آرای قضایی
گزارش اصلاحی را میتوان مصداق عبارت " الصلح سید الأحکام " دانست . امیدواریم یا پرونده ای در مراجع قضایی طرح نشود یا اگر هم طرح میشود به صلح و سازش ختم بشود . @arayeghazayi این گزارش اصلاحی را شورای حل اختلاف صادر و قاضی شورا هم تأیید نموده است ِ. همانطور که…
❎ نقد و تحلیل دعوای #ابطال #گزارش_اصلاحی توسط دکتر خدابخشی ؛ قاضی سابق دادگستری و عضو هیأت علمی دانشگاه (بخش اول)
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 اجمال #دعوا به این صورت است :
1- #خواهان دعوای #الزام به اجرای #قرارداد را با تلقی خود از قرارداد و تعهدات آن ، به #دادگاه تقدیم می دارد . #خوانده نیز همین دعوا را با استنباطی کاملاً متفاوت به نحوی که فاصله #ادعای هر طرف به چند ده میلیارد تومان می رسد ، #اقامه می نماید . #دادگاه_نخستین در #ماهیت مبادرت به صدور #رأی می کند . بعد از #تجدیدنظرخواهی ، #دادگاه_تجدیدنظر با این تصور که هر دو طرف ، بر اجرای قرارداد تأکید دارند ، اقدام به #صدور گزارش اصلاحی می کند .
این درحالی است که اساساً اجازه #صلح و #سازش و صدور گزارش اصلاحی به #وکیل خواهان داده نشده است و این تلاقی دعاوی نیز با وجود تفاوت در ارزیابی و #استنباط هر یک از مفاد قرارداد ، هیچ وجه مشترکی بین #طرفین باقی نمی گذارد تا گزارش اصلاحی #صادر شود !
jOin 🔜 @arayeghazayi
2- #وکیل خواهان دعوای ابطال گزارش اصلاحی را به جهات مذکور اقامه می نماید . قرارهای عدم #صلاحیت بین شعب نخستین و تجدیدنظر رد و بدل می شود .
دادگاه نخستین معتقد است این دعوا در صلاحیت مرجع بالاتر است زیرا نمی توان گزارش اصلاحی تنظیم شده در دادگاه تجدیدنظر را توسط مرجع نخستین ، #باطل کرد ! ولی دادگاه تجدیدنظر ، آن را دعوایی مربوط به مرحله نخستین می داند . بالاخره ، با #تصمیم دادگاه تجدیدنظر و اعلام صلاحیت دادگاه نخستین ، این دادگاه #حکم بر ابطال گزارش اصلاحی صادر می کند . با تجدیدنظرخواهی از این رأی ، دادگاه تجدیدنظر با #نقض رأی نخستین ، این بار مبادرت به صدور #قرار_عدم_استماع می نماید !
استدلال در نقض رأی این است که : #مفاد رأی سابق دادگاه تجدیدنظر ، گزارش اصلاحی نیست و اینکه نام گزارش اصلاحی به آن داده است ، تغییری در #ماهیت رأی ندارد. در واقع ، #شعبه سابق دادگاه تجدیدنظر ، مبادرت به نقض رأی ماهوی نخستین و صدور #رأی_ماهوی تازه کرده است و اینکه نام آن را گزارش اصلاحی نهاده ، ماهیت رأی را به گزارش اصلاحی تغییر نمی دهد !
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔰 نقد رویه مذکور :
1- اقدام دادگاه تجدیدنظر در صدور گزارش اصلاحی نادرست است ؛ تنها وجه مشترک این دو دعوا ، اجرای #قرارداد است اما چون هر یک از طرفین ، تلقی ویژه ای از مفاد قرارداد دارند ، هرگز نمی توان از تلاقی این دو ، ادعای #صلح و #سازش نمود ؛ همانطور که عدم تطابق #ایجاب و #قبول ، به معنای #رد ایجاب است . ضمن اینکه صلح نیازمند #قصد_انشاء است و #نمایندگی ویژه بموجب مقررات #وکالت لازم دارد (بند 2 ماده 35 ق.آ.د.م.) که نه طرفین چنین قصدی داشتند که به صلح برسند و نه وکیل خواهان #اختیاری برای صلح داشته است !
2- گزارش اصلاحی ، تحقق یک صلح نزد #قاضی دادگاه است و از آن به #صلح_قضایی نیز یاد می شود (جعفری لنگرودی ، دکتر محمدجعفر ، دانشنامه حقوقی ، جلد 5 ، ص 171 ؛ همو ، جلد 4 ، صص 438 الی 454). ابطال این گزارش تابع #قواعد_عمومی_قراردادها با تأکید بر #عقد صلح است و بنابراین دعوای مربوط ، #اعلام_بطلان یا ابطال آن است ( که هرچند الفاظی با معانی خاص هستند اما از منظر #حقوق_دعاوی تفاوتی ندارند = #خدابخشی ، عبدالله ، حقوق دعاوی ، قواعد عمومی دعاوی ، صص 28 الی 35 ). در هر حال ، این دعوا باید در مرحله نخستین اقامه شود (ماده 7 ق.آ.د.م.) حتی اگر از مرجع تجدیدنظر صادر شده باشد و اگر از دادگاه نخستین نیز صادر شده باشد ، صلاحیت رسیدگی به دعوای اعلام بطلان آن ، لزوماً با همان شعبه نیست بلکه شعبه دیگر دادگاه نخستین نیز می تواند #رسیدگی نماید.
٣- اقدام دادگاه نخستین به رسیدگی و ابطال گزارش اصلاحی ، صحیح و اقدام دادگاه تجدیدنظر در نقض رأی و صدور قرار عدم استماع ، با موازین #دادرسی و #قواعد_ماهوی تطابق ندارد و قابل انتقاد است . زیان های هنگفتی که از این روند قضایی متوجه یک نهاد عمومی شده است !
٤- در حال حاضر با یک گزارش اصلاحی باطل مواجهیم ! درحالی که #دادگستری باب استماع دعوای اعلام بطلان را بسته و برخلاف #اصول_دادرسی ، #احقاق_حق را #اجازه نمی دهد ؛ آیا این دستاویز که گزارش اصلاحی تنظیم شده توسط دادگاه تجدیدنظر را کدام مرجع (نخستین یا تجدیدنظر) باید باطل اعلام نماید؟ بهانه ای برای #معاف شدن از مسئولیت خطیر قضایی خواهد بود ؟! تضییع #حقوق را با چه بهانه ای باید پوشش داد ؟!
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 اجمال #دعوا به این صورت است :
1- #خواهان دعوای #الزام به اجرای #قرارداد را با تلقی خود از قرارداد و تعهدات آن ، به #دادگاه تقدیم می دارد . #خوانده نیز همین دعوا را با استنباطی کاملاً متفاوت به نحوی که فاصله #ادعای هر طرف به چند ده میلیارد تومان می رسد ، #اقامه می نماید . #دادگاه_نخستین در #ماهیت مبادرت به صدور #رأی می کند . بعد از #تجدیدنظرخواهی ، #دادگاه_تجدیدنظر با این تصور که هر دو طرف ، بر اجرای قرارداد تأکید دارند ، اقدام به #صدور گزارش اصلاحی می کند .
این درحالی است که اساساً اجازه #صلح و #سازش و صدور گزارش اصلاحی به #وکیل خواهان داده نشده است و این تلاقی دعاوی نیز با وجود تفاوت در ارزیابی و #استنباط هر یک از مفاد قرارداد ، هیچ وجه مشترکی بین #طرفین باقی نمی گذارد تا گزارش اصلاحی #صادر شود !
jOin 🔜 @arayeghazayi
2- #وکیل خواهان دعوای ابطال گزارش اصلاحی را به جهات مذکور اقامه می نماید . قرارهای عدم #صلاحیت بین شعب نخستین و تجدیدنظر رد و بدل می شود .
دادگاه نخستین معتقد است این دعوا در صلاحیت مرجع بالاتر است زیرا نمی توان گزارش اصلاحی تنظیم شده در دادگاه تجدیدنظر را توسط مرجع نخستین ، #باطل کرد ! ولی دادگاه تجدیدنظر ، آن را دعوایی مربوط به مرحله نخستین می داند . بالاخره ، با #تصمیم دادگاه تجدیدنظر و اعلام صلاحیت دادگاه نخستین ، این دادگاه #حکم بر ابطال گزارش اصلاحی صادر می کند . با تجدیدنظرخواهی از این رأی ، دادگاه تجدیدنظر با #نقض رأی نخستین ، این بار مبادرت به صدور #قرار_عدم_استماع می نماید !
استدلال در نقض رأی این است که : #مفاد رأی سابق دادگاه تجدیدنظر ، گزارش اصلاحی نیست و اینکه نام گزارش اصلاحی به آن داده است ، تغییری در #ماهیت رأی ندارد. در واقع ، #شعبه سابق دادگاه تجدیدنظر ، مبادرت به نقض رأی ماهوی نخستین و صدور #رأی_ماهوی تازه کرده است و اینکه نام آن را گزارش اصلاحی نهاده ، ماهیت رأی را به گزارش اصلاحی تغییر نمی دهد !
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔰 نقد رویه مذکور :
1- اقدام دادگاه تجدیدنظر در صدور گزارش اصلاحی نادرست است ؛ تنها وجه مشترک این دو دعوا ، اجرای #قرارداد است اما چون هر یک از طرفین ، تلقی ویژه ای از مفاد قرارداد دارند ، هرگز نمی توان از تلاقی این دو ، ادعای #صلح و #سازش نمود ؛ همانطور که عدم تطابق #ایجاب و #قبول ، به معنای #رد ایجاب است . ضمن اینکه صلح نیازمند #قصد_انشاء است و #نمایندگی ویژه بموجب مقررات #وکالت لازم دارد (بند 2 ماده 35 ق.آ.د.م.) که نه طرفین چنین قصدی داشتند که به صلح برسند و نه وکیل خواهان #اختیاری برای صلح داشته است !
2- گزارش اصلاحی ، تحقق یک صلح نزد #قاضی دادگاه است و از آن به #صلح_قضایی نیز یاد می شود (جعفری لنگرودی ، دکتر محمدجعفر ، دانشنامه حقوقی ، جلد 5 ، ص 171 ؛ همو ، جلد 4 ، صص 438 الی 454). ابطال این گزارش تابع #قواعد_عمومی_قراردادها با تأکید بر #عقد صلح است و بنابراین دعوای مربوط ، #اعلام_بطلان یا ابطال آن است ( که هرچند الفاظی با معانی خاص هستند اما از منظر #حقوق_دعاوی تفاوتی ندارند = #خدابخشی ، عبدالله ، حقوق دعاوی ، قواعد عمومی دعاوی ، صص 28 الی 35 ). در هر حال ، این دعوا باید در مرحله نخستین اقامه شود (ماده 7 ق.آ.د.م.) حتی اگر از مرجع تجدیدنظر صادر شده باشد و اگر از دادگاه نخستین نیز صادر شده باشد ، صلاحیت رسیدگی به دعوای اعلام بطلان آن ، لزوماً با همان شعبه نیست بلکه شعبه دیگر دادگاه نخستین نیز می تواند #رسیدگی نماید.
٣- اقدام دادگاه نخستین به رسیدگی و ابطال گزارش اصلاحی ، صحیح و اقدام دادگاه تجدیدنظر در نقض رأی و صدور قرار عدم استماع ، با موازین #دادرسی و #قواعد_ماهوی تطابق ندارد و قابل انتقاد است . زیان های هنگفتی که از این روند قضایی متوجه یک نهاد عمومی شده است !
٤- در حال حاضر با یک گزارش اصلاحی باطل مواجهیم ! درحالی که #دادگستری باب استماع دعوای اعلام بطلان را بسته و برخلاف #اصول_دادرسی ، #احقاق_حق را #اجازه نمی دهد ؛ آیا این دستاویز که گزارش اصلاحی تنظیم شده توسط دادگاه تجدیدنظر را کدام مرجع (نخستین یا تجدیدنظر) باید باطل اعلام نماید؟ بهانه ای برای #معاف شدن از مسئولیت خطیر قضایی خواهد بود ؟! تضییع #حقوق را با چه بهانه ای باید پوشش داد ؟!
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ دوستان عزیزم قرائت این متن بسیار زیبا و #مستدل را بعنوان نقدی بر #قانون به همه شما پیشنهاد می کنم
✅ نامه به #مقام_عالیرتبه_قضایی درخصوص اشکال اخذ #دیه مازاد در #ماههای_حرام
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔰 آیت الله موسوی زنجانی طی نامه مهمی خطاب به یک مقام عالیرتبه #قضایی درخصوص #اشکال #شرعی و #فقهی اخذ #دیه مازاد درماه های #حرام ، متذکر شدند که "دیه خطای #غیرعمد در ماه حرام و غیرحرام یکسان است و اخذ دیه #مازاد و #تغلیظ و #تشدید دیه حکمی غیرمستند است " .
ایشان متذکر شدند که دستیابی #فقها به #حجت_شرعی در #استنباط های #احکام ، دارای پیچیدگی ها و پیچ و خم هایی است که یک #فقیه را وادار می کند تا #بازنگری و #تجدیدنظر در تمام مسائل فقهی حتی مسائل #اجماعی و #مشهور را ممکن تلقی کرده و در برخی موارد #تصحیح آن را #لازم شمارد .
🔷 #مساله تغلیظ در #حکم دیه در ماه های حرام ، #سنگسار زناکار و #قسامه و برخی احکام اختصاصی زنان از جمله مسائلی است که نیاز به تجدیدنظر دارد. ایشان معتقدند تشدید و تغلیظ احکام از ویژگیهای #فقه #خلیفه دوم است که در #فقه_شیعه نیز نفوذ نموده و تاثیرگذاربوده است.....
🔶 .... دربخش دیگری از این نامه ضمن #بررسی و #نقد فنی #ادله فقها برای #قبول مازاد دیه در ماههای حرام ، نکاتی را متذکر شدند :
jOin 🔜 @arayeghazayi
۱_ تنها #سند صریح #فتوای_مشهور ، فاقد #وثاقت فنی در #رجال و فقه است. ( روایت کلیب اسدی در فروع کافی و من لایحضر )
۲_ احکام خشنی مثل سنگسار و قسامه در #لوث #مجازات و تغلیظ دیه از #مجازات های خشن اسرائیلی است که خلیفه دوم وارد فقه اسلام کرده است و هیچ سند قرآنی و روایی معتبر ندارند ، حتی در زمان ابوبکر هم چنین فتوایی (تشدید دیه) وجود نداشته است.
۳_ این مساله در بین فقه اهل سنت هم مساله ای اختلافی است نه اجماعی ، تا چه رسد به فقه شیعه . حتی ابوحنیفه ، مالک و نخغی و شعبی از کبار فقهای اهل سنت هم فتوای خلیفه دوم را بواسطه فقدان #دلیل ، #معتبر ندانسته و قائل به #تساوی ماه حرام و غیرحرام در میزان دیه بوده اند.
۴_ درطول #حکومت امیرالمومنین (ع) که ۴ سال و ۹ ماه طول کشید هیچ روایتی نشده است که نشان دهد حضرت حکم به تغلیظ دیه در ماه حرام داده باشد ، در حالی که ۱۷ ماه از دوران حکومت ایشان ماههای حرام بوده است.
۵- طبق #نظر فقهای شیعه بالاتفاق ، پرداخت دیه در #قتل_غیرعمد بر عهده #عاقله است و تشدید دیه در ماه حرام که متوجه عاقله بی گناه است ، چه مجازاتی برای #قاتل محسوب می شود؟!!
درحالیکه بار #پرداخت دیه بر دوش عاقله است!!. ( بحث عاقله نیاز به نقد و بررسی جداگانه ای دارد )
۶_ #اجماع فقها بر قبول تشدید دیه در ماه های حرام ، اجماع کاشف از #قول_معصوم نیست لذا #حجیت ندارد .
۷_ در ماه های حرام ، #جنگ که یک امر #اختیاری و #انتخابی است به جهت #هتک_حرمت ماه ، حرام اعلام شده است اما #خطا که #حادثه اختیاری و انتخابی نیست چرا باید هتک حرمت تلقی شود ؟؟
۸_در اسلام اصلی به نام سختگیری و تشدید مجازات مسلمان نداریم.
" لا غلظ علی مسلم فی شیء " و " ماامروا الا بدون سعتهم " ..قطعا تغلیظ دیه خلاف محتوای اینگونه روایات است.
۹_ بزرگانی که تغلیظ دیه را مطابق #احتیاط دانسته اند ، قطعا خطا کرده اند چراکه اینجا جای #برائت از زائد است نه احتیاط ! چون #شک در #اصل #تکلیف بر زائد است.
( منبع : کانال رسمی ديدگاهها و نظرات فقهی، تاریخی و قرآنی آیت الله سیدحسین موسوی زنجانی )
💐 لینک کانال فنی و کاربردی آرای قضایی 🔻🔻🔻
https://t.me/joinchat/AAAAADuoHpF1ajbOmW9f-A 💐
✅ نامه به #مقام_عالیرتبه_قضایی درخصوص اشکال اخذ #دیه مازاد در #ماههای_حرام
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔰 آیت الله موسوی زنجانی طی نامه مهمی خطاب به یک مقام عالیرتبه #قضایی درخصوص #اشکال #شرعی و #فقهی اخذ #دیه مازاد درماه های #حرام ، متذکر شدند که "دیه خطای #غیرعمد در ماه حرام و غیرحرام یکسان است و اخذ دیه #مازاد و #تغلیظ و #تشدید دیه حکمی غیرمستند است " .
ایشان متذکر شدند که دستیابی #فقها به #حجت_شرعی در #استنباط های #احکام ، دارای پیچیدگی ها و پیچ و خم هایی است که یک #فقیه را وادار می کند تا #بازنگری و #تجدیدنظر در تمام مسائل فقهی حتی مسائل #اجماعی و #مشهور را ممکن تلقی کرده و در برخی موارد #تصحیح آن را #لازم شمارد .
🔷 #مساله تغلیظ در #حکم دیه در ماه های حرام ، #سنگسار زناکار و #قسامه و برخی احکام اختصاصی زنان از جمله مسائلی است که نیاز به تجدیدنظر دارد. ایشان معتقدند تشدید و تغلیظ احکام از ویژگیهای #فقه #خلیفه دوم است که در #فقه_شیعه نیز نفوذ نموده و تاثیرگذاربوده است.....
🔶 .... دربخش دیگری از این نامه ضمن #بررسی و #نقد فنی #ادله فقها برای #قبول مازاد دیه در ماههای حرام ، نکاتی را متذکر شدند :
jOin 🔜 @arayeghazayi
۱_ تنها #سند صریح #فتوای_مشهور ، فاقد #وثاقت فنی در #رجال و فقه است. ( روایت کلیب اسدی در فروع کافی و من لایحضر )
۲_ احکام خشنی مثل سنگسار و قسامه در #لوث #مجازات و تغلیظ دیه از #مجازات های خشن اسرائیلی است که خلیفه دوم وارد فقه اسلام کرده است و هیچ سند قرآنی و روایی معتبر ندارند ، حتی در زمان ابوبکر هم چنین فتوایی (تشدید دیه) وجود نداشته است.
۳_ این مساله در بین فقه اهل سنت هم مساله ای اختلافی است نه اجماعی ، تا چه رسد به فقه شیعه . حتی ابوحنیفه ، مالک و نخغی و شعبی از کبار فقهای اهل سنت هم فتوای خلیفه دوم را بواسطه فقدان #دلیل ، #معتبر ندانسته و قائل به #تساوی ماه حرام و غیرحرام در میزان دیه بوده اند.
۴_ درطول #حکومت امیرالمومنین (ع) که ۴ سال و ۹ ماه طول کشید هیچ روایتی نشده است که نشان دهد حضرت حکم به تغلیظ دیه در ماه حرام داده باشد ، در حالی که ۱۷ ماه از دوران حکومت ایشان ماههای حرام بوده است.
۵- طبق #نظر فقهای شیعه بالاتفاق ، پرداخت دیه در #قتل_غیرعمد بر عهده #عاقله است و تشدید دیه در ماه حرام که متوجه عاقله بی گناه است ، چه مجازاتی برای #قاتل محسوب می شود؟!!
درحالیکه بار #پرداخت دیه بر دوش عاقله است!!. ( بحث عاقله نیاز به نقد و بررسی جداگانه ای دارد )
۶_ #اجماع فقها بر قبول تشدید دیه در ماه های حرام ، اجماع کاشف از #قول_معصوم نیست لذا #حجیت ندارد .
۷_ در ماه های حرام ، #جنگ که یک امر #اختیاری و #انتخابی است به جهت #هتک_حرمت ماه ، حرام اعلام شده است اما #خطا که #حادثه اختیاری و انتخابی نیست چرا باید هتک حرمت تلقی شود ؟؟
۸_در اسلام اصلی به نام سختگیری و تشدید مجازات مسلمان نداریم.
" لا غلظ علی مسلم فی شیء " و " ماامروا الا بدون سعتهم " ..قطعا تغلیظ دیه خلاف محتوای اینگونه روایات است.
۹_ بزرگانی که تغلیظ دیه را مطابق #احتیاط دانسته اند ، قطعا خطا کرده اند چراکه اینجا جای #برائت از زائد است نه احتیاط ! چون #شک در #اصل #تکلیف بر زائد است.
( منبع : کانال رسمی ديدگاهها و نظرات فقهی، تاریخی و قرآنی آیت الله سیدحسین موسوی زنجانی )
💐 لینک کانال فنی و کاربردی آرای قضایی 🔻🔻🔻
https://t.me/joinchat/AAAAADuoHpF1ajbOmW9f-A 💐
Telegram
آرای قضایی
توسعه حقوق کاربردی. پیوند تئوری و تجربه و نقد آرای روز مراجع قضایی.