Forwarded from ایران فردا
🔴 سیاست نامهای که حالا باید خواند!
▪️ فردوسی و گزارشی از فراخنای هستن و شدن ملی ما
🔺 به مناسبت 25 اردیبهشت روز "فردوسی"
🔷 مسعود میری
@iranfardamag
🔸ملتها برای بقا نیاز به نقشهی راه و ایدههایی مهم دارند . میگویم "ایدههای مهم" ، چون "نقشهها" و "ایدهها" پابهپای هم بهانههای بودن و دوام یک قوم و ملت را تازه و بیدار نگهمیدارند.
▪️"متن"های بزرگ اغلب گره خوردن دو گیسوی نقشهی راه و ایدههای بزرگ را برای مادر بانوی سرزمین ما فراهم می آورند. شاهنامه به گمان من نه کتابی خُرد بلکه فراتر از کتابت تاریخ یا گرد آوردن مردهریگ اسطورههاست ، ببایدْشْ نبشتن بر لوح جان افسردهی ایران شمارید ، که حیازت مباحات / 1ملکوت موات این فلات زخمین را در نامهای پرهیخته و نو ، جوانی بخشید. شاهنامه، فردوسی را چنان رازآکند و مخفی مینمایاند که از زاد و زیست او ، مولد و موطنش ، خاندان و خانهاش کلامی چیزی برجای نیست ، تو گویی این دفترِ مَه بایست که شاهانه کاری از کسی بوده باشد که امکان وصف آن بدست نیاید. این همه فقدان خبر در باب زندگانیش اما با وفور معنی در بیان و گشادگی و فراخی سپهر و میدان در جانِ کلام جبران میشود . تو گویی فردوسی کسی نبوده که نمیشناسیمش ، گو که با این میراث سَهْم معرفت بدو با هر بار رجوع به اثر افزونتر هم میشود.
🔸کارهای بزرگ ، اندیشههای سترگ و فکرهای بدیع از سنتهای به غایت مصروف و معمول برمیجهند ، چنانکه در نظر اول خیلی به باطن آدم خوش نمینشیند. بدعت ، درست که اقدامی گسیخته از پیشینه است : بریده از عادت مألوف و معروف ؛ اما همهی گسلها در ژرفای جانب زمین و زندگی حادث میشود . ظهور اتفاق و بروز گسل ، آخرین لخت و وقت تکانههای زمین و زمان و جان باشد اگر ، فهم ما به این تکانههای بزرگ از آن بابت شاذ و نادر مینُماید که در سلسله علتها ، بخش عمدهی علل مُختَفی است و ندیدنشان نبودنشان را به تصور داخل میسازد.
▪️شاهنامه نگاری در فرهنگ ایرانی در سه سنت شاهی، دینی و پهلوانی قرن ها پیش از فردوسی تقریر و مذکور افتاده بوده است. آنان که مشتاق پژوهش در این ابواب هستند بد نیست که به خداینامکها که علیالاغلب شاهنامههای دولتی و شاهی (و نمایندی فکر منطقهی غربیی ایران در این ژانر) را نمایندگی میکرده ، یا سفرنامههای دینیی معراج و عالم آخرت مثلا ازتاویراف نامک را که خود نوعی شهنامهی دینی است ، یا اندک ماندههای شاهنامههای پیش از فردوسی چون صعالبی و بلعمی و مقدمهی ابومنصوری و خورده ماندههای رودکی و مسعود مروزی و دقیقیی توسی و غیره را (که با رعایت جانب احتیاط بیشترشان را میشود نمایندهی سبک شرقیی ایران در این ژانر دانست) رجوع کنند .
🔸در این وهله البته تفاوت گوسانها در شرق و خنیاگران در غرب هم قابل تامل خواهد بود. در فهم این تفاوتهای بیشمار و نقار افتاده در زمین و زمینهی این سه نحوه از حماسه پردازیست که درست یافتن و درست خواندن نقشهی سرگذشتها نیز ممکن میشود. دیدن و خواندن توپولوژی ی زندگی در تاریخ بی خوانش توپولوژیی نقشهی خیال مقدور نیست ، و امروزه هر متنخوان حرفهای ناچار است همسنگ تاریخ ، پیرنگ افسان و اسطوره را هم به صید فهم و دریافت درآورد ، ورنه گاهِ مواجهه با معناهای زندگی ، رهپو در این راه با درههای عمیق و پیچیده رو در رو و درگیر میشود. در باب همین موضوع هستند صاحب نظرانی که به ذکاوت و ژرفدانی دریافتهاند که بخشی از روایت مستور تاریخ از قضا در نا_تاریخِ روایتهای اسطورهای و افسانوی پنهان مانده و باید چون غواصی زبده آنها را در خوانشی چالاک از اعماق بیرون کشید. آثار پربهایی در این سبک و روش این سالیان نگاشته شده و میتواند بخشی از درههای جهل ما را پلی بشود به سوی درکی درست از وقایعی که بر سر ما گذر کرده است.....
متن کامل:
https://bit.ly/3W1AgVI
#شاهنامه
#فردوسی
#ایران_فردا
#مسعود_میری
http://t.me/iranfardamag
▪️ فردوسی و گزارشی از فراخنای هستن و شدن ملی ما
🔺 به مناسبت 25 اردیبهشت روز "فردوسی"
🔷 مسعود میری
@iranfardamag
🔸ملتها برای بقا نیاز به نقشهی راه و ایدههایی مهم دارند . میگویم "ایدههای مهم" ، چون "نقشهها" و "ایدهها" پابهپای هم بهانههای بودن و دوام یک قوم و ملت را تازه و بیدار نگهمیدارند.
▪️"متن"های بزرگ اغلب گره خوردن دو گیسوی نقشهی راه و ایدههای بزرگ را برای مادر بانوی سرزمین ما فراهم می آورند. شاهنامه به گمان من نه کتابی خُرد بلکه فراتر از کتابت تاریخ یا گرد آوردن مردهریگ اسطورههاست ، ببایدْشْ نبشتن بر لوح جان افسردهی ایران شمارید ، که حیازت مباحات / 1ملکوت موات این فلات زخمین را در نامهای پرهیخته و نو ، جوانی بخشید. شاهنامه، فردوسی را چنان رازآکند و مخفی مینمایاند که از زاد و زیست او ، مولد و موطنش ، خاندان و خانهاش کلامی چیزی برجای نیست ، تو گویی این دفترِ مَه بایست که شاهانه کاری از کسی بوده باشد که امکان وصف آن بدست نیاید. این همه فقدان خبر در باب زندگانیش اما با وفور معنی در بیان و گشادگی و فراخی سپهر و میدان در جانِ کلام جبران میشود . تو گویی فردوسی کسی نبوده که نمیشناسیمش ، گو که با این میراث سَهْم معرفت بدو با هر بار رجوع به اثر افزونتر هم میشود.
🔸کارهای بزرگ ، اندیشههای سترگ و فکرهای بدیع از سنتهای به غایت مصروف و معمول برمیجهند ، چنانکه در نظر اول خیلی به باطن آدم خوش نمینشیند. بدعت ، درست که اقدامی گسیخته از پیشینه است : بریده از عادت مألوف و معروف ؛ اما همهی گسلها در ژرفای جانب زمین و زندگی حادث میشود . ظهور اتفاق و بروز گسل ، آخرین لخت و وقت تکانههای زمین و زمان و جان باشد اگر ، فهم ما به این تکانههای بزرگ از آن بابت شاذ و نادر مینُماید که در سلسله علتها ، بخش عمدهی علل مُختَفی است و ندیدنشان نبودنشان را به تصور داخل میسازد.
▪️شاهنامه نگاری در فرهنگ ایرانی در سه سنت شاهی، دینی و پهلوانی قرن ها پیش از فردوسی تقریر و مذکور افتاده بوده است. آنان که مشتاق پژوهش در این ابواب هستند بد نیست که به خداینامکها که علیالاغلب شاهنامههای دولتی و شاهی (و نمایندی فکر منطقهی غربیی ایران در این ژانر) را نمایندگی میکرده ، یا سفرنامههای دینیی معراج و عالم آخرت مثلا ازتاویراف نامک را که خود نوعی شهنامهی دینی است ، یا اندک ماندههای شاهنامههای پیش از فردوسی چون صعالبی و بلعمی و مقدمهی ابومنصوری و خورده ماندههای رودکی و مسعود مروزی و دقیقیی توسی و غیره را (که با رعایت جانب احتیاط بیشترشان را میشود نمایندهی سبک شرقیی ایران در این ژانر دانست) رجوع کنند .
🔸در این وهله البته تفاوت گوسانها در شرق و خنیاگران در غرب هم قابل تامل خواهد بود. در فهم این تفاوتهای بیشمار و نقار افتاده در زمین و زمینهی این سه نحوه از حماسه پردازیست که درست یافتن و درست خواندن نقشهی سرگذشتها نیز ممکن میشود. دیدن و خواندن توپولوژی ی زندگی در تاریخ بی خوانش توپولوژیی نقشهی خیال مقدور نیست ، و امروزه هر متنخوان حرفهای ناچار است همسنگ تاریخ ، پیرنگ افسان و اسطوره را هم به صید فهم و دریافت درآورد ، ورنه گاهِ مواجهه با معناهای زندگی ، رهپو در این راه با درههای عمیق و پیچیده رو در رو و درگیر میشود. در باب همین موضوع هستند صاحب نظرانی که به ذکاوت و ژرفدانی دریافتهاند که بخشی از روایت مستور تاریخ از قضا در نا_تاریخِ روایتهای اسطورهای و افسانوی پنهان مانده و باید چون غواصی زبده آنها را در خوانشی چالاک از اعماق بیرون کشید. آثار پربهایی در این سبک و روش این سالیان نگاشته شده و میتواند بخشی از درههای جهل ما را پلی بشود به سوی درکی درست از وقایعی که بر سر ما گذر کرده است.....
متن کامل:
https://bit.ly/3W1AgVI
#شاهنامه
#فردوسی
#ایران_فردا
#مسعود_میری
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 سیاست نامهای که حالا باید خواند!
🔺 به مناسبت 25 اردیبهشت روز "فردوسی" 🔷 مسعود میری @iranfardamag ملتها برای بقا نیاز به نقشهی راه و ایدههایی مهم دارند . میگویم "ایدههای مهم" ، چون "نقشهها" و "ایدهها" پابپای هم بهانههای بودن و دوام یک قوم و ملت را تازه و بیدار نگهمیدارند. "متن"های…