🌈🍀چکامه سبز🤍💚
215 subscribers
3.18K photos
366 videos
59 files
236 links
Download Telegram
یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند

می‌کند با خویش خود بیگانگی
با غریبان آشنایی می‌کند

جوفروش است آن نگار سنگدل
با من او گندم نمایی می‌کند

یار من اوباش و قلاش است و رند
بر من او خود پارسایی می‌کند

ای مسلمانان به فریادم رسید
کان فلانی بی‌وفایی می‌کند

کشتی عمرم شکسته‌ست از غمش
از من مسکین جدایی می‌کند

آنچه با من می‌کند اندر زمان
آفت دور سمایی می‌کند

سعدی شیرین سخن در راه عشق
از لبش بوسی گدایی می‌کند


#سعدی
#غزلیات
 

@chekamehsabz🍀
همه عمر برندارم سر از اين خمار مستي
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستي

تو نه مثل آفتابي که حضور و غيبت افتد
دگران روند و آيند و تو همچنان که هستي

چه حکايت از فراقت که نداشتم وليکن
تو چو روي باز کردي در ماجرا ببستي

نظري به دوستان کن که هزار بار از آن به
که تحيتي نويسي و هديتي فرستي

دل دردمند ما را که اسير توست يارا
به وصال مرهمي نه چو به انتظار خستي

نه عجب که قلب دشمن شکني به روز هيجا
تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستي

برو اي فقيه دانا به خداي بخش ما را
تو و زهد و پارسايي من و عاشقي و مستي

دل هوشمند بايد که به دلبري سپاري
که چو قبله ايت باشد به از آن که خود پرستي

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
چه کنند اگر زبوني نکنند و زيردستي

گله از فراق ياران و جفاي روزگاران
نه طريق توست سعدي کم خويش گير و رستي

#سعدی
#غزلیات


@chekamehsabz🍀
هین کژ و راست می‌روی باز چه خورده‌ای بگو
مست و خراب می‌روی خانه به خانه کو به کو

با کی حریف بوده‌ای بوسه ز کی ربوده‌ای
زلف که را گشوده‌ای حلقه به حلقه مو به مو

نی تو حریف کی کنی ای همه چشم و روشنی
خفیه روی چو ماهیان حوض به حوض جو به جو

راست بگو به جان تو ای دل و جانم آن تو
ای دل همچو شیشه‌ام خورده میت کدو کدو

راست بگو نهان مکن پشت به عاشقان مکن
چشمه کجاست تا که من آب کشم سبو سبو

در طلبم خیال تو دوش میان انجمن
می‌نشناخت بنده را می‌نگریست رو به رو

چون بشناخت بنده را بنده کژرونده را
گفت بیا به خانه هی چند روی تو سو به سو

عمر تو رفت در سفر با بد و نیک و خیر و شر
همچو زنان خیره سر حجره به حجره شو به شو

گفتمش ای رسول جان ای سبب نزول جان
ز آنک تو خورده‌ای بده چند عتاب و گفت و گو

گفت شراره‌ای از آن گر ببری سوی دهان
حلق و دهان بسوزدت بانگ زنی گلو گلو

لقمه هر خورنده را درخور او دهد خدا
آنچ گلو بگیردت حرص مکن مجو مجو

گفتم کو شراب جان ای دل و جان فدای آن
من نه‌ام از شتردلان تا برمم به های و هو

حلق و گلوبریده با کو برمد از این ابا
هر کی بلنگد او از این هست مرا عدو عدو

دست کز آن تهی بود گر چه شهنشهی بود
دست بریده‌ای بود مانده به دیر بر سمو

خامش باش و معتمد محرم راز نیک و بد
آنک نیازمودیش راز مگو به پیش او

 #مولانا_جان
#غزلیات


@chekamehsabz🍀
 

سلطان منی سلطان منی
و اندر دل و جان ایمان منی

در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی

نان بی‌تو مرا زهرست نه نان
هم آب منی هم نان منی

زهر از تو مرا پازهر شود
قند و شکر ارزان منی

باغ و چمن و فردوس منی
سرو و سمن خندان منی

هم شاه منی هم ماه منی
هم لعل منی هم کان منی

خاموش شدم شرحش تو بگو
زیرا به سخن برهان منی


#مولانا_جان
#غزلیات


@chekamehsabz🍀
همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر

همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر

همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر

تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر

خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر

نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس
بودش زهر حریفی طرب و خمار دیگر

همه عمر خوار باشد چو بر دو یار باشد
هله تا تو رو نیاری سوی پشت دار دیگر

که اگر بتان چنین‌اند ز شه تو خوشه چینند
نبدست مرغ جان را به جز او مطار دیگر


#مولانا_جان
#غزلیات


@chekamehsabz🍀