بر كائنات، آنچه يقين فرض و واجب است
مهر و محبت اسدالله غالب است
انسان ندانمش که نداند بهینِ قوم
آن را که «هل اتی علی الانسان» مناقب است
فرق است از آنکه زادۀ دین آمد از ازل
با آن نواعتقاد که ده روزه طالب است!
با آنکه آفتاب به حکمش کند عمل
صدق دروغِ کجنظران، صبحِ کاذب است
قدر علی ز صاحب معراج باز پرس
تا روشنت شود كه در اعلی مراتب است
گر افضلیّت است، اتمّ افاضل است
ور اقربیّت است، اقرّ اقارب است
خواند از وفا، حبيبِ خدايش حبيبِ خويش
اخلاص تا كجاست كه مطلوب طالب است!
دستِ بریده کرد درست، این غریب نیست
بخشید سر به خصمِ خود، این از غرائب است!
نبود عجب گر از همه شأنی كند ظهور
ذات علی كه مظهر كلّ عجايب است
علمش خبر دهد که سعید است یا شقی
از هرچه در میانۀ صلب و ترائب است
يك گامِ صوریاش ز مدينه است تا تبوك
يك سيرِ معنیاش به ثريّا ز يثرب است
🔹
دیگر مکن مناظره با #غاصب_فدک
او را همین بس است که گویند غاصب است
نور علی ز ارض نجف میرسد به عرش
باشد چراغِ دل، اگر از ديده غايب است
اشیا به آستینِ یدالله داده دست
چون اختیارِ بنده که در دستِ صاحب است
بر خود مساز مذهب هفتاد و دو، دراز
يكرنگِ آل باش كه اصل مذاهب است
🔹
در مدح حیدر آنچه خدا و رسول گفت
راجع به ذاتِ مهدیِ صاحب مواهب است
همنشأۀ نبیّ و ولی، صاحب الزمان
شاهی که فتح و نصرتش از این دو جانب است
شاها! به قادری که وضیع و شریف را
از وی امید لطف نجات از مصائب است
واثق به عفو توست «فغانی» که از خطا
عنوان نامۀ عملش «عبد مذنب» است
ظلّ علی و آل علی مستدام باد
این است مطلبی که اهمّ مطالب است
#بابافغانی_شیرازی #قصیده
#فضائل #امیرالمؤمنین #تبری
@Shere_Fakher110
مهر و محبت اسدالله غالب است
انسان ندانمش که نداند بهینِ قوم
آن را که «هل اتی علی الانسان» مناقب است
فرق است از آنکه زادۀ دین آمد از ازل
با آن نواعتقاد که ده روزه طالب است!
با آنکه آفتاب به حکمش کند عمل
صدق دروغِ کجنظران، صبحِ کاذب است
قدر علی ز صاحب معراج باز پرس
تا روشنت شود كه در اعلی مراتب است
گر افضلیّت است، اتمّ افاضل است
ور اقربیّت است، اقرّ اقارب است
خواند از وفا، حبيبِ خدايش حبيبِ خويش
اخلاص تا كجاست كه مطلوب طالب است!
دستِ بریده کرد درست، این غریب نیست
بخشید سر به خصمِ خود، این از غرائب است!
نبود عجب گر از همه شأنی كند ظهور
ذات علی كه مظهر كلّ عجايب است
علمش خبر دهد که سعید است یا شقی
از هرچه در میانۀ صلب و ترائب است
يك گامِ صوریاش ز مدينه است تا تبوك
يك سيرِ معنیاش به ثريّا ز يثرب است
🔹
دیگر مکن مناظره با #غاصب_فدک
او را همین بس است که گویند غاصب است
نور علی ز ارض نجف میرسد به عرش
باشد چراغِ دل، اگر از ديده غايب است
اشیا به آستینِ یدالله داده دست
چون اختیارِ بنده که در دستِ صاحب است
بر خود مساز مذهب هفتاد و دو، دراز
يكرنگِ آل باش كه اصل مذاهب است
🔹
در مدح حیدر آنچه خدا و رسول گفت
راجع به ذاتِ مهدیِ صاحب مواهب است
همنشأۀ نبیّ و ولی، صاحب الزمان
شاهی که فتح و نصرتش از این دو جانب است
شاها! به قادری که وضیع و شریف را
از وی امید لطف نجات از مصائب است
واثق به عفو توست «فغانی» که از خطا
عنوان نامۀ عملش «عبد مذنب» است
ظلّ علی و آل علی مستدام باد
این است مطلبی که اهمّ مطالب است
#بابافغانی_شیرازی #قصیده
#فضائل #امیرالمؤمنین #تبری
@Shere_Fakher110
در قیامت کآفرینش خیمه بر محشر زنند
سکّۀ دولت به نام آل پیغمبر زنند
تشنگان وادی ایمان چو در کوثر رسند
از شعف دست طلب در دامن حیدر زنند
شهسواران در رکابِ راکبِ دلدل روند
خاکیان لاف از هوای صاحب قنبر زنند
هر که او چون حلقه نبوَد بر در حیدر مقیم
رهروان راه دین، چون حلقهاش بر در زنند
ره به منزل برد هر کو مذهب حیدر گرفت
آب حیوان یافت آنکو خضر را رهبر گرفت
#خواجوی_کرمانی #فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
سکّۀ دولت به نام آل پیغمبر زنند
تشنگان وادی ایمان چو در کوثر رسند
از شعف دست طلب در دامن حیدر زنند
شهسواران در رکابِ راکبِ دلدل روند
خاکیان لاف از هوای صاحب قنبر زنند
هر که او چون حلقه نبوَد بر در حیدر مقیم
رهروان راه دین، چون حلقهاش بر در زنند
ره به منزل برد هر کو مذهب حیدر گرفت
آب حیوان یافت آنکو خضر را رهبر گرفت
#خواجوی_کرمانی #فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
بخشی از غدیریه مرحوم #ملکالشعرای_صبوری (پدر ملک الشعرای بهار)🔻
بزرگ حجت یزدان، ولیّ بارخدای
که هم وصیّ رسول است و هم برادر اوست
هرآنکه روی خدا را به چشم میخواهد
بگو به روی علی بنگرد که مظهر اوست
اگر که شرطِ وصایت به علم و فرهنگ است
نبی مدینه علم و وصیّ او، در اوست
دلیلِ غصبِ حقِ او و نصبِ صاحب غار
همان فرار و هزیمت به جنگ خیبر اوست
اگرچه صاحب عار است او، نه صاحب غار
مگس نهاده همان نقطهای که بر سر اوست!
کسی که رایت نصرت به دست، بگریزد
به فرق، معجرِ زن، خوبتر ز مغفر اوست
برادرند به صورت، ولیک در معنا
همان کسی که پس از وی گریخت، خواهر اوست
#فضائل #امیرالمؤمنین
#غدیر #سقیفه
#تبری #مطاعن
@Shere_Fakher110
بزرگ حجت یزدان، ولیّ بارخدای
که هم وصیّ رسول است و هم برادر اوست
هرآنکه روی خدا را به چشم میخواهد
بگو به روی علی بنگرد که مظهر اوست
اگر که شرطِ وصایت به علم و فرهنگ است
نبی مدینه علم و وصیّ او، در اوست
دلیلِ غصبِ حقِ او و نصبِ صاحب غار
همان فرار و هزیمت به جنگ خیبر اوست
اگرچه صاحب عار است او، نه صاحب غار
مگس نهاده همان نقطهای که بر سر اوست!
کسی که رایت نصرت به دست، بگریزد
به فرق، معجرِ زن، خوبتر ز مغفر اوست
برادرند به صورت، ولیک در معنا
همان کسی که پس از وی گریخت، خواهر اوست
#فضائل #امیرالمؤمنین
#غدیر #سقیفه
#تبری #مطاعن
@Shere_Fakher110
گر ز بحر فيض تو برداشتي يک قطره آب
تا قيامت گوهر رخشنده باريدي سحاب
در نقابت خلق ديدند و خدايت خواندهاند
خود خدا داند چه خوانندت چو برگيري نقاب!
#فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
تا قيامت گوهر رخشنده باريدي سحاب
در نقابت خلق ديدند و خدايت خواندهاند
خود خدا داند چه خوانندت چو برگيري نقاب!
#فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
مسیح بر فلک و مرتضی علی به تراب؟!
دلم ز آتش این غصه بسکه بود کباب
سؤال کردم از این ماجرا ز پیر خرد
چو غنچه لب به تکلم گشود و داد جواب
که قدرِ هردو به میزان عدل سنجیدند
علی گرانتر از او بود در همه ابواب
بماند کفّۀ میزان مرتضی به تراب
به آسمان چهارم مسیح کرد شتاب
مسیح مشعل خورشید را گرفته به کف
به جستجوی علی هست تا به یوم حساب
#فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
دلم ز آتش این غصه بسکه بود کباب
سؤال کردم از این ماجرا ز پیر خرد
چو غنچه لب به تکلم گشود و داد جواب
که قدرِ هردو به میزان عدل سنجیدند
علی گرانتر از او بود در همه ابواب
بماند کفّۀ میزان مرتضی به تراب
به آسمان چهارم مسیح کرد شتاب
مسیح مشعل خورشید را گرفته به کف
به جستجوی علی هست تا به یوم حساب
#فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
این پایه که عقل و هنرش نام نهادند
سرمایۀ فتح و ظفرش نام نهادند
دیدم همه بی دانشی و بیخبری بود
از شعبده علم و خبرش نام نهادند
خودبینی و کبر و حسد و عجب و ریا بود
دانشوری و فضل و فرش نام نهادند
بر خاک فتاد از مه و از مهر، فروغی
این بیخردان سیم و زرش نام نهادند
خون شد دل خورشید ز بی برگیِ این خاک
از عشوه عقیق و گهرش نام نهادند
راز دل افلاک به یک مشت گل و خاک
بنهفته به صورت بشرش نام نهادند
گه یوسف و یعقوب، گهی شیث و گه ایوب
گه نوح و گهی بوالبشرش نام نهادند
گه خواجۀ لولاک، گهی خسرو افلاک
گه بابِ شبیر و شبرش نام نهادند
القصه که از تابش رخسار علی بود
یک جلوه که شمس و قمرش نام نهادند
یک نقطۀ تاریک حجاب رخ او شد
از خلق دو عالم، عمرش نام نهادند
زاده ز دمش آدم و او زاده ز آدم
گاهی پدر و گه پسرش نام نهادند
از زلف و رخ او به دلِ چرخ، خیالی
تابید که شام و سحرش نام نهادند
#میرزا_حبیب_خراسانی
#تبری #فضائل #یاعلی
@Shere_Fakher110
سرمایۀ فتح و ظفرش نام نهادند
دیدم همه بی دانشی و بیخبری بود
از شعبده علم و خبرش نام نهادند
خودبینی و کبر و حسد و عجب و ریا بود
دانشوری و فضل و فرش نام نهادند
بر خاک فتاد از مه و از مهر، فروغی
این بیخردان سیم و زرش نام نهادند
خون شد دل خورشید ز بی برگیِ این خاک
از عشوه عقیق و گهرش نام نهادند
راز دل افلاک به یک مشت گل و خاک
بنهفته به صورت بشرش نام نهادند
گه یوسف و یعقوب، گهی شیث و گه ایوب
گه نوح و گهی بوالبشرش نام نهادند
گه خواجۀ لولاک، گهی خسرو افلاک
گه بابِ شبیر و شبرش نام نهادند
القصه که از تابش رخسار علی بود
یک جلوه که شمس و قمرش نام نهادند
یک نقطۀ تاریک حجاب رخ او شد
از خلق دو عالم، عمرش نام نهادند
زاده ز دمش آدم و او زاده ز آدم
گاهی پدر و گه پسرش نام نهادند
از زلف و رخ او به دلِ چرخ، خیالی
تابید که شام و سحرش نام نهادند
#میرزا_حبیب_خراسانی
#تبری #فضائل #یاعلی
@Shere_Fakher110
در قیامت کآفرینش خیمه بر محشر زنند
سکّۀ دولت به نام آل پیغمبر زنند
تشنگان وادی ایمان چو در کوثر رسند
از شعف دست طلب در دامن حیدر زنند
شهسواران در رکابِ راکبِ دلدل روند
خاکیان لاف از هوای صاحب قنبر زنند
هر که او چون حلقه نبوَد بر در حیدر مقیم
رهروان راه دین، چون حلقهاش بر در زنند
ره به منزل برد هر کو مذهب حیدر گرفت
آب حیوان یافت آنکو خضر را رهبر گرفت
#خواجوی_کرمانی #فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
سکّۀ دولت به نام آل پیغمبر زنند
تشنگان وادی ایمان چو در کوثر رسند
از شعف دست طلب در دامن حیدر زنند
شهسواران در رکابِ راکبِ دلدل روند
خاکیان لاف از هوای صاحب قنبر زنند
هر که او چون حلقه نبوَد بر در حیدر مقیم
رهروان راه دین، چون حلقهاش بر در زنند
ره به منزل برد هر کو مذهب حیدر گرفت
آب حیوان یافت آنکو خضر را رهبر گرفت
#خواجوی_کرمانی #فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
قصیده بینظیر استاد بزرگ قرن دهم ، #بابافغانی_شیرازی در #فضائل مولای متقیان #امیرالمؤمنین
و #تبری از غاصبان خلافت و بیان #مطاعن #ابوبکر و #عمر لعنةاللهعلیهماوعلیأتباعهما
@Shere_Fakher110
و #تبری از غاصبان خلافت و بیان #مطاعن #ابوبکر و #عمر لعنةاللهعلیهماوعلیأتباعهما
@Shere_Fakher110
آن حاکمی که یادِ فقیران کشورش
ناخفته سیر، یک شب از آن خشک نان، یکیست
شاهی که داشت شوق یتیمی، رعیتش
تا باشدش چو او پدری مهربان، یکیست
آن محورِ ثباتِ عوالم که در عزاش
رفت از قرار، ارض و سما هردوان، یکیست
آن مایۀ فراغت جانها که در غمش
از ساکنان چرخ برآمد فغان، یکیست
آن اسوۀ فتوت و رادی که میکند
با قاتلش معاملۀ میهمان، یکیست...
#رحیق #فضائل #مرثیه #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
ناخفته سیر، یک شب از آن خشک نان، یکیست
شاهی که داشت شوق یتیمی، رعیتش
تا باشدش چو او پدری مهربان، یکیست
آن محورِ ثباتِ عوالم که در عزاش
رفت از قرار، ارض و سما هردوان، یکیست
آن مایۀ فراغت جانها که در غمش
از ساکنان چرخ برآمد فغان، یکیست
آن اسوۀ فتوت و رادی که میکند
با قاتلش معاملۀ میهمان، یکیست...
#رحیق #فضائل #مرثیه #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
لبِ بت، گر به تصدیق کمالش #یاعلی گوید
به نوری آشنا گردد که آرد کعبه ایمانش
به کعبه، پیش از آن کاین ذات اقدس در وجود آید
عقیقه جز ذبیح الله نپْسندند قربانش
#فضائل #امیرالمؤمنین
#بیدل_دهلوی
@Shere_Fakher110
به نوری آشنا گردد که آرد کعبه ایمانش
به کعبه، پیش از آن کاین ذات اقدس در وجود آید
عقیقه جز ذبیح الله نپْسندند قربانش
#فضائل #امیرالمؤمنین
#بیدل_دهلوی
@Shere_Fakher110
بزرگ حجت یزدان، ولیّ بارخدای
که هم وصیّ رسول است و هم برادر اوست
هرآنکه روی خدا را به چشم میخواهد
بگو به روی علی بنگرد که مظهر اوست
اگر که شرطِ وصایت به علم و فرهنگ است
نبی مدینه علم و وصیّ او، در اوست
دلیلِ غصبِ حقِ او و نصبِ صاحب غار
همان فرار و هزیمت به جنگ خیبر اوست
اگرچه صاحب عار است او، نه صاحب غار
مگس نهاده همان نقطهای که بر سر اوست!
کسی که رایت نصرت به دست، بگریزد
به فرق، معجرِ زن، خوبتر ز مغفر اوست
برادرند به صورت، ولیک در معنا
همان کسی که پس از وی گریخت، خواهر اوست
#ملکالشعرای_صبوری
#فضائل #امیرالمؤمنین
#تبری #مطاعن
@Shere_Fakher110
که هم وصیّ رسول است و هم برادر اوست
هرآنکه روی خدا را به چشم میخواهد
بگو به روی علی بنگرد که مظهر اوست
اگر که شرطِ وصایت به علم و فرهنگ است
نبی مدینه علم و وصیّ او، در اوست
دلیلِ غصبِ حقِ او و نصبِ صاحب غار
همان فرار و هزیمت به جنگ خیبر اوست
اگرچه صاحب عار است او، نه صاحب غار
مگس نهاده همان نقطهای که بر سر اوست!
کسی که رایت نصرت به دست، بگریزد
به فرق، معجرِ زن، خوبتر ز مغفر اوست
برادرند به صورت، ولیک در معنا
همان کسی که پس از وی گریخت، خواهر اوست
#ملکالشعرای_صبوری
#فضائل #امیرالمؤمنین
#تبری #مطاعن
@Shere_Fakher110
يا يومَ (خُمٍّ) قد خَلُدتَ دَويَّا
يومٌ بهِ أعلى العليُّ عليَّا
هوَ ذا أميرُ المؤمنينَ فبادِرُوا
واصغُوا لهُ فهو اﻹمامُ وَصيَّا
#غدیر #فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
يومٌ بهِ أعلى العليُّ عليَّا
هوَ ذا أميرُ المؤمنينَ فبادِرُوا
واصغُوا لهُ فهو اﻹمامُ وَصيَّا
#غدیر #فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
گر ز بحر فيض تو برداشتی يک قطره آب
تاقيامت گوهر رخشنده باريدی سحاب
در نقابت خلق ديدند و خدايت خواندهاند
خود خدا داند چه خوانندت چو برگيری نقاب!
#فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
تاقيامت گوهر رخشنده باريدی سحاب
در نقابت خلق ديدند و خدايت خواندهاند
خود خدا داند چه خوانندت چو برگيری نقاب!
#فضائل #امیرالمؤمنین
@Shere_Fakher110
ای ماهِ چارده، چه بلند است جای تو!
گویی نشسته هفت فلک زیر پای تو
بر بامِ آن خدیوِ همایون چو بَر شدی
خورشید راست غبطه به فرّ همای تو
از خاک آن حرم کنی ار التماسِ نور
خورشید بی مضایقه گردد گدای تو
ای چرخ، پیش مرقد شمسِ ولا، یکیست
مهرِ تو، زهرۀ تو، مهِ تو، سُهای تو
ای بدر! آفتابِ اُحُد را چو ذرّه باش
تا در سپهرِ حُسن دهد اعتلای تو
کن سجده بر مزارِ ولینعمتی که هست
از یمنِ او، وجودِ تو و روشنای تو
در بقعۀ منورهاش نیک کن نظر
تا دانی از کجا شده تابان ضیای تو
شمس الضحا در آن دل خاک آرمیده است
گر پرتوی از او نکنی وام، وای تو
از زحمتِ کَلَف شوی آسوده، رخ بسای
بر خاک او، که نیست جز آنجا، شفای تو
در پیشِ نیّرِ ازل از خویش دم مزن
ورنه فلک بخندد از این ادعای تو
پایین بیا و بوسه بزن خاکِ شاه را
بر قبّه جا مکن که نه آنجاست جای تو
گر جز برای رُفتنِ گنبد برآمدی
حقا که جز محاق نباشد سزای تو
*
باری، سلام ما برسان و بگو: شها
تا چند بی نصیب بمانَد گدای تو؟!
دستی پیِ شفاعتم از آستین برآر
ای آنکه هست عینِ اجابت، دعای تو
گر حاجتم نگشته مقدر، مرا چه باک
کی میجهد قَدَر ز کمندِ قضای تو؟!
این عبدِ تنگ حوصله مپسند تا شود
نومید از عنایت بی انتهای تو
گر نیست جز به معجزه سامان کار من
بسم اللَّـه! این تو و یدِ معجزنمای تو
یک سال بیش رفت و سگِ پاشکستهای
بردوختهاست دیده به دست عطای تو
بیگانهوار از در خویشم مران که من
خود بودهام ز روز الست آشنای تو
گفتم من این دعا به زبانی که لایزال
گردیده در دهان به ثنا و رثای تو
بر درگهت نشسته جهانی، #رحیق هم
تا زین میانه با که بُوَد اعتنای تو
#قصیده #فضائل #امیرالمؤمنین
#زیارت #حرم #نجف
@Shere_Fakher110
گویی نشسته هفت فلک زیر پای تو
بر بامِ آن خدیوِ همایون چو بَر شدی
خورشید راست غبطه به فرّ همای تو
از خاک آن حرم کنی ار التماسِ نور
خورشید بی مضایقه گردد گدای تو
ای چرخ، پیش مرقد شمسِ ولا، یکیست
مهرِ تو، زهرۀ تو، مهِ تو، سُهای تو
ای بدر! آفتابِ اُحُد را چو ذرّه باش
تا در سپهرِ حُسن دهد اعتلای تو
کن سجده بر مزارِ ولینعمتی که هست
از یمنِ او، وجودِ تو و روشنای تو
در بقعۀ منورهاش نیک کن نظر
تا دانی از کجا شده تابان ضیای تو
شمس الضحا در آن دل خاک آرمیده است
گر پرتوی از او نکنی وام، وای تو
از زحمتِ کَلَف شوی آسوده، رخ بسای
بر خاک او، که نیست جز آنجا، شفای تو
در پیشِ نیّرِ ازل از خویش دم مزن
ورنه فلک بخندد از این ادعای تو
پایین بیا و بوسه بزن خاکِ شاه را
بر قبّه جا مکن که نه آنجاست جای تو
گر جز برای رُفتنِ گنبد برآمدی
حقا که جز محاق نباشد سزای تو
*
باری، سلام ما برسان و بگو: شها
تا چند بی نصیب بمانَد گدای تو؟!
دستی پیِ شفاعتم از آستین برآر
ای آنکه هست عینِ اجابت، دعای تو
گر حاجتم نگشته مقدر، مرا چه باک
کی میجهد قَدَر ز کمندِ قضای تو؟!
این عبدِ تنگ حوصله مپسند تا شود
نومید از عنایت بی انتهای تو
گر نیست جز به معجزه سامان کار من
بسم اللَّـه! این تو و یدِ معجزنمای تو
یک سال بیش رفت و سگِ پاشکستهای
بردوختهاست دیده به دست عطای تو
بیگانهوار از در خویشم مران که من
خود بودهام ز روز الست آشنای تو
گفتم من این دعا به زبانی که لایزال
گردیده در دهان به ثنا و رثای تو
بر درگهت نشسته جهانی، #رحیق هم
تا زین میانه با که بُوَد اعتنای تو
#قصیده #فضائل #امیرالمؤمنین
#زیارت #حرم #نجف
@Shere_Fakher110
روی مه آئینۀ جمال محمد
طلعت خورشید، پایمال محمد
سایه ندارد، که آفتابِ فلک نیز
آمده در سایۀ ظلال محمد
خضر که خورد آب زندگی و بقا یافت
جرعهکشی بود از زلال محمد
موسی نعلین کند در شب میقات
تا که بگیرد به کف، نعال محمد
نعمت دنیا نه بلکه جنّت مأوی
لقمهای از سفرۀ نوال محمد
چرخ، خم آورده پشت با همه رفعت
بوکه حکایت کند ز دال محمد
#فضائل #خاتم_الانبیا
#میرزا_حبیب_خراسانی
@Shere_Fakher110
طلعت خورشید، پایمال محمد
سایه ندارد، که آفتابِ فلک نیز
آمده در سایۀ ظلال محمد
خضر که خورد آب زندگی و بقا یافت
جرعهکشی بود از زلال محمد
موسی نعلین کند در شب میقات
تا که بگیرد به کف، نعال محمد
نعمت دنیا نه بلکه جنّت مأوی
لقمهای از سفرۀ نوال محمد
چرخ، خم آورده پشت با همه رفعت
بوکه حکایت کند ز دال محمد
#فضائل #خاتم_الانبیا
#میرزا_حبیب_خراسانی
@Shere_Fakher110
لمعاتِ وجههٔ ذوالمنن نه مشعشع آمدی از قِدَم
طلعاتِ هستیِ ماخلق نه ملمّع آمدی از عدم
نه شموسِ حکمت و معرفت ز بُروجِ عِلم زدی عَلَم
نه ز عرش و فرش، نشان بُدی نه ز لوح و کرسی و از قلم
ز نهان اگر نشدی عیان جلواتِ ذاتِ محمّدی
به جلالِ حق که نبرده پی احدی به درک جلال او
ملکوتیان جبروتیان همه محو و ماتِ جمال او
چو وَرای عقل بشر بود درجاتِ عقل و کمال او
منِ بی زبان چه بیان کنم حسناتِ خُلق و خصال او
"خُلُق عظیم" بیان کند خبرِ صفات محمدی
#فضائل #خاتم_الانبیا
#فؤاد_کرمانی
@Shere_Fakher110
طلعاتِ هستیِ ماخلق نه ملمّع آمدی از عدم
نه شموسِ حکمت و معرفت ز بُروجِ عِلم زدی عَلَم
نه ز عرش و فرش، نشان بُدی نه ز لوح و کرسی و از قلم
ز نهان اگر نشدی عیان جلواتِ ذاتِ محمّدی
به جلالِ حق که نبرده پی احدی به درک جلال او
ملکوتیان جبروتیان همه محو و ماتِ جمال او
چو وَرای عقل بشر بود درجاتِ عقل و کمال او
منِ بی زبان چه بیان کنم حسناتِ خُلق و خصال او
"خُلُق عظیم" بیان کند خبرِ صفات محمدی
#فضائل #خاتم_الانبیا
#فؤاد_کرمانی
@Shere_Fakher110