آمدم اندرون؛ قدری از حرم آمده بود. انیس الدوله و غیره نیامده بودند. اندرون قدیم را با این اندرون جدید تجیر کشیده، کوچه ساخته [و] یکی کردهاند. اغلب از زنها باید آنجا منزل کنند؛ از قبیل تاجالدوله، شکوه السلطنه، مادر تومان آغا، والدهٔ یمین الدوله، شمسالدوله، ندیمالسلطنه، نوشآفرین، دلبر و جمال. لَله باشی هم آمده، آنجا است. خلاصه نماز کردیم، کاهو خوردیم. در بیرون الی غروب بیرون بودیم، غروبی همهٔ حرمخانه آمدند. گربه فقیری [و] گربه سر سیاه هستند. والی زاده، میمون خماری را هم آورده است. زعفران باجی [و] آقاسلیمان شهر ماندهاند، خواهند آمد. حاجی یوسف و اغلب مردم هم شهر هستند، خواهند آمد و انشاء الله تعالی روز ۲۳ از اینجا حرکت است.
#روزنامهی_خاطرات_ناصرالدینشاهقاجار
بهکوشش #مجید_عبدامین
انتشارات #دکتر_محمود_افشار با همکاری #نشر_سخن
@afrabook
#روزنامهی_خاطرات_ناصرالدینشاهقاجار
بهکوشش #مجید_عبدامین
انتشارات #دکتر_محمود_افشار با همکاری #نشر_سخن
@afrabook
#روزنامهی_خاطرات_ناصرالدینشاهقاجار
بهکوشش #مجید_عبدامین
انتشارات #دکتر_محمود_افشار با همکاری #نشر_سخن
@afrabook
بهکوشش #مجید_عبدامین
انتشارات #دکتر_محمود_افشار با همکاری #نشر_سخن
@afrabook
شنبه، بیستم [شوال]
بعد از ظهر قدری به کتابها ور رفتم و سر شب به اپرا رفتیم. ما که از اپرا چیزی نمیفهمیم. چون موضوع را که «رومئو و ژولیت» است میدانستیم مطلب را فهمیدیم. زن روسی که ژولیت بود خیلی خوب میخواند. کیفیت سن را هم خیلی خوب درست میکنند. مزیت امشب رقص مفصلی بود که دادند. واقعا محظوظ شدم. دخترها که میرقصند به ذهن انسان تأثير وجودهای غیرمادی میکنند، از بس در حرکات سبک و چابک هستند. بعضی از زنها هم به لباس مرد میرقصیدند. در حین برجستن پای خود را نوسان سریع میدادند که خیلی غریب بود. چون اپرا ساعت هفت و نیم شروع میشود غذا را قریب نصف شب و سرد خوردیم. ممتازالسلطنه را هم وعده گرفته بودیم. صبح ممتازالسلطنه از یک کلمه حرفی که دیشب مشاور زده بود که استنباط کرده بود در بردن او نزد کلمانسو تردید دارد خیلی کوک شده و قهر کرده بود و مذاکرات تلفونی به عمل آمد و به همین جهت من معطل شدم و برای رفتن نزد مسيو بریان وقت تنگ شد و دیر رفتم. خلاصه ممتازالسلطنه لعبتی است.
#یادداشت_های_روزانه_محمدعلی_فروغی #فروغی #ایرج_افشار #محمدافشین_وفایی #پژمان_فیروزبخش #سخن #نشر_سخن #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور #ارسال_کتاب
@afrabook
بعد از ظهر قدری به کتابها ور رفتم و سر شب به اپرا رفتیم. ما که از اپرا چیزی نمیفهمیم. چون موضوع را که «رومئو و ژولیت» است میدانستیم مطلب را فهمیدیم. زن روسی که ژولیت بود خیلی خوب میخواند. کیفیت سن را هم خیلی خوب درست میکنند. مزیت امشب رقص مفصلی بود که دادند. واقعا محظوظ شدم. دخترها که میرقصند به ذهن انسان تأثير وجودهای غیرمادی میکنند، از بس در حرکات سبک و چابک هستند. بعضی از زنها هم به لباس مرد میرقصیدند. در حین برجستن پای خود را نوسان سریع میدادند که خیلی غریب بود. چون اپرا ساعت هفت و نیم شروع میشود غذا را قریب نصف شب و سرد خوردیم. ممتازالسلطنه را هم وعده گرفته بودیم. صبح ممتازالسلطنه از یک کلمه حرفی که دیشب مشاور زده بود که استنباط کرده بود در بردن او نزد کلمانسو تردید دارد خیلی کوک شده و قهر کرده بود و مذاکرات تلفونی به عمل آمد و به همین جهت من معطل شدم و برای رفتن نزد مسيو بریان وقت تنگ شد و دیر رفتم. خلاصه ممتازالسلطنه لعبتی است.
#یادداشت_های_روزانه_محمدعلی_فروغی #فروغی #ایرج_افشار #محمدافشین_وفایی #پژمان_فیروزبخش #سخن #نشر_سخن #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور #ارسال_کتاب
@afrabook
گمشده
طفلی بهنامِ شادی، دیریست گم شدهست
با چشمهای روشنِ برّاق
باگیسویی بلند، به بالای آرزو.
*
هر کس ازو نشانی دارد،
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو، خلیج فارس
سوي دگر، خزر.
#گمشده #طفلی_به_نام_شادی #محمدرضا_شغیعی_کدکنی #شفیعی_کدکنی #شعر_فارسی #دفتر_شعر #نشر_سخن #انتشارات_سخن #زیر_همین_آسمان_و_روی_همین_خاک #ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
طفلی بهنامِ شادی، دیریست گم شدهست
با چشمهای روشنِ برّاق
باگیسویی بلند، به بالای آرزو.
*
هر کس ازو نشانی دارد،
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو، خلیج فارس
سوي دگر، خزر.
#گمشده #طفلی_به_نام_شادی #محمدرضا_شغیعی_کدکنی #شفیعی_کدکنی #شعر_فارسی #دفتر_شعر #نشر_سخن #انتشارات_سخن #زیر_همین_آسمان_و_روی_همین_خاک #ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
#پر_فروش #پر_فروش_ترین_کتاب #پرفروشترین_کتاب #کتاب #کتاب_بخوانیم #با_هم_کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب_بخوانیم #نشر_زمستان #انتشارات_مروارید #نشر_مروارید #انتشارات_نیلوفر #انتشارات_امیرکبیر #کتاب_پارسه #نشر_دف #نشر_اطراف #نشر_چشمه #نشر_سخن #نشر_نی #نشر_هرمس #نشر_زمستان #نشر_نی #انتشارات_علمی_و_فرهنگی #خرد_سرخ @afrabook
نه، ناراحت یا افسرده نیستم، اما گاهی از کوره درمیروم.
چرا من؟ چرا حالا؟ میدانم؛ پرسشهای احمقانهای هستند ولی نمیتوانم نپرسمشان. قرار بود آمار و ارقام مرگ سرطانیها را به چالش بکشم، قرار بود این بیماری را با عزمی راسخ شکست دهم. قرار بود ده سال دیگر زنده بمانم و بهترین کتابم را بنویسم. اما عمرم ربوده شد! چرند است. هیچکس نمیتواند اوضاع را کنترل کند. به نفعم است بپذیرم نمیتوانم سرنوشتم را تغییر دهم و، برای یک بار هم شده، از شر اینکه دلم چه میخواهد خلاص شوم؛ اینگونه مدام احساس نمیکنم ناعادلانه از میان این همه آدم انتخاب شدهام یا سرم کلاه رفته. همانطور که به روانشناس جوان هم گفتم، برای دوری از افکار منفی به دوستانم اتكا میکنم. دوستان زیادی ندارم، اما همان تعدادی هم که دارم آنقدر به من محبت میکنند، آنقدر به من لطف دارند و نگرانم هستند، که اگر در باتلاق افسردگی یا ناراحتی فرو بروم ناشکری است. و همچنین شين؛ اگر نبود از دست رفته بودم. همیشه خوشخلق و بامحبت بوده؛...
#مردن
#کری_تیلر
#میعاد_بانکی
#نشر_سخن
#داستان_یک_زندگی
#مرگ #روانشناسی #سرگذشت #بیماری
#ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
چرا من؟ چرا حالا؟ میدانم؛ پرسشهای احمقانهای هستند ولی نمیتوانم نپرسمشان. قرار بود آمار و ارقام مرگ سرطانیها را به چالش بکشم، قرار بود این بیماری را با عزمی راسخ شکست دهم. قرار بود ده سال دیگر زنده بمانم و بهترین کتابم را بنویسم. اما عمرم ربوده شد! چرند است. هیچکس نمیتواند اوضاع را کنترل کند. به نفعم است بپذیرم نمیتوانم سرنوشتم را تغییر دهم و، برای یک بار هم شده، از شر اینکه دلم چه میخواهد خلاص شوم؛ اینگونه مدام احساس نمیکنم ناعادلانه از میان این همه آدم انتخاب شدهام یا سرم کلاه رفته. همانطور که به روانشناس جوان هم گفتم، برای دوری از افکار منفی به دوستانم اتكا میکنم. دوستان زیادی ندارم، اما همان تعدادی هم که دارم آنقدر به من محبت میکنند، آنقدر به من لطف دارند و نگرانم هستند، که اگر در باتلاق افسردگی یا ناراحتی فرو بروم ناشکری است. و همچنین شين؛ اگر نبود از دست رفته بودم. همیشه خوشخلق و بامحبت بوده؛...
#مردن
#کری_تیلر
#میعاد_بانکی
#نشر_سخن
#داستان_یک_زندگی
#مرگ #روانشناسی #سرگذشت #بیماری
#ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
تردیدی نیست که دکتر محمد مصدق در تاریخ ایران منشأ تأثیری عظیم شد. پس برای داوری درست و بیغرضانهٔ تاریخ در حق او شناخت گوشههای مختلف سرگذشت او لازم است و برای رسیدن به چنین مقصودی به اسناد و مدارک اساسی و اصیلی مانند آنچه در کتاب حاضر آمده احتیاج است.
این کتاب شامل یادداشتهایی است که سرهنگ جلیل بزرگمهر، وکیل مصدق در دادگاههای نظامی، از گفتههای مصدق در زندان جمعآوری کرده است.
#تقریرات_مصدق_در_زندان
#ایرج_افشار
#جلیل_بزرگمهر
#مصدق #محمد_مصدق #نشر_سخن #انتشارات_سخن
#ایران #تاریخ #پهلوی #مشروطه
#سرگذشت #ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
این کتاب شامل یادداشتهایی است که سرهنگ جلیل بزرگمهر، وکیل مصدق در دادگاههای نظامی، از گفتههای مصدق در زندان جمعآوری کرده است.
#تقریرات_مصدق_در_زندان
#ایرج_افشار
#جلیل_بزرگمهر
#مصدق #محمد_مصدق #نشر_سخن #انتشارات_سخن
#ایران #تاریخ #پهلوی #مشروطه
#سرگذشت #ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
«امیدوارم آنچه در این دفتر به هم پیوسته امکانی در اختیار محققان قرار دهد که مطالعات سبک ادبی و عناصر فکری و تاثیر و تاثرات متقابل رباعیات خیام و دیگران و هر نوع پژوهش ثانویهٔ دیگر را بر پایهٔ متن موثقتری بنیان نهند. چراکه زیربنای هر گفتار پژوهشی باید مبتنی بر متونی محکم و پابرجا باشد. خیامی که در طربخانه و سایر مجموعههای دورهٔ تیموری عرضه شده است و مستند قول پژوهشگران قرار میگیرد، با خیام راستین، حداقل بهاندازهٔ سه قرن فاصله دارد. امیدوارم این پژوهش از نقد و نظر جویندگان راستین حقیقت بهرهٔ کافی ببرد و بتواند در آینهٔ تحقیقات آنان، کاستیها را بشناسد و به کمال خود دست یابد.»
#رباعیات_خیام
#خیامانه_پارسی
#سیدعلی_میرافضلی
#نشر_سخن
#شعر_فارسی #شعر_کهن #تاریخ_ادبیات #ادبیات_فارسی
#خیام
#ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
#رباعیات_خیام
#خیامانه_پارسی
#سیدعلی_میرافضلی
#نشر_سخن
#شعر_فارسی #شعر_کهن #تاریخ_ادبیات #ادبیات_فارسی
#خیام
#ارسال_کتاب #ارسال_به_تمام_نقاط_کشور
@afrabook
.
ایران از نظر مارکوپولو کشوری بود که در بخش اول و آخر راه وی در سفر به مقصد دور و دراز و بازگشت وی از آنجا قرار داشت. این ونیزی در سالهای ۷۲-۶۷۰/
۱۲۷۲-۷۳ و باز در سالهای۹۳-۶۹۲ /۴-۱۲۹۳ م. به ایران سفر کرد. به علت آن که اطلاع دقیقتری در اختیار نداریم فقط مسیر سفر نخستین وی را پی میگیریم.
کار دستیابی دقیق به راههایی که مارکوپولو در ایران طی کردهاست، مانند مسیر وی در سایر کشورها، از این جهت دچار اشکال است که وی داستان سفر خود را پشت سرهم و متصل به یکدیگر ذکر نکرده است.
وی تا هنگام ترک یزد از ذکر راههایی که برگزیده بود هیچ اطلاعی به دست نمیدهد. فقط دو مرحله بزرگ در فاصله دراز هزار کیلومتری، از مرز ایران یعنی تبریز تا ساوه مورد تأکید قرار گرفته است. تازه از یزد به هرموز است که با عبور از کرمان می توان از توصیف راهها سخن گفت و به همین ترتیب نیز از بعضی از فواصل به هنگام عبور از کمربند خشک داخل ایران که در جهت شمال صورت گرفت است.
با این همه درباره مسیر مارکوپولو از تبریز تا جیرفت میتوان گفت امروز دیگر تردید چندانی وجود ندارد.
#مارکوپولو_در_ایران
#آلفونس_گابریل
#کیکاووس_جهانداری
#نشر_سخن
@afrabook
ایران از نظر مارکوپولو کشوری بود که در بخش اول و آخر راه وی در سفر به مقصد دور و دراز و بازگشت وی از آنجا قرار داشت. این ونیزی در سالهای ۷۲-۶۷۰/
۱۲۷۲-۷۳ و باز در سالهای۹۳-۶۹۲ /۴-۱۲۹۳ م. به ایران سفر کرد. به علت آن که اطلاع دقیقتری در اختیار نداریم فقط مسیر سفر نخستین وی را پی میگیریم.
کار دستیابی دقیق به راههایی که مارکوپولو در ایران طی کردهاست، مانند مسیر وی در سایر کشورها، از این جهت دچار اشکال است که وی داستان سفر خود را پشت سرهم و متصل به یکدیگر ذکر نکرده است.
وی تا هنگام ترک یزد از ذکر راههایی که برگزیده بود هیچ اطلاعی به دست نمیدهد. فقط دو مرحله بزرگ در فاصله دراز هزار کیلومتری، از مرز ایران یعنی تبریز تا ساوه مورد تأکید قرار گرفته است. تازه از یزد به هرموز است که با عبور از کرمان می توان از توصیف راهها سخن گفت و به همین ترتیب نیز از بعضی از فواصل به هنگام عبور از کمربند خشک داخل ایران که در جهت شمال صورت گرفت است.
با این همه درباره مسیر مارکوپولو از تبریز تا جیرفت میتوان گفت امروز دیگر تردید چندانی وجود ندارد.
#مارکوپولو_در_ایران
#آلفونس_گابریل
#کیکاووس_جهانداری
#نشر_سخن
@afrabook