Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸 در ضرورت همبستگی با جنبش جوانان عراق و لبنان
🖋احسان شریعتی
🔸دیروز در عراق و امروز در لبنان، جوانان معترض به بیکفایتی و فساد دولتی و بحران و فلاکت اقتصادی و معیشتی، بار دیگر به خیابانها آمدند تا نشان دهند که تنها دموکراسیهای صوری، انتخاباتهای نسبی و نمایندگان رسمی، از وکیل گرفته تا وزیر، قادر به بیان مؤثر مطالبات متنوع و حل واقعی معضلات مبتلابه اکثریت مردم این کشورها نیستند.
🔹«بهار عربی» نیز در دههٔ گذشته (از سال ۲۰۱۰ بدینسو) با خودسوزی یک جوان تونسی آغاز شد. این «بهار» اما زود به پاییز تبدیل شد و بتدریج با دخالت قدرتهای خارجی، فقدان هدایت و تشکل درست مدنی و سیاسی و بویژه ضعف فکری (غیاب روشنفکران و چشماندازهای راهبردی)، به انحراف کشیده شد. در سوریه و لیبی و..، با دخالت نظامی قدرتهای غربی و عربی، و سربرآوردن امثال داعش و..، صدای جنبش مردمی در هیاهوی انشعابات داخلی و بازی قدرتهای خارجی (مانند نمونهٔ کردستان)، گم شد. در مصر، بزرگترین کشور جهان عرب، این جنبش با مدیریت ضعیف دولت اخوان در فردای پیروزی و با کودتای نظامیان، به قهقرا گرایید.
🔸برغم تجربههای منفی فوق، نفس جنبش اعتراض به وضع موجود هنوز هم در همه جا از حقانیت و مشروعیت برخوردار است. این جنبشها اما میبایست با درسآموزی و اجتناب از اشتباهات پیشین، نه به حسرت و نوستالژی «عصرهای طلایی» در رژیمهای گذشته، واپس گرایند و نه به خشونت و رادیکالیسم کور («اسقاط نظام»های اسقاطی به هر قیمت) درغلتند.
تنها راه نجات عزیمت بسوی آیندهای دیگر است، با حرکتی مبتنی بر بنیانهای فکری روشن و مستحکم، و معطوف به نوعی سامانیابی ملی-مردمی و منطقهای-کنفدرالی. ملتهای منطقهٔ خاورمیانه، بهجای فراخواندن قدرتهای بزرگ جهانی به مداخلهٔ مستقیم و بویژه نظامی در این کشورها، میبایست بهسمت گفتگو و تفاهم در کادر نوعی کنفدراسیون منطقهای همچون نمونهٔ «اتحادیهٔ اروپا» گام بردارند. مبنای نظری این همگرایی نمیتواند قوممحوری یا تفرق مذهبی باشد. میهندوستی راستین و حرمت ایمان حقیقی دینی، تفاهم منطقهای با همسایگان و پذیرش تنوع قومی-فرهنگی از سویی، و تنوع ادیان و مذاهب و بهطور کلی آزادی امر وجدانی و اعتقادی را، ایجاب میکند.
🔹از اینرو، به بینشی نو نیازمندیم، نگاهی فراخ بین و منطقهمحور، در کنار رویکردی توحیدی همراه با تسامحی کلامی-فلسفی. جوانان در تمام کشورها در این راستا، و برای یکچنین تغییر-و-تحول عمیق و دقیقی، سالمترین، مستعد و مساعدترین، نیروها بهشمار میآیند. اینک وظیفهٔ روشنفکران این سرزمینهاست تا با شناسایی و طرحافکنی نوعی گفتگوی بینا-مللی با کشورهایی که بهلحاظ فرهنگی و ژئوپلیتیکی با آنها شباهتهای بسیار و مصالح و منافع مشترکی داریم، سدهای زبانی و سوءتفاهمهای قومی و عقیدتی را از میان بردارند. با آرزوی پیشرفت و توفیق برای جنبش جوانان، بویژه در کشورهای همسایه و دوستمان، عراق و لبنان، و در سراسر خاورمیانهٔ بزرگ، در مسیر تحقق خواستهای برحقِ عدالت و آزادی، صلح و توسعه.
#لبنان_عراق
#جنبش_اعتراضی
#همگرایی_خاورمیانه
#صلح_آزادی_توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://b2n.ir/03855
🖋احسان شریعتی
🔸دیروز در عراق و امروز در لبنان، جوانان معترض به بیکفایتی و فساد دولتی و بحران و فلاکت اقتصادی و معیشتی، بار دیگر به خیابانها آمدند تا نشان دهند که تنها دموکراسیهای صوری، انتخاباتهای نسبی و نمایندگان رسمی، از وکیل گرفته تا وزیر، قادر به بیان مؤثر مطالبات متنوع و حل واقعی معضلات مبتلابه اکثریت مردم این کشورها نیستند.
🔹«بهار عربی» نیز در دههٔ گذشته (از سال ۲۰۱۰ بدینسو) با خودسوزی یک جوان تونسی آغاز شد. این «بهار» اما زود به پاییز تبدیل شد و بتدریج با دخالت قدرتهای خارجی، فقدان هدایت و تشکل درست مدنی و سیاسی و بویژه ضعف فکری (غیاب روشنفکران و چشماندازهای راهبردی)، به انحراف کشیده شد. در سوریه و لیبی و..، با دخالت نظامی قدرتهای غربی و عربی، و سربرآوردن امثال داعش و..، صدای جنبش مردمی در هیاهوی انشعابات داخلی و بازی قدرتهای خارجی (مانند نمونهٔ کردستان)، گم شد. در مصر، بزرگترین کشور جهان عرب، این جنبش با مدیریت ضعیف دولت اخوان در فردای پیروزی و با کودتای نظامیان، به قهقرا گرایید.
🔸برغم تجربههای منفی فوق، نفس جنبش اعتراض به وضع موجود هنوز هم در همه جا از حقانیت و مشروعیت برخوردار است. این جنبشها اما میبایست با درسآموزی و اجتناب از اشتباهات پیشین، نه به حسرت و نوستالژی «عصرهای طلایی» در رژیمهای گذشته، واپس گرایند و نه به خشونت و رادیکالیسم کور («اسقاط نظام»های اسقاطی به هر قیمت) درغلتند.
تنها راه نجات عزیمت بسوی آیندهای دیگر است، با حرکتی مبتنی بر بنیانهای فکری روشن و مستحکم، و معطوف به نوعی سامانیابی ملی-مردمی و منطقهای-کنفدرالی. ملتهای منطقهٔ خاورمیانه، بهجای فراخواندن قدرتهای بزرگ جهانی به مداخلهٔ مستقیم و بویژه نظامی در این کشورها، میبایست بهسمت گفتگو و تفاهم در کادر نوعی کنفدراسیون منطقهای همچون نمونهٔ «اتحادیهٔ اروپا» گام بردارند. مبنای نظری این همگرایی نمیتواند قوممحوری یا تفرق مذهبی باشد. میهندوستی راستین و حرمت ایمان حقیقی دینی، تفاهم منطقهای با همسایگان و پذیرش تنوع قومی-فرهنگی از سویی، و تنوع ادیان و مذاهب و بهطور کلی آزادی امر وجدانی و اعتقادی را، ایجاب میکند.
🔹از اینرو، به بینشی نو نیازمندیم، نگاهی فراخ بین و منطقهمحور، در کنار رویکردی توحیدی همراه با تسامحی کلامی-فلسفی. جوانان در تمام کشورها در این راستا، و برای یکچنین تغییر-و-تحول عمیق و دقیقی، سالمترین، مستعد و مساعدترین، نیروها بهشمار میآیند. اینک وظیفهٔ روشنفکران این سرزمینهاست تا با شناسایی و طرحافکنی نوعی گفتگوی بینا-مللی با کشورهایی که بهلحاظ فرهنگی و ژئوپلیتیکی با آنها شباهتهای بسیار و مصالح و منافع مشترکی داریم، سدهای زبانی و سوءتفاهمهای قومی و عقیدتی را از میان بردارند. با آرزوی پیشرفت و توفیق برای جنبش جوانان، بویژه در کشورهای همسایه و دوستمان، عراق و لبنان، و در سراسر خاورمیانهٔ بزرگ، در مسیر تحقق خواستهای برحقِ عدالت و آزادی، صلح و توسعه.
#لبنان_عراق
#جنبش_اعتراضی
#همگرایی_خاورمیانه
#صلح_آزادی_توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://b2n.ir/03855
Telegraph
در ضرورت همبستگی با جنبش جوانان عراق و لبنان
🖋احسان شریعتی 🔸دیروز در عراق و امروز در لبنان، جوانان معترض به بیکفایتی و فساد دولتی و بحران و فلاکت اقتصادی و معیشتی، بار دیگر به خیابانها آمدند تا نشان دهند که تنها دموکراسیهای صوری، انتخاباتهای نسبی و نمایندگان رسمی، از وکیل گرفته تا وزیر، قادر…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«بیداد همچون راهنما»
🖋احسان شریعتی
🔸جنبش اعتراضی جاری جوانان و مردم کشورهای منطقهٔ خاورمیانه آشکارا یک وجه مشترک دارد که آنرا با جنبش مطالبات مدنی جامعهٔ ما پیوند میزند: «عدالت«خواهی. خواست عدالتطلبی که خود را بهشکل انزجار از انحصار فسادآور قدرت اداری و حکومتی، هراس از بیکاری و بحران معیشتی (ناشی از رکود اقتصادی) نشان میدهد، بیتردید قرین «آزادی»خواهی (مطالبهٔ حقوق بشر و شهروند)، و در گرو طرحافکنی (سبکی متفاوت از راه رشد و) «توسعه» است.
بهترین راهنما برای نیل به تعریفی ایجابی از «عدالت»، که در طول تاریخ اندیشه و مبارزات انسان مورد مناقشه بوده است، پیدایش همین احساس بیعدالتی و وقوع «بیداد» است («جمهوری» افلاطون که از نخستین اسناد تاریخ اندیشه «پیرامون عدالت» است، به این ملاحظه درباره احساس بیعدالتی همچون راهنما بسوی عدالت اشاره دارد: در کلام گلاوکن برادر افلاطون).
🔹بر سرزمینهایی غنی ما، بهلحاظ منابع طبیعی و انسانی عظیم، مردمانی میزیند که فقر و فلاکت مادی «کرامت» انسانی آنها را تهدید میکند و این در موقعیتی است که تمامی ثروت و قدرت در ید و انحصار اقلیتهایی قرار دارد که به بهانه و در پوششِ قومی-ملی و یا فرقهای-مذهبی، بر اکثریت مردم حکم میرانند و زندگی و مرگ و سرنوشت همگانی را رقم میزنند.
🔸تحملناپذیر بودن این وضعیت فجیع جامعه را بهسوی درک اثباتی «عدالت» راهنمایی میکند: شناسایی حقوق اکثریت مردم، و برای پرهیز از خشونت و بهراه افتادن جنگهای داخلی، وضع قوانین تازهٔ تضمینکنندهٔ حقوق مدنی و مصالح عالی ملی.
🔹کشور ما نیز در آستانهٔ یک فصل انتخاباتی مجلس نمایندگی دیگر در شرایطی بسر می برد که سطح امید به «اصلاح» امور از طریق مشارکت در این امر، در پایین سطح خود است (شاید طی سه دههٔ گذشته). و مهمترین علت و عامل این سرخوردگی عمومی باز همین احساس بیعدالتی اجتماعی (بهویژه در امر معیشتی اقتصادی) است، همان احساسی که در سایر کشورهای خاورمیانه جوانان را به خیابانها کشانده است.
🔸تا پیش از رسیدن به چنین مرحلهٔ «گسستی»، میتوان و میبایست با استفادهٔ بهینه از «فضا»ی انتخاباتی در راه، به طراحی چشماندازی نو، طرح مطالبات اجتماعی-اقتصادی مشروع ملی و مردمی در سپهر عمومی جامعه پرداخت. تضییقات قضایی اخیر، مانند صدور احکام سنگین علیه کوشندگان کارگری و مدنی، ادامهٔ سیاست حصر و حبس (عدم توافق با مرخصیها)، اجازهٔ برگزاری نشست ندادن به تشکلهای سیاسی معتقد به روش قانونی و مسالمتآمیز (مانند جبهه ملی)، و...، همهٔ تحدیدها و تهدیدهای نگرانکننده علیه اصول مردمسالاری و جمهوری، نباید و نشاید که نیروهای آگاه و سالم را از حضور در صحنه و در عرصهٔ اجتماعی و ارایهٔ «بدیل»های علمی و عملی بازدارند.
امروز، در سالروز درگذشت پیامآورِ دینِ «کتاب (آگاهی)، ترازو (عدالت)، و آهن (توسعه)»، زمان مناسبی برای طرح دوبارهٔ این پرسش اساسی فرارسیده است که چرا جامعههایی که فرهنگ اکثریت مردم در آنها اسلام است، به چنین بیعدالتیهای آشکاری در همهٔ عرصههای زیستی و همزیستی جمعی تن دادهاند؟ متفکران، روشنفکران، و بهویژه «علما» در این فرهنگ و جامعهٔ دینی، بیعدالتیها و عدالت را چگونه توجیه یا تعریف کرده و میکنند؟ و چرا تا کار به شورش و انفجار جامعه و جوانان نکشد، علیه وضع و «نظم» موجود به صحنه نمیآیند و اظهار نظر و ابراز «نقد» نمیکنند؟
#جنبش_اعتراضی
#خاورمیانه
#فساد_اقتصادی
#جوانان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸 «میدان تحریر» بغداد چند روز پیش، از صفحهٔ اینستاگرم علی شریعتی به زبان عربی
🖋احسان شریعتی
🔸جنبش اعتراضی جاری جوانان و مردم کشورهای منطقهٔ خاورمیانه آشکارا یک وجه مشترک دارد که آنرا با جنبش مطالبات مدنی جامعهٔ ما پیوند میزند: «عدالت«خواهی. خواست عدالتطلبی که خود را بهشکل انزجار از انحصار فسادآور قدرت اداری و حکومتی، هراس از بیکاری و بحران معیشتی (ناشی از رکود اقتصادی) نشان میدهد، بیتردید قرین «آزادی»خواهی (مطالبهٔ حقوق بشر و شهروند)، و در گرو طرحافکنی (سبکی متفاوت از راه رشد و) «توسعه» است.
بهترین راهنما برای نیل به تعریفی ایجابی از «عدالت»، که در طول تاریخ اندیشه و مبارزات انسان مورد مناقشه بوده است، پیدایش همین احساس بیعدالتی و وقوع «بیداد» است («جمهوری» افلاطون که از نخستین اسناد تاریخ اندیشه «پیرامون عدالت» است، به این ملاحظه درباره احساس بیعدالتی همچون راهنما بسوی عدالت اشاره دارد: در کلام گلاوکن برادر افلاطون).
🔹بر سرزمینهایی غنی ما، بهلحاظ منابع طبیعی و انسانی عظیم، مردمانی میزیند که فقر و فلاکت مادی «کرامت» انسانی آنها را تهدید میکند و این در موقعیتی است که تمامی ثروت و قدرت در ید و انحصار اقلیتهایی قرار دارد که به بهانه و در پوششِ قومی-ملی و یا فرقهای-مذهبی، بر اکثریت مردم حکم میرانند و زندگی و مرگ و سرنوشت همگانی را رقم میزنند.
🔸تحملناپذیر بودن این وضعیت فجیع جامعه را بهسوی درک اثباتی «عدالت» راهنمایی میکند: شناسایی حقوق اکثریت مردم، و برای پرهیز از خشونت و بهراه افتادن جنگهای داخلی، وضع قوانین تازهٔ تضمینکنندهٔ حقوق مدنی و مصالح عالی ملی.
🔹کشور ما نیز در آستانهٔ یک فصل انتخاباتی مجلس نمایندگی دیگر در شرایطی بسر می برد که سطح امید به «اصلاح» امور از طریق مشارکت در این امر، در پایین سطح خود است (شاید طی سه دههٔ گذشته). و مهمترین علت و عامل این سرخوردگی عمومی باز همین احساس بیعدالتی اجتماعی (بهویژه در امر معیشتی اقتصادی) است، همان احساسی که در سایر کشورهای خاورمیانه جوانان را به خیابانها کشانده است.
🔸تا پیش از رسیدن به چنین مرحلهٔ «گسستی»، میتوان و میبایست با استفادهٔ بهینه از «فضا»ی انتخاباتی در راه، به طراحی چشماندازی نو، طرح مطالبات اجتماعی-اقتصادی مشروع ملی و مردمی در سپهر عمومی جامعه پرداخت. تضییقات قضایی اخیر، مانند صدور احکام سنگین علیه کوشندگان کارگری و مدنی، ادامهٔ سیاست حصر و حبس (عدم توافق با مرخصیها)، اجازهٔ برگزاری نشست ندادن به تشکلهای سیاسی معتقد به روش قانونی و مسالمتآمیز (مانند جبهه ملی)، و...، همهٔ تحدیدها و تهدیدهای نگرانکننده علیه اصول مردمسالاری و جمهوری، نباید و نشاید که نیروهای آگاه و سالم را از حضور در صحنه و در عرصهٔ اجتماعی و ارایهٔ «بدیل»های علمی و عملی بازدارند.
امروز، در سالروز درگذشت پیامآورِ دینِ «کتاب (آگاهی)، ترازو (عدالت)، و آهن (توسعه)»، زمان مناسبی برای طرح دوبارهٔ این پرسش اساسی فرارسیده است که چرا جامعههایی که فرهنگ اکثریت مردم در آنها اسلام است، به چنین بیعدالتیهای آشکاری در همهٔ عرصههای زیستی و همزیستی جمعی تن دادهاند؟ متفکران، روشنفکران، و بهویژه «علما» در این فرهنگ و جامعهٔ دینی، بیعدالتیها و عدالت را چگونه توجیه یا تعریف کرده و میکنند؟ و چرا تا کار به شورش و انفجار جامعه و جوانان نکشد، علیه وضع و «نظم» موجود به صحنه نمیآیند و اظهار نظر و ابراز «نقد» نمیکنند؟
#جنبش_اعتراضی
#خاورمیانه
#فساد_اقتصادی
#جوانان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸 «میدان تحریر» بغداد چند روز پیش، از صفحهٔ اینستاگرم علی شریعتی به زبان عربی
Telegram
🖇 attach
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🎙نهضت دموکراتیک ادامه دارد
📌خلاصهٔ سخنان احسان شریعتی در مراسم روز دانشجو بر مزار سه آذر اهورایی (در جمع دوستان و اعضای خانواده شهدا)
🔸امروز در آستانهٔ روز دانشجو، در اینجا جمع شدهایم تا یاد و خاطره شهدای جنبش دانشجویی سال ۳۲ پاس بداریم. پاسداشت روز دانشجو و جنبش دانشجویی طی ۶۶ هرساله برگزار شده و به یک روال و رویه و سنت تبدیل شده است، اما همیشه و حتی امروز، امکان مراسمی شایستهٔ این نام و این روز همیشه میسر نبوده است.
🔹حرکت مردم ایران برای تغییر-و-تحولخواهی و ورود به عصر جدید از یک سده پیش شروع و همچنان جاری بوده است. اهداف و شعارهای این جنبش پیش و پس از انقلاب همواره آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، علیه قدرت استبداد داخلی وابسته به استعمار خارجی، و نظامهای استثمارگر فئودالی و کاپیتالیستی و پورژوایی کمپرادور بوده است.
🔸برای نیل به عدالت اجتماعی، در بهمن ۵۷ که انقلاب ضدسلطنتی بیان مذهبی پیدا کرد، مردم شعار «حکومت عدل علی» سرمیدادند، اما امروز پس از ۴۰ سال شاهد فقر و فلاکت، رشد شکاف طبقاتی، تورم و گرانی و خلاصه بحران معیشتی خیل عظیم بیکاران و گرسنگان هستیم که با توجه به غنای منابع و سرمایه های عظیم طبیعی و انسانی این سرزمین، ناتوانی در نیل به آن آرمان را باید فراتر از سوءمدیریت ناشی از نقص و خلل در مبانی فکری و علمی طراحی مسیر توسعه اقتصادی در نظامهای گذشته و حال دانست.
🔹با توجه به اینکه از صدر مشروطه تا کنون ما از پیشقراولان ملتهای منطقهٔ خاورمیانه بودهایم؛ و هنوز هم چون انقلابهایی از اینجا شروع شدهاند، چشم دنیا به سوی ایران است، و هنوز هم بهنظر ما سرنوشت نهضت و انقلابهای رقم نهایی نخورده است، یعنی نهضت دموکراتیک ادامه دارد و نفس مطالبهگری و جنبشهای دهههای اخیر، نشاندهندهٔ حقانیت ذات و جوهر جنبشهای گذشته و استمرار و زنده بودن حرکت این ملت است که بیش از یک قرن سابقه و ادامه دارد.
🔸بنابراین نباید ناامید شویم در کوتاهمدت از روند بلند تطور تاریخی، خصلت سهمناک حوادث، و پرداختن بهای سنگین نسبت به دستآوردهای ناکافی و همهٔ ناکامیهای تاکنونی. مقصود از وفاداری و پای فشردن بر مواضع و زنده نگه داشتن حافظهٔ گذشته، انتقال حافظه و هویت به نسل جوان است. زیرا اگر حافظهمان منقطع شود، اشتباهات گذشته دوباره تکرار خواهند شد؛ و آنها که مسئول عقبگرد ها و ناکامی ها بودند مجدداً با چهرهای جدید وارد صخنه میشوند و خود را طلبکار و محق جلوه خواهند داد؛ چون میپندارند مردم فراموش کردهاند. در حالیکه هیچ رویداد تاریخی فراموش نمیشود و بهخلاف شعارهای کلیشه ای که دایم شنیده میشود که «فراموش نمیکنیم اما میبخشیم»، نه فراموش میکنیم و نه به آسانی میبخشیم، بلکه بنابه دلایل طبیعی و حقوقی، قاعده باید این باشد که عدالت میبایست اجرا شود و آنگاه اگر شماری از قربانیان خواستند ببخشند این یک استثنا است و البته بهلحاظ اخلاقی بس ارزشمند. هدف ما، اما، از طرح ضرورت مبارزه با فراموشی، و تاکید بر اجرای عدالت قضایی و جزایی، انتقامجویی نیست، بلکه جلوگیری از تکرار جنایات و حوادث است. پس شعار ملی باید این باشد که «دیگر، هرگز مباد!»
مسئول هر دستاورد و یا هر پسرفتی، همواره بنابه تعریف، «مسئولین» اند و آن و این مسئول نباید از مردم و از منتقدان و مخالفان طلبکار باشد که چرا اعتراض و انقلاب کردید و یا شما روشنفکران بودید که ما را به اینجا کشاندید، و امثال این ادبیات که امروزه بهشکل مهوعی شیوع و وفور یافته است. مخالفت با وضع موجود همیشه واکنشی بوده است علیه وضع موجود و سیاستهای حاکم. از اینروست که مطالبهٔ نهادی «حقیقتیاب» برای روشت شده مسئولیتها در سطح ملی ضرورتی تاریخی است.
🔹درآستانهٔ فصل انتخابات هستیم اما باید دانست که در فضای کنونی امید و اعتماد ملی سخت آسیبدیده و مصیبتزدهٔ حوادث اخیر است و دل و دماغی برای حضور و مشارکت در این سپهر ندارد. جنبش «ملی و مردمی» (مستقل از قدرتهای خارجی و مطالبهگر عدالت-و-آزادی) در شرایط کنونی فراسوی روشهای کلاسیک «انتخاباتی» اصلاح-و-اعتدالطلبی صوری و سازشکارانهٔ تاکنونی و البته با پرهیز از لغزش به ورطهٔ خشونت کور و شورشگری واکنشی از سوی دیگر، در پی حضور متحد و متشکل در صحنه و عرصهٔ اجتماعی باشد و «راه سومی» را با شیوههای مدنی اعتراض و مطالبه و جایگزینسازی بدیلهای عملی و راهکارهای علمی برای آینده بگشاید.
#جنبش_دانشجویی
#جنبش_اعتراضی
#راه_سوم
#مطالبات_عمومی
#روش_کلاسیک_انتخاباتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📽امروز دانشگاه تهران
📌خلاصهٔ سخنان احسان شریعتی در مراسم روز دانشجو بر مزار سه آذر اهورایی (در جمع دوستان و اعضای خانواده شهدا)
🔸امروز در آستانهٔ روز دانشجو، در اینجا جمع شدهایم تا یاد و خاطره شهدای جنبش دانشجویی سال ۳۲ پاس بداریم. پاسداشت روز دانشجو و جنبش دانشجویی طی ۶۶ هرساله برگزار شده و به یک روال و رویه و سنت تبدیل شده است، اما همیشه و حتی امروز، امکان مراسمی شایستهٔ این نام و این روز همیشه میسر نبوده است.
🔹حرکت مردم ایران برای تغییر-و-تحولخواهی و ورود به عصر جدید از یک سده پیش شروع و همچنان جاری بوده است. اهداف و شعارهای این جنبش پیش و پس از انقلاب همواره آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، علیه قدرت استبداد داخلی وابسته به استعمار خارجی، و نظامهای استثمارگر فئودالی و کاپیتالیستی و پورژوایی کمپرادور بوده است.
🔸برای نیل به عدالت اجتماعی، در بهمن ۵۷ که انقلاب ضدسلطنتی بیان مذهبی پیدا کرد، مردم شعار «حکومت عدل علی» سرمیدادند، اما امروز پس از ۴۰ سال شاهد فقر و فلاکت، رشد شکاف طبقاتی، تورم و گرانی و خلاصه بحران معیشتی خیل عظیم بیکاران و گرسنگان هستیم که با توجه به غنای منابع و سرمایه های عظیم طبیعی و انسانی این سرزمین، ناتوانی در نیل به آن آرمان را باید فراتر از سوءمدیریت ناشی از نقص و خلل در مبانی فکری و علمی طراحی مسیر توسعه اقتصادی در نظامهای گذشته و حال دانست.
🔹با توجه به اینکه از صدر مشروطه تا کنون ما از پیشقراولان ملتهای منطقهٔ خاورمیانه بودهایم؛ و هنوز هم چون انقلابهایی از اینجا شروع شدهاند، چشم دنیا به سوی ایران است، و هنوز هم بهنظر ما سرنوشت نهضت و انقلابهای رقم نهایی نخورده است، یعنی نهضت دموکراتیک ادامه دارد و نفس مطالبهگری و جنبشهای دهههای اخیر، نشاندهندهٔ حقانیت ذات و جوهر جنبشهای گذشته و استمرار و زنده بودن حرکت این ملت است که بیش از یک قرن سابقه و ادامه دارد.
🔸بنابراین نباید ناامید شویم در کوتاهمدت از روند بلند تطور تاریخی، خصلت سهمناک حوادث، و پرداختن بهای سنگین نسبت به دستآوردهای ناکافی و همهٔ ناکامیهای تاکنونی. مقصود از وفاداری و پای فشردن بر مواضع و زنده نگه داشتن حافظهٔ گذشته، انتقال حافظه و هویت به نسل جوان است. زیرا اگر حافظهمان منقطع شود، اشتباهات گذشته دوباره تکرار خواهند شد؛ و آنها که مسئول عقبگرد ها و ناکامی ها بودند مجدداً با چهرهای جدید وارد صخنه میشوند و خود را طلبکار و محق جلوه خواهند داد؛ چون میپندارند مردم فراموش کردهاند. در حالیکه هیچ رویداد تاریخی فراموش نمیشود و بهخلاف شعارهای کلیشه ای که دایم شنیده میشود که «فراموش نمیکنیم اما میبخشیم»، نه فراموش میکنیم و نه به آسانی میبخشیم، بلکه بنابه دلایل طبیعی و حقوقی، قاعده باید این باشد که عدالت میبایست اجرا شود و آنگاه اگر شماری از قربانیان خواستند ببخشند این یک استثنا است و البته بهلحاظ اخلاقی بس ارزشمند. هدف ما، اما، از طرح ضرورت مبارزه با فراموشی، و تاکید بر اجرای عدالت قضایی و جزایی، انتقامجویی نیست، بلکه جلوگیری از تکرار جنایات و حوادث است. پس شعار ملی باید این باشد که «دیگر، هرگز مباد!»
مسئول هر دستاورد و یا هر پسرفتی، همواره بنابه تعریف، «مسئولین» اند و آن و این مسئول نباید از مردم و از منتقدان و مخالفان طلبکار باشد که چرا اعتراض و انقلاب کردید و یا شما روشنفکران بودید که ما را به اینجا کشاندید، و امثال این ادبیات که امروزه بهشکل مهوعی شیوع و وفور یافته است. مخالفت با وضع موجود همیشه واکنشی بوده است علیه وضع موجود و سیاستهای حاکم. از اینروست که مطالبهٔ نهادی «حقیقتیاب» برای روشت شده مسئولیتها در سطح ملی ضرورتی تاریخی است.
🔹درآستانهٔ فصل انتخابات هستیم اما باید دانست که در فضای کنونی امید و اعتماد ملی سخت آسیبدیده و مصیبتزدهٔ حوادث اخیر است و دل و دماغی برای حضور و مشارکت در این سپهر ندارد. جنبش «ملی و مردمی» (مستقل از قدرتهای خارجی و مطالبهگر عدالت-و-آزادی) در شرایط کنونی فراسوی روشهای کلاسیک «انتخاباتی» اصلاح-و-اعتدالطلبی صوری و سازشکارانهٔ تاکنونی و البته با پرهیز از لغزش به ورطهٔ خشونت کور و شورشگری واکنشی از سوی دیگر، در پی حضور متحد و متشکل در صحنه و عرصهٔ اجتماعی باشد و «راه سومی» را با شیوههای مدنی اعتراض و مطالبه و جایگزینسازی بدیلهای عملی و راهکارهای علمی برای آینده بگشاید.
#جنبش_دانشجویی
#جنبش_اعتراضی
#راه_سوم
#مطالبات_عمومی
#روش_کلاسیک_انتخاباتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📽امروز دانشگاه تهران
Telegram
🖇 attach
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸هدی صابر، نمونهی کُنشگری چندساحتی (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی)
🖋احسان شریعتی
🔸بنام خداوند هستی و هم راستی
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (۱)
«فتوّتدار آن باشد که او را، اگر مالست و گر جان در میانست» (۲)
🔹امروز سالیاد جوانمردِ رادمنش، معلمِ شهید هدی صابر را در شرایطی بزرگ میداریم که جامعه و بویژه نسلِ جوانِ ما، بیش از پیش نیازمندِ شناختِ «نمونه»هایی چون هاله سحابیها و هدی صابرهایند. منظور از نمونه، همان اُسوه، الگو یا مُدلهای تحققیافته، عینی و انضمامیِ ارزشها و ایدههای انتزاعی است و نه «اسطوره»سازی مطلق از انسانهای همواره جایزالخطا و دارای ضعف و نقدپذیر.
🔸برای نمونه، موضوعِ قصهی «معلم، و حسن و محبوبه» بهروایتِ دکتر شریعتی(چنانکه داستان دختری «در باغ ابسرواتوار» و یا نامهنگاری به فرزند همچون نسل فردا)، با الهام از زندگی و سرنوشت دو تن از شاگردانش، سبک پرداختن به همین نمونهسازی انضمامی از ارزشها بود و نه نوعی نمادپردازی اسطورهای و خیالین از افراد واقعی و شخصیتهای زمینی.
🔹برای کسب این شناخت، نخست میبایست تبارشناسی کنیم، یعنی آن حافظهی تاریخیای را بشناسیم که سازندهٔ «هویتِ» فرهنگی-اعتقادی و سیاسی-اجتماعی این «شخصیت»های معاصر ما به شمار میآید:
1) بهلحاظِ سیاسی، شهید هدی صابر یکی از تلاشگران یا مبارزانِ جنبش ملی-مردمی (ناسیونال-دموکراتیک) ایرانزمین است در راهِ کسب استقلال و آزادی، که از عصر مشروطه تاکنون (با گذر از جنبشهای منطقهای، نهضتملیشدن صنعت نفت، جنبش مسلحانه اواخر دهه ۴۰، انقلاب ۵۷، و جنبش اصلاحی دهه ۷۰)، استمرار یافته است. این جنبشها بهخلاف آنچه برخی از نیروهای غیردموکراتیک میکوشند وانمود کنند، برغم طی کردن ادوار تاریخی گوناگون و تغییر و تعمیقِ نگرشها و رویکردها و مطالبات، جملگی یک هدف مشترک را تعقیب میکردهاند و مردم ایران از خلال این نهضتها خواستار استقلال و آزادی، عدالت و توسعه یا در پیش گرفتن راه رشدی پایدار و متوازن، مترقی و تعالیبخش، بودهاند. با اینهمه میدانیم که برغم پیشگامی و قدمتِ تاریخی و همهی دستآوردها، جنبش ملی و مردمی در کشور ما غالبا و در مجموع، موفق و کامیاب نبوده است (که در جای دیگر به تحلیل علل و دلایل آن میپردازیم)؛
1) بهلحاظِ اجتماعی: جنبش عدالتخواهانهی این سرزمین، از زمانِ مزدک تا بابک و از ابوذر در صدر اسلام تا خداپرستانِ سوسیالیست و تا مجاهدینِ صدر (نسلِ حنیف) و تا سوسیالدموکراسی رادیکال معنوی (تثلیثِ «عرفان، برابری، آزادیِ» شریعتی)، و بهطورکلی، مجموعهی جنبشها و مبارزاتِ اقشار و طبقات زحمتکش، دهقانی، کارگری، و ..، نشانگرِ حضورِ یک جنبشِ مطالبهگرِ قوی برایِ تحققِ عدالت در عصرِ قدیم و دموکراسیِ اجتماعی در عصرِ حدید در این سرزمین بوده است.
2) و بالاخره، بهلحاظِ فرهنگی: نمونه و موردِ هدی صابر، نمایانگرِ تداوم سنتِ «فتوّت» یا آئین جوانمردی و «سنّتِ پهلوانی» ایرانی است که علاوه بر جنبهی ملّی، نسبتی با تصوّفِ ایران و تشیعِ اسلام نسبتی دارد و در عصر جدید به نوعی نواندیشی دینی میرسد که از زمان سیدجمال شروع شده و با اقبال قوام فلسفی یافته و در شریعتی به هیئتِ یک مکتب ارتقا یافتهاست.
پرداختن به این سه بُعد را ما در زندگی، مبارزه، کار، و تلاش فکری و معنوی هدی صابر بهشکلِ «متعادل» میبینیم؛ و همین موضوعِ سخن و پرسش و تأمل امروز من و ماست. تعادل یعنی توانِ برقراریِ نسبتی متوازن میانِ چند بُعد و ساحتِ وجودی که کمتر در شخصیتها و جنبشهای تاریخی شاهد آن هستیم. این تعادل منتجهٔ جهانبینی «توحید» است که خروجی آن به قول متکلمان معتزلی «عدل» در عرصهٔ اجتماعی و «اعتدال» انسانی است.
🔸یک موّحدِ یکتاپرست که در سیری استعلایی به «یکتویی» در منش و خُلق-و-خو و رفتاری هماهنگ با هستی و دیگری و به وحدتی در میانهی منهای متکثر میرسد، در حرکتِ بازگشتِ نزولی، قدرِ هر یک از ساحاتِ وجودی و تکتکِ ذرّه-لحظهها و هستندگان را میداند، یعنی میشناسد و بهشمار میآورد.
مبارزهٔ سیاسی اگر با کار اجتماعی و این دو اگر با ارزیابی نفسانی مستمر و پرسشگری دایمی فکری همراه نباشد، میتواند انسانهای تکساحتی خطرناکی را بسازد که در تجربهی تاریخی دیدهایم. در این تجربه شاهد مبارزان و رزمندگان بزرگ و مؤثری بودهایم که در ابعاد معنوی و اخلاقی سخت فقیر بودهاند، و یا بیخبر از واقعیتِ زندگی و دنیایِ کار و تولید مادی و اقتصادی و سبکِ زیست اقشار و طبقاتِ واقعی مردم در یک سرزمین و اقلیم مشخص جغرافیایی و در یک دورهی معیّنِ تاریخی.
#جنبش_ملی_مردمی
#هدی_صابر
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
http://tinyurl.com/y7oo9yvw
🖋احسان شریعتی
🔸بنام خداوند هستی و هم راستی
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (۱)
«فتوّتدار آن باشد که او را، اگر مالست و گر جان در میانست» (۲)
🔹امروز سالیاد جوانمردِ رادمنش، معلمِ شهید هدی صابر را در شرایطی بزرگ میداریم که جامعه و بویژه نسلِ جوانِ ما، بیش از پیش نیازمندِ شناختِ «نمونه»هایی چون هاله سحابیها و هدی صابرهایند. منظور از نمونه، همان اُسوه، الگو یا مُدلهای تحققیافته، عینی و انضمامیِ ارزشها و ایدههای انتزاعی است و نه «اسطوره»سازی مطلق از انسانهای همواره جایزالخطا و دارای ضعف و نقدپذیر.
🔸برای نمونه، موضوعِ قصهی «معلم، و حسن و محبوبه» بهروایتِ دکتر شریعتی(چنانکه داستان دختری «در باغ ابسرواتوار» و یا نامهنگاری به فرزند همچون نسل فردا)، با الهام از زندگی و سرنوشت دو تن از شاگردانش، سبک پرداختن به همین نمونهسازی انضمامی از ارزشها بود و نه نوعی نمادپردازی اسطورهای و خیالین از افراد واقعی و شخصیتهای زمینی.
🔹برای کسب این شناخت، نخست میبایست تبارشناسی کنیم، یعنی آن حافظهی تاریخیای را بشناسیم که سازندهٔ «هویتِ» فرهنگی-اعتقادی و سیاسی-اجتماعی این «شخصیت»های معاصر ما به شمار میآید:
1) بهلحاظِ سیاسی، شهید هدی صابر یکی از تلاشگران یا مبارزانِ جنبش ملی-مردمی (ناسیونال-دموکراتیک) ایرانزمین است در راهِ کسب استقلال و آزادی، که از عصر مشروطه تاکنون (با گذر از جنبشهای منطقهای، نهضتملیشدن صنعت نفت، جنبش مسلحانه اواخر دهه ۴۰، انقلاب ۵۷، و جنبش اصلاحی دهه ۷۰)، استمرار یافته است. این جنبشها بهخلاف آنچه برخی از نیروهای غیردموکراتیک میکوشند وانمود کنند، برغم طی کردن ادوار تاریخی گوناگون و تغییر و تعمیقِ نگرشها و رویکردها و مطالبات، جملگی یک هدف مشترک را تعقیب میکردهاند و مردم ایران از خلال این نهضتها خواستار استقلال و آزادی، عدالت و توسعه یا در پیش گرفتن راه رشدی پایدار و متوازن، مترقی و تعالیبخش، بودهاند. با اینهمه میدانیم که برغم پیشگامی و قدمتِ تاریخی و همهی دستآوردها، جنبش ملی و مردمی در کشور ما غالبا و در مجموع، موفق و کامیاب نبوده است (که در جای دیگر به تحلیل علل و دلایل آن میپردازیم)؛
1) بهلحاظِ اجتماعی: جنبش عدالتخواهانهی این سرزمین، از زمانِ مزدک تا بابک و از ابوذر در صدر اسلام تا خداپرستانِ سوسیالیست و تا مجاهدینِ صدر (نسلِ حنیف) و تا سوسیالدموکراسی رادیکال معنوی (تثلیثِ «عرفان، برابری، آزادیِ» شریعتی)، و بهطورکلی، مجموعهی جنبشها و مبارزاتِ اقشار و طبقات زحمتکش، دهقانی، کارگری، و ..، نشانگرِ حضورِ یک جنبشِ مطالبهگرِ قوی برایِ تحققِ عدالت در عصرِ قدیم و دموکراسیِ اجتماعی در عصرِ حدید در این سرزمین بوده است.
2) و بالاخره، بهلحاظِ فرهنگی: نمونه و موردِ هدی صابر، نمایانگرِ تداوم سنتِ «فتوّت» یا آئین جوانمردی و «سنّتِ پهلوانی» ایرانی است که علاوه بر جنبهی ملّی، نسبتی با تصوّفِ ایران و تشیعِ اسلام نسبتی دارد و در عصر جدید به نوعی نواندیشی دینی میرسد که از زمان سیدجمال شروع شده و با اقبال قوام فلسفی یافته و در شریعتی به هیئتِ یک مکتب ارتقا یافتهاست.
پرداختن به این سه بُعد را ما در زندگی، مبارزه، کار، و تلاش فکری و معنوی هدی صابر بهشکلِ «متعادل» میبینیم؛ و همین موضوعِ سخن و پرسش و تأمل امروز من و ماست. تعادل یعنی توانِ برقراریِ نسبتی متوازن میانِ چند بُعد و ساحتِ وجودی که کمتر در شخصیتها و جنبشهای تاریخی شاهد آن هستیم. این تعادل منتجهٔ جهانبینی «توحید» است که خروجی آن به قول متکلمان معتزلی «عدل» در عرصهٔ اجتماعی و «اعتدال» انسانی است.
🔸یک موّحدِ یکتاپرست که در سیری استعلایی به «یکتویی» در منش و خُلق-و-خو و رفتاری هماهنگ با هستی و دیگری و به وحدتی در میانهی منهای متکثر میرسد، در حرکتِ بازگشتِ نزولی، قدرِ هر یک از ساحاتِ وجودی و تکتکِ ذرّه-لحظهها و هستندگان را میداند، یعنی میشناسد و بهشمار میآورد.
مبارزهٔ سیاسی اگر با کار اجتماعی و این دو اگر با ارزیابی نفسانی مستمر و پرسشگری دایمی فکری همراه نباشد، میتواند انسانهای تکساحتی خطرناکی را بسازد که در تجربهی تاریخی دیدهایم. در این تجربه شاهد مبارزان و رزمندگان بزرگ و مؤثری بودهایم که در ابعاد معنوی و اخلاقی سخت فقیر بودهاند، و یا بیخبر از واقعیتِ زندگی و دنیایِ کار و تولید مادی و اقتصادی و سبکِ زیست اقشار و طبقاتِ واقعی مردم در یک سرزمین و اقلیم مشخص جغرافیایی و در یک دورهی معیّنِ تاریخی.
#جنبش_ملی_مردمی
#هدی_صابر
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
http://tinyurl.com/y7oo9yvw
Telegraph
هدی صابر، نمونهی کُنشگری چندساحتی (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی)
احسان شریعتی بنام خداوند هستی و هم راستی نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (۱) «فتوّتدار آن باشد که او را، اگر مالست و گر جان در میانست» (۲) امروز سالیاد جوانمردِ رادمنش، معلمِ شهید…
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🖋علی شریعتی :
🔷🔆«اگر اجباری که که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه به آتش می زدم؛ همانجایی که بیست و دو سال پیش «آذر»مان در آتش بیداد سوخت. او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!
این «سه یار دبستانی» که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافتهاند نخواستند همچون دیگران کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند اما این سه تن ماندند تا هر که را میآید بیاموزند، هر که را میرود سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند. آنها شهیدند. این سه قطره خون که بر چهرهی دانشگاه ما همچنان تازه و گرم است. کاشکی میتوانستم این سه آذر اهورایی را با تن خاکستر شدهام بپوشانم تا در این سموم که میوزد نَفسُرَند!
اما نه! باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینهام نگاه دارم.»
📌با مخاطب های آشنا-م.آ.1صفحه 248
#روز_دانشجو
#جنبش_دانشجویی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆«اگر اجباری که که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه به آتش می زدم؛ همانجایی که بیست و دو سال پیش «آذر»مان در آتش بیداد سوخت. او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!
این «سه یار دبستانی» که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافتهاند نخواستند همچون دیگران کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند اما این سه تن ماندند تا هر که را میآید بیاموزند، هر که را میرود سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند. آنها شهیدند. این سه قطره خون که بر چهرهی دانشگاه ما همچنان تازه و گرم است. کاشکی میتوانستم این سه آذر اهورایی را با تن خاکستر شدهام بپوشانم تا در این سموم که میوزد نَفسُرَند!
اما نه! باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینهام نگاه دارم.»
📌با مخاطب های آشنا-م.آ.1صفحه 248
#روز_دانشجو
#جنبش_دانشجویی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🖋احسان شریعتی
🔷🔸بار دگر شانزدهم آذر، «روز دانشجو»، در شرایط متفاوت دوران کرونایی و بحران بغرنج جاری اجتماعی فرا رسید. روزی که نماد هویت و تبار تاریخی جنبش دانشجویی در نهاد نوپا و معاصر دانشگاه در کشور ماست. روزی که نشان داد دانشگاه آخرین سنگر اجتماعی است که استعمار و استبداد قادر به تسخیر و مصادرهٔ آن بودند. روزی که از صدر انقلاب ۵۷ تا کنون یادآور مقاومت نهاد فرهنگ و دانش، آزادی و عدالت، توسعه و تعالی، در برابر دستاندازی و تمامخواهی نهادهای قدرت و سنت بوده است.
اهمیت این روز و ضرورت بزرگداشت آن در این حقیقت ریشه دارد و نه در حواشی و جزییات پیرامونی آن حادثه و رخداد تاریخی، انواع قدرتهای متخاصم خارجی و داخلی و موانع تحقق آرمانها و دعاوی دانشگاه، و تنوع سیاسی و اعتقادی قربانیان دانشجو، خاص هر مقطع تاریخی.
بزرگداشت راستین این روز و ارجشناسی مقام دانشجو در جامعه، اعتراف و احترام به این ارزشهای جهانروا بهشکل نهادین و پایدار است، هماره و همهجا.
فرارسیدن ۶۷مین سالگشت «روز دانشجو» بر همهٔ دانشجویان ایران مبارکباد!
۱۶ آذر ۱۳۹۹
______________________________
🔷📌 بهمناسبت «روز دانشجو» بخشی از متن سخنرانیها و مصاحبهها در رابطه با روز دانشجو روی وبسایت در دسترس قرار گرفته است که به هر یک از لینکهای زیر میتوانید مراجعه کنید:
📌نهاد دانشگاه مستقل شود
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1063
📌فلسفه دانشگاه
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1064
📌دانشگاهی درحال شدن
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1066
📌پیرامون جنبش دانشجویی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1065
#جنبش_دانشجویی
#دانشگاه
#روز_دانشجو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸بار دگر شانزدهم آذر، «روز دانشجو»، در شرایط متفاوت دوران کرونایی و بحران بغرنج جاری اجتماعی فرا رسید. روزی که نماد هویت و تبار تاریخی جنبش دانشجویی در نهاد نوپا و معاصر دانشگاه در کشور ماست. روزی که نشان داد دانشگاه آخرین سنگر اجتماعی است که استعمار و استبداد قادر به تسخیر و مصادرهٔ آن بودند. روزی که از صدر انقلاب ۵۷ تا کنون یادآور مقاومت نهاد فرهنگ و دانش، آزادی و عدالت، توسعه و تعالی، در برابر دستاندازی و تمامخواهی نهادهای قدرت و سنت بوده است.
اهمیت این روز و ضرورت بزرگداشت آن در این حقیقت ریشه دارد و نه در حواشی و جزییات پیرامونی آن حادثه و رخداد تاریخی، انواع قدرتهای متخاصم خارجی و داخلی و موانع تحقق آرمانها و دعاوی دانشگاه، و تنوع سیاسی و اعتقادی قربانیان دانشجو، خاص هر مقطع تاریخی.
بزرگداشت راستین این روز و ارجشناسی مقام دانشجو در جامعه، اعتراف و احترام به این ارزشهای جهانروا بهشکل نهادین و پایدار است، هماره و همهجا.
فرارسیدن ۶۷مین سالگشت «روز دانشجو» بر همهٔ دانشجویان ایران مبارکباد!
۱۶ آذر ۱۳۹۹
______________________________
🔷📌 بهمناسبت «روز دانشجو» بخشی از متن سخنرانیها و مصاحبهها در رابطه با روز دانشجو روی وبسایت در دسترس قرار گرفته است که به هر یک از لینکهای زیر میتوانید مراجعه کنید:
📌نهاد دانشگاه مستقل شود
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1063
📌فلسفه دانشگاه
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1064
📌دانشگاهی درحال شدن
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1066
📌پیرامون جنبش دانشجویی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1065
#جنبش_دانشجویی
#دانشگاه
#روز_دانشجو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
نهاد دانشگاه مستقل شود!
دانشجو قرار است به دنبال دانش باشد و این شبیه تعریف فیلسوف است، فیلسوف دوستدار فرزانگی و حکمت است و دانشجو بنا به تعریف به دنبال دانش است و دانش تعریفی دارد....
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اگر چه دل ها پر خون است....
🔸به یاد ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران ...
🔹به یاد جانهای پاکی که در راه جنبش ملی #ایران حاضر به فداکاری شدند....
📌 تلگراف دکتر #محمد_مصدق به استاد #محمدتقی_شریعتی و دیگر رهبران مبارزات ضد استعماری #خراسان در پاسخ به تلگراف پشتیبانی آنان از دولت.
حضرات آقایان محترم ۲۰ فروردین ۱۳۳۲
🔆 تلگراف گرامی عز وصول بخشید و موجب نهایت تشکر و امتنان گردید. بر این جانب پوشیده نیست که این دولت در نتیجه حسن ظن قاطبه افراد ملت موجودیت یافته و ابتکار ملتی است که از تقویت و هدایت او مضایقه نکرده. همیشه به پشتیبانی او ادامه میدهد بنابر این جز اینکه مساعی خود را در آنچه که مطلوب عامه است صرف نماییم وظیفه نداریم و از خداوند توفیق خدمت میخواهم .
🖋 دکتر محمد مصدق
منبع: سیاه و سفید
سال دوم: شماره پنجاه و یکم
چهار شنبه: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۲
#جنبش_ملی_ایران
#محمد_رضا_شجریان
#هوشنگ_ابتهاج
#اکنون_ما_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔸به یاد ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران ...
🔹به یاد جانهای پاکی که در راه جنبش ملی #ایران حاضر به فداکاری شدند....
📌 تلگراف دکتر #محمد_مصدق به استاد #محمدتقی_شریعتی و دیگر رهبران مبارزات ضد استعماری #خراسان در پاسخ به تلگراف پشتیبانی آنان از دولت.
حضرات آقایان محترم ۲۰ فروردین ۱۳۳۲
🔆 تلگراف گرامی عز وصول بخشید و موجب نهایت تشکر و امتنان گردید. بر این جانب پوشیده نیست که این دولت در نتیجه حسن ظن قاطبه افراد ملت موجودیت یافته و ابتکار ملتی است که از تقویت و هدایت او مضایقه نکرده. همیشه به پشتیبانی او ادامه میدهد بنابر این جز اینکه مساعی خود را در آنچه که مطلوب عامه است صرف نماییم وظیفه نداریم و از خداوند توفیق خدمت میخواهم .
🖋 دکتر محمد مصدق
منبع: سیاه و سفید
سال دوم: شماره پنجاه و یکم
چهار شنبه: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۲
#جنبش_ملی_ایران
#محمد_رضا_شجریان
#هوشنگ_ابتهاج
#اکنون_ما_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
📣 اندرحکایت بوقچیهای فرصت طلب رسانهای!
📌در میان روشنفکران مخالف #شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی #سلطنت قرار میگیرند. #غلامحسین_ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخشِ»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش میکنند اعتبار و جایگاه او را مورد تهاجم قرار دهند.
📌یکی از این اوباش، زردنویس بیمقداری است به نام #مهدی_رستمپور که با گشتن داخل اسناد ساواک آریامهری و نامهی ساعدی به پرویز ثابتی را یافته و با فریاد یافتم یافتم بیرون جهیده است، که جماعت چه نشستهاید، سرشکنجهگر #ساواک، جناب پرویز ثابتی در خاطرات درخشاناش راست گفته است! و نامهی ساعدی به او مؤید این راستگویی است!
📌مهدی رستمپور پیش از خروج از #ایران و «پناهندگی» البته آنقدر مورد اعتماد مسئولان صداوسیمای حکومتی بوده است که به مدت ده سال مجری شبکهی خبر باشد، پنج سال مجری برنامههای زندهی شبکهی جهانی جام جم، گوینده و گزارشگر رادیو ورزش و شبکهی دو و شبکهی سه سیما و در ضمن ورزشینویس یکدوجین روزنامه و نشریه از جمله #کیهان ورزشی. او بعد از پناهندگی به دانمارک همزمان با #جنبش_سبز، در یکی از اولین گفتگوهایش با دویچهولهی آلمان، مطلقن از این صحبت نمیکند که به چه ترتیب آنقدر مورد اعتماد بوده که پنج سال روی آنتن زندهی تلویزیون بماند!
📌وجود جمهوری اسلامی برای کسانی چون مهدی رستمپور فرصتی مغتنم بوده که در «وطن» تا آنجا که میتوانستند و میشده در خدمت دستگاه حکومتی قرار داشته باشند و بعد با یک دنده به دنده شدن در خارج از کشور، ناگهان «سیاسی» و به لطف بودجههای امپریالیستی «پروار» شوند و در قامت «خبرنگار آزاد» و «کارشناس» اظهارفضل هم بکنند! اینها البته به خودی خود اهمیتی ندارد. رسانههای جریان اصلی خارج از کشور پر است از امثال مهدی رستمپور و حتا نمونههای وخیمتر از او...
📌آنچه که اما در مورد رستمپور در رابطه با مزخرفاتی که در مورد ساعدی سرهم کرده اهمیت دارد این است که بدانیم چگونه کسی که با ادعای مخالفت با پخش «اعترافات» از تلویزیون به غرب پناهنده شده، حالا برای پاچهمالی شاهنشاه فقید به «اعترافات اجباری» استناد میکند و منبع او برای این اعترافات اجباری یکی اسناد منتشر شده توسط وزارت اطلاعات جاا است و دیگری دستپخت مشترک سرجلاد ساواکی و مأمور خفیهی حقوقبگیر وزارت اطلاعات به نام عرفان قانعیفرد...
✅ @Shariati_Group
🆔 @adabyate_digar
🔗 مطالعه متن کامل با فشردن گزینه INSTANT VIEW داخل مستطیل
📌در میان روشنفکران مخالف #شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی #سلطنت قرار میگیرند. #غلامحسین_ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخشِ»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش میکنند اعتبار و جایگاه او را مورد تهاجم قرار دهند.
📌یکی از این اوباش، زردنویس بیمقداری است به نام #مهدی_رستمپور که با گشتن داخل اسناد ساواک آریامهری و نامهی ساعدی به پرویز ثابتی را یافته و با فریاد یافتم یافتم بیرون جهیده است، که جماعت چه نشستهاید، سرشکنجهگر #ساواک، جناب پرویز ثابتی در خاطرات درخشاناش راست گفته است! و نامهی ساعدی به او مؤید این راستگویی است!
📌مهدی رستمپور پیش از خروج از #ایران و «پناهندگی» البته آنقدر مورد اعتماد مسئولان صداوسیمای حکومتی بوده است که به مدت ده سال مجری شبکهی خبر باشد، پنج سال مجری برنامههای زندهی شبکهی جهانی جام جم، گوینده و گزارشگر رادیو ورزش و شبکهی دو و شبکهی سه سیما و در ضمن ورزشینویس یکدوجین روزنامه و نشریه از جمله #کیهان ورزشی. او بعد از پناهندگی به دانمارک همزمان با #جنبش_سبز، در یکی از اولین گفتگوهایش با دویچهولهی آلمان، مطلقن از این صحبت نمیکند که به چه ترتیب آنقدر مورد اعتماد بوده که پنج سال روی آنتن زندهی تلویزیون بماند!
📌وجود جمهوری اسلامی برای کسانی چون مهدی رستمپور فرصتی مغتنم بوده که در «وطن» تا آنجا که میتوانستند و میشده در خدمت دستگاه حکومتی قرار داشته باشند و بعد با یک دنده به دنده شدن در خارج از کشور، ناگهان «سیاسی» و به لطف بودجههای امپریالیستی «پروار» شوند و در قامت «خبرنگار آزاد» و «کارشناس» اظهارفضل هم بکنند! اینها البته به خودی خود اهمیتی ندارد. رسانههای جریان اصلی خارج از کشور پر است از امثال مهدی رستمپور و حتا نمونههای وخیمتر از او...
📌آنچه که اما در مورد رستمپور در رابطه با مزخرفاتی که در مورد ساعدی سرهم کرده اهمیت دارد این است که بدانیم چگونه کسی که با ادعای مخالفت با پخش «اعترافات» از تلویزیون به غرب پناهنده شده، حالا برای پاچهمالی شاهنشاه فقید به «اعترافات اجباری» استناد میکند و منبع او برای این اعترافات اجباری یکی اسناد منتشر شده توسط وزارت اطلاعات جاا است و دیگری دستپخت مشترک سرجلاد ساواکی و مأمور خفیهی حقوقبگیر وزارت اطلاعات به نام عرفان قانعیفرد...
✅ @Shariati_Group
🆔 @adabyate_digar
🔗 مطالعه متن کامل با فشردن گزینه INSTANT VIEW داخل مستطیل
Telegraph
ساعدی|هژیر پلاسچی
در میان روشنفکران مخالف شاه چند نفری هستند که بهطور ویژه مورد کینهی کرّهساواکیهای حامی سلطنت قرار میگیرند. غلامحسین ساعدی یکی از این افراد است و چند سالی است اوباش سلطنتخواه، که شخصیتهای ملی و «تاجبخش»شان شعبان بیمخ و حسین رمضانیخی بودهاند، تلاش…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸اتاق حزب توسعه ملی برگزار میکند:
📌《۱۶ آذر ۱۳۳۲، نگاهی به جنبش دانشجویی در ایران 》
با حضور:
🔸بهزاد نبوی
🔹عمادالدین باقی
🔸احسان شریعتی
🔹مهدی فتاپور
📌زمان: سه شنبه ۱۶ آذر ماه ساعت ۱۹
اتاق حزب توسعه ملی در کلاب هاوس
#روز_دانشجو
#شانزده_آذر
#جنبش_دانشجویی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌《۱۶ آذر ۱۳۳۲، نگاهی به جنبش دانشجویی در ایران 》
با حضور:
🔸بهزاد نبوی
🔹عمادالدین باقی
🔸احسان شریعتی
🔹مهدی فتاپور
📌زمان: سه شنبه ۱۶ آذر ماه ساعت ۱۹
اتاق حزب توسعه ملی در کلاب هاوس
#روز_دانشجو
#شانزده_آذر
#جنبش_دانشجویی
✅ @Dr_ehsanshariati
📽 | ما باید راه خاص ایران را پیدا کنیم
♦️ما با این نسل جدید هیچ زبان مشترکی نداریم و روشنفکرانی که پشت این نسل آمدهاند و بهبه و چهچه میکنند، نمیدانند با این نسل چگونه ارتباط بگیرند و چگونه این وضعیت را تحلیل کنند.
♦️نمیدانیم این رخداد بسط #نیهیلیسم است، یک #جنبش است یا #انقلاب است؟ آیا در روزگار ما اساساً انقلاب امکانپذیر است؟ #آنارشیسم است؟ طغیان غرایز است؟
♦️ما باید راه خاص #ایران را پیدا کنیم. از هیچ کجای دنیا نه مالزی، نه قطر، نه نروژ و نه از سوئیس نمیتوانیم الگو بگیریم و این راه را باید بسازیم و این از راه #تفکر ممکن است.
♦️برای #اصلاح جامعه، باید جامعه #قدرت پیدا کند و برای اینکه جامعه قدرت پیدا کند، بقای کشور و این حکومت میتواند کمک کند.
برای اینکه ایران بماند، باید این حکومت بماند.
♦️«تغییر» خواست ملی است و جمهوری اسلامی و #گفتمان_انقلاب نه میتواند، نه حق دارد و نه اخلاقا میتواند در برابر این خواست مقاومت کند، وگرنه ما همهی دستاوردهایمان را از دست میدهیم.
📚 گفتوگو از فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ هممیهن با دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه
✅ @Shariati_Group
♦️ما با این نسل جدید هیچ زبان مشترکی نداریم و روشنفکرانی که پشت این نسل آمدهاند و بهبه و چهچه میکنند، نمیدانند با این نسل چگونه ارتباط بگیرند و چگونه این وضعیت را تحلیل کنند.
♦️نمیدانیم این رخداد بسط #نیهیلیسم است، یک #جنبش است یا #انقلاب است؟ آیا در روزگار ما اساساً انقلاب امکانپذیر است؟ #آنارشیسم است؟ طغیان غرایز است؟
♦️ما باید راه خاص #ایران را پیدا کنیم. از هیچ کجای دنیا نه مالزی، نه قطر، نه نروژ و نه از سوئیس نمیتوانیم الگو بگیریم و این راه را باید بسازیم و این از راه #تفکر ممکن است.
♦️برای #اصلاح جامعه، باید جامعه #قدرت پیدا کند و برای اینکه جامعه قدرت پیدا کند، بقای کشور و این حکومت میتواند کمک کند.
برای اینکه ایران بماند، باید این حکومت بماند.
♦️«تغییر» خواست ملی است و جمهوری اسلامی و #گفتمان_انقلاب نه میتواند، نه حق دارد و نه اخلاقا میتواند در برابر این خواست مقاومت کند، وگرنه ما همهی دستاوردهایمان را از دست میدهیم.
📚 گفتوگو از فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ هممیهن با دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه
✅ @Shariati_Group
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«مسئله»ی روز دانشجو چه بود و چیست؟
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati