خانم #محبوبه_فرحزادی معلم بازنشسته آموزش و پرورش ناحیه ی 6 تهران به دادگاه احضار شد.
در پی تجمع روز 11 اردیبهشت 1400 که در جلوی سازمان تامین اجتماعی تهران انجام شد ، خانم محبوبه فرحزادی دستگیر و پس آزار و اذیت بوسیله ی ماموران از هوش رفت .
وی در روز 8 خرداد 1400 به وسیله ی پلیس امنیت در منزل دستگیر و بازداشت شد.
خانم فرحزادی پس از ساعتها بازجویی با وثیقه ی پنجاه میلیون تومانی موقتا آزاد شد.
تا اینکه روز 6 شهریور 1400 ایشان پس از مراجعه به خانه ، با کاغذ مچاله شده ای روبرو شد ، با کنجکاوی برگه را باز نموده با ناباوری همان کاغذی که گمان می رفت یک کاغذ باطله باشد ، حکم احضار ایشان را برای روز 13 / 6 /1400 از شعبه ی 7 بازپرسی شهید مقدس اوین با خود داشت.
کانال شورای هماهنگی
سرکوب، احضار، بازداشت پاسخ معترضین معیشتی نمیباشد!
اگر ریگی به کفشتان نیست با فساد و ناکارآمدی متولیان امر که مردم را به فلاکت و تباهی روزافزون سوق داده اند، برخورد جدی کنید!!!
@Shbazneshasteganir
در پی تجمع روز 11 اردیبهشت 1400 که در جلوی سازمان تامین اجتماعی تهران انجام شد ، خانم محبوبه فرحزادی دستگیر و پس آزار و اذیت بوسیله ی ماموران از هوش رفت .
وی در روز 8 خرداد 1400 به وسیله ی پلیس امنیت در منزل دستگیر و بازداشت شد.
خانم فرحزادی پس از ساعتها بازجویی با وثیقه ی پنجاه میلیون تومانی موقتا آزاد شد.
تا اینکه روز 6 شهریور 1400 ایشان پس از مراجعه به خانه ، با کاغذ مچاله شده ای روبرو شد ، با کنجکاوی برگه را باز نموده با ناباوری همان کاغذی که گمان می رفت یک کاغذ باطله باشد ، حکم احضار ایشان را برای روز 13 / 6 /1400 از شعبه ی 7 بازپرسی شهید مقدس اوین با خود داشت.
کانال شورای هماهنگی
سرکوب، احضار، بازداشت پاسخ معترضین معیشتی نمیباشد!
اگر ریگی به کفشتان نیست با فساد و ناکارآمدی متولیان امر که مردم را به فلاکت و تباهی روزافزون سوق داده اند، برخورد جدی کنید!!!
@Shbazneshasteganir
امروز 7 مهر 1400 از دادگاه انقلاب خ شریعتی ، خ معلم به من زنگ زدند و گفتند که شنبه ۱۰ مهر ، ۹ صبح دادگاه باشم برای دادن حکم نهائی .
من معلم بازنشسته هستم و سزاوار نیست که در هفته اول مهر و بازگشایی مدارس چنین برخوردهایی از طرف مسئولین شود.
من معلم انقلاب هستم و همیشه از #تحصیل_رایگان دفاع کرده ام.
از #درمان_رایگان با بیمه کارآمد گفته ام.
از #معیشت و# منزلت معلمان نوشته ام
آیا چنین گفته هائی ، چنین نوشته هایی مستلزم احضار و دادگاه است؟
#محبوبه_فرحزادی
#بازنشسته_بیدار_معترض
@Shbazneshasteganir
من معلم بازنشسته هستم و سزاوار نیست که در هفته اول مهر و بازگشایی مدارس چنین برخوردهایی از طرف مسئولین شود.
من معلم انقلاب هستم و همیشه از #تحصیل_رایگان دفاع کرده ام.
از #درمان_رایگان با بیمه کارآمد گفته ام.
از #معیشت و# منزلت معلمان نوشته ام
آیا چنین گفته هائی ، چنین نوشته هایی مستلزم احضار و دادگاه است؟
#محبوبه_فرحزادی
#بازنشسته_بیدار_معترض
@Shbazneshasteganir
درود
امروز به همراه وکیلم به دادگاه انقلاب رفتم
آقای قاضی " امین افشاری"
اتهامات مرا قرائت کرد : تبلیغ علیه نظام و۰۰۰ " البته دادسرای شعبه 7 اوین برای اتهام تشویش اذهان عمومی بهم برائت داده بود "
بعد از دفاع من ؛ خانم وکیلم چند خطی از من دفاع صنفی کرد و قاضی شفاها رای خودش را بهم اعلام کرد.
" هفت الی هشت ماه بازداشت و زندان ؛
بعدا حکم کتبی را به وکیلم ابلاغ خواهد کرد
معلوم نیست حکم صادره چه خواهد بود.
از صفحه اینستا #محبوبه_فرحزادی
دستگیری و زندان وتهدید نمی تواند مبارزات حق طلبی برای یک زندگی مرفه و استاندارد را متوقف کند. / کانال ندای زنان ایران
@Shbazneshasteganir
امروز به همراه وکیلم به دادگاه انقلاب رفتم
آقای قاضی " امین افشاری"
اتهامات مرا قرائت کرد : تبلیغ علیه نظام و۰۰۰ " البته دادسرای شعبه 7 اوین برای اتهام تشویش اذهان عمومی بهم برائت داده بود "
بعد از دفاع من ؛ خانم وکیلم چند خطی از من دفاع صنفی کرد و قاضی شفاها رای خودش را بهم اعلام کرد.
" هفت الی هشت ماه بازداشت و زندان ؛
بعدا حکم کتبی را به وکیلم ابلاغ خواهد کرد
معلوم نیست حکم صادره چه خواهد بود.
از صفحه اینستا #محبوبه_فرحزادی
دستگیری و زندان وتهدید نمی تواند مبارزات حق طلبی برای یک زندگی مرفه و استاندارد را متوقف کند. / کانال ندای زنان ایران
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
⭕️ سه ماه زندان « بدل از یک ونیم میلیون تومان جریمه ی نقدی»
حکمی است که برای خانم #محبوبه_فرحزادی صادر شده است .
«مطالبه گری حق است و قطعا از صدور آرایی که نفس مطالبه گری را خدشه دار نمیکند استقبال میکنیم »
با درود فراوان
پرونده سرکار بانو فرحزادی که در شهریور ماه و با تماس ایشان که برای تفهیم اتهام به شعبه ۷ بازپرسی احضار شده بودند ،در جریان امر قرار گرفتم و در بدو امر مشاوره لازم برای حضور در شعبه بازپرسی را به ایشان ارایه دادم.
پس از ارجاع پرونده به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به تصدی جناب ایمان افشاری از سوی شعبه با ایشان تماس تلفنی گرفته شد و به ایشان تاریخ رسیدگی ابلاغ گردید . متعاقب این موضوع سرکار بانو فرحزادی به بنده مراجعه و قرار بر اعلام وکالت اینجانب از ایشان شد.
پس از مطالعه پرونده ،تاریخ جدیدی(۲۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۹ صبح ) برای رسیدگی به پرونده ایشان با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام تعیین گردید .در تاریخ مذکور در معیت خانم فرحزادی در شعبه حاضر و به دفاع پرداختم . در مورخ ۲۶ مهر ماه رای صادره ابلاغ ، که ایشان با لحاظ قانون کاهش مجازات و محتویات پرونده و دفاع اینجانب به پرداخت ۱۵۰۰۰۰۰ تومان جزای نقدی (یک میلیون پانصد هزار تومان ) و مجازات تکمیلی توقیف یک دستگاه گوشی همراه و ممنوعیت از حضور در تجمعات و گردهمایی و جلسات به مدت ۲ سال محکوم گردید که با عنایت به رای صادره مهلت تسلیم به رای برای کاهش مبلغ جزای نقدی باقی است .
کلاهچیان
۱۴۰۰/۸/۵
#محبوبه_فرحزادی_بازنشسته_معترض
#جای_بازنشسته_زندان_نیست
شورای بازنشستگان ایران
@Shbazneshasteganir
حکمی است که برای خانم #محبوبه_فرحزادی صادر شده است .
«مطالبه گری حق است و قطعا از صدور آرایی که نفس مطالبه گری را خدشه دار نمیکند استقبال میکنیم »
با درود فراوان
پرونده سرکار بانو فرحزادی که در شهریور ماه و با تماس ایشان که برای تفهیم اتهام به شعبه ۷ بازپرسی احضار شده بودند ،در جریان امر قرار گرفتم و در بدو امر مشاوره لازم برای حضور در شعبه بازپرسی را به ایشان ارایه دادم.
پس از ارجاع پرونده به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به تصدی جناب ایمان افشاری از سوی شعبه با ایشان تماس تلفنی گرفته شد و به ایشان تاریخ رسیدگی ابلاغ گردید . متعاقب این موضوع سرکار بانو فرحزادی به بنده مراجعه و قرار بر اعلام وکالت اینجانب از ایشان شد.
پس از مطالعه پرونده ،تاریخ جدیدی(۲۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۹ صبح ) برای رسیدگی به پرونده ایشان با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام تعیین گردید .در تاریخ مذکور در معیت خانم فرحزادی در شعبه حاضر و به دفاع پرداختم . در مورخ ۲۶ مهر ماه رای صادره ابلاغ ، که ایشان با لحاظ قانون کاهش مجازات و محتویات پرونده و دفاع اینجانب به پرداخت ۱۵۰۰۰۰۰ تومان جزای نقدی (یک میلیون پانصد هزار تومان ) و مجازات تکمیلی توقیف یک دستگاه گوشی همراه و ممنوعیت از حضور در تجمعات و گردهمایی و جلسات به مدت ۲ سال محکوم گردید که با عنایت به رای صادره مهلت تسلیم به رای برای کاهش مبلغ جزای نقدی باقی است .
کلاهچیان
۱۴۰۰/۸/۵
#محبوبه_فرحزادی_بازنشسته_معترض
#جای_بازنشسته_زندان_نیست
شورای بازنشستگان ایران
@Shbazneshasteganir
#توئیت_خوان
«محبوبهی سربلند، تصویرت یک دنیا حرف دارد و درد و استقامت تو را برای #دادخواهی با تمام وجودم حس میکنم. آن چشمان گویا که به تلخی و با خشم مینگری، آن کمر راست و دستان محکم که پژمان زیبا و رعنایت را تنگ بغل گرفتی. آن پشت سر که نشانهی آوار بر سرمان است.
سلامت، مقاوم و پایدار بمانیم».
#منصوره_بهکیش
#محبوبه_رضایی_دادخواه_آبان
@Shbazneshasteganir
«محبوبهی سربلند، تصویرت یک دنیا حرف دارد و درد و استقامت تو را برای #دادخواهی با تمام وجودم حس میکنم. آن چشمان گویا که به تلخی و با خشم مینگری، آن کمر راست و دستان محکم که پژمان زیبا و رعنایت را تنگ بغل گرفتی. آن پشت سر که نشانهی آوار بر سرمان است.
سلامت، مقاوم و پایدار بمانیم».
#منصوره_بهکیش
#محبوبه_رضایی_دادخواه_آبان
@Shbazneshasteganir
دل نوشته ای از لیلا حسین زاده: به یاد شما و صدهای دیگر؛ حتما از آتش میپرم
به یاد تو #کسری_نوری سال را بهسر میبرم که چهارسال آزگار کولی بند امنها و زندانهای ایران شدهای، چنان چرخاندهاندت که انگار سماع میروی
به یاد تو #مریم_اکبریمنفرد سال بی شکوفه را تمام میکنم، تو بیخیال در سیزدهمین سال حبس بدون یک ساعت مرخصی مطمئنم که حالا در زندان سمنان در تکاپوی آتشی و سبزه
به یاد تو #محمد_شریفیمقدم شرم میکنم رفیق، شرمم کلمه نمیشود، شاید زمانی خشم شد فقط. تو بخند رفیق، از همان قهقههها که کل مشتریهای دایی را به خنده میانداخت و مدتهاست شکلش از یادم رفته
بهیاد تو #زینب_جلالیان عزیز بهخاطر سوی چشمانت که زندان نیمهجانش کرد اما ازادگیت آخ نگفت، بر آتش سال نو میپرم، باشد بهار باشد بهار آزادی تو
بهیاد تو #حامد_قرهاوغلانی، ای دوست نادیده، بهار نویی را انتظار میکشم، ای کاش طبیعت هر سال که برمیخاست و شکوفه میکرد، کل جهان مرگ و بند و ستم را به زیر میکشید.
به یاد تو #نازنین_محمدنژاد، بهخاطر اولین آتش کوچکی که در اوین ساختهای، بغض میشوم، اشک میشوم، سکوت میشوم، سکوت میشوم نازنین و در ذهنم مایاکوفسکی با صدای تو میخواند: من بر هر آنچه هست گفتهام نیست.آخ نازنین
به یاد تو #آرش_گنجی عزیزم که چنان در حریر سکوت حبس میکشی که شاعر وقتی میخواهد شعرهایش را زندگی کند، به یاد تو که امسالمان با متن در دستان تو وقتی جلوی اوین میخواندیش تا رهسپار بند شوی، در حبس ایستاد
به یاد تو #گلرخ_ایرایی که بهار، سبزه، شکوفه، آتش رخ مبارز توست، که سال سال آزادیت باشد گلرخ
به یاد تو #یونس_السرخی شاعر عرب ما، که ستم در شعرت ویران میشود و کلماتت شکوفهی آزادی است قدم به بهاری میگذارم که کاش بهار آزادی بود...
به یاد تو #محبوبه_رضایی عزیزم، همبندم، رفیقم، با لبخند به چهرهی مومن تو فکر میکنم وقتی مقابلم میایستادی و در ضدیت با چپ میگفتی و من به تو فکر میکردم که صدایم میکردی که غذا بخورم که هواخوری برویم که چیزی کم نداشته باشم...
به یاد شما و صدهای دیگر این سال تلخ را، این سال بند را میروم که تمام کنم؛ حتما از آتش میپرم تا خشمم از کینه پاک شود، تا مهر و ایمان شما در قلبم گرم شود، تا دور از شما اما کنار شما بهنام آزادی بتوانم باز بایستم، بایستیم و قد خم نکنیم، که زندگی میروید، که شکوفه میشکوفد که بهار میایستد، عزیزان دیده و نادیده دربندم
#بهاران_به_یاد_یاران_خجسته_باد.
@Shbazneshasteganir
به یاد تو #کسری_نوری سال را بهسر میبرم که چهارسال آزگار کولی بند امنها و زندانهای ایران شدهای، چنان چرخاندهاندت که انگار سماع میروی
به یاد تو #مریم_اکبریمنفرد سال بی شکوفه را تمام میکنم، تو بیخیال در سیزدهمین سال حبس بدون یک ساعت مرخصی مطمئنم که حالا در زندان سمنان در تکاپوی آتشی و سبزه
به یاد تو #محمد_شریفیمقدم شرم میکنم رفیق، شرمم کلمه نمیشود، شاید زمانی خشم شد فقط. تو بخند رفیق، از همان قهقههها که کل مشتریهای دایی را به خنده میانداخت و مدتهاست شکلش از یادم رفته
بهیاد تو #زینب_جلالیان عزیز بهخاطر سوی چشمانت که زندان نیمهجانش کرد اما ازادگیت آخ نگفت، بر آتش سال نو میپرم، باشد بهار باشد بهار آزادی تو
بهیاد تو #حامد_قرهاوغلانی، ای دوست نادیده، بهار نویی را انتظار میکشم، ای کاش طبیعت هر سال که برمیخاست و شکوفه میکرد، کل جهان مرگ و بند و ستم را به زیر میکشید.
به یاد تو #نازنین_محمدنژاد، بهخاطر اولین آتش کوچکی که در اوین ساختهای، بغض میشوم، اشک میشوم، سکوت میشوم، سکوت میشوم نازنین و در ذهنم مایاکوفسکی با صدای تو میخواند: من بر هر آنچه هست گفتهام نیست.آخ نازنین
به یاد تو #آرش_گنجی عزیزم که چنان در حریر سکوت حبس میکشی که شاعر وقتی میخواهد شعرهایش را زندگی کند، به یاد تو که امسالمان با متن در دستان تو وقتی جلوی اوین میخواندیش تا رهسپار بند شوی، در حبس ایستاد
به یاد تو #گلرخ_ایرایی که بهار، سبزه، شکوفه، آتش رخ مبارز توست، که سال سال آزادیت باشد گلرخ
به یاد تو #یونس_السرخی شاعر عرب ما، که ستم در شعرت ویران میشود و کلماتت شکوفهی آزادی است قدم به بهاری میگذارم که کاش بهار آزادی بود...
به یاد تو #محبوبه_رضایی عزیزم، همبندم، رفیقم، با لبخند به چهرهی مومن تو فکر میکنم وقتی مقابلم میایستادی و در ضدیت با چپ میگفتی و من به تو فکر میکردم که صدایم میکردی که غذا بخورم که هواخوری برویم که چیزی کم نداشته باشم...
به یاد شما و صدهای دیگر این سال تلخ را، این سال بند را میروم که تمام کنم؛ حتما از آتش میپرم تا خشمم از کینه پاک شود، تا مهر و ایمان شما در قلبم گرم شود، تا دور از شما اما کنار شما بهنام آزادی بتوانم باز بایستم، بایستیم و قد خم نکنیم، که زندگی میروید، که شکوفه میشکوفد که بهار میایستد، عزیزان دیده و نادیده دربندم
#بهاران_به_یاد_یاران_خجسته_باد.
@Shbazneshasteganir
😷 دولت برای سلامتی مردم بودجه ندارد‼️
سلام، با دهانی بسته ؛ ماسک زده
سلامی با ایما و اشاره ؛ از
ترس ورود ریزگردها به دهان و بینی
سلام در هوای آلوده
سلام ؛ وقتی ریه ها در
کف پا و در داخل کفش نفسی
تازه می کشند
خودمان تنها از این طرق ریه هایمان را نگهبانی می کنیم دولت برای سلامتی مردم بودجه ندارد‼️
هیس می شنود و روزش تلخ می شود!!!
سلام به همه عزیزان
سلام به آرامش و سلامتی که
نیاز همه ماست
مواظب خودتون باشید
#محبوبه_فرحزادی
#خفه_شدیم
#فقر_آلودگی_آوار
@Shbazneshasteganir
سلام، با دهانی بسته ؛ ماسک زده
سلامی با ایما و اشاره ؛ از
ترس ورود ریزگردها به دهان و بینی
سلام در هوای آلوده
سلام ؛ وقتی ریه ها در
کف پا و در داخل کفش نفسی
تازه می کشند
خودمان تنها از این طرق ریه هایمان را نگهبانی می کنیم دولت برای سلامتی مردم بودجه ندارد‼️
هیس می شنود و روزش تلخ می شود!!!
سلام به همه عزیزان
سلام به آرامش و سلامتی که
نیاز همه ماست
مواظب خودتون باشید
#محبوبه_فرحزادی
#خفه_شدیم
#فقر_آلودگی_آوار
@Shbazneshasteganir
#جعفر_پناهی که به بازداشت رسول اف و آل احمد اعتراض کرد را مقابل زندان اوین بازداشت کردند!
وارد خانه #ناهید_شیربیشه شده و اورا بردند!
#سعید_دامور را گرفتند!
#محبوبه_رمضانی
#سکینه_احمدی
و
#رحیمه_یوسفزاده
هم دستگیر شدند!
اینها نشانه قدرت نیست؛ صدای درماندگیست!
#مادران_دادخواه
#هنرمندان_مستقل
@Shbazneshasteganir
وارد خانه #ناهید_شیربیشه شده و اورا بردند!
#سعید_دامور را گرفتند!
#محبوبه_رمضانی
#سکینه_احمدی
و
#رحیمه_یوسفزاده
هم دستگیر شدند!
اینها نشانه قدرت نیست؛ صدای درماندگیست!
#مادران_دادخواه
#هنرمندان_مستقل
@Shbazneshasteganir
🔸بیانیه کانون نویسندگان ایران در اعتراض به موج اخیر سرکوبها
در ادامهی سرکوب فزایندهی ماههای اخیر و چند روز پس از بازداشت #محمدرسولاف و #مصطفا_آلاحمد، خبر میرسد به خانهی دادخواهان آبان نیز هجوم بردهاند. در گیرودار این یورشها، خبرگزاریهای حکومت نیز همچون همیشه دست به کار انتشار اخبار جعلی شدهاند و در اتهامزنی و پروندهسازی کم نمیگذارند.
روز جمعه ۱۷ تیرماه، ماموران امنیتی با هجوم به خانهی محمد رسولاف و مصطفا آلاحمد، این دو کارگردان سینما را بازداشت و خانهی آنها را تفتیش کردند. خبرگزاری جمهوری اسلامی بیدرنگ اتهامهای «ارتباط با ضد انقلاب»، «التهاب آفرینی» و «بر هم زدن امنیت روانی جامعه» را به رسولاف و آلاحمد وارد کرد. این یورش، اعتراض گستردهی نویسندگان، هنرمندان و عموم مردم را در پی داشت. بیستم تیرماه، جعفر پناهی که برای پیگیری وضعیت این دو کارگردان مقابل زندان اوین بود، به طومار بلند بازداشتشدگان چند ماه اخیر افزوده شد و ساعاتی پس از آن دهها مامور امنیتی به جانِ خانوادهی ستمکشتگان آبان ۹۸ افتادند و #ناهیدشیرپیشه، #مهردادبختیاری، #محبوبه_رمضانی، #سعیددامور، #رحیمه_یوسفزاده، #سکینه_احمدی، #ایران_الهیاری و #سمیه_جعفرپناه را بازداشت کردند. در این چند ماه فشار سازمانیافتهی حاکمیت بر نویسندگان، هنرمندان و فعالان صنفی و مدنی بیوقفه ادامه داشته است. بسیاری در سلولهای انفرادی محبوس شدهاند، بسیاری در بازداشت نهادهای امنیتی به سر میبرند و هر روز اخبار نگرانکنندهای از وضعیت زندانیان و تداوم اعتصاب غذای آنان منتشر میشود.
در شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی، در میان اخباری که هر دم از ویرانیهای حکومتساخته به گوش میرسد و در کوران اعتراضهای مردم، حاکمیت همچون گذشته، اینبار هم بنا را بر گسترش بیدادگری گذاشته است و فشار بر معترضان را افزوده است. مامورانش به خانههای نویسندگان، هنرمندان و فعالان مدنی هجوم میبرند و پرونده میسازند؛ به جانِ دادخواهان میافتند، درها را میشکنند و انسانها را میربایند؛ به تجمع کارگران، بازنشستگان و معلمان یورش میبرند و به بند میکشند، و به نام «پلیس امنیت اخلاقی» به سرکوب آزادی زنان ادامه میدهند؛ اینچنین حلقهی ۴ دهه اختناق را بیش از پیش تنگ میکنند، به گونهای که حتی کارگزاران پیشین خود را نیز بینصیب نمیگذارند. شیوهی حاکمیت پوشاندن ستم با ستم است و بر فشار این اختناقِ افسارگسیخته در حالی افزوده میشود که فساد سازمانیافته، سایهی شوم فلاکت و نیستی را بر زندگی مردم گسترده است.
معاون رئیسجمهور حکومت میگوید «اگر به #خواست_بازنشستگان تن بدهیم دیگران هم مدعی میشوند». او از اختناقی روزافزون خبر میدهد و از هراس حاکمیت. بار دیگر فرمان سرکوب «دیگران» و دیگراندیشان صادر شده است؛ فرمان سرکوب مردمی که در اعتراض به فقر، تورم و گرانیِ کمرشکن همصدا شدهاند؛ مردمی همبستهی دردهای مشترک که دوشادوش هم ایستادهاند و حقشان را میخواهند. اکنون هر روز بر شمار این مردمِ بهجانآمده از تباهی افزوده میشود و پایههای این پایداری را مستحکمتر میکند. هر روز صدای اعتراض نویسندگان و هنرمندان معترض بلندتر میشود و صفی به صفوف ایستادگیِ کارگران و معلمان میپیوندد. هر روز زنان بیشتری همپیمان میشوند، فریاد آزادیخواهی سر میدهند و سد استبداد و ارتجاع را در هم میشکنند. اکنون دیگر مردمان دادخواه، مردمان این ماه و آن ماه نیستند، مردمان همصدا و خروشانِ سالیاناند. در این سالیان، گرچه سرکوب حکومت بیوقفه در کار بوده است، اما همواره بودهاند آزادیخواهانی که دم فرونبستهاند، پا پس نکشیدهاند و دریچههایی رو به آزادی گشودهاند.
کانون نویسندگان ایران همراه این پایداری و ایستادگی، سرکوب سازمانیافته از سوی حاکمیت را محکوم میکند، خواهان آزادی بیقیدوشرط بازداشتشدگان اخیر و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و از آزادیخواهان سراسر جهان میخواهد صدای رسای اعتراض به این سرکوبها باشند.
کانون نویسندگان ایران
۲۲ تیر ۱۴۰۱
@Shbazneshasteganir
در ادامهی سرکوب فزایندهی ماههای اخیر و چند روز پس از بازداشت #محمدرسولاف و #مصطفا_آلاحمد، خبر میرسد به خانهی دادخواهان آبان نیز هجوم بردهاند. در گیرودار این یورشها، خبرگزاریهای حکومت نیز همچون همیشه دست به کار انتشار اخبار جعلی شدهاند و در اتهامزنی و پروندهسازی کم نمیگذارند.
روز جمعه ۱۷ تیرماه، ماموران امنیتی با هجوم به خانهی محمد رسولاف و مصطفا آلاحمد، این دو کارگردان سینما را بازداشت و خانهی آنها را تفتیش کردند. خبرگزاری جمهوری اسلامی بیدرنگ اتهامهای «ارتباط با ضد انقلاب»، «التهاب آفرینی» و «بر هم زدن امنیت روانی جامعه» را به رسولاف و آلاحمد وارد کرد. این یورش، اعتراض گستردهی نویسندگان، هنرمندان و عموم مردم را در پی داشت. بیستم تیرماه، جعفر پناهی که برای پیگیری وضعیت این دو کارگردان مقابل زندان اوین بود، به طومار بلند بازداشتشدگان چند ماه اخیر افزوده شد و ساعاتی پس از آن دهها مامور امنیتی به جانِ خانوادهی ستمکشتگان آبان ۹۸ افتادند و #ناهیدشیرپیشه، #مهردادبختیاری، #محبوبه_رمضانی، #سعیددامور، #رحیمه_یوسفزاده، #سکینه_احمدی، #ایران_الهیاری و #سمیه_جعفرپناه را بازداشت کردند. در این چند ماه فشار سازمانیافتهی حاکمیت بر نویسندگان، هنرمندان و فعالان صنفی و مدنی بیوقفه ادامه داشته است. بسیاری در سلولهای انفرادی محبوس شدهاند، بسیاری در بازداشت نهادهای امنیتی به سر میبرند و هر روز اخبار نگرانکنندهای از وضعیت زندانیان و تداوم اعتصاب غذای آنان منتشر میشود.
در شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی، در میان اخباری که هر دم از ویرانیهای حکومتساخته به گوش میرسد و در کوران اعتراضهای مردم، حاکمیت همچون گذشته، اینبار هم بنا را بر گسترش بیدادگری گذاشته است و فشار بر معترضان را افزوده است. مامورانش به خانههای نویسندگان، هنرمندان و فعالان مدنی هجوم میبرند و پرونده میسازند؛ به جانِ دادخواهان میافتند، درها را میشکنند و انسانها را میربایند؛ به تجمع کارگران، بازنشستگان و معلمان یورش میبرند و به بند میکشند، و به نام «پلیس امنیت اخلاقی» به سرکوب آزادی زنان ادامه میدهند؛ اینچنین حلقهی ۴ دهه اختناق را بیش از پیش تنگ میکنند، به گونهای که حتی کارگزاران پیشین خود را نیز بینصیب نمیگذارند. شیوهی حاکمیت پوشاندن ستم با ستم است و بر فشار این اختناقِ افسارگسیخته در حالی افزوده میشود که فساد سازمانیافته، سایهی شوم فلاکت و نیستی را بر زندگی مردم گسترده است.
معاون رئیسجمهور حکومت میگوید «اگر به #خواست_بازنشستگان تن بدهیم دیگران هم مدعی میشوند». او از اختناقی روزافزون خبر میدهد و از هراس حاکمیت. بار دیگر فرمان سرکوب «دیگران» و دیگراندیشان صادر شده است؛ فرمان سرکوب مردمی که در اعتراض به فقر، تورم و گرانیِ کمرشکن همصدا شدهاند؛ مردمی همبستهی دردهای مشترک که دوشادوش هم ایستادهاند و حقشان را میخواهند. اکنون هر روز بر شمار این مردمِ بهجانآمده از تباهی افزوده میشود و پایههای این پایداری را مستحکمتر میکند. هر روز صدای اعتراض نویسندگان و هنرمندان معترض بلندتر میشود و صفی به صفوف ایستادگیِ کارگران و معلمان میپیوندد. هر روز زنان بیشتری همپیمان میشوند، فریاد آزادیخواهی سر میدهند و سد استبداد و ارتجاع را در هم میشکنند. اکنون دیگر مردمان دادخواه، مردمان این ماه و آن ماه نیستند، مردمان همصدا و خروشانِ سالیاناند. در این سالیان، گرچه سرکوب حکومت بیوقفه در کار بوده است، اما همواره بودهاند آزادیخواهانی که دم فرونبستهاند، پا پس نکشیدهاند و دریچههایی رو به آزادی گشودهاند.
کانون نویسندگان ایران همراه این پایداری و ایستادگی، سرکوب سازمانیافته از سوی حاکمیت را محکوم میکند، خواهان آزادی بیقیدوشرط بازداشتشدگان اخیر و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و از آزادیخواهان سراسر جهان میخواهد صدای رسای اعتراض به این سرکوبها باشند.
کانون نویسندگان ایران
۲۲ تیر ۱۴۰۱
@Shbazneshasteganir
💢 «#محبوبه_رمضانی» و «#رحیمه_یوسف_زاد» مادران دادخواه معترضان جانباخته آبان ۹۸ ؛پژمان قلیپور و نوید بهبودی، که بجرم دادخواهی خون عزیزانشان بازداشت شده بودند ، ساعتی پیش آزاد شدند
این مادران دادخواه، نشان داده اند که قویتر از سرکوبگرانند.
بارها گفته اند: «از هیچی نمی ترسیم چون چیزی برای از دست دادن نداریم»
#آبان_ادامه_دارد
@Shbazneshasteganir
این مادران دادخواه، نشان داده اند که قویتر از سرکوبگرانند.
بارها گفته اند: «از هیچی نمی ترسیم چون چیزی برای از دست دادن نداریم»
#آبان_ادامه_دارد
@Shbazneshasteganir
#محبوبه_رمضانی ، مادر جاویدنام #پژمان_قلیپور و #فیروزه_معظمی_گودرزی ، مادر جاویدنام #رضا_معظمی_گودرزی
دیروز در سر مزار جاویدنام #حمیدرضاروحی بودند و تولدش را اینگونه به ما یادآور شدند.
#مادران_دادخواه_آبان
#ایستاده_ایم_تا_پایان
@Shbazneshasteganir
دیروز در سر مزار جاویدنام #حمیدرضاروحی بودند و تولدش را اینگونه به ما یادآور شدند.
#مادران_دادخواه_آبان
#ایستاده_ایم_تا_پایان
@Shbazneshasteganir
#محبوبه_رمضانی مادر دادخواه زنده یاد #پژمان_قلی_پور #آبان۹۸:
«فکر نکنین یکیمون کم شد (#صدیقه_تورانی) نه، اون یکی ریشه زد تو وجود هممون و الان صد برابر خشمگین تر عصبانی تر و بیزارتر شدیم ( امان از روز تلافی) »
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#صدیقه_تورانی🌹
@shbazneshasteganir
«فکر نکنین یکیمون کم شد (#صدیقه_تورانی) نه، اون یکی ریشه زد تو وجود هممون و الان صد برابر خشمگین تر عصبانی تر و بیزارتر شدیم ( امان از روز تلافی) »
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#صدیقه_تورانی🌹
@shbazneshasteganir
#محبوبه_فرحزادی معلم بازنشسته با انتشار عکسی از خواست درمان رایگان بازنشستگان میگوید:
#دستمزد_پزشک_به_دلار
#درد_بی_درمان_معالجه_در_ایران
#مفصل_زانو_تقاضای_850_دلاری_از_بیمار
این یک واقعیت است که
نه در نمودار آمار می رود و نه
جایی از آن صحبت می شود
❌ پول داری زنده بمان
پول نداری رنج بکش و بمیر ❌
نقش بیمه های رنگارنگ در درمان
بیماران حتی نظارت هم نیست
وعده های پشت سرهم سریالی
شده
صف بیماران درانتظار دارو و تجهیزات
پزشکی هر روز طولانی تر می شود
و این چنین :
زندگی بیماران می گذرد
#درمان_رایگان_با_بیمه_کارآمد__حق_مسلم_ماست
@Shbazneshasteganir
#دستمزد_پزشک_به_دلار
#درد_بی_درمان_معالجه_در_ایران
#مفصل_زانو_تقاضای_850_دلاری_از_بیمار
این یک واقعیت است که
نه در نمودار آمار می رود و نه
جایی از آن صحبت می شود
❌ پول داری زنده بمان
پول نداری رنج بکش و بمیر ❌
نقش بیمه های رنگارنگ در درمان
بیماران حتی نظارت هم نیست
وعده های پشت سرهم سریالی
شده
صف بیماران درانتظار دارو و تجهیزات
پزشکی هر روز طولانی تر می شود
و این چنین :
زندگی بیماران می گذرد
#درمان_رایگان_با_بیمه_کارآمد__حق_مسلم_ماست
@Shbazneshasteganir
هفت زن فعال سیاسی و مدنی محبوس در زندان اوین با انتشار بیانیهای اعلام کردند در حمایت از مردم ایران و اعتراض علیه جمهوری اسلامی از روز جمعه در حیاط زندان دست به تحصن میزنند.
#آزاده_عابدینی، #سپیده_قلیان، #شکیلامنفرد، #گلرخ_ایرایی، #نرگس_محمدی، #محبوبه_رضایی و #ویدا_ربانی در این بیانیه با اشاره به گذشت یک سال از کشته شدن مهسا امینی به دست مأموران جمهوری اسلامی و «کشته شدن و اعدام مظلومانه دختران و پسران سرزمینمان در خیابانها و زندانها، کور کردن معترضان، بازداشت، شکنجه و زندان به پا خاستگان» گفتهاند برای ادامه مبارزه برای رسیدن به پیروزی «امید و انگیزه» دارند.
آنها در ادامه نوشتهاند: «ما زنان زندانی سیاسی اوین در کنار همه آزادیخواهان و برابریطلبان جهان، در حمایت از مردم ایران و اعتراض به سیاستهای خشونت آمیز، سرکوبگرانه و بیرحمانه حکومت دینی استبدادی از روز ۲۴ شهریور در حیاط بند زنان اوین تحصن خواهیم کرد و با مردم ایران همصدا خواهیم بود».
این هفت زندانی سیاسی از مردم ایران و جهان خواستهاند «صدای معترضان و مخالفان و مردم باشند و ما را یاری کنند».
#زن_زندگی_آزادی
@shbazneshasteganir
#آزاده_عابدینی، #سپیده_قلیان، #شکیلامنفرد، #گلرخ_ایرایی، #نرگس_محمدی، #محبوبه_رضایی و #ویدا_ربانی در این بیانیه با اشاره به گذشت یک سال از کشته شدن مهسا امینی به دست مأموران جمهوری اسلامی و «کشته شدن و اعدام مظلومانه دختران و پسران سرزمینمان در خیابانها و زندانها، کور کردن معترضان، بازداشت، شکنجه و زندان به پا خاستگان» گفتهاند برای ادامه مبارزه برای رسیدن به پیروزی «امید و انگیزه» دارند.
آنها در ادامه نوشتهاند: «ما زنان زندانی سیاسی اوین در کنار همه آزادیخواهان و برابریطلبان جهان، در حمایت از مردم ایران و اعتراض به سیاستهای خشونت آمیز، سرکوبگرانه و بیرحمانه حکومت دینی استبدادی از روز ۲۴ شهریور در حیاط بند زنان اوین تحصن خواهیم کرد و با مردم ایران همصدا خواهیم بود».
این هفت زندانی سیاسی از مردم ایران و جهان خواستهاند «صدای معترضان و مخالفان و مردم باشند و ما را یاری کنند».
#زن_زندگی_آزادی
@shbazneshasteganir
🔶 دادخواهی مردمی زنان زندانی در اوین
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
بند زنان زندان اوین؛ محرومیت پانزده زندانی از تماس و ملاقات
– #پخشان_عزیزی، #الهه_فولادی، #پریوش_مسلمی، #نسرین_خضری_جوادی، #زهرا_صفایی، #نرگس_محمدی، #سمانه_اصغری، #آنیشا_اسداللهی، #محبوبه_رضایی، #وریشه_مرادی، #گلرخ_ایرایی، #ریحانه_انصاری_نژاد، #مریم_یحیوی، #سارینا_جهانی و #ساناز_یکتا، زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، از تاریخ شانزدهم مردادماه، به دستور کمیته انضباطی این زندان از برقراری تماس و ملاقات با خانواده محروم هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پانزده زندانی زن محبوس در #زندان_اوین با محرومیت از تماس و ملاقات مواجه هستند.
در تاریخ شانزدهم مردادماه، زندانیان زن زندان اوین پس از اطلاع از اجرای حکم اعدام رضا رسایی، دست به اعتراض زدند که منجر به درگیری میان آنها و گارد زندان شد. همان روز حدود سی تن از این زندانیان به دستور کمیته زندان از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شدند. سپس این زندانیان به این محرومیتها نیز اعتراض کردند که پس از آن به برخی از این افراد امکان برقراری تماس و ملاقات، داده شد. با اینحال پانزده زندانی کماکان با این محرومیتها مواجه هستند.
براساس اطلاعات دریافتی هرانا، پخشان عزیزی و الهه فولادی هر یک به مدت سه ماه، نرگس محمدی، گلرخ ایرایی، سمانه اصغری، آنیشا اسداللهی، محبوبه رضایی، وریشه مرادی و ریحانه انصاری نژاد نیز هر کدام به مدت دو ماه و پریوش مسلمی، نسرین خضری جوادی و زهرا صفایی، مریم یحیوی، سارینا جهانی و ساناز یکتا هر یک به مدت یک ماه از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شده اند.
ادامه مطلب
– #پخشان_عزیزی، #الهه_فولادی، #پریوش_مسلمی، #نسرین_خضری_جوادی، #زهرا_صفایی، #نرگس_محمدی، #سمانه_اصغری، #آنیشا_اسداللهی، #محبوبه_رضایی، #وریشه_مرادی، #گلرخ_ایرایی، #ریحانه_انصاری_نژاد، #مریم_یحیوی، #سارینا_جهانی و #ساناز_یکتا، زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، از تاریخ شانزدهم مردادماه، به دستور کمیته انضباطی این زندان از برقراری تماس و ملاقات با خانواده محروم هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پانزده زندانی زن محبوس در #زندان_اوین با محرومیت از تماس و ملاقات مواجه هستند.
در تاریخ شانزدهم مردادماه، زندانیان زن زندان اوین پس از اطلاع از اجرای حکم اعدام رضا رسایی، دست به اعتراض زدند که منجر به درگیری میان آنها و گارد زندان شد. همان روز حدود سی تن از این زندانیان به دستور کمیته زندان از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شدند. سپس این زندانیان به این محرومیتها نیز اعتراض کردند که پس از آن به برخی از این افراد امکان برقراری تماس و ملاقات، داده شد. با اینحال پانزده زندانی کماکان با این محرومیتها مواجه هستند.
براساس اطلاعات دریافتی هرانا، پخشان عزیزی و الهه فولادی هر یک به مدت سه ماه، نرگس محمدی، گلرخ ایرایی، سمانه اصغری، آنیشا اسداللهی، محبوبه رضایی، وریشه مرادی و ریحانه انصاری نژاد نیز هر کدام به مدت دو ماه و پریوش مسلمی، نسرین خضری جوادی و زهرا صفایی، مریم یحیوی، سارینا جهانی و ساناز یکتا هر یک به مدت یک ماه از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شده اند.
ادامه مطلب
خبرگزاری هرانا
بند زنان زندان اوین؛ محرومیت پانزده زندانی از تماس و ملاقات
خبرگزاری هرانا – پخشان عزیزی، الهه فولادی، پریوش مسلمی، نسرین خضری جوادی، زهرا صفایی، نرگس محمدی، سمانه اصغری، آنیشا اسداللهی، محبوبه رضایی، وریشه مرادی، گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری . . .
شورای بازنشستگان ایران
Photo
پرونده سازی در زندان؛ پنج زندانی زن سیاسی مجموعا به ۲۷ ماه حبس محکوم شدند
#وریشه_مرادی، #پخشان_عزیزی، #محبوبه_رضایی، #نرگس_محمدی و #پریوش_مسلمی، زندانیان محبوس در زندان اوین، در پروندهای مشترک که اخیرا علیه آنها گشوده شده، مجموعا به ۲۷ ماه و یک روز حبس محکوم شدند.
بر اساس حکمی که اخیرا توسط دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی قدس تهران به ریاست قاضی ابوالفضل عامری شهرابی صادر و روز شنبه ۲۸ مهرماه به این زندانیان در زندان ابلاغ شده، #پخشان_عزیزی، #محبوبه_رضایی، #نرگس_محمدی و #وریشه_مرادی، هر کدام به شش ماه حبس و #پریوش_مسلمی به سه ماه و یک روز حبس از بابت اتهام درگیری با مامور و تمرد محکوم شده اند. همچنین، خانم مسلمی از اتهام اخلال در نظم زندان و دیگر متهمان این پرونده از اتهام تخریب اموال تبرئه شدند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده یکی از این زندانیان ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “در جریان برگزاری جلسه دادگاه فقط خانم مسلمی حضور داشت و دیگر متهمان این پرونده از رفتن به دادگاه امتناع کردند.”
گشایش این پرونده مربوط به تاریخ ۱۶ مردادماه، در پی اعتراض زندانیان بند زنان اوین پس از اطلاع از اجرای حکم اعدام #رضا_رسایی و درگیری گارد زندان و با آنها صورت گرفته است.
لازم به ذکر است پس از این اعتراض برخی از زندانیان زن از جمله این افراد از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شدند.
#پرونده_سازی_نخ_نما
@shbazneshasteganir
#وریشه_مرادی، #پخشان_عزیزی، #محبوبه_رضایی، #نرگس_محمدی و #پریوش_مسلمی، زندانیان محبوس در زندان اوین، در پروندهای مشترک که اخیرا علیه آنها گشوده شده، مجموعا به ۲۷ ماه و یک روز حبس محکوم شدند.
بر اساس حکمی که اخیرا توسط دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی قدس تهران به ریاست قاضی ابوالفضل عامری شهرابی صادر و روز شنبه ۲۸ مهرماه به این زندانیان در زندان ابلاغ شده، #پخشان_عزیزی، #محبوبه_رضایی، #نرگس_محمدی و #وریشه_مرادی، هر کدام به شش ماه حبس و #پریوش_مسلمی به سه ماه و یک روز حبس از بابت اتهام درگیری با مامور و تمرد محکوم شده اند. همچنین، خانم مسلمی از اتهام اخلال در نظم زندان و دیگر متهمان این پرونده از اتهام تخریب اموال تبرئه شدند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده یکی از این زندانیان ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “در جریان برگزاری جلسه دادگاه فقط خانم مسلمی حضور داشت و دیگر متهمان این پرونده از رفتن به دادگاه امتناع کردند.”
گشایش این پرونده مربوط به تاریخ ۱۶ مردادماه، در پی اعتراض زندانیان بند زنان اوین پس از اطلاع از اجرای حکم اعدام #رضا_رسایی و درگیری گارد زندان و با آنها صورت گرفته است.
لازم به ذکر است پس از این اعتراض برخی از زندانیان زن از جمله این افراد از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شدند.
#پرونده_سازی_نخ_نما
@shbazneshasteganir