❇️ نظام سیاسی، هیجان تودهای را با مشارکت عمومی، یکی میداند!
🗓 پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸
📰 گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» با #احمد_بخارایی دربارهی چگونگی مشارکت مردم در #انتخابات_مجلس یازدهم در ۲ اسفند ۱۳۹۸ | منتشرشده در سهشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸
👈 نمایش گفتوگو:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
⟩⟩ عمدتاً ۳ دسته از افراد جامعه در انتخابات ۲ اسفند ۹۸ شرکت میکنند:
⟩ دستهی یکم افرادی که به لحاظ عقیدتی تحت هر شرایطی رأیدادن را تکلیف خود میدانند.
⟩ دستهی دوم افرادی که گمان میکنند در صورت عدم درج مهر انتخابات در صفحهی شناسنامه، بعدها برای استخدام و … دچار مشکل می شوند.
⟩ دستهی سوم مربوط به شهرستانهایی است که مسائل قومی و قبیلهای در آنها مطرح است و آنها به خاطر تعصبات قومی و قبیلهای وارد عرصه انتخابات میشوند؛ یعنی ممکن است فرد از شرایط راضی نباشد، اما برای اینکه فردی از قوم یا قبیلهی دیگر موفق نشود، در انتخابات شرکت کند. متأسفانه این پدیدهای عام است که با توجه به تحقیقاتی که در خصوص رفتار رأیدهی و انتخابات داشتم چنین پدیدهای به عنوان یک مشکل فرهنگی در جامعهی ما وجود دارد و اصلاح هم نشده است. این افراد به آرمان تحولجویانه، پشت کردهاند …
⟩⟩ #مشارکت و #اعتماد_اجتماعی دو مؤلفهی سرمایهی اجتماعی هستند. از #رفسنجانی تا #خاتمی و #احمدینژاد و #روحانی یک ویژگی مشترک دارند؛ آنهم اینکه وعدههای آرمانی میدهند که امکان تحقق بسیاری از آنها وجود ندارد، زیرا #نظام_سیاسی آن را برنمیتابد و تحقق شعارها، نیاز به لوازمی دارد که فعلاً مهیا نیست؛ بنابراین کاندیداهای انتخابات حرفی میزنند که معمولاً قابل تحقق نیست و این موضوع به مرور زمان تأثیر خود را بر جامعهی رأیدهنده گذاشته است تا امروز که مجلس از محتوا تهی شده است …
… دو عنصر اصلی در انتخابات و رفتار رأیدهی یعنی «#آگاهی» و «#اختیار» در میان ۳ دستهای که رأیدهنده هستند وجود ندارد …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی در افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸
📰 گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» با #احمد_بخارایی دربارهی چگونگی مشارکت مردم در #انتخابات_مجلس یازدهم در ۲ اسفند ۱۳۹۸ | منتشرشده در سهشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸
👈 نمایش گفتوگو:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
⟩⟩ عمدتاً ۳ دسته از افراد جامعه در انتخابات ۲ اسفند ۹۸ شرکت میکنند:
⟩ دستهی یکم افرادی که به لحاظ عقیدتی تحت هر شرایطی رأیدادن را تکلیف خود میدانند.
⟩ دستهی دوم افرادی که گمان میکنند در صورت عدم درج مهر انتخابات در صفحهی شناسنامه، بعدها برای استخدام و … دچار مشکل می شوند.
⟩ دستهی سوم مربوط به شهرستانهایی است که مسائل قومی و قبیلهای در آنها مطرح است و آنها به خاطر تعصبات قومی و قبیلهای وارد عرصه انتخابات میشوند؛ یعنی ممکن است فرد از شرایط راضی نباشد، اما برای اینکه فردی از قوم یا قبیلهی دیگر موفق نشود، در انتخابات شرکت کند. متأسفانه این پدیدهای عام است که با توجه به تحقیقاتی که در خصوص رفتار رأیدهی و انتخابات داشتم چنین پدیدهای به عنوان یک مشکل فرهنگی در جامعهی ما وجود دارد و اصلاح هم نشده است. این افراد به آرمان تحولجویانه، پشت کردهاند …
⟩⟩ #مشارکت و #اعتماد_اجتماعی دو مؤلفهی سرمایهی اجتماعی هستند. از #رفسنجانی تا #خاتمی و #احمدینژاد و #روحانی یک ویژگی مشترک دارند؛ آنهم اینکه وعدههای آرمانی میدهند که امکان تحقق بسیاری از آنها وجود ندارد، زیرا #نظام_سیاسی آن را برنمیتابد و تحقق شعارها، نیاز به لوازمی دارد که فعلاً مهیا نیست؛ بنابراین کاندیداهای انتخابات حرفی میزنند که معمولاً قابل تحقق نیست و این موضوع به مرور زمان تأثیر خود را بر جامعهی رأیدهنده گذاشته است تا امروز که مجلس از محتوا تهی شده است …
… دو عنصر اصلی در انتخابات و رفتار رأیدهی یعنی «#آگاهی» و «#اختیار» در میان ۳ دستهای که رأیدهنده هستند وجود ندارد …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی در افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۷)
🗓 شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آغازیدن از «#مرگ»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
«مرگ» به معنای رفتن یا بازگشتن؟
۱ـ اهالی «#دیانت»، «مرگ» را حلقهای بین «بودن» و «شدن» میپندارند. اهالی «بودن»، دنیای خود را تولد و مرگی میدانند که «نقدِ بودن» را به چیز دیگری که «شاید» نقدتر یا پندار خودساخته باشد ترجیح نمیدهند. «#نقد» را میچسبند تا اگر به آن رسیدند شایستهگی «نقدتر» را هم داشتهباشند هر چند صرفاً ذهنی باشد. پس از پایان زندگی که «مرگ» است آغاز میکنیم و به امروز رهسپار میشویم. شروع از پایان ...!
۲ـ «مرگ» را میتوان پایان همه چیز تلقّی کرد یا معلول تباهی و خرابی بدن دانست. مرگ را میتوان رهایی روح از قید بدن، پندار کرد تا حرکت جوهریاش را ادامه دهد و همچنان «#بدن» را خوار شمرد که در زمان مرگ، کهنه و درمانده شدهاست. «مرگ»، هر چه باشد ترسناک است و برای همین، برخی آن را آغاز فلسفهپردازی یا برخی دیگر، علت نهایی ادیان دانستهاند. همه اینها به این دلیل است که انسان، شاید تنها موجودی است که به حتمی بودن مردنش «#آگاهی» دارد! با «#اضطراب» ناشی از این آگاهی چه باید کرد؟ برخی به همان «نقدتر» که گفتم روی میآورند تا آرام شوند و برخی دیگر با ترجیح نقد به نقدتر در «فضای اکنون»، مرگ را آغازی برای بازگشت به عقب و «#آینده» را سکّوی نگاهی به «اکنون» قرار میدهند تا به گونهای رفتار کنند که به هنگام مرگ، «#آرامش» را در آغوش گیرند. پس خمیرمایهی فهم مرگ، «آرامش» است.
۳ـ «آرامش» یک تفسیر است، پس یک «دلیل» و امر ذهنی است. چرا کمتر در مورد مرگ، گفتوشنود میکنیم؟ زیرا هنوز به «تفسیر»ی از آرامش، دست نیافتهایم. چرا از مرگ به عنوان تنها اصل ثابت زندگی، فرار میکنیم؟ میرداماد فیلسوف میگوید: «تلخی مرگ در ترسیدن از آن است، پس از تلخی مرگ نترسید!» این نترسیدن و آن احساس «آرامش»ی که گفتم چه زمانی حاصل میآید؟ آیا این حصول، از جنس «انشا» و توصیه و امر و نهی است یا از جنس «دریافت» و ورود به حواس پنجگانه؟ فلاسفهی الهی مانند میردامادها عمدتاً به «انشا» و توصیهی فلسفی روی آوردهاند و ذهن را متوجه جهان دیگری کردهاند. اما فلاسفهی «اکنونگرا»، تفسیر مرگ را با تفسیر از «زندگی» پیوند زدهاند. حال، پای «زندگی» به صحنه باز میشود تا آن تفسیر و ترس و آرامش و … بازتعریف شوند.
۴ـ «زندگی» چیست؟ از شعر تا شعور میتوان به آن پاسخ داد. «زندگی» از عشق بخشیدن به آن تا عشق ورزیدن آن به دیگران، جریان دارد. پس هستهی مرکزی زندگی، «#عشق» است. عشقورزی، «چشم تیزبین» و «احساس قوی» میخواهد. اگر چنین باشد صدای روییدن چمن هم شنیده میشود! «چشم» و «احساس» مگر از لوازم «فهم» نیست؟ اگر هست، پس «مقولهی عشق» با «مقولهی فهم» رابطهی تنگاتنگی دارد. یعنی آن که نمیفهمد پس نمیتواند عشق بورزد! این معنایش این نیست که آن که میفهمد، لزوماً عشق میورزد! پس موضوعاتی مانند: عشق، زندگی، فهم و همهی مفاهیمی که «اکنون» را میسازند در هم تنیدهاند.
۵ـ فهم از زندگی، تابع «رضایت» است. شاید هم نه؛ «رضایت»، تابع «فهم از زندگی» است. بلکه هر دو تابع یکدیگرند! یک «فنر» را از زوایای گوناگون بنگرید. «رضایت»، تابع وضعیت مکانی و زمانی است. در زمانهای دورتر «رضایت»، ساده بود مانند رضایت از زندگی یک روستایی نسبت به پیرامونش. «اکنون» رضایت چند لایه است. اینک رضایت با «#حیات_اجتماعی» پیوندی گسستناپذیر دارد. حیات اجتماعی برای یک کودک و برای یک نوجوان تا یک کهنسال منظرههای متفاوتی دارد. وقتی سخن از «منظره» میشود «انتظارات» و به دنبالش، «#اخلاق» به صحنه میآیند. علاوه بر این اختلاف در مناظر و انتظارات، انسانِ امروز فرامکانی است یعنی در فضای مجازی، مرزها را درمینوردد. پس انسان امروز، پیچیده است اما پیچیدگی در عین «سادگی»، زیرا هنوز انسان است و به دنبال «فهم» و تفسیر و هضم زندگی! انسان، گرگ انسان نیست. انسان، عشق انسان است اما اگر این «عشق»، به انسان داده نشود او شاید بشود گرگ دیگری و خشم بورزد تا آنجا که بشود «گرگ خود» و خود را بدرد با چاقو یا مخدّر!
۶ـ «#رضایت_فردی» تابع «#رضایت_اجتماعی» است. رضایت اجتماعی تابع «شرایط اجتماعی» است. شرایط اجتماعی در سه سطح خُرد، میانه و کلان از وضع خانواده تا اوضاع سازمانها و نهایتاً پویایی ساختارها، تابع «#نظام_حکمرانی» است. نظام حکمرانی تابع «#مشروعیت #قدرت» است. مشروعیت قدرت تابع «پذیرش مردمان» است. پس: «آغاز»، پایان شد و «پایان»، آغاز! یعنی از «رضایت فردی» تا «پذیرش فردی» که به ظاهر،… | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post_10.html#more
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آغازیدن از «#مرگ»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
«مرگ» به معنای رفتن یا بازگشتن؟
۱ـ اهالی «#دیانت»، «مرگ» را حلقهای بین «بودن» و «شدن» میپندارند. اهالی «بودن»، دنیای خود را تولد و مرگی میدانند که «نقدِ بودن» را به چیز دیگری که «شاید» نقدتر یا پندار خودساخته باشد ترجیح نمیدهند. «#نقد» را میچسبند تا اگر به آن رسیدند شایستهگی «نقدتر» را هم داشتهباشند هر چند صرفاً ذهنی باشد. پس از پایان زندگی که «مرگ» است آغاز میکنیم و به امروز رهسپار میشویم. شروع از پایان ...!
۲ـ «مرگ» را میتوان پایان همه چیز تلقّی کرد یا معلول تباهی و خرابی بدن دانست. مرگ را میتوان رهایی روح از قید بدن، پندار کرد تا حرکت جوهریاش را ادامه دهد و همچنان «#بدن» را خوار شمرد که در زمان مرگ، کهنه و درمانده شدهاست. «مرگ»، هر چه باشد ترسناک است و برای همین، برخی آن را آغاز فلسفهپردازی یا برخی دیگر، علت نهایی ادیان دانستهاند. همه اینها به این دلیل است که انسان، شاید تنها موجودی است که به حتمی بودن مردنش «#آگاهی» دارد! با «#اضطراب» ناشی از این آگاهی چه باید کرد؟ برخی به همان «نقدتر» که گفتم روی میآورند تا آرام شوند و برخی دیگر با ترجیح نقد به نقدتر در «فضای اکنون»، مرگ را آغازی برای بازگشت به عقب و «#آینده» را سکّوی نگاهی به «اکنون» قرار میدهند تا به گونهای رفتار کنند که به هنگام مرگ، «#آرامش» را در آغوش گیرند. پس خمیرمایهی فهم مرگ، «آرامش» است.
۳ـ «آرامش» یک تفسیر است، پس یک «دلیل» و امر ذهنی است. چرا کمتر در مورد مرگ، گفتوشنود میکنیم؟ زیرا هنوز به «تفسیر»ی از آرامش، دست نیافتهایم. چرا از مرگ به عنوان تنها اصل ثابت زندگی، فرار میکنیم؟ میرداماد فیلسوف میگوید: «تلخی مرگ در ترسیدن از آن است، پس از تلخی مرگ نترسید!» این نترسیدن و آن احساس «آرامش»ی که گفتم چه زمانی حاصل میآید؟ آیا این حصول، از جنس «انشا» و توصیه و امر و نهی است یا از جنس «دریافت» و ورود به حواس پنجگانه؟ فلاسفهی الهی مانند میردامادها عمدتاً به «انشا» و توصیهی فلسفی روی آوردهاند و ذهن را متوجه جهان دیگری کردهاند. اما فلاسفهی «اکنونگرا»، تفسیر مرگ را با تفسیر از «زندگی» پیوند زدهاند. حال، پای «زندگی» به صحنه باز میشود تا آن تفسیر و ترس و آرامش و … بازتعریف شوند.
۴ـ «زندگی» چیست؟ از شعر تا شعور میتوان به آن پاسخ داد. «زندگی» از عشق بخشیدن به آن تا عشق ورزیدن آن به دیگران، جریان دارد. پس هستهی مرکزی زندگی، «#عشق» است. عشقورزی، «چشم تیزبین» و «احساس قوی» میخواهد. اگر چنین باشد صدای روییدن چمن هم شنیده میشود! «چشم» و «احساس» مگر از لوازم «فهم» نیست؟ اگر هست، پس «مقولهی عشق» با «مقولهی فهم» رابطهی تنگاتنگی دارد. یعنی آن که نمیفهمد پس نمیتواند عشق بورزد! این معنایش این نیست که آن که میفهمد، لزوماً عشق میورزد! پس موضوعاتی مانند: عشق، زندگی، فهم و همهی مفاهیمی که «اکنون» را میسازند در هم تنیدهاند.
۵ـ فهم از زندگی، تابع «رضایت» است. شاید هم نه؛ «رضایت»، تابع «فهم از زندگی» است. بلکه هر دو تابع یکدیگرند! یک «فنر» را از زوایای گوناگون بنگرید. «رضایت»، تابع وضعیت مکانی و زمانی است. در زمانهای دورتر «رضایت»، ساده بود مانند رضایت از زندگی یک روستایی نسبت به پیرامونش. «اکنون» رضایت چند لایه است. اینک رضایت با «#حیات_اجتماعی» پیوندی گسستناپذیر دارد. حیات اجتماعی برای یک کودک و برای یک نوجوان تا یک کهنسال منظرههای متفاوتی دارد. وقتی سخن از «منظره» میشود «انتظارات» و به دنبالش، «#اخلاق» به صحنه میآیند. علاوه بر این اختلاف در مناظر و انتظارات، انسانِ امروز فرامکانی است یعنی در فضای مجازی، مرزها را درمینوردد. پس انسان امروز، پیچیده است اما پیچیدگی در عین «سادگی»، زیرا هنوز انسان است و به دنبال «فهم» و تفسیر و هضم زندگی! انسان، گرگ انسان نیست. انسان، عشق انسان است اما اگر این «عشق»، به انسان داده نشود او شاید بشود گرگ دیگری و خشم بورزد تا آنجا که بشود «گرگ خود» و خود را بدرد با چاقو یا مخدّر!
۶ـ «#رضایت_فردی» تابع «#رضایت_اجتماعی» است. رضایت اجتماعی تابع «شرایط اجتماعی» است. شرایط اجتماعی در سه سطح خُرد، میانه و کلان از وضع خانواده تا اوضاع سازمانها و نهایتاً پویایی ساختارها، تابع «#نظام_حکمرانی» است. نظام حکمرانی تابع «#مشروعیت #قدرت» است. مشروعیت قدرت تابع «پذیرش مردمان» است. پس: «آغاز»، پایان شد و «پایان»، آغاز! یعنی از «رضایت فردی» تا «پذیرش فردی» که به ظاهر،… | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post_10.html#more
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۸)
🗓 دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#مرگ» کرونایی: «#آگاهی» اجتماعی!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
بمیرید بمیرید در این عشق (بخوانید: کرونا) بمیرید ـ در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید ـ کز این خاک برآیید سماوات (بخوانید: آگاهی) بگیرید
دیروز بود که یکی از روزنامهنگاران به دنبال اصرارش در روزهای قبل، دوباره در واتساپ پیام داد:
او: سلام دکتر بخارایی عزیز. دربارهی یادداشت به نتیجهای رسیدین؟ بالاخره لطف شما شامل حال من میشه؟
من: سلام. باور کنید چیز جدیدی به ذهنم نمیرسه که برای یادداشت مناسب باشه. مگر اینکه شما پرسشهای جدیدی در مورد #کرونا داشته باشید.
او: بحث بیشتر حول محور افزایش ابتلا و مرگ به دلیل وجود کرونای انگلیسی هست و ادامهی روند دورکاریها و اعمال #قرنطینه و رعایت پروتکلها توسط مردم.
من: میدونم. واقعاً این مطلب جدیدی نیست.
او: بله کرونا که همونه فقط با شدت بیشتر.
من: مطالب قبلی را میتوانید تکرار کنید. باید پرسش جدیدی داشت.
او: محور یادداشتی که گفتن اینه: رفتار مردم در مواجهه با محدودیتهای کرونایی.
من: میدونم چی در ذهنشون هست. پرسشهای تکراری و کلی … هر وقت #دولت_ایران مانند #دولت_انگلیس ۸۰درصد درآمد ماهانهی کسبه و دیگران را بدون استثنا به آنها هر ماه پرداخت کرد آن وقت میتوان با مردم از لزوم رعایت قواعد قرنطینه سخن گفت.
او: البته این درست نیست که همهی تقصیرها رو گردن #دولت بندازیم مشکل جای دیگست متأسفانه و البته که مردم هم نباید دست به خودکشی بزنن.
من: دقت نکردید چی گفتم. از شکم گرسنه یا از مردمی که در ناآرامی به سر میبرن نباید انتظار داشت که در خانه بنشینند.
او: بله یقیناً این هم درسته ولی میشه سر کار رفت و در عین حال پروتکلها رو هم رعایت کرد.
من: خیر نمیشه. این حرفها لاکچری است فکر میکنم.
او: البته تحریمها کمر اقتصاد رو شکسته و مقصر اصلی دولت نیست.
من: علت #تحریم؟؟؟؟
او: اون از بالاتر از دولت آب میخوره، خودتون که در جریانین.
من: این دولتها کارگزار آن مقام بالاتر بودهاند. جز این است؟
او: اینام موندن تو امپاس. دیگه چیزی به آخر عمر دولت نمونده ولی همونطور که میدونین با رفتن اینام هیچ اتفاق جدیدی نمیفته.
من: درسته، موافقم. به همین خاطر سالهاست که فریاد میزنیم از این نظام ایدئولوژیک، آبی گرم نمیشود. پس بهتر است با «مردن» دیگران، به خود آییم. پس کرونا کارکرد مثبت دارد …
او: چه کارکرد مثبت وحشتناکی!
من: در جامعهای که به طور طبیعی نمیزاید، چاره ای جز سزارین توأم با خطر نیست.
او: چه جملهی دردآور و چه مثال بهجا و زیبایی، زیبا از نظر همخوانی با اصل مطلب.
من: حالا باز هم علاقهمند هستید این مطالب را در روزنامهتان منتشر کنید؟
او: منم بخوام نمیشه. ای کاش روزی برسه که بشه ولی امر محاله.
من: شما اگر مسئول #روزنامه بودید منتشر میکردید؟
او: #اعدام نمیشدم آیا؟ حقایق رو باید گفت ولی خطوط قرمز این اجازه رو نمیده!
… و این بود گفتوگوی ما در واتساپ.
| نتیجه:
۱ـ مردمی که تن به «#مرگ_اجتماعی» دادهاند سهل است که تن به #مرگ_فردی هم بدهند. چو صد آید نود هم نزد ما است! فایدهاش این است که اگر این مرگهای ناشی از ویروس کرونای امروز و ویروسهای بعدی که در راه است هر قدر زیادتر شود و ما بیشتر بمیریم شاید دیگران بعدها بیشتر فکر کنند که «#نظام_حکمرانی» در تشدید تلفات، چه نقشی دارد و این پدیده، «آگاهیبخش» است.
۲ـ در «مرگ اجتماعی»، روزنامهنگارانش مجبور به کارهایی میشوند که به آنها اعتقادی ندارند و نیز اگر بخواهند ایفای نقش کنند از عواقبش میترسند. پس در جامعهی ما، قبل از اینکه از کرونا بمیریم، مرده بودیم. باز میگردم به دو بیت بالا از مولانا که: بمیریم شاید آگاهی یابند!
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#مرگ» کرونایی: «#آگاهی» اجتماعی!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
بمیرید بمیرید در این عشق (بخوانید: کرونا) بمیرید ـ در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید ـ کز این خاک برآیید سماوات (بخوانید: آگاهی) بگیرید
دیروز بود که یکی از روزنامهنگاران به دنبال اصرارش در روزهای قبل، دوباره در واتساپ پیام داد:
او: سلام دکتر بخارایی عزیز. دربارهی یادداشت به نتیجهای رسیدین؟ بالاخره لطف شما شامل حال من میشه؟
من: سلام. باور کنید چیز جدیدی به ذهنم نمیرسه که برای یادداشت مناسب باشه. مگر اینکه شما پرسشهای جدیدی در مورد #کرونا داشته باشید.
او: بحث بیشتر حول محور افزایش ابتلا و مرگ به دلیل وجود کرونای انگلیسی هست و ادامهی روند دورکاریها و اعمال #قرنطینه و رعایت پروتکلها توسط مردم.
من: میدونم. واقعاً این مطلب جدیدی نیست.
او: بله کرونا که همونه فقط با شدت بیشتر.
من: مطالب قبلی را میتوانید تکرار کنید. باید پرسش جدیدی داشت.
او: محور یادداشتی که گفتن اینه: رفتار مردم در مواجهه با محدودیتهای کرونایی.
من: میدونم چی در ذهنشون هست. پرسشهای تکراری و کلی … هر وقت #دولت_ایران مانند #دولت_انگلیس ۸۰درصد درآمد ماهانهی کسبه و دیگران را بدون استثنا به آنها هر ماه پرداخت کرد آن وقت میتوان با مردم از لزوم رعایت قواعد قرنطینه سخن گفت.
او: البته این درست نیست که همهی تقصیرها رو گردن #دولت بندازیم مشکل جای دیگست متأسفانه و البته که مردم هم نباید دست به خودکشی بزنن.
من: دقت نکردید چی گفتم. از شکم گرسنه یا از مردمی که در ناآرامی به سر میبرن نباید انتظار داشت که در خانه بنشینند.
او: بله یقیناً این هم درسته ولی میشه سر کار رفت و در عین حال پروتکلها رو هم رعایت کرد.
من: خیر نمیشه. این حرفها لاکچری است فکر میکنم.
او: البته تحریمها کمر اقتصاد رو شکسته و مقصر اصلی دولت نیست.
من: علت #تحریم؟؟؟؟
او: اون از بالاتر از دولت آب میخوره، خودتون که در جریانین.
من: این دولتها کارگزار آن مقام بالاتر بودهاند. جز این است؟
او: اینام موندن تو امپاس. دیگه چیزی به آخر عمر دولت نمونده ولی همونطور که میدونین با رفتن اینام هیچ اتفاق جدیدی نمیفته.
من: درسته، موافقم. به همین خاطر سالهاست که فریاد میزنیم از این نظام ایدئولوژیک، آبی گرم نمیشود. پس بهتر است با «مردن» دیگران، به خود آییم. پس کرونا کارکرد مثبت دارد …
او: چه کارکرد مثبت وحشتناکی!
من: در جامعهای که به طور طبیعی نمیزاید، چاره ای جز سزارین توأم با خطر نیست.
او: چه جملهی دردآور و چه مثال بهجا و زیبایی، زیبا از نظر همخوانی با اصل مطلب.
من: حالا باز هم علاقهمند هستید این مطالب را در روزنامهتان منتشر کنید؟
او: منم بخوام نمیشه. ای کاش روزی برسه که بشه ولی امر محاله.
من: شما اگر مسئول #روزنامه بودید منتشر میکردید؟
او: #اعدام نمیشدم آیا؟ حقایق رو باید گفت ولی خطوط قرمز این اجازه رو نمیده!
… و این بود گفتوگوی ما در واتساپ.
| نتیجه:
۱ـ مردمی که تن به «#مرگ_اجتماعی» دادهاند سهل است که تن به #مرگ_فردی هم بدهند. چو صد آید نود هم نزد ما است! فایدهاش این است که اگر این مرگهای ناشی از ویروس کرونای امروز و ویروسهای بعدی که در راه است هر قدر زیادتر شود و ما بیشتر بمیریم شاید دیگران بعدها بیشتر فکر کنند که «#نظام_حکمرانی» در تشدید تلفات، چه نقشی دارد و این پدیده، «آگاهیبخش» است.
۲ـ در «مرگ اجتماعی»، روزنامهنگارانش مجبور به کارهایی میشوند که به آنها اعتقادی ندارند و نیز اگر بخواهند ایفای نقش کنند از عواقبش میترسند. پس در جامعهی ما، قبل از اینکه از کرونا بمیریم، مرده بودیم. باز میگردم به دو بیت بالا از مولانا که: بمیریم شاید آگاهی یابند!
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
⟩ دعوت اصلاحطلبان به مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری، موجب «آگاهیستیزی» در جامعه!
| دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳
⟩⟩ مناظره میان احمد بخارایی و محمود صادقی به میزبانی «عبدی مدیا» | برگزار شده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳
| پیشپرده:👇
https://t.me/AbdiMedia/49958
| پخش مناظره:👇
https://www.youtube.com/watch?v=mJoGtfMm228
| #احمد_بخارایی: حدود دو ساعت و نیم با دکتر #محمود_صادقی #اصلاحطلب و نمایندهی اسبق مجلس گفتوشنود چالشی داشتم. ایشان به عنوان عضوی در #جبههی_متحد_اصلاحطلبان، مدافع #مشارکت در #انتخابات به نفع آقای #مسعود_پزشکیان بودند و من مخالف #مشارکت_ایجابی و مدافع «#کنشگری_سلبی»! در این #مناظره به این موضوعات پرداختم:
۱ـ تحلیل ا#نتخابات_ریاستجمهوری ۸ تیر ۱۴۰۳ از چهار منظر: علت فاعلی، علت صوری، علت محتوایی و علت غایی.
۲ـ در تبیین «#علت_فاعلی» به تاریخ گذشته و سه موضوع اشاره کردم شامل:
الف ـ مسیر ناخوشایند #نظام_سیاسی که «#فروپاشی_اجتماعی» و بحران #مشروعیت_سیاسی را تشدید کرده،
ب ـ پدیدهی «انتصاخابات» در چیدمان نامزدها در انتخابات گذشته مجلس و #ریاستجمهوری،
پ ـ رخنمایی یک «#رفراندوم» در آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۱۴۰۲ با #عدم_مشارکت حدود ۶۰ درصد شهروندان.
۳ـ در توضیح «#علت_صوری» با استناد به شعارها و مواضع تبلیغاتی شش نامزد کنونی، «عدم تمایز معنادار» بین آنها را متذکر شدم.
۴ـ در تحلیل «#علت_محتوایی» به چهار مؤلفه اشاره کردم شامل:
الف ـ همگونی اندیشهای کاندیداها بر اساس حرکت روی ریلهای کاشتهشدهی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی،
ب ـ عدم توجه نامزدها به نقش ساختارها در رخدادهای نامطلوب و آسیبرسان،
پ ـ تشدید روند «#آگاهیستیزی» در جامعه از سوی نامزدهای ریاستجمهوری،
ت ـ عدم نگاه کارشناسانه و عمیق به پدیدههای نامیمونی مانند: #شکاف_طبقاتی وحشتناک، اقتصاد «نفتخور»، تشدید روند #فروپاشی_اجتماعی، زندانیان مظلوم سیاسی، حدود هشت میلیون #مهاجر و فراری دور از وطن و …
۵ ـ در ترسیم «#علت_غایی» به سه موضوع اشاره کردم شامل:
الف ـ تمام شش نامزد، چشماندازی از آیندهی متفاوت از گذشته ندارند،
ب ـ در جهت تمدید نقش نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی و نقش مطلق #رهبری در آینده، موضع تثبیتی دارند،
پ ـ موضع متفاوت و واضحی نسبت به #سیاست_خارجی ندارند.
۶ـ در چه جامعهای، «انتخابات» کمرنگ است؟ در جامعهی «غیر مدرن»ی که اعمال زور به شکل حداکثری و گسترده در جریان است و نیز به جای پدیده: #دولت ـ #ملت، پدیده: #حاکمیت ـ #امت، شکل میگیرد و حاکمیت، الهی است نه «ملی» و نیز ملاک #مشروطیت، کاریزمای مذهبی است و نه «#قانون» و همچنین قدرت، «شخصی» است و نظام بوروکراسیاش، «باندی» و به جای «#شهروند»، «#رعیت» حضور دارد.
۷ـ کلیگویی آقای مسعود پزشکیان در بیان ۳ اصل (مسئولیتپذیری، دستیابی به هدف، پاسخگویی) و ۵ استراتژی خود که همهی نامزدها نیز در این کلیگوییها همسان هستند.
۸ـ جبههی متحد #اصلاحطلبان به جنگ با «#آگاهی_اجتماعی» برخاستهاند زیرا اجازه نمیدهند با «کنشگری سلبی» اعضای #جامعه، شرط لازم برای «آگاهی اجتماعی» یعنی «گفتوگوی درونی در افراد» شکل گیرد و نیز مانع میشوند تا شرط کافی «آگاهییابی» یعنی عطف توجه و نظر شهروندان به «مصادیق» به جای «مفاهیم» تحقق یابد چرا که در شرایط گذشته در ایران با دعوت تکراری «انتخاب بین بد و بدتر»، جامعه را سطحی و ناآگاه و «کلی نگر»، نگه داشتهاند.
۹ـ مشارکت نسبی آقای مسعود پزشکیان طی ۵ دورهی نمایندگیشان در #مجلس و ارتقا به سطح نایبرییس اولی مجلس در روند «فروپاشی اجتماعی».
۱۰ـ طرح ۳ پرسش از آقای #خامنهای:
الفـ چرا بدون واسطه و فارغ از فضای امنیتی و گزینشی با منتقدان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، دیدار و گفتوشنود نمیکنند؟
ب ـ آیا «#عدالتخواهی» جزو ارکان انقلاب ۱۳۵۷ نبود و اگر بود چرا #جامعه با شکاف ناخوشایند طبقاتی و #تبعیض مواجه است؟
پ ـ چرا اینقدر آمار #زندانیان_سیاسی و #اعدام زیاد است و چرا برخوردهای خشونتبار با منتقدان صورت میگیرد؟
لطفاً ویدئوی مناظره را ملاحظه و نقد فرمایید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳
⟩⟩ مناظره میان احمد بخارایی و محمود صادقی به میزبانی «عبدی مدیا» | برگزار شده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳
| پیشپرده:👇
https://t.me/AbdiMedia/49958
| پخش مناظره:👇
https://www.youtube.com/watch?v=mJoGtfMm228
| #احمد_بخارایی: حدود دو ساعت و نیم با دکتر #محمود_صادقی #اصلاحطلب و نمایندهی اسبق مجلس گفتوشنود چالشی داشتم. ایشان به عنوان عضوی در #جبههی_متحد_اصلاحطلبان، مدافع #مشارکت در #انتخابات به نفع آقای #مسعود_پزشکیان بودند و من مخالف #مشارکت_ایجابی و مدافع «#کنشگری_سلبی»! در این #مناظره به این موضوعات پرداختم:
۱ـ تحلیل ا#نتخابات_ریاستجمهوری ۸ تیر ۱۴۰۳ از چهار منظر: علت فاعلی، علت صوری، علت محتوایی و علت غایی.
۲ـ در تبیین «#علت_فاعلی» به تاریخ گذشته و سه موضوع اشاره کردم شامل:
الف ـ مسیر ناخوشایند #نظام_سیاسی که «#فروپاشی_اجتماعی» و بحران #مشروعیت_سیاسی را تشدید کرده،
ب ـ پدیدهی «انتصاخابات» در چیدمان نامزدها در انتخابات گذشته مجلس و #ریاستجمهوری،
پ ـ رخنمایی یک «#رفراندوم» در آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۱۴۰۲ با #عدم_مشارکت حدود ۶۰ درصد شهروندان.
۳ـ در توضیح «#علت_صوری» با استناد به شعارها و مواضع تبلیغاتی شش نامزد کنونی، «عدم تمایز معنادار» بین آنها را متذکر شدم.
۴ـ در تحلیل «#علت_محتوایی» به چهار مؤلفه اشاره کردم شامل:
الف ـ همگونی اندیشهای کاندیداها بر اساس حرکت روی ریلهای کاشتهشدهی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی،
ب ـ عدم توجه نامزدها به نقش ساختارها در رخدادهای نامطلوب و آسیبرسان،
پ ـ تشدید روند «#آگاهیستیزی» در جامعه از سوی نامزدهای ریاستجمهوری،
ت ـ عدم نگاه کارشناسانه و عمیق به پدیدههای نامیمونی مانند: #شکاف_طبقاتی وحشتناک، اقتصاد «نفتخور»، تشدید روند #فروپاشی_اجتماعی، زندانیان مظلوم سیاسی، حدود هشت میلیون #مهاجر و فراری دور از وطن و …
۵ ـ در ترسیم «#علت_غایی» به سه موضوع اشاره کردم شامل:
الف ـ تمام شش نامزد، چشماندازی از آیندهی متفاوت از گذشته ندارند،
ب ـ در جهت تمدید نقش نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی و نقش مطلق #رهبری در آینده، موضع تثبیتی دارند،
پ ـ موضع متفاوت و واضحی نسبت به #سیاست_خارجی ندارند.
۶ـ در چه جامعهای، «انتخابات» کمرنگ است؟ در جامعهی «غیر مدرن»ی که اعمال زور به شکل حداکثری و گسترده در جریان است و نیز به جای پدیده: #دولت ـ #ملت، پدیده: #حاکمیت ـ #امت، شکل میگیرد و حاکمیت، الهی است نه «ملی» و نیز ملاک #مشروطیت، کاریزمای مذهبی است و نه «#قانون» و همچنین قدرت، «شخصی» است و نظام بوروکراسیاش، «باندی» و به جای «#شهروند»، «#رعیت» حضور دارد.
۷ـ کلیگویی آقای مسعود پزشکیان در بیان ۳ اصل (مسئولیتپذیری، دستیابی به هدف، پاسخگویی) و ۵ استراتژی خود که همهی نامزدها نیز در این کلیگوییها همسان هستند.
۸ـ جبههی متحد #اصلاحطلبان به جنگ با «#آگاهی_اجتماعی» برخاستهاند زیرا اجازه نمیدهند با «کنشگری سلبی» اعضای #جامعه، شرط لازم برای «آگاهی اجتماعی» یعنی «گفتوگوی درونی در افراد» شکل گیرد و نیز مانع میشوند تا شرط کافی «آگاهییابی» یعنی عطف توجه و نظر شهروندان به «مصادیق» به جای «مفاهیم» تحقق یابد چرا که در شرایط گذشته در ایران با دعوت تکراری «انتخاب بین بد و بدتر»، جامعه را سطحی و ناآگاه و «کلی نگر»، نگه داشتهاند.
۹ـ مشارکت نسبی آقای مسعود پزشکیان طی ۵ دورهی نمایندگیشان در #مجلس و ارتقا به سطح نایبرییس اولی مجلس در روند «فروپاشی اجتماعی».
۱۰ـ طرح ۳ پرسش از آقای #خامنهای:
الفـ چرا بدون واسطه و فارغ از فضای امنیتی و گزینشی با منتقدان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، دیدار و گفتوشنود نمیکنند؟
ب ـ آیا «#عدالتخواهی» جزو ارکان انقلاب ۱۳۵۷ نبود و اگر بود چرا #جامعه با شکاف ناخوشایند طبقاتی و #تبعیض مواجه است؟
پ ـ چرا اینقدر آمار #زندانیان_سیاسی و #اعدام زیاد است و چرا برخوردهای خشونتبار با منتقدان صورت میگیرد؟
لطفاً ویدئوی مناظره را ملاحظه و نقد فرمایید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
عبدی مدیا
🔴 نگاهی به انتخابات از چهار زاویه
💢 بخارایی: این که من به عنوان یک نفر بگویم شرکت نمیکنم، اثرگذاری ویژهای نخواهد داشت.
🔸 جامعه در مسیر فروپاشی اجتماعی و بحران مشروعیت سیاسی، غلتیده و به جلو آمده.
🔸انتخابات ما، نه انتصاب است و نه انتخاب.
🔸 انتخابات اسفند…
💢 بخارایی: این که من به عنوان یک نفر بگویم شرکت نمیکنم، اثرگذاری ویژهای نخواهد داشت.
🔸 جامعه در مسیر فروپاشی اجتماعی و بحران مشروعیت سیاسی، غلتیده و به جلو آمده.
🔸انتخابات ما، نه انتصاب است و نه انتخاب.
🔸 انتخابات اسفند…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM