🕊آیزایا برلین از مدافعان پیگیر لیبرالیسم 🕊
او متفکری لیبرال دموکرات بود که معتقد بود دموکراسی نظامی است که امکان انتخاب بین گزینه های مختلف را فراهم آورده است.البته میان ارزشهای مطلوب بشری همواره تعارضاتی هست و این تعارضات با هیچ شیوه ایی از جمله دموکراسی محو نخواهند شد اما این #دموکراسی است که امکان گزینش میان ارزشها و غایات مختلف زندگی را برای #فرد تامین میکند.وی برخلاف بسیاری از متفکران آزادمنش و خردگرا به تحقق جامعه "سراسر لیبرال" اعتقادی ندارد. او به ایدههایی مانند انتخابات آزاد یا ضرورت آزادی اندیشه و بیان باور دارد، اما آنها را هیچ تضمینی برای پیدایش "جامعه لیبرال" نمیداند. او با نگاهی واقعبینانه، و از نظر بسیاری بدبینانه، اعتقاد دارد که انسانها بی آن که خود بخواهند پیوسته با یکدیگر درگیر میشوند و از این امر گریزی نیست.
برلین این پندار که جوامع تمام کشمکشها را کنار بگذارند و همگان در کنار هم با خیر و نیکی و صلح و صفا زندگی کنند را یک توهم میداند. دوری او از پندارهایی مانند رسیدن به آیندهای آرمانی و "بهشتآسا" از دو نگره ساده برخاسته است: یکی این که در پاسخ به زندگی خوب و شایسته میان آدمیان پاسخهای بسیار گوناگونی وجود دارد، و دیگر این که پاسخهای گوناگون غالبا با یکدیگر در جنگ و ستیز هستند.
در زمانها و مکانهای گوناگون، حتی در درون جمع یا گروه واحدی از انسانهای مشابه و یکسان، به پرسش زندگی خوب و مناسب، پاسخهای متفاوت و اغلب متضادی داده میشود که به نظر برلین آنها را مدام در برابر هم قرار میدهد. از دید او بسیاری از دیدگاههای ارزشی هرگز قابل جمع نیستند و تا ابد محل تضاد و کشمکش باقی میمانند. بنابرین او نتیجه میگیرد جهانی که در آن همه چیز مرتب و بیعیب باشد، توهمی بیش نیست.
برای رهایی از کشمکشها و تعصبات گریزناپذیری که همواره افراد جامعه را تهدید میکنند و در برابر هم قرار میدهند، برلین یک راه بیشتر نمیشناسد و در تمام آثار خود بر آن تأکید میکند: مدارا. نه قبول، بلکه درک اعتقادات و باورهای دیگران، احترام به آن و پذیرفتن حق ابراز آن. او میداند که با تساهل و مداراجویی، درگیری و کشمکش از جامعه بشری رخت نخواهد بست، با وجود این خشونت و هرگونه برخورد قهرآمیز با "دیگری" را رد میکند.
🔻آیزایا برلین با دفاع از حریم فردی انسان و رد جهانبینیهای آرمانجویانه، برای روشنفکرانی که به دنبال رؤیای "بهشت روی زمین" هستند و برای تحقق آن حاضرند انسانهای بیشماری را قربانی کنند، فیلسوفی محبوب نیست، اما در زمانهای که ارزشهای اخلاقی به شدت سست شده و تحمل عقاید و ارزشها و "سبک زندگی" دیگران سخت فروکش کرده است، آثار او میراثی بس گرانبهاست.
برلین به سال ۱۹۰۹ در ریگا (قلمرو پیشین روسیه و در لتونی کنونی) به دنیا آمد و در ۱۹۷۹ در آکسفورد (بریتانیا) درگذشت.
——————————-
📚انسان می کشد تا بخورد، می کشد تا بپوشد،می کشد تا خود را بیاراید، می کشد تا بتازد،می کشد تا از خود دفاع کند،می کشد تا تفریح کند،می کشد تا بکشد:او شاهی است مغرور و سهمگین که به همه چیز نیاز دارد و هیچ چیز را یارای ایستادگی در برابر او نیست... از بره روده هایش رو می خواهد تا نوای چنگ خود را طنین افکن سازد.از گرگ کشنده ترین دندانش را تا کارهای هنری ناچیز خویش را صیقل دهد، از فیل عاجش را تا برای کودکش بازیچه بسازد.سفره اش پوشیده از اجساد است...اما کدام موجود در این کشت و کشتار آن را که همه را نابود می کند نابود خواهد کرد؟ خودِ او. وظیفه ی سلاخی آدمیان بر عهده ی خود آدمی است...
قانون بزرگ نابودی وحشیانه ی موجودات زنده بدین سان به انجام می رسد.سراسر زمین پیوسته غرق در خون است و چیزی به جز قربانگاهی پهناور نیست که هر ذیحیاتی باید بی آن که نهایت و حد و وقفه ای در کار باشد تا انجام امور،تابر افتادن شرّ و بدی ،تا مرگِ مرگ،در آن قربانی شود.
✅آزادی و خیانت به آزادی -سِر آیزایا برلین
@cafe_andishe95
او متفکری لیبرال دموکرات بود که معتقد بود دموکراسی نظامی است که امکان انتخاب بین گزینه های مختلف را فراهم آورده است.البته میان ارزشهای مطلوب بشری همواره تعارضاتی هست و این تعارضات با هیچ شیوه ایی از جمله دموکراسی محو نخواهند شد اما این #دموکراسی است که امکان گزینش میان ارزشها و غایات مختلف زندگی را برای #فرد تامین میکند.وی برخلاف بسیاری از متفکران آزادمنش و خردگرا به تحقق جامعه "سراسر لیبرال" اعتقادی ندارد. او به ایدههایی مانند انتخابات آزاد یا ضرورت آزادی اندیشه و بیان باور دارد، اما آنها را هیچ تضمینی برای پیدایش "جامعه لیبرال" نمیداند. او با نگاهی واقعبینانه، و از نظر بسیاری بدبینانه، اعتقاد دارد که انسانها بی آن که خود بخواهند پیوسته با یکدیگر درگیر میشوند و از این امر گریزی نیست.
برلین این پندار که جوامع تمام کشمکشها را کنار بگذارند و همگان در کنار هم با خیر و نیکی و صلح و صفا زندگی کنند را یک توهم میداند. دوری او از پندارهایی مانند رسیدن به آیندهای آرمانی و "بهشتآسا" از دو نگره ساده برخاسته است: یکی این که در پاسخ به زندگی خوب و شایسته میان آدمیان پاسخهای بسیار گوناگونی وجود دارد، و دیگر این که پاسخهای گوناگون غالبا با یکدیگر در جنگ و ستیز هستند.
در زمانها و مکانهای گوناگون، حتی در درون جمع یا گروه واحدی از انسانهای مشابه و یکسان، به پرسش زندگی خوب و مناسب، پاسخهای متفاوت و اغلب متضادی داده میشود که به نظر برلین آنها را مدام در برابر هم قرار میدهد. از دید او بسیاری از دیدگاههای ارزشی هرگز قابل جمع نیستند و تا ابد محل تضاد و کشمکش باقی میمانند. بنابرین او نتیجه میگیرد جهانی که در آن همه چیز مرتب و بیعیب باشد، توهمی بیش نیست.
برای رهایی از کشمکشها و تعصبات گریزناپذیری که همواره افراد جامعه را تهدید میکنند و در برابر هم قرار میدهند، برلین یک راه بیشتر نمیشناسد و در تمام آثار خود بر آن تأکید میکند: مدارا. نه قبول، بلکه درک اعتقادات و باورهای دیگران، احترام به آن و پذیرفتن حق ابراز آن. او میداند که با تساهل و مداراجویی، درگیری و کشمکش از جامعه بشری رخت نخواهد بست، با وجود این خشونت و هرگونه برخورد قهرآمیز با "دیگری" را رد میکند.
🔻آیزایا برلین با دفاع از حریم فردی انسان و رد جهانبینیهای آرمانجویانه، برای روشنفکرانی که به دنبال رؤیای "بهشت روی زمین" هستند و برای تحقق آن حاضرند انسانهای بیشماری را قربانی کنند، فیلسوفی محبوب نیست، اما در زمانهای که ارزشهای اخلاقی به شدت سست شده و تحمل عقاید و ارزشها و "سبک زندگی" دیگران سخت فروکش کرده است، آثار او میراثی بس گرانبهاست.
برلین به سال ۱۹۰۹ در ریگا (قلمرو پیشین روسیه و در لتونی کنونی) به دنیا آمد و در ۱۹۷۹ در آکسفورد (بریتانیا) درگذشت.
——————————-
📚انسان می کشد تا بخورد، می کشد تا بپوشد،می کشد تا خود را بیاراید، می کشد تا بتازد،می کشد تا از خود دفاع کند،می کشد تا تفریح کند،می کشد تا بکشد:او شاهی است مغرور و سهمگین که به همه چیز نیاز دارد و هیچ چیز را یارای ایستادگی در برابر او نیست... از بره روده هایش رو می خواهد تا نوای چنگ خود را طنین افکن سازد.از گرگ کشنده ترین دندانش را تا کارهای هنری ناچیز خویش را صیقل دهد، از فیل عاجش را تا برای کودکش بازیچه بسازد.سفره اش پوشیده از اجساد است...اما کدام موجود در این کشت و کشتار آن را که همه را نابود می کند نابود خواهد کرد؟ خودِ او. وظیفه ی سلاخی آدمیان بر عهده ی خود آدمی است...
قانون بزرگ نابودی وحشیانه ی موجودات زنده بدین سان به انجام می رسد.سراسر زمین پیوسته غرق در خون است و چیزی به جز قربانگاهی پهناور نیست که هر ذیحیاتی باید بی آن که نهایت و حد و وقفه ای در کار باشد تا انجام امور،تابر افتادن شرّ و بدی ،تا مرگِ مرگ،در آن قربانی شود.
✅آزادی و خیانت به آزادی -سِر آیزایا برلین
@cafe_andishe95
#دموکراسی یک شکل ثابت و مشخصی از حکومت نیست بلکه یک شکل زنده و پویا ست که دائما در حال تغییر است و هدف ش تنظیم میان آزادی فردی و نظم عمومی است.
ایلکا چیس (۱۹۷۸-۱۹۰۵) بازیگر و نویسنده
➖➖➖➖➖
🔻دموکراسی دو بُعد حکومتی و اجتماعی دارد:
بعد حکومتی:
1-تشکیل حکومت انتخابی موقت پاسخگو
2-رقابت آزاد و عادلانه میان نیرو ها و احزاب سیاسی
یعد اجتماعی:
1-برخورداری مردم از حقوق سیاسی و آزادی مدنی
2-وجود انجمن ها و فعالیتهای جامعه مدنی
پیش شرطها و مبانی نظری غیر قابل فروگذاری دموکراسی به طور فهرست وار:
#لیبرالیسم
حقوق بشر
پراگماتیسم
نسبیگرایی
اصالت قرارداد
اصالت رضایت و قبول عامه
خودمختاری #فرد
قانون و قانونگذاری
شهروندی
حاکمیت مردم
@cafe_andishe95
ایلکا چیس (۱۹۷۸-۱۹۰۵) بازیگر و نویسنده
➖➖➖➖➖
🔻دموکراسی دو بُعد حکومتی و اجتماعی دارد:
بعد حکومتی:
1-تشکیل حکومت انتخابی موقت پاسخگو
2-رقابت آزاد و عادلانه میان نیرو ها و احزاب سیاسی
یعد اجتماعی:
1-برخورداری مردم از حقوق سیاسی و آزادی مدنی
2-وجود انجمن ها و فعالیتهای جامعه مدنی
پیش شرطها و مبانی نظری غیر قابل فروگذاری دموکراسی به طور فهرست وار:
#لیبرالیسم
حقوق بشر
پراگماتیسم
نسبیگرایی
اصالت قرارداد
اصالت رضایت و قبول عامه
خودمختاری #فرد
قانون و قانونگذاری
شهروندی
حاکمیت مردم
@cafe_andishe95