بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
2.01K subscribers
1.13K photos
144 videos
52 files
688 links
Shariati (Dr Ali) Cultural Foundation
Download Telegram
🔷🔸 بعثت چگونه انقلابی است؟

🖋احسان شریعتی

🔸»... تفاوت دو خط مشیِ انقلاب و اصلاح در عصر جدید، به‌معنای تغییراتِ ریشه ای- دفعتی (نمونۀ انقلاب فرانسه) در برابر تحوّلات تدریجی–تکاملی (در کشورهای شمالی پرتستان)، یک تفاوت کمی است و نه کیفی، زیرا هردو در یک مسیر سیر می کنند:

🔹تحقّقِ آرمان‌ها يا فرا-روایت‌های پيشرفت و ترقی، انسان‌باوری، آزادی‌خواهی، حق و عدل طلبی این‌جهانی، بشری، و شهروندی.

🔸و اما تفاوت «بعثت»، یعنی اصلاحِ انقلابی (خود-)آگاهی‌بخش، با انقلاب و اصلاحِ مدرن، در بُعدِ فلسفی يا اخلاقی است، که هر دو فاقد آن بارِ ويژۀ قدسانی و معنوی اند. در اینجا، هدف نوسازی برای نوسازی، یا کسبِ قدرت از راه خشونت (re-volu = منقلب‌شده)، و يا استمرار قدرت به شکلی نو (re-forme = اصلاح‌شده) نیست، بلکه هدف غایی و نهایی، آفرینش یک تحول (تا مرزِ گسست) عمیقِ معرفتی-بینشی و ارزشی -اخلاقی در افراد و آحادِ جامعه است ...«

#اصلاح
#بعثت
#انقلاب
#دیدگاه
#احسان_شریعتی

📌متن کامل در لینک سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی

http://drshariati.org/?p=6791

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸استاد شریعتی محبوس غرفهٔ «امانات نقدی و اشیاء ارزشمند»!

🖋احسان شریعتی

🔹در آستانهٔ ۳۲مین سالگرد درگذشت استاد محمدتقی شریعتی در روزهای نوروزی برسر مزار ایشان واقع در صحن آزادی حرم امام رضا رفتیم و بار دیگر با تعجب و اسف دیدیم که لوح مقبره همچنان محبوس غرفهٔ «امانات نقدی و اشیاء ارزشمند» است و غیرقابل ورود برای عموم!

🔸لذا در این هنگام و در این‌ مقام مناسبت دارد که بار دیگر مراتب قدردانی خود را از حسن توجه مدیریت آستان قدس رضوی در نکوداشت شایستهٔ یاد و آثار مفاخر فرهنگی، مصلحان دینی، و بزرگان ملی دیار خراسان و کشورمان بیان داریم!

#دیدگاه
#سی_دومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#محبوس_غرفه_امانات

@Dr_ehsanshariati
🔆« …بزرگترین فاجعه وقتی است که زور جامه تقوا و تقدس می پوشد.»

📌م.آ. 15 (تاریخ و شناخت ادیان .ج۲) ص 196

#دیدگاه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆»وی بدرستی صاحب “تاریخ” یا به بیان قدما “صاحب وقت” است...«

🖋علیرضا رجایی
📌پژوهشگر علوم سیاسی

🔆»این که می گوییم “تاریخ شریعتی” از آن‌روست که وی بدرستی صاحب “تاریخ” یا به بیان قدما “صاحب وقت” است. اما دیالکتیک تاریخ او در نسبت معکوس با تاریخ عمومی و مسلط قرار داد، یعنی به هر مقدار که تاریخ عمومی ما سیر ارتجاع و واگرد طی می‌کند تاریخ شریعتی فربه و منبسط می‌شود و در متن این دیالکتیک است که شریعتی فراتر از یک فرد، معنای یک دوره و امکان تاسیس یا سرآغاز تاریخ جدید می‌دهد. «

#دیدگاه
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆»...شریعتی می‌تواند پیام‌آور دوستی و عشق باشد.«

🖋 مسعود پدرام
📌 استاد علوم سیاسی

🔆»...در جوامع غربی هم اندیشه‌های بزرگان خود را بازسازی می‌کنند که می‌شد نسبت به شریعتی هم این کار صورت می‌گرفت... او برابری‌خواهی و آزادی را در پیوند با عشق مطرح می‌کند و بهتر بود شریعتی می‌گفت «عشق، برابری، آزادی»..شکاف‌هایی در دولت و ملت و خود ملت وجود دارد که در این تعارضات بحث عرفان و برابری و آزادی، اگر در منظر عشق به میان بیاید، به سالم‌شدن جامعه ما کمک می‌کند. شریعتی می‌تواند پیام‌آور دوستی و عشق باشد.«

#دیدگاه
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆» شریعتی همچون نیچه، و سنت جدید فوکویی، رابطهٔ بین معرفت و قدرت را کشف می‌کند و مفهوم ایدئولوژی را برای بیان تبارشناسی دانش به‌کار می‌گیرد. «

🖋شاد روان دکتر محمدامین قانعی‌راد، جامعه‌شناس

📌منبع : «تبارشناسی عقلانیت مدرن»، قرائتی پست‌مدرن از اندیشهٔ شریعتی، تهران: نقدفرهنگ، ۱۳۸۱، ص۹


#دیدگاه
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆شریعتی دائما شنونده بود؛ دائما فکر می کرد

🖋آیت الله طالقانی:

🔆».. شريعتي اين خصيصه را داشت که دائما گوش می‌داد، دائما فكر می‌كرد و آن‌چه را أحسن بود از هر مكتبی می‌گرفت، مطلب را دريافت می‌كرد و أحسنش را جذب می‌كرد. اين مكتبي است كه ملتی را می‌تواند تغيير دهد. همانطور كه گروه‌گروه جوانان ما را از كاخ جوانان به حسينيه‌ارشاد كشاند. هر روز يك معركه‌ای عليه شريعتی بود، مجالسي كه ساواك گردانندهٔ انها بود، حالا آشكارا يا نهانی! و همين بود تغيير نفسی كه در يك فرد متفكر، محقق و جوان آزادهٔ ما پيش آمد و مردم را تغيير داد ..«


#دیدگاه
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆مفهومِ «نوشریعتی»

🔆«هیچ تفکری بدون حافظه، بدونِ مبارزه علیه فراموشی و خطرِ فراموشی وجود ندارد» . اندیشه به‌خلافِ علم به‌دنبالِ ردِ پای خود است و با همین درک است که «نوشریعتی» خود را به میراثِ فکری شریعتی وفادار می‌داند.
نسبت "نو" با "شریعتی" با هیچ یک از مفاهیمِ "تکرار"، به-روز¬سازیِ "اکنون¬زده"، نئو در برابر "ارتدوکس" و "عبور" قابل توضیح نیست. در "نو" عناصرِ اساسی و رویکردهای پایه¬ای فکر یک متفکر یا تئوری‌های او حفظ می‌شوند و تلاشِ کسانی که خود را به کلیاتِ یک نظریه وفادار می¬دانند معطوف به شبهه‌زدایی، ساخت‌گشایی و توسعه‌یِ اساس اندیشه در ساحت¬های جدید می¬شود. در رویکردهای تجدیدنظرطلبانه اما تلاش‌ها معطوف به تصحیح بخش¬هایی از اندیشه است که سست پنداشته می¬شود. تفاوت بین "نوگرایی" و "تجدیدنظرطلبی" هم از این‌رو اهمیت بسیار دارد. جریان نوشریعتی می‌بایست معین کند که اولاً چه بخش‌هایی از اندیشه‌یِ شریعتی را بنیادی تلقی می‌کند و به آن وفادار می‌ماند، و ثانیا، با توجه به تحولاتِ دوران، چه افزوده‌هایی بر اندیشه‌یِ او دارد؟ نوشریعتی بی‌تردید در درونِ خود گفتاری چندوجهی است و عمده‌ترین دغدغه‌اش این ‌‌است که غیبتِ جزم‌های متصلب با غیبتِ مرزهای معرفتی و نبودِ وفاداری به یک‌رشته از ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی در عرصه‌یِ عمومی و در حوزه‌یِ سیاست و جامعه یکی گرفته نشود.

🔆ویژگیِ تفکر و پارادایمِ «نوشریعتی»، همتِ همدلانه برای بازسازیِ مترقیانه‌یِ اندیشه‌یِ شریعتی در مواجهه با بحرانها و پرسش‌های امروزین و عطفِ به آینده‌یِ امکانی-آرمانی است. «نوشریعتی» میراثِ برجای‌مانده از شریعتی را امکانی برای نقدِ خویشتنِ منسوخ و نقطه‌عزیمتِ حرکت به‌سمتِ افقی تازه می‌داند. اما به میراثِ او نه به‌منزله‌یِ یک پناهگاهِ خودبسنده، که صرفاً به‌منزله‌یِ امکانی برای آغازی نو می‌نگرد.

🔆«نوشریعتی» با تکیه بر میراثِ شریعتی و روشِ او برای فهمِ زمانه‌یِ خود و ایجادِ تغییر در آن، در جستجوی طرحی برای جست زدن از بزنگاهِ امروزی است که اگرچه در تداومِ دیروز است با این‌حال دستخوشِ تحولاتِ شگرفی بوده و توقف بر او را غیرعملی می‌سازد. از همین‌رو می‌توان از حرکت از بزنگاهی تازه سخن گفت و جریانِ «نوشریعتی» با آغاز از شریعتی پروژه‌یِ خود را که به‌تعبیر شریعتی می‌توان آن را «ابداعِ خویشتن» نام نهاد، در سه مرحله پی‌می‌گیرد:
۱- گفتگو با شریعتی و پرسش از چندوچون فهم و تفسیر وی از میراثِ فکری ایرانی-اسلامی و نیز گفتگوی وی با هم‌عصران از سویی و شیوه‌یِ مواجهه‌یِ وی با بحرانها و معضلاتِ زمانه از سوی دیگر؛
۲- درک همدلانه از چشم‌اندازها و امیدهای وی؛
۳- ترسیمِ امکان‌ها برای زمانه و آینده براساسِ دو پرسشِ نخست.

و اما، معنای «ابداعِ خویشتن» همچون طرح‌افکنی (پروژه) چیست؟


📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن

#اختصاصی
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆 اسلام حکومتی، «نولیبرالیسم» و زوالِ حیاتِ اجتماعی


📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن


🔆اکنون در عرصه‌یِ جامعه و سیاست کشور نسل جدیدی ظهور کرده است که پشتِ سر خود تجربیات شکست‌خورده فراوان دارد، از آینده‌یِ خود نگران است و زندگی در حال را ناممکن می‌انگارد. در چنین وضعیتی، این نسل به فراموشی گذشته، قطع علاقه به آینده و گسیختن از آنچه در حال می‌گذرد، روی آورده است. جامعه هر روز، بیش از پیش، به وضعیت‌ ذره‌ای‌شده سقوط می‌کند و سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی به فنا می‌رود.

🔆جامعه‌یِ ایران توسط روندهای اقتصادی و اجتماعی و ساختارهای ناعادلانه‌یِ استبدادی و فاسد تخریب می‌شود، و بیم آن می‌رود که جامعه قدرت مقاومت مؤثر، بالنده و افق‌گشای خود را از دست بدهد. در برابر زوالِ حیات اجتماعی، فروپاشی تدریجی عرصه‌یِ عمومی، انحطاط معنای زندگی، در سطح شخصی و میان‌فردی، مقاومت‌های پراکنده و بطیٔ کفایت نمی‌کند. استراتژیِ تخریبِ قدرتِ جامعه با هدفِ پیشبردِ منطقِ قدرت و سرمایه، در یک میدانِ به‌ظاهر پُرتنازع و سرشار از کشاکش پی‌گرفته شده است. یک‌سوی این میدان، ساختارِ سیاسی است که از دین کسبِ مشروعیت می‌کند و متولیِ توزیعِ نامتوازن و ناعادلانه‌ی ارزش‌هایِ اقتصادی و اجتماعی است. تکیه‌یِ دولتی بر ذخائر دینی، ارزش‌های دینی را به‌منزله‌یِ پشتوانه‌یِ تعصب و تصلب، خرافه‌پردازیِ دینی و انسدادِ سیاسی، در وجدان و آگاهیِ عمومیِ نسلِ جدید درج کرده است و نسل جدید را بی‌پناه رها ساخته است. آنچه این مسئله را مضاعف می‌نماید ظهور جنبش‌های بنیادگرای دینی در سطح منطقه است که دین را به‌مثابه‌یِ بُرنده‌ترین صورتِ عقل‌ستیزی و شرارت و خشونت عرضه می‌کند. از سوی دیگر، این میدان گسترش پُرحجم آموزه‌ها و نمادهای «نولیبرالیستیِ» فلسفی و سیاسی و اقتصادی است. نولیبرالیسمی که مشروعیتِ خود را در این میدان از ستیز با «بنیادگراییِ» دینی و اسلامِ حکومتی شده أخذ می‌کند، اما با رقیب خود در تأمین هدفِ تخریبِ جامعه هم‌پیمان است. در سطحِ فلسفی، هر فرد را از سپهرِ جامعه و تاریخ و سنت خود می‌گسلاند و در سطح سیاست، حیات سیاسی را به بازارِ تبلیغات و صندوق رأی فرو می‌کاهد تا در سطح اقتصادی، نابرابری و تبعیض و فسادهای دامن‌گستر بوروکراتیک را برای طبقاتِ محروم طبیعی و یا مقاومت‌ناپذیر نمودار سازد.
هر چه زمان می‌گذرد جامعه‌یِ ایرانی، به‌ظاهر بیشتر و بیشتر تبدیل به یک جامعه‌یِ بی‌تاریخ، فاقدِ درکِ دقیقی از اینجا و اکنون خود و در نتیجه، فاقدِ افق‌های امید‌بخش می‌شود. متأسفانه در این فضای پرابهام، روشنفکران نیز نتوانسته‌اند چراغی برافروزند و این‌همه می‌تواند موجبات سرگشتگی، تنهایی و عُزلت روزافزون آحادِ جامعه و توضیح‌دهنده‌یِ تخریبِ تدریجیِ قدرتِ مقاومتِ جامعه و فرایندِ زوال‌یابی آن گردد.

🔆تصویرِ فوق، ناشی از فروریزی الگوهای پیشین مقاومت است. اما در عین‌ِ حال، جامعه‌یِ ایرانی به‌روالِ تغییراتی که در سطح جهانی به آن اشاره کردیم، از ظهورِ الگوهای تازه‌یِ مقاومت تهی نبوده است. الگوهایی که تصویری امیدبخش تولید می‌کنند.

🔆طی چهار دهه‌یِ گذشته دین سنتی و محافظه‌کار آزمون سنگینی داده است. نشان داده که اگر فرصتی به‌دست آورد در یک چشم برهم زدن از زیر قبای تقوا و پرهیز به کانون اعمالِ قدرت جست می‌زند و در کاستن از هزینه‌یِ اقتصاد قدرت، ابایی از کاربست تمام عیار ذخائر دینی ندارد. وجدان عمومیِ جامعه‌یِ ایرانی از ساده‌دلیِ پناه آوردن به مواریثِ به‌ظاهر دست‌نخورده‌یِ سنتی برون آمده و به پذیرش ارزش‌های بنیادی خرد، آزادی و نقدِ دنیای جدید، نزدیک‌تر شده است. در همان حال، طی چهار دهه‌یِ اخیر، آموخته است که تجدد نیز، وقتی در قامتِ سرمایه‌داری ظاهر می‌شود، به‌ویژه در یک کشور پیرامونی با ساختاری رانتی، که دشمنِ خرد، آزادی و نقد است و چنان‌که می‌نمایاند، افقِ راستینی به‌سمت یک زندگیِ مردمسالار (دموکراتیک)، مرفه و عادلانه نیست.

#بخش_سوم
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆تجربه‌یِ حاکمیتِ دینی

📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن


🔆امروز با وضعیتِ پیچیده‌ای مواجهیم. هر پروژه‌یِ ابداعِ خویشتنی که دین را به حاشیه براند، اگر هم توفیق نظری داشته باشد، قادر نیست تحققِ مادی بیابد و درعمل به تأسیسی در میدانِ حیات اجتماعی و سیاسی ما بیانجامد. هر نوع تمسک به دین اما از دیگرسو، فرد را رویارویِ تجربه‌یِ حکومتِ دینی قرار می‌دهد و مخاطب را به‌عقب می‌راند.
این ضایعه منحصر به دین نیست. شریعتی و تمام میراثِ فکری او نیز به‌دلیلِ شباهت‌های صوری با هر گفتمان‌ دینی، با چنین مشکلی در بیان دست‌ به گریبان است. شریعتی در زمانه‌یِ خود هنوز تجربه‌یِ یک حکومتِ دینی را نداشت، هرچند خود افشاگرِ دین حکومتی و حکومتِ دینی از نوع صفوی بدین‌سو، بود. به ویژه آن‌ که نظامِ برخاسته از انقلاب درآغاز و سپس گهگاه برای مشروعیت‌بخشی به خود به برخی از آراء شریعتی نیز استناد می‌کرد! قطعِ نظر از صدق و کذبِ این استنادات، جریانِ «نوشریعتی» می‌بایست با این تجربه تعیین تکلیف کند. «نوشریعتی» از سوءبرداشت‌هایی که از اندیشه‌یِ شریعتی، از زمان هجرت او تاکنون در جامعه پدید آمده غافل نیست و به همین جهت خود را بدیلِ وضع جدید به‌علاوه‌یِ رفع‌کننده همه‌یِ سوءتفاهماتی می داند که از اندیشه‌یِ شریعتی، از زمان هجرت او تا کنون، پدیدار گشته است.
تجربه‌یِ حکومتِ دینی برای جریانِ «نوشریعتی» موضوعی برای تأمل عمیق نظری است. همان‌طور که اتحادِ شوروی و جریان کمونیسمِ بلشویکی برای همه‌یِ نومارکسیست‌های اروپایی یک مسئله بود؛ با این تفاوت که تجربه‌یِ حکومتِ دینی و روحانی‌سالار و اسلامِ فقاهتی از اساس با اندیشه‌یِ شریعتی بیگانه بوده است. اما تا زمانی که این تجربه به‌درستی موضوعِ تأمل واقع نشود و در این تأمل از سطح مباحثِ سطحی و ژورنالیستی یا جدال‌هایِ روزمره‌یِ سیاسی فراتر نرود، امکانی برای «ابداعِ خویشتن» فراهم نخواهد آمد.


#بخش_چهارم
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆 دموکراسی: آزادسازیِ آزادی

📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن

🔆امروزه، دموکراسی روایتی جهان‌شمول و مشروع تلقی می‌شود. به گونه‌ای که هرگونه نقد حتی روایت لیبرالیستی از دموکراسی، منتقد را با برچسبِ دموکراسی‌ستیز و توتالیتر و فاشیست مواجه می‌سازد. اما واقع این است که گفتارِ دموکراسی‌لیبرال که بیش از دو دهه است در افقِ فرهنگی و سیاسی ما مشروعیت پیدا کرده، بیش از آن‌که به تحققِ عملی نظمِ دموکراتیک یاری کند، با روایتِ بنیادگرایانه سیاسی در هویت‌زدایی و جامعه‌یِ ذره‌ای‌شده هم‌داستانی کرده است. در چنین شرایطی، پیش‌بردِ هر الگویی از «ابداعِ خویشتن» باید نسبت خود را با دموکراسی معین کند.

🔆شریعتی در زمانه‌یِ خود و در نقدِ لیبرال‌دموکراسی از «دموکراسیِ متعهد» سخن گفت. طرح نامی تازه برای دموکراسی ناظر بر نقدهایی بود که او از حیثِ هستی‌شناختی و از جهت اجتماعی و سیاسی به لیبرال‌دموکراسی داشت. نقدهایی که به ضرورت بازاندیشی پیرامون دموکراسی، وصول به دموکراسی «رأی‌ها و نه رأس‌ها»، تولید و تربیت سوژه‌های مسئولیت‌پذیر و فراهم ساختن بسترهای پیوند میان دموکراسی و سوسیالیسم اشاره داشت. حیث دیگر، به اقتضائاتِ جوامع از استعمار رهاشده‌یِ جهان سوم مربوط می‌شد. شرایطِ پس از رهایی از استعمار و کاستی‌های یک جامعه‌یِ عقب‌مانده و قبیلگی برای پذیرشِ ترتیباتِ دموکراسی، شریعتی را به‌ ضرورتِ نقش‌آفرینیِ موقتِ نخبگانِ اصلاح‌گر به‌منزله‌یِ نیروهای پیشتاز رهنمون شد. اما نامِ «دموکراسیِ متعهد و مهتدی»، که در آن روزگار، یعنی از زمانِ کنفرانسِ باندونگ بدین‌سو، شیوع پیدا کرده بود برای امروز ما وافی به مقصود نیست و مستعدِ برداشت‌هایِ ناصواب است.

🔆رویکردِ «نوشریعتی» همچنان به نقدهایِ شریعتی از لیبرال‌دموکراسی تأکید دارد و هم‌آوا با منتقدان نظریه‌ی لیبرال‌دموکراسی بر ضرورتِ پیوندِ دموکراسی با مشارکتِ واقعیِ مردم، وصول به امکانِ دموکراسیِ رأی‌ها، کاستن از بارِ صرفاً پوپولیستی دموکراسیِ لیبرال و جستجویِ امکان‌هایِ پیوند میانِ دموکراسی و عدالت در حوزه‌هایِ گوناگون اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی باور دارد. روایتِ شریعتی از دموکراسی را می‌توان با تکیه بر مفهومِ «آزادسازیِ آزادی» یا «آزادی در راه» خودِ او بازسازی کرد. مطابقِ این معنا، منظرگاهِ بنیادیِ شریعتی، اصولاً متوجهِ تأسیساتِ نهادینه‌یِ قدرتِ متمرکز به ‌معنایِ صورت‌بندیِ «خشونتِ نهادینه» از سنخِ روایتِ ماکس‌وبر نیست. در شریعتی، بیشتر با چشم‌اندازی اقتدارستیزانه مواجهیم که به نفیِ مناسباتِ سیاسی مبتنی بر استیلا می‌اندیشد. به این معنا، دموکراسی و آزادی به‌ جایِ آن‌که امرِ تحصیل‌شدنی از طریقِ تأسیسِ ساختارهایِ نهادی برنامه‌ریزی‌شده باشد، مفهومی تدریجی و تاریخی است و نیرویِ پیش‌راننده‌یِ آن، مبارزاتِ اجتماعی و فرهنگی در قاعده‌یِ هرمِ اجتماعی است. به این معنا، دموکراسی و آزادی یک مفهومِ «از راه رسنده» است و از طریق به‌صدا آوردن آنان که صدایی ندارند، گروه‌های در حاشیه، به‌شمارآورده نشده و محروم اتفاق می‌افتد. محصورساختنِ دموکراسی در چارچوب‌های شناخته‌شده‌ و «متعارف»، مانندِ لیبرالیسم، دین، یا مارکسیسم، برساختنِ مانعی بر مسیرِ «آزادی در راه» خواهد بود.

#دیدگاه
#بخش_پنجم
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
برآمد_نوشریعتی_ابداع خویشتن.pdf
1.4 MB
🔷🔆«برآمد»

🔆ویراستِ اولِ جمع بندی مباحثِ سمپوزیومِ «اکنون، ما و شریعتی»؛
نوشریعتی: شرایطِ امکانِ یک پارادایمِ بدیل

📌به کوشش: کمیته‌یِ علمیِ سمپوزیوم؛
تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۹۹

در چهل‌وسومین یادمانِ هجرتِ آموزگارِ «آزادی، برابری، عرفان»

#دیدگاه
#نگاه_آینده
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF