لیبراسیون/لیبرالیسم
7.41K subscribers
2.68K photos
813 videos
89 files
516 links
🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#بازگشت_به_مشروطه
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال
Download Telegram
چندی پیش علی خامنه ایی حکومت ایران را مردم سالاری واقعی! خوانده بود
رضا پهلوی هم در پاسخ به او متذکر شده بود که حکومت کنونی ایران دزدسالاریست.

✳️دزدسالاری:

⚜️در سیاست اصطلاح #دزد_سالاری یا #کلپتوکراسی [kleptocracy] به دولتی اشاره دارد که عامه مردم را فدای افزایش #ثروت و #قدرت سیاسی شخصی طبقه حاکم می‌کند. دزدسالاری معمولاً با دزدی از بودجه‌های دولتی همراه است.
دزدسالاری بیشتر در کشورهای جهان سوم رخ می‌دهد؛ کشورهایی که اقتصادشان بیشتر برپایه استخراج منابع و اقتصاد رانتی می‌چرخد.

🔻اثرات دزدسالاری
⚜️حکومت دزدسالار تأثیر بسیار نامطلوبی در #اقتصاد_سیاسی و #حقوق_مدنی می‌گذارد؛ و باعث الگو برداری طبقات مختلف اجتماع از روسا و مسئولان دزدسالار و سرایت #فساد به سایر طبقات اجتماع نیز می‌شود. واقعیت این است که در دنیای امروز #فساد_مالی می‌تواند از حاکمان دزدسالار یک کشور به مردم آن سرایت کند و به عنوان هنجاری اجتماعی رواج یافته و نهادینه شود.

⚜️به طوری که قشرها اجتماع از آنجا که می‌بینند حاکمان دولت غرق در فساد مالی هستند، به فکر سوء استفاده از موقعیتهای شخصی یا اداری خود می‌افتند.

⚜️ چون حکومتهای دزدسالار با روشهای پول‌شوئی یا سوء استفاده از ثروتهای عمومی یا وجوه حاصل از پرداختهای شهروندان، پول سرقت می‌کنند، در نتیجه «رفاه» در زندگی شهروندان دچار تزلزل می‌شود. علاوه بر این، چون پولی که دزدسالاران سرقت می‌کنند، اغلب از بودجه‌ای است که برای امکانات عمومی مانند ساختن بیمارستان‌ها، مدارس، جاده‌ها، پارک‌ها و مانند آن اختصاص یافته است؛ این سرقت باعث کاهش رفاه عمومی می‌شود.

🔻دزد سالاری چگونه رشد می کند؟
کلِپتوکراتیکی در یک کشور ، تا حدی به غارت بخش عمده ای از بودجه های حکومتی که در دست افراد اندکی از مقام های فاسد قرار دارد، بی هیچ توجهی به توسعه کشور و مردم آن بر می گردد.

یک وضعیت دزدسالاری معمولاً زمانی رخ می دهد که حکومتی بویژه از ماهیتی استبدادی برخوردار باشد. حکومت استبدادی ، حکومتی است که عموماً با اطاعت مطلق و بی چون و چرا از قدرت حاکم مشخص گردیده است. چنین رژیمی توسط فردی رهبری می شود که منتخب مردم نیست ، اما اغلب ابزارهای بیرحمانه ای را برای کنترل کشور به کار می گیرد، به گونه ای که اطاعت مردم از حکومتشان بیشتر ناشی از ترس است تا احترام به آن.
🔮 @cafe_andishe95
#کلپتوکراسی

« #کلپتوکراسی» یا #دزدسالاری
نوعی از حکومت است که بر پایه ٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده است.

این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه نیافتهٔ دارای رژیمهای دیکتاتوری، سرزمین‌هایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتی است دیده می‌شود. همسنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم ، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.

از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش می‌یابد و در جامعه شایع می‌شود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان می‌یازد، پدیده‌ای که خود تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آن را به دنبال خواهد داشت.

دیگر این که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج می‌رود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش می‌نهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار می‌گیرد.

علاوه بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمی‌شود تا به راحتی به سودجویی‌های خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.

مشکل دیگر این است که به علت نبود سیستم بوروکراسی درست و مراجع بررسی‌کننده در این موارد و عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی می‌نشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم می‌کنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمی‌دهند.

برآیند همهٔ موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوه‌خواری و رانت‌بازی رواج می‌یابد و نیز طبقه‌ای ناراضی به‌وجود می‌آید که همان عامهٔ مردمند.

این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عده‌ای در کشور حقشان را می‌خورند و به ایشان ظلم می‌کنند.

بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کم‌فروشی و احتکار خشم خود را فرو می‌نشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه می‌خورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع می‌کنند.

اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی می‌غلتد و دچار رکود می‌شود.

بدین‌ترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ غالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم می‌شود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت می‌بندد. بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.

@cafe_andishe95