جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ «خودکشی‌ها»، جلوه‌ای از «فروپاشی اجتماعی»!

🗓 دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی منتشرنشده‌ی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی درباره‌ی رابطه‌ی خودکشی و #فروپاشی_اجتماعی

🖋 «گفت‌و‌گویی که در روزنامه‌ی همشهری چاپ نشد!»
چند روز قبل از طرف روزنامه‌ی همشهری تماس گرفتند و با توجه به انتشار خبری مبنی بر خودکشی یکی از اصحاب رسانه گفت‌وگویی داشتیم که تنظیم مقدماتی شد اما از سوی سردبیری نسبت به چاپش ممانعت شد. این اقدام، هر دلیلی که داشته باشد نمی‌تواند عالمانه تلقی شود. اندکی اصلاحات در متن، انجام دادم و منتشر می‌کنم تا شما داوری کنید در چه فضای تأسف‌باری قرار داریم که اصحاب
#رسانه هم گاه به این وضعیت اسف‌بار دامن می‌زنند. امیدوارم رسانه‌های داخلی و خارجی با درک بهتری از موقعیت و وظایف خود در صحنه‌ی آتی تحولات ایران، ایفای نقش کنند. بدیهی است در جامعه‌ای که «آگاهی» نهادینه نشود حتی «#دمکراسی» هم به بی‌راهه می‌رمد!

| متن گفت‌وگو:

یك پدیده‌ی اجتماعی علل عام و خاص دارد. علل عام مترادف با «شرایط لازم» و علل خاص هم متناسب با شرایط در لحظه به عنوان «شرایط کافی» می‌تواند به وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منجر شود. در اغلب موارد، وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منوط به گذشت زمانی طولانی است و ریشه‌ای تاریخی و عمیق دارد و نمی‌شود آن را به شكل سطحی تحلیل كرد. پدیده‌ی #خودكشی ناشی از #افسردگی اجتماعی را نیز نباید جدای از این موضوع مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. برای تحلیل پدیده‌ی خودكشی از منظر #جامعه‌شناسی باید به چند دهه قبل بازگردیم. این مسأله را نمی‌توان فقط در بستر یك یا چند سال قبل مورد واكاوی قرار داد. ذات انسانی افراد، ذاتی اجتماعی است و اگر فرد به شكل جدی وارد فعالیت‌های گروهی و اجتماعی نشود و در گروه‌هایی كه در جامعه شكل می‌گیرد، نقش‌آفرینی نکند، این عدم همراهی و نبودن درمسیر تحولات اجتماعی می‌تواند منجر به از بین رفتن هویت اجتماعی در فرد شود. به نظر می‌رسد در دهه‌های اخیر، #هویت_اجتماعی افراد تهدید شده است و این #هویت_گروهی حتی در خانواده‌ها درمعرض خطر قرار گرفته است. اینک جای این سؤال خالی است كه چگونه #هویت افراد در خانواده‌ها مورد تهدید قرار گرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، سن #ازدواج در جامعه افزایش یافته است. براساس آمارهای ارائه شده ازسوی متولیان امر، دست كم حدود ۵ میلیون دختر و پسر در سنین ۳۰ تا ۴۰سال در تجرّد زندگی می‌كنند. نباید این سبك زندگی را صرفاً ناشی از گذر #جامعه از #سنت به #مدرنیته ارزیابی كرد. همه‌ی #مسائل_اجتماعی در ایران ناشی از دوران گذار نیست و نمی‌شود آن‌ها را ساده‌سازی كرد و این خاص دوران و جامعه‌ی ما است. معتقدم، باید آن بخشی از جامعه كه شرایط را سخت و سخت‌تر می‌كند به شكل جدی مورد تحلیل و واكاوی قرار داد. شیوع #ازدواج_سفید، افزایش #طلاق_عاطفی و رشد #بحران_اخلاقی از جمله شاخص‌های شیوع #بحران_هویت در خانواده‌ها است. در چنین شرایطی، زنگ بحران در جامعه نواخته می‌شود و موضوع هویت اجتماعی دست‌خوش تحولات آسیب‌زایی می‌شود كه از آن گریزی نیست. در جامعه‌ی كنونی شاهد آن هستیم كه بخش‌هایی از جامعه از حضور اجتماعی كم‌رنگی برخوردارند یا امكان بروز و ظهوری كه از آن‌ها انتظار می‌رود ندارند و بیش‌ترین آسیب را از منظر عدم امکان کسب هویت گروهی دیده‌اند. فراتر از این، #هویت_ملی را باید در نظر گرفت. كاهش شركت در #انتخابات نیز به عنوان یكی از پایه‌های از بین رفتن هویت ملی است كه در ۲ سال اخیر، روندی شتابان به خود گرفته است. ما چه می‌توانیم بگوییم در این خصوص که ۲۹ نماینده تهران و ری و شمیرانات و پردیس از بین ۳۰ نماینده‌ی مجلسی که انتخاباتش در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد حدود ۱۲درصد آراء افراد واجد اعطای رأی در این حوزه‌ها را به دست آورده‌اند و در حالی خود را نماینده‌ی این مردم می‌دانند که از رأی ۸۸ درصد افرادی که می‌توانسته‌اند #رأی دهند محروم‌اند؟! واقعاً چه می‌توان گفت جز ابربحران در #مشارکت_سیاسی و به دنبالش بحران هویت ملی؟! همه‌ی این مسائل و همه‌ی این شرایط لازم و كافی در یک نقطه به عنوان مثال، بروزش این‌گونه می‌شود که برخی افراد با وجود جسمی توان‌مند با كوچك‌ترین ضربه‌ای فرو می‌ریزند و ممکن است به خود یا جامعه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند آسیب بزنند. در این‌جا ممکن است یک #خبرنگار و یک کسی که احساس مسئولیت می‌کند هم دست به حذف خود بزند. در جامعه‌ی ایران افرادی هستند كه توانایی‌ها و مهارت‌هایی را كسب كرده‌اند كه می‌توانند با استفاده از آن‌ها، #تاب‌آوری_اجتماعی خود را در مقابل ناملایمات زندگی بیش‌تر از سایر افراد تقویت کنند. …| ادامه

| بازتاب در هفته‌نامه‌ی سلامت

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت می‌کنم زیرا تحقیر شدم! |

🗓 سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی خشونت در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۲۳

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

🔍 روزنامه‌ی آفتاب یزد گفت‌و‌گویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه می‌کنید. به نظر می‌رسد بخش‌های ویژه‌ای از گفت‌و‌شنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصه‌ای از بخش‌هایی که در روزنامه منتشر «نشد» را این‌جا می‌آورم و سپس دعوت می‌کنم که فایل شنیداری را اگر علاقه‌مند بودید بشنوید:

… ما و جامعه‌ی ما در کلاس اول گیر کرده‌ایم و سال‌هاست گفته می‌شود که ۲ ضرب در ۲ می‌شود چهار! این تکرار‌ها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خسته‌گی و هزینه‌بری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …

… جامعه‌ی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا می‌زند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی می‌شود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز می‌شود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنه‌ی وسیع سلیقه‌ها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیده‌های نوظهور، کُپ می‌کند و مجبور می‌شود برای برون‌رفت از بن‌بست‌ها، یا #خشونت‌ورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمی‌تواند دیالوگ کند و سریعاً خشم‌‌ناک می‌شود یا به گوشه‌ای می‌خزد …

#دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفت‌و‌گو با آن‌ها ندارد همان‌گونه که چند روز قبل سخن‌گوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأی‌دهنده‌ها در #انتخابات_ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمی‌شود»، ببینید به این واضحی، سخن‌گوی #حاکمیت می‌گوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا می‌خواهیم گفت‌و‌گو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشم‌ناک نشویم؟ …

#هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقب‌مانده‌ی #هویت_دینی و #مذهبی نمی‌گنجد …

#خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاق‌های رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بی‌کاری، #فرد‌گرایی، خود‌خواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسان‌های ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانه‌ی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیب‌پذیر در جامعه، #انسداد_رسانه‌ای در رسانه‌ی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیب‌های_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر می‌رسد برگشت‌ناپذیر شده‌ایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعت‌مان افزوده‌می‌شود …

#طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفته‌اند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروت‌های نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبخت‌تر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقه‌ی کم‌درآمد و فقیر شده‌اند. آیا نمی‌بینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …

… ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما «#هنجار» شده و ماهم بی‌تفاوت شده‌ایم و این هم از نشانه‌های بارز فروپاشی اجتماعی است …

… از صدر تا ذیل #دروغ می‌گویند و #دروغ‌گویی جنبه‌ی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیس‌جمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امن‌ترین جا برای #سرمایه‌گذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیش‌تر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …

… ما در کف خیابان‌ها به همراه دانشجویان‌مان #جامعه‌شناسی می کنیم. ما از وقایع خبر می‌دهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکرده‌ایم. حالا می‌آیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که با شبکه‌های بیرونی گفت‌وگو نکنیم. مگر می‌شود آلودگی‌ها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد‌ کرد؟ آیا روزنامه‌ها آزادند که حرف‌های ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور می‌شوند که خیلی حرف‌ها را منتشر نکنند و این هم نمونه‌ای است از آن‌ها که دارید می‌خوانید …

… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازه‌ی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاست‌جمهوری: تشدید #خشونت‌_اجتماعی»

🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی درباره‌ی #خشونت‌ورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۰۳۲

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روز‌نامه‌نگار محترم روزنامه‌ی «آرمان ملی» در خصوص رابطه‌ی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمان‌سوز خشونت‌های اجتماعی گفت‌و‌گویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامه‌های مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوع‌ها اشاره داشتم:

ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایین‌تر آمدن آستانه‌ی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیب‌پذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونه‌ی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشه‌ی خشونت‌های آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهک‌های #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمی‌کنند و به حال خود رها شده‌اند چه عواقب اجتماعی‌ای‌ دارد و آیا #تن‌فروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسان‌ها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعه‌ی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشه‌دار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخن‌گوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمی‌داند،
ـ عدم درک علمی #اصلاح‌طلب‌های_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصول‌گرایانی که عمدتاً تا نوک بینی‌شان را مشاهده می‌کنند،
ـ امکان‌ناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافت‌کاری‌ها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.

گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی از بخش‌هایی از گفت‌وگو را می‌توانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقه‌مند بودید در اختیار شماست. ‌

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI

| درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیس‌جمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیس‌جمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیس‌جمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیس‌جمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «افزایش حاشیه‌نشینی و مهاجرت‌های درون شهری!»

| دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱

| #احمد_بخارایی: این گفتگو در مورد افزایش #حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ با سایت خبری - تحلیلی فرارو دو هفته پیش انجام شد اما به دلایلی که برایم مبهم است منتشر نشد!

«هر فرد متأثر از #طبقه‌_اجتماعی است که در آن زندگی می کند و الگوهای رفتاری خود را از آن می گیرد. الگوهایی از جمله مصرف، سبک زندگی، نوع معاشرت و گروه معاشران. زمانی که تنزل طبقه بر اساس فشار بیرونی و ناخواسته رخ دهد مورد رضایت فرد نیست و فرد در یک نارضایتی مداوم به سر می‌برد و این حالت در شرایطی تشدید می‌شود. این نارضایتی مداوم می‌تواند در نهایت منجر به استرس و افسردگی فردی شود که با گسترش آن به #افسردگی_اجتماعی ختم می‌شود.» …

«میزان مصرف داروهای آرام‌بخش نشانه‌ی بروز و ظهور افسردگی جمعی در #جامعه است.» …

آن چه این نارضایتی را افزایش داده و به آن ضریب می دهد، وجود #تبعیض در جامعه است. تبعیض در توزیع نابرابر فرصت‌ها منجر به تبعیض در توزیع ثروت و در نهایت تبعیض در توزیع #قدرت می‌شود که خروجی آن تبعیض در جامعه در سطح گسترده است که با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است یعنی در خانه‌هایی شبیه به قصر یا خودروهای لوکسی که در خیابان‌های شمال شهر تردد می‌کنند.

#خشونت سیاه و سفید در کمین جامعه:
وجود و شیوع برابری در جامعه به صورت تام و تمام از محالات است، اما تعمیق نابرابری و تبعیض منجر به دو شیوه‌ی رفتاری خواهد شد که هیچ کدام آینده‌ی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت …
در جامعه‌ای سرشار از تبعیض و #نابرابری فرد یا منفعل و منزوی می‌شود که آثار آن مانند #اعتیاد، سرخوردگی و #خودکشی قابل مشاهده است که نشانه‌های ایزوله شدن اجتماعی است یا رفتارهای پرخاشگرانه بروز می‌کنند که می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد …
تمایل افراط‌گونه به عمل‌های زیبایی یا رفتارهایی که برای نمایش در جامعه انجام می‌شود از اثرات نادیده گرفته شدن است …
همچنین بروز خلاف و #فساد در مشاغل خرد نوعی از خشونت است که متناسب با سن و شغل افراد انجام می‌شود …

#طلاق نیز از دیگر آثار و تبعات خشونت است …
بازتولید ساختار متعفن و پرفساد، در #ساختار_سیاسی هم قابل مشاهده است. فسادی که به قدرت نیز نفوذ می‌کند …

مسائل اجتماعی ریزریز رخ می‌دهند و در طول تولد و رشد یک نسل ابتدا چراغ می‌زنند و نشانه‌های خود را بروز می‌دهند تا در نهایت به شکل کامل عیان می شوند. این بروز کلی، رویداد و پدیده‌ای یک‌باره نیست، اگر چه مخرب است، اما مانند سیل و زلزله در کسری از ثانیه ظاهر نمی‌شوند، چنان که با سرعت و حدت هم قابل اصلاح و بازسازی نیست …

آن چه در خصوص تغییر طبقه‌ی اجتماعی به صورت ناخواسته یا با فشار بیرونی از آن نام برده شد حاصل فضایی پرتبعیض است و می‌تواند منجر به #فروپاشی_اجتماعی شود …

در چنین جوامعی احساس پیوستگی و پویایی دیده نمی‌شود و در مقابل، خودخواهی افراد بیشتر به چشم می‌آید. به عنوان مثال در جوامع پویا و هم‌دل، NGOها بخشی از فعالیت‌های اجتماعی خدمات‌دهی را انجام می‌دهند و تعداد آن‌ها نشان‌دهنده‌ی همان پویایی است. عدم حضور آن‌ها در جوامعی مانند ایران معنادار است …
فروپاشی اجتماعی طیف گونه است که از کم تا زیاد را در بر می‌گیرد. این طیف‌ها قابلیت متراکم شدن دارند مانند بهمنی که از یک کوه پایین می‌آید …

این طیف‌ها در همه‌ی جوامع وجود دارند و دیده می‌شوند اما گستردگی و عمق آن‌ها مهم است. افزایش آن‌ها نیاز به هشدار دارد به این معنا که در شرایطی امکان بازگشت به دوره سلامت و احیا وجود ندارد و زمانی که در همه‌ی ارکان ریشه بگیرند و گسترده شوند مانند بیماری بدخیم که مدام متاستاز می‌دهند و باید با تأسف به این تحلیل رفتگی نگاه کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
⟩ شادی گم‌شده

| شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳

⟩⟩ گزارش دیدار نیوز از سخن‌رانی «احمد بخارایی» در نشست گروه صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران در فرهنگ‌سرای ملل با همکاری کانون فرهنگ و زندگی، برگزار شده در ۶ شهریور ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۷ شهریور ۱۴۰۳

| پخش ویدئو:👇
https://youtu.be/4bwpM9F1JIc

| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/171207

| #احمد_بخارایی: مقوله‌ی #نشاط_اجتماعی در بحث بحران معنا کجا قرار می‌گیرد؟ #بحران_معنا یک نوع گمگشتگی و غفلت است که از نظر جامعه‌شناسی، معطوف به سه زمان گذشته، حال و آینده است. معطوف به گذشته، بحران معنا یک شبه خلق نشده و تاریخی و فرهنگی است. آن قالب گیری تاریخی و فرهنگی، کمک می‌کند به این دوره‌ی بحران معنا.

در این وضعیت، یکی قالب ایدئولوژیک و نگاه اعتقادی مد نظر است. دیگری جنبه‌ی محلی و منطقه‌ای دارد که وقتی با بعد ایدئولوژیک در هم می‌‌آمیزد مثل بتن آرمه می‌شود. چون وقتی می‌گوییم معنایابی، ذهن فرد باید خالی از ارزش‌های متعصابه باشد. سومین قالبی که به لحاظ تاریخی بحران معنا را دامن زده، قالب اقتصادی و نفت‌خواری است.

عطف به زمان اکنون، بحران معنا را این گونه می‌بینیم: دو حالت قالب و شکل دارید و یک محتوا و کانتکت.

به لحاظ قالب و شکل، با چشم غیرمسلح هم می‌توانیم ببینیم. یکی ترجیح منافع و توهمات و عادات فردی به منافع و فکر جمعی یا همان خودمحوری. در رانندگی‌ها نمود دارد. جا‌هایی که کنترل نمی‌شویم، مثل نیمه شب‌ها که مامور نیست، ممکن است از چراغ قرمز عبور کنیم یا، چون کسی نمی‌بیند، زباله را از ماشین به بیرون پرت کنیم یا ته سیگار روی زمین بیندازیم.

دوم: تظاهر است که بخشی از فرهنگ ما شده.

بحران معنا در زمان اکنون در بعد محتوایی عبارت است از ضعف در تخیل و خلاقیت (البته که نیازمند آموزش از دوره کودکی است) و نیز
دوم، اسارت در قالب‌های گذشته و
سوم، مقابله با اصلاح و نوآوری
و عنصر چهارم، بی‌نشاطی اجتماعی است (یا همان موضوع نشست ما که شادی گمشده است).

این شادی گمشده را ذیل بحران معنا می‌بینم با تعریفی که از شادی داریم. و اما بحران معنا معطوف به آینده، خودش را در نومیدی به آینده نشان می‌دهد. این چهار زاویه معطوف به سه زمان، جلوه‌های جامعه‌شناختی «بحران معنا» در زندگی هستند.
و اما نشاط اجتماعی هر جامعه با رشد اقتصادی و اجتماعی آن #جامعه رابطه دارد. در آمار سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ آمده از بین ۱۲۹ کشور، ما رتبه صدم را داشتیم که کم کم در سال‌های بعد، به رتبه ۱۰۸ هم رسیدیم. یعنی در آن یک چهارم پایانی هستیم در نشاط اجتماعی در دنیا.

اینجا یک تعطیلی که می‌شود، ملت به سفر می‌روند و به شمال و جاده‌ها قفل! در تونل‌ها هم می‌رقصند! میهمانی می‌روند، جوک می‌گویند، می‌خندند و ....آیا این یعنی نشاط اجتماعی؟! در کشور ما موضوعات اجتماعی به شکل منفرد دیده می‌شوند و نسخه‌های نشاطی که ارائه می‌شود، موقتی و دل خوش کنک است. ما در سنجش نشاط اجتماعی باید ببینیم «رضایتمندی» خودش را چگونه نشان می‌دهد. اینکه شهروند، احساس بی تفاوتی نکند. این که به او اجازه داده شود که مشارکت کند و او هم به #مشارکت، رغبت داشته باشد.

یک نمونه اش در #انتخابات_مجلس، در اسفند ۱۴۰۲ مردم کمتر از چهل درصد در کل کشور شرکت کردند و کمتر از ده درصد در تهران؛ و این یعنی مشارکت پایین است. رضایت پایین است و اعتماد هم پایین است. دور اول #انتخابات_ریاست‌جمهوری در تیر ۱۴۰۳ هم ۴۰درصد مشارکت بود. اما در انتخابات ۱۴۰۳ آن حضور ده درصد اضافه در دور دوم #انتخابات ریاست جمهوری به چه معنا بود؟ آیا احساس رضایت را می‌‌شد دید؟ خیر، آن ۱۰ درصد هم عمدتا امید لازم را نداشتند و گاه احساس می‌کردند بین بد و بدتر دست به انتخاب زده‌اند. آنجا هم که بحث #بی‌تفاوتی_اجتماعی مطرح می‌شود، این با #افسردگی_اجتماعی ارتباط دارد. یکی از نشانه‌های بی تفاوتی هم، بدبینی است.
بدبینی و قضاوت کردن. وقتی نسبت به دیگری که باید حساس باشیم، نیستیم. سرمان را گرم کار دیگری می‌کنیم یا یک دیگری‌‌ای برای خود خلق می‌کنیم و این جاست که به قضاوت بدبینانه دست می‌زنیم.
و ...

| بازتاب در روزنامه آرمان امروز:👇
https://www.armandaily.ir/?p=57810

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
| t.me/dr_bokharaei