🔷🔸سکوتِ مراجع و آیندۀ تشیعِ سنتی
🖋آرمان ذاکری
🔸1- با گذشت بیش از ده روز از بحرانی ملی، که ریشۀ آن مشخصا به چگونگی تفسیرِ احکامِ شرع و اقامۀ آن در جامعه باز میگردد، مهمترین چهرههای دینِ سنتی در قم و نجف ترجیح دادهاند سکوت کنند و در اینباره نفیاً یا اثباتاً مداخلهای نداشته باشند. بحرانی که یکی از حقیقیترین و مهمترین مسائل جامعۀ ایران در همۀ چهار دهۀ گذشته را بیش از هر زمان دیگر رؤیتپذیر ساخته است. بحرانی که قابلِ تقلیل به هیچ عاملِ اقتصادی نیست و در کنارِ ضرورتِ پرداختن به ترکیبِ عوامل مختلف، مستقلاً هم باید موضوع توجه باشد. شیماکاشی در رسالۀ دکتری خود با نام «واعظان و دین عامه» نشان داده است که از دهۀ 20 به بعد، برای بخش بزرگی از روحانیت، مسئلۀ بدنِ زن در اجتماع، به طور پیوسته یکی از مهمترین کانونهای نقد بوده است. به تبع همین کانونیت از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، حجاب اجباری در کانونِ بحث و سیاستگذاری قرار گرفت و با در اولویتقرار نگرفتن در قشر بزرگی از انقلابیونِ غیرروحانی، با سهولتِ بیشتری به تثبیتِ قرائتی از اسلامِ سنتی در پیوند با اسلامِ سیاسی منجر شد. سلایقِ فرهنگی دیگر حذف شدند. در شرابط کنونی اما در فقدانِ نیروهای میانجی، حکومت میان دوگانۀ صرفنظر کردن از اجرای حکمِ حجاب اجباری یا سرکوبِ بیشتر قرار گرفته است.
نگارنده مطلع است که در این روزها مراجعِ مختلف به طرق متفاوتی در معرض پرسش و درخواست مداخله و ابراز نظر بودهاند، اما جز برخی علمایِ در حاشیه، بقیه نفیاً یا اثباتاً تن به مداخله ندادهاند. اگر کشتهشدنِ مهسا امینی در مواجهه با گشتِ ارشادِ مجریِ حجابِ اجباری را محکوم نکردهاند، با راهپیماییِ حکومتیِ یکشنبه سه مهر هم همراه نشدهاند؛ دستکم تا لحظۀ نوشتهشدن این نوشته. خونها بر زمین ریخته شدهاند و مراجع سکوت کردهاند. از نظر بخش بزرگی از جامعه سکوت، عملاً همراهی با موضعِ تشیعِ حکومتی است. تفاوتهای جزئی میانِ تشیع سنتی و تشیع حکومتی، اگرچه برای دقتنظرهای علمی و تاریخی و تحقیقی و بحثهای طلبگی درون حوزه و جریانشناسی آن مناسب و لازم است، اما از نگاه مردمانِ معترض، چندان اهمیتی ندارد.
🔹2- مرجعیت شیعه، در یک قرن اخیر، دستِکم در دو برهۀ انقلابِ مشروطه و انقلاب ایران، در میانۀ میدان بوده است. در این دو برهه روحانیت شیعه، به دلایل مشخصاً سیاسی، گرفتار اختلافاتِ شدید درونی شده و تا حذف و حصر علمایی به دست علمایِ دیگر پیش رفته است. از شیخ فضلالله نوری گرفته تا آیتالله شریعتمداری و آیتالله منتظری، به درجاتِ مختلف آماجِ ابتلائاتی قرار گرفتهاند که مهر تأیید عالمانی شیعه، سکوتِ عالمانی دیگر و مخالفت دستۀ سوم را به همراه داشته است. گمان نمیکنم در هیچ دورۀ زمانی در تاریخ تشیع اختلافات درونیِ مرجعیتِ شیعه تا بدینپایه گسترش یافته باشد. به همین دلیل و در کنارِ آن هزینههای گزافِ مداخلاتِ اجتماعی، به نظر میرسد فرضِ وجود ارزیابیِ منفی مجموعۀ مداخلاتِ اجتماعیِ علمایِ سنتی شیعه در سدۀ اخیر و سرخوردگیِ آنها از مداخلۀ اجتماعی چندان بیراه نباشد.
#مراجع_تشیع
#بحران_ملی
#اعتراضات_ایران
#یادداشت_اختصاصی
#آرمان_ذاکری
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌برای مطالعه کامل این یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://bit.ly/3dFroDv
🖋آرمان ذاکری
🔸1- با گذشت بیش از ده روز از بحرانی ملی، که ریشۀ آن مشخصا به چگونگی تفسیرِ احکامِ شرع و اقامۀ آن در جامعه باز میگردد، مهمترین چهرههای دینِ سنتی در قم و نجف ترجیح دادهاند سکوت کنند و در اینباره نفیاً یا اثباتاً مداخلهای نداشته باشند. بحرانی که یکی از حقیقیترین و مهمترین مسائل جامعۀ ایران در همۀ چهار دهۀ گذشته را بیش از هر زمان دیگر رؤیتپذیر ساخته است. بحرانی که قابلِ تقلیل به هیچ عاملِ اقتصادی نیست و در کنارِ ضرورتِ پرداختن به ترکیبِ عوامل مختلف، مستقلاً هم باید موضوع توجه باشد. شیماکاشی در رسالۀ دکتری خود با نام «واعظان و دین عامه» نشان داده است که از دهۀ 20 به بعد، برای بخش بزرگی از روحانیت، مسئلۀ بدنِ زن در اجتماع، به طور پیوسته یکی از مهمترین کانونهای نقد بوده است. به تبع همین کانونیت از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، حجاب اجباری در کانونِ بحث و سیاستگذاری قرار گرفت و با در اولویتقرار نگرفتن در قشر بزرگی از انقلابیونِ غیرروحانی، با سهولتِ بیشتری به تثبیتِ قرائتی از اسلامِ سنتی در پیوند با اسلامِ سیاسی منجر شد. سلایقِ فرهنگی دیگر حذف شدند. در شرابط کنونی اما در فقدانِ نیروهای میانجی، حکومت میان دوگانۀ صرفنظر کردن از اجرای حکمِ حجاب اجباری یا سرکوبِ بیشتر قرار گرفته است.
نگارنده مطلع است که در این روزها مراجعِ مختلف به طرق متفاوتی در معرض پرسش و درخواست مداخله و ابراز نظر بودهاند، اما جز برخی علمایِ در حاشیه، بقیه نفیاً یا اثباتاً تن به مداخله ندادهاند. اگر کشتهشدنِ مهسا امینی در مواجهه با گشتِ ارشادِ مجریِ حجابِ اجباری را محکوم نکردهاند، با راهپیماییِ حکومتیِ یکشنبه سه مهر هم همراه نشدهاند؛ دستکم تا لحظۀ نوشتهشدن این نوشته. خونها بر زمین ریخته شدهاند و مراجع سکوت کردهاند. از نظر بخش بزرگی از جامعه سکوت، عملاً همراهی با موضعِ تشیعِ حکومتی است. تفاوتهای جزئی میانِ تشیع سنتی و تشیع حکومتی، اگرچه برای دقتنظرهای علمی و تاریخی و تحقیقی و بحثهای طلبگی درون حوزه و جریانشناسی آن مناسب و لازم است، اما از نگاه مردمانِ معترض، چندان اهمیتی ندارد.
🔹2- مرجعیت شیعه، در یک قرن اخیر، دستِکم در دو برهۀ انقلابِ مشروطه و انقلاب ایران، در میانۀ میدان بوده است. در این دو برهه روحانیت شیعه، به دلایل مشخصاً سیاسی، گرفتار اختلافاتِ شدید درونی شده و تا حذف و حصر علمایی به دست علمایِ دیگر پیش رفته است. از شیخ فضلالله نوری گرفته تا آیتالله شریعتمداری و آیتالله منتظری، به درجاتِ مختلف آماجِ ابتلائاتی قرار گرفتهاند که مهر تأیید عالمانی شیعه، سکوتِ عالمانی دیگر و مخالفت دستۀ سوم را به همراه داشته است. گمان نمیکنم در هیچ دورۀ زمانی در تاریخ تشیع اختلافات درونیِ مرجعیتِ شیعه تا بدینپایه گسترش یافته باشد. به همین دلیل و در کنارِ آن هزینههای گزافِ مداخلاتِ اجتماعی، به نظر میرسد فرضِ وجود ارزیابیِ منفی مجموعۀ مداخلاتِ اجتماعیِ علمایِ سنتی شیعه در سدۀ اخیر و سرخوردگیِ آنها از مداخلۀ اجتماعی چندان بیراه نباشد.
#مراجع_تشیع
#بحران_ملی
#اعتراضات_ایران
#یادداشت_اختصاصی
#آرمان_ذاکری
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌برای مطالعه کامل این یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://bit.ly/3dFroDv
Telegraph
سکوتِ مراجع و آیندۀ تشیعِ سنتی
آرمان ذاکری 1- با گذشت بیش از ده روز از بحرانی ملی، که ریشۀ آن مشخصا به چگونگی تفسیرِ احکامِ شرع و اقامۀ آن در جامعه باز میگردد، مهمترین چهرههای دینِ سنتی در قم و نجف ترجیح دادهاند سکوت کنند و در اینباره نفیاً یا اثباتاً مداخلهای نداشته باشند. بحرانی…