[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#حرکت_حسینی [18]

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

...حبیب بن مظاهر، از کسانی بود که پیامبر را دیده و به همراه امیرمومنان در همه جنگها حاضر بود، او از خواص اصحاب ایشان و فراگیر معارف بود؛
صاحبان سیره و نویسندگان رجال، از او فراوان نوشته‌اند.
کَشّی از فضیل بن زبیر نقل می‌کند که میثم تمار سوار بر اسب رد شد و حبیب بن مظاهر در مجلس بنی‌اسد پیش رفت و از او استقبال کرد؛
در حین صحبت، گردن دو اسب به هم می‌خورد،

حبیب گفت:
پیرمردی را می‌بینم که موی سرش ریخته و شکمش جلو آمده و در دارالرزق خربزه می‌فروشد، و به خاطر حب اهل بیت پیامبرش به دار کشیده شده و شکمش بر دار دریده می‌شود.

میثم گفت:
من مرد سرخ رویی را می‌شناسم که دو گیسوی خود را بافته و به پشت انداخته که برای یاری پسر رسول خدا بیرون می‌آید، پس کشته می‌شود و سرش در کوفه به گردش درمی‌آید‌

سپس از هم جدا شدند. اهل مجلس گفتند:
ما دروغگوتر از این دو نیافتیم!

حاضران هنوز جدا نشده بودند که رُشَید هَجَری آمد و از آن دو سراغ گرفت؛ گفتند :
از هم جدا شدند و ما اینگونه سخنانی از آنها شنیدیم‌.

رشید گفت:
خداوند میثم را رحمت کند، او فراموش کرد که بگوید کسی که سر را می‌آورد، ۱۰۰درهم از بقیه بیشتر می‌گیرد.

و سپس رفت؛ مردم گفتند:
به خدا این مرد از آن دو دروغگوتر‌ است.

فضیل بن زبیر گوید: چیزی نگذشت که میثم را در خانهء عمرو بن حریث به دار کشیدیم و سر حبیب را که به همراه حسین بود، آوردند و آنچه گفته بودند، مشاهده کردیم.
(ابصار العین/محمد سماوی/۵۶،۵۷)

-----------------------------

پ.ن:

علم #منایا_و_بلایا، علم به مرگ و حوادثی که برای افراد پیش می‌آید، یکی از علوم اهل بیت علیهم‌السلام است که به برخی از شیعیان مقرب ارائه داده بودند.

👈 👈امام حسین علیه السلام هنگامی که عزم خروج از مکه نمودند، از شهادت خود در کربلا خبر دادند.
ایشان به خطابه ايستاده و فرمودند:

🔸گردنبند #مرگ بر فرزند آدم همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان ، و اشتیاق من به دیدار گذشتگانم همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است، و براى من #مقتلی برگزیده شده که به آن خواهم رسید، گویا #مى‌بینم #گرگان درنده بیابان - بین نواویس و #کربلا ـ بند بند #تنم را #پاره کرده و از من شکم هاى تهى و مشک هاى خالى خود را پر مى کنند. از آن روز که قلم تقدیر الهى بر آن رقم خورده گریزى نیست.
خشنودى خداوند خشنودى ما اهل بیت است، ما بر بلای الهی صبر میکنیم و او پاداش عظیم صابران را به ما خواهد داد. پاره تن رسول خدا هرگز از وی جدا نمى شود و در حظیره القدس به او ملحق خواهد شد و چشمان رسول خدا به ذرّیه‌اش روشن مى شود و وعده اش توسّط آنان وفا خواهد شد.
هر کس آماده است #خون خود را در راه ما #نثار کند و خود را آماده #لقاى_خداوند سازد، با ما #رهسپار شود، زیرا من فردا صبح به خواست خداوند حرکت خواهم کرد.

💠 الحمد لله و ما شاء الله و لا قوة الا بالله و صلي الله علي رسوله، خط الموت علي ولد آدم مخط القلادة علي جيد الفتاة و ما أولهني الي أسلافي اشتياق يعقوب الي يوسف و خير لي مصرع أنا الاقيه، كأني بأوصالي تتقطعها عسلان الفلوات بين النواويس و كربلا فيملان مني أكراشا جوفا و أجربة سغبا لا محيص عن يوم خط بالقلم، رضي الله رضانا أهل البيت نصبر علي بلائه، و يوفينا أجر الصابرين، لن يشذ عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لحمته بل هي مجموعة له في حظيرة القدس يقر بهم عينه و ينجز بهم وعده، من كان باذلا فينا مهجته و موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحا ان شاء الله
(اللهوف ص۱۲۶-بحارالانوار ج۴۶ ص۳۶۶)

_________

⁉️⁉️قضاوت در مورد کسانی که برای
مقاصد دنیوی‌شان، ادعا می‌کنند امام حسین علیه السلام علم به شهادت خود نداشته‌اند و انگیزهء تشکیل حکومت در سر داشتند ، اما برنامه‌شان عملی نشد!
را به اهل انصاف و تعقل می‌سپاریم!

این روایت صحیحه و نورانی را حتما به خاطر بسپارید!

امام صادق علیه السلام فرمودند:

🔅 أيُّ إمامٍ لايَعلَمُ مايُصيبُهُ وَ إلى ما يَصيرُهُ فَهُوَ لَيسَ ذلكَ بِحُجَّةِ اللهِ عَلى خَلقِهِ.

🔅 هر امامی که نداند چه حوادثی برای او پیش می‌آید و چه سرنوشتی در انتظار اوست، نمی‌تواند حجت خدا بر بندگان باشد.
(کافی۲۵۸/۱)

#پیشگویی #قرآن_و_اهل_بیت


✔️ادامه دارد...

@borrhan
#حرکت_حسینی [19]


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

... اثبات علم و آگاهی سیدالشهداء سلام الله علیه از سرانجام خروج خود ، در یافتن انگیزه حرکت آن حضرت ،
بطلان مدعای تفکری است که #خروج آن حضرت از وطن را برنامه‌ریزی برای تشکیل حکومت معرفی می‌کنند.

آگاهی اهل بیت علیهم‌السلام به امور غیبی از مسلمات روایات نزد شیعه به شمار می‌رود.

در این زمینه می‌توانید رجوع کنید به مجلد ۲۶ "بحار" -- کتاب "ینابیع المعاجز" علامه سید هاشم بحرانی -- شروح زیارت #جامعه_کبیره به خصوص عبارت <وارتضاکم لغیبه> ، بحار ۱۳۷/۹۹ -- تفسیر آیات ذیل آیهء ۲۶و۲۷ جن در تفسیر فرات/۵۱۱ و تفسیر قمی۳۹۰/۲ و خرائج ج۱ صفحات۳۴۳،۴۶۹ و بحار۸۹/۳۶ ؛ ۵۳/۴۲ ؛ ۷۵/۴۹ ؛ ۳۱۴/۵۱ ؛ ۳۴۱/۵۴ ؛ ۱۰۳/۶۴ ؛ ۲۸۳/۶۴ ؛ ۳۶۷/۷۵ ؛ ۱۱۸/۹۰.

تبرکا به این دو روایت توجه کنید::

💠 إنَّ اللهَ أحكَمَ وَ أكرَمَ و أحلَّ وَ أعظَمَ وَ أعدَلَ مِن أن يَحتَجَّ بِحُجَّتِهِ ثُمَّ يغيبُ عَنهُ شيئاً مِن اُمورِهِم.
(بصائرالدرجات۱۲۲-امالی طوسی۴۲۴-بحار ج۳۶ص۱۳۷-۱۴۲)

💠 لاواللهِ لایَکونُ عالِمُ جاهِلاً أبداً، عالِمٌ بِشيءٍ وَ جاهِلٌ بِشَيءٍ، اللهُ أجَل و أعز و أعظَمُ وَ أكرَمُ مِن أن يفرض طاعَةَ عَبدٍ يحجب عَنهُ عِلم سَمائهِ وَ أرضِهِ.
(بصائر الدرجات۱۲۴- بحار ۱۰۹/۲۶- رجوع شود به کافی ۲۶۲/۱- خرائج ۷۸۰/۲)

👈👈👈 این دو روایت حاکی از #شمول علم و دانش همهء معصومین نسبت به #امور بندگان و #اخبار_زمین_و_آسمان است.

ترجمه به مضمون:
خداوند بزرگ و کریم‏تر از آن است که اطاعت مطلق از شخصى را بر مردم‏ واجب کند که داراى دانش آسمان و زمین نباشد؛ از این‌ رو هرگز چیزی را از او پوشیده نمی‌دارد.
https://t.me/borrhan/39509
________

علاقمندان می‌توانند برای مطالعه جامع‌تر و اثبات علم غیب برای انبیاء و اوصیای انبیاء علیهم‌السلام بر اساس آیات #قرآن کریم 📖 ، با استناد به تفاسیر فریقین،
مقاله‌ زیر را هم مطالعه فرمایند:
https://t.me/borrhan/20020

🔚 یکی از سوره‌های قرآن که اثبات کننده علم اهل بیت علیهم السلام به تمام امور تکوینی و تشریعی است ، #سوره_قدر است.
و توجه به این سوره و مفهوم آن ، به قدری پراهمیت است که به فرموده امام باقر علیه السلام شیعیان باید با این سوره بر مخالفین خود محاجه کنند.

حتما لینک زیر را مطالعه فرمایید:
https://t.me/borrhan/33944

فرشتگان در شب قدر بر حجت خدا نازل می‌شوند ، آنها هم امور #تکوینی یعنی وقایع سال بعد تا شب قدر سال آینده را برای امام علیه‌السلام به تفصیل بیان می‌نمایند(متن روایت چنین است: ما یکون من السنة الي السنة)
و هم چنین به شرح و تفسیر امور #تشریعی یعنی
آنچه مربوط به وظایف حضرت و مردم است می‌پردازند.

(برای مطالعه روایات ذیل سوره قدر، رجوع کنید به تفسیر نورالثقلین ج ۵ صفحات ۶۱۲الی۶۴۲)

-----------------------------

علاوه بر این مستندات

شهادت سیدالشهداء سلام الله علیه، خبری است که پیش از خلقت ظاهری ایشان ، انبیای الهی در این باره مطلع بوده‌اند.

و کثرت و تواتر اخبار در این موضوع به قدری است که مجلد ۴۴ بحارالانوار باب۳ به این عنوان اختصاص یافته است:

🔖 إخبار الله تعالى أنبياءه و نبينا بشهادته
🔖 خبر دادن الله متعال انبیا و نبی ما علیهم السلام را ، به شهادت سیدالشهداء سلام الله علیه

📌 لازم به ذکر است علامه امینی در کتاب ارزشمندِ 📔 سیرَتُنا و سُنَّتُنا ،
24 روایت از 👥👥 منابع #عامه نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله
#پیش از آنکه وجود دنیایی سیدالشهداء سلام الله علیه محقق گردد یعنی
#پیش از قرار گرفتن سیدالشهداء در بطن مطهر والده ماجده خویش حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها ،
از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام خبر داده‌اند.

===============

🤔 به راستی ادعای افرادی مانند نویسنده کتاب شهید جاوید،
به عدم آگاهی سیدالشهداء سلام الله علیه به شهادت خویش ، با این همه استدلال و استناد روایی و قرآنی و تاریخی چگونه توجیه میشود؟؟

آیا او از دشمنان متعصب ما هم گمراه‌تر است؟؟؟❗️

#قرآن_و_اهل_بیت #پیشگویی

✔️ادامه دارد...

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#حرکت_حسینی [20]
#پیشگویی

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

📜 اشاره‌ای گذرا به برخی از آثار تاریخی ، از زمان تصمیم خروج آن حضرت از مدینه تا هنگام ورود به کربلا ، که دلالت واضح و روشن دارد که امام حسین علیه السلام از شهادت خود در این سفر آگاه بوده‌اند.

👈 بزرگوارانی که خواهان #منابع و #متن_عربی استنادات هستند به مدیر کانال #پیام دهند!


▪️ ام سلمه به امام حسین علیه السلام فرمود: به عراق سفر مکن زیرا پیامبر فرمود: فرزندم حسین در عراق کشته خواهد شد، امام در پاسخ فرمودند: به خدا سوگند من این چنین(همانطور که جدم فرموده در عراق) کشته خواهم شد. اگر هم به عراق نروم باز هم مرا خواهند کشت سپس محل دفن خود و اصحابش را به ام‌سلمه نشان داد.

▪️اشاره مکرر آن حضرت به شهادت حضرت #یحیی علیه‌السلام و ذبح شدن ایشان و آوردن سر آن نبی خدا برای فرزند زنی بدکاره، تا جایی که امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: در هر منزلی که فرود می‌آمدیم پدرم از حضرت یحیی علیه‌السلام یاد می‌نمودند.

▪️ اشاره به شهادت خود در هنگام حرکت از مدینه در نامه‌ای که برای بنی‌هاشم نوشتند و نیز در هنگام وداع با حضرت مسلم بن عقیل پیش از فرستادن ایشان به سمت کوفه.

▪️ کلام آن حضرت به جناب محمد حنفیه
(📸اسکن آن پیوست خواهد شد)

▪️ اشاره به شهادت خود ۳روز قبل از حرکت به سمت عراق و در هنگام ملاقات با واقدی و زراره و اشاره به نام #کربلا و تصریح بر این مطلب که کسی جز فرزندم علی(امام سجاد) زنده نمی‌ماند.

▪️ بیان آن حضرت به عبدالله بن زبیر که اگر در #کربلا کشته شوم بهتر از آن است که در حرم(مکه) کشته شوم.

▪️ کلام آن حضرت به عبدالله بن زبیر که اگر در لانه جانوران هم باشم مرا خواهند کشت.

▪️ کلام آن حضرت به عبدالله بن زبیر که اگر در شاطی‌ء فرات دفن شوم بهتر از آن است که در کنار کعبه به خاک سپرده شوم.

▪️ کلام آن حضرت به عبدالله بن زبیر که می‌دانم کشته خواهم شد.

▪️ خطبهء حضرت پیش از حرکت از مکه و تصریح بر شهادت خود در زمین #کربلا و بیان این مطلب که گرگ های درنده رگ‌های گردن مرا قطع خواهند کرد.

▪️ کلام آن حضرت به جناب زهیر در مورد شهادت در سرزمین #کربلا و جدا شدن سر آن حضرت از بدن.

▪️ کلام آن حضرت به فرزدق و آگاهی از شهادت.

▪️ کلام آن حضرت به ابوهرء ازدی: .‌‌..هنگامی که قصد خون مرا داشتند گریختم و به خدا سوگند این گروه مرا خواهند کشت.

▪️ کلام آن حضرت به فردی که بین راه به ایشان رسید و اشاره به شهادت.

▪️ حضرت و اطلاع از آینده کاروان خود در هنگامی که خبر شهادت مسلم و هانی رسید.

▪️ کلام آن حضرت به عمر بن لوذان و تصریح به اینکه به خدا قسم مرا رها نخواهند کرد تا خونم را بریزند.

▪️ کلام آن حضرت و تصریح به شهادت به فردی از قبیله بنی‌اسد و کلام آن حضرت و تصریح به شهادت به فردی به نام ایاس که پیغام شهادت مسلم را رساند.

▪️ کلام آن حضرت در هنگام ورود به کربلا در روز ۲ محرم: .....اینجا محل ریختن خون های ماست ؛
و در سندی دیگر این کلام را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرمودند.

▪️ رؤیاهای آن حضرت در طول مسیر مانند شنیدن ندای هاتفی درباره حرکت این کاروان به سمت مرگ و در نهایت بهشت؛ و یا رویای آن حضرت در مورد هجوم سگانی وحشی به ایشان که بدتر از همه سگی چند رنگ در میان ایشان بود. (اشاره به شمر لع که به بیماری برص مبتلا بود) و ...



با سرچ عبارت #پیشگویی مصادر و منابع فراوانی از فریقین ، در خبر دادن‌ها از فتن بعد از رسول‌خدا و شهادت امیرالمومنین و شهادت سیدالشهداء علیهم‌السلام و ... در دسترس است.

اهل انصاف پاسخ دهند:

⁉️⁉️ آیا بر مشیِ تفکری که در صدد انکار علم امام حسین علیه السلام به شهادت خویش است،
تا به مقاصد دنیایی خود برسد ،
غیر از #لجاجت و #عناد نام دیگری می‌توان گذاشت؟



✔️ادامه دارد.....
@borrhan
#حرکت_حسینی [21]

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

آثار بسیاری دلالت دارد که جماعتی از معاصرین حضرت ، اعم از آشنا و بیگانه، دوست و دشمن، زن و مرد ، از شروع حرکت از مدینه تا هنگامی که کاروان با #لشکر جناب #حر #ملاقات نمود،
همه نتیجه این حرکت به سمت عراق را کشته شدن حضرت می‌دانستند.


⁉️‼️حال یک سوال از کسانی که به گزاف ادعا می‌کنند: امام برنامه تشکیل حکومت در سر داشتند ولی موفق نشدند و اتفافات‌ آنگونه که حضرت تصور می‌کرد پیش نرفت!!

👈 آیا امکان دارد عاقبت اندیشی حجت خدا از افراد عادی کمتر باشد و حدس آنها مطابق واقع باشد اما حضرت نداند که سرانجام این حرکت چیست؟؟!

___________

⚠️⚠️ در پی انتشار خبر امتناع حضرت از بیعت با #یزید و سفر ایشان، دیگر عذری باقی نمی‌ماند و باید همه به سرعت نزد حضرت شتافته و برای یاری ایشان اعلام آمادگی می‌نمودند؛
ولی با تأسف دیده می‌شود که حتی کسانی که به آن حضرت علاقه داشتند و حضرت آنها را خیرخواه و دلسوز می‌دانست به جای تسلیم بودن در برابر حجت خدا و پرسیدن نظر ایشان و اطاعت، شروع به پیشنهاد دادن کردند و بعضی دیگر- العیاذ بالله- روش حضرت را تخطئه کردند،
امثال #عبدالله_بن_عمر که شدیدترین و اهانت‌بارترین صحبت از او گزارش شده است؛
این افراد باید جایگاه خویش را نسبت به حجت خدا درک می‌کردند و از امام می‌پرسیدند که ما چه کنیم؟
نه اینکه نظر خویش را قابل عرضه بر امام دانسته و بگویند: چه کار کن!


اینان فراموش کردند که پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله فرمودند:

💠 نمی‌خواهد به اهل بیت چیزی تعلیم دهید که آنها از شما داناترند.
(قسمتی از #حدیث_ثقلین در اسناد فراوان شیعه و سنی برای نمونه بحارالانوار۸۴/۱۱)

👈👈 به هر رو ، پاسخهای گوناگون حضرت به اقتضای کسانی که با ایشان مخالفت می‌کردند، در مواردی که حضرت پاسخ فرمودند،
استنادی قاطع است در یافتن انگیزه #خروج آن حضرت از وطن و اثبات مدعای مطروحه ما در انگیزه‌های #باطنی و #ظاهری حرکت ایشان؛


⬇️ این پاسخها به شرح زیر است:

-پیامبر به من دستوری داده که باید اجرا کنم.
-در رویا پیامبر را دیدم و فرمان آن حضرت را امتثال می‌کنم.
-من بهتر می‌دانم کجا کشته می‌شوم.
-هر جا باشم بنی‌امیه مرا می‌کشند، عراق هم نروم آنان مرا خواهند کشت.
-از خدا طلب خیر می‌کنم تا چه پیش آید.
-آنها مرا رها نمی‌کنند تا به زور از من بیعت گیرند و مرا بکشند.
-من تصمیم خویش را گرفته‌ام.

-اگر در کربلا کشته شوم بهتر است که حرمت خانه خدا شکسته شود.
-از پستی دنیاست که سر حضرت یحیی نزد زن بدکاره‌ای هدیه برده شد.
-کوفیان نامه نوشتند تا نزد آنان بروم.
-آنها امیدوارند که حق زنده و بدعت‌ها نابود شود‌‌.
-حضرت مسلم نوشته که اهل کوفه بر یاری من اجتماع و به واسطهء او با من بیعت کرده‌اند.

-برای #اتمام_حجت باید نزد کوفیان بروم.
-جز آنچه خدا برای ما نوشته پیش نمی‌آید و آنچه قضای الهی است واقع خواهد شد.
-من برنمی‌گردم.
-شما از رفتار من بیزارید و من از رفتار شما.
-مرا از مرگ می‌ترسانی؟مرگ عار نیست.

- ما با کوفیان پیمان و قرار داریم، نمی‌خواهیم پیمان شکنی کنیم.
-تقوا داشته باش و از یاری من دست برندار.
-می‌دانم شما از روی خیرخواهی و دلسوزی صحبت می‌کنید.
-اگر پیامبر خبر از کشتن من در عراق داده، پس چاره‌ای نیست و من حتما آنجا کشته می‌شوم.
-رأی صحیح بر من مخفی نیست، کسی نمی‌تواند بر امر الهی غالب شود.
-من می‌توانم با یاری فرشتگان با آنها بجنگم(آنها را نابودشان کنم) ولی محلّ شهادت من آنجاست.
-اگر من سر جایم قرار بگیرم خدا مردم را به چه امتحان کند؟(یعنی حرکت من امتحان الهی است)

_____________

🔚 بزرگوارانی که خواهان مصادر و متون عربی پاسخهای حضرت هستند به مدیر کانال پیام دهند!

✔️ادامه دارد...
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #حرکت_حسینی [22]

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

... سیدالشهدا علیه السلام در مورد امتناع بیعت با یزید به افراد متعدد مطالبی فرموده‌اند که برخی ،
به لغزش گمان می‌کنند پس علت حرکت و خروج امام علیه‌السلام ،
مبارزه بر علیه یزید و قصد خلع او بوده است؛

برای رفع این شبهه،
در ابتدا به مدلول برخی از کلمات حضرت سلام الله علیه ، در این مورد
توجه فرمایید:

- من در هیچ شرایطی حاضر به بیعت با یزید نیستم.

- من هیچگاه پستی و ذلت را نمی‌پذیرم.

- هنگامی که جدم بفرماید خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است چگونه ممکن است من با آنها بیعت کنم؟

- ما خاندان نبوت و رسالت هستیم و یزید شخصی فاسق، شرابخوار و ...است؛ کسی مثل من با کسی مانند او بیعت نخواهد کرد.

- در پاسخ به مروان که گفت: با یزید بیعت کنید که برای دین و دنیای شما بهتر است، فرمودند:
باید با اسلام خداحافظی کرد (و فاتحه اسلام را خواند) که امت دچار فرمانروایی چون یزید شود.

- مرگ بر جوانمرد عار نیست، خواری آن است که با ذلت زندگی کنی.

==============

شاید تصور شود که در کلام سیدالشهداء سلام الله علیه به مروان ، که اسکن عربی آن از کناب بحارالانوار پیوست شده است،
جملهء ᐸو علی الإسلامِ ....>
معنایش این است که چون کسی مانند یزید سر کار آمده و خلافت را به دست گرفته، باید با او جنگید و مبارزه کرد.

ولی دقت در متن روایت حاکی از آن است که حضرت این کلام را در مقام بیانِ علتِ نپذیرفتن بیعت با یزید فرموده‌اند.

یعنی حضرت حاضر نیستند به هیچ وجه او را به رسمیت بشناسند. نه اینکه من می‌خواهم با او مبارزه کنم؛
زیرا::

اولا- این کلام در پاسخ مروان است که اظهار داشت مصلحت آن است که با یزید بیعت نمایید.
این سخن حضرت علیه‌السلام در جواب مروان که امام را امر با بیعت با یزید می‌کرد ، فردای زمانی بود که ولید بن عتبة در مدینه شبانه حضرت را خواسته؛ و نامۀ بیعت خواهی یزید را خوانده بود.
این فرمایش یعنی این که یزید با بیعت خواهی از من، طغیان کرده است. من زیر بار بیعت با او نمی روم.
فراموش نشود که بر طبق قرارداد بین امام مجتبی علیه‌السلام و #معاویه ، او حق تعیین ولی عهد و جانشین نداشت. خود معاویه هم از برخورد با دو امام علیهما السلام و قلدری با سید الشهدا علیه السلام پرهیز می کرد.

ثانیا- دنبالهء کلام حضرت ، بیانگر آن است که هیچ کدام از فرزندان ابوسفیان نباید خلافت را به عهده گیرند، چه #معاویه و چه #یزید و چه فرزندان او،
پس اگر این کلام حاکی از انگیزهء حرکت، طبق مدعای مخالفین ما باشد و دلیل مبارزه شمرده شود، بایستی سیدالشهداء با معاویه هم مبارزه می‌نمودند و همچنین امام سجاد علیه‌السلام و بقیه معصومین علیهم السلام باید به همین دلیل با یزید و فرزندان یزید مبارزه می‌کردند.

و اگر این کلام حضرت نشان از مبارزه ایشان دارد؛ مدعیان آن ، به ما پاسخ دهند که چرا سیدالشهداء سلام الله علیه در 10 سال حکومت معاویه ، سکوت اختیار فرمودند؟؟؟


پاسخ نزد ما مشخص است ،

👈علت #باطنی این امر آن است که امامان علیهم السلام دست به کاری نمی‌زنند مگر به دستور خدا و برنامهء دوران امامت هر یک از آن بزرگواران از جانب خدای تعالی تعیین و توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آنان ابلاغ شده است، و به جز حضرت مهدی موعود ارواحنافداه بقیه آن بزرگواران مأمور به مبارزه و قیام بالسیف به انگیزه تشکیل حکومت نبوده‌اند.

👈و گذشته از آن ، علت #ظاهری یعنی از شرایط زمان هر یک از معصومین علیهم السلام معلوم می‌شود که موقعیت مناسب برای #قیام آن بزرگواران فراهم نشده بود، چنانچه در روایات متعدد آمده است که به درخواست مبارزه پاسخ منفی داده و یا تصریح فرموده‌اند که فعلا شرایط موجود نیست.

☑️ نتیجتا آنکه ، بدون در نظر گرفتن برهانِ قاطعِ علم امام به سرانجام سفر خود به عراق برای رد مدعای مخالفین ما،
ترک و امتناع آن حضرت از بیعت با یزید به هیچ عنوان به معنای انگیزهء خروج آن حضرت برای تشکیل حکومت و خلع یزید نیست.



✔️ادامه دارد....
@borrhan
#حرکت_حسینی [23]

⁉️ هدف سیدالشهداء علیه ‌السلام از #خروج چه بود؟؟

▪️

... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمودند، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید می‌کرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.

چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت می‌کردند و یا ایشان را به قتل می‌رساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چاره‌ای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛

یزید به حاکم مدینه نوشته بود:

هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)

لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.

این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط می‌شود به انجام امر الهی؛

لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.

📌 پ.ن :

👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.

👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت
#یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__

⬇️ برای بر
رسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:

- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید می‌کرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳
-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)

- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه می‌گویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، می‌خواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)

- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخو
اص٢١٤)

👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت می‌شود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت می‌دانستند که نقشهء عوامل #یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمودند تا از مکه خارج شوند.

⬇️ در ادامه
به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:

- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..
)

- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر‌ بسته‌اید؟
حضرت فرمودند: زیرا می‌خواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲
و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)

- ابن عباس در نامه‌ای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوا
ر ۳۲۳/۴۵ و...)

- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه 30 نفر از شیاطین بنی‌امیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوا
ر ۹۹/۴۵)

- عمرو بن سعید با لشکری انبوه 1 روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوا
ر۹۹/۴۵ و...)



⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:

به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید
- #صالحی_نجف_آبادی -
مبنی بر انگیزه قیام برای تشکیل حکومت ، برای خروج آن حضرت از وطن،
چگونه توجیه میشود؟

@borrhan
#حرکت_حسینی [24]

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

#حتمی_بودن_شهادت

⬇️ آثار متعدد در کتب فریقین دلالت بر آن دارد که سیدالشهداء سلام الله علیه بارها #سوگند یاد کرده‌ بودند که حتما به دست دشمن کشته خواهند شد.

به مدلول برخی از آثار تاریخی و روایات در این مورد توجه کنید::

- به خدا #سوگند اگر من در لانهء یکی از جانوران هم باشم، آنها مرا بیرون آورده و به قتل می‌رسانند.
(بحار ۹۹/۴۵)

- به خدا #سوگند مرا رها نخواهند کرد تا خونم را بریزند.
(ارشاد ۷۶/۲)

- به خدا #سوگند اگر در لانهء یکی از جانوران هم باشم، اینها مرا بیرون می‌آورند تا با کشتن من به کام خویش برسند. به خدا #سوگند اینان به من ستم می‌کنند ، مانند ستم یهودیان در قضیهء یوم السبت.
(تاریخ طبری ۲۸۹/۴)

- من هر جا باشم کشته خواهم شد؛ اگر به عراق هم نروم باز مرا خواهند کشت.

- اینها مرا رها نمی‌کنند تا خونم را بریزند.



شاید این سوال پیش آید که اگر حضرت می‌دانستند در هر صورت کشته می‌شوند چه لزومی داشت که از مدینه و سپس از مکه خارج شوند؟ چرا باید به سوی مردم عراق حرکت کنند؟

فرض کنید کسی به تنهایی در برابر دشمنانی واقع شده که می‌داند بالاخره او را نابود می‌کنند؛ آیا به راحتی خود را در اختیار آنان می‌گذارد تا او را به قتل برسانند ، یا تا آنجا که توان دارد سعی می‌کند خود را از دست آنان نجات دهد؛
بدون شک دفاع از نفس و...از واجبات عقلی و شرعی است.

امام حسین علیه السلام پس از دعوت کوفیان برای اتمام حجت به سوی آنان حرکت کردند.

امام علیه السلام هنگام رویارویی با سپاه جناب حر به آنها فرمودند:
اگر نظرتان عوض شده و از حرف خود برگشته‌اید ، من نیز برمی‌گردم.

👈 این خود اتمام حجتی بود بر آنان و آن که امام حسین علیه السلام سعی دارند از کشته شدن جلوگیری کرده باشند.

چنانچه مکرر گفته شده، تمام این استدلالات ظاهر امر است و در باطن حرکت و برنامهء آن حضرت،
مطابق دستور خاص خداوند بوده است.

پس از آنکه خروج حضرت از مدینه و مکه، برای حفظ جان خویش در ظاهر و به جهت امتثال دستور پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در باطن بود؛
نوبت به این پرسش می‌رسد که چرا حضرت به سوی کوفه حرکت فرمودند؟

ظاهر مطلب آن است که کوفیان به حضرت نامه نوشته و از حضرت دعوت کردند تا برای به دست گرفتن رهبری آنان،
هدایت مردم و اجرای کتاب و سنت و برپاداشتن عدالت و ... به سوی عراق روند.
آنها با حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام بیعت نمودند و حضرت به آنها وعده فرمود که به یاری آنان بشتابد ، پس حرکت به سوی کوفه از طرفی #اتمام_حجت و #وفای_به_عهد بود و از طرفی در باطن به جهت امتثال دستور پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمود:

💠 حسین به عراق سفر کن!

=============

پ.ن :

شأن حجت خدا ، شان هدایتگری است؛
و زمانی که مردمان به سوی ایشان می‌آیند، امام علیه‌السلام نمی‌تواند آنان را اجابت نفرماید ؛
هر چند علم به پیمان شکنی آنان داشته باشد.


👈👈 و صد البته که در این میان، هدایت و بهشتی شدن #یک نفر مانند جناب حر سلام الله علیه،
نزد حجت خدا ارزشمندتر و پربهاتر و اهم از پیمان شکنی دوبارهء نااهلان است.




✔️ادامه دارد...
@borrhan
#حرکت_حسینی [25]

⁉️ ❗️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟

▪️

... سیدالشهداء علیه‌السلام در نامه‌ای که به کوفیان نگاشتند، در صحبت با حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام، در گفت‌گو‌های بین راه، در پاسخ به پیام عمر سعد، احتجاج‌های مکرر با کوفیان، و مناجات با خدای خود،
#علت_ظاهری_سفر به کوفه را
👈 دعوت و نامه‌های درخواستی کوفیان دانستند.

حتی تا جایی که فرمودند:

💠 اگر نظر شما عوض شده و تمایل به حضور من ندارید، حاضرم برگردم.

و بنا فرمود برگردد ولی آنها مانع شدند.

_______________

⬇️ در این مجال نیز به مدلول برخی از آثار تاریخی و روایی که اثبات کنندهء مدعای ماست ، توجه فرمایید:

- نامه‌های بسیار از سوی کوفیان و کلام فرستادگان آنها حاکی از آن بود که : ای امام حسین اگر نزد ما نیایی در برابر خدا مسئول و گنهکار هستی!

- کوفیان به حضرت نوشتند : اینجا صدهزار شمشیرزن در اختیار و گوش به فرمان تو هستند؛ تأخیر روا مدار.

- 000'40 نفر از کوفیان(از طریق مکاتبه) با آن حضرت بیعت کردند ‌که امام با هر کس بجنگند جنگ کنند و با هر کسی امام کنار بیایند ، رفتار مسالمت آمیز داشته باشند.

👈 پس از آن ، حضرت به آنها نامه‌ای به این مضمون نگاشتند:
آخرین فرستادگان و نامه‌های شما رسید که عمدتا شما از من خواسته‌اید که نزد شما بیایم تا همگی به راه حق هدایت شده و بر آن اتفاق نمایید؛ من برادرم و پسرعمویم را که مورد اطمینان من است نزد شما می‌فرستم؛ اگر به من بنویسد که جمعیت شما و بزرگان صاحب عقل و فضیلت شما با آنچه در نامه‌ها نوشته‌اید موافق هستند به زودی نزد شما خواهم آمد.

- سیدالشهداء به جناب مسلم فرمودند:
اگر دیدی آنچه در نامه‌ها نوشته بودند درست بود، زود به من نامه بنویس تا سریع به سوی کوفه حرکت کنم و گرنه زود برگرد.

- در نامه حضرت مسلم به امام آمده است:
000'18 نفر با من بیعت کرده‌اند، تشریف بیاورید.

- پس از آنکه حضرت مسلم بی‌وفایی کوفیان را دید از محمد بن اشعث درخواست نمود تا به حضرت بگوید: فدایت شوم، با خاندانت بازگرد و فریب کوفیان را مخور ،آنها اصحاب پدرت هستند که آرزو می‌کرد به مردن یا کشته شدن از آنان جدا گردد.

- حضرت مسلم پیش از شهادت به عمر سعد وصیت فرمود:
کسی را نزد امام حسین بفرست که برگردد؛ من به حضرت نوشته‌ام که مردم با ایشان هستند، مطمئنم آن حضرت حرکت کرده اند.

- هنوز خبر شهادت حضرت مسلم به امام حسین نرسیده بود که حضرت نامه‌ای به اهل کوفه نوشتند و از خروج خود از مکه در هشتم ذی‌الحجه خبر دادند.

- امام به عبدالله بن مطیع در مورد انتخاب عراق فرمودند:
....عراقیان به من نامه نوشته و از من خواسته‌اند نزد آنان بروم.

- حضرت پس از ملاقات با لشکر حر دلیل سفر خود را چنین بیان فرمود::

💠 من به سوی شما حرکت نکردم مگر بعد از رسیدن نامه‌ها و فرستادگان شما...اگر سر حرف‌تان ایستاده‌اید، تجدید عهد و پیمان نمایید تا وارد کوفه شوم و اگر دوست ندارید برمی‌گردم.

پس از نماز عصر، باز مطلب خویش را تکرار فرمودند، حر در پاسخ گفت : به خدا سوگند من از نامه‌هایی که می‌گویید بی‌خبرم.
به دستور حضرت ، نامه‌ها را نزد او آوردند. حر گفت: ما از کسانی نیستیم که به تو نامه نوشتند، ما مأموريم تو را به نزد ابن‌زیاد ببریم؛
حضرت فرمودند: مرگ به تو از این کار نزدیک‌تر است.
سپس حضرت و یارانش سوار شده که برگردند ولی لشکر حر مانع شد....

- در خطبهء دیگری که حضرت برای سپاه حر فرمودند:
نامه‌های شما به دست من رسید؛ فرستادگان شما(از طرف شما) با من بیعت کردند؛ شما قول دادید که مرا تسلیم دشمن نکنید و دست از یاری من برندارید.

- همین مطلب در نامه به بزرگان کوفه

- شخصی از حضرت پرسید: چرا اینجا تشریف آوردی؟ فرمودند: چون به من نامه نوشتید. آن شخص گفت: سرورم آنها که به شما نامه نوشتند فعلا از خواص و نزدیکان ابن زیاد هستند!

- فرستاده عمر سعد نزد حضرت آمد و پیغام او را رساند. حضرت فرمودند:
اهل این سرزمین به من نامه نوشته و از من دعوت کرده‌اند اگر پشیمان شده‌اند برمی‌گردم.
عمر بن سعد این مطلب را برای ابن‌زیاد نوشت.

- حضرت به کوفیان فرمودند:
شما از ما کمک خواستید و فریادرسی نمودید، ما هم به سرعت به فریاد شما رسیدیم....چرا تا کار به اینجا نکشیده بود کراهت خویش را اظهار نکردید؟!...بر پیمان شکنان لعنت!

- حضرت از مردم خواست که به سخنانش گوش دهند تا آنها را موعظه نموده و عذر خویش را در آمدن به کوفه بیان نماید...سپس عده‌ای از بزرگان لشکر دشمن را به اسم صدا زده و فرمودند: مگر شما به من ننوشتید که میوه‌ها رسیده و ...(تمام شرایط برای استقبال از شما فراهم شده) به سوی ما بیا که لشکری برای یاری تو مهیا شده است؟!

- در آخرین دعای حضرت در روز عاشورا آمده است: خدایا بین ما و قوم ما به حق قضاوت کن، زیرا آنها ما را فریب دادند و به ما نیرنگ و خدعه زدند و ما را به قتل رساندند.

《1》
#حرکت_حسینی [26]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟

▪️

#بی‌وفایی‌کوفیان_و_باقی‌ماندن‌یاران‌واقعی

⬇️ برخی دیگر از آثار تاریخی و روایاتی که دلالت دارد بر بی‌وفایی کوفیان::


- از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمودند:
نامه‌های کوفیان نیرنگی بیش نبود.
(انساب الاشراف ۱۸۵/۳)

- اهل کوفه از من خواستند که نزد آنها آمده و رهبری آنها را به عهده گیرم؛ من به آنها اطمینان کردم ولی آنها به من نیرنگ زدند، هنگامی که به فریب آنها پی بردم خواستم برگردم ولی حر مانع شد.
(الاخبار الطول ۲۵۳)

- امام زین العابدین فرمودند:
ای مردم[کوفه] آیا می‌دانید[و می‌پذیرید] که شما بودید که به پدرم نامه نوشتید و با او خدعه نمودید؟؟
(الاحتجاج ۳۲/۲)

- حضرت زینب سلام الله علیها به آنها فرمود: ای کوفیان! ای اهل خدعه و خیانت و نیرنگ‌ و خذلان!
(بلاغات النساء۲۳)

- حضرت فاطمه صغری نیز خطاب به آنان فرمودند: ای کوفیان! ای اهل مکر و حیله و نیرنگ و خودپسندی!
(احتجاج ۲۷/۲)

- امام باقر علیه السلام فرمودند: 000'20 نفر عراقی با امام حسین علیه السلام بیعت کردند و سپس به آن امام نیرنگ زدند.
(بحار ۶۸/۴۴)

- حضرت مسلم هنگام معرفی خودش به طوعه فرمود: من مسلم بن عقیل هستم ، این مردم به من دروغ گفتند و مرا فریب دادند.
(ارشاد ۵۵/۲)

- و نیز حضرت مسلم در آخرین لحظات عمرش به درگاه خداوند عرض نمود: خدایا بین ما و این قوم قضاوت نما که ما را فریب دادند، دست از یاری ما کشیدند، به ما نیرنگ زدند، به ما دروغ گفتند ، ما را تنها و بی‌یاور گذاشتند و به قتل رساندند.
(مناقب ۲۴۵/۳)

____

با توجه به
سوء سابقهء اهل کوفه، و پیش بینی همهء معاصران حضرت و گوشزد نمودن دوست و دشمن به بی‌وفایی آنان معلوم می‌شود که
- گذشته از علم و دانش الهی - حضرت به آسانی می‌توانستند اوضاع را پیش‌بینی فرمایند‌.

البته این بدان معنا نیست که دعوت و نامه ‌نگاشتن آنها نادیده گرفته شود،
چون وظیفه حضرت مبتنی بر طبق ظاهرِ دعوت آنها بوده است.

بدون شک شأ
ن امام اجل از آن است که کسی بتواند ایشان را نیرنگ بزند، ولی جایی که امام مأمور به رعایت ظاهر است، آنچه را می‌داند نادیده فرض می‌کند؛
پس ظاهرا تمام روایاتی که حاکی از عدم صداقت و استواری کوفیان است و الفاظ #غدر ، #کید و #خدعه در آن به کار رفته است ،
اشاره به همین مطلب است،
یعنی ظاهر قضیه و لزوم رعایت ظاهر، نه اینکه واقعا حضرت فریب خورده باشند،
زیرا شأن حجت خدا اجلّ از آن است که کسی بتواند به ایشان نیرنگ بزند.

به خاطر
داشته باشید، حجت خدا ، میزان و شاخص بهشتی و جهنمی شدن افراد است؛
لذا حرکت ایشان به سمت کوفه، با علم به وقایع،
#اتمام_حجتی قاطع است بر کوفیان و در امتداد آنان بر تمام مردم تا قیامِ #قیامت ، تا کسی نسبت به بی‌تفاوت بودن به باطل و پیروی از باطل ، عذری در پیشگاه الهی نداشته باشد.

👈 لذاست ک
ه حضرت به صراحت در مسیر حرکت به عمر بن لوذان ، پیرمردی از بنی‌عکرمه، فرمودند:

💠 لیس یخفی علیَّ الرأي.
💠 رای و نظر صحیح بر من پوشیده نیست.
(مقتل الحسین/امین ۷۸)

__

هنگامی که خبر شهادت حضرت مسلم و هانی و بی‌وفایی کوفیان به کاروان می‌رسد، بعضی از اصحاب به امام حسین سلام الله علیه گفتند:
شما مثل مسلم نیستید اگر به کوفه برویم در اسرع وقت به یاری شما خواهند شتافت.
(الامامة و السياسة
١١/٢)
حضرت در پاسخ چیزی نفرمودند و سکوت کردند ؛
ولی طولی نکشید که در منزل بعدی ، خبر شهادت
عبدالله بن یقطر ، برادر رضاعی امام ، نیز به حضرت گزارش شد، لذا امام فرمودند:

💠 پیروان ما دست از یاری ما برداشتند؛ هر کس بخواهد می‌تواند برگردد.
(ارشاد ۷۵/۲)

👈👈
حضرت کراهت داشتند که با ایشان افرادی ناآگاه به آینده خویش و طالبان دنیا و قدرت همراه باشند؛
لذا فقط کسانی باقی ماندند که می‌دانستند ظفر و فتحی در کار نیست.
و فقط کسانی باقی ماندند که قصد مواسات داشته و خود را برای مرگ و دفاع از حجت خدا آماده کرده‌ بودند.


👈👈 به راستی اگر
سیدالشهداء سلام الله علیه بنا بر ادعای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب شهید جاوید،
انگیزهء تشکیل حکومت در سر داشتند و با توجه به سوء سابقهء کوفیان ، آیا بهتر آن نبود که در مدت اقامت چند ماهه در مکه، به تجهیز سپاه بپردازند و به سوی شام،
مرکز خلافت یزید راهی شوند؟؟

فتأمل!

🔗 پیشنهاد
مطالعه


✔️ادامه دار
د....
@borrhan
#حرکت_حسینی [27]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟

▪️

... حضرت سیدالشهداء می‌دانستند که دشمنان ایشان را رها نکرده و ایشان را به قتل می‌رسانند؛
ولی کاملا روشن است که صحیح نیست به جهت این آگاهی، خود را تسلیم دشمن کنند؛
لذا روایات حاکی از آن است که پس از ملاقات با سپاه جناب حر و حتی بعد از مواجهه با عمر سعد(لع)،
حضرت -مطابق تکلیف ظاهری- تصمیم بازگشت یا تغییر مسیر فرمود،
و از آنان خواستند که ایشان را به حال خویش بگذارند تا برگردند.

ولی دشمن نپذیرفت و مانع از بازگشت ایشان گردید.

#اراده‌بازگشت_پس‌ازملاقات‌باسپاه‌حر
#اراده‌بازگشت_پس‌از‌ملاقات‌باسپاه‌عمرسعد

⬇️ اشاره به مدلول آثار تاریخی و روایات مرتبط با این قضیه::

- حضرت به حر فرمودند: اهل کوفه به من نامه نوشته ، جمعی را فرستاده، و از من دعوت کرده‌اند؛ شما هم اهل کوفه هستید، اگر بر قول و بیعت خویش باقی و ثابت هستید من وارد شهر شوم و گرنه برمی‌گردم.
(مطالب السؤول٣٩٩/١)

جناب حر گفت: من اطلاعی از این نامه‌ها و فرستادگان ندارم، اگر می‌خواهی از راه دیگری سفر کن تا به ابن‌زیاد بنویسم که او از راه دیگری رفته و من بر او دست نیافتم ، تو را به خدا خودتان را خطر نیندازید.

امام حسین علیه السلام مسیری که به حجاز منتهی می‌شد در پیش گرفتند و آن شب را به سفر ادامه دادند؛ صبح روز بعد دیدند حر با لشکر خویش به طرف ایشان می‌آید؛ حضرت از او سبب را پرسیدند،
جناب حر پاسخ داد: ابن زیاد نامه‌ای نوشته و مرا توبیخ کرده است؛ او جاسوسی برایم قرار داده که از شما جدا نشوم تا شما را نزد او ببرم.

(لهوف۴۷)

- امام حسین علیه السلام فرمود:
کوفیان به من نامه نوشته و از من دعوت نموده‌اند، من هم آنها را اجابت کرده‌ام، اگر پشیمان هستند برمی‌گردم.
با این که حضرت عملا می‌خواستند بازگردند ولی لشکر جناب حر مانع می‌شدند.
پس از رسیدن لشکر عمر بن سعد نیز درخواست بازگشت تکرار شد ولی به نتیجه نرسید.

(الاخبار الطوال ۲۴۹)

- عمر بن سعد با حضرت ملاقات کرد و سپس به ابن زیاد نامه نوشت که :
امام حسین تصمیم بازگشت دارد.
(ارشاد ۸۲/۲)

- امام حسین علیه السلام از عمر سعد خواست که ایشان را رها کند تا به مدینه برگردند.
(لهوف ۴۹)

- حضرت در روز عاشورا در ضمن اتمام حجت خویش بر آنان فرمودند:
اگر [از دعوت من پشیمان شده‌اید و] خوش ندارید که من پیش شما باشم، مرا رها کنید تا برگردم و جای ایمنی قرار گیرم.
(ارشاد ۹۹/۲)

- جناب بُریر در اجتماع با لشکر کوفه گفت:
آیا نمی‌پذیرید که اینان به دیار خویش برگردند؟؟
(بحار ۵/۴۵)

- جناب زهیر در ضمن احتجاجی با کوفیان گفت:
خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده، تا ببیند چه می‌کنیم؟ ما شما را به یاری آنها و رها کردن ابن‌زیاد دعوت می‌کنیم...اگر نمی‌خواهید آنها را یاری کنید پناه بر خدا که دست خویش را به خون آنها آغشته نمایید؛ او را رها کنید خود داند و یزید.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)

- جناب حر در ضمن احتجاج با کوفیان -پس از توبیخ شدید و نفرین- به آنها گفت:
شما این بندهء صالح خدا را دعوت کردید، اکنون که شما را اجابت نمود و نزد شما آمد، او را تسلیم دشمن نمودید؟!
شما که می‌گفتید جانتان را فدای او می‌کنید، الان می‌خواهید خودتان او را به قتل برسانید؟! او را محاصره کرده‌اید و رهایش نمی‌کنید تا هر جایی که می‌خواهد برود؟! و مانند اسیری که از خود اختیاری ندارد با او رفتار می‌کنید.
(ارشاد ۱۰۰/۲)

- نامهء ابن عباس به یزید و متذکر شدن درخواست امام برای رجوع به یزید (لع)
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵)



پ.ن : همانگونه که اشاره شد، حضرت می‌دانستند که این نااهلان ، ایشان را رها نمی‌کنند و به قتل می‌رسانند ؛
اما به جهت این آگاهی ، معقول نیست خویش را تسلیم دشمن کنند، لذا از آنان خواستند تا ایشان را به حال خویش واگذارند تا برگردند.

اهل انصاف پاسخ دهند:

⁉️ آیا این رویکرد و درخواست مکرر بازگشت و امتناع از جنگ و درگیری با دشمن ،
اگر بنا را بر ادعای مخالفین ما که امام برای تشکیل حکومت، قیام بالسیف فرمودند، قرار دهیم، زیبنده و شایسته حجت خداست؟؟؟

_________

🔚 حضرت سیدالشهداء -علیه‌ الصلوات الله- با علم به شهادت،
از مدینه و مکه به قصد #ظاهریِ #ترک_بیعت با یزید و
#دفاع از جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله و
#حفظ_حرمت خانه خدا ، خارج گردیدند.

🔚 و با علم به پیمان شکنی کوفیان،
به جهت عدم بی‌تفاوتی به درخواست آنان و عمل به وظیفه امامت خویش و برای اتمام حجت با اهل کوفه،
و در این میان امتحان شدن مردمان در یاری یا عدم یاری حجت خدا ،
و اتمام حجت با تمام مردمان تا قیام قیامت در وظیفهء آنان در
عدم بی‌تفاوتی نسبت به باطل

با کاروانی متشکل از عیال و فرزندان خویش و معدودی از اصحاب باوفا
راهی عراق گردیدند.

@borrhan
#حرکت_حسینی [28]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟

▪️

#عدم‌سازش_با_ابن‌زیاد

هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :

💠 #هیهات_منا_الذلة

و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت از وطن #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشته‌اند!


با تأمل در روایات روشن می‌شود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.

⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::

- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابن‌زیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)

هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمدند و پرسیدند: چه شده، چه تصمیمی گرفته‌اید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما می‌جنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)

- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبه‌ای فرمودند: مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دست برنمی‌دارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی [و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمی‌بینم.
(تحف العقول ۲۴۵)

طبری نیز این خطبه را #پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) می‌گوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابن‌زیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.

- امام علیه‌السلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچ‌گاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمی‌پسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)

- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواسته‌های آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)

- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها می‌گفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به #حضرت_مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)

و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار می‌گذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)

- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز می‌دارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)

____________

🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیه‌السلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه ‌السلام بیان می‌کنند
به اهل انصاف می‌سپاریم!!


🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبوده‌اند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.

لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت از وطن منتفی است.



✔️ادامه دارد...
@borrhan
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ #حرکت_حسینی [29]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟

▪️

... بسیاری از کسانی که دربارهء زندگی و سیرهء امام حسین علیه السلام سخن گفته‌اند ، حرکت و مخالفت حضرت را انقلابی علیه دستگاه حکومت دانسته،
و جمعی آن را جهاد و مبارزه با یزید تلقی کرده‌اند،
ولی با توجه به روایات و آثار موجود در کتب فریقین کاملا روشن است که حضرت #آغازگر مبارزه و جنگ نبوده و حتی پیشنهاد بازگشت به سپاه دشمن فرمودند.
لذا عبارت صحیح و دقیق دربارهء حرکت آن حضرت به دلایل #ظاهری ،
امتناع و اباء از بیعت است؛
#اباء_تا_حد_شهادت

نه انقلاب و شورش و قیام به معنای مصطلح آن و جنگ و مبارزه و....


🔚 به دلایل #ظاهری ، #یزید می‌خواست به اجبار از امام بیعت بگیرد ولی آن حضرت به شدت امتناع فرمودند. این واکنش حضرت مخالفتی بود که خشم او را برانگیخت و فرمان قتل ایشان را صادر کرد؛ لذا #یزید به مدینه و مکه مامورانی فرستاده بود تا حضرت را به قتل برسانند، لذا حضرت مجبور شدند برای امتناع از بیعت و نجات جان مبارک خویش از آنجا خارج شوند.

🔚 سفر به کوفه پاسخ به دعوت کوفیان بود که به حضرت نوشتند: نزد ما بیا تا به راه حق هدایت شده و بر آن اتفاق نماییم.

🔚 پس از پیمان شکنی کوفیان، امام بیعت خویش را از همراهان برداشتند ولی عده‌ای از اصحاب ، وفاداری خویش را اعلام نموده و برای دفاع از آن حضرت و حفظ جان حجت خدا تا آخرین قدم ثابت ماندند.
____

#حرمت_جنگ_درماههای‌حرام


خداوند تبارک و تعالی در قرآن می‌فرماید:

📖 يَسألونَكَ عَنِ الشَّهرِ الحَرام قِتالٍ فيهِ قُل قِتالٌ فيهِ كَبيرُ....
📖 و از تو از جنگ در ماههای حرام سوال می‌کنند، بگو جنگ در آنها گناهی عظیم است...
(بقره ۲۱۷)

👈👈 پس مسلم است که قتال در ماههای حرام جایز نیست و این قانون حتی نزد کفار زمان جاهلیت محترم بوده است ؛ چنانکه امام رضا علیه السلام فرمودند:

💠 مردمان جاهلیت نیز به احترام ماه محرم، جنگ و ستم را در این ماه ممنوع می‌دانستند؛ ولی این امت نه احترام ماه و نه احترام پیامبر ؛ هیچ کدام را رعایت نکرد!
(امالی صدوق ۱۲۹ و...)
(اسکن پیوست خواهد شد)


🔚 برای حرکت سیدالشهداء سلام الله علیه هر وجهی غیر از #اباء_از_بیعت_تا_حد_شهادت
تصور شود، قطعا با کلام حضرت ثامن الحجج علیه السلام منافات دارد؛
زیرا اشکال می‌شود که خود امام حسین علیه السلام در ماه حرام به نبرد با آنان اقدام نموده است.

🔚 حرکت حضرت از مدینه ۲۸رجب و حرکت از مکه ۸ذیحجه و مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن در ۱۰ محرم بوده است، تمام این وقایع در ماههای حرام اتفاق افتاده است؛

🔗 رجب ؛ ذیقعده ؛ ذیحجه و محرم ۴ ماه حرام هستند.

❗️‼️⁉️چگونه ممکن است امام حسین علیه السلام، حاضر شوند قانون الهی را زیر پا بگذارند و در ماه حرام به جنگ و مبارزه بپردازند؟؟؟

----------------------

تصحیح سندی روایت پیوست شده از حضرت رضا علیه السلام

1️⃣ اسم : جعفر بن محمد بن قولويه‏
تقويم : إمامي،ثقة جليل‏
فهرست‏‌الطوسي /ص‏109 : ثقة

2️⃣ اسم : الحسين بن محمد بن عامر
تقويم : إمامي،ثقة
رجال‏النجاشي /ص‏66 : ثقة
الخلاصةللحلي /ص‏52 : ثقة

3️⃣ اسم : عبد الله بن عامر الأشعري‏
تقويم : إمامي،ثقة جليل‏
رجال‏‌النجاشي /ص‏218 : شيخ من وجوه أصحابنا ثقة
الخلاصةللحلي /ص‏111 : شيخ من وجوه أصحابنا ثقة

4️⃣ اسم : إبراهيم بن أبي محمود الخراساني‏
تقويم : إمامي،ثقة
رجال‏‌النجاشي /ص‏25 : ثقة
رجال‏‌الطوسي /ص‏351 : ثقة
الخلاصةللحلي /ص‏3 : ثقة أعتمد على روايته



✔️ ادامه دارد....
@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ ‍ ‍ #حرکت_حسینی [29] ⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟ ▪️ ... بسیاری از کسانی که دربارهء زندگی و سیرهء امام حسین علیه السلام سخن گفته‌اند ، حرکت و مخالفت حضرت را انقلابی علیه دستگاه حکومت دانسته، و جمعی آن را جهاد و مبارزه…
امام رضا علیه السلام و اشاره به حرمت جنگ و مبارزه و... در ماههای حرام حتی در جاهلیت...

🤔 چگونه است که تفکراتی امثال #صالحی_نجف_آبادی ، نویسنده کتاب شهید جاوید، اصرار دارند سیدالشهداء سلام الله علیه بر خلاف نص قرآن ، در ماه حرام برای تشکیل حکومت قیام فرموده‌اند؟؟؟

تنها انگیزه #خروج امام از وطن اباء از بیعت با چون یزیدی تا حد شهادت است.

+ #صالحی_نجف_آبادی و طرح دیدگاه مانند ابن قیم جوزیه!↓↓
https://t.me/borrhan/44003

#حرکت_حسینی
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#حرکت_حسینی [30]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟

▪️

⬇️ به مدلول برخی از روایات و آثار تاریخی توجه کنید:::

- تفسیر آیه ۳۹/حج مربوط به کسانی است که با آنها مبارزه (و جنگ بر آنها تحمیل) شده، روایات متعدد وارد شده که مربوط به اهل بیت و امام حسین علیهم‌السلام است.
(بحارالانوار ۲۲۷/۲۴)

- امام باقر و امام صادق علیهما السلام ، در تفسیر آیه ۴۰/حج که در خصوص کسانی است که به ناحق از دیار خویش آواره شدند، فرمودند که این آیه دربارهء امیرمومنان و حضرت جعفر و حضرت حمزه نازل شده و در مورد امام حسین علیه السلام جاری است.
(بحارالانوار ۲۲۷/۴۴)
(📸اسکن آن از کافی پیوست خواهد شد)

- نامه‌ای از طرف ابن‌زیاد ملعون برای حرّ ریاحی آمد که : بر حسین سختگیری کن و او را در بیابانی بی‌آب و بی‌پناه فرود آور...حرّ آنها را مجبور کرد که در همان جا فرود آیند...زهیر عرض کرد: به خدا سوگند آینده‌ای سخت‌تر از شرایط فعلی در پیش رو داریم ، ای پسر پیامبر! اگر الان با اینها بجنگیم آسان‌تر است از جنگ با کسانی که بعدا خواهند آمد. به جانم سوگند لشکریان فراوانی به سوی ما می‌آیند که ما یارای مقابله با آنها را ‌نداریم. حضرت در پاسخ فرمودند:
من جنگ را شروع نخواهم کرد.
(ارشاد ۸۲/۲)

- حبیب بن مظاهر از امام حسین علیه السلام اجازه گرفت که نزد قبیله‌ای از بنی‌اسد که به آنها نزدیک بود برود و از آنها طلب یاری نماید که از حضرت دفاع نمایند. حبیب نزد آنها رفت و گفت: برای شما بهترین ارمغان را آورده‌ام.
شما را به یاری فرزند دختر پیامبرتان دعوت می‌کنم...عمر سعد آن حضرت را در محاصره قرار داده است.
(بحارالانوار ۳۸۶/۴۴)

- عصر تاسوعا که لشکر عمر سعد به سوی امام حسین و یارانش حمله‌ور شدند. آن حضرت به قمر بنی‌هاشم فرمود: فدایت شوم نزد آنها برو ببین چه می‌خواهند؟
(ارشاد ۸۸/۲)

حضرت عباس علیه السلام فرمان حضرت را امتثال کرد، آنها پاسخ دادند : ابن‌زیاد گفته است که یا تحت فرمانش درآیید یا با شما مبارزه خواهیم کرد.
(ارشاد ۹۳/۲)

امام حسین علیه السلام به حضرت عباس فرمودند: اگر توانستی کار را به فردا موکول کن....فرستادهء عمر سعد گفت: ما تا فردا به شما مهلت می‌دهیم اگر تسلیم شدید شما را به نزد ابن‌زیاد می‌بریم و گرنه شما را رها نخواهیم کرد.
(خرائج ۲۵۴/۱)

- امام سجاد علیه السلام فرمود: هنگامی که پدرم اشعار <یا دهر اف لک من خلیل..‌> را خواند. عمه‌ام بی‌اختیار گشته و گفت: وای از این داغ....امام حسین علیه السلام در ضمن صحبت به ایشان فرمودند: ....اگر پرندهء قطا را به حال خود گذاشته می‌شد[و صیاد دنبال او نبود] ، می‌خوابید.
حضرت زینب سلام الله علیها عرض کرد: ای وای! آیا خودت را بیچاره و راه‌ها را به سویت بسته می‌دانی؟ این که بیشتر قلبم را جریحه‌دار می‌کند و برایم سخت‌تر است....
(امالی صدوق ۱۵۶/۴)

- آن حضرت شب عاشورا بیعت خویش را از اصحابش برداشته و از آنها خواستند که از تاریکی شب استفاده نموده و خود را نجات دهند. حضرت فرمودند: اینها فقط دنبال من هستند و می‌خواهند مرا به قتل برسانند، کس دیگری مقصودشان نیست.
(مزار ابن‌مشهدی ۴۹۳)

- هنگامی که سیدالشهداء سلام الله علیه به یاران خویش اجازه بازگشت فرمودند، جناب زهیر عرض کرد: آیا فرزند پیامبر را اسیر دست دشمن ببینیم و یاریش نکنیم و جان خویش را نجات دهیم؟؟!
(ارشاد ۹۶/۲)

- مسلم بن عوسجه #شمر را با تیر هدف گرفت ولی امام حسین علیه السلام مانع شدند و فرمودند: به او تیراندازی نکن، من نمی‌خواهم آغازگر مبارزه و جنگ باشم.
(ارشاد ۹۸/۲)

- هنگامی که جناب حر دید لشکر کوفه مصمم است که با امام حسین علیه السلام بجنگد به عمر بن سعد گفت: می‌خواهی با این مرد بجنگی؟ عمر بن سعد پاسخ داد: آری به خدا...حر کفت: آیا پیشنهادهای او را نمی‌پذیری؟!عمر گفت: اگر کار دست من بود قبول می‌کردم ولی ابن زیاد زیر بار نمی‌رود...حر به سوی امام حسین علیه السلام آمده و عرض کرد:
فدایت شوم ای پسر پیامبر! من همان کسی هستم که نگذاشتم برگردی و مجبورت کردم در این مکان فرود آیی؛ فکر نمی‌کردم که این قوم پیشنهادهای شما را رد کنند.
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ۵۰۶)

- کلام دو صحابی جلیل القدر سیدالشهداء سلام الله علیه که با چشم گریان به حضرت عرض کردند: خدا ما را فدایت گرداند...می‌بینیم که دشمن بر شما احاطه کرده و ما نمی‌توانیم شر آنها را از شما دفع نماییم.
(ابصارالعین ۱۳۲)

- و کلام دو بزرگوار دیگر از آنها که به حضرت گفتند: دوست داریم در برابر شما کشته شویم ، و شر دشمن را دفع و از شما دفاع نماییم.
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ۵۵۷)

《1》
- از سیدالشهداء سلام الله علیه نقل شده که به کوفیان فرمودند: آیا من به جنگ شما آمدم یا شما به جنگ من؟!
(مناقب ۱۰۰/۴)

- در ضمن احتجاج سیدالشهداء سلام الله علیه با کوفیان آمده است که فرمودند: با این حال می‌خواهید نسل و خاندان او را به قتل برسانید؟؟!
(امالی صدوق ۱۵۹)

- در ضمن صحبت دیگری نقل شده که فرمودند: خداوند به شدت غضب می‌کند بر گروهی که می‌خواهند - یا اتفاق نموده‌اند - فرزند پیامبرشان را به قتل برسانند.
(لهوف ۶۱)


- فرزند امام مجتبی علیه السلام در رجزی که در روز عاشورا خواند فرمود:
این امام حسین علیه السلام است که شما مانند گروگان با او رفتار می‌کنید.
(مناقب ۱۰۶/۴)

- حضرت سکینه سلام الله علیها هنگام وداع با حضرت عرض کرد: پدر! آیا تسلیم مرگ شده‌ای؟ حضرت فرمودند: چگونه تسلیم نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟!
گفت: پدر ما را به حرم جدمان برگردانید.
حضرت فرمودند: اگر پرنده قطا را به حال خود گذاشته بودند می‌خوابید‌.

(بحارالانوار ۴۷/۴۵)

- سیدالشهداء به لشکر دشمن حمله‌ور شده و چنین رجز می‌خواندند که: من حسین بن علی هستم و از بانوان حرم پدرم حمایت می‌کنم.
(مناقب ۱۱۰/۴)

- هنگامی که حضرت عزیزانش را از دست داد و از خاندان و فرزندانش- جز بانوان و کودکان - کسی نمانده بود، ندای غربتشان بلند شد و فرمودند:
آیا کسی هست که از خاندان پیامبر دفاع نماید؟ آیا خداپرستی هست که از خدا واهمه نموده و به یاری ما بیاید؟! آیا فریادرسی پیدا می‌شود که به خاطر خدا به فریاد ما برسد؟!
(لهوف ۶۹)

- کسی که فریاد[غربت] ما را بشنود و ما را یاری نکند استحقاق دارد که به صورت در آتش جهنم افتد.

(امالی ۱۳۷ )

- امام صادق علیه السلام در ضمن زیارتی خطاب به شهدای کربلا می‌فرمایند: گواهی می‌دهم که شما تبلیغ دین نموده، خیرخواهی کرده، صبر و بردباری پیشه کردید. شما را به قتل رسانده و از شما سلب اختیار نموده و با شما بدرفتاری کردند ولی شما صبور بودید.
(کامل الزیارات ۲۳۳)

- در زیارت حضرت ابوالفضل علیه السلام می‌خوانیم: تو از برادر خویش دفاع کردی.
(مزار شیخ مفید ۱۲۴)

_________________

پ.ن::

🔚 روشن است که شروع جنگ از طرف دشمن بوده است؛ زیرا فرمان ابن زیاد بود که بر حضرت سختگیری شود؛ جناب حر ایشان را مجبور نمود تا در کربلا فرود آیند ، سپس لشکر عمر سعد لعین ایشان را محاصره نمود‌.

🔚 و این لشکر دشمن بود که می‌خواست حضرت و یارانش را نابود کند ، چنانچه سیدالشهداء به اصحاب خود فرمودند: اینها دنبال من هستند و می‌خواهند مرا بکشند و به کوفیان فرمودند:
شما می‌خواهید نسل و خاندان پیامبر را به قتل برسانید.

🔚 دشمن همه راهها را بر روی امام و یارانش بسته بود و صریحا اعلام نمود شما را رها نمی‌کنیم و با شما می‌جنگیم.

🔚 و در آخرین رجزهایی که حضرت روز عاشورا خواندند آمده است: من از بانوان حرم دفاع و حمایت می‌کنم.

🔚 و بدیهی است آنچه از طلب یاری و استنصار حضرت نقل شده در مقام دفاع و به امید ایجاد رقت قلب و هدایت آنان بوده است.

________________

👈👈 اهل تفکر پاسخ دهند::

در آنچه بیان گردید،

⁉️آیا نشانه‌ای و اثری و اشاره‌ای به انگیزهء قیام و مبارزه برای تشکیل حکومت می‌بینید؟؟

⁉️آیا طبق ادعای مخالفین ما، امام به قصد مبارزه آمده و آنگاه پشت به جنگ نموده‌اند؟؟
آیا این بیان زیبنده حجت خداست؟؟


انگیزهء #خروج آن حضرت به دلیل #باطنی اجرای امر الهی
و به دلیل #ظاهری، دفاع از جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله و امتناع از بیعت با چون یزیدی و #اباء_از_بیعت_تا_حد_شهادت
است.



✔️ادامه دارد
@borrhan
#حرکت_حسینی [31]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟؟

▪️

#اتمام‌حجت_درروزعاشورا


سیدالشهداء سلام الله علیه روز عاشورا با کوفیان اتمام حجت نمودند و پس از معرفی خویش از آنها پرسیدند:
چرا می‌خواهید با من بجنگید و مرا بکشید؟

👈👈 این کلمات بیانگر آن است که حضرت آغازگر مبارزه با دشمن نبوده‌اند لذا از آنها می‌خواهند که ایشان را رها کرده و به حال خود بگذارند.


⬇️ به مدلول برخی از کلمات امام علیه‌السلام در این باره توجه فرمایید:

- آیا کشتن من و هتک حرمت من بر شما رواست؟
مگر من پسر پیامبر و فرزند وصی و پسرعم او نیستم؟
وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته‌ام که می‌خواهید به خونخواهی او دنبال من باشید[و مرا قصاص کنید]؟! آیا مالی را از شما ضایع کرده‌ام؟ آیا به کسی جراحت رسانده‌ام که می‌خواهید قصاص کنید؟!
سپس حضرت در ادامهء خطبه کلامی را که حضرت موسی علی‌نبینا و آله و علیه‌السلام به فرعونیان فرمودند را بازگو نمودند که: پناه می‌برم به پروردگارم و پروردگارتان از این که مرا سنگسار کنید.
(ارشاد ۹۷/۲)

- چرا ریختن خون من را حلال می‌دانید؟
(امالی صدوق ۱۵۹)

- از خدا پروا نمایید و دست از قتل من بردارید؟ کشتن من و بی‌احترامی به من بر شما جایز نیست. من پسر دختر پیامبر شما هستم!
(بحارالانوار ۶/۴۵)

- مگر نشنیده‌اید که پیامبر صلی الله علیه و آله در بشارت به من و برادرم فرمودند:
من سرور جوانان اهل بهشت‌ام؟ همین برای شما کافی نیست که دست از ریختن خون من و بی‌حرمتی به من بردارید؟
(ارشاد ۹۸/۲)

- سلیمان بن صرد خزاعی در ضمن صحبت با توابین گفت:
بین ما و نزد ما فرزند پیامبر ، سلالهء او ، و آینهء تمام نمای او و پارهء تن او کشته شد؛ فریاد دادخواهی او بلند بود و از مردم می‌خواست که با انصاف با او رفتار کنند ولی کسی نپذیرفت.
(تاریخ طبری ۴۲۸/۴)

~~~~~~~~

پ.ن :

👈 نتیجه آنکه اگر حضرت خود اقدام به مبارزه علیه دشمن کرده بودند، چرا از آنان می‌پرسند:

💠فَبِمَ تَستَحِلّونَ دَمي؟
💠چرا خون مرا حلال می‌شمارید....

بر این فرض، پرسش آن حضرت وجهی ندارد.
زیرا پاسخ می‌دادند: شما خودتان به جنگ ما آمده‌اید و معنا ندارد که در مورد علت جنگ سوال کنید!
___________

📣📣 تو را به خدا اهل تفکر بیندیشند!

کسی که قصد خلع حاکمی سفاک چون #یزید با آن قلمرو عظیم
و قصد قیام به معنای مصطلح آن و گرفتن قدرت و تشکیل حکومت را دارد
آیا با این مقدمات
یعنی :
بردن زن و فرزندان ، عدم تجهیز سپاه و آماده ‌کردن ابزار و ادوات جنگی
عدم جمع آوری قشون
راهی می‌شود؟؟


مسعودی ، تاریخ نویس اهل سنت، دربارۀ تعداد یاران امام علیه‌السلام در زمان برخورد با سپاه عمر سعد لعنه الله، چنین می گوید:

👈 ثم سار حتى لقي خيل عبيد الله بن زياد عليها عمرو بن سعد بن أبي وقاص، فعدل الى كربلاء- و هو في مقدار خمسمائة فارس من اهل بيته و اصحابه و نحو مائة راجل‏. 👉
(مروج الذهب، ج 3، ص 56، المکتبة العصریة)

حدود 500 سوار و 100 پیاده همراه امام بودند.

که این تعداد تا روز عاشورا ، طبق قول شیخ مفید در ارشاد و ابن‌اثیر در کامل به 32 سواره و 40 پیاده کاهش یافت.

آیا این تدارک ، روش #معقولی برای براندازی یک نظام است؟؟؟

آن هم قدرت و حاکمیتی با این قلمرو::

از شرق تا ترکستان ، چین؛
از غرب تا آناتولی و مرز بیزانس؛
در آفریقا ، مصر، سودان، تمام شمال آفریقا تا لب اقیانوس اطلس



#هشدار !
کسانی که برداشت قیام مصطلح برای تشکیل حکومت، از #خروج سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از وطن را بیان می‌کنند،
به حجت‌خدا #جسارت می‌کنند!!



✔️ادامه دارد....
@borrhan
#حرکت_حسینی [32]
#اصلاح_در_امت

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج از وطن چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

همانگونه که بیان داشتیم ، علت #باطنی #خروج امام حسین علیه السلام اطاعت از امر الهی است.

.... برنامۀ همۀ ائمه علیهم السلام به عنوان راهنمایان الهی، مشخص و معین شده است.
برنامۀ سیدالشهدا علیه‌السلام نیز مشخص بوده است ؛

و مهمترین بخش آن بذل جان و مال، فرزندان، خویشان و یاران در راه خدا بوده است.

امام علیه‌السلام به برنامۀ خود عمل فرمودند؛ مانند سایر امامان علیهم‌السلام که به برنامه های خود عمل فرموده اند و می‌فرمایند.

👈 درک #ابعاد_تاثیر آن واقعه برای ما افراد عادی میسر نیست.
تنها از گفتار خود معصومین علیهم السلام در می یابیم که اگر عاشورا نبود چیزی از دین باقی نمانده بود.
البته نویسندگان و گویندگان مختلف حسب دید و عقل خود، برداشت هائی از آن حادثه داشته اند؛ که در قالب هزاران اثر بر جای مانده است.

👈 اما ما با استناد به روایات و ادعیه مانند مطلع دعای شریف ندبه، و زیارت های معصومین علیهم‌السلام ، قائلیم به این که خداوند نخست بندگان برگزیدۀ خود را امتحان فرموده؛ سپس آنان را با برنامه، به زمین فرستاده است.
لذا هر معصومی از انبیاء و اوصیاء علیهم السلام در برنامۀ
#محوله صد در صد، #موفق بوده است.

اصلاح در امت رسول الله که در کلام سیدالشهداء سلام الله علیه به عنوان یکی از اهداف #خروج از وطن بیان گردیده است عبارتست از :
♦️آشکار سازی بدعت ها از دین صحیح؛

وقتی راه روشن، آشکار و نمودار شد، مردم می توانند به تشخیص خود، در راه راست گام بردارند.

زمانی که مردم پس از #قتل_عثمان، به در خانۀ امیر مؤمنان علیه‌السلام برای بیعت با ایشان هجوم آوردند،
حضرت فرمودند :

💠 من چگونه می توانم به دین خدا عمل نمایم در حالی که 25 سال پس از رسول الله صلی الله علیه و آله بر مبنای بدعت‌ها و اجتهادهای برخاسته از هوای نفس عمل شده است.
یک نوجوانی که در زمان رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله تازه بالغ بوده است اکنون به یک مرد چهل ساله تبدیل شده؛ که شخصیت وی شکل گرفته؛ و به سادگی قابل اصلاح نمی‌باشد.
[نقل به مضمون فرمایش امام علیه‌السلام]

لذا با شهادت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام و سلطنت #معاویه ، اسلام کم کم رو به اضمحلال بود.

⬇️ به خاطرۀ فرزند #مغیرة بن شعبه از پدرش در بارۀ آخرین دیدارهای
او با معاویه دقت کنید:

🔹 «مطرف بن المغيرة بن شعبة قال: قال ابی : قلت له(للمعاویه) وقد خلوت به: إنك قد بلغت منا يا أمير المؤمنين، فلو أظهرت عَدْلاً وبسطت خيراً فإنك قد كبرت، ولو نظرت إلى إخوتك من بني هاشم فوصَلْتَ أرحامهم فوالله ما عندهم اليوم شيء تخافه، فقال لي: هيهات هيهات!! مَلَكَ أخوتَيْمٍ فعدل وفعل ما فعل، فواللّه ما عدا أن هلك فهلك ذكره،... وإن أخا هاشم يُصْرَخُ به في كل يوم خمس مرات: أشهد أن محمداً رسول الله، فأي عمل يبقى مع هذا؟ لا أمَ لك؛ والله ألا دفناً دفناً»

🔸 مطرف نقل می کند پدرم مغیرة بن شعبه می گفت در یکی ازملاقات های خود به #معاویه گفتم : بنی هاشم اقتدار خود را از دست داده اند و خطری از ناحیه آنها حکومت تو را تهدید نمی کند چه بهتر که بر آنها سخت نگیری و آنان را مورد محبت قرار دهی؛
معاویه گفت پس از مرگ ابوبکر عمر عثمان هیچ اثری از آنان باقی نمانده و نامی از آنان برده نمی شود اما هر روز پنج مرتبه فریاد اشهد ان محمد رسول الله به گوش می رسد با این وضع دیگر چه چیزی برای ما بنی امیه باقی مانده است
به خدا سوگند تا نام پیامبر را دفن نکنم و از زبانها نیندازم آرام نخواهم گرفت.


📚 مروج الذهب مسعودی، ج2، ص54
📚 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج2، ص187

____________

اهداف امام علیه السلام در اصلاح امت ، صد در صد محقق شد. دلیل آن هم اینست که #هم_اکنون دینی به نام اسلام وجود دارد.

⬇️ دقت بفرمایید:
هر چند در بادی امر، کشتن امام ، به عنوان یکی از دو ثقل دین ، که هم‌تراز از بین بردن قرآن است و این یعنی نابود کردن دین و اسلام ،
اتفاق افتاد،
👈 اما #اثر شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین به گونه‌ای بود که مسیر حق از باطل مشخص گردید و به مرور تلاش #شجره_ملعونه - بنی‌امیه - به اراده الهی، خنثی گردید.

لذاست که امام صادق علیه السلام فرمودند:

پس از شهادت سیدالشهداء سلام الله علیه پسر طلحه [به عنوان شماتت] از امام سجاد علیه السلام پرسید : مَن غَلَب؟ یعنی: چه کسی پیروز و غالب شد؟
حضرت به او پاسخ دادند:

💠 هنگام نماز، اذان و اقامه بگو، تا بفهمی چه کسی پیروز شده است.
(امالی طوسی۶۷۷)

#معرفت_امام


@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #حرکت_حسینی [32] #اصلاح_در_امت ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج از وطن چه بود؟؟ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ…
#حرکت_حسینی [33]
#اصلاح_در_امت
#صالحی_نجف_آبادی

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟

⛔️متن شبهه و ادعای گزاف امثال آقای صالحی نجف آبادی در کتاب شهید جاوید::
اگر امام حسین علیه السلام می‌دانستند که شهید می‌شوند پس چرا فرمودند برای طلب اصلاح در امت جد خویش از وطن خارج شدم؟؟

💡با دقت بخوانید!
▪️

پاسخ :::

وجود مقدس سیدالشهداء (علیه‌السلام) آگاه از سرنوشت خویش بودند،
علاوه بر این که تمامی حوادث آینده به صورت مکتوب، به ائمه سلام الله علیهم اجمعین، داده شده؛ بلکه آنچه که بر هر امامی می گذرد؛ و ایشان چه باید بکند؛ به عهد الهی به ایشان گفته شده است.

امام نه فقط مرگ خود را می داند؛ بلکه می داند چه بر سر تمامی افراد می آید؛ و چگونه و در چه تاریخ و چه روز و چه ساعت و به چه عاملی می میرند
و این که اصحاب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) این چنین بودند. سیدالشهداء (علیه‌السلام) هم نسبت به اصحابشان کمی از آن را باز کردند.
فرمودند شما عواقب کارتان این گونه است؛

اما جدای از این، فرض کنید ما آن ضوابطی را در نظر بگیریم که هر فرد شیعه را ملزم می کند به این که یقین داشته باشد به اینکه امام علیه‌السلام قدر مسلّم، بدون شک، اگر از مرگ من خبر ندارد،
از سرنوشت خودش، از حین انتقال امامت به او تا حین ارتحالش خبر دارد.

توجه داشته باشیم که محال است که امامت از امام سلب بشود.
چرا؟
چون یا خدا به کسی امامت الهی را نمی‌دهد؛ یا از او نمی‌گیرد. چون گرفتن امامت یا از باب این است که خدا و العیاذ بالله، خیال می کرد این فرد شایستۀ امامت است؛ ولی بعد معلوم شد که این طور نیست؛
که این بر خدا محال است؛ علت دیگر اینست که فرد شایسته بوده؛ ولی خداوند امامت را بدون دلیل و بیهوده از او بگیرد. این کار هم همانند بیهوده دادن امامت است؛ پس محال است.
همچنین می دانیم که شخص نمی تواند بر خلاف ارادۀ خدا عمل نماید. خدا خواسته که او معصوم باشد؛
اما او بر خلاف ارادۀ خدا شخص باشد؛
این نیز محال است.
📖 "أفهم الغالبون" (انبیاء/44)
غالب بر امر الهی وجود ندارد.
📖 "و الله غالبٌ علی امره" (یوسف/21)
📖 "و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظة" (انعام/61)
اینها از واضحات است.

حال به این مقدمه توجه بفرمایید::

هدف دو معنا دارد.

1⃣ یک معنای از هدف آن مسیر کلّی فعل است؛
2⃣ معنای دوم از هدف خصوص نتیجه ای است که بر اثر این عمل به بار می آید.

برای توضیح مطلب مثالی می‌زنیم؛
هدف کلّی از نان داشتن، خوردن است.

کسی که نان تهیه می کند برای خوردن تهیه می کند. اما گاهی می شود شخص می رود نان تهیه می کند؛ اما می داند که او این نان را نمی خورد؛ بلکه دیگران می‌خورند. این کار هیچ اشکالی ندارد؛

این را در خصوص عمل سید شهداء (علیه‌السلام) بیان کنیم. شکی نیست که سید الشهداء سلام الله علیه، به آن هدفی که می خواستند رسیدند.

برای واضح تر شدن مطلب، بیان دیگری را عرض می کنیم.

هدف دو معنا دارد:

1⃣ یک معنای هدف آن چیزی است که انسان می خواهد که واقع شود. ما کاری به معنای فلسفی آن نداریم؛ بلکه همان تعبیر عمومی منظور ماست. طرف سخن ما کسانی هستند که از این تعابیر عمومی سوء استفاده می کنند.

2⃣ معنای دوم از هدف آن چیزی است که انسان می داند حاصل می شود.

مثال بزنیم؛
شخص چرا بچۀ مریضش را پیش طبیب می برد؟ می برد که بچۀ مریضش خوب بشود. اگر کسی از وی سؤال کند که دلش از این کار چه می‌خواهد؛ آنچه که علاقه دارد که حاصل بشود، شفای مریض است؛ بعد از استعمال دارو؛ از معالجۀ دکتر.
اما گاهی انسان می داند آن که واقع می‌شود این نیست. شخص می گوید من بچه ام را با علم به این که با نسخۀ این دکتر خوب نمی شود، پیش طبیب بردم. اگر از او سؤال کنند دلت می خواست چه بشود؟
می گوید من دلم می خواست خوب بشود؛ اما می دانستم او خوب نمی شود. این دومطلب با هم تفاوت واضح دارند.

حال با این مقدمه کلام نورانی سیدالشهداء علیه السلام را مجدد بخوانیم :

💠 لم اخرج اَشِرَاً وَ لا بَطراً و لا مُفسِداً و إنَّما خَرجتُ لِطلب الاصلاح فی اُمَّتی جدی و أرید اَن آمرُ بالمعروف و انهی عن المنکر فمن قَبِلَنی بقبول الحق ( فمن قبلنی بانی قبلت الحق) فالله اولی بالحقّ و من رَدَّ عَلیَّ أصبِر حَتّی یحکُم الله وَ هُو خیرُ الحاکِمین.
(📸 اسکن در انتهای پاسخ الحاق خواهد شد.)

《1》
#حرکت_حسینی [34]
#صالحی_نجف_آبادی

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟

💡با دقت بخوانید!

▪️

درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم
و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر الهی و تمکین فرمان نبوی صلی الله علیه و آله بود؛


سید ابن طاووس در لهوف می فرماید:

💠 "و رويت بالإسناد عن أحمد بن داود القمي عن أبي عبد الله ع قال جاء محمد بن الحنفية إلى الحسين ع في الليلة التي أراد الحسين الخروج في صبيحتها عن مکة فقال له يا أخي إن أهل الکوفة قد عرفت غدرهم بأبيک و أخيک و قد خفت أن يکون حالک کحال من مضى فإن رأيت أن تقيم فإنک أعز من بالحرم و أمنعه فقال يا أخي قد خفت أن يغتالني يزيد بن معاوية بالحرم فأکون الذي يستباح به حرمة هذا البيت.":
(به نقل از بحار ج 44 / ص 364)

🔖 ترجمه و شرح روایت::

احمدبن داود قمی از امام صادق (علیه‌السلام) روایت می کند که آن وقتی که سیدالشهداء(علیه‌السلام) خواستند از مکه خارج شوند محمدبن الحنفیه آمد خدمتشان در مکه،
در آن شبی که فردایش حضرت می‌خواستند خارج شوند؛ که شب 8 ذی الحجۀ سال 60 می باشد؛ و به حضرت از نیرنگ کوفیان بیم دادند ،
حضرت در پاسخ محمد حنفیه فرمودند: من بیم آن دارم که کمین کنند و مرا در مکه به طور ناگهانی و بدون آگاهی بکشند؛
("اَن یغتالنی" یعنی مرا ترور کند.)
و نگرانم که حرمت خانۀ خدا با قتل من هتک شود.



سپس مرحوم سیدبن طاووس از محمد بن احمد بن داود القمی نقل می کند:

💠 "فلما کان فی السحر ارتحل الحسین ع فبلغ ذلک ابن الحنفیة فأتاه فأخذ زمام ناقته التی رکبها فقال له یاأخی أ لم تعدنی النظر فیما سألتک قال بلی قال فما حداک علی الخروج عاجلا فقال أتانی رسول الله ص بعد مافارقتک فقال یاحسین ع اخرج فإن الله قدشاء أن یراک قتیلا فقال له ابن الحنفیة إنا لله وإنا إلیه راجعون فما معنی حملک هؤلاء النساء معک و أنت تخرج علی مثل هذه الحال قال فقال له قد قال لی إن الله قدشاء أن یراهن سبایا و سلم علیه ومضی"
(لهوف/ 65)

🔖 ترجمه و شرح روایت:

صبحگاهان که امام عزم حرکت فرمود ابن الحنفیه آمد و جلوی ناقۀ حضرت را گرفت و عرض کرد: یابن رسول الله به من فرموده بودید که دربارۀ پیشنهادات من فکر می کنید.
حضرت فرمود من دیشب نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم و به من فرمان دادند....

👈👈 یعنی آنکه
#خدا چنین خواسته که #من را #کشته ببیند و #زنان و فرزندان مرا #اسیر در دست دشمن باشند.

====================

اما جالب است بدانید ، نویسنده کتاب شهید جاوید ، صالحی نجف آبادی،
برای اثبات مدعای باطل خود ،
مبنی بر:

عدم علم امام به شهادت

و حرکت آن حضرت به سمت کوفه ، به انگیزهء #قیام و #تشکیل_حکومت

و ناکامی آن حضرت و عملی نشدن برنامه ایشان

به روایت فوق‌الذکر ایراداتی وارد می‌کند!!!

صرفنظر از پاسخهایی که در اثبات علم امام حسین علیه السلام به #شهادت در این سفر ،
و انگیزه #خروج آن حضرت از وطن تاکنون تقدیم شد؛

به بررسی اشکالات این شخص ، یعنی صالحی نجف آبادی بر این روایت می‌پردازیم ؛

تا خوانندگان عمق جهل و بیسوادی
او را -بر خلاف ادعا و ژست تحقیقِ جامع- وجدان کنند!


در ابتدا بررسی اشکال اول:

《1》
Forwarded from اتچ بات
شاهد بر این سخن ما آنست
که سیاق طبری کلاً بر این منوال است.

یعنی اگر در صفحۀ 394 همان منبع طبری نگاه کنیم می‌بینیم که چنین می‌گوید:

"قال الحارث قال ابن سعد أخبرنا محمدبن عمر (واقدی) قال قُتِل الحسینُ بن علی علیه السلام فی صفر سنة إحدی و ستین و هو یومئذٍ ابن خمس و خمسین."
یعنی درباره سن ۵۵ سال و تاریخ شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام سخن می‌گوید.

باز همان طبری در همان صفحه چنین می گوید:

" عن ابی معشر قال قُتِل الحسین لعشرٍ خلون من المحرم؛ قال الواقدی هذا اَثبَتُ.":

ابومعشر گفته است که سید الشهداء علیه‌السلام 10 محرم شهید شده اند؛
و واقدی می گوید قول صحیح این است.
و سپس اصل حادثۀ شهادت را بیان می‌کند.
و هر گونه وقایع تکمیلی را نیز با سند می آورد.

مثلاً می گوید. "قال الحارث قال ابن سعد أخبرنا محمد بن عمر قال أخبرنا عطاء بن مسلم عمن أخبره عن عاصم بن أبی النَجوُد عن زِرِّ بن حُبَیشٍ قال: اول رأس رُفع عَلی خَشَبةٍ رأس الحسین رضی الله عنه و صلی الله علی روحه."

اولین سری که بر چوب رفت رأس مقدس سیدالشهداء علیه‌السلام بود.

در پی این مطالب است که می گوید:

"قال ابو محنف عن هِشام بن الولید عمّن شَهدَ ذلک قال اَقبَل الحسین بن علی بأهله من مکة و محمد بن الحنفیة بالمدینة" ...
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد)

👈👈 پس می خواهد برساند که محمد ابن الحنفیة با سپاه امام حسین علیه السلام نبود؛
یعنی میخواهد با نقل این روایت در اینجا بگوید،
حضرت شهید شدند؛ و اهلشان هم با ایشان بودند؛ و شهید شدند؛ اما محمد بن حنفیه با آنها نبود؛ و شهید نشد؛ اما در عین حال وقتی خبر فاجعۀ حضرت رسید چنین حالی پیدا کرد.


3⃣ و اما پاسخ #سوم ما به ادعای صالحی نجف آبادی:::


🔰 باید بدانید که نویسنده شهید جاوید برای ذهبی ، از متعصبین مغرض عامه ، و کتاب شمس الدین ذهبی، یعنی «تاریخ الأسلام و وفیات المشاهیر والأعلام» شأن زیادی قائل است!🤔

ما هم از همان منبع استفاده می کنیم و پاسخ سوم را تقدیم می‌کنیم:

البته اصل مطلب از ابن سعد (کاتب) و از واقدی است. ابن عساکر نیز در احوالات سیدالشهداء علیه‌السلام ذکر می‌کند در صفحات 204-205 –

اما ذهبی در تاریخ الإسلام، ج2، ص 574، دارالغرب الإسلامي، 2003 چنین می‌نویسد :

▪️"و بعث الحسین إلی أهل المدینة؛ فسار إلیه من خفَّ معه من بني عبد المطلب و هم تسعة عشر رجلاً و نساء و صبیان؛ و تَبِعَهُم محمد بن الحَنَفیه فَأَدرکَ أخاه الحسین بمکة."

سیدالشهداء علیه‌السلام برای اهل مدینه پیغام فرستادند؛ "من خَف" هر کس از اولاد عبدالمطلب علیه‌السلام که سبک بار بود همراه ایشان شد. نوزده نفر مرد بودند با تعدادی زن و کودک. محمد بن حنفیه در پی حضرت روان شد تا در مکه به برادر خود رسید.

▪️"و اَعلَمه اَنَّ الخروج لَیس له بِرای یومه هذا."

محمد حنفیه عقیده ندارد که امروز حضرت از مکه خارج شوند.
(جناب محمد حنفیه عقیده داشت حالا که امام به مکه آمده‌اند نباید از مکه خارج شوند)

▪️"فَأبَی الحسینُ علیه."
سیدالشهداء سلام الله علیه ابا کردند.


👈👈👈 پس محمدبن حنفیه به مکه آمده است. و البته محمد بن حنفیه که به مکه آمده؛
قبل از
خروج سیدالشهداء سلام الله علیه به مدینه بر نمی گردد.
ایشان ماند، تا حضرت حرکت کردند. وقتی مأیوس شد به مدینه بازگشت.

===========

این پاسخ ما به اولین اشکال صالحی نجف آبادی،
به اولین اشکالی که برای رد قول سید بن طاووس در اثبات علم امام حسین علیه السلام به عاقبت این #خروج و شهادت خود بیان می‌کند؛

که ثابت شد ، صالحی نجف آبادی نه تنها به ادبیات عرب آشنا نیست؛

بلکه بر خلاف ادعای تحقیق گسترده،
از متن کتب مورد علاقه و مقبول تاریخی نزد خود نیز،
ناآگاه است!!!!


《3》