جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🗓 چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

❇️ حضور #زنان در ورزش‌گاه‌ها؛ مطالبه‌ای در سه سطح

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از چالش‌ها بر سر حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی

👈 نمایش گزارش

🔍 بخش‌هایی از سخن من در این گفت‌وگو:

| حضور زنان در #ورزشگاه؛ مطالبه‌ی اجتماعی انکارناپذیر

⟩⟩
… موضوع حضور زنان در ورزش‌گاه‌ها در سه سطح خرد، میانه و کلان قابل توجه است .
در سطح خرد می‌توان گفت انتخاب خود زنان است که می‌خواهند در جامعه به عنوان یک عضو اجتماعی از این حق برخوردار باشند تا بتوانند راه، روش و مسیر خود را انتخاب کنند. بحث حضور در ورزش‌گاه‌ها تا حدودی با بحث اوقات فراغت مرتبط است. در واقع زنان برای گذراندن اوقات فراغت خود می‌خواهند از حقوقی برخوردار باشند و خود انتخاب کنند که چه‌گونه از زمان بی‌کاری و فراغت استفاده کنند. بنابراین زنان هم باید حق داشته باشند تا مانند مردان در موارد مختلف انتخاب کنند …

⟩⟩ … در سطح میانی، بحث سازمان‌ها است. سازمان‌های ورزشی ما باید به‌صورت برابر با زنان و مردان رفتار کنند. همان‌طور که در ورزش در بیش از ۳۰ رشته، زنان می‌توانند حضور داشته باشند و وارد ورزش‌های حرفه‌ای شوند، بنابراین حضور آنان در ورزش‌گاه یک امر عادی خواهد بود و این امر به سازمان #ورزش برمی‌گردد که بتواند مقدمات حضور زنان در ورزش‌گاه را سامان دهد و زیرساخت‌های لازمش را فراهم کند. در سطح میانی چیزی که مهم است این است که سازمان‌های دیگر مثل #صداوسیما هم نقش مهمی دارند. آن‌ها هم باید #فرهنگ‌سازی کنند. درست است که عدم حضور زنان در ورزش‌گاه به تجهیزات و امکانات و زیرساخت‌های لازم برمی‌گردد اما بخشی از موانع هم امور اجتماعی و فرهنگی است. برای مثال ممکن است خانواده‌ی زنان موافق حضور آنان در ورزش‌گاه‌ها نباشند و سازمان‌های رسانه‌ای و آموزشی هم تاکنون کاری برای فرهنگ‌سازی نکرده اند و گاه تخریب هم کرده‌اند …

⟩⟩ … در سطح کلان باید بگویم که ما در قرن ۲۱ زندگی می‌کنیم و برابری #حقوق_شهروندی میان زنان و مردان یک امر پذیرفته‌شده‌ی جهانی است. ما نمی‌توانیم در ایران زندگی کنیم و خواهان ایجاد ارتباط با دنیای بیرون باشیم اما در سایر عرصه‌ها بر اساس اندیشه‌های سنتی و کلیشه‌های ذهنی خود زندگی کنیم. یکی از مصادیق بحث #تساوی_حقوق #زن و مرد، حضور زنان مانند مردان در ورزش‌گاه است. این امر هم نیاز به یک حکومت قرن بیست‌ویکمی دارد که موضوع را پذیرفته و در برابرش مقاومت نکند تا جامعه مجبور شود هزینه‌ی خودکشی‌ها و خودسوزی‌ها را بدهد …

⟩⟩ … با عدم حضور زنان در ورزش‌گاه‌ها به واسطه‌ی این‌که تعاملات اجتماعی زنان در آن سطحی که می‌خواهند و دوست دارند گسترش پیدا نمی‌کند، همان ساختارهای فکری و فرهنگی که #تبعیض را تاکنون تقویت کرده، بازتولید می‌شود. زن در جامعه‌ی ما نیازمند گسترش تعاملاتش است. یکی از مصادیق این تعامل هم حضور آنان در ورزش‌گاه است …

⟩⟩ … قطعاً وقتی برای زن امکاناتی فراهم می‌شود که در صحنه‌ی وسیع‌تری حضور پیدا کند، به دنبال این امر افزایشی در سطح درک و آگاهی فرد نیز ایجاد می‌شود و احساس #هویت شخصیتی متناسب با هویت اجتماعی شکل می‌گیرد. وقتی فرد احساس هویت بیش‌تر می‌کند قطعاً بیش‌تر می‌تواند در #جامعه موفق باشد و نقش‌های گوناگون را ایفا کند و در نهایت بهتر #احقاق_حق کند؛ احقاق حق نه تنها در سطح خانه و #خانواده بل‌که در سطح #اجتماع. برای مثال در شغل، تحصیل و موارد دیگر …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۶ مهر ۱۳۹۸

❇️ در جست‌و‌جوی هویت گم‌شده

📰 یادداشتی از #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی ایران درباره‌ی کارکرد شبکه‌های اجتماعی در جامعه‌ی #ایران

👈 نمایش یادداشت در روزنامه:

⟩⟩ شبکه‌های مجازی از پیچیدگی خاصی برخوردارند و نمی‌توان به راحتی در مورد اعضای آن‌ها سخن گفت. این‌که کاربران این شبکه‌ها واقعاً چه هدفی را دنبال می‌کنند و دارای چه ویژگی‌هایی‌اند نیازمند دقت جامعه‌شناختی است. تنوع شبکه‌های اینترنتی منجر به شکل‌گیری اهداف خاصی در میان اعضایش شده‌ است.

⟩⟩ در حال حاضر تقریباً سه گونه شبکه وجود دارد. دسته‌ی اول شبکه‌‌هایی مانند «#واتساپ» هستند که عمدتاً برای تسهیل ارتباط کلامی و تصویری و جایگزین پیامک‌رسانی قبلی از طریق گوشی‌های همراه شکل گرفته‌اند. پس در این دسته از شبکه‌ها، ارتباط جنبه‌ی «قالبی» دارد یعنی صرفاً قالب این گونه شبکه‌ها تعیین‌کننده است و افراد، خود محتوا را تعریف می‌کنند و اثرپذیری خاصی از این شبکه ندارند بلکه صرفاً از امکاناتش بهره می‌جویند.

⟩⟩ دسته‌ی دوم مانند «#تلگرام» هستند که در ابتدای ورود به‌عرصه #شبکه‌های_مجازی، گفت‌و‌شنود در آن شکل می‌گرفت. اما اینک عمدتاً اعضای آن به ارسال مطلبی که در جای دیگر پسندیده‌اند اکتفا می‌کنند. پس در این دسته از شبکه‌ها یک نگاه «صوری» شکل می‌گیرد و کم اتفاق می‌افتد افراد در هم‌دیگر اثرگذار باشند. گویی استفاده از این‌ها به‌تدریج دارد به عادت تبدیل می‌شود. در این شبکه‌ها «#اطلاع‌رسانی» حائز اهمیت است. زیرا در غیاب شبکه‌های رسمی که مخاطبان به آن‌ها اعتماد داشته‌ باشند این شبکه‌ها توانسته‌اند تا حدودی مخاطب را جذب کنند.

⟩⟩ دسته‌ی سوم مانند «#اینستاگرام»، متفاوت از دو گونه‌ی قبلی هستند. در اینجا سه هدف دنبال می‌شود. ابتدا، در میان برخی اعضا گاه اهمیت می‌یابد که خود را به «نمایش» بگذارند و به نحوی از دیگران تأیید بگیرند و احساس خوبی به ایشان دست دهد. این‌ها برای ارتقای سطح اندیشه و آگاهی خود به سراغ اینستاگرام نیامده‌اند، بل‌که‌ آمده‌اند تا ضمن گذران اوقات فراغت، خود را هم به نمایش بگذارند یا این‌که نمایش دیگران را مشاهده کنند.

⟩⟩ وقتی سخن از «نمایش» در شبکه‌ی مجازی به میان می‌آید شاید سطحی‌ترین شکل آن اتفاق بی‌افتد. زیرا یک‌طرفه است. هدف دوم این است که علاوه بر نمایش خود، نوعی هم‌دلی و هم‌راهی جمعی شکل گیرد مانند آنچه اخیراً یک خواننده‌ی رپ اعلام کرده که تا ۱۳ میلیون کامنت نگذارند آلبوم جدیدش را عرضه نخواهد‌کرد! ۱۳ میلیون یعنی اوج سطحی‌نگری و اوج پیروی کورکورانه. در هدف سوم یک نوع فعالیت مد نظر است که عمدتاً جنبه‌ی اقتصادی دارد و مبتنی بر کالاهای مصرفی و بیش‌تر زنانه است. در اینجا مدلینگ هم مشاهده می‌شود.

⟩⟩ اما گذشته از این تقسیم‌بندی در همه‌ی این انواع شبکه‌ها و انواع اهداف باید دنبال پاسخ این سؤال گشت که چرا در ایران به نحو بسیار افراطی از شبکه‌های مجازی استفاده می‌شود؟ به نظر می‌رسد علت این امر وجود یک نوع #انسداد_رسانه‌ای است که گریبان #صدا‌وسیما و جراید تحت نظارت و نیز #خبرگزاری‌ها را گرفته‌ است. بدیهی است در چنین شرایطی که اعتماد لازم به‌رسانه‌های ملموس و واقعی وجود ندارد، راهی جز این باقی نمی‌ماند که اعضای جامعه بیش از حد معمول به‌شبکه‌های مجازی پناه ببرند و بالطبع این هجوم غیرمنطقی پی‌آمدهایی دارد که جامعه را درنهایت از عقلانیت لازم برای تحول فرهنگی و توسعه‌ی اجتماعی تهی می‌کند. همه‌ی اعضای جوامع انسانی ماهیتاً علاقه‌مندند کسب هویت کنند و این کسب هویت در خلأ اتفاق نمی‌افتد بل‌که نیازمند وجود رسانه‌های پویا و امکان مشارکت افراد در گروه‌های مختلف است. متأسفانه در جامعه‌ی ما این هر دو عامل، با ضعف و بستر ناهموار مواجه است و این باعث می‌شود که استقبالی عجیب از شبکه‌های مجازی شکل بگیرد؛ به این امید که افراد سرگردان، هویتی پیدا کنند حال آن‌که در هیاهوی شبکه‌های مجازی، هویت‌یابی امری دشوار و نزدیک به محال است.‌

#جامعه #اینترنت #شبکه‌های_اجتماعی #فضای_مجازی #هویت #رسانه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸
❇️ #خودکشی_خیابانی، پیام بزرگی که شنیده نشده

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «انصاف‌نیوز» درباره‌ی خودکشی‌های خیابانی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی، پیمان عطار، عطاالله محمدی و منیژه نویدنیا

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از دیدگاه من در این گفت‌وگو:

… ما در موضوع خودکشی به سه موضوع باید توجه کنیم: ابتدا فکر به #خودکشی است که به سراغ بسیاری از افراد می‌آید. خودکشی مسئله‌ی ناگهانی نیست. بعد تهدید به خودکشی است. بعد اقدام به خودکشی است که این اقدام ممکن است به مرگ منجر شود یا فرد نجات پیدا کند …

… هرچه فکر به خودکشی جدی‌تر باشد، تهدید به خودکشی هم جدی‌تر می‌شود و اقدام به خودکشی بیش‌تر به سمت مرگ سوق پیدا می‌کند. وقتی اقدام به خودکشی به مرگ منتهی می‌شود، نوع خودکشی اهمیت پیدا می‌کند. مثلاً فردی که #خودسوزی می‌کند، می‌خواهد در ملاء عام خودکشی کند تا پیام بزرگی را به مردم اعلام کند، این فرد در خودکشی جدی بوده است. فکر به خودکشی ناشی از عناصری بوده است که با یکدیگر تضاد داشتند و حل‌شدنی هم نبوده است …

… تهدید به خودکشی هم جدی بوده است اما صدای آن را نشنیده گرفته‌اند که در نهایت به جان‌گدازترین حالت یعنی خودسوزی اقدام به خودکشی می‌کند و اگر هم نجات پیدا کند ممکن است به طرزی باشد که بدتر از نبودنش است به ویژه در خانم‌ها. خودسوزی‌ای که در ملأ عام است یک پیام بزرگی دارد که در جامعه شنیده نشده است …

… چندی پیش دو #دختر جوان به خاطر بازی #نهنگ_آبی از پل خودشان را پرت کردند. این مسئله با خودسوزی ماهیت متفاوتی دارد اما این‌جا موضوع #هویت‌یابی هم مطرح می‌شود که ما در این زمینه با مشکل مواجه هستیم که این جوان نتوانسته است در شبکه‌های حقیقی و رسانه‌های بیرونی و واقعی هویت خود را پیدا کند. رسانه‌ای مانند #صداوسیما یا مطبوعات یا یک سازمان فرهنگی مانند آموزش و پرورش نتوانسته ماهیتی که آن جوان به دنبال آن بوده را به او بدهد …

… یک فرد در سنین ۱۴ـ۱۵ سالگی به دنبال چند نوع هویت‌یابی است. هویت جوانی، هویت گروهی و دیگر هویت‌ها، ولی همه‌ی این هویت‌ها اگر با اختلال رو به رو شود، چیزی مثل نهنگ آبی اتفاق می‌افتد و فرد برای پیدا کردن هویت وارد یک شبکه مجازی می‌شود و در نهایت فکر می‌کند که اگر از آن پیروی کند جامعه حرفش را می‌شنود و به این وسیله هویت خود را پیدا کرده است …

… چه دختری که در عشقش شکست خورده است، چه کسی که با خانواده‌اش مشکل دارد یا مسائلی از این دست، همه به #مسائل_اجتماعی مربوط می‌شود. به نوعی با این کار، فرد می‌خواهد صدایش راحت‌تر و سریع‌تر و بدون فیلتر به گوش دیگران برسد، دیگرانی که ممکن است #خانواده، مبلغ دینی یا جامعه باشد …

… نرخ خودکشی در کشور ما نصف آمار خودکشی در دنیا است. در دنیا در هر صد هزار نفر دوازده نفر خودکشی می‌کنند ولی در ایران این آمار شش نفر است اما در این آمار بسیاری از خودکشی‌ها محاسبه نمی‌شود. ما به دلیل فرهنگی که داریم و نمی‌خواهیم مردم در زندگی ما دخالت کنند، ما را مقایسه کنند، به ما انگ بزنند و ما را شکست خورده قلمداد کنند؛ فرهنگ #تظاهر در ما ریشه دوانده. به همین خاطر با اینکه آمار نرخ خودکشی شش نفر در صد هزار نفر است اما ممکن است نرخ واقعی خودکشی دوبرابر این تعداد و شاید بیش‌تر باشد …

… فلان نهاد، اطلاعیه یا ابلاغیه به صداوسیما و جراید می‌دهد تا خبری مانند خودکشی دختر آبی برجسته نشود. به نوعی مشت نشانه‌ی خروار است، در حقیقت این نوع نگاه که از سطح خرد تا کلان وجود دارد باعث می‌شود، بسیاری از خودکشی‌ها پنهان بماند …

… این تغییر رفتار مردم در واکنش به خودکشی دو علت دارد. یک این‌که این خودکشی‌ها برای مردم دیگر تازگی ندارد. علت این تازه‌نبودن این است که بسیاری از افراد در کشور به خودکشی فکر می‌کنند و کسی که این فکر از ذهنش عبور کرده باشد راحت‌تر می‌تواند این مسأله را درک کند و انگار با فرد هم‌ذات‌پنداری می‌کند و برایش عادی می‌شود و انگار خودش در خودکشی قرار دارد و مسأله را قبول می‌کند …

… علت دیگرِ کم‌تفاوتیِ مردم نسبت به اخبار خود‌کشی‌ها آن است که درون ما حس #دیگرخواهی و #جمع‌خواهی ضعیف است. درحقیقت فرهنگ ما یک #فرهنگ #فردگرایانه است. از #نظام_سیاسی تا #نظام_فرهنگی همین‌طور است. این نگاه #فردمحوری و #خودخواهانه هم در کنار علت اول تأثیرگذار خواهد بود. اگر نگاه دگرخواهانه در #جامعه باشد، وقتی دیگری می‌خواهد از دنیا برود، فرد احساس می‌کند خودش از دنیا می‌رود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
نشست «#اعتماد به #حاکمیت و #مشارکت_اجتماعی»

📅 انتشار: سه‌شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸

| سخن‌رانان:
دکتر #احمد_بخارایی
دکتر #محدعلی_حکیم‌آرا

| برگزارکننده:
پژوهش‌گاه علوم انسانی

📅 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸

🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… تفکیک علت‌های جامعه‌شناختی از دلایل روان‌شناختی در پدیده‌هایی مانند رفتار رأی‌دهی، نه ممکن است و نه مطلوب …

#مشارکت_اجتماعی به پنج شکل جلوه‌گر می‌شود که نوع اولش، مشارکت در تصمیم‌گیری است که گاهی به «#مشارکت_سیاسی» تعبیر می‌شود و موضوع نشست ما است اما چهار نوع دیگرش که مکمل هستند عبارتند از مشارکت در: تصمیم‌سازی، اقدام، اصلاح و نظارت …

… در #صداوسیما که یک منبر مدرن و تک‌صدایی است ظاهراً مطرح می‌شود که امکان مشارکت برای #مردم وجود دارد و این ناشی از وجود یک نگاه صوری است چون اگر مشارکت اجتماعی وجود داشته‌باشد سه پدیده رخ می‌نماید:
۱ـ افول فرهنگ آمریت ـ تابعیت،
۲ـ تقویت روحیه‌ی هم‌دلی و نشاط اجتماعی و
۳ـ توسعه‌یافتگی، که هیچ‌یک در ایران تحقق نیافته است …

#صداقت، #اخلاق_اجتماعی، #اعتماد و #خوش‌بینی، چهار عنصر درهم‌تنیده و متصل به هم هستند که اگر یکی خلل ببیند دیگران هم آسیب می‌بینند. «صداقت» یعنی درست‌دیدن و درست حکایت‌کردن در حالی که #نظام_سیاسی ما کامل‌نگر نیست و گزینش‌محور است. پس در «صداقت» بحران وجود دارد چون ذهن نظام سیاسی معطوف به تحکم و انشا و ابلاغ باید و نباید‌های ایدئولوژیک است …

#اعتماد_سیاسی به مسئولین طی ۱۴ سال ۵۰درصد کاهش یافته است …

… در سال ۱۳۹۰ در استان تهران حدود ۳۵درصد واجدین رأی در انتخابات مجلس شرکت کردند و این تقریباً معادل نیمی از ۶۴درصدی بود که در کل کشور شرکت کرده بودند …

… پیش‌بینی این است که در اسفند ۱۳۹۸ به مراتب در شهرهای بزرگ شاهد کاهش مشارکت باشیم و بسا به کم‌تر از ۳۰درصد برسد زیرا «انتخاب بین بد و بدتر»، معیاری بوده است که اینک اعتبارش را تا حدودی از دست داده‌، چون فاقد کارکرد لازم بوده است و بسان یک زخم کهنه جلوه‌گری می‌کند …

… اگر نظام سیاسی ما از حداقل هوشیاری برخوردار باشد وقتی آمار مشارکت‌کننده‌ها در انتخابات به زیر ۶۰درصد رسید متوجه می‌شود که بیش‌تر به #ابربحران_ناکارآمدی نزدیک شده است …

… مشارکت سیاسی فقط دارای جنبه‌ی «ایجابی» نیست بلکه برخوردار از جنبه‌ی «سلبی» هم هست و این همان تصمیم به #عدم_مشارکت است که با «ضد مشارکت» تفاوت دارد. در اولی، این تاکتیک از سوی فعالان ناظر اتخاذ می‌شود اما دومی از سوی مخالفان سیاسی علی‌الاطلاق …

… ما به عنوان منتقدان #جامعه‌شناس باید آن‌قدر فریاد بزنیم تا گوش‌های نیمه‌بسته‌ی صاحبان #قدرت، مجبور به شنیدن شوند …

🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |

🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت در عدم تحول فرهنگی

🗓 سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی ریشه‌های #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… پدیده‌هایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیده‌هایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاع‌رسانی می‌شوند. مادری که کودکش آزار می‌دهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشی‌هایی که در جامعه مشاهده می‌کنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتار‌های ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول می‌کند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینه‌ی بالای زندگی، میزان بی‌کاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف می‌شوند …

… شرط کافی برای بروز پدیده‌های نامطلوب و آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودک‌آزاری مادر در اینستاگرام می‌توان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه می‌کنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه می‌بینند؟ چه رابطه‌ای بین خود و فرزندشان تعریف می‌کنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزه‌ی فرهنگ می‌گنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …

…مسئله‌ی دیگر توسعه‌نیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شده‌ایم و الگو‌های رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشی‌های مختلف، و سایر آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیین‌کننده را ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانه‌ها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت می‌شوند و این انحصار را در رسانه‌ها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان می‌دهد. یعنی در این کانون‌ها نیز صدا‌هایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت می‌یابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …

#نظام_آموزشی کشور، کتاب‌های درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعه‌پذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت می‌کند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را می‌سازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیاز‌های جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به هم‌نوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف می‌شوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #هم‌زیستی_مسالمت‌آمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعه‌شناسی مشاهده می‌کنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیض‌‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بی‌اعتمادی نسبت به آینده‌ی خود را ندارد و کم‌تر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشی‌نگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه می‌کند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش می‌یابد، آن‌چنان‌که در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کرده‌اند، این مسائل در کنار بی‌کاری، کم‌رنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بین‌المللی ناموفق، بخشی‌نگری و غیره همگی نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بی‌معنا می‌شود …

#بی‌هنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمی‌کنند. اما در خانواده‌های امروزی و به‌ویژه در نسل جوان شاهد بی‌هنجاری و بی‌الگویی هستیم، گویی این خانواد‌ها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همه‌ی این موارد برون‌داد مجموعه‌ی یک نظام بیمار است …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست: تحلیل آینده‌ی ایران … |

👥 گفت‌وگو میان #احمد_بخارایی (در تهران)، #قاسم_شعله‌سعدی (در تهران) و #جمشید_اسدی (در پاریس)

📅 تاریخ برگزاری: یک‌شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۹

🎙 گزیده‌ای از گفته‌های من:

… بنا به اعتقاد برخی علمای اسلامی، وظیفه‌ی امام #مسلمین تشکیل #حکومت آشکار برای اجرای #عدالت نیست بل‌که وظیفه‌اش حفظ و تقویت نهاد انس و مهربانی با حکومت پنهان بر دل‌ها است …

… در چهل سال اخیر در ایران رابطه‌ی عشق و عاشقی و مرید و مرادی از حوزه‌ی خصوصی به صحنه‌ی حوزه‌ی عمومی آمد و #عقلانیت را به حاشیه برد …

… چهار علت برای بروز #خشونت در یک #جامعه وجود دارد که مهم‌ترینش وجود #تبعیض است. به نظر می‌رسد تبعیض ریشه در ساختار حقوقی و #قانون_اساسی #جمهوری_اسلامی دارد …

… وقتی اعضای جامعه با انواع خشونت‌ها در سطوح سه‌گانه‌ی خرد و میانه و کلان مواجه می‌شوند و ملاحظه می‌کنند که تبعیض و مرربندی بین خودی و غیر خودی به بهانه‌ی مؤمن و غیرمومن گسترش یافته است احساس می‌کنند که شخصیت‌شان منکوب شده است. #پیامبر #اسلام عنوان داشت که از شخصیت‌های منکوب‌شده در امان نخواهید بود. پس صدای اعتراض و مخالفت اعضای آسیب‌دیده در جامعه بلند و بلندتر خواهد شد …

… تن جامعه‌ی ما رنجور است …

… از دیگر ابعاد وجود خشونت در ایران، #خشونت_رسانه‌ای به معنای #انحصار و تبعیض در #رسانه است. چرا اهالی تحلیل علمی و واقعی به #صداوسیما راه ندارند؟ چرا انحصاراً امثال رحیم‌پور ازغدی در سیمای جمهوری اسلامی تئوریزه می‌کنند و در جای دیگر حسین شریعتمداری در آن می‌دمد و در رسانه‌ی ملی از سوی علی عسگری، بازتولید می‌شود و نهایتاً با قضاوت فلان قاضی مبنی بر صدور حکم حبس ۲۳ سال برای یک #دختر که مخالف #حجاب اجباری است بازتعریف می‌شود؟ چرا این‌ها از تضارب افکار و از بحث و مناظره هراسناکند؟! …

🎞 ویدئو*: کل برنامه | بخارایی

🎙 صوت: کل برنامه | بخارایی

* برای تماشا از ایران #فیلترشکن باید روشن باشد!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #افشاگری #زنان از #خشونت، #آزار و #تجاوز، فرصتی برای آگاهی‌بخشی به مردان

🗓 پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش خبرآنلاین درباره‌ی خشونت‌ورزی نسبت به زنان و افشاگری‌های انجام‌شده در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و آریاناز گل‌رخ | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… «#فرهنگ ما ریشه‌های هزاران ساله در الگوهای مردسالارانه دارد که هر تعرضی را به طور رسمی یا غیررسمی توجیه می‌کند. این همه مسئله در طی قرن‌ها اتفاق افتاده است، طبیعی است که افراد منفجر شوند. آدم‌ها هم می‌خواهند احساس کنند پایشان روی زمین سفت است.» حالا دیگر "زنان حسی مشترک دارند که از جنسی به اسم #مرد در طی هزاران سال مورد آزار و اذیت قرار گرفتند." …

… «در ایران ما با یک تضاد روبرو شده‌ایم، یک سری نیروهای بسیار سنتی یک سوی طیف هستند و بخشی از روشن‌فکران و اعضای #جامعه در سوی دیگر. این تضادها اگر به شکل «دیالکیتکی» حل شود، وضعیت خوب می‌شود و اتفاقاً وجودشان خوب است. اما این که تضاد به دو سر یک طیف تبدیل شود که حاضر نیستند حرف هم را گوش بدهند وضعیت را خراب می‌کند.» …

… «وجود الگوی غربی هم یکی از دلایل شروع این ماجرا در ایران است، در نظام جهانی عناصر خوب یک فرهنگ، به فرهنگی دیگر منتقل می‌شوند، وقتی یک سوی دنیا کسی ماجرای #تجاوز خود را بیان می‌کند، این شجاعت به وجود می‌آید که این اتفاق در ایران هم رخ بدهد. این که چنین اتفاقی در اروپا یا غرب رخ می‌دهد، در فرد ایرانی احساس هم‌دلی و هم‌دردی به وجود می‌آورد. پس طبیعی است که این جنبش در بیان روایت‌های #تجاوز و #آزار در ایران تأثیرگذار باشد.» …

… به طور کلی این ماجرا سه‌ ریشه دارد؛ بی‌معنابودن مرزبندی‌های فیزیکی در نظام جهانی، انتقال همه‌ی مسائل در نظام ارتباطی نوین و احساس #هویت_مشترک #زنان در دنیا …

… در هر کشور با توجه به ریشه‌های #خشونت راهکارها هم متفاوت است. راهکار این مسئله در سطوح خرد، میانه و کلان تقسیم می‌شود؛ در سطح خرد که مسائلی مثل #آموزش برمی‌گردد، در ایران فقط ۲۰درصد ماجرا را حل می‌کند، ۲۰درصد دیگر هم سهم سطح میانه است جایی که به نحوه‌ی برخورد #قانون با آزاردهنگان، #نظام_حقوقی، آموزش رسانه‌ها، نقش #آموزش‌وپرورش و دیگر موارد مرتبط است …

… «این موضوع برای هر کشور متفاوت است، مثلاً ممکن است در جامعه‌ای دیگر راهکارهای سطح خرد، ۸۰درصد مسئله را حل کنند. در ایران وزن اصلی مربوط به ساختار است. ما یک #ساختار_ارزشی دارم، که هزاران سال است بر کشور حاکم است، #پدرسالاری چیزی که مشروعیت آن در بخش‌هایی پذیرفته شده است دیگر به #مردسالاری تبدیل شده است، برخلاف پدرسالاری، در حالت دوم مرد از قدرتش استفاده می‌کند، #قدرت در مسائل #سیاسی، #اقتصادی و دیگر» …

… «در چنین #ساختار_فرهنگی، حالا در بخش میانه #صداوسیما شروع به آموزش بدهد، این کار چه تأثیری دارد؟ برای همین می‌گویم ۴۰درصد سهم برای مجموع دو بخش خرد و میانه زیاد هم هست.» …

… بهترین حالت ممکن این است که این افشاگری‌ها به جنبشی برای آگاهی‌بخشی به مردان تبدیل شود، اما به نظر او به دلیل وجود «انسداد» در جامعه چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. …

… شرایط اخیر مانند سکه‌ای است که یک روی آن #واقعیت‌گرایی و روی دیگر آن #هیجانات است، روی واقعیت‌گرایی کارکرد مثبتی دارد و مردان را نسبت به مسئله آگاه می‌کند …

… «در فضای مجازی ما آمیزه‌ای از هیجان و واقعیت‌گرایی هستیم، وقتی یک بستر سالم و مناسب تعاملاتی برای این کار مثل روزنامه‌ها یا رسانه‌های صوتی و تصویری وجود ندارد، شبکه‌های مجازی به مغز متفکر جامعه تبدیل می‌شود. این خیلی بد است، چراکه این شبکه‌ها ابزار هستند نه یک هدف. کافی است ببینید در فضای مجازی افراد به هم می‌تازند، فردی تأیید می‌شود و به عرش و دیگری محکوم می‌شود به فرش می‌رود.» …

… درباره‌ی روند #افشاگری باید گفت که «نطفه‌ی این ماجراها باید در فضای مجازی منعقد می‌شد و به یک #جنبش تبدیل می‌شد که تعریف، چهارچوب، موضوع و … دارد، اما بخاطر «#انسداد_اجتماعی» در جامعه ما این اتفاق رخ نمی‌دهد. با گذشت زمان بخشی از هیجانات آرام می‌شود و یک سال دیگر اگر هم برای کسی اتفاقی رخ بدهد، شجاعت این را پیدا نمی‌کند که بگوید، «#من‌هم» این متأسفانه سرنوشت ماجرا است.» …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ تقابل ارزشی و مرگ مشارکت دانش‌جویان

🗓 شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹

📻 گفت‌وگوی نیمه‌تمام(!) رادیو فرهنگ #صداوسیما با #احمد_بخارایی و غلام‌رضا غفاری درباره‌ی بی‌میلی و کاهش مشارکت #دانشجویان در #دانشگاه به مناسبت روز #دانشجو | پخش‌شده در برنامه‌ی نقد امروز ، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹

🎧 پخش گفت‌وگو: بخارایی | کل برنامه (و متأسفانه اجازه داده نشد گفت‌و‌شنود به پایان رسانده‌شود!)

🖋 بخش‌هایی از گفته‌ی من درباره‌ی احساس تقابل ارزشی دانشجویان با فضای دانشگاه‌ها و #جامعه در آستانه‌ی #۱۶آذر و #روز_دانشجو:

… وقتی سخن از #دانش‌گاه و #مشارکت_دانشجویی می‌رود علاوه بر جنبه‌ی علمی، جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی مشارکت برجسته می‌شود پس در این‌جا با مفاهیمی مانند #توسعه‌ی_فرهنگی هم مواجهیم. توسعه‌ی فرهنگی شاخص‌هایی دارد که مهم‌ترین آن ها دو مورد: #آزادی_بیان و #تعامل_فرهنگی است. در جامعه‌ی ما این دو عنصر با یک علامت سؤال جدی مواجه است…

… طبیعی است که نگاه من #جامعه‌‌شناس #منتقد باید با نگاه رسمی، متفاوت باشد …

… در جامعه‌ی ما به تعامل فرهنگی، برچسب #تهاجم_فرهنگی زده می‌شود و راه بر تعامل بسته‌ است پس توسعه‌ی فرهنگی هم بی‌معنا است …

… اگر آزادی بیان تهدید و تحدید شود نمی‌توان سخن از توسعه‌ی فرهنگی در دانش‌گاه و مشارکت دانش‌جویان زد …

… دانش‌جویان ما الآن زندانی هستند. ...

… در تحقیقات به نتایج وحشتناکی رسیده شده. از دانش‌جویان کاردانی تا دکترا تحقیق شده و حدود ۹۵ درصد از روحیه‌ی مشارکت‌جویی قابل قبولی برخوردار نبوده‌اند. ۸۰ درصدشان فایده‌ای در مشارکت دانش‌جویی نمی‌بینند. ۸۰ درصدشان در حد زیاد و متوسط احساس وجود #تقابل_ارزشی در دانش‌گاه می‌کنند. ۹۳ درصدشان احساس بیگانگی اجتماعی دارند. من تعجب می‌کنم از آقای دکتر غلام‌رضا غفاری (جامعه‌شناس و معاون اجتماعی ـ فرهنگی وزارت علوم که در گفت‌و‌شنود رادیویی حاضر بودند) که گویا با شنیدن این آمار با پدیده‌ی نوینی مواجه شده‌اند! تازه می‌خواهم بگویم به دلیل وجود فضای #اطلاعاتی - #امنیتی در دانش‌گاه‌ها باید ضریب ویژه‌ای به این آمار زد و بسا فراتر از این ارقام باشد! این‌که حدود ۸۰ درصد دانش‌جویان احساس تقابل ارزشی با فضای حاکم بر دانش‌گاه کنند آفت‌رسان به #مشارکت‌طلبی دانش‌جویی است …

… چه‌گونه می‌توان در این شرایط به تعامل عناصر فرهنگ‌ها و نگرش‌های متنوع امید بست؟ …

… اگر توسعه‌ی فرهنگی را به دو بخش ایستا و پویا تقسیم کنیم، بخش ایستایش به معنای توزیع فرصت‌ها و امکانات فرهنگی برای همه‌ی دانش‌جویان در دانش‌گاه‌ها است. آیا واقعاً چنین است؟ بخش پویای توسعه‌ی فرهنگی هم به معنای ایجاد تغییر و تحول در عناصر #فرهنگ به منظور انطباق با نیازهای زمانه است …

… آیا روند حاکم بر دانش‌گاه‌ها جز به قصد تقویت عناصر سنتی و مقابله با عناصر تحول‌جو است؟ …

… از دانش‌جویانی که احساس تقابل ارزشی با فضای دانش‌گاه می‌کنند چگونه می‌توان انتظار مشارکت داشت و اگر مشارکت نباشد از دانش‌گاه جز پوسته چه می‌ماند؟ …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۶)

🗓 چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#دوقطبی شدن #شخصیت: دوقطبی شدن #جامعه

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

#خودکشی #آزاده_نامداری (یا خودکشانده، نمی‌دانم) مانند هر پدیده‌ای در متن زمانی و مکانی و اجتماعی خودش قابل تحلیل است. ایشان در شرایطی که #صداوسیما در #اعتراف‌گیری اجباری و #شکنجه #آزادی‌خواهان، شریک جرم بود در قاب تلویزیون ظاهر می‌شود و #چادر و #حجاب حکومتی را تشویق می‌کند. این در حالی بود که برخی #زنان برای رفع #حجاب_اجباری، تلاش می‌کردند و هزینه می‌دادند. او می‌خواست (یا می‌خواستندش!) به مشهوریت یک شبه و تنعمات ناشی از آن برسد. طبیعی است که #کشف_حجاب او در خارج، خبرساز و منتشر شود.‌ یحتمل، نهایتاً نتوانست فشار روحی ـ روانی را تحمل کند. یا این‌که از عمل‌کرد گذشته‌ی خود و «خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو»یی که با ژست حامی چادر گرفته‌بود شرم‌ناک بود. نمی‌دانم … به هر حال متأسفانه جامعه‌ی ما در شرایط #جنگ نرم یا سرد متمایل(!) به جنگ سخت یا گرم به سر می‌برد. جامعه دوقطبی شده‌است و این یکی از نشانه‌های #فروپاشی_اجتماعی است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
طغیان نزدیک طبقه‌ی فرودست ناشی از کینه و تبعیض!

| پنج‌شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

| پاسخ احمد بخارایی به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» درباره‌ی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیب‌های اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/n/4aEu

| #احمد_بخارایی: در #جامعه یک مفهوم محوری به عنوان #عدالت یا #انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانه‌ای در مقوله #ثروت و #قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا می‌کند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.

ارتباط مستقیم و بدون واسط میان #فقر و #جرم وجود ندارد. #ضریب_جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطه‌ی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریبا یکسان است.

در روستا #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در درآمد منجر به جرم نمی‌شود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا می‌کند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقه‌ی رابط هم احساس فقر است. در روستا این احساس فقر کم‌رنگ است، چراکه آن شرایط پذیرفته شده است. یعنی سطح توقع و انتظار مردم در روستا با توقع شهرنشینان متفاوت است.

در شهرها #تبعیض دیده می‌شود. به همین دلیل سطح توقع افزایش پیدا کرده و تشدید می‌شود؛ زیرا آنچه از #اختلاف_طبقاتی ملاحظه می‌شود به #احساس_فقر دامن می‌زند. یعنی احساس فقر ناشی از وجود تبعیض و بی‌عدالتی است که در شهرها پررنگ است، زیرا افراد ماشین‌ها و خانه‌های لوکس، یک شبه ره صدساله رفتن و... را می‌بینند. این تبعیض را با همه‌ی وجود خود احساس می‌کنند. در این شرایط احساس فقر دارند که حلقه‌ی رابط میان فقر و جرم است.

طبیعی است در جامعه‌ی ما که در چند دهه‌ی اخیر هم شاهد بوده‌ایم، کسانی که از توانایی مالی خوبی برخوردار نبودند، اما به واسطه‌ی خط و ربط‌هایی که داشتند، خودی و متعهد تلقی شده و وارد باندهای قدرت شدند. بعد از آن هم با ثروت پیوند خوردند. شاهد بودیم که بسیاری از افراد طی چند شب یا چند ماه، ره صدساله رفتند و یک طبقه‌ی نوظهور در جامعه شکل گرفت و فربه شد. همین طبقه هم به واسطه‌ی ثروت با قدرت پیوند خورده‌اند؛ چه در انتخابات، چه موارد دیگر مانند انتخاب کابینه و... . مثلاً فردی باید خودی تلقی شود، تا بتوانند تأیید صلاحیت شود و بعد هم بتواند تبلیغات کند. همه جا این دو مورد (ثروت و قدرت) پیوند خورده‌اند و نفوذناپذیر شده‌اند. اکنون هم می‌بینید کسانی که #رسانه دارند؛ در #صداوسیما، روزنامه‌های شبه #اصلاح‌طلب و... به نحوی با ثروت پیوند خورده‌اند و پژواک دارند.

در شرایط کنونی جامعه که با #فروپاشی_اجتماعی مواجه است، این گروه‌ها برای آینده‌ی ایران برنامه‌ریزی می‌کنند. یعنی به راحتی دست از قدرت نمی‌کشند؛ چراکه ثروت دارند. مقوله‌ی ثروت را مطرح کردم؛ به این دلیل که ارتباط تنگاتنگی میان عدالت اقتصادی و ثروت وجود دارد.

#عدالت_اقتصادی هم با #عدالت_سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است. عدالت یک مفهوم عام است که ابعاد چهارگانه‌ی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. اگر در عرصه‌ی سیاسی عدالت نباشد، به عرصه‌های دیگر هم سرایت می‌کند. اگر در عرصه‌ی فرهنگی هم عدالت نباشد و خرده‌فرهنگ‌ها آنطور که باید نتوانند در جامعه خود را نشان دهند و میان خرده‌فرهنگ‌ها هم تبعیض وجود داشته باشد، به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بی‌عدالتی را تشدید می‌کند. اگر عدالت اجتماعی هم در عرصه‌ی #آموزش وجود نداشته باشد، کسانی که توانمندتر باشد از شرایط بهتری برخوردار می‌شوند و در نهایت هم به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بی‌عدالتی اقتصادی را تشدید می‌کند.

بی‌عدالتی اقتصادی در شهرها تبدیل به کینه، انتقام‌جویی، تشدید احساس فقر می‌شود. افرادی که در این شرایط قرار می‌گیرند هم می‌خواهند به هر طریقی به هدف خود برسند. این «هر طریق» راه‌ها و کارهای غیر قانونی است، زیرا می‌بینند کسانی که رشد کرده‌اند از راه قانونی نبوده، بلکه از راه رانت بوده است. در جامعه هم می‌بینید که فساد جنبه‌ی ریشه‌ای و ساختاری پیدا کرده است. هر دولتی هم می‌خواهد با این فساد مقابله کند، توان آن را ندارد. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/03/blog-post_21.html#more

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |