نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
67.6K subscribers
331 photos
56 videos
57 files
1.81K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
بازداشت به دلیل یک جمله!
همزمان با نطق نتانیاهو در سازمان ملل که مدعی شد اسرائیل به خلاف تمام کشورهای خاورمیانه، حقوق برابر تمام شهروندان خود را تضمین می‌کند؛ مهدی حاجتی عضو شواری شهر شیراز به اتهام اینکه در فضای مجازی نوشته است: "پیگیر بازداشت دو دوست بهایی" است؛ بازداشت شد!
من واقعاً نمی‌دانم در این مملکت چه خبر است؟ فقط می‌توان به حسن روحانی گفت؛ حالا که تو بر هیچ یک از این نوع امور کنترل نداری و تنها حوزۀ مسئولیت‌ات یعنی اقتصاد نیز که وضع‌اش بی نیاز از توصیف است؛ بی زحمت استعفاء بده و دنبال کار خود برو تا دستکم وضع از این همه پیچیدگی و دربرهمی قدری ساده‌تر و قابل فهم‌تر شود! به خدا این به نفع خودت، کشور و همۀ چیزهای دیگر است!
#بازداشت_مهدی_حاجتی
#استعفای_روحانی
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
وظیفۀ تعطیل‌ناپذیر!

در کشور ما همۀ امور امکان تعلیق و تعطیل دارد اما ظاهراً بازداشت فعالان حوزه‌های اجتماعی و سیاسی در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست!
در هنگامۀ شیوع ویروس کرونا و هجوم سیل و وقوع زلزله و بازگشت گرد و غبار در شهرهای مختلف کشور، من نمی‌دانم چه ضرورت فوری و فوتی ایجاب کرده است که در بازداشت ضیاء نبوی و برخی دیگر از فعالان دانشجویی، لحظه‌ای درنگ جایز شمرده نشود!
واقعاً این کشور کم مشکل دارد یا مردم ما کم غصه دارند که خبر بازداشت‌های اینچنینی هم باید بر آنها اضافه شود؟
سید ابراهیم رئیسی پس از آنکه حکم ریاست قوۀ قضائیه را دریافت کرد با صدای بلند، استقبال خود را از ضرورت نقد عملکرد دستگاه قضا و توصیه به بهبود شرایط آن نیز اعلام کرد.
مدت‌هاست که این نقدها و توصیه‌ها از سوی صاحب‌نظران حوزه‌های گوناگون و عمدتاً از روی دلسوزی و بدون هرگونه غرض‌ورزی صورت می‌گیرد، اما در روال معمول بازداشت‌ها و صدور احکام تغییری حاصل نمی‌شود.
به نظرم با گذشت نیمی از دورۀ مأموریت آقای رئیسی در مقام ریاست قوۀ قضائیه، بسیار به جاست که وی با تشکیل کنفرانسی مطبوعاتی افکار عمومی را در جریان تحولات دستگاه قضایی قرار دهد تا هم سطح انتظارات جامعه از عملکرد او واقعی شود و هم منتقدان و صاحب نظران تکلیف خود را بدانند.
آخر توصیه به نقد و پیشنهاد و بعد بی‌تفاوتی نسبت به آن، جز اتلاف وقت همۀ اطراف ماجرا چه ثمری دارد؟
#احمد_زیدآبادی
#قوه_قضائیه
#ابراهیم_رئیسی
#ضیاء_نبوی
#فعالان_دانشجویی
#بازداشت
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
کرونا و بازداشت و اضطراب مضاعف!

پزشکان می‌گویند؛ تقویت سیستم دفاعی بدن ویروس کرونا را شکست می‌دهد و اضافه می‌کنند؛ فشارهای عصبی، سبب تضعیف سیستم دفاعی بدن و در نتیجۀ غلبۀ ویروس بر آن خواهد شد!
این روزها، فشارهای عصبی بر مردم ما بیش از هر زمان دیگری است. برخی از این فشارها ریشه‌های طولانی مدت دارد و حتی اگر اراده‌ای هم برای رفع آنها شکل گیرد، پایان دادن به آنها منطقاً امری زمان‌بر است. در مقابل اما، رفع برخی فشارهای عصبی بر روی مردم، به تصمیمی آنی و مقطعی بستگی دارد و به راحتی می توان آنها را خنثی کرد.
از جمله عواملی که این روزهای پر اضطراب، اعصاب مردم را بیش از پیش می‌خراشد و سیستم دفاعی بدن آنها را در مقابل ویروس کرونا تضعیف می‌کند؛ ادامۀ احضارها، بازداشت‌ها، صدور احکام جدید و خودداری از آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی است!
اگر تصدیق کنیم که حکومت نمی‌تواند یک شبه بر شیوع ویروس کرونا فائق آید و یا بار سنگین و طاقت‌فرسای فشارهای معیشتی را در چشم به هم زدنی از دوش خانوارها بردارد، آیا از کاهش فشار عصبی بر مردم از طریق تعلیق فوریِ امور قضایی مربوط به احضار و بازداشت و صدور حکم و آزادی زندانیان سیاسی دارای محکومیت‌های طولانی هم ناتوان است؟
در چنین شرایطی، بازداشت افراد فقط باید محدود به موارد ارتکاب جنحه و جنایت‌های بسیار شنیع باشد، نه اینکه هر روز به عناوین مختلف جمعی از افراد بازداشت شوند.
برای نمونه در خبرها آمده بود که تعدادی افراد به دلیل "توهین به مردم قم" بازداشت شده‌اند! طبعاً توهین به هر قشر و گروه اجتماعی از جمله مردم قم، امری ناپسند و محکوم است، اما مگر هر اقدام ناپسندی باید به بازداشت منجر شود؟ در مقابلِ توهین ادعایی، مردم قم هم می‌توانند به توهین کنندگان توهین کنند و یا نماینده‌ای از طرف آنها این کار را انجام دهد! مگر امام علی نمی‌گوید: اِنَّمُا هُوَ سَبٌّ بِسَبّ او عَفوٌ عَن ذَنب! پس بازداشت برای چیست؟
یا مثلاً فردی به دلیل تولید و انتشار کلیپی در مورد بارش بادمجان از آسمان تهران به طور موقت بازداشت می‌شود! من نمی‌دانم چه نوع افرادی از دیدن چنین کلیپی ذهن‌شان مشوش شده که بازداشت آن بندۀ خدا ضرورت پیدا کرده است! اینکه سبب تفریح و نشاط است!
یا به عنوان نمونه‌ای دیگر، مهدی حاجتی عضو شورای شهر شیراز با گذشت فقط حدود چند هفته از آزادی‌اش، بار دیگر صرفاً به دلیل چند توئیت انتقادآمیز بازداشت و سپس با صدور قرار وثیقه آزاد شده است! یعنی مسئولانی که این روزها "ماندن افراد در منزل" برای در امان ماندن از خطر کرونا، ورد زبانشان شده است، نمی‌دانند که خانوادۀ او با چه اضطرابی، برای تأمین وثیقه و تبدیل قرار بازداشت، مجبور به چه دوندگی‌ها و سر زدن به مراکز مختلف و محل تجمع افراد شده‌اند؟
من حتی با بازداشت معترضان به بسته شدن اماکن زیارتی هم کاملاً مخالف‌ام. نیروی انتظامی می‌توانند چنین جماعت‌هایی را به راحتی متفرق کند بدون آنکه نیازی به بازداشت آنها باشد. صرف نظر از چگونگی شکل گیری و رشد این نوع جماعت‌ها در جامعۀ ما، بازداشت این افراد، دایرۀ وسیعی اعم از خانواده، فامیل و دوستان آنها را در این روزهای سخت و دشوار، درگیر دادستانی و دادگاه و رفت و آمد به مراکز انتظامی و قضایی می‌کند و علاوه بر گسترش تماس آنها با افراد احتمالاً الوده به ویروس، آنها را به لحاظ عصبی نیز فرسایش می‌دهد به طوری که در مقابل ویروس کرونا بی‌دفاع‌تر می‌شوند! و چنانچه خود نیز ناقل ویروس باشند که دیگر واویلا!
به هر حال اگر حکومت برای کاستن از میزان گسترش و تلفات شیوع کرونا واقعاً جدی است، لازم است از سوی دستگاه‌های مربوطه دستورِ صریح و فوری و قاطعی در مورد موارد فوق صادر شود!
#احمد_زیدآبادی
#ویروس_کرونا
#زندانیان_سیاسی
#توهین_به_مردم_قم
#بارش_بادمجان
#مهدی_حاجتی
#بازداشت_معترضان_به_بستن_اماکن_زیارتی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
کدامیک بیشتر مقصرند؟

گویا زنی را در مشهد به اتهام کلاهبرداری از طریق ادعای ارتباط با امام زمان بازداشت کرده‌اند.
روشن است که جلو این نوع سوءاستفاده‌ها باید گرفته شود، اما چطور می‌توان از یک طرف در تریبون‌های رسمی ادعای ارتباط و دیدار با امام زمان را امری عادی جلوه داد و در همان حال، مدعیان ارتباط را یک به یک دستگیر و زندانی کرد؟
در دورۀ ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، شیخ مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهۀ پایداری علناً در تلویزیون از مردم می‌خواست که با امام زمان برای ملاقات در سر خیابان قرار بگذارند و مطمئن باشند که بر سر قرار حاضر می‌شود!
منبری‌های دیگر نیز از اینگونه ادعاها بسیار مطرح می‌کنند. حال در نتیجۀ دامن زدن به چنین فرهنگی، چگونه ممکن است افرادی برای سوء‌استفاده و کلاهبرداری از مردم ساده‌دل برانگیخته نشوند و ادعای ارتباط نکنند؟
بنابراین، زنی که دستگیر شده گرچه در کار خود مقصر است؛ اما تقصیر اصلی متوجه زمینه‌سازان فرهنگی و اعتقادی چنین ادعاهایی است.
#احمد_زیدآبادی
#مشهد
#امام_زمان
#مرتضی_آقاتهرانی
#بازداشت
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ایجاب نمی‌کند!

مهدی محمودیان همبندی گرامی و دوست دیرآشنا باز هم بازداشت شده است. دلیل بازداشت محمودیان را شکایت سپاه و عدم معرفی کفیل از سوی او اعلام کرده‌اند.
اگر این اطلاعات دقیق باشد، به نظر من، شرایط امروز ایران، نه این نوع شکایت‌ها و احضارها را ایجاب می‌کند و نه - با عرض معذرت از مهدی - عدم معرفی کفیل و اصرار به بازداشت را!
#احمد_زیدآبادی
#مهدی_محمودیان
#بازداشت
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
حق طبیعی و بازداشت؟

علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی، در حساب توئتیری خود ضمن تأکید بر حق طبیعی مردم برای اعتراض نوشته است:
" به نیروهای امنیتی دستور داده شد بازداشتی‌های حوادث اخیر که عمل مجرمانه‌ای نداشته‌اند به سرعت آزاد شوند."
خب، اگر بازداشتی‌ها عمل مجرمانه‌ای نداشته‌اند، اصلاً چرا بازداشت شده‌اند؟ مگر به قول خودتان اعتراض حق طبیعی مردم نیست؟ اگر هم به فرض اشتباهی بازداشت شده‌اند، چرا بلافاصله آزاد نشده‌اند که به دستور شورای عالی امنیت ملی برای آزادی آنها نیاز باشد؟
#احمد_زیدآبادی
#علی_شمخانی
#اعتراضات
#بازداشت
#شورای_عالی_امنیت_ملی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ناپدید؟

چند روزی است که رسانه‌ها از "ناپدید" شدن حسین رونقی خبر می‌دهند.
چیزی که در این میان واقعاً عذاب‌آور است، سکوت دستگاه‌های رسمی در برابر این خبر است. اگر رونقی آنطور که برخی رسانه‌ها می‌گویند، بازداشت شده است، پس چرا رسماً به خانواده‌اش اطلاع داده نمی‌شود تا از وضعیت فرزند خود مطلع شوند و اگر هم بازداشت نشده است چرا از سوی نهادهای مسئول اعلام نمی‌شود تا خانواده‌اش پیگیر سرنوشت فرزندنشان شوند؟
شایعۀ "ناپدید" شدن یک فعال رسانه‌ای و سیاسی در کشوری که مسئولان آن مدعی‌اند از عالی‌ترین سطح امنیت در منطقه برخوردار است، از چه نوع مقوله‌ای است؟
نکند این هم از تبعات بحران اکراین است؟
انتظار می‌رود رئیس قوۀ قضائیه طبق وعده‌های خود، از خانوادۀ حسین رونقی رفع نگرانی کند.
#احمد_زیدآبادی
#حسین_رونقی
#قوه_قضائیه
#محسنی_اژه_ای
#بازداشت
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
پیام و پیامد بازداشت مصطفی تاجزاده
مسئولان جمهوری اسلامی خود را از هر سو تحت فشار و هجوم می‌بینند. این موضوع به نظرم آنها را از کوره به در برده و از روی عصبانیت تصمیم می‌گیرند. بازداشت دوست عزیز مصطفی تاجزاده و دو تن از کارگردانان سینمای کشور، به نظرم تصمیمی از روی عصبانیت است و متأسفانه در مورد پیامدهای آن در این شرایط دشوار کشور یا اصلاً فکر نشده و یا به دلیل همان عصبانیت، درست فکر نشده است.
جمهوری اسلامی در طول حیات خود همواره خود را در حال منازعه با "استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل و عوامل آنها" در تمام حوزه‌ها و به تناوب در دو جبهۀ امنیتی و دیپلماتیک معرفی کرده و از همین رو، انتظارش بخصوص از نیروهای دخیل در تأسیس نظام این است که در این منازعه در برابر "جبهه دشمن" از آن حمایت کنند.
بر همین اساس، مسئولان نظام در برابر هرگونه انتقاد و اعتراض علنی علیه سیاست‌های خود بالاخص از جانب این نیروها، بی‌تابی آشکاری نشان می‌دهند و آن را به مسائلی از قبیلِ "عدم درک شرایط حساس کشور"، "بی‌بصیرتی در فهم پیچیدگی اوضاع"، "قدرت‌طلبی شخصی"، "تأثیرپذیری از نفوذ و افکار بیگانه"..... نسبت می‌دهند.
ظاهراً تمام اعتراض‌ها به انتخابات سال 88 نیز در همین چارچوب‌ها تأویل و تفسیر شد و به شدت‌عملی بی‌سابقه در برابر آن انجامید.
این شدت‌عمل اما نتیجۀ عکس به بار آورد. هرچند که اصلاح‌طلبان در آن ماجرا تقریباً تمام امکانات سیاسی و تشکیلاتی خود را از دست دادند، نیروهای انسانی آنها در زندان‌ها دچار فرسایش شدند و رهبران آنها تحتِ حصر و یا محدودیت قرار گرفتند، اما جناح مسلط هم در افکار عمومی ضربه‌ای اساسی خورد و به دلیل به کارگیری خشونت علیه معترضان، اعتبارش حتی در بین قشر مذهبی جامعه نیز به سختی آسیب دید.
این موضوع بویژه کینه و نقاری را بین دو جناح دامن زد که عوارضش پس از گذشت بیش از یک دهه، به رغم برخی از تلاش‌های حاشیه‌ای برای رفع آن، همچنان پابرجاست. این کینه و نقار بدون تردید در تضعیف پایه‌های قدرت سیاسی نظام اثرگذار بوده و زمینه را برای عبور طیف بزرگی از نیروها از آن فراهم کرده است.
در شرایط حاضر نیز جمهوری اسلامی خود را در "نقطه‌عطف" پیکارِ توأمانِ امنیتی و دیپلماتیکش با "جهان استکبار" می‌بیند و بی‌توجه به شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی کشور و ذهنیت تحول یافتۀ جامعه، از اصلاح‌طلبان انتظار حمایت بخصوص در این دو مورد دارد. هر چند که مجموعۀ اصلاح‌طلبان در حال حاضر سکوت پیشه کرده و یا بعضاً با روشی انتقادی و ناصحانه نظرات خود را مطرح می‌کنند، اما حکومت ظاهراً به این حد هم راضی نیست و خواهان خاموشی تک صداهایی مانند نقدهای عریان و صریح آقای تاجزاده در جبهۀ اصلاح‌طلبان است.
تاجزاده در نقدهای خود از مرز اصلاح‌طلبی عبور نکرده اما لحن کلامش از آن فراتر رفته است. به نظرم همین لحن کلام، سبب آزردگی و عصبانیت جناح مقابل شده تا حدی که جز به بازداشت او رضایت نداده‌اند. شاید تصور محافلِ دخیل در بازداشت آقای تاجزاده این بوده است که آزادی‌عملش می‌تواند سبب ترغیب دیگر اصلاح‌طلبان به تکرار شیوۀ نقادی بی‌پروای او شود و به زعم خود، با بازداشتش در صدد ارسال پیامی اخطارآمیز به دیگر اصلاح‌طلبان برآمده‌اند.
اگر منظور از بازداشت تاجزاده ارسال این پیام باشد، به نظرم اشتباه محاسبه‌ای بنیادی صورت گرفته است. واقعیت این است که مصطفی به دلیل نوع نقادی خود در بین سران اصلاحات تک افتاده بود و در عین حال خودش نیز از نقد دیگر اصلاح‌طلبان در امان نبود. بازداشت او اما نه فقط هرگونه نقد وی از سوی دوستانش را بی‌ربط و اصطلاحاً به امری "ناجوانمردانه" تبدیل می‌کند بلکه با دامن زدن به آتش خشم و عصبانیت آنها، راه را برای تکرار شیوۀ نقادی او در بین دیگر اصلاح‌طلبان می‌گشاید و این نیز به نوبۀ خود می‌تواند آنها را یکی پس از دیگری به صورت هدفی برای بازداشت در آورد.
در یک فرض توطئه نگرانه، شاید منظور بعضی از نیروهای دخیل در بازداشت مصطفی همین باشد. ظاهراً گروه و دسته‌ای در جناح اصولگرا به دلایلی کاملاً پیچیده و متناقض، علاقۀ ویژه‌ای به معرفی اصلاح‌طلبان به عنوان دشمنِ اصلی و مؤثر نظام دارند و سعی وافری در هل دادن آنها به این سمت از خود نشان می‌دهند.
به هر حال، با بازداشت تاجزاده دیگر هیچکدام از منتقدان سیاسی، حاشیۀ امنی برای خود احساس نخواهند کرد و این موضوع در درجۀ نخست، نظام را در برابر فشارهای موجود آسیب‌پذیرتر خواهد کرد.
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#بازداشت
#اصلاح_طلبان
#حاشیه_امن
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
پس این دعوت برای چیست؟

در زمانه‌ای که سید محمد خاتمی در مقام ریاست جمهوری، دانشجویان را به طور مکرر به پرسش‌گری از حکومت و نقد آن فرا می‌خواند، من در همان موقع به اومعترض شدم؛ وقتی که امکانِ حمایت از دانشجویان پرسشگر و منتقد و تأمین امنیت آنان را ندارد، چرا مرتب آنها را به پرسشگری و نقد فرا می‌خواند!
امروزه اما داستان قدری متفاوت شده است. تقریباً تمام سران نظام بر ضرورت آزادی بیان تأکید می‌کنند و با اصرار، اهل نظر را به نقد عملکرد نهادهای حاکم و مدیران آن فرا می‌خوانند. طبعاً با چنین شرایطی یک منتقد مسالمت‌جو گمان می‌کند که از امنیت لازم برای نقد و اظهار نظر برخوردار است، اما ناگهان در کنار موجی از بازداشت، تمامی منتقدان از سوی رسانه‌های وابسته به نهادهای صاحب قدرت تهدید به دستگیری و برخورد می‌شوند!
این چه داستانی است؟ آیا هدف از دعوت منتقدان به بیان نظرات و نقدهایشان، شناسایی آنها برای برخوردهای امنیتی است؟ یا اینکه نهادهای صاحب قدرت چندان حرف شنوی از سران کشور ندارند و به کار دائمی خود مشغولند؟
#احمد_زیدآبادی
#محمد_خاتمی
#پرسشگری
#بازداشت
#منتقدان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
هشداری در کمال خونسردی!

اینکه دولت سید ابراهیم رئیسی تا چه اندازه پشتِ بگیر و ببندهای جاری در کشور است، من به درستی نمی‌دانم.
اگر نیست، لازم است حرکتی، تکانی، اشاره‌ای، علامتی، حرفی، سخنی در مخالفت خود با این رفتارها بروز دهد و اگر هست، ظاهراً از امثال من نظرخواهی کرده بود تا درست معکوس و متضاد آن عمل کند! اگر می‌دانستم که بنا بر اجرای معکوس توصیه‌هاست، درست همین کارهایی را توصیه می‌کردم که اکنون در حال اجراست!
از این نکته که بگذریم، رفتارها و برخی اظهارنظرهای جاری در رسانه‌های رسمی نشان می‌دهد که نیرویی در درون نظام در حال غلبه بر سایر نیروهاست که ادراکی از فلسفۀ حکومت، ماهیت سیاست و "فقه‌المصلحه" مرحوم آیت‌الله خمینی ندارد و خواسته یا ناخواسته در جهت به مخاطره انداختن مملکت حرکت می‌کند.
اگر سایر نیروهای درون حکومت برای مهار این جریان به سرعت اقدام نکنند، همان فاجعه‌ای گریبانگیر کشور خواهد شد که همواره نسبت به آن هشدار داده‌ام.
به هر حال من دیگر حوصلۀ عجز و لابه ندارم! در کمال خونسردی هشدار لازم را دادم. از این پس خودشان می‌دانند.
#احمد_زیدآبادی
#بازداشت
#دولت_رئیسی
#منازعه_قدرت
#فقه_المصلحه
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
جنگ تبلیغاتی علیه خویش!

به نظرم جمهوری اسلامی "جنگ تبلیغاتی" را در برابر مخالفانش باخته است. دلیل عمدۀ این باخت، نشانۀ هنر و توانایی و اتقان‌نظرِ مخالفان آن نیست؛ بلکه خودش علیه خودش وارد جنگ تبلیغاتی شده است!
جمهوری اسلامی نه فقط کل دستگاه عریض و طویل صدا و سیما را از حیّز هرگونه انتفاع ساقط کرده بلکه نامناسب‌ترین و ناکارآمدترین و در مواردی بدنام‌ترین و جاهل‌ترین نیروهای خود را در صف مقدم کارزار تبلیغاتی خود قرار داده است!
در روزهای اخیر دو موضوع جنجال‌برانگیزِ عدم ارائۀ خدمت به زنان اصطلاحاً "بدحجاب" و مستثنی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی از پیگیری قضایی در دیوان عدالت اداری، حجم عظیمی از نگرانی و سرخوردگی و نومیدی در بین اقشار جامعه تولید کرد و به تبع آن تبلیغات گسترده‌ای را علیه حکومت دامن زد.
هر دو دستور و مصوبۀ فوق اما از سوی نهادهای مسئول به صورتی بی سر و صدا و آرام لغو شد و لغو آنها نیز بازتاب رسانه‌ای لازم را پیدا نکرد و حتی برخی رسانه‌های مخالف از اشاره به آن نیز پرهیز کردند.
این رفتارها آیا به چیزی جز "خودزنی" در این شرایط قابل تأویل است؟
در واقع کل رویدادهای روزهای اخیر بخصوص در مورد حجاب و دستگیری شماری از فعالان و هنرمندان و خانواده‌های قربانیان ناآرامی‌های سال 98 را می‌توان در همین چارچوب تحلیل کرد.
می‌دانم که بسیاری از مخالفان نظام، نسبت به این نوع هشدارها خشمگین می‌شوند و آنها را موجب "هوشیاری" برخی مسئولان جمهوری اسلامی و پرهیز از تکرار برخی اقدامات می‌دانند. از نظر آنها تنها راه نجات، براندازی و تنها راه براندازی، افتضاح شدن تمام امور و سیاه نشان دادن مطلق آن است و هر کاری جز این، حمایت از حکومت و کمک به بقای آن تلقی می‌شود.
خب، این نوع تلقی از تحول سیاسی به جای آنکه ترغیب کننده باشد به نظرم بیشتر ترسناک و هول‌انگیز است! تجربه‌های تاریخی مبتنی بر این نوع تلقی‌ها، تلخ‌تر از آن است که رغبتی به تکرار آنها برانگیزد.
#احمد_زیدآبادی
#جنگ_تبلیغاتی
#بازداشت
#حجاب
#اصلاح
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
نقد و راه‌حل می‌خواهید؟ بفرما!

وزارت اطلاعات طی بیانیه‌ای از دستگیری 12 بهایی به اتهام ایجاد "تشکیلات جاسوسی" در استان مازندران خبر داده است.
اگر هدف از صدور این بیانیه، توضیح به افکار عمومی و اقناع آنان در بارۀ چرایی بازداشت این 12 جوان باشد، نتیجه روشن‌تر از آن است که نیاز به تشریح داشته باشد.
از ابتدای شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی، جامعۀ بهایی ایران به عنوان یک "مسئله" مطرح شده است، چیزی کم و بیش شبیه "مسئلۀ یهودیان" در قرن‌های گذشتۀ اروپا.
اگر پدیده‌ای در یک جامعه به عنوان "مسئله" از طرف حکومت تعریف می‌شود، لازم است ابعاد آن مسئله را بازشکافت و نهایتاً به طریقی عقلایی و قانونی و انسانی حلش کرد.
"مسئلۀ بهائیان" در کشور ما اما به صورت تابویی در آمده است که گویی نباید به آن نزدیک شد و در بارۀ آن، توصیه یا پیشنهادی کرد. همین تابوسازی موضوع را بسیار بغرنج کرده و آن را روز به روز پیچیده‌تر می‌کند.
اظهارنظرهای جسته-گریختۀ مقام‌های رسمی در بارۀ جامعۀ بهایی و نسبت آنها با رعایت حقوق شهروندی، همواره مبهم و دوپهلو و تناقض‌آمیز بوده است. آنها هیچگاه توضیح نداده‌اند که آیا کلیت جامعۀ بهایی کشور را "مسئله" می‌دانند؟ و اگر می‌دانند این مسئله از نگاه آنان امنیتی است یا اعتقادی؟
پاسخ روشن به این پرسش‌ها، نقطۀ آغاز تلاش برای یافتن راه‌حل است، اما بدبختانه پنداری کسی دنبال راه‌حل نیست و فقط بازداشت‌های دسته‌جمعی دوره‌ای و بگیر و ببندهای ناگهانی و صدور احکام قضایی شدید و غلیظ، به عنوان تنها راهِ برخورد با بهائیان در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که به نوبۀ خود از یک سو، زندگی روزمره را بر یک جامعۀ سیصدهزار نفری به شدت ناامن و همراه با اضطراب و دلهره و احساس تبعیض عمیق و دائمی کرده است و از سوی دیگر، وجدان سایر هموطنان را از تکرار این وضعیت واقعاً معذب می‌کند.
ادامۀ این رفتارها کمترین کمکی به حل مسئلۀ بهائیان کشور نمی‌کند و فقط سبب پیچیدگی ابعاد آن به صورت بسیار خطرناکی می‌شود.
به نظرم ارکان اصلی نظام باید بحث بهائیان و تصمیم‌گیری در بارۀ آنان را از دایرۀ مسئولیت نهادهای امنیتی خارج کنند زیرا برخی دوایر و کارشناسان آنها متهم‌اند که اتهام‌های امنیتی را پوششی برای پنهان کردنِ "نفرت اعتقادی" خود قرار داده‌اند و به این رویه نیز عادت کرده‌اند.
اگر واقعاً بحث نفرت‌های اعتقادی و استفادۀ تبلیغاتی از مسئلۀ بهائیان در میان نیست، به نظر من، گفتگوی نهادهای رسمی با رهبران جامعۀ بهایی، به منظور دستیابی به توافقی که نگرانی‌های متقابل را مرتفع کند، بهترین شیوه برای پایان دادن به این مسئله است.
چنین گفتگو و توافقی، هم ممکن و هم برای دو طرف مطلوب است. یکی از سران قوا باید بر فضای ترس و هراسِ هرگونه تماس با بهائیان غلبه کند و در این باره ابتکاری به خرج دهد. در غیر این صورت، ادامۀ وضع موجود جز ایجاد نفرت فزاینده و بین‌المللی شدن یک موضوع داخلی و ملی ثمری نخواهد داشت.
حال که سران قوا بر نقد و ارائۀ راه‌حل اصرار می‌ورزند، این نقد و راه حل من در بارۀ "مسئلۀ بهائیان" کشور است.
#احمد_زیدآبادی
#جامعه_بهایی
#وزارت_اطلاعات
#حقوق_شهروندی
#بازداشت_دسته_جمعی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
بازداشت روزنامه‌نگاران چرا؟

صحبت‌های دیشب آقای رئیسی نشان از تلاش وی برای آرام کردن فضای التهاب و رعایت حق نقد و اعتراض مسالمت‌آمیز از سوی حکومت داشت.
با این حال، نیروهای امنیتی در به در به دنبال بازداشت روزنامه‌نگاران به دلیل پوشش خبرهای مربوط به مرگ زنده‌یاد مهسا امینی هستند. در همین رابطه، الهه محمدی خبرنگار اجتماعی روزنامۀ هم‌میهن نیز تنها به دلیل حضور در بیمارستان کسری و اعزام به سقز برای تهیۀ گزارش از مراسم خاکسپاری مهسا بازداشت شده است.
واقعاً این چه مملکتی است؟ از یک طرف رئیس جمهورش با لحنی ملایم و مسالمت‌جویانه وعدۀ تحمل نقد و اعتراض از سوی حکومت را می‌دهد و از طرف دیگر، دستگاه‌های امنیتی آن، حتی تهیۀ گزارش از وقایع را هم مجرمانه دانسته و با آن برخورد امنیتی می‌کنند!
مأموران امنیتی باز هم پا را از گلیم خود بسیار فراتر گذاشته‌اند و ظاهراً مبسوط‌ الید عمل می‌کنند. خبر از بازداشت کسانی به گوش می‌رسد که حتی فکر حضور در خیابان به گروه خونی آنها نمی‌خورد چه رسد به آنکه بخواهند عملاً درگیر این نوع ماجراها شوند! همینطور در جریان دستگیری و تفتیش منزل فعالان سیاسی هیچکدام از دستورالعمل‌های صادره از سوی رئیس قوۀ قضائیه رعایت نمی‌شود. در جریان بازداشت و تفتیش منزل مجید توکلی که ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب صورت گرفته، برخی مأموران وزارت اطلاعات با برخوردهای نامناسبِ خود، دختر نوزادش را وحشت‌زده کرده‌اند.
با این رفتارها قرار است فضا آرام شود یا بحث دامن زدن به التهاب و انتقامگیری آن هم از بی‌گناهان مطرح است؟
من تجربۀ شخصی بی‌نهایت تلخی از رفتار مأموران امنیتی را پشت سر گذاشته‌ام. آنها بی هیچ جرم و گناهی مرا تا مرز مرگ و جنون پیش بردند و هیچکس هم جز خدا صدایم را نشنید! این نوع مأموران اساساً خود را مالک‌الرقاب کشور می‌دانند و انگار هیچ کنترلی بر رفتار آنها نیست.
سران قوای قضائیه و مجریه همانطور که وعده داده‌اند، باید این وضعیت را مدیریت و کنترل کنند و امور را از مجاری قانونی آن پیش ببرند وگرنه احتمال تکرار فجایع گذشته و پیامدهای آنها دور از ذهن نیست.
#احمد_زیدآبادی
#بازداشت_روزنامه_نگاران
#الهه_محمدی
#مجید_توکلی
#مأموران_امنیتی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
چه کسانی تحریک می‌کنند؟

شهروندانی را به دلیل "تحریک مردم به اغتشاش" دستگیر می‌کنند.
به نظر من اما تحریک اصلی را در این میان، برخی نمایندگان مجلس، شماری از امامان جمعه، جمعی از صاحب‌منصبان و عموم رسانه‌های افراطی جناح اصولگرا صورت می‌دهند. اگر واقعاً قصد پیشگیری از اقدامات تحریک‌آمیز در بین است، لازم است اینها زبان به کام گیرند!
#احمد_زیدآبادی
#بازداشت_شهروندان
#نمایندگان_مجلس
#امامان_جمعه
#رسانه_های_اصولگرا
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii