تو هیچم نمی گویی
و من
آویزان به تنها خاطره ی مشترکمان
همچنان
کوچه ها و خیابانهای بی سرانجامی را
پیاده راه می روم و
تو را تخیل می کنم
در کنارم با قدمهای بلند!
و
صدای پر شورت را
که در هوای خفقان آور شهر
باز از امید می گویی
و لبخند بی مانندت را
که نثار تمام مردمان بیگانه می کنی!
...
ما !
نا مهربانیها را می بخشیم و
دیگر بار
خیابانهای دلمرده ی این شهر غمزده را
لبریز خواهیم کرد
از فریاد شادی
سرود آزادی...
و اینک!
مردمان آشنا ,همگان
تو را
در کنارشان می بینند
با دستهای مهربانت
روییده از خاک.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
و من
آویزان به تنها خاطره ی مشترکمان
همچنان
کوچه ها و خیابانهای بی سرانجامی را
پیاده راه می روم و
تو را تخیل می کنم
در کنارم با قدمهای بلند!
و
صدای پر شورت را
که در هوای خفقان آور شهر
باز از امید می گویی
و لبخند بی مانندت را
که نثار تمام مردمان بیگانه می کنی!
...
ما !
نا مهربانیها را می بخشیم و
دیگر بار
خیابانهای دلمرده ی این شهر غمزده را
لبریز خواهیم کرد
از فریاد شادی
سرود آزادی...
و اینک!
مردمان آشنا ,همگان
تو را
در کنارشان می بینند
با دستهای مهربانت
روییده از خاک.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"کوچ بنفشه ها"
#فرهادمهراد
در روزهای آخر اسفند در نیمروز روشن
وقتی بنفشه ها را با برگ ریشه و پیوند و خاک
در جعبه های کوچک چوبین جای می دهند
جوی هزار
زمزمه درد و انتظار...
@chekamehsabz🍀
#فرهادمهراد
در روزهای آخر اسفند در نیمروز روشن
وقتی بنفشه ها را با برگ ریشه و پیوند و خاک
در جعبه های کوچک چوبین جای می دهند
جوی هزار
زمزمه درد و انتظار...
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
در روشنایی باران،
در آفتاب پاک،
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
#کوچ_بنفشه_ها
خواننده : #فرهاد_مهراد
شعر : #شفیعی_کدکنی
@chekamehsabz🍀
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
در روشنایی باران،
در آفتاب پاک،
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
#کوچ_بنفشه_ها
خواننده : #فرهاد_مهراد
شعر : #شفیعی_کدکنی
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (م ج)
در روزهای آخر اسفند
آسمان
طنازانه
رنگ پس می دهد به باد
و باد
اغواگرانه
بوسه می زند بر چشمانمان!
زمین اما
فرزندانش را می رماند
چون مادری خشمآگین!
در روزهای آخر اسفند....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
آسمان
طنازانه
رنگ پس می دهد به باد
و باد
اغواگرانه
بوسه می زند بر چشمانمان!
زمین اما
فرزندانش را می رماند
چون مادری خشمآگین!
در روزهای آخر اسفند....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
معنای زندگی است نبردی که از آن نبرد
از بند وارَهَند کسانی که بنده اند
بهروزتر زیند، کسانی که زنده اند.
#احسان_طبری
@chekamehsabz🍀
از بند وارَهَند کسانی که بنده اند
بهروزتر زیند، کسانی که زنده اند.
#احسان_طبری
@chekamehsabz🍀
برهوت بغض آلودی بنام جسم
سکوت و انزوای مغز
جنگی تن به تن است میان دیدن و نشنیدن
من کجای جهانم گم شده ام ،نمیدانم
صبر پناهگاه امنی ست
بیغوله ای بنام ترس
جلجتایی باید بنا کرد
عیسی ذهن را باید به صلیب کشید .
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
سکوت و انزوای مغز
جنگی تن به تن است میان دیدن و نشنیدن
من کجای جهانم گم شده ام ،نمیدانم
صبر پناهگاه امنی ست
بیغوله ای بنام ترس
جلجتایی باید بنا کرد
عیسی ذهن را باید به صلیب کشید .
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
وه که از آتش گل عشق و محبت سر زده ست
تا که زردی را ز رخ بزداید و سرخی دهد
#مرجانه_جعفریان
#چهارشنبه_سوری_مبارک
❤️💚
@chekamehsabz🍀
تا که زردی را ز رخ بزداید و سرخی دهد
#مرجانه_جعفریان
#چهارشنبه_سوری_مبارک
❤️💚
@chekamehsabz🍀
خیابان دوازدهم
انتهای خیابان
پیامبری شاعرظهورمیکند
واین نعش ورم کرده ی زمستان را برمیدارد،میبرد به دوردستها
ودستانش راسوی آسمان میگیرد
آن وقت است که تمام ابرها پروانه میشوندومیریزند برسر زمین
وشعری سبزازدهان زمین سرریز میشودوجاری سوی هر کوچه و پس کوچه ای
پری باغ رابه رقص میاوردتاشکوفه های دامنش رابنشاندگوشه ی لب درختان
بادرا میخواند،این غول خفته ی چموش
تااز بسترخواب برخیزدو شکوفه ها را ریسه کندوبه گردن کودکان بیندازد
وشکایت نامه ای می نویسدازباران،تابباردوببارد
که بشویدشیشه هاوقلبهارا
اما افسوس که شیشه هاوقلبها فقط روز اول عید تمیزند...
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
انتهای خیابان
پیامبری شاعرظهورمیکند
واین نعش ورم کرده ی زمستان را برمیدارد،میبرد به دوردستها
ودستانش راسوی آسمان میگیرد
آن وقت است که تمام ابرها پروانه میشوندومیریزند برسر زمین
وشعری سبزازدهان زمین سرریز میشودوجاری سوی هر کوچه و پس کوچه ای
پری باغ رابه رقص میاوردتاشکوفه های دامنش رابنشاندگوشه ی لب درختان
بادرا میخواند،این غول خفته ی چموش
تااز بسترخواب برخیزدو شکوفه ها را ریسه کندوبه گردن کودکان بیندازد
وشکایت نامه ای می نویسدازباران،تابباردوببارد
که بشویدشیشه هاوقلبهارا
اما افسوس که شیشه هاوقلبها فقط روز اول عید تمیزند...
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
آزاد باش!
آزاده باش!
روزی
بی دلیل
در یکی از بزنگاههای زندگی
خواهی مرد!
بی آنکه
اندکی
تنها اندکی
نفس کشیده باشی...!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
آزاده باش!
روزی
بی دلیل
در یکی از بزنگاههای زندگی
خواهی مرد!
بی آنکه
اندکی
تنها اندکی
نفس کشیده باشی...!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (م ج)
چقدر دور است!
به تو نزدیک بودن
گویی!
هزاران سال نوری،
واسط العقد
میان ماست...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
به تو نزدیک بودن
گویی!
هزاران سال نوری،
واسط العقد
میان ماست...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (م ج)
#یاد_دوست
بی من بخواب دلبر خاموشم
بی تو نگاهم کشیده بر راه است
بر باد می نویسم پیام قلبم را
بی ما بهار شعر چه کوتاه است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
بی من بخواب دلبر خاموشم
بی تو نگاهم کشیده بر راه است
بر باد می نویسم پیام قلبم را
بی ما بهار شعر چه کوتاه است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
و جهانی در بی نظمی مطلق در حال پیر شدن است ، ما را با قانون خود پیش میبرد بی آنکه لحظه ای بتوانیم به عقب باز گردیم ، ما خدایان ضعیف که در حال جنگیدن برای بقاییم به ما یاد ندادند چگونه میشود به پیشواز فردا رفت تا جهان جای زیباتری برای زندگی باشد ، نابود باد بقایی که قرار است با ظلم و ستم پایدار بماند ، من به تمام حکمت های از پیش تعیین شده کافرم حتی اگر هزار برگ تقدیر از قبل نوشته شده برایم بیاورند . فلاسفه میگویند تو همان چیزی میشوی که به آن فکر میکنی . و من هر چه پیش می روم بیشتر با این واقعیت روبرو می شوم که اگر مکتبی بتواند جهان را زیباتر کند جهان فلسفه است ، نه جهان تاریخ ، نه سیاست ، نه هیچ " ئیسمی " که در قوانین فعلی هر کس باید یک یا چند از آنها را به خود بپوشد و در جامعه حاضر شود .
و اینگونه زندگی را ادامه میدهم طبق قوانینی که خداوند به نمایش گذاشته است.
شاید نماد بی نظمی جهان انسان باشد
شاید هیچ خدایی به جز مغناطیس حضور نداشته باشد
شاید حضور ما کابوس های خواب موجودی ناشناخته تر از خدا باشد .
شاید برفی که از آسمان می بارد قطره های خون موجوداتی باشد که اجداد ما آن هارا قتل عام کردند و نامی از آنها نمانده است .
در این سادگی عمیق معمایی پیچیده در حال تکثیر است .
🖊 #بلال_اصغری
#پرواز752
@chekamehsabz🍀
و اینگونه زندگی را ادامه میدهم طبق قوانینی که خداوند به نمایش گذاشته است.
شاید نماد بی نظمی جهان انسان باشد
شاید هیچ خدایی به جز مغناطیس حضور نداشته باشد
شاید حضور ما کابوس های خواب موجودی ناشناخته تر از خدا باشد .
شاید برفی که از آسمان می بارد قطره های خون موجوداتی باشد که اجداد ما آن هارا قتل عام کردند و نامی از آنها نمانده است .
در این سادگی عمیق معمایی پیچیده در حال تکثیر است .
🖊 #بلال_اصغری
#پرواز752
@chekamehsabz🍀
بی تو، انتها ندارند شبها
وساعتها
حول هیچ ثانیهای
چرخ نمیزنند
و در مُدَور هیچ سری
فکرت به یاد نمیآید
بر اجاق احساس تو
آتشی شعله نمیکشد!
دنیا دیگر
جای ماندن نیست
پرندهای محبوس
ازجدار شیشهای قلبم پرید
نفس نمیکشد
خیالت ذرهای درلحظهها
گلویم لال مانده
در فریادِ آوای نامت
و هیچ نجوایی
در گوشم نمیپیچد
جز صدایِ
آرامی از سنگی سرد
که لمس میکند
پیکر بیجانم را
آغوش میگشاید خاک
وقتی دستانِ دلتنگی
مرا در سکوت دفن میکنند
"پری محزونی که
هیچ نیلبکی"
صدای نواختن عشقش
را به گوشَت نرساند ...
مزاری رو به بادم
بدون شمعی روشن ...
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
وساعتها
حول هیچ ثانیهای
چرخ نمیزنند
و در مُدَور هیچ سری
فکرت به یاد نمیآید
بر اجاق احساس تو
آتشی شعله نمیکشد!
دنیا دیگر
جای ماندن نیست
پرندهای محبوس
ازجدار شیشهای قلبم پرید
نفس نمیکشد
خیالت ذرهای درلحظهها
گلویم لال مانده
در فریادِ آوای نامت
و هیچ نجوایی
در گوشم نمیپیچد
جز صدایِ
آرامی از سنگی سرد
که لمس میکند
پیکر بیجانم را
آغوش میگشاید خاک
وقتی دستانِ دلتنگی
مرا در سکوت دفن میکنند
"پری محزونی که
هیچ نیلبکی"
صدای نواختن عشقش
را به گوشَت نرساند ...
مزاری رو به بادم
بدون شمعی روشن ...
#روژان_ب
@chekamehsabz🍀
#یکهزاروچهارصد
و رفت!
قرن قابیل
و زیست نخواهم کرد دیگر
امیدِ هابیلِ واهی را...
و نخواهم شد،
ابراهیمی!
برای بت شکنی
و بتی برای ملّتی.
شورشی به پاست
در تمام خودم
و زبانه میکشد
آتشی تا آسمانها.
خواهم گشود
بال و پری،
قرن، قرنِ ققنوس و خاکستر است.
پ.ن: نگاه را در قرنیه آخر بی نایش نکنیم، به اشک چشم شُستَش دهیم که سزاوارِ بینایی تا ژرفاست
#فرزادسنایی
#قرنیه_آخر
#کبیسه۹۹
@chekamehsabz🍀
و رفت!
قرن قابیل
و زیست نخواهم کرد دیگر
امیدِ هابیلِ واهی را...
و نخواهم شد،
ابراهیمی!
برای بت شکنی
و بتی برای ملّتی.
شورشی به پاست
در تمام خودم
و زبانه میکشد
آتشی تا آسمانها.
خواهم گشود
بال و پری،
قرن، قرنِ ققنوس و خاکستر است.
پ.ن: نگاه را در قرنیه آخر بی نایش نکنیم، به اشک چشم شُستَش دهیم که سزاوارِ بینایی تا ژرفاست
#فرزادسنایی
#قرنیه_آخر
#کبیسه۹۹
@chekamehsabz🍀
#یکهزاروچهارصد
تنها یک بار
واپسین غروب قرن را
نظاره میکنید..
از ما ، در طلوع آخرین روز قرن بعدی
چه خواهد ماند؟
براستی آیا
این نوشته هم میماند؟
که تا ابد برای هر خوانندهای
صادق است..
بدون شک
تا ابد ...
#افشین_د
#آخرین_غروب_قرن۱۳
@chekamehsabz🍀
تنها یک بار
واپسین غروب قرن را
نظاره میکنید..
از ما ، در طلوع آخرین روز قرن بعدی
چه خواهد ماند؟
براستی آیا
این نوشته هم میماند؟
که تا ابد برای هر خوانندهای
صادق است..
بدون شک
تا ابد ...
#افشین_د
#آخرین_غروب_قرن۱۳
@chekamehsabz🍀