود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا می‌کند، فرآیندی رخ می‌دهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نام‌گذاری می‌کنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمی‌دهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …

… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه می‌دهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی می‌شود …

… فروپاشی اجتماعی همان‌طور که گفتم روندی تدریجی دارد و این‌گونه نیست که وقتی می‌گوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچ‌گاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که هم‌چنان پای‌بند به فرهنگ‌های سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنت‌های پیشین خود ادامه می‌دهند. البته نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که این‌گونه همبستگی‌های اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آن‌ها رو به افول است، جدای از آن‌که درصد کمی از جامعه را در بر می‌گیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان می‌دهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایین‌تر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج می‌زند، اما چرا کسی به آن‌ها کمک نمی‌کند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان می‌دهد، همسایه‌ی درمانده و محیط‌های فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آن‌ها زندگی خود را سر می‌کنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی هم‌چنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح می‌دهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …

… در هر جامعه‌ای افراد می‌بایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمی‌شود انسان‌ها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» می‌آفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس می‌کشند، غذا می‌خورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل می‌کنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمی‌اند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #هم‌گرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را می‌زند و زمانی نواخته می‌شود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفته‌بازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور می‌کند و عده‌ای بر این موج وادادگی سواری می‌کنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسش‌های اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دل‌خوش به این بود که جامعه فقیر و درمانده‌ی کنونی علی‌رغم افزایش روزمره‌ی گرانی‌ها #اعتراض نمی‌کند؛ چراکه در صورت سامان‌ندادن به این وضعیت انرژی تجمیع‌شده در زیر پوست جامعه زمانی بروز می‌کند که دیگر دیر خواهد بود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ انتشار متن گفت‌وشنود احمد بخارایی با عمادالدین باقی پس از گذشت ۳ سال

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی اعتماد از گفت‌وشنود #احمد_بخارایی با عمادالدین باقی در پروژه‌ی «اصلی‌ترین مسئله‌ی جامعه‌ی ایران» به مناسبت روز جهانی #حقوق_بشر | منتشرشده در شماره‌ی ۴۸۱۴، یک‌شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹

| پیش‌درآمد روزنامه‌ی اعتماد:

ابر مسئله‌ی ايران و رابطه‌اش با حقوق بشر

دكتر احمد بخارايی، #جامعه‌شناس در پروژه‌ای به‌دنبال يافتن پاسخ به پرسشی بنيادی درباره‌ی جامعه‌ی ايرانی است و آن، اين‌كه «مهم‌ترين مسئله‌ی جامعه‌ی ايران چيست و مسئله‌ی اصلی جامعه‌ی ايران كدام است؟» اهميت اين پرسش تا جايی است كه اين جامعه‌شناس را بر آن داشته تا با برخی ديگر از كارشناسان و #كنش‌گران_مدنی به گفت‌وگو بنشيند. آن‌چه در اين نشست مورد توجه بخارايی قرار گرفته، رابطه‌ی «ابرمسئله‌ی ايران» است با «حقوق بشر» و در نتيجه برای بررسی اين نسبت، گفت‌وشنودی را با عمادالدين باقی، #حقوق‌دان و #كنش‌گر حقوق بشر انجام داده كه در ادامه می‌خوانيد:

| متن گفت‌وشنود:

#احمد_بخارایی: خیلی ممنون جناب آقای باقی كه امروز به ما وقت دادید، توفیقی است كه در خدمتتون باشیم. یك پرسش اصلی وجود دارد كه باعث شده است مزاحم‌تان شویم. به نظر شما اصلی‌ترین مسئله‌ای كه در جامعه‌ی امروز #ایران وجود دارد چیست؟ اصلی‌ترین مسئله به نظر شمایی كه دانش‌آموخته‌ی #جامعه‌شناسی هستید، در این حوزه تحصیل كرده‌اید، علوم را از زوایای مختلف مورد مطالعه و مداقه قرار داده‌اید و اهل قلم هستید، به هر حال فراز و فرودهایی داشته‌اید در دهه‌های گذشته، چیست؟ طبیعتاً پاسخ شما به این پرسش خیلی می‌تواند مورد توجه و شاید نقد قرار بگیرد.

#عمادالدین_باقی: ممنون از شما كه زحمت كشیدید و این طرح را كلید زدید. به نظرم این سؤال شما یك طوری به خال زدن است. درست است كه ظاهراً دنبال پاسخ نیست، دنبال یك سؤال است و می‌پرسد مسأله‌ی اصلی چیست؟

می‌گویند: «حسن السؤال، نصف الجواب»، یعنی اگر بالاخره شما خود سؤال را بتوانید خوب به عمل بیاورید انگار نیمی از جواب را گرفته‌اید. از این جهت به نظرم سؤال دقیقی است. ولی از آن سؤالات سهل و ممتنع است، یعنی ضمن این‌كه به نظر می‌آید خیلی جواب روشنی دارد، از هر كسی در كوچه و خیابان بپرسید برایش یك پاسخ خواهد داشت، ولی پاسخش خیلی صعب و دشوار است و بسته به این‌كه از چه كسی سؤال كنید جواب‌های مختلفی می‌گیرید.

من فكر می‌كنم مشكلی كه الآن در این تحقیق شما وجود دارد، افتادن در دام رهیافت‌های نظری است. ضمن این‌كه من خودم اصولاً معتقدم تئوری‌ها و نظریه‌ها مثل نورافكن می‌مانند ولی در بعضی بحث‌ها اگر محدود بشویم به این مباحث نظری، این طور بحث‌ها وقتی رفت در فیلد همین مقوله‌های نظری و تئوریك، ممكن است نهایتاً بشود بحث مدرسه‌ای یا تئوریك و خیلی جذابیت هم ندارد. حالا دیگر به هنر شما بر می‌گردد كه چطور نظرات را جمع‌بندی و كاربردی‌اش كنید.

برای پاسخ به سؤال، ما دو روش را می‌توانیم داشته باشیم:

روش اول: روش تشخیص انتزاعی، قیاسی و كل‌نگر است كه ما یك مسأله اصلی را فرض می‌گیریم و بعد در پی شناسایی وجوه مختلف آن روان می‌شویم.

روش دوم: ما یك نگاه استقرایی داشته باشیم یا زنجیره‌ای از این معلول‌ها را كه پیرامون آن هست بررسی كنیم و از طریق آنها پله‌پله بالا برویم تا به مسأله‌ی اصلی برسیم.

من ترجیح می‌دهم كه بیش‌تر این روش را دنبال كنیم. منتها در این روش ابتدا به ساكن مسائل «اصلی ـ فرعی» نمی‌شوند. مثلاً فرض كنید الان یكی از چیزهایی كه چه ‌بسا در جامعه رویش دست می‌گذارند، #فقر است. فقر اكنون دامنه‌اش خیلی گسترده شده و در حال نابودی همه‌ چیز است، ولی خود این فقر معلول عوامل دیگری است. چنان‌كه مثلاً در همین مقاله‌ای كه چندی پیش در مورد فقر نوشته بودم، صورت مسأله را توضیح دادم ولی آخرش اشاره كردم كه بالاخره منشأ آن چیست؟ همه‌ی حرف‌هایی كه گفتیم درست، ولی علتش كجاست؟ و خیلی سربسته اشاره‌ای به علت شده بود یا برای مثال یكی دیگر از مسائلی كه امروز به وفور در #مطبوعات حتی در بخش‌های حاكمیتی و در #مجلس مطرح است، رهبران كشور می‌گویند، توده‌ی #مردم هم می‌گویند؛ مسأله‌ی فساد است. الآن هر جا بپرسید مهم‌ترین مسأله چیست؟ قاعدتاً یكی از پاسخ‌هایی كه فوری به شما خواهند داد، این است كه مهم‌ترین مسأله «#فساد» است، چون فساد مثل موریانه دارد همه‌ چیز را پوك می‌كند. نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی از درون دارد پوك و تهی می‌شود ولی خود همین … |👈 ادامه

| پخش ویدئو |

گفت‌وشنودهای دیگر این پروژه با:
| سعید مدنی | فرخ نگهدار | عطاءالله مهاجرانی |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کارکرد مثبت ساسی مانکن!

🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شهروند درباره‌ی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستاره‌ی هرزه‌نگاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شماره‌ی ۲۲۰۶

👈 نمایش گزارش

| پخش فایل شنیداری گفت‌وگو

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:
| توجه: آن‌چه در روزنامه‌ی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفت‌و‌گوی من است و حلقه‌های مفقوده در مصاحبه‌ی منتشره را در فایل شنیداری، جست‌وجو کنید.

… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب ‌در چهار می‌شود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله می‌رسید. تمام این مقولات در هم تنیده‌اند …

… این چند روز در شبکه‌های مجازی داخل و خارج، تحلیل‌هایی از جانب دوستان، #جامعه‌شناسان، #روان‌شناسان و غیره می‌دیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه می‌کرد و نقص تحلیل‌هایشان این بود …

… گاهی افراد به گزینه‌هایی روی می‌آورند که به جهت اخلاقی نمره‌ی قابل قبولی نمی‌گیرند؛ منظور ساسی مانکن‌ها است، تتلوها است؛ کسانی که برای این‌که حرف‌شان را بزنند، مجبور می‌شوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکن‌ها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدای‌شان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل می‌شوند؟ …

… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله می‌شود و یک موقع هم بحث «#سوژ‌ه‌گی» و «#مسأله‌مندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت می‌کنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذره‌بین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژ‌گی بحث می‌کنم. دارم درباره‌یه «مسأله‌مندی و پروبلماتیک‌بودن» این‌گونه تیزرها صحبت می‌کنم …

… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمع‌گرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژه‌ی اصلی اخلاق اجتماعی است …

… در ویدئوکلیپ‌هایی مانند ساسی مانکن‌ها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشده‌ی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاع‌رسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانش‌گاه‌ها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیده‌ی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهنده‌ی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسل‌ها و نیز از همه مهم‌تر و اصلی‌تر، در #ساختار_سیاسی که دامن‌زننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش گفت‌وشنود چهار مدیر گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن جامعه‌شناسی ایران در اتاق شیشه‌ای: «فرصت‌ها، تحديدها، تهدیدها، موانع، برون‌رفت، بالندگی و امروز و فردای انجمن جامعه‌شناسی ایران»

🗓
چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آینده‌پژوهی

#سید_جواد_میری
مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی

#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعه‌شناسی ورزش

| میزبان:
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی و گروه فلسفه‌ی علوم اجتماعی

| تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹

چهار مدیر گروه‌های علمی ـ تخصصی انجمن جامعه‌شناسی ایران در اسفند ۱۳۹۹ با هم گفت‌و‌شنود داشتند تا با نگاهی از بیرون به انجمن، #دیالکتیک نقّاد را بر فعالیت‌های خودمان در انجمن، جاری سازند …

نقد خانم دکتر بیتا مدنی، مدیر گروه جامعه‌شناسی #ورزش متوجه روند انتخابات هیأت مدیره، روند عضویت، نظام مالی، سایت انجمن، روند اخذ مجوزها، نشریات انجمن و مواردی از این دست بود.

نقد آقای دکتر سید جواد میری، مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی متوجه #محافظه‌کاری انجمن به تبعیت از روند محافظه‌کارانه‌ی نهاد #آموزش_عالی و عدم حمایت از #هویت_صنفی همکاران دانش‌گاهی و #پژوهش‌گران_اجتماعی بود.

نقد آقای دکتر مهدی مطهرنیا، مدیر گروه #آینده‌پژوهی، کم و بیش متوجه «متحرک» بودن انجمن به جای «محرک» بودن، عدم ترسیم واضح چشم‌انداز انجمنی و درجازدن در بافت دستوری بود.

من هم که مدیر دو گروه در انجمن جامعه‌شناسی هستم تلاش کردم به این موضوع‌ها بپردازم:

ـ تاریخچه‌ی انجمن و فراز و فرودهایش
ـ خاموشی گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن
ـ فعالیت‌های شکلی و گاه خالی از محتوای مورد انتظار در انجمن
ـ تحلیل گذرای محتوای همایش ملی پژوهش‌های اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ی ایران در اسفند ۱۳۹۹ و تهی از محتوا بودن پنل‌هایی مانند: #جامعه‌شناسی_سیاسی، #جوانان، #فقر و #نابرابری، #زنان و #عدالت_جنسیتی و نیز بی‌ارتباطی برخی مباحث مطروحه در پنل‌های جامعه‌شناسی آموزه‌های اجتماعی #تشیع در ایران (۱ و ۲)!
ـ خستگی فکری و سنی در هسته‌ی مرکزی انجمن
ـ ارائه‌ی نموداری که انجمن جامعه‌شناسی ایران را از چهار منظر تحلیل می‌کند و پویایی‌اش را می‌تواند دامن زند.

| نمایش نمودار👉

«امید که این گفت‌و‌شنودهای درون انجمنی، بیرون از انجمن و ناظر بر آن تداوم یابد».

| پخش رسانه:
ـ دیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉

ـ شنیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉

| راهنمایی و پشتیبانی فنی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #فقر_اقتصادی، #فقر_اجتماعی و دیگر انواع #فقر را به همراه آورده است و به دنبالش: #فروپاشی_اجتماعی!

🗓 چهارشنبه ۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی گسترش زنجیره‌ی فقر در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و مصطفی اقلیما | منتشرشده در چهارشنبه ۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۴

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… این موضوع مهمی است که حدود ۵۰ درصد زیر #خط_فقر هستند اما فقر نسبی در کشور بیش‌تر از این است و وقتی در کلان‌شهری مانند تهران حقوق ماهانه باید بالای ۱۰ میلیون تومان باشد تا بتوانید یک زندگی نسبی داشته باشید و وقتی حقوق افراد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است این یعنی #فقر_مطلق

فقر اقتصادی همواره فقر اجتماعی، #فقر_سیاسی و #فقر_فرهنگی را نیز در بر خواهد داشت چرا که این ها حلقه‌های یک زنجیره هستند و فقط در ذهن #جامعه، تفکیک می‌شوند. در بسیاری از سخن‌رانی‌ها و یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها بارها توضیح داده‌شده که علت‌های فقر چیست اما چه سود!

… وقتی یک #نظام_سیاسی در جامعه‌ای، «قدرت‌محور» باشد و برای حفظ #قدرت، استراتژی‌های اقتصادی نادیده گرفته شود مثل #سرمایه‌گذاری_خارجی به معنای عام که در کشور با مشکل روبه‌رو است و این‌که سرمایه‌گذار حاضر نیست در ایران #سرمایه‌گذاری کند و نیز سرمایه‌های مادی و غیرمادی، فراری از کشور هست بنابراین تولید با مشکل رو‌به‌رو خواهد شد و پیامدش، بحران #اشتغال، #بی‌کاری یعنی فقر است. با تولید نیم‌بند نمی‌شود اقتصاد کشور را درست کرد و عملاً ایران یک کشور مصرف‌گرا است که با #بحران_اشتغال روبه‌رو است …

… کنترل تورم بر اساس تقاضا و عرضه باید باشد … عناصر مؤثر بر تولید با زد و بندهای سیاسی و #ایدئولوژیک مرتبط است و از سوی دیگر بیش‌تر کالاهای اساسی وارداتی است … تقاضای طبقات کم‌درآمد نسبت به عرضه، کاهش شدید پیدا کرده‌است. تولید و توزیع کالاها با عدم توازن در کشور روبه‌رو است. دم‌دستی‌ترین راه کنترل #تورم، وجود نقدینگی است که پی‌آمدش می‌تواند افزایش حقوق باشد … افزایش #مالیات هم در کشورهای نظام‌مند، نقش کلیدی در افزایش نقدینگی و کاهش فاصله‌ی طبقات ایفا می کند اما در جامعه‌ی ما که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم و حتی نفت‌مان را خام‌فروشی می‌کنیم و در ازای آن کالای مورد نیازی را دریافت می‌کنیم که با همان نفت تولید می‌شود سخن از مالیات و افزایش نقدینگی و تولید، بیهوده است …

… روی کاغذ، #اقتصاد را می‌توان درست کرد مانند زمینی که خاک نامرغوب دارد و آب ندارد و بخواهیم بذری در آن بکاریم. همه می‌دانند که اول باید خاک را اصلاح کنیم و آب را با راهکار مناسب به آن زمین برسانیم و تمام این راهکارها شدنی است اما روی کاغذ! بهتر کردن وضع اقتصادی در یک اقتصاد ناسالم درست‌شدنی نیست. اقتصاد توام با زد و بند، سالم نیست …

…  وقتی ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و ۱۵ درصد مردم در طبقه‌ی متوسط و ۵ درصد مردم #ثروتمند هستند و در جامعه‌ای که افراد متوسط آن نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند، نمی‌توان آن را جامعه‌ نامید. در حال حاضر کشور ما #دوقطبی شده است و این دوقطبی، فروپاشی اجتماعی را به همراه آورده‌است …

… با راهکارهایی مانند یارانه، کمک معیشتی، کمک‌هایی مانند برنج و مرغ و قیمت‌گذاری دستوری، نمی‌توان جامعه را از خطر فقر نجات داد چرا که این راهکارها موقتی بوده و فایده‌مند نیست …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |

🗓 پنج‌شنبه ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی معیشت مردم و انتخابات در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۸

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمی‌زنند و احساس می‌شود که تذکر نسبت به اوضاع اسف‌بار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقه‌ی زبان آن‌هاست. آن‌ها اعم از راست و چپ و میانه‌رو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. این‌ها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشه‌ای ندارند. این‌ها نمی‌فهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهک‌های ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …

… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناح‌های سیاسی است و همه‌ی این‌ها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آن‌ها نقش داشته‌اند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بی‌کاری، محصول سیاسی‌بازی جریان‌های حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همه‌ی آن‌ها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بوده‌است مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکل‌گیری نظام #سرمایه‌داری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …

… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصله‌ی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین می‌شود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند می‌خورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …

… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …

… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته می‌شود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهک‌های ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمی‌کنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زباله‌گرد و آن #زن #تن‌فروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع می‌سوزد در این دو دهک واقع است …

… همه جا تبعیض است از کارخانه و دست‌مزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه‌ راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناح‌ها هستند و حرفی برای گفتن دارند …

روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفت‌وگو با شبکه‌های خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفت‌و‌گو نکنم. به ایشان گفتم آن‌چه من می‌گویم تحلیل‌ها از جامعه‌ای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیل‌های اجتماعی را بگیرند خودشان و خانواده‌شان هم آسیب خواهند‌دید و نیز گفتم در جامعه‌ای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روز‌نامه‌هایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرف‌مان را بزنیم؟ آیا خفه‌خوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهد‌کرد؟!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیس‌جمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیس‌جمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیس‌جمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیس‌جمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |