کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
321 subscribers
1.79K photos
530 videos
95 files
1.48K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
◆࿐

🔲 🖋در روایت است که می‌فرمایند:

اوّلین مصیبتی که برپا شد، به قلم وحی شد.
ای قلم بر لوح بنویس:
حسین (؏) غریبانه کشته شد.💧
قلم عرض کرد:
خداوندا! چه کسی او را می‌کشد؟
ندا آمد: یزید! که لعنت خدا بر او باد‌‌.

❂☜ پس قلم بر لوح؛ «بی اذن خداوند»، به لعن یزید جاری شد.
(『 ... وَ الْقَلَمُ جَرَى عَلَى اللَّوْحِ بِلَعْنِهِ «بِغَيْرِ إِذْنِ رَبِّهِ» )

تا چنین شد، خداوندِ عالمﷻ به قلم وحی کرد (فَأَوْحَى اللهُ تَعَالَى إِلَى الْقَلَمِ):

🔳أَنَّكَ اسْتَحْقَقْتَ الثَّنَاءَ بِهَذَا اللَّعْن🔳
تو به سبب لعن یزید، مستحقّ ثنا و مدح شدی.
📚 بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۴۴


◆⇯⇦ در حالی که مَلَکوتیان، بی اذنِ حقّﷻ حتّی ذرّه‌ای نمی‌جنبَند؛ قلم، بی اذنِ الهی به عزا (و لعن) برخاست. و خداوند، او را مدح نمود و گرامی داشت. به جهت آنکه به لعن یزید پیش از صدور امر الهی، سبقت گرفت.

🔔 اینجا وادیِ امتحانِ بزرگ است.

👁‍🗨 اگر معطّلِ اذن شدی، به همان اندازۀ «معطّل شدن»، در عزا نیامده‌ای!
🔲 که عزادارِ حقیقی؛ در تدبیر نیست. بلکه بیقرارِ مصیبت است ...

۞ در عزایِ سیّد الشّهداء (؏)؛ معطّلِ اذن و احکام و آداب نباش. و معطّلِ معطَّلین هم نباش!
در این مقام؛ هر اذنی، مضمحلّ در صاحبِ عزا گشته. و هر حکمی، به خاکِ خضوع نشسته. و هر آدابی که مانع از عزاست؛ ساقط شده.
این مقام؛ وادی بیقراری برای حضرتِ حقیقت (؏) است.

🔲 وقتی حضرت امام صادق علیه السلام عزاداری گروهی از عزاداران حضرت سید الشهدا علیه السلام را تعریف می‌فرمایند، در آخر فرمایش نورانی خود، بیانی دارند که همین اشاره برای جویای حقیقت کفایت می‌نماید:

◾️«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
جَعَلَ فِي النَّاسِ مَنْ يَفِدُ إِلَيْنَا وَ يَمْدَحُنَا وَ يَرْثِي لَنَا
👈🏻 و جَعَلَ عَدُوَّنَا مَنْ يَطْعُنُ عَلَيْهِمْ مِنْ قَرَابَتِنَا وَ غَيْرِهِمْ يَهُدُّونَهُمْ [يُهَدِّدُونَهُمْ‏] وَ يُقَبِّحُونَ مَا يَصْنَعُونَ.»
◾️
حمد و سپاس خدائى را كه در ميانِ مردم؛
كسانى را گذارده كه به طرف ما كوچ و سفر كرده، و مدح و مراثىِ ما را مى‌‏گويند.
و در مقابل؛ دشمنِ ما را كسانى قرار داده كه افرادی را که نزدیکانِ ما هستند (#عزاداران ؛ «قرابتنا» خوانده شدند) مورد طعن قرار مى‌‏دهند و ايشان را هلاک كرده و كار و عملشان (یعنی عزاداریشان) را زشت و قبیح می‌پندارند.

📚 كامل الزيارات؛ الباب الثامن و المائة نوادر الزيارات‌‏، ص۳۲۶


◆⇯⇦ پس؛ به طعنه‌های مقصّرین گوش مده! اینان دانسته یا ندانسته؛ یا دشمنِ آل الله(ع) هستند یا در میدانِ دشمنان، قدم برمی‌دارند!

هر چه هنر داری و نداری پیاده کن. که «اذن» هم عزادار حسین (؏) است. و در عزایِ مصیبت اعظم، در بیقراری و لا تعیّنی است.


🔲 النّهایة؛
«یوم الطّفوف» ظهورِ حقیقتِ بسیطۀ حضرت حقّﷻ است که جامعِ سرِّ الهی و حقیقتِ ذات باری است (جلّ جلاله).
مقالاتی که در بیانِ لطائفِ جامعُ الاسرارْ بودنِ این حقیقتِ واحده روزی شد، با عنوانِ «یوم الطّفوف؛ مجمع حیرانی» به قلم تحریر در آمده است.
و به لطف حقّﷻ آن مقداری که روزی این جمع، و در پاسخ به «رغبتِ خوانندگان» و «پیگیری آن‌ها»ست، ارسال می‌گردد.

ان شاء الله که به نظر حضرتِ نافذ البصیرة، ساقیِ معرفت، آقا ابا الفضل العباس (علیه السلام)، این جاریِ قلمی که عنایت فرموده‌اند، بابِ حیرانی و بیقراری را، بر محبّین‌شان بگشاید تا بیش از پیش در اظهارِ عبودیّت، و نوکریِ آستان مُلوکانۀ الوهیّتِ حضرتِ مقصود، شاهدِ مشهود، آقا ابا عبد الله الحسین (علیه السّلام)، جانْ تقدیم کنند.








یا سیّدیَ العشق! أغِثْني بِـبَلائِک
یا غـايـةَ مَثـوایْ! اَرِحْني بِلـِقائک
یا حضرت ساقی! دو سه ساغر نگهم دار
الفاني فــي حُبِّکَ حَیٌّ بـِبـَقائِک
(شاعر: #مهدی_فاتح)


🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


◆࿐
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔳

🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند:

🔅〖خُلِقَ شِيعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ نُورِنَا〗🔅
شیعیان ما از شعاع نور ما خلق شدند
📚 بحار الأنوار ، ج ۲۵، ص۲۱

🔰 و سیّد الکونین و خاتم الانبیاء و المرسلین حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔅〖 یا علی! ... شِيعَتُكَ خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِينَتِنَا وَ مَنْ أَحَبَّهُمْ فَقَدْ أَحَبَّنَا وَ مَنْ أَبْغَضَهُمْ فَقَدْ أَبْغَضَنَا وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَانَا وَ مَنْ رَدَّهُمْ فَقَدْ رَدَّنَا يَا عَلِيُّ إِنَّ شِيعَتَكَ مَغْفُورٌ لَهُمْ عَلَى مَا كَانَ مِنْهُمْ مِنْ ذُنُوبٍ وَ عُيُوبٍ...〗🔅

یا علی! شیعیانت از اضافۀ گِل ما خلق شدند و کسی که ایشان را دوست بدارد، به تحقیق ما را دوست داشته و کسی که بغض ایشان را داشته باشد، به تحقیق بغض ما را داشته و کسی که دشمنی با ایشان کند، به تحقیق با ما دشمنی کرده و کسی که آنها را رد کند، به تحقیق ما را رد کرده. یا علی! به درستی که شیعیان تو برای آنچه از گناه و عیب برایشان بوده، بخشیده شده‌اند.
📚 ارشاد القلوب، ج ۲، ص۴۲۳

🔰 و در بیان دیگر می‌فرمایند:

🔅〖 فإِنَّ مَوَالِيَنَا وَ شِيعَتَنَا مِنَّا 〗🔅
یعنی دوستداران ما و شیعیان ما از ما هستند.
📚 التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص ۷۹


🔰 تا جایی که معنای ناصبی را اینگونه فرمودند:

●〖 ليْسَ النَّاصِبُ مَنْ نَصَبَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لِأَنَّكَ لَمْ تَجِدْ رَجُلًا يَقُولُ أَنَا النَّاصِبُ [أُبْغِضُ] مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ لَكِنَّ النَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَكُمْ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّكُمْ تَتَوَالَوْنَا وَ أَنَّكُمْ مِنْ شِيعَتِنَا〗●

ناصبى آن نيست كه دشمن ما اهل بيت باشد، زيرا كسى را پيدا نمى‌كنى كه بگويد: من به محمّد و آل محمد (ص) دشمنى مى‌ورزم، بلكه ناصبى كسى است كه با شما (شيعيان و دوستان ما) دشمنى مى‌ورزد، و به خاطر آنكه مى‌داند كه شما پيروان و دوستداران ما هستيد، با شما دشمنى مى‌كند.
📚 ثواب الأعمال، ص ۲۰۷


👁‍🗨 پس به شیعه و محبّ آل الله (ع) مستقل از حضرات (ع) نبایستی نظر کرد!
شیعه در «شیعه بودن»؛ شعاع نور حضرات (ع) است.

👈 همۀ این مطالب مقدمۀ مطلب مهم دیگری است که در سخن بعد ان شاء الله خواهیم خواند.






"اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يَصْعَدُ أَوَّلُهُ وَ لاَ يَنْفَدُ آخِرُهُ"
(📜 دعای عشرات)




#یوم_الطفوف_سخن_اول
🏴🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🦋



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔳

▪️امام را در درون خودت بیاب.
حضرت سیدالشهدا (ع) یک شخص در تاریخ نبودند که در بُرهه‌ای از زمان آمده و شهید شده و پایان یافته باشند و در حالِ حاضر خبری از آن شهادت به ما رسیده باشد!
هرگز چنین نیست.

🌑 عاشوراء، حقیقت است نه تاریخ!
و بلکه ؛ حقیقة الحقائق است و جانِ تمامِ عالَم است. و از آن حقیقت تا تاریخ آمده و جانِ تاریخ و راسِم آن است.

🌑 کربلاء، حقیقت است، نه مختصات زمینی!
و از آن حقیقت، تا مختصات زمینی آمده.

▪️این ها به اشاره عرض شد.
ان شاءالله نوش جان کردی تا ادامه دهیم..؟

▪️"درک" را یافتیم که حضور درک شده است در جانِ درک کننده.
● اما ظـــهـــــور مصیبت برای آن کسی که درکی از این مصیبت دارد، جز حزن و ماتم و عزا چیز دیگری نیست.

● کسی که درکی از آن مصیبت در وجودش نباشد، اصلاً تغییری نخواهد کرد و متأثر نخواهد شد.

● واحد مصیبت امام حسین (علیه السلام) در هر کسی، تمام حزن این شخص است. یعنی به اندازه‌ای که از مصیبت امام حسین (علیه السلام) در وجود شخص باشد، به همان اندازه مصیبت را درک کرده است و به همان اندازه محزون بوده و در عزای آن حقیقت است.

● اما تمام این حزن، مخصوص خود حضرات آل الله (ع) است و از این جهت، فقط خود ایشان هستند که بکاء داشته در عزایند. بقیۀ عالم هر چند گریه کرده و عزاداری نمایند، بلکه اگر خودشان را در این مصیبت بکُــشند، در «تباکی» برای حضرت سید الشهداء (علیه السلام) هستند.

● و این تباکی، سراسر ارزش است.
و این تباکی، تماماً شرافت است.

▪️تمام درک مصیبت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) را آن والا مقامْ و عالی کلامْ یعنی سیّد الکونین حضرت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم دارند که می‌فرماید:

🌕『 حسین مِنــّـی و انا مِن حسین (علیه السلام)』 🌕


حضرات آل الله (ع) که نور واحد و شخصِ حقیقی هستند (کلّهم نورٌ واحد)، درکِ مطلق و مطلقِ درکِ مصیبتِ اعظم، یعنی مصیبت حضرت سیّد الشهدا (ع) را می‌نمایند.
و سایرین؛ از حضرات (ع)، و به صِرف الربط بودنِ به ایشان، مُدرِک این مصیبتند.





با زبان «زینــــبــــی»، شه آنچه گفت
با حسینی گوش، زینب می‌شــنفت
با حسینی لب، هر آنــــچه گفت راز
شه به‌ گـــــوشِ زینبــــی بشنید باز
بــا زبــان دیگــــر ایـــــن آواز نیست
گـوش دیگر محــــرم ایــــن راز نیست

(📚 گنجینۀ اسرار - عمان سامانی)





#یوم_الطفوف_سخن_دوم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
◼️

⚠️ تذکر مهمّ :

حضرت سیدالشهداء (ع) شناخته نشدند که گاهی در ظاهرِ روشنفکری، و در کمالِ بی‌معرفتی عدّه‌ای جملاتی رها می‌کنند که مثلاً :

● "چقدر گریــه؟!! هدفِ امام حسین (ع) را پیدا کن!
● محرم و صفر زمانِ باليدن است نه ناليدن!
● تمرينِ خوب نگريستن است نه خوب گريستن!
● اول شعور حسينی، بعد شور حسينی!
● و قِس عَلیٰ هذا ...!


اینها، کلماتِ آذین بسته شده است!
ظاهری زیبنده که چون «قرآنِ بر سر نیزه» آمده، تا مولایِ حقیقت را [به خیالِ واهیِ خود] خانه‌نشین کند!

(البته عرض کنم که گاهی گویندۀ این کلمات، خودش نمی‌داند کجا رفته و چه می‌گوید)


🔰 این کلمات، همان است که اوّلْ مظلوم، حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از آنها پرده برداشتند و فرمودند:

🔹《 كَلِمَةُ حَــــــقٍ يُرَادُ بِهَا بَاطِــــــل》🔹
گفتار حقّى است كه به آن باطلى اراده شده .
(📚 نهج البلاغه)




پناه بر خدا می‌بریم از این بی معرفتی‌ها .
بیشتر هم نمی‌گویم که برای عاشقانِ ابا عبد الله الحسین (ع) مطلب روشن است.










#یوم_الطفوف_سخن_سوم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

▪️خداوند، در نهایت حبِّ به خویشتن است.
و تامّیت و تمامیّت این حبّ، که محبّ و محبوب را یکجا فراگرفته است در «حبیب» بودنِ آل الله (ع) می‌باشد (حبیب؛ صفت مشبهه است و فاعل و مفعول را فراگرفته). که 🔻التَّامِّينَ فِي مَحَبَّةِ اللَّه‏🔺 (📚جامعۀ کبیره) وصفِ تمامیّت حبّ الله بودنِ آل الله (ع) است.

🔳 حبّ الله ؛ نقطۀ کُشته شدنِ «خود برایِ خود» خداوند است.
که ظهور آن، به «قتیل الله» یعنی ؛ کافی الشهادة، سیّد الشاهد و المشهود، سرّ المحبّ و المحبوب، حقیقة العبد و المعبود، حضرت ابا عبد الله، حسین بن علی علیهما السلام است.

این است که خودش برای خودش از محبّت کشته شده، که این کشته شدن، کشته شدن حضرت سیّد الشهدا (علیه السلام) است که:

🔆ای حسین (ع)! من تو را کشته می‌خواهم ببینم، زیرا شدّت حبّ من به خودم در توست و به توست و در ظهورِ توست که "قتیل"ِ خودم هستی . من، کشته شدن خودم برای خودم را در تو می‌بینم. و به تو، از عالَم غیب تا عالَم شهود آنرا ظاهر می‌کنم.🔆


⚠️ تذکّر مهمّ :
مطلب معرفتی فوق هیچ چیزی از ملعونیّت قاتلین سیّد الشهدا (ع) کم نمی‌کند.
یک وقت خدای نکرده عارفِ صوری نشویم و از بیزاری دشمنان آل الله (ع) دست نَشوییم که امتحان همین جاست!
ملعونیّت دشمنان خدا و مخلّد در نار بودنشان دقیقاً در همین ظرائف مطرح است. منتها موضوع این مقاله نیست. و ان شاء الله در مقالات جداگانه‌ای به وقتِ خاصّ خویش ارائه میشود.
همه چیز در جای خودش قرار دارد و بحث قضای الهی را در جای خودش باید عنوان کرد و اشکالات به لطف و مرحمت خدا همه پاسخ دارد.


▪️پس به حضرت سید الشهدا (ع) که می‌فرمایند: "اخْرُجْ" یعنی خارج شو.
این امر، ظهور خارج شدنِ حضرت حقّ از ذات غیب الغیوبیِ حبّی است، به شهود و ظهورِ و تجلّیِ حُـبّی .
پس آن "خارج شدن حقیقت" در این خارج شدن، ظاهر میگردد.

▪️و اگر در بعضی از مقاتل نوشته شده است: 〖اخْرُجْ إلی العراق〗باز گرفتار جغرافیای زمینی نشویم! مطلب فراتر از این پائین ماندن هاست!
▪️تمام سرزمین‌هایی که حضرت سیدالشهدا (ع) از مکّه تا عراق و کرب و بلا طی فرمودند، خود این سرزمینها و اسمشان و عمل و فعلی که حضرت و یارانشان در آنجا انجام دادند، اسرار دارد.
آن حقیقت است که بر روی زمین، ظاهر شده است و آن سرّ، این سرزمینها و نامها را آورده است و با سرّ الله، تا ذره ذرهٔ مکانها و زمانها و اعمال باید آمد.
🍃 آن حقیقتِ «عِرقِ» وجود چون ظهور کند، ظهورِ آن به سرزمینی در «عِراق» به نام "کرب و بلا" است.










جز در طریق عشق ندیدم که هیچ وقت
مقتـــول با ارادت قاتـــل یکــی شود
«زین لا و لم به عالـم توحیـد ، راه، تو
وقتی بَری، که سامِع و قائل یکی شود»
(اوحدی مراغه‌ای)



#یوم_الطفوف_سخن_چهارم
🖊️🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

♻️ جمع بندی:

ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) می‌خوانیم:

🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آل‌الله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).

(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص: ۱۱۶)


💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوه‌گری می‌کند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبه‌ای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.

این مهمّ ، رشحه‌ای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را می‌خورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).


🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که می‌فرمایند:

💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)

•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج‏۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) می‌فرمایند:

🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆

الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...

🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)


اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.


⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر می‌باشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّ‌اند.

✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :

◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆

می‌خواهند نور خدا را با دهان‌های خود خاموش كنند،
امّا خدا كامل‌‏كنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)


الا لعنة الله عَلَی الظالمین.





ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنی‌هاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست

(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)






#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.

💧 سقّای مقام جمع الجمعِ «حیات» 🫧


🌿🦋 احسان الله نیلفروش زاده

🌐
https://www.instagram.com/p/CMiRFMvpSZH/?igshid=e830phk44cwf

•┈•اا✾•༺ 🌕 ༻•✾اا•┈•

حیاتِ هر شیئی از #آب است(🔻﴿و جعلنا من #الماء کلّ شیء حیّ🔺؛أنبیاء؏ ۳۹).

همه، به نوشیدن آب، #حیات دارند،
امّا ولیّ خدا؏، به آب نوشیدنش، حیاتِ به آب می‎بخشد.
آنان، دَلْو در چاه می‎اندازند؛ حیات را از آب می‌‏کشند تا زنده بمانند،
امّا...
او(؏)، به دَلوی که در چاه می‌اندازد؛ حیات را به آب می‌کِشد، تا آب را زنده نماید.


🌊 #فرات - که شیعۀ امیرالمؤمنین(؏) می‌باشد(📚كامل الزيارات،ص۴۹)-؛ مبدأ تمام آبهای عالَم است که فرمودند؏؛ «ماء الفرات؛ أوّل ماء قدّس الله؛📚وسائل الشيعة،ج‏۱۴،ص۵۱۶».

°࿔
💠 #علقمه؛ به حسب ظاهر، نهری است که از فرات منشعب است و در حقیقت؛
مقامِ جمع الجمعِ فراتِ باطن، و تمام آب‌های ظاهر است.
به عبارتی؛
#علقمه؛ عُلقۀ حقیقی و نقطۀ وصالِ خلوَت و جلوَتِ ماءِ حیات است.
و به این ترتیب؛
▣⇦ آبشخورِ حیاتِ تمام #موجودات، از علقمه است.

𑁍ܓ
🌊 امّا حیاتِ علقمه از کجاست؟

از آن والا مقامی که تمامِ فضائل را، پدر است.
آن رشیدْ قامتِ قمرْ صورت،
که به ندیدن و نفیِ خویش،
به شوقِ وصالِ علقمه پاسخ گفته، بسویِ آن رفته،
دست به زیر «آب‌هایِ تشنه به ید او»، برده؛
و بر رویِ بسترِ دستان مبارکش،
علقمه را حیات داده و پرورانده، و فرات و خلوَتِ آبها را انشاء کرده،
آنگاه؛
بذل جاه نموده،
آن «آبِ حیات یافته» را بر رویِ جاریِ آبها ریخته؛
تا دستانِ حیاتبخشِ مبارکش، در این جریان، محییِ آبِ حیاتِ موجودات شود وُ
خلوَتِ فرات، به جلوَتِ آبهای عالَم، ممدود گردد وُ قرار یابد.
♡••࿐
🍃اوست...
که محیی مقام جمع الجمعِ ماء حیات است.

حضرت اباالفضل العباس(؏)...
او که سقّای کربلایِ حقیقت است.
او که علقمه، به دستانِ حیات‌بخش او؛ حیاتِ فراتِ خلوَت و آبهای جلوَت است.

🔆الحقّ...
که جز به ظهورِ حضرت «#اباصالح»المهدی (روحی فداه)، عالمیان از مقام «#عباس»بن علی(؏)، خبری نخواهند یافت و اسرارِ علقمه نیز بر آنها مکشوف نمی‌شود.
این است که علقمه؛ مقام حضرت «اباصالح»(عج) است تا به وحدت این حقیقت که ابجدِ نامِ «عبّاس»(؏) و «اباصالح»(عج)﴿۱۳۳﴾ یکیست، ارادتِ حضرتِ جمع الجمع(عج) به سقّای حضرتش(عج) «در مقام نورانیّت»، بر اهل نظر، روشن گردد.


🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


◦•●◉✿هو الساقی✿◉●•◦

🆔 t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
🆔 t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil


🍃
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

👁‍🗨 اما چشم که به بیان قرآن "عَینَین" است، حضرت رسول اکرم(ص) می‌باشند که شاهد بر ولایت (یعنی مولی علی؏) و مبلّغ آن هستند که قرآن می‌فرماید :

🔻【مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى (۱۱) أَ فَتُمَارُونَهُ عَلىَ مَا يَرَى (۱۲) وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى (۱۳) ... مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى (۱۷) لَقَدْ رَأَى مِنْ ءَايَاتِ رَبِّهِ الْكُبرَى (۱۸)】🔺
۱۱. قلب [پاكِ حضرت محمد -ص-] آن را كه ديد دروغ نگفت.
۱۲. آيا در آنچه مى‌بيند با او مجادله مى‌كنيد؟
۱۳. و همانا در يک نزول ديگر هم او را ديده است.
...
۱۷. چشم [پيامبر اکرم -ص-] خطا نرفت و از حدّ نگذشت [آنچه ديد واقعيت بود].
۱۸. به راستى كه آيات اکبر پروردگارش را بديد.

🔰حضرت مولی امیر المؤمنین(ع) می‌فرمایند:
🔶 『 ما لله عز و جلّ آية هي أكبرُ مِنّي』🔶
خداوند آیه‌ای بزرگتر از من ندارد.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۵، ص: ۱۵۸)


🍃 به لطف خدا بیان شد؛
هر عضو ولیّ خدا، تمام ولیّ خداست. لَب‌های ولیّ خدا، تمام ولیّ خداست. و از این جهت است که کوچکترین جسارتی بر یک تار مویِ ولیّ خدا (ع)، تمام جسارتِ بر اوست و دقیقا جسارت به خودِ خدای تعالی است.

پس ان شا الله آمدیم در این معنا که لَبِ امام (ع)، لُبِّ خداوندیِ خداست.


🔷 لبِ کمْ تحرّک؛ لب بالایی است که در عُلوّ باطن است و چون در خلوَت محسوب می‌شود، تحرّک ندارد. که آن، صفات جلال حضرت حقّ است که در ثبوت خویش به صفات جمال ظاهرمی‌شود.

🔶لب پُرْ تحرّک؛ لبِ پائینی است که در دُنوّ ظاهر است و چون در جلوت محسوب می‌شود، تحرّک دارد. که آن، صفات جمال حضرت حقّ است که به تحرّک و جلوه‌اش، جلال را به جمال می‌کشاند.
لب متحرّک؛ مقامِ شهودِ جلال است در صفحۀ جمال.

🔘 هر عضو حضرت سیّدالشهدا(ع) تمامیّتِ ایشان است.
چشمِ او، چشم خداست و تمامیّت سیّد الشهدا (ع) است که شاهد بر خود ایشان است.


صفات جلال و جمال در نمودِ لبها، شروع به تکان خوردن کرد و آیَتِ کبرای الهی، ولایت مطلقۀ حقّ، حضرت امیرالمومنین(ع)، در دهان مبارک حضرت سیّدالشهدا(ع) در جلوۀ زبان ، دَم از خودْ زد و قرآن ناطق، بر سَریرِ نیزه، و در مجلسِ غربت، خود را تلاوت نمود.

🍃 چه کسی را یارای خواندن روضۀ لب و دهان و چوبِ خیزران است؟!
زبانها از بیانش بریده است و بریده باد.
گوش‌ها از شنیدن، و دستان از نگاشتن، بی‌جان است و بی‌جان باد!
مگر به عنایتی، چون بخواهند که آن حقیقت ظاهر شود، پرده کنار روَد و ، رشحه‌ای جاری گردد.


⬛️ به لب‌های دُردانۀ خدا که جسارت شد؛
به صفات جلال و جمال خدا جسارت شد.
که به تمامیّت ولیّ خدا جسارت شد.
قسم به خدا، قسم به زبان و لب‌های خدا، که؛ بدونِ طفره، بلکه عیناً و شخصاً و تماماً؛
به ذات خداوند جسارت شد. ⬛️



ألا لعنة الله عَلَی القوم الظالمین
و سَيعلمُ الَّذينَ ظلموا أيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلبُون‏.










راز دل ديـــوانــــه بـــــه هشــيـــار مگوييد
اســــرار لـــب يــــار بـــــه اغــيـــار مگوييد
از بيــخبـــران راه خــــرابـــــات مپرسيــــد
با دل سيَـهــان قـــصّــــۀ دلــــــدار مگوييد
بـويـی اگـر از گــوشــۀ ميـخــانــه شنيديد
اي اهــل نـظـــــر! بــر ســـر بــــازار مگوييد
رازی كــه خــــدا بر ســر پيمــانه نهادست
از مست بپرسيــد و بــــه هشيــار مگوييد
چون نيست در عالم سخنی جز سخن يار
مـــا را سخنــی جـز سـخــن يــــار مگوييد



#یوم_الطفوف_سخن_ششم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
◼️

🔔 پس بدانیم :

هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!

همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!



🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را می‌فرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلام‌هایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) می‌باشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻مُوَافَقَةً لِدَمِهِ‏ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا می‌خوانیم:

🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي‏ ؏ 〗🔹


و خدایا از تو می‌خواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت می‌کنم.

(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)

(فتأمّلْ جدّاً!)

هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:

🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا می‌کنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۵۷۷)

و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :

🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)












🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)

إن شاء الله الکریم الوهّاب.






#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
◼️

▪️اسم، مسمّی را نشان می‌دهد.
حضرت سید الشهدا(ع) به خودِ حرّ(ع) که اسمَش برایِ خودش معلوم است می‌فرمایند؛"أنـتَ الحـرّ".
و نه به این معنا که دیگران هم آزادند و تو نیز آزادی[و مثلاً برو خوش باش!].

🔳"الحرّ" اسمِ عادّی نیست! بلکه وصفِ اوست که اسمِ اوست.

♦️"الحرّ" در اینجا وصف است. و الف و لامِ آن، الف و لامِ جنس است، یعنی تمامِ حریّت و آزادگی در این "أنت" است.
و بلکه الف و لامِ معرفه،و بیان کنندۀ شخصِ آزادگی است.

مسمّای حُریّت (یعنی حضرت سیّد الشهدا(ع)، به جلوۀ حضرتِ حرّ(ع)، پرده از حقیقتِ حرّیّتِ خویش برداشته و صفتِ حرّیّتِ مطلقه را به شخصِ شخیص و سردارِ سربلند و آزادِ خویش، یعنی حضرت حرّ متجلّی ساخته.
تمامِ اطلاق و آزادگیِ حقّ تعالی، یعنی حضرت سیّد الشهدا (ع)، در〖 أنْتَ «الْحُـرُّ»〗به جلوه در آمده.


🔸امّا...
اگر حضرت حرّ(ع)، جلوۀ حُرّیت و آزادگی حضرت اباعبدالله(ع) در عالم اشارات هستند،این چه آزاد بودنی است که مانع خودش می‌شود؟!

🔹 پاسخ :
او مانع خودش نمی‌شود بلکه مانع خودش در «بازگشت» می‌شود!

🔸بازگشت به کجا؟!
🔹ذاتِ غیب الغیوبی(«کنز مخفی») که مطلقِ حقیقی، پس در خلوَتِ حدّی نمی‌ماند و ظاهر می‌شود. برای این «ظهور»(از لا اشاره بودن به سمت اشارات خارج شدن)، به بیانِ خود به خود خطاب می‌نماید:

🔻〖يا حُسَيْنُ (ع)! اخْــرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً 〗🔺
اى حسين! خارج شو، همانا خداوند خواسته است تو را كشته ببيند.
(📚 اللهوف،ص۶۵)

🔸آیا این خارج شدن را برگشتی هست؟!

🔹برای او "نشد" معنا ندارد. ولی این خروج، وجود، و بلکه وجوبِ اوست.
او وجودِ فوقِ تمام است که در تجلّیش تامّ و تمام است. که چون به میدان تجلّیِ حبّ و عشق آمد، تمامْ قدْ ظهور می‌کند که «هو ... الظاهر؛ حدید۳».

▪️حضرت حرّ(ع)، حریّت حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در عالم اشارات هستند.
حریّت و اطلاقی که ذاتِ لااشاره را از خلوَتِ لا اشاره تا جلوَت اشاره، متجلّی می‌کند.

🔆 کربلا، تجلیگاهِ حقیقتِ حضرتِ حقّ، یعنی حضرات آل الله(ع) است.
آن هنگامه که وجودِ مطلق و تمامْ آزادیِ حضرت حقّ -یعنی ابا عبد الله(ع)-، قصدِ خروج از خفایِ لا اشارۀ «کَنز مخفی» بودن را کرده تا متجلّی شود ("اخرج إلی العراق")، به اطلاق و «آزادیِ» خویش، مانعِ خودش از بازگشت و «تجلّی نکردن» می‌شود تا مبادا تماماً تجلّی نکند (این وجوبِ ذاتیِ اوست) و خویشتن را به کربلا -که «بَطحاء مِن الجنة» (جنّت؛ مقامِ خفایِ عوالِم وجود) است- می‌آورد.


🔰 تحلیلِ مختصر بعد از علمِ به اینکه حضرتِ حرّ(ع) جلوۀ حضرت سیّدالشهدا(ع) هستند؛

❖حضرت سیّد الشهدا(ع)»» مقامِ خلوَت هستند که میل به وحدت، جانِ ایشان است و بایستی برای به کثرت آمدن صبر نمایند.
❖حضرت حرّ (ع)»» مقامِ آزادی و اطلاقِ حقیقیِ حضرت سیّد الشهدا(ع) که خلوَت را به جلوَت می‌کشاند و مانع از بازگشت خودیّتِ خود می‌شود.


این است که؛
👈🏻 تنها آن یارِ حضرت سیّدالشهدا(ع)، مانع از «تجلّی نکردن» و «بازگشت از جلوۀ اطلاق» می‌تواند بشود که تمامْ حرّیّت خودِ حضرت(ع) باشد (یعنی اطلاقِ حقیقیِ او).


🔰 ضمائم مهمّ:

🔸 مقام اطلاق هر موقع شهید شود، اوّلْ شهید است.
پس مسئله تاریخی نیست که چه موقع حضرت حرّ(ع) شهید شدند که صِرفاً تاریخی مسئله را بررسی کنیم.
مقام اطلاق هر موقع شهید شود، بخاطر اطلاق که اوّلِ حقیقی است، اوّلین شهید است.
بنابراین؛ درخواست حضرت حرّ(ع) از حضرت سیّد الشهدا (ع) برای زودتر به میدان رفتن، تجلّی و ترسیمِ حقیقت است. تا اطلاق به شهادت نرسد، سایر حروف اسم اعظم به میدانِ شهادت نمی‌آیند.

🔸 مضجعِ مقامِ اطلاق:
اگر حرّیّت مطلق را شناختیم، خواهیم یافت که چرا استثنائاً مضجعِ مقدّس حضرت حرّ(ع) خارج از شش فرسخ زمینی است که حضرت سیّد الشهدا(ع) در کربلا و برای مضجعِ مطهّر خود و شهدایِ کربلا خریداری فرمودند.
حضرت(ع) به مضجَعِ حرّ(ع)،سعۀ کربلا را از نقطۀ تعیّنِ و مختصاتِ زمینی، به لاتعیّنِ حقیقت، متصّل فرمودند. تا قداستِ کربلائی که به حسبِ ظاهر، زمینش شش فرسخ در شش فرسخ خریداری شده، تا بی‌انتهایی لااشاره گسترده شود که از کربلا بودنِ حقیقت، "کلّ ارض کربلا" عالَم را بگیرد.

👁‍🗨 زیارتِ حضرت حرّ(ع) در بیرون از تعیّن و مختصات سرزمینِ کربلا، زیارت کردنِ حضرت سیّد الشهدا(ع) در حقیقتِ «اطلاق کربلا» است.

♻️ آنانکه بالخصوص حضرت حرّ(ع) را زائرند،زائرِ حقیقتِ حریّت و اطلاقِ حضرت حقّ در لاتعیّنِ معنا می‌باشند.

الهی!
به حَریرِ نگاهِ حضرت حرّ(ع)، عالمیان،«اَحرار»شوند.
(احرار؛ خواصّ عباد هستند؛📚الکافی،ج‏۲ص۸۴)


له الحمد.




#حضرت_آزادگی
#یوم_الطفوف_سخن_هشتم
🏴🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
◼️

☀️ حضرت سیّد الشهداء (علیه السلام) تیر سه شعبهٔ سمّی که به قلب مبارکشان اصابت کرده بود را از پشت بیرون کشیدند و خون مثل ناودان از بدن حضرت(ع) جاری می‌شد (أَخْرَجَهُ مِنَ وَرَاءِ ظَهْرِهِ فَانْبَعَثَ الدَّمِ کَالْمِیزَابِ). پس دست خود را از خون مطهّر جاری شدهٔ خود، پُر ساختند و به صورت و محاسن شریف خود را به آن خصاب نمودند و فرمودند:

❣️«أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِی»🩸
من به خون خودم خصاب شدم...💧

هر اشاره‌ای از حضرات آل‌الله (ع)؛ سرّ الاسرار حقّ تعالی است و هر حرکتی از حضرات (ع)، حقیقة الحقائق حضرتِ باری (جلّ جلاله) است. پس به اختصار بیان می‌شود:

❖ خون؛ باطن است و مقام جلال.
❖ محاسن؛ ظاهر است و مقام جمال.

⇦ خونِ حضرت(ع)، جلال خداست. محاسنِ حضرت (ع)، جمال خداست. و جلال و جمال الهی؛ جلواتِ آل الله علیهم السلام است پس؛
❣️«أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِی»🩸

و آخرین لحظات است و وقتِ ظهورِ مقامِ جمع الجمعی ولیّ الله (ع)، در عشرۀ کاملۀ #عاشورا. پس؛
👈🏻 با کشیدن خون مطهّر به محاسن مبارک؛ جلال و جمال در نقطۀ "وجه الله"یِ حضرتشان به ظهور کشیده شده و مقامِ جمع الجمعیِ حضرات آل‌الله (ع) - که خلوَت و جلوَتِ حضرت حقّﷻ را، به عینِ شخصیْ جامع است -؛ به منصۀ ظهور آمد.
(فتأمّل!)

حضرت سیّد الشهدا (ع) بعد از خضاب کردن جمال، با سرخیِ جلال، فرمودند:

🔴 『 هكذَا أَكُونُ حَتَّى أَلْقَى جَدِّي رَسُولَ اللهِ وَ أنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِي وَ أقُولُ:
👈 يا رَسُولَ
اللهِ ! قَتَلَنِي «فُــلَانٌ وَ فُـــلَانٌ»』 🔴

این گونه می‌مانم تا جدّم رسول خدا را ملاقات کنم در حالی که به خون خود خضاب کرده‌ام و خواهم گفت:
ای رسول خدا، فلانی و فلانی (ابابکر و عمر ملعون) مرا کشتند.

(📚 بحار الأنوار، ج ۴۵، ص۵۳)


🔻 اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَ الثَّالِثَ و الرَّابِعَ ...』🔺
(📜 بخشی از زیارت عاشورا)


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍂 مرحوم آیت الله شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی (کمپانی) در الأنوار القُدسیه صفحۀ ۹۹ این گونه سروده است:

◆ وَ ما رَمّاهُ إذ رَمّاهُ حرملة ◇
◆ و إنّما رَمّاهُ مِن مَهدٍ لَه ◇
[تيري كه حرمله به گلوی علي اصغر (علیه السلام) زد ،حرمله نزَد، بلكه آن تير؛ تيری است كه از جانب مصدرِ آن (یعنی؛ سقیفه) پرتاب شد.]

◆ سَهمٌ أَتی مِن جانبِ السّقیفه
◆ و قَوسُهُ عَلی یدِ الخلیفه (لعنة الله علیه)🔥
[تیری از سوی سقیفه آمد که کمانش به دست خلیفه (لعنة الله علیه) بود]

◆ و ما اصابَ سَهمُهُ نَحرَ الصّبی◇
◆ بل کَبِدَ الدّین و مَهجةَ النّبی (ص) ◇
[تیر او نَه بر گلوی کودک، بلکه بر دل دین و قلب پیامبر (ص) نشست]


🔻『 اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ
اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنِ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ و تابعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً.』
🔺

(📜 بخشی دیگری از زیارت عاشورا)








#یوم_الطفوف_سخن_دهم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴


‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.


♦️•◄ 🌤حضرت علی أوسط امام سجّاد علیه السلام؛
که به «امام» بودن؛ صاحب مقامِ جمع الجمع و وسطیّتِ حقیقی و مطلق هستند؛ مقامِ جمع الجمعِ اسم مبارکِ 《علی》 می‌باشند.
مقامِ امامت همان است که در روایات؛
امامت به؛

✿『الْأُمَّةُ الْوَسَطُ؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص191』✿
✿『الطَّرِيقَةَ الْوُسْطَى؛ 📚مصباح المتهجد، ج‏1، ص413』✿
✿『النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏34، ص341』✿

و تعابیری مشابه آن که وسطیّتِ حقیقی در آن مطرح است؛ خوانده شده است.

⏎ از این رو؛
حضرت امام سجّاد علیه السلام، در کربلای مُعَلّی؛

◨ نه در حدّ و تعیّنِ شهادتِ خلوَت، ظاهر می‌شوند که مانند حضرت علی اصغر علیه السلام به ضربه‌ای از سوی دشمنِ لعین شهادت را به منصۀ ظهور برسانند
◧ و نه در حدّ و تعیّنِ شهادتِ جلوَت ظاهر می‌شوند که مانند حضرت علی اکبر علیه السلام با پیکاری و قتالی تمام در کربلا مشهوداً شهادت را به منصۀ ظهور برسانند و پیکر مبارکشان «إرباً إرباً» شود.
◾️بلکه به «شدّتِ بیماری» که تا مرزِ شهادت رسیده به طوری که حتّی دشمن لعین و خبیث هم به ظاهر او را خالی از حیات فرض کرده و به ظاهر، شمشیرِ کین بر او نکشیده؛ 👈🏻 شهادتِ خلوَت و جلوَت را فراگرفته‌اند.
و در عین اینکه در خصوصِ ائمه اطهار (ع) که مقامِ جمع الجمع و وسطیّت حقیقی و مطلق هستند آمده است؛
مَا مِنَّا إلّا مَقْتُولٌ أوْ مَسْمُوم‏؛ از ما [آل الله ع] نیست إلّا اینکه مقتول یا مسموم است؛ 📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۷، ص۲۱۷』
جلوۀ شهیدِ مطلق بودنِ اسمِ 《علی》 و مقامِ جمع الجمعی این شهادت را، آن طور به مَنَصۀ ظهور رساندند تا معلوم شود:

『أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوت‏』
من زنده‌ای هستم که نمی‌میرم.

『إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُتْ وَ غَائِبَنَا لَمْ يَغِبْ وَ إِنَّ قَتْلَانَا لَنْ يُقْتَلُوا』
همانا مردۀ ما [آل الله؏] مُرده نیست، و غایب ما غایب نیست، و کشته‌ی ما هرگز کشته نشده است.

و این؛
جلوه‌گریِ شهادتِ مطلقه و مقامِ جمع الجمعِ شهادتِ ائمه اطهار علیهم السلام و اسمِ مبارکِ 《علی》علیه السلام است.



⏎◈ جمع بندی مختصر:

🌥⊱⟤ حضرت علی اصغر علیه السلام »» مقامِ خلوَتِ نوریِعلی》 را به منصۀ ظهور می‌رسانند.
☀️⊱⟤ حضرت علی أوسط امام سجّاد علیه السلام »» مقامِ جمع الجمععلی》 را به منصۀ ظهور می‌رسانند.
🌤⊱⟤ حضرتِ علی أکبر علیه السلام »» مقامِ جلوَتِ نوریعلی》 را به منصۀ ظهور می‌رسانند.



ألا لعنة الله علی الظالمین



🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴

🏴
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🏴
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

🔥 در اعتقاداتت؛ به منافق، جا نده !

https://www.instagram.com/p/C-HNhJBI0xQ/?igsh=MzRlODBiNWFlZA==


🔰 حضرت پیامبر اکرم (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) فاش می‌سازند:

🔻« مَثَلُ المُنافقِ مَثَلُ جِذعِ النَّخلِ؛ أرادَ صاحِبُهُ أن يَنتَفِعَ بهِ في بَعضِ بِنائهِ فلَم يَستَقِمْ لَهُ في المَوضِعِ الّذي أرادَ، فحَوّلَهُ في مَوضِعٍ آخَرَ فلَم يَستَقِمْ لَهُ، فكانَ آخِرُ ذلكَ أنْ أحرَقَهُ بالنّارِ🔺

حكايت منافق؛ حكايت تنه‌ی درخت خرماست كه صاحبش مى‌خواهد از آن در قسمتى از ساختمان خانه‌اش استفاده كند و در جايى كه مى‌خواهد بگذارد، درست قرار نمى‌گيرد. لذا آن را در جاى ديگر ساختمان مى‌گذارد و براى آن جا هم مناسب نيست و بالاخره كار به آن جا مى رسد كه آن را مى‌سوزاند.

📚الكافي: 2/396/5



🔰 توضیح مختصر که «العاقل یکفیه الإشارة!» :

⇩ ✿ تشبیه به تنهٔ درخت و نه خود درخت؛
تشبیه «نفاق» است.
چرا که درخت با ریشه و برگ و غیره است و حیات دارد ولی تنهٔ آن، منفک از ریشه است و حیات ندارد، و خالی از برگ و میوه است و ثمر ندارد. یعنی قبلِ «حیاتی» و بعدِ «بقائی» ندارد چرا که در خودش؛ حیات و بقاء ندارد و صرفا نام درخت را به یدک می‌کشد.

🌴تشبیه به درخت نخل و نه هر درخت دیگر؛

نخل، شرافت خاصی دارد:

- سدرة المنتهی و شجرهٔ طیبه؛ نخل هستند.
- نخل؛ عمهٔ مؤمن است.
- نخل: به نفر که واحد شمارش انسان است؛ شمارش می‌شود.
- لقاح نخل؛ دستی، و حیات؛ مشابه انسان است که مثلا سرش به زیر آب برود یا بریده شود؛ می‌میرد.
- و اما؛ در روایات است که خداوند با دو دست خود نخل را غرس نمود. این دو دست؛ نشانی از جلال و جمال الهی است و غرس با دو دست الهی؛ یعنی تمامِ مجال تا متن به وجود آمدن، داده شده است.

⇦ ❀ الغرص:

منافق، شریف‌ترین صورت ظاهر را، بدون حیات و حقیقت، بقاء و ثمر؛ منافقانه و غاصبانه به یدک می‌کشد اما خبری از خیری نیست و فقط ظاهربینان و اهل دنیا فریب این تخته‌پارهٔ خودْقالب‌کن را می‌خوردند!


🏠 اما تشبیه به ساخت بنا:

اولاً) «بنا»؛ جلوهٔ بنیان کردن است.

ثانیا) به قوّتِ بیت الله الحرام و اهل بیت بودن ائمه اطهار علیهم السلام؛
بیت هر کسی، شرافت از صاحب بیت دارد. و از این رو؛ آداب مختلفی برای بیت و نیز برای ورود به بیت افراد در آیات و روایات ذکر شده است.

ثالثاً) بیتوته در بیت و بنایی صورت می‌گیرد که؛ محل سُکنی و ساکن شدن نفس است. بنابراین؛ هر چاردیواری، بیت حقیقی نیست و در آن بیتوته ندارد.


🏠 بیت و بنای حقیقی هر کسی؛ مبنایی است که در نفس و اعتقادش شکل گرفته.

اگر در آخرت به مؤمن «قصر» داده می‌شود؛ مبنای اعتقادی او، به این «بنا» جلوه کرده.
مؤمن که در عین ایمان و عمل صالح، خود را در ساحت مقدس و بی‌حدّ ائمه اطهار علیهم السلام، «مقصّر» می‌داند و «قصور» خود را می‌بیند؛ 👈🏻در قیامت؛ «قصر»، بیت و سکنای اوست.

و کافر و منافق؛ که بی‌مبناست؛ در آخرت، در برهوت است و بی‌بنا و بی‌خانمان است.

👈🏻 پس ساخت بنا؛ ساخت مبناست.

⏎▣بنابراین:
منافق را در هر جایی از مبنایت که بخواهی بچِپانی (این واژه مخصوص همینجاست! «چپاندن» و «تپاندن» یعنی به زور در جایی که جایش نیست، جا دادن!)؛ 👈🏻 جا ندارد و جا نمی‌شود!!
چرا که او خودِ «بی‌مبنایی» است و با بنایِ «مبنا» ناسازگار است.


🔻 پس با منافق باید چه کرد؟

حضرت(ص) نمی‌فرمایند که او را باید کنار گذاشت. بلکه باید بدانی که او را باید در مبنا و اعتقاداتت، 👈🏻 بسوزانی‌ 🔥
و مسامحه‌بردار نیست!

همان طور که در ظاهر و در روایات مختلف بیان شده است که ائمه اطهار علیهم السلام می‌فرمایند؛
اصل نفاق یعنی ابابکر و عمر ملعون را از خاک بیرون می‌کشیم (چون خاک، شرافت داشت و این دو ملعون، فقط به مجال حضرت ابوتراب علیه السلام، تا هنگام ظهور؛ در خاک پنهان بودند)، زنده می‌کنیم (نه برای زنده کردن، بلکه برای بعدش)، و با همان هیزمی که جولانی از خود آنهاست و درب بیت مطلق الهی یعنی بیت فاطمه زهرا سلام الله علیها را سوزاندند؛ این ملعون‌ها را می‌سوزانیم.


🔥 اللهم العن الجبت و الطاغوت و النعثل و اتباعهم اجمعین🤲🏻


🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

🍃
.
◼️

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أولم يروا إلي‏ ما خلق الله من شيء يتفيّؤُا ظلاله عن اليمين و الشمائل سجداً لله و هم داخرون...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء «بسم الله الرحمن الرحیم») آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجدۀ فنا اندرند؟
(نحل۴۸)

🔆 اسم اعظم؛۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّدالشهدا(ع)؛ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجوداتند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ «فاتحة الکتاب»بودنِ ایشان است.

در تأویلِ «#بسم_الله_الرحمن_الرحیم» در احادیث آمده است:

🔻"الباء بهاء الله و السين سناء الله و المیم ملك الله
و
الله إله كل شيء
و الرحمن لجمِيع العالم
و الرحيم بالمؤمنِين خاصة."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱،ص۱۱۴)

👈 در بین این ۷۳ حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ ۱۹ حرفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"المؤمن هاشميٌّ ؛ لأنّه هشم الضّلال و الكفر و النفاق"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚الإختصاص،ص۱۴۳)


❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ اللَّه»🔺 /📚 بحار الأنوار،ج‏۹۹،ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان «نَه» است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که "قلمِ" حقّ بر "لوح"، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ القلم و ما يسطرون‏﴾💎
(قلم، ۱)

💠 هر چیزی در کربلا ؛ نشان از حقیقت است و بهتر است بیان شود؛ انشاء حقیقت است.

⊱⟤ نِی ؛ تو خالی است که نشانی از «نفی» است و اینقدری «هست» که بیان «نفی» را بنماید. منتها چون مربوط به ولیّ خدا(ع) شد؛ نفی نوری و لُبّی است.

⊱⟤ نفی لبّی؛ منشئ حقایق است.
نفی لبّیِ نِی؛ انشاء آن حرفی از حروف را می‌کند که بقیه حروف و موجودات از آن حرف، قوام دارند.

⊱⟤ و چون همه چیز از الله تعالی قوام دارند و الله تعالی جامع الجوامع است، بنابراین؛
⏎⧈ نِی؛
بعد از اینکه «نفی لبّی و مطلقه» و فعلیّت محضه است؛
مرآتِ الفِ «الله» است.

⭕️ در نتیجه:
نِی؛
به «تو خالی بودن»؛ جلوۀ نفیِ لُبّی و مطلقه بوده [که فعلیّتِ الفِ «الله» است]
و به کشیده بودن؛ مرآتِ الفِ «الله» است.
«الله»ی که جامع الجوامع است و الفِ قامتِ او، آغازِ رسمِ عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (چنان که فرمودند:🔸أول كل شي‏ء و آخر كل شي‏ء🔸 / 📚 إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج‏۱،ص۴۲۸).


👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه («لا هو»، «كمال الإخلاص له نفي‏ الصفات‏ عنه»)؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ«اسم اللّهی» را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم می‌نماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ ۱۸ نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
◼️

🔲سه بار بیان کردنِ "الشّام"ِ ولیّ خدا (ع)༻ :

▪️اوّلاً اشاره به سرسلسلۀ عداوت، یعنی ابابکر و عمر و عثمان (لعنة الله علیهم اجمعین) است که اصلِ جهل و شرارتند و سایر دشمنان آل الله(ع)، جنود این ملعونها هستند.
▪️ثانیاً مجالِ حضرات ولیّ الله (علیهم السلام) به اصحاب مشئمه است. که در #فعل ، مجال می‌دهند، امّا آن عدوّ خبیث، پیش می‌رود، و به فعل، بسنده نکرده و علاوه بر فعل، وارد بر #صفات می‌شود. و بی حیا، از صفات هم عبور می‌کند، و جسارت را به مرتبۀ #ذات می‌رساند. پس ؛

◼️الشّام الشّام الشّام◼️

(اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار)

● هر تیرگی و ظلمتی، از ظلمی است که به خاندانِ عترت (علیهم السلام) شده است. اگر شبْ هنگام، به تیرگی و ضلالت، "شـــام" نامیده شده است؛ یادآور و چیزی از تیرگی و ظلمت و ظلمی است که در سرزمین "شـــام" بر خاندانِ خداوند (علیهم السلام) وارد می‌شود. ●○•°
حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می‌فرمایند:

◾️«لَا تَقُولُوا مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ لَکِنْ قُولُوا مِنْ أَهْلِ الشُّومِ◾️
نگویید؛ «اینان اهل شام هستند»، بلکه بگویید؛ «آنها اهل شوم می‌باشند».
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۳۳، ص۲۳۳

[و در روایت دیگری می‌فرمایند:
▪️«قاتِلوا أهلَ الشّامِ مَع كلِّ إمامٍ بَعدي▪️
در ركاب هر امام پس از من با شاميان بجنگيد.
📚الغارات : 2 / 580..]


👁‍🗨 زمان و مکان #ابعاد عالَمِ محدودات هستند. و «بُعد» بودنشان؛ دوری از حقیقت یعنی امام(ع) است.
◉ بُعد بودنِ زمان در جلوۀ ظاهر؛ «صَفَر» است.
و ◉ بُعد بودنِ مکان در جلوۀ ظاهر؛ «شام» است.

⚠️ «بُعد بودن» صفت است و صفتِ بُعد است و اشدّ از آن.

⚫️ ◈‌ بیحدّیِ ظلمِ دشمنانِ خدا؛ در نقطۀ جمع شدنِ «بُعد بودنِ» زمان و مکان، یعنی در «صَفَرِ» زمان، و «شامِ» مکان، در پشتِ دروازۀ «ساعات» ظاهر شد. ◈‌┅

༺ باب ساعات ༻
:
▣⇦ به «باب» بودن ؛ مکان شوم بودن است.
▣⇦ به «ساعات» بودن ؛ زمان شوم بودن است.

◨شام و دروازۀ ساعات، صرفاً قطعه‌ای از مکان نیست. بلکه «شوم بودن» اصحابِ مشئمه است که به سرزمین شام، ظاهر شده است.
و صَفَر ، صرفاً برهه‌ای از زمان نیست. بلکه معدومیّت اصحابِ مشئمه است که به ماهِ صَفَرِ سالِ ۶۱ هجری ظاهر شده است.






ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_سیزدهم
#لطائف_صفر
#امان_از_شام
#الشام
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
◼️

🔲 گفتار، نَفْس الامری دارد و واقع، نفس الامری.
✾ اگر نَفْس الامرِ #گفتار و #واقع، یکی باشد؛ این گفتار، "صدق" است.
✾ امّا اگر نَفْس الامرِ #گفتار و #واقع، متفاوت باشد؛ این گفتار، "کذب" است.

🔰 پس دقت بفرمائید:

◾️ اگر به عالم کثرات، صرفنظر از اتصالِ حقیقیِ آن به قائل (یعنی خداوند) نظر شود؛ کثرتِ صِرف می‌شود که #باطل است و آن "أقاویل"ی است که همان، «دروغ» است. یعنی برای چنین بینشی؛ درست است که "أقاویل" به "دروغ" و "گفتاری که بافته شده است" معنا گردد.

اشاره به هر موجودی، صرفنظر از موجِدِ (یعنی ایجاد کنندۀ) آن؛ #اقاویل و سخن دروغی است که مرسوم بین عموم انسانهاست.

◼️ امّا حضرتِ "أحسَن قَوْل"(ص) به قوامِ «"أحسَن" بودنْ» و عصمة اللهی خویش؛ در "تُقَوِّل" آمده تا عالمِ کثرات ترسیم شود و این "تقوّل"، نقطۀ کشته شدن و اضمحلالِ وحدتِ "أحسَن قَوْل" در "أقاویل" است (تنزیل - قوس نزول).
پس به طهارتِ محضه و اطلاقی «"أحسن" بودنِ در "قَوْل"»، در مَظنّۀ "أقاویل" و پهن کردنِ هستی می‌آیند (این مقام نبوّت است که "أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ" است).

◾️ چنین "أقاویلـ"ی که شدّتِ مقامِ کثرتِ نوری "أحسَن قَوْل" است؛ بایستی تجمیع گردد. این تجمیع، نقطۀ کشته شدن و اضمحلالِ کثرتِ "أقاویل" در "أحسَن قَوْل" است (تأویل - قوس صعود - مقام امامت است که "يُقَاتِل‏ عَلَى التَّأْوِيل" است).


این بیان را با سلامی از زیارت مفجعۀ حضرت سیّد الشهدا(ع) ختم می‌کنم:

💠" السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَرِيعَ الدَّمْعَةِ السَّاكِبَةِ الْمَفْجُوعَ الْحَزِينَ وَ الْمَذْبُوحَ الطَّعِينَ وَ «الْمَقْطُوعَ الْوَتِين»"💠
(📚 زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص۵۱۰)








ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_چهاردهم
#المقطوع_الوتین
🏴 🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🦋



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
🔲

🍁 چنین است که درکِ این "رزایا" (که رَزیّۀ عظیمه و مطلقه است)، و رسیدن به نقطۀ اطلاقیِ «اصابتِ مطلقه» در عینِ #اشک و #ندبه و #عزا یِ تامّ و تمام (که هیچوقت و به هیچ وجهی، حقّ این عزاداری، اَدا نخواهد شد)، شُکرها و حمدها دارد که در آخرین جملۀ #زیارت_عاشورا (که این زیارت، زیارت در «عشرۀ ایمان» است) می‌خوانیم :

👈🔻"الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ «رَزِيَّتِي»‏"🔺
ستایش خدای را بر بزرگیِ «مصیبتم».

یاءِ «رَزِيَّتِي»‏ (ضمیر متصّل متکلّم وحده) به قدرِ پذیرشِ «الرَزایا» است.

🍃 بیقرارانِ حضرتِ #کعبة_الرزایا (س)! ("طوبی لکم" )!
نوشِ جانتان این حدیث شریف که میفرمایند:

🔳"الْمُؤْمِنُ مُرَزَّأٌ"🔳
(📚مجمع البحرين، ج‏۱، ص۱۸۳)

"مُرَزَّأٌ" ؛ اسم مفعولِ از مصدرِ "رزأ" است. و آن، کسی است که "کعبة الرزایا" بودنِ حضرت زینب (س) را پذیرفته است.
پس؛
👈 هرچقدر پذیرایِ حضرتِ کعبة الرزایا (س) باشی؛ مؤمن هستی.


🔰 مطلب، مطوّل شد . پس لطیفۀ آخر را بدون شرح می‌نگارم :

🍃 خوب تماشا کن عزیز من!

آن کربلا و عاشورائی که توحید و "بَطْحَاءِ الْجَنَّة" (یعنی گستردگیِ عالَم خفا و جنّت/ 📗كامل الزيارات، ص۲۶۳) است، به حضرتِ کعبة الرزایا زینب کبری روحی لذکرها الفداء، گسترده شد. حضرت زینب (س) عالَم را پر کرده‌اند.

خفایِ کربلا ، به مقامِ رضا -؏- (که اطلاق و لاتعیّنیِ محضه است)، در گودالِ مظلومیّتِ 🔳『 رِضاً بِرِضائِک صَبْراً عَلی بَلائِک لا معبودي لي سِواک』🔳، (که مقامِ "راضیة مرضیة" بودنِ #نفس_مطمئنه است) ؛ به قدومِ مبارکِ حضرت زینب کبری(س)، در عالَم جلوَت گسترده شد و تمام اشیاء را در تسبیح و بکاء بر حضرت سیّد الشهدا(ع) رقم زد.
و حضرتشان (س) مصدر آن شدند تا حقیقت رضایِ در اوج مصیبت (که در گودالِ مظلومیّت بود)، در عوالِم انشاء شود و چنین گردد که:

🔻" الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ يُهَوِّنُ عَظِيمَ الرَّزَايَا."🔺
رضا به قضایِ الهی، مصائب بزرگ را [به نفسِ عظیم بودن] آسان می‌کند (⚠️به نحوِ اطلاق).
(📗تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۰۳)



"الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ «رَزِيَّتِي»‏"




حضرتِ #زینب_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_کعبة_الرزایا
#لطیفه_مصیبت
#لطیفه_صواب
🏴🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
◾️

🔥 و عمر و ابابکر ملعون، اصلاً به اینکه خودِ 《تَعَرُّب بَعدَ الهِجرَة》 هستند؛ در پوستۀ مسلمانی، #منافقانه وارد شدند.
و این ملعون‌ها، نفسِ خبیثِ «نَعلَین» و «نعل» و بازگشتِ از حقّ و حقیقت هستند.
ألَا لَعْنَةُ الله عَلَى القَومِ الظَّالِمِينَ»)

♻️النّهایة؛
کسانی که در کربلایِ معلّی، قاتلین حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السلام) بودند، جنودِ ملعونِ این دو جرثومه‌‌ی فسادند، چنان که حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السلام) در لحظاتِ آخرِ شهادتشان، با دست مبارک، مقداری از خون مطهرشان (خون حضرت ع؛ مقام جلال الهی) را برداشتند و سر و صورت و محاسن شریف خود (که مقام جمال الهی است) را به آن آغشته کردند (نشان از اینکه؛ جلال و جمال و در یک کلام؛ ذات الله به این ظلم، شهید شد💧) و می‌فرمایند:

▪️『هكذَا أَكُونُ حَتَّى أَلْقَى جَدِّي رَسُولَ اللهِ وَأنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِي وَأقُولُ: يا رَسُولَ اللهِ قَتَلَنِي فُلَانٌ وَ فُلَانٌ.』▪️
این گونه می‌مانم تا جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ملاقات کنم، در حالی که به خون خود خضاب کرده‌ام و خواهم گفت: «ای رسول خدا! فلانی و فلانی (ابابکر و عمر ملعون) مرا کشتند».

(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۴۵، ص۵۳)




«اللّهُمَّ عَذِّبهُم عَذاباً یَستَغیثُ مِنهُ أهلُ النّار»
(📜قسمتی از دعای صنمی قریش)


#یوم_الطفوف_سخن_هفدهم
#فاخلع_نعلیک
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
◼️

❖➏❖ مضجع مطهّر : ➣●•

در زیارت مفجعۀ حضرت سیدالشهدا (ع) می‌خوانیم:

🔅『 وَ فِي قُلُوبِ مَنْ وَالاهُ قَبْرُهُ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا غَرِيبَ الْأَوْطَان』🔅
و قبر شما (امام حسین ع) در قلوب کسانی است که ولایت شما را دارند. سلام بر تو این کسی که غریبِ وطن‌ها هستی.

👈 که «اوطان» جمعِ وطن است. قبر حضرت سیدالشهدا در قلوب تمام محبّین است. از این رو به جمعِ محبّین، "غریب الاوطان" فرمودند و نه "غریب الوطن".
قبر در قبر، مقام وحدت است. و قبر در قلوب، مقام وحدت در کثرت است.
جناب جابر، که به قلب و دل، زائر الحسین (ع) بود، قبر در قلوب (وحدت در کثرت) را به اصلش (وحدت) بازگرداند.


❖➐❖ دست : ➣●•

(در مورد دست و انگشت و انگشتر در مقالاتِ علامات مومن مطالب مفصلی روزی شد که توفیق ارائه، رفیق نشد).
دست شخص، مدّ خودیّت شخص است. در قیامت که نامۀ اعمال به دستان داده میشود، صرفاً اینطور نیست که پرونده‌ای خارج از این شخص باشد و به دست راستش دهند و او از اصحاب یمین شود. و یا به دست چپش دهند و او از اصحاب شمال شود.
بلکه خودیّت او، مجسم به کتاب است و سرتاسر وجود اصحاب یمین، یمین است. و سرتاسر وجودِ اصحاب شمال، یسار است. از این رو حضرت خاتم الانبیاء (ص) می‌فرمایند:

🔶『 الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى أَرْضِ زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ فِي ظِلِّ عَرْشِهِ‏ عَنْ يَمِينِهِ وَ كِلْتَا يَدَيْهِ يَمِينٌ‏』🔶
كسانى كه در راه خدا با همديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى يک زمين از زبرجد سبز در سايه عرش خدا سمت راست آنانند، هر دو دست آن راست است.

(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۲، ص: ۱۲۶)

بیعت کردن، با دست صورت می‌گیرد.
👏 مختصر عرض می‌کنم؛ بیعت، برگرداندنِ خویشتنِ خویش به اصلِ خویش است.

👏 دست گذاردنِ جناب جابر بر قبر مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) برگرداندنِ تمام در راه مانده‌ها به اصل و اساس خود، یعنی حضرات آل الله (ع) است. که در جامعۀ کبیره می‌خوانیم 🔻『 إِيَابُ‏ الْخَلْقِ‏ إِلَيْكُمْ‏ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُم』🔺. چرا که حضرت خاتم الانبیاء (ص) می‌فرمایند 🔻『 أنا من‏ اللّه‏ و الكلّ منّي』🔺 (من از خدا هستم و همه از من هستند. / 📚مشارق الانوار، ص: ۴۴) و امام محمد باقر (ع) می‌فرمایند ▪️『 كُلّ شيءٍ يرجع إلى أصله』▪️ یعنی هر چیزی به اصلش برمی‌گردد (📚بحار الأنوار ، ج۶۴، ص: ۱۰۶) و قرآن می‌فرماید 💎【كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ】💎(همان گونه كه شما را پديد آورد بر می‌گرديد/ سورۀ اعراف، آیۀ ۲۹).


❖➑❖ غش کردن : ➣●•

داستان مدهوش شدن حضرت موسی (ع) به محض تجلّی ربّ العالمین را به یاد بیاورید. در روایات آمده است که حضرت موسی (ع) به موت رسید و "مَن یمُت یرَنی".غش کردن در اینجا، موت است و فنا.
غش کردن جناب جابر موت تمامِ در راه مانده‌های محبّین است.
آنانکه در عاشورا در مصرع عشق، جان ندادند، به این صاعق شدن ، ان شاء الله واصلِ به عشّاق وادیِ حقیقت خواهند بود.


❖➒❖ آب پاشیدن : ➣●•

آب؛ ولایت است که حیات هر شیئی است که قرآن می‌فرماید 💎【 وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ 】💎 (هر چيزى را از آب، حیات دادیم / انبیاء ۳۰).
این آب پاشیدن، حیات و بقای بعد از فناست. که تمام محبّین در راه مانده به این آب پاشیدن، به عین فنای از خود، در بقای حضرت سیدالشهدا (ع) زنده و حیّ خواهند بود.


❖➓❖ سه بار بیانِ "یا حسین" : ➣●•

چون حیات بعد از موت حاصل شد، چشم به ولی نعمت و حقیقت عالم، آن مزور علی الاطلاق باز میشود. جناب جابر با این ۳ بار بیان "یا حسین" ، امام حسین (ع) را در ذات و صفت و فعل همه محبّین نمایان می‌نماید. و دنیا و برزخ و قیامت همۀ محبّین در راه مانده را با سه بار بیان "یا حسین" از باطن به ظاهر می‌آورد.


👈 ده مرحله برای عبد سالک کامل گشت و 💎【 تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَة】💎 (بقره ۱۹۶) از حقیقتِ کمال، ترسیم شد.
به زیارتِ «جابرِ» اهلِ ولا در اربعین حقیقت، ان شاء الله همۀ طالبین در راه مانده، واصلین به محبوب خواهند بود.




🔻『 فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ
❖صَلَواتُ
اللهِ عَلَیْکُمْ
❖وَ على اَرْواحِکُمْ
❖وَ اَجْسادِکُمْ
❖وَ شاهِدِکُمْ
❖وَ غــاَّئِبِکُمْ
❖وَ ظاهِرِکُمْ
❖وَ باطِنِکُمْ
آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.』
🔺
(📚 قسمتی از زیارتنامۀ اربعین)







#یوم_الطفوف_سخن_نهم
#اربعین
#اربعین_قوس_صعود_عالم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
⛲️


🌿۞ و امّا؛
🔻❂ در «#ترسیم» عالم؛
֎⇦ حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، نفوسِ اعتباریِ خلایق را انشاء و ترسیم می‌فرمایند، چرا که ایشان(ص)؛
🍃☜【رحمةٌ لِلْعالَمین】[اشاره به آیۀ ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين﴾؛ سورۀ أنبیاء؏، ۱۰۷] و【طبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه】هستند و مقامِ #فرق را ظاهر می‌کنند.

🔺❂ و در «تجمیع» عالم؛
֎⇦ امام (علیه‌السّلام)، نفوسِ اعتباری خلایق را تجمیع می‌نماید. چرا که ایشان(؏)؛
🍃☜ باطنُ البواطنِ حضرت حقّﷻ و 『نَفْسُ الله تَعَالَى』 می‌باشد، بنابراین؛ نفوسِ اعتباریِ خلایق را در خود مضمحل فرموده، و مقام #جمع را ظاهر می‌نماید.

🌿۞ چنان که حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند:

🔻🌤『أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ عَلِيٌّ ؏ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيل』☀️🔺
من بر تنزيلِ قرآن جنگ می‌كنم، و على (علیه‌السّلام) بر تأويلِ آن جنگ خواهد نمود.
📚الخصال، ج‏۲، ص۶۵۰

🔻֎ که «#تنزیل»؛
🍃☜ نزول و آوردن است (ترسیمِ عالم).
🔺֎ و «#تأویل»؛
🍃☜ صعود و به «اوّل» بازگرداندن است (تجمیعِ عالم).


🌿۞ حالا دوباره در عباراتِ زیارتنامه دقّت بفرمایید:

🌸『وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِه ...』🌸

🍃⇯֎ این #بذل نفس حضرت مولی (علیه‌السّلام) برای حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)؛
❂☜ اضمحلالِ #وحدت در #کثرت است. که به این اضمحلال؛ آن【کَنز مخفی】(یعنی؛ وحدت) در عالم اشارات (یعنی؛ کثرت) می‌آید.

🍃⇯֎ پس این بذلِ نفس؛
❂☜ ترسیمِ عالم و انشاءِ نفوس از 『نَفْسُِ الله تَعَالَى』 است. که در ذات و صفت و فعل ممدود است.

🔹 که【مرضات】؛
֎⇦ اشاره‌ای به #ذات است.
🔹 و【طاعت】؛
֎⇦ اشاره به #صفات است.
🔹 و【مَجّان】(جُنّه) و سپر بودن؛
֎⇦اشاره به #افعال است.

🍃⇯֎ و ذات و صفت و فعلِ عالمیان در همین «مرضات» و «طاعت» و «مَجّان» ترسیم می‌گردد.

🔔 بنابراین؛
حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)؛ به مولی امیرالمومنین (علیه‌السّلام) [که نفْسِ ایشان (ص) هستند] راسِم (ترسیم کنندۀ) کثرات می‌باشند.


🌿۞ و امّا در ادامۀ زیارتنامه آمده است:

🌸『حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ
وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا
وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه』🌸


🍃⇯֎ این #فوض نفْسِ حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در کفّ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)؛
❂☜ اضمحلال #کثرت در #وحدت است. که اضمحلال؛ برگشت و تجمیع عالم به مبدأ حقیقی آن است، که امام (؏)؛ به خودش و در خودش این کار را انجام می‌دهد.

آنچه از دریا به دریا می‌رود
از همانجا کآمد آنجا می‌رود

🔰 که در تحلیل بیان می‌شود:

🔹 【فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ】؛
֎⇦ اضمحلالِ اَفعالِ عالَمیان در فعلِ ولیّ الله (علیه‌السّلام) است.
🔹 و【اسْتَلَبَ بَرْدَهَا】؛
֎⇦ اضمحلالِ صفاتِ عالَمیان در صفت ولیّ الله (علیه‌السّلام) است.
🔹 و【مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه】؛
֎⇦ اضمحلالِ ذواتِ اعتباری عالَمیان در ذاتِ ولیّ الله (علیه‌السّلام) است.


💫۞ جمع‌بندی آنکه؛
در همان نقطۀ مبعث که نقطۀ بسط و ترسیمِ عالمِ اشارات است؛ تجمیعِ عالم به سمتِ مبدأش را باید دید.
بدین بیان که؛
🍃☜ حضرت نبی اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که راسِم عالم کثرات می‌باشند، در همان نقطۀ بسطِ عالَمِ اشارات؛ تجمیع و قبض آن را به سمتِ حقیقتِ عالَم (یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام) انجام می‌دهند.

🔔 پس از این روست که در عباراتِ زیارتنامۀ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) در شبِ مبعث؛
֎⇦عبارتِ لحظۀ شهادت و قبضِ نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) توسّط حضرت مولی (؏) آمده است.


🔻『الحمد لله ربّ العالمین』🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده


ما ز بالائیم و بالا می‌رویم
ما ز دریائیم و دریا می‌رویم
ما از آنجا و از اینجا نیستیم
ما ز بی‌جائیم و بی‌جا می‌رویم
«لا إلهْ» اندر پی «إلَّا الله» است
همچو «لا» ما هم به «إلّا» می‌رویم
خوانده‌ای «إنّا إلیهِ راجعون»؟
تا بدانی که کجاها می‌رویم
همّتِ عالی است در سرهای ما
از عَلی (؏) تا ربِّ أعلا می‌رویم



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

⛲️
.