Forwarded from خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
بیماری های #صعب_العلاج #جمهوری_اسلامی
1⃣هر موجود زنده ای ممکن است به بیماری مبتلا بشود و بیماری ممکن است صعب العلاج باشد. وقتی بیماری صعب العلاج شد
یعنی درمانش سخت است و پر هزینه و حتی ممکن است شدنی نباشد. هر چقدر هم در درمان بیماری صعب العلاج تعلل بشود بدتر است و ممکن است به مرگ موجود زنده منجر شود.
2⃣جمهوری اسلامی هم متاسفانه چند بیماری صعب العلاج دارد و متاسفانه هیچ نشانه ای از عزم جدی #مسئولان_ارشد برای حل آنها مشاهده نمی شود. برخی از آنها حداکثر در #اسناد_بالادستی و مقوله #گفتمان_سازی وارد شده است و برخی از آنها اصلا به عنوان یک مسئله به رسمیت شناخته نشده است و هیچ اثری حتی در اسناد بالادستی و یا گفتمان مسئولان از آنها مشاهده نمی شود.
3⃣بیماری صعب العلاج در مقابل درمان مقاومت می کند و برای همین به آن صعب العلاج می گویند. یکی از دلایلی که بیماری های صعب العلاج جمهوری اسلامی در نظام #مسائل_اولویت_دار مسئولان قرار ندارد هم همین مقاومت بیماری است. یعنی بیماری نظام تشخیص و تصمیم و درمان را ناکارآمد کرده است مثل بیماری هایی که گلبولهای سفید بدن را از کار می اندازند.
4⃣این بیماری ها می تواند به مرگ #نظام_اسلامی منتج شود یا مرگ حقیقی و یا مرگ مغزی . یعنی یا #سیرت_نظام را از بین می برد و یا هم سیرت نظام و #صورت_نظام را. غایت بی توجهی به این بیماری ها بازگشت به شرایط دوره پهلوی است. یعنی شرایطی که اقلیت مرتبط با حاکمیت در خوشگذرانی مطلق و اکثریتی بیگانه با نظام سیاسی در رنج و بدبختی. و البته ممکن است صورت اسلامی در آن اقلبت حاکم باشد و البته بعید است به کپر نشینی و حلبی آباد برنگردیم اما ماهیتا موضوع شبیه همان چیزی است که قبلا بوده است و متاسفانه در آن شرایط #ولایت_فقیه هم نقشی تشریفاتی پیدا خواهد کرد؛ همچون علمای قبل از #انقلاب_اسلامی
5⃣بیماری های صعب العلاج جمهوری اسلامی به نظر حقیر چهار تا است که با تنفس در یک محیط آلوده تکمیل می شود. چهار بیماری عبارت است از محتوای نظام #آموزش_عالی، ساختار پذیرش دانشجو در آموزش عالی، #نظام_بانکی، #فساد_ساختاری در #نظام_تصمیم_گیری و آن هوای آلوده هم مسئله #فضای_مجازی است
در روزهای آینده عمق این بیماری ها و صعب العلاج بودن آنها را تبیین خواهم کرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
1⃣هر موجود زنده ای ممکن است به بیماری مبتلا بشود و بیماری ممکن است صعب العلاج باشد. وقتی بیماری صعب العلاج شد
یعنی درمانش سخت است و پر هزینه و حتی ممکن است شدنی نباشد. هر چقدر هم در درمان بیماری صعب العلاج تعلل بشود بدتر است و ممکن است به مرگ موجود زنده منجر شود.
2⃣جمهوری اسلامی هم متاسفانه چند بیماری صعب العلاج دارد و متاسفانه هیچ نشانه ای از عزم جدی #مسئولان_ارشد برای حل آنها مشاهده نمی شود. برخی از آنها حداکثر در #اسناد_بالادستی و مقوله #گفتمان_سازی وارد شده است و برخی از آنها اصلا به عنوان یک مسئله به رسمیت شناخته نشده است و هیچ اثری حتی در اسناد بالادستی و یا گفتمان مسئولان از آنها مشاهده نمی شود.
3⃣بیماری صعب العلاج در مقابل درمان مقاومت می کند و برای همین به آن صعب العلاج می گویند. یکی از دلایلی که بیماری های صعب العلاج جمهوری اسلامی در نظام #مسائل_اولویت_دار مسئولان قرار ندارد هم همین مقاومت بیماری است. یعنی بیماری نظام تشخیص و تصمیم و درمان را ناکارآمد کرده است مثل بیماری هایی که گلبولهای سفید بدن را از کار می اندازند.
4⃣این بیماری ها می تواند به مرگ #نظام_اسلامی منتج شود یا مرگ حقیقی و یا مرگ مغزی . یعنی یا #سیرت_نظام را از بین می برد و یا هم سیرت نظام و #صورت_نظام را. غایت بی توجهی به این بیماری ها بازگشت به شرایط دوره پهلوی است. یعنی شرایطی که اقلیت مرتبط با حاکمیت در خوشگذرانی مطلق و اکثریتی بیگانه با نظام سیاسی در رنج و بدبختی. و البته ممکن است صورت اسلامی در آن اقلبت حاکم باشد و البته بعید است به کپر نشینی و حلبی آباد برنگردیم اما ماهیتا موضوع شبیه همان چیزی است که قبلا بوده است و متاسفانه در آن شرایط #ولایت_فقیه هم نقشی تشریفاتی پیدا خواهد کرد؛ همچون علمای قبل از #انقلاب_اسلامی
5⃣بیماری های صعب العلاج جمهوری اسلامی به نظر حقیر چهار تا است که با تنفس در یک محیط آلوده تکمیل می شود. چهار بیماری عبارت است از محتوای نظام #آموزش_عالی، ساختار پذیرش دانشجو در آموزش عالی، #نظام_بانکی، #فساد_ساختاری در #نظام_تصمیم_گیری و آن هوای آلوده هم مسئله #فضای_مجازی است
در روزهای آینده عمق این بیماری ها و صعب العلاج بودن آنها را تبیین خواهم کرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
بیماری های #صعب_العلاج #جمهوری_اسلامی - بخش دوم #نظام_پذیرش_دانشجو
✍نظام پذیرش دانشجو یا همان #کنکور جمهوری اسلامی را به سرعت به سمت طبقاتی شدن پیش می برد
1⃣امروز عمدتا کسانی می توانند صندلی های دانشگاه های خوب را اشغال کنند که قبل از آن چند ده میلیون تومان برای آموزش در قالب مدرسه غیر انتفاعی و کلاس کنکور و... هزینه کرده باشند. گرچه به طور استثنا کسانی از روستا و طبقات متوسط صندلی های دانشگاه هایی مثل #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_تهران را اشغال می کنند اما حقیقت آن است که از نظر آماری این عده بسیار قلیلند. متاسفانه هیچ آماری از این پدیده ارائه نمیشود منتها چند سال قبل یکی از معاونان وزارت #آموزش_و_پرورش به طور غیر مستقیم اذعان کرد که کمتر از 5 درصد از رتبه های برتر (مثلا صد نفر اول) حقیقتا از مدرسه دولتی آمدند.
2⃣سهم صندلی های برتر دانشگاهی در دسترسی به فرصت های پولی و سیاسی آتی بسیار جدی و محسوس است. از فرصت تاسیس #کسب_و_کار خوب تا فرصت فعالیت در تشکل های دانشجویی و به تبع آن تصدی مسئولیت های سیاسی کشور و امثال آن. گرچه سهم استعداد و هوش را نمی توانیم منکر شویم اما حقیقتا بین افراد مختلف کشور در دانشگاه های مختلف تفاوت محسوسی نیست اما در بهره مندی آنها از فرصتهای کسب و کار و فرصت های سیاسی تفاوت فاحش وجود دارد.
3⃣چند نسل از این پدیده می گذرد و امروز شما می توانید نمودهای این پدیده را عرصه های مختلفی از جمله ترکیب اجتماعی فعالان دانشجویی دانشگاه های اصلی تهران و دغدغه ها و فعالیت هایشان مشاهده کنید.
⬅️چند نسل دیگر که بگذرد جامعه ایران یک جامعه کاملا طبقاتی خواهد شد. کسانی پول دارند،برای آموزش فرزندانشان هزینه می کنند، فرزندانشان فرصتهای دانشگاهی خوب را به دست می آورد و از قِبَل این فرصت یا پول و یا قدرتشان افزایش پیدا می کنند و به همین ترتیب. لذا جامعه در طول زمان به دو طبقه تقسیم خواهد شد. طبقه قلیل مرفه و پولدار و دارای قدرت سیاسی و برخوردار از همه چیز و عده کثیر مستضعفی که باید با کار زیاد و زحمت فراوان حداقل زندگی را برای خود فراهم کنند. البته سهمیه اعضای هیات علمی ها برای فرزندانشان هم در توزیع نامناسب #صندلی_های_برتر دانشگاه ها موثر است و این چرخه را تقویت می کند که مقوم طبقاتی شدن جامعه است.
4⃣‼️مطلب مهم این است که سهم نظام پذیرش دانشجو در #طبقاتی_شدن جامعه بسیار زیاد و قابل توجه است. مهمتر این است که اساسا این موضوع مورد توجه مسئولان ما نیست، شاید به این دلیل که مسئولان خودشان از این پدیده منتفع می شوند؛ چه به دلیل پول داشتن و چه به دلیل #هیات_علمی بودن و یا دلایل دیگر. اثرش زیاد و نقشش کلیدی است و به همین دلیل از آن به عنوان بیماری #صعب_العلاج یاد می کنیم. البته دو بیماری صعب العلاج دیگر هم در طبقاتی شدن جامعه نقش دارند که بعدا تشریح خواهد شد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
✍نظام پذیرش دانشجو یا همان #کنکور جمهوری اسلامی را به سرعت به سمت طبقاتی شدن پیش می برد
1⃣امروز عمدتا کسانی می توانند صندلی های دانشگاه های خوب را اشغال کنند که قبل از آن چند ده میلیون تومان برای آموزش در قالب مدرسه غیر انتفاعی و کلاس کنکور و... هزینه کرده باشند. گرچه به طور استثنا کسانی از روستا و طبقات متوسط صندلی های دانشگاه هایی مثل #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_تهران را اشغال می کنند اما حقیقت آن است که از نظر آماری این عده بسیار قلیلند. متاسفانه هیچ آماری از این پدیده ارائه نمیشود منتها چند سال قبل یکی از معاونان وزارت #آموزش_و_پرورش به طور غیر مستقیم اذعان کرد که کمتر از 5 درصد از رتبه های برتر (مثلا صد نفر اول) حقیقتا از مدرسه دولتی آمدند.
2⃣سهم صندلی های برتر دانشگاهی در دسترسی به فرصت های پولی و سیاسی آتی بسیار جدی و محسوس است. از فرصت تاسیس #کسب_و_کار خوب تا فرصت فعالیت در تشکل های دانشجویی و به تبع آن تصدی مسئولیت های سیاسی کشور و امثال آن. گرچه سهم استعداد و هوش را نمی توانیم منکر شویم اما حقیقتا بین افراد مختلف کشور در دانشگاه های مختلف تفاوت محسوسی نیست اما در بهره مندی آنها از فرصتهای کسب و کار و فرصت های سیاسی تفاوت فاحش وجود دارد.
3⃣چند نسل از این پدیده می گذرد و امروز شما می توانید نمودهای این پدیده را عرصه های مختلفی از جمله ترکیب اجتماعی فعالان دانشجویی دانشگاه های اصلی تهران و دغدغه ها و فعالیت هایشان مشاهده کنید.
⬅️چند نسل دیگر که بگذرد جامعه ایران یک جامعه کاملا طبقاتی خواهد شد. کسانی پول دارند،برای آموزش فرزندانشان هزینه می کنند، فرزندانشان فرصتهای دانشگاهی خوب را به دست می آورد و از قِبَل این فرصت یا پول و یا قدرتشان افزایش پیدا می کنند و به همین ترتیب. لذا جامعه در طول زمان به دو طبقه تقسیم خواهد شد. طبقه قلیل مرفه و پولدار و دارای قدرت سیاسی و برخوردار از همه چیز و عده کثیر مستضعفی که باید با کار زیاد و زحمت فراوان حداقل زندگی را برای خود فراهم کنند. البته سهمیه اعضای هیات علمی ها برای فرزندانشان هم در توزیع نامناسب #صندلی_های_برتر دانشگاه ها موثر است و این چرخه را تقویت می کند که مقوم طبقاتی شدن جامعه است.
4⃣‼️مطلب مهم این است که سهم نظام پذیرش دانشجو در #طبقاتی_شدن جامعه بسیار زیاد و قابل توجه است. مهمتر این است که اساسا این موضوع مورد توجه مسئولان ما نیست، شاید به این دلیل که مسئولان خودشان از این پدیده منتفع می شوند؛ چه به دلیل پول داشتن و چه به دلیل #هیات_علمی بودن و یا دلایل دیگر. اثرش زیاد و نقشش کلیدی است و به همین دلیل از آن به عنوان بیماری #صعب_العلاج یاد می کنیم. البته دو بیماری صعب العلاج دیگر هم در طبقاتی شدن جامعه نقش دارند که بعدا تشریح خواهد شد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
Forwarded from خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
به نام مردم ، به کام پزشکان 🇮🇷
✍به بهانه تصمیم خطرناک واگذاری #بیمه ها به #وزارت_بهداشت
1⃣یکی از مبناهای اصلی برنامه ریزی #وزیر_بهداشت متکی کردن حل مسائل #نظام_سلامت به منابع مالی بوده است. یعنی وزیر معتقد است که باید پول بیشتری خرج شود تا مشکلات نظام سلامت کشور که عمده ترینش پرداخت زیاد مردم است حل شود. معنی ساده این جملات این است که باید کس دیگری به جای مردم هزینه های نظام سلامت را بدهد و آن هم دولت است.
2⃣عمده هزینه نظام سلامت دستمزد #پزشک است. یعنی بخش عمده پولی که از جیب دولت و مردم به نظام سلامت تخصیص پیدا می کند به جیب عده قلیلی از #پزشکان می رود. این نوع #سیاست_گذاری از یک مبنای غربی نشات می گیرد که معتقد است منافع مردم از مسیر تامین منافع اقشار خاصی می گذرد. باید منافع سرمایه گذاران ، پزشکان و... را تامین کنیم تا منافع مردم تامین شود.
3⃣ یک منشا دیگر هزینه در نظام سلامت تجویزهای دارویی و تجهیزاتی پزشکان است. ما بیماران اطلاع چندانی از پزشکی نداریم هر چقدر و با هر هزینه ای که دکتر تجویز کند را باید بپرداریم. وقتی قرار شد اینها از جیب #دولت پرداخته شود دیگر شاخصی برای مدیریت این هزینه ها وجود ندارد و تجویزهای بی خود درمانی و تشخیصی شکل خواهد گرفت. همانطور که الان چنین هست.
4⃣یکی از کارکرد های بیمه مدیریت مسئله بالا است. بیمه باید به عنوان فردی آگاه از طرف #بیمار ناآگاه بر هزینه های درمان نظارت کند. گرچه بیمه های ما در این زمینه چندان توانمند نیستند. اما به هر حال این یک کارکرد مهم است.
5⃣جناب آقای وزیر بهداشت به عنوان یک ذی نفع بخش خصوصی و به عنوان یک پزشک تا جایی که می توانستند #تعرفه_های_پزشکی را افزایش داده اند؛ یعنی پول بیشتری را به جیب همکاران پزشک خود و بویژه فعالان #بخش_خصوصی ریخته است. دولت و بیمه ها توان پرداخت این هزینه را ندارند. دولت خیلی زود فهمید که این مدل طرح تحول راه به جایی نخواهد برد و فتیله آن را پایین کشید. بیمه ها هم از همان اول این را می دانستند. اما امروز وزیر بهداشت می خواهد با زور مجلس سهم دولت را گرفته و با گرفتن مدیریت بیمه ها مقاومت آنها در قبال پرداخت هزینه های اضافی بخش سلامت را بشکند .
6⃣ این روزها می شنویم که دولت در قبال بیمه ها تسلیم شده است. #رئیس_مجلس هم موافقت خود را با این موضوع اعلام کرده است. رئیس مجلس قبلا هم برای منافع #اتاق_واردات سنگ تمام را گذاشته بود و ظاهرا خیلی زود برای حمایت از منافع اقشار خاص همراه می شود. لیکن وظیفه داریم صریح بگوییم که دیر یا زود این تصمیم به فروپاشی اقتصاد نظام سلامت منتج خواهد شد و تنها قربانی آن مردم خواهند بود؛ چرا که مهاری بر هزینه های بخش سلامت نخواهد بود. تنها #ذی_نفع این تصمیم پزشکان و دارندگان بخش خصوصی خواهند بود.
7⃣نظام سلامت به کاهش هزینه و چه بسا مدیریت هزینه نیاز دارد. در استخر سوراخ هر چقدر آب بریزید فایده ندارد باید ابتدا سوراخ را بست. علاوه بر آن نظام سلامت به توجه ویژه به #پیشگیری نیاز دارد و با ارقامی خیلی کمتر از آنچه که امروز می شنویم می شود مقدار قابل توجهی از هزینه های نظام سلامت را کم کرد. اما این کارها متاسفانه پولی به جیب برخی نخواهد ریخت
مطلب مرتبط در #تک_نوشت : غلبه #درمان بر #پیشگیری چالش بنیادین #نظام_سلامت
https://telegram.me/taknevesht/97
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍به بهانه تصمیم خطرناک واگذاری #بیمه ها به #وزارت_بهداشت
1⃣یکی از مبناهای اصلی برنامه ریزی #وزیر_بهداشت متکی کردن حل مسائل #نظام_سلامت به منابع مالی بوده است. یعنی وزیر معتقد است که باید پول بیشتری خرج شود تا مشکلات نظام سلامت کشور که عمده ترینش پرداخت زیاد مردم است حل شود. معنی ساده این جملات این است که باید کس دیگری به جای مردم هزینه های نظام سلامت را بدهد و آن هم دولت است.
2⃣عمده هزینه نظام سلامت دستمزد #پزشک است. یعنی بخش عمده پولی که از جیب دولت و مردم به نظام سلامت تخصیص پیدا می کند به جیب عده قلیلی از #پزشکان می رود. این نوع #سیاست_گذاری از یک مبنای غربی نشات می گیرد که معتقد است منافع مردم از مسیر تامین منافع اقشار خاصی می گذرد. باید منافع سرمایه گذاران ، پزشکان و... را تامین کنیم تا منافع مردم تامین شود.
3⃣ یک منشا دیگر هزینه در نظام سلامت تجویزهای دارویی و تجهیزاتی پزشکان است. ما بیماران اطلاع چندانی از پزشکی نداریم هر چقدر و با هر هزینه ای که دکتر تجویز کند را باید بپرداریم. وقتی قرار شد اینها از جیب #دولت پرداخته شود دیگر شاخصی برای مدیریت این هزینه ها وجود ندارد و تجویزهای بی خود درمانی و تشخیصی شکل خواهد گرفت. همانطور که الان چنین هست.
4⃣یکی از کارکرد های بیمه مدیریت مسئله بالا است. بیمه باید به عنوان فردی آگاه از طرف #بیمار ناآگاه بر هزینه های درمان نظارت کند. گرچه بیمه های ما در این زمینه چندان توانمند نیستند. اما به هر حال این یک کارکرد مهم است.
5⃣جناب آقای وزیر بهداشت به عنوان یک ذی نفع بخش خصوصی و به عنوان یک پزشک تا جایی که می توانستند #تعرفه_های_پزشکی را افزایش داده اند؛ یعنی پول بیشتری را به جیب همکاران پزشک خود و بویژه فعالان #بخش_خصوصی ریخته است. دولت و بیمه ها توان پرداخت این هزینه را ندارند. دولت خیلی زود فهمید که این مدل طرح تحول راه به جایی نخواهد برد و فتیله آن را پایین کشید. بیمه ها هم از همان اول این را می دانستند. اما امروز وزیر بهداشت می خواهد با زور مجلس سهم دولت را گرفته و با گرفتن مدیریت بیمه ها مقاومت آنها در قبال پرداخت هزینه های اضافی بخش سلامت را بشکند .
6⃣ این روزها می شنویم که دولت در قبال بیمه ها تسلیم شده است. #رئیس_مجلس هم موافقت خود را با این موضوع اعلام کرده است. رئیس مجلس قبلا هم برای منافع #اتاق_واردات سنگ تمام را گذاشته بود و ظاهرا خیلی زود برای حمایت از منافع اقشار خاص همراه می شود. لیکن وظیفه داریم صریح بگوییم که دیر یا زود این تصمیم به فروپاشی اقتصاد نظام سلامت منتج خواهد شد و تنها قربانی آن مردم خواهند بود؛ چرا که مهاری بر هزینه های بخش سلامت نخواهد بود. تنها #ذی_نفع این تصمیم پزشکان و دارندگان بخش خصوصی خواهند بود.
7⃣نظام سلامت به کاهش هزینه و چه بسا مدیریت هزینه نیاز دارد. در استخر سوراخ هر چقدر آب بریزید فایده ندارد باید ابتدا سوراخ را بست. علاوه بر آن نظام سلامت به توجه ویژه به #پیشگیری نیاز دارد و با ارقامی خیلی کمتر از آنچه که امروز می شنویم می شود مقدار قابل توجهی از هزینه های نظام سلامت را کم کرد. اما این کارها متاسفانه پولی به جیب برخی نخواهد ریخت
مطلب مرتبط در #تک_نوشت : غلبه #درمان بر #پیشگیری چالش بنیادین #نظام_سلامت
https://telegram.me/taknevesht/97
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
Forwarded from خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
#بانک_مرکزی از #افغانستان بیاموزد 🇮🇷
✍شواهدی بر کم کاری بانک مرکزی و توجیه آن به بهانه هایی همچون #تحریم و #استقلال_بانک_مرکزی و..
🔹یادداشت وارده از یک دانشجوی دکتری اقتصاد🔹
1⃣بانك مركزي در جلسات كارشناسي دائماً ادعا مي كند كه مشكلات نظام بانكي ناشي از تحريم يا عدم استقلال بانك مركزي از دولت يا موارد بسيار كلي است كه امكان رد و اثبات هم ندارد. به هر حال بانك مركزي هرگز ناكارايي و عدم تحرك خودش را نمي پذيرد. مدتي است به اين مطلب فكر مي كردم كه چگونه مي توان ادعاي آنها را رد و ناكارايي آنها را اثبات كرد.
2⃣امروزه يك موضوع مهم كه اثرات كلان در سطح سياستهاي پولي و ثبات مالي دارد، «سياست ارتباطي بانك مركزي» است كه در نحوه انتشار آمار، نحوه اطلاع رساني در خصوص سياستها، تحليل وضعيت گذشته اقتصاد و... توسط بانك مركزي نمود مي يابد. يك مصداق بارز كه مي توان ميزان پيشرفتگي يا عقب افتادگي «سياست ارتباطي» بانك مركزي را نشان دهد، سايت بانكهاي مركزي است. نحوه اداره سايت بانك مركزي هم نه ربطي به تحريم دارد و نه استقلال از #دولت. لذا مورد خوبي مي تواند باشد براي هدف فوق الذكر.
3⃣بانك مركزي «افغانستان» را به عنوان موضوع مقايسه انتخاب كردم، كه قطعاً آقايان بانك مركزي ما، ادعاي برتري بي شك نسبت به آن را دارد. بماند که ظاهر سايت بانک مرکزی ایران مايه آبروريزي بين المللي است و صفحاتي از سايت بانك مركزي اطلاعاتش مربوط به حدود 20 سال قبل است . (ر.ك. بخش «درباره بانك»، زيربخش «اركان بانك»)،
4⃣فقط يك مورد انتشار «ترازنامه بانك مركزي» را در ايران و افغانستان را می توانیم دقیقتر مقايسه كنيم:
✅اولاً: اگر مي توانيد در سايت بانك مركزي ايران، ترازنامه بانك را پيدا كنيد! اگر كسي با سايت فارسي آشنا نباشد، به سختي مي تواند پيدا كند. اما در سايت افغانستان در همان صفحه اول، لينك financial statement وجود دارد.
✅ثانياً: اگر ترازنامه بانك مركزي ايران را پيدا كرديد، ببينيد آخرين ترازنامه مربوط به چه تاريخي است: 2012/13 يعني سال 91. الان 96 هستيم و 2016. اما افغانستان را ببينيد: آخرين ترازنامه مربوط به سال 2015 است.
http://dab.gov.af/Content/Media/Documents/FINANCIALSTATEMENTSFORTHEYEARENDED21-DECEMBER-2015final127201684834432553325325.pdf
✅ثالثاً: محتواي اين دو صورت مالي را مقايسه كنيد: افغانستان صورتهاي مالي را حسابرسي كرده و با يادداشتهاي حسابرس و يادداشتهاي توضيحي مفصل و جزئيات هر يك از اجزاي ترازنامه و صورت سود و زيان، روي سايت قرار داده است. اما ايران، نه نسخه حاوي امضاي حسابرس را گذاشته، نه يادداشتهاي حسابرس را گذاشته، نه توضيحات درست و حسابي دارد (يك سري كليات ابوالبقا را گفته عمدتاً)
✅رابعاً: ما در ايران كلاً تصوري از ترازنامه ماهانه بانك مركزي نداريم! اصلاً مگر مي شود؟! همان سالانه را هم با تأخير حداقل 3ساله اميد داريم كه بتوانيم ببينيم! اما در افغانستان ترازنامه ماهانه منتشر مي شود (در همان بخش financial statement) و آخرين ترازنامه مربوط به may 2016 است!! يعني كمتر از 2 ماه قبل!!
http://dab.gov.af/Content/Media/Documents/ProformaBalanceSheetSawerFinnal1362016105425287553325325.pdf
✳️حالا شما قضاوت كنيد، آيا تحريمها و استقلال بانك مركزي مسئله است؟
يك بانك خارجي وقتي مي خواهد با ايران تعامل كند، طبيعي است كه ابتدا سري به سايت بانك مركزي بزند و ببيند اين مقام regulator و supervisor چگونه فعاليت مي كند و چقدر كارا و كارآمد است. اگر من بودم و سايت بانك مركزي ايران را مي ديدم، كلاً از خير همكاري بانكي با ايران به طور كلي مي گذشتم.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍شواهدی بر کم کاری بانک مرکزی و توجیه آن به بهانه هایی همچون #تحریم و #استقلال_بانک_مرکزی و..
🔹یادداشت وارده از یک دانشجوی دکتری اقتصاد🔹
1⃣بانك مركزي در جلسات كارشناسي دائماً ادعا مي كند كه مشكلات نظام بانكي ناشي از تحريم يا عدم استقلال بانك مركزي از دولت يا موارد بسيار كلي است كه امكان رد و اثبات هم ندارد. به هر حال بانك مركزي هرگز ناكارايي و عدم تحرك خودش را نمي پذيرد. مدتي است به اين مطلب فكر مي كردم كه چگونه مي توان ادعاي آنها را رد و ناكارايي آنها را اثبات كرد.
2⃣امروزه يك موضوع مهم كه اثرات كلان در سطح سياستهاي پولي و ثبات مالي دارد، «سياست ارتباطي بانك مركزي» است كه در نحوه انتشار آمار، نحوه اطلاع رساني در خصوص سياستها، تحليل وضعيت گذشته اقتصاد و... توسط بانك مركزي نمود مي يابد. يك مصداق بارز كه مي توان ميزان پيشرفتگي يا عقب افتادگي «سياست ارتباطي» بانك مركزي را نشان دهد، سايت بانكهاي مركزي است. نحوه اداره سايت بانك مركزي هم نه ربطي به تحريم دارد و نه استقلال از #دولت. لذا مورد خوبي مي تواند باشد براي هدف فوق الذكر.
3⃣بانك مركزي «افغانستان» را به عنوان موضوع مقايسه انتخاب كردم، كه قطعاً آقايان بانك مركزي ما، ادعاي برتري بي شك نسبت به آن را دارد. بماند که ظاهر سايت بانک مرکزی ایران مايه آبروريزي بين المللي است و صفحاتي از سايت بانك مركزي اطلاعاتش مربوط به حدود 20 سال قبل است . (ر.ك. بخش «درباره بانك»، زيربخش «اركان بانك»)،
4⃣فقط يك مورد انتشار «ترازنامه بانك مركزي» را در ايران و افغانستان را می توانیم دقیقتر مقايسه كنيم:
✅اولاً: اگر مي توانيد در سايت بانك مركزي ايران، ترازنامه بانك را پيدا كنيد! اگر كسي با سايت فارسي آشنا نباشد، به سختي مي تواند پيدا كند. اما در سايت افغانستان در همان صفحه اول، لينك financial statement وجود دارد.
✅ثانياً: اگر ترازنامه بانك مركزي ايران را پيدا كرديد، ببينيد آخرين ترازنامه مربوط به چه تاريخي است: 2012/13 يعني سال 91. الان 96 هستيم و 2016. اما افغانستان را ببينيد: آخرين ترازنامه مربوط به سال 2015 است.
http://dab.gov.af/Content/Media/Documents/FINANCIALSTATEMENTSFORTHEYEARENDED21-DECEMBER-2015final127201684834432553325325.pdf
✅ثالثاً: محتواي اين دو صورت مالي را مقايسه كنيد: افغانستان صورتهاي مالي را حسابرسي كرده و با يادداشتهاي حسابرس و يادداشتهاي توضيحي مفصل و جزئيات هر يك از اجزاي ترازنامه و صورت سود و زيان، روي سايت قرار داده است. اما ايران، نه نسخه حاوي امضاي حسابرس را گذاشته، نه يادداشتهاي حسابرس را گذاشته، نه توضيحات درست و حسابي دارد (يك سري كليات ابوالبقا را گفته عمدتاً)
✅رابعاً: ما در ايران كلاً تصوري از ترازنامه ماهانه بانك مركزي نداريم! اصلاً مگر مي شود؟! همان سالانه را هم با تأخير حداقل 3ساله اميد داريم كه بتوانيم ببينيم! اما در افغانستان ترازنامه ماهانه منتشر مي شود (در همان بخش financial statement) و آخرين ترازنامه مربوط به may 2016 است!! يعني كمتر از 2 ماه قبل!!
http://dab.gov.af/Content/Media/Documents/ProformaBalanceSheetSawerFinnal1362016105425287553325325.pdf
✳️حالا شما قضاوت كنيد، آيا تحريمها و استقلال بانك مركزي مسئله است؟
يك بانك خارجي وقتي مي خواهد با ايران تعامل كند، طبيعي است كه ابتدا سري به سايت بانك مركزي بزند و ببيند اين مقام regulator و supervisor چگونه فعاليت مي كند و چقدر كارا و كارآمد است. اگر من بودم و سايت بانك مركزي ايران را مي ديدم، كلاً از خير همكاري بانكي با ايران به طور كلي مي گذشتم.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
Forwarded from خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
خوش بینی به دستگاه #اداری ؛ فرار از مسئولیت عمومی🇮🇷
✳️وقتی در جمع دانشجویان و یا مردم# مشکلات کشور را حلاجی و راه حلهایی ارائه می کنیم با یک سئوال ساده مواجه می شویم که مگر مسئولان این موضوعات را نمی فهمند و یا اینکه مگر اینها به عقل مسئولان نمی رسد ؟ به عبارت دیگر تصور مردم این است که پشت سر تصمیم گیری در کشور یک حساب و کتابی خوابیده و حتما عده ای هستند و برای مسائل فکر می کنند و اگر مشکلی هست حتما یک توجیهی عاقلانه ای برای آن هست.
✳️اما واقعیت این است که تقریبا در دستگاه اداری کشور خبری نیست. جز موارد استثنا کسی فکر نمی کند و دقیق نمی شود ، کار کارشناسی درست و حسابی ای نیست و بنابراین تصمیم گیری ها هم چندان حساب شده نیست. بدتر آنکه تصمیم ها عموما متاثر از جریانات بیرونی است یعنی کسانی از بیرون تلاش می کنند و دستگاه اداری به خواست آنها تصمیم می گیرد.
⬅️دستگاه اداری به این دلایل چنین شده است:
1⃣#روزمرگی. حجم مسائل روزمره در #نظام_اداری خیلی زیاد است و مسئولان به شدت درگیر رفع و رجوع مسائل روزمره اند. تقریبا مشغله های روزمره به کسی اجازه فکر کردن نمی دهد.
2⃣جلسه محوری. دستگاه اداری بر محور #جلسه و تصمیم گیری در جلسه تعریف شده است. جلسه اولا وقت مسئولان را می گیرد و مسئولان وقتی برای فکر کردن ندارد. ثانیا بیرون جلسه کسی فکر نمی کند و جلسه بدون پشتوانه تشکیل می شود. ثالثا جلسه جای مذاکره و معامله است و تصمیمات عموما به شکل توافقی و بده بستانی گرفته می شود و...
3⃣فساد. در دستگاه اداری کشور #فساد هم وجود دارد و باعث می شود که منافع ملی به طور جدی پیگیری نشود. حتما پشت سر حذف #کارت_سوخت حتما نفع عده وجود دارد و نفع ملی.
4⃣تنبلی. بسیاری از راه حل های خوب در کشور مستلزم تلاش و دقت زیاد است و ما معمولا برای آن #تنبلی می کنیم. تنبلی باعث می شود که ساده ترین و دم دستی ترین راه حل ها را ارائه کنیم. در حالی که ساده ترین راه حل ها بهترین راه حل نیست. مثلا به جای تلاش برای ارتقای کیفیت مدارس دولتی راه ساده اما بد خصوصی سازی را انتخاب می کنیم.
5⃣شکاف فکری. برخی افراد در دستگاه دولتی مبانی #انقلاب و اهداف ملی را قبول ندارند بنابراین به آن فکر نمی کنند و راه حل پیدا نمی کنند. راه حل های دیگران را هم توجه نمی کنند. وقتی #وزیر_نفت معتقد به #خام_فروشی است ، خودش که راه حل نمی دهد هیچ، راه حل های دیگران را هم توجه نخواهد کرد
6⃣درک پایین از #حکومت_داری. در نهایت به هر حال مسئولان کشور در خوش بینانه ترین حالت سی و چند سال تجربه حکومت داری دارند و طبیعی است که در قیاس با غرب در این زمینه راه نرفته بسیاری داریم. اشکال این است که مسئولان از تجربه معقول غرب هم استفاده نمی کنند و تقریبا علاقمندند که چرخ را از اول اختراع نمایند.
✅بنابراین باید فرض هایمان را عوض کنیم. کشور است و نسل جوان! هر میزان تلاش کنند و بتوانند مسیر دستگاه اداری را به سمت درست هدایت کنند کشور درست می شود والا این دستگاه ما را به اهداف انقلاب اسلامی نخواهد رساند.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✳️وقتی در جمع دانشجویان و یا مردم# مشکلات کشور را حلاجی و راه حلهایی ارائه می کنیم با یک سئوال ساده مواجه می شویم که مگر مسئولان این موضوعات را نمی فهمند و یا اینکه مگر اینها به عقل مسئولان نمی رسد ؟ به عبارت دیگر تصور مردم این است که پشت سر تصمیم گیری در کشور یک حساب و کتابی خوابیده و حتما عده ای هستند و برای مسائل فکر می کنند و اگر مشکلی هست حتما یک توجیهی عاقلانه ای برای آن هست.
✳️اما واقعیت این است که تقریبا در دستگاه اداری کشور خبری نیست. جز موارد استثنا کسی فکر نمی کند و دقیق نمی شود ، کار کارشناسی درست و حسابی ای نیست و بنابراین تصمیم گیری ها هم چندان حساب شده نیست. بدتر آنکه تصمیم ها عموما متاثر از جریانات بیرونی است یعنی کسانی از بیرون تلاش می کنند و دستگاه اداری به خواست آنها تصمیم می گیرد.
⬅️دستگاه اداری به این دلایل چنین شده است:
1⃣#روزمرگی. حجم مسائل روزمره در #نظام_اداری خیلی زیاد است و مسئولان به شدت درگیر رفع و رجوع مسائل روزمره اند. تقریبا مشغله های روزمره به کسی اجازه فکر کردن نمی دهد.
2⃣جلسه محوری. دستگاه اداری بر محور #جلسه و تصمیم گیری در جلسه تعریف شده است. جلسه اولا وقت مسئولان را می گیرد و مسئولان وقتی برای فکر کردن ندارد. ثانیا بیرون جلسه کسی فکر نمی کند و جلسه بدون پشتوانه تشکیل می شود. ثالثا جلسه جای مذاکره و معامله است و تصمیمات عموما به شکل توافقی و بده بستانی گرفته می شود و...
3⃣فساد. در دستگاه اداری کشور #فساد هم وجود دارد و باعث می شود که منافع ملی به طور جدی پیگیری نشود. حتما پشت سر حذف #کارت_سوخت حتما نفع عده وجود دارد و نفع ملی.
4⃣تنبلی. بسیاری از راه حل های خوب در کشور مستلزم تلاش و دقت زیاد است و ما معمولا برای آن #تنبلی می کنیم. تنبلی باعث می شود که ساده ترین و دم دستی ترین راه حل ها را ارائه کنیم. در حالی که ساده ترین راه حل ها بهترین راه حل نیست. مثلا به جای تلاش برای ارتقای کیفیت مدارس دولتی راه ساده اما بد خصوصی سازی را انتخاب می کنیم.
5⃣شکاف فکری. برخی افراد در دستگاه دولتی مبانی #انقلاب و اهداف ملی را قبول ندارند بنابراین به آن فکر نمی کنند و راه حل پیدا نمی کنند. راه حل های دیگران را هم توجه نمی کنند. وقتی #وزیر_نفت معتقد به #خام_فروشی است ، خودش که راه حل نمی دهد هیچ، راه حل های دیگران را هم توجه نخواهد کرد
6⃣درک پایین از #حکومت_داری. در نهایت به هر حال مسئولان کشور در خوش بینانه ترین حالت سی و چند سال تجربه حکومت داری دارند و طبیعی است که در قیاس با غرب در این زمینه راه نرفته بسیاری داریم. اشکال این است که مسئولان از تجربه معقول غرب هم استفاده نمی کنند و تقریبا علاقمندند که چرخ را از اول اختراع نمایند.
✅بنابراین باید فرض هایمان را عوض کنیم. کشور است و نسل جوان! هر میزان تلاش کنند و بتوانند مسیر دستگاه اداری را به سمت درست هدایت کنند کشور درست می شود والا این دستگاه ما را به اهداف انقلاب اسلامی نخواهد رساند.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg