گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
📌 از شاه پرکار تا تمسخر مصدق
نگاهی به سفیدسازی دیکتاتوری


⭕️ چند وقت پیش یکی از روزنامه‌نگاران سابقا #اصلاح_طلب و عضو حزب مشارکت که زمانی در ساخت قدرت برو و بیایی داشت و اکنون در یکی از شبکه‌های برون مرزی مشغول کار شده، از اقامتگاه تابستانی #شاه سابق در سوئیس که مخصوص تعطیلاتش بوده رد شده و از "شاه پرکار" به تعبیر خودش یاد کرد و نوشت این تعطیلات "نوش جانش". حالا این روزنامه نگار به این دلیل برانداز جمهوری اسلامی شده که با مناسبات دیکتاتوری مخالفت دارد. بارها هم بر این موضوع تأکید کرده. اما از یک نوع دیکتاتوری خوشش می‌آید: شاه پر کار. این در حالی است که شاه #مشروطه اگر شاه واقعی باشد، اصلأ نباید کاری کند!
مشکل تاریخی ما اینجاست که شاهان می‌خواهند همه کاری بکنند. شاه مشروطه باید سلطنت می‌کرد، نه حکومت.

⭕️ قصه تلخ اینجاست که روزنامه نگار با سابقه ما یا واقعاً فهمی از مشروطیت ندارد، یا خدای ناکرده خود را به تجاهل زده. حالا چرا در این زمانه تمجید از #دیکتاتور سابق در نفی دیکتاتوری فعلی مد شده؟ دلایلی دارد که از حوصله این متن خارج است، اما مهم‌ترینش در واکنش به #تاریخ نگاری جمهوری اسلامی است که شاهان سابق را یکسره سیاه دانسته در حالی که انصافاً در بسیاری از زمینه‌ها کارنامه جمهوری اسلامی سیاه‌تر است. به اعتقاد من این تمجید ریشه‌دار نیست و پیام مخالفت به جمهوری اسلامی است. اما این تمجید از دیکتاتور سابق از سوی منتقد دیکتاتوری دلایل دیگری می‌تواند داشته باشد. بسیار بعید می‌دانم ایشان که در نظر من روزنامه نگار صاحب تحلیلی است، معنای مشروطیت را نداند و از پرکاری شاهی که از بیت‌المال در اقامتگاه تابستانی سوئیس خورده و برده تمجید کند.

⭕️ مضحک‌تر از این، استوری‌های چند وقت قبل یک تحلیلگر ورزشی بوده که بعد از موج مهاجرت جنبش سبز که بسیاری قهرمان خود خوانده شدند، نامش با مطالب ورزشی که بیشتر جنبه‌ی افشاگری و تا حدود زیادی زرد بودند پرآوازه شد. با مطالب زرد کلی مشتری در اینستاگرام جذب و مثل آشپز-کارشناس‌های شبکه "من و تو" که به ناگاه مفسر #تاریخ شدند! او هم گهگاهی با گزینش اطلاعات غلط، درست و بعضاً دروغ، در حال نه نقد #مصدق که لگدپرانی به این چهره‌ی ملی با زبان تمسخر است. و ِالا مصدق را بسیاری نقد کرده‌اند و مسأله من هم نقد دکتر مصدق نیست. از نشریات دوران #اصلاحات منتقد رادیکال او بوده‌اند. از اسلامگرایان تا گونه‌هایی از لیبرال‌ها و حتی چپ‌ها و دوستان خود مصدق در گذر زمان از مخالفان سرسخت مصدق بوده‌اند؛ گاهی این نقدها درست بوده و گاهی خارج از دایره انصاف. اما این تحلیلگر تازه سیاسی شده، الگوی خود را مجریان شبکه زرد "من و تو " قرار داده.
" من و تو " با کلاس‌های آشپزی مخاطب جمع کرد تا پروژه سفید سازی از دوران دیکتاتوری را در دستور کار قرار دهد. پروژه‌ای هوشمند که هدفش جذب شهروندانی است که یا اطلاعات سیاس عمیقی ندارند، یا وقت دستیابی به این اطلاعات را ندارند. این شخص هم این دستور کار را پیش گرفته و در مناسبت‌های مختلف مصدق را می‌زند. اینها با روش زرد نویسی فالوئر جذب می‌کنند تا القائات سیاسی تاریخی خود را به فرموده یا اختیاری به خورد مخاطبان کم اطلاع بدهند.

⭕️ پیش‌تر نوشته بودم انگیزه ولایی‌ها و سطلنتی‌ها در زدن #مصدق یکسان است: شکستن آینه‌ای که پلیدی‌های دیکتاتوری در دو نظام، از اعدام، حبس و حصر را افشا می‌کند. درباره‌ی هدف اینها بیشتر هم خواهم نوشت چون مسأله نه تاریخی که مسأله‌ی روز است. مساله فریب مردمی است که از حاکمیت مستبد امروز به تنگ آمده و خسته و عصبی شده‌اند. راه رسیدن به #دموکراسی اصیل، از مقابله با «دروغ و شانتاژ» می‌گذرد. با عقلانیت انتقادی می‌توان به جامعه‌ای دموکرات اندیشید، اما با شانتاژ و دروغ هرگز...

#مجتبی_نجفی

@Shariati_Group
💡 دین‌خویی؛ مفهومی مبهم و تهی

#حسن_یوسفی_اشکوری


▫️بی‌گمان یکی از مناقشه‌ برانگیزترین نویسندگان و صاحب‌نظران معاصر #ایران مرحوم آرامش دوستدار است، که اخیراً درگذشت. هرچند او اصولا نویسنده‌ای پُر کار نیست ولی سه اثر او در چهل سال اخیر یعنی «ملاحظات فلسفی در دین و علم»، «درخشش‌های تیره» و «امتناع تفکر در فرهنگ دینی» و دیدگاه‌های خاص وی در باب #تاریخ و #فرهنگ ایران و حاملانش در دو کتاب اخیر است که مورد بحث و مناقشه قرار گرفته و می‌گیرد. واقعیت این است که در تاریخ معاصر ما، از یک سو رویکردهای انتقادی عمیق نسبت به تاریخ و فرهنگ ملی و مذهبی (#مذهب در تمام اشکالش) حول پاسخ به معضل عقب ماندگی فکری و تمدنی چندان جدی و کارآمد نبوده، و از سوی دیگر اگر صاحب‌نظری کم و بیش جدی پیدا شده و حرفی برای گفتن داشته، هم خود او یا چنان گرفتار عُجب و خودبزرگ بینی شده که دیگران را تحقیر کرده و خود را تافته‌ی جدابافته نمایانده و یا دیگران او را مورد تحقیر قرار داده و به هر تقدیر به افکار و مدعیاتش برخورد تحقیرآمیز کرده و گاه نیز بی‌تفاوت از آن گذشته‌اند. البته چنین روندی در نهایت، نه به سود شخص مدعی تمام شده و نه چندان به توسعه و تعمیق اندیشه منتهی شده و نه در نهایت گرهی گشوده است. در این وجیزه، که به مناسبت درگذشت آرامش دوستدار قلمی می.شود، نمی‌توان به ابعاد و اجزای مختلف مقولات مورد ادعای دوستدار در باب تاریخ و فرهنگ گذشته و حال ایرانی و اسلامی پرداخت، با این حال می‌کوشم به مفهوم ابداعی و کانونی دوستدار یعنی «دین‌خویی» بپردازم و مختصری در آن تأمل کرده و مخاطبان را به تأمل بیشتر حول این مفهوم دعوت کنم.

▫️تأملی در اصطلاح دین خویی
اصطلاح «دین‌خویی» در دو دهه‌ی اخیر وارد ادبیات فلسفی و اجتماعی و سیاسی شده و تقریباً جا افتاده است. به ویژه این عنوان از سوی دوستدار و پیروان فکری و سیاسی‌اش، بیشتر به عنوان یک دشنام و تحقیر مخالفان و منتقدانش و به طور خاص مسلمانان با تمرکز روی نواندیشان #اصلاح‌_طلبِ دین‌مدار کاربرد پیدا کرده است. اما جدای از این منازعات و حواشی، راستی مراد از دین‌‌خویی چیست؟ چه کسی دین‌خوست و دین‌خویی دارای چه مختصات قابل تحقیق و ارزیابی است؟ به ویژه که مبدع مدعی، دین خویی را تقریباً به تمام فیلسوفان و عالمان و اندیشمندان و شاعران ایران از گذشته تا کنون نسبت داده و حتی مهم‌تر از آن بی‌دینان و یا بالاتر، #دین ستیزان پرورش‌یافته در جوامع مذهبی با تمرکز روی ایران پس از #اسلام را نیز، دینی معرفی کرده و از این رو تمامی آنها را متهم به نیندیشدن کرده است. هرچند این تعبیر و اصطلاح همچنان ابهام و ایهام دارد ولی وفق توضیحات مکرر دوستدار از جمله در درخشش‌های تیره، «دین خویی یعنی آن رفتاری که امور را بدون پرسش و دانش می‌فهمند. بنابراین دین خویی در حدی که مدعی فهمیدن به معنی جدی آن است نه از عوام بلکه منحصر به خواص است». البته ایشان در چند اثر و در گفتارها و نوشتارهایش مبانی و مقومات و لوازم این مدعای خود را تبیین کرده است. گزیده‌ی این مبانی و استدلال‌ها را می‌توان چنین دانست:

یکم. هرچند #دین و #علم و #فلسفه در مقام پاسخ به پرسش بنیادین از چگونگی و چرایی هستی هستند، اما پاسخ آنها متفاوت است. دین پاسخ را به امر قدسی (#خدا و #پیامبر و #وحی) احاله می‌دهد و از این رو جهان و هستی را از پیش می‌شناسد؛ علم به دلیل ماهیت تجربی‌اش، هستی را از پس می‌شناسد و در نتیجه علم هم پس از شناخت جهان دیگر پرسش را بلاموضوع می‌کند. از آنجا که برای دوستدار «پرسش» (و به تعبیر دیگر او «پرسایی») اصلی اساسی و پایدار است، دین و علم عملاً و الزاماً نمی‌توانند پرسشگر باشند و یا پرسا باقی بمانند. روشن است که از نظر دوستدار فقط فلسفه است که پرسشگر است و تا بی‌نهایت می‌تواند پرسایی را ادامه دهد و در نتیجه اندیشه و تفکر را تا بی‌نهایت استمرار بخشد، ادامه و حرکت و نوآوری را محقق کند. چنین می‌نماید که در منظر دوستدار فلسفه است که مادر تمامی معارف و معرفت.های بشری است و فقط اوست که در صدر می‌نشیند و طبعاً قدر می‌بیند.

دوم. بر این اساس، فرهنگ دینی به طور عام و مطلق، منطقا نمی‌تواند با اندیشه‌ورزی میانه داشته باشد، چراکه همه چیز برای یک دیندار روشن است و او اگر هم سئوالی داشته باشد از پیش پاسخ.های آماده و مقطوع از جانب خدا و وحی و نبی (نبی به معنای آورنده‌ی خبر) در اختیار دارد و از این رو این نوع پرسش‌ها در واقع «استخبار» است و نه تفکر و پرسایی به معنای دقیق کلمه. بدین ترتیب «هرگاه چنین بگوییم که تفکر فلسفی به نیروی پرسش زنده است، می‌توانیم بگوییم بینش دینی به مرگ قطعی خواهد مرد به محض این که نیروی پرسش واقعی در درون آن آزاد گردد».


@Shariati_Group

🔗 مطالعه مطلب کامل در سایت زیتون:
https://www.zeitoons.com/93619
🟤 جای خالی خط فکری ملی - مصدقی

🔅طی روزهای اخیر و در هنگامه سفر رئیس‌جمهوری ایران به #روسیه جهت تحکیم وحدت! و ایجاد یک نمایش دوجانبه در عرصه بین‌الملل برای توازن قوا در منطقه و تسهیل مناسبات طرفین دیدار و... حجم گسترده‌ای از اعتراضات، انتقادات، تسویه حساب‌ها و حتی تمسخرها و گوشه و کنایه‌ها در فضای سیاسی و اجتماعی به راه افتاده است که عمده این تهاجمات به دولت، بازتاب و واکنش مخالفان به عملکرد و مواضع جناح هوادار دولت انقلابی بود که عملاً در دفاع همه جانبه از سیاست‌های کلان حاکمیت و استقرار خط فکری نسبتاً متأخری است که موجبات واکنش‌ها و انتقاد و استحضای مخالفان دولت و سیاست‌های کلی حاکمیت را فراهم آورد.

🔅در این میان اما، چیزی که همواره مغفول مانده و حتی عامدانه سعی می‌گردد پنهان و ناگفته باقی بماند، خط فکریِ #ملی و مشی مردمی در امرسیاسی است که همواره در این زد و خوردهای جناحی - سیاسی، به انزوا رانده شده و کم مخاطب باقی می‌ماند...

🔅جدال اما بر سر دو خط فکری متفاوت و گاه متضاد است؛ حل شدن در غرب، یا بلعیده شدن توسط شرق!
هرچند همیشه هر دو طرف دعوی پشت نقاب منافع ملی، مصالح نظام حاکم، مناسبات استراتژیک، بحران‌های موجود و شرایط و جو حاکم بر جهان سیاست، پنهان می‌شوند و به توجیه اهداف و افکار خود می‌پردازند، اما از آنجاکه خانه همیشه از پای‌بست ویران است و ریشه‌یابیِ عمیق این تمایلات سیاسی - امنیتی - ایدئولوژیک، ما را همواره به بحران مشروعیت و خلأ هویت ملی- مردمی می‌رساند، لذا پر‌ بی‌راه نیست که این سلسله رخدادهای تاریخی و پرترکرار در کشور را از زاویه و دیدگاهی متفاوت بررسی نماییم.

🔅در برخی از این نقدها ذیل تصویر پوتین و قذافی درکنار هم آمده بود که در سال ۲۰۰۸ میلادی وقتی ولادیمیر #پوتین به استقبال #قذافی در فرودگاه #مسکو رفت، قذافی درخواست اقامه #نماز در مسجد جامع مسکو را داشت! و پوتین هم با این امر موافقت کرد! و اجازه داد درب مسجدی که سال‌ها بسته بود را باز کنند و حتی برای قذافی از مناره‌های آنجا اذان هم پخش کنند!، عصر همان روز قرارداد چند صد میلیون دلاری منعقد و فروش سلاح و هواپیماهای سوخو به لیبی آغاز شد. دو سال بعد وقتی قذافی دنبال جایی برای فرار از دست مخالفان و انقلابیون بود، پوتین حتی پاسخگوی تماس‌های تلفنی او هم نبود...
این روایت را منتقدان دولت فعلی درحالی مطرح می‌کنند که در مذاکرات بی‌فرجام موسوم به برجام، طیف #اصلاح_طلب و میانه‌روی حاکمیت موفق شد تا با آمریکایی‌ها و سران اروپای غربی به نتایجی نیم‌بند دست‌یابند؛ اما از دیدگاه محافل سیاسی حامی دولت وقت و طرفداران برجام (در داخل و خارج از کشور) هیچ‌گاه مسئله مفاد مطروحه در متن و بطن برجام پررنگ نشد و اصولاً ارتباط تنگاتنگ با مغرب زمین، نشست و برخاست‌های متنوع و رنگارنگ دستگاه دیپلماسی و نمایندگان دولت با پلیدترین سران نظام سلطه جهانی، کوچکترین اهمیتی نداشت و این بده‌بستان‌های عمدتاً مخفی با محافل و نهاد‌های به ظاهر بین‌المللی نیز کوچک‌ترین دغدغه‌ای برای آن‌ها محسوب نمی‌گشت!

🔅حال اما بازی عوض شده است و اینبار مخالفان برجام و دولت‌های گذشته بر مسند امور و کرسیِ قدرت تکیه زده‌اند. نگاه و استراتژی این‌ها نیز فرار از غرب و در آغوش کشیدن شرق است. این رفت و برگشت‌های سیاسی اما تنها معطوف به دوران فعلی نمی‌شود؛ چرا راه دوری برویم. درآستانه سالگشت #انقلاب بهمن ۵۷ هستیم و همین داستان چند دهه قبل نیز برای پادشاه #ایران که اصطلاحاً «بزرگ ارتش‌داران» نامیده می‌شد و بعنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین متحد استراتژیک ایالات متحده #آمریکا در کل منطقه شناخته می‌شد، رخ داد..!

🔅زمانیکه #محمدرضا_پهلوی برای فرار از مملکت خویش و نیز پیگیری مراحل درمان پزشکی خود به #آمریکا متوصل شد، تنها پاسخی که شنید، اجازه موقت بستری (پنهان شدن آبرومند!) در یک مرکز روانی دورافتاده در یک ایالت درجه چندم با تحقیرآمیزترین برخوردها و فشار‌های امنیتی - سیاسی بود و نهایتاً هم اخراج او و خانواده‌اش از آمریکا و...

🔅حتی پیش‌تر از محمدرضا #شاه، پدرش رضاخان سردار سپه نیز به همین توهم توخالی حمایت بیگانه از قدرت سیاسی دچار شد؛ هرچند شرایط سیاسی دوران رضاخان به سبکی متفاوت بود، اما تجربیات دوره #مشروطه و برخورد ناامید کننده روس‌ها در طول #تاریخ معاصر کشور، جاه طلبانی همچون رضاخان را به دامان قدرت‌های غربی سوق می‌داد و حمایت و هدایت آشکار دولت فخیمه انگلستان از او و پس از آن پایان این حمایت از او، موجبات ظهور و نزول #پهلوی اول را فراهم آورد؛


@Shariati_Group
🔻 ادامـه
💢 شریعتی و پروسه اصلاح دینی

در روزگار دکتر #علی‌_شریعتی‌، مزرعهٔ فرهنگی‌ #اسلام به اصنافِ آفات مبتلا بود، و جامعه‌ی دینی ما رنجور از #جهل، #انحطاط و #تحجر. متولیان #مذهب که از جهلِ عوام تغذیه می‌کنند، انگیزه و رغبتی به اصلاحِ امرِ دین نداشتند. اساساً در آن دوران کمتر کسی‌ به اصلاحِ فکری – فرهنگی‌ جامعه می‌‌اندیشید. روشنفکران و سازمان‌های پیشرو عمدتاً به کار سیاسی، و آنهم مبارزه مسلحانه و قهر آمیز، روی آورده بودند. #شریعتی‌ از نادر روشنفکرانی بود که پس از تأمل و تعمق فراوان به این نتیجه رسید که در جامعه‌ای که #دین نه‌تنها #ایمان، بلکه #فرهنگِ مردم است، بدون #اصلاح_دینی، #انقلاب سیاسی محکوم به شکست است. هرچند شریعتی‌ تئوری منسجم و مدونی در باره #پروتستانتیسم دینی مدنظر خود بدست نداد، لیکن آثار وی نشان می‌دهد که پروژه اصلاحی‌اش دست کم بر ۳ رکن استوار بود:
۱) “بازگشت به خویشتن”،
۲) “استخراج و تصفیه منابع فرهنگی‌”،
۳) “تجدید بنای فکر دینی”.


شریعتی‌ هرچه در این مسیر پیش‌تر رفت، مخالفت روحانیون بلند پایه #شیعه با او شدیدتر شد، چون آنان #اصلاح را بدعت و حاملانش (روشنفکران) را خطری بالفعل برای امتیازات و موقعیت اجتماعی خویش می‌‌شمردند. بسیاری از آنان مطالعه و خرید و فروش آثار شریعتی‌ را تحریم کردند. در مقابل، نگاه و داوری شریعتی‌ دربارهٔ جامعه‌ روحانیت بسیار تیره و تار شد، و در نهایت رکن چهارمی در پروژهٔ اصلاح دینی وی پدید آمد: “اسلام منهای آخوند!" و تمایز آن با اسلام برآمده از معارف عالمان حقیقی دینی.

@Shariati_Group

🔊 شریعتی و اصلاح‌دینی

🔊 مبانی اصلاح‌دینی در نگاه دکتر شریعتی

🎙#حمید_انتظام
⭕️ چرا حاکمیت صدای "اساتید دانشگاه" و "روشنفکران" را نمی‌شنود؟

🔅برای پاسخ به این پرسش می‌توان راهی ساده برگزید و اینچنین استدلال کرد که حکومت "استبدادی" است و طبایع #استبداد با مشورت و گفتگو و #دموکراسی سر آشتی ندارد اما این پاسخ شاید برای ساده‌اندیشان و ناآشنایان با #فلسفه_سیاسی قانع کننده باشد، ولی صورت مسئله چنین نیست.

🔅به نظرم یکی از دلائل عمده عدم التفات #حاکمیت به فریادهای اساتید و قاطبه روشنفکران اینست که حاکمیت "تئوری قدرت" دارد و مبتنی بر آن آرایش نیروهایش و نهادهایش را چیده است و آن "ولایت فقیه" است، ولی روشنفکران و اساتید معترض نقد دارند، ناراضی هستند، فریاد می‌زنند و اعتراض می‌کنند و اعراض هم کرده‌اند، اما نظریه و تئوری قدرتی ندارند، بل به حاکمیت به انحاء گوناگون می‌گویند تئوری #قدرت و نهادهای برآمده از آن را واگذار و دموکراسی را بجای آن بنشان. ظاهر این سخن عامه‌پسند است ولی واقعی نیست، بل عوام‌فریبانه است.

🔅زیرا اولاً هیچ نظام سیاسی، تئوری قدرت و نهادهای برآمده از تئوری خویش را و از همه مهمتر قدرت خود را واگذار نخواهد کرد و نکته‌ی دیگر اینست که دموکراسی یک مفهوم کلی است و در عالم واقع سیاسی انواع و انحاء متکثری دارد و مادامیکه بصورت مفهومی بحث نکنیم ارجاع ما به دموکراسی بی‌معنی می‌باشد.

🔅یکی از مشکلات عمده روشنفکران و اساتید دانشگاهی که به وضع موجود سیاسی معترض هستند اینست که آنها فهمی درستی از فلسفه سیاسی ندارند و از آن بدتر وضع موجود را نمی‌توانند صورت‌بندیِ مفهومی کنند و به جامعه بگویند که مشکل قدرت چیست و منطق دفع قدرت حاکم چیست. اکثراً به تبع جریان #اصلاح‌_طلبی عدم حضور خویش در قدرت و مدیریت را مساوی با دیکتاتوری و فلاکت توصیف می‌کنند و این در حالیست که منطق جریان اصلاح طلبی صرفاً حضور در قدرت و مدیریت است و نسبتی با #توسعه و قدرت جامعه نداشته است.

🔅آنچه که باید به آن اندیشید این است که حاکمیت دارای "تئوری قدرت" است و بر اساس آن ساز و کار تمشیت امور کشور را مدیریت می‌کند و برای نقد این تئوری "منطق جابجایی نظریه" (و سپس تخریب نهادهای قدرت) نمی‌تواند راهگشا باشد، بل نیازمند فهم این نظریه در ساحت فلسفه سیاسی هستیم و سپس ارائه خوانش‌های #رهایی‌بخش از قدرت.

🔅اما آنچه نیروها و فعالین سیاسی امروز در #ایران انجام می‌دهند، تلاش برای متلاشی نمودن قدرت مستقر است و این "روش تخریبی" است و آنچه ما نیازمند آن هستیم "روش ترکیبی" است. تئوری قدرت مخالفان نظم مستقر در تمامی طیف‌های داخلی و خارجی آن مدل‌های مستقر در اروپای غربی و نظام سیاسی #آمریکا است و با این صورت‌بندی تا اطلاع ثانوی شاهد هیچ تحول بنیادین در جامعه ایران نخواهیم بود.


دکتر #سیدجواد_میری

@Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
″... در پایان کنفرانس قصد داشتم که پس از طرح #فلسفه نیایش و بویژه، نقش اجتماعی #نیایش شيعی در جبهه‌گیری تاریخی و #جهاد مستمر #عدالت‌ خواهانه‌اش، به عنوان مثال، چند نمونه از صحیفه[سجادیه] بیاورم و بر این اساس تجزیه و تحلیل کنم که فرصت نشد.

هنگام ترجمه‌ی کتاب "نیایش" پرفسور کارل، در فرانسه، با متدی که بدان اشاره‌ای کردم، خواستم متون اصيل «دعای اسلامی» را ارزیابی و تحقیق کنم و در این راه گامی مهم برگرفتم و طرح خام و أجمالى عناصر تشکیل دهنده آنرا در پایان ترجمه کتاب دادم، ولی برای تکمیل آن فرصتی پیدا نکردم.
چنانکه یکی دیگر از هدف‌هایم این بود که متون دعای اسلامی و بالأخص شیعی را -که فرهنگ #شیعه از این جهت سخت غنی است- با متون دعای مسیحی، زرتشتی، ودائی، یهود، بودیسم و غیره مقایسه کنم که این کار ماند!

اگر این کنفرانس بتواند دعوتی باشد از دوستان و همفكران فاضل و پژوهشگران آگاه و متعهد جامعه‌ی ما برای آغاز یا ادامه‌ی این کارها که در آروزی من ماند و اگر این اشارات و این طرح‌ها، ایده‌ای بدهد برای تحقیق در این کار، عقده این عدم موفقیت‌هایم تسکین یافته است و شاید این کار، در عین حال، کوششی باشد برای تبرئه #دعا در نظر شبه روشنفکران ما، و نیز #اصلاح #سنت راستین و زنده‌ی دعا در میان شبه مقدس‌های ما، و نیز قدمی در راه تغییر بینش منحط و انحرافی جامعه‌ی ما از دعا که خود عامل تخدير و انحراف و اغفال و نفی مسئولیت‌ها و احساس‌های کاذب و اغفال از عمل و از #آگاهی و وسیله‌ی برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی #نیایش در روح و در جامعه‌ی امروز شده است. و اگر قبول داریم که اکنون، در میان عوام، دعـا غالباً با بینش و برداشت فعلی، اثری منفی دارد، پس کوشش در راه احیای #روح نیروبخش و نقش مترقی و آگاهی دهنده‌ و محرک "دعای اسلامی" و بویژه تحقیق و تحلیل منطقی این نقش و معرفی این متون و مشخص کردن عناصر انحرافی و دخیل در متون نیایش‌های مترقی و #کمال دهنده فکری و اجتماعی شیعه - که با دعا می‌اندیشیده و می‌آموخته و حرف می‌زد و مبارزه می‌کرده است. به کوشش سودمند و مترقی و در مسیر تعهد اجتماعی روشنفکران راستینی است که به آگاهی #مردم می‌اندیشند و از عوامل تخدير و انحراف ذهنی و سلب #مسئولیت اجتماعی و انسانی بیزارند...″

🔊 شنیدن فایل کامل صوتی سخنرانی

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
🔵 سه عامل وضعیت فعلی کشور:
#نفوذ، #جهل مسئولین امر از بحران و #طمع الیگارش‌های موجود در ساختار #قدرت است.

🔹اگر ریل‌گذاری سه دهه‌ی گذشته #اصلاح نشود، به ته دره سقوط می‌کنیم.

🔹نگاه ایدئولوژیک و اقتصاد #نئولیبرالی تناقضی ندارند؛ چون #ایدئولوژی اساساً در خدمت سرمایه است.

🔹ما بارها به عملکرد فولاد مبارکه اعتراض کردیم، اما روزنامه‌ها کار نمی‌کردند.

🔹#انقلاب با شریعتی انجام شد، اما گفتمان #شریعتی همان ابتدا حذف شد. همان چیزهایی که شیخ فضل‌الله نوری می‌گفت را از زبان #مصباح_یزدی شنیدیم.

🔹#فساد، محصول نابه‌سامانی‌هاست و نابسامانی از اخراج #مردم از سیستم حکمرانی آغاز می‌شود.

🔹اشکال بزرگ نسل من این بود که ما فقط #براندازی کردیم و تصویری از این‌که الگوی #حکومت مناسب چیست، نداشتیم..!

🔹بخش خصوصی بیست سال است که سرمایه‌اش را از کشور خارج می‌کند چون امکان رقابت با بخش دولتی را ندارند.

🔹دولت سیزدهم ادامه‌ دهنده روندهای اشتباه قبلی است و نشان‌ دهنده این است که اراده‌ای فراتر از #دولت، پشت وضعیت اقتصادی #ایران است.

📚 دکتر #حسین_راغفر
تفسیر بحران اقتصاد سیاسی در ایران
پنجشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۱

@Shariati_Group
🔴 کدام امر به معروف و نهی از منکر؟

آن «امر‌ به معروف و نهی از منکر»ای که #امام_حسین (ع)، می‌فرمایند که «ما قیام کردیم برای #اصلاح جامعه اسلامی، و اقامه امر به‌ معروف و نهی از منکر»، مقصود چسبیدن به یقه چهار تا محروم و بدبخت، یا چهار تا جوان بی‌پناه، یا چند تا دختر بدحجاب نیست، بلکه حرکت امر به معروف و نهی از منکر، در صورت اصلی خود، #قیام در برابر #ظلم و #ستم است، و خروش برداشتن در برابر سران حاکم و سروران اقتصادی و دیکتاتورهای مال (که جامعه ما امروز در چنگ ایشان گرفتار است!) و در برابر هر حاکمیتی که مجری #عدالت نـباشد!


📚علامه #محدرضا_حکیمی / کتاب #عاشورا و عدالت: ص۳۲

@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
🔴اصلاحات بدون عدالت؟! هـرگز!

#اصلاحات بدون اجرای #عدالت (و براساس مکتب‌های #اقتصاد #سرمایه‌داری) چیزی است که عاملان نفوذی #استعمار دیکته می‌کنند و‌ خواب و خیالی بیش نیست «الرعیه لایصلحها الا العدل- توده را جز عدالت چیزی #اصلاح نمی‌کند.» و جز بازگشت به عدالت، چیزی ننگ مفاسد جامعه‌های فاسد اقتصادی و اقتصادهای فاسد قارونی را برطرف نمی‌سازد.

📚 علامه #محمدرضا_حکیمی / مرام جاودانه - ص۴۷

@Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
📽 | ما باید راه خاص ایران را پیدا کنیم

♦️ما با این نسل جدید هیچ زبان مشترکی نداریم و روشنفکرانی که پشت این نسل آمده‌اند و به‌به و چه‌چه می‌کنند، نمی‌دانند با این نسل چگونه ارتباط بگیرند‌ و چگونه این وضعیت را تحلیل کنند.

♦️نمی‌دانیم این رخداد بسط #نیهیلیسم است، یک #جنبش است یا #انقلاب است؟ آیا در روزگار ما اساساً انقلاب امکان‌پذیر است؟ #آنارشیسم است؟ طغیان غرایز است؟

♦️ما باید راه خاص #ایران را پیدا کنیم. از هیچ کجای دنیا نه مالزی، نه قطر، نه نروژ و نه از سوئیس نمی‌توانیم الگو بگیریم و این راه را باید بسازیم و این از راه #تفکر ممکن است.

♦️برای #اصلاح جامعه، باید جامعه #قدرت پیدا کند و برای اینکه جامعه قدرت پیدا کند، بقای کشور و این حکومت می‌تواند کمک کند.
برای اینکه ایران بماند، باید این حکومت بماند.

♦️«تغییر» خواست ملی است و جمهوری‌ اسلامی و #گفتمان_انقلاب نه می‌تواند، نه حق دارد و نه اخلاقا می‌تواند در برابر این خواست مقاومت کند، وگرنه ما همه‌ی دستاوردهای‌مان را از دست می‌دهیم.

📚 گفت‌‌وگو از فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ هم‌میهن با دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه

@Shariati_Group
💠 بشارت به منجی موعود و فلسفه‌ی انتظار در مسیر تاریخ بشری

#مبانی_شناخت_جهت‌گیری / ع.م

🔅با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان تردیدی نیست که جهان آتی به سوی سقوط و بشر به سوی زوال پیش می‌رود، از سویی دیگر درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است و سازمان‌هایی که بدین منظور تشکیل شده‌اند کارایی لازم را نداشته و یا در مسیر درست از آنها استفاده نمی‌شود. اینجاست که هر فرد عاقلی نگران سرنوشت بشر است و می‌گوید، برای رفع نابسامانی‌ها و جلوگیری از این همه جنگ‌های خانمان سوز و رهایی یافتن از کشمکش‌های موجود جهان لازم است یک «حکومت واحد جهانی» براساس تثلیث #معنویت، #عدالت و #آزادی تشکیل شود.

🔅#انتظار در لغت به معنی چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی «انتظار» به دست میآید این است که اگر کسی کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، منتظر است تا روزی فرا رسد و پاداش کار خیرش را دریافت کند و اگر کسی عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است.

🔅انتظار در #اسلام - به ویژه #مذهب #تشیع - عبارت است از #ایمان استوار بر #امامت و #ولایت حضرت ولی‌عصر و امید به ظهور آن حجت الهیِ وعده داده شده و آغاز حکومت صالحان. انتظار ظهور در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن و پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم توأم با #خودسازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام، آمادگی برای شرکت در #نهضت عظیم امام #مهدی که آغاز آن ظهور #منجی، و پایان آن شکست تاریکی و #ظلم و نتیجه‌ی آن، برپایی #حکومت #عدل الهی است.

🔅انتظار ظهور منجی #موعود دراصل یک عقیده‌ی عمومی و مشترک است و اختصاص به یک قوم و #ملت و #دین ندارد. ادیان و مذاهب گوناگونی که در جهان حکومت می‌کنند عموماً ظهور او را خبر داده‌اند، اگرچه در اسم او اختلاف دارند. اعتقاد به منجی و موعود جهانی یک اشتیاق و میل باطنی است.

🔅علی‌رغم تحریف کتاب‌های دینی ادیان گذشته، در بخش‌های زیادی از آنها به نمونه‌هایی از نویدهایی که توسط انبیای الهی به تمام امت‌هایشان رسیده است، بر می‌خوریم. در کتب عهد عتیق #تورات و ملحقات آن (زبور داود)، كتب عهد جديد (اناجیل چهارگانه و ملحقات آن) و کتاب‌های مقدس آیین‌های #زرتشت، #بودا، #هندو... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی کرده‌اند نیز مباحث زیادی در زمینه‌ی منجی جهان بیان شده است.

🔅همواره آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از فشار و تبعیض و ستم در جامعه، عقیده به ظهور منجی بزرگ جهان را تشدید نموده است. این شوق و انتظار دیرینه در لحظات فشار و اختناق تبدیل به التهاب سوزان و نیاز شدید می‌شود که خرمن اشتیاق #مردم را برای ظهور امام موعود شعله‌ور می‌سازد.

🔅در همین راستا هر دین و مذهبی با الهام گرفتن از سخنان انبیاء کتب آسمانی خود دم از «حکومت واحد جهانی» می‌زند و معتقد است که فردی مصلح خواهد آمد و جهان را پر از #عدل و داد خواهد کرد چنانچه پر از #ظلم و جور شده باشد.

🔅با بررسی افکار و عقاید ملل جهان باستان مانند: #مصر، #هند، #یونان و #ایران و نگاهی به افسانه‌های دیگر اقوام مختلف این حقیقت به خوبی نمایان است که همه در انتظار «مصلح موعود» به سر برده‌اند.

🔅فی‌المثل ایرانیان باستان معتقد بودند که
«گزراسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در #کابل خوابیده و صدهزار فرشته از او نگهبانی می‌کنند تا روزی که بیدار شود و #قیام کند و جهان را #اصلاح نماید. گروهی دیگر از ایرانیان می‌پنداشتند که «کیخسرو» پس از استوار ساختن شالوده‌ی فرمانروایی، دیهیم پادشاهی را به فرزند خود داد و به کوهستان رفته و در آن جا آرمیده است تا روزی که ظاهر شود و #اهریمن را از گیتی برهاند. زرتشتیان اعتقاد دارند که «سوشیانس»، #دین را در جهان رواج می‌دهد، #فقر و تنگدستی را ریشه کن می‌سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم‌فکر و هم‌گفتار و هم‌کردار می‌کند.

🔅مجوسی ها به زنده بودن و بازگشت «هوشیدر» اعتقاد راسخ دارند. / یهودیان معتقدند که در #آخرالزمان «ماشیح» ظهور می‌کند و تا ابد الآباد در جهان حکومت می‌کند. / مسیحیان نیز معتقدند که «مسیح» در آخرالزمان دوباره ظهور خواهد کرد. / برهمائیان از دیر زمانی به این معتقدند که در آخرالزمان «ویشنو» ظهور می‌نماید و ...

@Shariati_Group

🔗 مشاهده متن کامل این نوشتار
″... اکنون دیگر کسی به #علی دشنام نمی‌دهد، نامش را همراه نام #خدا و #محمد بر مناره معبد اعلام می‌کنند و علی که همواره صدای #اذان خلیفه را بر این مناره می‌شنیده است، اکنون می‌بیند و هر صبح و ظهر و غروب و شامگاهی نام خویش را از لبان مناره معبد خدا می‌شنود.

▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمی‌کند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد می‌زند: من گواهی می‌دهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟

▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس می‌گزی؟
چرا بر چهره‌ات ناگهان سایه‌ی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمی‌شنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمی‌بینی که لب‌های مناره معبد، با نام علی باز می‌شود. موذن را نمی‌بینی که به نام علی که می‌رسد چگونه از دل فریاد می‌کشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه می‌افتد؟ نمی‌بینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر می‌خیزد و در حلقوم مناره می‌پیچد و در فضا پخش می‌شود؟

اما تو مرددی تاریخ؟

بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.

▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت می‌پنداشت. سقراط می‌گوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روح‌ها همچون سیبی بوده‌اند و خدایان سیب‌ها را از میانه به دو نیم می‌کرده‌اند و سپس سیب‌های نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمه‌های سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه می‌گردند و هر نیمه‌ای نیمه‌ی گم شده خویش را می‌جوید و تا نیمه‌ی خود را نیابد آرام نمی‌گیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در می‌نوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمه‌های بیشمار سیب‌ها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی می‌شوند و نقصان به‌کمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون می‌انجامد.

▫️و علی خود را نیمه‌ی سیب می‌دانست و حق خود را نیمه‌ی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی می‌دانست و آنچه را که شایسته‌ی او بود نیمه‌ی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جست‌وجویی است که همچنان‌که سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بی‌شک نیمه‌ی خویش را خواهد یافت.

▫️علی خود را نیمه‌ی سیب و #ولایت (به‌معنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمه‌ی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بوده‌اند و باید باشد، پدید خواهند آورد.

▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرف‌هایی که در #فلسفه این سیب گفته‌اند همه حرف‌های پرت و حرف‌های دور بود و تعریف سیب‌های گلشایی! ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
🔅#کتاب سیر اندیشه‌ی اقتصادی متفکران مسلمان را می‌خواندم، به این صفحه رسیدم اتفاقاً دیشب آقای قنبریان در شرح نامه ۵۳ #نهج‌البلاغه به این بحث اشاره‌ای داشتند. نگاه کنید به کیاست و درایت #ابوذر به عنوان یک نیروی انقلابی و راهبر اجتماعی، چگونه دست جریان #سرمایه‌داری نوپدید اموی در جامعه‌ی اسلامی را از قبل می‌خواند و می‌داند این راه "تسری قدسیت به امور مختلف" پایانش به "قدسیت زدایی از ارزش‌های ذاتی چون #عدالت ختم می‌شود!

🔻مساله سوء استفاده از عناوین ارزشی برای پیش‌برد اهداف دنیوی، مسأله امروز جامعه ماست. جریان سرمایه‌داری[ریش دار] برای توجیه رانت و تبعیض و مشروعیت بخشی اقدامات خود:
1⃣ ۱: از الفاظ ارزشی(مردمی سازی و..) استفاده می‌کند.
2⃣ ۲: افرادی که در نهادهای ارزشی هستند را در ابتدای لیست قرار می‌دهند و سهیم می‌کنند و البته در غالب موارد سهم‌شان از ماجرا بسیار اندک است (نمونه فساد بزرگ فولاد اصفهان) اینگونه در طی چند دهه، تبعیض ساختارمند و نهادینه و #اصلاح بی‌نهایت دشوار و «هزینه ساز» می‌شود. اگر در دهه‌های اخیر در بین اکثریت روحانیت و نیروهای ارزشی آن "کیاست و صراحت ابوذری" بود، احتمالاً سیاست‌های توسعه‌ی اقتصادی و #نئولیبرالسیم اجرا نمی‌شد و به این شکاف طبقاتی عمیق و سرمایه‌داری وحشی نمی‌رسیدیم؛ در نتیجه این"عقب ماندگی از عدالت" رقم نمی‌خورد.


@Shariati_Group

✍️ #محمدامین_رضایی
⭕️ در حَسرت جلال آل‌احمد و در عُسرت روشنفکری

🔸مرحوم #جلال_آل‌احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» توأمان، با سه کسوتِ متفاوت ظاهر شده است: نخست تحلیل‌گر و نظریه‌پردازی که #روشنفکر و روشنفکران را ابژه کرده است و چه کسی بهتر از او برای این کار که هم تجربه‌ای زیسته دارد و هم با این قماش زیسته است؛ دوم، ناقدِ جدی ایشان است و بالاخره این که نقدش را از موضع و منظری روشنفکرانه بیان کرده است. پس #آل‌احمد در آنجا، هم روشنفکر است و هم روشنفکر‌شناس است و هم ناقدِ آگاه و بی‌محابای روشنفکری در #ایران. او به‌جز درگیر بودن با مسائل کلان‌تر عصر خویش، در تلاش بوده تا نگاه و مسیر روشنفکری در ایران را نیز #اصلاح کند؛ با نظرپردازی و با نقد و با کنش و منش و خوانش روشنفکرانه‌ای که از واقعیات ایران داشت.

🔸دو دسته از خصوصیات معرِّف روشنفکری را می‌توان در جلال یافت و نشان داد. نخست آنها که عمومیت دارند و در دیگران هم کمابیش وجود دارد؛ اما در جلال برجسته‌تر است و در اوج. دسته دوم اما مختص جلال است و همین‌ها او را در بین ایشان، فرید ساخته است.

🔸از خصوصیات دسته اول می‌توان به «پیش‌رو بودن» و «رو به آینده داشتن» و در «پیِ تغییر بودن» اشاره کرد. به‌علاوه «آزادگی» به هر دو معنای آن؛ یعنی هم «وارستگی» از مقام و موقعیت و هم «آزاداندیشی» که یک کمال درونی است و مهم‌تر و ریشه‌ای‌‌تر از آزادیِ اندیشه که به شرایط بیرونی برمی‌گردد. شاهد و نشانه آزاداندیشی در جلال هم آنجاست که روی تعصب و تعبد انگشت می‌گذارد و با همان معیار، نظامیان و متشرعان را از دایره امکان روشنفکری خارج می‌سازد؛ به این صفات باید «جستجوگری»، «مسئولیت‌پذیری اجتماعی» و «داشتن نگاه انتقادی» به اوضاع سیاسی و اجتماعی را نیز افزود.

🔸اما آن دسته که مختص جلال بود و ادراک و انتظار ما را نیز از روشنفکری تغییر داد و اصلاح کرد، در سه ویژگی زیر است. آنها که خلاف‌آمد روزگار جلال بودند و هنوز هم پس از گذشت شش دهه و تحولات و تجربیات فراوان در عرصه‌های مختلف فکری و سیاسی و اجتماعی، با تردید و ناباوری مواجه هستند. آن سه را می‌شود در آن سه نگرانی بنیادی جُست که تا به آخر هم با خود داشت:

🔅نگرانی از بابت #غرب‌زدگیِ حاکمیت و روشنفکران و فضای عمومیِ جامعه؛
🔅نگران از بابت بی‌ریشگیِ روشنفکران و بی‌هویتی؛
🔅نگرانی از بابت جداافتادگی روشنفکران از #مردم.

🔸مسئله جلال که از تعبیر #مدرنیته کمتر استفاده می‌کرد، با غرب بود. با غربِ استعماری؛ با غرب کاپیتالیستی و با غرب لجام‌گسیخته در مسیر #ماشینیسم؛ خیلی مهم نیست که این مسائل و تعابیر از طریق چه امواجی به او رسیده و اصطلاح غرب‌زدگی را از چه کسی گرفته؛ مهم نیست که رویکرد بومی‌گرا و بازگشت به خویشتن را پیش از او چه کسانی مطرح کرده بودند؛ مهم، اثر اجتماعیِ کارِ او به مثابه یک روشنفکر است که در هیچ یک از مبدعان و مدعیان آن تعابیر و نظریات دیده نمی‌شود و این مبین همان فضلی است که روشنفکر دارد و او را از نقش‌ها و جریانات دیگر متمایز می‌سازد.

🔸به همین رو جلال به موضعی رسیده و در موقعیتی نشسته که هم از مدرنیست‌ها و روشنفکران چپ‌ روزگار خویش متمایز شده است و هم از روشنفکران دینی. تمایز جلال از دسته اول، «درون‌خیزی» اوست و از دسته ‌دوم، در «خلوصِ مفهومی» روشنفکری.

🔗 مطالعه متن کامل گزارش

@Shariati_Group

یادداشت #علیرضا_شجاعی‌زند جامعه‌شناس و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس بمناسبت یکصدمین سال تولد جلال آل‌احمد
🎥 | آیا‌ می‌شد بجای #انقلاب حکومت #پهلوی را حفظ و #اصلاح کرد؟ / آیا #ایران در حـال #ژاپن شدن بود؟!

پاسخ دکتر #شهریار_زرشناس؛ نویسنده و پژوهشگر #فلسفه و #سیاست

📺 برنامه تلویزیونی جریان

@Shariati_Group