پنج سال پیش درست شبی مثل امشب مورخ 31/5/90کمیل شب اعزامیش بود«درست یک روز قبل از تولدم که توی یک شهریوربود» وقت سحری یادمه بساط کباب راه انداختیم وکمیل یکی یکی کباب هارو از سیخ میگرفت وتوی دهنم میذاشت،خیلی مهربون بود،باهم پاشدیم که بیایم خونه پدریم بین راه پشت موتور خیلی سربه سرم میذاشت وشوخی میکرد ومیخندیدیم بهش گفتم توی محل کارتم همین شوخی هات رو داری؟گفت نه اونجا سیاست کاریمم دارم وسعی میکنم بستگی به کارم رفتارکنم..رسیدیم خونمون«یادمه اون زمان ماه رمضان بود»خونمون سفره افطاری رو پهن کردیم،غذایی رو درست کردیم که دوست داشت باخنده گفت ان شاءالله همیشه ماه رمضون باشه!افطاری رو خوردیم ومادرم رفت جایی برای جلسه قرآنی من وکمیل هم شروع کردیم به صحبت کردن گفت:اگه یه روزی شهید شدم خیلی مراقب خودت وافراد دورو ورت باش صبر زینبی داشته باش من همیشه بهت افتخارکردم ومیکنم اشکم در اومد گفتم تو که باز دوباره شروع کردی به گفتن این حرفها،سرش رو انداخت پایین ومعذرت خواهی کرد وچندتا شوخی کرد تا از اون حال وهوا در بیام،دیگه وقت رفتنش بود من ورسوند جایی که مادرم برای جلسه قرآنیش رفته بود..دم در هی این پ و اون پا میکرد،انگار نمیتونستیم از هم جدا بشیم،موتورش رو روشن میکرد که راه بی افته بره ولی باز خاموش میکرد وسرصحبت رو باز میکرد،بعد چنددقیقه این پا واون پا کردن گفت دیگه باید برم وقت رفتنه، بهش گفتم خیلی مراقب خودت باش دلم برات تنگ میشه،گفت دل من بیشتر برات تنگ میشه توباید بیشتر مراقب خودت باشی،«نمیدونستم داره برای ماموریت شمال غرب میره واسه اینکه نگران نشم چیزی بهم نگفت»اشک توی چشم هردومون جمع شد،موتور رو روشن کردو رفت...رفت و رفت و رفت..تا جایی که چشمم میدید داشتم از پشت نگاش میکردم نمیدونم چرا توی دلم به خودم گفتم نگاش کن شاید دیگه هیچوقت نبینیش،دلم ریخت خیلی گریه کردم.راس ساعت 12بهم زنگ زد واولین نفری بود که تولدم رو بهم تبریک گفت
🔻وقت رفتن کاش در چشمم
نمی غلتید اشک...
🔺آخرین تصویر او در چشم هایم
تار بود....
#شهید_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#ستوان_یکم_پاسدار
#شهدای_مظلوم_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#مدافع_حریم_اسلام
#ارسالی_همسرشهید
#شهادت_آذربایجان_غربی_سردشت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
#تکاوران_نظام
@bisimchi1
🔻وقت رفتن کاش در چشمم
نمی غلتید اشک...
🔺آخرین تصویر او در چشم هایم
تار بود....
#شهید_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#ستوان_یکم_پاسدار
#شهدای_مظلوم_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#مدافع_حریم_اسلام
#ارسالی_همسرشهید
#شهادت_آذربایجان_غربی_سردشت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
#تکاوران_نظام
@bisimchi1
#غم_نوشت_مادر_شهید
به #مادر بزرگوار #شهید_محمد_غفاری گفتم #رهبر انقلاب فرمودند :این عکسهای #شهدا را از دیوار خانه هایتان پایین نیاورید،این زینتهای همیشگی تاریخ ماست
مادر با دلی پر از غم گفت:همه که این طور فکر نمیکنند،یکی از #بستگان به من گفت چه خبر است این هم عکس از محمد !!! گفتم من با هر کدام از عکس های محمد جانم خاطره دارم عکسها حرفی با من دارند،چگونه بگذرم ازین همه خاطره
#پ ن: راستی ما کاری برای این #مادر ها و پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر #شهدای ما جوان بودند،حق #مادر_شهدا را چه طوری ادا کردیم ؟!!! ما بنا نبود اینجوری بشیم !!
من واقعا نمی دونم چه جوری می خواهیم قیامت تو چشمای #امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کار کردیم با میراثش؟! تا حالا #مادر شهید رودیدی؟؟ تا حالا حس یه #مادرکه بچه اش رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه #مادر_شهید با عکس پسرش حرف بزنه؟!! عکسی که گویی حرف ها برای گفتن دارد. حرف هایی که تنها باید آنها را از قاب یخ زده متصل شده به دیوار خوانده شوند.
! دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی .....!!!اگر درمان نیستیم حداقل درد هم نباشیم
#مادر_شهید
#شهید_محمد_غفاری
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1
به #مادر بزرگوار #شهید_محمد_غفاری گفتم #رهبر انقلاب فرمودند :این عکسهای #شهدا را از دیوار خانه هایتان پایین نیاورید،این زینتهای همیشگی تاریخ ماست
مادر با دلی پر از غم گفت:همه که این طور فکر نمیکنند،یکی از #بستگان به من گفت چه خبر است این هم عکس از محمد !!! گفتم من با هر کدام از عکس های محمد جانم خاطره دارم عکسها حرفی با من دارند،چگونه بگذرم ازین همه خاطره
#پ ن: راستی ما کاری برای این #مادر ها و پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر #شهدای ما جوان بودند،حق #مادر_شهدا را چه طوری ادا کردیم ؟!!! ما بنا نبود اینجوری بشیم !!
من واقعا نمی دونم چه جوری می خواهیم قیامت تو چشمای #امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کار کردیم با میراثش؟! تا حالا #مادر شهید رودیدی؟؟ تا حالا حس یه #مادرکه بچه اش رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه #مادر_شهید با عکس پسرش حرف بزنه؟!! عکسی که گویی حرف ها برای گفتن دارد. حرف هایی که تنها باید آنها را از قاب یخ زده متصل شده به دیوار خوانده شوند.
! دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی .....!!!اگر درمان نیستیم حداقل درد هم نباشیم
#مادر_شهید
#شهید_محمد_غفاری
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1
یک روز قبل تولدم یعنی سی ویک مرداد کادوی تولدم رو داد که یه انگشتر طلا ویه گوشی لمسی بود،گفت توی این مدتی که باهم بودیم بخاطر شغلم خیلی اذیت شدی ان شاءالله اگه توی این دنیا نتونستم توی بهشت برات جبران کنم،کادوم رو داد و برای آخرین بار از پیشم رفت.. راهی یگانشون شد واز اون طرفم راهی عملیات شمالغرب شدن که دوازده روز بعد به شهادت رسید..
#شـهیدشدن دل مےخواهد!
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و #شـهدا "دلدارِ بـی دل"بودند
«به نقل ازهمسرشهید»
#شهید_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#ستوان_یکم_پاسدار
#شهدای_مظلوم_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#مدافع_حریم_اسلام
#به_نقل_ازهمسرشهید
#شهادت_آذربایجان_غربی_سردشت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
#تکاوران_نظام
پرواز در سحرگاه ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ تپه جاسوسان _ سردشت
@bisimchi1
#شـهیدشدن دل مےخواهد!
دلی که آنقدر قوی باشد وبتواندبریده شود ازهمه تعلقات
دلی که آرام،له شود زیرپایت به وقت بریدن و رفتن
و #شـهدا "دلدارِ بـی دل"بودند
«به نقل ازهمسرشهید»
#شهید_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#ستوان_یکم_پاسدار
#شهدای_مظلوم_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#مدافع_حریم_اسلام
#به_نقل_ازهمسرشهید
#شهادت_آذربایجان_غربی_سردشت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
#تکاوران_نظام
پرواز در سحرگاه ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ تپه جاسوسان _ سردشت
@bisimchi1
وقتی به مأموریت می روی 10 سال پیر می شوم
من و محمود از سال 1382 با هم نامزد كردیم و در سال 1384 زندگی مشترك مان آغاز شد. از همان ابتدای ازدواج، ایشان به مأموریت های بلندمدت 20 روزه می رفتند حتی در چند روز مرخصی كه برای استراحت به تهران می آمدند، مشغول آموزش های سخت نظامی بودند و خیلی زود فرصت مرخصی ایشان تمام می شد. بارها به #سید محمود گفته بودم كه وقتی شما به مأموریت می روید، سختی دوری از شما و اضطراب اینكه مبادا اتفاقی برای شما بیفتد، من را 10 سال پیر می كند.
از ابتدای ازدواج، بنده با نحوه كار و سختی وظیفه شان آشنا بودم، اما چند عامل مرا بر تصمیم ازدواج با ایشان مصمم می كرد. اینكه از نظر معنویت در سطح بالایی قرار داشتند، هرگز به زرق و برق دنیا دلبستگی نداشتند و بسیار اهل عبادت و بی ریا بودند.
ویژگی دیگر ایشان این بود كه بسیار مهربان بودند. اصلاً اهل دل شكستن نبودند. حتی اگر كودكی از وی چیزی می خواست، جواب رد نمی داد. یك روز به خاطر دارم كه #سید_محمود «صدیقه سادات» دختر كوچك مان را با موتور به گردش برده بودند. در آن هنگام بچه های دیگری كه در محوطه شهرك مشغول بازی بودند، از او خواسته بودند كه آنها را نیز سوار موتور كند. شهید با وجود آنكه از سر كار آمده و خسته بود، اما دل بچه ها را نشكسته بود و از ساعت 9 تا 11 شب به نوبت همه بچه ها را سوار موتور كرده بود.
زمانی كه خبر #شهادت ایشان را شنیدم، فقط احساس كردم كه دیگر در این دنیا نیستم. آن لحظه غیرقابل تصور بود. همیشه با امید به اینكه، ایشان از مأموریت باز می گردد، دوری شان را تحمل می كردم این بار نیز بازگشتند، اما با پیكری خونین.
شهادت سید محمود، الهی بود
به یقین #شهادت ایشان لطف الهی است كه شامل شان شده، اما دوری ایشان برای بنده و فرزند خردسال مان خیلی سخت است. هر كجای این خانه را كه نگاه می كنم حضورش را احساس می كنم. تحمل درد فراغ ایشان برایم بسیار سخت است. صدیقه نیز دل تنگ پدرش است هر وقت عكس او را می بیند، بی تابی می كند، اما نمی داند كه دیگر نمی تواند در آغوش مهربان پدر آرام گیرد.
سفارش همیشگی ایشان به بنده، تبعیت از #ولایت بود. حتی او در وصیت نامه اش نیز به دخترش كه خردسالی بیش نیست، سفارش كرده كه اگر می خواهی از فتنه آخرالزمان در امان باشی، تابع ولایت باش. با اطمینان می توانم بگویم سید محمود شهید ولایت شد. هر لحظه از زندگی و ذكر او صحبت از ولایت بود و بالاخره او به آرزوی والایش كه همانا شهادت در راه ولایت بود، رسید.
خون #سید_محمود پیش كشی است به آستان ولایت. امیددارم كه آقا ما را پذیرا باشد و این را به یقین بداند كه اگر #سید_محمود امروز نیست، اما آرمان و اهدافش همچون تكلیفی بر دوش من و فرزند خردسالش است
به روایت #همسر_شهید
#شهید_سید_محمود_موسوی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن_امنیت
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریور_سال_نود
@bisimchi1
من و محمود از سال 1382 با هم نامزد كردیم و در سال 1384 زندگی مشترك مان آغاز شد. از همان ابتدای ازدواج، ایشان به مأموریت های بلندمدت 20 روزه می رفتند حتی در چند روز مرخصی كه برای استراحت به تهران می آمدند، مشغول آموزش های سخت نظامی بودند و خیلی زود فرصت مرخصی ایشان تمام می شد. بارها به #سید محمود گفته بودم كه وقتی شما به مأموریت می روید، سختی دوری از شما و اضطراب اینكه مبادا اتفاقی برای شما بیفتد، من را 10 سال پیر می كند.
از ابتدای ازدواج، بنده با نحوه كار و سختی وظیفه شان آشنا بودم، اما چند عامل مرا بر تصمیم ازدواج با ایشان مصمم می كرد. اینكه از نظر معنویت در سطح بالایی قرار داشتند، هرگز به زرق و برق دنیا دلبستگی نداشتند و بسیار اهل عبادت و بی ریا بودند.
ویژگی دیگر ایشان این بود كه بسیار مهربان بودند. اصلاً اهل دل شكستن نبودند. حتی اگر كودكی از وی چیزی می خواست، جواب رد نمی داد. یك روز به خاطر دارم كه #سید_محمود «صدیقه سادات» دختر كوچك مان را با موتور به گردش برده بودند. در آن هنگام بچه های دیگری كه در محوطه شهرك مشغول بازی بودند، از او خواسته بودند كه آنها را نیز سوار موتور كند. شهید با وجود آنكه از سر كار آمده و خسته بود، اما دل بچه ها را نشكسته بود و از ساعت 9 تا 11 شب به نوبت همه بچه ها را سوار موتور كرده بود.
زمانی كه خبر #شهادت ایشان را شنیدم، فقط احساس كردم كه دیگر در این دنیا نیستم. آن لحظه غیرقابل تصور بود. همیشه با امید به اینكه، ایشان از مأموریت باز می گردد، دوری شان را تحمل می كردم این بار نیز بازگشتند، اما با پیكری خونین.
شهادت سید محمود، الهی بود
به یقین #شهادت ایشان لطف الهی است كه شامل شان شده، اما دوری ایشان برای بنده و فرزند خردسال مان خیلی سخت است. هر كجای این خانه را كه نگاه می كنم حضورش را احساس می كنم. تحمل درد فراغ ایشان برایم بسیار سخت است. صدیقه نیز دل تنگ پدرش است هر وقت عكس او را می بیند، بی تابی می كند، اما نمی داند كه دیگر نمی تواند در آغوش مهربان پدر آرام گیرد.
سفارش همیشگی ایشان به بنده، تبعیت از #ولایت بود. حتی او در وصیت نامه اش نیز به دخترش كه خردسالی بیش نیست، سفارش كرده كه اگر می خواهی از فتنه آخرالزمان در امان باشی، تابع ولایت باش. با اطمینان می توانم بگویم سید محمود شهید ولایت شد. هر لحظه از زندگی و ذكر او صحبت از ولایت بود و بالاخره او به آرزوی والایش كه همانا شهادت در راه ولایت بود، رسید.
خون #سید_محمود پیش كشی است به آستان ولایت. امیددارم كه آقا ما را پذیرا باشد و این را به یقین بداند كه اگر #سید_محمود امروز نیست، اما آرمان و اهدافش همچون تكلیفی بر دوش من و فرزند خردسالش است
به روایت #همسر_شهید
#شهید_سید_محمود_موسوی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن_امنیت
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریور_سال_نود
@bisimchi1
چهل روز قبل از #شهادت فرزندم (همزمان با پایان نخستین مرحله حمله سپاه به گروهک #پژاک) در عالم خواب دیدم که همرزمان فرزندم لباس مشکی به تن دارند و به خانه ما آمده‌اند اما فرزندم در بین آنها نبود و زمانی که صدایم کردند و از خواب بیدار شدم سه بار فریاد یا حسین سر دادم.
مادر درمورد نحوه شهادت دلبندش گفت
پیکر صمد که زخمی شده بود روی ارتفاعات اتفاده اما هنوز جان داشت. به دلیل تکان خوردن او، تک تیرانداز پژاک متوجه شده و با شلیک به پیکر نیمه جانش او را از پای در می‌آورد
#شهید_صمد_امیدپور
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1
مادر درمورد نحوه شهادت دلبندش گفت
پیکر صمد که زخمی شده بود روی ارتفاعات اتفاده اما هنوز جان داشت. به دلیل تکان خوردن او، تک تیرانداز پژاک متوجه شده و با شلیک به پیکر نیمه جانش او را از پای در می‌آورد
#شهید_صمد_امیدپور
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#مدافع_وطن
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1
ترک تحصیل دانشگاه به قیمت عدم خدشه به درّ ولایت خواهی !
شهید محرابی در یکی از دانشگاه ها تحصیل می کردند ولی اتفاقاتدانشگاه موجب شد آنجا را ترک کنند.
آقا محمد اوضاع دانشگاه رو خراب می دید !
می دید بعضی از اساتید لیاقت استادی ندارند ، در زمینه دین شبهه هایی مطرح می کنن ، حرفهای ضد انقلابی می زنند و...
در نتیجه به خیلی از آرزوهاش پشت پا زد و دانشگاه رو بوسید و کنار گذاشت .
به چه قیمتی؟
به قیمت دین خواهی ، به قیمت اجازه ندادن به ایجاد افکار منحرف و شبهه ناک.
ایشون همیشه میگفتند در مسائل زندگی سعی کنیم دین و رضایت خدا را انتخاب کنیم .
خیلی کم پیدا میشه از چنین آدمهایی و این شهید از اون افراد کم بودند ،
ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون
اگر ما بنده های خداوند جزئی از اموال خداهستیم آفریده نشدیم مگر برای عبادت ، درس و دانشگاهی که توش انتخاب سبک زندگی و رشد الی الله نباشه آخرش به جهنم ختم میشه ..
#شهید_محمد_محرابی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین_امنیت
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1
شهید محرابی در یکی از دانشگاه ها تحصیل می کردند ولی اتفاقاتدانشگاه موجب شد آنجا را ترک کنند.
آقا محمد اوضاع دانشگاه رو خراب می دید !
می دید بعضی از اساتید لیاقت استادی ندارند ، در زمینه دین شبهه هایی مطرح می کنن ، حرفهای ضد انقلابی می زنند و...
در نتیجه به خیلی از آرزوهاش پشت پا زد و دانشگاه رو بوسید و کنار گذاشت .
به چه قیمتی؟
به قیمت دین خواهی ، به قیمت اجازه ندادن به ایجاد افکار منحرف و شبهه ناک.
ایشون همیشه میگفتند در مسائل زندگی سعی کنیم دین و رضایت خدا را انتخاب کنیم .
خیلی کم پیدا میشه از چنین آدمهایی و این شهید از اون افراد کم بودند ،
ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون
اگر ما بنده های خداوند جزئی از اموال خداهستیم آفریده نشدیم مگر برای عبادت ، درس و دانشگاهی که توش انتخاب سبک زندگی و رشد الی الله نباشه آخرش به جهنم ختم میشه ..
#شهید_محمد_محرابی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین_امنیت
#درگیری_باگروهک_تروریستی_پژاک
#تاریخ_شهادت_سیزدهم_شهریورسال_نود
@bisimchi1
قبل از علمیات، کلاسی رو گذاشتند برای توجیه امداد و اینکه اگر کسی زخمی شد، بداند چگونه جلوی خونریزی خود را بگیرد،شهید بریهی سر کلاس حاضر نشد و آخر کار موقع تقسیم باند و لوازم امداد اولیه، سر رسید.
دوست و همرزم شهید به آقا عبد الزهرا گفت: سرکلاس نمیایی، میری بالا، رب گوجه میشی، نمیدونی باید چی کار کنی.
شهید خندید و بعد باند رو تحویل گرفت و به شوخی (که الان معلوم میشه زیادم شوخی نبود) باند رو کف دستش گرفت و دستش رو روی پهلوی راست خودش گذاشت و گفت: یعنی اگر اینجا تیرخورد اینجوری بگذارم؟ بعد قه قه خندید و رفت...
شب عملیات موقعی که درگیر شدیم، من سعی داشتم به کمک بچه‌ها بیام.
بالای سر هرکسی اومدم، تلاش کردم کمکش کنم،وقتی رسیدم بالای سر عبدالزهرا، دیدم از پهلوی راستش داره به شدت خون میاد. با باند دستم رو گذاشتم روی زخم، دیدم دستم توی
بدنش فرو رفت یاد شهید افتادم و همونجا خیلی گریه کردم...
بعد پیشونی شو بوسیدم، چشماشو بستم و رفتم کمک دیگر بچه ها...
(راوی: همرزم شهید)
#شهید_علی_بریهی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان_پژاک
#تاریخ_شهادت_13شهریورسال_90
@bisimchi1
دوست و همرزم شهید به آقا عبد الزهرا گفت: سرکلاس نمیایی، میری بالا، رب گوجه میشی، نمیدونی باید چی کار کنی.
شهید خندید و بعد باند رو تحویل گرفت و به شوخی (که الان معلوم میشه زیادم شوخی نبود) باند رو کف دستش گرفت و دستش رو روی پهلوی راست خودش گذاشت و گفت: یعنی اگر اینجا تیرخورد اینجوری بگذارم؟ بعد قه قه خندید و رفت...
شب عملیات موقعی که درگیر شدیم، من سعی داشتم به کمک بچه‌ها بیام.
بالای سر هرکسی اومدم، تلاش کردم کمکش کنم،وقتی رسیدم بالای سر عبدالزهرا، دیدم از پهلوی راستش داره به شدت خون میاد. با باند دستم رو گذاشتم روی زخم، دیدم دستم توی
بدنش فرو رفت یاد شهید افتادم و همونجا خیلی گریه کردم...
بعد پیشونی شو بوسیدم، چشماشو بستم و رفتم کمک دیگر بچه ها...
(راوی: همرزم شهید)
#شهید_علی_بریهی
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#شهادت_ارتفاعات_جاسوسان_پژاک
#تاریخ_شهادت_13شهریورسال_90
@bisimchi1
خواهران عزیزم! ای ارزشهای عزیز خانوادگی! ای وارثان حضرت فاطمه (س)!مواظب باشید بازی روزگار شما را پیش خدا شرمگین نکند.
نمی دانم این چه حسی بود که #چادر شما به من می داد اما می دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو می گرفتم باور کنید #چادر شما نعمت است،امیدوارم که هرگز رنگ سیاه #چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی #حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدائی ناخواسته اینچنین شود اصلا دوست نمی دارم به ملاقات من سر مزار بیائید و شما را قسم به خدا و امام که با #عفت خود مایه سربلندی خانواده مان شوید.
#شهید_مجتبی_بابایی_زاده
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#تاریخ_شهادت_13_6_90
@bisimchi1
نمی دانم این چه حسی بود که #چادر شما به من می داد اما می دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو می گرفتم باور کنید #چادر شما نعمت است،امیدوارم که هرگز رنگ سیاه #چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی #حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدائی ناخواسته اینچنین شود اصلا دوست نمی دارم به ملاقات من سر مزار بیائید و شما را قسم به خدا و امام که با #عفت خود مایه سربلندی خانواده مان شوید.
#شهید_مجتبی_بابایی_زاده
#شهدای_غریب_یگان_ویژه_صابرین
#تاریخ_شهادت_13_6_90
@bisimchi1
خدا یک دختر به سعید داد،
از او پرسیدم:اسمش را چی گذاشتی؟
خیلی جدی گفت:
اسم دخترا چی می ذارن؟
🌴"فاطمه"🌴گذاشتم دیگه
#شهید_پاسدار_سعید_جان_بزرگی
#جانباز_شیمیایی
#تاریخ_شهادت:22/4/1381
@bisimchi1
از او پرسیدم:اسمش را چی گذاشتی؟
خیلی جدی گفت:
اسم دخترا چی می ذارن؟
🌴"فاطمه"🌴گذاشتم دیگه
#شهید_پاسدار_سعید_جان_بزرگی
#جانباز_شیمیایی
#تاریخ_شهادت:22/4/1381
@bisimchi1
بسم رب الجهاد
در پی نوشت محتوای مطلب عرضه شده ی بالا میتوان به رابطه ی بسیار زیبای بین #حسین_فهمیده با طفل #شش_ماهه و یا #قاسم_بن_الحسن اشاره کرد
نوجوانی با سیزده سال سن؛
که نه لباس جنگی به تن او مینشیند نه اسلحه ای ؛
اما همین نوجوان تاریخ سازی میکند ؛
به این کلمه فکر کنید #تاریخ_سازی!!
تاریخ سازی که خمینی کبیر اورا #رهبر خود میداند!!!
کلمه ی بزرگی ست ..
کاری که #علی_اصغر در روز عاشورا کرد.
با #شش_ماه سن ؛ به پدرش؛ ولی زمان لبیک گفت ؛ خونش که ریخته شد؛ درخت #اسلام_انقلابی را به بلوغ رساند!
و همچنان بعد از هزار و اندی سال عده ای از این طفل صغیر الگوی #استکبارستیزی و #انقلابی_گری میگیرند!
و چه کسی ست که بتواند بگوید از #شهادت این طفل صغیر درس #صلح و #سازش گرفته است؟؟
جز کسانی که قائل به اسلام آمریکایی اند؟
جهاد
@bisimchi1
#اسلام_انقلابی و #انقلاب_اسلامی
#شهادت
در پی نوشت محتوای مطلب عرضه شده ی بالا میتوان به رابطه ی بسیار زیبای بین #حسین_فهمیده با طفل #شش_ماهه و یا #قاسم_بن_الحسن اشاره کرد
نوجوانی با سیزده سال سن؛
که نه لباس جنگی به تن او مینشیند نه اسلحه ای ؛
اما همین نوجوان تاریخ سازی میکند ؛
به این کلمه فکر کنید #تاریخ_سازی!!
تاریخ سازی که خمینی کبیر اورا #رهبر خود میداند!!!
کلمه ی بزرگی ست ..
کاری که #علی_اصغر در روز عاشورا کرد.
با #شش_ماه سن ؛ به پدرش؛ ولی زمان لبیک گفت ؛ خونش که ریخته شد؛ درخت #اسلام_انقلابی را به بلوغ رساند!
و همچنان بعد از هزار و اندی سال عده ای از این طفل صغیر الگوی #استکبارستیزی و #انقلابی_گری میگیرند!
و چه کسی ست که بتواند بگوید از #شهادت این طفل صغیر درس #صلح و #سازش گرفته است؟؟
جز کسانی که قائل به اسلام آمریکایی اند؟
جهاد
@bisimchi1
#اسلام_انقلابی و #انقلاب_اسلامی
#شهادت
آقای داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) با انتشار عکس خود در #کهف_الشهدا نوشت:
"یه وقتهایی دلتنگ از دنیا
سراغ کسانی میروی که هیچگاه دلبند دنیا نبودند و به ما درس عاشقی دادند
همانهایی که نامشان در #تاریخ همواره ماندگار و سرافراز شد"
@bisimchi1
"یه وقتهایی دلتنگ از دنیا
سراغ کسانی میروی که هیچگاه دلبند دنیا نبودند و به ما درس عاشقی دادند
همانهایی که نامشان در #تاریخ همواره ماندگار و سرافراز شد"
@bisimchi1
خدایا می ترسم ازمردمی که براساس شنیده ها قضاوت می کنند
ومتهمی رابه امام نسبت میدهند!
دهانم شکسته باد😭
از روزی که بر اساس شنیده هامثل حسین(ع)توراهم به مسلخ ببرندوهلهله کنند...
#تاریخ_معلم_انسانهاست
ومتهمی رابه امام نسبت میدهند!
دهانم شکسته باد😭
از روزی که بر اساس شنیده هامثل حسین(ع)توراهم به مسلخ ببرندوهلهله کنند...
#تاریخ_معلم_انسانهاست
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.
همرزمان شهید وقتی دیدند علی اکبر سربندهارا بالا پایین میکند و میخواهد گلچین کند.
گفتند چه فرقی دارد
خب یکی رابردار دیگه
علی اکبر با چشمان گریان گفت :
من مادر ندارم ودنبال سربند یازهرا میگردم
روزی که خواستن از پدر شهید مصاحبه بگیرن
خبرنگارگفت: پدر از پسرت تعریف کن!!!
پدر چند دقیقه ای سکوت کرد.... !!!
قطره اشکی از چشمانش جاری شد
بغض گلویش را گرفت
وباصدای آرام و لرزانی که داشت گفت: علی اکبر من اگر سرش میرفت قولش نمیرفت
او به جبهه رفت....
روزی که داشت میرفت قول داد که برگردد
اینبار قولش برعکس دفعات قبل بود
سرش رفت.....
پسرم سر در بدن نداشت و همچو اربابش حسین(ع) بی سر به آغوشم برگشت.
#شهید_علی_اکبر_محمودی
#تاریخ_شهادت:۶۴/۹/۱
آری!!!
آن پدری که دیروز با کمال اخلاص فرزندش را راهی جبهه ها کرد
امروز آسمانی شد و به فرزند شهیدش پیوست
و روستای نودهک غرق در ماتم آخرین یادگار و آخرین پدر شهید شد.
@bisimchi1
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.
همرزمان شهید وقتی دیدند علی اکبر سربندهارا بالا پایین میکند و میخواهد گلچین کند.
گفتند چه فرقی دارد
خب یکی رابردار دیگه
علی اکبر با چشمان گریان گفت :
من مادر ندارم ودنبال سربند یازهرا میگردم
روزی که خواستن از پدر شهید مصاحبه بگیرن
خبرنگارگفت: پدر از پسرت تعریف کن!!!
پدر چند دقیقه ای سکوت کرد.... !!!
قطره اشکی از چشمانش جاری شد
بغض گلویش را گرفت
وباصدای آرام و لرزانی که داشت گفت: علی اکبر من اگر سرش میرفت قولش نمیرفت
او به جبهه رفت....
روزی که داشت میرفت قول داد که برگردد
اینبار قولش برعکس دفعات قبل بود
سرش رفت.....
پسرم سر در بدن نداشت و همچو اربابش حسین(ع) بی سر به آغوشم برگشت.
#شهید_علی_اکبر_محمودی
#تاریخ_شهادت:۶۴/۹/۱
آری!!!
آن پدری که دیروز با کمال اخلاص فرزندش را راهی جبهه ها کرد
امروز آسمانی شد و به فرزند شهیدش پیوست
و روستای نودهک غرق در ماتم آخرین یادگار و آخرین پدر شهید شد.
@bisimchi1
Forwarded from اتچ بات
#زندگی بار گرانی ست
که بر پشتِ #پریشانی توست
#پدرم
کمرم از غم سنگین #نگاهت
خَم باد...
کوچه پس کوچه های شهر را که #قدم می زدم رسیدم به #دستانی که سالهاست بی عصا مانده به #چشمانی که بی اشک #انتظار کشیده به زبانی که بی واژه #امید پرورانده...
رسیدم به سطرهایی که نانوشته ماند و #غریبانه ای که توصیف نشد
#پدر است دیگر آرام #بغض فرو می دهد؛ محکم #حسرت پنهان می کند و سخت نفس می کشد؛
پدر است و هزار نگفته ای که مانده در گلویش
پدر است و نبودن #پسر
پدر است دیگر آنقدر راه و رسم #بابا بودن را خوب می داند که حتی حالا ؛ بعد چندسال ؛ #دلتنگی اش را پشت نقاب پدرانه اش می پوشاند و در کنار صدای لرزان #مادر که می گوید فدای یک تار موی #امام, پر صلابت نجوا می کند کاری نکرده است که #وظیفه اش بوده و هیچکس نمیداند چقدر #مرد باید بود تا اینچنین روایت کرد از رفتن پسر و هیچکس نفهمید که بابا #غریب ترین عضو این خانواده بود و هیچ سطری نوشته نشد؛ برای #مردانگی یک پدر
هیچی بدتر از دوری از پدر تو حال وخیمش نیست چی میتونه یه آدم رو از بین ببره؟؟ یه غصه بزرگ از درون یا یه ناراحتی کوچیک در بیرون
به امید سلامتی همه پدران #تاریخ_ساز
#شب_خوش
@bisimchi1
#زندگی بار گرانی ست
که بر پشتِ #پریشانی توست
#پدرم
کمرم از غم سنگین #نگاهت
خَم باد...
کوچه پس کوچه های شهر را که #قدم می زدم رسیدم به #دستانی که سالهاست بی عصا مانده به #چشمانی که بی اشک #انتظار کشیده به زبانی که بی واژه #امید پرورانده...
رسیدم به سطرهایی که نانوشته ماند و #غریبانه ای که توصیف نشد
#پدر است دیگر آرام #بغض فرو می دهد؛ محکم #حسرت پنهان می کند و سخت نفس می کشد؛
پدر است و هزار نگفته ای که مانده در گلویش
پدر است و نبودن #پسر
پدر است دیگر آنقدر راه و رسم #بابا بودن را خوب می داند که حتی حالا ؛ بعد چندسال ؛ #دلتنگی اش را پشت نقاب پدرانه اش می پوشاند و در کنار صدای لرزان #مادر که می گوید فدای یک تار موی #امام, پر صلابت نجوا می کند کاری نکرده است که #وظیفه اش بوده و هیچکس نمیداند چقدر #مرد باید بود تا اینچنین روایت کرد از رفتن پسر و هیچکس نفهمید که بابا #غریب ترین عضو این خانواده بود و هیچ سطری نوشته نشد؛ برای #مردانگی یک پدر
هیچی بدتر از دوری از پدر تو حال وخیمش نیست چی میتونه یه آدم رو از بین ببره؟؟ یه غصه بزرگ از درون یا یه ناراحتی کوچیک در بیرون
به امید سلامتی همه پدران #تاریخ_ساز
#شب_خوش
@bisimchi1
Telegram
attach 📎
Forwarded from عکس نگار
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 #خبر_ویژه
#حوصله_کنید_و_بخوانید!
#لشکر «بیست و هشت هزار نفره» #بانوان_مازندران، آماده پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی شد.
تعریف:
👊 لشکر مردمی پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی
حضرت زینب (س) _بانوان مازندران
دارای سازمان پشتیبانی از رزم فرهنگی شامل:
👈 ۳ تیپ پشتیبانی
👈 ۲۲ گردان پشتیبانی
👈 ۸۰ گروهان پشتیبانی
👈 حداقل ۱۴۰۰ دسته پشتیبانی (بیست نفره)
#ماهیت: مردمی (دختران و بانوان، کلیه اقشار)
#هدف: پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی
#حوزه_سرزمینی: بین المللی
#اولویت: جهان اسلام
#مدت_ماموریت: ۲۵ سال
#تاریخ شروع ماموریت: ۹۴/۶/۱۸👇
«ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ 25 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﯾﺪ.»
(امام خامنه ای-- ۹۴/۶/۱۸)
#تاریخ پایان ماموریت فعلی: ۱۴۱۹/۶/۱۸
#فرمانده لشکر: خانم #عقیله_ملازاده
#درجه: مادر #شهید محمود رادمهر.
✍ «نیاز های مردم به شما، نعمتی از سوی خداوند برای شماست، پس آنها را غنیمت شمارید و در رفع نیاز مردم بکوشید. توفیق خدمتگزاری به مردم، نشانه ثمر بخشی نهال وجود انسان است. گاهی دست نعمت و رحمت الهی از آستین بندگان خالص بیرون می آید. پس بیایید در رفع نیازمندیهای رزمندگان و مردم مظلوم و ستم دیده مناطق جنگی، به پاخیزیم و این عمل را برای تقویت روحیه رزمندگان اسلام در جبهه های مقاومت و کسب رضایت خداوند متعال انجام دهیم. لشکر مردمی پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی حضرت زینب ( س) مازندران به همین منظور راه اندازی شد.»
#جانشین لشکر: #رقیه_رستمیان
#درجه: مبارز انقلاب و بسیجی پیشکسوت
✍ مگر می شود مردم مظلومی در چنان شرایطی به سر برند و ما راحت بخوابیم؟ من در کنار دسته های قبض کمک به #مستمندان بهزیستی، دفترچه کمک به جبهه های مقاومت را هم می گذارم تا سهم خود را برای #امنیت کشور اینگونه ادا کرده باشم. بعضی ها با رفتن به سفرهای خارجی خوش می گذرانند ما با کمک به محرومین عالم، حال مان خوب می شود. ما نمی توانیم در خصوص کشتار مردم مظلوم میانمار سکوت کنیم و راحت سر بر بالین بگذاریم..»
#معاون فرهنگی: #خانم_مهرانگیز_خادملو
#درجه: همسر #شهید کمال ملازاده
✍ «عقلانیت انقلابی حکم می کند که در این جبهه «صهیونیست برانداز» ما #زنان نیز حضور داشته باشیم. امام ره فرموده اند: «این نهضت با زنان به پیروزی رسیده است» و ما زنان رهرو او می گوییم: تا پای جان برای حفظ این نهضت می ایستیم. این لشکر جدا از شأن پشتیبانی اش، ماهیتی کاملا فرهنگی دارد.
#عناوین تیپ ها و ساختار پشتیبانی آنان:
✊ تیپ حضرت معصومه(س)
#حوزه سرزمینی خدمت: شرق استان مازندران
#فرمانده تیپ: خانم #سکینه_صادقی
#درجه: مادر #شهید حسین مشتاقی.
✍ «از روزی که شنیدم قرار است لشکری برای پشتیبانی از جبهه های مقاومت راه اندازی شود، از خوشحالی خواب از چشمانم رفته است. به یاد حسین جان افتادم که چه سوزناک از مردم زجر کشیده سوربه برای مان می گفت. از اینکه سهم غذای شان را با وجود شرایط سختی که داشتند، با آن ها تقسیم می کردند.»
✊ تیپ حضرت رقیه (س)
#حوزه سرزمینی خدمت: شهرهای میانی استان مازندران
#فرمانده تیپ: خانم #شهربانو_نوروزی
#درجه: همسر #شهید محمد شالیکار.
✍ «جهاد بر مردها واجب است؛ خب، بر زنان هنگام پیکار چه چیزی واجب می شود؟
ما همیشه می گوییم، ای کاش می شد ما هم می توانستم در جهاد حضور داشته باشیم. بله می شود زنان هم در جهاد حضور داشته باشند. با کمک به مردم ستمدیده و مظلوم سوریه، یمن و عراق ما هم می توانیم در این جهاد بزرگ سهیم شویم. خواهران عزیز! ما نیز چون مردان مجاهد خویش، دست به دست هم می دهیم و با پشتیبانی از جبهه های مقاومت در این جهاد بزرگ، شرکت می کنیم. باشد که خداوند این عمل ناچیز را از ما بپذیرد. »
✊ تیپ حضرت نرجس خاتون(س)
#حوزه سرزمینی خدمت : غرب استان مازندران
#فرمانده تیپ: خانم #طاهره_یونسی
#درجه: همسر #شهید محرمعلی مرادخانی.
✍ «من زیاد به کارهای این چنینی وارد نیستم، ولی وقتی پای جبهه های مقاومت به میان می آید، چیزی ندارم به جز اینکه بگویم در خدمتم... نباید جهاد فقط به حضور مردان ما و شهادت و یا مجروحیت آنها ختم شود، پشتیبانی از جبهه های مقاومت، جهاد ما را تکمیل می کند.
👊👊👊👊👊 #ما_ایستاده_ایم
📲📲 @fatehan_25 :ارتباط با ما
🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️
#ماندم_چه_بگویم؟!!
زنانی از جنس فاطمه(س)
بصیرت شان از نوع بصیرت زینبی (س)؟
صلابتشان، از جنس کوه دماوند و سبلان؟
خروش و غرش شان، از جنس طوفان دریا؟
و....
و شمایید که از دامانتان مرد به معراج می رود...
#امنیت_مان بیشتر از آنکه #مرهون_خون_شهدا باشد، مرهون #رسالتی است که شما زنان انقلابی از نخستین روز #نهضت به دوش می کشید.
@bisimchi1
#حوصله_کنید_و_بخوانید!
#لشکر «بیست و هشت هزار نفره» #بانوان_مازندران، آماده پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی شد.
تعریف:
👊 لشکر مردمی پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی
حضرت زینب (س) _بانوان مازندران
دارای سازمان پشتیبانی از رزم فرهنگی شامل:
👈 ۳ تیپ پشتیبانی
👈 ۲۲ گردان پشتیبانی
👈 ۸۰ گروهان پشتیبانی
👈 حداقل ۱۴۰۰ دسته پشتیبانی (بیست نفره)
#ماهیت: مردمی (دختران و بانوان، کلیه اقشار)
#هدف: پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی
#حوزه_سرزمینی: بین المللی
#اولویت: جهان اسلام
#مدت_ماموریت: ۲۵ سال
#تاریخ شروع ماموریت: ۹۴/۶/۱۸👇
«ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ 25 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﯾﺪ.»
(امام خامنه ای-- ۹۴/۶/۱۸)
#تاریخ پایان ماموریت فعلی: ۱۴۱۹/۶/۱۸
#فرمانده لشکر: خانم #عقیله_ملازاده
#درجه: مادر #شهید محمود رادمهر.
✍ «نیاز های مردم به شما، نعمتی از سوی خداوند برای شماست، پس آنها را غنیمت شمارید و در رفع نیاز مردم بکوشید. توفیق خدمتگزاری به مردم، نشانه ثمر بخشی نهال وجود انسان است. گاهی دست نعمت و رحمت الهی از آستین بندگان خالص بیرون می آید. پس بیایید در رفع نیازمندیهای رزمندگان و مردم مظلوم و ستم دیده مناطق جنگی، به پاخیزیم و این عمل را برای تقویت روحیه رزمندگان اسلام در جبهه های مقاومت و کسب رضایت خداوند متعال انجام دهیم. لشکر مردمی پشتیبانی از جبهه های مقاومت اسلامی حضرت زینب ( س) مازندران به همین منظور راه اندازی شد.»
#جانشین لشکر: #رقیه_رستمیان
#درجه: مبارز انقلاب و بسیجی پیشکسوت
✍ مگر می شود مردم مظلومی در چنان شرایطی به سر برند و ما راحت بخوابیم؟ من در کنار دسته های قبض کمک به #مستمندان بهزیستی، دفترچه کمک به جبهه های مقاومت را هم می گذارم تا سهم خود را برای #امنیت کشور اینگونه ادا کرده باشم. بعضی ها با رفتن به سفرهای خارجی خوش می گذرانند ما با کمک به محرومین عالم، حال مان خوب می شود. ما نمی توانیم در خصوص کشتار مردم مظلوم میانمار سکوت کنیم و راحت سر بر بالین بگذاریم..»
#معاون فرهنگی: #خانم_مهرانگیز_خادملو
#درجه: همسر #شهید کمال ملازاده
✍ «عقلانیت انقلابی حکم می کند که در این جبهه «صهیونیست برانداز» ما #زنان نیز حضور داشته باشیم. امام ره فرموده اند: «این نهضت با زنان به پیروزی رسیده است» و ما زنان رهرو او می گوییم: تا پای جان برای حفظ این نهضت می ایستیم. این لشکر جدا از شأن پشتیبانی اش، ماهیتی کاملا فرهنگی دارد.
#عناوین تیپ ها و ساختار پشتیبانی آنان:
✊ تیپ حضرت معصومه(س)
#حوزه سرزمینی خدمت: شرق استان مازندران
#فرمانده تیپ: خانم #سکینه_صادقی
#درجه: مادر #شهید حسین مشتاقی.
✍ «از روزی که شنیدم قرار است لشکری برای پشتیبانی از جبهه های مقاومت راه اندازی شود، از خوشحالی خواب از چشمانم رفته است. به یاد حسین جان افتادم که چه سوزناک از مردم زجر کشیده سوربه برای مان می گفت. از اینکه سهم غذای شان را با وجود شرایط سختی که داشتند، با آن ها تقسیم می کردند.»
✊ تیپ حضرت رقیه (س)
#حوزه سرزمینی خدمت: شهرهای میانی استان مازندران
#فرمانده تیپ: خانم #شهربانو_نوروزی
#درجه: همسر #شهید محمد شالیکار.
✍ «جهاد بر مردها واجب است؛ خب، بر زنان هنگام پیکار چه چیزی واجب می شود؟
ما همیشه می گوییم، ای کاش می شد ما هم می توانستم در جهاد حضور داشته باشیم. بله می شود زنان هم در جهاد حضور داشته باشند. با کمک به مردم ستمدیده و مظلوم سوریه، یمن و عراق ما هم می توانیم در این جهاد بزرگ سهیم شویم. خواهران عزیز! ما نیز چون مردان مجاهد خویش، دست به دست هم می دهیم و با پشتیبانی از جبهه های مقاومت در این جهاد بزرگ، شرکت می کنیم. باشد که خداوند این عمل ناچیز را از ما بپذیرد. »
✊ تیپ حضرت نرجس خاتون(س)
#حوزه سرزمینی خدمت : غرب استان مازندران
#فرمانده تیپ: خانم #طاهره_یونسی
#درجه: همسر #شهید محرمعلی مرادخانی.
✍ «من زیاد به کارهای این چنینی وارد نیستم، ولی وقتی پای جبهه های مقاومت به میان می آید، چیزی ندارم به جز اینکه بگویم در خدمتم... نباید جهاد فقط به حضور مردان ما و شهادت و یا مجروحیت آنها ختم شود، پشتیبانی از جبهه های مقاومت، جهاد ما را تکمیل می کند.
👊👊👊👊👊 #ما_ایستاده_ایم
📲📲 @fatehan_25 :ارتباط با ما
🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️
#ماندم_چه_بگویم؟!!
زنانی از جنس فاطمه(س)
بصیرت شان از نوع بصیرت زینبی (س)؟
صلابتشان، از جنس کوه دماوند و سبلان؟
خروش و غرش شان، از جنس طوفان دریا؟
و....
و شمایید که از دامانتان مرد به معراج می رود...
#امنیت_مان بیشتر از آنکه #مرهون_خون_شهدا باشد، مرهون #رسالتی است که شما زنان انقلابی از نخستین روز #نهضت به دوش می کشید.
@bisimchi1
#شهید_آوینی:
چه می جویی؟
#عشق؟! همینجاست
چه می جویی؟
#انسان. . .؟! اینجاست
همه #تاریخ اینجا حاضر است!
بَدر و حُنین و #عاشورا اینجاست
و شایدآن #یار؛ او هم اینجا باشد...
@bisimchi1
چه می جویی؟
#عشق؟! همینجاست
چه می جویی؟
#انسان. . .؟! اینجاست
همه #تاریخ اینجا حاضر است!
بَدر و حُنین و #عاشورا اینجاست
و شایدآن #یار؛ او هم اینجا باشد...
@bisimchi1
کنون که موسم وصل است و ما همه جمعیم ،
خدا کند که بیایی و وصل ما بینی
"یا صاحب الزمان"
#تاریخ_معاصر
#کارت_عروسی
@bisimchi1
خدا کند که بیایی و وصل ما بینی
"یا صاحب الزمان"
#تاریخ_معاصر
#کارت_عروسی
@bisimchi1
#سکانس_آخر
مردم شهری که با اعتماد به قول و تضمین آمریکا و سازمان های جهانی، تسلیم شدند و در سه روز بیش از ۸۰۰۰ نفر از آنها کشته شدند...
#مذاکره
#سازش
#قتل_عام
#نسل_کشی
#سازمان_ملل
#بوسنی_و_هرزگوین
#سربرنیتسا
#تسلیم
#آمریکا
و در پایان به این کلمات فکر کنیم:
#تاریخ
#ما_ایستاده‌ایم
#مقاومت
#عزت
#عبرت
#ذلت
#حقوق_بشر_آمریکایی
#مسلمانان
#شهید
#شهادت
تاریخ بخوانید...
@bisimchi1
مردم شهری که با اعتماد به قول و تضمین آمریکا و سازمان های جهانی، تسلیم شدند و در سه روز بیش از ۸۰۰۰ نفر از آنها کشته شدند...
#مذاکره
#سازش
#قتل_عام
#نسل_کشی
#سازمان_ملل
#بوسنی_و_هرزگوین
#سربرنیتسا
#تسلیم
#آمریکا
و در پایان به این کلمات فکر کنیم:
#تاریخ
#ما_ایستاده‌ایم
#مقاومت
#عزت
#عبرت
#ذلت
#حقوق_بشر_آمریکایی
#مسلمانان
#شهید
#شهادت
تاریخ بخوانید...
@bisimchi1
Telegram
attach 📎