کارخانه های شعر
تعطیل شده اند
و واژه های مست
در کوچه پس کوچه های شهر
ولگردی می کنند.
زمانه ی بدی ست شاعر
یک کیلو واژه
به بهای نانی خشک نمی ارزد
همان بهتر که واژه ها
لات خیابان ها شوند
برای متلک گفتن های بی حوصله
خودکشی دسته جمعی کلمات
فردا
در روزنامه ها منعکس نخواهد شد
و شاعران
شعورشان را عزادار نمی شوند
کلمات
در گُنگ ترین زمانه
گُنگ خوابیده اند در ذهن شاعر
و شاعر
زندگی اش را بالا می آورد
و با حوصله ی باد
می وزد
و می وزد
و می وزد
و...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
تعطیل شده اند
و واژه های مست
در کوچه پس کوچه های شهر
ولگردی می کنند.
زمانه ی بدی ست شاعر
یک کیلو واژه
به بهای نانی خشک نمی ارزد
همان بهتر که واژه ها
لات خیابان ها شوند
برای متلک گفتن های بی حوصله
خودکشی دسته جمعی کلمات
فردا
در روزنامه ها منعکس نخواهد شد
و شاعران
شعورشان را عزادار نمی شوند
کلمات
در گُنگ ترین زمانه
گُنگ خوابیده اند در ذهن شاعر
و شاعر
زندگی اش را بالا می آورد
و با حوصله ی باد
می وزد
و می وزد
و می وزد
و...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
پاهایی برای رفتن
کفش های برای ماندن
کوه
اوج سفر است
و برف سرمایی که مانع می شود
اما عشق
حرف دیگری دارد
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
پاهایی برای رفتن
کفش های برای ماندن
کوه
اوج سفر است
و برف سرمایی که مانع می شود
اما عشق
حرف دیگری دارد
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
و سانسور
شعرم را آن قدر کوتاه کرد
که از من و تو
چیزی نماند
جز دست های خالی
که به هم نمی رسند...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
شعرم را آن قدر کوتاه کرد
که از من و تو
چیزی نماند
جز دست های خالی
که به هم نمی رسند...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
سرباز شلخته ی همه ی جنگ های فاجعه بارم:
اسلحه ام
کلاه آهنی ام
و گلوله هام
در میدان های جنگ جهانی اول جا ماند...
پوتین های واکس نزده و خاک خورده ام
و پیراهن ام
در جنگ جهانی دوم
زیر تانگ ها
روی سیم خاردارها جا ماند.
و در فاجعه ی رفتن تو
فکر شاعرم
قلب عاشق ام
و چشمان منتظرم
پیش تو جا مانده
مرا به خودم پس بده.
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
اسلحه ام
کلاه آهنی ام
و گلوله هام
در میدان های جنگ جهانی اول جا ماند...
پوتین های واکس نزده و خاک خورده ام
و پیراهن ام
در جنگ جهانی دوم
زیر تانگ ها
روی سیم خاردارها جا ماند.
و در فاجعه ی رفتن تو
فکر شاعرم
قلب عاشق ام
و چشمان منتظرم
پیش تو جا مانده
مرا به خودم پس بده.
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
آن قدر بزرگ شده ای
که می توانی عاشق شوی
آن قدر عاشق شده ای
که می توانی تنها شوی
آن قدر تنها شده ای
که می توانی شاعر شوی
آن قدر شاعر شده ای
که می توانی کشته شوی
آن قدر کشته شده ای
که دیگر عاشق نمی شوی...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
که می توانی عاشق شوی
آن قدر عاشق شده ای
که می توانی تنها شوی
آن قدر تنها شده ای
که می توانی شاعر شوی
آن قدر شاعر شده ای
که می توانی کشته شوی
آن قدر کشته شده ای
که دیگر عاشق نمی شوی...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
و شعر
قندیل های همیشه هاست
آویزان از کلمات دندانه دار
بر بالای چوبه ی دار
وقتی تو نباشی...
و این شهر
ویرانه های همیشه ی تاریخ خاک خورده است
در تمام صفحات کتاب های تمام کتاب خانه های ویران شده
وقتی تو نباشی...
و عابران
فحش های نجس
و خنده هاشان
خنجرهای در کمین
و من
غریبی تنها
وقتی تو نباشی...
و روزنامه ها تیتر خواهند زد:
«مردی تنها دیروز مُرد!»
هر روز تیتر خواهند زد
هر روز
وقتی تو نباشی...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
قندیل های همیشه هاست
آویزان از کلمات دندانه دار
بر بالای چوبه ی دار
وقتی تو نباشی...
و این شهر
ویرانه های همیشه ی تاریخ خاک خورده است
در تمام صفحات کتاب های تمام کتاب خانه های ویران شده
وقتی تو نباشی...
و عابران
فحش های نجس
و خنده هاشان
خنجرهای در کمین
و من
غریبی تنها
وقتی تو نباشی...
و روزنامه ها تیتر خواهند زد:
«مردی تنها دیروز مُرد!»
هر روز تیتر خواهند زد
هر روز
وقتی تو نباشی...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
و ما هر دو
آخرین بازمانده ی قصه ی یکی بود، یکی نبود هستیم
من و او-
کلاغ زاغی که قار- قار می نالد بالای سرم
و می آید با من
با من...
و می آید...
و می آید...
تا سطرهای پایانی
که قصه به سر می رسد
اما، هر دو-
من و کلاغ
به خانه مان نمی رسیم...
شب را در حاشیه می خوابیم،
زیر سقف بلند واژه ها.
صبح که از خواب می پریم
تعادل همه ی قصه ها به هم خورده است:
کلاغ در خانه اش نشسته، دارد نسکافه می خورد
و از تلویزیون
سمفونی کلاغ ها را
در متن تصویر مرگ «قذافی» گوش می دهد.
و من اما هنوز
حاشیه را به متن
و متن را به حاشیه می دوزم
و دنبال خانه ای که نیست می گردم.
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
آخرین بازمانده ی قصه ی یکی بود، یکی نبود هستیم
من و او-
کلاغ زاغی که قار- قار می نالد بالای سرم
و می آید با من
با من...
و می آید...
و می آید...
تا سطرهای پایانی
که قصه به سر می رسد
اما، هر دو-
من و کلاغ
به خانه مان نمی رسیم...
شب را در حاشیه می خوابیم،
زیر سقف بلند واژه ها.
صبح که از خواب می پریم
تعادل همه ی قصه ها به هم خورده است:
کلاغ در خانه اش نشسته، دارد نسکافه می خورد
و از تلویزیون
سمفونی کلاغ ها را
در متن تصویر مرگ «قذافی» گوش می دهد.
و من اما هنوز
حاشیه را به متن
و متن را به حاشیه می دوزم
و دنبال خانه ای که نیست می گردم.
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
#بهاریه
سبزترین دروغ سال است
بهار است...
بهار است...
بهار است...
#فرزادسنایی
********
چه بنویسم !
از بهار !؟
هم اکنون
واقعا هم اکنون
صدای گنجشک از پشت پنجره
دهانم را بست
او بهار را میگوید...
میشنوید؟
کلمات بیهوده اند..
بهار را بنوش..
تو هم
دهانم را با لبهایت ببند..
#افشین_د
*********
نا کوک ترین ساز زمان است
بی بارترین فصل حیات است
دردناک ترین دروغ سال است
بهار است
بهار است
#ترنم
*******
تازه ترین قصه ی مادر بزرگ
تلخ ترین وحشت این روزهاست
بوی بهار است و یا بوی جنگ
هر دو به میزان دروغ شماست...
#یوسف_یزدانی
*****
بهار امسال
زخمیِ زمستانی بود
پر از بغض
پر از اشک
پر از شک
و بیشمار گریسه های دردناک...
و آنگاه
بارید و بارید و بارید....
#مرجانه_جعفریان
**********
بهار تابوت به دست می رقصد
هلهله به پا کرده است
گویا از حجله بیرون جسته
روی دامنش ردّی از رابطه است
گول نزد زمستان ، بهار را
هر چه بود رو کرد
خط کشید و نشانش کرد
این فصل پر از دانش
از رفتن نسرود
ماند و ماند و
خواهد ماند ...
جا نمانیم و بهار باشیم
تابوت به دست غم ها چال کنیم
#تپوری
****
بهار دروغ نیست
ننه سرما نویدش را میدهد
همون پیرزن برفی و پنبهای !
بهار را باور کن !
بوی عطر گلهای همیشه بهار
را نفس بکش !
گاهی دروغ را ته ذهنمان می چپانند...
#مهناز_رضازاده
*****
تبر را به من بده!
این چه دردیست که با خود دارد
بهارمان آبستن مرگ است
از درختان اندوه و درد جوانه میزند
باید که ریشهکن شود..
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
سبزترین دروغ سال است
بهار است...
بهار است...
بهار است...
#فرزادسنایی
********
چه بنویسم !
از بهار !؟
هم اکنون
واقعا هم اکنون
صدای گنجشک از پشت پنجره
دهانم را بست
او بهار را میگوید...
میشنوید؟
کلمات بیهوده اند..
بهار را بنوش..
تو هم
دهانم را با لبهایت ببند..
#افشین_د
*********
نا کوک ترین ساز زمان است
بی بارترین فصل حیات است
دردناک ترین دروغ سال است
بهار است
بهار است
#ترنم
*******
تازه ترین قصه ی مادر بزرگ
تلخ ترین وحشت این روزهاست
بوی بهار است و یا بوی جنگ
هر دو به میزان دروغ شماست...
#یوسف_یزدانی
*****
بهار امسال
زخمیِ زمستانی بود
پر از بغض
پر از اشک
پر از شک
و بیشمار گریسه های دردناک...
و آنگاه
بارید و بارید و بارید....
#مرجانه_جعفریان
**********
بهار تابوت به دست می رقصد
هلهله به پا کرده است
گویا از حجله بیرون جسته
روی دامنش ردّی از رابطه است
گول نزد زمستان ، بهار را
هر چه بود رو کرد
خط کشید و نشانش کرد
این فصل پر از دانش
از رفتن نسرود
ماند و ماند و
خواهد ماند ...
جا نمانیم و بهار باشیم
تابوت به دست غم ها چال کنیم
#تپوری
****
بهار دروغ نیست
ننه سرما نویدش را میدهد
همون پیرزن برفی و پنبهای !
بهار را باور کن !
بوی عطر گلهای همیشه بهار
را نفس بکش !
گاهی دروغ را ته ذهنمان می چپانند...
#مهناز_رضازاده
*****
تبر را به من بده!
این چه دردیست که با خود دارد
بهارمان آبستن مرگ است
از درختان اندوه و درد جوانه میزند
باید که ریشهکن شود..
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
حجم تنهایی ما را
از کفش های جفت نشده مان بپرسید
و وزن تمام خوشی هامان را
از سیگارهای خاکستر شده
در گلدان های خالی روی رف...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
از کفش های جفت نشده مان بپرسید
و وزن تمام خوشی هامان را
از سیگارهای خاکستر شده
در گلدان های خالی روی رف...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
قرن ما
عصر مرگ هاست:
مرگ واقعیت
«ژان بودریار»
مرگ ایدئولوژی
«ژان فرانسوا لیوتار»
مرگ تاریخ
«کوژوا»
مرگ هنر
«آرتور دانتو»
مرگ قهرمان
«آدام اسمیت»
مرگ تئوری
«هانس بلتینگ»
مرگ مولف
«رولان بارت»
مرگ سرنوشت
«ژان پل سارتر»
مرگ انسان
«میشل فوکو»
مرگ خدا
«فردریش نیچه»
آهای مردم!
دیگر چیزی برای کشتن نمانده
جز خودتان...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀
عصر مرگ هاست:
مرگ واقعیت
«ژان بودریار»
مرگ ایدئولوژی
«ژان فرانسوا لیوتار»
مرگ تاریخ
«کوژوا»
مرگ هنر
«آرتور دانتو»
مرگ قهرمان
«آدام اسمیت»
مرگ تئوری
«هانس بلتینگ»
مرگ مولف
«رولان بارت»
مرگ سرنوشت
«ژان پل سارتر»
مرگ انسان
«میشل فوکو»
مرگ خدا
«فردریش نیچه»
آهای مردم!
دیگر چیزی برای کشتن نمانده
جز خودتان...
#یوسف_یزدانی
@chekamehsabz🍀