کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
ظهر ۱۳ رجب به رسم هر سال ان شاءالله
.

🖼️༺ لطیفۀ شکافته شدن کعبه ༻



🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/45
┅─┅─═✾🕋✾═─┅─┅
💜

☀️『مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَار』☀️
ای پیشوایان من! از شمارش ثنای شما و ستایش حقیقت شما و توصیف قدر و منزلت شما ناتوان و از درک آن عاجزم.
📚زیارت جامعۀ کبیره

💠۞ اوّلُ الزّائر و حقیقةُ الزّائر؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) هستند، و حقیقت امر این است که هیچ کسی را یارای زیارت ولیّ الله (؏) نیست الّا خودِ ولیّ الله (؏).

🍃⇯֎ بنابراین؛
جامعۀ کبیره و تمام زیارتنامه‌ها؛
֎⇦ خواندنِ خود به خودِ آل‌الله (علیهم السلام) است و متکلّم و مخاطب؛ خودِ حضرات (؏) می‌باشند.
֎⇦ و آنچنان که در لاتعیّنی و بی‌حدّی و اطلاق [که بیانِ نورُ الله بودنِ حضرات (؏) است]؛ خود به خود، و در خود، و برای خود 🔻«لا أُحصی ثَنائکم»🔺 می‌فرمایند، احدی مستقلّ از ایشان (؏)، حتّی از یک فضیلتِ ایشان هم نمی‌تواند دم بزند.

🍃۞ و بالحقّ و الحقّ همه در «وصفِ» مقام لاهوتی و مافوقِ لاهوتی ایشان عاجز و ناتوانند و آن جناب در وصف و کلام نگنجد که او ذاتی است که "لا اسم له و لا رسم له و لا نعت له و لا وصف له و لا ...".

در حریم عشـــق نتْوان زد دم از گفـــت و شنیـــد
زان که آنجا جمله اعضـا چشـم باید بود و گوش
(حافظ)

༅༅‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༅᭄༊࿐ྀུ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

۞🌱 و امّا با این مقدّمه؛ به رسم حبّ بیقرارانِ عالَم، و مِن بابِ اینکه بلندای آن مقام و کرامتِ ایشان (؏) آنچنانی است که لال و گُـنگ و زبان‌بُریده و اَلکَن نیز در درگاه جبروتی حضرت نفْسُ الله تعالی، مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) هیأتِ ثناگویی می‌یابد؛ قلم‌شکسته و عاجزانه و مفتقر به بارگاه ملکوتی‌شان، به همراه چند کلمه، جانِ ناقابل تقدیم آستان الهی‌شان می‌کنیم در حالی که مُقرِّ آنیم:

در مدح عـﷻــلے؏ ماندیم در باب خداوندی
مخـلوق کجــا دانـــــد ز آداب خـــداونـــدی؟!


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🕋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕋


🌼۞ قبل از مبعث حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ظهور دین اسلام در عالَمِ ظاهر، معجزه‌ای توسط نفسِ حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و حقیقت دین یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) صورت می‌گیرد، و آن؛ #شکافته_شدن_کعبه و میلاد ایشان (؏) در آن است که قبل و بعد از این حقیقتِ عیان، چنین امری دیگرواقع نشد.

📖 قرآن مجید؛ معجزۀ نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله) است، امّا این معجزه را فُصَحا و بُلَغا درک می‌کنند و آن‌ها تا حدّ خودشان می‌فهمند که این کلمات، کار بشر نیست. پس صاحب این کلمات (قرآن) باید قبل از اینکه بیاید، همه را عاجز کند و بیاید.

🍃⇯֎ بنابراین؛
از حقیقتی ظاهر می‌شود که همه عاجزانه، سَر خَم کنند که خرق عادتی باشد برای همۀ خلایق، برای همۀ شاکله‌ها، برای همۀ قـَـدَرها که 🔻إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ؛ همانا ما هر چيزى را به اندازه آفريده‌ايم، سورۀ قمر، آیۀ۴۹』🔺 تا اینکه:

💠﴿عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّوم﴾💠
چهره‌ها در مقابل خداى زنده و قيّوم، متواضع شود.
📘سورۀ حضرت طه (صلّی الله علیه و آله)، آیۀ۱۱۱

❖⫸ و او (؏)؛ همان است که تمام وجوه را در فناءِ خویش می‌آورد، که قرآن می‌فرماید:

💠﴿● كلُّ مَنْ عَلَيهَْا «فَانٍ» ●
وَ يَبْقَى «وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجَْلَالِ وَ الْاكْرَامِ»﴾💠
● هر آن كس كه بر روى زمين است، فناپذير است.
● و تنها وجه با شكوه و ارجمند پروردگارت باقى مى‌ماند.
📘سورۀ الرّحمن، آیات ۲۶ و ۲۷

🍃⇯֎ خدایی که 《هو الأوّل》 است (سورۀ حدید، آیۀ ۳)؛ ولیّ اوﷻ که تمامْ ظهورِ اوست، ندایِ 《أنا الأوّل》اش عالمیان را می‌گیرد (📚مناقب - ابن شاذان، ج۲، ص۳۸۵).
֎⇦ و همان‌طور که او (؏)؛ حقیقتِ اوّل است، در ظهور نیز آنچنان اوّلْ ظاهر می‌گردد که احدی در عالم آن گونه ظاهر نشده و نمی‌شود.

🌿🔔 دقّت شود که اوّل بودن مولی امیرالمؤمنین (علیه السّلام)؛ اوّلِ عددی نیست، و هر عددی را این اوّل می‌گیرد و از شدّت اوّلیّت به دارِ تعیّن هم کشیده می‌شود و در میلاد هم، چنان میلادی دارد که دوّمی ندارد.

🕋 #بیت_الله؛ یعنی #کعبه مکرّمه شکافته می‌شود. حضرتشان (؏) وارد می‌شوند و کعبه بسته می‌گردد و احدی راه به آن پیدا نمی‌کند.
#سه_روز_در_کعبه می‌مانند و همۀ مردم از هر قشر و با هر تفکر و مذهبی، چه دوست و چه دشمن، همه و همه برای شهود این مطلب می‌آیند.

[اینکه چرا سه روز در کعبه می‌مانند هم باید إن شا الله بیان شود!]

🍃🕋 پس؛ کعبه باز می‌شود و حضرت (؏) خارج می‌شوند و دوباره بسته می‌شود.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🕋
🕋

🕋#کعبه را بشناسیم:

۞ حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) می‌فرمایند:

♦️『إنَّ اللهَ فَضَّلَ الْإِيمَانَ عَلَى الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ كَمَا فَضَّلَ الْكَعْبَةَ عَلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ』♦️
خداوندﷻ ايمان را به يك درجه، بر اسلام برترى داده است، آن‌چنان كه كعبه را بر مسجدُ الحرام برترى داده است.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۵۲

🌿🕋 حقیقتِ کعبه؛
❂☜ صاحبِ کعبه است، آن که بیتُ الله؛ مال اوست، و کعبۀ مستوره؛ خودِ اوست. که در وصف آن والا مقام، جان عالم وجود حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین محمّد المصطفی (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔷『مَثَلُ عَلِيٍّ فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ النَّظَرُ إِلَيْهَا عِبَادَةٌ وَ الْحَجُ إِلَيْهَا فَرِيضَة』🔷
مَثَل علی (علیه السّلام) در شما مانند کعبۀ پوشیده شده است. نظر به او عبادت است و حجّ (و قصد) به سوی او واجب است.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۸، ص۱۹۹

🌿🕋 در هنگام ظهور نیز؛ حضرت بقیّة الله الاعظم (روحی و ارواح العالمین لِتُرابِ مَقْدَمِهِ الفِداء) تکیه به کعبه داده، و خود را معرّفی می‌فرمایند ((«وَ سَيِّدُنَا الْقَائِمُ ع مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَة وَ يَقُول‏...؛ 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۹») و حقیقتِ کعبۀ مستوره را به ظهور می‌آورند و فاش می‌کنند که؛
❖⫸ قبلۀ حقیقی که عالمیان به دور آن می‌گشتند و به آن سجده و عبادت می‌کردند؛ ما آل‌الله (علیهم السّلام) هستیم [🔻نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ كَعْبَةُ الله وَ نَحْنُ قِبْلَةُ الله؛ 📚بحار الأنوار، ج‏۲۴، ص۳۰۳』🔺]، و تکیۀ من به کعبه، تکیۀ خود بر خود است و حقیقتِ موکِّل بودن و #وکیل بودنِ خداست.


دقّت کنیم ...!

🍃⇯֎ در قیاس اسلام و ایمان و یقین؛ با توجّه به روایات و آیات می‌توان بیان کرد:

🔻
🔸 #اسلام؛ قولِ «لا إله إلّا الله» است.
🔅 #ایمان؛ قبولِ «لا إله إلّا الله».
🔆 و #یقین؛ یکی شدن با «لا إله إلّا الله» است.
༺𒆳
🔸 #مسجد_الحرام؛ اسلام است.
🔅 #کعبه؛ ایمان است.
🔆 و #درون_کعبه؛ حقیقتِ یقین است که به اشاره نمی‌آید، و تا دوئیّت در کار باشد، یقین نیست.
🔺


🍃⇯֎ آن کسی، یقینش #افزون می‌شود که هنوز در مقابل حقیقتِ #یقین (یعنی؛ «لا إله إلّا الله») خودیّتی دارد.
֎⇦ امّا آن مولایی که می‌فرماید؛ 🔹لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً؛ اگر پرده‌ها برداشته شود، به یقین من افزوده نمی‌شود؛ 📚ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۲』🔹؛ از آنجایی که خود با خود است، و خودْ، یقین است و حقیقتِ یقین؛ اوست و «لا إله إلّا الله» است، پس؛ بر یقینش افزوده نمی‌شود و به عالمیان ندا می‌دهد:

♦️『أنَـــا اليـــقـــيــــن』♦️
من؛ همان یقین هستم.
📚مشارق الانوار، ص۲۶۰

🍃⇯֎ همان مولایی که 🔹#اسم_الله_الرضی؛ 📚اقبال الاعمال، ج۲، ص۶۱۰』🔹 است، و در ادعیه؛ در وصف حضرتشان (؏) آمده است:

💠『و أَسْأَلُكَ «بِاسْمِـــكَ»
❂☜ الَّذِي «لا إِلــهَ الّا هُــــــــوَ»』💠
و از تو می‌خواهم به اسمت
که الهی جز او (جز آن اسم الله الرضی) نیست.
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۴۵

👈🏻 «الذّی»؛ اسم موصول است که به بیان کنندۀ «اسْمِــكَ» - یعنی اسم الله الرضی مولی امیرالمؤمنین(ع) و در حقیقت؛ حضراتِ آل الله (ع)- است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🕋
🕋

🍃۞ و امّا؛ عرض شد که درون کعبه، حاقُّ الحاقّ کعبه، و حقیقتِ «لا إله إلّا الله» است.

🌿⇯֎ در هنگام میلاد ظاهری حضرت مولی (علیه السّلام)؛ کعبه نه از دَرب، بلکه از #دیوار به استقبال می‌آید. که این؛ تنها یک واقعه نیست که کعبه شکافته شد، بلکه؛
🍃֎⇦ آشکار شدنِ حقیقتِ 🔅«لا إله إلّا الله»🔅 است.

🔔۞ دقّت بفرمائید:

💠 نبودنِ دیوارِ حدود و تعیّنات؛
❂☜ بی‌حـَــدّیِ «لا إله إلّا الله» است.

🍃⇯֎ پس بی‌حـــــدّیِ «لا إله إلّا الله» ظاهر می‌گردد و فاشْ بیان می‌کند که؛
❂☜ شرطِ 🔅«لا إله إلّا الله»🔅 خودِ اوست، و ولیّ الله الاعظم (؏) از اینکه حقیقتِ «لا إله إلّا الله» است، در انظارِ عُموم؛ وارد آن می‌شود. و إلّا؛ او نرفته بود که وارد شود. او بود و او بود و او بود.


🌿۞ چون دانستیم که داخل کعبه؛ #یقین است، و خودِ کعبه؛ #ایمان، پس بدانیم:

❂☜ کعبه که ایمان است، ایمان؛ نفیِ غیر می‌کند (یعنی؛ «لا إله»)، تا اثباتِ الله کند («الله»).
و یقین؛ خودِ الله است که به ولیّ‌اش فریادِ🔻«أنا اليقين؛ 📚مشارق الانوار، ص۲۶۰»🔺سر داده است.


🍃۞ تا اینجا با دلْ آمده‌اید تا لطائفِ آخر به جانتان بنشیند؟!

☀️⇯֎ همانطور که حرفِ استثناءِ «إلّا» در 《لا إله "إلّا" الله》، مُستثناء را از مستثناء مِنه جدا کرده و می‌شکافد و نفیِ إله از حقیقتِ الله می‌نماید؛ شکافِ کعبه، مبیّنِ و ظهورِ همان استثناء ابدی است.

🌿֎⇦
#شکاف_کعبه؛
❂☜ شکافِ «إلّا»ی 《لا إله "إلّا" الله》 است.
که چون «لا إله إلّا الله» یک کلمه است و به عبارتی؛ بسیط است، و جدایی و ترکیب در هیچ حرف و کلمه‌ای از آن نمی‌باشد، و این بساطت هیچ‌گاه ضیق و بسته نمی‌شود؛
🌿🕋 چنان که شکاف کعبه به بسیط بودنِ کلمۀ 《لا إله إلّا الله》؛ به طور جاودانه و همیشگی بسیط و بــــاز است و احدی نمی‌تواند این بساطت را بپوشاند.


🔰 کلامِ آخر صرفاً به اشاره :

🕋 کعبه؛ سیّد الأشیاء است که #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات، از کعبه محقّق است.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )

کعبه که سیّد الأشیاء است، در پیشگاهِ حضرت وجه الله مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام، جاودانه شکست. و شکستگی و نفس هلاکت و فنایِ خود را ظاهر نمود که؛

💎﴿كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه﴾💎
🔹هر چیزی هالک است الّا وجه خدا.
(سورۀ قصص، آیۀ ۸۸)

(🔷 حدیث: «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر روایی برهان، ج ۴، ص: ۲۹۴»)


💎﴿كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه﴾💎 حقیقتِ 《لا إله إلّا الله》 است.

🕋 شکاف کعبه، ظاهر نمود که بیت الله، بدونِ «وجه الله»، خرابه و ویرانه و هالک حقیقی است.
بیت الله که مَطاف و قبله و عبادتگاهِ مطلقِ عابدین است، بدونِ حضراتِ آل الله(ع)؛ ویرانه و هالک است.

این حقیقت که برای سیّد الاشیاء بیان شد؛ از آن مقامی است که برای شیء حقیقی مطرح است که؛

🔻《أَنَّهُ شَيْ‏ءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّة》🔺
ذاتِ الهی؛ شیئی، به حقیقتِ شیئیت است (خداوند، شیء حقیقی است).
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۸۱



الحمد لله العلی🍃


🔻『الْحَمْدُ للهِ الَّذِي ذَهَلَتِ الْعُقُولُ عَنْ مَبْلَغِ كُنْهِ عَظَمَتِه』
📚الدروع الواقية – سید بن طاووس، ص۱۸۷


🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه‌_شکاف_کعبه



"لقدِ اسْتَمسَک بِالعروةِ وُثقیٰ" امشب
که به یک رشحه تجلّی رخِ لیلا امشب
عرش، منظومۀ ابروی هلالش به دو قوس
معتکف آمده در لیلةُ الأسریٰ امشب
فرش مجموعۀ گیسوی پریشانِ شهود
که ز «إلّا»ییِ او آمده با «لا» امشب
آن که بودست و نبودست به جز او بودی
یعنی آن «لا» که عیان آمده «إلّا» امشب
«لا» به «إلّا»ییِ «لا»یی که بُوَد «إلّا الله»
متجلّی شده در «نـــا»ییَّتِ «نــــا» امشب
که ز «نَحنُ هُوَ» ما اوّلُ شیءٍ یعنی؛
«أنا هُــو»، «هُــو أنا»، «نَحنُ» شده معنا امشب

(شعر از: طرّۀ اصفهانی)


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🏴༺۞•حضرت زینب کبری (س)؛ کعبة الرزایا•۞༻


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/595
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


👁‍🗨 اسماء و القاب و کنیه‌ی اهل بیت نبوّت علیهم السلام، اسماء توقیفی هستند. یعنی به بیانی؛ متوقّف به ذات و نفسِ حضرتشانند وُ برخاسته‌ی از آن. این‌طور که این حقیقت؛ از آن طهارتِ نفس، تا أدنیٰ مرتبه‌ از مراتبِ تقسیم بندی وجود -که وجودِ کتبی است-، آنچنان کشیده و ممدود است که مسّ بدون وضو بر نام مبارکِ حضرات (ع)، جسارت و گناه می‌باشد.

در این سخن از سلسله مقالات «یوم الطفوف؛ مجمع حیرانی»، چند کلمه نیز در مورد لقبِ《 #کعبة_الرزایا》یِ حضرتِ
۩ نائبةُ الزهراء (س)، ناموس الكبرياء، سَيّدة الحَياء، عَدیلةُ الخامس مِن اهل الكِساء، عقیلةُ النساء،
عالمةُ غیرَ مُعلِّمة، فهیمةُ غیرَ مُفهِّمة، سُلالةُ الولایة، عَقیلةُ خِدر الرسالة، وَلیدةُ الفَصاحة ۩
؛
حَبيبة قَلبي، سَيّدَتي و مولاتي زينب کُبری سلام الله علیها
بخوانیم.

إن شاء الله که به عنایت و فصاحتِ حضرتشان؛ آنچه روزی فرمودند، به بیانی فصیح، و قلمی صحیح؛ به محبّین عزیز منتقل گردد.

•┈┈••✾•اا 🔰 اا•✾••┈┈•

🔻➀❖ قدم اوّل - مختصری در مورد #برجستگی •●•

💎 وقتی سخن از «#برجستگی» می‌شود؛
ساده‌ترین تصوّر برای عموم افراد چنین است که بخشی از یک شیء را متوّرم می‌دانند.

پیشتر که برویم؛
ابتدائاً شیئی تصوّر می‌نمایند (یعنی مرتبه‌ی ذات شیء را در نظر می‌گیرند)، و بعد از تصوّر شیء وُ کینونَتِ آن، «برجستگی» را چیزی از آن شیء می‌دانند. مثلاً برجستگیِ درختِ سَرو را بُلندایِ قامَتِ آن می‌دانند که به عبارتی؛ فضیلت و برتری آن است و آن را بر هم‌نوعان خود، تفضیل و برتری می‌دهند.
پس سَروی را درنظر می‌گیرند (مرتبه‌ی ذات شیء) و بعد از این مرتبه، افراشتگی را برایِ آن لحاظ می‌کنند. و آنگاه برجستگیِ سَرو را بلندایِ آن می‌دانند.

چنین تصوّری از #برجستگی؛ صرفاً در مراتبِ صفات و افعال و آثارِ اشیاء و امور می‌تواند قرار بگیرد، و نه مرتبه‌ی ذات. پس با این بینش؛ بیانِ «بلندی» برای نهالِ سرو، مضحک است.

بدانید که؛
این برجستگی در مراتبِ صفات و افعال و آثارِ اشیاء؛ برجستگیِ تامّ و حقیقی نیست.
پس بایستی برجستگیِ تامّ و حقیقی و مطلق را بشناسیم:


🔻➁❖ قدم دوّم - مختصری در مورد #برجستگی_حقیقی •●•

✓ "#کعبة"؛ از "کَعْب" به معنایِ #برجستگی است. مثلاً به برجستگیِ رویِ پا که مَسح وضو بایستی تا آنجا انجام گیرد [به خاطر برآمده بودنش]، #کعب می‌گویند. (که قرآن می‌فرماید ✿『 وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى «الْكَعْبَيْن»‏』 ✿/ مائده، ۶).

پیشتر در مقالات مختلف و از جمله مقاله‌ی #اعتکاف، در باب معارف، لطیفه‌ای از کعبه بیان شد. (رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/39)
و اشاره شد که حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین صلّی الله و آله و سلّم می‌فرمایند:

💠 "سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأَنَّهَا «وَسَطُ الدُّنْيَا»"💠
کعبه، "کعبه" نامیده شد، زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.

(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۱۹۰)


⤴️ وسط حقیقیِ هر شیء؛ شیئیّت شیء و مبدأ وجودیِ آن است و همان #برجستگی_شیء می‌باشد.
آن نقطه‌ی خَیریّت (شیئیّت)، که شیء، عَلَی الدّوام به آن، «شیء» است؛ ظهورِ واسطه‌ی عُظمیٰ، یعنی حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشد که وسط حقیقی و مطلقِ اشیاء می‌باشند که فرمودند؛ 🔻"خَيْرُ الْأُمُورِ «أَوْسَطُهَا»"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۶، ص۵۴۱).

این نقطه‌ی برجستگی؛ «مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُه‏»، «قُطْبُ الوُجودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود»، «نُقطَةُ الکائِنات» و «قُطبُ الدائِرات»، یعنی ائمه‌ی اطهار(ع) هستند که تمام این اشارات مذکور، در حدیثی از احادیثِ منوّر حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مورد ائمۀ اطهار(ع) آمده است (📚بحار الانوار، ج‏۲۵، ص۱۶۹).


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔲


🔅 #برجستگی_حقیقی در هر شیئی، آن است که در تمامِ مراتبِ وجودیِ آن، برجسته باشد و بلکه تمامیّتِ همه‌ی مراتبِ وجودیِ آن شیء باشد. یعنی شیء، در تمام مراتبِ وجودی‌اش (که شاملِ ذات و صفات و افعال و آثار است)، دائماً به آن برجستگی؛ ذات و صفات و افعال و آثار دارد، و دائماً در تمام مراتبِ وجودی‌اش، برگشتِ توحیدی به آن دارد که؛ ❖『 إنّا لله و إنّا إلیه راجعون』 ❖.

🕋 "کعبه"؛ مکانِ #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات است.
دَحو الارض بودن که کشیدگیِ مطلقِ ارضِ تعیّنات (یعنی همۀ اشیاء)، دائماً از کعبه (که محلّ میلادِ حضرتِ ولیّ الله ع است) حیات دارد («هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْ‏ء؛ 📚 الکافی، ج‏۱، ص۱۳۰»).

پس #کعبه؛ دائماً مَظهرِ برجستگیِ در تمام مراتبِ وجودیِ موجودات است.
این برجستگی، همان #تسبیحات_اربعه است که طبق احادیث؛ چهار رکنِ حقیقتِ کعبه می‌باشد، و شیئیتِ هر شیئی است و هر شیئی دائم التّسبیح به آن است و #ارکان_اربعه و #عناصر_اربعه ، جلواتی از آن هستند.

(برای مطالعه بیشتر لطائف این خصوص، رجوع شود به مقاله‌ی《 «دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388)


🔻➂❖ قدم سوّم - مختصری در مورد #رزایا •●•

🔲 «الرَزایا»، جمع «الرَزِيّة»، از مادّه‌ی «رَزَأَ»؛ به معنایِ مصائب است.

#مصیبت در نظر عموم افراد، ناگواراییِ حَدّی است که بعد از تصوّر کینونَت و نَفْسِ افراد (یعنی بعد از مرتبه‌ی ذاتِ افراد)، تحتِ عناوینِ مختلف، به آنها #اصابت و برخورد می‌کند.
یعنی مصیبت را صرفاً چنین مصیبتی می‌بینند که شخصی «هست» (کینونت و ذات و نفس)، و بعد، امری یا شیءِ دیگری، در مرتبه‌ی صفات یا افعال یا آثار، به این شخص، اصابت می‌کند.

در حالی که مطلب فراتر است و بایستی مصیبت را در عالَم حقیقت، و با منظرِ اطلاق بشناسیم. که مصیبت مطلقه؛ تمام مراتبِ ذات و صفات و افعال و آثار را شامل می‌شود.

🔳 #مصیبة؛ از مادۀ #صوب است.
#اصابة یعنی دَرْک. و #درک؛ نقطه‌ی اتّصالِ حقیقیِ درک کننده و درک شده است.

(⚠️ با نفسِ این «اتّصال» در این بیان معرفتی، کار داریم.)

💧قرآن، بارانی را که متصّل بین #آسمان و #زمین است را "صَیِّب" معرّفی می‌فرماید (✿『 أَوْ «كَصَيِّبٍ» مِنَ السَّماء』✿؛ بقره، ۱۹).

نفسِ «اتّصال» (مُبَرّا و فارغ از تعیّنِ دو طرفِ اتصال)؛ واسطه‌ی مطلقه یعنی حضرات آل الله (ع) هستند که «درستیِ» مطلق می‌باشد که به آن《صَـواب》می‌گویند. که همان #برجستگی_مطلقه و حقیقی، و شیئیتِ اشیاء است که از سماءِ #غیب، تا ارضِ #شهود؛ مَمدود و گسترده است و سماءِ و ارض (غیب و شهود - عالَمِ لا اشاره و عالَمِ اشاره)، دائماً به آن، قوام دارند و حدوث و بقائشان به حضرات آل الله(ع) است که در دعای ندبه می‌خوانیم:

🔻أَيْنَ وَجْهُ الله الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ،
👈 أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء🔺
کجاست آن وجه خداوند که اولیاء الهی متوجّه او هستند؟! کجاست آن وجود مقدّسی که سبب اتّصالِ بین زمین (کنایه از عالم اشاره - مَن علیه الحجّة - خلائق) و آسمان (کنایه از عالم لا اشاره - مَن له الحجّة - خداوند) است و آسمان و زمین به واسطه‌ی او به همدیگر متّصل‌اند؟!

《صَواب》؛ از مادّه‌ی «صَوب» است که هم‌ ریشه با «مصیبة» می‌باشد.

چون کلمات و واژه‌ها به سُخره‌ی اهل دنیا در آمده، معنایِ لطیفشان گاهی فراموش شده است!
و از آن جمله؛ همین کلمه‌ی «مصیبة» است که به محضِ جاری شدنِ آن به لسان، لطائفِ آن جز برای معدودی از افراد، رخ عیان نمی‌کند، تا جائی که آیات قرآن را دالّ بر مذمَّتِ «مصیبت» بیان می‌نمایند. مثلاً در این آیات که فرموده است:

💎وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَ‏ْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقره، ۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم «مُّصِيبَةٌ» قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶) 』💎
و مسلماً شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مى‌‏آزماييم، و صابران را نويد ده‏.
آنها كه هرگاه مصيبتى بدانها رسد [صبورى كنند] و گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مى‌‏گرديم.

به حدّ و تعیّنِ «خوف و جوع و نقص در اموال و نَفْسها و ثمرات» می‌مانند وُ زمختی و ناسازگاری و ناگواریِ کلمه‌ی «مصیبت» را آواری بر سر مصیبت‌زده می‌دانند و مطلبِ دیگری از حقیقت، برایشان معلوم نشده است!


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔲

🍃 امّا #صابرین کسانی هستند که لطائف را با نورِ الهی تماشا می‌کنند و از این رو، در عینِ مصیبت، ندای وجودیشان 💎«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»💎 است.

🔲 لطیفه‌ای از حقیقتِ مصیبت را بخوانیم:

شیئیّتِ هر شیئی، واسطه‌ی مطلقه، یعنی حضرات آل الله(ع) می‌باشد، که «#نفس_اصابت» هستند.

نفسِ اصابت (مطلقِ اصابت)؛ اصابتِ چیزی به چیزی نیست. و همان طور که بیان شد؛ شیئیتِ هر شیء است و تمامِ مراتبِ وجودیِ امور و اشیاء، جلوه‌ای از جلواتِ آن اصابت است.

🔳 ⇩ نفسِ اصابت، نفسِ حضرت باریتعالی است، یعنی همان نفس و شرطِ «لا هو الا هو»؛
◾️ که در جلوه‌ی جلالی (یعنی جلوه‌ی «لا هو»یی) ؛ «مُصیبَة» است.
◽️ و در جلوه‌ی جمالی (یعنی جلوه‌ی «الّا هو»یی)؛ «صَواب» است.

واسطه‌ی مطلقه؛ مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ حضرت حقّ است و از این حقیقت؛
مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ هر شیئی می‌باشد (『 أَوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرُهُ 』؛ 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۴۰۲).


🔻نکته‌ای مهمّ در حاشیه‌ی بحث؛
خودِ «مصیبة»؛ در ظاهر و جمال، به دو صورت «حسنه» و «سیّئه» تقسیم می‌شود:

💎『 ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ』💎
هر خيرى که به تو رسد (در تمام مراتبِ وجودی؛ ذات و صفات و افعال و آثار) از جانب خداوندست و هر شرّى که به تو رسد، از جانب خود توست.
(نساء،۷۹)

که؛
«سیّئة» در مقامِ حدّ؛ سَیِّئه‌ی «مِنْ نَفْسِكَ» است.
و «سیّئة» در مقام لُبّ؛ ظهورِ «لا هو» ست.
(رجوع شود به مقاله‌ی 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325 )

«حسنة» در مقامِ حدّ؛ ظهورِ «الا هو» ست و «مِنَ اللَّهِ» است.
و «حسنه» در مقامِ لُبّ؛ ظهورِ «لا هو الا هو» است که در آیه‌ی ۷۸ فرمود؛
❖『 «قُلْ» كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ』❖

🔥 شناختِ ملعنتِ دشمنان الهی در تعمّق معرفت، با تحلیل فوق، بسیار حائز اهمیّت است و از اخصّ معارفِ الهی است که چون موضوع این مقاله نیست، شرحی از آن بیان نشد.

°•●°•الحمد لله الوهّاب•°●•°🔺


🕋 إن شاء الله کعبه را شناختیم که جلوه‌ی برجستگیِ مطلق است و دائماً اشیاء به آن، موجودیّت و شیئیت دارند.

👈🏻 مولودِ کعبه، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) هستند که کعبه، به حضرت مولی(ع)، کعبه و محلّ دحو الأرض و نقطه‌ی تجلّی شیئیّتِ اشیاء است. بنابراین حضرت مولی (ع) همان طور که روایات بیان فرمودند؛ کعبه‌ی مستوره می‌باشند (❃الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ❃؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص: ۱۹۹).

🔳 ⇩ حضرت مولی(ع)، نفسِ اصابت (اصابتِ مطلقه) هستند که؛
◾️ جلوه‌ی جلالی حضرت(ع)؛ مصیبتِ مطلقه است (لا هو).
◽️ و جلوه‌ی جمالیِ حضرت(ع)؛ صوابِ مطلقه است (الا هو).

اگر چشم حقیقت‌بین به حضرتشان(ع) باز شد و تماماً شاهدِ حقیقتِ «لا هو الا هو» شد؛ در واقع ناظرِ حقیقتِ #صواب و #مصیبت گشته، و ندایِ صبورانه‌ی💎【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ】💎 سر خواهد داد وَ ...
...『 وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ』
بشارت‌های الهی بر جانِ چنین کسی .


🍃 سرسلسله جنبانِ #الصابرین، مُنشِئ #صبر_جمیل، آنکه از باطنِ حضرت مولی(ع) جوشیده و از باطن و سیرتِ عالَمِ عالی، تا ظاهر و صورتِ عالَم دانی، خروشیده، و تمام‌ْقَـدْ «زَیْنِ اَب» است و زینَت پدر را رقم زده، حضرتِ کعبة الرزایا، زینب کبری روحی لذکرها الفداء می‌باشند.

حضرتِ《زینب》 -سلام الله علیها- ؛《زَیْنِ اَب》 یعنی زینتِ پدر بزرگوار، ولیّ الله الاعظم، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.

#زینت، در ظاهر می‌آید.
🔆 امّا وقتی زینت، حقیقی باشد؛ از باطنِ صاحبِ زینت، بر ظاهرِ او جلوه‌ کرده است، نه اینکه از بیرونِ او، آویخته به او شده باشد!

اگر مولای متقیان، #الکعبة_المستوره و «نفسِ اصابت» هستند و در خفایِ کعبه و مقامِ وحدتِ مصیبت می‌باشند؛
🔳 ⇩ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) #کعبة_الرزایا هستند. یعنی [به #عین_شخصی]، «نفسِ اصابت» بودنِ حضرت مولی(ع) را نمایان‌گرند که در تحلیل بیان می‌شود؛

◾️ جلوه‌ی جلالی حضرتِ کعبة الرزایا (س)؛ جلوه‌ی مصیبتِ مطلقه (یعنی؛ لا هو) است و همان است که حضرتشان در کربلای«معلّی» (که به مولی علی ع؛ مُعَلّی است) ؛ خمیده و پیر شدند (وامصیبتاه! خاک بر دهانم😭)

◽️و جلوه‌ی جمالیِ حضرت کعبة الرزایا (س)؛ جلوه‌ی صوابِ مطلقه (یعنی الا هو) است و همان است که در مجلس ابن زیاد ملعون فرمودند؛
❖『 مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً 』❖


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔲

🍁 چنین است که درکِ این "رزایا" (که رَزیّۀ عظیمه و مطلقه است)، و رسیدن به نقطۀ اطلاقیِ «اصابتِ مطلقه» در عینِ #اشک و #ندبه و #عزا یِ تامّ و تمام (که هیچوقت و به هیچ وجهی، حقّ این عزاداری، اَدا نخواهد شد)، شُکرها و حمدها دارد که در آخرین جملۀ #زیارت_عاشورا (که این زیارت، زیارت در «عشرۀ ایمان» است) می‌خوانیم :

👈🔻"الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ «رَزِيَّتِي»‏"🔺
ستایش خدای را بر بزرگیِ «مصیبتم».

یاءِ «رَزِيَّتِي»‏ (ضمیر متصّل متکلّم وحده) به قدرِ پذیرشِ «الرَزایا» است.

🍃 بیقرارانِ حضرتِ #کعبة_الرزایا (س)! ("طوبی لکم" )!
نوشِ جانتان این حدیث شریف که میفرمایند:

🔳"الْمُؤْمِنُ مُرَزَّأٌ"🔳
(📚مجمع البحرين، ج‏۱، ص۱۸۳)

"مُرَزَّأٌ" ؛ اسم مفعولِ از مصدرِ "رزأ" است. و آن، کسی است که "کعبة الرزایا" بودنِ حضرت زینب (س) را پذیرفته است.
پس؛
👈 هرچقدر پذیرایِ حضرتِ کعبة الرزایا (س) باشی؛ مؤمن هستی.


🔰 مطلب، مطوّل شد . پس لطیفۀ آخر را بدون شرح می‌نگارم :

🍃 خوب تماشا کن عزیز من!

آن کربلا و عاشورائی که توحید و "بَطْحَاءِ الْجَنَّة" (یعنی گستردگیِ عالَم خفا و جنّت/ 📗كامل الزيارات، ص۲۶۳) است، به حضرتِ کعبة الرزایا زینب کبری روحی لذکرها الفداء، گسترده شد. حضرت زینب (س) عالَم را پر کرده‌اند.

خفایِ کربلا ، به مقامِ رضا -؏- (که اطلاق و لاتعیّنیِ محضه است)، در گودالِ مظلومیّتِ 🔳『 رِضاً بِرِضائِک صَبْراً عَلی بَلائِک لا معبودي لي سِواک』🔳، (که مقامِ "راضیة مرضیة" بودنِ #نفس_مطمئنه است) ؛ به قدومِ مبارکِ حضرت زینب کبری(س)، در عالَم جلوَت گسترده شد و تمام اشیاء را در تسبیح و بکاء بر حضرت سیّد الشهدا(ع) رقم زد.
و حضرتشان (س) مصدر آن شدند تا حقیقت رضایِ در اوج مصیبت (که در گودالِ مظلومیّت بود)، در عوالِم انشاء شود و چنین گردد که:

🔻" الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ يُهَوِّنُ عَظِيمَ الرَّزَايَا."🔺
رضا به قضایِ الهی، مصائب بزرگ را [به نفسِ عظیم بودن] آسان می‌کند (⚠️به نحوِ اطلاق).
(📗تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۰۳)



"الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ «رَزِيَّتِي»‏"




حضرتِ #زینب_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_کعبة_الرزایا
#لطیفه_مصیبت
#لطیفه_صواب
🏴🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
قرائت زیارت جانسوز مفجعه
حضرت زینب کبری علیها‌السلام
شنبه هفتم بهمن ۱۴۰۲ ان شاءالله
به نفس حجه الاسلام والمسلمین بهرمن
.

💎 شش روز خلقت،
شش جهتِ اصلی عالم اشارات



•┈┈••✾🌔🌕🌖✾••┈┈•
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/931
•┈┈••✾🌔🌕🌖✾••┈┈•
𑁍


🔰شش روزِ خلقت، اشارتی به شش جهتِ اصلیِ عالمِ اشارات [یعنی؛ أمام (روبرو)، خَلف (پشت)، يمين (راست - مشرق)، یَسار (چپ - مغرب)، فوق (أعلىٰ)، و تحت (أسفل)] می‌باشد.
که این جهاتِ سِتّه؛ در شش روزِ هفته، متجلّی شده، وَ روزِ «جمعه» به عنوانِ روزِ هفتم؛ نقطه‌ی جَمعیّه‌ی این تشتّتات است.

حال، پرسش اینجاست که؛
حقیقتِ شش جهتِ اصلی در عالمِ اشارات چیست؟

🌕 مقدّمتاً در قدمِ اوّل؛
بدانیم که اعداد در عالم نور، با اعداد در عالمِ حدود متفاوتند.
✿ اعدادِ عالمِ ظلمت و حدود؛ از کنار هم قرار گرفتنِ یک‌ها درست می‌شوند.
✿ اما اعداد در عالم نور - که تعدّدِ #نوری، مطرح است -؛ ظهورِ شدّتِ أحد وُ واحد بودنِ حقّ‌تعالىٰﷻ است.

پس فرق اعدادِ نوری با اعدادِ ظلمتی در چیست؟

🌑 در این است که وقتی در عالم ظلمت و حدود می‌گوئیم «۶»؛ در واقع شش تا «۱» در کنار هم قرار گرفته است وُ عددِ «۶» را ساخته است. بنابراین؛ «۶» در عالم حدّ و ظلمت، وابسته به پنج تا یکِ قبل از خویش است.
و در ضمن؛ بعد از این «۶»، عدد دیگری قرار دارد. یعنی؛ «۶» به حدّی تمام می‌شود، و عددِ بعدی که «۷» است، شروع می‌گردد. در نتیجه؛ هم «۶» محدود است و هم «۷».

🌕 امّا وقتی در عالمِ نور، راجع به «۶» صحبت می‌کنیم، منظور؛ یکی از جلواتِ شخصِ حضرتِ أحدﷻ می‌باشد که جهاتِ شش‌گانه؛ به اعتبارِ جلواتِ أحدیّتِ آن شخص (یعنی؛ شخصِ حضراتِ نَفْس‌ُالله‌تعالىٰ علیهم‌السّلام؛ 📚بحارالأنوار، ج‏۹۷، ص۳۳۱) است که معنا و تجلّی می‌یابد.

بنابراین؛
چون حضرت أحدﷻ؛ شخص است؛ عددِ «۶» هم که در عالمِ نور، به اعتبارِ شخصِ حضرتِ أحدﷻ تجلّی یافته است؛ شخص است وُ همان معامله‌ای که با احدیّتِ حضرت حقّﷻ می‌شود، در موردِ عددِ «۶» در عالمِ نور هم همان است.

▣⇦ بدین معنا که؛
چون عددِ «۶» در عالم نور، شخص است، بدین معنا که؛ کنار و پهلو ندارد، بلکه بیحدّ است و صمد است و پُرِ حقیقی است، بنابراین؛ «۶» هم در عالمِ نور، از کنارِ هم قرار گرفتنِ شش تا «۱» تشکیل نشده، بلکه؛ بشخصه، «۶» است و کنار و پهلو ندارد.

❂☜نتیجه آنکه؛
عددِ «۶» در عالمِ نور؛ نه قبل دارد وُ نه بَعد دارد، چرا که؛ حضرت أحدﷻ، آن أحدی است که قبل و بعدی ندارد، چنان که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام در خطبه‌ای در مورد حقیقتِ حقّ تعالىٰﷻ می‌فرمایند:

🔻«الْأَوَّلِ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا قَبْلَ لَهُ
وَ الْآخِرِ بَعْدَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا بَعْدَ لَهُ»🔺
✿ [حضرت حقّ تعالىٰﷻ]؛ اوّلی است
قبل از همه‌ی اشیاء؛ که اوﷻ را قبلی نیست.
و آخری است بعد از همه‌ی اشیاء؛
که اوﷻ را بعدی نیست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۱۴۲

چرا که؛
صمدیّت حضرت حقّ تعالىٰﷻ، قبل و بعد را نفی می‌کند. البتّه نه به نفیِ حدّی، بلکه چنان که در #کانال_معرفة_الحق بیان شد؛ این نفی؛ نفیِ لُبّی است.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/376)
بدین معنا که؛
در شخصِ واسطه‌ی مطلقه، و در حقیقت؛ در اطلاق، معنا می‌شود وُ این مهمّ؛ مافوقِ این است که قبل و بعد را حدّاً از حضرت حقّﷻ نفی بنمائیم.
به هر حال؛
همین قدر اشاره‌ هم ان‌شاءالله رهگشاست،
تا طلب و رغبت برانگیخته شود ...

الغرض؛
این مقدّمه به اجمال، در موردِ تعدّد نوری بیان شد تا عجالتاً بدانیم که حسابِ اعداد، در عالم نور؛ حساب دیگری است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


🔰حال؛ دوباره به سراغِ سؤالِ صدرِ بحث می‌رویم که؛
حقیقتِ شش روزِ هفته، و شش جهتِ اصلی در عالم اشارات، چیست؟

🔆 در پاسخ، بیان می‌شود که؛
به ایّامِ هفته وَ جهاتِ سِتّه از دو منظر می‌توان نِگریست:

۱- منظرِ مخلوقی
۲- منظرِ خَلقی

▣⇦ در تعریفِ این دو منظر،
بیان می‌گردد که؛
🔹منظور از #مخلوق؛ همان کثرتِ ظلمتی و صِرفِ ظاهرِ مخلوقات است.
🔹و مراد از #خلق؛ شخصِ واسطه‌ی مطلقه؏ است؛
☜که فتراک وُ حقیقتِ جمع‌الجمعیِ خالق وُ مخلوق می‌باشد وُ به اطلاقش؛ هر شیئی را در نفْسِ شیء بودن وُ ذات آن، گرفته‌ است وُ به واقع؛ اشیاء، چیزی جز جلواتِ شخصِ واسطه‌ی مطلقه؏ نیستند.

[👆🏻این مطلب بحمدالله در سخنِ چهارم از مباحثِ توحید
در #کانال_معرفة_الحق بیان شده است.
مرحمت کنید شرحش را آنجا بخوانید.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/237)]

❂☜حال؛
اگر از منظرِ اوّل (یعنی؛ منظرِ #مخلوق_بودن)؛ صرفاً به ظاهرِ ایّامِ هفته وَ جهاتِ سِتّه نظر کنیم:

🔷 عالَمِ مخلوقات؛ عالَمِ #ابعاد است.
(ابعاد؛ جمعِ بُعد، به معنای دوری)
چرا که اگر خوب، عالمِ مخلوقات را تماشا کنیم؛
طول و عرض و ارتفاعِ اشیاء، دور و فارق و فارغ از یکدیگرند. حتّی هر بخشی مثلاً از طول، از بخشِ دیگرش در بُعد است و کاری به هم ندارند.

و اگر ظریف‌تر شویم؛
اصلاً عالَمِ مخلوقات، عالَم بُعدِ صِرف است وُ بُعدِ محض وُ صِرف هم، صَرفِ نظر از شخصِ واسطه‌ی مطلقه؏، یعنی؛ خودِ نیستی، وَ نفسِ هلاکت ...
چنان که در سخنِ اوّل از مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق؛ به آیه‌ی «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلّا وَجْهَه؛ هر چیزی هالک است الّا وجه خداوند؛ قصص، ۸۸»، و تفسیرِ «#وجه‌الله» اشاره گشت.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/215)

[👆🏻این مطلب؛ یک مَناط کلّی است که ان‌شاءالله به دستان مبارکِ معرفتی بایستی أخذ شود تا توحیدِ سالک، قوّت گیرد.]

الغرض؛
نه تنها ابعادِ اشیاء، که در عالمِ اشارات؛ هر جهتی از جهاتِ سِتّه‌ی اشیاء هم مُبَعَّد از جهاتِ دیگر است. و نیز؛ همچنین است راجع به ایّامِ هفته؛ که هر روزی از روزهایِ هفته هم فارق و فارغ از روزهایِ دیگر است. بدین معنا که؛ «شنبه» بایستی تمام شود، تا «یکشنبه» آغاز گردد. و شنبه با یکشنبه، ظاهراً هیچ نسبتی ندارد.

❂☜بنابراین؛
اگر کسی صَرفِ نظر از منظرِ «خَلقی» (یعنی؛ صَرفِ نظر از شخصِ واسطه‌ی مطلقه؏)؛ و صِرفِ منظرِ «مخلوقی»؛ به جهاتِ سِتّه وَ ایّام هفته نظر کند؛
هیچ نسبتی بینِ این جهات وُ ایّام نمی‌یابد، بلکه حتّی خودِ هر روز را هم نمی‌تواند بیابد، بدین معنا که چون فارغ از «رابطه‌ی مطلقه؏» به عالَم، نظر می‌کند؛ نسبتِ حقیقیِ یک روز به خودش را هم بالحقیقة نمی‌داند! بنابراین؛ هر چه هم که بگوید وُ حتّی لطائف بسیاری را هم که بیان کند؛ #بی‌ربط است.

🔵 «بی‌ربط» به معنای فارغ از «صِرْفُ‌الرّبط» وُ فارق وُ فارغ از «حقیقت» بودن است که در واقع - پناه بر خدا - به معنای فارق و فارغ از حضراتِ حقُّ الحقیق، یعنی؛ محمّد وُ آل محمّد (با جان ناقابلم، که آناً فَآناً فِدایِ حرف حرفِ نام مبارکشان؛ صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودن می‌باشد.

❂☜جمع‌بندی آنکه؛
اگر صَرفِ نظر از منظرِ «خَلقی» (یعنی؛ شخصِ حضرات واسطه‌ی مطلقه علیهم‌السّلام) به عالَم بنگریم؛ جهاتِ سِتّه، ایّام هفته، وَ تمام اشیاء وُ امور، اصلاً وجود نمی‌یابند، چرا که در حقیقت؛ همه‌ی جلواتِ عالمِ اشارات، أعمّ از ایّام و اشیاء و ابعاد و جهاتِ سِتّه؛ صِرفِ اعتباری هستند در مجالی که حضراتِ آل‌الله (علیهم‌السّلام) به آن‌ها بخشیده‌اند وُ به دیگر بیان؛
به اعتبارِ حضراتِ واسطه‌ی مطلقه؏ است که جلواتِ عالَمِ مخلوقات، موجود هستند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.


🔰 بررسیِ تفصیلیِ جهاتِ سِتّه

شش جهتِ اصلی در عالمِ اشارات،
عبارتند از:
أمام (روبه‌رو)
خَلف (پشت)
يمين (راست - مشرق)
یَسار (چپ - مغرب)
فوق (أعلىٰ)
تحت (أسفل)

🌑 جهاتِ سِتّه در عالَمِ ظلمت و حدود؛ بر اساس #نسبت تعریف می‌شود. بدین معنا که وقتی بیان می‌کنیم؛ «خَلْف»، بلافاصله این سؤال به ذهنِ کسی که در عالم ظلمت و حدود است، می‌رسد که؛ «خَلْفِ چه چیزی؟».
یعنی؛ اوّلاً یک شیء را لحاظ می‌کند، تا بعد؛ پشتِ آن را بتواند منظور کند.
❂☜ بنابراین در عالم ظلمت؛
خَلف، به نسبتی که با أمام (روبه‌رو) دارد، تعریف می‌شود وُ همین طور؛ یمین به نسبتی که با یسار دارد وُ قِسّْ عَلىٰ هذا ...

🌕 امّا جهاتِ سِتّه در عالَم نور؛ به قوّتِ حضراتِ وجهُ‌الله (علیهم‌السّلام) تعریف دارند. چنان که قرآن می‌فرماید:

💎«وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ
فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ
☜وَجْهُ‌الله
إِنَّ اللهَ واسِعٌ عَليمٌ»💎
✿ و مشرق و مغرب از آنِ خداوند است.
پس به هر سوئی که رو كنيد، همان جا وجهِ خداست.
📗سوره‌ی بقره، ۱۱۵

توضیح اینکه؛
اشاره به مشرق و مغرب در آیه، به این معنا نیست که مثلاً «أمام» و «خَلْف» و دیگر جهات، تحتِ مالکیّتِ اللهﷻ نمی‌باشد.
بلکه با دقّت در معنای این دو کلمه در می‌یابیم که؛
🌕 مشرق؛ محلّ طلوعِ هر شیء و أمری است.
🌑 و مغرب؛ محلِّ غروبِ هر شیء و أمری است.

❂☜بنابراین؛
ذکرِ مغرب و مشرق در آیه؛ به معنای اوّل و آخرِ هر شیء و أمری می‌باشد که به واقع؛ از قوّتِ مالکیّت وُ احاطه‌ی لُبّیِ «اللهﷻ»‌ در «وَ للهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»؛ هر شیء و أمری، به اشاره آمده و موجود گشته است.

💫 و نیز؛ از نقطه‌ی مالکیّتِ حضرتِ اللهﷻ (#الله؛ اسمی است مُستجمِعِ جمیعِ صفات کمالیه، بدین معنا که جمیعِ جهاتِ سِتّه را فرا گرفته است) می‌باشد که فعلِ مضارعِ «تُوَلُّوا» - که به معنای نَفْس وُ دوامِ چرخش است وُ بعد از آن چرخش است که «جهاتِ سِتّه»؛ انشاء می‌شود وُ مفهوم دارد -، برقرار است.

حال؛
دقّت به کلمه‌ی «جهات» بفرمائید:
☜«جهات»؛ جمعِ مؤنث از «جهة» است. و «جهة»، به واقع؛ همان «وجه» است که تاءِ آخرش عوضِ از واوِ اوّل قرار گرفته است. مانندِ کلمه‌ی «صفة» که همان «وصف» است. و یا کلمه‌ی «سعة» که همان «وسع» است.

❂☜بنابراین؛
«جهات»‌ - که جمعِ «جهة» است -؛ جلوات وُ کثرتِ نوریِ همان «وجهُ‌الله» است وُ به دیگر بیان؛ جهاتِ سِتّه، ظهورِ خودِ «وجهُ‌الله» است، که؛
«فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ ☜ وَجْهُ‌الله»

💫 آن «وجه‌ُالله»؛ که «وِجهه»ی هر شیئی است، بدین معنا که؛ هر شیئی به «وجه‌ُالله» - که وجاهَتِ حقّﷻ است -، شیء است وُ جهات دارد وُ به جامعیّتِ حقیقیِ «وجه‌ُالله» است که جاهِ حقّﷻ در شؤونِ مختلفه‌ وَ جهاتِ سِتّه، تجلّی دارد.

[بحمدالله در #ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_حقیقة_الولایة
در #کانال_معرفة_الحق
راجع به مطلب فوق، توضیحِ بیشتری ارائه شده است.
(ر.ک 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/154)]

💫آن «وجه‌الله»ی که حسبِ «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر برهان، ج۴، ص۲۹۴» فرمودنِ حضراتِ آل‌الله علیهم‌السّلام؛ شخصِ ایشان می‌باشد وُ بلکه؛ شخصیّت وُ وجاهَتِ حقیقیِ حقّﷻ؛ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام می‌باشند که به جامعیّتِ حقیقی؛ مَظهَر وُ مُظهِرِ حقّﷻ هستند وُ روزِ «جمعه»؛ بالحقیقة، یومِ ظهورِ ایشان است؛ نه اینکه صرفاً ظرفی باشد که در آن، ولیّ خدا علیه‌السّلام ظهور می‌کند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.


💫جمع‌بندی آنکه؛
❂☜عالَمِ مخلوقات - که سراسر؛ آیاتِ الهی‌، وَ جلواتِ جاهِ حضرتِ أحدﷻ در «جهاتِ ستّه» می‌باشد - به وساطتِ مطلقه وَ جامعیّتِ حقیقیِ حضراتِ «وجه‌الله» علیهم‌السّلام است که از غیب به ظهور آمده است.
وَ به دیگر بیان؛
وجودِ جمع‌الجمعیِ ایشان؏؛ فتراکِ جهاتِ سِتّه و ایّامِ هفته است وُ اگر به عالَم، از منظرِ خَلقی، و اینکه مخلوقات؛ جلواتِ حضراتِ «وجه‌الله؏» هستند، نظر شود؛ حتّی یک نقطه از آن هم به نحوِ اطلاق وُ بساطت؛ أمام و خلف و یمین و یسار و فوق و تحت است ...

🔰 و امّا فرقِ نوریِ جهاتِ ستّه با یکدیگر چیست؟

🔆 پاسخ اینکه در عالم نور؛ برعکسِ عالمِ ظلمت، «أمام» در نسبت با «خَلْف» تعریف نمی‌شود.
بلکه به قوّتِ حضراتِ «وجه‌الله؏»؛
«أمام» نفْساً أمام است (و ایضاً؛ سایر جهات)، چرا که؛ شخصِ «وجه‌الله؏»؛ نفْساً أمام است وُ أمام بودنشان؛ ظهورِ مقدّمِ مطلق بودنِ ایشان؏ است.
و همچنین است راجع به؛
خَلْف بودنشان؛ که ظهورِ متأخّرِ مطلق بودنِ ایشان؏ است.
یمین بودنشان؛ که ظهورِ یُمنِ أمنی و ایمانیِ ایشان؏ است.
یَسار بودنشان؛ که ظهورِ یُسر و آسانیِ مطلق ایشان؏ است.
فوق بودنشان؛ که ظهورِ فائق و فاعلِ مطلق بودنِ ایشان؏ است.
و تحت بودنشان؛ که ظهورِ قابلِ مطلق بودنِ ایشان؏ است.

الغرض؛ اگر شخصیّت بودنِ حضراتِ آل‌الله علیهم‌السّلام، درست تبیین و تفهیم شده باشد؛ خواهیم دانست که هر یک از جهاتِ ستّه بودنِ آل‌الله؏ صرفاً نسبت به جهت دیگر تعریف نمی‌شود، بلکه؛
این جاهِ غیبیِ حضرتِ حقّﷻ است که از اطلاق و جامعیت مقام جمع الجمعیِ حضراتِ «وجه‌ُالله»؏ تا شأن «جهة» آمده است.

❂☜بنابراین؛
هر جهتی از جهاتِ ستّه‌ی عالمِ اشارات و نسبتشان با یکدیگر را نیز به قوّتِ شخصِ حضراتِ «وجهُ‌الله؏» تعریف می‌کنیم.

بدین بیان که؛
حقیقتِ «وجهُ‌الله؏»؛ مطلقِ علی‌الإطلاق است.
بدین معنا که؛ جاهِ غیبیِ حضرتِ حقّﷻ آنچنان مطلقی است که در قیدِ غیبوبتِ نمی‌ماند. وَ تقدّم وُ تأخّر وُ أمنیّت وُ یسر وُ فائقیّت وُ قابلیّتِ وجهش به قوّتِ اطلاق؛ در «جهاتِ ستّه»ی عالمِ اشارات به ظهور می‌آید.

❂☜بنابراین؛
اینکه جهاتِ سِتّه‌ی عالمِ اشارات، با هم نسبت دارند، نیز؛ ظهورِ علی‌الإطلاقیِ «نسبةُ الرّب»، و جلوه‌ای از جلواتِ «نسبةُ الرّب» بودنِ حضراتِ «وجهُ‌الله؏» است که نسبتِ مطلق می‌باشد‌ وُ به قوّتِ اطلاقِ حضراتِ «وجهُ‌الله؏»؛ تا نسبت‌های عالمِ اشارات و محدودات، متجلّی شده است.


[اشاره‌ای مهمّ: نام دیگر سوره‌ی توحید، سوره‌ی «نسبةُ الربّ» است‌ که در بیان‌ِ نَسَبِ حقّﷻ به أحدیّتِ بدونِ کُفْو وُ صمدیّتِ «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ»یِ ربّ‌العالمینﷻ اشاره می‌کند. امّا در حدّ و ظاهرِ این اشارات، نباید ماند، چرا که حضرتِ أحدیّتﷻ آن صمدی است که به اطلاقش تا نسبتِ با وجهش (یعنی؛ حضراتِ وجه‌الله؏) ظاهر می‌شود وُ روایتِ «کُلُّ حَسَبٍ و نَسَبٍ منقطعٌ یوم القیامةِ الّا حَسَبی و نَسَبی؛ هر حسب و نسبی به روز قیامت، منقطع می‌شود الّا حسب و نسبِ من.» در کلامِ حضرتِ ختمی‌مرتبت صلّی‌اللهُ‌علیه‌وآله؛ اشاره به حقیقی بودنِ نسبِ حضرتشان؏، و بقایِ آن نسبت به بقای حقّﷻ دارد. و هر نسبتی در عالمِ اشارات، به اعتبارِ نسبتِ حقیقیِ ایشان؏ است که مجالِ ظهور دارد.]


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.