bimeh24 | بیمه24
5.05K subscribers
12.5K photos
1.58K videos
133 files
10.6K links
پایگاه تحلیلی و خبری بیمه 24
شرایط تبلیغات؛ T.me/bimeh24T
ارتباط با مدیر کانال T.me/bimeh24pv

#کد_شامد_وزارت_ارشاد: 1-1-73099-61-4-1
Download Telegram
🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀

بررسی گردشگری روستایی از منظر مطالعه گران ریسک :

خوشه ها و دانه های اکوسیستم گردشگری چگونه شکل میگیرند!؟

ضرب المثل های زبان و ادبیات فارسی و کاربرد آنها در فرهنگ محاوره ای مردم ایران زمین ،همیشه بر تجربیات تاریخی و عمق تعقلگرایی ایرانیان متکی بوده و حکایت از تاریخ سترگ و ره آوردهای اجتماعی اندیشه ساز در نزد اذهان فرزندان این سرزمین پر افتخار در طول تاریخ پر از فراز و نشیب آن دارد.

-در این بخش از قسمت های گزارش مطالعات ریسکهای کارآفرینی که به مرحله تشریح پنجره #فرصت های نمودار ماتریس "'سوات"' میپردازیم ، ذکر یکی از معروفترین ضرب المثل های فارسی که دقیقا اشاره به #فرصت ها در محیط اجتماعی و فرصت سازیها و برعکس فرصت سوزیها توسط اشخاص ذی مدخل در امور دارد بدون مناسبت نیست و اتفاقا کاملا هم بجاست!!!!!
این ضرب المثل :
[ وقتی داشتن عقل تقسیم میکردن ، فلانی رفته بود سنگ ترازو بیاره!!!!!]

این ضرب المثل دقیقا به #فرصت ها و #فرصت سوزیها اشاره دارد و میتوان از اینچنین عبارتهای زبان فارسی متوجه شد که ایرانیان از قدیم الایام به ،فراز و فرودهای زندگی اجتماعی و اقتصادی اشخاص بصورت اجتماعی و بصورت انفرادی تسلط داشته اند و بی دلیل نیست که از درون این فرهنگ ،تمدنی تاریخ ساز و الگو در جهان متبلور میشود.

- و اما در ادامه تشریح و تبیین #فرصت های اقتصادی پیش روی جوامع محلی و خصوصا در جامعه پایلوت مطالعاتی "' دره جمع آبرود "' شهرستان زیبای دماوند به اولین عامل فرصت شناسایی شده برای پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی توسط گروه کارشناسان "'باشگاه استارتاپ پتاف "' میپردازیم که این عامل عبارست :

۱- واقع شدن منطقه پایلوت مطالعاتی در شرق استان تهران و همجواری با کلان شهر تهران ، پایتخت که جذابیت محیطی و فرهنگی آن پتانسیل رونق گردشگری در این محدوده جغرافیایی را بالا میبرد.

- در مبحث مکان یابی استقرار شهرکهای صنعتی و‌مجتمع های گردشگری ، کشت و صنعت دربخش کشاورزی و ...کارشناسان
متخصص علوم بازاریابی و مطالعات ریسک به عوامل جمعیتی شامل : میزان جمعیت منطقه ، فرهنگ اجتماعی جمعیت محدوده پروژه های راه اندازی اکوسیستم های کسب وکار نوین ، موارد مرتبط به باورها ، عقاید ، نیازها و خواسته های روحی و روانی جمعیت بازار هدف که تحت زیر فصل مبحث عوامل روانشناختی جمعیت تولید و مصرف کنندگان کالاها و‌ خدمات طبقه بندی میشوند و سایر عوامل فیزیکی و زیست محیطی و نیازهای مختلف فیزیولوژیکی مصرف کنندگان محصولات مورد بررسی قرار میگیرند ، قرار گرفتن هر منطقه جغرافیایی در نزدیکی مراکز بزرگ جمعیتی و کلان شهرها از جمله بهترین #فرصت برای توسعه مناطق محلی و روستاهای نزدیک به مراکز پر تراکم جمعیتی محسوب میشوند. البته اگر بقول همان ضرب المثل معروف که در ابتدای این قسمت از گزارش ریسک کارآفرینی بدان اشاره شد ، تصمیم گیران و تصمیم سازان جوامع محلی در زمان دقیق بهره برداری از #فرصت ها و فرصت سازیها ، بدنبال پیدا کردن سنگ ترازو "' عقل وزن کردن !!!!!"' نرفته باشند و با #فرصت سوزیها ، زمان بهینه رشد و پیشرفتهای کمی و کیفی منطقه جغرافیایی موطن خویش را به هدر ندهند!!!!!
- شهرستان زیبای دماوند و دره جمع آبرود به مرکزیت #کیلان عزیز ،در شرق کلان شهر تهران با فاصله حداقل ۵۰ تا حداکثر ۷۵ کیلومتری پایتخت با محاسبه دورترین محله و‌روستا طول مسیر قرار دارد و چه امتیازی از منظر علم بازاریابی بهتر از این برای #توسعه کمی و کیفی همه جانبه یک جامعه محلی میتواند وجود داشته باشد که اهالی یک منطقه جغرافیایی بتوانند به بهترین وجه از آن استفاده کنند !؟ تاکیدا اینکه از ابتدای نگارش این مجموعه پیوستار گزارش مطالعات ریسک کارآفرینی چندین مرتبه با پایه گذاری مطالعات ریسک کارآفرینی استارتاپ پتاف بر دانش و مفاهیم #علم بازاریابی اشاره نموده ایم ، زیرا ...

نگارش مشترک مدرسه آموزش و ترویج کارآفرینی و گردشگری کیلان عزیز و باشگاه استارتاپ پتاف

قسمت یکصد و نهم

ادامه دارد ......

🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀
🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁

بررسی گردشگری روستایی از منظر مطالعه گران ریسک :

خوشه ها و دانه های اکوسیستم گردشگری چگونه شکل میگیرند!؟

وقتی سخن از سرمایه های محیطی ، عمومی ، خصوصی در انواع شقوق آن مطرح میشود در واقع از منظر رویکرد مکتب های مدیریت های سیستمی و استراتژیک ، طراحان اکو سیستم های کسب و کار ، دانه ها ، خوشه های اقتصادی با توجه به رشته های فعالیت که ضروریست با امکانات جغرافیایی هر منطقه مطابقت داشته باشند و آنگاه با درایت و تدبیر پیاده سازی شوند ،علاوه بر توجه به برنامه ریزی ، سازماندهی و شروع به فعالیت پایدار #میکرو دانه ها #دانه ها #خوشه های کسب و کار ، ضروریست به عوامل زیست محیطی و #زیباشناسی و فاکتورهای جاذب انسانی توجه وافری شود .

- در قسمت یکصد و یازدهم (قسمت پیشین از این مجموعه گزارشات) به عوامل محیطی جاذب سرمایه و توجه عموم مردم ،سرمایه گذاران ، کارآفرینان و خوداشتغالان به منطقه پایلوت مطالعات ریسک کارآفرینی و گردشگری اوقات فراغت روستایی "' دره جمع آبرود "' شهرستان دماوند پرداخته شد و به تعرضات اشخاص حقوقی و حقیقی مختلف در عرصه های ملی در طی سالهای پیشین اشاره گردید و نیز از اقدامات تحسین برانگیز دولت و قوه محترم قضاییه در دو ، سه سال اخیر در جلوگیری ، توقف و #بازگردانیدن عرصه های ملی به مالکیت دولت و جلوگیری از تداوم مستمر تجاوزات به این اراضی عمومی تحت هر توجیه غیر منطقی و پروژه های غیر کارشناسی ، خوشبختانه منسوخ شده تحت عناوین همچون #باغ شهر که با شرایط اقلیمی و منابع آب ، منابع انسانی و زیست محیطی "' دره جمع آبرود"' مطابقت نداشت و هرگز نخواهد داشت و با توقف اقدامات منتهی و منجر به #توسعه ناپایدار ،بارقه های امید و انگیزه #بازسازی ، نوسازی ، احیا مجد فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی این منطقه زیبا ، امید به بازگشت به گذشته پرشکوه را در اذهان فرزندان نگران ، دلسوز و علاقمند و مسئولیت شناس این منطقه به رشد و پیشرفت همه جانبه آتی آن را برای #دوراندیشان و علاقمندان واقعی به موطن، زنده و امیدوار کننده ساخته است.

- در طی پنج سال گذشته مطالعات کارشناسی ریسک های کارآفرینی و گردشگری اوقات فراعت روستایی در پایلوت مطالعاتی "' دره جمع آبرود"' یکی از #ایده هایی که بر آن حین ارزیابی و تحلیل در مطالعات ریسک بدان توجه شده ، بررسی پروژه های#زیباسازی و چگونگی اجرای طرح ها و برنامه های عمرانی بر اساس رعایت دقیق قوانین و مقررات جاری کشورمان که موجب ایجاد# منظره های چشم نواز و #جلوه های زیبا جذب کننده گردشگران داخلی و خارجی به منطقه و تلاش در راستای بازگردانیدن مجدد وضعیت جغرافیایی #بهشت گمشده استان تهران یعنی #کیلان عزیز به دوران موقعیت #طلایی دهه های ۲۰- ۳۰- ۴۰ خورشیدی با کمترین سرمایه گذاری و زمان کوتاه یکی از گزینه های توسعه #پایدار برای این محدوده جغرافیاییست...

نگارش مشترک مدرسه آموزش و ترویج کارآفرینی و گردشگری کیلان عزیز و باشگاه استارتاپ پتاف

قسمت یکصد و دوازدهم

ادامه دارد ......

🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁
#پیشرفت و توسعه فردی و اجتماعی از درون اذهان سالم ، پویا و مهربان شروع میشوند!!!!!

✏️📕 دلنوشته :

"' غمگسار "'

حسب مطالعات مستمر و تجربیات شغلی در این چند ساله تمرکز خویش را بر مطالعات ریسک های مشهود و نامشهود و ترویج فرهنگ و ضریب نفوذ بیمه گذاشته ام و سعی نموده ام از این پنجره به واقعیت های فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی کشورم نگاه نمایم ، بدور از هر گونه تعصب حرفه ای و البته با آرزوی توسعه همه جانبه سرزمین سرافرازمان ایران و هموطنان همیشه سربلندمان .

وقتی سخن از دانش و مهارتهای مطالعات و مدیریت ریسک مینماییم در واقع در مورد #فرآیند مطالعاتی و آموزشی پایداری صحبت میکنیم که در آن، مطالعه گران این رشته همواره در صدد ، رصد تصمیمات ، اقدامات، گفتارها ، رفتارها و فعالیت های #مخاطره آور در تمامی عرصه های اجتماعی ، اقتصادی که نهایتا منجر به انواع خسارتها و زیانها برای انسانها ، شرکت ها ، پروژه ها و سطح عمومی میشوند را شناسایی ،اندازه گیری میکنند و بدین طریق سعی مینمایند با ارزیابی و اطلاع رسانی و آگاه نمودن ،تصمیم سازان ، تصمیم گیران و عموم افراد نسبت به انواع #ریسک های زیان آور از میزان #مخاطرات خسارت بار بکاهند.

در طی پنج سال گذشته ، در زمینه بررسی و مطالعه ریسک های مشهود و نامشهود اکوسیستم های کسب و کار و سد کننده راه سرمایه گذاران ، کارآفرینان ، خوداشتغالان جوامع محلی و بنگاههای خرد ، کوچک و متوسط بهمراه کارشناسان و دوستانم در باشگاه استارتاپ #پتاف در منطقه پایلوت مطالعاتی "' دره جمع آبرود "' شهرستان زیبای دماوند به مرکزیت شهر #کیلان ، عزیز که مظهر تاریخ و تمدن استان تهران و خیل بیشمار از فرهیختگان کشور است به فعالیت پرداخته ایم و تجربیات بسیار گرانبها و ارزشمندی بدست آورده ایم که با کمال میل نتایج مطالعات خویش را در اختیار سرمایه گذاران ، کارآفرینان و خوداشتغالان هموطن در صورت درخواست آن عزیزان قرار میدهیم .

در طی این مطالعات از سوی بسیاری از هموطنان اعم از دانشگاهیان ، کارشناسان و اشخاص علاقمند به این موارد مورد تشویق قرار گرفته و از سوی دیگر همواره از نقد #منصفانه نسبت به گزارشات انتشاری این مطالعات استقبال کرده و گفتگوهای سازنده در حوزه مطالعات #ریسک و بیمه اکوسیستم های کسب و کار را موجب اصلاح رویه ها ، دیدگاهها و روشها در مسیر اصلاحات و بهبود مستمر فضای کسب و کار و مالا تقلیل ضریب اشتباهات و خطاها میدانم .

روز گذشته یکی دیگر از هموطنان عزیز که قریب بیست سال در حوزه #کارآفرینی روستایی در منطقه ای از استان گیلان بهمراه خانواده محترمشان فعالیت مینمایند به گفتگوی مفصل نشستیم . ایشان ، جمعه دو روز پیش باتفاق اعضا کانون #تکرا از شهر #کیلان ، مرکز پایلوت مطالعاتی باشگاه استارتاپ پتاف در پنج ساله اخیر ،دیدن نموده بودند و چون در حال مطالعه گزارش ۱۲۰ قسمتی ،بررسی و تجزیه و تحلیل مطالعات ریسک علل اضمحلال اکوسیستم کسب و کار سنتی، تولید و صادرات قیسی و بدون برنامه بودن این منطقه در استقرار یک #خوشه اقتصادی نوین در شرایط کنونی هستند ، آمده بودند تا تهیه و تنظیم کنندگان این گزارش را از نزدیک ببینند و برای همکاری در منطقه فعالیت خودشان از آنان دعوت به همکاری نمایند .

آقای غمگسار از فعالیت های ارزشمند اقتصادی ۲۰ ساله گذشته مرحوم پدرشان و خودشان باتفاق اعضا خانواده در قالب یک شرکت خانوادگی و حمایت مالی سایر هموطنان و ارتباط مستمرشان با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی سخن گفتند و اینکه آرزو دارند به ترویج #کارآفرینی و خوداشتغالی روستایی ادامه دهند......
از گروه کارشناسان #منتور استارتاپ پتاف برای بازدید از #اکوسیستم جغرافیایی منطقه مطالعاتی و اجرایی #ایده خودشان دعوت تا به مشارکت گذاردن تجربیات #هم افزایی در جهت توسعه فضای کسب و کار با کمترین میزان #ریسک با توجه به در نظر گرفتن کلیه عوامل منحرف کننده پروژه صورت پذیرد .

با کمال میل دعوت آقای #غمگسار را برای همکاری مطالعاتی و آموزشی حوزه کسب و کار روستایی در منطقه در حال فعالیت شرکت آنها را میپذیریم و برای اعتلا، رشد و پیشرفت ایران عزیزمان ،روش مطالعاتی و تجربیات کاربردی بدست آمده خویش در #رشته ارزیابی ریسک ها را با آنان به اشتراک میگذاریم ‌و آرزوی توفیق روز افزون سرمایه گذاران ،کارآفرینان و خوداشتغالان جوامع محلی هموطن را مسئلت داریم .

یکشنبه : ۱۳ /۷ /۱۳۹۹

کارشناس مطالعات ریسک وبیمه، حاجی اشرفی
✏️📕 دلنوشته

"' آنروز ها "'

انگار همین دیروز بود ، دهه ۵۰ خورشیدی !!!!!

انگار همین دیروز بود که نیمه اول دهه پنجاه خورشیدی ، در ایام نوجوانی شاهد شکل گیری یکی از فرهیخته ترین جامعه رو به رشد فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی در شرق پایتخت ، تهران بزرگ در شهرستان زیبای دماوند و در شهر #کیلان ،زیبا بودم !!!!!

- دره جمع آبرود که بخش مرکزی شهرستان دماوند نیز محسوب میشود از روستای وادان و محله کردر در شمال دره و پایین تر از شهر آبسرد #زیبا شروع و در مرکزیت این دره که در کتب مختلف و نزد ایرانگردان #بهشت گمشده نامیده میشد و میشود #شهر کیلان (کیلان عزیز) واقع شده که دره بسوی جنوب بعد از دوراهی ، شاه پسند به سمت شهر ایوانکی و استان سمنان امتداد میابد .

از نیمه دوم دهه ۲۰ خورشیدی ، در کیلان که آنزمان مرکز دهستان جمع آبرود بود ، خیزش بزرگ #علم آموزی و رشد سواد و دانش در بین جوانان این دیار آغاز گشت که در بین مناطق مختلف وطن عزیزمان ایران ، کم نظیر بود .

اوج این موج فرهنگی ،به دهه های ۴۰ و ۵۰ رسید و تا امروز که ۲۲ آذرماه سال ۱۳۹۹ در حال نگارش این دلنوشته میباشم ، همچنان مشعل نهضت دانش پژوهی و فرهنگ گستری در نزد فرزندان کیلان عزیز و محله های آن فروزان و درخشان ،استوار است .

دهه پنجاه خورشیدی ، دو دستگاه اتوبوس قدیمی بنز ساخت آلمان ،موتور جلو ، مسافرین شهر کیلان را از گاراژ تبریزیان واقع در سرچشمه تهران بسوی کیلان و ایستگاه آخر یعنی میدان کارخانه برق میبردند و در همین مسیر برمیگردانند .

گاهی تابستانها در ایام نوجوانی ، موقع بازگشت عصر جمعه ها به تهران با بسیاری از همشهریان که کارمند ، دانشجو ، کاسب و ساکن تهران بودند ، همسفر میشدم و تا تهران گفتگو میکردیم . چند بار در این سفرها جوانی بسیار مودب و‌ متین را دیدم که با تواضع فراوان با دیگران سخن میگوید . دوستان دیگر گفتند که ایشان دانشجو هستند .

در ذهن خود میگفتم ، اگر روزی به دانشگاه رفتم ،الگوی رفتاری خودم را این همشهری خود قرار میدهم .

سالها گذشت و در حدود ۳ دهه ،آن دوست فرهیخته دانشجو را دیگر ندیدم ،لیکن از طریق سایر دوستان از احوالات ایشان خبر داشتم تا اینکه در جلسه دوم گفتگوی حضوری با بزرگان و شهروندان شریف کیلان عزیز پیرو تبیین مستمر روند پیگیری #پروژه مطالعات ریسک کارآفرینی و گردشگری پایلوت کیلان عزیز ،فرهیختگان و نویسندگان عزیز شهرمان به ما افتخار حضور در مجتمع پذیرایی ریحون را دادند ، آن دانشجوی متین و با مرام ،جناب آقای مهندس حسین #عمادی نویسنده کتاب [ آنروز ها ] باتفاق جناب آقایان ابوالحسن خانزادی و دکتر جواد پازوکی اولین مدعوین عزیزی بودند که وارد سالن نشست مذکور شدند و پس از گذشت بیش از ۳۰ سال بدون اینکه ایشان را در این فاصله دیده باشم بسوی ایشان رفتم و پس از روبوسی و خیر مقدم ، دیدم همان دانشجوی خوش برخورد دیروز ، امروز به یک نویسنده توانمند و بازنشسته ای پرتلاش با همان مرام و معرفت گذشته ها و رویه ( آنروزها ) که فرهنگ اصیل نهادینه ایشان با کوله باری از تجربه همچنان ،معلم اخلاق برای جوانان و همشهریان است. !!!!!

کیلان عزیز ، نویسندگان و معرفت شناسان بسیاری به ایران زمین در چند دهه اخیر تربیت و تقدیم نموده ، کتاب "' آنروزها "' به قلم شیوا و وزین آقای مهندس حسین عمادی ، خاطرات شیرین دوران کودکی ، نوجوانی و جوانی نویسنده در شهر با یادبودی از خاطرات شیرین انسانهایی که بودند و رفتند و آنانی که هنوز خوشبختانه بین ما هستند ، بهمراه معرفی فرهنگ غنی فولکلور و محله های شهر در گذشته را با قلمی زیبا ترسیم نموده و خاطرات را زنده و به تصویر کشیده اند .

همه دوستان و علاقمندان به فرهنگ و سنن زیبای چند دهه گذشته کشورمان را به خواندن کتاب "' آنروزها "' به قلم یکی از اشخاص فرهیخته و متواضع ، شهر کیلان (عزیز) آقای حسین عمادی دعوت مینمایم .


حمید رضا حاجی اشرفی
مبحث آموزشی

تبیین روشهای آموزشی نوین کارآفرینی و اشتغال زایی در محیط کسب و کار جوامع محلی :

چند روز پیش برای انجام یک کار اداری به ساری میرفتیم . جاده تهران - فیروزکوه را برای رفتن انتخاب کردیم .
بعنوان یکی از شهروندانی که اصالتا اهل شهرستان دماوند و استان تهران هستم ،بیشترین تردد بین شهری در عمرم را از محورهای جاده های امام رضا (ع) ،هراز ، فیروز کوه سالیان سال است که داشته و دارم . چند ماه پیش از سه راهی مهرآباد رودهن به سوی قائم شهر رفته بودم ، اما اینبار در خلوتی جاده و دقت نظر بیشتر ،حجم و تراکم انبوه ساخت و ساز خانه ها ، ویلاها و فروشگاهها ، رستورانها در دو طرف جاده تا شهر فیروز کوه به وضوح دیده میشد .
در درون ذهن خودم با خود سخن میگفتم : طبیعتا به مرور کاربری اراضی تغییر میکند و چهره شهرها و روستاها عوض میشود و ضمن احترامی که در اصول فقهی دین مبین اسلام و قوانین اساسی و عادی کشورمان برای حقوق مالکیت اشخاص قائلند ، با فروش املاک و یا تقسیم بر اساس قانون ارث ، زمین ها و باغات تقسیم میشوند و در پی این تغییرات مالکیتی ، مالکان جدید تصمیم میگیرند که از عرصه و اعیانی ملک خریداری شده چگونه بهره برداری کنند .

- از دوران کودکی یادم هست ،زمانیکه دشت هومند که در قدیم اسم مرسوم آن #دامداری ارتش بود ،پس از اجرای طرح #اصلاحات ارضی بر اساس #مدلینگ آن ،اراضی این دشت به اهالی منطقه واگذار شد و اکثر این زمین ها به زیر کاشت درختان سیب ( دو واریته قرمز و زرد ) ،گلابی ، هلو ، گیلاس ، گردو و ... قرار گرفتند و تک و توک در آنها خانه برای اقامت باغداران ساخته بودند و کشاورزان باغدار عرفا بین منازل خویش در شهرهای #کیلان #آبسرد و سایر روستاها و باغات تردد میکردند . در این دشت بزرگ قطب کشاورزی شرق استان تهران پدیده ای بعنوان ویلا سازی با کاربری غیر باغداری تولید میوه های مرغوب بعضا صادراتی دیده نمیشد !!!!!

اما به یکباره در یک #بازه زمانی حدودا ۳۰ ساله، تغییر سریع کاربری اراضی و باغات از قطب کشاورزی به ویلاسازی مشاهده میشود .
در مجموعه گزارش فاز اول مطالعات ریسک های کارآفرینی و ارزیابی و تجزیه و تحلیل علل افول و مضمحل شدن #خوشه اقتصادی باغداری تولید قیسی صادراتی [ دره جمع آبرود ] بعنوان پایلوت مطالعاتی ،دو عامل اصلی افول اکوسیستم کسب و کار پررونق و توانمند صادرات غیر نفتی ،قیسی صادراتی اینچنین شناسایی شدند :

۱- با اجرای طرح اصلاحات ارضی در اوایل دهه ۴۰ شمسی ، تعداد بسیار زیادی از نیروهای کار و سرمایه بخش شمالی جمعیتی از فعالیت در درون اراضی و باغات دره جمع آبرود به دشت هومند مهاجرت کردند و همین امر در تضعیف به سرعت اقتصاد تولید قیسی صادراتی معروف شهرستان دماوند بسیار تاثیر گذار شد .

۲- رونق گسترده باغداری در دشت هومند نیاز به منابع آب فراوان داشت که با حفر چاههای عمیق به تعداد زیاد و برداشت از منابع ذخیره آبهای زیرزمینی ، نشت آب متداول رودخانه جمع آبرود به شدت کاهش یافت و تامین آب کشاورزی باغداری در آن دره را دچار نقصان و کم آبی نمود .
- اگر در دهه های ۴۰ - ۵۰ - ۶۰ و به بعد با آباد شدن و رونق باغداری تولید بهترین سیب های صادراتی در دشت هومند ،باغداری تولید قیسی صادراتی در درون دره جمع آبرود تضعیف شد ، باز هم کارشناسان اقتصاد کشاورزی توجیه اقتصادی مینمودند !!!!! گرچه آنها با مدیریت علمی و اصولی وزارت کشاورزی پیش از رخداد انقلاب اسلامی می توانستند و ضرورت داشت که دولت وقت بین هردو نوع تولید محصولات کشاورزی - باغداری دشت هومند و دره جمع آبرود به حفظ همزمان و متوازن هر دوشاخه از تولید ، طی برنامه ریزی و توزیع متقارن منابع ، به متعادل سازی و نگهداری از هر دو شاخه میوه و خشکبار صادراتی کمک کنند !!!!! که البته هیچ اقدام موثری انجام ندادند .

اکنون در آخرین روزهای اسفند ۱۳۹۹ حین گذر از جاده محور تهران - فیروزکوه جای خالی اجرای ( طرح آمایش سرزمین) و مدیریت منابع سرزمینی در راستای تولید محصولات صادرات غیر نفتی به وضوح مشاهده و لمس میشود ، چرا !؟

پایان قسمت بیست و یکم

باشگاه استارتاپ پتاف
#با یکدیگر مهربان باشیم و به حقوق هم دیگر احترام بگذاریم

✏️📕 دلنوشته

《خاطرات دوران دبیرستان و ناظم ورزشکار آقای مجابی》

خاطرات دوران مدرسه ، مقطع ابتدایی و دبیرستان از جمله خاطراتی ست که تا پایان عمر همراه آدم باقی می ماند .

نحوه رفتار مدیران و معلمین ، محیط مدرسه و محله ای که مکان مدرسه قرار دارد ، سبک آموزشی هر معلم و دبیر و ... همه و همه خاطره ساز هستند . دوران دبیرستان من از جمله خاطره انگیز ترین روزهای زندگیم بود . مرحوم پدرم حرف اول و آخر در انتخاب دبیرستانم را زد . پس اینکه به سه دبیرستان مشهور شرق تهران رفتیم و محیط فیزیکی و طرز برخورد اولیا دبیرستانها را نپسندید سرانجام دبیرستان چهارمی را از هر نظر پسندید و سریعا ثبت نام کرد . روش برخورد آقای امامی ،رییس دبیرستان و آقای ناظم ، مجابی را قابل تحسین دانست و پس از دیدن وضعیت چند کلاس درس ، از دبیرستان بیرون آمدیم .

خاطرات اولیا و دبیران و هم مدرسه ای های دبیرستان شیخ بهایی خیابان پیروزی ، انتهای خیابان ششم ، خصوصا دوست صمیمی ام ، شهید حاجی کندی که در تیراندازی درگیریهای روزهای انقلاب ۵۷ در حین عبور از کنار خیابان پیروزی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد و اولین همکلاسی که نام وی را روی دیوار اسامی شهدا سردخانه بیمارستان سه راه ژاله دید و به همکلاسی ها خبر داد ، بودم و سایر دوستان بخصوص در کنار سه هم دبیرستانی همشهری #کیلان عزیز بودن ،هرگز فراموش نخواهند شد .

در میان خاطرات در ذهنم از دبیرستان شیخ بهایی منطقه ۱۳ تهران ، رفتارها و کردارهای ناظم ورزشکار مان آقای مجابی از همه بیشتر در ذهنم بجا مانده !
آنهایی که سالهای ۵۴ - ۵۵- ۵۶ تحصیلی را بیاد دارند ، در آن سالها ، وزارت آموزش و پرورش با هماهنگی رادیو سراسری یک آهنگ شاد ورزشی را یک ربع به ساعت ۸ صبح پخش میکرد که آهنگی شاد و انگیزشی بود و دانش آموزان در صف ها ، با الگوبرداری از روی دبیر ورزش و یا ناظم در جلوی صف ها ،حرکات ورزشی موزون با آهنگ در ده دقیقه انجام می دادند و پنج دقیقه استراحت و سپس با انرژی مثبت و انگیره بالا به سر کلاسهای درس می رفتند .

آقای ناظم ما ، با پوشیدن لباس ورزشی ، همراه آهنگ ، به لهجه شیرین قزوینی ، جملات انگیزشی برای تحرک بیشتر حرکات ورزشی به دانش آموزان ، آنها را تشویق می کرد . ای کاش ، ای کاش از آن صحنه های زیبا فیلمی به یادگار باقی مانده بود . ! آقای ناظم که درشت هیکل بود در یک شرط بندی ، جلوی یک ماشین بنز سواری قدیمی رو بلند کرده بود که جایزه رو برده بود ، اما دیگه کمر درد باهاش بعد از آن قهرمانی و هنرنمایی همراهش مونده بود و گاه بیگاه اذیتش می کرد .

مبصر کلاس ما اسم فامیلش آریانی بود که اهل درس و مودب ، ولی حس رقابت و دو به هم زنی با شاگرد زرنگ های کلاس رو هم داشت . در پاگرد راه پله های دبیرستان و داخل کلاس ها ، شوفاژ های پره ای برای گرمایش نصب بودند . یکروز با چند نفر از همکلاسی ها که از پله ها پایین میرفتیم و مبصر جلوتر از همه پایین میرفت که ناگهان سینه به سینه با آقای ناظم ورزشکار سنگین وزن برخورد کرد و آقای ناظم که انگار چند وقت در به در دنبال او می گشته با لهجه شیرین قزوینی بهش گفت : خوب گیر افتادی ! حالا یالا جواب بده ! مبصر بنده خدا که راه فرار نداشت و حسابی ترسیده بود ،هی میگفت : آقا اجازه ، آقا اجازه ،من توضیح می دم !!!!!

آقای ناظم اصلا امان نداد : گفت توضیح نمیخواد و بی درنگ یک لگد با پای راستش به سمت آقا مبصر پرت کرد که با جاخالی دادن مبصر ، نوک کفش اقای ناظم لای دو پره شوفاژ رفت و‌گیر کرد و کل بدنش چرخید و پای راستش شکست !!!!! فریادهای ناشی از درد آقای ناظم به هوا برخاست و ما که انگار در حال تماشای یک صحنه تئاتر بودیم ، به کمک آقای ناظم دویدیم و او را در پاگرد بحالت دراز کش خواباندیم و به اورژانس از دفتر دبیرستان زنگ زدند و با آمدن آمبولانس ، آقای ناظم را به بیمارستان بردند و مبصر هم در آن شلوغی در رفت و ناپدید شد !!!!! حدودا شش ماه ، ناظم درگیر بیمارستان ، گچ پا و عصا بود که با اتمام سال تحصیلی ، کم کم برای سال تحصیلی آتی نسبتا خوب شد و سال بعد بطور عادی راه میرفت که البته دیگه از اون حرکات ورزشی صبحگاهی نمیتونست انجام بدهد !!!

فقط مرتب می گفت : اگه این مبصر بی معرفت جا خالی نمیداد ، من این همه گرفتار نمی شدم !!!!! هرگز نگفت ،ای کاش با دست می زدم !؟

به دانش آموزان عزیزمان ، خصوصا دبیرستانی ها می گویم ، قدر این روزها ، ماهها ، سالها و این سن درس خواندن و حضور در جوار معلمین ، دبیران ، ناظمین و اولیا معزز مدارس را بدانید ، بعدها دلتان برای این دوران حسابی تنگ می شود . آرزوی سلامتی و موفقیت برای تک تک فرهنگیان عزیز در کار و زندگی و برای تک تک دانش آموزان و دانشجویان وطنمان ،بهمراه پیشرفت های مادی و معنوی روز افزون را مسئلت دارم .

حمید رضا حاجی اشرفی
#مدیریت ریسک ، دانش پشتیبان توسعه همه جانبه ملی

🖍📕 گفتگوی هفته

《تاثیرات اصلاحات ارضی بر محیط کسب و کار جوامع شهری و روستایی از منظر کارشناسی مطالعات ریسک 》

از ۱۳۹۰ مطالعات ریسک های مشهود و نامشهود محیط کسب و کار جوامع شهری و روستایی را دنبال و در زمان جمع آوری منابع مطالعاتی به روش های گوناگون و نیز پیمایش نقطه نظرات کارشناسان بازاریابی در باره اکوسیستم کسب و کار سنتی و نوین ایران و بررسی سیر تحول فرهنگی ،اجتماعی ، اقتصادی جوامع روستایی و شهری پیش و پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت و اجرای اصل چهار ترومن، مکمل طرح مارشال ( کمک به اقتصاد اروپا بعد از جنگ جهانی دوم)از سوی ایالات متحده در کشورهای جهان سوم و خصوصا اهداف شان در زمینه سازی اجرای قانون اصلاحات ارضی و تبعات آن ، لاجرم شناسایی ،ارزیابی تاثیرات اصلاحات ارضی بر اقتصاد ایران،بخش قابل توجه ای از مطالعات ریسک های مشهود و نامشهود اکوسیستم کسب و کار ملی و جوامع محلی کشورمان را تشکیل می دهد.!!!!!

نتیجه مطالعات حاکیست که نقطه نظرات؛ فقهای جامع الشرایط و دانشگاهیان ، کارشناسان متخصص ایرانی در این زمینه با سه نوع رویکرد متفاوت مطرح شده است :

۱- عده ای از تحصیل کردگان ایرانی به شدت مخالف اصلاحات ارضی بوده اند .( در این طیف، ذینفعان و کارشناسان مختلفی به تبیین نظرات تحلیلی خود از مناظر مختلف پرداخته اند .)

۲- عده ای از تحصیل کردگان ایرانی که مخالف فئودالیته و سیستم تیول داران استثمارگر از زمان صفویه به بعد بوده اند، از موافقان جدی اصلاحات ارضی محسوب می شوند .

۳- صاحب نظرانی که رعایت حقوق مالکیت اشخاص را الزامی می دانستند، ضمن ارزیابی کارشناسی پیامدهای مثبت و منفی طرح ،بطور مشروط در صورت حفظ حقوق فردی و منافع ملی ،اجرای اصلاحات ارضی را اقدامی مفید ،می دانستند .

برای آشنایی با هر سه این نظرات خوشبختانه منابع مطالعاتی کافی در دسترس وجود دارند .

در حین انجام مطالعات ریسک های #اکوسیستم کسب و کارهای سنتی و نحوه شکل گیری و تاسیس بنگاههای #میکرودانه #دانه ها #خوشه های اقتصادی مدرن در جوامع شهری و روستایی ایران در پایلوت دره جمابرود شهرستان زیبای #دماوند به مرکزیت شهر #کیلان(عزیز) با شواهد عینی ناشی از تاثیرات اجرای اصلاحات ارضی در بالا دست این محدوده جغرافیایی آشنا شدیم ، ضمن ؛ بررسی، ارزیابی ،تجزیه و تحلیل علل صعود و سقوط قطب اول تولید#خوشه قیسی صادراتی کشورمان [بازه زمانی ۱۳۰۰ _ ۱۳۶۰ ] در این منطقه به روش ارزیابی SWOT و روشهای کاربردی - تطبیقی - دلفی در حال تکمیل مطالعات هستیم .

تاثیرات ملموس مثبت و منفی ناشی از اجرای اصلاحات ارضی بر دره جمابرود را در کتاب ؛《 مطالعات ریسک کارآفرینی جوامع محلی》به طور اجمال منتشر و اثرات #استراتژیک اجرای طرح را بعنوان یک نمونه عینی و بارز در استان تهران ، بعنوان مرکزیت تصمیم سازی کشور به وضوح میزان #صحت یا عدم صحت، نظرات هر سه گروه صدرالذکر تبیین شده است .

از منظر کارشناسی رشته مطالعات ریسک و بیمه بازرگانی ، بدون کمترین تردیدی ، آثار مکتوب فعالیت های مطالعاتی و اجرایی کارشناسان ایرانی و خارجی اصل چهار ترومن ، خصوصا مطالعات فرهنگی و جامعه شناختی آنها ،سوابق تحقیقات پژوهشی- دانشگاهی پیامدهای اجرای اصلاحات ارضی و تغییر و تحولات بنیادین رخداده پس از آن و سپس تاثیرات ورود درآمدهای نفتی پس از تاسیس اوپک بر اکوسیستم کسب و کار جوامع محلی و شهری و نیز سوابق مطالعاتی طرح آمایش سرزمین اجرا نشده، کارشناسان فرانسوی شرکت ستیران( ۱۳۵۳) و طرحهای پیاده شده دهه ۳۰ کارشناسان دانشگاه ایالت یوتا در روستاهای ایران و مقالات متعدد محققین داخلی و خارجی منجمله نظرات مخالفینی همچون ؛ رضا نیازمند : معاونت صنعتی وزارت اقتصاد وقت و بنیانگذار سازمان گسترش صنایع در پیش از انقلاب ۵۷ و نظرات موافقینی همچون ؛ محمد قلی مجد ؛ استاد سابق دانشگاه پنسیلوانیا در باره نتایج مثبت اصلاحات ارضی و نیز نظرات شرعی مجتهدین جامع الشرایط مذهب تشیع اثنی عشری از باب لزوم رعایت مبانی حقوق مالکیت مشروع اشخاص که مورد احترام در دین مبین اسلام می باشد ،بعنوان #نورافکنی از انباشت دانش و تجربیات حاصله گرانبها در جهت توسعه اکوسیستم کسب و کار نوین و تعمیم #اشتغال آفرینی نصب العین تصمیم گیران دستگاههای دولتی ،شهروندان ،سرمایه گذاران بخش های خصوصی ،تعاونی واحدهای SMEs و کارآفرینان ،خوداشتغالان به منظور افزایش دانش بنیان ظرفیت آینده GNP ایران قرار دارند.

کلام آخر این مقال اینست : شعار ؛ [ گذشته چراغ راه آینده ! ] مبنای الگو برداری مناسبی از طرحهای موفق و ناموفق گذشته کشورمان در جهت فرصت سازی های بهینه اشتغال آفرینی می تواند قرار گیرد .در آتیه با توجه به نظرات گوناگون کارشناسان مطالعات ریسک،امکان گفتگوهای مبسوط تر وجود دارد .

پنج شنبه : ۱۵ / ۲/ ۱۴۰۱

کارشناس مطالعات ریسک و بیمه ، حاجی اشرفی
#مدیریت ریسک ، دانش پشتیبان توسعه همه جانبه ملی

✏️📕 یادداشت روز

《 نقش تاریخی قهوه خانه ها در رونق زندگی جوامع و رشد مشاغل 》

بشر موجودی اجتماعی ست . برای تامین انواع نیازها و خواسته ها ،تعامل ، همکاری و همیاری انسانها از اهمیت وافر برخوردار است .
در گذر از دوران اقتصاد متکی بر دامپروری و رسیدن به تمدن کشاورزی ، روستانشینی و یکجا نشینی سرفصل شکل گیری ، مشاغل گوناگون تولیدی و خدمات پشتیبان مرتبط معیشت و زندگی روستاییان و سپس شهرنشینان گردید ، مطالعات نشان از نقش بی بدیل و ارزشمند شغل قهوه خانه داری در خدمت چند وجهی به جوامع می دهند . چرا !!! ؟؟؟

آموزش رکن اصلی پیشرفت و تکامل تمدن بشری محسوب میشود و اماکنی که در آنها تبادل اندیشه و تعامل مستمر انسانها در روستاها و شهرها به تناسب موضوعی صورت می پذیرفته نقشی سترگ در مدیریت جوامع داشته اند .در گذشته در مکتب خانه ها ، اماکن مذهبی، قهوه خانه ها و به مرور که توسعه همه جانبه زندگی در جوامع سنتی روستایی بسوی مدرنیته و شهرنشینی سوق یافت باز هم مراکز مذهبی ، اجتماعی و شغلی و ... که نقش پیوند دهنده انسانها و آشنا نمودن آنها با یکدیگر و شرایط ایجاد تبادلات و تجربیات حرفه ای و تعاملات مالی را داشته اند به ایفای نقش ادامه داده اند و به تدریج با تحولات مثبت همگام با رشد کمی و کیفی دانش ، بینش و سبک زندگی بشر ، کارکرد و تاثیر گذاری آنها نیز دچار تغییرات مثبت شده است.

مطالعه عمیق نقش و کارکرد شغل قهوه خانه در تحولات فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی که از جنبه های مختلف به نیازهای گوناگون انسان ایرانی پاسخ داده اند ، از جمله بعنوان مکانی برای دیدار و گفتگوی مردان روستاها ، تبادل اخبار ، آشنایی با اندیشه ها و فرصت های نوین و نیز برگزاری شاهنامه خوانی و بعضا مراسم تعزیه در محوطه های باز جلوی این اماکن ، خرید و فروش محصولات مختلف، توقف و استراحت مسافران و غریبه ها و قرارهای ملاقات های کاری و ... تنوعی از کارکرد قهوه خانه ها در ایران بوده که هنوز هم در آغاز هزاره سوم و آغاز قرن پانزدهم خورشیدی ، علی رغم وجود پدیده نوین ارتباطات مجازی و امکانات نوین ارتباطی حقیقی ، نقش شغلی _ اجتماعی قهوه خانه ها در ایران در فراگرد هماهنگی با تحولات تکنولوژی ارتباطات و تکثر مشاغل موازی ، خوشبختانه همچنان تداوم دارد .

مطالعه و بررسی دقیق تر و البته بسیار ظریف نقش تاریخی و تاثیرات بی بدیل قهوخانه ها در اکوسیستم محیط کسب و کار ملی و جوامع محلی ، آموزه های بسیاری بهمراه دارد . در روستاهایی که جمعیت بیشتر داشته اند و قهوه چی ها ، انسانهای باهوش تر و دارای وسع دید اجتماعی وسیع تر بوده اند به وضوح تکثر مشاغل و رونق و توانگری بیشتر مشاغل بهمراه سرعت رشد و پیشرفت بیشتر مشاهده میشود ‌. در چنین قهوه خانه هایی ، جوانان و افراد میانسال شاغل با یکدیگر آشنا می شده اند ، تجارت شکل و صورت می پذیرفته ، قول و تعهد همکاری و تاسیس کارگاهها و فروشگاهها جدید منعقد و حتی مقدمه بسیاری از ازدواج ها در این فرصت های آشنایی فراهم شده است .
اگر خوشبینی و یا بدبینی مفرط را کنار بگذاریم در کنار دهها عامل تضعیف اقتصاد روستاها و مهاجرت های گسترده به شهرها و حومه آنها ، یکی از عوامل را میتوان به از بین رفتن ، تعطیل شدن و درگذشت قهوخانه دارهای اصیل ایرانی که انسانهای باهوش جامعه و زمان خویش بودند محسوب شود.

بعنوان مثال : در فرآیند مطالعات ریسک کارآفرینی در پایلوت بخش جمابرود شهرستان زیبای دماوند به مرکزیت شهر اصیل #کیلان ( عزیز) به وضوح نقش مثبت چند قهوه خانه دار در این منطقه مشاهده و درک میشود که شاخص ترین آن #قهوه خانه مش طاهر در محله اتحاد است . مش طاهر انسانی باهوش و دارای مشارکت بالا در امور اجتماعی شهر خویش بوده و همین موضوع تاثیراتی در روند توسعه شهر در دهه های ۲۰ و ۳۰ شمسی داشته است !!!

در باره اهمیت مراکز ارتباطی انسانی که موجب شکل گیری و تداوم تعاملات انسانها از حیث تحرک و پویایی اکوسیستم کسب و کار همچون قهوه خانه ها ، محققان و نویسندگان هر چه بنویسند ، بیشتر به رونق اقتصادی سالم کشور خدمت کرده اند .
مطالعه سوابق #قهوه خانه ادوارد لویدز در لندن قرن شانزدهم میلادی و نقش آن در شکل گیری صنعت نوین بیمه گری و تولید قریب 10 در صد GDP جهانی در اختیار این صنعت ارزشمند و توانگر در بازه زمانی قرن بیستم ، نمونه عینی و مشهود ، اهمیت نقش قهوه خانه ها و مدیران باهوش و مدبر بسیاری از آنها در جهت کمک به پیشرفت های جوامع بشری در ابعاد گوناگون منجمله توسعه مشاغل و رونق اقتصادی جوامع محلی و کشورهای مختلف دارد.

با مطالعه عمیق تر و گسترده تر کارکرد چند وجهی قهوه خانه ها در ایران ، می‌توان آموزه های بسیار کاربردی در جهت شکل گیری اکوسیستم مدرن کسب و کار نوین ایران را فرا گرفت ...

شنبه : ۹ / ۷ / ۱۴۰۱

کارشناس مطالعات ریسک و بیمه ، حاجی اشرفی
#باهم مهربان باشیم و به حقوق هم دیگر احترام بگذاریم

✏️📕 دلنوشته

《 آنروز ها 》

انگار همین دیروز بود، دهه پنجاه خورشیدی ، در ایام نوجوانی شاهد شکل گیری یکی از فرهیخته ترین جامعه رو به رشد فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی در شرق پایتخت ، تهران بزرگ در شهرستان زیبای دماوند و در شهر #کیلان ( عزیز) بودم !!!

دره جمع آبرود که بخش مرکزی شهرستان دماوند نیز محسوب میشود از روستای وادان و محله کردر در شمال دره و پایین تر از شهر آبسرد شروع و در مرکزیت این دره که در کتب مختلف و نزد ایرانگردان #بهشت گمشده نامگذاری شده #شهر کیلان واقع شده که دره بسوی جنوب بعد از دوراهی روستای ورانه به سمت شمال شهر ایوانکی و استان سمنان امتداد می یابد .

از نیمه دوم دهه ۲۰ خورشیدی ، در کیلان که آنزمان مرکز دهستان جمع آبرود بود ، خیزش بزرگ #علم آموزی ، رشد سواد و دانش در بین جوانان این شهر آغاز گشت که در بین مناطق مختلف وطن عزیزمان ایران ، موج تحصیلی کم نظیری در نوع خود بود .

نقطه اوج این موج فرهنگی به سالهای دهه های ۴۰ و ۵۰ برمی گردد و تاکنون همچنان مشعل نهضت دانش پژوهی و فرهنگ گستری در نزد فرزندان کیلان(عزیز) و محله های آن فروزان ، درخشان و مستقر است .

دهه پنجاه خورشیدی ، دو دستگاه اتوبوس قدیمی بنز ساخت آلمان ،موتور جلو ، مسافرین شهر کیلان را از گاراژ تبریزیان واقع در خیابان سرچشمه تهران بسوی کیلان و ایستگاه آخر یعنی میدان کارخانه برق می بردند و در همین مسیر برمیگردانند .

گاهی تابستانها در ایام نوجوانی ، موقع بازگشت عصر جمعه ها به تهران با بسیاری از همشهریان که کارمند ، دانشجو ، کاسب و ساکن تهران بودند ، همسفر میشدم و تا تهران گفتگو می کردیم . چند بار در این سفرها جوانی بسیار مودب و‌ متین را دیدم که با تواضع فراوان با دیگران سخن می گوید . دوستان دیگر گفتند که ایشان دانشجو هستند .

در ذهن خود میگفتم ، اگر روزی به دانشگاه رفتم ،الگوی رفتاری خودم را این همشهری خود قرار میدهم .

سالها گذشت و در حدود ۳ دهه ،آن دوست فرهیخته دانشجو را دیگر ندیدم ،لیکن از طریق همشهریان جویای احوال ایشان بودم تا اینکه در جلسه دوم گفتگوی حضوری با بزرگان و شهروندان شریف کیلان ،پیرو تبیین مستمر روند پیگیری #پروژه مطالعات ریسکهای کارآفرینی در جوامع محلی در پایلوت مطالعاتی بخش جمابرود و شهر کیلان،فرهیختگان و نویسندگان عزیز شهرمان به ما افتخار حضور در مجتمع پذیرایی ریحون در محله کوهان را دادند ، آن دانشجوی متین و با مرام ،جناب آقای مهندس حسین #عمادی نویسنده کتاب [ آنروز ها ] از اولین مدعوین عزیزی بود که وارد سالن نشست مذکور شد و پس از گذشت بیش از ۳۰ سال بدون اینکه ایشان را در این فاصله دیده باشم بسوی ایشان رفتم و پس از روبوسی و خیر مقدم ، دیدم همان دانشجوی خوش برخورد دیروز ، امروز به یک نویسنده توانمند و بازنشسته ای پرتلاش با همان مرام و معرفت گذشته ها و رویه ( آنروزها ) که فرهنگ اصیل نهادینه ایشان با کوله باری از تجربه همچنان ،معلم اخلاق برای جوانان و همشهریان خویش است. !!!

کیلان عزیز ، نویسندگان و تعداد بسیار زیادی از تحصیل کردگان شاخص خادم وطن را به مام ایران زمین در چند دهه اخیر تربیت و تقدیم نموده که تعداد تحصیل کردگان این شهر کوچک به تعداد جمعیت آن رتبه اول کشوری را داراست . کتاب "' آنروزها "' به قلم شیوا و وزین حسین عمادی ، خاطرات شیرین دوران کودکی ، نوجوانی و جوانی نویسنده در این شهر و بیان خاطرات فراموش نشدنی انسانهایی که اینک دیگر در بین ما نیستند و آنانی که هنوز خوشبختانه حضور دارند، بهمراه معرفی فرهنگ غنی فولکلور و توصیف زندگی در محله های شهر در دوران گذشته را به زیبایی و سلیس ترین وجه ممکن با قلم ، به نقاشی کشیده ، بطوریکه خاطرات فراموش نشدنی کودکی نویسنده و هم سن و سالان او را زنده و با مهارتی خاص در اذهان خوانندگان به تصویر کشیده است .

همه دوستان و علاقمندان به فرهنگ و سنن زیبای چند دهه گذشته کشورمان را به خواندن کتاب "' آنروزها "' به قلم یکی از متواضع ترین شهروندان، شهر کیلان (عزیز) حسین عمادی دعوت مینمایم .


حمید رضا حاجی اشرفی
#باهم مهربان باشیم و به حقوق هم دیگر احترام بگذاریم

✏️📕 دلنوشته

《 آنروز ها 》

انگار همین دیروز بود، دهه پنجاه خورشیدی ، در ایام نوجوانی شاهد شکل گیری یکی از فرهیخته ترین جامعه رو به رشد فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی در شرق پایتخت ، تهران بزرگ در شهرستان زیبای دماوند و در شهر #کیلان ( عزیز) بودم !!!

دره جمع آبرود که بخش مرکزی شهرستان دماوند نیز محسوب میشود از روستای وادان و محله کردر در شمال دره و پایین تر از شهر آبسرد شروع و در مرکزیت این دره که در کتب مختلف و نزد ایرانگردان #بهشت گمشده نامگذاری شده #شهر کیلان واقع شده که دره بسوی جنوب بعد از دوراهی روستای ورانه به سمت شمال شهر ایوانکی و استان سمنان امتداد می یابد .

از نیمه دوم دهه ۲۰ خورشیدی ، در کیلان که آنزمان مرکز دهستان جمع آبرود بود ، خیزش بزرگ #علم آموزی ، رشد سواد و دانش در بین جوانان این شهر آغاز گشت که در بین مناطق مختلف وطن عزیزمان ایران ، موج تحصیلی کم نظیری در نوع خود بود .

نقطه اوج این موج فرهنگی به سالهای دهه های ۴۰ و ۵۰ برمی گردد و تاکنون همچنان مشعل نهضت دانش پژوهی و فرهنگ گستری در نزد فرزندان کیلان(عزیز) و محله های آن فروزان ، درخشان و مستقر است .

دهه پنجاه خورشیدی ، دو دستگاه اتوبوس قدیمی بنز ساخت آلمان ،موتور جلو ، مسافرین شهر کیلان را از گاراژ تبریزیان واقع در خیابان سرچشمه تهران بسوی کیلان و ایستگاه آخر یعنی میدان کارخانه برق می بردند و در همین مسیر برمیگردانند .

گاهی تابستانها در ایام نوجوانی ، موقع بازگشت عصر جمعه ها به تهران با بسیاری از همشهریان که کارمند ، دانشجو ، کاسب و ساکن تهران بودند ، همسفر میشدم و تا تهران گفتگو می کردیم . چند بار در این سفرها جوانی بسیار مودب و‌ متین را دیدم که با تواضع فراوان با دیگران سخن می گوید . دوستان دیگر گفتند که ایشان دانشجو هستند .

در ذهن خود میگفتم ، اگر روزی به دانشگاه رفتم ،الگوی رفتاری خودم را این همشهری خود قرار میدهم .

سالها گذشت و در حدود ۳ دهه ،آن دوست فرهیخته دانشجو را دیگر ندیدم ،لیکن از طریق همشهریان جویای احوال ایشان بودم تا اینکه در جلسه دوم گفتگوی حضوری با بزرگان و شهروندان شریف کیلان ،پیرو تبیین مستمر روند پیگیری #پروژه مطالعات ریسکهای کارآفرینی در جوامع محلی در پایلوت مطالعاتی بخش جمابرود و شهر کیلان،فرهیختگان و نویسندگان عزیز شهرمان به ما افتخار حضور در مجتمع پذیرایی ریحون در محله کوهان را دادند ، آن دانشجوی متین و با مرام ،جناب آقای مهندس حسین #عمادی نویسنده کتاب [ آنروز ها ] از اولین مدعوین عزیزی بود که وارد سالن نشست مذکور شد و پس از گذشت بیش از ۳۰ سال بدون اینکه ایشان را در این فاصله دیده باشم بسوی ایشان رفتم و پس از روبوسی و خیر مقدم ، دیدم همان دانشجوی خوش برخورد دیروز ، امروز به یک نویسنده توانمند و بازنشسته ای پرتلاش با همان مرام و معرفت گذشته ها و رویه ( آنروزها ) که فرهنگ اصیل نهادینه ایشان با کوله باری از تجربه همچنان ،معلم اخلاق برای جوانان و همشهریان خویش است. !!!

کیلان عزیز ، نویسندگان و تعداد بسیار زیادی از تحصیل کردگان شاخص خادم وطن را به مام ایران زمین در چند دهه اخیر تربیت و تقدیم نموده که تعداد تحصیل کردگان این شهر کوچک نسبت به تعداد جمعیت آن ، رتبه اول کشوری را داراست . کتاب "' آنروزها "' به قلم شیوا و وزین حسین عمادی ، خاطرات شیرین دوران کودکی ، نوجوانی و جوانی نویسنده در این شهر و بیان خاطرات فراموش نشدنی انسانهایی که اینک دیگر در بین ما نیستند و آنانی که هنوز خوشبختانه حضور دارند، بهمراه معرفی فرهنگ غنی فولکلور و توصیف زندگی در محله های شهر در دوران گذشته را به زیبایی و سلیس ترین وجه ممکن با قلم ، به نقاشی کشیده ، بطوریکه خاطرات فراموش نشدنی کودکی نویسنده و هم سن و سالان او را زنده و با مهارتی خاص در اذهان خوانندگان به تصویر کشیده است .

همه دوستان و علاقمندان به فرهنگ و سنن زیبای چند دهه گذشته کشورمان را به خواندن کتاب "' آنروزها "' به قلم یکی از متواضع ترین شهروندان، شهر کیلان (عزیز) حسین عمادی دعوت مینمایم .


حمید رضا حاجی اشرفی