[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.92K videos
744 files
13.4K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
⁉️ هدفِ #مولوی از تألیف مثنوی چه بوده؟؟

👤 محقق بزرگ عرفان و ادبیات، دکتر زرین کوب می‌نویسد:
«مولوی با این کتاب می‌‌خواهد مخاطب را بجایی ببرد که وَرای "شریعت" و طريقت است! او مخاطب را بجایی می‌‌برد که آنجا دیگر حقیقت و شریعت منقطع می‌شود! و تنها حقیقت باقی می‌ماند
📒 سرّ نِی، ج١، ص٣٧

این چه سلوکی است که در مرحله‌‌ای از آن، شریعت منقطع می‌‌شود؟! مگر انسان می‌‌تواند تا هنگام مرگ از شریعت دست بکشد؟! مولوی کجا را مدنظر داشته که حتی معصومین علیهم السلام نیز در پی آن نبوده‌‌اند؟! مگر دین، بجز احکام و دستورات و آداب شارع مقدس است که مولوی وَرای آن را طلب می‌‌کرده؟!

👈 این است اصول دین مولوی و آقایون مدافع او!!

🔗 پیشنهاد مطالعه

#نقد_مولوی
@borrhan
اینجا مدینه‌ است روزهای یکشنبه ، دوشنبه ، سه شنبه ۲۰ ، ۲۱ و ۲۲ صفر سال ۱۱ هجری قمری ؛ ۳ ،۴ ، ۵ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ؛ ۱۹ ، ۲۰ و ۲۱ مِی سال ۶۳۲ میلادی؛
بیماری پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله شدت یافته است، لذا ایشان این 3 روز را در منزل خویش و در بستر بیماری گذرانیده اند؛ 💔
عده ای از توطئه گران نیز در اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله حضور دارند تا از اخبار داخل منزل پیامبر و وضعیت ایشان بی اطلاع نباشند؛ سپاه اسامه که باید فرسنگ ها از مدینه دور باشد ، هم چنان خارج از مدینه بی‌حرکت و ساکن است!
در همین ایام ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، خطبه‌ای مهم را برای مهاجرین ایراد می‌فرمایند، در حین خطبه، عمر بن الخطاب برمی‌خیزد و سوالی می پرسد که گویای نفاق او و عدم وجود ذره‌ای ایمان در اوست!! رسولخدا صلی الله علیه و آله ناراحت شده ولی قاطعانه پاسخ می‌فرمایند...

🔗 بیشتر بخوانید

#روز_شمار_شهادت‌رسولخدا [13]

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حرکت_حسینی [34]
#صالحی_نجف_آبادی

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟

💡با دقت بخوانید!

▪️

درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم
و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر الهی و تمکین فرمان نبوی صلی الله علیه و آله بود؛


سید ابن طاووس در لهوف می فرماید:

💠 "و رويت بالإسناد عن أحمد بن داود القمي عن أبي عبد الله ع قال جاء محمد بن الحنفية إلى الحسين ع في الليلة التي أراد الحسين الخروج في صبيحتها عن مکة فقال له يا أخي إن أهل الکوفة قد عرفت غدرهم بأبيک و أخيک و قد خفت أن يکون حالک کحال من مضى فإن رأيت أن تقيم فإنک أعز من بالحرم و أمنعه فقال يا أخي قد خفت أن يغتالني يزيد بن معاوية بالحرم فأکون الذي يستباح به حرمة هذا البيت.":
(به نقل از بحار ج 44 / ص 364)

🔖 ترجمه و شرح روایت::

احمدبن داود قمی از امام صادق (علیه‌السلام) روایت می کند که آن وقتی که سیدالشهداء(علیه‌السلام) خواستند از مکه خارج شوند محمدبن الحنفیه آمد خدمتشان در مکه،
در آن شبی که فردایش حضرت می‌خواستند خارج شوند؛ که شب 8 ذی الحجۀ سال 60 می باشد؛ و به حضرت از نیرنگ کوفیان بیم دادند ،
حضرت در پاسخ محمد حنفیه فرمودند: من بیم آن دارم که کمین کنند و مرا در مکه به طور ناگهانی و بدون آگاهی بکشند؛
("اَن یغتالنی" یعنی مرا ترور کند.)
و نگرانم که حرمت خانۀ خدا با قتل من هتک شود.



سپس مرحوم سیدبن طاووس از محمد بن احمد بن داود القمی نقل می کند:

💠 "فلما کان فی السحر ارتحل الحسین ع فبلغ ذلک ابن الحنفیة فأتاه فأخذ زمام ناقته التی رکبها فقال له یاأخی أ لم تعدنی النظر فیما سألتک قال بلی قال فما حداک علی الخروج عاجلا فقال أتانی رسول الله ص بعد مافارقتک فقال یاحسین ع اخرج فإن الله قدشاء أن یراک قتیلا فقال له ابن الحنفیة إنا لله وإنا إلیه راجعون فما معنی حملک هؤلاء النساء معک و أنت تخرج علی مثل هذه الحال قال فقال له قد قال لی إن الله قدشاء أن یراهن سبایا و سلم علیه ومضی"
(لهوف/ 65)

🔖 ترجمه و شرح روایت:

صبحگاهان که امام عزم حرکت فرمود ابن الحنفیه آمد و جلوی ناقۀ حضرت را گرفت و عرض کرد: یابن رسول الله به من فرموده بودید که دربارۀ پیشنهادات من فکر می کنید.
حضرت فرمود من دیشب نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم و به من فرمان دادند....

👈👈 یعنی آنکه
#خدا چنین خواسته که #من را #کشته ببیند و #زنان و فرزندان مرا #اسیر در دست دشمن باشند.

====================

اما جالب است بدانید ، نویسنده کتاب شهید جاوید ، صالحی نجف آبادی،
برای اثبات مدعای باطل خود ،
مبنی بر:

عدم علم امام به شهادت

و حرکت آن حضرت به سمت کوفه ، به انگیزهء #قیام و #تشکیل_حکومت

و ناکامی آن حضرت و عملی نشدن برنامه ایشان

به روایت فوق‌الذکر ایراداتی وارد می‌کند!!!

صرفنظر از پاسخهایی که در اثبات علم امام حسین علیه السلام به #شهادت در این سفر ،
و انگیزه #خروج آن حضرت از وطن تاکنون تقدیم شد؛

به بررسی اشکالات این شخص ، یعنی صالحی نجف آبادی بر این روایت می‌پردازیم ؛

تا خوانندگان عمق جهل و بیسوادی
او را -بر خلاف ادعا و ژست تحقیقِ جامع- وجدان کنند!


در ابتدا بررسی اشکال اول:

《1》
اشکالاتی که نویسنده شهید جاوید، مطرح کرده است:::


1⃣⛔️ این سخن با تصریح طبری به اینکه در حین خروج سیدالشهداء (علیه‌السلام) از مکه، محمدبن الحنفیه در #مدینه بود، #منافات دارد!!!

بهتر است عین متن کتاب شهید جاوید را با هم بخوانیم؛
معارض اول، روایت طبری از ابو مخنف را نقل می کند و آن این است:::

👈"طبری: قال ابو محنف عن هشام بن الولید عن مَن شَهدَ ذلک قال َقبلَ الحسینُ بن علی بأهله من مکة و محمدبن الحنفیه بالمدینه؛ قال فَبَلَغُه خَبرُهُ و هو یَتوضّأُ فی طستٍ؛ و قال فبکی حتی سمِعت و کفَ دُموعِهِ فی الَطَست."
(طبری، ج 5 /394، دارالمعارف مصر).

[روی آورد حسین بن علی همراه خانواده‌اش از مکه درحالیکه محمد بن حنفیه در مدینه بود ، خبر سیدالشهداء به محمد رسید درحالیکه داشت وضو می‌گرفت در تشتی، سپس به گریه افتاد درحالیکه صدای ریزش اشک را در طشت شنیدم.]

"بدین گونه می بینیم روایت ابی مِخنف با روایت لهوف مخالف است؛
زیرا روایت لهوف می گوید این مذاکرات در مکه بین امام حسین و محمدبن حنفیه واقع شده است؛
و روایت ابو مخنف می گوید که هنگامی که امام حسین از مکه خارج شد محمد بن حنفیه در مدینه بوده است نه در مکه."👉

✖️✖️✖️✖️✖️✖️✖️

1⃣ پاسخ #اول ما::

با هم دوباره ببینیم حکایت ابومخنف چه می‌خواهد بگوید؛
با خواندن پاسخ درخواهید یافت این آقا #عربی_بلد_نیست ‼️❗️

دقت کنید::

در متن آمده «اَقبَل»؛

⁉️ اَقبَلَ دربارۀ چه کسی گفته می شود؟

🔰 کسی که به نقطه ای که #گوینده راجع به آن سخن می گوید روی آورده باشد، وقتی به آن نقطه که از آن سخن می‌گوید روی آوَرَد، تعبیرِ عرب اَقبَلَ است.

مثلاً فرض بفرمایید سیدالشهداء (علیه‌السلام) از مکه خارج شدند.

آن کسی که در مکه است؛
اگر از او سئوال شود چه می گوید؟
می گوید: "خَرَجَ (یا أدبر) الحسینُ علیه السلام الی العراق"
و در همان حال اگر خبر خروج حضرت علیه‌السلام به یک فردی که در کوفه است رسیده باشد او می گوید:
" اَقبلَ الحسین ع من مکة الی العراق.".

پس کسی که در مکه است نمی تواند «اَقبَل» بگوید؛ برای اینکه نسبت به او "اَدبَرَ الحسین" درست است؛
یا تعبیر«خَرَجَ»؛
که اولی دقیق تر است.

اما أَقبَلَ نسبت به آن کسی است که در عراق است.

👈 پس معنای این سخن آنست که این روایت ابو مخنف خبر از خروج نمی دهد. بلکه دارد رو آوردن سیدالشهداء علیه‌السلام را از مکه به عراق خبر میدهد.
و آن وقت این «اَقبَل» را این آقای محقق! تعبیر به خروج کرده است!!

پس معنای عبارت طبری اینست که وقتی سید الشهداء علیه‌السلام که با اهل خود از مکه حرکت کرده بودند، به عراق رسیدند، محمد بن الحنفیة در مدینه بود.


2⃣ و اما پاسخ #دوم :

🔰 "فَلَما بَلَغَهُ خَبرُهُ". باز این محقق نابغه! «خبر» را به معنای خبر حرکت گرفته است.

اما منظور از خبر فلانی چیست؟
خبر حسین بن علی (علیه‌السلام) به محمدبن حنفیه رسید؛ یعنی چه؟
این چه خبری است؟


👈 مقصود از این خبر، آن مهمترین مصیبتی است که به سیدالشهداء(علیه‌السلام) نسبت داده
می شود؛ نه خبر حرکت و خروج.

در فارسی هم به همین نحو تعبیر می‌شود.
خبر، یعنی خبر مرگ.
در اینجا خبر خروج معنا ندارد.
محمدبن حنفیه می دانسته که سیدالشهداء (علیه‌السلام) برادر بزرگوار اوست؛ امام وقت اوست.
این خبر چیست؟
خبری است که محتاج به ذکر اُلمَتَعَلَّق نیست.
خبر شهادت است.

👈👈👈 پس در اول حرکت و اقبال به عراق را بیان می کند؛
نه خروج از مکه را.
بعد راوی می گوید "فلما بَلَغهُ خَبَرُه". خَبَرالحسین یعنی خَبَر شهادته.

👈👈👈 تاریخ طبری دارد این را بیان می کند که محمدبن حنفیه با سیدالشهداء(علیه‌السلام) نبود؛ در کربلا حاضر نبود؛ در عین حال تأثر او بر شهادت سیدالشهداء (علیه‌السلام) آن مقدار بود که آنگاه که خبر فاجعه به او رسید، حالش چنین بد شد.
چرا؟
چون «خَبَرُهُ» می گوید.

خَبَر وقتی که به شخص اضافه می شود، خبر اصل وجود که معنا ندارد.
باید متعلق خبر بسیار بسیار مهم باشد که نیاز به ذکر قرینۀ آن نیست.

چرا نیازی به ذکر قرینه نیست؟ چون متعلق مهم است.
منظور از آن خَبَر شَهادَته و خبر .... امثال اینهاست.

《2》
Forwarded from اتچ بات
شاهد بر این سخن ما آنست
که سیاق طبری کلاً بر این منوال است.

یعنی اگر در صفحۀ 394 همان منبع طبری نگاه کنیم می‌بینیم که چنین می‌گوید:

"قال الحارث قال ابن سعد أخبرنا محمدبن عمر (واقدی) قال قُتِل الحسینُ بن علی علیه السلام فی صفر سنة إحدی و ستین و هو یومئذٍ ابن خمس و خمسین."
یعنی درباره سن ۵۵ سال و تاریخ شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام سخن می‌گوید.

باز همان طبری در همان صفحه چنین می گوید:

" عن ابی معشر قال قُتِل الحسین لعشرٍ خلون من المحرم؛ قال الواقدی هذا اَثبَتُ.":

ابومعشر گفته است که سید الشهداء علیه‌السلام 10 محرم شهید شده اند؛
و واقدی می گوید قول صحیح این است.
و سپس اصل حادثۀ شهادت را بیان می‌کند.
و هر گونه وقایع تکمیلی را نیز با سند می آورد.

مثلاً می گوید. "قال الحارث قال ابن سعد أخبرنا محمد بن عمر قال أخبرنا عطاء بن مسلم عمن أخبره عن عاصم بن أبی النَجوُد عن زِرِّ بن حُبَیشٍ قال: اول رأس رُفع عَلی خَشَبةٍ رأس الحسین رضی الله عنه و صلی الله علی روحه."

اولین سری که بر چوب رفت رأس مقدس سیدالشهداء علیه‌السلام بود.

در پی این مطالب است که می گوید:

"قال ابو محنف عن هِشام بن الولید عمّن شَهدَ ذلک قال اَقبَل الحسین بن علی بأهله من مکة و محمد بن الحنفیة بالمدینة" ...
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد)

👈👈 پس می خواهد برساند که محمد ابن الحنفیة با سپاه امام حسین علیه السلام نبود؛
یعنی میخواهد با نقل این روایت در اینجا بگوید،
حضرت شهید شدند؛ و اهلشان هم با ایشان بودند؛ و شهید شدند؛ اما محمد بن حنفیه با آنها نبود؛ و شهید نشد؛ اما در عین حال وقتی خبر فاجعۀ حضرت رسید چنین حالی پیدا کرد.


3⃣ و اما پاسخ #سوم ما به ادعای صالحی نجف آبادی:::


🔰 باید بدانید که نویسنده شهید جاوید برای ذهبی ، از متعصبین مغرض عامه ، و کتاب شمس الدین ذهبی، یعنی «تاریخ الأسلام و وفیات المشاهیر والأعلام» شأن زیادی قائل است!🤔

ما هم از همان منبع استفاده می کنیم و پاسخ سوم را تقدیم می‌کنیم:

البته اصل مطلب از ابن سعد (کاتب) و از واقدی است. ابن عساکر نیز در احوالات سیدالشهداء علیه‌السلام ذکر می‌کند در صفحات 204-205 –

اما ذهبی در تاریخ الإسلام، ج2، ص 574، دارالغرب الإسلامي، 2003 چنین می‌نویسد :

▪️"و بعث الحسین إلی أهل المدینة؛ فسار إلیه من خفَّ معه من بني عبد المطلب و هم تسعة عشر رجلاً و نساء و صبیان؛ و تَبِعَهُم محمد بن الحَنَفیه فَأَدرکَ أخاه الحسین بمکة."

سیدالشهداء علیه‌السلام برای اهل مدینه پیغام فرستادند؛ "من خَف" هر کس از اولاد عبدالمطلب علیه‌السلام که سبک بار بود همراه ایشان شد. نوزده نفر مرد بودند با تعدادی زن و کودک. محمد بن حنفیه در پی حضرت روان شد تا در مکه به برادر خود رسید.

▪️"و اَعلَمه اَنَّ الخروج لَیس له بِرای یومه هذا."

محمد حنفیه عقیده ندارد که امروز حضرت از مکه خارج شوند.
(جناب محمد حنفیه عقیده داشت حالا که امام به مکه آمده‌اند نباید از مکه خارج شوند)

▪️"فَأبَی الحسینُ علیه."
سیدالشهداء سلام الله علیه ابا کردند.


👈👈👈 پس محمدبن حنفیه به مکه آمده است. و البته محمد بن حنفیه که به مکه آمده؛
قبل از خروج سیدالشهداء سلام الله علیه به مدینه بر نمی گردد.
ایشان ماند، تا حضرت حرکت کردند. وقتی مأیوس شد به مدینه بازگشت.

===========

این پاسخ ما به اولین اشکال صالحی نجف آبادی،
به اولین اشکالی که برای رد قول سید بن طاووس در اثبات علم امام حسین علیه السلام به عاقبت این #خروج و شهادت خود بیان می‌کند؛

که ثابت شد ، صالحی نجف آبادی نه تنها به ادبیات عرب آشنا نیست؛

بلکه بر خلاف ادعای تحقیق گسترده،
از متن کتب مورد علاقه و مقبول تاریخی نزد خود نیز،
ناآگاه است!!!!


《3》
حال بررسی اشکال دوم


2⃣⛔️ اشکال دوم صالحی نجف آبادی، استناد به نامۀ سیدالشهداء (علیه‌السلام) به محمد بن حنفیه است .

عین متن کتاب را بخوانیم:::

👈"معارض دوم: معارض دیگر حدیثی است که ابن قولویه در کامل الزیارات بدین گونه نقل می کند که از ....... و سند این حدیث در نهایت اعتبار است."👉
___________

حدیث مورد استناد ، در کامل الزیارات ابن قولویه سندی صحیح است؛ از صحیحۀ زارة عن ابی جعفر علیه السلام:

💠 "ابن قولويه عن أبيه و جماعة من مشايخه عن سعد بن عبدالله عن علي بن اسماعيل بن عيسي و محمد بن الحسين بن ابي الخطاب عن محمد بن عمرو بن سعيد الزيات، عن عبدالله بن بكير عن زرارة عن ابي جعفر (ع) قال: كتب الحسين بن علي (ع) من مكة الي محمد بن علي: «بسم الله الرحمن الرحيم، من الحسين بن علي الي محمد بن علي و من قبله من بني هاشم، اما بعد فان من لحق بي استشهد و من لم يلحق لم يدرك الفتح و السلام."
(کامل الزیارات، ص 75)

🔖 ترجمه و شرح مختصر حدیث:::

این جزء اول حدیث است که می‌فرمایند امام از مکه به محمد حنفیه نامه می‌نویسند ، هر کسی به من ملحق شود شهید خواهد شد.

و نویسنده شهید جاوید، چنین معنا و برداشت می‌کند که ، پس محمدبن حنفیه در آن وقت در مکه نبوده است.

یکی دیگر از منابع این حدیث در دلائل الامامه ، طبری (شیعه) است.
در آنجا صریحاً می‌گوید که امام در هنگام حرکت به سوی کوفه این نامه را نوشته‌اند.
حدیث را صَفّار نقل می کند و قالب محدثین شیعه نقل کرده اند و از دو امام نقل شده است.
یکی از حضرت باقر ابی جعفر علیه‌السلام و دیگری از حضرت صادق علیه‌السلام .

حدیث از حضرت صادق(علیه‌السلام) چنین است:

بصائر الدرجات، أَيُّوبُ بْنُ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: ذَكَرْنَا خُرُوجَ الْحُسَيْنِ وَ تَخَلُّفَ ابْنِ الْحَنَفِيَّةِ عَنْهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَا حَمْزَةُ إِنِّي سَأُحَدِّثُكَ فِي هَذَا الْحَدِيثِ وَ لَا تَسْأَلْ عَنْهُ بَعْدَ مَجْلِسِنَا هَذَا إِنَّ الْحُسَيْنَ لَمَّا فَصَلَ مُتَوَجِّهاً دَعَا بِقِرْطَاسٍ وَ كَتَبَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِلَى بَنِي هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ مَنْ لَحِقَ بِي مِنْكُمْ اسْتُشْهِدَ مَعِي وَ مَنْ تَخَلَّفَ لَمْ يَبْلُغِ الْفَتْحَ وَ السَّلَام
(بحار الأنوار، ج‏45، ص84)

مدارک این حدیث بسیار زیاد است که فقط معدودی از آن ها را نقل می کنیم.

بصائر الدرجات (صفار) چاپ تبریز /481، کتاب بحار ج42/81، ج45/85-84 و دیگران هم نقل کرده اند. کلینی اعلی الله مقامه در مکاتیب الائمه (ع) نقل کرده است؛
محمد بن حسن بن فروخ صفار قمی در بصائر الدرجات، ابن جریر طبری آملی شیعی نیز در دلائل الامامة نقل کرده است.

آقای صالحی نجف آبادی دقت نکرده که "لما فصلَ" یعنی وقتی که حضرت از مکه جدا شدند.
نه اینکه هنگامی که در مکه بودند ، نامه نوشتند به جناب محمد حنفیه!


منبع دیگر این حدیث کتاب «الحدائق الوردیه فی مناقب ائمة الزیدیة» است؛ که کتاب بسیار معتبری است؛
و یکی از ائمۀ زیدیه در قرن 11 نوشته است؛
و البته ما توقع نداریم که نویسندۀ کتاب شهید جاوید ، با توجه به کم سوادی‌ای که دارد ،
اصلاً از وجود این کتابها آگاهی داشته باشد

نسخۀ خطی این کتاب تا چندی پیش فقط در دسترس بود،
اما اخیرا چاپ هم شده است؛
در نسخه خطی ج1/ برگ 60 صفحۀB این گونه آمده است:

"فَلما نَزَل بُستانَ بنی عامر کَتَب الی محمدٍ اَخیه و اَهل بیته من حسین بن علی الی محمد بن علی و اهل بیته، امّا بعد فَاِنّکم اَن لَحِقتُم بی استشهدَتم واِن تَخَلَّفتُم عنی لَم تلحَقُوا النصر."
در این سند هم مطلب به همان مضمون آمده است.

👈 در این سند دقیقا بیان شده، سیدالشهداء سلام الله علیه ، از کجا نامه نوشته اند: از بستان بنی‌ عامر


🏞 «بُستان بنی عامر» کجاست؟ بُستان بنی عامر اسم دو جا است.

یکی قریه ای است در اطراف مکه، رو به عراق که به آن بستان ابن عامر و گاهی هم بستان بنی عامر گفته می شود.

دوم، جای دیگری است؛ که دهی است نزدیک مدینه؛
که بستان ابن مَعمَر هم گفته می شود؛ که جزء ملحقات مدینه است؛ منتهی در راه بصره است.

مسیر حرکت حضرت علیه‌السلام از مسیری بود که حاجی های عراق استفاده می کردند. تا جایی که قدر مشترک راه بین کوفه و بصره بود؛ و آنجا حضرت علیه‌السلام مسیرشان را عوض کردند؛ و رو به کوفه نمودند.

بستان ابن عامر یا بنی عامر که در این نامه اشاره شده در مسیر مکه به عراق است؛

مدارک: «معجم البلدان»: یاقوت الحموی، 1/414، 449-450 ؛ «معجم ما اُستعجم»: عبدالله بن عبدالعزیز البکری الأندلسی، ص787، 835، 1304،1224، عالم الکتب، بیروت؛ تاریخ مدینه، «صحیح الاخبار عما فی بلاد العرب من الاثار» : محمد بن عبدالله بلیهد النجدی.

《4》
👈👈 پس امام نامه خود را به جناب محمد حنفیه بعد از خروج از مکه به سمت کوفه و در بستان بنی عامر نوشته‌اند.

نتیجه آنکه ادعای صالحی نجف آبادی برای رد دو روایت ابتدایی باطل است.
و ضعف علمی و بضاعت کم ایشان در ارائه مطلب محققانه اثبات شد.


🔰 ⁉️اما علت نگاشتن این نامه چه بوده است ؟

به اجمال عرض می‌کنیم:

اینکه جناب محمد بن حنفیه به مکه آمد؛ شب حرکت هم خدمت سیدالشهداء سلام الله علیه آمد؛ و به حضرت علیه السلام گفت من می‌خواهم شما این جا باشید.
آن آخرین جمله ای که حضرت به او فرمود این بود که من در بارۀ پیشنهاد شما تأمل می کنم.
وقتی که حضرت علیه‌السلام خواستند حرکت کنند آمد جلوی ایشان را گرفت.
او به حضرت هم عرض کرد که مگر شما به من وعده ندادید؟
حضرت فرمود :
خاتم انبیاء در خواب به من چنین دستور داده است.....

👈 محمدبن حنفیه خود و فرزندانش به مکه آمده بودند. به آنها اجازه نداد که با حضرت باشند.
حضرت فرمودند:

💠 "اَتَرغَب بُولدک عَنّی؟"
آیا فرزندان خود را بر من ترجیح دادی؟؟

عرض کرد ناراحتی من نسبت به از دست دادن شما بیشتر است؛
و نه می خواهم شما را از دست بدهم و نه اینها را.

در ذهن جناب محمد بن حنفیه آمده بود که اگر بناست حضرت شهید بشود، راه انتقام همان طرحی است که خود او به حضرت داده بود،
یعنی پنهان شدن حضرت و از این کوه به آن کوه رفتن و از این دره به آن دره تا زمان مهیا شدن مردم برای قیام
(طرحی برگرفته از باور به مهدویت)

لذا این جا حضرت می‌خواهند ،
آب پاکی را روی #تمامی حرکتها تا قبل از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بریزند؛

و این هم منتهای فضیلت است.

💠 "مَنْ لَحِقَ بِي مِنْكُمْ اسْتُشْهِدَ مَعِي وَ مَنْ تَخَلَّفَ لَمْ يَبْلُغِ الْفَتْحَ وَ السَّلَام"

💠 کسی که به من ملحق شود شهید خواهد شد و هر کس که تخلف کند به پیروزی دست نخواهد یافت؛ والسلام

پس معلوم می شود که از این جا به آنجا، و از مکانی به مکان دیگر رفتن فایده ای ندارد؛
✔️ و خدا برای فرزندان آل ابی طالب و علویین و اهل بیت علیهم السلام مقدر نکرده است که جز با ظهور مهدی آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف به دولت برسند.

#پیشگویی
#دولت_حق
#خانه_نشینی


©کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی

@borrhan
[ کانال برهان ] pinned «#حرکت_حسینی [34] #صالحی_نجف_آبادی ⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟ 💡با دقت بخوانید! ▪️ درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر…»
از قدیمی‌ترین نوحه‌های ضبط شده در رثای «امام حسین علیه السلام »
شاعر اثر: «ناصرالدین شاه قاجار» و نام شعر «جبرئیل» و خواننده نامشخص است.

🔗متن کامل شعر ناصرالدین‌شاه و شرح بیشتر

صوت این نوحهء ضبط شده توسط گرامافون و منسوب به دورهء ناصری در↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/44080

#قدمت_عاشورا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا مدینه است ، روز چهارشنبه ۲۳صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۶ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲۲ می سال ۶۳۲ میلادی

رسول رحمت صلی الله علیه و آله در چنین روزی در حالیکه به شدت بیمارند💔و دستمالی به سر بسته‌اند با کمک امیرالمومنین علیه‌السلام و فضل بن عباس، به منبر می‌روند؛

و ضمن اشاره‌ای دوباره به #حدیث_ثقلین ، از معیت قرآن و امیرالمومنین علی علیه السلام می‌گویند؛
در انتهای خطبه ، آن حضرت اعلام می‌دارند به هر کس وعده‌ای داده‌ام و تاکنون ادا نکرده‌ام ، نزد من آید؛
انتقادهای عمر بن الخطاب در پی این واقعه و طعنه به مردمان ،
که در ادامهء سیاست انتقادهای پی‌در‌پی او در آخرین روزهای حیات نبوی است، برای اهل دقت حاوی پیام بسیار مهمی است!

🔗 بیشتر بخوانید!

#روز_شمار_شهادت‌رسولخدا [14]

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
در چنین روزی رسولخدا صلی الله علیه و آله اشاره‌ای دوباره فرمودند به حدیث نورانی و راهگشای
علي مع القرآن و القرآن مع علي


▪️اشاره به حدیث معیت قرآن و امیرالمومنین در جریان جنگ #جمل در کلام ام سلمه همسر باوفای رسول خدا صلی الله علیه و آله و اثبات بطلان اصحاب جمل
https://t.me/borrhan/29681

▪️سلیم به قیس و اشاره به #حدیث_ثقلین و حدیث معیت قرآن و اهل بیت
و اشاره به حدیثی مشابه در کافی شریف
https://t.me/borrhan/29683
https://t.me/borrhan/29696

▪️پاسخ به دروغگویی #ابن_تیمیه در تکذیب حدیث معیت امیرالمومنین علیه السلام با حق و اثبات #عصمت امیرمومنان علی علیه السلام با توجه به استدلال ابن تیمیه
https://t.me/borrhan/29688
🔺+اسکن‌های ذیل این لینک

▪️امیرالمومنین قرآن ناطق و کسی که برای تاویل قرآن می‌جنگد و اثبات جهنمی بودن اهل #جمل و #صفین و نهروان
https://t.me/borrhan/29693
https://t.me/borrhan/22284

▪️مصادر این حدیث در منابع عامه
https://t.me/borrhan/74

▪️آیت الله وحید خراسانی : این حدیث بطلان خلافت خلیفه اول و دوم و سوم سقیفه است.
https://t.me/borrhan/29682

▪️شرح مرحوم خبازیان بر محوریت امیرالمومنین علی علیه السلام
https://t.me/borrhan/21732

▪️اثبات آنکه امیر المومنین علیه السلام قرآن ناطق هستند با استناد به منابع مخالفین
https://t.me/borrhan/40826

▪️روایت معیت قرآن و امیرمومنان علی علیه السلام در کلام جناب ام سلمه ، به اعتراف مخالفین، در قالب سوالی دلنشین: دلت به کدام سو پر میکشد؟
https://t.me/borrhan/35236


@borrhan
@borrhan2
@dinclass
Forwarded from اتچ بات
#نقل_فضائل_از_کتب_مخالفین
#قاعده_الزام

عینیت حقیقت قرآنیه و حقیقت علویه

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

1️⃣ حدیث در نظر دقیق ترین و متعصب ترین و عالم ترین دانشمندان حدیث اهل سنت؛ بخاری و مسلم و حاکم و ذهبی صحیح و معتبر می باشد.

2️⃣ أم المومنین أم سَلَمة رضی الله عنها همسر رازدار و با وفای رسول گرامی خدا می گوید: از رسول الله شنیدم که می‌فرمودند : «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض»: علی با قرآن است و قرآن نیز با علی!این دو #هرگز از همدیگر جدا نمی‌شوند تا اینکه در حوض(روز قیامت) بر من وارد شوند.

3️⃣ حدیث فوق گویای #عینیت‌حقیقت‌قرآنیه_و_حقیقت‌علویه می‌باشد .زیرا معیّت به صورت مطلق و طرفینی می‌باشد.نتیجه این گونه از معیت و همراهی امور زیر است:

🔹 #قرآن هدایت برای انسان های با تقوا (هدیً للمتقین)، روشن کننده حق از باطل(الکتاب المبین)می‌باشد.
#امیرالمومنین نیز چراغ هدایت برای متقین و روشن کننده حق از باطل است.

🔸 الإسراء 9 : #قرآن بشر را به محکم ترین امور هدایت می‌کند و بشارت دهنده برای مومنین می‌باشد.
#امیرالمومنین نیز بشر را با محکم ترین امور هدایت کرده و در لحظات مرگ برای مومنین بشارت بهشت می دهد.

🔹 الإسراء 82 : #قرآن شفا و رحمت برای مومنین و مایه خسارت برای ظالمین می باشد.
#امیرالمومنین شفا و رحمت برای مومنین و خسارت برای ظالمین می‌باشد.

🔸فصلت 42 : #قرآن هیچ امر بیهوده و باطلی در آن نیست.
#امیرالمومنین نیز مصداق #آیه_تطهیر می باشد که از هر امر باطل و بیهوده ای پاک و طاهر می‌باشند.


⁉️آیا با وجود #قرآن_ناطق سزاوار است به امور دیگر تمسک و اعتماد کرد؟


@borrhan
حضور امام حسین در لشکر معاویه .pdf
152.1 KB
🌐 پاسخ به شبهه اسلام ستیزان در خصوص حضور سیدالشهداء سلام الله علیه در لشکر #معاویه و دوشادوش #یزید ‼️

صرفنظر از بررسی اسناد جعلی تاریخ در خصوص این قبیل گزارشات به خاطر داشته باشید: بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام، حضور در جنگ و جهاد با رهبری و فرماندهی امام غیر عادل جایز نیست و کشته شدن در چنین جنگ و جهادی در حکم مرگ جاهلیست. از این رو حضور اهل بیت علیهم السلام و حتی بزرگان اصحاب ایشان در چنین جنگ و جهادهایی منتفی است.

#شبهات_محرم
@borrhan
[ کانال برهان ]
حضور امام حسین در لشکر معاویه .pdf
🔺امر به معروف و نهی از منکر اگر منجر به جرح یا قتل( جهاد) باشد منوط به اذن امام معصوم علیه‌السلام است.

🔹محقق حلی می‌فرماید : اظهر آن است که اگر امر به معروف و نهی از مستلزم جراحت یا قتل باشد، منوط به اذن امام معصوم است.
🔸مرحوم #صاحب_جواهر در شرح آن از شیخ طوسی نقل فرموده که ظاهر کلام علمای امامیه آن است که این نحو انکار اختصاص دارد به معصومین یا کسی که از جانب آنان اذن داشته باشد پس از آن فرموده تجویز آن برای عموم مستلزم فساد عظیم و هرج و مرج ( اختلال نظام اجتماع ) است که قانون شرع آن را نمی‌پزیرد پس ادعای اطلاق ادله فسادش روشن است.
👈ایشان در ادامه روایتی از امیرالمومنین علیه السلام را نقل کرده‌اند که در ضمن آن آمده : کسی‌ که با شمشیر انکار منکر نماید به هدایت دست یافته و بر راه حق سیر نموده و قلبش نورانی گردیده است.
👈سپس فرموده: حضرت در این روایت اشاره به وجود اقدس خود و فرزندان معصومش فرموده مانند خطابات وارده در حدود جنگ با باغیان و جهاد کفار و امثال آن و 👈 عموم مردم مقصود نیستند.
📚جواهر الکلام، جلد۲۱، صفحه۳۸۳-۳۸۵

#جهاد_ابتدائی [8]
@borrhan