افراكتاب
290 subscribers
5.04K photos
62 videos
2 files
32 links
افراكتاب دريچه‌اى براى آگاهى
تهران، خيابان وليعصر، روبروى پارك ملت، نبش انصارى، برج ملت
تمام روزهاى سال، حتى روزهاى تعطيل
تلفن ۲۲۰۱۵۷۵۷-۲۲۰۱۷۶۵۰
Www.Afrabook.com
Facebook.com/afrabook
Instagram:afra_ketab
@fsangari ادمین
Download Telegram
.
این زن و این مرد با هم در برابر خدایان کشتزارهایشان ایستادند. زن سوختن شاخه های بوخوش را تماشا کرد و هنگامی که سرخی نوک شاخه‌ها با خاکستر پوشیده شد و رنگ دودی به خود گرفت، خم شد و با انگشت سبابه،
خاکستر را از سر آن دور کرد. سپس مثل آنکه از کار خود بیمناک شده باشد، با چشمان بی‌فروغ خود نگاهی به صورت رنگ لانگ انداخت، ولی در این حرکت او چیزی بود که ونگ لانگ از آن خوشش آمد. مثل آن بود که این زن احساس می کند شاخه‌های بوخوش متعلق به هر دوی آن‌هاست. لحظه‌ای حاکی از زناشویی بود.

#خاک_خوب
#پرل_س_باک
#غفور_آلبا
#نشر_علمی_فرهنگی
#ادبیات_کلاسیک #داستان_آمریکایی #رمان
#ارسال_به_تمام_نقاط_کشور #ارسال_به_خارج_از_کشور‌ #ارسال_پستی
@afrabook
.
داریوش شایگان درباره خودش می‌گوید: «من انسانی بین فرهنگی بوده ام و بین فرهنگ‌ها زندگی می کنم و می اندیشم.»
شایگان چهارم بهمن ۱۳۱۳ در تهران چشم به جهان گشود. مادرش، جليه رولوگیدره، سنی مذهب و از خانواده اشراف زاده و گرجی با زمینه های فرهنگی روسی - قفقازی بود که حدود هزار سال در گرجستان حکومت کرده بودند. این زن به زبان‌های روسی، گرجی و ترکی عثمانی سخن می گفت. یادآوری انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و دستیابی بی‌درنگ بلشویک‌ها به قدرت، خاطرات دردناکی را در ذهن او زنده می‌کرد. تمام اعضای خانواده را حکمرانان جديد اعدام، زندانی و یا تبعید کرده بودند. در ذهن شایگان مادرش «زنی در تبعید درونی» بود که هرگز هم وضع او تغییری نیافت. هرگز روان‌شناسی پیچیده ایرانیان را نفهمید و هرگز به هزار توی روح آنان، به رمز پیچیده آداب آنان دست نیافت. همیشه با اصالت شخصیتش ایرانیان را مقهور، مجذوب و خلع سلاح می‌کرد. مادر از دیدگاه پسر «یک شاهزاده خانم گرجی تغییر ناپذیر» باقی ماند.

#یادنامه_داریوش_شایگان
#علی_دهباشی
#داریوش_شایگان #فیلسوفان_ایرانی #مقاله_ها #خطابه_ها
#نشر_علمی_فرهنگی
@afrabook