عاشقانه هایم را
می بارم
چون باران!
لبخندت
می درخشد
چون مهتاب!
و معاشقه ی
ماهتاب و باران
گرگ می زاید....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می بارم
چون باران!
لبخندت
می درخشد
چون مهتاب!
و معاشقه ی
ماهتاب و باران
گرگ می زاید....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
نمی خواهیم در سر بعد از این حال و هوایت را
که بخشیدیم دیگر بر عطای تو لقایت را
چه شیرینی است در اشک عزاداری ما ، ای عشق !
که با لبخند تلخت می شماری کشته هایت را ؟
ندیدیم از تو دست دوستی ، یک لحظه لطفی کن
و از روی گلوی عقلمان بردار پایت را
مردد مانده بین زنده بودن یا وفات ما
شنیده هر کسی با ما کمی از ماجرایت را
ولی با این وجود از آتشت راه گریزی نیست
بسوزان ، گرمتر کن بازی بی انتهایت را
#محمد_حسین_شاه_محمدی
@chekamehsabz🍀
که بخشیدیم دیگر بر عطای تو لقایت را
چه شیرینی است در اشک عزاداری ما ، ای عشق !
که با لبخند تلخت می شماری کشته هایت را ؟
ندیدیم از تو دست دوستی ، یک لحظه لطفی کن
و از روی گلوی عقلمان بردار پایت را
مردد مانده بین زنده بودن یا وفات ما
شنیده هر کسی با ما کمی از ماجرایت را
ولی با این وجود از آتشت راه گریزی نیست
بسوزان ، گرمتر کن بازی بی انتهایت را
#محمد_حسین_شاه_محمدی
@chekamehsabz🍀
آغوشت
آخرین کتابی که نخوانده ام
فرزند خوانده ی آخرین پادشاه صفوی
و چشمانت ...
غربت از وعده های تو آغاز شد
از دهان طهران افتاده
آخرین قرارهای در_بند
و تو همچنان بر سر زبانها
زنی که شهرها در او فرو ریخته اند
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
آخرین کتابی که نخوانده ام
فرزند خوانده ی آخرین پادشاه صفوی
و چشمانت ...
غربت از وعده های تو آغاز شد
از دهان طهران افتاده
آخرین قرارهای در_بند
و تو همچنان بر سر زبانها
زنی که شهرها در او فرو ریخته اند
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
این روزها دیگر نه جنگ ها و جبهه ها
نه تفنگها و شمشیرها
نه بوی گند سیاست نه مرگِ کبوترها ی پیغام رسان
و نه فریاد سربازان در اسارت
نمیبردم به هراس و اندیشه
این روزها خودم را قاب کرده ام
روی دیوار اتاقم ،خیره میشوم
به صحنه ی اعدام احساسم
که سپیده دمی در کوچه ای بن بست فرمان شلیک دادم
این روزها نه فقر کودکان ، نه رنج زنان که دژخیمان مرگ
با روسری های حقارت طناب داری برایشان ساخته اند
به گریه وانمیداردم
این روزها تن رنجورم را میهمان عشقی خیالی کرده ام
در بستری که بوی کوچ میدهد
با نفسهایی تب دار
.................
بیا و به آغوش بگیر پیکر مرا
من
که از تبار عصیانم و فریاد
بیا که گشوده ام پنجره را
در هجوم بارانی سرد که حریر پرده را مرطوبِ احساس کرده
بیا که در امتداد این شب
از خود مهتاب تا خود زمین
جاده گشوده ام
برای تو مسافر بدون تکلفِ آیینه ها
..............
بیا تا چای گرم رویاهایم سرد نشده
#ترنم
@chekamehsabz🍀
نه تفنگها و شمشیرها
نه بوی گند سیاست نه مرگِ کبوترها ی پیغام رسان
و نه فریاد سربازان در اسارت
نمیبردم به هراس و اندیشه
این روزها خودم را قاب کرده ام
روی دیوار اتاقم ،خیره میشوم
به صحنه ی اعدام احساسم
که سپیده دمی در کوچه ای بن بست فرمان شلیک دادم
این روزها نه فقر کودکان ، نه رنج زنان که دژخیمان مرگ
با روسری های حقارت طناب داری برایشان ساخته اند
به گریه وانمیداردم
این روزها تن رنجورم را میهمان عشقی خیالی کرده ام
در بستری که بوی کوچ میدهد
با نفسهایی تب دار
.................
بیا و به آغوش بگیر پیکر مرا
من
که از تبار عصیانم و فریاد
بیا که گشوده ام پنجره را
در هجوم بارانی سرد که حریر پرده را مرطوبِ احساس کرده
بیا که در امتداد این شب
از خود مهتاب تا خود زمین
جاده گشوده ام
برای تو مسافر بدون تکلفِ آیینه ها
..............
بیا تا چای گرم رویاهایم سرد نشده
#ترنم
@chekamehsabz🍀
واژه واژه
امید
به پایت می ریزم
و عشق!
ازمیان سیاهترین شب
سر خواهد زد
سپید سپید!
من از تو دست نخواهم شست
...
آه که روزی
حباب این اندوه بزرگ
می شکند
و ما در میدان شهر
در انبوه مردمان شاد
خواهیم رقصید و
دست از یکدیگر نخواهیم شست....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
امید
به پایت می ریزم
و عشق!
ازمیان سیاهترین شب
سر خواهد زد
سپید سپید!
من از تو دست نخواهم شست
...
آه که روزی
حباب این اندوه بزرگ
می شکند
و ما در میدان شهر
در انبوه مردمان شاد
خواهیم رقصید و
دست از یکدیگر نخواهیم شست....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از غمم هر چه بگویم
نمیدانم
کم است، یا کم نیست؟
در با پنجره جفت است
پرسه های عنکبوت روی سقف
حواسم مچاله ی زوزه ی باد و ضجه ی جغدِ پشت پنجره گشت
سگِ بی کلک
با واق واق دویدو گربه ی بازیگوش درونم را درید
ساز آویزان بر دیوار
خبر از پوزخند آینده ی پوچ ترم میدهد .
#تپوری
@chekamehsabz🍀
نمیدانم
کم است، یا کم نیست؟
در با پنجره جفت است
پرسه های عنکبوت روی سقف
حواسم مچاله ی زوزه ی باد و ضجه ی جغدِ پشت پنجره گشت
سگِ بی کلک
با واق واق دویدو گربه ی بازیگوش درونم را درید
ساز آویزان بر دیوار
خبر از پوزخند آینده ی پوچ ترم میدهد .
#تپوری
@chekamehsabz🍀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«چه زیباست محبوب من
در جامه‌ی همه روزیِ خویش
با شانه‌ی کوچکی در موهایش!
هیچ‌کس آگاه نبود که او این‌چنین زیباست.»
«غزل غزلها»
شعری از: #یاکووس_کامپانل‌لیس
از مجموعه : #مات_هاوزن
ترجمه: #احمدشاملو
صدا: #ماریا_فارانتوری
موسیقی: #میکیس_تئودوراکیس
@chekamehsabz🍀
در جامه‌ی همه روزیِ خویش
با شانه‌ی کوچکی در موهایش!
هیچ‌کس آگاه نبود که او این‌چنین زیباست.»
«غزل غزلها»
شعری از: #یاکووس_کامپانل‌لیس
از مجموعه : #مات_هاوزن
ترجمه: #احمدشاملو
صدا: #ماریا_فارانتوری
موسیقی: #میکیس_تئودوراکیس
@chekamehsabz🍀
"غزل غزلها"
چه زیباست محبوب من
در جامه ی همه روزی خویش
با شانه ی کوچکی در موهایش!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ آوشویتس
ای دخترانِ داخاو
شما محبوب زیبای مرا ندیده اید؟
در سفری بس دراز بدو بر خوردیم،
نه جامه ئی بر تن داشت
نه شانه ئی در موی
چه زیباست محبوب من
که چشم و چراغ مادرش بود
و برادر سراپا غرق بوسه اش میکرد!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ ماوت هاوزن
ای دخترانِ بلزن
شما محبوب زیبای مرا ندیده اید؟
در میدانگاهی یخ زده بدو برخوردیم،
شماره یی بر بازوی سپیدش بود
و ستارهی زردی در قلب اش.
شعری از: #یاکووس_کامپانل‌لیس
از مجموعه : #مات_هاوزن
ترجمه: #احمدشاملو
@chekamehsabz🍀
چه زیباست محبوب من
در جامه ی همه روزی خویش
با شانه ی کوچکی در موهایش!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ آوشویتس
ای دخترانِ داخاو
شما محبوب زیبای مرا ندیده اید؟
در سفری بس دراز بدو بر خوردیم،
نه جامه ئی بر تن داشت
نه شانه ئی در موی
چه زیباست محبوب من
که چشم و چراغ مادرش بود
و برادر سراپا غرق بوسه اش میکرد!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ ماوت هاوزن
ای دخترانِ بلزن
شما محبوب زیبای مرا ندیده اید؟
در میدانگاهی یخ زده بدو برخوردیم،
شماره یی بر بازوی سپیدش بود
و ستارهی زردی در قلب اش.
شعری از: #یاکووس_کامپانل‌لیس
از مجموعه : #مات_هاوزن
ترجمه: #احمدشاملو
@chekamehsabz🍀
بی تو ماه را در آغوش کشیدم
پرده ابر را کشیدم
و ستاره وشب پره را به شک انداختم...
ازدل تنگم بااو گفتم ماه من!
اینکه دیدن تو چقدر خوب است
همچون مورچه ای
بوقت دیدن حبه ی قند....
وبوسیدنت اوج لذت چکاوکیست بوقت جفت گیری که ازییلاق کوچیده
شلاق زن اب و ابروطوفان را...
چه خوب است استتار
عریانی احساسم
پشت عضلات نیرومندتو ...
ودر مستی عطرت که ترکیب وحشیترین گلها
در دست نیافتنی ترین دره دنیاست
به نوازش خوابم میکنی وابرویم را میخری....
شب تابها بیدارند
ماه من!
و روایت دلدادگیمان دهان به دهان خواهد چرخید!
#شکوه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
پرده ابر را کشیدم
و ستاره وشب پره را به شک انداختم...
ازدل تنگم بااو گفتم ماه من!
اینکه دیدن تو چقدر خوب است
همچون مورچه ای
بوقت دیدن حبه ی قند....
وبوسیدنت اوج لذت چکاوکیست بوقت جفت گیری که ازییلاق کوچیده
شلاق زن اب و ابروطوفان را...
چه خوب است استتار
عریانی احساسم
پشت عضلات نیرومندتو ...
ودر مستی عطرت که ترکیب وحشیترین گلها
در دست نیافتنی ترین دره دنیاست
به نوازش خوابم میکنی وابرویم را میخری....
شب تابها بیدارند
ماه من!
و روایت دلدادگیمان دهان به دهان خواهد چرخید!
#شکوه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
هر شب
معاشقه های نیمه
سیگارهای له شده
دود و مستی مهتاب
یارِ گریخته
فریادهای بوسه دار
قهقهه های مضطرب
جایی میان تقویم
مرا #تو گم کرده ای
#سارا_شرفی
@chekamehsabz🍀
معاشقه های نیمه
سیگارهای له شده
دود و مستی مهتاب
یارِ گریخته
فریادهای بوسه دار
قهقهه های مضطرب
جایی میان تقویم
مرا #تو گم کرده ای
#سارا_شرفی
@chekamehsabz🍀
داغی بزرگ در من قد می کشد
عشق می میرد
تکه ای از زندگی ام را دفن کرده اند
به ابدیت هر آنچه مور مور میکند رسیده ام
چه بی قواره شده اندام تنهایی
موجودی بیگانه می تازد میان تخت
#سارا_شرفی
@chekamehsabz🍀
عشق می میرد
تکه ای از زندگی ام را دفن کرده اند
به ابدیت هر آنچه مور مور میکند رسیده ام
چه بی قواره شده اندام تنهایی
موجودی بیگانه می تازد میان تخت
#سارا_شرفی
@chekamehsabz🍀
ای کاش که شاد و پر هیاهو باشم
تا کی ز غم تو سر به زانو باشم؟
من تلخ ، ولی کنارت ای شیرینم
بگذار که چای قند پهلو باشم
#محمد_حسین_شاه_محمدی
@chekamehsabz🍀
تا کی ز غم تو سر به زانو باشم؟
من تلخ ، ولی کنارت ای شیرینم
بگذار که چای قند پهلو باشم
#محمد_حسین_شاه_محمدی
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
بار دیگر
صبح شد!
رویاهای نقره ایم!
در تیغ خورشید
بی رنگ می شود
و خیال دیدارت،
آب میشود
چون تن سپید و سرد
آدم برفی!
هه!
از آنهمه ابر سواری
دو تکه ذغال برجا ماند و
یک شال گردن خیس...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
صبح شد!
رویاهای نقره ایم!
در تیغ خورشید
بی رنگ می شود
و خیال دیدارت،
آب میشود
چون تن سپید و سرد
آدم برفی!
هه!
از آنهمه ابر سواری
دو تکه ذغال برجا ماند و
یک شال گردن خیس...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)