آرای قضایی
📕 پیامی از یک همراه #کانال در جهت نقد #رای #صادر شده 🔸 با عرض سلام و خسته نباشید درخصوص رای صادره از سوی دکتر رحمانیان هرچند که این #رای خیلی وقت پیش صادر شده و مجدد در فضای مجازی بازتاب پیدا کرده اما نکتهای که در رای قابلبررسی است این موضوع هست که ایشان…
🔸 پیام از یک همراه #کانال در جهت #نقد #رای #صادر شده
«نظر من در #دفاع از رای»
بخش اول
از بعد حقوقی به نظرم رای درست بوده. در قآدک جدید #اصل «#قانونیبودنتحصیلدلیل» که از #حقوق جزای انگلستان وام گرفته شده، پذیرفته شده خود رای هم حقوقیه و #مستدل و هم #مستند. لذا نیازی به تکرار مکررات نیست.
اصل فوقالذکر از تضمینات #حقوقشهروندی است و راه را بر #افترایعملی و #پروندهسازی میبندد.
اما نظر مخالفان رو که میبینم تصور می کنم ریشه مخالفت مباحث حقوقی نیست ریشه مخالفت کشمکش #اصالتجامعه یا #اصالتفرد است. در جامعهای که #انسانگرایی و #فردگرایی ارزش ندارد یا هنوز زیرساختهای آن فراهم نیست _ مثل #جامعه ما_ و تمایل به اصالت دادن به جامعه هست، برای نمایندگان اون مثل #دادستان و مامورین اعمالکننده #قانون، پذیرش چنین رایهایی سخته ولو اینکه کاملا قانونی هم باشه. اینکه در رای صادره #اصالت به فرد داده شده لزوما به معنای تخدیش رای نیست. ملاک #اعتبار یا عدم اعتبار رای نه #هدفگرایی نه مصلحتسنجی و نه بحثهای جامعهشناختی است. ملاک اعتبارسنجی رای فقط و فقط قانونه.
اینکه قانون با جامعه سازگار هست یا نه و اینکه اساسا قابلاجرا هست یا نه، بحث دیگری است.
بدیهیه که من هم با #مصونیت بزهکاران و تعطیلی قانون یا تعطیلی احکام اسلام موافق نیستم. اما«روش» اعمال قانون و احکام اسلام (که در قالب قانون ذکر شدن) از خود #ماهیت قانون و احکام مهمتره و به این «روش» میگیم #آییندادرسیکیفری. هدف وسیله رو توجیه نمیکنه. پذیرفته نیست با هدف #کشفجرم به حقوق #ملت تجاوز کنیم که این خود #جرم است.
درمورد تعیین تکلیف اشیاء مکشوفه ممنوعه با #خلاءقانونی مواجهیم نه #ضبط یا معدوم نمودن اشیاء مبنا داره نه استردادش توجیه. نه اینکه برای معدوم نمودن #نص نداشته باشیم اما در چنین حالتی مبنایی برای معدوم نمودن یا #استرداد نداریم. مبنا نداره یعنی اینکه چطور میشه #بزهکار رو #تبرئه کرد اما #مشروب مکشوفه از وی رو معدوم کنیم؟
اگر عمل جرمه و جرمی به وقوع پیوسته آثارش رو هم باید بپذیریم. یعنی فرد بزهکاره و مستحق عقوبت و مشروب هم معدوم میشه.
اگر جرمی به وقوع نپیوسته پس فرد بزهکار نیست و مشروب رو باید استرداد کنیم.
خلاءقانونی اینجاست که حالتی رو باید تصور می کرد که جرمی به وقوع پیوسته اما بزهکاری نداریم و مشروب هم معدوم بشه.
ذکر نظر مخالفان و نقد آن:
نظر مخالفان که تاکنون در فضای مجازی دیده ام را به طور موضوعی دستهبندی میکنم و در حد توان پاسخ می دهم:
1. رای صادره از اساس واجد ایراد بوده و موجب #تجری متهمان خواهد شد.
پاسخ: با توجه به مقدمه پیش گفته، اثر و نتیجه ی رای و حتی #تالیفاسد رای (بر فرض وجود چنین تالی فاسدی) ملاک اعتبارسنجی رای نیست و ملاک فقط قانون است و بس.
2. به گمان حقیر جرم اتفاق افتاده! لکن در #تشریفات و نحوه کشف آن قصور صورت گرفته است اینجا توسل به نحوه اقدام مأموران در کشف جرم حادث و تمسک به این موضوع! صورت مسئله را پاک نخواهد کرد و متهم مستوجب #مجازات خواهد بود اگر #قصور مأموران هم #احراز گردد موضوعی جداگانه و قابلپیگیری است! من حیثالمجموع رای موصوف به اعتقاد حقیر کاملا سلیقهای! و مغایر #قوانینماهوی در #احکامجزایی ایران است.
پاسخ: با توجه به سیاق ماده ۱۳۷ از قانون آدک ضمانتاجرای تعدی و تجاوز مامورین به حقوق ملت و کشف جرم برخلاف #مجوز تعریف شده قانونی، صرفاً #اثبات قصور مامور و #مجازاتانتظامی یا #کیفری وی نیست. چون قانون آیین دادرسی کیفری اساسا در مقام بیان آن نیست. بلکه بحث اعتبار ادله اثبات جرم و تحصیل #دلیل از طرق قانونی است. دلیلی که برخلاف طریق قانونی تحصیل شده باشد به حکم خود معتبر نیست. #فلسفه تقنین این اصل بماند.
3. این #دادنامه به زعم بنده قوانینموضوعه را به #استناد تفسیر به رأی کاملا غیرحقوقی قوانین! نقض کرده است و بهتر عرض کنم که #مبانی استدلال آن ضعیف و مغایر احکام اسلام بوده و از صحت حقوقی هم برخوردار نمیباشد چرا بنام شجاعت و نوآوری! احکام اسلام به فراموشی سپرده شوند محل تأمل است!
پاسخ: در این #اظهارنظر من استدلالی ندیدم که پاسخ بگم.
پایان بخش اول
ادامه دارد.../ کانون مستقل قضات ایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
«نظر من در #دفاع از رای»
بخش اول
از بعد حقوقی به نظرم رای درست بوده. در قآدک جدید #اصل «#قانونیبودنتحصیلدلیل» که از #حقوق جزای انگلستان وام گرفته شده، پذیرفته شده خود رای هم حقوقیه و #مستدل و هم #مستند. لذا نیازی به تکرار مکررات نیست.
اصل فوقالذکر از تضمینات #حقوقشهروندی است و راه را بر #افترایعملی و #پروندهسازی میبندد.
اما نظر مخالفان رو که میبینم تصور می کنم ریشه مخالفت مباحث حقوقی نیست ریشه مخالفت کشمکش #اصالتجامعه یا #اصالتفرد است. در جامعهای که #انسانگرایی و #فردگرایی ارزش ندارد یا هنوز زیرساختهای آن فراهم نیست _ مثل #جامعه ما_ و تمایل به اصالت دادن به جامعه هست، برای نمایندگان اون مثل #دادستان و مامورین اعمالکننده #قانون، پذیرش چنین رایهایی سخته ولو اینکه کاملا قانونی هم باشه. اینکه در رای صادره #اصالت به فرد داده شده لزوما به معنای تخدیش رای نیست. ملاک #اعتبار یا عدم اعتبار رای نه #هدفگرایی نه مصلحتسنجی و نه بحثهای جامعهشناختی است. ملاک اعتبارسنجی رای فقط و فقط قانونه.
اینکه قانون با جامعه سازگار هست یا نه و اینکه اساسا قابلاجرا هست یا نه، بحث دیگری است.
بدیهیه که من هم با #مصونیت بزهکاران و تعطیلی قانون یا تعطیلی احکام اسلام موافق نیستم. اما«روش» اعمال قانون و احکام اسلام (که در قالب قانون ذکر شدن) از خود #ماهیت قانون و احکام مهمتره و به این «روش» میگیم #آییندادرسیکیفری. هدف وسیله رو توجیه نمیکنه. پذیرفته نیست با هدف #کشفجرم به حقوق #ملت تجاوز کنیم که این خود #جرم است.
درمورد تعیین تکلیف اشیاء مکشوفه ممنوعه با #خلاءقانونی مواجهیم نه #ضبط یا معدوم نمودن اشیاء مبنا داره نه استردادش توجیه. نه اینکه برای معدوم نمودن #نص نداشته باشیم اما در چنین حالتی مبنایی برای معدوم نمودن یا #استرداد نداریم. مبنا نداره یعنی اینکه چطور میشه #بزهکار رو #تبرئه کرد اما #مشروب مکشوفه از وی رو معدوم کنیم؟
اگر عمل جرمه و جرمی به وقوع پیوسته آثارش رو هم باید بپذیریم. یعنی فرد بزهکاره و مستحق عقوبت و مشروب هم معدوم میشه.
اگر جرمی به وقوع نپیوسته پس فرد بزهکار نیست و مشروب رو باید استرداد کنیم.
خلاءقانونی اینجاست که حالتی رو باید تصور می کرد که جرمی به وقوع پیوسته اما بزهکاری نداریم و مشروب هم معدوم بشه.
ذکر نظر مخالفان و نقد آن:
نظر مخالفان که تاکنون در فضای مجازی دیده ام را به طور موضوعی دستهبندی میکنم و در حد توان پاسخ می دهم:
1. رای صادره از اساس واجد ایراد بوده و موجب #تجری متهمان خواهد شد.
پاسخ: با توجه به مقدمه پیش گفته، اثر و نتیجه ی رای و حتی #تالیفاسد رای (بر فرض وجود چنین تالی فاسدی) ملاک اعتبارسنجی رای نیست و ملاک فقط قانون است و بس.
2. به گمان حقیر جرم اتفاق افتاده! لکن در #تشریفات و نحوه کشف آن قصور صورت گرفته است اینجا توسل به نحوه اقدام مأموران در کشف جرم حادث و تمسک به این موضوع! صورت مسئله را پاک نخواهد کرد و متهم مستوجب #مجازات خواهد بود اگر #قصور مأموران هم #احراز گردد موضوعی جداگانه و قابلپیگیری است! من حیثالمجموع رای موصوف به اعتقاد حقیر کاملا سلیقهای! و مغایر #قوانینماهوی در #احکامجزایی ایران است.
پاسخ: با توجه به سیاق ماده ۱۳۷ از قانون آدک ضمانتاجرای تعدی و تجاوز مامورین به حقوق ملت و کشف جرم برخلاف #مجوز تعریف شده قانونی، صرفاً #اثبات قصور مامور و #مجازاتانتظامی یا #کیفری وی نیست. چون قانون آیین دادرسی کیفری اساسا در مقام بیان آن نیست. بلکه بحث اعتبار ادله اثبات جرم و تحصیل #دلیل از طرق قانونی است. دلیلی که برخلاف طریق قانونی تحصیل شده باشد به حکم خود معتبر نیست. #فلسفه تقنین این اصل بماند.
3. این #دادنامه به زعم بنده قوانینموضوعه را به #استناد تفسیر به رأی کاملا غیرحقوقی قوانین! نقض کرده است و بهتر عرض کنم که #مبانی استدلال آن ضعیف و مغایر احکام اسلام بوده و از صحت حقوقی هم برخوردار نمیباشد چرا بنام شجاعت و نوآوری! احکام اسلام به فراموشی سپرده شوند محل تأمل است!
پاسخ: در این #اظهارنظر من استدلالی ندیدم که پاسخ بگم.
پایان بخش اول
ادامه دارد.../ کانون مستقل قضات ایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
آرای قضایی
🔸 پیام از یک همراه #کانال در جهت #نقد #رای #صادر شده «نظر من در #دفاع از رای» بخش اول از بعد حقوقی به نظرم رای درست بوده. در قآدک جدید #اصل «#قانونیبودنتحصیلدلیل» که از #حقوق جزای انگلستان وام گرفته شده، پذیرفته شده خود رای هم حقوقیه و #مستدل و هم #مستند.…
بخش دوم
۴. درج عنوان #دکتر از سوی #قاضی محترم در ذیل #رأی مبحوثعنه نیز جای بررسی دارد! چرا که بنظر بنده درج این عنوان صحیح نباشد. نکند خدای ناکرده برای تشهیر نام و مدرکعلمی! و بعبارتی کسب #شهرت احکام و #اصولحقوقکیفری زیر پا گذارده شود.
پاسخ: من هم با درج درجهعلمی در ذیل #رای مخالفم و به نظرم پسندیده نیست اما ذکر آن در ذیل رای به معنای غلط پنداشتن رای نیست.
۵. نکتهای که در رای قابلبررسی است این موضوع هست که ایشان فرمودند #همکارانقضایی از #غیرقانونی بودن #تفتیش در #جرائمغیرمشهود بیاطلاع هستن پس #شهروندانعادی هم بیاطلاع هستن که این قید بیاطلاعی همکارانقضایی نکتهای هست که جالبتوجه هست؛
اولا: اینکه خود ایشان هم جزء همکارانقضایی هستند پس چطور ایشان از این موضوع #مطلع هستن ولی مابقی همکاران مطلع نیستن
ثانیا: ایشان به چه نوع استقرایی به این موضوع رسیدن که همکارانقضایی از این موضوع بیاطلاع هستن؟
ثالثا: کمتر همکاری هست که تا الان چندین بار ماده ۵۵ و ۱۳۷ به بعد قآدک رو مطالعه نکرده باشه.
پاسخ: بر فرض که برخلاف #استدلال #دادگاه، همکارانقضایی و #انتظامی از #قانون مطلع باشند، - هرچند وجود #دادگاهتجدیدنظر و #آمار رایهایی که از بعد حکمی #نقض میشوند دال بر #صحت #استدلال دادگاه است- اما #صدور رای صرفا متکی به این استدلال نیست. تا با #رد آن اساس رای بدون استدلال باقی مانده باشد. ذکر امکان عدماطلاع همکارانقضایی مقدمه ای است بر پذیرش احتمال #جهل #بزهکار به #حقوق خود. محور #پرونده اطلاع #ضابطین است نه همکارانمحترمقضایی. من #تجربه شخصی دال بر عدم اطلاع ضابطین از این مورد دارم و با #تحلیل جامعهشناختی می پندارم که مصادیق آن بسیار باشد. و هنوز از نظر ساختاری زمینه اجرای چنین قانون مترقیای در جامعه ما فراهم نیست و من بعنوان نگارنده با نظر دادگاه کاملا موافقم.
رابعا: اگر بر اثر این #تفتیش مامورین، جسدی کشف میگردید و یا چندین #سلاحجنگی توسط چند تروریست کشف میشد آیا باز آقای دکتر #حکمبرائت صادر میکردند؟؟؟ چون حسب موضوع رای موضوع مشمول ماده ۵۷ قآدک هم نیست.
پاسخ: اینجا #نقصقانون است و خلاء داریم. نقصقانون و وجود خلاء و #سکوت قانون و فقدان #حکم، در قسمتی و حالتی که ممکن است پیش آید، #دلیل بر #تجویز #نقضقانون در قسمتی که با صراحت تکلیف را مشخص کرده نیست.
خامسا: هستند بسیاری از همکارانمحترمقضایی که علیرغم #رسیدگی به #اتهام #متهم در اینگونه موارد علیه #مامورمتخلف نیز #اعلامجرم میکنند کمااینکه بنده در هر ماه بالغ بر چندین مورد از این قبیل اقدامات علیه مامورین #متخلف انجام میدم.
پاسخ: عمل #خلافقانون (رفتار خلاف قانون #ضابط در تفتیش و #کشف #اشیاءممنوعه) نمیتواند منشاء و واجد #آثارقانونی (#بزهکار دانستن فرد) باشد. بزهکار دانستن فرد فقط به موجب قانون است و نیازمند #تقنین. #مجازاتانتظامی یا کیفری #متجاوز به #حقوق #ملت دلیلی برای بزهکار دانستن مردم نیست.
سادسا: ۱. در متن رای به صراحت اعلام شده با #اجازه خود #متصرف #خودرو اقدام به تفتیش شده پس چگونه ایشون با استدلالی برخلاف اوضاع پرونده و بدون جهات منطقی این عدم #رضایت و #احراز جهات #اکراه و #اضطرار اقدام به این نتیجهگیری کردن که رضایت متصرف در حکم عدمرضایت هست
پاسخ: با مطالعه کل استدلال منظور دادگاه روشنه. منظور از #رضایتاولیه #مالک خودرو اینه که مامورین با توسل به #قهر و غلبه خودرو را #بازرسی نکرده اند. بلکه مالک با ضابط همکاری کرده اما #رضایتباطنی و واقعی نداشته. به نظر من استدلال دادگاه درسته چون مالک میدانسته که #مشروب حمل میکند پس باطنا راضی به تفتیش نیست. به ویژه اینکه مشروب جاساز نشده. دیگر اینکه ماموری که برای #توقف خودرو و تفتیش خود قانون را #نقض میکند به حکم #عقل احتمال زیاد دارد که درصورت #مقاومت مالک مشکلات دیگری هم برای مالک ایجاد نماید. پروندهسازی و #افترایعملی خود یکی از تالیهای فاسد نپذیرفتن #اصل « #تحصیلدلیلازطرققانونی» هست.
۲. مگر نه اینکه #جهلبهقانون مسموع نیست پس چگونه برخلاف این #فرضقانونی متهم رو #جاهل به قانون فرض کردن.
پاسخ: درسته که در #مدرسهحقوق و در متون میخوانیم که #جهلبهقانونمسموعنیست. اما اگر کسی واقعا #اثبات نماید که از قانون و حقوق و #تکالیف خود خبر نداشتهاست، #مستحق عقوبت است؟ دیگر اینکه حسب مطالب پیشگفته به نظر میرسد در مانحنفیه #رضایتظاهری و همکاری مالک خودرو با ضابط از #بیمتعدی ضابط بوده باشد.
پایان بخش دوم
ادامه دارد.../ کانون مستقل قضات ایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
۴. درج عنوان #دکتر از سوی #قاضی محترم در ذیل #رأی مبحوثعنه نیز جای بررسی دارد! چرا که بنظر بنده درج این عنوان صحیح نباشد. نکند خدای ناکرده برای تشهیر نام و مدرکعلمی! و بعبارتی کسب #شهرت احکام و #اصولحقوقکیفری زیر پا گذارده شود.
پاسخ: من هم با درج درجهعلمی در ذیل #رای مخالفم و به نظرم پسندیده نیست اما ذکر آن در ذیل رای به معنای غلط پنداشتن رای نیست.
۵. نکتهای که در رای قابلبررسی است این موضوع هست که ایشان فرمودند #همکارانقضایی از #غیرقانونی بودن #تفتیش در #جرائمغیرمشهود بیاطلاع هستن پس #شهروندانعادی هم بیاطلاع هستن که این قید بیاطلاعی همکارانقضایی نکتهای هست که جالبتوجه هست؛
اولا: اینکه خود ایشان هم جزء همکارانقضایی هستند پس چطور ایشان از این موضوع #مطلع هستن ولی مابقی همکاران مطلع نیستن
ثانیا: ایشان به چه نوع استقرایی به این موضوع رسیدن که همکارانقضایی از این موضوع بیاطلاع هستن؟
ثالثا: کمتر همکاری هست که تا الان چندین بار ماده ۵۵ و ۱۳۷ به بعد قآدک رو مطالعه نکرده باشه.
پاسخ: بر فرض که برخلاف #استدلال #دادگاه، همکارانقضایی و #انتظامی از #قانون مطلع باشند، - هرچند وجود #دادگاهتجدیدنظر و #آمار رایهایی که از بعد حکمی #نقض میشوند دال بر #صحت #استدلال دادگاه است- اما #صدور رای صرفا متکی به این استدلال نیست. تا با #رد آن اساس رای بدون استدلال باقی مانده باشد. ذکر امکان عدماطلاع همکارانقضایی مقدمه ای است بر پذیرش احتمال #جهل #بزهکار به #حقوق خود. محور #پرونده اطلاع #ضابطین است نه همکارانمحترمقضایی. من #تجربه شخصی دال بر عدم اطلاع ضابطین از این مورد دارم و با #تحلیل جامعهشناختی می پندارم که مصادیق آن بسیار باشد. و هنوز از نظر ساختاری زمینه اجرای چنین قانون مترقیای در جامعه ما فراهم نیست و من بعنوان نگارنده با نظر دادگاه کاملا موافقم.
رابعا: اگر بر اثر این #تفتیش مامورین، جسدی کشف میگردید و یا چندین #سلاحجنگی توسط چند تروریست کشف میشد آیا باز آقای دکتر #حکمبرائت صادر میکردند؟؟؟ چون حسب موضوع رای موضوع مشمول ماده ۵۷ قآدک هم نیست.
پاسخ: اینجا #نقصقانون است و خلاء داریم. نقصقانون و وجود خلاء و #سکوت قانون و فقدان #حکم، در قسمتی و حالتی که ممکن است پیش آید، #دلیل بر #تجویز #نقضقانون در قسمتی که با صراحت تکلیف را مشخص کرده نیست.
خامسا: هستند بسیاری از همکارانمحترمقضایی که علیرغم #رسیدگی به #اتهام #متهم در اینگونه موارد علیه #مامورمتخلف نیز #اعلامجرم میکنند کمااینکه بنده در هر ماه بالغ بر چندین مورد از این قبیل اقدامات علیه مامورین #متخلف انجام میدم.
پاسخ: عمل #خلافقانون (رفتار خلاف قانون #ضابط در تفتیش و #کشف #اشیاءممنوعه) نمیتواند منشاء و واجد #آثارقانونی (#بزهکار دانستن فرد) باشد. بزهکار دانستن فرد فقط به موجب قانون است و نیازمند #تقنین. #مجازاتانتظامی یا کیفری #متجاوز به #حقوق #ملت دلیلی برای بزهکار دانستن مردم نیست.
سادسا: ۱. در متن رای به صراحت اعلام شده با #اجازه خود #متصرف #خودرو اقدام به تفتیش شده پس چگونه ایشون با استدلالی برخلاف اوضاع پرونده و بدون جهات منطقی این عدم #رضایت و #احراز جهات #اکراه و #اضطرار اقدام به این نتیجهگیری کردن که رضایت متصرف در حکم عدمرضایت هست
پاسخ: با مطالعه کل استدلال منظور دادگاه روشنه. منظور از #رضایتاولیه #مالک خودرو اینه که مامورین با توسل به #قهر و غلبه خودرو را #بازرسی نکرده اند. بلکه مالک با ضابط همکاری کرده اما #رضایتباطنی و واقعی نداشته. به نظر من استدلال دادگاه درسته چون مالک میدانسته که #مشروب حمل میکند پس باطنا راضی به تفتیش نیست. به ویژه اینکه مشروب جاساز نشده. دیگر اینکه ماموری که برای #توقف خودرو و تفتیش خود قانون را #نقض میکند به حکم #عقل احتمال زیاد دارد که درصورت #مقاومت مالک مشکلات دیگری هم برای مالک ایجاد نماید. پروندهسازی و #افترایعملی خود یکی از تالیهای فاسد نپذیرفتن #اصل « #تحصیلدلیلازطرققانونی» هست.
۲. مگر نه اینکه #جهلبهقانون مسموع نیست پس چگونه برخلاف این #فرضقانونی متهم رو #جاهل به قانون فرض کردن.
پاسخ: درسته که در #مدرسهحقوق و در متون میخوانیم که #جهلبهقانونمسموعنیست. اما اگر کسی واقعا #اثبات نماید که از قانون و حقوق و #تکالیف خود خبر نداشتهاست، #مستحق عقوبت است؟ دیگر اینکه حسب مطالب پیشگفته به نظر میرسد در مانحنفیه #رضایتظاهری و همکاری مالک خودرو با ضابط از #بیمتعدی ضابط بوده باشد.
پایان بخش دوم
ادامه دارد.../ کانون مستقل قضات ایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
☝ایراد دیگری که به عملکرد #دادگاه وارد است، تنزل جایگاه آن از مرجع رسیدگی به مرجعیاداری است. تبصره یک ماده۴ قانونکیفیت... از دادگاه بعنوان مرجع «رسیدگی» یاد کرده است. #رسیدگی شامل استماعمدافعات، بررسیمستندات و صدور #حکم بر اساس #قانون است.
حکم باید به داوطلب عضویت #ابلاغ شود.
حکمی که داوطلب را از عضویت #محروم میکند، چون اثر اجرایی آن حداقل معادل #مجازاتانتظامی درجه ۴ است که طبق بند(ج) ماده۴ قانونکیفیت... مانع عضویت در #هیاتمدیره میشود، با #استناد به ماده یک قانونراجعبهتجدیدنظرکردندراحکامدادگاهعالیانتظامیقضات مصوب ۱۳۳۷، ظرف یک ماه از تاریخابلاغ، قابلتجدیدنظرخواهی در دادگاهعالیتجدیدنظرانتظامیقضات است. اما دادگاه مذکور برخلاف صراحت تبصرهیک ماده ۴ قانونکیفیت... رسیدگی نمیکند، حکم نمیدهد، به #ذینفع (داوطلبعضویت) ابلاغ نمیکند و برای هیچ شخصی #حقاعتراض قائل نیست.
آنچه که بیان شد، ایرادهای هر دو نامه پنجم و هفتم بهمن۹۸، است. اما نامه ۹۸/۱۱/۰۷ ایرادهای دیگری نیز دارد. از جمله:
۱. خارج از #مهلت مقرر است. زیرا: اولا. در تبصره یک ماده ۴ قانونکیفیت... دادگاه «ظرف حداکثر دو ماه» باید اعلامنظر کند. با توجه به ظاهر تبصره و اینکه نامه در تاریخ هفتم بهمن به کانونمرکز تحویل شده، یک روز خارج از مهلت بوده و قابلیتاجراء ندارد.
ثانیا. چون حکم صادر نشده و مفاد نامه متضمن اقدامی (مثل #اعتراض) از ناحیه کانونمرکز، #هیاتنظارت و وکلایذینفع نیست، موضوع از شمول #تبصره یک ماده۳۴ قانوننظارتبررفتارقضات خارج است.
ثالثا. به وصول نامه ۹۸/۱۱/۰۷، «ابلاغ» اطلاق نمیشود. زیرا ابلاغ متضمن اقدامی از سوی مخاطب است. مثل رفعنقص از پرونده یا #تجدیدنظرخواهی. بعبارت دیگر «ابلاغ» دارای اثر است و اضافه شدن روز ابلاغ و اقدام به مهلت مقرر موجه است. اما در موارد دیگر اضافهشدن روز ابلاغ و اقدام توجیهی ندارد. مثل اعلان حکمورشکستگی.
نکته دیگر اینکه تحویل نامه دادگاه به کانون، نه ابلاغ است و نه اعلان، بلکه صرفا «اطلاع» است. اطلاعیهای است که باید حداکثر ظرف دو ماه صادر و تحویل شود. بنابراین به دلیل تحویل در یک روز بعد از انقضای دو ماه، اثری در تغییر وضعیت داوطلبان مذکور در نامه، ندارد.
بعلاوه اظهارنظر بعضی از همکاران دائر به در مهلت بودن تحویل نامه ۹۸/۱۱/۰۷ موجه بنظر نمیرسد.
۲. اگر بعد از مهلت مقرر داوطلبانی تغییر وضعیت داده و به جمع انتخابشوندگان اضافه شوند، چون این امر در مقام #ایجادحق بوده و مبتنی بر #اصلاباحه است و با #اصلبرائت تعارضی ندارد، اشکالی بر آن وارد نیست. اما نامه مذکور در مقام سلبحق صادر شده و با اصلبرائت تعارض دارد و از این جهت نیز موجه نیست. بعلاوه به همین دلیل باید نسبت به مهلتدوماهه #تفسیرمضیق داشت.
در انتخابات ۹۶، نمونه هر دو مورد بوقوع پیوست و هیاتنظارت بدرستی با اضافهکردن نام دو داوطلبی که به جمع انتخابشوندگان پیوسته بودند و عدمحذف نام داوطلبی که پس از #تایید متعاقبا محروم شدهبود، انتخابات را برگزار کرد.
۳. در نامه ۹۸/۱۱/۰۷ به «بررسی مجدد» اشاره و نام شش داوطلب از لیست ۱۲۱ نفره حذف شده است. حتی اگر دادگاه خود را مقید به اقامهدلیل نسبت به لیست ۲۹ داوطلب محروم، نداند؛ بیان دلایل بررسیمجدد و توجیه تغییر وضعیت شش داوطلب، ضروری است و در واقع #رد بعد از تایید بهفاصله دو روز نه تنها باید مستند و مستدل باشد، بلکه به اطلاع وکلای انتخابکننده نیز برسد.
بنا به مراتب نامه ۹۸/۱۱/۰۷ اثر قانونی نداشته و #لازمالاتباع نیست. /کانون وکلاء
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
حکم باید به داوطلب عضویت #ابلاغ شود.
حکمی که داوطلب را از عضویت #محروم میکند، چون اثر اجرایی آن حداقل معادل #مجازاتانتظامی درجه ۴ است که طبق بند(ج) ماده۴ قانونکیفیت... مانع عضویت در #هیاتمدیره میشود، با #استناد به ماده یک قانونراجعبهتجدیدنظرکردندراحکامدادگاهعالیانتظامیقضات مصوب ۱۳۳۷، ظرف یک ماه از تاریخابلاغ، قابلتجدیدنظرخواهی در دادگاهعالیتجدیدنظرانتظامیقضات است. اما دادگاه مذکور برخلاف صراحت تبصرهیک ماده ۴ قانونکیفیت... رسیدگی نمیکند، حکم نمیدهد، به #ذینفع (داوطلبعضویت) ابلاغ نمیکند و برای هیچ شخصی #حقاعتراض قائل نیست.
آنچه که بیان شد، ایرادهای هر دو نامه پنجم و هفتم بهمن۹۸، است. اما نامه ۹۸/۱۱/۰۷ ایرادهای دیگری نیز دارد. از جمله:
۱. خارج از #مهلت مقرر است. زیرا: اولا. در تبصره یک ماده ۴ قانونکیفیت... دادگاه «ظرف حداکثر دو ماه» باید اعلامنظر کند. با توجه به ظاهر تبصره و اینکه نامه در تاریخ هفتم بهمن به کانونمرکز تحویل شده، یک روز خارج از مهلت بوده و قابلیتاجراء ندارد.
ثانیا. چون حکم صادر نشده و مفاد نامه متضمن اقدامی (مثل #اعتراض) از ناحیه کانونمرکز، #هیاتنظارت و وکلایذینفع نیست، موضوع از شمول #تبصره یک ماده۳۴ قانوننظارتبررفتارقضات خارج است.
ثالثا. به وصول نامه ۹۸/۱۱/۰۷، «ابلاغ» اطلاق نمیشود. زیرا ابلاغ متضمن اقدامی از سوی مخاطب است. مثل رفعنقص از پرونده یا #تجدیدنظرخواهی. بعبارت دیگر «ابلاغ» دارای اثر است و اضافه شدن روز ابلاغ و اقدام به مهلت مقرر موجه است. اما در موارد دیگر اضافهشدن روز ابلاغ و اقدام توجیهی ندارد. مثل اعلان حکمورشکستگی.
نکته دیگر اینکه تحویل نامه دادگاه به کانون، نه ابلاغ است و نه اعلان، بلکه صرفا «اطلاع» است. اطلاعیهای است که باید حداکثر ظرف دو ماه صادر و تحویل شود. بنابراین به دلیل تحویل در یک روز بعد از انقضای دو ماه، اثری در تغییر وضعیت داوطلبان مذکور در نامه، ندارد.
بعلاوه اظهارنظر بعضی از همکاران دائر به در مهلت بودن تحویل نامه ۹۸/۱۱/۰۷ موجه بنظر نمیرسد.
۲. اگر بعد از مهلت مقرر داوطلبانی تغییر وضعیت داده و به جمع انتخابشوندگان اضافه شوند، چون این امر در مقام #ایجادحق بوده و مبتنی بر #اصلاباحه است و با #اصلبرائت تعارضی ندارد، اشکالی بر آن وارد نیست. اما نامه مذکور در مقام سلبحق صادر شده و با اصلبرائت تعارض دارد و از این جهت نیز موجه نیست. بعلاوه به همین دلیل باید نسبت به مهلتدوماهه #تفسیرمضیق داشت.
در انتخابات ۹۶، نمونه هر دو مورد بوقوع پیوست و هیاتنظارت بدرستی با اضافهکردن نام دو داوطلبی که به جمع انتخابشوندگان پیوسته بودند و عدمحذف نام داوطلبی که پس از #تایید متعاقبا محروم شدهبود، انتخابات را برگزار کرد.
۳. در نامه ۹۸/۱۱/۰۷ به «بررسی مجدد» اشاره و نام شش داوطلب از لیست ۱۲۱ نفره حذف شده است. حتی اگر دادگاه خود را مقید به اقامهدلیل نسبت به لیست ۲۹ داوطلب محروم، نداند؛ بیان دلایل بررسیمجدد و توجیه تغییر وضعیت شش داوطلب، ضروری است و در واقع #رد بعد از تایید بهفاصله دو روز نه تنها باید مستند و مستدل باشد، بلکه به اطلاع وکلای انتخابکننده نیز برسد.
بنا به مراتب نامه ۹۸/۱۱/۰۷ اثر قانونی نداشته و #لازمالاتباع نیست. /کانون وکلاء
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
📌 صورتجلسه نشست قضایی با موضوع: امکان اخذ بخشی از مال الصلح به عنوان حق الوکاله
#حقالوکاله #مالالصلح #وکیل #خواهان #وکالت #مجازاتانتظامی #موکل #تخلف #نظریهمشورتی
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
#حقالوکاله #مالالصلح #وکیل #خواهان #وکالت #مجازاتانتظامی #موکل #تخلف #نظریهمشورتی
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖