#منجی (۲۸۶)
✅ بشارت حضرت سلیمان علیهالسلام به خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله در کتب مقدس یهود و نصارا
💡قسمت اول
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
چنانکه روشن است ، می خواهیم درباره پیشگویی حضرت سلیمان درباره رسول االله در کتاب مقدس بررسی هایی داشته باشیم. و برخی اسناد مربوطه را نیز (به تناسب بحث) مورد بررسی قرار خواهیم داد.
حضرت سلیمان ، قرن ها قبل از ظهور اسلام ، نام و خصوصیات روحی و جسمی و اخلاقی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله را با دقت پیشگویی فرموده که همین نشان گر ارتباط آن جناب به مصدر وحی است.
🔻#مقدمه_اول ↓↓
قبل از ورود به بحث پیشنهاد میکنیم مطلب مهمی را که قبلا در (اینجا) بارگذاری شده به عنوان مقدمه اول و←پاسخ به این سوال که «اگر کتب مقدس را تحریفی میدانیم چرا در بشارات به آنها مراجعه میکنیم؟»مطالعه بفرمایید!
🔻 #مقدمه_دوم ↓↓
یکی از کتاب های مورد اعتقاد یهودیان و مسیحیان (که داخل در مجموعه کتاب مقدس شناخته میشود.) کتاب غزل الاغزال یا نشید الانشاد سلیمان علیهالسلام است.
چنانکه از نامش پیداست ، بهترین سرود الهامی است که از حضرت سلیمان بر جای مانده است! حضرت سلیمان علیهالسلام بنابر کتاب مقدس ، هزار و پنج سروده داشته است. ببینید :
🔸اول پادشاهان - باب ۴ - بند ٣٢ و ٣٣
و سه هزار َمثَل گفت و سرودهایش هزار و پنج بود ...(ر.ک: تصویر الحاقی)
←مشخص است که بهترین سرود الهامی سلیمان (از بین هزار و پنج سرود) بایستی مفاهیم بسیار والایی داشته باشد. اما با مطالعه متن آن و با مطالعه بَدوی ، صرفا یک شعر با محتوای عاشقانه و زمینی را مشاهده میکنیم! و چنانکه در جای خود قابل بررسی است ، این سروده نیز از دست تحریف گران در امان نمانده است.
✍✍ اما قسمت هایی از آن با توجه به خصوصیت این سروده همچنان باقی است و گویای یک بشارت درباره ظهور اسلام است. و ما به قسمتی از این متن خواهیم پرداخت که به صورت ظریفی #نام و #اوصاف پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را توصیف کرده است.
🔻 #مقدمه_سوم ↓↓
کتاب غزل الاغزال ، یک سروده است و مانند هر متن ادبی دیگری ، دارای آرایه های ادبی (مانند استعاره و مجاز و تمثیل و ...) و دارای زبانی نمادین است.←و همین باعث شده است که متن بشارت به ظهور پیامبر گرامی ، تا حد قابل توجهی باقی بماند. بنابراین نباید با این متن ، مانند یک متن خشک علمی تعامل کرد. بهترین سروده سلیمان نبی در وصف یک انسان کامل آسمانی است. نه یک رابطه زمینی که هیچ ارتباطی به یک متن الهامی و کتابی آسمانی ندارند.
به تصریح کتاب مقدس ، حضرت سلیمان علیهالسلام بسیاری از سخنان خود را در قالب مَثل ها و شعرها بیان کرده است که مشتمل بر نمادها و غوامض هستند. چنانکه در آثار بسیاری از ادیبان دیده می شود که از طریق نقل گفتگوی دو شخصِ خیالی یا گفتگوی دو پرنده یا ... مقصود خود را ارائه میکند. خصوصا اگر نویسنده خواسته باشد که مطلبش از دست تخریب مخالفین در امان بماند.
شاهد مثال آنکه:
کتاب امثال سلیمان - باب ١ ، بند ١ _ ۶ :
«امثال سلیمان بن داود پادشاه اسرائیل، به جهت دانستن حكمت و عدل، و برای فهمیدن كلمات فطانت؛ به جهت اكتساب ادب معرفت آمیز، و عدالت و انصاف و استقامت؛ تا ساده دلان را زیركی بخشد، و جوانان را معرفت و تمیز؛ تا مرد حكیم بشنود و علم را بیفزاید، و مرد فهیم تدابیر را تحصیل نماید؛ تا امثال و كنایات را بفهمند، كلمات حكیمان و غوامض ایشان را.»
-------------------
✅🔚✅ نتیجه آنکه کتاب غَزَل الاغزال یا غزلِ غزل های سلیمان ، یکی از فصول کتاب مقدس میباشد .
و چنانکه از نامش پیداست ، گلِ سرسبد و بهترین غزل الهامی و حکیمانهٔ مربوط به سلیمان علیهالسلام محسوب میشود!
و طبیعتا هنگام مطالعه یک متن وحیانی انتظار میرود که عباراتش راهنمای زندگی انسان باشند . ولی آنچه بیشتر در این کتاب شاهد هستیم ، عباراتی هستند درباره یک عشق زمینی و برخی سخنانی که در شأن کتاب خدا نیستند! در برخی نقاط نیز دچار نوعی آشفتگی است و برای همین محل تفاسیر مختلف قرار گرفته!
اما همانگونه که در مطلبی که پیشتر کار کرده بودیم، دیدیم به حضرت سلیمان علیهالسلام نسبت دادهاند که تحت تاثیر زنانش رو به بت پرستی آورده است!! اینجا نیز تحریف گران سعی کرده اند نشان بدهند : بهترین غزل های الهامی سلیمان نیز تحت تاثیر زنان قرار دارد!!
✅ اما خوش بختانه هنوز هم میتوان #نام و #علامت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را در این سرودهٔ سلیمان علیهالسلام پیدا کرد! که ان شاء الله در ادامه به تشریح آن خواهیم پرداخت و مشخص خواهد شد که این شعر در اصلِ آن برای حضرت محمد صلیالله علیه و آله سروده شده و بعد ها به این شکل کنونی درآمده ...
برای اثبات این مدعا با ما همراه باشید!
➖➖➖➖
@borrhan
✅ بشارت حضرت سلیمان علیهالسلام به خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله در کتب مقدس یهود و نصارا
💡قسمت اول
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
چنانکه روشن است ، می خواهیم درباره پیشگویی حضرت سلیمان درباره رسول االله در کتاب مقدس بررسی هایی داشته باشیم. و برخی اسناد مربوطه را نیز (به تناسب بحث) مورد بررسی قرار خواهیم داد.
حضرت سلیمان ، قرن ها قبل از ظهور اسلام ، نام و خصوصیات روحی و جسمی و اخلاقی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله را با دقت پیشگویی فرموده که همین نشان گر ارتباط آن جناب به مصدر وحی است.
🔻#مقدمه_اول ↓↓
قبل از ورود به بحث پیشنهاد میکنیم مطلب مهمی را که قبلا در (اینجا) بارگذاری شده به عنوان مقدمه اول و←پاسخ به این سوال که «اگر کتب مقدس را تحریفی میدانیم چرا در بشارات به آنها مراجعه میکنیم؟»مطالعه بفرمایید!
🔻 #مقدمه_دوم ↓↓
یکی از کتاب های مورد اعتقاد یهودیان و مسیحیان (که داخل در مجموعه کتاب مقدس شناخته میشود.) کتاب غزل الاغزال یا نشید الانشاد سلیمان علیهالسلام است.
چنانکه از نامش پیداست ، بهترین سرود الهامی است که از حضرت سلیمان بر جای مانده است! حضرت سلیمان علیهالسلام بنابر کتاب مقدس ، هزار و پنج سروده داشته است. ببینید :
🔸اول پادشاهان - باب ۴ - بند ٣٢ و ٣٣
و سه هزار َمثَل گفت و سرودهایش هزار و پنج بود ...(ر.ک: تصویر الحاقی)
←مشخص است که بهترین سرود الهامی سلیمان (از بین هزار و پنج سرود) بایستی مفاهیم بسیار والایی داشته باشد. اما با مطالعه متن آن و با مطالعه بَدوی ، صرفا یک شعر با محتوای عاشقانه و زمینی را مشاهده میکنیم! و چنانکه در جای خود قابل بررسی است ، این سروده نیز از دست تحریف گران در امان نمانده است.
✍✍ اما قسمت هایی از آن با توجه به خصوصیت این سروده همچنان باقی است و گویای یک بشارت درباره ظهور اسلام است. و ما به قسمتی از این متن خواهیم پرداخت که به صورت ظریفی #نام و #اوصاف پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را توصیف کرده است.
🔻 #مقدمه_سوم ↓↓
کتاب غزل الاغزال ، یک سروده است و مانند هر متن ادبی دیگری ، دارای آرایه های ادبی (مانند استعاره و مجاز و تمثیل و ...) و دارای زبانی نمادین است.←و همین باعث شده است که متن بشارت به ظهور پیامبر گرامی ، تا حد قابل توجهی باقی بماند. بنابراین نباید با این متن ، مانند یک متن خشک علمی تعامل کرد. بهترین سروده سلیمان نبی در وصف یک انسان کامل آسمانی است. نه یک رابطه زمینی که هیچ ارتباطی به یک متن الهامی و کتابی آسمانی ندارند.
به تصریح کتاب مقدس ، حضرت سلیمان علیهالسلام بسیاری از سخنان خود را در قالب مَثل ها و شعرها بیان کرده است که مشتمل بر نمادها و غوامض هستند. چنانکه در آثار بسیاری از ادیبان دیده می شود که از طریق نقل گفتگوی دو شخصِ خیالی یا گفتگوی دو پرنده یا ... مقصود خود را ارائه میکند. خصوصا اگر نویسنده خواسته باشد که مطلبش از دست تخریب مخالفین در امان بماند.
شاهد مثال آنکه:
کتاب امثال سلیمان - باب ١ ، بند ١ _ ۶ :
«امثال سلیمان بن داود پادشاه اسرائیل، به جهت دانستن حكمت و عدل، و برای فهمیدن كلمات فطانت؛ به جهت اكتساب ادب معرفت آمیز، و عدالت و انصاف و استقامت؛ تا ساده دلان را زیركی بخشد، و جوانان را معرفت و تمیز؛ تا مرد حكیم بشنود و علم را بیفزاید، و مرد فهیم تدابیر را تحصیل نماید؛ تا امثال و كنایات را بفهمند، كلمات حكیمان و غوامض ایشان را.»
-------------------
✅🔚✅ نتیجه آنکه کتاب غَزَل الاغزال یا غزلِ غزل های سلیمان ، یکی از فصول کتاب مقدس میباشد .
و چنانکه از نامش پیداست ، گلِ سرسبد و بهترین غزل الهامی و حکیمانهٔ مربوط به سلیمان علیهالسلام محسوب میشود!
و طبیعتا هنگام مطالعه یک متن وحیانی انتظار میرود که عباراتش راهنمای زندگی انسان باشند . ولی آنچه بیشتر در این کتاب شاهد هستیم ، عباراتی هستند درباره یک عشق زمینی و برخی سخنانی که در شأن کتاب خدا نیستند! در برخی نقاط نیز دچار نوعی آشفتگی است و برای همین محل تفاسیر مختلف قرار گرفته!
اما همانگونه که در مطلبی که پیشتر کار کرده بودیم، دیدیم به حضرت سلیمان علیهالسلام نسبت دادهاند که تحت تاثیر زنانش رو به بت پرستی آورده است!! اینجا نیز تحریف گران سعی کرده اند نشان بدهند : بهترین غزل های الهامی سلیمان نیز تحت تاثیر زنان قرار دارد!!
✅ اما خوش بختانه هنوز هم میتوان #نام و #علامت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را در این سرودهٔ سلیمان علیهالسلام پیدا کرد! که ان شاء الله در ادامه به تشریح آن خواهیم پرداخت و مشخص خواهد شد که این شعر در اصلِ آن برای حضرت محمد صلیالله علیه و آله سروده شده و بعد ها به این شکل کنونی درآمده ...
برای اثبات این مدعا با ما همراه باشید!
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#اعجاز_علمی_قرآن (۷۵)
✧❁﷽❁✧
💎 اعجاز قرآن کریم در زمینه اخبار غیبی مربوط به تاریخ و آینده/ این بار طوفان نوح
#مقدمه : #معجزه علامتی است که خداوند به انبیاء و حجت های معصومش عطا میکند تا به این طریق ، صدق ایشان و دروغگویی مدعیان دروغین آشکار شود .
←وقتی شخصیتی مدعی سفارت و رسالتی از جانب خدا میشود ، طبیعتا باید برای این ادعا از طرف خداوند شاهدی داشته باشد! معجزه یکی از مهم ترین این شواهد است
.
معجزه امری خارق العاده است که پس از ادعای رسالت از سوی حجت معصوم سر میزند و نشان گر ارتباط او با خداوند عالم است . این امر خارق العاده گاه تصرفی در عالم است (مانند شفای بیماران ، احیای مردگان و ....) و گاه خبر دادن از یک واقعیت دور از دسترس بشر عادی! مثل وقایع تاریخی فراموش شده ، اسرار طبیعت ، پیشگویی آینده و ...
🔻 قرآن کریم به عنوان معجزه محوری در دین اسلام ، دارای ابعاد مختلف اعجازی است .
یکی از این ابعاد ، اخبار غیبی ای است که درباره گذشته و آینده ارائه داده است .
نکته دیگر باید دقت داشت که وقتی شخصی مدعی رسالت از جانب خداست ، اگر در این ادعا دروغگو باشد (مثلا ساحری باشد که برای منافع دنیوی مردم را به خودش دعوت میکند) خداوند بنا بر عدل و حکمتش او را رسوا خواهد کرد! به این طریق که از وقوع معجزهٔ مورد ادعای او جلوگیری میکند و تعالیم خلاف بدیهی ، رذایل اخلاقی و ... را در او ، به مخاطبینش نشان میدهد . به گونه ای که حتی مردم معمولی نیز دروغگو بودنش را تشخیص دهند (نه فقط نخبگان و خواص)
🔚←نوابغ ، جادوگران و ... از آن جایی که توانایی ها و علوم آن را با تمرین و آموزش های بشری کسب کرده اند برای همین فقط قادر بر مواردی هستند که در آن تخصص پیدا کردهاند . اما حجت های معصوم الهی به علت ارتباط و تائید از جانب خداوند ، تا جایی که
لازم باشد در زمینه های مختلف و وسیعی میتوانند با مردم رو به رو شوند به گونه ای که نتوان در رسالت ایشان شک کرد و افعال ایشان را صرفا به نبوغ و سحر و ... تحلیل کرد.
🟨 اکنون پس از این مقدمهٔ کوتاه به تبیین یک خبر غیبی تاریخی در قرآن میپردازیم:
.
🔖خبر قرآن کریم درباره باقی ماندن یاد و ماجرای کشتی نوح علیهالسلام در ملت های جهان
در سوره عنكبوت - آیه ١۵ ، چنین میخوانیم :
📖 فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ
ترجمه : ما او و سرنشینان کشتی را نجات دادیم ، و آن را نشانه ای برای جهانیان قرار دادیم
✅←پس این آیه شریفه به ما چنین میگوید:
خداوند آن کشتی را برای ملت های جهان ، نشانه قراره داد! یعنی قبل از نزول قرآن کریم ، داستان کشتی نوح و آن طوفان بزرگ در ذهن اقوام مختلف جهان بوده و از خاطره ها نرفته است!
←در بررسی متون ادیان و اقوام مختلف (از موحد تا مشرک) میبینیم که این ماجرا را ثبت کرده اند! یعنی از هند و بابل باستان (واقع در عراق امروزی) و یونان باستان گرفته تا تمدن سرخپوستی آزتک ها (مربوط به قبل از اینکه قاره آمریکا توسط کلمب کشف شود!)
همگی به ما چنین میگویند :
« نژاد بشر دچار طوفانی بزرگ شد به گونه ای که فقط عده اندکی به صورت معجزه آسا و با ساختن یک کشتی (و در بعضی گزارش ها یک قایق یا ...) از طوفان نجات یافتند!»
این مقدار از ماجرا ، در نقاط مختلف جهان نقل شده و محال است که تمام این اقوام برای جعل این ماجرا تبانی کرده باشند و یا از یکدیگر گرفته باشند . زیرا فاصله آن بسیار زیاد بوده و در دوران باستان وسایل ارتباطی به این شکل وجود نداشته است . این دلیلی محکم است بر اینکه نژاد بشر شاهد این طوفان بوده!
ما از طرف دیگر میدانیم که حضرت محمد صلیالله علیه و آله بدون وحی و علم الهی نمیتوانستند از گزارش ملت های جهان در این موضوع آگاه شوند! زیرا کتیبه های باستانی ، عقاید هندوان ، سرخپوستان آمریکا و ... از دسترس ایشان دور بودهاند!
🔚تنها راه این است که به اعجاز و منشا الهی قرآن کریم معتقد باشیم!
اسطوره شناسان معاصر غرب ، این گزارش ها را در کتب مربوطه آورده اند که در ادامه و در تصویر زیر برخی از این گزارش ها را میبینید.
➖➖➖➖
@borrhan
✧❁﷽❁✧
💎 اعجاز قرآن کریم در زمینه اخبار غیبی مربوط به تاریخ و آینده/ این بار طوفان نوح
#مقدمه : #معجزه علامتی است که خداوند به انبیاء و حجت های معصومش عطا میکند تا به این طریق ، صدق ایشان و دروغگویی مدعیان دروغین آشکار شود .
←وقتی شخصیتی مدعی سفارت و رسالتی از جانب خدا میشود ، طبیعتا باید برای این ادعا از طرف خداوند شاهدی داشته باشد! معجزه یکی از مهم ترین این شواهد است
.
معجزه امری خارق العاده است که پس از ادعای رسالت از سوی حجت معصوم سر میزند و نشان گر ارتباط او با خداوند عالم است . این امر خارق العاده گاه تصرفی در عالم است (مانند شفای بیماران ، احیای مردگان و ....) و گاه خبر دادن از یک واقعیت دور از دسترس بشر عادی! مثل وقایع تاریخی فراموش شده ، اسرار طبیعت ، پیشگویی آینده و ...
🔻 قرآن کریم به عنوان معجزه محوری در دین اسلام ، دارای ابعاد مختلف اعجازی است .
یکی از این ابعاد ، اخبار غیبی ای است که درباره گذشته و آینده ارائه داده است .
نکته دیگر باید دقت داشت که وقتی شخصی مدعی رسالت از جانب خداست ، اگر در این ادعا دروغگو باشد (مثلا ساحری باشد که برای منافع دنیوی مردم را به خودش دعوت میکند) خداوند بنا بر عدل و حکمتش او را رسوا خواهد کرد! به این طریق که از وقوع معجزهٔ مورد ادعای او جلوگیری میکند و تعالیم خلاف بدیهی ، رذایل اخلاقی و ... را در او ، به مخاطبینش نشان میدهد . به گونه ای که حتی مردم معمولی نیز دروغگو بودنش را تشخیص دهند (نه فقط نخبگان و خواص)
🔚←نوابغ ، جادوگران و ... از آن جایی که توانایی ها و علوم آن را با تمرین و آموزش های بشری کسب کرده اند برای همین فقط قادر بر مواردی هستند که در آن تخصص پیدا کردهاند . اما حجت های معصوم الهی به علت ارتباط و تائید از جانب خداوند ، تا جایی که
لازم باشد در زمینه های مختلف و وسیعی میتوانند با مردم رو به رو شوند به گونه ای که نتوان در رسالت ایشان شک کرد و افعال ایشان را صرفا به نبوغ و سحر و ... تحلیل کرد.
🟨 اکنون پس از این مقدمهٔ کوتاه به تبیین یک خبر غیبی تاریخی در قرآن میپردازیم:
.
🔖خبر قرآن کریم درباره باقی ماندن یاد و ماجرای کشتی نوح علیهالسلام در ملت های جهان
در سوره عنكبوت - آیه ١۵ ، چنین میخوانیم :
📖 فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ
ترجمه : ما او و سرنشینان کشتی را نجات دادیم ، و آن را نشانه ای برای جهانیان قرار دادیم
✅←پس این آیه شریفه به ما چنین میگوید:
خداوند آن کشتی را برای ملت های جهان ، نشانه قراره داد! یعنی قبل از نزول قرآن کریم ، داستان کشتی نوح و آن طوفان بزرگ در ذهن اقوام مختلف جهان بوده و از خاطره ها نرفته است!
←در بررسی متون ادیان و اقوام مختلف (از موحد تا مشرک) میبینیم که این ماجرا را ثبت کرده اند! یعنی از هند و بابل باستان (واقع در عراق امروزی) و یونان باستان گرفته تا تمدن سرخپوستی آزتک ها (مربوط به قبل از اینکه قاره آمریکا توسط کلمب کشف شود!)
همگی به ما چنین میگویند :
« نژاد بشر دچار طوفانی بزرگ شد به گونه ای که فقط عده اندکی به صورت معجزه آسا و با ساختن یک کشتی (و در بعضی گزارش ها یک قایق یا ...) از طوفان نجات یافتند!»
این مقدار از ماجرا ، در نقاط مختلف جهان نقل شده و محال است که تمام این اقوام برای جعل این ماجرا تبانی کرده باشند و یا از یکدیگر گرفته باشند . زیرا فاصله آن بسیار زیاد بوده و در دوران باستان وسایل ارتباطی به این شکل وجود نداشته است . این دلیلی محکم است بر اینکه نژاد بشر شاهد این طوفان بوده!
ما از طرف دیگر میدانیم که حضرت محمد صلیالله علیه و آله بدون وحی و علم الهی نمیتوانستند از گزارش ملت های جهان در این موضوع آگاه شوند! زیرا کتیبه های باستانی ، عقاید هندوان ، سرخپوستان آمریکا و ... از دسترس ایشان دور بودهاند!
🔚تنها راه این است که به اعجاز و منشا الهی قرآن کریم معتقد باشیم!
اسطوره شناسان معاصر غرب ، این گزارش ها را در کتب مربوطه آورده اند که در ادامه و در تصویر زیر برخی از این گزارش ها را میبینید.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#علمای_صالح (۹۰) #پیدایش_شیعه (۲۶)
#اسلام_و_ایرانیان (۴۶) فتواهای عجیب (۷۱) #دوازده #گسترش_تشیع (۷۵)
✅ چگونگی شیعه شدن سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) و ذکاوت علامه حلی رحمة الله تعالى عليه
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#مقدمه:
غیاث الدین محمد خدابنده مشهور به اولْجایتو یا اُلجایتو (۶۸۰ق - ۷۱۶ق)،
( ᠦᠯᠵᠡᠢᠲᠦ ᠺᠬᠠᠨ, Өлзийт Хаан:نام او به مغولی )
هشتمین سلطان از سلسله ایلخانان بود که از ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه. ق بر ایران حکمرانی کرد. وی پسر ارغون (چهارمین ایلخان مغول) و برادر غازان (هفتمین ایلخان مغول) بود.←او نخستین کسی بود که در دوران حکومتش به مذهب شیعه در ایران رسمیت داد و به نام امامان شیعه علیهمالسلام سکه زد و خطبه خواند.
🔻 مرحوم محمد تقى مجلسى اول در کتاب «روضة المتقین» که در شرح «من لا یحضره الفقیه» تالیف نموده است در جلد نهم از طبع بنیاد فرهنگ اسلامى کوشانپور در کتاب طلاق در ضمن ادله بطلان سه طلاق در مجلس واحد از ص 30 تا ص 33، داستان بحث علامه حلى با علماى مذاهب اربعه تسنن و شیعه شدن سلطان محمد خدابنده را نقل مىکند و ما عین ترجمه عبارات او را در اینجا ذکر مىکنیم:
«مسئله بطلان سه طلاق در مجلس واحد سبب ایمان سلطان محمد جایلتو - رحمه الله - (در این کتاب اسم سلطان محمد را جایلتو ذکر کرده است) شد، و داستان اینکه: او بر زنش غضب کرد و به او گفت: انت طالق ثلاثا «تو سه بار رها هستى».
و سپس از این عمل خود پشیمان شد و علما را گرد آورده و فرا خواند، همه علماء گفتند: هیچ چارهاى براى بازگشت تو به این زن نیست مگر آنکه محلل بگیرى!
سلطان به آنها گفت: در مسائل فقهیه در هر موضوعى و حکمى در نزد شما اقوال و آراء مختلفى هست! آیا شما با یکدیگر در این مسئله اختلاف ندارید؟ گفتند: نه.
←یکى از وزراى سلطان گفت: عالمى در شهر حله هست که قائل به بطلان این گونه طلاق است.
سلطان نامهاى براى آن عالم نوشت و او را احضار کرد.
و در این حال که به سوى آن عالم رفته بودند، علماء عامه به سلطان گفتند: این مرد مذهبش باطل است چون# رافضى است، و رافضیان عقل ندارند، و سزاوار نیست که پادشاه در طلب شخص خفیف العقل بفرستد.
پادشاه گفت: چارهاى نیست از آنکه حضور پیدا کند.
چون علامه حلى از حله بیامد، پادشاه تمام علماء مذاهب اربعه را فرا خواند و در مجلسى گرد آورد.
←علامه چون مىخواست وارد مجلس گردد، نعلین خود را به دست گرفته و داخل مجلس شد، و گفت: السلام علیکم، و در پهلوى سلطان نشست.
علماء تسنن گفتند: اى پادشاه! آیا ما به تو نگفتیم که اینها ضعیف العقل هستند؟
سلطان گفت: از علت تمام این کارهائى که نموده است از او سئوال کنید!
علماء گفتند: چرا به سلطان سجده نکردى؟! و آداب ملاقات سلطان را ترک نمودى!؟
علامه گفت: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم سلطان بود و مردم فقط به او سلام مىکردند، و خدا مىفرماید:
فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیة من عند الله مبارکة (سوره نور 24- آیه 61).
«پس در زمانى که در خانهها وارد مىشوید بر خودتان سلام کنید که این سلام تحیت مبارکى از جانب خداوند است».
و خلافى بین ما و شما نیست در اینکه سجده براى غیر از خدا جایز نیست!
«1⃣»
#اسلام_و_ایرانیان (۴۶) فتواهای عجیب (۷۱) #دوازده #گسترش_تشیع (۷۵)
✅ چگونگی شیعه شدن سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) و ذکاوت علامه حلی رحمة الله تعالى عليه
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#مقدمه:
غیاث الدین محمد خدابنده مشهور به اولْجایتو یا اُلجایتو (۶۸۰ق - ۷۱۶ق)،
( ᠦᠯᠵᠡᠢᠲᠦ ᠺᠬᠠᠨ, Өлзийт Хаан:نام او به مغولی )
هشتمین سلطان از سلسله ایلخانان بود که از ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه. ق بر ایران حکمرانی کرد. وی پسر ارغون (چهارمین ایلخان مغول) و برادر غازان (هفتمین ایلخان مغول) بود.←او نخستین کسی بود که در دوران حکومتش به مذهب شیعه در ایران رسمیت داد و به نام امامان شیعه علیهمالسلام سکه زد و خطبه خواند.
🔻 مرحوم محمد تقى مجلسى اول در کتاب «روضة المتقین» که در شرح «من لا یحضره الفقیه» تالیف نموده است در جلد نهم از طبع بنیاد فرهنگ اسلامى کوشانپور در کتاب طلاق در ضمن ادله بطلان سه طلاق در مجلس واحد از ص 30 تا ص 33، داستان بحث علامه حلى با علماى مذاهب اربعه تسنن و شیعه شدن سلطان محمد خدابنده را نقل مىکند و ما عین ترجمه عبارات او را در اینجا ذکر مىکنیم:
«مسئله بطلان سه طلاق در مجلس واحد سبب ایمان سلطان محمد جایلتو - رحمه الله - (در این کتاب اسم سلطان محمد را جایلتو ذکر کرده است) شد، و داستان اینکه: او بر زنش غضب کرد و به او گفت: انت طالق ثلاثا «تو سه بار رها هستى».
و سپس از این عمل خود پشیمان شد و علما را گرد آورده و فرا خواند، همه علماء گفتند: هیچ چارهاى براى بازگشت تو به این زن نیست مگر آنکه محلل بگیرى!
سلطان به آنها گفت: در مسائل فقهیه در هر موضوعى و حکمى در نزد شما اقوال و آراء مختلفى هست! آیا شما با یکدیگر در این مسئله اختلاف ندارید؟ گفتند: نه.
←یکى از وزراى سلطان گفت: عالمى در شهر حله هست که قائل به بطلان این گونه طلاق است.
سلطان نامهاى براى آن عالم نوشت و او را احضار کرد.
و در این حال که به سوى آن عالم رفته بودند، علماء عامه به سلطان گفتند: این مرد مذهبش باطل است چون# رافضى است، و رافضیان عقل ندارند، و سزاوار نیست که پادشاه در طلب شخص خفیف العقل بفرستد.
پادشاه گفت: چارهاى نیست از آنکه حضور پیدا کند.
چون علامه حلى از حله بیامد، پادشاه تمام علماء مذاهب اربعه را فرا خواند و در مجلسى گرد آورد.
←علامه چون مىخواست وارد مجلس گردد، نعلین خود را به دست گرفته و داخل مجلس شد، و گفت: السلام علیکم، و در پهلوى سلطان نشست.
علماء تسنن گفتند: اى پادشاه! آیا ما به تو نگفتیم که اینها ضعیف العقل هستند؟
سلطان گفت: از علت تمام این کارهائى که نموده است از او سئوال کنید!
علماء گفتند: چرا به سلطان سجده نکردى؟! و آداب ملاقات سلطان را ترک نمودى!؟
علامه گفت: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم سلطان بود و مردم فقط به او سلام مىکردند، و خدا مىفرماید:
فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیة من عند الله مبارکة (سوره نور 24- آیه 61).
«پس در زمانى که در خانهها وارد مىشوید بر خودتان سلام کنید که این سلام تحیت مبارکى از جانب خداوند است».
و خلافى بین ما و شما نیست در اینکه سجده براى غیر از خدا جایز نیست!
«1⃣»
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب بنی امیه، برگرفته از کتاب الغدیر علامه امینی در ۱۲۸ صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/7175 #بنی_امیه
🔥بنی امیه را بهتر بشناسیم!
#مقدمه : تا زمان عمربن عبدالعزیز ، امویان بصورت علنی امیرالمومنین را لعن میکردند تا اینکه عمربن عبدالعزیز از لعن علنی اهلبیت ع جلوگیری کرد.حتی نقل روایت از مولاعلی هم منجر به قتل راویان میشد، معاویه چنان بر شیعیان سخت گرفته بود که نه تنها از بردن نام و القاب آن حضرت مىترسیدند، بلکه از کنیه معروف آن حضرت نیز استفاده نمىکردند! وقتی روایتی میخواندند اگر مولاعلی در سند آن بود از کنیه غیر معروف (ابوزینب) بهره مىگرفتند!
🔹قال و قد صح أن بني أمية منعوا من إظهار فضائل علي ع و عاقبوا على ذلك الراوي له حتى أن الرجل إذا روى عنه حديثا لا يتعلق بفضله بل بشرائع الدين لا يتجاسر على ذكر اسمه فيقول عن أبي زينب .
#ترجمه : #بنى_امیه از آشکار شدن فضایل على(ع) جلوگیرى کردند، و هر کس روایتى را دراین باره نقل مى کرد، مجازات مىکردند؛ تا آنجا که اگر کسى مىخواست روایتى را از آن حضرت حتى روایتى که مربوط به فضیلت وى نبود، بلکه درباره احکام دینى بود نقل کند، جرأت نداشت نام آن حضرت را ببرد،بلکه مىگفت:«عن ابى زینب» یعنى #ابوزینب چنین گفته است!
📚شرح نهج ابن ابى الحدید، ج4 ص73
#تقیه
@borrhan
#مقدمه : تا زمان عمربن عبدالعزیز ، امویان بصورت علنی امیرالمومنین را لعن میکردند تا اینکه عمربن عبدالعزیز از لعن علنی اهلبیت ع جلوگیری کرد.حتی نقل روایت از مولاعلی هم منجر به قتل راویان میشد، معاویه چنان بر شیعیان سخت گرفته بود که نه تنها از بردن نام و القاب آن حضرت مىترسیدند، بلکه از کنیه معروف آن حضرت نیز استفاده نمىکردند! وقتی روایتی میخواندند اگر مولاعلی در سند آن بود از کنیه غیر معروف (ابوزینب) بهره مىگرفتند!
🔹قال و قد صح أن بني أمية منعوا من إظهار فضائل علي ع و عاقبوا على ذلك الراوي له حتى أن الرجل إذا روى عنه حديثا لا يتعلق بفضله بل بشرائع الدين لا يتجاسر على ذكر اسمه فيقول عن أبي زينب .
#ترجمه : #بنى_امیه از آشکار شدن فضایل على(ع) جلوگیرى کردند، و هر کس روایتى را دراین باره نقل مى کرد، مجازات مىکردند؛ تا آنجا که اگر کسى مىخواست روایتى را از آن حضرت حتى روایتى که مربوط به فضیلت وى نبود، بلکه درباره احکام دینى بود نقل کند، جرأت نداشت نام آن حضرت را ببرد،بلکه مىگفت:«عن ابى زینب» یعنى #ابوزینب چنین گفته است!
📚شرح نهج ابن ابى الحدید، ج4 ص73
#تقیه
@borrhan
#تبعیض_نژادی (۲۱) #زبان_فارسی
#فتوحات (۴۷) #فرحة_الزهراء
#اسلام_و_ایرانیان
✅ دشمنی با فرهنگ و مردم ایران زمین
🔖 پست ویژه کانال برهان به مناسبت روز ۲۵/اردیبهشت ، روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان فارسی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : آنهايی که نام خود را خليفه مسلمين ناميدند و بعد از پيامبر با مقام خلافت و جانشینی رسول رحمت صلی الله علیه و آله بازی کردند ، بر عکس دستورات و آموزههای آن حضرت عمل نمودند ، یکی از این تخلفهای این جماعت سفله بازگشت به دوران جاهليت بود؛ از جمله آنکه←تعصبات جاهلی را برافروختند و يک سيستم طبقاتی بر مبنای قوم و نژاد در جامعه ايجاد کردند!!
و در این میان ظالمانهترین رفتارها با ایرانیان بود.
خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت؛
✖️او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
(مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..)
✖️عمر بن الخطاب ، عرب را بر عجم در تمامی امور برتری بخشید.
(تاریخ طبری ۵۱۳/۳)
✖️و اعاجم را شهروند درجه دو لحاظ نمود.
(الغدیر۳۷۵/۱۱)
✖️و در دادن بیت المال بر خلاف سنت صریح نبوی تبعیض قائل شد.
(کامل ابن اثیر۵۰۲/۳؛ تاریخ یعقوبی۰۶/۲؛ ۴۷۱/۳)
✖️عمر بن خطاب حتی شستن دست را کاری ناشایست و از سنتهای تجملاتی ایرانیان و عجمها میدانست (طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳) و خود دست چرب خویش را با کف پا( طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳ - الجامع فی السنن قیروانی ص۲۲۲) ، کف کفش (طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳) و یا ماتحت(کنزالعمال ۶۳۲/۱۲ ح۳۵۹۴۹) خود پاک میکرد و یا اعلام میکرد که اصلا لازم نیست دست خود را تمیز نمایند و به دیگران سفارش میکرد که چنین کنند!
✖️منع ازدواج زن عرب با عجمان (محاضرات الادباء)
✖️عمر بن خطاب در مورد تبعیض بین عرب و عجم چنان افراط میکرد که گویی غیر عرب از انسانیت هیچ بهرهای نبرده است. برای مثال در زمان ابوبکر که او را در رأس امور فقهی قرار داده بود ، زنی از عمر دربارهٔ آزاد کردن بندهاش و سپس ازدواج با این بندهٔ آزاد شده میپرسد؛ این سوال در نظر عمر بن خطاب، تساوی بندگان غیر عرب با اعراب را تداعی میکند، نتیجه آنکه زن پرسشگر آن چنان تأدیب میشود که در زیر تازیانهٔ خلیفهٔ دوم خود را نجس میکند و خلیفه بر سرش فریاد میکشد که قوم عرب تا زمانی که مانع زنان بشود در خیر و صلاح است!!
(مصنف عبدالرزاق ج۷ ص ۲۱۰ ح۱۲۸۱۹ - ر.ک:تصویر الحاقی)
✖️دستور داد اگر یک عجم از عربی بلند تر بود گردن عجم را بزن! یک قطعه ریسمان یا چوب فرستاده بود؛ و نوشته بود اگر یک عجم از این شاخص بلند تر بود گردنش را بزن؛
✖️در چند جا به حضرت امیر علیهالسلام اعتراض داشت که طرفدار اعاجم هستند؛
(اتحاف الخیرة - البحر الزخار - درج الدرر - اانهایة في غريب الحديث - بحار ۴۶/۱۵)
✖️عمر دستور داده بود که حق یادگیری زبان غیر عرب را ندارید! و فرزندش عبدالله بن عمر صریحا میگفت از زبان فارسی بدم میآید!!
(مصنف عبدالرزاق[عبدالرزاق استاد بخاری است.])
✖️دشمنی عمر با غیر عرب به گونهای بود که فردی مانند مغیرة که از هم پیمانان او بود صریحا میگوید: مایلترین فرد به موالی(اسرای جنگهای خلفا و خاصتا ایرانیها) علی بن ابیطالب بود و دشمن ترین با آنان عمر بن الخطاب!!
(مصنف عبدالرزاق)
✖️ هم زمان ، عمَر فشار زیادی بر ایرانیان برای پرداخت مالیات میآورد. این فشار مضاعف و بیتوجهی به وضع عجمها عاملی شد که خلیفه جان خویش را بر سر آن نهاد. تبعیض در رفتار با تازه مسلمانان تأثیری شگرف بر بسیاری از حوادث آینده داشت،
از آن جا که عمر بن خطاب پول باد آوردهٔ فتوحات دربار ایران و سرزمین های منطقه شامات را به اسم بیتالمال در اختیار داشت، میتوانست جیب اشراف قریش را پر کند و در عین حال عربهایی که اینک اسم جهادگر در راه خدا بر آنان گذاشته شده بود را نیز راضی نگه دارد.
همین منشأ اختلاف را برای آیندگان به ارمغان آورد. برای مثال در زمان خلافت امیرمؤمنان (بین سالهای ۳۶تا۴۰ هجری) حتی اصحاب ایشان - و نه قریش یا امثال طلحه و زبیر - اصرار داشتند که باید به جای پرداخت مساوی ، بیتالمال به اشراف عرب و قریش داده شود و موالی و عجم محروم شوند تا خلافت امیرمؤمنان علیهالسلام طولانی تر باشد.
(الغارات ص۷۵)
«1⃣↓ادامه↓»
#فتوحات (۴۷) #فرحة_الزهراء
#اسلام_و_ایرانیان
✅ دشمنی با فرهنگ و مردم ایران زمین
🔖 پست ویژه کانال برهان به مناسبت روز ۲۵/اردیبهشت ، روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان فارسی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : آنهايی که نام خود را خليفه مسلمين ناميدند و بعد از پيامبر با مقام خلافت و جانشینی رسول رحمت صلی الله علیه و آله بازی کردند ، بر عکس دستورات و آموزههای آن حضرت عمل نمودند ، یکی از این تخلفهای این جماعت سفله بازگشت به دوران جاهليت بود؛ از جمله آنکه←تعصبات جاهلی را برافروختند و يک سيستم طبقاتی بر مبنای قوم و نژاد در جامعه ايجاد کردند!!
و در این میان ظالمانهترین رفتارها با ایرانیان بود.
خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت؛
✖️او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
(مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..)
✖️عمر بن الخطاب ، عرب را بر عجم در تمامی امور برتری بخشید.
(تاریخ طبری ۵۱۳/۳)
✖️و اعاجم را شهروند درجه دو لحاظ نمود.
(الغدیر۳۷۵/۱۱)
✖️و در دادن بیت المال بر خلاف سنت صریح نبوی تبعیض قائل شد.
(کامل ابن اثیر۵۰۲/۳؛ تاریخ یعقوبی۰۶/۲؛ ۴۷۱/۳)
✖️عمر بن خطاب حتی شستن دست را کاری ناشایست و از سنتهای تجملاتی ایرانیان و عجمها میدانست (طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳) و خود دست چرب خویش را با کف پا( طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳ - الجامع فی السنن قیروانی ص۲۲۲) ، کف کفش (طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳) و یا ماتحت(کنزالعمال ۶۳۲/۱۲ ح۳۵۹۴۹) خود پاک میکرد و یا اعلام میکرد که اصلا لازم نیست دست خود را تمیز نمایند و به دیگران سفارش میکرد که چنین کنند!
✖️منع ازدواج زن عرب با عجمان (محاضرات الادباء)
✖️عمر بن خطاب در مورد تبعیض بین عرب و عجم چنان افراط میکرد که گویی غیر عرب از انسانیت هیچ بهرهای نبرده است. برای مثال در زمان ابوبکر که او را در رأس امور فقهی قرار داده بود ، زنی از عمر دربارهٔ آزاد کردن بندهاش و سپس ازدواج با این بندهٔ آزاد شده میپرسد؛ این سوال در نظر عمر بن خطاب، تساوی بندگان غیر عرب با اعراب را تداعی میکند، نتیجه آنکه زن پرسشگر آن چنان تأدیب میشود که در زیر تازیانهٔ خلیفهٔ دوم خود را نجس میکند و خلیفه بر سرش فریاد میکشد که قوم عرب تا زمانی که مانع زنان بشود در خیر و صلاح است!!
(مصنف عبدالرزاق ج۷ ص ۲۱۰ ح۱۲۸۱۹ - ر.ک:تصویر الحاقی)
✖️دستور داد اگر یک عجم از عربی بلند تر بود گردن عجم را بزن! یک قطعه ریسمان یا چوب فرستاده بود؛ و نوشته بود اگر یک عجم از این شاخص بلند تر بود گردنش را بزن؛
✖️در چند جا به حضرت امیر علیهالسلام اعتراض داشت که طرفدار اعاجم هستند؛
(اتحاف الخیرة - البحر الزخار - درج الدرر - اانهایة في غريب الحديث - بحار ۴۶/۱۵)
✖️عمر دستور داده بود که حق یادگیری زبان غیر عرب را ندارید! و فرزندش عبدالله بن عمر صریحا میگفت از زبان فارسی بدم میآید!!
(مصنف عبدالرزاق[عبدالرزاق استاد بخاری است.])
✖️دشمنی عمر با غیر عرب به گونهای بود که فردی مانند مغیرة که از هم پیمانان او بود صریحا میگوید: مایلترین فرد به موالی(اسرای جنگهای خلفا و خاصتا ایرانیها) علی بن ابیطالب بود و دشمن ترین با آنان عمر بن الخطاب!!
(مصنف عبدالرزاق)
✖️ هم زمان ، عمَر فشار زیادی بر ایرانیان برای پرداخت مالیات میآورد. این فشار مضاعف و بیتوجهی به وضع عجمها عاملی شد که خلیفه جان خویش را بر سر آن نهاد. تبعیض در رفتار با تازه مسلمانان تأثیری شگرف بر بسیاری از حوادث آینده داشت،
از آن جا که عمر بن خطاب پول باد آوردهٔ فتوحات دربار ایران و سرزمین های منطقه شامات را به اسم بیتالمال در اختیار داشت، میتوانست جیب اشراف قریش را پر کند و در عین حال عربهایی که اینک اسم جهادگر در راه خدا بر آنان گذاشته شده بود را نیز راضی نگه دارد.
همین منشأ اختلاف را برای آیندگان به ارمغان آورد. برای مثال در زمان خلافت امیرمؤمنان (بین سالهای ۳۶تا۴۰ هجری) حتی اصحاب ایشان - و نه قریش یا امثال طلحه و زبیر - اصرار داشتند که باید به جای پرداخت مساوی ، بیتالمال به اشراف عرب و قریش داده شود و موالی و عجم محروم شوند تا خلافت امیرمؤمنان علیهالسلام طولانی تر باشد.
(الغارات ص۷۵)
«1⃣↓ادامه↓»
Telegram
attach 📎
#دولت_حق
#حج (۱۵۵)
#تقیه
✅ دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر
(🔻۶ذیحجه/سالمرگ منصور دوانیقی در سال ۱۵۸هجری قمری)
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#مقدمه : بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهمالسلام، بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه میکنند.
یک نمونهٔ جالب از این توصیه ها را میتوان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست میکنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند.
صد البتّه این توصیه به ثمر مینشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا میرسد!
💢این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصههای مختلف است با هم مرور کنیم:
🔸ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.
حضرت فرمودند: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور میگرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».
ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛←پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.
ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛
حضرت فرمودند: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام میکند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز میدارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن!»
📔 بحار الانوار ۹۲/۲۹۸
➖➖➖➖➖
@borrhan
#حج (۱۵۵)
#تقیه
✅ دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر
(🔻۶ذیحجه/سالمرگ منصور دوانیقی در سال ۱۵۸هجری قمری)
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#مقدمه : بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهمالسلام، بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه میکنند.
یک نمونهٔ جالب از این توصیه ها را میتوان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست میکنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند.
صد البتّه این توصیه به ثمر مینشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا میرسد!
💢این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصههای مختلف است با هم مرور کنیم:
🔸ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.
حضرت فرمودند: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور میگرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».
ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛←پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.
ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛
حضرت فرمودند: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام میکند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز میدارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن!»
📔 بحار الانوار ۹۲/۲۹۸
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#آخر_الزمان (۷۱)
#علائم_ظهور (۳۹)
🔻برخی از وقایع پیش از ظهور
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
پیش از ورود به مبحث به این نکته مهم توجه میدهیم که : «هر درگیری بین عرب و یهود حتماً آخرالزمانی نیست.»
#مقدمه : طبق احادیث متواتری که از اهل بیت علیهم السلام رسیده، مهمترین دشمن شیعیان و امام زمان علیه السلام که در آستانه ظهور، قیام میکند «سفیانی» است.
برای آشنایی بیشتر با سفیانی (اینجا و اینجا) را بخوان! سفیانی از نسل بنی امیه است و از منطقه شام قیام خود را آغاز میکند و بسیاری از این مناطق را فتح میکند (شام یعنی شمال عراق، جنوب ترکیه، سوریه، اردن، لبنان و فلسطین کنونی).
پس بنا بر این دسته روایات در آستانهٔ ظهور ، عرب های ناصبی شام که سفیانی از جنس همین عرب های شام است ، فلسطین را فتح و یهودیان را شکست خواهند داد↓↓
🔹أبی و ابن الولید معا عن محمد بن أبی القاسم عن الکوفی عن الحسین بن سفیان عن قتیبة بن محمد عن عبد الله بن أبی منصور قال: سألت أبا عبد الله علیه السلام عن اسم السفیانی فقال و ما تصنع باسمه إذا ملک کور الشام الخمس دمشق و حمص و فلسطین و الأردن و قنسرین فتوقعوا عند ذلک الفرج قلت یملک تسعة أشهر قال لا و لکن یملک ثمانیة أشهر لا یزید یوما.
🔻عبداللَّه بن ابی منصور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «اسم سفیانی چیست؟» حضرت فرمود: «چه کار به اسم او داری؟ » وقتی او گنجهای پنجگانه شام، یعنی دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنّسرین را به چنگ آورد، در آن وقت منتظر ظهور قائم باشید» پرسیدم: «او نه ماه سلطنت میکند؟» فرمود: «نه! بلکه هشت ماه، و نه یک روز بیشتر»
📗کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۹۰
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
🟨 حال به این روایات در تبیین وظایف شیعیان در چنین زمانی توجه کنید؛
پیش از ذکر برخی احادیث در بیان تکلیف شیعیان ، یادآوری میشود که احادیث نورانی دیگری حاوی روشنگری های بیشتری از ائمه علیهم السلام که با وضوح بیشتری تکلیف شیعه را روشن میکند ذیل هشتک #خانه_نشینی در برهان کار شده است؛
روایاتی از این دست که تا چهار نشانۀ حتمی را ندیده اید دست و پایتان را تکان ندهید. صیحۀ آسمانی، خروج سفیانی، قتل نفس زکیة و خسف بیداء.
حال به این روایات نورانی توجه بفرمایید که در ضمن بیان تکلیف شیعه اشاره ای به درگیری های دشمنان شیعه در پیش از ظهور نیز دارد :
🌐 ابن عقدة عن علی بن الحسن التیملی عن ابن محبوب عن أبی أیوب عن محمد بن مسلم قال سمعت أبا جعفر علیه السلام یقول: ... أ لستم ترون أعداءکم یقتلون فی معاصی الله و یقتل بعضهم بعضا علی الدنیا دونکم و أنتم فی بیوتکم آمنین فی عزلة عنهم و کفی بالسفیانی نقمة لکم من عدوکم و هو من العلامات لکم مع أن الفاسق لو قد خرج لمکثتم شهرا أو شهرین بعد خروجه لم یکن علیکم منه بأس حتی یقتل خلقا کثیرا دونکم فقال له بعض أصحابه فکیف نصنع بالعیال إذا کان ذلک قال یتغیب الرجال منکم عنه فإن خیفته و شرته فإنما هی علی شیعتنا فأما النساء فلیس علیهن بأس إن شاء الله تعالی...
#ترجمه : محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: ... آیا نمیبینید که دشمنان شما در ارتکاب گناهان الهی کشته میشوند و برای رسیدن به دنیای فانی، یکدیگر را به قتل میرسانند(یعنی برای رسیدن به حکومت قیام میکنند)، ولی شما چنین نیستید و از آنها دوری جسته و در خانههای خود، با طیب خاطر آسودهاید؟ بلای سفیانی که از دشمنان شماست، برای شما کافی است. خروج او برای شما از علامات ظهور است. آن فاسق وقتی خروج میکند، شما یکی دو ماه آسوده میمانید و خطری از وی نمیبینید. او مردم بسیاری را به قتل میرساند، ولی شما جزو آنها نیستید»
در این موقع یکی از اصحاب حضرت پرسید: «در آن موقع زنان و فرزندان خود را چه کنیم؟ » فرمود: «مردان شما باید پنهان شوند، زیرا خطر او فقط متوجه (مردان) شیعیان ما میشود. ولی به خواست خدا زنان شما در معرض آسیب وی نخواهند بود»...
📗الغيبة، للنعماني، ص۳۱۱-۳۱۲
(ر.ک: تصویر الحاقی)
[1⃣]
#علائم_ظهور (۳۹)
🔻برخی از وقایع پیش از ظهور
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
پیش از ورود به مبحث به این نکته مهم توجه میدهیم که : «هر درگیری بین عرب و یهود حتماً آخرالزمانی نیست.»
#مقدمه : طبق احادیث متواتری که از اهل بیت علیهم السلام رسیده، مهمترین دشمن شیعیان و امام زمان علیه السلام که در آستانه ظهور، قیام میکند «سفیانی» است.
برای آشنایی بیشتر با سفیانی (اینجا و اینجا) را بخوان! سفیانی از نسل بنی امیه است و از منطقه شام قیام خود را آغاز میکند و بسیاری از این مناطق را فتح میکند (شام یعنی شمال عراق، جنوب ترکیه، سوریه، اردن، لبنان و فلسطین کنونی).
پس بنا بر این دسته روایات در آستانهٔ ظهور ، عرب های ناصبی شام که سفیانی از جنس همین عرب های شام است ، فلسطین را فتح و یهودیان را شکست خواهند داد↓↓
🔹أبی و ابن الولید معا عن محمد بن أبی القاسم عن الکوفی عن الحسین بن سفیان عن قتیبة بن محمد عن عبد الله بن أبی منصور قال: سألت أبا عبد الله علیه السلام عن اسم السفیانی فقال و ما تصنع باسمه إذا ملک کور الشام الخمس دمشق و حمص و فلسطین و الأردن و قنسرین فتوقعوا عند ذلک الفرج قلت یملک تسعة أشهر قال لا و لکن یملک ثمانیة أشهر لا یزید یوما.
🔻عبداللَّه بن ابی منصور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «اسم سفیانی چیست؟» حضرت فرمود: «چه کار به اسم او داری؟ » وقتی او گنجهای پنجگانه شام، یعنی دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنّسرین را به چنگ آورد، در آن وقت منتظر ظهور قائم باشید» پرسیدم: «او نه ماه سلطنت میکند؟» فرمود: «نه! بلکه هشت ماه، و نه یک روز بیشتر»
📗کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۹۰
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
🟨 حال به این روایات در تبیین وظایف شیعیان در چنین زمانی توجه کنید؛
پیش از ذکر برخی احادیث در بیان تکلیف شیعیان ، یادآوری میشود که احادیث نورانی دیگری حاوی روشنگری های بیشتری از ائمه علیهم السلام که با وضوح بیشتری تکلیف شیعه را روشن میکند ذیل هشتک #خانه_نشینی در برهان کار شده است؛
روایاتی از این دست که تا چهار نشانۀ حتمی را ندیده اید دست و پایتان را تکان ندهید. صیحۀ آسمانی، خروج سفیانی، قتل نفس زکیة و خسف بیداء.
حال به این روایات نورانی توجه بفرمایید که در ضمن بیان تکلیف شیعه اشاره ای به درگیری های دشمنان شیعه در پیش از ظهور نیز دارد :
🌐 ابن عقدة عن علی بن الحسن التیملی عن ابن محبوب عن أبی أیوب عن محمد بن مسلم قال سمعت أبا جعفر علیه السلام یقول: ... أ لستم ترون أعداءکم یقتلون فی معاصی الله و یقتل بعضهم بعضا علی الدنیا دونکم و أنتم فی بیوتکم آمنین فی عزلة عنهم و کفی بالسفیانی نقمة لکم من عدوکم و هو من العلامات لکم مع أن الفاسق لو قد خرج لمکثتم شهرا أو شهرین بعد خروجه لم یکن علیکم منه بأس حتی یقتل خلقا کثیرا دونکم فقال له بعض أصحابه فکیف نصنع بالعیال إذا کان ذلک قال یتغیب الرجال منکم عنه فإن خیفته و شرته فإنما هی علی شیعتنا فأما النساء فلیس علیهن بأس إن شاء الله تعالی...
#ترجمه : محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: ... آیا نمیبینید که دشمنان شما در ارتکاب گناهان الهی کشته میشوند و برای رسیدن به دنیای فانی، یکدیگر را به قتل میرسانند(یعنی برای رسیدن به حکومت قیام میکنند)، ولی شما چنین نیستید و از آنها دوری جسته و در خانههای خود، با طیب خاطر آسودهاید؟ بلای سفیانی که از دشمنان شماست، برای شما کافی است. خروج او برای شما از علامات ظهور است. آن فاسق وقتی خروج میکند، شما یکی دو ماه آسوده میمانید و خطری از وی نمیبینید. او مردم بسیاری را به قتل میرساند، ولی شما جزو آنها نیستید»
در این موقع یکی از اصحاب حضرت پرسید: «در آن موقع زنان و فرزندان خود را چه کنیم؟ » فرمود: «مردان شما باید پنهان شوند، زیرا خطر او فقط متوجه (مردان) شیعیان ما میشود. ولی به خواست خدا زنان شما در معرض آسیب وی نخواهند بود»...
📗الغيبة، للنعماني، ص۳۱۱-۳۱۲
(ر.ک: تصویر الحاقی)
[1⃣]
Telegram
attach 📎
#خطبه_فدکیه (۵۲)
#اسلام_و_ایرانیان (۸۸)
#پیدایش_شیعه (۷۰)
✅ بازتاب خطابه فدکیه در نسخ خطی ایران پیشاصفوی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : خطبه فدکیه مواضع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) علیه جریان سقیفه و سرزنش مصادرهکنندگان #فدک و خلافت را دربردارد. در این خطبه بر ایجاد وحدت در جامعه اسلامی و دوری از تفرقه و نفاق، ذیل پذیرش امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) تأکید شده است.
این خطبه به دلیل دربرداشتن مجموعهای از معارف در زمینههای توحید، نبوت و بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، معاد، عظمت قرآن، فلسفه احکام و ولایت، از نفیسترین میراثهای برجای مانده از حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) است. علاوه بر آن همتراز دانستن خطبه فدکیه با خطبههای امیرمومنان علی (علیه السلام) از نظر فصاحت، بلاغت و استفاده از شاخصههای منطقی مشهور در فن خطابه، از دلایل اهمیت این خطبه نزد اهل ادب دانسته میشود.
نثر الدُّرّ یکی از منابع کهن اقوال معصومان (علیهم السلام)، از جمله خطبۀ فدکیه است.
مؤلف این اثر ابو سعد منصور بن حسین آبی (د: 421هـ) است که از علمای شیعه و متولد شهر آوه بود. وی مدتی از عمر خود را به خدمت در دربار آلبویه گذراند.
کتاب او نثر الدُّرّ، اثری است در ادب عربی به معنای عام. کتاب به ترتیب موضوعی است و موضوعات بسیار متنوعی را از قرآن، اقوال حضرات معصومین (علیهم السلام) و گزارشهای دیگر شامل میشود. این اثر را میتوان نخستین فرهنگ موضوعی قرآن نیز بهشمار آورد.
در باب اول از فصل رابع این اثر، که به نقل جملات زنان از سادات یا مشهور (با عنوانِ «کلام للنساء الشرائف») اختصاص دارد، خطبۀ فدکیه منعکس شده است.
نسخۀ حاضر از نثر الدُّرّ در سده هفتم هجری کتابت شده و از کهنترین نسخ این کتاب بهشمار میرود. این نسخه که شامل فصل چهارم (در یازده باب) و فصل پنجم (در بیست و دو باب) میشود، خطبه فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه امروزه به شماره 719 در کتابخانۀ رئیس الکتّاب (اکنون در کتابخانۀ سلیمانیه) در استانبول نگهداری میشود. خطبۀ فدکیه در این دستنویس در برگهای 2ر تا 3پ قرار دارد.
✍🏼شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
تصاویر در ادامه خواهد آمد و توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگ ۱ رو عنوان نسخه
تصویر دوم: برگ ۲ رو فهرست مطالب، آغاز خطبهٔ فدکیّه
تصویر سوم: برگ ۲ پشت ادامه خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگ ۳ رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر پنجم: برگ ۳ پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر ششم: برگ ۱۳۹ پشت، پایان نسخه
➖➖➖➖➖
@borrhan
#اسلام_و_ایرانیان (۸۸)
#پیدایش_شیعه (۷۰)
✅ بازتاب خطابه فدکیه در نسخ خطی ایران پیشاصفوی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : خطبه فدکیه مواضع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) علیه جریان سقیفه و سرزنش مصادرهکنندگان #فدک و خلافت را دربردارد. در این خطبه بر ایجاد وحدت در جامعه اسلامی و دوری از تفرقه و نفاق، ذیل پذیرش امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) تأکید شده است.
این خطبه به دلیل دربرداشتن مجموعهای از معارف در زمینههای توحید، نبوت و بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، معاد، عظمت قرآن، فلسفه احکام و ولایت، از نفیسترین میراثهای برجای مانده از حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) است. علاوه بر آن همتراز دانستن خطبه فدکیه با خطبههای امیرمومنان علی (علیه السلام) از نظر فصاحت، بلاغت و استفاده از شاخصههای منطقی مشهور در فن خطابه، از دلایل اهمیت این خطبه نزد اهل ادب دانسته میشود.
نثر الدُّرّ یکی از منابع کهن اقوال معصومان (علیهم السلام)، از جمله خطبۀ فدکیه است.
مؤلف این اثر ابو سعد منصور بن حسین آبی (د: 421هـ) است که از علمای شیعه و متولد شهر آوه بود. وی مدتی از عمر خود را به خدمت در دربار آلبویه گذراند.
کتاب او نثر الدُّرّ، اثری است در ادب عربی به معنای عام. کتاب به ترتیب موضوعی است و موضوعات بسیار متنوعی را از قرآن، اقوال حضرات معصومین (علیهم السلام) و گزارشهای دیگر شامل میشود. این اثر را میتوان نخستین فرهنگ موضوعی قرآن نیز بهشمار آورد.
در باب اول از فصل رابع این اثر، که به نقل جملات زنان از سادات یا مشهور (با عنوانِ «کلام للنساء الشرائف») اختصاص دارد، خطبۀ فدکیه منعکس شده است.
نسخۀ حاضر از نثر الدُّرّ در سده هفتم هجری کتابت شده و از کهنترین نسخ این کتاب بهشمار میرود. این نسخه که شامل فصل چهارم (در یازده باب) و فصل پنجم (در بیست و دو باب) میشود، خطبه فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه امروزه به شماره 719 در کتابخانۀ رئیس الکتّاب (اکنون در کتابخانۀ سلیمانیه) در استانبول نگهداری میشود. خطبۀ فدکیه در این دستنویس در برگهای 2ر تا 3پ قرار دارد.
✍🏼شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
تصاویر در ادامه خواهد آمد و توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگ ۱ رو عنوان نسخه
تصویر دوم: برگ ۲ رو فهرست مطالب، آغاز خطبهٔ فدکیّه
تصویر سوم: برگ ۲ پشت ادامه خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگ ۳ رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر پنجم: برگ ۳ پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر ششم: برگ ۱۳۹ پشت، پایان نسخه
➖➖➖➖➖
@borrhan
#شهادت حضرت زهرا (۲۹۸)
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه
❗️پاسخ به شبههپراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه :
يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!
✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏لیهمالسلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]
🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯
📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.
این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}
🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯
1⃣ میپرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعتگذار شدند یا خیر؟
❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹
❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏لیهالسلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود
❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏لیهالسلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:
❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]
❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!
❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیهالسلام تصمیم میگرفتند؟!
❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهلسنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟
➸━━━➵━━━➵━━━➸
4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟
❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهلسنت اهل بیت علیهمالسلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!
❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[①]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾ است.
در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه
❗️پاسخ به شبههپراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه :
يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!
✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏لیهمالسلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]
🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯
📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.
این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}
🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯
1⃣ میپرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعتگذار شدند یا خیر؟
❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹
❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏لیهالسلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود
❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏لیهالسلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:
❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]
❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!
❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیهالسلام تصمیم میگرفتند؟!
❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهلسنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟
➸━━━➵━━━➵━━━➸
4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟
❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهلسنت اهل بیت علیهمالسلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!
❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[①]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾ است.
در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#خواب (۱۱۲)
#شخصیت_زدگی (۳۳)
#نقد_تصوف (۶۱۰)
#گسترش_تشیع (۹۵)
مطلبی که کمتر شنیدهاید:
✅ مؤمنین حقیقی #کمتر خواب میبینند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : یکی از جالبترین و مهمترین موضوعاتی که حق تعالی در ساحت انسانی نهاده است، موضوع خواب یا رویا است که غفلت از جایگاه و دایره حجیت آن همانگونه که تاکنون در مجموعه مطالب مهم #خواب تقدیم محضرتان شده ، میتواند به بزرگترین انحرافات یک شخص، بلکه یک مکتب و حتی یک نسل منجر شده و برای همیشه دست آنها را از وصول به حقیقت کوتاه و منقطع سازد و از طرف دیگر انسان میتواند با شناخت جایگاه خواب از طریق روایات معتبر، بسان رحمتی عظیم از فوائد آن بهره مند شده و موجبات توفیق هر چه بیشتر خویش را فراهم سازد.
اما نکته جالب این جاست که هرچقدر ایمان انسان راسخ تر شود، کمتر خواب میبیند و بالتبع، دیگر به دنبال رویاهایش راه نمیافتد. شاید از این سخن تعجب کنید اما این نص روایات ماست. عارفان راستین و حقیقی، اهل شهود و خواب نیستند.
🔸در تمام مکاتب عرفانی دنیا و فرق ضاله، خواب و مکاشفه نقشی اساسی در سلوک عرفانی و انحراف ایفا میکند.←اما در عرفان اهل بیت علیهمالسلام، خواب و شهود هرگز نشانه ای برای حقانیت فرد یا درجه بندی ایمان انسان ها نیست.
🔹رویای صادقه نیز یک نوع آینده نگری و غیب گویی است و از بالاترین درجات رویا محسوب می شود.←فرعون که در ادبیات قرآنی، نماد خباثت و شرارت و تکبر و تجلی انسانی شیطان بر زمین است، اما با کمال تعجب خداوند رویای صادقه را به وی عطا مینماید تا نشان دهد این تخیلات دیداری هیچ ارتباطی به حقانیت صاحبش ندارد. موارد دیگری هم مانند هم سلولی های حضرت یوسف علیه السلام هستند که مشرک بودند اما رویای صادقه دیدند.
🔸روایت جالبی در کتاب معتبر بصائر الدرجات مرحوم صفار وارد شده است مبنی بر اینکه:
🔖یکی از صوفیان اهل سنت در زمان امام صادق علیه السلام «وَ كَانَ مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِه» از عابدترین زاهدان زمان بود و حتی خلیفه را هم موعظه میکرد. این صوفی مانند دیگر عرفا، شهود گرا بوده و خواب های زیادی میدید تا اینکه از تسنن وارد مذهب حقه تشیع میشود لکن دیگر خواب نمیبیند! پس نزد امام صادق علیه السلام آمده و میپرسد چرا از وقتی شیعه شدم دیگر خواب نمیبینم؟ حضرت این جمله مهم و طلائی را در پاسخ وی فرمودند:
🔸 فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا رَسَخَ فِي الْإِيمَانِ رُفِعَ عَنْهُ الرُّؤْيَا.
#ترجمه : زمانی که ایمان در مومن ریشه دار و با ثبات گردد، خواب از او برداشته میشود.
📔 بصائرالدرجات ج1، ص: 275
✅🔚 عمل به همین یک روایت و تدبر در آن ، سبب شناخت عرفان حق از باطل و مکاتب ضاله از #فرقه_ناجیه میشود.
متأسفانه حجم زیادی از کتب شرح حال عرفا و صوفیه و احوالات بزرگان فرق ضاله ، به شهود و خواب اختصاص دارد و مردم همواره دنبال این مسائل هستند درحالیکه امام طبق این روایت شریف به آنها میفرماید:
ایمان والا و راسخ، رویا و شهود را بر میدارد و دنبال این مسائل نباشید.
🔻اگر خواب دیدن و شهود(دیدن برخی امور در بیداری) میتوانند واقعیت های امور جهان را به عیان مشاهده کنند، چرا این همه اختلافات و تضادها هیچگاه از بین نمیرود؟ چرا تا به حال نشده است که عارف یک دین، بطلان مذهب خود را شهود کند؟ چرا عرفای ادیان و فِرق دیگر، حقانیت آیین اسلام را شهود نمیکنند؟ چرا همه انسانها مدام حقانیت راه و روش خود را شهود میکنند یا خواب میبینند؟!!!
بالاخره تثلیث مسیحیت حق است یا توحید یهود؟ شانکارا راست میگوید یا ابن عربی؟
آقای سید علی قاضی به حقیقت رسیده بود یا تمام فقهای شیعه؟ فقها و مجتهدین شیعه مصاب به واقع اند یا شیخیه و ... ؟ اختلاف توحیدی مرحوم طباطبایی با شاگردش آقای حسینی طهرانی چرا رفع نشد؟ (درحالیکه شاگرد عقیده استادش را شرک می دانست و ایضا استادش عقیده شاگرد را)
... و هزاران سوال دیگر در باب اختلافات مبنایی و اصولی، که انسان را به یک پاسخ میرساند و آن اینکه:
🔻هر کس بر اساس عقیده و دیدگاه و ذهنیتهای خود و القائات #خواب میبیند ، و آنچه در شهود و رویا رخ میدهد چیزی بیشتر از انعکاس عینی معتقدات فرد نیست که در قالب کشف و شهود و خواب جلوه میکند و فرد نظرات شخصی خود را در اموری مانند خواب و بیداری(مکاشفه) رویت میکنند.
از این روست که شیعه به عدم حجیت خواب اذعان دارد و مبانی اعتقادی شیعه مبتنی بر عقل و فطرت است نه شهود و خواب!
➖➖➖➖
@borrhan
#شخصیت_زدگی (۳۳)
#نقد_تصوف (۶۱۰)
#گسترش_تشیع (۹۵)
مطلبی که کمتر شنیدهاید:
✅ مؤمنین حقیقی #کمتر خواب میبینند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : یکی از جالبترین و مهمترین موضوعاتی که حق تعالی در ساحت انسانی نهاده است، موضوع خواب یا رویا است که غفلت از جایگاه و دایره حجیت آن همانگونه که تاکنون در مجموعه مطالب مهم #خواب تقدیم محضرتان شده ، میتواند به بزرگترین انحرافات یک شخص، بلکه یک مکتب و حتی یک نسل منجر شده و برای همیشه دست آنها را از وصول به حقیقت کوتاه و منقطع سازد و از طرف دیگر انسان میتواند با شناخت جایگاه خواب از طریق روایات معتبر، بسان رحمتی عظیم از فوائد آن بهره مند شده و موجبات توفیق هر چه بیشتر خویش را فراهم سازد.
اما نکته جالب این جاست که هرچقدر ایمان انسان راسخ تر شود، کمتر خواب میبیند و بالتبع، دیگر به دنبال رویاهایش راه نمیافتد. شاید از این سخن تعجب کنید اما این نص روایات ماست. عارفان راستین و حقیقی، اهل شهود و خواب نیستند.
🔸در تمام مکاتب عرفانی دنیا و فرق ضاله، خواب و مکاشفه نقشی اساسی در سلوک عرفانی و انحراف ایفا میکند.←اما در عرفان اهل بیت علیهمالسلام، خواب و شهود هرگز نشانه ای برای حقانیت فرد یا درجه بندی ایمان انسان ها نیست.
🔹رویای صادقه نیز یک نوع آینده نگری و غیب گویی است و از بالاترین درجات رویا محسوب می شود.←فرعون که در ادبیات قرآنی، نماد خباثت و شرارت و تکبر و تجلی انسانی شیطان بر زمین است، اما با کمال تعجب خداوند رویای صادقه را به وی عطا مینماید تا نشان دهد این تخیلات دیداری هیچ ارتباطی به حقانیت صاحبش ندارد. موارد دیگری هم مانند هم سلولی های حضرت یوسف علیه السلام هستند که مشرک بودند اما رویای صادقه دیدند.
🔸روایت جالبی در کتاب معتبر بصائر الدرجات مرحوم صفار وارد شده است مبنی بر اینکه:
🔖یکی از صوفیان اهل سنت در زمان امام صادق علیه السلام «وَ كَانَ مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِه» از عابدترین زاهدان زمان بود و حتی خلیفه را هم موعظه میکرد. این صوفی مانند دیگر عرفا، شهود گرا بوده و خواب های زیادی میدید تا اینکه از تسنن وارد مذهب حقه تشیع میشود لکن دیگر خواب نمیبیند! پس نزد امام صادق علیه السلام آمده و میپرسد چرا از وقتی شیعه شدم دیگر خواب نمیبینم؟ حضرت این جمله مهم و طلائی را در پاسخ وی فرمودند:
🔸 فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا رَسَخَ فِي الْإِيمَانِ رُفِعَ عَنْهُ الرُّؤْيَا.
#ترجمه : زمانی که ایمان در مومن ریشه دار و با ثبات گردد، خواب از او برداشته میشود.
📔 بصائرالدرجات ج1، ص: 275
✅🔚 عمل به همین یک روایت و تدبر در آن ، سبب شناخت عرفان حق از باطل و مکاتب ضاله از #فرقه_ناجیه میشود.
متأسفانه حجم زیادی از کتب شرح حال عرفا و صوفیه و احوالات بزرگان فرق ضاله ، به شهود و خواب اختصاص دارد و مردم همواره دنبال این مسائل هستند درحالیکه امام طبق این روایت شریف به آنها میفرماید:
ایمان والا و راسخ، رویا و شهود را بر میدارد و دنبال این مسائل نباشید.
🔻اگر خواب دیدن و شهود(دیدن برخی امور در بیداری) میتوانند واقعیت های امور جهان را به عیان مشاهده کنند، چرا این همه اختلافات و تضادها هیچگاه از بین نمیرود؟ چرا تا به حال نشده است که عارف یک دین، بطلان مذهب خود را شهود کند؟ چرا عرفای ادیان و فِرق دیگر، حقانیت آیین اسلام را شهود نمیکنند؟ چرا همه انسانها مدام حقانیت راه و روش خود را شهود میکنند یا خواب میبینند؟!!!
بالاخره تثلیث مسیحیت حق است یا توحید یهود؟ شانکارا راست میگوید یا ابن عربی؟
آقای سید علی قاضی به حقیقت رسیده بود یا تمام فقهای شیعه؟ فقها و مجتهدین شیعه مصاب به واقع اند یا شیخیه و ... ؟ اختلاف توحیدی مرحوم طباطبایی با شاگردش آقای حسینی طهرانی چرا رفع نشد؟ (درحالیکه شاگرد عقیده استادش را شرک می دانست و ایضا استادش عقیده شاگرد را)
... و هزاران سوال دیگر در باب اختلافات مبنایی و اصولی، که انسان را به یک پاسخ میرساند و آن اینکه:
🔻هر کس بر اساس عقیده و دیدگاه و ذهنیتهای خود و القائات #خواب میبیند ، و آنچه در شهود و رویا رخ میدهد چیزی بیشتر از انعکاس عینی معتقدات فرد نیست که در قالب کشف و شهود و خواب جلوه میکند و فرد نظرات شخصی خود را در اموری مانند خواب و بیداری(مکاشفه) رویت میکنند.
از این روست که شیعه به عدم حجیت خواب اذعان دارد و مبانی اعتقادی شیعه مبتنی بر عقل و فطرت است نه شهود و خواب!
➖➖➖➖
@borrhan