الفِ کتاب
620 subscribers
3.97K photos
32 videos
41 files
3.68K links
الف‌ِکتاب ضیافتی‌ست فرهنگی؛ میزبان شماییم تا از تازه‌ترین کتاب‌ها بگوییم؛ این‌که چگونه‌اند و فراخور کدام‌یک از ما...
Download Telegram
راهنمای کتاب/ ادعای حکومت‌گری علوی سخت است!

حسین انتظامی

«اگر غم لشگر انگیزد»
(جلد دوم حماسه سجادیه)
نویسنده: سید مهدی شجاعی
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1402
432 صفحه، 345000 تومان
#رمان #نشرنیستان

جلد دوم حماسه سجادیه درآمد. این مجموعه‌ای است ۵-۴ جلدی درباره زیست و زمانه امام سجاد(ع) که توسط سید مهدی شجاعی تالیف شده است. جلد اول آن (تویی به جای همه) چند ماه پیش منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت.

در آن جلد، مقطع عاشورا تا بازگشت کاروان اسرا به مدینه و منزل‌گزینی حضرت سجاد(ع) در بیابان‌های اطراف زادگاه خود روایت شده بود. این جلد عمدتاً به واقعه حَرّه (لشکرکشی یزید به مدینه در پاسخ به اعتراض آنان به رژیم اموی) و نوع مواجهه امام با آن واقعه می‌پردازد. مدینه شهر وحی و مدفن رسول‌الله(ص) و زیستگاه انبوهی از صحابه و تابعین و حافظان قرآن بوده است. اما چه می‌شود که حدود پنجاه سال پس از ارتحال پیامبر، چنین واقعه‌ای به نام حفظ حکومت اسلامی صورت می‌گیرد؟ واقعه‌ای که سه شبانه روز به سپاهیان شامی، جواز حلال بودن جان و مال و ناموس اهالی شهر داده شد و ناگفته پیداست چه جنایت‌هایی رخ داده است.

سید مهدی شجاعی را می‌توان اصلی‌ترین مروج ادبیات آیینی (قدسی) پس از انقلاب دانست. اهتمام او به بازآفرینی مباحث کلامی و تاریخی به زبان روزِ ادبیات و هنر، مبنایی‌ترین کار در حفظ میراث شیعی است. او پیشتر با نگارش «کشتی پهلو گرفته» زوایایی تاریخی و عاطفی از زندگی صدیقه طاهره(س) را باز گفته و بعدها این مدل را برای سیدالشهدا(ع) در «پدر، عشق، پسر»، برای حضرت زینب(س) در «آفتاب در حجاب» و برای حضرت عباس در «سقای آب و ادب» تکرار کرد. برجستگی آثار شجاعی در این حوزه، منهای جنبه‌های عاطفی آنها مستند بودن است. او به انبوهی از منابع فارسی و عربی مراجعه می‌کند، مثل یک مورخْ تقاطع می‌دهد و راستی‌آزمایی می‌کند و بسان یک عالم اصولی، حتی مشهوراتی که با عقل و سیره اصیل امامان همخوانی نداشته باشد کنار می‌زند. از این رو در خوانش آثار او اگرچه ظاهرا با یک رمان یا یک قطعه ادبی مواجهیم اما با هنرمندی، کدهای دقیق تاریخی را دراماتیزه کرده است.

پرداختن به امام سجاد(ع) از این جهت ضروری می‌نماید که متاسفانه این امام همام در بین شیعیان، ناشناخته است. حداکثر شناختی که دارند حضور حضرتش در واقعه عاشورا و کاروان اسرا و سپس عزلت است. تلقی متاسفانه رایج، «امام مریض» است. اهل معرفت اطلاعی هم از صحیفه سجادیه دارند که حاوی شیرین‌ترین مناجات، برترین مضامین عارفانه و ادب دعا است. اکثر ما می‌پنداریم نهضت علمی تشیع با امام باقرالعلوم(ع) شروع شد و در دوره امام صادق(ع) به اوج رسید اما واقعیت آن است که بذر اصلی در دوره امام سجاد کاشته شد. بعلاوه، هوشمندی امام در همراهی نکردن با شورش‌ها نیز درس‌آموز است؛ را که عمده آنها مصداق جاه طلبی یا تسویه حساب‌های شخصی (نظیر قیام عبدالله بن زبیر) بود. امام نمی‌خواست در تله‌ای بیفتد که حکومت غاصب استقبال و بلکه طراحی می‌کند. هدف امام حفظ پایه‌های اصلی اسلام محمدی است. او، پدرش، عمویش امام مجتبی و جدش امیرالمومنین به‌خوبی می‌دانستند هدف بنی امیه، مطابق آموزه ابوسفیان، پذیرش ظاهری اسلام و ایجاد انحراف در آن و سپس اضمحلال کل آن است و از این رو هر یک در دوره زعامت خود، راهبرد و تاکتیک‌هایی اتخاذ کرده‌اند که این سیاست اموی موفق نشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020828028.html
راهنمای کتاب/ بیرون آمدن از زیر شنل گوگول

حمیدرضا امیدی‌سرور

«بیچارگان»
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: آرزو آشتی جو
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
196 صفحه، 98000 تومان
#رمان #نشرچشمه

برای جوانی که شیفته گوگول بود و در ابتدای راه نویسندگی از سبک کار این چهره نامدار ادبیات (به ویژه از داستان شنل) تاثیر گرفته بود؛ هیچ تشویقی بهتر از این نمی توانست باشد که او را گوگول آینده روسیه بخوانند... به همین دلیل بود که داستایفسکی این جریان را «شعف‌انگیزترین لحظه حیاتش» می‌نامید. ماجرا اینطور اتفاق افتاد: داستایفسکی جوان زمستان 1845 را به نوشتن نخستین رمانش «بیچارگان» گذراند. وقتی این رمان کوتاه آماده شد داستایفسکی نسخه دستنویس آن را به دوست و همخانه‌اش گریگاروویچ داد که او نیز آن را نزد کراسوفِ شاعر برد. آنها تمام شب را یک نفس به خواندن «بیچارگان» گذراندند و چنان تحت تاثیر قرار گرفتند که سپیده‌دم داستایفسکی را از خواب بیدار کردند تا به او برای شاهکاری که نوشته تبریک بگویند. نکراسوف با این باور که گوگول تازه‌ای ظهور کرده، او را نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور نیز نظر نکراسوف را تأیید کرد. بلینسکی در دیدار با داستایفسکی گفت: ای جوان فکر نکنم با بیست سال سن، خودت بدانی چه اثر مهمی نوشته ای!

«بیچارگان» اولین رمان داستایفسکی است، رمانی که جایگاه او را به عنوان داستان نویسی مستعد و آینده دار تثبیت کرد. رمانی که در دوره نخست داستان‌نویسی او، یعنی پیش از زندانی و محکوم شدن داستایفسکی به اعدام نوشته شده بود. اگرچه حکم اعدام او درلحظه آخر به اجرا درنیامد، اما این رویارویی با مرگ تاثیری عمیق بر روح و روان داستایفسکی گذاشت که در شکل گیری جهانبینی فکری او در سالهای پس از آن بسیار تاثیر گذار بود.

«بیچارگان» باوجود تفاوتهایی که با شاهکارهای معروف داستایفسکی دارد، از ارزشهای محتوایی و ادبی خاص دوره اول کار داستایفسکی بهره می‌برد که سوای لذت و جذابیتی که برای علاقمندان آثار داستانی کلاسیک می تواند داشته باشد، برای شناخت داستایفسکی و دگردیسی های سبک کار او نیز دارای اهمیت است.

«بیچارگان» در سالهای دور و نزدیک با ترجمه های متفاوتی به فارسی برگردانده شده است. اما به تازگی نشر چشمه ترجمه‌ی تازه‌ای از آن راکه توسط آرزو آشتی جو انجام شده به علاقمندان فارسی زبان ادبیات ارائه کرده است. این رمان که در مجموعه ادبیات کلاسیک نشر چشمه منتشر شده، برگردانی است با زبان معیار مخاطب این روزگار که شسته ورفته و خوشخوان ارائه شده است. افزون براین به انتهای کتاب نوشته‌ای از ویکتور شکلفسکی پیوست شده که متنی پرمایه و خواندنی در نقد و معرفی رمان بیچارگان محسوب می‌شود. این متن فصل اول کتابی است به قلم شکلوفسکی با نام «موافق و مخالف» (یادداشتهایی درباره داستایفسکی) که بخش مربوط به رمان بیچارگان از آن انتخاب و ترجمه شده است.
رمان «بیچارگان» رمانی است که به سبک مکاتبه ای نوشته شده است، درواقع کل رمان از طریق نامه‌هایی که دو شخصیت اصلی برای هم می‌نویسند، روایت می شود. مردی مسن به نام «ماکار آلکسییویچ» و دختری بسیار جوان به نام «واروارا آلکسییونا» که در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند، رابطه عاشقانه‌ی توام با احترامی را آغاز کرده اند که صرفا در حد همین نامه نگاری‌هاست که برای پنهان ماندن از دید دیگران از توسط یک مستخدمه برای یکدیگر نامه می فرستند. در نامه‌ها از تنگدستی‌ آنها بسیار سخن گفته می‌شود و هم چنین خاطراتِ کودکی سخت دختر، مرگ نزدیکانش و اوضاع و احوال نامساهد پیرمرد که با نسخه نویسی روزگار می گذراند، روایت می شود. رمان اگرچه در مجموع اثری رئالیستی محسوب می‌شود اما اوضاع احوال دشوار دو شخصیت و بیان تاثیرگذار داستایفسکی از سختی و ملال حاکم بر روح زندگی آنها، «بیچارگان» را تا مرز اثری ناتورالیستی پیش می برد. وجوه ناتورالیستی رمان زمانی که نویسنده در تلاش است که اختلاف طبقاطی حاکم بر جامعه روس را در معرض دید مخاطب قرار دهد، شکلی محسوس به خود می گیرد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020828050.html
راهنمای کتاب/ تاریخ انقضای آدمها پیش از مرگ بیولوژیک آنهاست!

دریا امامی

«موزه تسلیم بی‌قید و شرط»
نوشته: دوبراوکا اوگرشیچ
ترجمه: آذر عالی‌پور
ناشر : فرهنگ نشر نو، 1402
366 صفحه، 230000 تومان
#رمان #نشرنو

دوبراوکا اوگرشیچ در رمان «موزه‌ تسلیم بی‌قید و شرط» به واکاوی گذشته و آثار آن بر زندگی کنونی پرداخته است. نقش گذشته در این کتاب چنان پُررنگ است و چنان زمان حال را پس می‌زند که گویی آدم‌ها از نقطه‌ای به بعد در زندگی‌شان فقط در گذشته حضور دارند و اکنون برای‌شان هیچ معنا و مفهومی ندارد. برای اوگرشیچ این‌گونه به نظر می‌رسد که تاریخ انقضای آدم‌ها مدت‌ها پیش از مرگ بیولوژیک‌شان رقم خورده است. این تاریخ انقضا برای بسیاری از آدم‌ها با تغییر سبک زندگی، جنگ یا مهاجرت رخ می‌دهد، اتفاقی که برای خودِ اوگرشیچ در زمان جنگ رخ داد و او را وادار به مهاجرت از کرواسی به هلند کرد.

رمان با مقدمه‌ای کوتاه آغاز می‌شود که به درک کلیت داستان کمک شایانی می‌کند. در مقدمه به اشیایی اشاره می‌شود که از شکم یک فیل دریایی بیرون آورده شده و در موزه‌ی باغ وحش برلین به نمایش گذاشته شده است. این اشیاء در نگاه اول ساده و بی‌ربط به هم به نظر می‌آیند، اما در دل خود پیچیدگی‌ها و ارتباطات بسیاری با هم دارند. گویی این همه شیء، بازگوینده‌ی دوره‌ای هستند که فیل دریایی در باغ وحش می‌زیسته است. این تاریخی است که هر یک از بازدیدکنندگان باغ وحش با انداختن وسایل‌شان در حوضچه‌ی فیل‌های دریایی ساخته‌اند. وسایل از چوب بستنی و فندک گرفته تا قطب‌نما و سوئیچ ماشین دامنه‌ای گسترده دارند و هر یک گویای وضعیت کسی هستند که آن‌ها را در حوضچه انداخته یا جایی همان گوشه و کنار جا گذاشته و رفته است.

نویسنده اعتقاد دارد که این صحنه بیش‌تر مسحورکننده است تا وحشت‌آور، زیرا شخصیت‌هایی را پیش چشم مخاطب زنده می‌کند که در ساخت چنین مجموعه‌ای نقش داشته‌اند و این عیناً همان اتفاقی است که برای رمان «موزه تسلیم بی‌قید و شرط» نیز می‌افتد. فصل‌های این کتاب نیز همانند اشیای باقی‌مانده از فیل دریایی موزه‌ی برلین بسیار متنوع و در ظاهر بی‌ربط به هم به نظر می‌آیند، اما با تعمق بر هر یک از آن‌ها به تدریج روابطی پیچیده و در هم تنیده از آدم‌ها و وقایع برای خواننده عیان می‌شود. حتی هر فصل هم این خصوصیت را با خود دارد که در نگاه اول افراد و اشیایی بی ارتباط به هم را پیش چشم مخاطبش قرار می‌دهد، اما به‌تدریج سرنخ‌هایی برای حل معمای روابط به خواننده‌ی کنجکاو داده می‌شود تا با کمک آن‌ها به درک بهتری از داستان برسد.
ا دامه....
https://www.alef.ir/news/4020829048.html
راهنمای کتاب/ معماهای بی‌جواب

رضا فکری

«ناهنجاری»
نوشته: اِروه لوتلیه
ترجمه: نرگس کریمی
ناشر: نشر افق، چاپ اول 1400
448 صفحه، 195000 تومان
#رمان #نشرافق


انسان آن‌گونه که هایدگر از او تعبیر می‌کند، نمی‌تواند مستقل و مجرد از جهان پیرامونی‌اش وجود داشته باشد و بودن‌اش را مدیون آن است. به این اعتبار جهان بر او مقدم است و می‌تواند هستی‌اش را دستخوش تحولات خود قرار دهد. او هر قدر به قوت خیال یا به مدد دانش خود، جهان‌هایی دیگر بیافریند، در آن‌ها نیز هستی‌اش را مقهور و تحت تأثیر این جهان‌ها خواهد دید. در جهانی موازی نیز این قاعده برقرار است و گویی تنها شکل و ساز وکار آن به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. از این منظر می‌توان گفت اِروه لوتلیه نیز ایده‌ی اصلی رمان «ناهنجاری» را از همین نسبت انسان و جهان پیرامونی‌اش می‌گیرد؛ نسبتی که گرچه دگرگونه و اعوجاج یافته است اما همچنان بر همان حقیقت مهر تأیید می‌زند.

لوتلیه می‌کوشد شخصیت‌هایش را در ماتریکسی بگنجاند که زمان در آن الگویی متفاوت یافته است. طی اتفاقی که به نظر می‌رسد چندان عواقب چشمگیری در پی نداشته باشد، دنیایی تازه به وجود می‌آید که در آن ناهنجاری به تدریج تبدیل به هنجار می‌شود. اما لوتلیه به این بسنده نمی‌کند و هر لحظه در این رمانِ نسبتاً طولانی، چالشی تازه پیش روی مخاطبش قرار می‌دهد و تقابل میان امر عادی و غیرعادی یکی از بزرگ‌ترینِ این چالش‌هاست. آیا هنجار همان چیزی است که در اکنون و این‌جای جهان آن را تجربه می‌کنیم؟ آیا دقیقاً همین جهانی است که ما را در برگرفته؟ و در این‌صورت آیا می‌توان هر آن‌چه که این شکل از هنجار را نفی می‌کند، ناهنجار نامید؟ نویسنده در طول رمان مدام مجال رسیدن به پاسخی صریح و روشن در این‌باره را از خواننده می‌گیرد و با درهم‌ پیچیدنِ وقایع، بر ابهام‌ها می‌افزاید و مسأله‌ها را بغرنج‌تر می‌سازد.

رخدادی که مبدأ داستان کتاب را شکل می‌دهد، گیر افتادنِ هواپیمای پرواز پاریس-نیویورک در یک چاله‌ی هوایی است. این اتفاق خطیر گرچه به ظاهر نتیجه‌ی تلخی در پی ندارد و مسافران از آن سر سلامت به مقصد می‌برند، اما منشأ پیدایش جهانی تازه می‌شود که زمان در آن به شکلی غریب متوقف شده است. توقفی که به مناسبات میان آدم‌ها کیفیتی متفاوت می‌بخشد و عواطف و هیجان‌های آن‌ها را به سمت خلاف آن‌چه تاکنون بوده سوق می‌دهد. روابط به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورند و انسان و حضورش تعاریف جدیدی می‌یابد و پارادایم نوینی سر بر می‌آورد؛ اگرچه قاعده‌ی کلی زیست انسان همچنان همانی است که در جهان پیشین حاکم بوده است.

شخصیت‌پردازی یکی دیگر از وزنه‌های تأثیرگذار این رمان به شمار می‌آید. نویسنده در خلق اغلب آدم‌های قصه‌اش همان پیچیدگی و چندبعدی بودن ماتریکسی جهان پیرامون‌شان را در نظر داشته است. قهرمان‌های «ناهنجاری» اغلب منطق‌گریزند و به راحتی نمی‌توان در بوته‌ی تحلیل قرارشان داد. بلیک که یک قاتل حرفه‌ای است نمونه‌ی بارز این ویژگی به شمار می‌آید. تعریف جنایت در قاموس او با عرف معمول تفاوت‌های بسیاری دارد و سبک زندگی پیچیده و چندوجهی‌اش نیز به تحلیل‌ناپذیر‌ی‌اش دامن می‌زند. او در یک بُعد از زندگی‌اش مردی مقید به خانواده و مسئولیت‌پذیر است که کسب و کاری ظاهراً ساده اما پُردرآمد دارد. در بُعدی دیگر او قاتلی است که به جزئی‌ترین ظرایف کارش توجه نشان می‌دهد و حجم عظیمی از انرژی و تمرکزش را معطوف آن می‌کند. بنابراین نقشه‌هایش اغلب موفق‌اند و او همواره چند قدم جلوتر از پلیس گام برمی‌دارد و حتی می‌داند دقیقاً چه سرنخی برای گمراهی بازرس‌ها در صحنه‌ی جرم از خود به جا بگذارد.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4021012121.html
راهنمای کتاب/ بالاخره قاتل کیست؟

لیدا طرزی

«راز ادوین دِرود»
نویسنده: چارلز دیکنز
ترجمه: لیدا طرزی
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1402
196 صفحه،175000 تومان
#رمان #نشرنیستان

" برج کلیسای جامع باستانی انگلستان؟ آن هم ابن جا! همان برج چهار گوشِ خاکساریِ بزرگ و مشهور؟ آن وقت این جا؟ تا چشم کار می کند هیچ میخِ آهنیِ زنگ زده ای در هوا نیست. پس آن میخ بزرگ چیست و چه کسی آن را کوبیده است؟ شاید آن را به امر سلطان عثمانی برای به چهار میخ کشیدن طراران ترک کوبیده اند؟ همین است. چون سنج ها به صدا درآمده اند و سلطان در حلقه ملازمانش به قصر می رود. ده هزار شمشیر در نور خورشید می درخشند و سی هزار کنیزکِ رقصان گل می افشانند و از پی شان فوج فوج فیل های آراسته روانند. و با این همه برج کلیسای جامع آن پشت خودنمایی می کند، حال آنکه نمی تواند آنجا باشد. مع الوصف، هیچ هیبت جنبانی بر آن میخ شوم و بد منظر آویزان نیست. کمی درنگ کنید! آیا آن میخ میخی بی مقدار است، همچون میخهای زنگ زده و کج و معوج بالای تخت خوابها؟ به این احتمال باید که خندید، مستانه هم خندید.

مردی، حواس پریشانش بطرزی وهم آلود جمع شده، سراپا لرزان، سرانجام برمی خیزد. هیبت شکننده خویش را میان بازوانش می گیرد و به گرداگردش نظر می کند. او در پست ترین و بسته ترین اتاقهاست. نور سپیده دمان از میان پرده های مندرس از حیاطی محقر راه خود را به درون باز می کند. مرد، پیرهن بر تن، روی تختی که به واقع زیر آن همه بار کمر خم کرده است، دراز کشیده. روی تخت کسانی دیگر هم دراز کشیده اند: مردی چینی تبار، یک ملوان ارتش هند شرقی، و زنی ژولیده و همگی لباس پوشیده. دو نفر اول خوابیده اند یا چرت می زنند و نفر سوم چپقی را چاق می کند.

زن به نجوا می گوید، یکی دیگر؟ یکی دیگر می خواهی؟ مرد، دست بر پیشانی، به اطراف می نگرد. زن شِکوه می کند که، از نصفه شب که آمده ای پنج تا کشیده ای. خدا به داد من برسد! آن دو نفر هم از تو تقلید می کنند دیگر. بیچاره من! چه کار بی فایده ای! همه اش چند تا چینی و چند تا ملوان هستند و می گویند اثری از آثار کشتی نیست که نیست. بیا. این هم یکی دیگر برای آقای خودم! التفات داری که مضنه بازار کشیده بالا؟ نوک انگشت تریاک خدا تومن قیمتش است. تازه ملتفتی که هیچ کس مثل خودم چپق خوب دست مردم نمی دهد. پس حق و حقوق ما را چی؟ فراموش نکن، نازنین. و چپقی را چاق می کند و طرف مرد می گیرد. مرد تلوتلو خوران برمی خیزد، چپق را روی رف می گذارد پرده را می کشد و با نفرت به سه هم اتاقی اش نگاه می کند. متوجه میشود زن از فرط استعمال تریاک شبیه مردک چینی شده است. همان گونه ها، همان چشم و ابرو، همان رنگ و رو. زن زیر لب چیزی را واگویه می کند. مرد خم میشود تا کلامش را بشنود. زن می گوید، نامفهوم! "

آنچه خواندید مطلع رمانی معمایی- جنایی است با عنوان " راز ادوین دِرود" ، نوشته نویسنده بزرگ انکلیسی، چارلز دیکنز. این رمان آخرین اثر چارلز دیکنز، نویسنده نامدار انگلیسی ست. دیکنز را به حق بزرگترین رمان نویس عصر ویکتوریایی می دانند. خالق شاهکارهایی چون سرود کریسمس، داستان دو شهر، الیور توییست و چندین رمان سترگ دیگر، در آخرین رمان خود برآن بود تا معمایی را پیش چشم مخاطبانش طرح کند و سپس با حل آن بار دیگر خواننده مشتاق را به شگفتی وا دارد. ولی افسوس که مرگ مهلت ش نداد و در تاریخ نهم ژوئن 1870 ، یک روز پس از کار طولانی بر روی رمان ادوین درود، چشم از جهان فروبست.

دیکنزبرای این رمان دوازده بخش در نظر گرفته بود ولی تنها توانست شش بخش از آن را بنویسد. بااینهمه، همین نسخه شش بخشی که امروز در دست ماست به نوعی کامل است و تو گویی نیازی به اضافات دیگر ندارد!
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021021067.html
راهنمای کتاب / در جستجوی آرمانشهر

لیلا زارعی

«بریزبن»
نوشته: یوگنی وادالازکین
ترجمه: نرگس سنایی
ناشر: فرهنگ نشر نو، 1402
380 صفحه، 260000 تومان
#رمان #نشرنو

انسان همواره بخشی عمده از زندگی خود را صرف جست‌وجوی آرمانشهری می‌کند که معمولاً دست‌نیافتنی و محال است. اما فریبندگیِ اتوپیا برای بشر چنان است که به سرانجام جست‌وجوی خود نمی‌اندیشد و تمام قوای خود را برای رسیدن به آن به کار می‌گیرد. اتوپیا در ذهن آدمی گاه چنان انتزاعی می‌شود که مشخصات مکانی و زمانی خاصی نمی‌توان به آن اطلاق کرد و گاه چنان عینی است و به نقطه‌ای معین از مکان و زمان تعلق دارد که به نظر بسیار قابل دست‌یابی می‌آید. اما در عینی‌ترین حالتِ ممکن نیز همواره مانعی برای رسیدن به آرمانشهر وجود دارد، مانعی که مایه‌ی حسرت انسان و احساس ناکامی اوست. یوگنی وادالازکین در کتاب «بریزبن» با محوریت موضوع اتوپیا در زندگی انسان به روایتی چندلایه و طولانی پرداخته است.

وادالازکین با رمان «هوانورد» در عرصه‌ی ادبیات شهرت یافت، اما این کتابِ «برگ بو» بود که او را به عنوان مهره‌ای تعیین‌کننده در ادبیات روسی به دنیا معرفی کرد. بسیاری منتقدان با رمان «برگ بو» برای وادالازکین جایگاهی همپایه‌ی اومبرتو اکو قائل شدند. او از همان آثار آغازینش سبک خاص خود را نشان داده بود. برای وادالازکین علاوه بر قصه‌های دامنه‌دار و پرشاخ و برگ، مسأله‌ی زبان نیز همواره اهمیتی ویژه داشته است. او تلاش کرده نثری آهنگین را در متنش وارد کند و نیز از صنایع مختلف ادبی بهره گیرد تا زبان متمایز را بیافریند. وادالازکین همچنین زبان روایت را در زمان حال و گذشته به شکلی متفاوت انتخاب کرده است. او از تفاوت‌های زبان روسی و اوکراینی نیز برای نشان دادن تعارض‌های شخصیتی و ارتباطی استفاده کرده که کار را بر مترجمین و مخاطبینش دشوارتر نموده است.

در کتاب «بریزبن» اشاره‌های بینامتنی بسیاری دیده می‌شود که گویی بر تکرار اسطوره و متون اساطیری در هر اثر ادبی تأکید می‌ورزد. نویسنده‌ای که باب آشنایی‌اش با قهرمان داستان در صحنه‌ی ورودی کتاب باز می‌شود، نستور نام دارد که هم یادآور نام مورخی قرون وسطایی از روسیه است و هم اشاره به فصلی از داستان اودیسه دارد. با این مقدمه نویسنده مخاطب را وارد سفری پرفراز و نشیب مانند سفر اولیس می‌کند که منزلگاه‌های خطیر و توفانی بسیاری دارد. وادالازکین اغلب عاری از هر گونه ملاحظه‌ای دست به پیچیده کردن داستان خود می‌زند و از این که خواننده‌ی خود را در منزلگاهی از این سفر داستانی گیج و مبهوت رها کند ابایی ندارد. به همین خاطر است که خواندن این رمان پرچالش مخاطبی حرفه‌ای و سرشار از حوصله می‌طلبد.

شخصیت‌پردازی یکی از ستون‌های اصلی بنای داستانی وادالازکین را می‌سازد. او اغلب پیچیدگی‌های عمده‌ی کارش را بر شخصیت سوار می‌کند. گلب یانفسکی که قهرمان رمان «بریزبن» است وجوه شخصیتی متعددی دارد که از او موجودی مرموز و نه چندان قابل پیش‌بینی می‌سازد. صحنه‌ی آغازین مواجهه‌ی یانفسکی با نویسنده‌ای که علاقمند به نگارش بیوگرافی اوست، حاکی از چندلایه بودن شخصیت اوست. او در مکالمه‌ای نسبتاً کوتاه جنبه‌های مختلفی از افکار و عادات خود را رو می‌کند که به قدر کافی برای نویسنده‌ی بیوگرافی جذاب و قابل ‌پیگیری به نظر می‌آید تا او را مبنای نگارش یک کتاب قرار دهد. حل معمای یانفسکی به‌تدریج برای خواننده نیز جاذبه پیدا می‌کند.

گریزهای فراوان به گذشته و بازگشت به زمان حال به سفر قهرمان داستان پیچ و خم‌های بیش‌تری می‌بخشد. از همان ابتدای رمان این رفت و برگشت‌ها به گونه‌ای بارز مشاهده می‌شود و حکایت از شاخ و برگ‌های بسیاری دارد که نهایتاً به تنه‌ی اصلی داستان متصل می‌شود و جهانِ شلوغ و پرتراکمِ یانفسکی را می‌سازد. در زندگی شخصیت اصلی داستان مسیر به گونه‌ای پیش می‌رود که بدون رجوع به گذشته نمی‌توان به چشم‌اندازی روشن و کامل رسید. اکنونِ یانفسکی محصول رنج‌ها و لذت‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌های دوران کودکی اوست. همان جایی که اولین بارقه‌های نبوغ موسیقایی در او دیده شده و او را به تکاپو برای پیمودن مسیری چنین پر فراز و فرود تا تبدیل شدن به یک ستاره‌ی موسیقی واداشته است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021024007.html
راهنمای کتاب/ این عشق را سرانجامی نیست!

میلاد شاملو

«چهره‌ی پنهان عشق»
نوشته: سیامک گلشیری
ناشر: چشمه، 1401
126 صفحه، 105000 تومان
#رمان #نشرچشمه

سیامک گلشیری، متولد 1347، نویسنده‌ای است که تمرکز خود را در آثارش بر رئالیسم اجتماعی و دغدغه‌های روز آدم‌ها در کلانشهری مثل تهران معطوف کرده است. او در حوزه نوجوان و بزرگسال داستان‌های بسیاری نوشته و تقریباً در تمامی آن‌ها برای ارتباطات بین فردی جایگاهی خاص قائل شده است. انسان‌ها در داستان‌های او خود را در آینه‌ی دیگری معنا می‌کنند و عشق و دلبستگی از ضروریات زندگی آن‌هاست. عواطف نقشی پررنگ در نوشته‌های سیامک گلشیری دارند و بدون آن‌ها نمی‌توان به تفسیری دقیق از آثار او رسید. در آخرین رمان این نویسنده، «چهره‌ی پنهان عشق» اغلب این مؤلفه‌های سبکی را به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

شخصیت اصلی رمان مردی است که روابط پرفراز و نشیب فراوانی را در زندگی‌اش تجربه کرده، اما اغلب آن‌ها ناکام و بی‌سرانجام بوده‌اند. پیام مردی درونگراست که با وسواس‌های ذهنی بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند. او با دنیایی از اما و اگرها مواجه است و تمام انسان‌ها برایش معمایی بزرگ و لاینحل به نظر می‌آیند. می‌کوشد این ابهام‌های آزاردهنده را برطرف کند تا به تحلیل روشنی درباره‌ی آدم‌ها برسد، اما معمولاً تلاش‌هایش دراین‌باره به نتیجه‌ای روشن ختم نمی‌شوند. اطرافیانش به نظر موذی و فریبکار می‌رسند و قصد دارند تیشه به ریشه‌اش بزنند، اما او نمی‌تواند شواهد متقنی درباره‌ی آن‌ها پیدا کند.

فضای آغازین داستان حاکی از رخوت و رکودی است که دامن پیام را گرفته است. در ذهنش با هزاران تصمیم کلنجار می‌رود. می‌خواهد به سفر برود، اما درگیری‌های ذهنی متعددش مجال برنامه‌ریزی دقیق در این‌باره را از او می‌گیرد. سرایدار خانه‌اش که سهراب نام دارد تشویش‌های او را بیش‌تر می‌کند. سهراب با همسرش گل مریم اختلاف دارد و پیام حس می‌کند که این مرد ماجراهای بسیاری را از او پنهان کرده است. دعوای زناشویی سهراب و گل مریم، دغدغه‌هایی تازه برای پیام می‌آفریند که به راحتی قادر به حل و فصل آن‌ها نیست.

نویسنده می‌کوشد با وارد کردن آدم‌های مختلف و ارتباطاتی که آن‌ها با پیام برقرار می‌کنند، پرده از ابعاد گوناگون شخصیتی او بردارد. ورود مردانی که خود را بازرس پلیس معرفی می‌کنند به پارانویای پیام دامن می‌زند. اتهاماتی که آن‌ها به او وارد کرده‌اند موجب تشدید تنش‌های ذهنی پیام می‌شود. او دقیقاً نمی‌داند چرا در چنین مخمصه‌ای گرفتار شده و چه کسی مسبب این همه بحران است. به همین علت هزاران احتمال در سر می‌پروراند و به تمامی اطرافره پنهان عشقیانش مشکوک می‌شود و برای هر یک پرونده‌ای در ذهنش باز می‌کند. رفتارهای پُر شک و شبهه‌ی آدم‌ها هم بدبینی او را تشدید می‌کند.

جدا از فضای عینی داستان که با حضور افراد گوناگون ابعاد و وجوه متفاوتی یافته و ماجراهای بسیاری رقم زده، فضای انتزاعی‌ای که حاصل درگیری‌های ذهنی قهرمان داستان است نیز بخش قابل توجهی از کتاب را به خود اختصاص داده است. عشقی نافرجام که گویی هنوز برای پیام تمام نشده و در تمامی ارکان زندگی‌اش جاری است از جمله مهم‌ترین دغدغه‌های اوست. او مردی منزوی و درون‌گراست و گرچه روابط با دیگران برایش ارزشی فوق‌العاده دارد، اما خلوتی که با خود می‌کند نیز از درجه‌ی اهمیت بالایی برای او برخوردار است. او سعی می‌کند برای این‌که کم‌تر با دوستانش مواجه شود سفر کند یا به جایی دور از دسترس برود. در این میان ممکن است تناقض‌هایی در این شخصیت دیده شود و مخاطب او را در طیفی ببیند که یک سر آن موجودی گوشه‌گیر و تنهایی‌طلب است و سر دیگرش فردی خوش‌مشرب و اجتماعی است. پیام مدام میان دو سر این طیف در نوسان به سر می‌برد.
ادامه...

https://www.alef.ir/news/4021104119.html
راهنمای کتاب/ رنج و محرومیت حاشیه‌نشینی

مصطفی شاملو

«جاده‌ی شهر»
نوشته: ناتالیا گینزبورگ
ترجمه: فرناز حائری
ناشر: چشمه، 1402
109 صفحه، 90000 تومان
#رمان #نشرچشمه

تقریباً همزمان با ظهور نئورئالیسم در سینما و در آثار فیلمسازانی همچون ویتوریو دسیکا، ادبیات داستانی نیز شاهد شکوفایی این سبک در کتاب‌های نویسندگانی مانند ناتالیا گینزبورگ بوده است. به نظر می‌آید ماهیت زندگی، به‌ویژه در دهه‌های چهل و پنجاه چنین سبکی از روایت را می‌طلبید. اغلب قهرمان‌های آثار نئورئالیستی آدم‌هایی از نیمه‌ی تاریک شهر بودند. بخشی از اجتماع که علاوه بر تحمل فشارهای اقتصادی فراوان، تنش‌ها و محرومیت‌های عاطفی بسیاری را متحمل می‌شدند. خانواده غالباً شکلی آشفته داشت و هر عضوی از آن ناچار بود مسائل بغرنجی را به دوش بکشد. از کودک خردسال گرفته تا سالمند همگی سنگینی این ناهنجاری‌ها را با خود حمل می‌کردند و خانواده را مانند قطاری کهنه و شکسته، به زحمت روی ریل زندگی می‌کشاندند.

ناتالیا گینزبورگ از دل همین نابه‌سامانی‌های اجتماعی برآمده بود و ناگزیر پستی و بلندی‌های فراوانی را که در زندگی شخصی‌اش تجربه کرده بود به زیست حرفه‌ای‌اش انتقال داد. در طی سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم گینزبورگ مصائب زیادی را برای حفظ فرزندان و خانواده‌اش به دوش کشید و آوارگی‌هایی را از سر گذراند که دستمایه‌ی نگارش داستان‌های نئورئالیستی برای او شد که در این سبک سرآمد بودند. جنگ و تأثیراتی که طی سال‌ها بر زیست و روابط انسان‌ها گذاشت، موضوعی نبود که به راحتی بتوان از آن چشم‌پوشی کرد. گرچه گینزبورگ ممکن است در بسیاری از آثارش مستقیماً به این پدیده اشاره نکرده باشد، اما تأثیر آن را بر شخصیت‌های داستانی او و روابطشان به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

کتاب «جاده‌ی شهر» که جرقه‌ی پیشرفت جدی این نویسنده را زد و سبب‌ساز استقبال بی‌نظیری از کار او شد، در خلال سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم و با نام مستعار نوشته شده است. گینزبورگ در این کتاب به زندگی خانواده‌ای می‌پردازد که ساکن روستا هستند و محرومیت‌های حاشیه‌نشینان را تجربه می‌کنند. فقر و آشفتگی گریبان خانواده را گرفته و فرزندان گرچه در یک خانه زندگی می‌کنند اما احساس سرگردانی و رهاشدگی دارند. دالیا، دختر جوان راوی داستان عضو همین خانواده است و شاید بیش از همه این ازهم‌گسیختگی اعضای خانه را حس می‌کند. در توصیف او از موقعیت خانواده این مسأله کاملاً مشهود است.

روستا و خانواده هر یک به شکلی حس آشفتگی به مخاطب القا می‌کنند. روابط چندان معنی‌دار و هدفمند پیش نمی‌روند. آدم‌ها در فضایی عاری از احترام و اعتماد با هم ارتباط برقرار می‌کنند و همدلی بسیار کمی میان‌شان دیده می‌شود. دالیا انتظار همراهی عاطفی از پدر و مادرش دارد، اما گویی بود و نبود آن‌ها در خانه تفاوتی ایجاد نمی‌کند. جو خانواده متأثر از فضای دیکتاتوری حاکم، سرد و پر تحکم است. حتی فرزندان که به نظر می‌رسد همدرد یکدیگرند، چندان نمی‌توانند پشتیبان یکدیگر باشند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021110083.html
راهنمای کتاب/ جذابیت‌های وسواس!

ثریا بیگدلی

«تکثیر نابهنگام یک پنجره که به چشم‌اندازی در گذشته باز می‌شد...»
نوشته: سعید محسنی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
200 صفحه، 170000 تومان
#رمان #نشرچشمه

سعید محسنی، متولد 1355، همواره در پی آفرینش نگاهی تازه به روایت بوده است و نوآوری‌های رواییِ او مهم‌ترین ویژگی کارش را تشکیل می‌دهند. در بسیاری مواقع او از تنوع صداها برای ایجاد فرمی جدید در روایتش بهره می‌گیرد. آدم‌ها در داستان‌های او دارای پیشینه‌های بسیار متفاوت‌اند و با جهان‌بینی‌های عجیب و غریب‌شان بر متمایز شدن کار او می‌افزایند. او به ظرایفی در شخصیت‌پردازی توجه دارد که مخاطب را جذب خود می‌کند و گاه به حیرت وا می‌دارد. دغدغه‌های قهرمان‌های او را به سادگی نمی‌توان تحلیل کرد. آن‌ها در قدم اول به نظر ساده و خطی می‌رسند، اما در عمق خود پیچیدگی‌هایی دارند که به راحتی قابل قضاوت نیستند. کتاب «تکثیر نابهنگام یک پنجره که به چشم‌اندازی در گذشته باز می‌شد...» با عنوان طولانی و نامعمولش نیز حکایت از همین سبک خاص سعید محسنی دارد.

صحنه‌های آغازین هر فصل با تصاویری که ممکن است نسبتاً ساده به نظر برسند همراه شده است. تصاویری که برای مخاطبان بسیار آشنا هستند و می‌توانند در حد کلیشه‌های بسیار معمول زندگی باشند، اما محسنی از دل این کلیشه‌ها قصه‌هایی بدیع بیرون می‌کشد که متعلق به آدم‌هایی خاص با سرنوشت‌هایی پیش‌بینی‌ناپذیرند. محسنی در اغلب مقاطع قصه‌اش خواننده را با انواع پیچ و خم‌های تکنیکی غافلگیر می‌کند و برای این کار نیازی به پیچیده جلوه دادن مسائل نمی‌بیند، زیرا مسائل به خودی خود پیچیدگی‌هایی دارند که حل و فصل‌شان تعمق بسیاری می‌طلبد.

شخصیت‌ها همه‌ی مهره‌های خود را در اوایل یا حتی اواسط بازی این رمان رو نمی‌کنند و راه‌های پر فراز و فرود بسیاری باید با آن‌ها پیمود تا به درک ابعاد مختلف‌شان رسید. به‌عنوان مثال می‌توان به احسان اشاره کرد؛ اولین شخصیتی که در داستان ظاهر می‌شود و به نظر می‌رسد مهم‌تر از سایر چهره‌ها باشد. اما مخاطب هرچه در جاده‌ی پر پیچ و خم قصه پیش می‌رود بیش‌تر به پیچیدگی‌اش پی می‌برد و احسان را بخشی از کلاژی می‌بیند که متنوع و متکثر است. گرچه این شخصیت چنان جذابیت‌هایی دارد که به تنهایی هم می‌تواند بار داستان را تا انتها به دوش بکشد، اما نویسنده شخصیت‌های متعدد دیگری را وارد می‌کند که گاه احسان را به حاشیه می‌رانند و خود سکان روایت را در دست می‌گیرند.

سفرمحور بودن نیز از ویژگی‌های دیگر این رمان است که موجب می‌شود مکان و زمان وقوع اتفاقات راکد و کسالت‌آور نباشد. گرچه به نظر می‌رسد قهرمانان داستان سفرگریز به نظر برسند، اما سیر حوادثی به ظاهر ساده آن‌ها را در دامن سفری پرماجرا می‌اندازد. در آغاز داستان نویسنده از تصورات جغرافیایی قهرمانش می‌گوید و این‌که همین تصویرسازی‌هاست که او را در جایی میخکوب نگه داشته و مجال کندن از خاک و رفتن به آن سوی کوه‌ها را نمی‌دهد. توی نقشه‌ی کتاب درسی آن سوی کوه‌ها اقلیمی گرم و شرجی جا خوش کرده، اما قهرمان داستان نقشه‌ی خاص خودش را در ذهن ترسیم کرده که به او می‌گوید پشت این‌ کوه‌ها نباید آن سرزمین مألوف کتاب‌های درسی را دید. حالا در مقطعی از زندگی که باید راهی تازه را شروع کند، شاید لازم است که در تصوراتش از نقشه‌های جغرافیایی نیز تجدیدنظر کند.

وسواس آدم‌ها نیز یکی دیگر از ظرایف مهم شخصیت‌پردازی محسنی را در این کتاب می‌سازد. آن‌ها به نوشته‌ها، اشیاء، تصاویر و حتی به انواع چینش‌های اجسام وسواسی دیوانه‌وار نشان می‌دهند. شاید علت بسیاری از ناکامی‌های آن‌ها هم همین دقت جنون‌آمیزی باشد که به همه چیز و همه کس نشان می‌دهند. این مسأله گاه چنان برجسته می‌شود که بخش بزرگی از هوشیاری آن‌ها را مشغول خود نگه می‌دارد و موجودیت‌شان را به خود وابسته می‌کند. به عبارتی دیگر این وسواس تبدیل به ویژگی‌ای می‌شود که شخصیت بدون آن قادر به ادامه‌ی راهش نیست. برعکس بسیاری مواقع در دنیای واقعی که وسواس آدم‌ها را متوقف می‌کند، در این داستان این ویژگی نیروی محرکه‌ی آدم‌ها برای پیگیری مسیرشان می‌شود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021114075.html
راهنمای کتاب/ در دلِ فاجعه!

مصطفی شاملو

«شبح آلکساندر وُلف»
نوشته: گایتو گازدانف
ترجمه: نسترن زندی
ناشر: فرهنگ نشر نو، 1402
135صفحه، 120000 تومان
#رمان #نشرنو

گایتو گازدانف نویسنده‌ی قرن بیستم روسیه، مسیری پر پیچ و خم در حرفه‌اش پیمود و ناملایمات بسیاری را پشت سر گذاشت. در سنین نوجوانی در جنگ حضور پیدا کرد و در سال‌های پُر تب و تاب مناقشات کریمه توانست گام‌های اولیه را در تکامل ادبی‌اش بردارد. او مدام از شهری به شهر دیگر می‌رفت و شغل عوض می‌کرد. فقر و بی‌خانمانی تجارب زیستی عمیقی به او بخشیدند. در پاریس بود که توانست شب‌ها به کار و روزها به تحصیل بپردازد و اولین داستان‌های منسجم خود را در نیمه‌ی دهه‌ی سوم زندگی‌اش بنویسد.

گازدانف از همان آغاز، تحسین منتقدان را برانگیخت و از جمله نویسندگان حامی او می‌توان به ماکسیم گورکی اشاره نمود که به‌ویژه پس از انتشار کتاب «شبی با کلر» از او به عنوان استعدادی درخشان یاد کرد. او به همان نسبت که زندگی پرماجرایی را می‌گذراند، آثار متنوعی هم می‌نوشت و کتاب «شبح آلکساندر وُلف» یکی از شاخص‌ترین آثار اوست که نوآوری‌های فرمی او را به وضوح نشان می‌دهد. رمانی که در سنین تثبیت گازدانف به عنوان نویسنده منتشر شد.

رمان «شبح آلکساندر وُلف» از همان آغاز خواننده را در دامن فاجعه می‌اندازد و از قتلی می‌گوید که زندگی قهرمان داستان را زیر و رو کرده است. راوی مانند خودِ گازدانف در سنین نوجوانی رهسپار جنگ شده است. جنگی که انگار مهم نیست چه اسمی دارد و کجا رخ داده است، چون ماهیت جنگ در هرحال آشوب و ویران‌گری است. راوی به زمان و مکان جنگ نیز اشاره می‌کند؛ جایی در جنوب روسیه و در خلال جنگ داخلی در اوایل قرن بیستم. اما توصیف کلی از جنگ به گونه‌ای است که گویی در هر جای دیگر دنیا و هر زمان دیگری به همین شکل رخ می‌دهد؛ شهرها ویران و آدم‌ها کشته می‌شوند.

نویسنده ماجرای یک قتل را بن‌مایه‌ی داستان خود قرار داده، اما در گام‌های بعدی داستان، در این مسأله تشکیک می‌کند که آیا اصولاً قتلی اتفاق افتاده یا ترس‌های راوی است که به حادثه‌ای چنان پر و بال داده که جنایت به نظر برسد. گرچه راوی از همان ابتدا می‌کوشد مقتضیات جنگ و حفظ جان خود را توجیهی برای کشتن حریف مقابلش بداند، سایه‌ی سنگین کشتن یک انسان برای سال‌ها روی سرش باقی می‌ماند و ذهن او را به اشکال مختلف درگیر خود می‌سازد.

راوی واقعه را مدام مرور می‌کند و با دور کند و تند و از ابعاد گوناگون به آن می‌پردازد. گرما، خستگی، اغتشاش افکار، ترس و احساس ناامنی در ساعاتی که او مردی جوان را هدف گلوله‌اش قرار داده بر او چیره شده است. او بر بی‌منطقی موقعیت تأکید دارد و معتقد است در هیچ شرایط دیگری امکان نداشته آدم‌ها این طور به جان هم بیفتند و جز به کشتن یکدیگر رضایت ندهند. مرد جوانی که با گلوله‌ی راوی به خاک می‌افتد تصویری اساطیری برای او دارد و به بسیاری از قهرمانان جنگ‌های باستانی شبیه است. او جوانی خوش قد و قامت و زیباست که لحظاتی پیش از جان سپردن، نگاه خیره‌ی کوتاهی به اطرافش می‌اندازد. نگاهی که در ذهن راوی ماندگار می‌شود و در هر بار یادآوری جانی دوباره می‌گیرد.

گازدانف از همان اوایل کار مخاطب را درگیر بازی‌های فرمی داستانی خود می‌کند. راوی پس از روایتی چندصفحه‌ای از آن‌چه در صحنه‌ی جنگ گذشته، از کتابی می‌گوید که عیناً همین حادثه‌ی رویارویی دو سرباز و کشته شدن یکی از آن‌ها را در خود جای داده است. نویسنده‌ی کتاب آلکساندر وُلف نام دارد و آن را به زبان انگلیسی نوشته است. اما اصل داستان به همان جنگ کریمه در روسیه اختصاص دارد و قهرمانان داستان همان‌هایی هستند که راوی در آغاز به آن‌ها اشاره کرده بود.
ادامه...

https://www.alef.ir/news/4021201106.html