⭕️ زمانی که زنان «مسأله» شدند!
″. . . امروزه «مسأله زنان» سوژهای است که همه ساحتها از جمله #دین، سیاست، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و… را درگیر کرده [ اما همواره این گونه نبوده]. . .
به دنبال جنبشهای زنان در دهه هفتاد، در فرانسه نشستی برگزار و در آن بررسی شد که «آیا زنان سوژه تاریخی هستند؟ و تاریخ دارند؟» چراکه برای دارا بودن تاریخ باید سند، ردپا و امر مکتوب داشت.
در دههی هشتاد، نشست دیگری برگزار و در آن بررسی شد که فرض را بر این میگذاریم که زنان تاریخ دارند اما آیا میتوان تاریخشان را نوشت در عین اینکه موجودیت تاریخی به ثبت رسیدهای ندارند؟
اما در دههی نود، مجدداً، نشست سومی برگزار و در آن پرسیده شد اصلاً مگر میشود تاریخ نوشت بدون زنان؟
. . . در تمدن یونان قبل از مسیحیت اساساً بحث تبار بشر موضوعیت نداشت چه برسد به اینکه بخواهیم در مورد زنانگی یا مردانگی سخن بگوییم. از این رو، سوژههای اصلی در یونان قدیم، اسطورهها و الهههای شهرها بودند. بنابراین، ما در این دوره، با هیچ «تنش جنسیتی» مواجه نیستیم. اما از قرن یکم به بعد و تحت تأثیر مسیحیت، بتدریج شاهد ردپای زنانه-مردانه هستیم چراکه اساساً در ادیان ابراهیمی است که با وارد کردن «اسطوره آدم و حوا»، پدیدهای بهعنوان «مرد» و «زن»، سوژه و مسأله میشود. به تعبیری، پس از آنکه «اسطوره» جای خود را به «دین» میدهد و خدا، انسان را بهعنوان نماینده و جانشین خود معرفی میکند، بتدریج «انسان» تشخص مییابد و «امر انسانی» سر میزند اما در این دوره، با وجود تشخص یافتن انسان، «زن» در تفسیر قرون وسطایی، در هبوط (پرتابشدگی انسان به زمین) همدست شیطان قلمداد شده است و تا رنسانس و اومانیسم این دیدگاه ادامه دارد.
از این رو، از قرن چهاردهم به بعد زنانی داریم که معتقدند باید موقعیت زنان را به گونه دیگری تفسیر کرد و با تفسیر دیگری از دین، به زنان بهعنوان «سوژههای اجتماعی» نگریست. در این راستا، #رنسانس و بعد رفرم دینی و در ادامه #اومانیسم، زمینهی این تفسیر مجدد را فراهم کرد و از #زن اعاده حیثیت شد.
مقطع سومی که در اروپا اهمیت پیدا میکند، #انقلاب فرانسه تا پایان قرن نوزدهم است. در این جامعه، با بشر در معنای جدیدی مواجه میشویم و نخستین #حقوقبشر در انقلاب فرانسه کلید میخورد. با وجود اینکه زنان در این انقلاب، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند اما همچنان از «حق رأی» محروم هستند!
بر این اساس، میتوان گفت که در جریان انقلاب فرانسه «بشر» سر میزند اما «زن» خیر!
۴۰ سال بعد، دوباره زنان نقش مهمی را در کمون پاریس بازی میکنند، اما همچنان از دادن رأی محروم هستند و اینجا است که در پایان قرن نوزدهم در فرانسه، از سوی زنان، نهضتی برای حقرأی به وجود میآید و نخستین جنبشهای فمینیستی کلید میخورد.
#فمینیسم از واژه «femme» به معنای «زن» گرفته شده و به «طرفداران زنان» تعبیر میشود. در ابتدا در قرن نوزدهم، فمینیسم یک اصطلاح پزشکی بود و به مردانی اطلاق میشد که رفتار زنانه داشتند. فعالان حقوق زن این اصطلاح را از حوزه پزشکی به حوزه اجتماعی وارد کردند و آن را «جنبش زنان» نامیدند. به همین دلیل، موج اول فمینیسم به زنانی اطلاق شد که ادای مردان را درمیآوردند.
موج اول فمینیسم، از پایان قرن نوزدهم شروع شد و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت و به زنانی اطلاق میشد که خواهان حقرأی بودند اما چه در ترکیب با چپها (#مارکسیست ها) و چه در ترکیب راستها، همچنان مسأله زنان به تعویق انداخته میشد.
در پایان قرن نوزدهم با سه نوع حضور زنان مواجه هستیم؛ نخست، زنان و سیاست؛ افرادی که به شکلی مبارزهجویانه خواهان حقرأی هستند. دوم، کسانی که دنبال طرحهای سیاسی نیستند اما فرهنگسازند و شکل دیگری از زنانگی را پایهگذاری میکنند و سوم، آنان که در پی نوعی از برابریجویی زنانه و مردانه هستند اما رویکردشان مبارزهجویانه نیست؛ به تعبیری، #اصلاحطلب هستند و رویکرد براندازنده ندارند.
از جنگ جهانی اول(۱۹۱۴) تا جنگ جهانی دوم (۱۹۴۴) سالهای مهمی است زیرا در این زمان «زنان» به مسأله بدل میشوند هر چند که در عمل در جنبشهایشان شکست میخورند و در مطالباتشان (خواست حقرأی) پاسخی نمیگیرند. این در حالی است که در جریان جنگ جهانی اول، اتفاق مهمی در حوزه زنان رخ میدهد و از آنجا که در جریان جنگ، ۱۰ میلیون از مردان کشته میشوند، زنان جای آنان را در کارخانهها میگیرند و از این رهگذر به «امر اجتماعی» ورود میکنند و زن جدیدی سر میزند. بنابراین در پایان جنگ جهانی دوم با وجود اینکه چهار دهه شکست زنان را شاهد هستیم اما با زن جدیدی مواجه میشویم که در ادبیات، اجتماع و دنیای کار حضور فعال و عاملانهتری دارند...″
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @VoNoKh
″. . . امروزه «مسأله زنان» سوژهای است که همه ساحتها از جمله #دین، سیاست، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و… را درگیر کرده [ اما همواره این گونه نبوده]. . .
به دنبال جنبشهای زنان در دهه هفتاد، در فرانسه نشستی برگزار و در آن بررسی شد که «آیا زنان سوژه تاریخی هستند؟ و تاریخ دارند؟» چراکه برای دارا بودن تاریخ باید سند، ردپا و امر مکتوب داشت.
در دههی هشتاد، نشست دیگری برگزار و در آن بررسی شد که فرض را بر این میگذاریم که زنان تاریخ دارند اما آیا میتوان تاریخشان را نوشت در عین اینکه موجودیت تاریخی به ثبت رسیدهای ندارند؟
اما در دههی نود، مجدداً، نشست سومی برگزار و در آن پرسیده شد اصلاً مگر میشود تاریخ نوشت بدون زنان؟
. . . در تمدن یونان قبل از مسیحیت اساساً بحث تبار بشر موضوعیت نداشت چه برسد به اینکه بخواهیم در مورد زنانگی یا مردانگی سخن بگوییم. از این رو، سوژههای اصلی در یونان قدیم، اسطورهها و الهههای شهرها بودند. بنابراین، ما در این دوره، با هیچ «تنش جنسیتی» مواجه نیستیم. اما از قرن یکم به بعد و تحت تأثیر مسیحیت، بتدریج شاهد ردپای زنانه-مردانه هستیم چراکه اساساً در ادیان ابراهیمی است که با وارد کردن «اسطوره آدم و حوا»، پدیدهای بهعنوان «مرد» و «زن»، سوژه و مسأله میشود. به تعبیری، پس از آنکه «اسطوره» جای خود را به «دین» میدهد و خدا، انسان را بهعنوان نماینده و جانشین خود معرفی میکند، بتدریج «انسان» تشخص مییابد و «امر انسانی» سر میزند اما در این دوره، با وجود تشخص یافتن انسان، «زن» در تفسیر قرون وسطایی، در هبوط (پرتابشدگی انسان به زمین) همدست شیطان قلمداد شده است و تا رنسانس و اومانیسم این دیدگاه ادامه دارد.
از این رو، از قرن چهاردهم به بعد زنانی داریم که معتقدند باید موقعیت زنان را به گونه دیگری تفسیر کرد و با تفسیر دیگری از دین، به زنان بهعنوان «سوژههای اجتماعی» نگریست. در این راستا، #رنسانس و بعد رفرم دینی و در ادامه #اومانیسم، زمینهی این تفسیر مجدد را فراهم کرد و از #زن اعاده حیثیت شد.
مقطع سومی که در اروپا اهمیت پیدا میکند، #انقلاب فرانسه تا پایان قرن نوزدهم است. در این جامعه، با بشر در معنای جدیدی مواجه میشویم و نخستین #حقوقبشر در انقلاب فرانسه کلید میخورد. با وجود اینکه زنان در این انقلاب، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند اما همچنان از «حق رأی» محروم هستند!
بر این اساس، میتوان گفت که در جریان انقلاب فرانسه «بشر» سر میزند اما «زن» خیر!
۴۰ سال بعد، دوباره زنان نقش مهمی را در کمون پاریس بازی میکنند، اما همچنان از دادن رأی محروم هستند و اینجا است که در پایان قرن نوزدهم در فرانسه، از سوی زنان، نهضتی برای حقرأی به وجود میآید و نخستین جنبشهای فمینیستی کلید میخورد.
#فمینیسم از واژه «femme» به معنای «زن» گرفته شده و به «طرفداران زنان» تعبیر میشود. در ابتدا در قرن نوزدهم، فمینیسم یک اصطلاح پزشکی بود و به مردانی اطلاق میشد که رفتار زنانه داشتند. فعالان حقوق زن این اصطلاح را از حوزه پزشکی به حوزه اجتماعی وارد کردند و آن را «جنبش زنان» نامیدند. به همین دلیل، موج اول فمینیسم به زنانی اطلاق شد که ادای مردان را درمیآوردند.
موج اول فمینیسم، از پایان قرن نوزدهم شروع شد و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت و به زنانی اطلاق میشد که خواهان حقرأی بودند اما چه در ترکیب با چپها (#مارکسیست ها) و چه در ترکیب راستها، همچنان مسأله زنان به تعویق انداخته میشد.
در پایان قرن نوزدهم با سه نوع حضور زنان مواجه هستیم؛ نخست، زنان و سیاست؛ افرادی که به شکلی مبارزهجویانه خواهان حقرأی هستند. دوم، کسانی که دنبال طرحهای سیاسی نیستند اما فرهنگسازند و شکل دیگری از زنانگی را پایهگذاری میکنند و سوم، آنان که در پی نوعی از برابریجویی زنانه و مردانه هستند اما رویکردشان مبارزهجویانه نیست؛ به تعبیری، #اصلاحطلب هستند و رویکرد براندازنده ندارند.
از جنگ جهانی اول(۱۹۱۴) تا جنگ جهانی دوم (۱۹۴۴) سالهای مهمی است زیرا در این زمان «زنان» به مسأله بدل میشوند هر چند که در عمل در جنبشهایشان شکست میخورند و در مطالباتشان (خواست حقرأی) پاسخی نمیگیرند. این در حالی است که در جریان جنگ جهانی اول، اتفاق مهمی در حوزه زنان رخ میدهد و از آنجا که در جریان جنگ، ۱۰ میلیون از مردان کشته میشوند، زنان جای آنان را در کارخانهها میگیرند و از این رهگذر به «امر اجتماعی» ورود میکنند و زن جدیدی سر میزند. بنابراین در پایان جنگ جهانی دوم با وجود اینکه چهار دهه شکست زنان را شاهد هستیم اما با زن جدیدی مواجه میشویم که در ادبیات، اجتماع و دنیای کار حضور فعال و عاملانهتری دارند...″
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @VoNoKh
Telegram
.
💢 " الحُرَّه "، لقب بزرگ فاطمه
🔅کمتر کسی میداند که یکی از القاب مهم و ارزشمند حضرت فاطمه(ع)، " الحُرَّه " است. یعنی " آزاده" ، یعنی یک "زن آزاد".
یک #زن آزاد، زنی صاحب اختیار است، تصمیم گیرنده است و خود صاحب اذن است. کنیز و فرمانبر نیست. فرمانده است. و شگفتا که #تاریخ روی این لقب، تبلیغی در خور و شایسته نداشته است! چرا؟! از چه میترسیده است؟! هر چه باشد اکنون من این لقب بزرگ و نجاتبخش را امروزه روز، به بانگ رسا میگویم تا تمامی زنان مسلمان عالم، به تاّسی از ایشان، شجاعانه آزادی و آزادگیشان را پاس دارند. #فاطمه کسی است که برخوردار از #آزادی الهی خویش است، چه تجلّیِ اسم فاطر است، چه این خداوند است که او را "حُرَّه" نامیده و آزادش خوانده است.
علی(ع) نیز که خود ابو الائمه است، او را " اَیَّتُها الحُرَّه" خطاب میکند. چه #علی خوب میداند که با چه وجود بزرگی روبروست. گاه کسانی که خواستار دیدار فاطمه میشدند، علی را واسطه قرار میدادند و علی درباره درخواست شان، اینگونه فاطمه را خطاب قرار میداد؛ " ای آزاده، این کسان درخواست ملاقات کردهاند، چه اذن میدهی؟!"
زیرا خوب میداند آنکه خدا آزادهاش نام نهاده، هموست که تصمیم گیرنده است. این اوست که صاحب اختیار است با که ملاقات داشته باشد و با که نداشته باشد. خدا را شکر که این نکات ظریف و هوشمندانه در لابلای کتب احادیث و سِیَر حفظ شدهاند.
زن مسلمان، یک زن آزاده است. زیرا نمونهی بزرگ و بارزی چون فاطمه(ع) الحُرَّه را پیش رو دارد. زن آزاده، هموست که خردمند است، هموست که مدیر و مدبر است. هموست که قابل اعتماد است. چه یک زن آزاده، رها از تعلقات است، در بندِ این چیز و آن چیز نیست، جز این باشد آزاده نیست. یک زن آزاده، پاک و مطهر است، زیرا بردهی نفسانیات نیست، در اسارت خواهشها و آرزوهای واهی قرار ندارد. یک زن آزاده دارای نگاهی پر نفوذ، فهمی عمیق و وجودی قدرتمند است. یک زن آزاده، مربی آزادگی است. نسل آزاده به بار میآورد. نسلی که حماقتها و جهالتها را پشت سر گذاشته و مملو از رحمت و خدمت به تمامی مخلوقات خدا گشته است.
ای زن فرهیخته که در هر کجای جهان هستی، "الحُرَّه" را دریاب. "آزاده" را دریاب...
این آن چیزی است که فطرت الهی تو را شکوفا میکند. نه تنها فاطمه(ع) که مریم(ع) نیز "آزاده" است، همچنانکه #قرآن میگوید: "اِنّی نَذَرتُ لَکَ ما فِی بَطنِی مُحَرّرا"... و بدان که "الحُرُّ حُرُّ و اِن مَسَّهُ الضُّرّ و العَبدُ عَبدُُ و اِن اَلبَسَتهُ الدُّرّ" ( آزاده، آزاده است اگرچه در سختی باشد، و برده، برده است اگرچه لباس مروارید نشان بر تن داشته باشد!)
✍️ #مسعود_ریاعی
✅ @Shariati_Group
🔅کمتر کسی میداند که یکی از القاب مهم و ارزشمند حضرت فاطمه(ع)، " الحُرَّه " است. یعنی " آزاده" ، یعنی یک "زن آزاد".
یک #زن آزاد، زنی صاحب اختیار است، تصمیم گیرنده است و خود صاحب اذن است. کنیز و فرمانبر نیست. فرمانده است. و شگفتا که #تاریخ روی این لقب، تبلیغی در خور و شایسته نداشته است! چرا؟! از چه میترسیده است؟! هر چه باشد اکنون من این لقب بزرگ و نجاتبخش را امروزه روز، به بانگ رسا میگویم تا تمامی زنان مسلمان عالم، به تاّسی از ایشان، شجاعانه آزادی و آزادگیشان را پاس دارند. #فاطمه کسی است که برخوردار از #آزادی الهی خویش است، چه تجلّیِ اسم فاطر است، چه این خداوند است که او را "حُرَّه" نامیده و آزادش خوانده است.
علی(ع) نیز که خود ابو الائمه است، او را " اَیَّتُها الحُرَّه" خطاب میکند. چه #علی خوب میداند که با چه وجود بزرگی روبروست. گاه کسانی که خواستار دیدار فاطمه میشدند، علی را واسطه قرار میدادند و علی درباره درخواست شان، اینگونه فاطمه را خطاب قرار میداد؛ " ای آزاده، این کسان درخواست ملاقات کردهاند، چه اذن میدهی؟!"
زیرا خوب میداند آنکه خدا آزادهاش نام نهاده، هموست که تصمیم گیرنده است. این اوست که صاحب اختیار است با که ملاقات داشته باشد و با که نداشته باشد. خدا را شکر که این نکات ظریف و هوشمندانه در لابلای کتب احادیث و سِیَر حفظ شدهاند.
زن مسلمان، یک زن آزاده است. زیرا نمونهی بزرگ و بارزی چون فاطمه(ع) الحُرَّه را پیش رو دارد. زن آزاده، هموست که خردمند است، هموست که مدیر و مدبر است. هموست که قابل اعتماد است. چه یک زن آزاده، رها از تعلقات است، در بندِ این چیز و آن چیز نیست، جز این باشد آزاده نیست. یک زن آزاده، پاک و مطهر است، زیرا بردهی نفسانیات نیست، در اسارت خواهشها و آرزوهای واهی قرار ندارد. یک زن آزاده دارای نگاهی پر نفوذ، فهمی عمیق و وجودی قدرتمند است. یک زن آزاده، مربی آزادگی است. نسل آزاده به بار میآورد. نسلی که حماقتها و جهالتها را پشت سر گذاشته و مملو از رحمت و خدمت به تمامی مخلوقات خدا گشته است.
ای زن فرهیخته که در هر کجای جهان هستی، "الحُرَّه" را دریاب. "آزاده" را دریاب...
این آن چیزی است که فطرت الهی تو را شکوفا میکند. نه تنها فاطمه(ع) که مریم(ع) نیز "آزاده" است، همچنانکه #قرآن میگوید: "اِنّی نَذَرتُ لَکَ ما فِی بَطنِی مُحَرّرا"... و بدان که "الحُرُّ حُرُّ و اِن مَسَّهُ الضُّرّ و العَبدُ عَبدُُ و اِن اَلبَسَتهُ الدُّرّ" ( آزاده، آزاده است اگرچه در سختی باشد، و برده، برده است اگرچه لباس مروارید نشان بر تن داشته باشد!)
✍️ #مسعود_ریاعی
✅ @Shariati_Group
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸روز جهانی زن و زور سنتی مردسالاری
🖋احسان شریعتی
🔸تفاوت در «جنسیت»، نخستین حلقه از سلسله تمایزگذاریهای بینا-انسانی تبعیضآفرین و امتیازآورِ قومی(«نژادی»)، زبانی(فرهنگی)، و طبقاتی(اجتماعی) است؛ و اولین ماده از زنجیرهی دوگانهسازیهای ذاتانگارانه و مرتبتساز ذهنی همچون: مرکز-پیرامون، درون-برون، خاستگاه-مقصد، زمین-آسمان، زیستبوم-انسان، طبیعت-فرهنگ، توحش-تمدن، گفتار-نوشتار، و انقیاد-سُلطه.
🔹این «تفاوت» جسمی طبیعی اما، از آنجا که بنابر آخرین آموزههای علمی یک اتّفاقِ سادهی ژنتیکی است، نمیتواند برخلاف تصور بسیاری از فیلسوفان کلاسیک و حقوقدانان قدیم و فقهای سنتی، مایهی موجّهی برای غیریتسازیِ تخیّلی و بهانهای برای برتریجویی حقوقی باشد، بلکه تنها نمادی است از دو وجه «مکمل» کلیّت شخصیت انسانی اند و در هر دو عرصهی جسم و جان متداخل و مرزهای منفک قاطعی میان یکدیگر ندارند. پس ذات و گوهر و ماهیت و هویت و همان و خود و نفس و جنس را میبایست در حرکت و در همکُنشی شبکهای و متقابل و استکمالی با عرض و تفاوت و تقابل و تعلق و تعویق (بهمعنای «تفاوتیابی»-دیفرانس- دریدایی) فهمید. و شاید «جنس» (گنوس یونانی) نامیدن این تفاوت جنسیتی منشأ بسیاری سوءتفاهمات «منطقی» در اصل مفهم بوده باشد (در برابر نوع و فصل).
🔸همازاینرو، در ادیان توحیدی «شخصیت» متعالی خداوند فراجنسیتی است، هرچند با صفات «انسانوشانهی» مادرانه یا پدرانه توصیف شود. حرکت استعلایی الوهی و قدسی آنات متفاوت و متباین را طی و «رفع»(به معنای هگلی) میکند: پس در آفرینش مهربان تفاوتی – از فوت در ایستایی و وقفه-فطور- نمییابی! (مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ »؛ قرآن ۶۷-۳)همازاینرو، در ادیان توحیدی «شخصیت» متعالی خداوند فراجنسیتی است، هرچند با صفات «انسانوشانهی» مادرانه یا پدرانه توصیف شود. حرکت استعلایی الوهی و قدسی آنات متفاوت و متباین را طی و «رفع»(به معنای هگلی) میکند: پس «در آفرینش مهربان تفاوتی – از فوت در ایستایی و وقفه-فطور- نمییابی!» (مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ »؛ قرآن ۶۷-۳)
🔸با پیشرفت علم ژنتیک و رشد جنبشهای رهایی در عصر جدید، اقتدار سنتی تبعیضِ جنسیتی، همچون سایر تبعیضها و در رأس همه، بیش از هر زمانی در معرض تشکیک علمی و تعریض اجتماعی قرار گرفت و دلیل وجودی و عقلی خود را دست داد (از اینرو این تبعیض در جوامع صنعتی بهشکل دیگری تجدیدِ تولید شد: «زن-اُبژه»).
🔹آخرین حربهی آن اقتدار سنتی را اما، جنبش نوزایی و نوپیرایی مذهبی با شعار «بازگشت به متن» (جهانبینی) مرجعزدایی کرد و نشان داد که معیار «کرامت» آدمی (فضیلت اخلاقی و نه حقوقی) دراینجا، نه جنسیت (و قومیت و قبیله و طبقه و عقیده) که «تقوی» است (جانجامهی خشیت/ترسآگاهی و عشق/ایمان).
🔸در فقدانِ هرگونه توجیه علمی، مقبولیت اجتماعی، و بدتر از همه فقد مشروعیت دینی، تنها اقتدار عریان سنت و عادت در برابر انسان و مردمان، از زن و مرد، برجا میماند و بجای استدلال از همگان استدعا و التماس میکند که فقط صورت حکم و ظاهر امر را رعایت کنند و درغیراینصورت هزینهی تخلف خود را بپردازند!
و اما عاقبت این ظاهرسازیها این که:
« گفت: ترسایان پناهِ جان کنند / دین خود را از ملک پنهان کنند
کم کُش ایشان را که کشتن سود نیست / دین ندارد بوی مشک و عود نیست
سرّ پنهانست اندر صد غلاف / ظاهرش با تست و باطن برخلاف !»
با تبریک روز جهانی زن به شیرزنان فرداساز سرزمین ما ...
#زن
#هشت_مارس
#مرد_سالاری
#روز_جهانی_زن
#حقوق_برابر
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1083
🖋احسان شریعتی
🔸تفاوت در «جنسیت»، نخستین حلقه از سلسله تمایزگذاریهای بینا-انسانی تبعیضآفرین و امتیازآورِ قومی(«نژادی»)، زبانی(فرهنگی)، و طبقاتی(اجتماعی) است؛ و اولین ماده از زنجیرهی دوگانهسازیهای ذاتانگارانه و مرتبتساز ذهنی همچون: مرکز-پیرامون، درون-برون، خاستگاه-مقصد، زمین-آسمان، زیستبوم-انسان، طبیعت-فرهنگ، توحش-تمدن، گفتار-نوشتار، و انقیاد-سُلطه.
🔹این «تفاوت» جسمی طبیعی اما، از آنجا که بنابر آخرین آموزههای علمی یک اتّفاقِ سادهی ژنتیکی است، نمیتواند برخلاف تصور بسیاری از فیلسوفان کلاسیک و حقوقدانان قدیم و فقهای سنتی، مایهی موجّهی برای غیریتسازیِ تخیّلی و بهانهای برای برتریجویی حقوقی باشد، بلکه تنها نمادی است از دو وجه «مکمل» کلیّت شخصیت انسانی اند و در هر دو عرصهی جسم و جان متداخل و مرزهای منفک قاطعی میان یکدیگر ندارند. پس ذات و گوهر و ماهیت و هویت و همان و خود و نفس و جنس را میبایست در حرکت و در همکُنشی شبکهای و متقابل و استکمالی با عرض و تفاوت و تقابل و تعلق و تعویق (بهمعنای «تفاوتیابی»-دیفرانس- دریدایی) فهمید. و شاید «جنس» (گنوس یونانی) نامیدن این تفاوت جنسیتی منشأ بسیاری سوءتفاهمات «منطقی» در اصل مفهم بوده باشد (در برابر نوع و فصل).
🔸همازاینرو، در ادیان توحیدی «شخصیت» متعالی خداوند فراجنسیتی است، هرچند با صفات «انسانوشانهی» مادرانه یا پدرانه توصیف شود. حرکت استعلایی الوهی و قدسی آنات متفاوت و متباین را طی و «رفع»(به معنای هگلی) میکند: پس در آفرینش مهربان تفاوتی – از فوت در ایستایی و وقفه-فطور- نمییابی! (مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ »؛ قرآن ۶۷-۳)همازاینرو، در ادیان توحیدی «شخصیت» متعالی خداوند فراجنسیتی است، هرچند با صفات «انسانوشانهی» مادرانه یا پدرانه توصیف شود. حرکت استعلایی الوهی و قدسی آنات متفاوت و متباین را طی و «رفع»(به معنای هگلی) میکند: پس «در آفرینش مهربان تفاوتی – از فوت در ایستایی و وقفه-فطور- نمییابی!» (مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ »؛ قرآن ۶۷-۳)
🔸با پیشرفت علم ژنتیک و رشد جنبشهای رهایی در عصر جدید، اقتدار سنتی تبعیضِ جنسیتی، همچون سایر تبعیضها و در رأس همه، بیش از هر زمانی در معرض تشکیک علمی و تعریض اجتماعی قرار گرفت و دلیل وجودی و عقلی خود را دست داد (از اینرو این تبعیض در جوامع صنعتی بهشکل دیگری تجدیدِ تولید شد: «زن-اُبژه»).
🔹آخرین حربهی آن اقتدار سنتی را اما، جنبش نوزایی و نوپیرایی مذهبی با شعار «بازگشت به متن» (جهانبینی) مرجعزدایی کرد و نشان داد که معیار «کرامت» آدمی (فضیلت اخلاقی و نه حقوقی) دراینجا، نه جنسیت (و قومیت و قبیله و طبقه و عقیده) که «تقوی» است (جانجامهی خشیت/ترسآگاهی و عشق/ایمان).
🔸در فقدانِ هرگونه توجیه علمی، مقبولیت اجتماعی، و بدتر از همه فقد مشروعیت دینی، تنها اقتدار عریان سنت و عادت در برابر انسان و مردمان، از زن و مرد، برجا میماند و بجای استدلال از همگان استدعا و التماس میکند که فقط صورت حکم و ظاهر امر را رعایت کنند و درغیراینصورت هزینهی تخلف خود را بپردازند!
و اما عاقبت این ظاهرسازیها این که:
« گفت: ترسایان پناهِ جان کنند / دین خود را از ملک پنهان کنند
کم کُش ایشان را که کشتن سود نیست / دین ندارد بوی مشک و عود نیست
سرّ پنهانست اندر صد غلاف / ظاهرش با تست و باطن برخلاف !»
با تبریک روز جهانی زن به شیرزنان فرداساز سرزمین ما ...
#زن
#هشت_مارس
#مرد_سالاری
#روز_جهانی_زن
#حقوق_برابر
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1083
وب سایت رسمی احسان شریعتی
روز جهانی زن و زور سنتی مردسالاری
تفاوت در «جنسیت»، نخستین حلقه از سلسله تمایزگذاری از تمایزاتِ بینا-انسانی تبعیضآفرین و امتیازآورِ قومی(«نژادی»)، زبانی(فرهنگی)، و طبقاتی(اجتماعی) است؛ و اولین
🔷 شريعتی مشوق زنان برای مقابله با جبر است
🔆 اصولاً میتوان گفت که نگاه شريعتی به مسئلهی زنان و #زن در آثار و در زندگی #شريعتی نيز برای مخاطبانش بهصراحت و درستی روشن نيست، تبيين نشده و مغفول مانده است. برای ترسيم دقيق اين موضوع لازم است که به همهی آثار سهگانه شريعتی با دقت بيشتری نظر افکنده شود: از خلال تحليلش از #تاريخ #اسلام و #تشيع، از لابهلای «گفتوگوهايی تنهایی»اش و نيز نگاهی که به امر اجتماعی و سياسی دارد. چه وقتی که دارد از زنان اروپایی سخن میگويد که مدام در پژوهش دانش در کتابخانهها عمر خود را میگذارند، يا از خانمی يهودی که به فلسطينیها کمک میکند، چه هنگامی که با اشاره به مبارزات الجزاير، از امثال جميله بوپاشا نام میبرد و يا «قصه حسن و محبوبه» را روايت میکند (تيپی که خود موجب سر برآوردنشان شد)، و چه زنانی که در «کويريات» مخاطب اويند.
📌 مطالعهی کامل متن در لینک زیر:
https://drshariati.org/?p=7058
📚 #احسان_شريعتی ، روزنامه مردمسالاری
🔹تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
🔆 اصولاً میتوان گفت که نگاه شريعتی به مسئلهی زنان و #زن در آثار و در زندگی #شريعتی نيز برای مخاطبانش بهصراحت و درستی روشن نيست، تبيين نشده و مغفول مانده است. برای ترسيم دقيق اين موضوع لازم است که به همهی آثار سهگانه شريعتی با دقت بيشتری نظر افکنده شود: از خلال تحليلش از #تاريخ #اسلام و #تشيع، از لابهلای «گفتوگوهايی تنهایی»اش و نيز نگاهی که به امر اجتماعی و سياسی دارد. چه وقتی که دارد از زنان اروپایی سخن میگويد که مدام در پژوهش دانش در کتابخانهها عمر خود را میگذارند، يا از خانمی يهودی که به فلسطينیها کمک میکند، چه هنگامی که با اشاره به مبارزات الجزاير، از امثال جميله بوپاشا نام میبرد و يا «قصه حسن و محبوبه» را روايت میکند (تيپی که خود موجب سر برآوردنشان شد)، و چه زنانی که در «کويريات» مخاطب اويند.
📌 مطالعهی کامل متن در لینک زیر:
https://drshariati.org/?p=7058
📚 #احسان_شريعتی ، روزنامه مردمسالاری
🔹تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
🔅 مخاطب قرآن نه مردان است و نه زنان، مخاطب قرآن انسان است
✍️ محمدعلی ایازی
🔹یکی از دغدغههای نواندیشان نقد نگاه جنسیتی به انسان و نقد توراتی آفرینش #زن از دنده چپ مرد بوده است؛ با مفروض گرفتن تساوی میان زن و مرد از سوی این متفکران سه نظریه مطرح شده است.
۱)تساوی در آفرینش و تفاوت در منزلت،
۲)تساوی در آفرینش و منزلت و اختلاف در حقوق و
۳) تساوی زن و مرد در هویت، منزلت و حقوق عامه و اختلاف در برخی احکام به لحاظ اقتضائات خاص با تحفظ #عدالت جسیتی. براساس مجموع این آرا زن جنس دوم نیست. زائده و برای به خدمت مرد بودن نیست. زن برای مرد و مرد برای زن در نظام تکوین است.
🔹به نظر اغلب نواندیشان دینی، نگاهی که در گذشته نسبت به حقوق زن در کتابهای فقهی شده، اشکالات اساسی داشته است. این مسئله معلول عواملی است، یکی به دلیل بافت فرهنگی و اجتماعی است که در جوامع و به خصوص جامعههای اسلامی وجود داشته و نوعی مردسالاری و یک نوع نگاه کمینهانگاری نسبت به زن را جاری شده تا جایی که تلقی آنها حتی این بوده است که همانطور که بین #مسلمان و غیرمسلمان شهروند یک و شهروند دو وجود داشته است، وقتی که بحث انسان هم میشده است میگفتند جنس ۱ و جنس ۲؛ جنس زن در حقیقت جنس دوم در حقوق بوده است. این دو در کنار هم نبودند. یکی هم به دلیل شکاف تغییر در مناسبات اجتماعی و تحول در شرایط علمی، آموزشی و حضور سیاسی زنان در جامعه که همه این اتفاقات موضوع زن را از گذشته به حال دگرگون کرده و این زن، آن زن پیشین بیسواد، خانهنشین و طفیل مرد نیست. این زن میتواند از خود دفاع کند.
🔹وقتی به #قرآن مراجعه میکنیم همه جا بحث از #انسان میکند. بحث از خلافت و مسئولیت انسان میکند، بحث از فضیلت انسان میکند یا وقتی که سخن از کرنش ملائکه و یا حق حیات و یا خصوصیات و صفات هشدار دهنده او را میآورد، بدون اینکه تفکیک جنسیتی بکند مخاطب او انسان است. قرآن وقتی میگوید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ». (احزاب: ۷۳)؛
ما امانت خود را عرضه بر آسمان و زمین و کوهها کردیم، نمیگوید بر مردها هم عرضه کردیم، بلکه میگوید انسان آن را پذیرفت.
🔹درباره برخی از آیات این نگاه تبعیضآمیز وجود دارد پاسخ اینکه این آیات را برخلاف تفاسیر سنتی میتوان به گونه دیگری تفسیر کرد، نواندیشان دینی از آن جمله علامه فضلالله در تفسیر من #وحی القرآن و برخی دیگر از مفسران معاصر این دسته از آیات را به مفهوم برتری مردان بر زنان تفسیر نکردهاند. پیش از بیان برخی از آیات نکته قابل توجه آن دسته از آیاتی است که در باره آفرینش و منزلت انسان سخن میگوید. در حقیقت این آیات محکمات و گوهریات قرآن هستند و هر تفسیری که معارض با این محکمات باشد به نفع این آیات تأویل میشود.
🔹بنیادهای اصلی قرآن امور عارضی مناسبات و شرایط اجتماعی و تاریخی را به معنای اصل تساوی تفسیر میکند. به عنوان نمونه آیه: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ»(نساء: ۳۴)؛
مردان قوام بر زنان هستند، اما هیچ کسی تردیدی ندارد که این آیه به قرینه نفقه و کلماتی مانند صالحات و قانتات و یا مقابل آن نشوز در رابطه با خانواده است، چون انفاق به زن مربوط به کل مردان نیست و نشوز زن ناظر به همسر اوست. مفهوم آیه هم این است که چون برخی از مردان بر زنان برتری دارند و نفقه خانواده را پرداخت میکنند مدیریت خانه بهعهده آنان است. علامه #طباطبایی با پذیرش این استدلال باز میگوید: ملاک این آیه شامل همه مردان و زنان میشود و لذا در مقام مدیریت این حق مردان در اداره کلان جامعه است. اما چرا ایشان اینگونه استدلال میکنند، با این که کلمه: «بما» در آیه در مقام تعلیل است؛ چون هنوز آن ذهنیت فرهنگی و تاریخی وجود دارد.
🔹استدلال ما این است که آن آیات کلی که بحث انسان را مطرح میکند، بمنزله قرینه منفصل و بیان محکم قرآن در تساوی جایگاه و منزلت و حقوق انسان است و فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. وقتی قرآن کرامت را مطرح میکند فرقی بین زن و مرد نیست؛ یا زمانی که بار مسئولیت یا خلافت انسان را مطرح میکند، باز هم فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. وقتی حق حیات را مطرح میکند، با تعبیر به نفس فرقی نمیگذارد.
✅ @Shariati_Group
✍️ محمدعلی ایازی
🔹یکی از دغدغههای نواندیشان نقد نگاه جنسیتی به انسان و نقد توراتی آفرینش #زن از دنده چپ مرد بوده است؛ با مفروض گرفتن تساوی میان زن و مرد از سوی این متفکران سه نظریه مطرح شده است.
۱)تساوی در آفرینش و تفاوت در منزلت،
۲)تساوی در آفرینش و منزلت و اختلاف در حقوق و
۳) تساوی زن و مرد در هویت، منزلت و حقوق عامه و اختلاف در برخی احکام به لحاظ اقتضائات خاص با تحفظ #عدالت جسیتی. براساس مجموع این آرا زن جنس دوم نیست. زائده و برای به خدمت مرد بودن نیست. زن برای مرد و مرد برای زن در نظام تکوین است.
🔹به نظر اغلب نواندیشان دینی، نگاهی که در گذشته نسبت به حقوق زن در کتابهای فقهی شده، اشکالات اساسی داشته است. این مسئله معلول عواملی است، یکی به دلیل بافت فرهنگی و اجتماعی است که در جوامع و به خصوص جامعههای اسلامی وجود داشته و نوعی مردسالاری و یک نوع نگاه کمینهانگاری نسبت به زن را جاری شده تا جایی که تلقی آنها حتی این بوده است که همانطور که بین #مسلمان و غیرمسلمان شهروند یک و شهروند دو وجود داشته است، وقتی که بحث انسان هم میشده است میگفتند جنس ۱ و جنس ۲؛ جنس زن در حقیقت جنس دوم در حقوق بوده است. این دو در کنار هم نبودند. یکی هم به دلیل شکاف تغییر در مناسبات اجتماعی و تحول در شرایط علمی، آموزشی و حضور سیاسی زنان در جامعه که همه این اتفاقات موضوع زن را از گذشته به حال دگرگون کرده و این زن، آن زن پیشین بیسواد، خانهنشین و طفیل مرد نیست. این زن میتواند از خود دفاع کند.
🔹وقتی به #قرآن مراجعه میکنیم همه جا بحث از #انسان میکند. بحث از خلافت و مسئولیت انسان میکند، بحث از فضیلت انسان میکند یا وقتی که سخن از کرنش ملائکه و یا حق حیات و یا خصوصیات و صفات هشدار دهنده او را میآورد، بدون اینکه تفکیک جنسیتی بکند مخاطب او انسان است. قرآن وقتی میگوید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ». (احزاب: ۷۳)؛
ما امانت خود را عرضه بر آسمان و زمین و کوهها کردیم، نمیگوید بر مردها هم عرضه کردیم، بلکه میگوید انسان آن را پذیرفت.
🔹درباره برخی از آیات این نگاه تبعیضآمیز وجود دارد پاسخ اینکه این آیات را برخلاف تفاسیر سنتی میتوان به گونه دیگری تفسیر کرد، نواندیشان دینی از آن جمله علامه فضلالله در تفسیر من #وحی القرآن و برخی دیگر از مفسران معاصر این دسته از آیات را به مفهوم برتری مردان بر زنان تفسیر نکردهاند. پیش از بیان برخی از آیات نکته قابل توجه آن دسته از آیاتی است که در باره آفرینش و منزلت انسان سخن میگوید. در حقیقت این آیات محکمات و گوهریات قرآن هستند و هر تفسیری که معارض با این محکمات باشد به نفع این آیات تأویل میشود.
🔹بنیادهای اصلی قرآن امور عارضی مناسبات و شرایط اجتماعی و تاریخی را به معنای اصل تساوی تفسیر میکند. به عنوان نمونه آیه: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ»(نساء: ۳۴)؛
مردان قوام بر زنان هستند، اما هیچ کسی تردیدی ندارد که این آیه به قرینه نفقه و کلماتی مانند صالحات و قانتات و یا مقابل آن نشوز در رابطه با خانواده است، چون انفاق به زن مربوط به کل مردان نیست و نشوز زن ناظر به همسر اوست. مفهوم آیه هم این است که چون برخی از مردان بر زنان برتری دارند و نفقه خانواده را پرداخت میکنند مدیریت خانه بهعهده آنان است. علامه #طباطبایی با پذیرش این استدلال باز میگوید: ملاک این آیه شامل همه مردان و زنان میشود و لذا در مقام مدیریت این حق مردان در اداره کلان جامعه است. اما چرا ایشان اینگونه استدلال میکنند، با این که کلمه: «بما» در آیه در مقام تعلیل است؛ چون هنوز آن ذهنیت فرهنگی و تاریخی وجود دارد.
🔹استدلال ما این است که آن آیات کلی که بحث انسان را مطرح میکند، بمنزله قرینه منفصل و بیان محکم قرآن در تساوی جایگاه و منزلت و حقوق انسان است و فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. وقتی قرآن کرامت را مطرح میکند فرقی بین زن و مرد نیست؛ یا زمانی که بار مسئولیت یا خلافت انسان را مطرح میکند، باز هم فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. وقتی حق حیات را مطرح میکند، با تعبیر به نفس فرقی نمیگذارد.
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
هنگامی که در خصوص #زن به منابع اصیل اسلامی توجه میکنیم، نخست به مطالبی برمیخوریم مبنی بر اینکه: زن و مرد دارای تمام صفات ارزشی یکسان هستند. در #قرآن به صراحت آمده است:
ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را تیرهها و قبایلی قرار دادیم تا همدیگر را درک کنید (زندگی هماهنگ داشته باشید). همانا بافضیلتترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست. (سوره حجرات، آیۀ ۱۳)
📚 علامه #محمدتقی_جعفری
✅ @Shariati_Group
ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را تیرهها و قبایلی قرار دادیم تا همدیگر را درک کنید (زندگی هماهنگ داشته باشید). همانا بافضیلتترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست. (سوره حجرات، آیۀ ۱۳)
📚 علامه #محمدتقی_جعفری
✅ @Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | دکتر #سارا_شریعتی: امام #موسی_صدر معتقد بود مرجع دینی باید به سراغ مردم برود، نه اینکه بنشیند مردم به سراغ او بیایند... و خودش با #مردم از همه نوع، کودک، جوان، پیر و #زن و #مرد ارتباط داشت...
✅ @Shariati_Group
🆔 @Imamsadr
✅ @Shariati_Group
🆔 @Imamsadr
🔆 فقدان هاله
♦️امروز و امشب سالگرد رحلت جانگداز شادروان مهندس #سحابی عزیز و شهادت خواهرم هاله خانم عزیز و گرامی است. مصیبت بس سخت و عظمی که در برابرش هیچ کلامی نمیتواند به تعریف آن بپردازد.
♦️سحابیها همیشه در #تاریخ #ایران یک اسوه مبارزاتی بودهاند. هاله بانو خواهر بیادعا و آرام جانی که وجودش تماماً طمانینه بود و از صمیم وجودش الهام بخش اطمینان بود.
♦️این وجود آرام بخش حتی تا لحظهی آخر عمر، آن دم که در حال تشیع پیکر پاک پدرش همراه او بودم و شب قبل از آن که به اطمینان و رعایت #قانون و آرامش سفارش میکرد پدیدار بود. بنابرین او تجسم آرامش و متانت و شجاعت بود. این وضعیت شاخص شهیده #هاله_سحابی بود.
♦️بعضی فقدانها سخت است. فقدان پدران، مادران، همسران، خواهران، برادران، فرزندان، دوستان، عزیزان، یاران و از همه مهمتر فقدان مراد و پیر آدمی که غم جانکاه و سختی است. با هر باوری و آئینی که باشی باز نمیتوانی از نبود آنها، تو با امید به آینده تسلی یابی.
♦️فقدان، نبودن، چه کلمات سختی، فقدان هاله همانند فقدان قطعهای از جسم، جان و روان آدمی است. مگر میشود کمبود جان و روان را به این سادگی به طاق نسیان سپرد.
♦️فقدان هاله عزیز فقدان سخت و ناباورانه است. فقدان خواهر دینی، که هرگاه ناامیدی به آدمی دست میداد با سخنانش و روحیهاش مایه تسلی و عزم سعی و جهد بود. فقدان خواهر دینی با آن چهرهی آرام بخش و نورانی و بی ادعا اما مایه امید را چگونه به نسیان میتوان سپرد و یادش تو را آزار ندهد.
♦️فقدان کسی که نمیتوان نبود او را برای خود ترسیم و توجیه کنید. فقدانی که برگشتی برای آن متصور نیست، الا در آخرت و روز #قیامت، بای ذنب قتلت...
♦️هاله سحابی که در #فرانسه تحصیل کرده بود، با شروع جنگ و شرکت در آن، در #جبهه به پرستاری رزمندگان و تیمار مجروحین پرداخت. بدون ادعا و منت همانند یک ایرانی وطن دوست؛ اما خناسان تاب نیاورده و مانع شدند.
♦️هاله خانم بعداً به فعالیت اجتماعی و فرهنگی مشغول شد. در کنار آن به نوشتن پرداخت و تفسیر #قرآن را پیشه کرد، همراه آن به پیگیری امور زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها پرداخت. بخصوص بعد از دستگیری فلهای ملی مذهبیها که پدر محبوبش هم جزوی از آنها بود.
♦️برای پیگیری وضع زندانیان #ملی_مذهبی آستین همت بالا زد و با سایر زنان اعضای گروه زندانی کمپینهای روشنگری و پیگیری وضعیت زندانیان، از شهری به شهر دیگر دست به سفر زد تا وضعیت این اسیران را به اطلاع عموم #مردم برساند و برای این موضوع یک لحظه از پای ننشست.
♦️وی بعد از جریانات و اعتراضات تقلب در #انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و تشکیل جمعیت مادران پارک ملت در ارتباط با پیگیری و اعتراض به دستگیریها و شهدا و زندانیان سیاسی، اهتمام ورزید و یک لحظه از #رسالت خویش غفلت ننمود.
♦️اما پاسداران ظلمت این اهتمام و همت او برای پیگیری و #اعتراض را نتوانستند تحمل کنند و وی را دستگیر و با محاکمهاش، او را محکوم به حبس کردند. به هنگام حادثه بیماری پدر او در حبس بود و در ایام آخر و در فوت پدرش رهایی یافت. اما چه سود که همان خناسان رهایی او را ابدی ساختند.
♦️بانویی که نشان داد یک #زن هم میتواند به فعالیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بپردازد و همزمان هم مادر لایق و روشنگری صدیق و پیگیر باشد. فعالیت هاله خانم نشانی بود که برای یک زن ایرانیِ مسلمان آزاده، هیچ مانعی در جهت مبارزه برای #آزادی و #عدالت موجود نیست.
ای کاروان آهسته ران که آرام جانم میرود.
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود...
✍️ بهناز کیانی
✅ @Shariati_Group
🆔 @DaghdagheIran
♦️امروز و امشب سالگرد رحلت جانگداز شادروان مهندس #سحابی عزیز و شهادت خواهرم هاله خانم عزیز و گرامی است. مصیبت بس سخت و عظمی که در برابرش هیچ کلامی نمیتواند به تعریف آن بپردازد.
♦️سحابیها همیشه در #تاریخ #ایران یک اسوه مبارزاتی بودهاند. هاله بانو خواهر بیادعا و آرام جانی که وجودش تماماً طمانینه بود و از صمیم وجودش الهام بخش اطمینان بود.
♦️این وجود آرام بخش حتی تا لحظهی آخر عمر، آن دم که در حال تشیع پیکر پاک پدرش همراه او بودم و شب قبل از آن که به اطمینان و رعایت #قانون و آرامش سفارش میکرد پدیدار بود. بنابرین او تجسم آرامش و متانت و شجاعت بود. این وضعیت شاخص شهیده #هاله_سحابی بود.
♦️بعضی فقدانها سخت است. فقدان پدران، مادران، همسران، خواهران، برادران، فرزندان، دوستان، عزیزان، یاران و از همه مهمتر فقدان مراد و پیر آدمی که غم جانکاه و سختی است. با هر باوری و آئینی که باشی باز نمیتوانی از نبود آنها، تو با امید به آینده تسلی یابی.
♦️فقدان، نبودن، چه کلمات سختی، فقدان هاله همانند فقدان قطعهای از جسم، جان و روان آدمی است. مگر میشود کمبود جان و روان را به این سادگی به طاق نسیان سپرد.
♦️فقدان هاله عزیز فقدان سخت و ناباورانه است. فقدان خواهر دینی، که هرگاه ناامیدی به آدمی دست میداد با سخنانش و روحیهاش مایه تسلی و عزم سعی و جهد بود. فقدان خواهر دینی با آن چهرهی آرام بخش و نورانی و بی ادعا اما مایه امید را چگونه به نسیان میتوان سپرد و یادش تو را آزار ندهد.
♦️فقدان کسی که نمیتوان نبود او را برای خود ترسیم و توجیه کنید. فقدانی که برگشتی برای آن متصور نیست، الا در آخرت و روز #قیامت، بای ذنب قتلت...
♦️هاله سحابی که در #فرانسه تحصیل کرده بود، با شروع جنگ و شرکت در آن، در #جبهه به پرستاری رزمندگان و تیمار مجروحین پرداخت. بدون ادعا و منت همانند یک ایرانی وطن دوست؛ اما خناسان تاب نیاورده و مانع شدند.
♦️هاله خانم بعداً به فعالیت اجتماعی و فرهنگی مشغول شد. در کنار آن به نوشتن پرداخت و تفسیر #قرآن را پیشه کرد، همراه آن به پیگیری امور زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها پرداخت. بخصوص بعد از دستگیری فلهای ملی مذهبیها که پدر محبوبش هم جزوی از آنها بود.
♦️برای پیگیری وضع زندانیان #ملی_مذهبی آستین همت بالا زد و با سایر زنان اعضای گروه زندانی کمپینهای روشنگری و پیگیری وضعیت زندانیان، از شهری به شهر دیگر دست به سفر زد تا وضعیت این اسیران را به اطلاع عموم #مردم برساند و برای این موضوع یک لحظه از پای ننشست.
♦️وی بعد از جریانات و اعتراضات تقلب در #انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و تشکیل جمعیت مادران پارک ملت در ارتباط با پیگیری و اعتراض به دستگیریها و شهدا و زندانیان سیاسی، اهتمام ورزید و یک لحظه از #رسالت خویش غفلت ننمود.
♦️اما پاسداران ظلمت این اهتمام و همت او برای پیگیری و #اعتراض را نتوانستند تحمل کنند و وی را دستگیر و با محاکمهاش، او را محکوم به حبس کردند. به هنگام حادثه بیماری پدر او در حبس بود و در ایام آخر و در فوت پدرش رهایی یافت. اما چه سود که همان خناسان رهایی او را ابدی ساختند.
♦️بانویی که نشان داد یک #زن هم میتواند به فعالیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بپردازد و همزمان هم مادر لایق و روشنگری صدیق و پیگیر باشد. فعالیت هاله خانم نشانی بود که برای یک زن ایرانیِ مسلمان آزاده، هیچ مانعی در جهت مبارزه برای #آزادی و #عدالت موجود نیست.
ای کاروان آهسته ران که آرام جانم میرود.
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود...
✍️ بهناز کیانی
✅ @Shariati_Group
🆔 @DaghdagheIran
Telegram
.
🔴 قدرت و سیاست مسئول حل فقر است
۱) این مسئله فراموش میشود که اصل #تشیع عدالت است و #امامت محصول عدالت است و کسی که حساسیت نسبت به #عدالت و #قسط به خرج میدهد، متهم به پارادایم مارکسیستی میشود. این نشان میدهد که تا چه حد #دین از اصل و هدف خود در این جامعه دور شده است و بحث #فقر آنقدر بدیهی است که هیچکس به آن نمیاندیشد و در یک جامعه که دین رسمیت دارد، نخبگان و #قدرت و #سیاست به آن بیتوجه هستند.
۲) قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای #حجاب و #زن به خرج میدادید یک بار برای فقر به کار میبردید. مسئله فقر همیشه یک مسئله #سیاسی است. چرا برای #فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما برای #اقتصاد نمیتوانیم؟ آیا نمیتوانیم مسئله کودکان خیابانی را حل کنیم؟
اراده سیاسی ریشه کنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همانطور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد میشود، با این مسئله نیز برخورد میشد.
۳) حساسیتمان به فقر که یکی از انگیزههای #انقلاب و دگرگونی بود را از دست دادهایم و آنطور که به پروندههای سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم به مسئله فقر حساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر روزنامهها شده باشد؟ هیچوقت. چون از ما میخواهند به دلیل سیاه نمایی، صدای فقر را در نیاوریم. و از بس که این کار را انجام دادهایم حساسیت خود را نیز به فقر از دست دادهایم. باید جامعهی آکادمیک و جامعهی روشنفکری و جامعهی دینی و جامعهی سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟
✅ @Shariati_Group
📚 سخنرانی خانم دکتر #سارا_شریعتی در نشست بررسی کتاب #منهای_فقر در مجموعه فرهنگی سرچشمه ۱۳۹۲
۱) این مسئله فراموش میشود که اصل #تشیع عدالت است و #امامت محصول عدالت است و کسی که حساسیت نسبت به #عدالت و #قسط به خرج میدهد، متهم به پارادایم مارکسیستی میشود. این نشان میدهد که تا چه حد #دین از اصل و هدف خود در این جامعه دور شده است و بحث #فقر آنقدر بدیهی است که هیچکس به آن نمیاندیشد و در یک جامعه که دین رسمیت دارد، نخبگان و #قدرت و #سیاست به آن بیتوجه هستند.
۲) قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای #حجاب و #زن به خرج میدادید یک بار برای فقر به کار میبردید. مسئله فقر همیشه یک مسئله #سیاسی است. چرا برای #فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما برای #اقتصاد نمیتوانیم؟ آیا نمیتوانیم مسئله کودکان خیابانی را حل کنیم؟
اراده سیاسی ریشه کنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همانطور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد میشود، با این مسئله نیز برخورد میشد.
۳) حساسیتمان به فقر که یکی از انگیزههای #انقلاب و دگرگونی بود را از دست دادهایم و آنطور که به پروندههای سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم به مسئله فقر حساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر روزنامهها شده باشد؟ هیچوقت. چون از ما میخواهند به دلیل سیاه نمایی، صدای فقر را در نیاوریم. و از بس که این کار را انجام دادهایم حساسیت خود را نیز به فقر از دست دادهایم. باید جامعهی آکادمیک و جامعهی روشنفکری و جامعهی دینی و جامعهی سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟
✅ @Shariati_Group
📚 سخنرانی خانم دکتر #سارا_شریعتی در نشست بررسی کتاب #منهای_فقر در مجموعه فرهنگی سرچشمه ۱۳۹۲
Telegram
.
″... اِی #زینب
ای زبان #علی در کام!
با #ملت خویش حرف بزن!
ای #زن ! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان میافکند به تو محتاجاند.
بیش از همه وقت...
"جهل" از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازهشان میکشاند و از خویش و از تو بیگانهشان میسازد، آنان را بر "#استحمار کهنه و نو"، بر بندگی "سنتهای پوسیده" و "دعوتهای عفن"، برملعبه سازان "تعصب قدیم" و "تفنن جدید" به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت - میکوبیدی، و پایههای یک قصر - قصر جنایت و قدرت را میلرزاندی - بر آشوب!
تا در خویش برآشوباند، و تار و پود این پردههای عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهندهای که وزیدن آغاز کرده است "ایستادن" را بیاموزند، و این "ماشین هولناک" را که از آنها "بازیچههای جدیدی" میسازد، باز برای بلعیدن حریصانهی آنچه #سرمایهداری به #بازار میآورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بیشور و بی روح "اشرافیت جدید"، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بیهدف و سرد "جامعه" رفاه در هم بشکنند،
و خود را، از "حرمهای اسارت قدیم"، و "بازارهای بیحرمت جدید" ، به #امامت تو، نجات بخشند! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
ای زبان #علی در کام!
با #ملت خویش حرف بزن!
ای #زن ! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان میافکند به تو محتاجاند.
بیش از همه وقت...
"جهل" از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازهشان میکشاند و از خویش و از تو بیگانهشان میسازد، آنان را بر "#استحمار کهنه و نو"، بر بندگی "سنتهای پوسیده" و "دعوتهای عفن"، برملعبه سازان "تعصب قدیم" و "تفنن جدید" به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت - میکوبیدی، و پایههای یک قصر - قصر جنایت و قدرت را میلرزاندی - بر آشوب!
تا در خویش برآشوباند، و تار و پود این پردههای عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهندهای که وزیدن آغاز کرده است "ایستادن" را بیاموزند، و این "ماشین هولناک" را که از آنها "بازیچههای جدیدی" میسازد، باز برای بلعیدن حریصانهی آنچه #سرمایهداری به #بازار میآورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بیشور و بی روح "اشرافیت جدید"، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بیهدف و سرد "جامعه" رفاه در هم بشکنند،
و خود را، از "حرمهای اسارت قدیم"، و "بازارهای بیحرمت جدید" ، به #امامت تو، نجات بخشند! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
Telegram
.
🔅آیا معنای سخن شما این است که ما فقط با دو الگو برای #زن بودن روبروییم: زن سنتی در معنای زن امل عقب افتادهای که #دین و #ایمان و #مذهب و سیاستاش را از سنن رایج و غلط جامعه و یا از مراجع تقلیدش میگیرد، یا زنی #مدرن و #غربگرا که جهت گیریهای سکولاریستی و ضد سنتی و سیاسی و ایدئولوژیکاش را از فضای مجازی و مراجع رسانهای آن سوی آب اخذ میکند؟
🔅آیا ما نمیتوانیم به الگوی «زن ایرانی متفکر» آشنا با #سنت تاریخی خویش و امکانات نهفته در آن و نقاد #نیهیلیسم غرب بیندیشیم که با تکیه بر تفکر حکمی و فلسفی هم در برابر #ارتجاع مذهبیِ وطنی میایستد و هم در برابر ارتجاع نظام #سرمایهداری جهانی و ارزشها و #آزادی پوشالی آن؟
🔅آیا هر کسی که بکوشد فراسوی #دو_قطبی سازیهای رایج کنونی بیندیشد و در راستای نیل به حرکت تاریخی اصیل، در پیش روی جامعه و زنان ما گام بردارد، نوکر حکومت است و از سرکوب جنبش اعتراضی #مردم به واسطهی باتوم و تفنگ ساچمهای و بازداشتگاهها حمایت کرده و از جامعهی #ایران برای کوششهایش باید عذرخواهی کند؟!
🔅بر سر جامعه و مردم ما چه آمده است که دو قطبی سازیها و ثنویت اندیشیهای سیاسی و ایدئولوژیک جانشین «تفکر» شده و چشمانشان را کور کرده است؟
🔅من تا آنجا که جانی در رمق دارم در برابر #استبداد حکومتی و استبداد جامعه تودهای و روشنفکرانِ ناروشنفکر و سیاست پیشگان سیاست نااندیش، به نحو توأمان مقاومت خواهم کرد و کماکان اعتقاد دارم که مسیر صحیح و حقیقی این کشور از افقی فراسوی این دوقطبی سازیها و ثنوتیت اندیشیهای حکومت/ معترض، #اسلام/ #لیبرالیسم، #فاشیست/ آزادیخواه و غیره عبور می کند. این افق تازه در آسمان سرزمینمان ایران آشکار شده است، لیکن سیاست زدگان و ایدئولوژیک اندیشانِ بیگانه از تفکر حکمی و فلسفی، در حال حاضر با هیاهوهای دروغینشان فضا را تیره و تار ساخته و میسازند، اما امر ایرانی و خرد ایرانی، در فراسوی این دو قطبی سازیها، همچون آبهای زیرزمینی در لایههای زیرین زمین در حرکت است و در آیندهای نه چندان دور از لایههای زیرین خاک فوران خواهد کرد و برهوت عظیم دیارمان را، که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود، سیراب خواهد ساخت.
با عشق و احترام به تو و همه جوانان خشمگین و معترض سرزمینم...
✅ @Shariati_Group
📚پاسخ قابل تأمل دکتر #بیژن_عبدالکریمی به یک منتقد
🔅آیا ما نمیتوانیم به الگوی «زن ایرانی متفکر» آشنا با #سنت تاریخی خویش و امکانات نهفته در آن و نقاد #نیهیلیسم غرب بیندیشیم که با تکیه بر تفکر حکمی و فلسفی هم در برابر #ارتجاع مذهبیِ وطنی میایستد و هم در برابر ارتجاع نظام #سرمایهداری جهانی و ارزشها و #آزادی پوشالی آن؟
🔅آیا هر کسی که بکوشد فراسوی #دو_قطبی سازیهای رایج کنونی بیندیشد و در راستای نیل به حرکت تاریخی اصیل، در پیش روی جامعه و زنان ما گام بردارد، نوکر حکومت است و از سرکوب جنبش اعتراضی #مردم به واسطهی باتوم و تفنگ ساچمهای و بازداشتگاهها حمایت کرده و از جامعهی #ایران برای کوششهایش باید عذرخواهی کند؟!
🔅بر سر جامعه و مردم ما چه آمده است که دو قطبی سازیها و ثنویت اندیشیهای سیاسی و ایدئولوژیک جانشین «تفکر» شده و چشمانشان را کور کرده است؟
🔅من تا آنجا که جانی در رمق دارم در برابر #استبداد حکومتی و استبداد جامعه تودهای و روشنفکرانِ ناروشنفکر و سیاست پیشگان سیاست نااندیش، به نحو توأمان مقاومت خواهم کرد و کماکان اعتقاد دارم که مسیر صحیح و حقیقی این کشور از افقی فراسوی این دوقطبی سازیها و ثنوتیت اندیشیهای حکومت/ معترض، #اسلام/ #لیبرالیسم، #فاشیست/ آزادیخواه و غیره عبور می کند. این افق تازه در آسمان سرزمینمان ایران آشکار شده است، لیکن سیاست زدگان و ایدئولوژیک اندیشانِ بیگانه از تفکر حکمی و فلسفی، در حال حاضر با هیاهوهای دروغینشان فضا را تیره و تار ساخته و میسازند، اما امر ایرانی و خرد ایرانی، در فراسوی این دو قطبی سازیها، همچون آبهای زیرزمینی در لایههای زیرین زمین در حرکت است و در آیندهای نه چندان دور از لایههای زیرین خاک فوران خواهد کرد و برهوت عظیم دیارمان را، که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود، سیراب خواهد ساخت.
با عشق و احترام به تو و همه جوانان خشمگین و معترض سرزمینم...
✅ @Shariati_Group
📚پاسخ قابل تأمل دکتر #بیژن_عبدالکریمی به یک منتقد
Telegram
.
″... #فاطمه اينچنين زيست و اينچنين مرد و پس از مرگش زندگی ديگری را در #تاريخ آغاز کرد. در چهره همه ستمديدگان ـ که بعدها در تاريخ #اسلام بسيار شدند ـ هالهای از فاطمه پيدا بود. غصب شدگان، پايمال شدگان و همهی قربانيان زور و فريب، نام فاطمه را شعار خويش داشتند. ياد فاطمه، با عشقها و عاطفهها و ايمانهای شگفت زنان و مردانی که در طول تاريخ اسلام برای #آزادی و #عدالت میجنگيدند، در توالی قرون، پرورش میيافت و در زير تازيانههای بیرحم و خونين خلافتهای جور و حکومتهای بيداد و غصب، رشد میيافت و همهی دلهای مجروح را لبريز میساخت.
اين است که همه جا در تاريخ ملتهای مسلمان و تودههای محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حقخواهی و عدالتطلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعيض بوده است.
از شخصيت فاطمه سخن گفتن بسيار دشوار است. فاطمه، يک ” زن ” بود، آن چنان که اسلام میخواهد که #زن باشد. تصوير سيمای او را #پيامبر خود رسم کرده بود و او را در کورههای سختی و #فقر و مبارزه و آموزشهای عميق و شگفت انسانی خويش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همهی ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.
مظهر يک دختر، در برابر پدرش.
مظهر يک همسر در برابر شويش.
مظهر يک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر يک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش.
وي خود يک “امام” است، يعنی يک نمونه مثالی، يک تيپ ايدهآل براي زن، يک “اسوه” ، يک شاهد برای هر زنی که میخواهد «شدن خويش» را خود #انتخاب کند.
او با طفوليت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبههی خارجی و داخلی، در خانه پدرش، خانهی همسرش، در جامعهاش، در انديشه و رفتار و زندگيش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ میداد.
نمیدانم چه بگويم؟ بسيار گفتم و بسيار ناگفته ماند. در ميان همهی جلوههای خيره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بيشتر از همه برای من شگفتانگيز است اين است که فاطمه همسفر و همگام و هم پرواز روح عظيم #علی است ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه فاطمه است
″... #فاطمه اينچنين زيست و اينچنين مرد و پس از مرگش زندگی ديگری را در #تاريخ آغاز کرد. در چهره همه ستمديدگان ـ که بعدها در تاريخ #اسلام بسيار شدند ـ هالهای از فاطمه پيدا بود. غصب شدگان، پايمال شدگان و همهی قربانيان زور و فريب، نام فاطمه را شعار خويش داشتند. ياد فاطمه، با عشقها و عاطفهها و ايمانهای شگفت زنان و مردانی که در طول تاريخ اسلام برای #آزادی و #عدالت میجنگيدند، در توالی قرون، پرورش میيافت و در زير تازيانههای بیرحم و خونين خلافتهای جور و حکومتهای بيداد و غصب، رشد میيافت و همهی دلهای مجروح را لبريز میساخت.
اين است که همه جا در تاريخ ملتهای مسلمان و تودههای محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حقخواهی و عدالتطلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعيض بوده است.
از شخصيت فاطمه سخن گفتن بسيار دشوار است. فاطمه، يک ” زن ” بود، آن چنان که اسلام میخواهد که #زن باشد. تصوير سيمای او را #پيامبر خود رسم کرده بود و او را در کورههای سختی و #فقر و مبارزه و آموزشهای عميق و شگفت انسانی خويش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همهی ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.
مظهر يک دختر، در برابر پدرش.
مظهر يک همسر در برابر شويش.
مظهر يک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر يک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش.
وي خود يک “امام” است، يعنی يک نمونه مثالی، يک تيپ ايدهآل براي زن، يک “اسوه” ، يک شاهد برای هر زنی که میخواهد «شدن خويش» را خود #انتخاب کند.
او با طفوليت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبههی خارجی و داخلی، در خانه پدرش، خانهی همسرش، در جامعهاش، در انديشه و رفتار و زندگيش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ میداد.
نمیدانم چه بگويم؟ بسيار گفتم و بسيار ناگفته ماند. در ميان همهی جلوههای خيره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بيشتر از همه برای من شگفتانگيز است اين است که فاطمه همسفر و همگام و هم پرواز روح عظيم #علی است ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه فاطمه است
Telegram
.
⭕️ آیا دوگانه ایجاد شده به نام اسلام در برابر غرب باطل است
✍ #حمید_دباشی ، #جامعهشناس و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا، نویسنده #کتاب پایان دو توهم است. دباشی مشاور فیلمهایی، چون قلمرو بهشت اثر ریدلی اسکات نیز بوده است. نوشتار زیر از جمله مقالهی اوست که در نشریه میدلایست آی منتشر شد.
🔅نکبت بارترین تقسیمبندی دوگانهای که خوانش ما از #تاریخ جهان را از ظهور #اسلام تا امروز گرفتار کرده، انشعاب خیالی قائل شدن بین دو مفهوم "اسلام" و "غرب" است.
🔅درست مانند هر دوگانه بررسی نشده دیگر از جمله سیاه و سفید، #مرد و #زن و خیر و شر تمایز وجودی فرض شده بین اسلام و غرب نیز نیاز به توجهی انتقادی دارد.
🔅این ایده مطرح میشود که اسلام بد و غرب خوب است. مسلمانان "هندی" و غربیها "کابوی" هستند؛ اسلام "تاریک" و غرب "سفید" است. اسلام "مرتجع" و غرب "مترقی" است.
🔅برخی ناظران تمام تلاش خود را میکنند تا ثابت نمایند که "غرب" در مورد "اسلام" اشتباه کرده است. با این وجود، اسلام و غرب به عنوان دو حقیقت متمایز و دو واقعیت رقیب وجودی و تقریبا مقدر شده علیه یکدیگر قرار میگیرند. متفکران ارتجاعی میخواهند این تمایز را تشدید کنند درحالی که مترقیها و لیبرالها میخواهند از شدت تنش بکاهند. با این وجود، همان گونه که "رودیارد کیپلینگ" نویسنده میگوید: "اوه، شرق شرق و غرب غرب است و این دو هرگز به هم نخواهند رسید".
🔅من در پی آن نبودم که بین "اسلام و غرب" بهبودی رابطه ایجاد کنم، بلکه تلاش کردم این دوگانه توهم آمیز را که یک محصول فرعی جامد #مدرنیته غربی (یا آن چه غربیهای روشنگری میخوانند و سایر نقاط جهان را به عنوان تاریکترین فصلهای #استعمار غارتگرانه خود میشناسند) به طور کامل از بین ببرم.
🔅تمثیل "غرب" که ریشه در #فلسفه تاریخ هگلی تک خطی و عمیقاً با رویکرد نژادی دارد از ریشهها و شرایط مدیترانهای، آسیایی و آفریقایی خود کاملا آگاه است. به همین خاطر بیرون انداختن آن بخش قدرتمند تاریخ از خاطرات سرکوب شدهاش همگی در گرو چسبیدن به توهم "غرب" هستند.
🔅بحث من در اینجا این نیست که اسلام و غرب واقعا دوست یکدیگر هستند و نه دشمن. این که اسلام و غرب با یکدیگر مهربان بودهاند و نه دشمن یکدیگر و پس از آن نتیجهگیری کنم که بنابراین، ما باید به سمت یک اروپایی سفید پوست مهربان مانند "چارلز سوم" پادشاه تازه بریتانیا که نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بوده جذب شویم.
ادعای من این است که کلیت این دو انگاری قائل شدن میان اسلام و غرب نادرست و ناقص است و یک دوگانه ساخته و پرداخته استعماری است مانند دوگانههایی، چون سفید پوست و سیاه پوست، ارباب و برده و مرد و زن که ما باید یکبار برای همیشه بر آن غلبه کنیم و آن را از بین ببریم.
🔅ادعای من این است که با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی که به طور متناقضی درهم تنیدگی آن را تعریف کرده پر خواهد شد.
🔅این شکاف ایجاد شده به ندرت ربطی به تجربیات زیسته مسلمانان یا افراد متنوع و در حال تغییر در جوامعی دارد که توسط #اسطوره "غرب" در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بنابراین، پیشنهاد من آن است که مفهوم "غرب" را به عنوان یک کالای ایدئولوژیک و شعار تمدنی قلمداد کنیم که در دوران روشنگری #اروپا ابداع شد و به عنوان کانونی برای ظهور مدرنیته #سرمایهداری جهانی شده عمل کرد.
🔅بنابراین، من تلقی مارکسیستی از #دین به عنوان "افیون مردم" و برداشت فرویدی از دین به عنوان یک "توهم" را امری وارونه و علیه آن نظریه پردازان میدانم و معتقدم که #مارکس و #فروید هر دو در حال نظریه پردازی همان مفهوم "غرب" که پیشتر ذکر شد بودهاند و به همان خاطر در توهمات خود فکر میکردند که مقوله #مذهب را نظریه پردازی میکنند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این نوشتار
✍ #حمید_دباشی ، #جامعهشناس و استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا، نویسنده #کتاب پایان دو توهم است. دباشی مشاور فیلمهایی، چون قلمرو بهشت اثر ریدلی اسکات نیز بوده است. نوشتار زیر از جمله مقالهی اوست که در نشریه میدلایست آی منتشر شد.
🔅نکبت بارترین تقسیمبندی دوگانهای که خوانش ما از #تاریخ جهان را از ظهور #اسلام تا امروز گرفتار کرده، انشعاب خیالی قائل شدن بین دو مفهوم "اسلام" و "غرب" است.
🔅درست مانند هر دوگانه بررسی نشده دیگر از جمله سیاه و سفید، #مرد و #زن و خیر و شر تمایز وجودی فرض شده بین اسلام و غرب نیز نیاز به توجهی انتقادی دارد.
🔅این ایده مطرح میشود که اسلام بد و غرب خوب است. مسلمانان "هندی" و غربیها "کابوی" هستند؛ اسلام "تاریک" و غرب "سفید" است. اسلام "مرتجع" و غرب "مترقی" است.
🔅برخی ناظران تمام تلاش خود را میکنند تا ثابت نمایند که "غرب" در مورد "اسلام" اشتباه کرده است. با این وجود، اسلام و غرب به عنوان دو حقیقت متمایز و دو واقعیت رقیب وجودی و تقریبا مقدر شده علیه یکدیگر قرار میگیرند. متفکران ارتجاعی میخواهند این تمایز را تشدید کنند درحالی که مترقیها و لیبرالها میخواهند از شدت تنش بکاهند. با این وجود، همان گونه که "رودیارد کیپلینگ" نویسنده میگوید: "اوه، شرق شرق و غرب غرب است و این دو هرگز به هم نخواهند رسید".
🔅من در پی آن نبودم که بین "اسلام و غرب" بهبودی رابطه ایجاد کنم، بلکه تلاش کردم این دوگانه توهم آمیز را که یک محصول فرعی جامد #مدرنیته غربی (یا آن چه غربیهای روشنگری میخوانند و سایر نقاط جهان را به عنوان تاریکترین فصلهای #استعمار غارتگرانه خود میشناسند) به طور کامل از بین ببرم.
🔅تمثیل "غرب" که ریشه در #فلسفه تاریخ هگلی تک خطی و عمیقاً با رویکرد نژادی دارد از ریشهها و شرایط مدیترانهای، آسیایی و آفریقایی خود کاملا آگاه است. به همین خاطر بیرون انداختن آن بخش قدرتمند تاریخ از خاطرات سرکوب شدهاش همگی در گرو چسبیدن به توهم "غرب" هستند.
🔅بحث من در اینجا این نیست که اسلام و غرب واقعا دوست یکدیگر هستند و نه دشمن. این که اسلام و غرب با یکدیگر مهربان بودهاند و نه دشمن یکدیگر و پس از آن نتیجهگیری کنم که بنابراین، ما باید به سمت یک اروپایی سفید پوست مهربان مانند "چارلز سوم" پادشاه تازه بریتانیا که نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بوده جذب شویم.
ادعای من این است که کلیت این دو انگاری قائل شدن میان اسلام و غرب نادرست و ناقص است و یک دوگانه ساخته و پرداخته استعماری است مانند دوگانههایی، چون سفید پوست و سیاه پوست، ارباب و برده و مرد و زن که ما باید یکبار برای همیشه بر آن غلبه کنیم و آن را از بین ببریم.
🔅ادعای من این است که با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی که به طور متناقضی درهم تنیدگی آن را تعریف کرده پر خواهد شد.
🔅این شکاف ایجاد شده به ندرت ربطی به تجربیات زیسته مسلمانان یا افراد متنوع و در حال تغییر در جوامعی دارد که توسط #اسطوره "غرب" در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بنابراین، پیشنهاد من آن است که مفهوم "غرب" را به عنوان یک کالای ایدئولوژیک و شعار تمدنی قلمداد کنیم که در دوران روشنگری #اروپا ابداع شد و به عنوان کانونی برای ظهور مدرنیته #سرمایهداری جهانی شده عمل کرد.
🔅بنابراین، من تلقی مارکسیستی از #دین به عنوان "افیون مردم" و برداشت فرویدی از دین به عنوان یک "توهم" را امری وارونه و علیه آن نظریه پردازان میدانم و معتقدم که #مارکس و #فروید هر دو در حال نظریه پردازی همان مفهوم "غرب" که پیشتر ذکر شد بودهاند و به همان خاطر در توهمات خود فکر میکردند که مقوله #مذهب را نظریه پردازی میکنند.
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این نوشتار
Fararu
اسلام در برابر غرب؛ دوگانه ایجاد شدهای که باطل است
شکاف کاذب بین اسلام و غرب ارتباط چندانی با تجربیات زیسته مسلمانان در طول تاریخ ندارد. با رهایی جهان از این دوگانه سازی کاذب و جعلی، کل شکاف تمدنی تصور شده بین این دو جهان کیهانی پر خواهد شد. دوگانه سازی اسلام و غرب ناشی از توهم است.
🔴 چهره فاطمه...
🔹چهرهایست که اگر درست ترسیم شود، اگر آن چنان که واقعاً بوده، آن چنان که واقعا می.اندیشیده، سخن میگفته، زندگی میکرده، آن چنان که در مسجد نقش داشته، در شهر نقش داشته، در خانه نقش دیگری داشته، در زمان نقش دیگری دارد، در مبارزهی اجتماعی نقش دیگری دارد، در #اسلام نقش دیگری دارد، در تربیت فرزند نیز نقش معجزه آسای دیگری دارد، آن چنان که بوده، همه در ابعاد بزرگ ماوراء ماوراءاش، برای این نسل تصویر و معرفی بشود، نه تنها مسلمان بلکه هر انسان دوستی که «وفادار به ارزش های انسانی» و «معتقد به آزادی حقیقی» است، #انسان است و #زن است، آن را به عنوان بزرگترین تصویر و بزرگترین الگو برای «پیروی امروز» خواهد پذیرفت.
🔹من دیدهام چنین قضاوت کردهاند.
کسانی که حتی احساسات مذهبی هم نداشتهاند، جامعهی مذهبی آنها را به عنوان مذهبی نمیشناسد و حتی کسانی که از #مذهب بری شدهاند، در برابر تصویر درستی از هریک از خاندان پیغمبر که قرار گرفتهاند در برابرش خضوع کردند و این نشان میدهد که اینان واقعا «زندهاند».
📚 معلم علےشریعتے
برگرفته از کتاب انتظار عصر حاضر از زن مسلمان: صص ۲۶ - ۲۷
✅ @Shariati_Group
🔹چهرهایست که اگر درست ترسیم شود، اگر آن چنان که واقعاً بوده، آن چنان که واقعا می.اندیشیده، سخن میگفته، زندگی میکرده، آن چنان که در مسجد نقش داشته، در شهر نقش داشته، در خانه نقش دیگری داشته، در زمان نقش دیگری دارد، در مبارزهی اجتماعی نقش دیگری دارد، در #اسلام نقش دیگری دارد، در تربیت فرزند نیز نقش معجزه آسای دیگری دارد، آن چنان که بوده، همه در ابعاد بزرگ ماوراء ماوراءاش، برای این نسل تصویر و معرفی بشود، نه تنها مسلمان بلکه هر انسان دوستی که «وفادار به ارزش های انسانی» و «معتقد به آزادی حقیقی» است، #انسان است و #زن است، آن را به عنوان بزرگترین تصویر و بزرگترین الگو برای «پیروی امروز» خواهد پذیرفت.
🔹من دیدهام چنین قضاوت کردهاند.
کسانی که حتی احساسات مذهبی هم نداشتهاند، جامعهی مذهبی آنها را به عنوان مذهبی نمیشناسد و حتی کسانی که از #مذهب بری شدهاند، در برابر تصویر درستی از هریک از خاندان پیغمبر که قرار گرفتهاند در برابرش خضوع کردند و این نشان میدهد که اینان واقعا «زندهاند».
📚 معلم علےشریعتے
برگرفته از کتاب انتظار عصر حاضر از زن مسلمان: صص ۲۶ - ۲۷
✅ @Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | اندرحکایت ۸ مارس و نقد #انقلاب انفورماتیک و تسخیر #زن و جامعه امروز، تحت عنوان مدرنیسم و بواسطه سلطه هژمونیک رسانهای به روایت #داریوش_سجادی
💡علی شریعتی دلنگران و تیزچشمانه پنجاه سال پیش دیده بود و به این مضمون هشدار میداد که آنها از تن تو، هرچقدر هم که قوی شوی نمیترسند. آنها از فکـر تو میترسند...
🔗 مشاهده فایل کامل این برنامه
✅ @Shariati_Group
💡علی شریعتی دلنگران و تیزچشمانه پنجاه سال پیش دیده بود و به این مضمون هشدار میداد که آنها از تن تو، هرچقدر هم که قوی شوی نمیترسند. آنها از فکـر تو میترسند...
🔗 مشاهده فایل کامل این برنامه
✅ @Shariati_Group
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸 و اما آموزهٔ او چه بود؟
🖋احسان شریعتی
📌در ۴۶مین سالیادِ «ش.م.ع.»
🔹امسال بار دیگر بهدلیل شرایط ویژهٔ کشور مراسم مرسوم سالیاد دکتر شریعتی از سوی بنیاد وخانواده بهشکل رسمی در مرکز برگزار نشد. به دعوت علاقهمندان آن معلم مردم اما در روستای مزینان، خاستگاه خانوادگی وی و نیز از سوی فرهنگیان در شهر سبزوار نشستهایی برگزار شد و قرار بود بنده سخن بگویم. مقامات امنیتی محل لیکن ناگهان پیش از مراسم اطلاع دادند که دستورالعمل آمده که فلانی نمیتواند سخن بگوید. در نتیجه در هنگام تشکر از حضور مردم در این نشست با اشاره به همین محدودیت عرض کردم که بیان را شاید بتوان ممنوع ساخت اما اندیشیدن را مگر میتوان؟ ادامهٔ بزرگداشت و گفتگو سپس در نشستهای محدودتر و خانگی با فرهنگیان سبزوار ادامه یافت.
🔸در بازگشت به تهران در خیابان شریعتی دیدیم که شهرداری بنرهایی نصب کرده بود حاوی نقل قولهایی "دربارهٔ" شریعتی همچون یک «چهرهٔ پرسوز و پیگیر برای حاکمیت اسلام»! یاد مراسم سال ۶۰ افتادم که به منزل دکتر شریعتی حمله شد و پدر وی استاد محمدتقی لحظه ای بیهوش و بنده هم از پی ضرب و جرح نیروی فشار به بیمارستان شریعتی منتقل و در آنجا پرسنل بیمارستان با تعجب میپرسیدند پس چگونه در همان ساعات تلویزیون از شریعتی تجلیل میکند!
آیا این نوع استفاده های سوء و دفاع های بد بیشتر برای بیاعتبار کردن شخصیتهای فکری ملی و مرامی نیست؟ واقعیت این است که اگر مردم از اندیشهٔ شریعتی در زمان نهضت و انقلاب استقبال کرده بودند و به تعبیر آقایان به درد دوران «تخریب» میخورد، در دوران «تأسیس» نظام تا کنون میراث فکری او و بهطور کلی نواندیشی دینی و روشنگری مذهبی از سوی گفتمان و کلام رسمی نظام و حاکمیت بهعنوان اندیشهای «التقاطی» و غیرناب یا غیرشرعی-غیرفقاهتی حذف و طرد شد. نام شریعتی اما همچنان بهطور صوری بر برخی خیابانها و مدارس و بیمارستانها و.. ماند و در همه جا نتوانستند (همچون ارومیه و ..) حذف کنند و یادگار همان دوران آغازین انقلابی است که هنوز در آن همهٔ گرایشهای فکری ملی و مردمی حضور داشتند.
🔹برغم غیاب مراسم رسمی و متمرکز در این ایام ۴۶مین سالیاد شریعتی، نشستها و نوشتارهای بسیاری بیشتر «پیرامون» او، خواه با نقد و بررسی «تأثیرات» میراث فکری و یا حملاتی و دفاعیاتی له و علیه «شخص» وی برگزار و منتشر شده است. به موضوعیت اندیشه و فعلیت طرحافکنی و راهکار وی در موقعیت کنونی و در برابر معضلات و بحرانهای جاری برای رفع موانع و شکستن بنبستهای وضع موجود، کمتر پرداخته شد.
🔸موضوع اندیشهٔ شریعتی، فراسوی حاشیهپردازیهای «پیرامونی»، فراخوان به نوعی خودآگاهی است و نقد باخودبیگانگی یا به تعبیر وی «استحمار» کهنه (تحجر شریعت، تصلب فقاهت و استبداد سنت دینی) و استحمار نو («آگاهی کاذب» ایدئولوژیهای مدرن). جهانبینی یکتاگرایی یا «توحیدِ» وی «زندگی» را با «نان، آزادی، و فرهنگ» (در برابر زر و زور و تزویر) تعریف میکرد؛ همان تثلیث عدالت(سوسیالیسم منهای دولت گرایی)، آزادی (منهای سرمایه داری) و عرفان (نه تصوف بلکه جوهر اخلاقی-معنوی همهٔ ادیان و "خداپرستی منهای آخوندیسم")، تا بتوان سپس به «ایمان و دوست داشتن» راستین رسید. ما هنوز و بیش از دیروز به این نقد، امکان نوزایی فرهنگی و پیرایش دین از خرافه و امتناع، ارتجاع و استبداد سنتی-و-بنیادگرای دینی نیازمندیم، و به آن روایت از مذهب که ما را به دوستی میهن و مردم، زن و زندگی، آزادی و برابری، توسعه و تعالی فراخواند.
🔹در سطح جهانروا و فراگیر نیز، در عصر «پساها»یا پایان ایدئولوژیهای پسادینی و «واسازی فراروایات» که فصل تشکیک و نومیدی است، و بی اعتقادی به امیدهای واهی گذشته، خواه در سده های وسطی و خواه در عصر مدرن (زیر سیطره ایمان و یا حاکمیت عقل)، نیاز داریم به «امید»ی نو و ایمانی دیگر، از سنخ «مسئولیت»(نسبت به هستی-طبیعت)، «ارجشناسی»(نسبت به دیگری)، و«یکتویی»(متکی به خود).
🔸خوانش و روش موسوم به «نوشریعتی» در این راستا و با چنین چشماندازی در این سالیاد، به بزرگداشت واقعی یعنی نقد و بررسی اندیشه و ارتقا و اعتلای راه آن آموزگار، "با و در برابر او"، می نشیند.
#یادداشت
#ممنوع_سخنرانی
#آزادی_اندیشیدن
#زن_زندگی_آزادی
#چهل_و_ششمین_یادمان
✅ @Dr_ehsanshariati
📌تصویر پیوست: خانه دکتر شریعتی کاهک مزینان
🖋احسان شریعتی
📌در ۴۶مین سالیادِ «ش.م.ع.»
🔹امسال بار دیگر بهدلیل شرایط ویژهٔ کشور مراسم مرسوم سالیاد دکتر شریعتی از سوی بنیاد وخانواده بهشکل رسمی در مرکز برگزار نشد. به دعوت علاقهمندان آن معلم مردم اما در روستای مزینان، خاستگاه خانوادگی وی و نیز از سوی فرهنگیان در شهر سبزوار نشستهایی برگزار شد و قرار بود بنده سخن بگویم. مقامات امنیتی محل لیکن ناگهان پیش از مراسم اطلاع دادند که دستورالعمل آمده که فلانی نمیتواند سخن بگوید. در نتیجه در هنگام تشکر از حضور مردم در این نشست با اشاره به همین محدودیت عرض کردم که بیان را شاید بتوان ممنوع ساخت اما اندیشیدن را مگر میتوان؟ ادامهٔ بزرگداشت و گفتگو سپس در نشستهای محدودتر و خانگی با فرهنگیان سبزوار ادامه یافت.
🔸در بازگشت به تهران در خیابان شریعتی دیدیم که شهرداری بنرهایی نصب کرده بود حاوی نقل قولهایی "دربارهٔ" شریعتی همچون یک «چهرهٔ پرسوز و پیگیر برای حاکمیت اسلام»! یاد مراسم سال ۶۰ افتادم که به منزل دکتر شریعتی حمله شد و پدر وی استاد محمدتقی لحظه ای بیهوش و بنده هم از پی ضرب و جرح نیروی فشار به بیمارستان شریعتی منتقل و در آنجا پرسنل بیمارستان با تعجب میپرسیدند پس چگونه در همان ساعات تلویزیون از شریعتی تجلیل میکند!
آیا این نوع استفاده های سوء و دفاع های بد بیشتر برای بیاعتبار کردن شخصیتهای فکری ملی و مرامی نیست؟ واقعیت این است که اگر مردم از اندیشهٔ شریعتی در زمان نهضت و انقلاب استقبال کرده بودند و به تعبیر آقایان به درد دوران «تخریب» میخورد، در دوران «تأسیس» نظام تا کنون میراث فکری او و بهطور کلی نواندیشی دینی و روشنگری مذهبی از سوی گفتمان و کلام رسمی نظام و حاکمیت بهعنوان اندیشهای «التقاطی» و غیرناب یا غیرشرعی-غیرفقاهتی حذف و طرد شد. نام شریعتی اما همچنان بهطور صوری بر برخی خیابانها و مدارس و بیمارستانها و.. ماند و در همه جا نتوانستند (همچون ارومیه و ..) حذف کنند و یادگار همان دوران آغازین انقلابی است که هنوز در آن همهٔ گرایشهای فکری ملی و مردمی حضور داشتند.
🔹برغم غیاب مراسم رسمی و متمرکز در این ایام ۴۶مین سالیاد شریعتی، نشستها و نوشتارهای بسیاری بیشتر «پیرامون» او، خواه با نقد و بررسی «تأثیرات» میراث فکری و یا حملاتی و دفاعیاتی له و علیه «شخص» وی برگزار و منتشر شده است. به موضوعیت اندیشه و فعلیت طرحافکنی و راهکار وی در موقعیت کنونی و در برابر معضلات و بحرانهای جاری برای رفع موانع و شکستن بنبستهای وضع موجود، کمتر پرداخته شد.
🔸موضوع اندیشهٔ شریعتی، فراسوی حاشیهپردازیهای «پیرامونی»، فراخوان به نوعی خودآگاهی است و نقد باخودبیگانگی یا به تعبیر وی «استحمار» کهنه (تحجر شریعت، تصلب فقاهت و استبداد سنت دینی) و استحمار نو («آگاهی کاذب» ایدئولوژیهای مدرن). جهانبینی یکتاگرایی یا «توحیدِ» وی «زندگی» را با «نان، آزادی، و فرهنگ» (در برابر زر و زور و تزویر) تعریف میکرد؛ همان تثلیث عدالت(سوسیالیسم منهای دولت گرایی)، آزادی (منهای سرمایه داری) و عرفان (نه تصوف بلکه جوهر اخلاقی-معنوی همهٔ ادیان و "خداپرستی منهای آخوندیسم")، تا بتوان سپس به «ایمان و دوست داشتن» راستین رسید. ما هنوز و بیش از دیروز به این نقد، امکان نوزایی فرهنگی و پیرایش دین از خرافه و امتناع، ارتجاع و استبداد سنتی-و-بنیادگرای دینی نیازمندیم، و به آن روایت از مذهب که ما را به دوستی میهن و مردم، زن و زندگی، آزادی و برابری، توسعه و تعالی فراخواند.
🔹در سطح جهانروا و فراگیر نیز، در عصر «پساها»یا پایان ایدئولوژیهای پسادینی و «واسازی فراروایات» که فصل تشکیک و نومیدی است، و بی اعتقادی به امیدهای واهی گذشته، خواه در سده های وسطی و خواه در عصر مدرن (زیر سیطره ایمان و یا حاکمیت عقل)، نیاز داریم به «امید»ی نو و ایمانی دیگر، از سنخ «مسئولیت»(نسبت به هستی-طبیعت)، «ارجشناسی»(نسبت به دیگری)، و«یکتویی»(متکی به خود).
🔸خوانش و روش موسوم به «نوشریعتی» در این راستا و با چنین چشماندازی در این سالیاد، به بزرگداشت واقعی یعنی نقد و بررسی اندیشه و ارتقا و اعتلای راه آن آموزگار، "با و در برابر او"، می نشیند.
#یادداشت
#ممنوع_سخنرانی
#آزادی_اندیشیدن
#زن_زندگی_آزادی
#چهل_و_ششمین_یادمان
✅ @Dr_ehsanshariati
📌تصویر پیوست: خانه دکتر شریعتی کاهک مزینان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 توصیف نگاه حاکم بر زیستجهان غرب به مقوله #زن و نقش شئ وارگی و شئ بودگی زنان در جوامع و فرهنگ غربی از زبان مرحوم #بنی_صدر
📌زنان #ایران اگر بخواهند از غرب تقلید کنند، بازندهاند...
🗓 به بهانهی پنجم اکتبر ۲۰۱۷ سال روز سرآغاز کمپین #می_تو [MeToo] در کشورهای غربی
✅ @Shariati_Group
📌زنان #ایران اگر بخواهند از غرب تقلید کنند، بازندهاند...
🗓 به بهانهی پنجم اکتبر ۲۰۱۷ سال روز سرآغاز کمپین #می_تو [MeToo] در کشورهای غربی
✅ @Shariati_Group
🔅فاطمه ، امتداد مذهب ابراهیم
″... اکنون #محمدۖ، پیامبر است، در #مدینه، در اوج شکوه و اقتدار و عظمتی که #انسان میتواند تصور کند. درختی که نه از عبدالمناف و هاشم و عبدالمطلب، که از نو روئیده است، بر زیر کوه، در حرا. و سراسر صحرا را، چه میگویم؟ افق تا افق ز منی را... و چه میگویم؟ درازنای زمان را، همه آینده را تا انتهای #تاریخ فرا میگیرد، فرا خواهد گرفت. و این مرد چهار دختر دارد. اما نه ، سه تنشان پیش از خود وی مردند. و اکنون تنها یک فرزند بیش ندارد، یک دختر، کوچکترینش.
#فاطمه وارث همهی مفاخر خاندانش، وارث اشرافیت نوینی که نه از #خاک و #خون و #پول که پدیدهی #وحی است، آفریده #ایمان و #جهاد و #انقلاب و اندیشه و انسانیت و ... بافت زیبائی از همهی ارزشهای متعالی #روح.
محمد، نه به عبدالمطلب و عبدالمناف، قریش و عرب، که به تاریخ بشریت پیوند خورده و وارث #ابراهیم است و #نوح و #موسی و #عیسی و فاطمه، تنها وارث او....
انااعطیناکالکوثر، فصل لربک و انحر. ان شانئک هوالابتر.
به تو" کوثر" عطا کردیم ای محمدۖ. پس برای پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانی کن. همانا، دشمن کینه توز تو همو" ابتر" است!
او باده پسر، ابتر است، عقیم و بی دم و دنباله است، به تو کوثر را دادیم، فاطمه را. این چنین است که "انقلاب" در عمق وجدان زمان پدید میآید!
اکنون، یک "دختر"، ملاک ارزشهای پدر میشود، وارث همهی مفاخر خانواده میگردد و ادامهی سلسله، تیره و تباری بزرگ، سلسلهای که از #آدم آغاز میشود و بر همهی راهبران #آزادی و بیداری تاریخ انسان گذر میکند و به ابراهیم بزرگ میرسد و موسی و عیسی را به خود میپیوندد و به محمد میرسد و آخرین حلقهی این "زنجیر عدل الهی"، زنجیر راستین #حقیقت، "فاطمه" است.
آخرین دختر خانوادهای که در انتظار پسر بود. و محمد میداند که دست تقدیر با او چه میکند. و فاطمه نیز میداند که کیست!
آری در این #مکتب، این چنین انقلاب میکنند. در این #مذهب، این چنین #زن را آزاد میکنند. و مگر نه این مذهب، «مذهب ابراهیم» است و اینان وارثان اویند؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن - فاطمه فاطمه است
″... اکنون #محمدۖ، پیامبر است، در #مدینه، در اوج شکوه و اقتدار و عظمتی که #انسان میتواند تصور کند. درختی که نه از عبدالمناف و هاشم و عبدالمطلب، که از نو روئیده است، بر زیر کوه، در حرا. و سراسر صحرا را، چه میگویم؟ افق تا افق ز منی را... و چه میگویم؟ درازنای زمان را، همه آینده را تا انتهای #تاریخ فرا میگیرد، فرا خواهد گرفت. و این مرد چهار دختر دارد. اما نه ، سه تنشان پیش از خود وی مردند. و اکنون تنها یک فرزند بیش ندارد، یک دختر، کوچکترینش.
#فاطمه وارث همهی مفاخر خاندانش، وارث اشرافیت نوینی که نه از #خاک و #خون و #پول که پدیدهی #وحی است، آفریده #ایمان و #جهاد و #انقلاب و اندیشه و انسانیت و ... بافت زیبائی از همهی ارزشهای متعالی #روح.
محمد، نه به عبدالمطلب و عبدالمناف، قریش و عرب، که به تاریخ بشریت پیوند خورده و وارث #ابراهیم است و #نوح و #موسی و #عیسی و فاطمه، تنها وارث او....
انااعطیناکالکوثر، فصل لربک و انحر. ان شانئک هوالابتر.
به تو" کوثر" عطا کردیم ای محمدۖ. پس برای پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانی کن. همانا، دشمن کینه توز تو همو" ابتر" است!
او باده پسر، ابتر است، عقیم و بی دم و دنباله است، به تو کوثر را دادیم، فاطمه را. این چنین است که "انقلاب" در عمق وجدان زمان پدید میآید!
اکنون، یک "دختر"، ملاک ارزشهای پدر میشود، وارث همهی مفاخر خانواده میگردد و ادامهی سلسله، تیره و تباری بزرگ، سلسلهای که از #آدم آغاز میشود و بر همهی راهبران #آزادی و بیداری تاریخ انسان گذر میکند و به ابراهیم بزرگ میرسد و موسی و عیسی را به خود میپیوندد و به محمد میرسد و آخرین حلقهی این "زنجیر عدل الهی"، زنجیر راستین #حقیقت، "فاطمه" است.
آخرین دختر خانوادهای که در انتظار پسر بود. و محمد میداند که دست تقدیر با او چه میکند. و فاطمه نیز میداند که کیست!
آری در این #مکتب، این چنین انقلاب میکنند. در این #مذهب، این چنین #زن را آزاد میکنند. و مگر نه این مذهب، «مذهب ابراهیم» است و اینان وارثان اویند؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن - فاطمه فاطمه است
Telegram
.
🔆 فاطمه، الگوی زن مبارز در خط نهضت علوی
🔅به حق اقرار کردند، اما برای ستاندن آن عذر آوردند...
″... فاطمه راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان #نهضت به سر آورده و جوانی را در کوره سیاست زمانهاش گداخته است. او یک #زن مسلمان است: زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمیکند. اکنون چند ساعتی است که از دفن #پیغمبر میگذرد، در خانه او، #علی با چند تن از بنیهاشم و یاران محبوب و عزیز پیغمبر که به او وفادارند جمع شدهاند، به نشانهی نفی آنچه در سقیفه روی داده است و سرپیچی از بیعتی که همه را بدان میخوانند. در #مسجد، خلیفه خطبه #ولایت خویش را خوانده و از مردم #بیعت گرفته و عمر، کارگزار سیاست، تلاش بیاندازه میکند تا چند ناهمواری دیگر را که مانده است از پیش پای حکومت وی برگیرد و راه را بکوبد.
و اکنون #فاطمه، شخصاً به سراغ آنها میرود؛ هر شب، همراه علی، به مجالس آنها سر میزند. با آنها حرف میزند، فضایل علی را یکایک بر میشمارد، سفارشهای پیغمبر را یکایک به یادشان میآورد، با نفوذ معنوی، شخصیت بزرگ انسانی، آگاهی سیاسی، شناخت دقیقی که از #اسلام و #روح و آرمانهای اسلام دارد و بالاخره قدرت منطق و استدلال استوار خویش، حقانیت علی را ثابت مینماید و نشان میدهد؛ بطلان انتخاباتی را که شده است، اثبات میکند؛ فریبی را که خوردهاند، آشکار میسازد؛ و عواقبی را که بر این شتابزدگی سطحی و غافلگیری سیاسی بار خواهد شد بر میشمارد و آنان را از آینده ناپایدار و تیرهای که در انتظار اسلام و رهبری #امت است بیم میدهد.
راویان #تاریخ که این داستان را نقل میکنند حتی یک بار هم نشان نمیدهند که در #مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقیای که از این حادثه دارد، مقاومت کرده باشند. همگی به او حق میدادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف میکردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه میخواست که
«شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن میکوشد یاری کنید».
اما همگی عذر میآوردند ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن /فاطمه فاطمه است
🔅به حق اقرار کردند، اما برای ستاندن آن عذر آوردند...
″... فاطمه راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان #نهضت به سر آورده و جوانی را در کوره سیاست زمانهاش گداخته است. او یک #زن مسلمان است: زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمیکند. اکنون چند ساعتی است که از دفن #پیغمبر میگذرد، در خانه او، #علی با چند تن از بنیهاشم و یاران محبوب و عزیز پیغمبر که به او وفادارند جمع شدهاند، به نشانهی نفی آنچه در سقیفه روی داده است و سرپیچی از بیعتی که همه را بدان میخوانند. در #مسجد، خلیفه خطبه #ولایت خویش را خوانده و از مردم #بیعت گرفته و عمر، کارگزار سیاست، تلاش بیاندازه میکند تا چند ناهمواری دیگر را که مانده است از پیش پای حکومت وی برگیرد و راه را بکوبد.
و اکنون #فاطمه، شخصاً به سراغ آنها میرود؛ هر شب، همراه علی، به مجالس آنها سر میزند. با آنها حرف میزند، فضایل علی را یکایک بر میشمارد، سفارشهای پیغمبر را یکایک به یادشان میآورد، با نفوذ معنوی، شخصیت بزرگ انسانی، آگاهی سیاسی، شناخت دقیقی که از #اسلام و #روح و آرمانهای اسلام دارد و بالاخره قدرت منطق و استدلال استوار خویش، حقانیت علی را ثابت مینماید و نشان میدهد؛ بطلان انتخاباتی را که شده است، اثبات میکند؛ فریبی را که خوردهاند، آشکار میسازد؛ و عواقبی را که بر این شتابزدگی سطحی و غافلگیری سیاسی بار خواهد شد بر میشمارد و آنان را از آینده ناپایدار و تیرهای که در انتظار اسلام و رهبری #امت است بیم میدهد.
راویان #تاریخ که این داستان را نقل میکنند حتی یک بار هم نشان نمیدهند که در #مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقیای که از این حادثه دارد، مقاومت کرده باشند. همگی به او حق میدادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف میکردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه میخواست که
«شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن میکوشد یاری کنید».
اما همگی عذر میآوردند ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن /فاطمه فاطمه است
📽 | چرا هشتم مارس امسال روز ابراز همدردی با مقاومت زنان #فلسطین نام نـگرفت؟ نابودی زنان در #غزه، سکوت فمینیستهای غرب در گرداب هژمونی #صهیونیسم رسانهای
🔅گفتگو با #ملیحه_محمدی و #پریسا_نصرآبادی
🎙شنیدن فایل کامل صوتی این برنامه
🖥 مشاهده این گفتگو در یوتیوب
#زن #۸_مارس #فمنیسم #لیبرالیسم #رسانه
✅ @Shariati_Group
🔅گفتگو با #ملیحه_محمدی و #پریسا_نصرآبادی
🎙شنیدن فایل کامل صوتی این برنامه
🖥 مشاهده این گفتگو در یوتیوب
#زن #۸_مارس #فمنیسم #لیبرالیسم #رسانه
✅ @Shariati_Group