شورای بازنشستگان ایران
4.61K subscribers
17.4K photos
9.01K videos
50 files
1.72K links
شورا را باید زندگی کرد!
Download Telegram
‌‎#سپیده_قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای به شرح سختی‌های زندان در تبعید برای خود و خانواده‌اش پرداخته و نوشته پنج سال است به دستور وزارت اطلاعات به نفی بلد محکوم شده‌ است.

خانم قلیان در این نامه که روز ۲۴ آذر در وبسایت هه‌نگاو منتشر شد نوشته است: «سالهاست که در تبعید به سر می‌برم. طی این سال‌ها برای رفع این حکم دست به هر کاری زده‌ام؛ نامه نگاری، مذاکره، مناقشه، تحصن، اعتصاب.»

این زندانی سیاسی درباره سختی‌های گذراندن دوران حبس در تهران در حالی که خانواده‌اش در خوزستان هستند نوشته: «جان و نان خانواده‌ام در خطر است، هر هفته طی کردن هزاران کیلومتر راه مصیبت است. اما هر بار با ادامه‌ی روند تبعید به من محرز شده است که حرف نماینده سازمان زندان‌ها در زندان بوشهر درست بود: جنازه‌ت به خوزستان بازخواهد گشت.»


#زندانی_سیاسی_آزادبایدگردد


@shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به پیشواز  #شب_یلدا می‌رویم با رقص #خدانور_لجعی که اگر بود همچنان زیبا و رها میرقصید!

در کنار تجمعات و اعتصابات و اعتراضات خیابان، مظهر جنبش های مردمی در این رقص هاست ، نه در ترور و ماجراجویی های جیش العدل و انتقام‌گیری بیرحمانه حکومت.
رقص و شادی زبان ماست، فرهنگ ماست اگر بر آن خون نپاشند.

#سپیده_خواهد_دمید


@Shbazneshasteganir
ما طاقت نبودنتو نداریم.
تو نباید  بری زندان.
خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین قبل از اینکه دیر بشه

سامان رشنو(برادر سپیده)

#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

"صدای سپیده باشیم"

برادر "سپیده رشنو" با انتشار این ویدئو در شبکه اجتماعی ایکس، نوشته:

«ما طاقت نبودنتو نداریم. تونباید بری زندان خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»

سپیده رشنو در واکنش به حکم زندان خود در صفحه اینستاگرامش نوشته بود:

«چهار سال حبس به خاطر داشتنِ مو به همان اندازه بلاهتِ محض است که انگار کسی را به خاطر داشتنِ دست یا پا زندانی کنند. فقط کاش می‌توانستم به خانواده‌ام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنجِ‌شان را نمی‌خواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدنِ دخترش مایهٔ ننگ نیست و آدم‌های آن روستایِ ما هم دارند تغییر می‌کنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدنِ من را از دوقلوها قایم نکن. بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آینده‌ای که برای آن‌هاست. شما هم خوش‌حال نباشید. چهار سال اسارتِ سیاه نمی‌تواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و اراده‌ها باخته‌اید.»


"صدای سپیده باشیم"

#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو تنها نیست

حمایت دانشجویان و همه مردم را دارد.

#ایستاده‌ایم_تا_پایان


@Shbazneshasteganir
🔶 دادخواهی مردمی زنان زندانی در اوین 

روز چهارشنبه شش دی‌ماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنه‌هایی به‌یاد ماندنی به تصویر کشیده شد
.
صحنه‌ای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایت‌ها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکام‌شان ایستاده بودند و تنها خواسته‌شان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد می‌زدند و از مقامات می‌خواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان ده‌ها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاق‌های‌شان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایت‌کار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمی‌خوردیم. نیروهای امنیتی و زندان‌بان‌ها ما را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستها‌یمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنین‌انداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نرده‌های پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائین‌تر می‌افتاد،  تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس می‌گرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالت‌خواهی در بارگاه ظلم بی‌امان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را می‌بینم که با یکی از ماموران بحث می‌کند و می‌گوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را می‌شنوم. #سپیده سرش را از لای میله‌های پنجره جلو می‌برد و خطاب به عموزاد می‌گوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بی‌اختیار دیگری فریاد می‌کشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمی‌کنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد می‌زند کیان را خودتان کشتید. حالا می‌خواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد می‌زنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.

به نظرم می‌آید این باشکوه‌ترین “داد”گاه است.
صدایم بلند می‌شود و به جمع سخن‌رانان می‌پیوندم.”  این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائی‌ست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زده‌اید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنج‌کشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشته‌اید؟ چرا جوانان را اعدام کرده‌اید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کرده‌اید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوری‌اسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید،  جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهی‌ست.

این تاریخ را به ذهن‌تان بسپارید.

صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان می‌پیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدن‌مان نه احکامی‌ست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانی‌ست که با افتخار تحمل می‌کنیم. ما اینجا آمده‌ایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمده‌ایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید

#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

#اعدام_قتل_عمدحکومتی


@Shbazneshasteganir
تکثیر می‌شوند.

دو سال زندان برای " نه " گفتن به حجاب اجباری

#زینب_خنیاپور به دلیل انتشار عکسهای بدون حجابش محکوم به زندان شد!

#فقط_نه
#ویدا_موحد
#رویا_حشمتی
#سپیده_رشنو


@Shbazneshasteganir
‏حکم 4 سال حبس ‎#سپیده_رشنو
به اجرای احکام رفته ..‌.
حتی یک ساعت زندان حق سپیده نیست

بیشتر از قبل صدایشان باشیم
#زن_زندگی_آزادی


@Shbazneshasteganir
‏شما هم خوشحال نباشید، چهار سال اسارت سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند.شما به آگاهی و اراده ها باخته اید
#سپیده_رشنو
#زن_زندگى_آزادى


@Shbazneshasteganir
‏خبر خوب :
حكم ‎#سپیده_رشنو تا اطلاع ثانوى متوقف شده
سپيده داره به خونه برميگرده
گرچه كه خبر خوب بايد آزادى هميشگى تمام زندانيان سياسى باشه

#زن_زندگی_آزادی



@Shbazneshasteganir