امروز گذشت
بدون تو
به دور از تمام غزلهایی که نوشتیم
امشب هم میگذرد
به دور از تمام رویاهایی که بافتیم
ژاکت صورتی من درون کمد خاطراتم
در انتظار پاییز، دانه های انار و یک دفتر یاد تو صدایم میزند
#ترنم
@chekamehsabz🍀
بدون تو
به دور از تمام غزلهایی که نوشتیم
امشب هم میگذرد
به دور از تمام رویاهایی که بافتیم
ژاکت صورتی من درون کمد خاطراتم
در انتظار پاییز، دانه های انار و یک دفتر یاد تو صدایم میزند
#ترنم
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (M Chekamehsabz)
تو آن لبخندی
روی لبانم
وقتی که می خوانی ام
به شوق....
من آن اشکم که
از چشمان سیاهت
افتادم
به قهر....
صبح خواهد دمید !
و مردمان
باز هم خسته و بی حوصله
روز را می پیمایند و
شب را در آغوش تنهایی شان می گیرند....
و ما !
لابه لای روزها گم می شویم و
خاطره ای دور,
گاه اشک در چشم
گاه لبخند بر لبمان می نشاند....
آفتاب اما !
هر صبح از مشرق آسمان و
از مغرب دل من
سر می زند
بی دریغ.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
روی لبانم
وقتی که می خوانی ام
به شوق....
من آن اشکم که
از چشمان سیاهت
افتادم
به قهر....
صبح خواهد دمید !
و مردمان
باز هم خسته و بی حوصله
روز را می پیمایند و
شب را در آغوش تنهایی شان می گیرند....
و ما !
لابه لای روزها گم می شویم و
خاطره ای دور,
گاه اشک در چشم
گاه لبخند بر لبمان می نشاند....
آفتاب اما !
هر صبح از مشرق آسمان و
از مغرب دل من
سر می زند
بی دریغ.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پر از پرسه های تشویش
لبالب از نگاه های نا مفهوم
فرداهای گنگ و غوغای روزمرگی
ابهام قشنگی ست، زندگی
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
لبالب از نگاه های نا مفهوم
فرداهای گنگ و غوغای روزمرگی
ابهام قشنگی ست، زندگی
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
Audio
.
آمدم...!
با پاهایی خسته و
دستانی یخزده...
کوره راههای مخوف و
دلزدهی شک را پیمودم،
تا به شاهراههای یقین و
آسودگی بپیوندم...!
...
عشق در خرمن وجودم
آتش زد و
شوق در رگهایم
دمید
و
بر تارک کوه
دمی آرام گرفتم
و
در انتظار آنچه که نبود
موی سپید کردم...
و آنگاه!
دانستم
مقصد،
افسانه ای بیش نیست!
زندگی،
مسیر است...
شعر : #مرجانه_جعفریان
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
آمدم...!
با پاهایی خسته و
دستانی یخزده...
کوره راههای مخوف و
دلزدهی شک را پیمودم،
تا به شاهراههای یقین و
آسودگی بپیوندم...!
...
عشق در خرمن وجودم
آتش زد و
شوق در رگهایم
دمید
و
بر تارک کوه
دمی آرام گرفتم
و
در انتظار آنچه که نبود
موی سپید کردم...
و آنگاه!
دانستم
مقصد،
افسانه ای بیش نیست!
زندگی،
مسیر است...
شعر : #مرجانه_جعفریان
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (M Chekamehsabz)
تمام عشق را
پیمودم!
و درد,
یگانه رفیقی بود که
دست در گردنم
مرا وانگذاشت...
شب !
زیر چشم ماهتاب
چشمهایت را مرور کردم
تا سایه پوش مژگانت!
و درنگی بر طعم شور اشک...
و درد!
خانه اش را
آذین بست
در دلم!
و بر
شانه هایم
-بیدکان مجنونِ هزار ساله-,
مهر بندگی زد!
...
اینک!
هر چه هست اوست و
من!
طرحواره ای
از اویم...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پیمودم!
و درد,
یگانه رفیقی بود که
دست در گردنم
مرا وانگذاشت...
شب !
زیر چشم ماهتاب
چشمهایت را مرور کردم
تا سایه پوش مژگانت!
و درنگی بر طعم شور اشک...
و درد!
خانه اش را
آذین بست
در دلم!
و بر
شانه هایم
-بیدکان مجنونِ هزار ساله-,
مهر بندگی زد!
...
اینک!
هر چه هست اوست و
من!
طرحواره ای
از اویم...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
دو قدم تا مهر شیرین انار و
تب پاییزی شهریور ماه
دو نگاه گذرا تا عشقبازی درخت
و قاب نم خورده ی آه
#شهرزاد_مقدادی
@chekamehsabz🍀
تب پاییزی شهریور ماه
دو نگاه گذرا تا عشقبازی درخت
و قاب نم خورده ی آه
#شهرزاد_مقدادی
@chekamehsabz🍀
تنهایی
در من زندگی می کند
با من راه می رود
کنارم می نشیند
به جایم می خوابد....
تنهایی در گیسوانم
بافته شده
در رگهایم دویده
در روحم تنیده....
تنهایی
خودِ من است.
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در من زندگی می کند
با من راه می رود
کنارم می نشیند
به جایم می خوابد....
تنهایی در گیسوانم
بافته شده
در رگهایم دویده
در روحم تنیده....
تنهایی
خودِ من است.
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#تابستانه
موهای طلایی رنگت
گرمی بخش وجود
دامن سبزت
آرام جان
دستان پرسخاوتت
تجلی بخشش
حضورت شادی بخش
.....
عجوزه هزار رنگ پاییز
تو را به مسلخ مرگ می برد
تا با تازیانه های رعد فرمانروایی کند
سرسبزی ات را زیر پا افکند
و دست آخر هدیه اش سرما و عریانی است
#فاطمه_هاشمی
@chekamehsabz🍀
موهای طلایی رنگت
گرمی بخش وجود
دامن سبزت
آرام جان
دستان پرسخاوتت
تجلی بخشش
حضورت شادی بخش
.....
عجوزه هزار رنگ پاییز
تو را به مسلخ مرگ می برد
تا با تازیانه های رعد فرمانروایی کند
سرسبزی ات را زیر پا افکند
و دست آخر هدیه اش سرما و عریانی است
#فاطمه_هاشمی
@chekamehsabz🍀
روزها میگذرد بی تردید
من که زندانیِ زندانِ زنی دلتنگم..
ساعتی نیست که دستان سکوت
بر دلم ضربهی کاری نزند
درد روحی که ترک خورده
و بندش نتوان زد دیگر
آه..
زندانبان کیست؟
تا بیاید تن رنجورم را
دم آخر برساند
به شعاعی از نور
یا به تاریکترین نقطهی گور..
من زنی حبس شده
در ته سلول تنم
با دلی سردتر از
میلهی زندان خودش
من همان زندانم
یا همان زندانبان
یا اسیری آزاد
با کلیدی در دست...
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
من که زندانیِ زندانِ زنی دلتنگم..
ساعتی نیست که دستان سکوت
بر دلم ضربهی کاری نزند
درد روحی که ترک خورده
و بندش نتوان زد دیگر
آه..
زندانبان کیست؟
تا بیاید تن رنجورم را
دم آخر برساند
به شعاعی از نور
یا به تاریکترین نقطهی گور..
من زنی حبس شده
در ته سلول تنم
با دلی سردتر از
میلهی زندان خودش
من همان زندانم
یا همان زندانبان
یا اسیری آزاد
با کلیدی در دست...
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (M Chekamehsabz)
بی تو
باد هم لابه لای
گیسوان همیشه سبز کاج
نمی وزد!
و تنهایی
در دالان های خالی قلبم
به سرخوشی
جولان می دهد...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
باد هم لابه لای
گیسوان همیشه سبز کاج
نمی وزد!
و تنهایی
در دالان های خالی قلبم
به سرخوشی
جولان می دهد...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Audio
پلکهایم سکوت پنجره ای ست که گرفتار وانکردن تست
پلک سنگین خواب یک مرداب که شبیه صدا نکردن تست
چمدانی ست زندگی که مرا در خودش جا نمی دهد حالا
من که چین و چروک کهنگیم فقط از خوب تا نکردن تست
چمدانی که بی مسافر رفت زیر ریل قطار ثانیه ها
آن هم اینجا که مکث تونل مرگ شکل آغوش وا نکردن تست
می روی چند کوه و دریا دور، می روی بخشی از خودم بشوی
این رها کردن عادت بد تست که به سبک رها نکردن تست
آه ! آموزگار سنگ و سکوت از تو آموختم خودم باشم
گرچه تصویر بهت کوچک من عکس چون و چرا نکردن تست
روی تردید شاعری مغرور نتوانستم اعتماد کنم
اینکه حتماً غزل نخواندن من بهتر از اعتنا نکردن تست؟
تو همانی که دوست داشت مرا و همینی که دیگر عاشق نیست
تلخ و شیرین شبیه یک معجون قصد من هم سوا نکردن تست
شعر از :
#سید_مهدی_نقبایی
دکلمه از :
#حمید_آسترکی
@chekamehsabz🍀
پلک سنگین خواب یک مرداب که شبیه صدا نکردن تست
چمدانی ست زندگی که مرا در خودش جا نمی دهد حالا
من که چین و چروک کهنگیم فقط از خوب تا نکردن تست
چمدانی که بی مسافر رفت زیر ریل قطار ثانیه ها
آن هم اینجا که مکث تونل مرگ شکل آغوش وا نکردن تست
می روی چند کوه و دریا دور، می روی بخشی از خودم بشوی
این رها کردن عادت بد تست که به سبک رها نکردن تست
آه ! آموزگار سنگ و سکوت از تو آموختم خودم باشم
گرچه تصویر بهت کوچک من عکس چون و چرا نکردن تست
روی تردید شاعری مغرور نتوانستم اعتماد کنم
اینکه حتماً غزل نخواندن من بهتر از اعتنا نکردن تست؟
تو همانی که دوست داشت مرا و همینی که دیگر عاشق نیست
تلخ و شیرین شبیه یک معجون قصد من هم سوا نکردن تست
شعر از :
#سید_مهدی_نقبایی
دکلمه از :
#حمید_آسترکی
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
از غم توست که این قافله بیسامان است
از شب توست که چشمان سحر گریان است
ما بخواندیم تو را از پس دیوار بلند
عشق مهجور و جماعت همه سرگردان است
پشت دیوار ،صدایت به صدامان نرسید
گرمدل ها بشدند،ناقله خون افشان است
از هزاران دل عاشق نشدش قسمت ما
قصه ی درد در این غمکده بی پایان است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از شب توست که چشمان سحر گریان است
ما بخواندیم تو را از پس دیوار بلند
عشق مهجور و جماعت همه سرگردان است
پشت دیوار ،صدایت به صدامان نرسید
گرمدل ها بشدند،ناقله خون افشان است
از هزاران دل عاشق نشدش قسمت ما
قصه ی درد در این غمکده بی پایان است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from اتچ بات
#شعرآوا
شاه بیت غزلهایم
آرام جانم تو را سرشار
از تمام خود خواستــــــــــم
ساده وبے ادعا دوست داشتــــــم
......
شاه بیت غزلهایم
تــــــو بگــــــــو برایم
من بے ادعا چه کنــــــــم با این
درد بے انتهـــــــــــــــــــــــــا
........
شاه بیت غزلهایم
شب شد ودرد این ندارمها را
به ڪه گویـــــــــم در این شبها
.....
شاه بیت غزلهایم
آمده ام تـــــا باز بجویم
تــــــــــو را در این بزم سبز
....
شاه بزم غزلهایم
تو بمان ساده وبے ادعا
....
#سیروان_حبیبی
@chekamehsabz🍀
شاه بیت غزلهایم
آرام جانم تو را سرشار
از تمام خود خواستــــــــــم
ساده وبے ادعا دوست داشتــــــم
......
شاه بیت غزلهایم
تــــــو بگــــــــو برایم
من بے ادعا چه کنــــــــم با این
درد بے انتهـــــــــــــــــــــــــا
........
شاه بیت غزلهایم
شب شد ودرد این ندارمها را
به ڪه گویـــــــــم در این شبها
.....
شاه بیت غزلهایم
آمده ام تـــــا باز بجویم
تــــــــــو را در این بزم سبز
....
شاه بزم غزلهایم
تو بمان ساده وبے ادعا
....
#سیروان_حبیبی
@chekamehsabz🍀
Telegram
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
امروز هم پستچی نیامد
نامه ات را در خیال باز کردم
نوشته بودی
اینجا باران میبارد
به دیدنم که آمدی با خودت چتر نیاور
بگذار باران بشوید خستیگهای دلت را
نامه ات پر بود از عطر نگاهت
و من خالی از هر واژه ای فقط نگاه بودم
امروز هم پستچی نیامد
#ترنم
@chekamehsabz🍀
نامه ات را در خیال باز کردم
نوشته بودی
اینجا باران میبارد
به دیدنم که آمدی با خودت چتر نیاور
بگذار باران بشوید خستیگهای دلت را
نامه ات پر بود از عطر نگاهت
و من خالی از هر واژه ای فقط نگاه بودم
امروز هم پستچی نیامد
#ترنم
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Taranom)
من
تو
خاطره
تن پوشمان بوسه
آرواره های شرع
جویده جویده عشق را
من
تو
خاطره
دلتنگی نعره زنان
شبیخون میزند
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
تو
خاطره
تن پوشمان بوسه
آرواره های شرع
جویده جویده عشق را
من
تو
خاطره
دلتنگی نعره زنان
شبیخون میزند
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Taranom)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه ساده به هم ریختی
تمام محاسبات مرا
اندازهی احساسم را
هیچ خطکشی
نشان نمیدهد
من چگونه اندازه بگیرم
خواستنت را
تو بگو
از کجای این عشق محاسبه کنم؟
بر لبان این دلِ تنگی که هر دم
تو را
و آوای نامت را
ذکر و تسبیح گرفته
چگونه نقش سکوت بزنم؟
چگونه خاموش کنم
شعلهای که در جانم افروخته شده؟
چگونه ندَوَد در رگهایم
داغی این احساس؟
چگونه بچینم بالهای مرغ دلم را
که سر به سینهی تنگ نکوبد؟
چگونه....
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
تمام محاسبات مرا
اندازهی احساسم را
هیچ خطکشی
نشان نمیدهد
من چگونه اندازه بگیرم
خواستنت را
تو بگو
از کجای این عشق محاسبه کنم؟
بر لبان این دلِ تنگی که هر دم
تو را
و آوای نامت را
ذکر و تسبیح گرفته
چگونه نقش سکوت بزنم؟
چگونه خاموش کنم
شعلهای که در جانم افروخته شده؟
چگونه ندَوَد در رگهایم
داغی این احساس؟
چگونه بچینم بالهای مرغ دلم را
که سر به سینهی تنگ نکوبد؟
چگونه....
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
"خیانت"
کمرنگ و شبح وار
چون وزش سوزی ناگهانی
لخته می کند خون را در رگ
می خشکاند لبخند را بر لب
سرد می کند نگاه را در چشم
و آتش سرخگون لبها
یخبندانی می شود لبریز از
دلواپسی....
باورهایت , دلخوشی هایت
دستخوش کزازی ناگهانی و بی رحم
خنده ای تلخ و گریه وار
دوخته کنج لبها...
آه چه ویرانه ای برجای گذاشتی
ای عشق!!!
......
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
کمرنگ و شبح وار
چون وزش سوزی ناگهانی
لخته می کند خون را در رگ
می خشکاند لبخند را بر لب
سرد می کند نگاه را در چشم
و آتش سرخگون لبها
یخبندانی می شود لبریز از
دلواپسی....
باورهایت , دلخوشی هایت
دستخوش کزازی ناگهانی و بی رحم
خنده ای تلخ و گریه وار
دوخته کنج لبها...
آه چه ویرانه ای برجای گذاشتی
ای عشق!!!
......
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀