گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔺ادامه

می‌تواند و باید به ارتقای سطح تحلیل و اندیشه در میان توده‌ی مردم بیانجامد و البته امکان بازآفرینی و باز اندیشی را برای اهل تفکر فراهم سازد. در چنین بستری اگر چه #رسالت اهل تفکر، آگاهی بخشی به طبقات و اقشار جامعه می‌باشد اما در جوامعی که حداقلی از رفاه عمومی و ثبات اجتماعی در آن رو به افول گذاشته است، مجموعه‌ای از عوامل توده‌ها را به برخی واکنش‌های ناموجه در قبال اهل نظر وا می‌دارد. توسل به عوام اندیشی؛ به مثابه‌ی حربه‌ی توده‌ها در مواجهه با فرآورده‌های اهل نظر سر بر می‌آورد.

👈 جامعه‌ی توسعه نایافته، جامعه‌ای با مردمانی سیاست‌زده است؛ عامه‌ی مردم وقت تفکر ندارند، البته به انبوهی از مسائل می‌اندیشند لیکن اندیشیدن در محدوده‌ی عقل مشترک برای فهم فرازهای اندیشه‌ی اهل تفکر کفایت نمی‌کند؛ تقلیل سخن اهل نظر به سطح فهم عوام، و توسل به عوام‌اندیشی کارساز نیست، پاک کردن صورت مسئله دردی از دردهای ما نخواهد کاست. در غیبت سخن اهل درد، #پوپولیسم پیروز میدان خواهد بود.

خطر بعدی این است که درچنین آشفته بازاری بسیاری از دانشگاهیان و روشنفکران با سقوط به ورطه‌ی عوام‌اندیشی، کار را برای متفکرین دغدغه‌مند و اصیل، سخت‌تر و عرصه را برای تفکر اصیل تنگ‌تر می‌کنند. و این در واقع آغاز #انحطاط و هدر رفت تمام نیروهای فکور و جامعه ساز هست. آنچه در این میان رنگ می‌بازد گوهر عقلانیت و خردورزیست که شرط اول رسیدن به #توسعه و #رفاه است.»

@Shariati_Group

#مبانی_شناخت_جهت‌گیری / ع.م
🔆 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
📘 دفترهای بنیاد منتشر شد/ دوره جدید/ شماره ۶ / تیر ۱۴۰۱

سرمقاله:
🔅 از سرگیری رویای مشترک
#احسان_شریعتی


🔅 مختصات بحران #معیشت و #رفاه
رضا امیدی


🔅 #شریعتی و #مذهبِ رهایی‌بخشِ #انتظار
فهیمه بهرامی


🔅 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
#آرمان_ذاکری


🔅 کلان-بحران‌های #اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
محمد رحیمی


🔅 بحران‌های ساختاری و حق مشارکت #مردم در تولید ملی
مسلم زمانی


🔅 #جامعه‌شناسی #دین در ایران: دگرگونی‌ها و پایداری‌ها، پنجاه سال پس از شریعتی
#سارا_شریعتی


🔅 شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
#محمدجواد_غلامرضا_کاشی


🔅شریعتی و مردم
#شیما_کاشی


🔆 دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجهه با بحران #ایران امروز
مجتبی مهدوی


🔗 دریافت فایل PDF نشریه

#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
📌کارنامه مصدق نشان می‌دهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد


♦️معمولاً تمام انقلاب‌ها و جنبش‌هایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همه‌ی نیروها انجام می‌شده و به پیروزی می‌رسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی می‌دهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.

♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمی‌آوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین می‌برد؛ ولی آنچه از آن باقی می‌گذارد و تحقق می‌بخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته می‌شود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقت‌گویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته می‌شود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل می‌شود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.

در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار می‌گرفت، اولویت اصلی امنیت می‌شد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.

♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشته‌ایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل می‌کند و ۲۵۰۰ سال تمام‌ عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی می‌سازد و ارائه می‌دهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومت‌های محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دوره‌های مختلف نیز امپراتوری‌های مغول، ایلخانی، تیموری را می‌بینیم. در دوره‌های مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.

♦️اما حتی بین دو دوره‌ی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوک‌الطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دوره‌های #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر می‌کنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.

♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سخت‌افزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همه‌جانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.

♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانه‌های غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.

♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان می‌دهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود می‌دید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان می‌دهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.

♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانی‌اش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرح‌هایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
@Shariati_Group

دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
📙 رتروتوپیا و جامعه شناسی امنیت جهانی

#معرفی_کتاب

این نوشتار به بررسی یکی از مهم‌ترین آثار منتشر شده در خصوص شرایط مخاطره‌آمیز حاکم بر جامعه جهانی می‌پردازد. کتابی با عنوان «رتروتوپیا» که #جامعه_شناس برجسته زیگمونت باومن آن را نگاشته و بهروز گرانپایه آن را به فارسی برگردانده است. ممکن است پرسیده شود که این اثر با رویکردی جامعه شناختی چه نسبتی با مسائل امنیتی و راهبردی دارد؟ در نگاه اول اینگونه تصور می‌شود که باومن صرفاً مباحثی نظری در خصوص وضعیت جهان امروز بشری ارائه داده است. اما هنگامی که به صورت عمیق‌تر و تحلیلی‌تر با متن برخورد می‌کنیم متوجه می‌شویم که این اثر سرشار از دلالت‌های راهبردی و امنیتی است.

🔅باومن با نگرشی آسیب شناسانه و انتقادی به ما نشان می‌دهد که جهانی که با ابتنای بر عقلانیت، وعده پیشرفت، #رفاه، #آزادی، #رستگاری و برپایی #بهشت بر روی زمین را داده بود، امروزه با جهنمی از «خشونت»، «قبیله گرایی»، «نابرابری»، و «تنهایی» روبه رو است. مؤلفه‌ها و مسائل ناامن کننده‌ای که بیش از هر چیز جهان بشری و به تبع آن جهان ایرانی را نیز با تهدیدات امنیتی مختلف مواجه ساخته است. از این حیث شاید بتوان کتاب باومن را نوعی «جامعه شناسی امنیت جهانی» معرفی کرد که هیچ کشوری از دایره شمول آن خارج نیست. جامعه ایرانی نیز از چالش‌ها و بحران‌های ترسیم شده توسط باومن مانند #خشونت و #تروریسم، قبیله‌گرایی، نابرابری، تنهایی و اتمیسم در امان نیست و این امور به اشکال مختلفی جامعـه مـا را با تهدیدات امنیتی مواجه ساخته‌اند. در نتیجه، بحث حاضر می‌کوشد ضمن معرفی کلی #کتاب و نگرش‌های انتقادی باومن، دلالت‌های خطرساز، امنیتی و راهبردی بحث او را نیز در پیوند با جامعه #ایران تا حد امکان نشان دهد.

🔅زیگمونت باومن، متولد ۱۹ نوامبر ۱۹۲۵ و درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۱۷، جامعه‌شناس و فیلسوف یهودیِ لهستانی الاصل بود. وی از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه لیدز #انگستان مشغول به کار شد. باومن یکی از برجسته‌ترین نظریه پردازان اجتماعی جهان بود که در زمینه موضوعاتی چون #مدرنیته و #هولوکاست، #پست‌مدرنیته و هنر پسانوگرا کتاب نوشت.

🔅«رتروتوپیا» به معنای #بازگشت به یوتوپیاست. آن را بازگشت به #آرمانشهر یا بازگشت به آینده هم می‌توان گفت. #رتروتوپیا فراخوانی به نوعی بازاندیشی نو، ژرف و نقادانه‌ی شرایط موجود جامعۀ جهانی و وضعیت #مدرن #انسان امروز است؛
رتروتوپیا هشداری برای توقف در مسیری است که بی‌محابا به سوی #فساد و تباهی می‌رود و بازگشت به گذشته‌ای که عینیت نیافت اما همیشه در قالب #آرمان‌ ها و #ارزش‌ ها یا چارچوبی نظری، الهام‌بخش و امیدوار کننده بوده‌ است. مانند روح #یوتوپیا، محرک رتروتوپیا نیز از امید به #صلح و آشتی ریشه می‌‌گیرد. زیگمونت باومن، برای دستیابی به «جامعه‌ای آزادتر، برابرتر، دموکراتیک‌تر و زیست‌پذیرتر» همگان را به برخاستن و تلاش فرا می‌خواند. او کتاب را با این جمله به پایان می‌برد: «ما ــ ساکنان زمین‌ ــ با یکی از این دو موقعیت روبرو خواهیم بود: یا دست‌های به‌هم پیوسته یا گورهای مشترک...»

@Shariati_Group

📚 مختار نوری، دکترای علوم سیاسی و مدیر گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
نویسنده: زیگمونت باومن
مترجم: بهروز گرانپایه
نشر ثالث، ۱۴۰۰
ادامـه 🔺 / •بخش سوم

در همینجا، به همۀ دوستداران و حامیان گفتمان انقلاب صراحتاً و بی‌پیرایه می‌گویم ما با خطرات بسیار زیادی مواجه هستیم و #امنیت_ملی ما در خطر است و چنانچه آنان نخواهند به انتقادات دردمندانه و مشفقانۀ نیروهای #ملی گوش فرا دهند، بی‌تردید ما با یک فاجعه بزرگ ملی، یعنی شکست در برابر #غرب و تن دادن به همه‌ی نتایج و پیامدهای ظالمانۀ آن مواجه خواهیم‌ بود. اما از این سو نیز، درخواست من از همه نیروهای اپوزیسیون، روشنفکران و حتی بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشته‌ باشند و مسائل کشور را تقلیل‌گرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرت‌‌های بزرگ جهانی دست دوستی دراز‌ کند، آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد! و #آزادی و #توسعه و #رفاه را برای #ملت ما به ارمغان خواهند آورد.

🔸آقای طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی می‌دانند که قدرت‌های بزرگ جهانی با #مردم ما چه کرده‌اند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانه‌هایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیده‌اند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به‌دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازی‌های رسانه‌ای شده‌اند. لذا،‌ از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطه‌گران جهانی و نابود کنندگان زندگی نسل‌های متعدد مردم‌مان بازی‌ نکنند.

🔸جوانان معترض ما بیش از اینکه وجه ایجابی داشته‌ باشند، وجه سلبی دارند، این وجه سلبیت و نفی وضع موجود، که از ویژگی‌های جهانی روزگار ما است، نشان دهندۀ وجود دردها، رنج‌ها و بحران‌‌های بزرگی است که در جامعه وجود دارد،‌ لذا، به اعتبار اعتراض به این دردها و نابسامانی‌ها من در کنار جوانان و با آنها همدل هستم و من هم همچون آنان نسبت به جامعه خودم فریاد اعتراض دارم اما در خصوص اینکه «راه ایجابی چیست؟» فکر می‌کنم که باید قدری صبورانه‌تر، منطقی‌تر و ره‌گشاتر عمل‌ کنیم. ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گله‌‌مندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچ‌گونه آلترناتیو ساختاری‌ای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ‌وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمی‌شود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکان‌پذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزش‌های بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینه‌های بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بی‌تردید نیروهای ملی‌ای چون دکتر طباطبایی، در قیاس با قدرت‌های بی‌رحم و جنایتکار جهانی و منطقه‌ای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینه‌هایی کم‌تر عبور کنیم.
بهمن ماه ۱۴۰۱

@Shariati_Group

📚 متن کامل مصاحبه روزنامه ایران با دکتر #بیژن_عبدالکریمی
🔅″... به روشنی محسوس است که #اسلام دارد تولدی دوباره می‌یابد. عوامل این #بعثت اسلامیِ وجدان‌ها که عمق و دامنه‌ی بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما، فکر می‌کنم موثرترین عامل، به بن‌بست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست #علم و ناتوانی ایدئولوژی‌ها و به ویژه، آشکار شدن نارسایی‌ها و کژی‌های #سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همه‌ی #انسان دوستان و #عدالت خواهان و جویندگان راه نجات نهایی #مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیم‌هایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان!

🔅و علم هم که به جای آن‌که جانشین شایسته‌تری برای #مذهب شود، که ادعا می‌کرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایه‌داری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشی‌ای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بی‌مهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همه‌ی ارزش‌های انسانی...

🔅تمامیِ این تجربه‌های تلخ زمینه را برای «طلوع دوباره‌ی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچ‌گاه نمی‌تواند دغدغه‌ی «حقیقت‌یابی، حق‌طلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچه‌های علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی‌ #خدا)، سوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرف‌پرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفه‌ی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظام‌های معاصر… به بن‌بست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش‌‌ آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همه‌ی کرامت‌های انسانی و ارزش‌های متعالی وجودی و سلطه‌‌ی غول‌آسای #تکنولوژی بی‌رحم و قتال افکند...

🔅و طبیعی است که اندیشه‌ای بیدار و روح‌های آزاد و وجدان‌های سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشده‌اند و انگیزه‌های اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشته‌اند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق می‌سوزد و از منشور بلورینش خدا می‌تابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی می‌دهد و به همه چیز معنی می‌بخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی