🔆 مصدق و مسالهی آذربایجان: قامتِ بلندِ یک "پارلمانتاریست"
🔅 با افتتاح مجلس ملی آذربایجان در ۲۱ آذرماه ۱۳۲۴ که پیشهوری را مأمور تشکیل کابینه کرد، #ایران، درحالیکه تحت اشغال نیروهای متفق قرار داشت، با یکی از بزرگترین بحرانهای تاریخ معاصر خود روبرو شد. هرچند پیشتر (هفدهم آذرماه)، هیأت ملی #آذربایجان در دیدار با نمایندهیِ اعزامیِ مرکز در تبریز، صریحا تأکید کرده بود که "ما به هیچ وجه درصدد تجزیه نیستیم، ما میخواهیم که در حدود سرحدات ایران و زیر پرچم ایران و زیر قوانین عمومی عادلانهی ایران، در کارهای داخلی خود، مختار باشیم" ، با این حال، شرایط ویژهی کشور اجازه نمیداد تا به این رویداد، با حسن ظن نگریسته شود.
🔅 صرف نظر از مناسبات حکومت آذربایجان و صدر فرقهی دموکرات با اتحاد جماهیر شوروی، بویژه جمهوری آذربایجان، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مردم آن سامان با خواستهای فرقه و حکومت متعاقب آن، دست کم در افق پیدایش، همدلی نشان دادهاند. این همدلی، ناشی از محرومیت شدید و احساس نابرابری، سرکوب، فقر و تبعیض گستردهای بود که آذربایجان طی زمامداری پهلوی اول تجربه کرده بود. از این منظر، میتوان گفت که برآمدن فرقه، هرچند با اشارهی حزب کمونیست شوروی صورت گرفت اما واجد یک زمینهی عینی بود که خطاست اگر نادیده گرفته شود.
🔅 با آنکه نخستین ماههایِ شروع به کار حکومت فرقهی دموکرات در آذربایجان مصادف با ماههای پایانی مجلس چهاردهمِ شورای ملی بود و #مصدق در این مجلس، به نمایندگی از مردم تهران حضور داشت، به ندرت دیده شده که مواضع او در این رابطه، دستمایهی یک پژوهش مستقل و دقیق قرار گرفته باشد. مصدق، در همان فرصت زمانی محدود، بارها در مجلس شورای ملی به این مساله ورود کرد. از میان اشارات مصدق در این زمینه، نطق بیست و هشت آذر او (نشست یکصد و هفتاد و سوم دورهی چهاردهم مجلس شورای ملی) دارای ارزش راهبردی است که در این یادداشت به آن پرداخته خواهد شد.
🔅 برای کسانی که نمایندهاند، یا قصد دارند تا کسوت نمایندگی به تن کنند، حتی در همین مجلسی که تقریبا سه ماهِ دیگر، انتخابات آن با همهی اما و اگرها برگزار میشود، نطق مصدق به عنوان یک پارلمانتاریست، درسی بزرگ و آموزنده از شجاعت و وظیفهشناسی ست. نطقهایی از این دست، اعتباری برای پارلمانتاریست ها به شمار میروند چه آنکه نشان میدهند در یک مجلس غیر آزاد و غیر دموکراتیک نیز، اگر باوری برای مبارزه جهت احقاق حقوق عامه باشد، میتوان حضور یافت و جنگید.
🔅 مصدق در تحلیل خود از وقایع آذربایجان، به جای برجسته کردن عامل خارجی، ریشههای داخلیِ رویداد را برجسته میکند، صدایی از اعماق تاریخ معاصر برای امروزِ بحران زدهیِ ما...
✍ حمیدرضا عابدیان
✅ @Shariati_Group
🆔 @hamidrezaabedian
برای خواندن متن کامل یادداشت، لینک زیر را باز کرده و یا به INSTANT VIEW بروید.
https://b2n.ir/000632
🔅 با افتتاح مجلس ملی آذربایجان در ۲۱ آذرماه ۱۳۲۴ که پیشهوری را مأمور تشکیل کابینه کرد، #ایران، درحالیکه تحت اشغال نیروهای متفق قرار داشت، با یکی از بزرگترین بحرانهای تاریخ معاصر خود روبرو شد. هرچند پیشتر (هفدهم آذرماه)، هیأت ملی #آذربایجان در دیدار با نمایندهیِ اعزامیِ مرکز در تبریز، صریحا تأکید کرده بود که "ما به هیچ وجه درصدد تجزیه نیستیم، ما میخواهیم که در حدود سرحدات ایران و زیر پرچم ایران و زیر قوانین عمومی عادلانهی ایران، در کارهای داخلی خود، مختار باشیم" ، با این حال، شرایط ویژهی کشور اجازه نمیداد تا به این رویداد، با حسن ظن نگریسته شود.
🔅 صرف نظر از مناسبات حکومت آذربایجان و صدر فرقهی دموکرات با اتحاد جماهیر شوروی، بویژه جمهوری آذربایجان، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مردم آن سامان با خواستهای فرقه و حکومت متعاقب آن، دست کم در افق پیدایش، همدلی نشان دادهاند. این همدلی، ناشی از محرومیت شدید و احساس نابرابری، سرکوب، فقر و تبعیض گستردهای بود که آذربایجان طی زمامداری پهلوی اول تجربه کرده بود. از این منظر، میتوان گفت که برآمدن فرقه، هرچند با اشارهی حزب کمونیست شوروی صورت گرفت اما واجد یک زمینهی عینی بود که خطاست اگر نادیده گرفته شود.
🔅 با آنکه نخستین ماههایِ شروع به کار حکومت فرقهی دموکرات در آذربایجان مصادف با ماههای پایانی مجلس چهاردهمِ شورای ملی بود و #مصدق در این مجلس، به نمایندگی از مردم تهران حضور داشت، به ندرت دیده شده که مواضع او در این رابطه، دستمایهی یک پژوهش مستقل و دقیق قرار گرفته باشد. مصدق، در همان فرصت زمانی محدود، بارها در مجلس شورای ملی به این مساله ورود کرد. از میان اشارات مصدق در این زمینه، نطق بیست و هشت آذر او (نشست یکصد و هفتاد و سوم دورهی چهاردهم مجلس شورای ملی) دارای ارزش راهبردی است که در این یادداشت به آن پرداخته خواهد شد.
🔅 برای کسانی که نمایندهاند، یا قصد دارند تا کسوت نمایندگی به تن کنند، حتی در همین مجلسی که تقریبا سه ماهِ دیگر، انتخابات آن با همهی اما و اگرها برگزار میشود، نطق مصدق به عنوان یک پارلمانتاریست، درسی بزرگ و آموزنده از شجاعت و وظیفهشناسی ست. نطقهایی از این دست، اعتباری برای پارلمانتاریست ها به شمار میروند چه آنکه نشان میدهند در یک مجلس غیر آزاد و غیر دموکراتیک نیز، اگر باوری برای مبارزه جهت احقاق حقوق عامه باشد، میتوان حضور یافت و جنگید.
🔅 مصدق در تحلیل خود از وقایع آذربایجان، به جای برجسته کردن عامل خارجی، ریشههای داخلیِ رویداد را برجسته میکند، صدایی از اعماق تاریخ معاصر برای امروزِ بحران زدهیِ ما...
✍ حمیدرضا عابدیان
✅ @Shariati_Group
🆔 @hamidrezaabedian
برای خواندن متن کامل یادداشت، لینک زیر را باز کرده و یا به INSTANT VIEW بروید.
https://b2n.ir/000632
Telegraph
مصدق و مساله یِ آذربایجان : قامت بلند ِ یک پارلمانتاریست
با افتتاح مجلس ملی آذربایجان در 21 آذرماه 1324 که پیشه وری را مأمور تشکیل کابینه کرد، ایران، در حالیکه تحت اشغال نیروهای متفق قرار داشت، با یکی از بزرگترین بحران های تاریخ معاصر خود روبرو شد. هرچند پیش تر (هفدهم آذرماه)، هیأت ملی آذربایجان در دیدار با نماینده…
🗓 ۱۹ خرداد سرآغاز قیام مشروطه خواهی تبریز
این تصویرِ بغایت دردناکی که در زیر این نوشته آوردهام تصویر آزادیخواهان و #مشروطه طلبان و بهترین فرزندان #ایران است پس از به توپ بستن مجلس: به غل و زنجیر کشیده شده در باغشاه، تشنه و گرسنه، تحقیر و شکنجه شده و سرها و دستها شکسته که باندپیچی سرها و دستهای برخی از آنها در تصویر دیده میشود...
شاید بارها این تصویر تلخ را دیدهاید اما به شعری که در بالای آن نوشته شده توجه نکردهاید؛ شعری که کاملاً با تصویر سنخیت و مناسبت دارد دقیقاً معلوم نیست شعر از کیست اما به نظر میرسد که باید از عارف باشد که در بالای این پیکره درج شده:
خواهی که دادت بر دَرَد صد سلسله بیداد را
منت نکش گردن بنه، زنجیر استبداد را
🌾 امروزها مصادف است با سالگرد اوج گیری اختلافات بین مشروطه خواهان و مجلس اول با محمدعلی شاه و طرفداران #استبداد.
از سوی استبداد، سیمهای تلگراف را پاره کردند تا شهرهای ایران مخصوصاً آذربایجان از آنچه در #تهران میگذرد با خبر نگردد...
و محمدعلی شاه آماده میگردد برای به توپ بستن مجلس و قلع و قمع آزادیخواهان، در #آذربایجان، مشروطه خواهان از قطع شدن سیمهای تلگراف پیبردهاند که حادثه ناگواری در تهران در حال وقوع است در نتیجه، انجمن ایالتی #تبریز تشکیل جلسهی اضطراری داده و در آن گفته شد «حال، #شاه یکی از افراد ملت است اعم از اینکه پینه دوز یا شاه باشد بعد از آنکه مخالفت با اساس مشروطه نمود باید معامله با او مطابق قانون باشد»...
و بدنبال این، در تبریز نطفه قیامی بسته میشود که به مدت یکسال، پرشور و پیگیر ادامه مییابد و از صفحات به یاد ماندنی نه تنها #تاریخ ایران بلکه تاریخ تمامی ملتها برای کسب #آزادی و حقوق شان خواهد بود...
🌾 نقل است که محمدعلی شاه، پس از از قلع و قمع مشروطه خواهان و کشتن میرزا جهانگیرخان و ملک المتکلمین، با غرور و نخوت، بادی در بروت انداخته و موقع ناهار با تکبر گفته بود: آیا مشهدی باقر بقال وکیل (نماینده صنف بقالان در مجلس اول) اجازه میدهد شاه مملکت، ناهار صرف کند یا خیر؟ سپس قهقهه از سر تمسخر سر داده بود...
روزگار اما بگذشت قیام تبریز شروع شد و دو سال بعد، وقتی آزادیخواهان، تهران را فتح کردند و شاه قدرقدرت با تمام دریوزگی برای حفظ جانش به سفارت #روسيه در تهران پناهنده شد، حسین بیگ تبریزی به تمسخر فریاد زده بود:
«دیدی بالاخره مشهدی باقر بقال اجازه ناهار خوردن نمیدهد؟»
در عرض یک ماه، شاه مغرور پس از عزل از قدرت، پشمهایش چنان ریخته و لاغر شده حتی غبغب زیر چانهاش نیز به تحليل رفته و آرزوی خودکشی میکرد! (روزنامه خاطرات عينالسلطنه...ج۴ ص۲۶۹۷)
📌 البته که انسانها کمتر عبرتپذیر هستند و در نتیجه، بخش اعظم تاریخ انسانها را متاسفانه «تاریخ نابخردی» تشکیل میدهد...
✍️ علی مرادی مراغهای
✅ @Shariati_Group
🆔 @Ali_Moradi_maragheie
این تصویرِ بغایت دردناکی که در زیر این نوشته آوردهام تصویر آزادیخواهان و #مشروطه طلبان و بهترین فرزندان #ایران است پس از به توپ بستن مجلس: به غل و زنجیر کشیده شده در باغشاه، تشنه و گرسنه، تحقیر و شکنجه شده و سرها و دستها شکسته که باندپیچی سرها و دستهای برخی از آنها در تصویر دیده میشود...
شاید بارها این تصویر تلخ را دیدهاید اما به شعری که در بالای آن نوشته شده توجه نکردهاید؛ شعری که کاملاً با تصویر سنخیت و مناسبت دارد دقیقاً معلوم نیست شعر از کیست اما به نظر میرسد که باید از عارف باشد که در بالای این پیکره درج شده:
خواهی که دادت بر دَرَد صد سلسله بیداد را
منت نکش گردن بنه، زنجیر استبداد را
🌾 امروزها مصادف است با سالگرد اوج گیری اختلافات بین مشروطه خواهان و مجلس اول با محمدعلی شاه و طرفداران #استبداد.
از سوی استبداد، سیمهای تلگراف را پاره کردند تا شهرهای ایران مخصوصاً آذربایجان از آنچه در #تهران میگذرد با خبر نگردد...
و محمدعلی شاه آماده میگردد برای به توپ بستن مجلس و قلع و قمع آزادیخواهان، در #آذربایجان، مشروطه خواهان از قطع شدن سیمهای تلگراف پیبردهاند که حادثه ناگواری در تهران در حال وقوع است در نتیجه، انجمن ایالتی #تبریز تشکیل جلسهی اضطراری داده و در آن گفته شد «حال، #شاه یکی از افراد ملت است اعم از اینکه پینه دوز یا شاه باشد بعد از آنکه مخالفت با اساس مشروطه نمود باید معامله با او مطابق قانون باشد»...
و بدنبال این، در تبریز نطفه قیامی بسته میشود که به مدت یکسال، پرشور و پیگیر ادامه مییابد و از صفحات به یاد ماندنی نه تنها #تاریخ ایران بلکه تاریخ تمامی ملتها برای کسب #آزادی و حقوق شان خواهد بود...
🌾 نقل است که محمدعلی شاه، پس از از قلع و قمع مشروطه خواهان و کشتن میرزا جهانگیرخان و ملک المتکلمین، با غرور و نخوت، بادی در بروت انداخته و موقع ناهار با تکبر گفته بود: آیا مشهدی باقر بقال وکیل (نماینده صنف بقالان در مجلس اول) اجازه میدهد شاه مملکت، ناهار صرف کند یا خیر؟ سپس قهقهه از سر تمسخر سر داده بود...
روزگار اما بگذشت قیام تبریز شروع شد و دو سال بعد، وقتی آزادیخواهان، تهران را فتح کردند و شاه قدرقدرت با تمام دریوزگی برای حفظ جانش به سفارت #روسيه در تهران پناهنده شد، حسین بیگ تبریزی به تمسخر فریاد زده بود:
«دیدی بالاخره مشهدی باقر بقال اجازه ناهار خوردن نمیدهد؟»
در عرض یک ماه، شاه مغرور پس از عزل از قدرت، پشمهایش چنان ریخته و لاغر شده حتی غبغب زیر چانهاش نیز به تحليل رفته و آرزوی خودکشی میکرد! (روزنامه خاطرات عينالسلطنه...ج۴ ص۲۶۹۷)
📌 البته که انسانها کمتر عبرتپذیر هستند و در نتیجه، بخش اعظم تاریخ انسانها را متاسفانه «تاریخ نابخردی» تشکیل میدهد...
✍️ علی مرادی مراغهای
✅ @Shariati_Group
🆔 @Ali_Moradi_maragheie
Telegram
.
📌 دیدگاه مرحوم استاد «شهریار» درباره ادعاهای پانترکیستها
۲۷ شهریور مصادف با سالروز درگذشت استاد محمد حسین بهجت تبریزی (شهريار)، را «روز ملی شعر و ادب پارسی» نام نهادهاند.
#شهریار در سال ۱۳۲۵ در مورد خروج نیروهای #شوروی از #تبریز و شکست توطئه تجزیهطلبی فرقه دموکرات #آذربایجان به هدایت و حمایت شخص #استالین سروده است:
خوان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن نمک نشناس بشکسته نمکدان میرود
شهریار را اغلب ایرانیها میشناسند و دربارهاش کم یا زیاد میدانند. شهریار شاعر اصلی است برای بسیاری از ترکزبانان و برای بسیاری اصلأ غیر از او شاعری نیست؛ خیلیهایشان جز از شهریار یک بیت هم از اشعار شاعر دیگری حفظ نیستند. حق هم دارند؛ یک شعر دارد که انگار در زبان ترکی شعر را شروع کرده و تمام کرده و اگر همان یک شعر باشد، دیگر چیزی کم نیست و اگر همان یک شعر نباشد، دیگر اصلا شعری نیست؛ «حیدر بابایه سلام» که یعنی به حیدربابا سلام.
🔗 مطالعه ادامه مطلب
✅ @Shariati_Group
۲۷ شهریور مصادف با سالروز درگذشت استاد محمد حسین بهجت تبریزی (شهريار)، را «روز ملی شعر و ادب پارسی» نام نهادهاند.
#شهریار در سال ۱۳۲۵ در مورد خروج نیروهای #شوروی از #تبریز و شکست توطئه تجزیهطلبی فرقه دموکرات #آذربایجان به هدایت و حمایت شخص #استالین سروده است:
خوان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن نمک نشناس بشکسته نمکدان میرود
شهریار را اغلب ایرانیها میشناسند و دربارهاش کم یا زیاد میدانند. شهریار شاعر اصلی است برای بسیاری از ترکزبانان و برای بسیاری اصلأ غیر از او شاعری نیست؛ خیلیهایشان جز از شهریار یک بیت هم از اشعار شاعر دیگری حفظ نیستند. حق هم دارند؛ یک شعر دارد که انگار در زبان ترکی شعر را شروع کرده و تمام کرده و اگر همان یک شعر باشد، دیگر چیزی کم نیست و اگر همان یک شعر نباشد، دیگر اصلا شعری نیست؛ «حیدر بابایه سلام» که یعنی به حیدربابا سلام.
🔗 مطالعه ادامه مطلب
✅ @Shariati_Group
برادر! دیگر بار، در کام ناامیدی بودیم که امیدی به ماندنمان خواند. پیامبران بزرگ برخاستند، #زرتشت بزرگ، #مانی بزرگ، بودای بزرگ، #کنفوسیوس حکیم، #لائوتسوی عمیق...
روزنهای به نجات گشوده شده بود. خدایان برای نجات ما از ذلت و بردگی، پیامبران #منجی خویش را #بسیج کرده بودند، تا #ایمان و پرستش را جانشین ستمگری و بردگی کنند. اما برادر! این مبعوثین خدایان، از خانه بعثتشان فرود میآمدند و بیهیچ اعتنایی به ما و هیچ نام و یادی از ما، راهی کاخ و قصری میشدند.
کنفوسیوس حکیم که آن همه از #جامعه و #انسان گفت و باور کردیم و دیدیم که به وزارت «لو» رفت و ندیم شاهزادگان #چین شد. و #بودا که خود #شاهزاده بزرگ «بنارس» بود از همهی ما برید و در درون خود برای رفتن به «نیروانا»- که نمیدانم کجاست- ریاضتهای بزرگ و اندیشههای بزرگ آفرید!
و «زرتشت» در #آذربایجان مبعوث شد و بیآنکه با ما تازیانه خوردگان و عزاداران دخمهها- دخمهای گور هزاران برادر، برده- سخنی بگوید، به بلخ شتافت و در سلامت دربار گشتاسب، از ما برید. و «مانی» از نور گفت و به ظلمت تاخت و روشنی را در گوش ما زندانیان ظلمت #ظلم، زمزمه کرد. گفتیم اینک اوست که نجاتمان را میخواند. اما گفتار روشنش را در کتابی پیچید و به #شاپور ساسانی هدیه کرد و در تاجگذاریاش خطبه خواند و افتخارش همه این شد که در رکاب «شاپور» سرندیب و هند و بلخ را گشت و بعد این چنینمان شکست و شکستمان را سرود که: «آنکه شکست میخورد از ذات ظلمت است و آنکه پیروز میشود از ذات نور!» و مگر نه این است که ما شکست خوردگان همیشهی سرتاسر #تاریخ هستیم!
برادر! تو قربانی این بناهای بزرگ، برگور شدی و من قربانی این قصرهای عظیم. و ناگهان دیدم که در کنار #فرعون ها و #قارون ها- که بر بردگیمان میخریدند و به بیگاریمان میکشیدند- دیگرانی نیز به نام جانشینان این پیامبران سرکشیدند، روحانیان رسمی..!
از #فلسطین گرفته تا #ایران، تا #مصر، تا #چین، تا هر جا که جامعهای و تمدنی هست در کنار این #اهرام و این قصرهای بزرگ، برای ساختن معابد پرشکوه باید سنگ میکشیدیم. و بعد، نمایندگان #خدا و جانشینان این پیامبران، ما را دستبندی دیگر زدند و به نام #زکات غارتی دیگر کردند و به نام #جهاد در راه #دین، به میدانهایی دیگر فرستادند، تا جایی که ناگزیرمان میکردند که در برابر خدایان در مذبح معبدها و در کنار بتها، کودکانمان را قربانی کنیم.
نمیدانی برادر، که تمامی معبدها انباشته از خون فرزندان معصوم ماست و ما هزاران سال- بدبختتر از تو و سرنوشت تو- گور و قصر و معبد ساختیم و خدایان در کنار فرعونها و در کنار قارونها و نمایندگانشان باز به جانمان افتادند!
سه پنجم همهی افلاک ایران را موبدان خداوند و اهورا! از ما گرفتند و ما برای آنها #رعیت و #برده و «سرو» بودیم و چهار پنجم همهی زمینهای فرانک را کشیشان خداوند از ما گرفتند. برای معابد بیگاری کردیم و همهی خاکهای عظیم #رم و معبدهای بزرگ #چین را ساختیم و مردیم.
پیروزی از آن موبدان و کشیشان و روحانیون ادیان و فرعونها و قارونها بود و من که هزاران سال پیش از تو زیستم و مرگ همهی برادران و هم نژادانم را دیدم، احساس کردم که خدایان نیز به بردگان کینه میورزند و دین نیز برای بردگی ما بند دیگری است و موبدان و کشیشان و روحانیون ادیان نیز ابزار دیگری برای تحکیم این قصرها و گورها و توجیه این نظامند.
و بعد همچنانکه حکیمان و دانشمندان بزرگ- که از ما بهتر میاندیشند و میفهمند! مردانی چون #ارسطو- میگویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی است که به این دنیا میآیند!، یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمدیم و جز این سرنوشتی نداریم و سرنوشت مقدرمان باربری و ستم کشی و تازیانه خوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن و بردگی است و جز این دیگر هیچ...
اما برادر! ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه فرود آمده است و در کنار معبدی فریاد زده است که: «من از جانب خدا آمدهام».
و من باز بر خود لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه. اما چون زبان به گفتن گشود، باورم نشد:
من از جانب خدا آمدهام که خدا اراده کرده است تا بر همهی بردگان و بیچارگان زمین منت بگذارد و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد.
شگفتا! چگونه است که خدا، با بردگان و بیچارگان سخن میگوید و به آنها مژده نجات و نوید رهبری و وراثت بر زمین میدهد؟
✅ @Shariati_Group
روزنهای به نجات گشوده شده بود. خدایان برای نجات ما از ذلت و بردگی، پیامبران #منجی خویش را #بسیج کرده بودند، تا #ایمان و پرستش را جانشین ستمگری و بردگی کنند. اما برادر! این مبعوثین خدایان، از خانه بعثتشان فرود میآمدند و بیهیچ اعتنایی به ما و هیچ نام و یادی از ما، راهی کاخ و قصری میشدند.
کنفوسیوس حکیم که آن همه از #جامعه و #انسان گفت و باور کردیم و دیدیم که به وزارت «لو» رفت و ندیم شاهزادگان #چین شد. و #بودا که خود #شاهزاده بزرگ «بنارس» بود از همهی ما برید و در درون خود برای رفتن به «نیروانا»- که نمیدانم کجاست- ریاضتهای بزرگ و اندیشههای بزرگ آفرید!
و «زرتشت» در #آذربایجان مبعوث شد و بیآنکه با ما تازیانه خوردگان و عزاداران دخمهها- دخمهای گور هزاران برادر، برده- سخنی بگوید، به بلخ شتافت و در سلامت دربار گشتاسب، از ما برید. و «مانی» از نور گفت و به ظلمت تاخت و روشنی را در گوش ما زندانیان ظلمت #ظلم، زمزمه کرد. گفتیم اینک اوست که نجاتمان را میخواند. اما گفتار روشنش را در کتابی پیچید و به #شاپور ساسانی هدیه کرد و در تاجگذاریاش خطبه خواند و افتخارش همه این شد که در رکاب «شاپور» سرندیب و هند و بلخ را گشت و بعد این چنینمان شکست و شکستمان را سرود که: «آنکه شکست میخورد از ذات ظلمت است و آنکه پیروز میشود از ذات نور!» و مگر نه این است که ما شکست خوردگان همیشهی سرتاسر #تاریخ هستیم!
برادر! تو قربانی این بناهای بزرگ، برگور شدی و من قربانی این قصرهای عظیم. و ناگهان دیدم که در کنار #فرعون ها و #قارون ها- که بر بردگیمان میخریدند و به بیگاریمان میکشیدند- دیگرانی نیز به نام جانشینان این پیامبران سرکشیدند، روحانیان رسمی..!
از #فلسطین گرفته تا #ایران، تا #مصر، تا #چین، تا هر جا که جامعهای و تمدنی هست در کنار این #اهرام و این قصرهای بزرگ، برای ساختن معابد پرشکوه باید سنگ میکشیدیم. و بعد، نمایندگان #خدا و جانشینان این پیامبران، ما را دستبندی دیگر زدند و به نام #زکات غارتی دیگر کردند و به نام #جهاد در راه #دین، به میدانهایی دیگر فرستادند، تا جایی که ناگزیرمان میکردند که در برابر خدایان در مذبح معبدها و در کنار بتها، کودکانمان را قربانی کنیم.
نمیدانی برادر، که تمامی معبدها انباشته از خون فرزندان معصوم ماست و ما هزاران سال- بدبختتر از تو و سرنوشت تو- گور و قصر و معبد ساختیم و خدایان در کنار فرعونها و در کنار قارونها و نمایندگانشان باز به جانمان افتادند!
سه پنجم همهی افلاک ایران را موبدان خداوند و اهورا! از ما گرفتند و ما برای آنها #رعیت و #برده و «سرو» بودیم و چهار پنجم همهی زمینهای فرانک را کشیشان خداوند از ما گرفتند. برای معابد بیگاری کردیم و همهی خاکهای عظیم #رم و معبدهای بزرگ #چین را ساختیم و مردیم.
پیروزی از آن موبدان و کشیشان و روحانیون ادیان و فرعونها و قارونها بود و من که هزاران سال پیش از تو زیستم و مرگ همهی برادران و هم نژادانم را دیدم، احساس کردم که خدایان نیز به بردگان کینه میورزند و دین نیز برای بردگی ما بند دیگری است و موبدان و کشیشان و روحانیون ادیان نیز ابزار دیگری برای تحکیم این قصرها و گورها و توجیه این نظامند.
و بعد همچنانکه حکیمان و دانشمندان بزرگ- که از ما بهتر میاندیشند و میفهمند! مردانی چون #ارسطو- میگویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی است که به این دنیا میآیند!، یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمدیم و جز این سرنوشتی نداریم و سرنوشت مقدرمان باربری و ستم کشی و تازیانه خوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن و بردگی است و جز این دیگر هیچ...
اما برادر! ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه فرود آمده است و در کنار معبدی فریاد زده است که: «من از جانب خدا آمدهام».
و من باز بر خود لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه. اما چون زبان به گفتن گشود، باورم نشد:
من از جانب خدا آمدهام که خدا اراده کرده است تا بر همهی بردگان و بیچارگان زمین منت بگذارد و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد.
شگفتا! چگونه است که خدا، با بردگان و بیچارگان سخن میگوید و به آنها مژده نجات و نوید رهبری و وراثت بر زمین میدهد؟
✅ @Shariati_Group
گروه شریعتی
📽 | برشی از مستند «ارمنستان؛ دروازه اوراسیا» 📌در بخشهایی از این #مستند، بررسی جزئیات مسائل رخداده در منطقه، بهویژه توطئههای محرمانه برای قطع مرز #ایران با #ارمنستان و «تجزیه ایران» از سوی #ناتو با کارگزاری #باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | تغییرات در مرزهای کشورهای منطقه را تحمل نمیکنیم
📌واکنش رسمی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشور به توطئههای قطع مرز #ایران با ارمنستان و پروژه صهیونیستی «تجزیه ایران»
🔹تغییرات در مرزهای کشورهای منطقه را تحمل نخواهیم کرد و به کشورهای #آذربایجان و #ارمنستان توصیه داریم مشکلات خود را از طریق گفتگو حل کنند و تغییر مرزها با #جنگ را بر نمیتابیم و ساکت نمینشینیم.
✅ @Shariati_Group
📌واکنش رسمی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشور به توطئههای قطع مرز #ایران با ارمنستان و پروژه صهیونیستی «تجزیه ایران»
🔹تغییرات در مرزهای کشورهای منطقه را تحمل نخواهیم کرد و به کشورهای #آذربایجان و #ارمنستان توصیه داریم مشکلات خود را از طریق گفتگو حل کنند و تغییر مرزها با #جنگ را بر نمیتابیم و ساکت نمینشینیم.
✅ @Shariati_Group
📕 پیرامـونی؛ ردیابی دستهای آلوده اسرائیل در کشورهای اسلامی
#معرفی_کتاب
یوسی آلفر کارمند اطلاعات #سیا و ارتش #اسرائیل است. این نویسنده اسرائیلی از برخی حقایق کمتر بیان شده نسبت به #نفوذ اسرائیل در منطقه و جهان #اسلام پردهبرداری میکند، مثل نفوذ دیرینهی اسرائیل در #مراکش، رابطه با #عمان، تلاش برای تجزیهی #سودان و البته رابطه سران رژیم #آذربایجان با اسرائیل.
مقامات امنیتی و حوزه سیاسی اسرائیل تصور میکنند که به نظر #ایران حضور بسیار پررنگ اسرائیل در آذربایجان یک تهدید بازدارنده است؛ همانطور که معاون سابق وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، افرایم سنه میگوید:
«اگر ما در روابط خوب خود با آذربایجان باقی بمانیم، یک متحد در حیاط خلوت، یا اگر شما دوست داشته باشید در شیروانیِ ایران خواهیم داشت. نقشه منطقه خود گویای این واقعیت است.»
📚 یوسیآلفر - ترجمه علیرضا سلطانشاهی
تهیه کتاب: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک۶.
📞 تلفن: ۲۲۵۷۹۱۹۲_۰۲۱
✅ @Shariati_Group
#معرفی_کتاب
یوسی آلفر کارمند اطلاعات #سیا و ارتش #اسرائیل است. این نویسنده اسرائیلی از برخی حقایق کمتر بیان شده نسبت به #نفوذ اسرائیل در منطقه و جهان #اسلام پردهبرداری میکند، مثل نفوذ دیرینهی اسرائیل در #مراکش، رابطه با #عمان، تلاش برای تجزیهی #سودان و البته رابطه سران رژیم #آذربایجان با اسرائیل.
مقامات امنیتی و حوزه سیاسی اسرائیل تصور میکنند که به نظر #ایران حضور بسیار پررنگ اسرائیل در آذربایجان یک تهدید بازدارنده است؛ همانطور که معاون سابق وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، افرایم سنه میگوید:
«اگر ما در روابط خوب خود با آذربایجان باقی بمانیم، یک متحد در حیاط خلوت، یا اگر شما دوست داشته باشید در شیروانیِ ایران خواهیم داشت. نقشه منطقه خود گویای این واقعیت است.»
📚 یوسیآلفر - ترجمه علیرضا سلطانشاهی
تهیه کتاب: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک۶.
📞 تلفن: ۲۲۵۷۹۱۹۲_۰۲۱
✅ @Shariati_Group
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 | نقش #الهام_علی_اف در پادویی برای #صهیونیسم و #ناتو و ماجراهای اخیر و آینده رژیم #باکو برای #ایران چیست؟ آیا سازمان تروریستی مجاهدین در #آذربایجان لانه خواهند کرد؟
🔗 مشاهده کامل این برنامه در یوتیوب
✅ @Shariati_Group
🔗 مشاهده کامل این برنامه در یوتیوب
✅ @Shariati_Group
🔴 امکان برقراری فدرالیسم در ایران وجود ندارد
➖ #خسرو_معتضد: امکان برقراری #فدرالیسم در کشورمان وجود ندارد و فدرالگرایی در ایران برابر با #تجزیه خواهد بود. هر چند معتقدم در کشور ما فدرالیسم تا ۵۰۰ سال دیگر هم بهوجود نخواهد آمد؛ زیرا با توجه به شرایط خاص ایران امکان اجرای چنین موضوعی قابل اجرا نیست. عدهای از جمله گروهکهای معارضی مانند کومله، دموکرات هم که مدتی است شعارهایی در چارچوب فدرالیسم خواهی سر میدهند، به خواستههای خود نخواهند رسید.
➖ شخصیتهای بزرگ #تاریخ_معاصر، از جمله شهید #مدرس، دکتر #مصدق، مشیرالدوله #پیرنیا و معتمدالملک، با موضوع فدرالگرایی در ایران مخالفت کردند. البته در مجلس اول #مشروطه، قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی وجود داشت که در حدود ۴۳۰ ماده بود و با رأی نمایندگان تصویب شده بود. در سال ۱۳۰۴ این قانون به چاپ رسید و قرار بود ایران مانند #سوئیس و #آمریکا به صورت فدرالی اداره شود؛ اما همان نمایندگان مجلس مشروطه بعد از تصویب طرح فدرالی شدن ایران، اجرای آنرا مسکوت گذاشتند؛ زیرا بخش زیادی از کشور ما در گذشته جدا شده بود. مناطق جدا شده نیز با مناطق همجوار مرزی ما ریشههای مذهبی، قومی و زبانی بسیار زیادی داشتند. در نتیجه این نگرانی وجود داشت، عدهای سو استفادهگر در اطراف مرزها مدعی هم قومیهای خود شده و تمامیت ارضی کشور را به خطر انداخته و ساز جدایی ساز کنند. مانند همین #کردستان که بخش اعظمی از آن در زمان شاه صفی از ایران جدا شده است.
➖ خوشبختانه با همه چالشها در #جنگ اول و دوم جهانی، کردستان از ایران جدا نشد. در جنگ جهانی دوم نیز علیرغم اینکه ارتش مضمحل شده بود و همه فرار کرده بودند، باز هم کردستان از ایران جدا نشد. در کتاب «هدایت الله حکیمالهی» که با نام «با من به ارتش بیایید» آمده است؛ هنگ مریوان و لشگر کردستان در جنگ دوم جهانی از هم پاشیده شده بود، حتی با وجود برخی حرکتها و شکل گرفتن جمهوری مهاباد، در نهایت کردستان جز #ایران باقی ماند.
➖ ملأ مصطفی بارزانی زمانی به #شاه ایران گفته بود «ما کردها رعیت ایران هستیم؛ ما را از دست #عراق نجات بدهید.» بنده و بچههای تلویزیون در سال ۱۳۵۴ به خانهاش در کرج رفتیم واو را ملاقات کردیم.
➖ میتوان از «محمد سعید جاف» که زمانی معاون وزارت آبادانی عراق بود نام ببرم که به ایران پناه آورد. همین طور «خسرو جاف» که در تلویزیون ملی سابق به عنوان مشاور استخدام شده بود. هر دو افرادی بسیار ایرانپرست بودند. اکنون خسرو جاف در آمریکا استاد دانشگاه است و کتابهایی در مورد ایران و پیوستگی کردها با سرزمین مادری نوشته است. همچنین در خصوص آمیختگی نژادی کردها با ایرانیان میتوانم از کتابی به نام «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» به قلم «رشید یاسمی» که از دانشمندان بزرگ و زاده کرمانشاه بوده است، نام ببرم. او در کتابش به پیوستگی نژادی کردها با بقیه #مردم ایران و وجود ریشههای عمیق نژادی اشارات خوبی کرده است.
➖ این صحبتهایی که اخیراً و طی این اتفاقات اخیر در کشورمان توسط برخی مطرح شده است، در خصوص اینکه مردم کردستان تمایلی به تجزیهطلبی دارند، را بنده اصلاً قبول ندارم. کما اینکه بعد از جنگ جهان دوم در غائله #آذربایجان، ارتش پس از آزادسازی آذربایجان به #مهاباد رفت و بدون هیچ گونه مشکلی در آنجا مستقر شد. در حالی که عدهایی که جمهوری مهاباد را تشکیل داده بودند، از سوی روسها به شدت حمایت میشدند و قدرتمند بودند. من خود در بخشی از کتابم در مورد خاطرات «سرهنگ فیوضی»، دادستان نظامی آن زمان، آوردهام در فرودین ۱۳۲۶، سه نفر را برای عبرت سایرین به دار کشیدند و از آن موقع حزب #کومله در کردستان کنار گذاشته شد. حتی در #تاریخ آمده است که در زمان هخامنشیان وقتی ۱۰ هزار یونانی به ایران آمدند که به نفع #کوروش صغیر با اردشیر دوم بجنگند، تنها کردها در مقابلشان ایستاده آنها را به خاک سیاه نشاندند. همچنین میتوان گفت نژاد سلسله ساسانیان به کردها میرسد.
➖ پس از امضای قرارداد ۱۹۷۵، #صدام به تهران آمد و در ملاقات با شاه گفته بود، چرا ایران از کردها حمایت میکند. مگر آنها در جنگ جهانی دوم علیه شما اقدام نکردند؟ شاه نیز در پاسخ گفته بود کردها از اصیلترین نژادهای آریایی هستند. آنها از شما در بغداد ناراحتی دارند. چون غیر عرب هستند و شما میخواهید آنها را عرب کنید. حتی شاه گفته بود در کابینه نخست وزیری ایران ۶ وزیر کرد وجود دارد. بسیاری از افسران و ژنرالهای ارتش ایران، کرد هستند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
➖ #خسرو_معتضد: امکان برقراری #فدرالیسم در کشورمان وجود ندارد و فدرالگرایی در ایران برابر با #تجزیه خواهد بود. هر چند معتقدم در کشور ما فدرالیسم تا ۵۰۰ سال دیگر هم بهوجود نخواهد آمد؛ زیرا با توجه به شرایط خاص ایران امکان اجرای چنین موضوعی قابل اجرا نیست. عدهای از جمله گروهکهای معارضی مانند کومله، دموکرات هم که مدتی است شعارهایی در چارچوب فدرالیسم خواهی سر میدهند، به خواستههای خود نخواهند رسید.
➖ شخصیتهای بزرگ #تاریخ_معاصر، از جمله شهید #مدرس، دکتر #مصدق، مشیرالدوله #پیرنیا و معتمدالملک، با موضوع فدرالگرایی در ایران مخالفت کردند. البته در مجلس اول #مشروطه، قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی وجود داشت که در حدود ۴۳۰ ماده بود و با رأی نمایندگان تصویب شده بود. در سال ۱۳۰۴ این قانون به چاپ رسید و قرار بود ایران مانند #سوئیس و #آمریکا به صورت فدرالی اداره شود؛ اما همان نمایندگان مجلس مشروطه بعد از تصویب طرح فدرالی شدن ایران، اجرای آنرا مسکوت گذاشتند؛ زیرا بخش زیادی از کشور ما در گذشته جدا شده بود. مناطق جدا شده نیز با مناطق همجوار مرزی ما ریشههای مذهبی، قومی و زبانی بسیار زیادی داشتند. در نتیجه این نگرانی وجود داشت، عدهای سو استفادهگر در اطراف مرزها مدعی هم قومیهای خود شده و تمامیت ارضی کشور را به خطر انداخته و ساز جدایی ساز کنند. مانند همین #کردستان که بخش اعظمی از آن در زمان شاه صفی از ایران جدا شده است.
➖ خوشبختانه با همه چالشها در #جنگ اول و دوم جهانی، کردستان از ایران جدا نشد. در جنگ جهانی دوم نیز علیرغم اینکه ارتش مضمحل شده بود و همه فرار کرده بودند، باز هم کردستان از ایران جدا نشد. در کتاب «هدایت الله حکیمالهی» که با نام «با من به ارتش بیایید» آمده است؛ هنگ مریوان و لشگر کردستان در جنگ دوم جهانی از هم پاشیده شده بود، حتی با وجود برخی حرکتها و شکل گرفتن جمهوری مهاباد، در نهایت کردستان جز #ایران باقی ماند.
➖ ملأ مصطفی بارزانی زمانی به #شاه ایران گفته بود «ما کردها رعیت ایران هستیم؛ ما را از دست #عراق نجات بدهید.» بنده و بچههای تلویزیون در سال ۱۳۵۴ به خانهاش در کرج رفتیم واو را ملاقات کردیم.
➖ میتوان از «محمد سعید جاف» که زمانی معاون وزارت آبادانی عراق بود نام ببرم که به ایران پناه آورد. همین طور «خسرو جاف» که در تلویزیون ملی سابق به عنوان مشاور استخدام شده بود. هر دو افرادی بسیار ایرانپرست بودند. اکنون خسرو جاف در آمریکا استاد دانشگاه است و کتابهایی در مورد ایران و پیوستگی کردها با سرزمین مادری نوشته است. همچنین در خصوص آمیختگی نژادی کردها با ایرانیان میتوانم از کتابی به نام «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» به قلم «رشید یاسمی» که از دانشمندان بزرگ و زاده کرمانشاه بوده است، نام ببرم. او در کتابش به پیوستگی نژادی کردها با بقیه #مردم ایران و وجود ریشههای عمیق نژادی اشارات خوبی کرده است.
➖ این صحبتهایی که اخیراً و طی این اتفاقات اخیر در کشورمان توسط برخی مطرح شده است، در خصوص اینکه مردم کردستان تمایلی به تجزیهطلبی دارند، را بنده اصلاً قبول ندارم. کما اینکه بعد از جنگ جهان دوم در غائله #آذربایجان، ارتش پس از آزادسازی آذربایجان به #مهاباد رفت و بدون هیچ گونه مشکلی در آنجا مستقر شد. در حالی که عدهایی که جمهوری مهاباد را تشکیل داده بودند، از سوی روسها به شدت حمایت میشدند و قدرتمند بودند. من خود در بخشی از کتابم در مورد خاطرات «سرهنگ فیوضی»، دادستان نظامی آن زمان، آوردهام در فرودین ۱۳۲۶، سه نفر را برای عبرت سایرین به دار کشیدند و از آن موقع حزب #کومله در کردستان کنار گذاشته شد. حتی در #تاریخ آمده است که در زمان هخامنشیان وقتی ۱۰ هزار یونانی به ایران آمدند که به نفع #کوروش صغیر با اردشیر دوم بجنگند، تنها کردها در مقابلشان ایستاده آنها را به خاک سیاه نشاندند. همچنین میتوان گفت نژاد سلسله ساسانیان به کردها میرسد.
➖ پس از امضای قرارداد ۱۹۷۵، #صدام به تهران آمد و در ملاقات با شاه گفته بود، چرا ایران از کردها حمایت میکند. مگر آنها در جنگ جهانی دوم علیه شما اقدام نکردند؟ شاه نیز در پاسخ گفته بود کردها از اصیلترین نژادهای آریایی هستند. آنها از شما در بغداد ناراحتی دارند. چون غیر عرب هستند و شما میخواهید آنها را عرب کنید. حتی شاه گفته بود در کابینه نخست وزیری ایران ۶ وزیر کرد وجود دارد. بسیاری از افسران و ژنرالهای ارتش ایران، کرد هستند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش