⭕️ اصلاح جامعه اسلامی، ابوذر میخواهد...
″... #ابوذر میدانست که اگر خاموش باشد فریب، #استثمار و ذلت نیز توجیه میشود، برای #مردم توجیه میشود. لااقل من فریاد کنم تا مردم بدانند که دچار چه سرنوشتیاند، تا اشرافیت را و ذلت را و #بت پرستی را در جامهی زیبا و نوین #توحید لااقل بشناسند. این بود که رسالتش را انجام داد.
یک روز شنید که عبدالرحمن بن عوف، رئیس مجلس شورایی که با یک حیله #علی را کنار زد و از خلافت محروم کرد و #عثمان را به جانشینی و به خلافت #پیغمبر برنشاند ـ این رئیس مجلس شورا، که #عمر انتخابش کرده بود و حق وتو در انتخابات را به او داده بود، و بزرگترین حق را بر عثمان داشت ـ مرده است و ثروت عبدالرحمن بن عوف را به مسجد آوردهاند، آنقدر کوه شده و تپه شده که بین عثمان و مردم مسلمانی که به #مسجد آمده بودند حائل شده و عثمان بر منبر پیغمبر گفته است که #خدا بیامرزد عبدالرحمن بن عوف را که خوب زندگی کرد و پاک! ، و اکنون که مرد این همه ثروت نیز بر جای گذاشت و کعب الاحبار - روحانی ذلیلی که امروز جزء بهترین و نزدیکترین مفتیان عثمان در کنار تخت خلافت پیغمبر است ، گفته است: راست گفتی ای امیرالمؤمنین..!
ابوذر میشنود. تنها، هیچ یاوری ندارد. بلال در گوشهای از شام خاموش شده است و هیچ گونه راهی نمیبیند، علی در یک ضرورت و حساسیتی به سر میبرد که فریاد و عصیان نیز برایش و برای #اسلام به جایی نمیرسد. اصحاب دیگر نیز گروهی فروخته شده به زر و گروهی خاموش مانده به #مصلحت یا به حقیقت و گروهی، به هرحال راه فراری در تنهایی [یافتهاند]، و بدون توجه به سرنوشت مردم و اسلام، راه دیگران را برای به دست آوردن #بهشت، از طریق ریاضت و عبادت و گوشه نشینی انتخاب کردهاند.
ابوذر پیر، تنهاست که باید فریاد کند. به شتاب به طرف کاخ عثمان میرود، در راه سلاحی ندارد ـ حقیقت را خلع سلاح کردهاند ـ اما استخوان شتری را در کوچه میبیند، از خشم برآشفته است (ابوذر آشفتگی مطلق است در برابر باطل، گر چه پارساست و حلیم و نرم و مهربان است در برابر حق) استخوان شتر را بر میدارد، به شتاب وارد کاخ عثمان میشود، بیتردید و بیدرنگ. عثمان ایستاده است و کعب الاحبار در کنارش. فریاد میزندای عثمان تو این مردی را که این همه سرمایه و ثروت مردم را اندوخته کرده است و انبار کرده است، در حالی که مردم گرسنه هستند میگویی خدا او را جزای خیر داده است. آمرزیده است؟ از طرف خدا تکلیف تعیین میکنی؟
عثمان میگوید: ابوذر مگر نه این است که هر کس زکاتش را بدهد اگر کاخی بسازد که خشتی از طلا و خشتی از نقره باشد، بر او حرجی نیست؟
ابوذر میگوید: این آیه تند: اَلَّذینَ یَکنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّهَ وَ لایُنفِقونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیمٍ، مال کسانی نیست که #زکات را ندادهاند، مال کسانی است که گنج مینهند، ولو زکات را داده باشند و بیشتر از زکات نیز داده باشند. به اینهاست حمله میکند. و کعب الاحبار میگوید: که اینها مربوط به احبار و رهبانان، مربوط به رجال #دین و #دولت در #مذاهب دیگر است و در اسلام صادق نیست! ، و راست گفت امیرالمؤمنین که اگر کسی زکاتش را داده باشد بر او حرجی نیست که هر جور زندگی کند و هر جور ثروت بیندوزد.
ابوذر خشمگین میشود، استخوان شتر را برمیدارد، به طرف کعب حمله میکند:
ای #یهودی زاده، تو میخواهی دین ما را به ما بیاموزی؟ کعب الاحبار پشت سر عثمان پنهان میشود (همان طور که اشاره کردم این تثلیث همیشه هست. اینجا عبدالرحمن، مظهر #زر و عثمان مظهر #زور و کعب الاحبار #مذهب انحرافیِ شرکآلود #تزویر، هر سه پی در پی پشت سر هم و در برابرش ابوذر، تنها، مهاجم) مردی که رائد به او گفته بود که:
«از #حق نترس، بگو، ولو تلخ باشد...»
و رسول خدا گفت: « [مردی که] تنها زندگی میکند، تنها میمیرد و فردا تنها برانگیخته میشود. هم در قیام قیامت، هم در قیام هر عصری...» ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳/ ابوذر
″... #ابوذر میدانست که اگر خاموش باشد فریب، #استثمار و ذلت نیز توجیه میشود، برای #مردم توجیه میشود. لااقل من فریاد کنم تا مردم بدانند که دچار چه سرنوشتیاند، تا اشرافیت را و ذلت را و #بت پرستی را در جامهی زیبا و نوین #توحید لااقل بشناسند. این بود که رسالتش را انجام داد.
یک روز شنید که عبدالرحمن بن عوف، رئیس مجلس شورایی که با یک حیله #علی را کنار زد و از خلافت محروم کرد و #عثمان را به جانشینی و به خلافت #پیغمبر برنشاند ـ این رئیس مجلس شورا، که #عمر انتخابش کرده بود و حق وتو در انتخابات را به او داده بود، و بزرگترین حق را بر عثمان داشت ـ مرده است و ثروت عبدالرحمن بن عوف را به مسجد آوردهاند، آنقدر کوه شده و تپه شده که بین عثمان و مردم مسلمانی که به #مسجد آمده بودند حائل شده و عثمان بر منبر پیغمبر گفته است که #خدا بیامرزد عبدالرحمن بن عوف را که خوب زندگی کرد و پاک! ، و اکنون که مرد این همه ثروت نیز بر جای گذاشت و کعب الاحبار - روحانی ذلیلی که امروز جزء بهترین و نزدیکترین مفتیان عثمان در کنار تخت خلافت پیغمبر است ، گفته است: راست گفتی ای امیرالمؤمنین..!
ابوذر میشنود. تنها، هیچ یاوری ندارد. بلال در گوشهای از شام خاموش شده است و هیچ گونه راهی نمیبیند، علی در یک ضرورت و حساسیتی به سر میبرد که فریاد و عصیان نیز برایش و برای #اسلام به جایی نمیرسد. اصحاب دیگر نیز گروهی فروخته شده به زر و گروهی خاموش مانده به #مصلحت یا به حقیقت و گروهی، به هرحال راه فراری در تنهایی [یافتهاند]، و بدون توجه به سرنوشت مردم و اسلام، راه دیگران را برای به دست آوردن #بهشت، از طریق ریاضت و عبادت و گوشه نشینی انتخاب کردهاند.
ابوذر پیر، تنهاست که باید فریاد کند. به شتاب به طرف کاخ عثمان میرود، در راه سلاحی ندارد ـ حقیقت را خلع سلاح کردهاند ـ اما استخوان شتری را در کوچه میبیند، از خشم برآشفته است (ابوذر آشفتگی مطلق است در برابر باطل، گر چه پارساست و حلیم و نرم و مهربان است در برابر حق) استخوان شتر را بر میدارد، به شتاب وارد کاخ عثمان میشود، بیتردید و بیدرنگ. عثمان ایستاده است و کعب الاحبار در کنارش. فریاد میزندای عثمان تو این مردی را که این همه سرمایه و ثروت مردم را اندوخته کرده است و انبار کرده است، در حالی که مردم گرسنه هستند میگویی خدا او را جزای خیر داده است. آمرزیده است؟ از طرف خدا تکلیف تعیین میکنی؟
عثمان میگوید: ابوذر مگر نه این است که هر کس زکاتش را بدهد اگر کاخی بسازد که خشتی از طلا و خشتی از نقره باشد، بر او حرجی نیست؟
ابوذر میگوید: این آیه تند: اَلَّذینَ یَکنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّهَ وَ لایُنفِقونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیمٍ، مال کسانی نیست که #زکات را ندادهاند، مال کسانی است که گنج مینهند، ولو زکات را داده باشند و بیشتر از زکات نیز داده باشند. به اینهاست حمله میکند. و کعب الاحبار میگوید: که اینها مربوط به احبار و رهبانان، مربوط به رجال #دین و #دولت در #مذاهب دیگر است و در اسلام صادق نیست! ، و راست گفت امیرالمؤمنین که اگر کسی زکاتش را داده باشد بر او حرجی نیست که هر جور زندگی کند و هر جور ثروت بیندوزد.
ابوذر خشمگین میشود، استخوان شتر را برمیدارد، به طرف کعب حمله میکند:
ای #یهودی زاده، تو میخواهی دین ما را به ما بیاموزی؟ کعب الاحبار پشت سر عثمان پنهان میشود (همان طور که اشاره کردم این تثلیث همیشه هست. اینجا عبدالرحمن، مظهر #زر و عثمان مظهر #زور و کعب الاحبار #مذهب انحرافیِ شرکآلود #تزویر، هر سه پی در پی پشت سر هم و در برابرش ابوذر، تنها، مهاجم) مردی که رائد به او گفته بود که:
«از #حق نترس، بگو، ولو تلخ باشد...»
و رسول خدا گفت: « [مردی که] تنها زندگی میکند، تنها میمیرد و فردا تنها برانگیخته میشود. هم در قیام قیامت، هم در قیام هر عصری...» ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳/ ابوذر
Telegram
.
🔺 ادامـه
🔅کفارِ مستکبر، پیش از هر بیان، استدلال و برهانی، برای خودشان یک "حق" ایجاد میکنند و میگویند: «این حق ماست که شما به عقیده ما نیز احترام بگذاری»! و البته در عمل و تجربه اثبات شده است که خودشان هیچ حق و احترامی برای عقاید دیگران قائل نیستند!
تمامی شیطانپرستان، نظامات زیرمجموعه فراماسونی و صهیونیستی، نحلههای نژاد پرستی، خاندانهای بدنام اشرافی، کفار، ظالمان و جنایتکاران جهان، به ساختار و اهداف خود و تعریفشان از عالم هستی، #انسان و آن چه میکنند، #عقیده دارند؛ آیا عقاید آنها باید محترم شمرده شود؟! #شیطان، چه #ابلیس لعین باشد و چه سایر شیاطین #جنّ و انس، همگی در ساختار جهان دو قطبی و آفرینش براساس تضاد، عملٱ در زمره گمراه کنندگان و دشمنان #خدا و #مردم هستند؛ آیا باید دشمن را محترم شمرد و به عقایدش احترام گذاشت؟!
دزد، جنایتکار، زناکار، قمارباز، حقهباز، کلاهبردار و...، به آن چه میکنند عقیده دارند و خود را مُحقّ میدانند، آیا باید خودشان و عقایدشان مورد احترام باشند؟! طبیعتاً چنین نیست...
🔅از زاویهای دیگر نیز چنین برداشت میشود که اگر هر مدل عقیدهای محترم بود، ابتدا خداوند سبحان هر عقیدهای را محترم میشمرد و بالتبع نه #پیامبر و #وحی میفرستاد – نه امر به دوری، بیزاری و مقابله با کفار مینمود – و نه #معاد، #بهشت و جهنمی برپا مینمود. پس، "آزادی عقیده" وجود دارد و کسی هم نمیتواند این #آزادی را از کسی سلب کند، اما هر عقیدهای محترم نیست. لذا در همان آیهای که فرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، بیان نمود که کدام عقیدهای درست، محکم و مفید میباشد:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، ۲۵۶)
- در قبول #دين، اكراهى نيست (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است؛ بنابر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا #ايمان آورد، به دستگيرۀ محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست و خداوند، شنوا و داناست....
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
✅ @Shariati_Group
🚩 ادامه دارد...
🔅کفارِ مستکبر، پیش از هر بیان، استدلال و برهانی، برای خودشان یک "حق" ایجاد میکنند و میگویند: «این حق ماست که شما به عقیده ما نیز احترام بگذاری»! و البته در عمل و تجربه اثبات شده است که خودشان هیچ حق و احترامی برای عقاید دیگران قائل نیستند!
تمامی شیطانپرستان، نظامات زیرمجموعه فراماسونی و صهیونیستی، نحلههای نژاد پرستی، خاندانهای بدنام اشرافی، کفار، ظالمان و جنایتکاران جهان، به ساختار و اهداف خود و تعریفشان از عالم هستی، #انسان و آن چه میکنند، #عقیده دارند؛ آیا عقاید آنها باید محترم شمرده شود؟! #شیطان، چه #ابلیس لعین باشد و چه سایر شیاطین #جنّ و انس، همگی در ساختار جهان دو قطبی و آفرینش براساس تضاد، عملٱ در زمره گمراه کنندگان و دشمنان #خدا و #مردم هستند؛ آیا باید دشمن را محترم شمرد و به عقایدش احترام گذاشت؟!
دزد، جنایتکار، زناکار، قمارباز، حقهباز، کلاهبردار و...، به آن چه میکنند عقیده دارند و خود را مُحقّ میدانند، آیا باید خودشان و عقایدشان مورد احترام باشند؟! طبیعتاً چنین نیست...
🔅از زاویهای دیگر نیز چنین برداشت میشود که اگر هر مدل عقیدهای محترم بود، ابتدا خداوند سبحان هر عقیدهای را محترم میشمرد و بالتبع نه #پیامبر و #وحی میفرستاد – نه امر به دوری، بیزاری و مقابله با کفار مینمود – و نه #معاد، #بهشت و جهنمی برپا مینمود. پس، "آزادی عقیده" وجود دارد و کسی هم نمیتواند این #آزادی را از کسی سلب کند، اما هر عقیدهای محترم نیست. لذا در همان آیهای که فرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، بیان نمود که کدام عقیدهای درست، محکم و مفید میباشد:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، ۲۵۶)
- در قبول #دين، اكراهى نيست (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است؛ بنابر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا #ايمان آورد، به دستگيرۀ محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست و خداوند، شنوا و داناست....
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
✅ @Shariati_Group
🚩 ادامه دارد...
Telegram
.
🟢 بهمناسبت میلاد امیرالمومنین علی(ع)
🔸آیا لفظ «علی مولود کعبه»، خطاست؟
آیا این فقط یک خطای لفظی و انشایی است، یا وارونه کردن هدفدار یک #حقیقت است!
🔅۱۳ رجب، سالروز ولادت امام #علی علیهالسلام را خدمت فرزند عزیزشان، خاتم الاوصیاء، حضرت امام #مهدی علیهالسلام و شما عزیزان همراه تبریک و تهنیت عرض مینماییم. از آنجا که حضرت امیر به گواهی #تاریخ و تمامی منابع معتبر تاریخی، اعم از شیعی، سنی و حتی غیر مسلمانان، به طرزی معجزهگونه، در داخل بنای #کعبه معظمه متولد شدهاند، شعار «علی، مولود کعبه» را بسیار گفتهاند و شنیدهاید. بیتردید، این تعبیر حتی در معنا، مفهوم و مصداق نیز غلط است، چراکه ایشان "مولود – فرزند" کعبه نمیباشند، بلکه داخل کعبه متولد شدهاند که صد البته این مقام و این جایگاه و موقعیت، بسیار عزیز و ارزشمند است، اما نباید ما را از فهم یک بینش عمیقتر محروم سازد، چنان که در زیارات میگوییم: «السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَنْ وُلِدَ فِي الْكَعْبَةِ – سلام بر تو! این کسی که در کعبه متولد شدی».
🔅فرق است بین این که شخصی فرزند کیست، با این که در کجا متولد شده است. آیا اگر کسی در بیمارستان، خانه، یا حتی بین راه به دنیا آید، به او «فرزند بیمارستان، خانه یا بینراه» میگویند؟!
🔅مهم است که #انسان بداند و دقت کند که آیا مکان، به مکین مشرف شده و ارزش مییابد، و یا آن که ارزش شخص به مکان اوست؟!
و اینکه آیا شخص محترم است، یا مکان او؟!
🔅آیا خاک دیوار #مکه و زمین منا، بالذاته #مقدس هستند، یا چون بیتالله و محل ذکر #الله قرار گرفتهاند، مکرم شدهاند؟
هرچند طبق آخرین دستاوردهای علمی و جغرافیایی، اطلاعاتی بدست آمده است که آن خطه از زمین در منطقهی مکه مکرمه بلحاظ مغناطیس زمین و عرض جغرافیایی و موارد دیگر، ارزشی خاص و فیزیکال هم کسب کرده است و حتی شماری از اسلامشناسان نیز بر این عقیده شدهاند که حکمت و چرایی ایجاد بنای کعبه در دوره #ابراهیم خلیلالله و حفظ آن توسط دستان غیبی الهی و سپس بعثت نبی مکرم اسلام در آن منطقه و بسیاری از تحولات تدریجی و تاریخی در آن خطه (بهخصوص در بحث ظهور موعود آخرالزمان)، تماماً براساس یک خط سیر مشخص و هدفمند تاریخی و علمی صورت پذیرفته و حتی دلیل تعظیم مسلمانان از سرتاسر جهان به سوی خانه خدا در مکه و انتقال این مکان از منطقه قدس به مکه نیز جدای از مفاهیم دینی و معرفتی و تاریخی، امروزه دلایل و استدلالات خاص علمی و فرامذهبی هم پیدا کرده که جای تأمل و بازنگری فراوان دارند؛ اما بههر روی، خانه کعبه معلی و معظم است؛ اما نه در و دیوارش که صدها بار در طول تاریخ ویران و تعمیر شده است، بلکه بدان جهت که به امر خداوند متعال، توسط اولیایش، حضرات ابراهیم و اسماعیل(ع)، معمور شد، برای عبادت و طواف بندگان مؤمن، و اراده و مشیّت خداوند علیم و حکیم، بر آن قرار گرفت که "زادگاه ولیّ الله" و بالتبع قبلهی مسلمانان گردد.
🔅وقتی ارزش "مکان"، بیشتر از "مکین" شد، و خاک و سنگ و دیوار، شرافت بیشتری نسبت به #انسان_کامل و ولیّ الله پیدا کرد، گشتن به دور دیوار، ارزشمندتر از اطاعت و پیروی از "ولیّ الله" میشود و مردم #مسلمان به بهانهی ادامه و تکمیل فرائض #حج خودشان، سیدالشهداء امام #حسین (ع) را تبعیت و حمایت نمیکنند و نتیجه این میشود که #کفار، #مشرکان، #منافقان، #مستکبران، #فاسقان و #ظالمان، با حمایت یک مشت بهظاهر مسلمانِ احمق، دنیاگرا و طماع و حریصِ به مادیات، الله اکبر گویان سر امام #حق را میبرند و بر جسد مطهرش نیز شمشیر زده و میتازند، تا به درجات بالاتری از #بهشت توهمی خود برسند!
🔅نتیجهی این #بینش و شعار غلط این میشود که در طول تاریخ، میلیاردها مسلمان، دیوار کعبه را چسبیدند و به دورش چرخیدند، اما روح کعبه را که "ولیّالله″ و امام #توحید باشد را رها کردند و در نتیجه یازده امام #ترور شده و به شهادت رسیدند و طواغیت، صاحب ولایت آنان شدند!
🔅علی مولود کعبه نیست؛ علی نتیجه و محصول تفکر توحیدیِ بناگذاران کعبه الهی است...
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
🔸آیا لفظ «علی مولود کعبه»، خطاست؟
آیا این فقط یک خطای لفظی و انشایی است، یا وارونه کردن هدفدار یک #حقیقت است!
🔅۱۳ رجب، سالروز ولادت امام #علی علیهالسلام را خدمت فرزند عزیزشان، خاتم الاوصیاء، حضرت امام #مهدی علیهالسلام و شما عزیزان همراه تبریک و تهنیت عرض مینماییم. از آنجا که حضرت امیر به گواهی #تاریخ و تمامی منابع معتبر تاریخی، اعم از شیعی، سنی و حتی غیر مسلمانان، به طرزی معجزهگونه، در داخل بنای #کعبه معظمه متولد شدهاند، شعار «علی، مولود کعبه» را بسیار گفتهاند و شنیدهاید. بیتردید، این تعبیر حتی در معنا، مفهوم و مصداق نیز غلط است، چراکه ایشان "مولود – فرزند" کعبه نمیباشند، بلکه داخل کعبه متولد شدهاند که صد البته این مقام و این جایگاه و موقعیت، بسیار عزیز و ارزشمند است، اما نباید ما را از فهم یک بینش عمیقتر محروم سازد، چنان که در زیارات میگوییم: «السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَنْ وُلِدَ فِي الْكَعْبَةِ – سلام بر تو! این کسی که در کعبه متولد شدی».
🔅فرق است بین این که شخصی فرزند کیست، با این که در کجا متولد شده است. آیا اگر کسی در بیمارستان، خانه، یا حتی بین راه به دنیا آید، به او «فرزند بیمارستان، خانه یا بینراه» میگویند؟!
🔅مهم است که #انسان بداند و دقت کند که آیا مکان، به مکین مشرف شده و ارزش مییابد، و یا آن که ارزش شخص به مکان اوست؟!
و اینکه آیا شخص محترم است، یا مکان او؟!
🔅آیا خاک دیوار #مکه و زمین منا، بالذاته #مقدس هستند، یا چون بیتالله و محل ذکر #الله قرار گرفتهاند، مکرم شدهاند؟
هرچند طبق آخرین دستاوردهای علمی و جغرافیایی، اطلاعاتی بدست آمده است که آن خطه از زمین در منطقهی مکه مکرمه بلحاظ مغناطیس زمین و عرض جغرافیایی و موارد دیگر، ارزشی خاص و فیزیکال هم کسب کرده است و حتی شماری از اسلامشناسان نیز بر این عقیده شدهاند که حکمت و چرایی ایجاد بنای کعبه در دوره #ابراهیم خلیلالله و حفظ آن توسط دستان غیبی الهی و سپس بعثت نبی مکرم اسلام در آن منطقه و بسیاری از تحولات تدریجی و تاریخی در آن خطه (بهخصوص در بحث ظهور موعود آخرالزمان)، تماماً براساس یک خط سیر مشخص و هدفمند تاریخی و علمی صورت پذیرفته و حتی دلیل تعظیم مسلمانان از سرتاسر جهان به سوی خانه خدا در مکه و انتقال این مکان از منطقه قدس به مکه نیز جدای از مفاهیم دینی و معرفتی و تاریخی، امروزه دلایل و استدلالات خاص علمی و فرامذهبی هم پیدا کرده که جای تأمل و بازنگری فراوان دارند؛ اما بههر روی، خانه کعبه معلی و معظم است؛ اما نه در و دیوارش که صدها بار در طول تاریخ ویران و تعمیر شده است، بلکه بدان جهت که به امر خداوند متعال، توسط اولیایش، حضرات ابراهیم و اسماعیل(ع)، معمور شد، برای عبادت و طواف بندگان مؤمن، و اراده و مشیّت خداوند علیم و حکیم، بر آن قرار گرفت که "زادگاه ولیّ الله" و بالتبع قبلهی مسلمانان گردد.
🔅وقتی ارزش "مکان"، بیشتر از "مکین" شد، و خاک و سنگ و دیوار، شرافت بیشتری نسبت به #انسان_کامل و ولیّ الله پیدا کرد، گشتن به دور دیوار، ارزشمندتر از اطاعت و پیروی از "ولیّ الله" میشود و مردم #مسلمان به بهانهی ادامه و تکمیل فرائض #حج خودشان، سیدالشهداء امام #حسین (ع) را تبعیت و حمایت نمیکنند و نتیجه این میشود که #کفار، #مشرکان، #منافقان، #مستکبران، #فاسقان و #ظالمان، با حمایت یک مشت بهظاهر مسلمانِ احمق، دنیاگرا و طماع و حریصِ به مادیات، الله اکبر گویان سر امام #حق را میبرند و بر جسد مطهرش نیز شمشیر زده و میتازند، تا به درجات بالاتری از #بهشت توهمی خود برسند!
🔅نتیجهی این #بینش و شعار غلط این میشود که در طول تاریخ، میلیاردها مسلمان، دیوار کعبه را چسبیدند و به دورش چرخیدند، اما روح کعبه را که "ولیّالله″ و امام #توحید باشد را رها کردند و در نتیجه یازده امام #ترور شده و به شهادت رسیدند و طواغیت، صاحب ولایت آنان شدند!
🔅علی مولود کعبه نیست؛ علی نتیجه و محصول تفکر توحیدیِ بناگذاران کعبه الهی است...
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
Telegraph
آیا لفظ «علی مولود کعبه» خطاست؟
🔅۱۳ رجب، سالروز ولادت امام #علی علیهالسلام را خدمت فرزند عزیزشان، خاتم الاوصیاء، حضرت امام #مهدی علیهالسلام و شما عزیزان همراه تبریک و تهنیت عرض مینماییم. از آنجا که حضرت امیر به گواهی #تاریخ و تمامی منابع معتبر تاریخی، اعم از شیعی، سنی و حتی غیر مسلمانان،…
📌 شریعتی مظهر تعارضات تاریخی ماست!
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
📙 رتروتوپیا و جامعه شناسی امنیت جهانی
#معرفی_کتاب
✍ این نوشتار به بررسی یکی از مهمترین آثار منتشر شده در خصوص شرایط مخاطرهآمیز حاکم بر جامعه جهانی میپردازد. کتابی با عنوان «رتروتوپیا» که #جامعه_شناس برجسته زیگمونت باومن آن را نگاشته و بهروز گرانپایه آن را به فارسی برگردانده است. ممکن است پرسیده شود که این اثر با رویکردی جامعه شناختی چه نسبتی با مسائل امنیتی و راهبردی دارد؟ در نگاه اول اینگونه تصور میشود که باومن صرفاً مباحثی نظری در خصوص وضعیت جهان امروز بشری ارائه داده است. اما هنگامی که به صورت عمیقتر و تحلیلیتر با متن برخورد میکنیم متوجه میشویم که این اثر سرشار از دلالتهای راهبردی و امنیتی است.
🔅باومن با نگرشی آسیب شناسانه و انتقادی به ما نشان میدهد که جهانی که با ابتنای بر عقلانیت، وعده پیشرفت، #رفاه، #آزادی، #رستگاری و برپایی #بهشت بر روی زمین را داده بود، امروزه با جهنمی از «خشونت»، «قبیله گرایی»، «نابرابری»، و «تنهایی» روبه رو است. مؤلفهها و مسائل ناامن کنندهای که بیش از هر چیز جهان بشری و به تبع آن جهان ایرانی را نیز با تهدیدات امنیتی مختلف مواجه ساخته است. از این حیث شاید بتوان کتاب باومن را نوعی «جامعه شناسی امنیت جهانی» معرفی کرد که هیچ کشوری از دایره شمول آن خارج نیست. جامعه ایرانی نیز از چالشها و بحرانهای ترسیم شده توسط باومن مانند #خشونت و #تروریسم، قبیلهگرایی، نابرابری، تنهایی و اتمیسم در امان نیست و این امور به اشکال مختلفی جامعـه مـا را با تهدیدات امنیتی مواجه ساختهاند. در نتیجه، بحث حاضر میکوشد ضمن معرفی کلی #کتاب و نگرشهای انتقادی باومن، دلالتهای خطرساز، امنیتی و راهبردی بحث او را نیز در پیوند با جامعه #ایران تا حد امکان نشان دهد.
🔅زیگمونت باومن، متولد ۱۹ نوامبر ۱۹۲۵ و درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۱۷، جامعهشناس و فیلسوف یهودیِ لهستانی الاصل بود. وی از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد جامعهشناسی در دانشگاه لیدز #انگستان مشغول به کار شد. باومن یکی از برجستهترین نظریه پردازان اجتماعی جهان بود که در زمینه موضوعاتی چون #مدرنیته و #هولوکاست، #پستمدرنیته و هنر پسانوگرا کتاب نوشت.
🔅«رتروتوپیا» به معنای #بازگشت به یوتوپیاست. آن را بازگشت به #آرمانشهر یا بازگشت به آینده هم میتوان گفت. #رتروتوپیا فراخوانی به نوعی بازاندیشی نو، ژرف و نقادانهی شرایط موجود جامعۀ جهانی و وضعیت #مدرن #انسان امروز است؛
رتروتوپیا هشداری برای توقف در مسیری است که بیمحابا به سوی #فساد و تباهی میرود و بازگشت به گذشتهای که عینیت نیافت اما همیشه در قالب #آرمان ها و #ارزش ها یا چارچوبی نظری، الهامبخش و امیدوار کننده بوده است. مانند روح #یوتوپیا، محرک رتروتوپیا نیز از امید به #صلح و آشتی ریشه میگیرد. زیگمونت باومن، برای دستیابی به «جامعهای آزادتر، برابرتر، دموکراتیکتر و زیستپذیرتر» همگان را به برخاستن و تلاش فرا میخواند. او کتاب را با این جمله به پایان میبرد: «ما ــ ساکنان زمین ــ با یکی از این دو موقعیت روبرو خواهیم بود: یا دستهای بههم پیوسته یا گورهای مشترک...»
✅ @Shariati_Group
📚 مختار نوری، دکترای علوم سیاسی و مدیر گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
نویسنده: زیگمونت باومن
مترجم: بهروز گرانپایه
نشر ثالث، ۱۴۰۰
#معرفی_کتاب
✍ این نوشتار به بررسی یکی از مهمترین آثار منتشر شده در خصوص شرایط مخاطرهآمیز حاکم بر جامعه جهانی میپردازد. کتابی با عنوان «رتروتوپیا» که #جامعه_شناس برجسته زیگمونت باومن آن را نگاشته و بهروز گرانپایه آن را به فارسی برگردانده است. ممکن است پرسیده شود که این اثر با رویکردی جامعه شناختی چه نسبتی با مسائل امنیتی و راهبردی دارد؟ در نگاه اول اینگونه تصور میشود که باومن صرفاً مباحثی نظری در خصوص وضعیت جهان امروز بشری ارائه داده است. اما هنگامی که به صورت عمیقتر و تحلیلیتر با متن برخورد میکنیم متوجه میشویم که این اثر سرشار از دلالتهای راهبردی و امنیتی است.
🔅باومن با نگرشی آسیب شناسانه و انتقادی به ما نشان میدهد که جهانی که با ابتنای بر عقلانیت، وعده پیشرفت، #رفاه، #آزادی، #رستگاری و برپایی #بهشت بر روی زمین را داده بود، امروزه با جهنمی از «خشونت»، «قبیله گرایی»، «نابرابری»، و «تنهایی» روبه رو است. مؤلفهها و مسائل ناامن کنندهای که بیش از هر چیز جهان بشری و به تبع آن جهان ایرانی را نیز با تهدیدات امنیتی مختلف مواجه ساخته است. از این حیث شاید بتوان کتاب باومن را نوعی «جامعه شناسی امنیت جهانی» معرفی کرد که هیچ کشوری از دایره شمول آن خارج نیست. جامعه ایرانی نیز از چالشها و بحرانهای ترسیم شده توسط باومن مانند #خشونت و #تروریسم، قبیلهگرایی، نابرابری، تنهایی و اتمیسم در امان نیست و این امور به اشکال مختلفی جامعـه مـا را با تهدیدات امنیتی مواجه ساختهاند. در نتیجه، بحث حاضر میکوشد ضمن معرفی کلی #کتاب و نگرشهای انتقادی باومن، دلالتهای خطرساز، امنیتی و راهبردی بحث او را نیز در پیوند با جامعه #ایران تا حد امکان نشان دهد.
🔅زیگمونت باومن، متولد ۱۹ نوامبر ۱۹۲۵ و درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۱۷، جامعهشناس و فیلسوف یهودیِ لهستانی الاصل بود. وی از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد جامعهشناسی در دانشگاه لیدز #انگستان مشغول به کار شد. باومن یکی از برجستهترین نظریه پردازان اجتماعی جهان بود که در زمینه موضوعاتی چون #مدرنیته و #هولوکاست، #پستمدرنیته و هنر پسانوگرا کتاب نوشت.
🔅«رتروتوپیا» به معنای #بازگشت به یوتوپیاست. آن را بازگشت به #آرمانشهر یا بازگشت به آینده هم میتوان گفت. #رتروتوپیا فراخوانی به نوعی بازاندیشی نو، ژرف و نقادانهی شرایط موجود جامعۀ جهانی و وضعیت #مدرن #انسان امروز است؛
رتروتوپیا هشداری برای توقف در مسیری است که بیمحابا به سوی #فساد و تباهی میرود و بازگشت به گذشتهای که عینیت نیافت اما همیشه در قالب #آرمان ها و #ارزش ها یا چارچوبی نظری، الهامبخش و امیدوار کننده بوده است. مانند روح #یوتوپیا، محرک رتروتوپیا نیز از امید به #صلح و آشتی ریشه میگیرد. زیگمونت باومن، برای دستیابی به «جامعهای آزادتر، برابرتر، دموکراتیکتر و زیستپذیرتر» همگان را به برخاستن و تلاش فرا میخواند. او کتاب را با این جمله به پایان میبرد: «ما ــ ساکنان زمین ــ با یکی از این دو موقعیت روبرو خواهیم بود: یا دستهای بههم پیوسته یا گورهای مشترک...»
✅ @Shariati_Group
📚 مختار نوری، دکترای علوم سیاسی و مدیر گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
نویسنده: زیگمونت باومن
مترجم: بهروز گرانپایه
نشر ثالث، ۱۴۰۰
Telegram
.