📺 پیآمدهای شکاف طبقاتی در ایران
🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسننیا دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی چشمانداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… "#ضریب_جینی" نمیتواند #بیعدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برههی زمانی را نشان میدهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بیکاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک میشود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیبرسان است …
… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …
… در یک جامعهی دو قطبی با حذف طبقهی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکسالعملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف میشوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …
… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها هم در مرز خط فقر قرار دارند …
… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمیتواند به شرایط مطلوب بازگردد. عملکرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسننیا دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی چشمانداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… "#ضریب_جینی" نمیتواند #بیعدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برههی زمانی را نشان میدهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بیکاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک میشود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیبرسان است …
… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …
… در یک جامعهی دو قطبی با حذف طبقهی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکسالعملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف میشوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …
… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها هم در مرز خط فقر قرار دارند …
… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمیتواند به شرایط مطلوب بازگردد. عملکرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Iran International ایران اینترنشنال
احمد بخارایی، جامعهشناس در برنامه چشم انداز میگوید: وقتی ثروتاندوزی در جامعه یک هدف خوب شمرده میشود، طبعا شهروندان و نیروهای اجتماعی تلاش میکنند که به این هدف مقدس برسند.
@iranintltv
@iranintltv
| سیاستگذاری در گردونهی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
طغیان نزدیک طبقهی فرودست ناشی از کینه و تبعیض!
| پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
| پاسخ احمد بخارایی به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» دربارهی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیبهای اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳
| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/n/4aEu
| #احمد_بخارایی: در #جامعه یک مفهوم محوری به عنوان #عدالت یا #انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانهای در مقوله #ثروت و #قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا میکند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.
ارتباط مستقیم و بدون واسط میان #فقر و #جرم وجود ندارد. #ضریب_جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطهی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریبا یکسان است.
در روستا #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در درآمد منجر به جرم نمیشود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا میکند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقهی رابط هم احساس فقر است. در روستا این احساس فقر کمرنگ است، چراکه آن شرایط پذیرفته شده است. یعنی سطح توقع و انتظار مردم در روستا با توقع شهرنشینان متفاوت است.
در شهرها #تبعیض دیده میشود. به همین دلیل سطح توقع افزایش پیدا کرده و تشدید میشود؛ زیرا آنچه از #اختلاف_طبقاتی ملاحظه میشود به #احساس_فقر دامن میزند. یعنی احساس فقر ناشی از وجود تبعیض و بیعدالتی است که در شهرها پررنگ است، زیرا افراد ماشینها و خانههای لوکس، یک شبه ره صدساله رفتن و... را میبینند. این تبعیض را با همهی وجود خود احساس میکنند. در این شرایط احساس فقر دارند که حلقهی رابط میان فقر و جرم است.
طبیعی است در جامعهی ما که در چند دههی اخیر هم شاهد بودهایم، کسانی که از توانایی مالی خوبی برخوردار نبودند، اما به واسطهی خط و ربطهایی که داشتند، خودی و متعهد تلقی شده و وارد باندهای قدرت شدند. بعد از آن هم با ثروت پیوند خوردند. شاهد بودیم که بسیاری از افراد طی چند شب یا چند ماه، ره صدساله رفتند و یک طبقهی نوظهور در جامعه شکل گرفت و فربه شد. همین طبقه هم به واسطهی ثروت با قدرت پیوند خوردهاند؛ چه در انتخابات، چه موارد دیگر مانند انتخاب کابینه و... . مثلاً فردی باید خودی تلقی شود، تا بتوانند تأیید صلاحیت شود و بعد هم بتواند تبلیغات کند. همه جا این دو مورد (ثروت و قدرت) پیوند خوردهاند و نفوذناپذیر شدهاند. اکنون هم میبینید کسانی که #رسانه دارند؛ در #صداوسیما، روزنامههای شبه #اصلاحطلب و... به نحوی با ثروت پیوند خوردهاند و پژواک دارند.
در شرایط کنونی جامعه که با #فروپاشی_اجتماعی مواجه است، این گروهها برای آیندهی ایران برنامهریزی میکنند. یعنی به راحتی دست از قدرت نمیکشند؛ چراکه ثروت دارند. مقولهی ثروت را مطرح کردم؛ به این دلیل که ارتباط تنگاتنگی میان عدالت اقتصادی و ثروت وجود دارد.
#عدالت_اقتصادی هم با #عدالت_سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است. عدالت یک مفهوم عام است که ابعاد چهارگانهی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. اگر در عرصهی سیاسی عدالت نباشد، به عرصههای دیگر هم سرایت میکند. اگر در عرصهی فرهنگی هم عدالت نباشد و خردهفرهنگها آنطور که باید نتوانند در جامعه خود را نشان دهند و میان خردهفرهنگها هم تبعیض وجود داشته باشد، به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بیعدالتی را تشدید میکند. اگر عدالت اجتماعی هم در عرصهی #آموزش وجود نداشته باشد، کسانی که توانمندتر باشد از شرایط بهتری برخوردار میشوند و در نهایت هم به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بیعدالتی اقتصادی را تشدید میکند.
بیعدالتی اقتصادی در شهرها تبدیل به کینه، انتقامجویی، تشدید احساس فقر میشود. افرادی که در این شرایط قرار میگیرند هم میخواهند به هر طریقی به هدف خود برسند. این «هر طریق» راهها و کارهای غیر قانونی است، زیرا میبینند کسانی که رشد کردهاند از راه قانونی نبوده، بلکه از راه رانت بوده است. در جامعه هم میبینید که فساد جنبهی ریشهای و ساختاری پیدا کرده است. هر دولتی هم میخواهد با این فساد مقابله کند، توان آن را ندارد. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/03/blog-post_21.html#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
| پاسخ احمد بخارایی به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» دربارهی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیبهای اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳
| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/n/4aEu
| #احمد_بخارایی: در #جامعه یک مفهوم محوری به عنوان #عدالت یا #انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانهای در مقوله #ثروت و #قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا میکند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.
ارتباط مستقیم و بدون واسط میان #فقر و #جرم وجود ندارد. #ضریب_جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطهی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریبا یکسان است.
در روستا #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در درآمد منجر به جرم نمیشود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا میکند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقهی رابط هم احساس فقر است. در روستا این احساس فقر کمرنگ است، چراکه آن شرایط پذیرفته شده است. یعنی سطح توقع و انتظار مردم در روستا با توقع شهرنشینان متفاوت است.
در شهرها #تبعیض دیده میشود. به همین دلیل سطح توقع افزایش پیدا کرده و تشدید میشود؛ زیرا آنچه از #اختلاف_طبقاتی ملاحظه میشود به #احساس_فقر دامن میزند. یعنی احساس فقر ناشی از وجود تبعیض و بیعدالتی است که در شهرها پررنگ است، زیرا افراد ماشینها و خانههای لوکس، یک شبه ره صدساله رفتن و... را میبینند. این تبعیض را با همهی وجود خود احساس میکنند. در این شرایط احساس فقر دارند که حلقهی رابط میان فقر و جرم است.
طبیعی است در جامعهی ما که در چند دههی اخیر هم شاهد بودهایم، کسانی که از توانایی مالی خوبی برخوردار نبودند، اما به واسطهی خط و ربطهایی که داشتند، خودی و متعهد تلقی شده و وارد باندهای قدرت شدند. بعد از آن هم با ثروت پیوند خوردند. شاهد بودیم که بسیاری از افراد طی چند شب یا چند ماه، ره صدساله رفتند و یک طبقهی نوظهور در جامعه شکل گرفت و فربه شد. همین طبقه هم به واسطهی ثروت با قدرت پیوند خوردهاند؛ چه در انتخابات، چه موارد دیگر مانند انتخاب کابینه و... . مثلاً فردی باید خودی تلقی شود، تا بتوانند تأیید صلاحیت شود و بعد هم بتواند تبلیغات کند. همه جا این دو مورد (ثروت و قدرت) پیوند خوردهاند و نفوذناپذیر شدهاند. اکنون هم میبینید کسانی که #رسانه دارند؛ در #صداوسیما، روزنامههای شبه #اصلاحطلب و... به نحوی با ثروت پیوند خوردهاند و پژواک دارند.
در شرایط کنونی جامعه که با #فروپاشی_اجتماعی مواجه است، این گروهها برای آیندهی ایران برنامهریزی میکنند. یعنی به راحتی دست از قدرت نمیکشند؛ چراکه ثروت دارند. مقولهی ثروت را مطرح کردم؛ به این دلیل که ارتباط تنگاتنگی میان عدالت اقتصادی و ثروت وجود دارد.
#عدالت_اقتصادی هم با #عدالت_سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است. عدالت یک مفهوم عام است که ابعاد چهارگانهی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. اگر در عرصهی سیاسی عدالت نباشد، به عرصههای دیگر هم سرایت میکند. اگر در عرصهی فرهنگی هم عدالت نباشد و خردهفرهنگها آنطور که باید نتوانند در جامعه خود را نشان دهند و میان خردهفرهنگها هم تبعیض وجود داشته باشد، به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بیعدالتی را تشدید میکند. اگر عدالت اجتماعی هم در عرصهی #آموزش وجود نداشته باشد، کسانی که توانمندتر باشد از شرایط بهتری برخوردار میشوند و در نهایت هم به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بیعدالتی اقتصادی را تشدید میکند.
بیعدالتی اقتصادی در شهرها تبدیل به کینه، انتقامجویی، تشدید احساس فقر میشود. افرادی که در این شرایط قرار میگیرند هم میخواهند به هر طریقی به هدف خود برسند. این «هر طریق» راهها و کارهای غیر قانونی است، زیرا میبینند کسانی که رشد کردهاند از راه قانونی نبوده، بلکه از راه رانت بوده است. در جامعه هم میبینید که فساد جنبهی ریشهای و ساختاری پیدا کرده است. هر دولتی هم میخواهد با این فساد مقابله کند، توان آن را ندارد. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/03/blog-post_21.html#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
تجارت نیوز
افزایش آسیبهای اجتماعی با تشدید فقر در ایران
بررسی دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که در یک دهه اخیر، آمار آسیبهای اجتماعی افزایش یافته است. شرایط نابسامان اقتصادی و آسیبهای اجتماعی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟