🔰 خوانشی بر نقش مخرب فراماسونری در قراردادهای سیاسیِ تاریخ معاصر ایران
اولین #فراماسون ایرانی فردی به نام «میرزا ابوالحسن خان ایلچی» است که متعلق به خانوادهی کلانتری است که در زمان اینها یهودیان وارد دستگاه سیاست شدند و قصد داشتند #ایران را به تصرف خود درآورند. سفیر وقت انگلیس «سرگوراوزلی» در ایران با دو دستور وارد کشور میشود. یک دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگلیس که مأمور میشود اطلاعات جامعی از ایران تهیه و ارسال کند و دستور دوم او تأسیس لژ فراماسونری در ایران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگوراوزلی طی نامهای که به لندن میفرستد، مینویسد که برای حفظ مستعمرات انگلیس، باید ایران در یک توحش و بربریت دائم نگه داشته شود. شاید منظور او حفظ جامعهی ایرانی در وضعی آشفته، بی قانون و پراکنده است. به همین دلیل هرگاه ما خواستیم پیشرفتی به دست بیاوریم انگلیسیها مانع شدند و حتی بعد از #انقلاب هم آنها این سیاست را دنبال کردند.
ابوالحسن خان ایلچی وقتی فراماسون میشود به عنوان سفیر ایران به دربار معرفی میشود و وقتی از فرانسه برمیگردد سرگراوزلی به ایران میآید تا در ایران شبکه سازی کند. وقتی مأموریت او تمام میشود در گزارشی مینویسد نتوانستم تشکیلات در ایران درست کنم، اما اکثر افرادی که اطراف فتحلی شاه هستند فراماسوناند. برادر او نیز به ایران آمد و به کارهای باستان شناسی پرداخت. یکی از اقدامات او این بود که قبر مادر حضرت سلیمان را به عنوان قبر کوروش معرفی کند..!
قرارداد «رویترز» را میرزا ملکم خان و میرزا حسن خان سپهسالار با شخصی به نام «اسرائیل یوسفات» یک یهودی ظاهرا هندی تابع انگلستان منعقد میکنند که در طی آن منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران به مدت ۷۰ سال در اختیار بیگانگان قرارداده میشود. کاری که حتی امپراطور انگلستان هم آن را باور نمیکرد که واقعاً چطور ممکن است یک حکومتی چنین کاری بکند؛ رییسجمهور فرانسه وقتی مطلع میشود میگوید: که ایرانیان فقط هوایی که تنفس میکنند را واگذار نکردهاند!
پای امضای فراماسونها در قرارداد #ترکمنچای و #گلستان نیز دیده میشود. با اینکه روسیه از ایران قوی تر بود در سال اولِ جنگ دوم، ما تمام سرزمینهای خود را بازپس گرفته بودیم اما به تدریج براساس فرماندهی نرمافزاری ایران که دست فراماسونها بود شکست خوردیم و عوامل انگلستان در دربار، #شاه ایران را دوره کردند به طوریکه در ماجرای هرات شاه را مجبور به مذاکره با انگلستان کردند، در این مذاکره که ملکم خان نیز عضویت داشت، هرات از دست میرود و این جزو سیاست تجزیهطلبانه فراماسونها بود.
برای نابودی ایران نیز فراماسونهایی که همکاری کردند: وثوقالدوله و نصرتالدوله فیروز و صارمالدوله بودند که قرارداد ۱۹۱۹ را امضاء کردند تا در آخر جنگ جهانی اول ایران مستعمره و به انگلستان واگذار شود.
بعد از انقلاب #مشروطه به مدت پانزده سال مشروطه در ایران وجود داشت و در آن پانزده سال ماسونها در ایران کاری کردند که ایران به شدت تضعیف و ناامن شد به طوریکه زمینهی آمدن #رضاخان را فراهم کردند. رضاخان مجلس چهارم را طویله میدانست و نمایندگان مجلس پنجم را خودش مشخص کرد. اکثر ترورها در زمان مشروطه به وسیلهی فراماسونها انجام شد. آخوند خراسانی وقتی فتوا داد که مشروطه باید اجرا شود و هنگامی که اقدامات فراماسونها را دید گفت: خدا پدر شاه سابق را بیامرزد لااقل به #دین مردم کار نداشت.
بعد از مشروطه فراماسونها غالبأ همه کاره مملکت بودند. رضاخان را ماسونها برای #کودتا انتخاب کردند و یک نگهبان ساده را به شاه کشور تبدیل کردند؛ در دوره رضاخان ۵۳ نفر ماسون کشور را اداره میکردند، از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۴ کاملاً پشت اقدامات رضاخان بودند. #ایدئولوژی شاهنشاهی را برای رضاخان مستبد تعیین میکردند و او را ″معمار کبیر ایران نوین″ که عبارتی به غایت ماسونی است، به جامعه معرفی کردند...
در سال ۱۳۱۷ هجری، بعد از مرگ ناصرالدین شاه یک انجمن به نام انجمن اخوت در ایران تشکیل میشود که صورت ظاهری آن فعالیتهای درویشی است و در خفا محل تجمع و تشکیل جلسات فراماسونری است. فراماسونری با تأکید بر پلورالسیم و نسبیگرایی فرصتی ایجاد میکند تا دگراندیشان و ساختارشکنان بتوانند در آن حضور پیدا کنند. سال ۱۳۲۲ هجری قمری زمینههای تأسیس اولین لژ رسمی به وجود میآید. عقیده بر این است که لژ ملکم خان رسمی نبود. در تأسیس لژ بیداری عناصر دگراندیش و یهودیان نقش داشتند.
یهودیان مدارسی در سراسر جهان ایجاد کردند به نام آژانس اسرائیلیان. این مدارس را یهودیان فرانسه در ایران تأسیس کردند، هفت استاد این مدارس در زمره مؤسسین لژ بیداری هستند. به اضافه اردشیر #جی جاسوس و محمدعلی #فروغی و #تقیزاده و بقیه که در لیست لژ بیداری اسامی شان ذکر شده است.
🔻ادامه
✅ @Shariati_Group
اولین #فراماسون ایرانی فردی به نام «میرزا ابوالحسن خان ایلچی» است که متعلق به خانوادهی کلانتری است که در زمان اینها یهودیان وارد دستگاه سیاست شدند و قصد داشتند #ایران را به تصرف خود درآورند. سفیر وقت انگلیس «سرگوراوزلی» در ایران با دو دستور وارد کشور میشود. یک دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگلیس که مأمور میشود اطلاعات جامعی از ایران تهیه و ارسال کند و دستور دوم او تأسیس لژ فراماسونری در ایران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگوراوزلی طی نامهای که به لندن میفرستد، مینویسد که برای حفظ مستعمرات انگلیس، باید ایران در یک توحش و بربریت دائم نگه داشته شود. شاید منظور او حفظ جامعهی ایرانی در وضعی آشفته، بی قانون و پراکنده است. به همین دلیل هرگاه ما خواستیم پیشرفتی به دست بیاوریم انگلیسیها مانع شدند و حتی بعد از #انقلاب هم آنها این سیاست را دنبال کردند.
ابوالحسن خان ایلچی وقتی فراماسون میشود به عنوان سفیر ایران به دربار معرفی میشود و وقتی از فرانسه برمیگردد سرگراوزلی به ایران میآید تا در ایران شبکه سازی کند. وقتی مأموریت او تمام میشود در گزارشی مینویسد نتوانستم تشکیلات در ایران درست کنم، اما اکثر افرادی که اطراف فتحلی شاه هستند فراماسوناند. برادر او نیز به ایران آمد و به کارهای باستان شناسی پرداخت. یکی از اقدامات او این بود که قبر مادر حضرت سلیمان را به عنوان قبر کوروش معرفی کند..!
قرارداد «رویترز» را میرزا ملکم خان و میرزا حسن خان سپهسالار با شخصی به نام «اسرائیل یوسفات» یک یهودی ظاهرا هندی تابع انگلستان منعقد میکنند که در طی آن منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران به مدت ۷۰ سال در اختیار بیگانگان قرارداده میشود. کاری که حتی امپراطور انگلستان هم آن را باور نمیکرد که واقعاً چطور ممکن است یک حکومتی چنین کاری بکند؛ رییسجمهور فرانسه وقتی مطلع میشود میگوید: که ایرانیان فقط هوایی که تنفس میکنند را واگذار نکردهاند!
پای امضای فراماسونها در قرارداد #ترکمنچای و #گلستان نیز دیده میشود. با اینکه روسیه از ایران قوی تر بود در سال اولِ جنگ دوم، ما تمام سرزمینهای خود را بازپس گرفته بودیم اما به تدریج براساس فرماندهی نرمافزاری ایران که دست فراماسونها بود شکست خوردیم و عوامل انگلستان در دربار، #شاه ایران را دوره کردند به طوریکه در ماجرای هرات شاه را مجبور به مذاکره با انگلستان کردند، در این مذاکره که ملکم خان نیز عضویت داشت، هرات از دست میرود و این جزو سیاست تجزیهطلبانه فراماسونها بود.
برای نابودی ایران نیز فراماسونهایی که همکاری کردند: وثوقالدوله و نصرتالدوله فیروز و صارمالدوله بودند که قرارداد ۱۹۱۹ را امضاء کردند تا در آخر جنگ جهانی اول ایران مستعمره و به انگلستان واگذار شود.
بعد از انقلاب #مشروطه به مدت پانزده سال مشروطه در ایران وجود داشت و در آن پانزده سال ماسونها در ایران کاری کردند که ایران به شدت تضعیف و ناامن شد به طوریکه زمینهی آمدن #رضاخان را فراهم کردند. رضاخان مجلس چهارم را طویله میدانست و نمایندگان مجلس پنجم را خودش مشخص کرد. اکثر ترورها در زمان مشروطه به وسیلهی فراماسونها انجام شد. آخوند خراسانی وقتی فتوا داد که مشروطه باید اجرا شود و هنگامی که اقدامات فراماسونها را دید گفت: خدا پدر شاه سابق را بیامرزد لااقل به #دین مردم کار نداشت.
بعد از مشروطه فراماسونها غالبأ همه کاره مملکت بودند. رضاخان را ماسونها برای #کودتا انتخاب کردند و یک نگهبان ساده را به شاه کشور تبدیل کردند؛ در دوره رضاخان ۵۳ نفر ماسون کشور را اداره میکردند، از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۴ کاملاً پشت اقدامات رضاخان بودند. #ایدئولوژی شاهنشاهی را برای رضاخان مستبد تعیین میکردند و او را ″معمار کبیر ایران نوین″ که عبارتی به غایت ماسونی است، به جامعه معرفی کردند...
در سال ۱۳۱۷ هجری، بعد از مرگ ناصرالدین شاه یک انجمن به نام انجمن اخوت در ایران تشکیل میشود که صورت ظاهری آن فعالیتهای درویشی است و در خفا محل تجمع و تشکیل جلسات فراماسونری است. فراماسونری با تأکید بر پلورالسیم و نسبیگرایی فرصتی ایجاد میکند تا دگراندیشان و ساختارشکنان بتوانند در آن حضور پیدا کنند. سال ۱۳۲۲ هجری قمری زمینههای تأسیس اولین لژ رسمی به وجود میآید. عقیده بر این است که لژ ملکم خان رسمی نبود. در تأسیس لژ بیداری عناصر دگراندیش و یهودیان نقش داشتند.
یهودیان مدارسی در سراسر جهان ایجاد کردند به نام آژانس اسرائیلیان. این مدارس را یهودیان فرانسه در ایران تأسیس کردند، هفت استاد این مدارس در زمره مؤسسین لژ بیداری هستند. به اضافه اردشیر #جی جاسوس و محمدعلی #فروغی و #تقیزاده و بقیه که در لیست لژ بیداری اسامی شان ذکر شده است.
🔻ادامه
✅ @Shariati_Group
🗓 ۱۴ مرداد سالروز صدور فرمان مشروطیت
💢 خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که سنگی را بالای کوه ببرد و او تلاش میکرد سنگ را بالای کوه برساند، اما هنوز به میانه کوه نرسیده، سنگ به پایین میغلطید و این تلاش دوباره تکرار میشد...
۱۲۰ذسال پیش «خرنامه»ها، «یک کلمه»ها نوشته شد، همین طور شبنامهها، سیاحتنامهها و سفرنامههای ابراهیم بیک مراغهای و حاج سیاح... تلاشها و جانفشانیها شد تا شاید ایرانیان، آن قطعه سنگ را به بالای کوه برسانند. ایرانیان (البته تنها کمتر از پنج درصد از آن کتابها!) برعلیه این تفکر سنتی که انسان را مهجور و دارای صغر عقلی و در نتیجه نیازمند چوپان و قیم میدانسته عصیان کردند، میخواستند دیگر رعیت نباشند، بلکه شهروند باشند و بندهای هزاران سالهی اربابان خود را بگسلند. آن اقلیتِ ایرانیان، به دنبال این اندیشهی جدید بودند که #انسان با تولد خود، دارای حقوق طبیعی می شود و هر قدرتی که بر فراز جامعه و انسانها شکل میگیرد؛ وقتی مشروعیت دارد که نه از آسمان یا از خون و تخم و تبار بلکه از اراده تک تک افراد و مردم آن جامعه سرچشمه گرفته باشد... و بدین ترتیب، فرمان #مشروطیت صادر شد و قانون اساسی نوشته شد و مجلس اول گشوده شد.
به قول ملکالشعرای بهار «در پناه سر زلف تو بهارستانی است / که در او هیئت دل مجلس شوری دارند...»
💢 اما به زودی ورق برگشت. آرزوها برباد رفت، شیخ سلیم که زمانی در تبریز، بالای منبر مردم را به قیام برعلیه #استبداد فرا میخواند و برای گرسنگان، وعده کبابِ #مشروطه میداد، خودش مثل اکثر سران #انقلاب، بر دار شد، آنهم درست زمانی که تهران فتح شده بود و استبداد از #ایران فرار کرده بود! و سردارِ انقلاب نیز مثل تمامی سردارانِ دیگر آن انقلاب، به وضعی فجیع در تهران کشته شد و مجلسش که هزاران امید بر آن میرفت، این بار نه از بیرون، که از درون به توپ بسته شد، از سوی انبوه نمایندگان بیخاصیت!
💢 پس سوال اصلی این است که چرا انقلاب، دقیقاً زمانی که پیروز میگردد شکست میخورد؟!
زمانی که ظاهراً بر تمام دشمنانش پیروز میشود، مرگش فرا میرسد؟! چراکه، محمدعلی #شاه دیکتاتور، فرار کرده و دیگر کسی نبود که روزنامه نگارش را در باغشاه سلاخی کند و مجلس شان را به توپ ببندد؟ جواب روشن است، به قول مولوی:
ای شهان کُشتیم ما خصم برون/ماند خصمی زو بتر در اندرون...
چون، هنوز میلیونها #دیکتاتور در باتلاقِ اندیشهها باقی مانده و یکی از آنها به سادگی میتواند چون دیوی از شیشهی ذهن بیرون جهد و جای آن را که فرار کرده بگیرد و چنین نیز شد! و روزنامه نگاران دوباره کشته شدند و مجلسشان نیز طویله نامیده شد..!
تقریبا ۱۵ سال پس از انقلاب، #رضاخان، هرکسی را که میخواست مورد تفقد قرار دهد، میگفت او را هم به طویله ببرید، یعنی نماینده مجلسش کنید!
پس در اینجا تنها تختها و شاه ها عوض میشوند، حزبها ساخته و عوض و دیکتاتورها تراشیده و دوباره شکسته میشوند، اما هرگز در طول #تاریخ «پرِ» خودمان را در دُمِ آن دیکتاتورها ندیدهایم که چون تیری زهرآگین بر قلبمان نشستهاند. در اینجا دویست سال است که دیوارها و ساختمانها عوض میشوند، همینطور گاریها و ماشینها و رنگها و سایزها... اما دریغ از تغییر آدمها...
اینجا آشپزخانهها و کابینتها و اسباب آلاتش را که نگاه میکنیم، به کل عوض شدهاند، از انواع تلویزیون ال ای دی، یخچال ساید بای ساید... میلیونها تومان خرج برداشته، اما نه یک قفسه کتاب که یک نسخه کتاب پیدا نمیشود تا آدم لای زخمش بگذارد!
در اینجا همه چیز عوض شده غیر از آدمها! شاید با مثالی بهتر روشن کنم:
همیشه از اتوبان زنجان - تبریز که میگذرم روستاهای زیادی میبینم که خالی از سکنه شدهاند. برخی تمام و برخی نصف جمعیتیش را از دست دادهاند. روستای ما هم یکی از این روستاها بوده که اکثر ساکنانش برای کار به تهران مهاجرت کردهاند. وقتی آنها را پس از سالها در میدان فلاح، جلیلی، آذری، اسلامشهر و... میبینیم خیلی عوض شدهاند، لباس، ماشین، خانه، مد، کارتهای بانکی، رنگ و بو... اما وقتی دو کلمه صحبت میکنیم و به روابط و برخوردش با زن و همسایههایش نگاه میکنیم، تازه پی میبریم که بابا این همان مش قربانعلی خودمان است!... البته خود این تهرانیها هم که همزمان با آمدن ما به تهران، به شهرهای لندن، پاریس و... رفته و با امثال #سارتر و #سیمون_دوبوار نشست و برخاست داشتند، نشان دادند که اینها هم چندان توفیری با مش قربانعلی ما نداشتهاند..!
💢 شکستها که تکرار میگردد کمکم تبدیل به شکست فلسفی گشته و انسان، دیگر از هر تلاشی برای غلتاندن دوباره سنگ نیز مأیوس شده و بر تخته سنگ تکیه کرده، تنها نظاره گر «شب شط علیل» میگردد!
✅ @Shariati_Group
💢 خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که سنگی را بالای کوه ببرد و او تلاش میکرد سنگ را بالای کوه برساند، اما هنوز به میانه کوه نرسیده، سنگ به پایین میغلطید و این تلاش دوباره تکرار میشد...
۱۲۰ذسال پیش «خرنامه»ها، «یک کلمه»ها نوشته شد، همین طور شبنامهها، سیاحتنامهها و سفرنامههای ابراهیم بیک مراغهای و حاج سیاح... تلاشها و جانفشانیها شد تا شاید ایرانیان، آن قطعه سنگ را به بالای کوه برسانند. ایرانیان (البته تنها کمتر از پنج درصد از آن کتابها!) برعلیه این تفکر سنتی که انسان را مهجور و دارای صغر عقلی و در نتیجه نیازمند چوپان و قیم میدانسته عصیان کردند، میخواستند دیگر رعیت نباشند، بلکه شهروند باشند و بندهای هزاران سالهی اربابان خود را بگسلند. آن اقلیتِ ایرانیان، به دنبال این اندیشهی جدید بودند که #انسان با تولد خود، دارای حقوق طبیعی می شود و هر قدرتی که بر فراز جامعه و انسانها شکل میگیرد؛ وقتی مشروعیت دارد که نه از آسمان یا از خون و تخم و تبار بلکه از اراده تک تک افراد و مردم آن جامعه سرچشمه گرفته باشد... و بدین ترتیب، فرمان #مشروطیت صادر شد و قانون اساسی نوشته شد و مجلس اول گشوده شد.
به قول ملکالشعرای بهار «در پناه سر زلف تو بهارستانی است / که در او هیئت دل مجلس شوری دارند...»
💢 اما به زودی ورق برگشت. آرزوها برباد رفت، شیخ سلیم که زمانی در تبریز، بالای منبر مردم را به قیام برعلیه #استبداد فرا میخواند و برای گرسنگان، وعده کبابِ #مشروطه میداد، خودش مثل اکثر سران #انقلاب، بر دار شد، آنهم درست زمانی که تهران فتح شده بود و استبداد از #ایران فرار کرده بود! و سردارِ انقلاب نیز مثل تمامی سردارانِ دیگر آن انقلاب، به وضعی فجیع در تهران کشته شد و مجلسش که هزاران امید بر آن میرفت، این بار نه از بیرون، که از درون به توپ بسته شد، از سوی انبوه نمایندگان بیخاصیت!
💢 پس سوال اصلی این است که چرا انقلاب، دقیقاً زمانی که پیروز میگردد شکست میخورد؟!
زمانی که ظاهراً بر تمام دشمنانش پیروز میشود، مرگش فرا میرسد؟! چراکه، محمدعلی #شاه دیکتاتور، فرار کرده و دیگر کسی نبود که روزنامه نگارش را در باغشاه سلاخی کند و مجلس شان را به توپ ببندد؟ جواب روشن است، به قول مولوی:
ای شهان کُشتیم ما خصم برون/ماند خصمی زو بتر در اندرون...
چون، هنوز میلیونها #دیکتاتور در باتلاقِ اندیشهها باقی مانده و یکی از آنها به سادگی میتواند چون دیوی از شیشهی ذهن بیرون جهد و جای آن را که فرار کرده بگیرد و چنین نیز شد! و روزنامه نگاران دوباره کشته شدند و مجلسشان نیز طویله نامیده شد..!
تقریبا ۱۵ سال پس از انقلاب، #رضاخان، هرکسی را که میخواست مورد تفقد قرار دهد، میگفت او را هم به طویله ببرید، یعنی نماینده مجلسش کنید!
پس در اینجا تنها تختها و شاه ها عوض میشوند، حزبها ساخته و عوض و دیکتاتورها تراشیده و دوباره شکسته میشوند، اما هرگز در طول #تاریخ «پرِ» خودمان را در دُمِ آن دیکتاتورها ندیدهایم که چون تیری زهرآگین بر قلبمان نشستهاند. در اینجا دویست سال است که دیوارها و ساختمانها عوض میشوند، همینطور گاریها و ماشینها و رنگها و سایزها... اما دریغ از تغییر آدمها...
اینجا آشپزخانهها و کابینتها و اسباب آلاتش را که نگاه میکنیم، به کل عوض شدهاند، از انواع تلویزیون ال ای دی، یخچال ساید بای ساید... میلیونها تومان خرج برداشته، اما نه یک قفسه کتاب که یک نسخه کتاب پیدا نمیشود تا آدم لای زخمش بگذارد!
در اینجا همه چیز عوض شده غیر از آدمها! شاید با مثالی بهتر روشن کنم:
همیشه از اتوبان زنجان - تبریز که میگذرم روستاهای زیادی میبینم که خالی از سکنه شدهاند. برخی تمام و برخی نصف جمعیتیش را از دست دادهاند. روستای ما هم یکی از این روستاها بوده که اکثر ساکنانش برای کار به تهران مهاجرت کردهاند. وقتی آنها را پس از سالها در میدان فلاح، جلیلی، آذری، اسلامشهر و... میبینیم خیلی عوض شدهاند، لباس، ماشین، خانه، مد، کارتهای بانکی، رنگ و بو... اما وقتی دو کلمه صحبت میکنیم و به روابط و برخوردش با زن و همسایههایش نگاه میکنیم، تازه پی میبریم که بابا این همان مش قربانعلی خودمان است!... البته خود این تهرانیها هم که همزمان با آمدن ما به تهران، به شهرهای لندن، پاریس و... رفته و با امثال #سارتر و #سیمون_دوبوار نشست و برخاست داشتند، نشان دادند که اینها هم چندان توفیری با مش قربانعلی ما نداشتهاند..!
💢 شکستها که تکرار میگردد کمکم تبدیل به شکست فلسفی گشته و انسان، دیگر از هر تلاشی برای غلتاندن دوباره سنگ نیز مأیوس شده و بر تخته سنگ تکیه کرده، تنها نظاره گر «شب شط علیل» میگردد!
✅ @Shariati_Group
📌 تخریب رجال ملی به چه قیمتی؟
🔹امروز یک کلیپ در مورد کشته شدن رئیسعلی دلواری برایم ارسال شد، تهیه کننده گزارش از مردم بوشهر میپرسید به نظر شما چه کسی او را کشت؟ عبدالحسین #تیمورتاش، حاجیعلی #رزمآراء، #رضاخان یا دکتر #محمد_مصدق؟ سپس گزارشگر به طرفهای مصاحبه خود میگوید این فرد #مصدق بوده! همه هم باور میکنند..!
🔹فرستنده نظرم را پرسید، عرض کردم آن زمان نه تیمورتاش، نه رزم آراء، نه رضاخان و نه مصدق در فارس که نبودند هیچ، حتی یکبار هم #فارس را ندیده بودند. البته مصاحبه کننده عمداً نام این افراد را با هم آورده تا نشان دهند کلیه رجال مملکت خائن بودهاند! اما مصدق نوزدهم مهرماه ۱۲۹۹ زمان کابینه حسنخان مشیرالدوله که یکی از خوشنامترین رجال سیاسی #ایران بود، والی فارس شد. در حالیکه قتل رئیسعلی دلواری یازدهم یا دوازدهم شهریورماه ۱۲۹۴ شمسی، یعنی نزدیک به پنج سال قبل از والیگری مصدق اتفاق افتاد، قاتل او هم والی فارس نبود؛ هرکه میخواهد باشد.
🔹وقتی روز روشن چنین جعلیاتی منتشر میشوند و خیلی افراد هم باور میکنند، وقتی به مخاطب چنین تلقین میشود که گویا هیچ رجل میهن دوستی در این کشور وجود نداشته و همه دزد و جاسوس و مزدور و عوامل بیگانه بودهاند، وقتی عدهای دنبال این هستند که هیچ قهرمانی نباید در این کشور وجود داشته باشد و همه را باید با حربهای بدنام کرد؛ رسالت مورخ چیست؟ آیا نباید بار دیگر #تاریخ خود را بخوانیم و نسبت به این نگاه ضد ملی اعتراض کنیم؟
🔹باید یادآوری کنیم این گزارشی رسمی نبود، اما هرچه هست در فضای رسانهای از این جعلیات فراوان دیده و شنیده و خوانده میشود.
✍ دکتر حسین آبادیان
✅ @Shariati_Group
🔹امروز یک کلیپ در مورد کشته شدن رئیسعلی دلواری برایم ارسال شد، تهیه کننده گزارش از مردم بوشهر میپرسید به نظر شما چه کسی او را کشت؟ عبدالحسین #تیمورتاش، حاجیعلی #رزمآراء، #رضاخان یا دکتر #محمد_مصدق؟ سپس گزارشگر به طرفهای مصاحبه خود میگوید این فرد #مصدق بوده! همه هم باور میکنند..!
🔹فرستنده نظرم را پرسید، عرض کردم آن زمان نه تیمورتاش، نه رزم آراء، نه رضاخان و نه مصدق در فارس که نبودند هیچ، حتی یکبار هم #فارس را ندیده بودند. البته مصاحبه کننده عمداً نام این افراد را با هم آورده تا نشان دهند کلیه رجال مملکت خائن بودهاند! اما مصدق نوزدهم مهرماه ۱۲۹۹ زمان کابینه حسنخان مشیرالدوله که یکی از خوشنامترین رجال سیاسی #ایران بود، والی فارس شد. در حالیکه قتل رئیسعلی دلواری یازدهم یا دوازدهم شهریورماه ۱۲۹۴ شمسی، یعنی نزدیک به پنج سال قبل از والیگری مصدق اتفاق افتاد، قاتل او هم والی فارس نبود؛ هرکه میخواهد باشد.
🔹وقتی روز روشن چنین جعلیاتی منتشر میشوند و خیلی افراد هم باور میکنند، وقتی به مخاطب چنین تلقین میشود که گویا هیچ رجل میهن دوستی در این کشور وجود نداشته و همه دزد و جاسوس و مزدور و عوامل بیگانه بودهاند، وقتی عدهای دنبال این هستند که هیچ قهرمانی نباید در این کشور وجود داشته باشد و همه را باید با حربهای بدنام کرد؛ رسالت مورخ چیست؟ آیا نباید بار دیگر #تاریخ خود را بخوانیم و نسبت به این نگاه ضد ملی اعتراض کنیم؟
🔹باید یادآوری کنیم این گزارشی رسمی نبود، اما هرچه هست در فضای رسانهای از این جعلیات فراوان دیده و شنیده و خوانده میشود.
✍ دکتر حسین آبادیان
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
⭕️ روایت مرحوم بنیصدر از جلسهاش با دکتر شریعتی در اواسط دههی ۴۰
🔅وقتی من از #ایران میخواستم به #اروپا بیایم، او را به من و مرا به او معرفی کرده بودند. با آقای #شریعتی دیدار کردیم و طی چند جلسه گفتگو با هم آشنا شدیم و با هم انس گرفتیم. قبل از اینکه او از اروپا به ایران برگردد، یک جلسه هم تشکیل دادیم که رسیدگی کنیم به اینکه چه باید بکنیم.
«چه باید کرد لنین؟» [خنده با هم] نشستیم و گفتیم: #دین اسلام، اسلامی که چهارده قرن زندگی کرده وافی نیست و محل کلام نبود به لحاظ اینکه حتی پهلویایسم بر این #اسلام غلبه کرده بود، حالا بقیه مثل #مارکسیسم به کنار. حتی پهلویایسم اسلامی که #رضاخان بتونه، یعنی یک #قزاق بیسوادی به عنوان اینکه بگه من طرفدار مدرن کردن ایرانم، این را بکنه توی لوله هنگ پس، این اسلام غیرکافی است. اگر اسلام این است و چیزی جز این نیست، میباید با شجاعت گفت که این کافی نیست. اما اگر غیر از این است، پس چیست؟ آن وقت آن را باید پیدا کرد و گفت.
🔅البته آن وقت این را که الان دارم میگویم، بیان #آزادی و بیان #قدرت، توی ذهن ما نبود، باید انصاف داد. آن وقت توی ذهن ما همان قدرت خوب و بد بود. هنوز موازنهی عدمی هم، چیزی توی ذهن من که بتوانم در آن گفتگوها مطرح کنم نبود. جز همین سیاست خارجی نه #روسیه و نه #آمریکا. بیشتر از این توی ذهن ما نبود.
🔅درواقع همان دیدگاه دکتر #مصدق. در آن گفتگو قرار شد دکتر شریعتی انتقاد از اسلام موجود را بر عهده بگیرد و پیشنهاد اسلام دیگری را پیگیری کند، و اگر راهحلی باشد برای نجات ایران و دنیای امروز، این را هم من بر عهده بگیرم.
🔅البته، خب، این یک کار خیلی شاقی بود نسبت به سن و سال آن روز ما، معلومات و امکانات آن روز ما، ولی به هر حال این خودش یک دل و جرأتی میخواست. خود شریعتی میگفت: «از غرب نترسیم، بدون اجازهی غرب فکر کنیم.» ثانیاً یک میلیارد انساناند و چهارده قرن کار هست. تمام کتابخانههای دنیا پر از آثار موافق و مخالف است. حالا بعد از چهارده قرن بیایید و بگویید اسلام این است، یعنی در همهی این چهارده قرن دیگرانی نفهمیدند و شما فهمیدید و چنانکه بارها هم گفتند...
با این حال جرأت میخواست و ما گفتیم، جرأت کردیم، بلکه اگر توانستیم آن مقدار را میکنیم، و اگر نتوانستیم آیندگان خواهند کرد.
شریعتی برگشت به ایران. گرچه بخش عمدهی کار او انتقاد از اسلام موجود بود، اما پیشنهاد هم داد؛ و راجع به اسلام چیست، پیشنهاد هم کرده، مثل #شیعه چیست؟ مثل برداشت از اسلام و به قول شما قرائت شما قرائت از اسلام به مثابه #ایدئولوژی ، فاطمه فاطمه است و غیره...
🔅به اصطلاح یک ایدئولوژی با یک سازماندهی برای یک قدرت جدید. مثلاً فرض کنید کاری که #لنین کرده با این تفاوت که کار لنین نفی همهی دینها و ایدئولوژیهای غیرمارکسیسم است و نوعی برداشت از مارکسیسم است و کار شریعتی نوعی برداشت جدید از اسلام است.
✅ @Shariati_Group
📚 خاطرات #ابوالحسن_بنیصدر / درس تجربه؛ ۱۳۸۰، ۵۰-۵۱ - به کوشش حمید احمدی
🔅وقتی من از #ایران میخواستم به #اروپا بیایم، او را به من و مرا به او معرفی کرده بودند. با آقای #شریعتی دیدار کردیم و طی چند جلسه گفتگو با هم آشنا شدیم و با هم انس گرفتیم. قبل از اینکه او از اروپا به ایران برگردد، یک جلسه هم تشکیل دادیم که رسیدگی کنیم به اینکه چه باید بکنیم.
«چه باید کرد لنین؟» [خنده با هم] نشستیم و گفتیم: #دین اسلام، اسلامی که چهارده قرن زندگی کرده وافی نیست و محل کلام نبود به لحاظ اینکه حتی پهلویایسم بر این #اسلام غلبه کرده بود، حالا بقیه مثل #مارکسیسم به کنار. حتی پهلویایسم اسلامی که #رضاخان بتونه، یعنی یک #قزاق بیسوادی به عنوان اینکه بگه من طرفدار مدرن کردن ایرانم، این را بکنه توی لوله هنگ پس، این اسلام غیرکافی است. اگر اسلام این است و چیزی جز این نیست، میباید با شجاعت گفت که این کافی نیست. اما اگر غیر از این است، پس چیست؟ آن وقت آن را باید پیدا کرد و گفت.
🔅البته آن وقت این را که الان دارم میگویم، بیان #آزادی و بیان #قدرت، توی ذهن ما نبود، باید انصاف داد. آن وقت توی ذهن ما همان قدرت خوب و بد بود. هنوز موازنهی عدمی هم، چیزی توی ذهن من که بتوانم در آن گفتگوها مطرح کنم نبود. جز همین سیاست خارجی نه #روسیه و نه #آمریکا. بیشتر از این توی ذهن ما نبود.
🔅درواقع همان دیدگاه دکتر #مصدق. در آن گفتگو قرار شد دکتر شریعتی انتقاد از اسلام موجود را بر عهده بگیرد و پیشنهاد اسلام دیگری را پیگیری کند، و اگر راهحلی باشد برای نجات ایران و دنیای امروز، این را هم من بر عهده بگیرم.
🔅البته، خب، این یک کار خیلی شاقی بود نسبت به سن و سال آن روز ما، معلومات و امکانات آن روز ما، ولی به هر حال این خودش یک دل و جرأتی میخواست. خود شریعتی میگفت: «از غرب نترسیم، بدون اجازهی غرب فکر کنیم.» ثانیاً یک میلیارد انساناند و چهارده قرن کار هست. تمام کتابخانههای دنیا پر از آثار موافق و مخالف است. حالا بعد از چهارده قرن بیایید و بگویید اسلام این است، یعنی در همهی این چهارده قرن دیگرانی نفهمیدند و شما فهمیدید و چنانکه بارها هم گفتند...
با این حال جرأت میخواست و ما گفتیم، جرأت کردیم، بلکه اگر توانستیم آن مقدار را میکنیم، و اگر نتوانستیم آیندگان خواهند کرد.
شریعتی برگشت به ایران. گرچه بخش عمدهی کار او انتقاد از اسلام موجود بود، اما پیشنهاد هم داد؛ و راجع به اسلام چیست، پیشنهاد هم کرده، مثل #شیعه چیست؟ مثل برداشت از اسلام و به قول شما قرائت شما قرائت از اسلام به مثابه #ایدئولوژی ، فاطمه فاطمه است و غیره...
🔅به اصطلاح یک ایدئولوژی با یک سازماندهی برای یک قدرت جدید. مثلاً فرض کنید کاری که #لنین کرده با این تفاوت که کار لنین نفی همهی دینها و ایدئولوژیهای غیرمارکسیسم است و نوعی برداشت از مارکسیسم است و کار شریعتی نوعی برداشت جدید از اسلام است.
✅ @Shariati_Group
📚 خاطرات #ابوالحسن_بنیصدر / درس تجربه؛ ۱۳۸۰، ۵۰-۵۱ - به کوشش حمید احمدی
✡ ردپای اتحادیه یهود در ماجرای کشف حجاب رضاخانی و تجدد آمرانه
🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی بهنام طاهره یا زرّینتاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علیمحمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقهی یاد شده و اهانتهایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.
🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانونهای اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقههای سیستماتیک مقولهی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحلهای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانونهای صهیونی در تداوم فرقههای #بابیت و #بهاییت را روشن میساخت.
🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعهای از یهودیان مخفی و #فراماسون ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسونهای فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزشهای اسلامی و #ملی بود. این ادعا را میتوان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علیاصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.
🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری مینویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علیاصغر حکمت برنامهریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من بهخوبی به گفتهاش پی نبرده بودم، تا اینکه پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بودهاند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شستهاند. شاید هم خواستهاند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»
🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف_امامی به نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسونهایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علیآبادی، احمد متیندفتری و… براساس آرمانهای یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال میکردند.
🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای بهوجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علیاصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسونهای فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.
🔹علیاصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، میدهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آنچنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آمادهسازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.
🔹حکمت در گوشهگوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی مینویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!
🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیینهای زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینهسازی ذهنی را پشتسر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتابها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.
✅ @Shariati_Group
.
🔹اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، زنی بهنام طاهره یا زرّینتاج معروف به #قرةالعین از نزدیکان #علیمحمد_باب در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود، اما به دلیل منفور بودن فرقهی یاد شده و اهانتهایی که به #اسلام و احکام و اصول آن کردند، #مردم ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند.
🔹در دوران #قاجار و در مدارس وابسته به کانونهای اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان #تجدّد، نخستین بارقههای سیستماتیک مقولهی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی #محمدعلی_فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی و از عوامل اصلی صعود #رضاخان به #سلطنت، مجدداً رئیس #دولت شد، قضیهٔ کشف #حجاب در #ایران از محورهای این مرحله بود. مرحلهای که در واقع اساس و ماهیت روی کار آوردن رژیم #پهلوی توسط کانونهای صهیونی در تداوم فرقههای #بابیت و #بهاییت را روشن میساخت.
🔹در کابینهٔ جدید #فروغی، مجموعهای از یهودیان مخفی و #فراماسون ها حضور داشتند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقهٔ ماسونهای فروغی قرار داشت، #فرهنگ و ارزشهای اسلامی و #ملی بود. این ادعا را میتوان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون #علیاصغر_حکمت به وزارت معارف دریافت.
🔹برای آشنایی با پیشینهٔ #حکمت بهتر است به خاطرات مئیر عزری، اولین #سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری مینویسد:
«تیمسار کیا دیدار مرا با علیاصغر حکمت برنامهریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من بهخوبی به گفتهاش پی نبرده بودم، تا اینکه پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی #حاخام)، از یهودیان سرشناس #شیراز بودهاند و بالای ١٢٠سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شستهاند. شاید هم خواستهاند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژهٔ حاخام در زبان #عبری برابر با #خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…»
🔹حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر #شریف_امامی به نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدّی داشت و همراه ماسونهایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علیآبادی، احمد متیندفتری و… براساس آرمانهای یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی #فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال میکردند.
🔹نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای بهوجود آوردن #اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و #ترکیه بود. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون فروغی، محمود جم و علیاصغر حکمت، شیفتهٔ اصلاحات استعماری در آن کشور شد و نقشهٔ فراماسونهای فوق را برای عملی ساختن تهاجم #صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد.
🔹علیاصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای #کشف_حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، میدهد. حکمت که ۶ سال متمادی بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژهٔ کشف حجاب را کلید زد. وظیفهٔ این کانون، آنچنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آمادهسازی #افکار_عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود.
🔹حکمت در گوشهگوشهٔ خاطراتش، خود را نفر اول در قضیهٔ کشف حجاب معرفی نموده است. حتی مینویسد که روز و مکان جشن ١٧ دی ١٣١۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود!
🔹البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیینهای زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعۀ ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینهسازی ذهنی را پشتسر گذارده بود. این روند از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و #کتاب توسط عوامل تشکیلات #فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس #دانشگاه و کتابها و #جراید و #سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به سبک زندگی ایرانی اسلامی عامه مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه #استعماری نمودند.
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 | برشی از مستند «ارمنستان؛ دروازه اوراسیا»
📌در بخشهایی از این #مستند، بررسی جزئیات مسائل رخداده در منطقه، بهویژه توطئههای محرمانه برای قطع مرز #ایران با #ارمنستان و «تجزیه ایران» از سوی #ناتو با کارگزاری #باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی ناتو مورد واکاوی قرار گرفته است.
📌واگذاری خائنانه منطقه قرهسو توسط #رضاخان #پهلوی به #ترکیه آتاتورکی و اهداف رژیم الهام حیدر علیاف تحت سیطره کارشناسان و اندیشکدههای #صهیونیست از تجاوز نظامی به داخل خاک ارمنستان نیز در این گزارش قابل پیگیری است.
🔗 نسخه کامل و کم حجم برنامه با موضوع "بررسی تحولات قفقاز"
#مطالعات_راهبردی
✅ @Shariati_Group
📌در بخشهایی از این #مستند، بررسی جزئیات مسائل رخداده در منطقه، بهویژه توطئههای محرمانه برای قطع مرز #ایران با #ارمنستان و «تجزیه ایران» از سوی #ناتو با کارگزاری #باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی ناتو مورد واکاوی قرار گرفته است.
📌واگذاری خائنانه منطقه قرهسو توسط #رضاخان #پهلوی به #ترکیه آتاتورکی و اهداف رژیم الهام حیدر علیاف تحت سیطره کارشناسان و اندیشکدههای #صهیونیست از تجاوز نظامی به داخل خاک ارمنستان نیز در این گزارش قابل پیگیری است.
🔗 نسخه کامل و کم حجم برنامه با موضوع "بررسی تحولات قفقاز"
#مطالعات_راهبردی
✅ @Shariati_Group
✡ نگاهی به نقش و نفوذ صهیونیسم در سلطنت پهلوی
📌بررسی امپراتوری نامرئی #روچیلدها و سیطرهٔ آن بر همهٔ شئون دنیای غرب، جایگاه تعیینکنندهٔ #صهیونیسم را در تنظیم سیاستهای خاورمیانهای قدرتهای اصلی غرب نشان میدهد. استراتژی صبورانهٔ خاندان روچیلد بهمنظور تأسیس «تمدن بزرگ یهود» در #خاورمیانه از نیمهٔ قرن نوزدهم آغاز شد و بهسوی هدف خود گامهایی خاموش و سنجیده برداشت. #ایران در استراتژی روچیلدها جایگاه اساسی داشت و لذا میتوانیم صعود سلطنت #رضاخان را گامی از سوی صهیونیسم بهمنظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس تمدن #یهود در خاورمیانه ارزیابی کنیم.
📌این گام توسط #اردشیر_ریپورتر به فرجام رسید و رژیمی ضد اسلامی و لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب #فرهنگ #اسلامی #مردم ایران، این نیروی عظیم را از منطقهٔ خاورمیانه بیگانه و منزوی سازد. همزمان در خاورمیانهٔ عربی نیز رژیمهای پوشالی و خلقالسّاعه تأسیس گردید.
در بطن این محیطِ مناسب بود که توسط روچیلدها «اسکان یهودیانِ فقیر #اروپا در #فلسطین» توسعه یافت و سرانجام، در سال ١٩۴٨م، با مداخلهٔ #آمریکا و #انگلیس تحت پوشش #سازمان_ملل به تأسیس دولت #اسرائیل، بهعنوان کانون اولیهٔ «تمدن بزرگ یهود» انجامید.
📌با تأسیس دولت غاصب اسرائیل، عوامل ایرانیِ #بریتانیا بهسود اسرائیل وارد صحنه شدند. ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» مینویسد:
در ١٩۴٨ که دولت اسرائیل تأسیس شد، ایران به یهودیان عراقی که برخلاف یهودیان ایرانی مورد سرکوب قرار گرفته بودند، اجازه داد از طریق ایران به اسرائیل فرار کنند.
در این هنگام یکی از وظایف اصلی #موساد این بود که مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تسهیل کند. دولت ایران به مأموران موساد اجازه داد در #تهران فعالیت کنند، یعنی بهعبارت دیگر از بدو تأسیس دولت اسرائیل، ایران از اعراب حمایت لفظی میکرد و به اسرائیل کمک پنهانی میداد. از اسناد بایگانی اسرائیل معلوم میشود که اسرائیل شناسائی دوفاکتوی خود را [در دی ١٣٢٨ / ژانویه ١٩۵٠] با پرداخت رشوهٔ قابل توجهی به #محمد_ساعد نخستوزیر وقت ایران بهدست آورد. نخستوزیر، مطالبهٔ ۴٠٠هزار دلار کرد تا موافقت هیئت وزیران را جلب و #شاه را متقاعد سازد که شناسایی دوفاکتوی اسرائیل، خدمت به منافع ملی ایران است!
📌دومین دوران رسوخ صهیونیسم در ایران با ورود #شاپور_ریپورتر آغاز گردید که بهعنوان عاملِ لرد روچیلد سوم به تعیین کنندهترین چهرهٔ جاسوسی غرب در دربار #پهلوی بدل شد.
#پیتر_رایت، کارمند بازنشسته MI5، در کتاب جنجالی خود (شناسایی و شکار #جاسوس) مینویسد:
👈لرد #ویکتور_روچیلد، با استفاده از دوستیاش با #شاه ایران و ادارهٔ برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه مانند سِر ریپورتر که رل تعیین کنندهای در عملیات خاورمیانهای MI6 داشت، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ میکرد. پیتر رایت از شاپور ریپورتر بهعنوان یک چهرهٔ مستقل اطلاعاتی که در رابطه با لرد ویکتور روچیلد عمل میکرد و ارتباطات او با MI6 از طریق روابط شخصی روچیلد و رئیس کل MI6 تأمین میشد، یاد میکند. این شیوهٔ ارتباط به وضوح نشان میدهد که در واقع شاپور ریپورتر پیش از آنکه مأمور اینتلیجنس سرویس باشد، عامل درجهٔ اول سرویس اطلاعاتی صهیونیستها، بهخصوص لرد ناتانیل مایر ویکتور روچیلد، عضو انجمن سلطنتی [انگلیس] و بهعنوان یک علاقهمند پرشور اسرائیل که ریاست انستیتوی علوم وایزمن و دانشگاه عبری #اورشلیم را به عهده داشت، بود!
✅ @Shariati_Group
✍ #عبدالله_شهبازی
📌بررسی امپراتوری نامرئی #روچیلدها و سیطرهٔ آن بر همهٔ شئون دنیای غرب، جایگاه تعیینکنندهٔ #صهیونیسم را در تنظیم سیاستهای خاورمیانهای قدرتهای اصلی غرب نشان میدهد. استراتژی صبورانهٔ خاندان روچیلد بهمنظور تأسیس «تمدن بزرگ یهود» در #خاورمیانه از نیمهٔ قرن نوزدهم آغاز شد و بهسوی هدف خود گامهایی خاموش و سنجیده برداشت. #ایران در استراتژی روچیلدها جایگاه اساسی داشت و لذا میتوانیم صعود سلطنت #رضاخان را گامی از سوی صهیونیسم بهمنظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس تمدن #یهود در خاورمیانه ارزیابی کنیم.
📌این گام توسط #اردشیر_ریپورتر به فرجام رسید و رژیمی ضد اسلامی و لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب #فرهنگ #اسلامی #مردم ایران، این نیروی عظیم را از منطقهٔ خاورمیانه بیگانه و منزوی سازد. همزمان در خاورمیانهٔ عربی نیز رژیمهای پوشالی و خلقالسّاعه تأسیس گردید.
در بطن این محیطِ مناسب بود که توسط روچیلدها «اسکان یهودیانِ فقیر #اروپا در #فلسطین» توسعه یافت و سرانجام، در سال ١٩۴٨م، با مداخلهٔ #آمریکا و #انگلیس تحت پوشش #سازمان_ملل به تأسیس دولت #اسرائیل، بهعنوان کانون اولیهٔ «تمدن بزرگ یهود» انجامید.
📌با تأسیس دولت غاصب اسرائیل، عوامل ایرانیِ #بریتانیا بهسود اسرائیل وارد صحنه شدند. ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» مینویسد:
در ١٩۴٨ که دولت اسرائیل تأسیس شد، ایران به یهودیان عراقی که برخلاف یهودیان ایرانی مورد سرکوب قرار گرفته بودند، اجازه داد از طریق ایران به اسرائیل فرار کنند.
در این هنگام یکی از وظایف اصلی #موساد این بود که مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تسهیل کند. دولت ایران به مأموران موساد اجازه داد در #تهران فعالیت کنند، یعنی بهعبارت دیگر از بدو تأسیس دولت اسرائیل، ایران از اعراب حمایت لفظی میکرد و به اسرائیل کمک پنهانی میداد. از اسناد بایگانی اسرائیل معلوم میشود که اسرائیل شناسائی دوفاکتوی خود را [در دی ١٣٢٨ / ژانویه ١٩۵٠] با پرداخت رشوهٔ قابل توجهی به #محمد_ساعد نخستوزیر وقت ایران بهدست آورد. نخستوزیر، مطالبهٔ ۴٠٠هزار دلار کرد تا موافقت هیئت وزیران را جلب و #شاه را متقاعد سازد که شناسایی دوفاکتوی اسرائیل، خدمت به منافع ملی ایران است!
📌دومین دوران رسوخ صهیونیسم در ایران با ورود #شاپور_ریپورتر آغاز گردید که بهعنوان عاملِ لرد روچیلد سوم به تعیین کنندهترین چهرهٔ جاسوسی غرب در دربار #پهلوی بدل شد.
#پیتر_رایت، کارمند بازنشسته MI5، در کتاب جنجالی خود (شناسایی و شکار #جاسوس) مینویسد:
👈لرد #ویکتور_روچیلد، با استفاده از دوستیاش با #شاه ایران و ادارهٔ برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه مانند سِر ریپورتر که رل تعیین کنندهای در عملیات خاورمیانهای MI6 داشت، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ میکرد. پیتر رایت از شاپور ریپورتر بهعنوان یک چهرهٔ مستقل اطلاعاتی که در رابطه با لرد ویکتور روچیلد عمل میکرد و ارتباطات او با MI6 از طریق روابط شخصی روچیلد و رئیس کل MI6 تأمین میشد، یاد میکند. این شیوهٔ ارتباط به وضوح نشان میدهد که در واقع شاپور ریپورتر پیش از آنکه مأمور اینتلیجنس سرویس باشد، عامل درجهٔ اول سرویس اطلاعاتی صهیونیستها، بهخصوص لرد ناتانیل مایر ویکتور روچیلد، عضو انجمن سلطنتی [انگلیس] و بهعنوان یک علاقهمند پرشور اسرائیل که ریاست انستیتوی علوم وایزمن و دانشگاه عبری #اورشلیم را به عهده داشت، بود!
✅ @Shariati_Group
✍ #عبدالله_شهبازی
Telegram
.
⭕️ جامعه اسلامی و مسلمانان سیاسی
🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار میآید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آنرا تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» #مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرتهای استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزشهای بیشمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
🔸در جامعه ما دوران بنیعباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاستزدایی جامعه اسلامی است. #بنیامیه علیرغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علیرغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث میشد که انبوه تودهها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنیعباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنیامیه را قربانی خویش ساخت، به سیاستزدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفتهایی که به نام #اسلام در جهان به دست میآوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقهای.
🔹این بود که جنگها و مبارزات مردم در دوران بنیامیه، که همه جنگهای سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنیعباس تبدیل به جنگهای فرقهای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایهداری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژیهای رنگارنگ، تشدید خصومتهای فرقهای، قبیلهای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقتهای ورزشی، مصرفپرستی، ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفههای پوچ، تئاترها، سینماها، کابارهها، رادیو تلویزیونها، موسیقیها، تجمل پرستیها، مدسازیها، آزادیهای جنسی و هزاران چشمبندی دیگر و صدها هزار شعبدهبازی و جنگهای زرگری دیگر بدان میرسد، همان چیزها که حتی صمیمیترین و آگاهترین روشنفکران ما را هم سرگرم میسازد. چنانکه میبینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیریهای مذهبی و تنازعهای ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمیکنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیریها مشغول کردهاند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان ها و #آتاتورک ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقیزاده ها و #میرزاملکم ها آغاز کرده بودند، و نمیتوانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه میپندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامـه
🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار میآید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آنرا تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» #مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرتهای استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزشهای بیشمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
🔸در جامعه ما دوران بنیعباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاستزدایی جامعه اسلامی است. #بنیامیه علیرغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علیرغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث میشد که انبوه تودهها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنیعباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنیامیه را قربانی خویش ساخت، به سیاستزدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفتهایی که به نام #اسلام در جهان به دست میآوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقهای.
🔹این بود که جنگها و مبارزات مردم در دوران بنیامیه، که همه جنگهای سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنیعباس تبدیل به جنگهای فرقهای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایهداری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژیهای رنگارنگ، تشدید خصومتهای فرقهای، قبیلهای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقتهای ورزشی، مصرفپرستی، ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفههای پوچ، تئاترها، سینماها، کابارهها، رادیو تلویزیونها، موسیقیها، تجمل پرستیها، مدسازیها، آزادیهای جنسی و هزاران چشمبندی دیگر و صدها هزار شعبدهبازی و جنگهای زرگری دیگر بدان میرسد، همان چیزها که حتی صمیمیترین و آگاهترین روشنفکران ما را هم سرگرم میسازد. چنانکه میبینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیریهای مذهبی و تنازعهای ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمیکنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیریها مشغول کردهاند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان ها و #آتاتورک ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقیزاده ها و #میرزاملکم ها آغاز کرده بودند، و نمیتوانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه میپندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامـه