❇️ نشست «پیآمدهای اجتماعی #قمار و #شرطبندی در ایران»
| میهمانان:
#احمد_بخارایی، دانشیار جامعهشناسی
مهدی ناظمی، دکترای فلسفه و پژوهشگر فلسفهی هنر
| برگزارکننده:
مؤسسهی مطالعات اجتماعی اردیبهشت
🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹
| #قماربازی |
بخشهایی از پاسخ احمد بخارایی به پرسشها:
| پرسش ۱: به رغم آنکه در ادیان توحیدی از جمله #اسلام نسبت به «قمار» موضع منفی اتخاذ شده چرا اینک قماربازی در ایران گسترده شده است؟
بخشهایی از پاسخ:
… مفاهیمی مانند: طالع و بخت و سرنوشت و استخاره و قضا و قدر، و به طور کلی «#تقدیرگرایی» یا «دستینیزم»، کم و بیش یک دست هستند مانند مهرههای یک تسبیح که با ریسمانی به هم متصل شدهاند …
… داستان جبر و اختیار که از نزاع بین اشاعره و معتزله در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد تاکنون لاینحل باقی مانده …
… استناد «جبریون» به «آگاهی خداوند» بود پس همواره «تقدیرگرایی» در یک رابطهی مرید و مرادی در بستر تاریخی اسلام و شیعه غلطیده و پیش آمده تاکنون …
… امروز در ایران کنونی «نورٌ علی نور» شده است یعنی همهی عناصر فرهنگیای که #سرنوشتگرایی را دامن میزدند اینک با #قدرت_سیاسی پیوند خورده است و رابطهی مرید و مرادی، شکل متصلبّی پیدا کرده …
… هنجارهای ما در بخش «ارزشی» و باورگونهاش که ریشه در اعتقادات داشت با کلام عرفی و ادبی هم پیوند خورد و میبینید که الی ماشاءاله در ادبیات فارسی سخن از بخت و طالع و سرنوشت است: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی الصباح نظر بر جمال روز افزون». سعدی آنگونه گفت و حافظ هم میگوید: «جلوهی بخت تو دل میبرد از شاه و گدا / چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی». مولوی هم میگوید: «هر چه آن خسرو کند شیرین بود / چون درخت تین که جمله تین کند». او از آیه: «والتین و الزیتون» ایده گرفته و پیآمد رابطهی مرید و مرادی را تولید «انجیر» که همهاش فایده است میداند! …
… مشاهده میشود که این رفتار کمتر عقلانی و بیشتر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگون: فالگیری و تقدیرگرایی و شانسمحوری و استخارهگرایی و شرطبندی ظاهر شده ریشه تاریخی و اعتقادی دارد …
… مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایهی بخت و شانس استوار است آنگونه که سکه و ارز میخرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلالمسلک و شکننده ـ شرکت میکنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند …
… در این میان، شکل قشنگ و جوانپسندش مشارکت در سایتهای قماربازی است، پس این پدیده دارای سابقهی تاریخی و فرهنگی است …
| پرسش۲: چرا تاکنون به مقولهی قماربازی به لحاظ جامعهشناختی در ایران و حتی خارج کمتر توجه شده؟ آیا این یک معضل فردی است یا جمعی؟
بخشهایی از پاسخ:
… توجه به معنای «فرصت» در اینجا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصتهای مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیدهها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطافپذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» میکند. اما به نظر میرسد این حرفها رنگ و بوی روانشناختی دارند. حال آیا واقعاً این چهار اصل، جنبهی فردی دارند یا جمعی؟ … به نظر نمیرسد کسب «مهارتهای اجتماعی» برای «فرصتسازی» نزد همگان در یک جامعهی انسدادی، امکانپذیر باشد! … به نظر نمیرسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک #جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه میگیرد! … اگر در یک جامعه توزیع عادلانهی فرصتها صورت نگیرد و نیز فرصتها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصتهای اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند آیا تعلیمات روانشناسانه میتواند برای عموم مؤثر افتد؟! … در چنین جامعهای مانند ایران سال ۹۹ «فرصتیابیها» یک امر فردی محسوب نمیشوند بلکه یک مسألهی «اجتماعی» هستند … «ما»، نه «من» با «بحران فرصتیابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایتهای قماربازی و #شرطبندی یکی از پیآمدهای وجود این بحران است چرا که «شرطبندی» و «فرصتجویی» دو روی یک سکه هستند … «#جامعهشناسی» در ایران هم در حال نیمهمردگی است و برخی جامعهشناسها فکر میکنند که #نظام_سیاسی باید جلوی پایشان فرش قرمز پهن کند تا بتوان به صحنه آمد، خیر، تعهد رشتهای ایجاب میکند که ریسک کرد و هزینه پرداخت و جامعه و به ویژه #نظام_اجتماعی را نقد کرد … الآن یک محقق #مردمشناس یعنی آقای #کامیل_احمدی برای انجام تحقیقات اجتماعیاش پیرامون قشرهای آسیبپذیر #زنان و #کودکان کار و #دگرباشان محکوم به ۹ سال و سه ماه #حبس میشود و بدیهی است که در چنین شرایطی جامعهشناسها عقب بنشینند …
| پرسش ۳: پیآمدهای …|👈ادامه
صوت | ویدئو
t.me/dr_bokharaei/455
| Instagram | YouTube | Site |
| میهمانان:
#احمد_بخارایی، دانشیار جامعهشناسی
مهدی ناظمی، دکترای فلسفه و پژوهشگر فلسفهی هنر
| برگزارکننده:
مؤسسهی مطالعات اجتماعی اردیبهشت
🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹
| #قماربازی |
بخشهایی از پاسخ احمد بخارایی به پرسشها:
| پرسش ۱: به رغم آنکه در ادیان توحیدی از جمله #اسلام نسبت به «قمار» موضع منفی اتخاذ شده چرا اینک قماربازی در ایران گسترده شده است؟
بخشهایی از پاسخ:
… مفاهیمی مانند: طالع و بخت و سرنوشت و استخاره و قضا و قدر، و به طور کلی «#تقدیرگرایی» یا «دستینیزم»، کم و بیش یک دست هستند مانند مهرههای یک تسبیح که با ریسمانی به هم متصل شدهاند …
… داستان جبر و اختیار که از نزاع بین اشاعره و معتزله در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد تاکنون لاینحل باقی مانده …
… استناد «جبریون» به «آگاهی خداوند» بود پس همواره «تقدیرگرایی» در یک رابطهی مرید و مرادی در بستر تاریخی اسلام و شیعه غلطیده و پیش آمده تاکنون …
… امروز در ایران کنونی «نورٌ علی نور» شده است یعنی همهی عناصر فرهنگیای که #سرنوشتگرایی را دامن میزدند اینک با #قدرت_سیاسی پیوند خورده است و رابطهی مرید و مرادی، شکل متصلبّی پیدا کرده …
… هنجارهای ما در بخش «ارزشی» و باورگونهاش که ریشه در اعتقادات داشت با کلام عرفی و ادبی هم پیوند خورد و میبینید که الی ماشاءاله در ادبیات فارسی سخن از بخت و طالع و سرنوشت است: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی الصباح نظر بر جمال روز افزون». سعدی آنگونه گفت و حافظ هم میگوید: «جلوهی بخت تو دل میبرد از شاه و گدا / چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی». مولوی هم میگوید: «هر چه آن خسرو کند شیرین بود / چون درخت تین که جمله تین کند». او از آیه: «والتین و الزیتون» ایده گرفته و پیآمد رابطهی مرید و مرادی را تولید «انجیر» که همهاش فایده است میداند! …
… مشاهده میشود که این رفتار کمتر عقلانی و بیشتر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگون: فالگیری و تقدیرگرایی و شانسمحوری و استخارهگرایی و شرطبندی ظاهر شده ریشه تاریخی و اعتقادی دارد …
… مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایهی بخت و شانس استوار است آنگونه که سکه و ارز میخرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلالمسلک و شکننده ـ شرکت میکنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند …
… در این میان، شکل قشنگ و جوانپسندش مشارکت در سایتهای قماربازی است، پس این پدیده دارای سابقهی تاریخی و فرهنگی است …
| پرسش۲: چرا تاکنون به مقولهی قماربازی به لحاظ جامعهشناختی در ایران و حتی خارج کمتر توجه شده؟ آیا این یک معضل فردی است یا جمعی؟
بخشهایی از پاسخ:
… توجه به معنای «فرصت» در اینجا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصتهای مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیدهها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطافپذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» میکند. اما به نظر میرسد این حرفها رنگ و بوی روانشناختی دارند. حال آیا واقعاً این چهار اصل، جنبهی فردی دارند یا جمعی؟ … به نظر نمیرسد کسب «مهارتهای اجتماعی» برای «فرصتسازی» نزد همگان در یک جامعهی انسدادی، امکانپذیر باشد! … به نظر نمیرسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک #جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه میگیرد! … اگر در یک جامعه توزیع عادلانهی فرصتها صورت نگیرد و نیز فرصتها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصتهای اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند آیا تعلیمات روانشناسانه میتواند برای عموم مؤثر افتد؟! … در چنین جامعهای مانند ایران سال ۹۹ «فرصتیابیها» یک امر فردی محسوب نمیشوند بلکه یک مسألهی «اجتماعی» هستند … «ما»، نه «من» با «بحران فرصتیابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایتهای قماربازی و #شرطبندی یکی از پیآمدهای وجود این بحران است چرا که «شرطبندی» و «فرصتجویی» دو روی یک سکه هستند … «#جامعهشناسی» در ایران هم در حال نیمهمردگی است و برخی جامعهشناسها فکر میکنند که #نظام_سیاسی باید جلوی پایشان فرش قرمز پهن کند تا بتوان به صحنه آمد، خیر، تعهد رشتهای ایجاب میکند که ریسک کرد و هزینه پرداخت و جامعه و به ویژه #نظام_اجتماعی را نقد کرد … الآن یک محقق #مردمشناس یعنی آقای #کامیل_احمدی برای انجام تحقیقات اجتماعیاش پیرامون قشرهای آسیبپذیر #زنان و #کودکان کار و #دگرباشان محکوم به ۹ سال و سه ماه #حبس میشود و بدیهی است که در چنین شرایطی جامعهشناسها عقب بنشینند …
| پرسش ۳: پیآمدهای …|👈ادامه
صوت | ویدئو
t.me/dr_bokharaei/455
| Instagram | YouTube | Site |
YouTube
نشست پیآمدهای اجتماعی قمار و شرطبندی در ایران
| میهمانان: احمد بخارایی، مهدی ناظمی| برگزارکننده: مؤسسهی مطالعات اجتماعی اردیبهشت| تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹قماربازی | بخشهایی از پاسخ احمد بخارایی...
📺 بورس اقتصادی یا «فریب توده»!
🗓 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به سرمایهگذاری در بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقهی ۹۰)
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… #بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصلهی بحرانآفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …
… #ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آنچه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …
… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایهگذاری میکرد سه ریال در پایان سال برداشت میکرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمیافتد الا در اقتصادهای بیمار …
… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهامداران، بیمعنا است و فقط «خطر» برای آنها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرطبندی و #قماربازی. گویی همهچیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …
… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدمها اول صبح از خواب بیدار میشوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمتها بالا رفتهباشد و آنگاه «خوشحال» میشوند و اگر چنین نشود «بدحال» میشوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظهای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …
… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمتهای بورس در مرداد ۹۹ #رئیسجمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام میگوید: «مطمئنترین مکان #سرمایهگذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش میکند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول اینکه این شخص میدانست که چه میگوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم اینکه نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر میدانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمیدانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولتها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …
… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش مییابد. بورس یک #امر_سیاسی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به سرمایهگذاری در بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقهی ۹۰)
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… #بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصلهی بحرانآفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …
… #ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آنچه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …
… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایهگذاری میکرد سه ریال در پایان سال برداشت میکرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمیافتد الا در اقتصادهای بیمار …
… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهامداران، بیمعنا است و فقط «خطر» برای آنها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرطبندی و #قماربازی. گویی همهچیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …
… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدمها اول صبح از خواب بیدار میشوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمتها بالا رفتهباشد و آنگاه «خوشحال» میشوند و اگر چنین نشود «بدحال» میشوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظهای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …
… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمتهای بورس در مرداد ۹۹ #رئیسجمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام میگوید: «مطمئنترین مکان #سرمایهگذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش میکند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول اینکه این شخص میدانست که چه میگوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم اینکه نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر میدانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمیدانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولتها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …
… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش مییابد. بورس یک #امر_سیاسی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
بورس اقتصادی یا «فریب توده»
گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با احمد بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به #سرمایهگذاری در #بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
| سیاستگذاری در گردونهی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
| گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی «آیندهنگر» با #احمد_بخارایی، دربارهی «چالشهای سیاستگذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شمارهی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه بهدوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسانها و سرمایهها)
| خواندن گفتوگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view
| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf
| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم،
۱ـ «#سیاستگذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاستگذار» است. شخص سیاستگذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعهی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد میکند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکلگیری ذهنهای فعّال نبودهایم …
۲ـ وجه دوم «سیاستگذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزهی سیاستهاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …
۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاستگذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …
۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که میگویند ۳ عنصر در موضوع «نقشآفرینان در سیاستگذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خردهنظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیمگیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقشآفرینان از «ساعت شنی» استفاده میکند؟ او میخواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همهی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیمگیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیمگیران زیادند، سلیقهها زیادند، خودیها تصمیمگیران باندیای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه راندهاند …
۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیمهای بیمبنا که در بالا اتخاذ شدهاند وقتی میخواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی میافتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان میرسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمیگرداند و ۱۸۰ درجه میچرخاند و این تصمیمات بیمبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار میگیرند و تکرار میشوند. ساعت شنی که میچرخد، یعنی تکرار سیاستهای ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعهی ما را گرفتهاست …
۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکمرانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاستبازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاستگذاران نوع سوم که در ایران به سر میبرند منفک از واقعیتهای اجتماعی «تصمیمبازی» میکنند به جای «تصمیمسازی» …
۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پیآمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بیکاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئلهی #خودکشی قابل مشاهده است …
۸ـ جامعهای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرطبندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |