🔰 #مرجعصالح به اعمال ماده ۱۶ #قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی، #دادگاهکیفریدو است نه #دادگاهحقوقی
🔸 #نظریهمشورتی #ادارهکلحقوقی #قوهقضاییه
مطابق مواد ۳۰۱ و ۳۴۰ #قانونآییندادرسیکیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، #جرائمتعزیری درجه هفت و هشت، مستقیماً در دادگاه کیفری دو، مطرح و #رسیدگی میشود؛ از طرفی ماده ۱۶ #قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴ با #جرمانگاری برای محکومٌعلیهی که خود را برخلاف واقع، #معسر قلمداد کرده یا به منظور فرار از #اجرایحکم از اعلام کامل اموالش، خودداری کرده، مجازات #حبستعزیری درجه ۷ را پیشبینی کرده است؛ بنابراین، با عنایت به این که از یک طرف قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی از لواحق #قانوناجرایاحکاممدنی و ناظر بر نحوه اجرای #حکممدنی است و در مقام تعیین #صلاحیت #مراجعقضایی نیست، بلکه صلاحیت #محاکم و مراجع قضایی اصولاً به موجب #قوانینآییندادرسی مشخص میشود و از طرف دیگر رسیدگی به #جرایم و عناوینمجرمانه در #صلاحیتذاتی #مراجعکیفری است و #عدول از آن و در نتیجه ایجاد #صلاحیترسیدگی برای مراجعقضاییحقوقی مستلزم #تصریحقانون است،
لذا طبق اصولوقواعد حاکم بر صلاحیتذاتی، #دادگاهصالح برای رسیدگی به #جرم موضوع ماده ۱۶ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴، دادگاهکیفریدو میباشد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 #نظریهمشورتی #ادارهکلحقوقی #قوهقضاییه
مطابق مواد ۳۰۱ و ۳۴۰ #قانونآییندادرسیکیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، #جرائمتعزیری درجه هفت و هشت، مستقیماً در دادگاه کیفری دو، مطرح و #رسیدگی میشود؛ از طرفی ماده ۱۶ #قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴ با #جرمانگاری برای محکومٌعلیهی که خود را برخلاف واقع، #معسر قلمداد کرده یا به منظور فرار از #اجرایحکم از اعلام کامل اموالش، خودداری کرده، مجازات #حبستعزیری درجه ۷ را پیشبینی کرده است؛ بنابراین، با عنایت به این که از یک طرف قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی از لواحق #قانوناجرایاحکاممدنی و ناظر بر نحوه اجرای #حکممدنی است و در مقام تعیین #صلاحیت #مراجعقضایی نیست، بلکه صلاحیت #محاکم و مراجع قضایی اصولاً به موجب #قوانینآییندادرسی مشخص میشود و از طرف دیگر رسیدگی به #جرایم و عناوینمجرمانه در #صلاحیتذاتی #مراجعکیفری است و #عدول از آن و در نتیجه ایجاد #صلاحیترسیدگی برای مراجعقضاییحقوقی مستلزم #تصریحقانون است،
لذا طبق اصولوقواعد حاکم بر صلاحیتذاتی، #دادگاهصالح برای رسیدگی به #جرم موضوع ماده ۱۶ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴، دادگاهکیفریدو میباشد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
👆👆👇👇
♦در ماده ۳ #قانونوصولبرخیازدرآمدهایدولت مصوب ۱۳۷۳ #مقرر گردیده #محاکم مکلفند بهجای #مجازات کمتر از سهماه #حبس از مجازات #جزاینقدی استفاده کنند و #الزام به استفاده از #مجازاتهایجایگزینحبس به مفهوم #نسخضمنی #قانون موصوف نیست.
حال باید بررسی گردد که آیا #قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ #قانونطرزجلوگیریازبیماریهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ را نسخضمنی کرده است یا خیر؟
🟪 در ماده ۱۴ قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲، مجازاتها به چهار قسم: #حد، #قصاص، #دیه و #تعزیز تقسیم شده است.
در بند "پ" ماده ۲۹۱ قانون موصوف یکی از مصادیق "#جنایتشبهعمدی" چنین تعریف شده است:
"هرگاه #جنایت به سبب #تقصیر #مرتکب واقع شود مشروط بر این که جنایت واقعشده مشمول تعریف #جنایتعمدی نباشد."
در ماده ۴۹۳ قانونمجازاتاسلامی مقرر شده است:
" وجود فاصلهزمانی، میان رفتار مرتکب و #نتیجه ناشی از آن، مانع از تحقق جنایت نیست مانند #فوت ناشی از #انتقالعاملبیماریکشنده، که حسب مورد موجب قصاص یا دیه است. #حکم این ماده و (ماده ۴۹۲) این قانون در مورد کلیه جرائم جاری است.
🟨 با ملاحظه صراحت مواد مذکور اگر در اثر "تقصیر" شخصی، فرد یا افرادی مبتلا به #ویروسکرونا شده و موجب فوت یا #نقصعضو یا #منافع شخص یا اشخاصی گردد، مرتکب مقصر، #مسئول جبران دیه فوت یا نقصعضو یا منافع شخص یا اشخاص مبتلا به ویروسکرونا می باشد.
🟩 بهنظر می رسد وفق قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ اگر غفلت در انتشار ویروسکرونا موجب تحقق جنایتعلیهنفس و نقص در اعضا و منافع شخصی گردد، در اینصورت قانونمجازاتاسلامی موجب نسخضمنی ماده ۲۲ قانون طرز جلوگیری از بیمارهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ گردیده و در غیر آن یعنی اگر موجب جنایت نگردد و ولی شخصی را #مبتلاء کرده و گرفتار #معالجه و #درمان آن نماید، مطابق قانون موصوف #قابلتعقیبکیفری و مجازات است و بابت #هزینههایمتعارفمعالجه و درمان آن #مقصر و مسئول جبران آن میباشد.
🔸نتیجهگیری:
با عنایت به #قوانیناستنادی بهویژه ماده ۲۲ قانون طرزجلوگیری از بیماریهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ و مواد ۲۹۱ و ۴۹۳ قانونمجازاتاسلامی ۱۳۹۲ اگر اشخاصی با غفلت خویش موجب ورود ویروسکرونا در ایران شده و یا اینکه با علم به ابتلاء فرد یا شهری در #پیشگیری و جلوگیری از شیوع آن علیرغم داشتن #وظیفهقانونی #کوتاهی و غفلت کردهاند و یا شخصی علیرغم #علم و اطلاع به ابتلاء ویروس کرونا بهعلت غفلت در پیشگیری آن موجب #تلف جان و مال مردم شده است، علاوه بر #مسئولیتکیفری شخصی که عامل بیماریکشنده بوده، سایر اشخاص مذکور نیز بهعنوان مسئولین حفظ سلامتبهداشت افراد و جامعه مستوجب #تعقیبکیفری و جبران خسارات وارده به مبتلایان ویروسکرونا هستند.
البته مجازات مندرج در ماده ۲۲ قانون طرز جلوگیری از بیماریهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ با توجه به وسعت زیانبار بودن ویروسکرونا در جامعه امروزه، مناسب مرتکبین آن نبوده و پیشنهاد میگردد نمایندگانمجلس سریعا نسبت به اصلاح قانون مذکور در راستای حفظ سلامت و بهداشتجامعه اقدام نمایند.
✍"#وکیل علی صدری خانلو"
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
♦در ماده ۳ #قانونوصولبرخیازدرآمدهایدولت مصوب ۱۳۷۳ #مقرر گردیده #محاکم مکلفند بهجای #مجازات کمتر از سهماه #حبس از مجازات #جزاینقدی استفاده کنند و #الزام به استفاده از #مجازاتهایجایگزینحبس به مفهوم #نسخضمنی #قانون موصوف نیست.
حال باید بررسی گردد که آیا #قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ #قانونطرزجلوگیریازبیماریهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ را نسخضمنی کرده است یا خیر؟
🟪 در ماده ۱۴ قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲، مجازاتها به چهار قسم: #حد، #قصاص، #دیه و #تعزیز تقسیم شده است.
در بند "پ" ماده ۲۹۱ قانون موصوف یکی از مصادیق "#جنایتشبهعمدی" چنین تعریف شده است:
"هرگاه #جنایت به سبب #تقصیر #مرتکب واقع شود مشروط بر این که جنایت واقعشده مشمول تعریف #جنایتعمدی نباشد."
در ماده ۴۹۳ قانونمجازاتاسلامی مقرر شده است:
" وجود فاصلهزمانی، میان رفتار مرتکب و #نتیجه ناشی از آن، مانع از تحقق جنایت نیست مانند #فوت ناشی از #انتقالعاملبیماریکشنده، که حسب مورد موجب قصاص یا دیه است. #حکم این ماده و (ماده ۴۹۲) این قانون در مورد کلیه جرائم جاری است.
🟨 با ملاحظه صراحت مواد مذکور اگر در اثر "تقصیر" شخصی، فرد یا افرادی مبتلا به #ویروسکرونا شده و موجب فوت یا #نقصعضو یا #منافع شخص یا اشخاصی گردد، مرتکب مقصر، #مسئول جبران دیه فوت یا نقصعضو یا منافع شخص یا اشخاص مبتلا به ویروسکرونا می باشد.
🟩 بهنظر می رسد وفق قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ اگر غفلت در انتشار ویروسکرونا موجب تحقق جنایتعلیهنفس و نقص در اعضا و منافع شخصی گردد، در اینصورت قانونمجازاتاسلامی موجب نسخضمنی ماده ۲۲ قانون طرز جلوگیری از بیمارهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ گردیده و در غیر آن یعنی اگر موجب جنایت نگردد و ولی شخصی را #مبتلاء کرده و گرفتار #معالجه و #درمان آن نماید، مطابق قانون موصوف #قابلتعقیبکیفری و مجازات است و بابت #هزینههایمتعارفمعالجه و درمان آن #مقصر و مسئول جبران آن میباشد.
🔸نتیجهگیری:
با عنایت به #قوانیناستنادی بهویژه ماده ۲۲ قانون طرزجلوگیری از بیماریهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ و مواد ۲۹۱ و ۴۹۳ قانونمجازاتاسلامی ۱۳۹۲ اگر اشخاصی با غفلت خویش موجب ورود ویروسکرونا در ایران شده و یا اینکه با علم به ابتلاء فرد یا شهری در #پیشگیری و جلوگیری از شیوع آن علیرغم داشتن #وظیفهقانونی #کوتاهی و غفلت کردهاند و یا شخصی علیرغم #علم و اطلاع به ابتلاء ویروس کرونا بهعلت غفلت در پیشگیری آن موجب #تلف جان و مال مردم شده است، علاوه بر #مسئولیتکیفری شخصی که عامل بیماریکشنده بوده، سایر اشخاص مذکور نیز بهعنوان مسئولین حفظ سلامتبهداشت افراد و جامعه مستوجب #تعقیبکیفری و جبران خسارات وارده به مبتلایان ویروسکرونا هستند.
البته مجازات مندرج در ماده ۲۲ قانون طرز جلوگیری از بیماریهایواگیردار مصوب ۱۳۲۰ با توجه به وسعت زیانبار بودن ویروسکرونا در جامعه امروزه، مناسب مرتکبین آن نبوده و پیشنهاد میگردد نمایندگانمجلس سریعا نسبت به اصلاح قانون مذکور در راستای حفظ سلامت و بهداشتجامعه اقدام نمایند.
✍"#وکیل علی صدری خانلو"
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
عدالت:
🔰 حدود #مسوولیت #شرکت های هواپیمایی ایرانی در #پرداخت #خسارت_جانی
jOin 🔜 @arayeghazayi
✍ احمد پنجهپور #وکیل_پایه_یک_دادگستری
⚖ ایران بنا به دلایل متعدد از جمله #تحریم #صنعت هوایی، مدتها است که یکی از #حادثه خیزترین مناطق جهان از لحاظ #آمار سقوط هواپیما و #کشته و #مصدوم شدن مسافرین آنها تلقی میشود.
با تدقیق در این میزان از #سوانح هوایی، سوالی که به ذهن خطور می کند این است که در پروازهای داخلی مسوولیت شرکتهای #حملونقل هوایی و متصدیان صنعت هوایی کشور چگونه و تا چه میزان است؟
#مجلس_شورای_اسلامی در سال ۱۳۶۴ #قانون «تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در پروازهای داخل کشور» را #تصويب نمود. به موجب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در مورد حملونقل مسافرین، بار و اثاثیه در پروازهای داخل کشور در حدود مسوولیت #مقرر در پروازهای بینالمللی مذکور در « #کنوانسیون مربوط به یکسان کردن برخی از #مقررات حملونقل هوایی #بینالمللی #منعقده در ورشو» یا همان #کنوانسیون_ورشو و #پروتکل #اصلاحی آن، که در لاهه به #امضا رسیده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹 تصویب قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی
تصویب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی را از #شرایط #قانون_مجازات_اسلامی خارج و مطابق با قوانین بینالمللی کرد، اما این قانون بعدها توسط «قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی» در سال ۱۳۹۱ #نسخ شد؛ در قانون جدید، مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی در مورد حملونقل مسافران، بار و اثاثیه در پروازهای بینالمللی، مطابق با کنوانسیون ورشو باقی ماند. ولی در پروازهای داخلی در مورد حملونقل مسافران، فقط مطابق قانون مجازات اسلامی و در مورد حملونقل بار و اثاثیه محدود به مسوولیت مندرج در کنوانسیون ورشو و #تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه تغییر یافت.
طبق #تبصره ماده یک این قانون، مبالغ مندرج در کنوانسیون ورشو و تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه، به ترتیب معادل ۸۳۰۰ و ۱۶۶۰۰ واحد «#حق برداشت مخصوص» (SDR) است.
#اولیای_دم متوفیان یا مصدومان سوانح هوایی داخلی از بابت جبران خسارات بدنی و #فوت #مجاز به #مطالبه #دیه شدند و سایر #خسارات وارده را تنها براساس قانون مجازات اسلامی میتوانند دریافت کنند.
بنابراین مسافر ایرانی (خود یا #ورثه #متوفی)، در صورتی که در یک پرواز داخلی، دچار سانحه شود (اعم از فوت یا صدمه) میتواند با #اقامه_دعوی علیه شرکت هواپیمایی دیه دریافت کند و در صورتی که بار و اثاثیه وی خسارت ببیند، با توجه به قانون مصوب ۱۳۹۱، نهایتا تا میزان۱۶۶۰۰ SDR #محق به دریافت #خسارت_مالی خواهد بود.
با این وصف و از نظر #قانونگذار ایرانی، میزان #خسارت_جانی، در هرنوع سانحهای (هوایی، زمینی و دریایی) صرفا از نوع دیه است و خسارت دیگری غیر از دیه قابل مطالبه نیست.
حال سوال این است که در صورتی که مسافر ایرانی در ایران با یک شرکت هوایی بینالمللی پرواز کند و هواپیما در خاک ایران دچار سانحه شود، میزان خسارت براساس قانون #مصوب ۱۳۹۱ است یا اینکه براساس کنوانسیونهای بینالمللی، خسارت پرداخت میشود؟
#ماده سوم قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۱بیان میدارد: قوانین #جزایی ایران درباره کلیه اشخاصی که در قلمرو #حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران #مرتکب #جرم شوند اعمال میشود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
با این وصف قلمرو قوانین جزایی در ایران شامل اینگونه پروازها نیز میشود. به عبارت دیگر درصورت بروز حادثه حداقل پرداختی یعنی دیه شامل مسافرین خواهد شد، اما از سوی دیگر در صورتی که شرکت بینالمللی #تابعیت کشوری را داشته باشد که #مشمول مقررات کنوانسیونهای دیگری مانند مونترآل باشد و میزان خسارت نیز بر اساس این کنوانسیون از میزان خسارت تعیین شده در قوانین ایران بیشتر باشد، به نظر می رسد مسافر ایرانی بتواند حتی در صورتی که حادثه در ایران رخ داده باشد، خسارت را بر اساس این کنوانسیون دریافت دارد.
بدیهی است #دادگاه ایرانی هیچگاه چنین خسارتی را در #حکم خود ذکر نمیکند و مسافر یا ورثه وی (درصورت فوت مسافر) میتوانند با مراجعه به #دادگاه_صالح و اعلام #شکایت، خسارت را براساس آن کنوانسیون دریافت کنند.
از سوی دیگر در صورتی که در مفاد #تعهدات مندرج فیمابین مسافر و شرکتهای هواپیمایی چه ایرانی و چه خارجی از سوی شرکت، میزان تعهدات بالاتر از حد #قانونی ذکر شده باشد، این شرکتها گریزی از پرداخت خسارت مازاد نخواهند داشت.
به نظر میرسد در صورتی که قوانین و مقررات و اخذ خسارت از شرکتهای هوایی داخلی و بینالمللی، تابع #قوانین_مشترک و همسانی شوند، پیچیدگی امر هم برای مسافرین و هم برای #محاکم بسیار کمتر باشد. در عمل چه فرقی میکند یک مسافر ایرانی از پرواز داخلی استفاده کند و دچار خسارت شود یا از پرواز 👇👇
🔰 حدود #مسوولیت #شرکت های هواپیمایی ایرانی در #پرداخت #خسارت_جانی
jOin 🔜 @arayeghazayi
✍ احمد پنجهپور #وکیل_پایه_یک_دادگستری
⚖ ایران بنا به دلایل متعدد از جمله #تحریم #صنعت هوایی، مدتها است که یکی از #حادثه خیزترین مناطق جهان از لحاظ #آمار سقوط هواپیما و #کشته و #مصدوم شدن مسافرین آنها تلقی میشود.
با تدقیق در این میزان از #سوانح هوایی، سوالی که به ذهن خطور می کند این است که در پروازهای داخلی مسوولیت شرکتهای #حملونقل هوایی و متصدیان صنعت هوایی کشور چگونه و تا چه میزان است؟
#مجلس_شورای_اسلامی در سال ۱۳۶۴ #قانون «تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در پروازهای داخل کشور» را #تصويب نمود. به موجب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در مورد حملونقل مسافرین، بار و اثاثیه در پروازهای داخل کشور در حدود مسوولیت #مقرر در پروازهای بینالمللی مذکور در « #کنوانسیون مربوط به یکسان کردن برخی از #مقررات حملونقل هوایی #بینالمللی #منعقده در ورشو» یا همان #کنوانسیون_ورشو و #پروتکل #اصلاحی آن، که در لاهه به #امضا رسیده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹 تصویب قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی
تصویب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی را از #شرایط #قانون_مجازات_اسلامی خارج و مطابق با قوانین بینالمللی کرد، اما این قانون بعدها توسط «قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی» در سال ۱۳۹۱ #نسخ شد؛ در قانون جدید، مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی در مورد حملونقل مسافران، بار و اثاثیه در پروازهای بینالمللی، مطابق با کنوانسیون ورشو باقی ماند. ولی در پروازهای داخلی در مورد حملونقل مسافران، فقط مطابق قانون مجازات اسلامی و در مورد حملونقل بار و اثاثیه محدود به مسوولیت مندرج در کنوانسیون ورشو و #تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه تغییر یافت.
طبق #تبصره ماده یک این قانون، مبالغ مندرج در کنوانسیون ورشو و تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه، به ترتیب معادل ۸۳۰۰ و ۱۶۶۰۰ واحد «#حق برداشت مخصوص» (SDR) است.
#اولیای_دم متوفیان یا مصدومان سوانح هوایی داخلی از بابت جبران خسارات بدنی و #فوت #مجاز به #مطالبه #دیه شدند و سایر #خسارات وارده را تنها براساس قانون مجازات اسلامی میتوانند دریافت کنند.
بنابراین مسافر ایرانی (خود یا #ورثه #متوفی)، در صورتی که در یک پرواز داخلی، دچار سانحه شود (اعم از فوت یا صدمه) میتواند با #اقامه_دعوی علیه شرکت هواپیمایی دیه دریافت کند و در صورتی که بار و اثاثیه وی خسارت ببیند، با توجه به قانون مصوب ۱۳۹۱، نهایتا تا میزان۱۶۶۰۰ SDR #محق به دریافت #خسارت_مالی خواهد بود.
با این وصف و از نظر #قانونگذار ایرانی، میزان #خسارت_جانی، در هرنوع سانحهای (هوایی، زمینی و دریایی) صرفا از نوع دیه است و خسارت دیگری غیر از دیه قابل مطالبه نیست.
حال سوال این است که در صورتی که مسافر ایرانی در ایران با یک شرکت هوایی بینالمللی پرواز کند و هواپیما در خاک ایران دچار سانحه شود، میزان خسارت براساس قانون #مصوب ۱۳۹۱ است یا اینکه براساس کنوانسیونهای بینالمللی، خسارت پرداخت میشود؟
#ماده سوم قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۱بیان میدارد: قوانین #جزایی ایران درباره کلیه اشخاصی که در قلمرو #حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران #مرتکب #جرم شوند اعمال میشود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
با این وصف قلمرو قوانین جزایی در ایران شامل اینگونه پروازها نیز میشود. به عبارت دیگر درصورت بروز حادثه حداقل پرداختی یعنی دیه شامل مسافرین خواهد شد، اما از سوی دیگر در صورتی که شرکت بینالمللی #تابعیت کشوری را داشته باشد که #مشمول مقررات کنوانسیونهای دیگری مانند مونترآل باشد و میزان خسارت نیز بر اساس این کنوانسیون از میزان خسارت تعیین شده در قوانین ایران بیشتر باشد، به نظر می رسد مسافر ایرانی بتواند حتی در صورتی که حادثه در ایران رخ داده باشد، خسارت را بر اساس این کنوانسیون دریافت دارد.
بدیهی است #دادگاه ایرانی هیچگاه چنین خسارتی را در #حکم خود ذکر نمیکند و مسافر یا ورثه وی (درصورت فوت مسافر) میتوانند با مراجعه به #دادگاه_صالح و اعلام #شکایت، خسارت را براساس آن کنوانسیون دریافت کنند.
از سوی دیگر در صورتی که در مفاد #تعهدات مندرج فیمابین مسافر و شرکتهای هواپیمایی چه ایرانی و چه خارجی از سوی شرکت، میزان تعهدات بالاتر از حد #قانونی ذکر شده باشد، این شرکتها گریزی از پرداخت خسارت مازاد نخواهند داشت.
به نظر میرسد در صورتی که قوانین و مقررات و اخذ خسارت از شرکتهای هوایی داخلی و بینالمللی، تابع #قوانین_مشترک و همسانی شوند، پیچیدگی امر هم برای مسافرین و هم برای #محاکم بسیار کمتر باشد. در عمل چه فرقی میکند یک مسافر ایرانی از پرواز داخلی استفاده کند و دچار خسارت شود یا از پرواز 👇👇
#رأیوحدترویه شماره ۴۳-۱۳۵۱/۸/۱۰ #هیأتعمومی #دیوانعالیکشور
❇ نظر بهاینکه #شرطتحقق #بزه مشمول ماده ۱۱۷ #قانونثبتاسنادواملاک، قابلیتتعارض دو #معامله یا #تعهد نسبت به یک #مال میباشد و در نقاطی که #ثبترسمیاسناد مربوط به #عقود و #معاملات #اموالغیرمنقول به موجب بند اول ماده ۴۷ #قانون مزبور #اجباری باشد، #سندعادی راجع به معامله آن اموال طبق ماده ۴۸ همان قانون در هیچ یک از ادارات و #محاکم پذیرفته نشده و #قابلیتتعارض با #سندرسمی نخواهد داشت، بنابراین چنانچه کسی در این قبیل نقاط با وجود اجباریبودن ثبترسمیاسناد قبلاً معاملهای نسبت به #مالغیرمنقول بهوسیله سند عادی انجام دهد و سپس به موجب سند رسمی معاملهایمعارض با معامله اول درمورد همان مال واقع سازد، عمل او از مصادیق ماده ۱۱۷ قانونثبتاسناد نخواهد بود بلکه ممکن است بر فرض #احراز #سوءنیت با مادهکیفری دیگری قابلانطباق باشد.
این #رأی طبق #قانونوحدترویهقضایی مصوب سال ۱۳۲۸ برای شعب #دیوان عالیکشور و دادگاهها در موارد مشابه #لازمالاتباع است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ نظر بهاینکه #شرطتحقق #بزه مشمول ماده ۱۱۷ #قانونثبتاسنادواملاک، قابلیتتعارض دو #معامله یا #تعهد نسبت به یک #مال میباشد و در نقاطی که #ثبترسمیاسناد مربوط به #عقود و #معاملات #اموالغیرمنقول به موجب بند اول ماده ۴۷ #قانون مزبور #اجباری باشد، #سندعادی راجع به معامله آن اموال طبق ماده ۴۸ همان قانون در هیچ یک از ادارات و #محاکم پذیرفته نشده و #قابلیتتعارض با #سندرسمی نخواهد داشت، بنابراین چنانچه کسی در این قبیل نقاط با وجود اجباریبودن ثبترسمیاسناد قبلاً معاملهای نسبت به #مالغیرمنقول بهوسیله سند عادی انجام دهد و سپس به موجب سند رسمی معاملهایمعارض با معامله اول درمورد همان مال واقع سازد، عمل او از مصادیق ماده ۱۱۷ قانونثبتاسناد نخواهد بود بلکه ممکن است بر فرض #احراز #سوءنیت با مادهکیفری دیگری قابلانطباق باشد.
این #رأی طبق #قانونوحدترویهقضایی مصوب سال ۱۳۲۸ برای شعب #دیوان عالیکشور و دادگاهها در موارد مشابه #لازمالاتباع است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #رأیوحدترویه شماره ۳۷-۱۳۶۳/۹/۱۹ #هیأتعمومی #دیوانعالیکشور
🔸نظر به #اصلسیزدهم #قانوناساسی جمهوریاسلامیایران و اینکه به موجب #مادهواحده #قانوناجازهرعایتاحوالشخصیهایرانیانغیرشیعه در #محاکم مصوب مرداد ماه ۱۳۱۲ ، نسبت به #احوالشخصیه و #حقوقارثیه و #وصیت #ایرانیانغیرشیعه که #مذهب آنان به رسمیت شناخته شده، #لزوم رعایت #قواعدوعاداتمسلمهمتداوله در مذهب آنان در دادگاهها جز در مواردی که #مقررات قانون راجع به #انتظاماتعمومی باشد #تصریح گردیده، لذا دادگاهها در مقام #رسیدگی به امور مذکور و همچنین در رسیدگی به #درخواستتنفیذوصیتنامه ملزم به رعایت قواعد و عاداتمسلمه در مذهب آنان جز درمورد مقرراتقانون راجع به انتظاماتعمومی بوده و باید #احکام خود را بر طبق آن #صادر نمایند
این رأی برابر ماده ۴۳ #قانونامورحسبی و ماده ۳ از مواد اضافهشده به #قانونآییندادرسیکیفری مصوب مرداد ماه ۱۳۳۷ برای دادگاهها در موارد مشابه #لازمالاتباع است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸نظر به #اصلسیزدهم #قانوناساسی جمهوریاسلامیایران و اینکه به موجب #مادهواحده #قانوناجازهرعایتاحوالشخصیهایرانیانغیرشیعه در #محاکم مصوب مرداد ماه ۱۳۱۲ ، نسبت به #احوالشخصیه و #حقوقارثیه و #وصیت #ایرانیانغیرشیعه که #مذهب آنان به رسمیت شناخته شده، #لزوم رعایت #قواعدوعاداتمسلمهمتداوله در مذهب آنان در دادگاهها جز در مواردی که #مقررات قانون راجع به #انتظاماتعمومی باشد #تصریح گردیده، لذا دادگاهها در مقام #رسیدگی به امور مذکور و همچنین در رسیدگی به #درخواستتنفیذوصیتنامه ملزم به رعایت قواعد و عاداتمسلمه در مذهب آنان جز درمورد مقرراتقانون راجع به انتظاماتعمومی بوده و باید #احکام خود را بر طبق آن #صادر نمایند
این رأی برابر ماده ۴۳ #قانونامورحسبی و ماده ۳ از مواد اضافهشده به #قانونآییندادرسیکیفری مصوب مرداد ماه ۱۳۳۷ برای دادگاهها در موارد مشابه #لازمالاتباع است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔰 #نظریهمشورتی شماره ۱۳۹۸/۱۰/۱۰-۷/۹۸/۱۲۶۴ #ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه
🔸شماره #پرونده؛
۱۲۶۴-۱۲۷-۹۸ ح
♦#استعلام؛
با عنایت به قسمت ۳ از بند «ج» ماده ۵ #اساسنامه #بنیادشهیدوامورایثارگران اصلاحی ۱۳۸۷، #شرکت #کارشناسانحقوقی #بنیاد شهید و امور ایثارگران در #محاکم #ذیصلاح به عنوان #وکیل در #دعاوی جهت #دفاع و #استیفایحقوق #جامعههدف (خانوادههاي #شهید و ایثارگران و..) #مجاز شمرده شده است. آیا #حدوداختیارات #نماینده مورد تعرفه همانند نمایندگان موضوع ماده ۳۲ #قانونآییندادرسی دادگاههايعمومی و انقلاب در #امورمدنی است یا مستفاد از ماده ۳۵
#قانون مذکور، باید به تمامی #اختیارات مشارالیه در امر #دادرسی #تصریح شود؟
🟣 پاسخ؛
بازگشت به استعلام شماره ۱/۳۱۲۷۷/۹۰۳۱ مورخ ۱۳۹۸/۸/۰۸ به شماره #ثبت وارده ۱۲۶۴ مورخ ۱۳۹۸/۸/۱۱،نظریهمشورتی این #ادارهکل به شرح زیر اعلام میشود؛
🔹 در مواردي که برابر #مقرراتقانونی #نمایندهحقوقی براي دفاع از #دعاویحقوقی #تجویز شده است، عمومات حاکم بر #وکالت در دعاوي، از جمله ماده ۳۵ قانونآییندادرسیدادگاههايعمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ مجرا میباشد. بنابراین همانطور که درمورد #وکلایدادگستری تصریح به اختیارات مندرج در این ماده #الزامی است، چنانچه نمایندهحقوقی نیز دارای اختیارات یاد شده در ماده مذکور باشد، باید اختیارات وي در این موارد با صراحت ذکر شود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸شماره #پرونده؛
۱۲۶۴-۱۲۷-۹۸ ح
♦#استعلام؛
با عنایت به قسمت ۳ از بند «ج» ماده ۵ #اساسنامه #بنیادشهیدوامورایثارگران اصلاحی ۱۳۸۷، #شرکت #کارشناسانحقوقی #بنیاد شهید و امور ایثارگران در #محاکم #ذیصلاح به عنوان #وکیل در #دعاوی جهت #دفاع و #استیفایحقوق #جامعههدف (خانوادههاي #شهید و ایثارگران و..) #مجاز شمرده شده است. آیا #حدوداختیارات #نماینده مورد تعرفه همانند نمایندگان موضوع ماده ۳۲ #قانونآییندادرسی دادگاههايعمومی و انقلاب در #امورمدنی است یا مستفاد از ماده ۳۵
#قانون مذکور، باید به تمامی #اختیارات مشارالیه در امر #دادرسی #تصریح شود؟
🟣 پاسخ؛
بازگشت به استعلام شماره ۱/۳۱۲۷۷/۹۰۳۱ مورخ ۱۳۹۸/۸/۰۸ به شماره #ثبت وارده ۱۲۶۴ مورخ ۱۳۹۸/۸/۱۱،نظریهمشورتی این #ادارهکل به شرح زیر اعلام میشود؛
🔹 در مواردي که برابر #مقرراتقانونی #نمایندهحقوقی براي دفاع از #دعاویحقوقی #تجویز شده است، عمومات حاکم بر #وکالت در دعاوي، از جمله ماده ۳۵ قانونآییندادرسیدادگاههايعمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ مجرا میباشد. بنابراین همانطور که درمورد #وکلایدادگستری تصریح به اختیارات مندرج در این ماده #الزامی است، چنانچه نمایندهحقوقی نیز دارای اختیارات یاد شده در ماده مذکور باشد، باید اختیارات وي در این موارد با صراحت ذکر شود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ فرمول #کاهشمجازاتحبستعزیری
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
عدالت:
🔰 حدود #مسوولیت #شرکت های هواپیمایی ایرانی در #پرداخت #خسارت_جانی
jOin 🔜 @arayeghazayi
✍ احمد پنجهپور #وکیل_پایه_یک_دادگستری
⚖ ایران بنا به دلایل متعدد از جمله #تحریم #صنعت هوایی، مدتها است که یکی از #حادثه خیزترین مناطق جهان از لحاظ #آمار سقوط هواپیما و #کشته و #مصدوم شدن مسافرین آنها تلقی میشود.
با تدقیق در این میزان از #سوانح هوایی، سوالی که به ذهن خطور می کند این است که در پروازهای داخلی مسوولیت شرکتهای #حملونقل هوایی و متصدیان صنعت هوایی کشور چگونه و تا چه میزان است؟
#مجلس_شورای_اسلامی در سال ۱۳۶۴ #قانون «تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در پروازهای داخل کشور» را #تصويب نمود. به موجب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در مورد حملونقل مسافرین، بار و اثاثیه در پروازهای داخل کشور در حدود مسوولیت #مقرر در پروازهای بینالمللی مذکور در « #کنوانسیون مربوط به یکسان کردن برخی از #مقررات حملونقل هوایی #بینالمللی #منعقده در ورشو» یا همان #کنوانسیون_ورشو و #پروتکل #اصلاحی آن، که در لاهه به #امضا رسیده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹 تصویب قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی
تصویب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی را از #شرایط #قانون_مجازات_اسلامی خارج و مطابق با قوانین بینالمللی کرد، اما این قانون بعدها توسط «قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی» در سال ۱۳۹۱ #نسخ شد؛ در قانون جدید، مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی در مورد حملونقل مسافران، بار و اثاثیه در پروازهای بینالمللی، مطابق با کنوانسیون ورشو باقی ماند. ولی در پروازهای داخلی در مورد حملونقل مسافران، فقط مطابق قانون مجازات اسلامی و در مورد حملونقل بار و اثاثیه محدود به مسوولیت مندرج در کنوانسیون ورشو و #تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه تغییر یافت.
طبق #تبصره ماده یک این قانون، مبالغ مندرج در کنوانسیون ورشو و تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه، به ترتیب معادل ۸۳۰۰ و ۱۶۶۰۰ واحد «#حق برداشت مخصوص» (SDR) است.
#اولیای_دم متوفیان یا مصدومان سوانح هوایی داخلی از بابت جبران خسارات بدنی و #فوت #مجاز به #مطالبه #دیه شدند و سایر #خسارات وارده را تنها براساس قانون مجازات اسلامی میتوانند دریافت کنند.
بنابراین مسافر ایرانی (خود یا #ورثه #متوفی)، در صورتی که در یک پرواز داخلی، دچار سانحه شود (اعم از فوت یا صدمه) میتواند با #اقامه_دعوی علیه شرکت هواپیمایی دیه دریافت کند و در صورتی که بار و اثاثیه وی خسارت ببیند، با توجه به قانون مصوب ۱۳۹۱، نهایتا تا میزان۱۶۶۰۰ SDR #محق به دریافت #خسارت_مالی خواهد بود.
با این وصف و از نظر #قانونگذار ایرانی، میزان #خسارت_جانی، در هرنوع سانحهای (هوایی، زمینی و دریایی) صرفا از نوع دیه است و خسارت دیگری غیر از دیه قابل مطالبه نیست.
حال سوال این است که در صورتی که مسافر ایرانی در ایران با یک شرکت هوایی بینالمللی پرواز کند و هواپیما در خاک ایران دچار سانحه شود، میزان خسارت براساس قانون #مصوب ۱۳۹۱ است یا اینکه براساس کنوانسیونهای بینالمللی، خسارت پرداخت میشود؟
#ماده سوم قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۱بیان میدارد: قوانین #جزایی ایران درباره کلیه اشخاصی که در قلمرو #حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران #مرتکب #جرم شوند اعمال میشود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
با این وصف قلمرو قوانین جزایی در ایران شامل اینگونه پروازها نیز میشود. به عبارت دیگر درصورت بروز حادثه حداقل پرداختی یعنی دیه شامل مسافرین خواهد شد، اما از سوی دیگر در صورتی که شرکت بینالمللی #تابعیت کشوری را داشته باشد که #مشمول مقررات کنوانسیونهای دیگری مانند مونترآل باشد و میزان خسارت نیز بر اساس این کنوانسیون از میزان خسارت تعیین شده در قوانین ایران بیشتر باشد، به نظر می رسد مسافر ایرانی بتواند حتی در صورتی که حادثه در ایران رخ داده باشد، خسارت را بر اساس این کنوانسیون دریافت دارد.
بدیهی است #دادگاه ایرانی هیچگاه چنین خسارتی را در #حکم خود ذکر نمیکند و مسافر یا ورثه وی (درصورت فوت مسافر) میتوانند با مراجعه به #دادگاه_صالح و اعلام #شکایت، خسارت را براساس آن کنوانسیون دریافت کنند.
از سوی دیگر در صورتی که در مفاد #تعهدات مندرج فیمابین مسافر و شرکتهای هواپیمایی چه ایرانی و چه خارجی از سوی شرکت، میزان تعهدات بالاتر از حد #قانونی ذکر شده باشد، این شرکتها گریزی از پرداخت خسارت مازاد نخواهند داشت.
به نظر میرسد در صورتی که قوانین و مقررات و اخذ خسارت از شرکتهای هوایی داخلی و بینالمللی، تابع #قوانین_مشترک و همسانی شوند، پیچیدگی امر هم برای مسافرین و هم برای #محاکم بسیار کمتر باشد. در عمل چه فرقی میکند یک مسافر ایرانی از پرواز داخلی استفاده کند و دچار خسارت شود یا از پرواز 👇👇
🔰 حدود #مسوولیت #شرکت های هواپیمایی ایرانی در #پرداخت #خسارت_جانی
jOin 🔜 @arayeghazayi
✍ احمد پنجهپور #وکیل_پایه_یک_دادگستری
⚖ ایران بنا به دلایل متعدد از جمله #تحریم #صنعت هوایی، مدتها است که یکی از #حادثه خیزترین مناطق جهان از لحاظ #آمار سقوط هواپیما و #کشته و #مصدوم شدن مسافرین آنها تلقی میشود.
با تدقیق در این میزان از #سوانح هوایی، سوالی که به ذهن خطور می کند این است که در پروازهای داخلی مسوولیت شرکتهای #حملونقل هوایی و متصدیان صنعت هوایی کشور چگونه و تا چه میزان است؟
#مجلس_شورای_اسلامی در سال ۱۳۶۴ #قانون «تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در پروازهای داخل کشور» را #تصويب نمود. به موجب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایران در مورد حملونقل مسافرین، بار و اثاثیه در پروازهای داخل کشور در حدود مسوولیت #مقرر در پروازهای بینالمللی مذکور در « #کنوانسیون مربوط به یکسان کردن برخی از #مقررات حملونقل هوایی #بینالمللی #منعقده در ورشو» یا همان #کنوانسیون_ورشو و #پروتکل #اصلاحی آن، که در لاهه به #امضا رسیده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹 تصویب قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی
تصویب این قانون مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی را از #شرایط #قانون_مجازات_اسلامی خارج و مطابق با قوانین بینالمللی کرد، اما این قانون بعدها توسط «قانون تعیین حدود مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی» در سال ۱۳۹۱ #نسخ شد؛ در قانون جدید، مسوولیت شرکتهای هواپیمایی ایرانی در مورد حملونقل مسافران، بار و اثاثیه در پروازهای بینالمللی، مطابق با کنوانسیون ورشو باقی ماند. ولی در پروازهای داخلی در مورد حملونقل مسافران، فقط مطابق قانون مجازات اسلامی و در مورد حملونقل بار و اثاثیه محدود به مسوولیت مندرج در کنوانسیون ورشو و #تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه تغییر یافت.
طبق #تبصره ماده یک این قانون، مبالغ مندرج در کنوانسیون ورشو و تشریفات (پروتکل) اصلاحی لاهه، به ترتیب معادل ۸۳۰۰ و ۱۶۶۰۰ واحد «#حق برداشت مخصوص» (SDR) است.
#اولیای_دم متوفیان یا مصدومان سوانح هوایی داخلی از بابت جبران خسارات بدنی و #فوت #مجاز به #مطالبه #دیه شدند و سایر #خسارات وارده را تنها براساس قانون مجازات اسلامی میتوانند دریافت کنند.
بنابراین مسافر ایرانی (خود یا #ورثه #متوفی)، در صورتی که در یک پرواز داخلی، دچار سانحه شود (اعم از فوت یا صدمه) میتواند با #اقامه_دعوی علیه شرکت هواپیمایی دیه دریافت کند و در صورتی که بار و اثاثیه وی خسارت ببیند، با توجه به قانون مصوب ۱۳۹۱، نهایتا تا میزان۱۶۶۰۰ SDR #محق به دریافت #خسارت_مالی خواهد بود.
با این وصف و از نظر #قانونگذار ایرانی، میزان #خسارت_جانی، در هرنوع سانحهای (هوایی، زمینی و دریایی) صرفا از نوع دیه است و خسارت دیگری غیر از دیه قابل مطالبه نیست.
حال سوال این است که در صورتی که مسافر ایرانی در ایران با یک شرکت هوایی بینالمللی پرواز کند و هواپیما در خاک ایران دچار سانحه شود، میزان خسارت براساس قانون #مصوب ۱۳۹۱ است یا اینکه براساس کنوانسیونهای بینالمللی، خسارت پرداخت میشود؟
#ماده سوم قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۱بیان میدارد: قوانین #جزایی ایران درباره کلیه اشخاصی که در قلمرو #حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران #مرتکب #جرم شوند اعمال میشود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
با این وصف قلمرو قوانین جزایی در ایران شامل اینگونه پروازها نیز میشود. به عبارت دیگر درصورت بروز حادثه حداقل پرداختی یعنی دیه شامل مسافرین خواهد شد، اما از سوی دیگر در صورتی که شرکت بینالمللی #تابعیت کشوری را داشته باشد که #مشمول مقررات کنوانسیونهای دیگری مانند مونترآل باشد و میزان خسارت نیز بر اساس این کنوانسیون از میزان خسارت تعیین شده در قوانین ایران بیشتر باشد، به نظر می رسد مسافر ایرانی بتواند حتی در صورتی که حادثه در ایران رخ داده باشد، خسارت را بر اساس این کنوانسیون دریافت دارد.
بدیهی است #دادگاه ایرانی هیچگاه چنین خسارتی را در #حکم خود ذکر نمیکند و مسافر یا ورثه وی (درصورت فوت مسافر) میتوانند با مراجعه به #دادگاه_صالح و اعلام #شکایت، خسارت را براساس آن کنوانسیون دریافت کنند.
از سوی دیگر در صورتی که در مفاد #تعهدات مندرج فیمابین مسافر و شرکتهای هواپیمایی چه ایرانی و چه خارجی از سوی شرکت، میزان تعهدات بالاتر از حد #قانونی ذکر شده باشد، این شرکتها گریزی از پرداخت خسارت مازاد نخواهند داشت.
به نظر میرسد در صورتی که قوانین و مقررات و اخذ خسارت از شرکتهای هوایی داخلی و بینالمللی، تابع #قوانین_مشترک و همسانی شوند، پیچیدگی امر هم برای مسافرین و هم برای #محاکم بسیار کمتر باشد. در عمل چه فرقی میکند یک مسافر ایرانی از پرواز داخلی استفاده کند و دچار خسارت شود یا از پرواز 👇👇
Forwarded from آرای قضایی
🔰#دادنامه_کیفری
✅ ایجاد صفحه در فیسبوک به نام دیگری و بدون #اجازه وی، از مصادیق #بزه #جعل_رایانهای محسوب میشود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹تاریخ #رای_نهایی: ۱۳۹۳/۷/۰۷
🔹شماره #رای نهایی: 9309970220400891
⚖ #رای_بدوی
در خصوص #اتهام آقای ح. دایر بر #افترا، #توهین، #انتشار عکس #مستهجن (متعلق به #شاکیه)، دسترسی #غیرمجاز (هک ایمیل) در فضای سایبر و #جعل رایانهای (ایجاد صفحه در سایت فیس بوک به نام شاکیه)، موضوع #شکایت خانم ز. ، از توجه به اوراق و محتویات #پرونده و مفاد #کیفرخواست #دادسرا و #دلایل احصایی در آن و شکایت شاکی و #مستندات ابرازی و #گزارش و #تحقیقات #ضابطین در راستای #شناسایی #مرتکب و پاسخ #استعلامات #بانکی و #مخابراتی و #اظهارات و #دفاعیات غیرمؤثر #وکیل محترم #متهم و عدم حضور و عدم #ایراد یا #دفاع مؤثر از سوی #مشتکی_عنه فوق و #قرائن و #امارات موجود از جمله: 1- #مطابقت IP ارسالشده ایمیل با محل #اقامت متهم در کانادا، 2- #احراز ارسال ایمیل از این IP بر روی آی دی متعلق به شاکیه، 3- تطبیق مودای #گواهی #گواه با #اوضاع_و_احوال #پرونده، بنابراین #بزهکاری متهم #محرز و #مسلم بوده و با #استناد به مواد ۶۰۸، ۶۰۷، ۷۳۰، ۷۳۵، ۷۴۳ و ۷۸۱ از #قانون_مجازات_اسلامی ۱۳۷۵ و با مراعات ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ به تحمل ۷۴ ضربه #شلاق_تعزیری بابت توهین و ۷۴ ضربه #شلاق تعزیری بابت افترا و یک سال #حبس بابت دسترسی غیرمجاز و یکصد میلیون ریال #جزای_نقدی بابت #جعل_رایانهای #محکوم میگردد. اما با توجه به قواعد تعدد مادی صرفاً مجازات #اشد که یک سال حبس میباشد قابلیت #اجرا دارد. #رأی صادره #حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از #ابلاغ، #قابل_تجدیدنظرخواهی در #محاکم محترم #تجدیدنظر استان تهران میباشد.
🔹#دادرس شعبه ۱۰۸۳ #دادگاه_عمومی جزایی تهران ویژه کارکنان #دولت ـ ح.ی
⚖ رای #دادگاه_تجدیدنظر
#تجدیدنظرخواهی آقای ح. نسبت به #دادنامه ۹۳۰۰۰۲۲۵ مورخ ۹۱/۰۴/۳۱ صادره از شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومی #جزایی تهران در خصوص #محکومیت #غیرقطعی #تجدیدنظرخواه به اتهام توهین و افترا و انتشار عکس مستهجن و #هک ایمیل در #فضای_سایبر و جعل رایانهای که وی را به تحمل یک سال حبس و یکصد میلیون ریال جزای نقدی و دو فقره شلاق ۷۴ ضربهای محکوم نموده است و پس از ابلاغ و در #فرجه_قانونی و با تقدیم #لایحه ای از سوی وکیل متهم مورد تجدیدنظرخواهی واقع و توجهاً به لایحه تقدیم شده از سوی وکیل #تجدیدنظرخواهان و دادنامه #معترض_عنه و سایر محتویات پرونده مطروحه حاوی #ادله لازمه کافیه بر قابلیت #نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته از نظر #شکلی و #ماهوی نمیباشد، فلذا با #رد آن دادنامه #تجدیدنظرخواسته به استناد بند الف از ماده ۲۵۷ از #قانون_آیین_دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در #امور_کیفری) #تأیید مینماید. رأی صادره #قطعی است.
🔹رئیس شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ #مستشار دادگاه
جوادی ـ سعادتزاده/پژوهشگاه #قوه_قضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
✅ ایجاد صفحه در فیسبوک به نام دیگری و بدون #اجازه وی، از مصادیق #بزه #جعل_رایانهای محسوب میشود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹تاریخ #رای_نهایی: ۱۳۹۳/۷/۰۷
🔹شماره #رای نهایی: 9309970220400891
⚖ #رای_بدوی
در خصوص #اتهام آقای ح. دایر بر #افترا، #توهین، #انتشار عکس #مستهجن (متعلق به #شاکیه)، دسترسی #غیرمجاز (هک ایمیل) در فضای سایبر و #جعل رایانهای (ایجاد صفحه در سایت فیس بوک به نام شاکیه)، موضوع #شکایت خانم ز. ، از توجه به اوراق و محتویات #پرونده و مفاد #کیفرخواست #دادسرا و #دلایل احصایی در آن و شکایت شاکی و #مستندات ابرازی و #گزارش و #تحقیقات #ضابطین در راستای #شناسایی #مرتکب و پاسخ #استعلامات #بانکی و #مخابراتی و #اظهارات و #دفاعیات غیرمؤثر #وکیل محترم #متهم و عدم حضور و عدم #ایراد یا #دفاع مؤثر از سوی #مشتکی_عنه فوق و #قرائن و #امارات موجود از جمله: 1- #مطابقت IP ارسالشده ایمیل با محل #اقامت متهم در کانادا، 2- #احراز ارسال ایمیل از این IP بر روی آی دی متعلق به شاکیه، 3- تطبیق مودای #گواهی #گواه با #اوضاع_و_احوال #پرونده، بنابراین #بزهکاری متهم #محرز و #مسلم بوده و با #استناد به مواد ۶۰۸، ۶۰۷، ۷۳۰، ۷۳۵، ۷۴۳ و ۷۸۱ از #قانون_مجازات_اسلامی ۱۳۷۵ و با مراعات ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ به تحمل ۷۴ ضربه #شلاق_تعزیری بابت توهین و ۷۴ ضربه #شلاق تعزیری بابت افترا و یک سال #حبس بابت دسترسی غیرمجاز و یکصد میلیون ریال #جزای_نقدی بابت #جعل_رایانهای #محکوم میگردد. اما با توجه به قواعد تعدد مادی صرفاً مجازات #اشد که یک سال حبس میباشد قابلیت #اجرا دارد. #رأی صادره #حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از #ابلاغ، #قابل_تجدیدنظرخواهی در #محاکم محترم #تجدیدنظر استان تهران میباشد.
🔹#دادرس شعبه ۱۰۸۳ #دادگاه_عمومی جزایی تهران ویژه کارکنان #دولت ـ ح.ی
⚖ رای #دادگاه_تجدیدنظر
#تجدیدنظرخواهی آقای ح. نسبت به #دادنامه ۹۳۰۰۰۲۲۵ مورخ ۹۱/۰۴/۳۱ صادره از شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومی #جزایی تهران در خصوص #محکومیت #غیرقطعی #تجدیدنظرخواه به اتهام توهین و افترا و انتشار عکس مستهجن و #هک ایمیل در #فضای_سایبر و جعل رایانهای که وی را به تحمل یک سال حبس و یکصد میلیون ریال جزای نقدی و دو فقره شلاق ۷۴ ضربهای محکوم نموده است و پس از ابلاغ و در #فرجه_قانونی و با تقدیم #لایحه ای از سوی وکیل متهم مورد تجدیدنظرخواهی واقع و توجهاً به لایحه تقدیم شده از سوی وکیل #تجدیدنظرخواهان و دادنامه #معترض_عنه و سایر محتویات پرونده مطروحه حاوی #ادله لازمه کافیه بر قابلیت #نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته از نظر #شکلی و #ماهوی نمیباشد، فلذا با #رد آن دادنامه #تجدیدنظرخواسته به استناد بند الف از ماده ۲۵۷ از #قانون_آیین_دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در #امور_کیفری) #تأیید مینماید. رأی صادره #قطعی است.
🔹رئیس شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ #مستشار دادگاه
جوادی ـ سعادتزاده/پژوهشگاه #قوه_قضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
⚖ #رای #مستدل دادگاه درمورد #دعوای منع اشتغال زوجه
🔷 چکیده
در مورد #اشتغال #زوجه #منع كلی وجود نداشته و اگر محيط كاري مناسب بوده ، اشتغال خارج از ساعات كاري اعلامي #اداره_كار نباشد و كار مربوط #متناسب با رشته تحصيلي باشد زوجه را نمي توان از اشتغال منع كرد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
تاريخ #رای_نهايی : ١٣٩٣/٧/٦
شماره #رای نهايي : ٩٣٠٩٩٧٠٢٢١١٠١١٠٤
⭕️ #رأی_بدوی :
آقای ع.د. با #وکالت آقایان م.گ. و ح.م دادخواستی به طرفیت خانم ن.ت. به #خواسته منع اشتغال زوجه تقدیم نموده است #وکلای #زوج در #وقت_رسیدگی #مدعی گردیده اند زوجه تا ساعاتی از غروب آفتاب در محل کار به سر می برد و پس از آن با خستگی ناشی از کار به منزل مراجعه و توجهی به نیازهای #همسر جوان خود نداشته و نتیجتاً این امر منجر به #اختلافات و #طرح_پرونده های متعدد علیه #موکل گردیده است زوجه #ادعای مطروحه را #تکذیب و اعلام نموده در کارخانه متعلق به پدرش به کار اشتغال دارد و به لحاظ نوع رشته تحصیلی که نتیجه اشتغال به کار را همراه داشته تقاضای #رد_دعوی را نموده است #دادگاه با عنایت به محتویات #پرونده و محیط کاری مناسب زوجه و نوع رشته تحصیلی (مهندسی الکترونیک) وی را #محق به اشتغال به کار صرفاً در حد ساعات کاری تعیین شده از سوی #وزارت_کار اعلام می نماید و با توجه به مندرجات ماده 1117 #قانون_مدنی و عدم منع کلی اشتغال به کار و #مقید بودن به حصول #شرایط مندرج اختلافات #زوجین را صرفاً ناشی از اشتغال به کار زوجه #تشخیص نداده و مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی #حکم به رد دعوی مطروحه #صادر می نماید رأی صادره ظرف 20 روز از تاریخ #ابلاغ #قابل_تجدیدنظرخواهی در #محاکم_تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس #شعبه 267 #دادگاه_عمومی_حقوقی خانواده تهران
jOin 🔜 @arayeghazayi
⭕️ #رأی_دادگاه_تجدیدنظر :
#تجدیدنظر خواهی آقای ع.د. با وکالت آقایان گ.. و ح.م. به طرفیت خانم ن.ت. از #دادنامه شماره 00754 مورخه 29/5/93 شعبه محترم 267 #دادگاه_خانواده تهران که به موجب آن #حکم_به_رد_دعوی مطروحه مشارالیه به خواسته منع اشتغال زوجه در پرونده کلاسه 0479/93/267 صادر گردیده وارد نمی باشد زیرا رأی بر اساس #مقررات و #موازین_قانونی صادر شده و ایرادی از حیث #ماهوی یا #شکلی به آن وارد نیست و #استدلال #محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد و تجدیدنظرخواه #دلیل یا دلایلی که موجبات #نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده لذا بنا به مراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 #قانون_آئین_دادرسی_دادگاههای_عمومی_و_انقلاب ( در #امور_مدنی ) #مصوب ۱۳۷۹ ضمن #رد #اعتراض رای معترض عنه را عیناً تأیید می نماید رأی دادگاه به موجب ماده 365 قانون فوق الذکر #قطعی است.
دادگاه خانم ن.ت. را به حسن معاشرت با شوهرش و انجام تکالیف روزمره همسری و حفظ کیان خانواده و جلوگیری از تزلزل آن توصیه می نماید.
رئیس شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – #مستشار
💐 لینک کانال فنی و کاربردی آرای قضایی 🔻🔻🔻
https://t.me/joinchat/AAAAADuoHpF1ajbOmW9f-A 💐
🔷 چکیده
در مورد #اشتغال #زوجه #منع كلی وجود نداشته و اگر محيط كاري مناسب بوده ، اشتغال خارج از ساعات كاري اعلامي #اداره_كار نباشد و كار مربوط #متناسب با رشته تحصيلي باشد زوجه را نمي توان از اشتغال منع كرد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
تاريخ #رای_نهايی : ١٣٩٣/٧/٦
شماره #رای نهايي : ٩٣٠٩٩٧٠٢٢١١٠١١٠٤
⭕️ #رأی_بدوی :
آقای ع.د. با #وکالت آقایان م.گ. و ح.م دادخواستی به طرفیت خانم ن.ت. به #خواسته منع اشتغال زوجه تقدیم نموده است #وکلای #زوج در #وقت_رسیدگی #مدعی گردیده اند زوجه تا ساعاتی از غروب آفتاب در محل کار به سر می برد و پس از آن با خستگی ناشی از کار به منزل مراجعه و توجهی به نیازهای #همسر جوان خود نداشته و نتیجتاً این امر منجر به #اختلافات و #طرح_پرونده های متعدد علیه #موکل گردیده است زوجه #ادعای مطروحه را #تکذیب و اعلام نموده در کارخانه متعلق به پدرش به کار اشتغال دارد و به لحاظ نوع رشته تحصیلی که نتیجه اشتغال به کار را همراه داشته تقاضای #رد_دعوی را نموده است #دادگاه با عنایت به محتویات #پرونده و محیط کاری مناسب زوجه و نوع رشته تحصیلی (مهندسی الکترونیک) وی را #محق به اشتغال به کار صرفاً در حد ساعات کاری تعیین شده از سوی #وزارت_کار اعلام می نماید و با توجه به مندرجات ماده 1117 #قانون_مدنی و عدم منع کلی اشتغال به کار و #مقید بودن به حصول #شرایط مندرج اختلافات #زوجین را صرفاً ناشی از اشتغال به کار زوجه #تشخیص نداده و مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی #حکم به رد دعوی مطروحه #صادر می نماید رأی صادره ظرف 20 روز از تاریخ #ابلاغ #قابل_تجدیدنظرخواهی در #محاکم_تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس #شعبه 267 #دادگاه_عمومی_حقوقی خانواده تهران
jOin 🔜 @arayeghazayi
⭕️ #رأی_دادگاه_تجدیدنظر :
#تجدیدنظر خواهی آقای ع.د. با وکالت آقایان گ.. و ح.م. به طرفیت خانم ن.ت. از #دادنامه شماره 00754 مورخه 29/5/93 شعبه محترم 267 #دادگاه_خانواده تهران که به موجب آن #حکم_به_رد_دعوی مطروحه مشارالیه به خواسته منع اشتغال زوجه در پرونده کلاسه 0479/93/267 صادر گردیده وارد نمی باشد زیرا رأی بر اساس #مقررات و #موازین_قانونی صادر شده و ایرادی از حیث #ماهوی یا #شکلی به آن وارد نیست و #استدلال #محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد و تجدیدنظرخواه #دلیل یا دلایلی که موجبات #نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده لذا بنا به مراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 #قانون_آئین_دادرسی_دادگاههای_عمومی_و_انقلاب ( در #امور_مدنی ) #مصوب ۱۳۷۹ ضمن #رد #اعتراض رای معترض عنه را عیناً تأیید می نماید رأی دادگاه به موجب ماده 365 قانون فوق الذکر #قطعی است.
دادگاه خانم ن.ت. را به حسن معاشرت با شوهرش و انجام تکالیف روزمره همسری و حفظ کیان خانواده و جلوگیری از تزلزل آن توصیه می نماید.
رئیس شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – #مستشار
💐 لینک کانال فنی و کاربردی آرای قضایی 🔻🔻🔻
https://t.me/joinchat/AAAAADuoHpF1ajbOmW9f-A 💐
Telegram
آرای قضایی
توسعه حقوق کاربردی. پیوند تئوری و تجربه و نقد آرای روز مراجع قضایی.
Forwarded from آرای قضایی
❇ فرمول #کاهشمجازاتحبستعزیری
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
🔰 #دادنامه ای مهم و #کاربردی
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ چكيده :
استفاده از #حق_حبس توسط #زوجه محملی برای #درخواست #تجویز_ازدواج_مجدد از سوی #زوج نیست و هرچند استفاده از این امتیاز موجبات #عسروحرج زوج را فراهم سازد اما نمیتواند مؤثر در مقام باشد چرا که این #مانع از لحاظ #قانونی مانعی #مشروع تلقی میگردد.
تاریخ #رای نهایی : ۱۳۹۲/۱۰/۰۸
شماره رای #نهایی؛ ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۱۶۲۸
🔹 رای #بدوی
در خصوص #دادخواست تقدیمی آقای الف.ر.، فرزند ی. با #وکالت خانم م.ج. و آقای ح.الف. بهطرفیت خانم ه.ن. به #خواسته #صدور #حکم مبنی بر #تجویز ازدواج مجدد و #خسارات قانونی با عنایت به این که #خوانده #تمکین نداشته و از حق حبس خود نیز استفاده نموده و از آنجا که #وکیل زوج ابراز داشته #موکل در عسر و حرج است و ادامه آن بیم فشار و یا معصیت را داشته و از سویی #نفقه_معوقه را #خواهان پرداخته است و صرفنظر از #درآمد ناچیز وی، لیکن این امر را موجبی بر عدم استفاده از #حق_مسلم و #شرعی ندانسته و مستنداً به ۱۶ و ۱۷ #قانون_حمایت_خانواده سابق #اذن در #ازدواج_مجدد را بهعنوان اصل خواسته صادر و خوانده را به پرداخت مبلغ ۱۶۵۰۰۰ ریال بهعنوان #هزینه_دادرسی و پرداخت #حقالوکاله مطابق #تعرفه مستنداً به مواد ۵۱۸ و ۵۱۹ #قانون_آیین_دادرسی_مدنی #محکوم مینماید #رأی صادره #حضوری و ظرف مهلت بیست روز قابلطرح و #رسیدگی در #محاکم_تجدیدنظر استان است.
رئیس شعبه ۲۶۰ #دادگاه_عمومی خانواده تهران ـ قانعی
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔶 رای #دادگاه_تجدیدنظر
#تجدیدنظرخواهی خانم ه.ن. از دادنامه شماره 9209972208301132 مورخ ۹۲/۷/۲۲ شعبه محترم ۲۶۰ #دادگاه_خانواده تهران که بهموجب آن راجع به #دعوی مطروحه از ناحیه #تجدیدنظرخوانده آقای الف.ر. بهطرفیت مشارٌالیها به خواسته تجویز #ازدواج_مجدد در #پرونده کلاسه 9209982208300765 #حکم به اذن در ازدواج مجدد تصدیر گردیده است وارد است چرا که #دادگاه محترم که به مادتین ۱۶ و ۱۷ #استناد نموده در مانحنفیه هیچیک از #شرایط #مصرح در مواد فوق را تجدیدنظرخوانده حائز نبوده کما اینکه دعوی #مطالبه #نفقه زوجه منجر به صدور حکم و دعوی #تمکین زوج نیز #ردّ گردیده است چنانچه نظر دادگاه در استفاده از حق حبس زوجه را که در متن دادنامه بدان اشاره نموده مبنا و محملی برای عسر و حرج زوج عنوان نموده کاملاً نقض غرض و مخالف امتیازی است که ازلحاظ قانونی #قانونگذار به زوجه اعطاء نموده است و هرچند استفاده از این امتیاز موجبات عسر و حرج زوج را فراهم سازد نمیتواند مؤثر در مقام باشد چرا که این مانع از لحاظ قانونی مانعی مشروع تلقی میگردد بنا بهمراتب مذکور با وارد دانستن #اعتراض معترض نسبت به دادنامه معترضٌعنه به استناد صدر ماده ۳۵۸ از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور #مدنی مصوب ۱۳۷۹ ضمن #نقض دادنامه معترضٌ عنه به لحاظ عدمکفایت #ادله به استناد ماده ۱۲۵۷ #قانون_مدنی حکم به ردّ دعوی تجدیدنظرخوانده صادر و اعلام میگردد. رأی صادره مطابق ماده ۳۶۵ از همان قانون #قطعی است.
#مستشاران شعبه ۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران
عظیمی ـ ارژنگی/پژوهشگاه قوه قضاييه
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ چكيده :
استفاده از #حق_حبس توسط #زوجه محملی برای #درخواست #تجویز_ازدواج_مجدد از سوی #زوج نیست و هرچند استفاده از این امتیاز موجبات #عسروحرج زوج را فراهم سازد اما نمیتواند مؤثر در مقام باشد چرا که این #مانع از لحاظ #قانونی مانعی #مشروع تلقی میگردد.
تاریخ #رای نهایی : ۱۳۹۲/۱۰/۰۸
شماره رای #نهایی؛ ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۱۶۲۸
🔹 رای #بدوی
در خصوص #دادخواست تقدیمی آقای الف.ر.، فرزند ی. با #وکالت خانم م.ج. و آقای ح.الف. بهطرفیت خانم ه.ن. به #خواسته #صدور #حکم مبنی بر #تجویز ازدواج مجدد و #خسارات قانونی با عنایت به این که #خوانده #تمکین نداشته و از حق حبس خود نیز استفاده نموده و از آنجا که #وکیل زوج ابراز داشته #موکل در عسر و حرج است و ادامه آن بیم فشار و یا معصیت را داشته و از سویی #نفقه_معوقه را #خواهان پرداخته است و صرفنظر از #درآمد ناچیز وی، لیکن این امر را موجبی بر عدم استفاده از #حق_مسلم و #شرعی ندانسته و مستنداً به ۱۶ و ۱۷ #قانون_حمایت_خانواده سابق #اذن در #ازدواج_مجدد را بهعنوان اصل خواسته صادر و خوانده را به پرداخت مبلغ ۱۶۵۰۰۰ ریال بهعنوان #هزینه_دادرسی و پرداخت #حقالوکاله مطابق #تعرفه مستنداً به مواد ۵۱۸ و ۵۱۹ #قانون_آیین_دادرسی_مدنی #محکوم مینماید #رأی صادره #حضوری و ظرف مهلت بیست روز قابلطرح و #رسیدگی در #محاکم_تجدیدنظر استان است.
رئیس شعبه ۲۶۰ #دادگاه_عمومی خانواده تهران ـ قانعی
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔶 رای #دادگاه_تجدیدنظر
#تجدیدنظرخواهی خانم ه.ن. از دادنامه شماره 9209972208301132 مورخ ۹۲/۷/۲۲ شعبه محترم ۲۶۰ #دادگاه_خانواده تهران که بهموجب آن راجع به #دعوی مطروحه از ناحیه #تجدیدنظرخوانده آقای الف.ر. بهطرفیت مشارٌالیها به خواسته تجویز #ازدواج_مجدد در #پرونده کلاسه 9209982208300765 #حکم به اذن در ازدواج مجدد تصدیر گردیده است وارد است چرا که #دادگاه محترم که به مادتین ۱۶ و ۱۷ #استناد نموده در مانحنفیه هیچیک از #شرایط #مصرح در مواد فوق را تجدیدنظرخوانده حائز نبوده کما اینکه دعوی #مطالبه #نفقه زوجه منجر به صدور حکم و دعوی #تمکین زوج نیز #ردّ گردیده است چنانچه نظر دادگاه در استفاده از حق حبس زوجه را که در متن دادنامه بدان اشاره نموده مبنا و محملی برای عسر و حرج زوج عنوان نموده کاملاً نقض غرض و مخالف امتیازی است که ازلحاظ قانونی #قانونگذار به زوجه اعطاء نموده است و هرچند استفاده از این امتیاز موجبات عسر و حرج زوج را فراهم سازد نمیتواند مؤثر در مقام باشد چرا که این مانع از لحاظ قانونی مانعی مشروع تلقی میگردد بنا بهمراتب مذکور با وارد دانستن #اعتراض معترض نسبت به دادنامه معترضٌعنه به استناد صدر ماده ۳۵۸ از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور #مدنی مصوب ۱۳۷۹ ضمن #نقض دادنامه معترضٌ عنه به لحاظ عدمکفایت #ادله به استناد ماده ۱۲۵۷ #قانون_مدنی حکم به ردّ دعوی تجدیدنظرخوانده صادر و اعلام میگردد. رأی صادره مطابق ماده ۳۶۵ از همان قانون #قطعی است.
#مستشاران شعبه ۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران
عظیمی ـ ارژنگی/پژوهشگاه قوه قضاييه
jOin 🔜 @arayeghazayi
🟣 دادنامه مهم راجع به #داوری نسبت به #اموال_عمومی و #دولتی
🔷 مرجع صدور: #شعبه ۳۵ #دادگاه_تجدیدنظر_استان تهران
✅ چکیده:
در صورت عدم رعایت #تشریفات ماده ۴۵۷ #قانون_آیین_دادرسی_مدنی در مورد #لزوم اخذ #موافقت #هیئت_وزیران در #ارجاع #دعاوی_دولتی به داوری، #شرط_داوری منتفی بوده و #دعوا در #صلاحیت #محاکم_دادگستری قرار می گیرد.
🔶 تاریخ #رای_نهایی: 1391/06/20
♦️ شماره #رای نهایی:9109970223500656
⚖ #رای_بدوی
درخصوص #دادخواست تقدیمی #دانشگاه...، با #نمایندگی_قضایی آقای (ن. د.) به طرفیت آقای (م. ش. ب.) با #وکالت آقایان (الف.م.) و (الف. ن.) به #خواسته #تخلیه_عین_مستأجره و #هزینه_های_دادرسی با این توضیح که نماینده قضایی #خواهان در دادخواست تقدیمی خود مفاداً #اظهار داشته مطابق #اجاره_نامه شماره 171 / ذ / پ – 20/6/87 #خوانده #مستأجر بوده که با توجه به انقضای مدت #اجاره از تخلیه آن #خودداری می نماید لذا #محکومیت خوانده وفق خواسته مورد استدعا است #وکیل خوانده به شرح #صورتجلسه مورخ 8/12/89 در #دفاع مفاداً اظهار داشته مطابق ماده ۲۶ #قرارداد فی¬ما¬بین توافق گردیده که اختلافات از طریق داوری حلّ و فصل گردد و #موکل احداثاتی در #مورد_اجاره داشته که ارزش آن بالغ بر صدها میلیون تومان می باشد، لذا با توجه به وجود شرط داوری تقاضای #رد_دعوا را دارم،
مع¬الوصف #دادگاه با توجه به دادخواست تقدیمی خواهان و #ضمایم پیوست آن خصوصاً #تصویر_مصدق قرارداد صدرالاشعار که در #ماده ۲۶ آن توافق گردید #اختلافات فیمابین با نظر #حکم_مرضی_الطرفینی حل و فصل گردد و برخلاف #دفاعیات نماینده قضایی خواهان ماده ۲۶ قرارداد را نمی توان به عنوان یک #شرط_مستقل تلقی نمود و با انقضای مدت اجاره قابل تسرّی به قرارداد ندانست ضمن آنکه ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در مانحن فیه خدشه ای وارد نمی نماید،
چه اینکه اولاً؛ تنظیم قرارداد از سوی خواهان و گنجاندن شرط داوری در قرارداد #دلالت بر آن دارد که خواهان #تشریفات_قانونی را رعایت نموده و در فرض اینکه نیاز به #اجازه از مرجع خاص داشته قبلاً اقدامات لازم را انجام داده است،
ثانیاً؛ مادۀ مذکور مربوط به ادارات و نهادهای دولتی است نه نهادهای #اقماری و #مؤسسات وابسته به آن،
لذا با توجه به مراتب معنونه به لحاظ عدم رعایت ماده ۲۶ قرارداد فیمابین دادگاه دعوا را در موقعیت فعلی #مسموع ندانسته و مستنداً به ماده ۲ قانون آیین دادرسی مارالذکر #قرار_عدم_استماع_دعوا #صادر و اعلام می نماید. #رأی صادره ظرف بیست روز پس از #ابلاغ #قابل_تجدیدنظر در #محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
#دادرس شعبۀ ۱۲۳ #دادگاه_حقوقی تهران – عباسی
⚖ رای دادگاه تجدیدنظر
درخصوص #تجدیدنظرخواهی دانشگاه...، با #نمایندگی_حقوقی آقای (م. م.) نسبت به دادنامۀ شمارۀ 890001073 مورخ 8/12/89 صادره از #شعبۀ 123 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن قرار عدم استماع دعوی خواهان به خواسته تخلیه عین مستأجره و هزینه های #دادرسی صادر گردیده است، وارد و #موجه است، بدین لحاظ که دانشگاه... از نهادهای دولتی بوده و زیرمجموعه #وزارت علوم و تحقیقات و فناوری محسوب می گردد و با عنایت به مفاد ماده 457 از قانون آیین دادرسی در امور مدنی #مصوبه #هیئت_وزیران راجع به ارجاع دعاوی موضوع اموال عمومی و دولتی به داوری #ضروری می باشد و با توجه به اینکه هیچ گونه دلیلی که حکایت از #تصویب هیئت وزیران در خصوص موضوع قرارداد باشد ارائه نگردیده و در صورت #تردید نسبت به این امر، با توجه به صلاحیت محاکم، #دادگاه_بدوی #مکلّف به #رسیدگی بوده و صدور قرار عدم استماع صحیح نمی باشد. بنابراین تجدیدنظرخواهی را موجه تشخیص و با #استناد به ماده 353 از قانون مرقوم ضمن #نقض #دادنامه معترض عنه، #پرونده جهت رسیدگی #ماهوی به دادگاه بدوی اعاده می گردد. این رأی #قطعی است.
رئیس شعبۀ ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - #مستشار دادگاه
پورفلاح - صادقی
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 مرجع صدور: #شعبه ۳۵ #دادگاه_تجدیدنظر_استان تهران
✅ چکیده:
در صورت عدم رعایت #تشریفات ماده ۴۵۷ #قانون_آیین_دادرسی_مدنی در مورد #لزوم اخذ #موافقت #هیئت_وزیران در #ارجاع #دعاوی_دولتی به داوری، #شرط_داوری منتفی بوده و #دعوا در #صلاحیت #محاکم_دادگستری قرار می گیرد.
🔶 تاریخ #رای_نهایی: 1391/06/20
♦️ شماره #رای نهایی:9109970223500656
⚖ #رای_بدوی
درخصوص #دادخواست تقدیمی #دانشگاه...، با #نمایندگی_قضایی آقای (ن. د.) به طرفیت آقای (م. ش. ب.) با #وکالت آقایان (الف.م.) و (الف. ن.) به #خواسته #تخلیه_عین_مستأجره و #هزینه_های_دادرسی با این توضیح که نماینده قضایی #خواهان در دادخواست تقدیمی خود مفاداً #اظهار داشته مطابق #اجاره_نامه شماره 171 / ذ / پ – 20/6/87 #خوانده #مستأجر بوده که با توجه به انقضای مدت #اجاره از تخلیه آن #خودداری می نماید لذا #محکومیت خوانده وفق خواسته مورد استدعا است #وکیل خوانده به شرح #صورتجلسه مورخ 8/12/89 در #دفاع مفاداً اظهار داشته مطابق ماده ۲۶ #قرارداد فی¬ما¬بین توافق گردیده که اختلافات از طریق داوری حلّ و فصل گردد و #موکل احداثاتی در #مورد_اجاره داشته که ارزش آن بالغ بر صدها میلیون تومان می باشد، لذا با توجه به وجود شرط داوری تقاضای #رد_دعوا را دارم،
مع¬الوصف #دادگاه با توجه به دادخواست تقدیمی خواهان و #ضمایم پیوست آن خصوصاً #تصویر_مصدق قرارداد صدرالاشعار که در #ماده ۲۶ آن توافق گردید #اختلافات فیمابین با نظر #حکم_مرضی_الطرفینی حل و فصل گردد و برخلاف #دفاعیات نماینده قضایی خواهان ماده ۲۶ قرارداد را نمی توان به عنوان یک #شرط_مستقل تلقی نمود و با انقضای مدت اجاره قابل تسرّی به قرارداد ندانست ضمن آنکه ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در مانحن فیه خدشه ای وارد نمی نماید،
چه اینکه اولاً؛ تنظیم قرارداد از سوی خواهان و گنجاندن شرط داوری در قرارداد #دلالت بر آن دارد که خواهان #تشریفات_قانونی را رعایت نموده و در فرض اینکه نیاز به #اجازه از مرجع خاص داشته قبلاً اقدامات لازم را انجام داده است،
ثانیاً؛ مادۀ مذکور مربوط به ادارات و نهادهای دولتی است نه نهادهای #اقماری و #مؤسسات وابسته به آن،
لذا با توجه به مراتب معنونه به لحاظ عدم رعایت ماده ۲۶ قرارداد فیمابین دادگاه دعوا را در موقعیت فعلی #مسموع ندانسته و مستنداً به ماده ۲ قانون آیین دادرسی مارالذکر #قرار_عدم_استماع_دعوا #صادر و اعلام می نماید. #رأی صادره ظرف بیست روز پس از #ابلاغ #قابل_تجدیدنظر در #محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
#دادرس شعبۀ ۱۲۳ #دادگاه_حقوقی تهران – عباسی
⚖ رای دادگاه تجدیدنظر
درخصوص #تجدیدنظرخواهی دانشگاه...، با #نمایندگی_حقوقی آقای (م. م.) نسبت به دادنامۀ شمارۀ 890001073 مورخ 8/12/89 صادره از #شعبۀ 123 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن قرار عدم استماع دعوی خواهان به خواسته تخلیه عین مستأجره و هزینه های #دادرسی صادر گردیده است، وارد و #موجه است، بدین لحاظ که دانشگاه... از نهادهای دولتی بوده و زیرمجموعه #وزارت علوم و تحقیقات و فناوری محسوب می گردد و با عنایت به مفاد ماده 457 از قانون آیین دادرسی در امور مدنی #مصوبه #هیئت_وزیران راجع به ارجاع دعاوی موضوع اموال عمومی و دولتی به داوری #ضروری می باشد و با توجه به اینکه هیچ گونه دلیلی که حکایت از #تصویب هیئت وزیران در خصوص موضوع قرارداد باشد ارائه نگردیده و در صورت #تردید نسبت به این امر، با توجه به صلاحیت محاکم، #دادگاه_بدوی #مکلّف به #رسیدگی بوده و صدور قرار عدم استماع صحیح نمی باشد. بنابراین تجدیدنظرخواهی را موجه تشخیص و با #استناد به ماده 353 از قانون مرقوم ضمن #نقض #دادنامه معترض عنه، #پرونده جهت رسیدگی #ماهوی به دادگاه بدوی اعاده می گردد. این رأی #قطعی است.
رئیس شعبۀ ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - #مستشار دادگاه
پورفلاح - صادقی
jOin 🔜 @arayeghazayi
🟤موضوع؛
تمایز صلاحیت دادگاه اصل ۴۹ و دادگاه حقوقی
🟢چکیده؛
وجه تمایز دادگاههای اصل ۴۹ قانون اساسی با محاکم عمومی حقوقی دادگستری در این است که؛ هرگاه اصل مشروعیت اموال و املاک مورد تردید یا تعرض قرار گیرد یا تعرض به اصل حکم مصادره شود در محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی رسیدگی میگردد؛ لکن هرگاه مترتب بر حکم مصادره اموال، اشخاصی مدعی مالکیت آن باشند این امر در محاکم عمومی حقوقی دادگستری رسیدگی میشود.
⚖ رای دیوان عالی کشور
اجمالاً با توجه به عنوان خواسته در دعوی (اثبات مالکیت) و تعرض به اصل حکم مصادره در صلاحیت محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) میباشد لذا با نقض دادنامه فرجامخواسته شماره ۲۹۷۱-۹۱/۹/۲۸ صادره از شعبه ۱۰۸۶ دادگاه عمومی جزایی تهران آن را به مرجع ذیصلاحیتش، محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) ارجاع میدهد. تمایز صلاحیت محاکم عمومی و محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) در موضوعات اصل ۴۹ و ۴۵ و ۱۵۹ قانون اساسی میباشد وجه تمایز دادگاههای اصل ۴۹ قانون اساسی با محاکم عمومی حقوقی دادگستری در اینگونه موارد هرگاه اصل مشروعیت اموال و املاک مورد تردید یا تعرض قرار گیرد یا تعرض به اصل حکم مصادره شود در محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی رسیدگی میگردد لکن هرگاه مترتب بر حکم مصادره اموال شخص حقیقی یا شخص حقوقی (مواد ۵۸۸ و ۵۸۹ قانون تجارت) مدعی مالکیت آن باشد این امر در محاکم عمومی حقوقی دادگستری رسیدگی میشود و این موضوع را خواسته دعوی تعیین میکند.
عنوان دعوی اثبات عقد انتقال و یا تنفیذ آن متمایز از عنوان دعوی اثبات مالکیت است دعوی اثبات و یا تنفیذ عقد و یا تنفیذ تاریخ وقوع عقد که در حول عنوان ماده ۱۹۰ قانون مدنی میبود در صلاحیت محاکم دادگستری است به سبب آنکه دعوی اثبات عقد نقل و انتقال تعرضی به اسباب مالکیت و تعاقب آن ندارد لکن دعوی اثبات مالکیت مستلزم رسیدگی به امور موجبات مالکیت ماده ۱۴۰ قانون مدنی و حقوق مالکیت مواد ۳۰ لغایت ۳۹ قانون مدنی است احکام عقد با احکام مالکیت متمایز است لذا در عنوان دعوی راجع به عقد به شرایط صحت و احراز عقد و در عنوان دعوی راجع به مالکیت به شرایط صحت و احراز مالکیت رسیدگی میشود لذا مادام که تعرض به اصل مالکیت نشود به حکم اصل ۱۵۹ قانون اساسی {مرجع رسمی تظلمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاهها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است.} لکن عناوین متعرض بر اصل ۴۹ قانون اساسی که تعرض به اصل مشروعیت و یا تعرض به اصل احکام مصادره اموال است در صلاحیت ذاتی محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) میباشد اما این امور نافی دعوی اثبات عقد انتقال و یا تنفیذ آن در محاکم دادگستری نخواهد بود و این امر نیز نافی رأی وحدت رویه شماره ۵۸۱-۷۱/۱۲/۰۲ نمیباشد رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور شماره ۵۸۱-۷۱/۱۲/۰۲ در قلمرو احکام مالکیت است و رابطه احکام مالکیت با احکام عقود تساوی نیست عموم و خصوص است عنایتاً به رأی وحدت رویه شماره ۵۸۱-۷۱/۱۲/۰۲ هیأت عمومی دیوانعالی کشور که مشعر بر تجدیدنظر نسبت به رأی وحدت رویه ۵۷۵-۷۱/۰۲/۲۹ میباشد تصریح شده (رسیدگی به ادعای اشخاص حقیقی و حقوقی را نسبت به اموالی که دادگاههای انقلاب نامشروع شناخته و مصادره نمودهاند در صلاحیت دادگاههای انقلاب تشخیص میشود) و مرجع ذیصلاح عناوینی که مشمول اصل ۴۹ قانون اساسی و اسباب مذکور در تبصره ماده ۵ قانون نحوه اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۶۳/۵/۱۷ میباشد در صلاحیت محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی مستقر در دادگاههای انقلاب اسلامی است. بدین کیفیت به سبب تعرض به اصل حکم مصادره اموال در عنوان دعوی اثبات مالکیت به تشخیص صلاحیت محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) به استناد بند یک ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی {دادگاه صادرکننده رأی، صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به موضوع را نداشته باشد از موارد نقض حکم یا قرار است} صلاحیت محاکم عمومی با محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی و (دادگاههای انقلاب اسلامی) ذاتی است اماره آن را ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر نموده {هرگاه بین دادگاههای عمومی، نظامی و انقلاب درمورد صلاحیت، اختلاف محقق شود...، پرونده برای حل اختلاف به دیوانعالی کشور ارسال خواهد شد.} لذا با نقض دادنامه فرجام خواسته {دادنامه شماره ۲۹۷۱-۹۱/۹/۲۸ صادره از شعبه ۱۰۸۶ دادگاه عمومی جزایی تهران} و ارجاع آن به محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) میشود./پژوهشگاه قوه قضائیه
رئیس شعبه ۲۱ دیوانعالی کشور- مستشار
اخوان ملایری- حسینی
#قانون_اساسی #دادگاه_انقلاب #محاکم_عمومی_حقوقی_دادگستری #دادگاه_های_اصل_چهل_و_نه_قانون_اساسی #صلاحیت_ذاتی #احکام_عقد #دیوان_عالی_کشور #مالکیت
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
تمایز صلاحیت دادگاه اصل ۴۹ و دادگاه حقوقی
🟢چکیده؛
وجه تمایز دادگاههای اصل ۴۹ قانون اساسی با محاکم عمومی حقوقی دادگستری در این است که؛ هرگاه اصل مشروعیت اموال و املاک مورد تردید یا تعرض قرار گیرد یا تعرض به اصل حکم مصادره شود در محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی رسیدگی میگردد؛ لکن هرگاه مترتب بر حکم مصادره اموال، اشخاصی مدعی مالکیت آن باشند این امر در محاکم عمومی حقوقی دادگستری رسیدگی میشود.
⚖ رای دیوان عالی کشور
اجمالاً با توجه به عنوان خواسته در دعوی (اثبات مالکیت) و تعرض به اصل حکم مصادره در صلاحیت محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) میباشد لذا با نقض دادنامه فرجامخواسته شماره ۲۹۷۱-۹۱/۹/۲۸ صادره از شعبه ۱۰۸۶ دادگاه عمومی جزایی تهران آن را به مرجع ذیصلاحیتش، محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) ارجاع میدهد. تمایز صلاحیت محاکم عمومی و محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) در موضوعات اصل ۴۹ و ۴۵ و ۱۵۹ قانون اساسی میباشد وجه تمایز دادگاههای اصل ۴۹ قانون اساسی با محاکم عمومی حقوقی دادگستری در اینگونه موارد هرگاه اصل مشروعیت اموال و املاک مورد تردید یا تعرض قرار گیرد یا تعرض به اصل حکم مصادره شود در محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی رسیدگی میگردد لکن هرگاه مترتب بر حکم مصادره اموال شخص حقیقی یا شخص حقوقی (مواد ۵۸۸ و ۵۸۹ قانون تجارت) مدعی مالکیت آن باشد این امر در محاکم عمومی حقوقی دادگستری رسیدگی میشود و این موضوع را خواسته دعوی تعیین میکند.
عنوان دعوی اثبات عقد انتقال و یا تنفیذ آن متمایز از عنوان دعوی اثبات مالکیت است دعوی اثبات و یا تنفیذ عقد و یا تنفیذ تاریخ وقوع عقد که در حول عنوان ماده ۱۹۰ قانون مدنی میبود در صلاحیت محاکم دادگستری است به سبب آنکه دعوی اثبات عقد نقل و انتقال تعرضی به اسباب مالکیت و تعاقب آن ندارد لکن دعوی اثبات مالکیت مستلزم رسیدگی به امور موجبات مالکیت ماده ۱۴۰ قانون مدنی و حقوق مالکیت مواد ۳۰ لغایت ۳۹ قانون مدنی است احکام عقد با احکام مالکیت متمایز است لذا در عنوان دعوی راجع به عقد به شرایط صحت و احراز عقد و در عنوان دعوی راجع به مالکیت به شرایط صحت و احراز مالکیت رسیدگی میشود لذا مادام که تعرض به اصل مالکیت نشود به حکم اصل ۱۵۹ قانون اساسی {مرجع رسمی تظلمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاهها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است.} لکن عناوین متعرض بر اصل ۴۹ قانون اساسی که تعرض به اصل مشروعیت و یا تعرض به اصل احکام مصادره اموال است در صلاحیت ذاتی محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) میباشد اما این امور نافی دعوی اثبات عقد انتقال و یا تنفیذ آن در محاکم دادگستری نخواهد بود و این امر نیز نافی رأی وحدت رویه شماره ۵۸۱-۷۱/۱۲/۰۲ نمیباشد رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور شماره ۵۸۱-۷۱/۱۲/۰۲ در قلمرو احکام مالکیت است و رابطه احکام مالکیت با احکام عقود تساوی نیست عموم و خصوص است عنایتاً به رأی وحدت رویه شماره ۵۸۱-۷۱/۱۲/۰۲ هیأت عمومی دیوانعالی کشور که مشعر بر تجدیدنظر نسبت به رأی وحدت رویه ۵۷۵-۷۱/۰۲/۲۹ میباشد تصریح شده (رسیدگی به ادعای اشخاص حقیقی و حقوقی را نسبت به اموالی که دادگاههای انقلاب نامشروع شناخته و مصادره نمودهاند در صلاحیت دادگاههای انقلاب تشخیص میشود) و مرجع ذیصلاح عناوینی که مشمول اصل ۴۹ قانون اساسی و اسباب مذکور در تبصره ماده ۵ قانون نحوه اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۶۳/۵/۱۷ میباشد در صلاحیت محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی مستقر در دادگاههای انقلاب اسلامی است. بدین کیفیت به سبب تعرض به اصل حکم مصادره اموال در عنوان دعوی اثبات مالکیت به تشخیص صلاحیت محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) به استناد بند یک ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی {دادگاه صادرکننده رأی، صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به موضوع را نداشته باشد از موارد نقض حکم یا قرار است} صلاحیت محاکم عمومی با محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی و (دادگاههای انقلاب اسلامی) ذاتی است اماره آن را ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر نموده {هرگاه بین دادگاههای عمومی، نظامی و انقلاب درمورد صلاحیت، اختلاف محقق شود...، پرونده برای حل اختلاف به دیوانعالی کشور ارسال خواهد شد.} لذا با نقض دادنامه فرجام خواسته {دادنامه شماره ۲۹۷۱-۹۱/۹/۲۸ صادره از شعبه ۱۰۸۶ دادگاه عمومی جزایی تهران} و ارجاع آن به محاکم اصل ۴۹ قانون اساسی (دادگاههای انقلاب اسلامی) میشود./پژوهشگاه قوه قضائیه
رئیس شعبه ۲۱ دیوانعالی کشور- مستشار
اخوان ملایری- حسینی
#قانون_اساسی #دادگاه_انقلاب #محاکم_عمومی_حقوقی_دادگستری #دادگاه_های_اصل_چهل_و_نه_قانون_اساسی #صلاحیت_ذاتی #احکام_عقد #دیوان_عالی_کشور #مالکیت
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi