کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
316 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔳

☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.

امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.

تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع)؛ ◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️ یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.

"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» می‌باشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.


إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


🏴🆔 @ehsannil

┅─┅─═✾◼️🔲◼️✾═─┅─┅
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.

امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.

تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.

"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» می‌باشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.


إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.

امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصه‌ی مظلومیّت، نمایان ساخت.

تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.

"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» می‌باشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.


إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.


🔰 بررسیِ تفصیلیِ جهاتِ سِتّه

شش جهتِ اصلی در عالمِ اشارات،
عبارتند از:
أمام (روبه‌رو)
خَلف (پشت)
يمين (راست - مشرق)
یَسار (چپ - مغرب)
فوق (أعلىٰ)
تحت (أسفل)

🌑 جهاتِ سِتّه در عالَمِ ظلمت و حدود؛ بر اساس #نسبت تعریف می‌شود. بدین معنا که وقتی بیان می‌کنیم؛ «خَلْف»، بلافاصله این سؤال به ذهنِ کسی که در عالم ظلمت و حدود است، می‌رسد که؛ «خَلْفِ چه چیزی؟».
یعنی؛ اوّلاً یک شیء را لحاظ می‌کند، تا بعد؛ پشتِ آن را بتواند منظور کند.
❂☜ بنابراین در عالم ظلمت؛
خَلف، به نسبتی که با أمام (روبه‌رو) دارد، تعریف می‌شود وُ همین طور؛ یمین به نسبتی که با یسار دارد وُ قِسّْ عَلىٰ هذا ...

🌕 امّا جهاتِ سِتّه در عالَم نور؛ به قوّتِ حضراتِ وجهُ‌الله (علیهم‌السّلام) تعریف دارند. چنان که قرآن می‌فرماید:

💎«وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ
فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ
☜وَجْهُ‌
الله
إِنَّ
اللهَ واسِعٌ عَليمٌ»💎
✿ و مشرق و مغرب از آنِ خداوند است.
پس به هر سوئی که رو كنيد، همان جا وجهِ خداست.
📗سوره‌ی بقره، ۱۱۵

توضیح اینکه؛
اشاره به مشرق و مغرب در آیه، به این معنا نیست که مثلاً «أمام» و «خَلْف» و دیگر جهات، تحتِ مالکیّتِ اللهﷻ نمی‌باشد.
بلکه با دقّت در معنای این دو کلمه در می‌یابیم که؛
🌕 مشرق؛ محلّ طلوعِ هر شیء و أمری است.
🌑 و مغرب؛ محلِّ غروبِ هر شیء و أمری است.

❂☜بنابراین؛
ذکرِ مغرب و مشرق در آیه؛ به معنای اوّل و آخرِ هر شیء و أمری می‌باشد که به واقع؛ از قوّتِ مالکیّت وُ احاطه‌ی لُبّیِ «اللهﷻ»‌ در «وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»؛ هر شیء و أمری، به اشاره آمده و موجود گشته است.

💫 و نیز؛ از نقطه‌ی مالکیّتِ حضرتِ اللهﷻ (#الله؛ اسمی است مُستجمِعِ جمیعِ صفات کمالیه، بدین معنا که جمیعِ جهاتِ سِتّه را فرا گرفته است) می‌باشد که فعلِ مضارعِ «تُوَلُّوا» - که به معنای نَفْس وُ دوامِ چرخش است وُ بعد از آن چرخش است که «جهاتِ سِتّه»؛ انشاء می‌شود وُ مفهوم دارد -، برقرار است.

حال؛
دقّت به کلمه‌ی «جهات» بفرمائید:
☜«جهات»؛ جمعِ مؤنث از «جهة» است. و «جهة»، به واقع؛ همان «وجه» است که تاءِ آخرش عوضِ از واوِ اوّل قرار گرفته است. مانندِ کلمه‌ی «صفة» که همان «وصف» است. و یا کلمه‌ی «سعة» که همان «وسع» است.

❂☜بنابراین؛
«جهات»‌ - که جمعِ «جهة» است -؛ جلوات وُ کثرتِ نوریِ همان «وجهُ‌الله» است وُ به دیگر بیان؛ جهاتِ سِتّه، ظهورِ خودِ «وجهُ‌الله» است، که؛
«فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ ☜ وَجْهُ‌الله»

💫 آن «وجه‌ُالله»؛ که «وِجهه»ی هر شیئی است، بدین معنا که؛ هر شیئی به «وجه‌ُالله» - که وجاهَتِ حقّﷻ است -، شیء است وُ جهات دارد وُ به جامعیّتِ حقیقیِ «وجه‌ُالله» است که جاهِ حقّﷻ در شؤونِ مختلفه‌ وَ جهاتِ سِتّه، تجلّی دارد.

[بحمدالله در #ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_حقیقة_الولایة
در #کانال_معرفة_الحق
راجع به مطلب فوق، توضیحِ بیشتری ارائه شده است.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil1/154)]

💫آن «وجه‌الله»ی که حسبِ «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر برهان، ج۴، ص۲۹۴» فرمودنِ حضراتِ آل‌الله علیهم‌السّلام؛ شخصِ ایشان می‌باشد وُ بلکه؛ شخصیّت وُ وجاهَتِ حقیقیِ حقّﷻ؛ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام می‌باشند که به جامعیّتِ حقیقی؛ مَظهَر وُ مُظهِرِ حقّﷻ هستند وُ روزِ «جمعه»؛ بالحقیقة، یومِ ظهورِ ایشان است، نه اینکه صرفاً ظرفی باشد که در آن، ولیّ خدا علیه‌السّلام ظهور می‌کند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.


🍃۞ این سیر را به اشاره؛ در اعمال عبادی و آیات قرآن و روایات حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) بخوانیم، تا ان شاء الله مطلب بهتر روشن شود:


🔮 اشارۀ اوّل:
❂☜ #تسبیحات_اربعه و #تسبیحات_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)


🔰 حضرت خاتم الأنبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

🔻 『 الصّلاةُ معراجُ المُؤمن』🔺
✾ نماز، معراج مؤمن است.
📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶


🍃֎⇯⇦ تسبیحات اربعه؛ در نمازهای #واجب گفته می‌شود، و ذکر و ترتیبِ آن اینچنین است:

«سبحان الله
و الحمدُ لله
و لا اله الّا
الله
و
الله اکبر»

🍃۞ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:
֎⇦ بلافاصله بعد از نماز، #ذکر_کثیر، یعنی؛
تسبیحات حضرت فاطمهٔ زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) را بگویید، که با این کار؛ پیش از اینکه پایِ راست را از روی پایِ چپ بردارید، بخشیده می‌شوید.


🍃۞ ترتیبِ اذکار در تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌ الله‌ علیها)؛ برعکسِ تسبیحات اربعه است. و آن طور که حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) فرموده‌اند، این چنین است؛

🔻«الله اکبر» (۳۴ مرتبه)
🔻«الحمدلله» (۳۳ مرتبه)
🔻«سبحان الله» (۳۳ مرتبه)
🔻➃ و در پایان نیز مستحبّ است که یک مرتبه «لا اله الّا الله» گفته شود.
چنان که فرموده‌اند:

🔸『 منْ سَبّحَ الله في دُبُرِ الفريضةِ تسبيحَ فاطمةَ المِائَةَ مَرّةٍ
وَ أتْبَعَهَا بِـ«لا إِله إلّا
الله» مَرّةً؛ غُفِرَ لَهُ』🔸

✾ آن که بعد از نمازش صد مرتبه ذکرِ تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگوید،
و در پی‌اش یک مرتبه «لااله‌الّاالله» بگوید؛ بخشیده می‌شود.

📚 وسائل الشيعة، ج۶، ص۴۴۰


🌿֎⇯⇦ حقیقتِ «لا اله الّا الله»؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند.
استحبابِ گفتنِ یک مرتبه «لا اله الّا الله»؛
🍃֎⇦ تثبیتی حقیقی، و تذکّری است در وجودِ سالک تا حقیقتِ جاریۀ «لا اله الّا الله» یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) را در تمامِ سِیرش به جانْ درک کند.

💢 حال در یک منظر، حاصلِ اذکارِ تسبیحات اربعۀ نماز را ملاحظه کنیم:

🔻◉ «#سبحان_الله»:
🍃֎⇦ نفی خودیّت، آغاز سیرِ سالک، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك】▲
✾ هر آنچه بدی به تو رسد، از خودِ توست.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#الحمــد_لله»:
🍃֎⇦ باز شدنِ چشمِ سالک به حسنۀ مطلق، و دیدنِ صاحبِ آن، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله】▲
✾ هر آنچه خوبی که به تو می‌رسد، از خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#لا_اله_الا_الله»:
🍃֎⇦ جلوۀ توحید برای سالک، و درک کردنِ اینکه؛
▼【كُلٌّ مِنْ عِندِ الله】▲
✾هر چیزی از سوی خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۸


🔻◉ «#الله_اکبـــر»:
🍃֎⇦ فنای در حقّﷻ و توحید ذاتی برای سالک.


⚜️⇯⇦ سالک با نماز -که معراج مؤمن است -؛ منازلِ صعودیِ کمال را طی می‌کند و معراج به سویِ حقّﷻ خواهد داشت.

🍃֎⇦ حال اگر از مؤمنینِ خاصّ باشد، به تسبیحاتِ حضرت فاطمة الزّهرا (سلام‌ الله‌ علیها) #رجعت می‌کند.


🔮 اشارۀ دوّم:
❂☜ ذکرِ تسبیحات و ارتباطش با طواف کعبه در حجّ

🕋 بیتُ اللهِ الحرام (کعبه)؛ چهار رکن دارد که در احادیث می‌فرمایند:
🍃֎⇦ بر چهار رکنِ حقیقتِ کعبه (یعنی؛ #بیت_المعمور که در آسمان چهارم است و کعبه، تمثالِ بیت‌المعمور در عالم اشارات است)؛ چهار ذکرِ #تسبیحات_اربعه («سبحان الله وَ الحمدلله وَ لا إلهَ إلّا الله وَ الله أكبر»؛ من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۹۲)؛ #مکتوب است.


🍃֎⇯⇦ حاجی؛ موظّف به هفت دور (شَوْط) طوافِ کعبه است. و بعد از طواف؛ در مقام حضرت ابراهیم (؏)، دو رکعت نماز طوافِ «نســـاء» بایستی خوانده شود.

[اسرار عجیبی در مناسک حجّ است که إن شاء الله مجالِ دیگری برای بیان می‌طلبد.]


🕋 جمع‌بندی آنکه در طواف؛
❂☜ هر ذکر از اذکارِ تسبیحاتِ اربعه، ۷ مرتبه طی شده (یعنی در کلّ؛ ۲۸ مرتبه ⇦ ۲۸=۴×۷)،
و در وجودِ حاجیِ حقیقی، محقّق می‌گردد.


🌿۞ این مطلب را دقّت فرمودید؟!
💢 حالا به سراغ نمازهای واجب (یومیّه) و ذکرِ تسبیحات اربعه در آن‌ها می‌رویم:


🔻#نماز_ظهر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت رسول اکرم‌ (صلّی الله علیه و آله)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عصر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت مولیٰ علیّ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_مغرب
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت فاطمة الزّهرا (سلام الله علیها)]:
🍃֎⇦ در ۱ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۴ مرتبه(۴=۴×۱) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عشاء
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻◉ و #نماز_صبح
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسین (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ تسبیحات اربعه ندارد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.

امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصه‌ی مظلومیّت، نمایان ساخت.

تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.

"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» می‌باشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.


إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.


🔰 بررسیِ تفصیلیِ جهاتِ سِتّه

شش جهتِ اصلی در عالمِ اشارات،
عبارتند از:
أمام (روبه‌رو)
خَلف (پشت)
يمين (راست - مشرق)
یَسار (چپ - مغرب)
فوق (أعلىٰ)
تحت (أسفل)

🌑 جهاتِ سِتّه در عالَمِ ظلمت و حدود؛ بر اساس #نسبت تعریف می‌شود. بدین معنا که وقتی بیان می‌کنیم؛ «خَلْف»، بلافاصله این سؤال به ذهنِ کسی که در عالم ظلمت و حدود است، می‌رسد که؛ «خَلْفِ چه چیزی؟».
یعنی؛ اوّلاً یک شیء را لحاظ می‌کند، تا بعد؛ پشتِ آن را بتواند منظور کند.
❂☜ بنابراین در عالم ظلمت؛
خَلف، به نسبتی که با أمام (روبه‌رو) دارد، تعریف می‌شود وُ همین طور؛ یمین به نسبتی که با یسار دارد وُ قِسّْ عَلىٰ هذا ...

🌕 امّا جهاتِ سِتّه در عالَم نور؛ به قوّتِ حضراتِ وجهُ‌الله (علیهم‌السّلام) تعریف دارند. چنان که قرآن می‌فرماید:

💎«وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ
فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ
☜وَجْهُ‌
الله
إِنَّ
اللهَ واسِعٌ عَليمٌ»💎
✿ و مشرق و مغرب از آنِ خداوند است.
پس به هر سوئی که رو كنيد، همان جا وجهِ خداست.
📗سوره‌ی بقره، ۱۱۵

توضیح اینکه؛
اشاره به مشرق و مغرب در آیه، به این معنا نیست که مثلاً «أمام» و «خَلْف» و دیگر جهات، تحتِ مالکیّتِ اللهﷻ نمی‌باشد.
بلکه با دقّت در معنای این دو کلمه در می‌یابیم که؛
🌕 مشرق؛ محلّ طلوعِ هر شیء و أمری است.
🌑 و مغرب؛ محلِّ غروبِ هر شیء و أمری است.

❂☜بنابراین؛
ذکرِ مغرب و مشرق در آیه؛ به معنای اوّل و آخرِ هر شیء و أمری می‌باشد که به واقع؛ از قوّتِ مالکیّت وُ احاطه‌ی لُبّیِ «اللهﷻ»‌ در «وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»؛ هر شیء و أمری، به اشاره آمده و موجود گشته است.

💫 و نیز؛ از نقطه‌ی مالکیّتِ حضرتِ اللهﷻ (#الله؛ اسمی است مُستجمِعِ جمیعِ صفات کمالیه، بدین معنا که جمیعِ جهاتِ سِتّه را فرا گرفته است) می‌باشد که فعلِ مضارعِ «تُوَلُّوا» - که به معنای نَفْس وُ دوامِ چرخش است وُ بعد از آن چرخش است که «جهاتِ سِتّه»؛ انشاء می‌شود وُ مفهوم دارد -، برقرار است.

حال؛
دقّت به کلمه‌ی «جهات» بفرمائید:
☜«جهات»؛ جمعِ مؤنث از «جهة» است. و «جهة»، به واقع؛ همان «وجه» است که تاءِ آخرش عوضِ از واوِ اوّل قرار گرفته است. مانندِ کلمه‌ی «صفة» که همان «وصف» است. و یا کلمه‌ی «سعة» که همان «وسع» است.

❂☜بنابراین؛
«جهات»‌ - که جمعِ «جهة» است -؛ جلوات وُ کثرتِ نوریِ همان «وجهُ‌الله» است وُ به دیگر بیان؛ جهاتِ سِتّه، ظهورِ خودِ «وجهُ‌الله» است، که؛
«فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ ☜ وَجْهُ‌الله»

💫 آن «وجه‌ُالله»؛ که «وِجهه»ی هر شیئی است، بدین معنا که؛ هر شیئی به «وجه‌ُالله» - که وجاهَتِ حقّﷻ است -، شیء است وُ جهات دارد وُ به جامعیّتِ حقیقیِ «وجه‌ُالله» است که جاهِ حقّﷻ در شؤونِ مختلفه‌ وَ جهاتِ سِتّه، تجلّی دارد.

[بحمدالله در #ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_حقیقة_الولایة
در #کانال_معرفة_الحق
راجع به مطلب فوق، توضیحِ بیشتری ارائه شده است.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil1/154)]

💫آن «وجه‌الله»ی که حسبِ «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر برهان، ج۴، ص۲۹۴» فرمودنِ حضراتِ آل‌الله علیهم‌السّلام؛ شخصِ ایشان می‌باشد وُ بلکه؛ شخصیّت وُ وجاهَتِ حقیقیِ حقّﷻ؛ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام می‌باشند که به جامعیّتِ حقیقی؛ مَظهَر وُ مُظهِرِ حقّﷻ هستند وُ روزِ «جمعه»؛ بالحقیقة، یومِ ظهورِ ایشان است، نه اینکه صرفاً ظرفی باشد که در آن، ولیّ خدا علیه‌السّلام ظهور می‌کند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
.
༺◆ °• حیـﷻــــدر ؏•° ◆༻

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


✿«الله اکبر» است و ملقّب به «حَیدَر» است✿


🔰استسقا و تمنائی بر اسم مبارک «حیدر»:

💢بیان ۱: «حیدر»؛ صفت مشبّهه از ریشۀ «حَدَرَ»
(☜ فرود آمد، فرود آورد)
💢بیان ۲: «حیدر»؛ کلمۀ مرکّب از «حَیّ» (زنده) و «دَرَّ» (ریزِش کردن)
𒆳
طبقِ بیان ۱:
֎⇦«حیدر ؏»؛ والا مقامیست که بذلِ جاه فرموده و از مقام #کنز_مخفی وحدت، به جلوۀ کثرت، ظاهر گشته.

طبق بیان ۲:
֎⇦متصلاً و مِدراراً در ریزِش آمدنِ «حیّ» است.
𑁍࿐
۞شیر؛ طبق حالات مختلفش، نام‌های مختلفی دارد. مانند:
اسد، غضنفر، اُسامه، ضِرغام، لِیث، ضَیغَم، قَسوَرة.
و در حالت درندگی؛
#حیدر خوانده می‌شود.

با ذهن پاک از عالم حدود بخوانیم:
֎⇦ دَریدن؛ در عالم حدّ، مترتّبِ تصوّر دو نفس‌الأمر است که یکی، دیگری را بدَرد.
اما #دریدن در عالم حقّ و حقیقت؛ به اطلاق باید نظر شود. و آن نفسِ #درندگی است.
𒆳
که درندگی؛ جلالَست.
و مقابلش که جمالست؛ حیات.

۞بنابراین نه صرفاً از لفظ و معنای حدّی آن در عالَم کثرت، بلکه از #حق_الحقیق بودنِ حضرت #حیدر (روحی لإسمه الفداء) و #مقام_جمع_الجمع و #اطلاق حضرتشان، این لطیفه اشاره می‌گردد که:
«حیدر»؛
🍃֎⇦ عین شخصیِ «لاهوالاهو» است.
و جامعِ جلالِ #قتال و جمالِ #حیات است.
که تحلیلاً بیان می‌شود:
𒆳
❖ قتالِ مطلق؛ #لاهو ست
❖ و حیاتِ مطلق؛ #الاهو ست.
𑁍࿐
۞«#عین_الحیاة» بودن حضرات آل‌الله؏ در زیارات آمده⇣:
🔻«السلام علیک یا عین الحیاة»🔺

🗨⇦ «#الحیاة»؛ مطلق است.
یعنی؛ چشمۀ مطلقِ هر حیاتی.

❂☜اگر نفْسِ حضرت حیّ‌قیّومﷻ با نفْس حضرات آل‌الله؏ در دوئیّت باشد،[العیاذ بالله] چنین اطلاقی، ناصحیح و بلکه کفر و شرک است.
ولی چنین نیست.
حضرات آل‌الله؏، نفس حضرت حیّﷻ و بلکه خالصۀ اویند.
که در زیارت حضرت حیدر؏ می‌خوانیم:
🔹«السّلام علیٰ نفسِ الله تعالیٰ» 🔹
𒆳
♦️الغرض؛
چشمهٔ جوشندهٔ حیاتِ «اللّهی، که اکبر است»؛ حَیدر؏ است.
که حیّ مطلق، محیی مطلق، و حیات مطلق بودنِ حضرت #حیدر ؏؛
֎⇦ رشحه‌ای از رشحات «عین الحیاة» بودنِ حضرتشان است.
𑁍࿐
او «حیّ»ای نیست که در حدّ خلوت بماند.
بلکه از خفایِ «عینیّت»(#عین الحیاة)، خود را به خود (و #بخود) می‌دَرَد، و «الحیاة» را انشاء می‌کند.

💠 که حیدر؛ «حَیّ دَرّ» است و جوشندگیِ حیات مطلق.
و حیات مطلق؛ حیات لا إشاره و اشاره است و مسمّا و اسم و موصوف و صفتِ حقّﷻ، به نفْسیّتِ خویش، یعنی حیدر کرّار؏؛ محقَّق است.



🔅قُل هُوَ الحیدر اَحَد، #حیدر همان ذات صَمَد
«لَم یَلِد» باشد علیّ و مثل او «کُفواً احد»



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴


°•○●°•🍃#الله_اکبر🍃•°●○•°
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil1 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.


🍃۞ این سیر را به اشاره؛ در اعمال عبادی و آیات قرآن و روایات حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) بخوانیم، تا ان شاء الله مطلب بهتر روشن شود:


🔮 اشارۀ اوّل:
❂☜ #تسبیحات_اربعه و #تسبیحات_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)


🔰 حضرت خاتم الأنبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

🔻 『 الصّلاةُ معراجُ المُؤمن』🔺
✾ نماز، معراج مؤمن است.
📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶


🍃֎⇯⇦ تسبیحات اربعه؛ در نمازهای #واجب گفته می‌شود، و ذکر و ترتیبِ آن اینچنین است:

«سبحان الله
و الحمدُ لله
و لا اله الّا
الله
و
الله اکبر»

🍃۞ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:
֎⇦ بلافاصله بعد از نماز، #ذکر_کثیر، یعنی؛
تسبیحات حضرت فاطمهٔ زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) را بگویید، که با این کار؛ پیش از اینکه پایِ راست را از روی پایِ چپ بردارید، بخشیده می‌شوید.


🍃۞ ترتیبِ اذکار در تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌ الله‌ علیها)؛ برعکسِ تسبیحات اربعه است. و آن طور که حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) فرموده‌اند، این چنین است؛

🔻«الله اکبر» (۳۴ مرتبه)
🔻«الحمدلله» (۳۳ مرتبه)
🔻«سبحان الله» (۳۳ مرتبه)
🔻➃ و در پایان نیز مستحبّ است که یک مرتبه «لا اله الّا الله» گفته شود.
چنان که فرموده‌اند:

🔸『 منْ سَبّحَ الله في دُبُرِ الفريضةِ تسبيحَ فاطمةَ المِائَةَ مَرّةٍ
وَ أتْبَعَهَا بِـ«لا إِله إلّا
الله» مَرّةً؛ غُفِرَ لَهُ』🔸

✾ آن که بعد از نمازش صد مرتبه ذکرِ تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگوید،
و در پی‌اش یک مرتبه «لااله‌الّاالله» بگوید؛ بخشیده می‌شود.

📚 وسائل الشيعة، ج۶، ص۴۴۰


🌿֎⇯⇦ حقیقتِ «لا اله الّا الله»؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند.
استحبابِ گفتنِ یک مرتبه «لا اله الّا الله»؛
🍃֎⇦ تثبیتی حقیقی، و تذکّری است در وجودِ سالک تا حقیقتِ جاریۀ «لا اله الّا الله» یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) را در تمامِ سِیرش به جانْ درک کند.

💢 حال در یک منظر، حاصلِ اذکارِ تسبیحات اربعۀ نماز را ملاحظه کنیم:

🔻◉ «#سبحان_الله»:
🍃֎⇦ نفی خودیّت، آغاز سیرِ سالک، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك】▲
✾ هر آنچه بدی به تو رسد، از خودِ توست.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#الحمــد_لله»:
🍃֎⇦ باز شدنِ چشمِ سالک به حسنۀ مطلق، و دیدنِ صاحبِ آن، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله】▲
✾ هر آنچه خوبی که به تو می‌رسد، از خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#لا_اله_الا_الله»:
🍃֎⇦ جلوۀ توحید برای سالک، و درک کردنِ اینکه؛
▼【كُلٌّ مِنْ عِندِ الله】▲
✾هر چیزی از سوی خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۸


🔻◉ «#الله_اکبـــر»:
🍃֎⇦ فنای در حقّﷻ و توحید ذاتی برای سالک.


⚜️⇯⇦ سالک با نماز -که معراج مؤمن است -؛ منازلِ صعودیِ کمال را طی می‌کند و معراج به سویِ حقّﷻ خواهد داشت.

🍃֎⇦ حال اگر از مؤمنینِ خاصّ باشد، به تسبیحاتِ حضرت فاطمة الزّهرا (سلام‌ الله‌ علیها) #رجعت می‌کند.


🔮 اشارۀ دوّم:
❂☜ ذکرِ تسبیحات و ارتباطش با طواف کعبه در حجّ

🕋 بیتُ اللهِ الحرام (کعبه)؛ چهار رکن دارد که در احادیث می‌فرمایند:
🍃֎⇦ بر چهار رکنِ حقیقتِ کعبه (یعنی؛ #بیت_المعمور که در آسمان چهارم است و کعبه، تمثالِ بیت‌المعمور در عالم اشارات است)؛ چهار ذکرِ #تسبیحات_اربعه («سبحان الله وَ الحمدلله وَ لا إلهَ إلّا الله وَ الله أكبر»؛ من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۹۲)؛ #مکتوب است.


🍃֎⇯⇦ حاجی؛ موظّف به هفت دور (شَوْط) طوافِ کعبه است. و بعد از طواف؛ در مقام حضرت ابراهیم (؏)، دو رکعت نماز طوافِ «نســـاء» بایستی خوانده شود.

[اسرار عجیبی در مناسک حجّ است که إن شاء الله مجالِ دیگری برای بیان می‌طلبد.]


🕋 جمع‌بندی آنکه در طواف؛
❂☜ هر ذکر از اذکارِ تسبیحاتِ اربعه، ۷ مرتبه طی شده (یعنی در کلّ؛ ۲۸ مرتبه ⇦ ۲۸=۴×۷)،
و در وجودِ حاجیِ حقیقی، محقّق می‌گردد.


🌿۞ این مطلب را دقّت فرمودید؟!
💢 حالا به سراغ نمازهای واجب (یومیّه) و ذکرِ تسبیحات اربعه در آن‌ها می‌رویم:


🔻#نماز_ظهر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت رسول اکرم‌ (صلّی الله علیه و آله)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عصر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت مولیٰ علیّ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_مغرب
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت فاطمة الزّهرا (سلام الله علیها)]:
🍃֎⇦ در ۱ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۴ مرتبه(۴=۴×۱) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عشاء
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻◉ و #نماز_صبح
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسین (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ تسبیحات اربعه ندارد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

🔹 الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"

🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.

🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصه‌ی مظلومیّت، نمایان ساخت.

تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.

"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» می‌باشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.


إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.


🔰 بررسیِ تفصیلیِ جهاتِ سِتّه

شش جهتِ اصلی در عالمِ اشارات،
عبارتند از:
أمام (روبه‌رو)
خَلف (پشت)
يمين (راست - مشرق)
یَسار (چپ - مغرب)
فوق (أعلىٰ)
تحت (أسفل)

🌑 جهاتِ سِتّه در عالَمِ ظلمت و حدود؛ بر اساس #نسبت تعریف می‌شود. بدین معنا که وقتی بیان می‌کنیم؛ «خَلْف»، بلافاصله این سؤال به ذهنِ کسی که در عالم ظلمت و حدود است، می‌رسد که؛ «خَلْفِ چه چیزی؟».
یعنی؛ اوّلاً یک شیء را لحاظ می‌کند، تا بعد؛ پشتِ آن را بتواند منظور کند.
❂☜ بنابراین در عالم ظلمت؛
خَلف، به نسبتی که با أمام (روبه‌رو) دارد، تعریف می‌شود وُ همین طور؛ یمین به نسبتی که با یسار دارد وُ قِسّْ عَلىٰ هذا ...

🌕 امّا جهاتِ سِتّه در عالَم نور؛ به قوّتِ حضراتِ وجهُ‌الله (علیهم‌السّلام) تعریف دارند. چنان که قرآن می‌فرماید:

💎«وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ
فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ
☜وَجْهُ‌
الله
إِنَّ
اللهَ واسِعٌ عَليمٌ»💎
✿ و مشرق و مغرب از آنِ خداوند است.
پس به هر سوئی که رو كنيد، همان جا وجهِ خداست.
📗سوره‌ی بقره، ۱۱۵

توضیح اینکه؛
اشاره به مشرق و مغرب در آیه، به این معنا نیست که مثلاً «أمام» و «خَلْف» و دیگر جهات، تحتِ مالکیّتِ اللهﷻ نمی‌باشد.
بلکه با دقّت در معنای این دو کلمه در می‌یابیم که؛
🌕 مشرق؛ محلّ طلوعِ هر شیء و أمری است.
🌑 و مغرب؛ محلِّ غروبِ هر شیء و أمری است.

❂☜بنابراین؛
ذکرِ مغرب و مشرق در آیه؛ به معنای اوّل و آخرِ هر شیء و أمری می‌باشد که به واقع؛ از قوّتِ مالکیّت وُ احاطه‌ی لُبّیِ «اللهﷻ»‌ در «وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»؛ هر شیء و أمری، به اشاره آمده و موجود گشته است.

💫 و نیز؛ از نقطه‌ی مالکیّتِ حضرتِ اللهﷻ (#الله؛ اسمی است مُستجمِعِ جمیعِ صفات کمالیه، بدین معنا که جمیعِ جهاتِ سِتّه را فرا گرفته است) می‌باشد که فعلِ مضارعِ «تُوَلُّوا» - که به معنای نَفْس وُ دوامِ چرخش است وُ بعد از آن چرخش است که «جهاتِ سِتّه»؛ انشاء می‌شود وُ مفهوم دارد -، برقرار است.

حال؛
دقّت به کلمه‌ی «جهات» بفرمائید:
☜«جهات»؛ جمعِ مؤنث از «جهة» است. و «جهة»، به واقع؛ همان «وجه» است که تاءِ آخرش عوضِ از واوِ اوّل قرار گرفته است. مانندِ کلمه‌ی «صفة» که همان «وصف» است. و یا کلمه‌ی «سعة» که همان «وسع» است.

❂☜بنابراین؛
«جهات»‌ - که جمعِ «جهة» است -؛ جلوات وُ کثرتِ نوریِ همان «وجهُ‌الله» است وُ به دیگر بیان؛ جهاتِ سِتّه، ظهورِ خودِ «وجهُ‌الله» است، که؛
«فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ ☜ وَجْهُ‌الله»

💫 آن «وجه‌ُالله»؛ که «وِجهه»ی هر شیئی است، بدین معنا که؛ هر شیئی به «وجه‌ُالله» - که وجاهَتِ حقّﷻ است -، شیء است وُ جهات دارد وُ به جامعیّتِ حقیقیِ «وجه‌ُالله» است که جاهِ حقّﷻ در شؤونِ مختلفه‌ وَ جهاتِ سِتّه، تجلّی دارد.

[بحمدالله در #ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_حقیقة_الولایة
در #کانال_معرفة_الحق
راجع به مطلب فوق، توضیحِ بیشتری ارائه شده است.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil1/154)]

💫آن «وجه‌الله»ی که حسبِ «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر برهان، ج۴، ص۲۹۴» فرمودنِ حضراتِ آل‌الله علیهم‌السّلام؛ شخصِ ایشان می‌باشد وُ بلکه؛ شخصیّت وُ وجاهَتِ حقیقیِ حقّﷻ؛ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام می‌باشند که به جامعیّتِ حقیقی؛ مَظهَر وُ مُظهِرِ حقّﷻ هستند وُ روزِ «جمعه»؛ بالحقیقة، یومِ ظهورِ ایشان است، نه اینکه صرفاً ظرفی باشد که در آن، ولیّ خدا علیه‌السّلام ظهور می‌کند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.


🍃۞ این سیر را به اشاره؛ در اعمال عبادی و آیات قرآن و روایات حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) بخوانیم، تا ان شاء الله مطلب بهتر روشن شود:


🔮 اشارۀ اوّل:
❂☜ #تسبیحات_اربعه و #تسبیحات_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)


🔰 حضرت خاتم الأنبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

🔻 『 الصّلاةُ معراجُ المُؤمن』🔺
✾ نماز، معراج مؤمن است.
📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶


🍃֎⇯⇦ تسبیحات اربعه؛ در نمازهای #واجب گفته می‌شود، و ذکر و ترتیبِ آن اینچنین است:

«سبحان الله
و الحمدُ لله
و لا اله الّا
الله
و
الله اکبر»

🍃۞ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:
֎⇦ بلافاصله بعد از نماز، #ذکر_کثیر، یعنی؛
تسبیحات حضرت فاطمهٔ زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) را بگویید، که با این کار؛ پیش از اینکه پایِ راست را از روی پایِ چپ بردارید، بخشیده می‌شوید.


🍃۞ ترتیبِ اذکار در تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌ الله‌ علیها)؛ برعکسِ تسبیحات اربعه است. و آن طور که حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) فرموده‌اند، این چنین است؛

🔻«الله اکبر» (۳۴ مرتبه)
🔻«الحمدلله» (۳۳ مرتبه)
🔻«سبحان الله» (۳۳ مرتبه)
🔻➃ و در پایان نیز مستحبّ است که یک مرتبه «لا اله الّا الله» گفته شود.
چنان که فرموده‌اند:

🔸『 منْ سَبّحَ الله في دُبُرِ الفريضةِ تسبيحَ فاطمةَ المِائَةَ مَرّةٍ
وَ أتْبَعَهَا بِـ«لا إِله إلّا
الله» مَرّةً؛ غُفِرَ لَهُ』🔸

✾ آن که بعد از نمازش صد مرتبه ذکرِ تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگوید،
و در پی‌اش یک مرتبه «لااله‌الّاالله» بگوید؛ بخشیده می‌شود.

📚 وسائل الشيعة، ج۶، ص۴۴۰


🌿֎⇯⇦ حقیقتِ «لا اله الّا الله»؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند.
استحبابِ گفتنِ یک مرتبه «لا اله الّا الله»؛
🍃֎⇦ تثبیتی حقیقی، و تذکّری است در وجودِ سالک تا حقیقتِ جاریۀ «لا اله الّا الله» یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) را در تمامِ سِیرش به جانْ درک کند.

💢 حال در یک منظر، حاصلِ اذکارِ تسبیحات اربعۀ نماز را ملاحظه کنیم:

🔻◉ «#سبحان_الله»:
🍃֎⇦ نفی خودیّت، آغاز سیرِ سالک، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك】▲
✾ هر آنچه بدی به تو رسد، از خودِ توست.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#الحمــد_لله»:
🍃֎⇦ باز شدنِ چشمِ سالک به حسنۀ مطلق، و دیدنِ صاحبِ آن، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله】▲
✾ هر آنچه خوبی که به تو می‌رسد، از خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#لا_اله_الا_الله»:
🍃֎⇦ جلوۀ توحید برای سالک، و درک کردنِ اینکه؛
▼【كُلٌّ مِنْ عِندِ الله】▲
✾هر چیزی از سوی خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۸


🔻◉ «#الله_اکبـــر»:
🍃֎⇦ فنای در حقّﷻ و توحید ذاتی برای سالک.


⚜️⇯⇦ سالک با نماز -که معراج مؤمن است -؛ منازلِ صعودیِ کمال را طی می‌کند و معراج به سویِ حقّﷻ خواهد داشت.

🍃֎⇦ حال اگر از مؤمنینِ خاصّ باشد، به تسبیحاتِ حضرت فاطمة الزّهرا (سلام‌ الله‌ علیها) #رجعت می‌کند.


🔮 اشارۀ دوّم:
❂☜ ذکرِ تسبیحات و ارتباطش با طواف کعبه در حجّ

🕋 بیتُ اللهِ الحرام (کعبه)؛ چهار رکن دارد که در احادیث می‌فرمایند:
🍃֎⇦ بر چهار رکنِ حقیقتِ کعبه (یعنی؛ #بیت_المعمور که در آسمان چهارم است و کعبه، تمثالِ بیت‌المعمور در عالم اشارات است)؛ چهار ذکرِ #تسبیحات_اربعه («سبحان الله وَ الحمدلله وَ لا إلهَ إلّا الله وَ الله أكبر»؛ من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۹۲)؛ #مکتوب است.


🍃֎⇯⇦ حاجی؛ موظّف به هفت دور (شَوْط) طوافِ کعبه است. و بعد از طواف؛ در مقام حضرت ابراهیم (؏)، دو رکعت نماز طوافِ «نســـاء» بایستی خوانده شود.

[اسرار عجیبی در مناسک حجّ است که إن شاء الله مجالِ دیگری برای بیان می‌طلبد.]


🕋 جمع‌بندی آنکه در طواف؛
❂☜ هر ذکر از اذکارِ تسبیحاتِ اربعه، ۷ مرتبه طی شده (یعنی در کلّ؛ ۲۸ مرتبه ⇦ ۲۸=۴×۷)،
و در وجودِ حاجیِ حقیقی، محقّق می‌گردد.


🌿۞ این مطلب را دقّت فرمودید؟!
💢 حالا به سراغ نمازهای واجب (یومیّه) و ذکرِ تسبیحات اربعه در آن‌ها می‌رویم:


🔻#نماز_ظهر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت رسول اکرم‌ (صلّی الله علیه و آله)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عصر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت مولیٰ علیّ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_مغرب
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت فاطمة الزّهرا (سلام الله علیها)]:
🍃֎⇦ در ۱ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۴ مرتبه(۴=۴×۱) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عشاء
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻◉ و #نماز_صبح
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسین (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ تسبیحات اربعه ندارد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.

اگر برای انگشتر افراد مختلف هیچ لطیفه‌ای نباشد و دقّت و توجّه، محلّ نداشته باشد؛ امّا مسلّماً خاتمِ ائمه اطهار(؏)، جایِ خضوع و دقت دارد؛

💍♦️ خاتمِ حضرتِ نفس الله تعالی، خالصة الله، صفوة الله، خاصّة الله، سرّ الله، رُکن الله، امیرالمؤمنین (که ﴿هُوَ...الْمُؤْمِن؛ حشر۲۳﴾) 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 که «هو القدیم» (که #قدیم؛ مقامِ خفا و ذاتِ باریتعالی است)و «هو الکریم» (که #کریم؛ مقامِ جلا و جمالِ باریتعالی است)، مولی علی بن ابیطالب علیهما السلام؛
👈🏻 تمامیّتِ مطلقه الهی است که از تمامیّتِ مطلقه بودن، ختم کنندۀ مطلقه است.

و
خاتم بخشیِ حضرت مولی(؏)؛ ➷
👈🏻 ♦️انشاء لبّی و حیاتِ دَم به دمِ تمامیّتِ مقامِ خلوَت و جلوَتِ باریتعالی است. ♦️

💍 و از حقیقت #نبأ_عظیم و خاتِم و خاتَم مطلق؛ حضرت نبی اکرم(ص) پرده برمی‌دارند، بدین صورت که؛
🍃 وارد مسجد می‌شوند و سائل خبر می‌دهد که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) به او خاتم بخشیده‌اند، حضرت نبی اکرم(ص) بدون طفره و فاصله تکبیر («الله اکبر») می‌گویند و تمام اهل مسجد (کنایه از تمام عوالِم هستی) به تَبَع حضرت نبی اکرم(ص)، تکبیر می‌گویند (🔻«فَكَبَّرَ النَّبِيُّ ص وَ كَبَّرَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ؛ 📚الأمالي( للصدوق)،ص124»🔺).

به ندای تکبیر و «#الله_اکبر»؛ خبر از «نفس الله تعالی» و کبریایی مطلق او، یعنی شخصِ حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌دهند تا خاتِم و ختم‌کنندۀ مطلق، حتّی در خلوَت ذات الهی، برای قلوب سلیم و تسلیم، هویدا شود.

⚠️ در صورتِ توجّه، لطیفۀ این مقاله؛
◣ جز برای معتقدینِ این مهمّ که ائمه اطهار(؏) «مِن دون الله» نبوده، بلکه نفسِ باریتعالی هستند -و این، توحیدِ ذاتیِ خداوند و حضرات آل الله(؏) است-؛ کفر و شرک قلمداد می‌شود! و معتقد و گویندۀ چنین دقائقی، قطع به یقین از دیدِ احوَل چنین افرادی، مطرود است! (پناه بر خدا)
امّا ؛
به لطف حضرت حقّ، درس‌های این دقائق در #کانال_معرفة_الحق و لطائفِ مقدماتی این مقاله، در همین #کانال_اللطائف_الإلهیة بارها بیان شده است و اگر کسی به لطف خدا، از ابتدایِ این مسیر، همدلی و همراهی کرده، و مطالب را با دقّت مطالعه کرده باشد؛ إن شاء الله قبول این معارف برای او آسان است و بلکه تشنۀ بیشتر آن خواهد بود.
به نفسِ حضرتِ حقّ، مولی امیرالمؤمنین؏؛ دائماً ملتجی و پناهنده‌‌ایم.◥


🍃 خاتم بخشی حضرتِ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ فتراکِ و محور و حیات و قوّتِ تمامیّتِ مطلقۀ باریتعالی است.
♻️ و این حلقۀ انگشتری -که حالِ برگشت به خود دارد-؛ جلوۀ «﴿نُورٌ عَلى‏ نُور﴾؛ سورۀ نور، آیۀ ۳۵» و تجلّی «خود به خودِ» نفس باریتعالی، یعنی حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.


🍃 به لطف حضرتِ مولی(؏) روزی شد و؛
من از مفصّــل این نکتــــه ، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصّل بخوان ازین مجمل



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
(📚الدروع الواقية – سیّد بن طاووس ، ص۱۷۶)




#خاتم_نفس_الله_تعالی
#خاتم_الرسول_ص
#خاتم_رسالت
#خاتم_بخشی
#خاتم

🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔳

🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»

🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.

🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.

🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع):

◾️الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️

[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.

«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» می‌باشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.

🔲 «آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.




ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧

🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧



إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.


🔰 بررسیِ تفصیلیِ جهاتِ سِتّه

شش جهتِ اصلی در عالمِ اشارات،
عبارتند از:
أمام (روبه‌رو)
خَلف (پشت)
يمين (راست - مشرق)
یَسار (چپ - مغرب)
فوق (أعلىٰ)
تحت (أسفل)

🌑 جهاتِ سِتّه در عالَمِ ظلمت و حدود؛ بر اساس #نسبت تعریف می‌شود. بدین معنا که وقتی بیان می‌کنیم؛ «خَلْف»، بلافاصله این سؤال به ذهنِ کسی که در عالم ظلمت و حدود است، می‌رسد که؛ «خَلْفِ چه چیزی؟».
یعنی؛ اوّلاً یک شیء را لحاظ می‌کند، تا بعد؛ پشتِ آن را بتواند منظور کند.
❂☜ بنابراین در عالم ظلمت؛
خَلف، به نسبتی که با أمام (روبه‌رو) دارد، تعریف می‌شود وُ همین طور؛ یمین به نسبتی که با یسار دارد وُ قِسّْ عَلىٰ هذا ...

🌕 امّا جهاتِ سِتّه در عالَم نور؛ به قوّتِ حضراتِ وجهُ‌الله (علیهم‌السّلام) تعریف دارند. چنان که قرآن می‌فرماید:

💎«وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ
فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ
☜وَجْهُ‌
الله
إِنَّ
اللهَ واسِعٌ عَليمٌ»💎
✿ و مشرق و مغرب از آنِ خداوند است.
پس به هر سوئی که رو كنيد، همان جا وجهِ خداست.
📗سوره‌ی بقره، ۱۱۵

توضیح اینکه؛
اشاره به مشرق و مغرب در آیه، به این معنا نیست که مثلاً «أمام» و «خَلْف» و دیگر جهات، تحتِ مالکیّتِ اللهﷻ نمی‌باشد.
بلکه با دقّت در معنای این دو کلمه در می‌یابیم که؛
🌕 مشرق؛ محلّ طلوعِ هر شیء و أمری است.
🌑 و مغرب؛ محلِّ غروبِ هر شیء و أمری است.

❂☜بنابراین؛
ذکرِ مغرب و مشرق در آیه؛ به معنای اوّل و آخرِ هر شیء و أمری می‌باشد که به واقع؛ از قوّتِ مالکیّت وُ احاطه‌ی لُبّیِ «اللهﷻ»‌ در «وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»؛ هر شیء و أمری، به اشاره آمده و موجود گشته است.

💫 و نیز؛ از نقطه‌ی مالکیّتِ حضرتِ اللهﷻ (#الله؛ اسمی است مُستجمِعِ جمیعِ صفات کمالیه، بدین معنا که جمیعِ جهاتِ سِتّه را فرا گرفته است) می‌باشد که فعلِ مضارعِ «تُوَلُّوا» - که به معنای نَفْس وُ دوامِ چرخش است وُ بعد از آن چرخش است که «جهاتِ سِتّه»؛ انشاء می‌شود وُ مفهوم دارد -، برقرار است.

حال؛
دقّت به کلمه‌ی «جهات» بفرمائید:
☜«جهات»؛ جمعِ مؤنث از «جهة» است. و «جهة»، به واقع؛ همان «وجه» است که تاءِ آخرش عوضِ از واوِ اوّل قرار گرفته است. مانندِ کلمه‌ی «صفة» که همان «وصف» است. و یا کلمه‌ی «سعة» که همان «وسع» است.

❂☜بنابراین؛
«جهات»‌ - که جمعِ «جهة» است -؛ جلوات وُ کثرتِ نوریِ همان «وجهُ‌الله» است وُ به دیگر بیان؛ جهاتِ سِتّه، ظهورِ خودِ «وجهُ‌الله» است، که؛
«فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ ☜ وَجْهُ‌الله»

💫 آن «وجه‌ُالله»؛ که «وِجهه»ی هر شیئی است، بدین معنا که؛ هر شیئی به «وجه‌ُالله» - که وجاهَتِ حقّﷻ است -، شیء است وُ جهات دارد وُ به جامعیّتِ حقیقیِ «وجه‌ُالله» است که جاهِ حقّﷻ در شؤونِ مختلفه‌ وَ جهاتِ سِتّه، تجلّی دارد.

[بحمدالله در #ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_حقیقة_الولایة
در #کانال_معرفة_الحق
راجع به مطلب فوق، توضیحِ بیشتری ارائه شده است.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/154)]

💫آن «وجه‌الله»ی که حسبِ «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر برهان، ج۴، ص۲۹۴» فرمودنِ حضراتِ آل‌الله علیهم‌السّلام؛ شخصِ ایشان می‌باشد وُ بلکه؛ شخصیّت وُ وجاهَتِ حقیقیِ حقّﷻ؛ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام می‌باشند که به جامعیّتِ حقیقی؛ مَظهَر وُ مُظهِرِ حقّﷻ هستند وُ روزِ «جمعه»؛ بالحقیقة، یومِ ظهورِ ایشان است؛ نه اینکه صرفاً ظرفی باشد که در آن، ولیّ خدا علیه‌السّلام ظهور می‌کند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.


🍃۞ این سیر را به اشاره؛ در اعمال عبادی و آیات قرآن و روایات حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) بخوانیم، تا ان شاء الله مطلب بهتر روشن شود:


🔮 اشارۀ اوّل:
❂☜ #تسبیحات_اربعه و #تسبیحات_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)


🔰 حضرت خاتم الأنبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

🔻 『 الصّلاةُ معراجُ المُؤمن』🔺
✾ نماز، معراج مؤمن است.
📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶


🍃֎⇯⇦ تسبیحات اربعه؛ در نمازهای #واجب گفته می‌شود، و ذکر و ترتیبِ آن اینچنین است:

«سبحان الله
و الحمدُ لله
و لا اله الّا
الله
و
الله اکبر»

🍃۞ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:
֎⇦ بلافاصله بعد از نماز، #ذکر_کثیر، یعنی؛
تسبیحات حضرت فاطمهٔ زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) را بگویید، که با این کار؛ پیش از اینکه پایِ راست را از روی پایِ چپ بردارید، بخشیده می‌شوید.


🍃۞ ترتیبِ اذکار در تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌ الله‌ علیها)؛ برعکسِ تسبیحات اربعه است. و آن طور که حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) فرموده‌اند، این چنین است؛

🔻«الله اکبر» (۳۴ مرتبه)
🔻«الحمدلله» (۳۳ مرتبه)
🔻«سبحان الله» (۳۳ مرتبه)
🔻➃ و در پایان نیز مستحبّ است که یک مرتبه «لا اله الّا الله» گفته شود.
چنان که فرموده‌اند:

🔸『 منْ سَبّحَ الله في دُبُرِ الفريضةِ تسبيحَ فاطمةَ المِائَةَ مَرّةٍ
وَ أتْبَعَهَا بِـ«لا إِله إلّا
الله» مَرّةً؛ غُفِرَ لَهُ』🔸

✾ آن که بعد از نمازش صد مرتبه ذکرِ تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگوید،
و در پی‌اش یک مرتبه «لااله‌الّاالله» بگوید؛ بخشیده می‌شود.

📚 وسائل الشيعة، ج۶، ص۴۴۰


🌿֎⇯⇦ حقیقتِ «لا اله الّا الله»؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند.
استحبابِ گفتنِ یک مرتبه «لا اله الّا الله»؛
🍃֎⇦ تثبیتی حقیقی، و تذکّری است در وجودِ سالک تا حقیقتِ جاریۀ «لا اله الّا الله» یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) را در تمامِ سِیرش به جانْ درک کند.

💢 حال در یک منظر، حاصلِ اذکارِ تسبیحات اربعۀ نماز را ملاحظه کنیم:

🔻◉ «#سبحان_الله»:
🍃֎⇦ نفی خودیّت، آغاز سیرِ سالک، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك】▲
✾ هر آنچه بدی به تو رسد، از خودِ توست.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#الحمــد_لله»:
🍃֎⇦ باز شدنِ چشمِ سالک به حسنۀ مطلق، و دیدنِ صاحبِ آن، و یافتنِ اینکه؛
▼【ما أصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله】▲
✾ هر آنچه خوبی که به تو می‌رسد، از خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۹


🔻◉ «#لا_اله_الا_الله»:
🍃֎⇦ جلوۀ توحید برای سالک، و درک کردنِ اینکه؛
▼【كُلٌّ مِنْ عِندِ الله】▲
✾هر چیزی از سوی خداوندﷻ است.
📘 سورۀ نساء، آیۀ ۷۸


🔻◉ «#الله_اکبـــر»:
🍃֎⇦ فنای در حقّﷻ و توحید ذاتی برای سالک.


⚜️⇯⇦ سالک با نماز -که معراج مؤمن است -؛ منازلِ صعودیِ کمال را طی می‌کند و معراج به سویِ حقّﷻ خواهد داشت.

🍃֎⇦ حال اگر از مؤمنینِ خاصّ باشد، به تسبیحاتِ حضرت فاطمة الزّهرا (سلام‌ الله‌ علیها) #رجعت می‌کند.


🔮 اشارۀ دوّم:
❂☜ ذکرِ تسبیحات و ارتباطش با طواف کعبه در حجّ

🕋 بیتُ اللهِ الحرام (کعبه)؛ چهار رکن دارد که در احادیث می‌فرمایند:
🍃֎⇦ بر چهار رکنِ حقیقتِ کعبه (یعنی؛ #بیت_المعمور که در آسمان چهارم است و کعبه، تمثالِ بیت‌المعمور در عالم اشارات است)؛ چهار ذکرِ #تسبیحات_اربعه («سبحان الله وَ الحمدلله وَ لا إلهَ إلّا الله وَ الله أكبر»؛ من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۹۲)؛ #مکتوب است.


🍃֎⇯⇦ حاجی؛ موظّف به هفت دور (شَوْط) طوافِ کعبه است. و بعد از طواف؛ در مقام حضرت ابراهیم (؏)، دو رکعت نماز طوافِ «نســـاء» بایستی خوانده شود.

[اسرار عجیبی در مناسک حجّ است که إن شاء الله مجالِ دیگری برای بیان می‌طلبد.]


🕋 جمع‌بندی آنکه در طواف؛
❂☜ هر ذکر از اذکارِ تسبیحاتِ اربعه، ۷ مرتبه طی شده (یعنی در کلّ؛ ۲۸ مرتبه ⇦ ۲۸=۴×۷)،
و در وجودِ حاجیِ حقیقی، محقّق می‌گردد.


🌿۞ این مطلب را دقّت فرمودید؟!
💢 حالا به سراغ نمازهای واجب (یومیّه) و ذکرِ تسبیحات اربعه در آن‌ها می‌رویم:


🔻#نماز_ظهر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت رسول اکرم‌ (صلّی الله علیه و آله)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عصر
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت مولیٰ علیّ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_مغرب
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت فاطمة الزّهرا (سلام الله علیها)]:
🍃֎⇦ در ۱ رکعتِ آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۴ مرتبه(۴=۴×۱) ذکر می‌شود.


🔻#نماز_عشاء
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ در ۲ رکعت آخر، تسبیحات اربعه دارد،
که مساویِ ۸ مرتبه (۸=۴×۲) ذکر می‌شود.


🔻◉ و #نماز_صبح
[یعنی؛ نماز منسوب به حضرت امام حسین (علیه السّلام)]:
🍃֎⇦ تسبیحات اربعه ندارد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.

اگر برای انگشتر افراد مختلف هیچ لطیفه‌ای نباشد و دقّت و توجّه، محلّ نداشته باشد؛ امّا مسلّماً خاتمِ ائمه اطهار(؏)، جایِ خضوع و دقت دارد؛

💍♦️ خاتمِ حضرتِ نفس الله تعالی، خالصة الله، صفوة الله، خاصّة الله، سرّ الله، رُکن الله، امیرالمؤمنین (که ﴿هُوَ...الْمُؤْمِن؛ حشر۲۳﴾) 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 که «هو القدیم» (که #قدیم؛ مقامِ خفا و ذاتِ باریتعالی است)و «هو الکریم» (که #کریم؛ مقامِ جلا و جمالِ باریتعالی است)، مولی علی بن ابیطالب علیهما السلام؛
👈🏻 تمامیّتِ مطلقه الهی است که از تمامیّتِ مطلقه بودن، ختم کنندۀ مطلقه است.

و
خاتم بخشیِ حضرت مولی(؏)؛ ➷
👈🏻 ♦️انشاء لبّی و حیاتِ دَم به دمِ تمامیّتِ مقامِ خلوَت و جلوَتِ باریتعالی است. ♦️

💍 و از حقیقت #نبأ_عظیم و خاتِم و خاتَم مطلق؛ حضرت نبی اکرم(ص) پرده برمی‌دارند، بدین صورت که؛
🍃 وارد مسجد می‌شوند و سائل خبر می‌دهد که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) به او خاتم بخشیده‌اند، حضرت نبی اکرم(ص) بدون طفره و فاصله تکبیر («الله اکبر») می‌گویند و تمام اهل مسجد (کنایه از تمام عوالِم هستی) به تَبَع حضرت نبی اکرم(ص)، تکبیر می‌گویند (🔻«فَكَبَّرَ النَّبِيُّ ص وَ كَبَّرَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ؛ 📚الأمالي( للصدوق)،ص124»🔺).

به ندای تکبیر و «#الله_اکبر»؛ خبر از «نفس الله تعالی» و کبریایی مطلق او، یعنی شخصِ حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌دهند تا خاتِم و ختم‌کنندۀ مطلق، حتّی در خلوَت ذات الهی، برای قلوب سلیم و تسلیم، هویدا شود.

⚠️ در صورتِ توجّه، لطیفۀ این مقاله؛
◣ جز برای معتقدینِ این مهمّ که ائمه اطهار(؏) «مِن دون الله» نبوده، بلکه نفسِ باریتعالی هستند -و این، توحیدِ ذاتیِ خداوند و حضرات آل الله(؏) است-؛ کفر و شرک قلمداد می‌شود! و معتقد و گویندۀ چنین دقائقی، قطع به یقین از دیدِ احوَل چنین افرادی، مطرود است! (پناه بر خدا)
امّا ؛
به لطف حضرت حقّ، درس‌های این دقائق در #کانال_معرفة_الحق و لطائفِ مقدماتی این مقاله، در همین #کانال_اللطائف_الإلهیة بارها بیان شده است و اگر کسی به لطف خدا، از ابتدایِ این مسیر، همدلی و همراهی کرده، و مطالب را با دقّت مطالعه کرده باشد؛ إن شاء الله قبول این معارف برای او آسان است و بلکه تشنۀ بیشتر آن خواهد بود.
به نفسِ حضرتِ حقّ، مولی امیرالمؤمنین؏؛ دائماً ملتجی و پناهنده‌‌ایم.◥


🍃 خاتم بخشی حضرتِ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ فتراکِ و محور و حیات و قوّتِ تمامیّتِ مطلقۀ باریتعالی است.
♻️ و این حلقۀ انگشتری -که حالِ برگشت به خود دارد-؛ جلوۀ «﴿نُورٌ عَلى‏ نُور﴾؛ سورۀ نور، آیۀ ۳۵» و تجلّی «خود به خودِ» نفس باریتعالی، یعنی حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.


🍃 به لطف حضرتِ مولی(؏) روزی شد و؛
من از مفصّــل این نکتــــه ، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصّل بخوان ازین مجمل



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
(📚الدروع الواقية – سیّد بن طاووس ، ص۱۷۶)




#خاتم_نفس_الله_تعالی
#خاتم_الرسول_ص
#خاتم_رسالت
#خاتم_بخشی
#خاتم

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.